نتایج جستجو برای عبارت :

لشکر حقیقت

تصاویر حضور سردار قاآنی در میان شهدای تخریب‌چی لشکر ۲۱ امام رضا (ع)
سردار قاآنی در دوره‌ای از دفاع مقدس به فرماندهی لشکر ۲۱ امام رضا (ع) منصوب شد که تصاویر پیش رو حضور وی را بین نیرو‌های تخریب‌چی و غواص نشان می‌دهد.
وی در طول دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر‌های «۵ نصر» و «۲۱ امام رضا (ع)» را برعهده داشت و مدتی نیز معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه را برعهده گرفت.
سابقه مدیریت به هزاران سال پیش و قدمت تاریخی بشری مربوط می شود ایرانیان، مصریان، رومیان، چینیان و سایرین دارای پیشینه هایی در مورد چگونگی اداره واحد های اداری، تجاری، نظامی و آموزشی خود بودند. به عنوان مثال لشکر کشی پانصد هزار نفری خشایار به مقدونیه و لشکر کشی اسکندر به آسیا و ایران بدون…
ادامه مطلب
لشکر «محمد رسول الله»
هر شهیدی که در خون خود تپیده است، هر جانبازی که در میدان نبرد با دشمن، بخشی از وجود خود را به بهشت رضای الهی برده است، هر رزمنده‌ای که روز و شبی را با محنت جنگ به سرآورده است، هر حرکتی در جبهه، هر گذری از وادی کوهها و میدانهای دشوار در برابر خصم، هر اقامتی در سنگرها و در پشت خاکریزها و هر ضربه وارد آمده بر دشمن، پرونده قطور و عظیمی است که آن را با حروف نورانی لطف و فضل پروردگار در سابقه لشکر محمد رسول الله (ص) نوشته‌اند.
۱
اشکال کار ما در اینطور بزنگاه ها این است که قبل از واقعه عدالت طلبی نکرده ایم. حالا مثل خر در گل می مانیم که در مواجهه با جماعتی عصبی که بانک آتش می‌زنند، چه باید بکنیم؟ نه دست و دلمان به حمایت از اقدام احماقانه گران کردن بنزین می رود، نه میتوانیم بنشینیم و سوختن امنیتی که به آن دلخوش کرده ایم را تماشا کنیم. چون موضعی نداشته ایم، نه راه پس داریم و نه راه پیش. هر طرف که برویم سیاه لشکر یک اشتباهیم.
چشمت، گوشت، شامه‌ات، چشایی‌ات، لامسه‌ات و خلاصه تمامی حواست اگر بدون هیچ عیب و نقصی هم کار کنند، یک چیز که نداشته باشی، همه‌ی آن‌ها لنگ خواهند بود!عقل که نداشته باشیم، می‌شویم سیستم بدون پردازنده، می‌شویم مدرسه‌ی بی مدرّس، می‌شویم لشکر بی‌فرمانده!امام یعنی همین!«خدایی که برای حواس ما امامى گذاشته تا ادراک آن‌ها را تصحیح کند، چطور ممکن است همه این خلائق را در شک و سرگردانى و اختلاف وابگذارد و امامى براى آنها معین نکند .
 
امروز سر جلسه مشاوران، صاحب جلسه صحبتهاش رو با این جملات به پایان رسوند که من هنوز از فکر کردن بهش نمیتونم بخوابم!
 
اگر بیان بهت بگن یه فیلمی قراره ساخته بشه و از تو دعوت شده تو این فیلم بازی کنی چه حسی بهت دست میده؟! خوشحال میشی نه؟ 
حالا اگه بیان بگن تو این فیلم نقش سیاه لشکر داری چطور؟ بازم خوشت میاد؟ دوست داری بازی کنی؟!
ویژگی مشترک سیاهی لشکرها چیه: لباس مثل هم میپوشن، حرکات یکسان انجام میدن، شخصیت مهمی ندارن، حق اظهار نظر ندارن و حتی دیا
بعضی وقتا همین اسامی معمولی شهدا ما رو با اطلاعات جدید و جالبی آشنا می کنند. فقط کافیه بریم مثلا اسم شهید سرکوچه مون رو (که معمولا هیچ شناختی ازش نداریم) سرچ کنیم و ببینم عضو کدام لشکر بوده، فرمانده اون لشکر کی بوده؟ شهید توی کدام منطقه‌ی جبهه حضور داشته یا وصیت‌نامه شهید رو پیدا کنیم (سایت هایی هستن که وصیت نامه شهدا داخلشون جمع آوری شده). اسم شهید محله ی ما شهید گاراپیدی هست که من اسمش رو سرچ کردم(شما هم اسم شهید کوچه یا محله تون رو سرچ کنید
چاخان‌های عطار نیشابوری در کتاب تذکرة الاولیاء (قسمت اول)
عطار نیشابوری از بزرگان صوفیه و بت‌های آنان است که در مقابل مکتب اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته و عادت عجیبی در داستان‌سرایی و ساختن خزعبلات عجیب و غریب برای معجزه‌سازی برای اقطاب صوفیه دارد و این مهملات را به خصوص در کتاب تذکرة الاولیاء جمع‌آوری کرده است. او پس از ترکیب صنعتی و سنتی می‌نویسد:
نقلست که وقتی لشکر اسلام در روم ضعیف شده بود (یعنی بیش از دو قرن قبل از تولد بایزید بسطا
"حسین خرازی" که بود و چگونه به شهادت رسید؟

در عملیات والفجر 8 لشکر امام حسین(ع) تحت فرماندهی او به عنوان یکی از بهترین یگان‌های عمل کننده، لشکر گارد بعثی عراق را به تسلیم واداشت و پیروزی‌های چشمگیری را در منطقه فاو و کارخانه نمک که جزو پیچیده‌ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد.
ادامه مطلب
تقویم شیعه
بیست و ششم صفر
تجهیز لشکر اسامه
در این روز در سال ۱۱ هجری قمری پیامبر صلی الله علیه و آله به عده‌ای خاص از صحابه و به خصوص ابو بکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیری اسامة بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند»، ولی با این همه ابو بکر و عمر و عثما
عنوان :  از سر کوی تو تا کوفه و شامم ببرند
خواننده : کربلایی حمید علیمی
فرمت فایل : mp3
حجم فایل : 1.83mb
زمان : 5:18
 
دانلود فایل / download
 
 
متن نوحه :
از سر کوی تو تا کوفه و شامم ببرند
نروم گر چه بدین تکیه کلامم ببرند
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
توام آورده ای و لشکر شامم ببرند
برادرم ...
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
توام آورده ای و لشکر شامم ببرند
با چه اجلال تمام آمدم اینجا با تو
بی تو بنگر به چه اجبار تمامم ببرند
به خداحافظی ات آمدم
وقایع صبح عاشورا و چگونگی شروع واقعه عاشورا
 

چون شب عاشورا به پایان رسید و سپیدة روز دهم محرم دمید حضرت سیدالشهداء علیه السلام نماز بگذاشت پس از آن به تعبیه صفوف لشکر خود پرداخت و به روایتی فرمود که تمام شماها در این روز کشته خواهید شد و جز علی بن الحسین (ع) کس زنده نخواهد ماند و مجموع لشکر آن حضرت سی و دو نفر سوار و چهل تن پیاده بودند و به روایت دیگر هشتاد و دو پیاده، و به رواتی که از جناب امام محمد باقر علیه السلام وارد شده چهل و پنج نفر سوار
قصۀ موسی و فرعون
یک:
چون بنی اسرایل در جفاهای فرعون و قبطیان درماندند، امر آمد از خدای تعالی مر موسی را که: «بنی اسرایل را ببر از مصر به سوی دریا، در این روز فرعون بر اثر شما بیاید. همه را در در دریا هلاک کنیم.» موسی علیه السّلام با قوم بیرون رفت از مصر بر بهانۀ آنکه: «ما همی عید کنیم.» وُحلی و حِلَل فراخواستند و برخویشتن کردند و برفتند سوی دریا. قضا را آن روز از هر اهل‌بیتی از قبط عزیزی بمرد. ایشان در ماتم مشغول ماندند تا سه شبا‌روز. آنگاه فرعون
X:اون دختره رضایی هم مثل توئه ،تو بیو اینستاش نوشته لشکر سلیمانی:/جانم فدای رهبر
من: لشکر سلیمانی؟ سردار سلیمانیو میگی؟
X:آره همون !
من: خب چه ربطی داشت الان؟!  من که تو بیو چیزی ننوشتم ، راجب رهبرو سردارم حرفی نزدم:/
X:لاله تو که اینجوری نبودی؟!
من:چجوری؟
X:همینجوری که الان هستی ،سخت گیر
من: xمگه تو قبلا منو میشناختی که اینجوری میگی؟ تو فقط اسم منو از زبون بقیه شنیدی :/
X:شل کن بابا ! تهش این ترم اینطوری :/ ترم بعدتم میبینیم چه فتراتی میکنی:/
من:
 
