نتایج جستجو برای عبارت :

آخرش

خیلی وقتها می شنویم که خیلیا می گن آخرش چی؟ 
هر چی از عمر آدم می گذره متوجه می شوی که آخر موضوع قبلی چیز مهمی نبود خب حالا میروی دنبال آخر موضوع بعدی؟ ولی آخرش چی؟
 
به نظر هیچ وقت نباید دنبال آخرش باشی. بهتر نیست بجای آخرش به اولش و در حین انجامش فکر کنیم.
 
اگر از شروع یک کار و انجام یک کار لذت نبریم آیا از آخرش لذت می بریم؟ 
 
به نظر من که بهتره در لحظه زندگی بهتری کنیم و با امید آخرش خود را اذیت نکنیم. 
 
این وبلاگ هم همینه و دارم می نویسم برای خ
چند روزه که گیر دادم که آخرش که چی...
موفقیت درسی...آخرش که چی؟
موفقیت کاری...آخرش که چی؟
عشق...اخرش که چی؟
زندگی...آخرش که چی؟
نمیدونم دم این فلسفی شدن و گیر دادن دقیقا به چی وصله...از خوشی میاد...از فصل...از واقعیت...از چی؟
تو همین هاگیر واگیر امروز یه هو گوشیم زنگ میخوره...
علی پشت دوربین ظاهر میشه که فقط چشماش و پیشونیش معلومه با یه اخم بزرگ و مقادیری بی حوصلگی در صداش...
بی مقدمه میگه اخه چه قدر صبر کنم تا هوا گرم بشه تابستون بشه تولدم بشه تو بیای بهم
واقعا این دنیا چیه؟
داشتم با خودم به أین فکر می کردم که آخرش که چی؟
دو تا کنکور دادیم و قبول شدیم، دو تا دوره دانشگاهی رو تموم کردیم.
سربازی رفتیم، الانم سرکار.
اما آخرش که چی؟
این استرس ها و نگرانی ها کی دست از سر ما برمیداره؟
چرا داریم دنیامون رو این طوری میسازیم؟
مگه میشه از نگات
دل برید و خسته شد
تو خود عشقی و عشق
کم میاره پیش تو
کاش یه جوری بشه که چشم به راهت نشینم
مثلا تو باشی من واسه بمیرم
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
دانلود آهنگ جدید مهراد جم
تو گل شقایقم تک تک دقایقم واسه اون تک گل باغی
شب با تو شیرین میشه حالا دیدی میشه میشه که همیشه باشی
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
او
چند وقتیه به آسمون بالاسرم نگاه میکنم
به اینکه ین دنیا چقدر بزرگه و بهاینکه من چقدر کوچیک
به این فکر میکنم که بزرگترین کاری که یه انسان میتونه بکنه چقدر در برابر عظمت این دنیا کوچیکه
واقعا آخرش به کجا میخوایم برسیم
اگه برای این دنیا وقت بزاریم فقط وقتمونو هدر میدیم
شاملو، آخر افق روشن می‌گه:
و من آن روز را انتظار می‌کشم. حتی روزی که دیگر نباشم.
منم همین رو توی دلم تکرار می‌کنم. صبر می‌کنم که به نهایت برسم. جایی که بدونی و بفهمی. جایی که دوباره احساس کنی. جایی که این کابوس تموم بشه. زیر لب به خودم میگم هیچ‌چیزی ابدی نیست. شاید ما آخرش رو ندونیم، شاید آخرش رو نبینیم اما تموم میشه و من آن روز را انتظار می‌کشم. حتی اگر نباشم.
پانویس:
چند کلمه ای های مسخره ای هستن. به بزرگی خودتون ببخشید.
دست خود را که از لابلای خس و خاشاک آنسوی تپه ها بیرون می آوری و گمان می بری برْد را کرده ای لبخند رضایت ناشی از ذهن پرورده ای هجو که کودک سیب دزد در این سوی خیابان در کوچه ی منتهی به خانه اش میزند سرتاسر بر لبهایت خشک می شود. و کماکان آن دست دیگرت در میان آن هیاهو به بار نشسته است و موکب مگس های بازار است و یا گوشه ای دیگر دستی در پاچه ای دارد و میمالد. هی میمالد و میمالد که نقش بندد قالب های مانکنی بر پیکره ی عدسی و هی تنگ و گشاد کند سوراخ مردمک را.