+هوم
 
 
باسمه تعالیچلچراغتوکلقصیده ۱۱
هست موسی را توکل در وکالت بر خدا می کند تقوای حق را پیشه با ذکر و دعا
کن توکل بر خدا اندر همه احوال خودهمچو موسی باش در باور ، مکن کاری خطا
حق تعالی حافظ ما باشد و روزی رسانبا توکل ، با رضا، آسان شود اعمال ماحضرت یوسف ز قعر چاه می خواند خدانیست او را شکوه و ناراحتی در ماجرا
 
حق رهاند یوسف یعغوب را، از قعر چاهمی کند فرماندهی، فرمانده ی کل قوا
چون که حق ناظر بود بر خدعه و مکر و فریبمی دهد جا و کرامت، بر نبی نور ال
افراد موفق معمولا از صفر شروع کرده اند تا به قله موفقیت ها رسیده اند. شاید خیلی ها با این چنین جمله هایی موافق نباشند اما واقعیت را پذیرفت. موفقیت کسب کردنی است نه دادنی!
ستاره های سینمایی معمولا جزو شناخته ترین چهره ها هستند. اما این افراد هم برای موفقیت از پایین ترین پله شروع کرده اند تا به اوج رسیده اند. در ادامه دو نمونه از ستاره های سینما را معرفی میکنیم که قبلا سیاهی لشکر بوده اند.
سیلوستر استالونه
سیلوستر استالونه قبل از تبدیل شدن به «ر
سلام بر همگی
بخشی از زندگینامه ی سردار سلیمانی یا به عبارتی حاج قاسم
سردار شهید قاسم سلیمانی، در ۱۲ سالگی، پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و چندی بعد نیز به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. او در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را برعهد
حوزه/ نویسنده کتاب‌های «نورالدین پسر ایران» و «لشکر خوبان» در یادداشتی درباره شهید سپهبد قاسم سلیمانی نوشت: حاج قاسم! تو فرمانده قلب ملتی بودی! ما بیش از دیدن هر وزیر و وکیل و رئیسی از دیدن تو خوشحال می‌شدیم. مخصوصاً وقتی با آن لبخند و تواضع و صلابت به رهبر عزیزمان عرض ادب می‌کردی
به گزارش خبرگزاری حوزه، معصومه سپهری، نویسنده کتاب‌های «نورالدین پسر ایران» و «لشکر خوبان»، دل‌نوشته‌ای را به شهید سپهبد قاسم سلیمانی تقدیم کرد. متن یادداشت
بسم الله









بیماری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)رسول
خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)پس از مراجعت از سفر حجه الوداع درصدد
تهیه لشکری عظیم برآمد تا روانة روم کند . فرماندهی لشکر مزبور را به اسامه
واگذار کرد و پرچم جنگ را به دست خود به نام اسامه بست و عموم مهاجر و
انصار را مأمور کرد تا تحت فرماندهی اسامه در این جنگ شرکت کنند . اسامه
در آن روز حدود بیست سال بیشتر نداشت و همین موضوع برای برخی از پیرمردان و
کارآزمودگانی که مأمور
ای لشکر مجاهدین آماده‌باش آماده‌باشبهر نبرد دشمنان آماده‌باش آماده‌باشفداییان اسلامیم و سوی جانان می‌رویمبا عشق دیدار خدا ما سوی رضوان می‌رویمچون عشق پاک کبریا در جان ما افکنده شدما چون علی مرتضی شیری به میدان جهادمثل سهاب بر جهاد آماده‌باش آماده‌باشما سربازان خالد و فاروق اعظم گشته‌ایمما با خدای لا یظال مردانه پیمان بسته‌ایمتا فتح دین مصطفی ماتم بگردانید فداای عاشق دین خدا آماده‌باش آماده‌باششوق شهد شهادت را در جان و دل داریم
شهید نصیری قدرت تربیت دشمن را داشت و می توانست او را تبدیل به یک دوست کند و این خصوصیت کمی نیست. شهید نصیری در لشکر بدر، رئیس ستاد بودند و با عراقی ها صحبت می کردند. عراقی ها هنوز با شیفتگی از این شهید صحبت می کنند. این عراقی ها، توّابینی بودند که به لشکر بدر آمده بودند تا برای ما بجنگند. رساندن این توّابین به نقطه ی استقرار، کار راحتی نبود؛ به خصوص این که برخی از آنها هنوز در جبهه ی صدام بودند. اما شهید نصیری با رفتار و منش پاک خود بر روی رفتار ا
یافتند آن بُت که نامش بود لات // لشکر محمود اندر سومنات
هندوان از بهر بُت برخاستند // ده رهش هم سنگ زر می‌خواستند
هیچ گونه شاه می‌نفروختش // آتشی بر کرد و حالی سوختش
سرکشی گفتش نمی‌بایست سوخت // زر به از بُت ، می‌بایستش فروخت
گفت ترسیدم که در روز شمار // بر سر آن جمع گوید کردگار
آزر و محمود را دارید گوش // زانک هست آن بُت‌تراش این بُت‌فروش
گفت چون محمود آتش برفروخت // وآن بُتِ آتش‌پرستان را بسوخت
بیست من جوهر بیامد از میانش // خواست شد ازدست حالی ر
یافتند آن بُت که نامش بود لات // لشکر محمود اندر سومنات
هندوان از بهر بُت برخاستند // ده رهش هم سنگ زر می‌خواستند
هیچ گونه شاه می‌نفروختش // آتشی بر کرد و حالی سوختش
سرکشی گفتش نمی‌بایست سوخت // زر به از بُت ، می‌بایستش فروخت
گفت ترسیدم که در روز شمار // بر سر آن جمع گوید کردگار
آزر و محمود را دارید گوش // زانک هست آن بُت‌تراش این بُت‌فروش
گفت چون محمود آتش برفروخت // وآن بُتِ آتش‌پرستان را بسوخت
بیست من جوهر بیامد از میانش // خواست شد ازدست حالی ر
 
در گفتگو با امیر سرتیپ احمد دادبینعارفانه های شهید حسن آبشناسان 
عمومییکی از طرح های مورد علاقه شهید آبشناسان، طرح تعقیب ضد انقلاب در منطقه شمال غرب بود. هر پایگاهی را که آزاد می کردیم، آبشناسان می کوشید از مردم همان روستاها استفاده نماید و وارد پایگاه کند و امنیت را به مردم منطقه بسپارد. او چنین روحیه ای داشت.نوید شاهد: امیر جانباز سرتیپ احمد دادبین در سال 1353 وارد دانشکده افسری ارتش شد و پس از فارغ التحصیلی برای شرکت در دوره مقدماتی به ش
معاویه با ایجاد روح اخلال گری و نفاق، خریداری وجدان‌های پست، پراکندن انواع دروغ و انتشار روحیه یأس در مردم سست ایمان در مواقع مناسب، اوضاع را به نفع خود سوق می‌داد و از سوی دیگر همه سپاهیانش را به بسیج عمومی فراخواند.
مجموع نیرو‌های نظامی عراق را ۳۵۰ هزار نفر نوشته‌اند.امام حسن (ع) هم تصمیم خود برای پاسخ به ستیزه جویی معاویه را دنبال و رسماً اعلام جهاد فرمود. اگر در لشکر معاویه، کسانی بودند که به طمع زر آمده و مزدور دستگاه حکومت شام بودند،
 