من غلام نوکراتم
عاشق کربلاتم
تا آخرش باهاتم
تو همونی که میخوامی 
دلیل گریه هامی
تا آخرش باهامی
عشق ، یعنی به تو رسیدن
یعنی نفس کشیدن
تو خاک سرزمینت
عشق ، یعنی تموم سال و
همیشه بی قرارم
برای اربعینت
آقای من
زندگیم و دستت دادم
تو این مسیر افتادم
ای عشق مادرزادمحسین
متن اهنگ علیرضا پویا به نام علاقه
کیو مثل من دیدی آخه قلبش باشه مثل کف دستشکه بمونه بی چون و چرا پای همه حرفشکیو مثل تو میخوامش که بعدش دوست دارم هی بگم بهشخودم تکی پشتتم درست شبیه یه ارتشبابا من تو رو میخوامت دلی بگو چرا اینقدر خوشگلینکشی مارو تو با اون چشات چه کاریه آخهعجب زدی دلو بردی سریع کارته اصلا دل ببریدیدی آخرش تو شدی دیگه مال من عاشقبابا من تو رو میخوامت دلی بگو چرا اینقدر خوشگلینکشی مارو تو با اون چشات چه کاریه آخهعجب زدی دلو بردی
روزِ میلاد منست
آمده‌ام دست کشم
به سر و روی عرق کرده‌ی دنیای خودم
سختمه ولی مرتب خودمو دلداری میدم میگم محیا قوی باش .. تو با این چیزا کم نمیاری .. اینا رو به جون میخری که آخرش وقتی یه آدم درجه یک شدی، کلی داستان واسه تعریف کردن داشته باشی.
من میدونم باورِ من خیلی قوی تر از اون شیش قلم قرصیه که دکتر بهم داد. من میدونم وقتی خودم بخوام رویامو بسازم، شاید روزی صدبار فکر خودکشی بزنه به سرم ولی آخرش موفق میشم.
میخوام رو پاهای خودم وایسم
من و این سگ سی
علیرضا طلیسچی آخرش قشنگه
دانلود آهنگ جدید علیرضا طلیسچی به نام آخرش قشنگه
Alireza Talischi - Akharesh Ghashange
ترانه و موزیک : علیرضا طلیسچی ؛ تنظیم : امیر بهادر دهقان ؛ میکس و مستر : حامد برادران
+ متن ترانه آخرش قشنگه از علیرضا طلیسچی
ادامه مطلب
کیو مث من دیدی آخه قلبش باشه مث کف دستش؟
که بمونه بی چون و چرا پای همه حرفش؟
کیو مث تو میخوامش که بعدش دوست دارم هی بگم بهش…
خودم تکی پشتتم درست شبیه یه ارتش!
بابا من تورو میخوامت دلی؛ بگو چرا انقد خوشگلی؟!
نکشی ما رو تو با اون چشات! چه کاریه آخه؟!
عجب زدی دلو بردی سریع کارته اصلا دل ببری…
دیدی آخرش تو شدی دیگه مال منِ عاشق
بابا من تورو میخوامت دلی؛ بگو چرا انقد خوشگلی؟!
نکشی ما رو تو با اون چشات! چه کاریه آخه؟!
عجب زدی دلو بردی سریع کارته اصلا دل
دانلود اهنگ اخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم (کیفیت 320) (ارون افشار) : دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام دلشوره Download New Music Aron Afshar - Delshoore. ... آخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم نیستی و من تاب ندارم بی تو آوار شدم از ...
 در ادامه ی این مطلب متن کامل بهمراه لینک دانلود آهنگ دلشوره از آرون افشار را مشاهده می فرمایید ... آخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم نیستی و من تاب ندارم
دانلود آهنگ ایرانی دلنشین آرون افشار به نام آخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم با ک
زنگ زدم. نشناخت. بعد به حالت سوالی اسمم را صدا زد و در کسری از ثانیه که طول کشید تا از حرف اول اسمم به حرف آخرش برسد، صدایش خش گرفت و گریه کرد. اینبار نخندیدم. حرف زدیم. گریه کرد. وقتی میخواستم قطع کنم با گریه و التماس گفت: "نه. نه. نه. قطع نکن." قطع کردم. التماس صدایش دلم را لرزانده بود. از بلاک درش آوردم و بهش پیام دادم. تمام روز منتظر بودم حالا که بلاک نیست پیام بدهد. تمام روز از خودم پرسیدم "یعنی حالا چیکار میشه؟ آخرش چیکار میشه؟ چیکار کردی الهه؟ " 
بی وقفه در ذهنم گذار می کند...
کسی نیست به من بگوید بس کن !؟ بعد از 5 ماه چه می خواهی؟
آخرش شوق دیدارش مرا خواهد کشت...
دیدار کسی که برایش ارزنی مهم نیست...
و من.... این جا.... در چه سیر می کنم ؟
آخرش آن بالا سری لبخند می زند و می گوید " دیدی تمام حرف هایت یادت رفت ؟ دیدی هنوز هم قلبت به خاطرش می کوبد..."
فراموشش خواهم کرد !!!!
 
 
----------------------------
 
 
سلام علیکم دوستان...
امید وارم کرونا نگرفته باشید :)
 
قراه بچه های مدرسه رو ببرن ورزنه...
سه نفر به علاوه معاونمون
یکه بود و بی‌حریف، این شد که لشگر باب شدلشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شدتیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشتدر عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شدهیبتش را چون مؤذن داخل محراب دیدابتدای هر اذان "الله اکبر" باب شدشیعیان توحیدشان را در ولایت یافتنددر نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شداصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علی‌ستختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شدگفت پیغمبر "انا علمٌ علیٌ بابها"در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد!هر چه را شد باب کردند، آخرش
چشمام رو که میبندم تنها یه چیزی میاد تو ذهنم... درد کهنه یه دل
عاشق رو فقط فقط معشوقش میتونه درمان کنه. معشوقه ای که خیلی راحت گذاشت و
رفت. خیلی راحت تمسخرم کرد... خیلی راحت عشق منو نادیده گرفت.
من هیچ
وقت زیر قولم نزدم، تا آخرش موندم، تا پای مرگ و رفتن آبرو باهات موندم.
فقط ازت خواستم که بمونی. فقط خواستم که هر از گاهی معمولی با هم صحبت
کنیم.
دلم تنگه خیلی بی قرارم... آخرش که چی؟ این زندگی به کجا
میخواد منو ببره؟ زنده بودن لیاقت میخواد که من ندار
- اگه زمین صاف بود خیلی خوب بود. پیاده می رفتیم تا تهش، می شستیم اون آخرش، پامون رو آویزون می کردیم، یه سیگار می کشیدیم و بعدش می پریدیم تو فضای بی انتها
+ تو سیگار می کشی؟
به اندازه سه ثانیه تو چشماش نگاهش کردم:
- از کل حرفای من فقط همین تیکه شو گرفتی؟
+ سیگار می کشی؟
- اگه زمین صاف بود و پیاده می رفتم تا تهش، می شستم اون آخرش و پامو آویزون می کردم، آره می کشیدم
+ چرا انقدر سیاه؟ چرا انقدر ناراحت؟ کسی تو رو از دست داده؟
"کسی تو رو از دست داده؟" خوشم او
این چند روزه که اینجا نمینوشتم و فقط وب یکی دو تا از دوستان رو می خوندم، حالم خیلی خوب بود.
انگار قبلا ها به بیان معتاد شده بودم.
بعد حذف وب قبلی، اندکی رفتم سراغ اینستاگرام و پست های دو نفره نوشتم و گذاشتم.
آخرش گفتم معلوم نیست که اون نیمه گمشده کجاست اصلا و کی میخاد پیداش بشه. 
القصه آخرش اینستاگرام را هم پاک کردم.
الان آنقدر این حرف زدن ها تلنبار شد روی هم، تا برگشتم اینجا و شروع کردم دوباره به حرف زدن.
هرچند می دونم این وب هم مثل قبلی ها، به ز
ای پرنده مهاجرسفرت سلامت امابه کجامیری عزیزم قفسه تموم دنیا
روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوریوقتی خورشیدی نباشه تا همیشه سوت و کوری
میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوتتا بخوای بر گردی خونه گم میشی تو باغ غربت
واسه ما فرقی نداره هر جا باشیم شب نشینیمدلخوشیم به این که شاید سحرو یه روز ببینیم
آخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبهتازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبهآخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبهتازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه
میگذره رو