در گفتگو با امیر سرتیپ احمد دادبینعارفانه های شهید حسن آبشناسان 
عمومییکی از طرح های مورد علاقه شهید آبشناسان، طرح تعقیب ضد انقلاب در منطقه شمال غرب بود. هر پایگاهی را که آزاد می کردیم، آبشناسان می کوشید از مردم همان روستاها استفاده نماید و وارد پایگاه کند و امنیت را به مردم منطقه بسپارد. او چنین روحیه ای داشت.نوید شاهد: امیر جانباز سرتیپ احمد دادبین در سال 1353 وارد دانشکده افسری ارتش شد و پس از فارغ التحصیلی برای شرکت در دوره مقدماتی به ش
هشام کلبی از قول هانی بن ثبیت؛ یکی از سپاهیان لشکر یزید نوشته:من از کسانی بودم شهادت حسین علیه السلام را مشاهده کردم. به خدا قسم روز دهم محرم از ما(سپاه عمربن سعد) کسی نبود، مگر اینکه بر اسب سوار بود واسبان مانع دید می‌شدند.»
هشام کلبی از قول هانی بن ثبیت؛ یکی از سپاهیان لشکر یزید نوشته:من از کسانی بودم شهادت حسین علیه السلام را مشاهده کردم. به خدا قسم روز دهم محرم از ما(سپاه عمربن سعد) کسی نبود، مگر اینکه بر اسب سوار بود واسبان مانع دید می‌شدند.»
سلام
 
 
شاید بگید چرا انقدر وقت گذاشتم که اون ویدئو ها رو درست کنم و بیشتر هم درست میکنم.
یه چیزی که هست اینه که تو دین ما امر به معروف و نهی از منکر توصیه شده. معروف از ریشه عرف به معنی شناخت میاد. منکر هم شبیه کلمه نکره به معنی نشناخته میاد. من یه چیزی رو پیدا کردم که با بیشتر از 50 دلیل حقیقت داره و بسیار ناشناخته هست و داستان امام حسین به ماها یاد داده که وقتی حقیقت رو دیدیم میتونیم انتخاب کنیم. تو لشکر حق باشیم یا تو لشکر ضدحق. من انتخابم اینه
نادر شاه در اولین اقدام پس از تاج‌گذاری دستور داد
تا جیره هفتادهزار طلّاب که از دولت مقرّری میگرفتند
قطع شود. بزرگان طلّاب نزد نادر رفتند.
نادر پرسید: کار شما در این مملکّت چیست؟
گفتند؛ لشکر دعا هستیم. هنگامی که سپاه شما به جنگ میرود ما با دُعا پیروزی‌شان را تضمین میکنیم.
چرا باید سلطان نان ما را قطع نماید؟
نادر فریاد زد وقتی لشکر محمود افغان ایران را گرفت
یکصد هزار طلاب علوم چرا جواب آنها را ندادند؟
پاسخی از کسی شنیده نشد. نادر دستور داد
چون خبر آراستگی فوج من به شاهان بدخشان رسید مستعد جنگ شدند کنکاش در این دیدم که پیش‌دستی کرده تا ایشان لشکرهای خود را جمع سازند ایشان را درهم شکنم و ایلغار کرده خود را به طالخان رسانیدم
چون خبر رسیدن من به طالخان به مسامع شاهان رسید از راه مصالحه درآمده ملازمت کردند من از کنکاش خود راضی شدم و دیدم که غلط نکرده بودم و سلطنت من در ولایت بدخشان رواج یافت و اکثری از سپاه بدخشان آمده ملازمت اختیار کردند
کنکاش یازدهم که در رواج سلطنت خود کردم این
بسم رب المهدی
 پروانه های سوخته / ۴
حسین جان! برایت لشکر آورده ام...
خودت می دانی که تو تمااااااام عمر و زندگی زینبی؛ پس چه باک از اینکه طفلانم را پیشکش به آستانت کنم؟طفلانم، نذر چشمانت...طفلانم، نذر بودنت...طفلانم، نذر ماندنت...
سرت سلامت برادر...سرت...سرت... 
 
چهارم_محرم_۱۴۴۱
بسم رب المهدی
 پروانه های سوخته / ۴
حسین جان! برایت لشکر آورده ام...
خودت می دانی که تو تمااااااام عمر و زندگی زینبی؛ پس چه باک از اینکه طفلانم را پیشکش به آستانت کنم؟طفلانم، نذر چشمانت...طفلانم، نذر بودنت...طفلانم، نذر ماندنت...
سرت سلامت برادر...سرت...سرت... 
 
چهارم_محرم_۱۴۴۱
سلام بر همگی
 
بخشی از زندگینامه ی سردار سلیمانی یا به عبارتی حاج قاسمسردار شهید قاسم سلیمانی، در ۱۲ سالگی، پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و چندی بعد نیز به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. او در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را برعه
دشمن همیشه دنبال ایجاد تقابل و اختلاف بین ارتش و سپاه است و
فرماندهان و دلسوزان کشور همواره به دنبال تقویت وحدت بین این دو بازوی توانمند
انقلاب اسلامی.

صیاد شیرازی یکی از همین فرماندهان و دلسوزان بود که از هیچ کوششی
برای تقویت وحدت بین ارتش و سپاه فروگذار نمی کرد.

معروف است یک بار موقع سخنرانی وقتی این شعار توسط حضار سر داده شد
که: ارتشی و سپاهی، دو لشکر الهی، گفت بهتر است این شعار را اصلاح کنیم و بگوییم:
ارتشی و سپاهی، یک لشکر الهی.

صیاد شیر
ای سردار دلها ای فرزند زهرا ای مرد دلاور ای سردار لشکر ای ذولفقار حیدر ای جاودان و بی سر ای شاهد و شهید دین ای عاشق و امید دین ای هم سفره ی علی ای جان نثار راه ولی ای خواهان شهادت ای سردار ولایت ای مالک اشتر زمان شهادتت مبارک ای سربه زیرِ...
 
 
 