فکرم هنوز به تو درگیره دلم به عشق تو بد گیرههنوزم اسم تو که میاد آتیش میگیرهمنو به عشق تو میشناسن همون دیوونه ی وسواسمکه بعد تو رو همه آدما حساسمفکر از دست دادنت زده منو بی بی خواب کردهدیدن عکسای تو دل منو بی تاب کردهدربدر شد آخرش دل بیچارهبعد تو این قلب من دیگه با همه آدما سردهتو نفهمیدی بری از تو یادگاری فقط درده از تو یادگاری فقط دردهتنهایی پرسه توو نیمه شبا کار منه به خدا به خداحالمو جای تو خوب میدونن فکر از دست دادنت زده منو بی بی خواب کر
می‌گفتم که آخرش خوب است و اگر خوب نبود آخرش نیست.
و حالا روبرویت می‌نشینم، با تو حرف می‌زنم، در آغوشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌گیرم و معجزه را لمس می‌کنم!
شروع فصل تازه‌ای از انسان بودن با یک پایان خوب؟
راستش کلمات بار این ماجرا را نمی‌کشند.
[برای ثبت در تاریخ: ۲۴ اسفند۹۷ به هم دیگر بله گفتیم و ۱۰ فروردین ۹۸ یک دفتر چند صفحه‌ای را آنقدر امضا کردیم که خودکار من از رنگ افتاد! و حالا ما، چیزی فراتر از من و تو، شروع شده‌ایم: شیرین‌ترین ماجرای تا
عرض کنم حضور با سعادت شما، هاشم خان دماوندی ِ چارشونه و لوطی که ذکر خیر شخصیتش در سریال زیبا و با اصالت "شهرزاد" را قبلا هم اینجاگفته  ام وقتی معشوق قدیمی اش "قرص قمر "را از دست داد و در سکوت و پنهانی عزادارش بود به شهرزاد گفت: "عروس! عشق مثل جنگ می مونه ، اولش آسونه ، آخرش سخت ِ و فراموش کردنش محال ".  خواستم بنویسم که مسئله ی  دست و پنجه نرم کردن با محالات کأنَّهه  همخوابگی با مرگ است . آدمیزاد آبستن رنج می شود از آن و تا فارغ نشود از این بار ، در م
متن آهنگ اخرش باخت دلم با همه چی ساخت دلم
دانلود اهنگ جدید غمگین آخرش باخت دلم با همه چی ساخت دلم آرون افشار با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang Akharesh Bakht Delam Ba Hame Chi Sakht Delam az Aron Afshar
دانلود آهنگ اخرش باخت دلم با همه چی ساخت دلم آرون افشار (کیفیت عالیMp3)
شاید برای تو کمی سخت /// است بفهمی حال من را ...×!##
باید شبیه من کمی دیوانه /// باشی بفهمی حال من را...×!##
من حاضرم از عشق تو چتر /// از سر بارون بگیرم...×!##
من بیخیال زنده موندن /// حا
عرض کنم حضور با سعادت شما، هاشم خان دماوندی ِ چارشونه و لوطی که ذکر خیر شخصیتش در سریال زیبا و با اصالت "شهرزاد" را قبلا هم اینجاگفته  ام وقتی معشوق قدیمی اش "قرص قمر "را از دست داد و در سکوت و پنهانی عزادارش بود به شهرزاد گفت: "عروس! عشق مثل جنگ می مونه ، اولش آسونه ، آخرش سخت ِ و فراموش کردنش محال ".  خواستم بنویسم که مسئله ی  دست و پنجه نرم کردن با محالات در واقع همخوابگی با مرگ است . آدمیزاد آبستن رنج می شود از آن و تا فارغ نشود از این بار ، در می
عرض کنم حضور با سعادت شما، هاشم خان دماوندی ِ چارشونه و لوطی که ذکر خیر شخصیتش در سریال زیبا و با اصالت "شهرزاد" را قبلا هم اینجاگفته  ام وقتی معشوق قدیمی اش "قرص قمر "را از دست داد و در سکوت و پنهانی عزادارش بود به شهرزاد گفت: "عروس! عشق مثل جنگ می مونه ، اولش آسونه ، آخرش سخت ِ و فراموش کردنش محال ".  خواستم بنویسم که مسئله ی  دست و پنجه نرم کردن با محالات کأنَّهه  همخوابگی با مرگ است . آدمیزاد آبستن رنج می شود از آن و تا فارغ نشود از این بار ، در م
 