کواکبیان: اصلاح‌طلبان هرچه ضربه می‌خورند از دولت روحانی است
 دبیرکل حزب مردم‌سالاری: دولت در این دو ماهی که به انتخابات مانده،‌ در جهت کارهای بیشتر و معیشت بهتر تلاش کند متاسفانه ما هر چه ضربه می خوریم از دولت روحانی است.رویترز آماری را به دروغ اعلام کرده و اگر پاسخی به آن ندهیم به این روند دروغ‌پردازی ادامه خواهد داد. بنابراین آمار کشته شدگان را اعلام کنید و خیلی هم خجالت نکشید که 3 لشکر فقر و حاشیه‌نشینی و غیره این حوادث را رقم زد
ز کودکی خادم این تبار محترمم چنان حبیب مظاهر مدافع حرمم به قصد حفظ حریم حرم به پا خیزم کنار لشکر عشاق حسین هم قدمماگر که حرمت این بارگه شکسته شود و یا اگر که ره کرب بلا بسته شودچنان زنم به پیکر غاصب شام و عراقکه بند بند وجودش ز هم گسسته شودحکم دفاع از حرم ز شاه نجف دارمبه امر رهبرم همیشه جان به کف دارمهدف فقط رهایی عراق و سوریه نیستمسیرم از حرم است قدس را هدف دارمز کودکی خادم این تبار محترم چنان حبیب مظاهر مدافع حرمم به قصد حفظ حریم حرم به پا
تقویم شیعه
ششم محرم
۱- یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی اسد
در شب ششم یا هفتم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور و کمک، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده‌ای را فرستاد تا مانع آن‌ها شوند. لذا در گیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی و بقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد.
۲- بازار آهنگران کوفه
از روز ششم محرم
سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی روحت شاد.
زندگی نامه مختصری از این بزرگ مرد:
او متولد 20 اسفند سال 1335 بود. متولد شده در روستای قنات ملک واقع در شهرستان رابر از توابع کرمان بود. او در نوجوانی تن به کار بنایی و در جوانی پیمانکار سازمان آب بود و پس از انقلاب 1357 و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد پیوست.وی در ابتدای جنگ ایران و عراق گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل داد که بعدا به تیپ زرهی و در آخر به لشکر 41 ثارالله تبدیل شد. از ابت
سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی روحت شاد.
زندگی نامه مختصری از این بزرگ مرد:
او متولد 20 اسفند سال 1335 بود. متولد شده در روستای قنات ملک واقع در شهرستان رابر از توابع کرمان بود. او در نوجوانی تن به کار بنایی و در جوانی پیمانکار سازمان آب بود و پس از انقلاب 1357 و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد پیوست.وی در ابتدای جنگ ایران و عراق گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل داد که بعدا به تیپ زرهی و در آخر به لشکر 41 ثارالله تبدیل شد. از ابت
مامان میگه نجف خییییییییلی شلوغه 
میگه اعصابمون خرده که بیکار تو موکب نشستیم 
میگم زیارت حرم امام علی و... میگه اووووو شلوغه از پارسال که با داداشت رفتم خییییییلی شلوغتره 
میگه چند نفر از کاروان جدا شدن و برگشتن ایران! به این حد یعنی! و فکر می کنم که هنو تا اربعین یه هفته مونده! 
میگه برای چای باید صف وایستی! برای آب هم!!!!! آب گیر نمیاد! 
هوففففف و من دارم لعنت میکنم اونی که گفته برید،غیبت نمی خورید ویزا آزاد ، گذرنامه فقط یه برگه و...
بسه دیگه می
دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:ماهمگان سیاه لشکر این قافله ایم!آنانی که باید بروند خواهند رفت چرا که صندلی ریاست رابا سیاست ارث اجدادیشان کرده اند .....ودرآخرتنهاما میمانیم باهمان تفکرات احمقانه ویک دنیا خرافاتِ احمقانه تر از تفکراتمان...۱۲۷/Behnamzargar
سورۀ توبه
امیرالمؤمنین علی را رضی‌الله عنه پرسیدند که چرا بر سر این سورت بسم‌الله الرّحمن الرّحیم ننبشتند؟ گفت: زیرا کلمۀ بسم‌الله زنهاریست و این سورت بی‌زاریست. و بیزاری و زنهاری باهم نباشد.
امّا قصۀ حرب حنین
یک
آن بود که چون رسول صلّی الله علیه وسلّم مکه را فتح کرد خبر به هوازِن بردند که محمد مکه را فتح کرد و دو هزار سوار از مکه به وی پیوست و قصد شما دارد. مهتر ایشان مالک عَوف بود. ایشان را گفت: «یا فوم، ما مانده‌ایم در عرب که زبون محمد نگش
آتا اسم دخترانه است، معنی آتا: (ترکی) 1- پدر، جد، سرپرست، ریش سفید؛ 2- (اَعلام) نام پادشاهی در دامنه‌های شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «داگارا» واقع بود. و محتملاً در نقطه‌ای [در جغرافیای قدیم] از ناحیهی صحنه (سنندج) که توسط لشکر آشوریان تار و مار شد. معنی اسم آتا
منبع : اسم دونی
باسلام. بنده احسان شاه سنائی، شاعر، منتقد ادبی، مترجم متون انگلیسی وفعال جهبه فرهنگی و سواد رسانه، از شهر اصفهان و با افتخار گویم که پاسدار ارزش های انقلاب و دفاع مقدس در جنگ رسانه ای علیه انقلاب مقدس سال ۵۷ می باشم.
و آنچه مهم است این است که همه ما سربازان گردان سید علی خامنه ای و لشکر مهدی موعود هستیم.
آب هرگز نمی‌میرد _ با دو پای بریده 
 
چشمم باز شد، دور و برم چند پرستار دیدم. یکی از آن‌ها شورت پارچه‌ای آورد که با کمک او و بقیه بپوشم، ملحفه را کنار زدند، دیدم پا ندارم.
 
 
   روبروی اتاق، فرمانده لشکر حاج علی شادمانی ایستاده بود و داشت گریه می‌کرد.
   هرچه فکر کردم کجا بودم و چه اتفاقی افتاده چیزی به یاد نیاوردم. بیمارستان در بانه بود. اما امکاناتی برای درمان نداشت. چند مسکن و سرم تزریق کردند چشمانم کمی سو گرفت، هنوز دانه‌های اشک را روی صو
داستان معروف مجنون عامری و شتر تازه زاییده اش
مجنون به قصد اینکه به منزل لیلی برود، شتری را سوار بود و می رفت از قضا آن شتر بچّه ای داشت شیرخوار
مجنون برای اینکه بتواند این حیوان را تند براند و در بین را معطّل بچه اش نشود بچّه ی شتر را در خانه حبس کرد
و در را بست و شتر را تنها سوار شد و رفت.
عشق لیلی مجنون را پر کرده بود، جز درباره ی لیلی نمی اندیشید
از طرف دیگر شتر هم جز درباره ی بچّه ی خودش نمی اندیشید
بچّه ی شتر در این منزل و لیلی در آن منزل
این د
 
 
 
کواکبیان: اصلاح‌طلبان هرچه ضربه می‌خورند از دولت روحانی است
 دبیرکل حزب مردم‌سالاری: دولت در این دو ماهی که به انتخابات مانده،‌ در جهت کارهای بیشتر و معیشت بهتر تلاش کند متاسفانه ما هر چه ضربه می خوریم از دولت روحانی است.رویترز آماری را به دروغ اعلام کرده و اگر پاسخی به آن ندهیم به این روند دروغ‌پردازی ادامه خواهد داد. بنابراین آمار کشته شدگان را اعلام کنید و خیلی هم خجالت نکشید که 3 لشکر فقر و حاشیه‌نشینی و غیره این حوادث را رقم زد
دامنه شهری در میان کوه‌های سر به فلک کشیده دالانکوه است که در مساحتی ۳ هزار هکتاری و با جمعیتی ۱۰ هزار نفری در قلب شهرستان فریدن قرار گرفته است.
 
شهر دامنه که به قولی شهر متحرک کشور نیز نام گرفته است از دوران شکل‌گیری با توجه به جنگ‌ها و لشکر کشی‌های مختلف جابجا شده و قدمت مکان فعلی این شهر به ۵۰۰ سال پیش برمی‌گردد.
ادامه مطلب
ما خسته ایم ! خسته به معنای واقعی
دلهای ما شکسته به معنای واقعی
ما لشکریم ! لشکر پخش و پلا که دید ؟
خیلی ز هم گسسته به معنای واقعی
این زخم سجده نیست به پیشانی ام رفیق
جای دریست بسته به معنای واقعی
از بادبان نخیزد و از ناخدا ، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعی
تنگ است جای ما و چنین است حال ما
باغی درون هسته ! به معنای واقعی
امیر مفید از فرماندهان ارتش در سال های دفاع مقدس، در یادداشتی به یکی از وقایع در حین عملیات‌ آزادسازی خرمشهر پرداخته است.