آخرش به یک جائی میرسی میفهمی که تنها آدم مورد اعتماد زندگی خودت هستی .خودت تنها کسی هستی که زیر پایت را خالی نخواهد کرد .خودت تنها کسی هستی که خودت را دوست دارد .تنها کسی که حرفت پیش او میماند خودت هستی .گاه سخت این را میفهمی ، گاه در هاله ای از رنج و سوءتفاهمات .اعتماد سخت بدست می آید و راحت از دست میرود .
دانلود ریمیکس جدید رضا شیری به نام آخرش که چی با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Remix By Reza Shiri Called Akharesh Ke Chi
 
دانلود ریمیکس رضا شیری به نام آخرش که چی

دانلود ، موزیک ، دانلود موزیک ، دانلود آهنگ ، دانلود آهنگ جدید ، موزیک جدید ، آهنگ جدید ، دانلود موزیک جدید ، دانلود مداحی ، دانلود نوحه ، نوحه ، دانلود نوحه جدید

ادامه مطلب
Ashvan
Bekhand
#Ashvan
اگه دلت گرفته
اگه که ناامیدی
اگه تو اوج سختی
بازم ادامه میدی
اگه دلشوره داری 
نمیخوابی انقدر که بیقراری
 نباید ناامید باشی
 چون تو خدارو داری
تو برو زیر بارون
 نگاه به این و اون نکن و 
دستتو بگیر رو به روی آسمون 
بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت 
فکر کن این باره آخره 
بگو که دوسش داری 
همیشه تا آخرش 
خندید توام بخند
کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب 
حاضره بده واسه بچش حتی جونشم
زیر نور شمع 
تو آغوش هم 
اگه خندیدن تو هم بخند 
تو برو
امام ظهور میکند
و سر آخر جهان به نور وجودش منور میشود، میدانم ! اما جانمان به لبمان میرسد از این تاریکی به آن نور برسیم! و من نگرانم ، دلم میلرزد ، از اینکه ته چاه بمانم ، میترسم کم بیاوریم ، راستش را بخواهی غصه میخورم ! بغض میکنم ! مثل بچه ی گم شده به بازار، سرگردانم! غصه میخورم از اینکه اکثرمان غافلیم ، به خواب دنیا رفته ایم! سرگردانم از اینکه نمیدانم کدام راه به خدا میرسد ! میدانم آخرش سپید است ! درک دنیای معطرِ به عطرِ حجتِ خدا ، رایحه ای است که
دانلود آهنگ جدید مهراد جم با نام گل شقایقدانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام گل شقایق با بهترین کیفیت در سمفونی. مهراد جم گروه خوب کشورمان آهنگ جدیدی به نام گل شقایق را در فضای مجازی منتشر کرده است. شما عزیزان و طرفدارن موسیقی میتوانید برای دانلود موزیک گل شقایق و همینطور برای آهنگ های دیگر این هنرمند به بخش دانلود آهنگ و موزیک ویدیو مراجعه و این آثار بسیار جذاب را با بهترین کیفیت دانلود کنید و یا این موزیک زیبا را بصورت آنلاین در وب سایت سمفون
تقریبا هرچیزی را که میتوانست از من گرفت،  درمانده شد، با خودش کلنجار میرفت که دیگر چه کاری باید بکند که من ازش دل بکنم!   
بذار راحت بگم : " آخه بی معرفت مگه قرار نبود وقتی تصمیم گرفتم که بیام تا آخرش باشم برای همیشه؟    
عزیزم فقط بگو دیگه چیکار باید بکنم تا ازین پس زدن ها دست بکشی؟  دیگه چی کار باید بکنم تا نا امید بشی از تلاش برای نادیده گرفتنم.  تو از من قول گرفتی و گفتی" اصلا نیا ولی اگه میای تا آخرش باش".. پس خودت چرا نیستیییییییییییی........!؟
خ
 
قرار بود دوشنبه ها روز من باشه اما آخرش چی نصیبم شد ؟
 
جمعه های سرد و غبار آلود
 
 
+
who has a why to live for can bear almost any
how  
 
Nietzsche
 
 
++ نمی دونم قبلا هم اینقدر گیج میزدم یا حاصل دلتنگی برای نارنگی غیر توی مغزمه !
 