 امیر عبدالحسین مفید از پیشکسوتان دفاع مقدس و از فرماندهان اسبق ارتش در زمان جنگ تحمیلی در یادداشت کوتاهی که آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد، به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر، به یکی از واقع این عملیات پرداخت که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:
پرحادثه‌ترین سال جنگ ما بدون شک سال ۶۱ است که علاوه بر
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک که روستایی کوهستانی با ساختاری طایفه‌ای (طایفه سلیمانی کرمانی) بود، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد. او اصالتا نسب لر داشت. نام پدرش حاج حسن بود. وی یک خواهر و یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر داشت.
او از ۱۲ سالگی روستای خود را برای کار در شهر کرمان ترک کرد. در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود و در سالهای ابتدای جوانی، از پیمانکاران سازمان آب کرمان بشمار می‌آمد.
قاسم سلیمانی یکی دو سال پی
 
 
با نام علی یادعلی حضرت سلطان
با اذن ولی نعمتمان شاه خراسان
لب تر بکند سید علی گوش به فرمان
آماده ی جنگ است همه ملت ایران
پیچیده خبر وای که سردار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
احلی من عسل روی لب قاسم لشکر
بر پا شده طوفان سلیمانی حیدر
تکرار شود قصه ی مستانه ی خیبر
دنیا بشود پاک از این قوم ستمگر
فریاد بر آرید سپهدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
تاریخ دهد تا ابد دهر گواهی
تاریکی مطلق برود رو به تباهی
سردار کشیده است چنین نقشه راهی
ب
رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم
وز جرگه عشاقت سردار تو می گردیم 
 
گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد 
در قحطی انسان ها عمار تو می گردیم
 
با جرم ولای تو گر بر سر دار آییم 
مدح تو کنیم بر دار، تمار تو می گردیم 
 
این من نه منم تنها، آید ز #بسیج آوا 
رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم
 
 
 
هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود 
پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم 
تا دیده ی هر فتنه گری کور شود
 
 
تقویم شیعه
نهم محرم (تاسوعا)
۱- محاصره‌ی خیمه‌ها در کربلا
امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که امام حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آن‌ها جمع شده بود خوشحال شدند، و آن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد و اهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.
۲- آمدن امان‌نامه برای فرزندان ام الب
 
 
 
با نام علی یادعلی حضرت سلطان
با اذن ولی نعمتمان شاه خراسان
لب تر بکند سید علی گوش به فرمان
آماده ی جنگ است همه ملت ایران
پیچیده خبر وای که سردار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
احلی من عسل روی لب قاسم لشکر
بر پا شده طوفان سلیمانی حیدر
تکرار شود قصه ی مستانه ی خیبر
دنیا بشود پاک از این قوم ستمگر
فریاد بر آرید سپهدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
تاریخ دهد تا ابد دهر گواهی
تاریکی مطلق برود رو به تباهی
سردار کشیده است چنین نقشه راهی
خاطره‌ای از ابراهیم؛ پسر شهید دقایقی:
هنگامی که فرصتى دست داد تا همراه با پدرم به مناطق جنگى بروم، کودکى بیش نبودم. از اهواز و چندین شهر دیگر گذشتیم و به شهر کرمانشاه که قرارگاه رمضان در آن جا مستقر بود ، وارد شدیم.
آن وقت‏ها هرگز نمی ‏دانستم که پدرم چه کاره است و او را یک راننده ، بسیجى و یا پاسدار عادى می ‏پنداشتم. به قرارگاه رمضان که وارد شدیم ، برخوردها به گونه‌‏اى فوق تصور من بود. آنان ارزش و احترام زیادى براى پدرم قائل بودند و این برخو
تقویم شیعه
دوازدهم صفر
حکمین در صفین
صبح دوازدهم یا سیزدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری، لشکر امیر المومنین علیه السلام مهیای جنگ شدند، اما عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآن‌ها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلوی لشکر کفر ورق‌هایی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد !! و فریاد می‌زدند: «لا حُکم إلاّ لِله» ! منافقین مانند اشعث بن قیس، با تضعیف روحیه‌ی لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هر چه امیر المومنین علیه السلام ف
در دیدار بسیجیان: لازم میدانم تکریم و تعظیم عمیق خودم را به ملت بزرگ ایران به مناسبت حرکت پرشکوهی که این چند روز انجام دادند، تقدیم کنم. حقیقتاً ملت یک بار دیگر ثابت کرد که قدرتمند و باعظمت است / یک توطئه عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آن همه پول خرج آن شده بود که بتوانند در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند -حرکت تخریب، شرارت و آدمکشی که بواسطه قضیه بنزین فکر کردند فرصت پیدا شده و لشکر خود را وارد کردند- این حرکت بوسیله مردم نابود شد.
مدافع حرم افغانستانی «علی انصاری» از نیروهای لشکر فاطمیون چندی پیش در دفاع از حرم حضرت زینب (س) و در نبرد با تروریست‌‎های تکفیری به شهادت رسید.
برادر او شهید «کمیل انصاری» نیز سال ۹۶ به شهادت رسیده بود. هر دو شهید خانواده انصاری، از مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه بودند.
سلام خدمت شما . امروز میخواهیم درمورد شهیدی جان به کف ابراهیم همت که نام  او را در همه جا شنیده اید و نام اورا در بعضی خیابان هاو کوچه ها  نام  زیبا ی ایشان را مشاهده کرده اید .ما در این مقاله در مورد ایشان به صورت کامل  نوشته ایم . برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد این شهید مهربان  مطلب زیر را بادقت بخوانید . با تشکر
 
ابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا - درگذشته ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون) معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاس
سلام خدمت شما . امروز میخواهیم درمورد شهیدی جان به کف ابراهیم همت که نام  او را در همه جا شنیده اید و نام اورا در بعضی خیابان هاو کوچه ها  نام  زیبا ی ایشان را مشاهده کرده اید .ما در این مقاله در مورد ایشان به صورت کامل  نوشته ایم . برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد این شهید مهربان  مطلب زیر را بادقت بخوانید . با تشکر
 
ابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا - درگذشته ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون) معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاس
به قلم دامنه. در «مدرسه‌ی سلیمانی» (۱۳) به نام خدا. شهید حاج قاسم سلیمانی به دلیل معنویتی که در خود در درجه‌ی بالا داشت، از همان سال‌های ۱۳۶۵ یا ۱۳۶۶ در اوج دفاع مقدس به عنوان فرمانده لشکر ثارالله کرمان به این فکر و ایده رسیده بود که کادر لشکر باید با علمای اخلاق رابطه‌ برقرار کند تا ساخته شود. از این‌رو، به حجت‌الاسلام شیرازی نماینده‌ی ولی فقیه در سپاه قدس (که در آن دوره، مسئول تبلیغات لشکر ثارالله بود) گفت‌بود:
 
«به قم برو و ساختمانی را
در سمرقند بودیم و خوارزم‌شاه سمرقند را در حصار گرفته بود و لشکر کشیده، جنگ می‌کرد. در آن محلّه دختری بود عظیم صاحب جمال، چنان‌که در آن شهر او را نظیر نبود. هر لحظه می‌شنیدم که می‌گفت:«خداوندا کِی روا داری که مرا به دست ظالمان دهی؟ و میدانم که هرگز روا نداری و بر تو اعتماد دارم.» 
چون شهر را غارت کردند و همه خلق را اسیر می‌بردند و کنیزکانِ آن زن را اسیر می‌بردند، او را هیچ المی نرسید و با غایت صاحب جمالی کس او را نظر نمی‌کرد. تا بدانی که هر ک
در باور دل عیسی(ع) کجایی است؟
           عیسی(ع)شده دل رازی خدایی است.
این نغمه سروده! شعر جاریست!
           عیسی(ع) به زمانی کربلایی است.
 
وقتی با فهم خودم برای جستجوی حق تلاش می کردم مطالبی را که در پائین نوشتم به سختی بدست آوردم.شاید خیلی از ضعف ها در خودسازی و همراهی جامعه ولایت فقیه برای رسیدن به منجی عالم(عج)داشته باشم اما باور دارم موهبت های امام زمان(عج) بسیاری از مسائل را حل می کنه ....
 
 
حضرت عیسی(ع) با امام زمان(عج) به اذن الهی ظهور می
در باور دل عیسی(ع) کجایی است؟
عیسی(ع)شده دل رازی خدایی است.
این نغمه سروده! شعر جاریست!
عیسی(ع) به زمانی کربلایی است.
 
وقتی با فهم خودم برای جستجوی حق تلاش می کردم مطالبی را که در پائین نوشتم به سختی بدست آوردم.شاید خیلی از ضعف ها در خودسازی و همراهی جامعه ولایت فقیه برای رسیدن به منجی عالم(عج)داشته باشم اما باور دارم موهبت های امام زمان(عج) بسیاری از مسائل را حل می کنه ....
 
 
حضرت عیسی(ع) با امام زمان(عج) به اذن الهی ظهور می فرمایند.و مفهوم یک دین
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیرپیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغبر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرشدر غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باکآتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقصور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر
صوف برکش ز سر و باده صافی درکشسیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باشبخت گو پش
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می فرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا می فرستمت 
در راه عشق مرحله ی قرب و بعد نیست
می بینمت عیان و دعا می فرستمت 
هر صبح و شام قافله ای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا می فرستمت 
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب 
جان عزیز خود به نوا می فرستمت
در روی خود تفرج صنع خدای کن
کآیینه ی خدای نما می فرستمت 
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا می فرستمت
ساقی بیا که هاتف غیب
 واقعه عاشورا و لشکر جنیان  
هنگامی که واقعه ی جانسوز کربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی که رئیس شیعیان جن بود (مسلمانان جن همگی به دست مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام در وادی الکثیب ازرق و محل بئر ذات العلم به دین اسلام مشرف شدند) در بئر ذات العلم، برای خود مجلس عروسی بر پا کرده بود و بزرگان طوایف جن را دعوت نموده و خود بر تخت شادی و عیش نشسته بود. در همین حال ناگهان متوجه شد که از زیر تختش صدای گریه و زاری می آید. زعفرجنی گفت: کیست که در وقت شاد
دوستان محترمی که محض تعقیب روزانه ها و افکار نویسنده این وبلاگ بخشی از وقت عزیزتون را صرف خواندن نوشته های من می کنید توجه کنید: "راقم سطور فوق"  راه حل خواندن نوشته هاش را به شازده خانمی حواله داده که محض رسیدن به قدرت هر غلطی دلش می خواست کرد و بهایش را هم با سپردن Her Little Neck به دم شمشیر بی نظیری که سفارشی براش از فرانسه آورده بودند، داد. البته تاریخ دانان اشاره می کنند که پراندن سر بانوی فوق همچین ها هم بدون محکمه و قانون نبوده. ایشون اتهام ها
طبق روایات پیامبر خاتم (ص) یک شب با جبرائیل از مکه به بیت المقدس و از اونجا به بهشت و جهنم با وسعتی غیرقابل تصور و سپس به ملاقات با خدا میره (که همه به این امر معتقدیم). 
داستان کامل شب معراج رو همه دوستان بهتر از من میدونن. 
طبق گفته بزرگان گذشته چراغ آینده ست.
یه استاد داشتیم پروفسور فیزیک کوانتوم بود  نقل می‌کرد که وقتی ماجرای شب معراج رو برای انیشتین تعریف میکنن بسیار شگفت زده میشه و میگه هزار وسیصد سال پیش نسبی بودن زمان رو پیامبر شما مطرح
 16 سال بعد از شهادت درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند. به خواب مسئول گروه تفحص لشکر امام حسین (ع) می آید و محل دفنش را هم می گوید. مردم در مسجد در دسته عزاداری کنار پیکرش تا صبح می مانند. صبح روز تاسوعا همراه با دسته سینه زنی در گلزار شهدای اصفهان او را به خاک می سپارند.
دارم غریب و آشنا را می شمارماین خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدارا شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خودرا می کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم باعقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوک
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیرپیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغبر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرشدر غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باکآتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقصور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر
صوف برکش ز سر و باده صافی درکشسیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باشبخت گو پش
یا حـ ـسـ یـ ـن
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی
 آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی
 آری در آوردن تیر بی دست از دیده سخت است اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
 حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی
 شد پیش تو نا امیدی، تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی
 بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور م
سپاه وحشتشب با طلوع ستاره سرخی از غروب , دامنش رابر صحرا گستردانده بود. لشکر خسته, بعد از چند ساعت حرکت از کربلا , اطراق کرده بود. عمر سعد , شمر ابن ذلجوشن , حجّار ابن ابحر , حصین ابن نمیر و عمر ابن حجاج گرد آتشی نشسته  وبه پشتی های زربفت  تکیه داده بودند در حالی که طبقی از سیب و انگور روبرویشن نهاده شده بود.حجّار به نگهبان گفت:های سرباز!پس کو بریان شتر؟ مگر نمیدانی شکم جنگجویان تاب گرسنگی ندارد؟ابن نمیر گفت:شکم تو با یک شتر سالم هم پر نمی شود.(قهق
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه به خواندن این سوره مداومت کند د ر قیامت کارنامه اعمالش را به دست راست وی دهند و نسبت به عملش محاسبه نشود وبقدری به او اجر بخشند تا راضی شود به وی ثواب انصار و مهاجر را دهند اهل بهشت همواره به خواندن این سوره مشغولند دل خلایق برایش نرم شود ودشمن مغلوب شود واگر همراه داشته باشد از پی هر حاجتی رود و به هر قومی که خواستگاری کند اجابت نمایند واگر به میان لشکر مخالف رود متفرق شوند واگر بخواهد بین دونفر الفت دهد سخنش قبول
بادل بیاسفرکن دراربعین مولا/بنگرشکوه دین رادرسرزمین مولا/عشق حسین وزینب سرمنشاء پرستش/بین وحدت وبصیرت در همنشین مولا/پای پیاده رفته زائر به کربلایش/دنیانظاره گرشد بر مومنین مولا/عاشق قدم گذارد در وادی محبت/شورحسین بسیار در زائرین مولا/بازمزم ولایت عالم شود مسخّر/ایمان زائرینش گشته نگین مولا/دراهل بیت احمد شورعزا بپا هست/اشک و توسل ماشد دلنشین مولا/اینهاهمه نشان روزظهور مهدی است/یاران اربعینی باشدامین مولا/مهدی درانتظار یک لشکر فراوان/
باید بگویم سولنان وقتی
از هوش رفت دختر اشرافزاده ای که از آنجا میگذشت او را دید و او را نجات داد و در
خانه خود از او پرستاری کرد.سولنان یک روز تمام بی هوش بود که ناگهان درحالی که
دخترجوان از خستگی کنارش خوابیده بود چشم باز کرد و آهسته زمزمه
کرد:"سوریا،سوریا".دخترجوان بیدارشد و با خوشحالی گفت:"بالاخره به
هوش اومدی؟".سولنان در حالی که همه جا را تار می دید گفت:"من کجام؟شما
کی هستین؟". _من وول هی هستم.کنار رودخانه از هوش رفته بودی که دیدمت و
آوردمت خو
در دلی و در جانی، قاسمِ سلیمانیمست جام ایمانی، قاسم سلیمانیپای رحمت حیدر، پای سفره ی مادرفاطمیه مهمانی، قاسم سلیمانیبر لب ملک اسمت، گریه کرده بر جسمترهبرِ خراسانی، قاسم سلیمانیای غریبِ از میهن، شد سرت جدا از تنای شهید قربانی، قاسم سلیمانیای علم به دوشِ یار، یاعلی بگو سرداربا نوای طوفانی، قاسم سلیمانیشد به ذکر یا زهرا، انتقام سخت مااز عدو به آسانی، قاسم سلیمانیشیر لشکر زینب، تا ابد در این مکتبعزت شهیدانی، قاسم سلیمانی
محمد جواد شیرازی
در دلی و در جانی، قاسمِ سلیمانیمست جام ایمانی، قاسم سلیمانیپای رحمت حیدر، پای سفره ی مادرفاطمیه مهمانی، قاسم سلیمانیبر لب ملک اسمت، گریه کرده بر جسمترهبرِ خراسانی، قاسم سلیمانیای غریبِ از میهن، شد سرت جدا از تنای شهید قربانی، قاسم سلیمانیای علم به دوشِ یار، یاعلی بگو سرداربا نوای طوفانی، قاسم سلیمانیشد به ذکر یا زهرا، انتقام سخت مااز عدو به آسانی، قاسم سلیمانیشیر لشکر زینب، تا ابد در این مکتبعزت شهیدانی، قاسم سلیمانی
محمد جواد شیرازی
در باور دل عیسی(ع) کجایی است؟
                                                                        عیسی(ع)شده دل رازی خدایی است.
این نغمه سروده! شعر جاریست!
                                                                        عیسی(ع) به زمانی کربلایی است.
 
وقتی با فهم خودم برای جستجوی حق تلاش می کردم مطالبی را که در پائین نوشتم به سختی بدست آوردم.شاید خیلی از ضعف ها در خودسازی و همراهی جامعه ولایت فقیه برای رسیدن به منجی عالم(عج)داشته باشم اما باور دارم موهبت
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت// بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
حیفست طایری چو تو در خاکدان غم// زاینجا به آشیان وفا میفرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست// می بینمت عیان و دعا میفرستمت
هر صبح و شام قافله ای از دعای خیر// در صحبت شمال و صبا میفرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب// جان عزیز خود به نوا میفرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل// می گویمت دعا و ثنا میفرستمت
در روی خود تفرج صنع خدای کن// کائینه خدای نما میفرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
داغ توچون مُحرم است گریه امان نمیدهد/دیده مثال زمزم است گریه امان نمیدهد/شورش دل برای تو وصل به کربلاشده/قلب سرای ماتم است گریه امان نمیدهد/نام شریف قاسمت یاد زنینوادهد/چون به شهید همدم است گریه امان نمیدهد/سوی نبرددشمنان اسوه ی بر حماسه ای/نام توشورومَحرم است گریه امان نمیدهد/لشکررهبری زتو عشق ولاگرفته است/یاری حق فراهم است گریه امان نمیدهد/لحظه وصل جمعه ات درسحرش فراق شد/عشق ولی چومرهم است گریه امان نمیدهد/نورامید شیعیان همچو سلیمانی اس
یک جهان مفهوم دارداین نماز رهبری/جلوه ی خوب پرستش با نگاردلبری/درشکوه ووحدت آن رحمت پروردگار/زمزم ایمان امت سنت پیغمبری/یادمان اهل بیت ومرتضی آرامش است/درنمازجمعه باشد این ولایت محوری/لشکر صاحب زمان راحضرتش فرمانده است/خیربسیاری رسیده بانگار کوثری/میکندرسواهمیشه دشمن دین خدا/کربلایی مسلکان راجمع کرده لشکری/غرب وآمریکائیان را دائما داده شکست/میزندبهریهودی ضربه های خیبری/مسلمین رابا ولایت آشنایی میدهد/درنمازجمعه او حس وحال دیگری/بااما
در باور دل عیسی(ع) کجایی است؟
                                                                        عیسی(ع)شده دل رازی خدایی است.
این نغمه سروده! شعر جاریست!
                                                                        عیسی(ع) به زمانی کربلایی است.
 
وقتی با فهم خودم برای جستجوی حق تلاش می کردم مطالبی را که در پائین نوشتم به سختی بدست آوردم.شاید خیلی از ضعف ها در خودسازی و همراهی جامعه ولایت فقیه برای رسیدن به منجی عالم(عج)داشته باشم اما باور دارم موهبت
بربسیجی دلاور یاورقرآن سلام/حامی خوب ولایت ازبرجانان سلام/صف شکن درجبهه حق میخروشد دائما/حامی اسلام ورهبربرکت ایمان سلام/رادمردبابصیرت لشکر ایران ماست/ازبرای یاورحق بنده رحمان سلام/هم شجاع وقهرمان شددرنبرد دشمنان/رهروراه شهیدان اسوه دوران سلام/هست رزمنده همیشه دررکاب رهبری/عاشق خط امام وزمزم احسان سلام/گشته الگوی زمانه استقامت محوراست/بربسیجی های ناب کشور ایران سلام/لشکرصاحب زمان راباز معنا کرده است/اوشفاازبهرشیعه میشود درمان سلام/
ا اصغر بی شیرم
ا اهل حرم دس ابوافضل جدا بی
ا علم و شونه لشکر خدا
حاجتم روا کو ا نهال بی سر
ذکر حسین فاطمه ذکر شهادته
سرباز د خی شناور قاسم
غرور لشکر طاها
ماه شوگارم ا علمدارم
ماه لیلا علی اکبر
ماه محرم اوما غم گریته آسمو
هرو هرو کو هم سفر مه
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای:
آلمان کمک میکرد؛ موادّ شیمیایی میداد. میدانید در موارد زیادی لشکر صدّام کار شیمیایی کردند. ما چقدر جانباز شیمیایی داریم، چقدر از آنها از دنیا رفتند! موادّش را آلمان به اینها میداد. آلمان موادّ شیمیایی در اختیار اینها میگذاشت که اینها بمب شیمیایی درست کنند. حتّی گاهی شاید بمب شیمیایی هم بهشان میداد.
۱۳۹۷/۷/۲۶
در دیدار نخبیان جوان علمی
 آب هرگز نمی‌میرد _ با دو پای بریده 
 
چشمم باز شد، دور و برم چند پرستار دیدم. یکی از آن‌ها شورت پارچه‌ای آورد که با کمک او و بقیه بپوشم، ملحفه را کنار زدند، دیدم پا ندارم.
 
 
روبروی اتاق، فرمانده لشکر حاج علی شادمانی ایستاده بود و داشت گریه می‌کرد.
   هرچه فکر کردم کجا بودم و چه اتفاقی افتاده چیزی به یاد نیاوردم. بیمارستان در بانه بود. اما امکاناتی برای درمان نداشت. چند مسکن و سرم تزریق کردند چشمانم کمی سو گرفت، هنوز دانه‌های اشک را روی صور
گریه ی باشوق داردکوچه های انتظار/عشق مولابهرشیعه عزت است و افتخار/زمزم خوب پرستش یادمان مهدوی است/برترینِ حجت دین آن ولی کردگار/رو به اصلاح درونت تا کمال بندگی/اسوه باشدحضرت او در تمام روزگار/درجهان ازلطف مولا شیعه راآرامش است/دشمنانش خوار ورسوا درطفیل ذوالفقار/لشکر آماده باشش شیعه رامملوشده/از نسیم رحمت اومیرسدفصل بهار/اشک چشمان ولایی بروصالش رهگشاست/گشته خورشیدولایت روشن ازآن نگار/ازیمن یاازخراسان لشکرش سرمیرسد/دررکاب نائب او پربود
خون سلیمانی نگرکاخ ستم ویران کند/باوحدت وآزادگی اوتقویت ایمان کند/مشهوردنیاگشته است آن حامی مستضعفان/جان رابه درگاه خدا تقدیم بررحمان کند/ازاهل بیت مصطفی آموخته عشق وولا/سردار دلهای همه هرمشکلی آسان کند/بهر ولایت دائماسربازرهبربوده است/اومتحد هم شیعه راباکشورایران کند/بردشمنان دین مااینک هراس انداخته/تعجیل نابودی فقط بر دشمن قرآن کند/گنج بصیرت داده است سردار سوی شیعیان/آماده لشکر را کنون ازاین مسلمانان کند/آید به استقبال او رهبر وکل ا
آفتاب شب یلدای منی مهدی جان/آشنای دل و رویای منی مهدی جان/گریه دارم زفراقت همه جاباغصه/مونس خلوت زیبای منی مهدی جان/اشک بازمزم چشمان بخروشد دائم/مرهمی ازبر فردای منی مهدی جان/مژده آل نبی صبح وصال مولاست/درجهان رحمت وآقای منی مهدی جان /نائبت زمزمه یاری تورا دارد/سیدو سرور ومولای منی مهدی جان /شب طولانی ظلمت برسد رو به تمام/هدف ومژده عقبای منی مهدی جان /دشمنانت همه جا ظلم وستمها دارند/صاحب کل دعاهای منی مهدی جان /میرسد روز فرج مژده دیدار ووصال/
رهبرفرزانه ماجلوه گاه کوثر است/آیتی ازسوی ایزد وارث پیغمبر است/درجبین نازنینش بندگی حق نگر/زمزم علم وکلامش ذوالفقار حیدراست/عشق شیعه حضرت او از تبارفاطمی/رهروبرکربلاو لاله های پرپراست/حامی قرآن وعترت آشنای اهل بیت/حضرت سیدعلی هم مقتداو سروراست/جانشین بر خمینی اسوه دنیاشده/امت اسلام وشیعه را ولایت رهبراست/انقلاب ما رسیده قله های افتخار/نورچشم ملت ماآن ولی کشوراست/دشمنان از هیبت او در شکستی آشکار/آن ولی امرشیعه آسمان رااختراست/یاوربسیار
شب بارانی بود ...
آبستن یک گریه ی طولانی بود !
راه می رفتم و هی خون جگر می خوردم
در سرم فکر و خیالی که نمی دانی بود !
ناگه چو مهتاب زان میان گذشتی ...
آه لشکر چادر تو خانه خرابی ها کرد !!
همه ی مصر به دنبال زلیخا بودند!
چو ندیده بودند تو را چنین دیوانه بودند!
دریاب مرا دلبر بارانی من ...
 
پی نوشت  :
اصل این شعر با نام " لشکر چادر تو خانه خرابی ها کرد " برای شاعر معاصر گرانقدر آقای "  مرتضی عابد پور لنگرودی" هست. (در قسمت پیوند های روزانه هم اصل شعر را قرار دا
نگاه کردی و من ذره ذره آب شدم
درست بودم و حالا، ببین خراب شدم
منی که پیش همه اولین دوای غمم
کنار تو که تمام منی "عذاب" شدم
زمانه ای که به جز من، کسی نبود گذشت؟
منِ  "عزیزم" سابق، چرت "جناب" شدم؟
چه سخت می شود آن بت که نردبان تو بود
گرفته پای تو را و ببین طناب شدم
خودت تمام مرا سر سپرده کردی و حال...
رسیده موقع رفتن؟ مگر مجاب شدم؟
منی که تک یل میدان عشق او بودم
دلیر لشکر دشمن چرا حساب شدم....
بهانه نیست، تو با من پر از غمی شاید
نگاه کردی و من ذره ذره آب شد
گریه باشوق داردکوچه های انتظار/عشق مولابهرشیعه عزت است و افتخار/زمزم خوب پرستش یادمان مهدوی است/برترین حجت دین آن ولی کردگار/رو به اصلاح درونت تا کمال بندگی/اسوه باشدحضرت او در تمام روزگار/درجهان ازلطف مولا شیعه راآرامش است/دشمنانش خوار ورسوا درطفیل ذوالفقار/لشکر آماده باشش شیعه رامملوشده/از نسیم رحمت اومیرسدفصل بهار/اشک چشمان ولایی نائل صاحب زمان/گشته خورشیدولایت روشن ازآن نگار/ازیمن یاازخراسان لشکرش سرمیرسد/دررکاب نائب او پربودگنج ع
عدالت وجوه مختلفی دارد.  یکی
از مهم ترین جلوه های عدالت، عدالت ورزی درباره خود است. این که انسان حق و حد
خودش را بداند و خودش تقوا به خرج داده و مانع از آن شود که چیزی فراتر از آن چه
باید، نصیبش شده و یا جایگاهی ناحق به او تعلق بگیرد.
رسیدن به این مرحله از خودسازی و معرفت، نیازمند تمرین و مراقبت از
هواهای نفسانی است. این که انسان نه تنها امتیازی بیش از دیگران برای خود قائل
نباشد بلکه حتی برای درک شرایط دیگران، خودش را از نظر مادی در سطح آنان نگاه
هنگامی که علی اکبر را داخل قبر گذاشتند، او را به علی اکبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم! چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم. آن گاه چشمانش را باز کرد» و این چنین شهید علی اکبر صادقی، پیک لشکر 27 محمد رسول ا... آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم «شهدا زنده اند».
راوی: مادرشهید
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخ:23/7/1381
نقد مستند مرهم که به موضوع فاطمیون می‌ پردازد؛
مستند مرهم به کارگردانی مسعود زارعیان درباره شهید خدابخش خاوری معروف به علی شارژی است که در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت اکران شد.
مسعود زارعیان که فعال فرهنگی و از چهره‌های خاص عرصه مستندسازی در سال‌های اخیر محسوب می‌شود، در اثر تازه‌اش با نام «مرهم» به زوایای پنهان گروهی از مدافعان حرم و مجاهدین افغانستانی می‌پردازد که در سال ۹۲، با هدف دفاع از حریم دین اسلام و مسلمانان مظلوم سراسر دنیا
زمزم افلاکیان است این سپاه قهرمان/اسوه ای برخاکیان است این سپاه قهرمان/آرزویش کربلاو قدس در روی زمین/همدم معراجیان است این سپاه قهرمان/پاسداربابصیرت خارچشم صهیونیست/ریشه کن بردشمنان است این سپاه قهرمان/حامی خوب ولایت دررکابش جانفشان/عزت اسلامیان است این سپاه قهرمان/عرصه خدمت برایش هرکجای این جهان/نورچشم شیعیان است این سپاه قهرمان/میرود راه امام وهرشهید باصفا/دلبربر دوستان است این سپاه قهرمان/هست آماده برای آن ظهورمهدوی/لشکر صاحب زمان
ابراهیم ادهم «رحمة اللهّ علیه» در وقت پادشاهی به شکار رفته بود. در پی آهویی تاخت تا چندان که از لشکر به کلّی جدا گشت و دور افتاد. اسب در عَرَق غَرق شده بود از خستگی. او هنوز می‌تاخت در آن بیابان. چون از حد گذشت، آهو به سخن درآمد و روی بازپس کرد که:« مَا خُلِقْتَ لِهذا،  تو را برای این نیافریده‌اند و از عدم جهت این موجود نگردانیده‌اند که مرا شکار کنی. خود مرا صید کرده گیر، تا چه شود؟» 
ابراهیم چون این را بشنید نعره‌ای زد و خود را از اسب درانداخت
سلام من دیروز تئاتر شما رادیدم.راستش اول فکر کردم موضوع تئاتر درباره وقایع کربلاست.وقتی وارد سالن شدم فهمیدم موضوع نمایش،کربلای زمان خودمان است.روزهایی که باید به خودمان محک بزنیم که کجای این واقعه هستیم آیا با حسینیم یا خدانکرده مقابل حسین.آیا زرق وبرق و یاتهدیدهای لشکر کفر ما را فریب میدهد.یا با عزم استوار پشت سر رهبرمان میمانیم.کشور ما از این جابرهای گمنام زیاد دارد.همانطور که در نمایش اشاره شد این انقلاب معجزه است.متن کار شما بسیار عا
انقلاب ماطلوع آفتاب مهدی است/مژده ای بهرظهورش درکتاب مهدی است/سالهادرانتظار حضرت او بیقرار/قلب شیعه ازفراق اوخراب مهدی است/برشهیدان خدایی ده سلامی جاودان/زمزم عشق خمینی درثواب مهدی است/گشته ایران ولایی یاورصاحب زمان/روزگار رفع غیبت ازحجاب مهدی است/نائبش درکشورمامقتدای شیعیان/عطر خشبوی ولایت ازگلاب مهدی است/افتخارات زیادی کسب کرده انقلاب/دشمنانش هرکجایی در عذاب مهدی است/وقت هم عهدی رسیده باامام ورهبری/زمزم آمادگی بر انقلاب مهدی است/می

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ردلاو چت|مدیر خاطره عشق مـانـی جون|ردلاو چت|ردلاو چت|ردلاو چت|redlovechat