From chaos to order there are many big chaos
 
 
بیا با هم به افتتاحیه های گالری‌های بالاشهر فحش بدیم.
بیا به باکلاس‌های بی‌کلاس، پرافاده‌های تو خالی، پرحرف‌های بی محتوا، ادعا‌های پوچ، ادعاهای پوک،
هیاهوها، هیاهوها، هیاهوهایی که آخرش هیچ حرفی ازشون در نمیاد.. بیا به همشون بیراه بگیم 
من:یکی از اینترنای سال پایینی دیشب کشیک بود و برداشته بود بچه ی شیرخوارش رو همراهش آورده بود پاویون،تا صبح ونگ زد نذاشت بخوابیم!میکول:خاک تو کلّه ات گلی!!!
من:خاک تو کلّه ی پوک خودت،چرا فحش میدی?
میکول:من جای تو بودم میرفتم زیر خاک از خجالت که سال پایینیم بچه داره و من دوست پسر هم ندارم!!!
من:******:|
 
نگاهت مُثلثِ بِرمُوداست... آدم را به ناکجا آباد میبرد...!  نزدیک ایام محرم که میشد دیگه دل تو دلش نبود جواد بود و پیراهن مشکی که کل ایام ماه محرم و صفر تنش بود خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشته باشه اکثر وقتها هم تو آشپزخانہ مسجد بود و مشغول آماده کردن شام هیئت... جواد ثابت کرد بچه هیئتی آخرش شهید میشه... شهید جواد محمدی
@zakhmiyan_eshgh
حکمت 128 نهج البلاغه
(تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِی أَوَّلِهِ، وَتَلَقَّوْهُ فِی آخِرِهِ; فَإِنَّهُ یَفْعَلُ فِی الاَْبْدَانِ کَفِعْلِهِ فِی الاَْشْجَارِ، أَوَّلُهُ یُحْرِقُ، وَآخِرُهُ یُورِقُ).
امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه خود دستور طبى مهم و کارسازى را بیان مى کند که مراعات آن مى تواند از بسیارى از بیمارى ها پیش گیرى کند و بر نشاط و نمو جسم و روح انسان بیفزاید، مى فرماید: «از سرما در آغاز آن (در پاییز) بپرهیزید و در آخرش (نزدیک بهار) ا
آخرش پس از سالها بیکاری و افسردگی و خودکشی، از سه شنبه هفته پیش رفتم سر کار.
خشکشویی هست. کارش سخت هست ولی خوب مگه کار راحت به کسی میدن؟
صاحب کار خوبی دارم و همکارانی خوبتر.
همین که خونه نیستم بشینم غصه بخورم یا شب تا صبح خواب به چشمم نیاد، بهتر هست.
شب ها عین جنازه میفتم میخوابم تا صبح.
سی سال وقت می گذارد و شاهنامه ای می نویسد که تاریخ به آن می بالد
ما برای هر خوب و بدی، سفید و سیاهی، زیبایی و زشتی وقت می گذاریم 
آخرش هم هیچی که هیچی
نه اثری از ما به جا مونده
نه نامی نیک
امیدوارم روزی حسرت لحظات از دست رفته ام را نخورم
برای اینکه بتونم به صبوری و تدریج برگردم، لازمه که یک کاری رو شروع کنم که مجبور باشم هر روز و بدون عجله برای رسیدن به آخرش، انجام بدم.
از بچگی توی قران خوندن با دوتا مسئله رو به رو بودم.
اول اینکه اولین سوره قران بقره بود. و چون شروع میکرم به خوندن هرچی میخوندم تموم نمیشد، اعصابم خرد میشد که چرا به آخرش نمیرسه، تا برم سوره بعدی و دوم اینکه ؛ دوست نداشتم زمان طولانی، طول بکشه تا یه دور کامل قران رو بخونم. میخواستم سریع برسم جز آخر و یه دور خونده ب
دوست دارم همه چی رو طوری جلوه بدم انگار هیچ‌وقت همچین آدمی اصلا نبوده. اما عکس‌ها رو نگه می‌دارم که اگر روزی بخواد دست از پا خطا کنه بتونم یکم خدمتش برسم.
خیلی جالبه ها، هر کاری دوست داشته کرده با من و زندگیم. آخرش هم دو قورت و نیم باقی، بهم گفت هیچ وقت منو نمی‌بخشه و حرفام لایق خودمه! حالا جالبه من نه خیانت کردم و نه باعث خیانت شدم. من این وسط فقط آسیب دیدم. بعد خانوم تازه باید منو ببخشه. تازه آخرش هم منو به خدا واگذار کرد. واقعا این آدما خدا هم
می‌دونی من هیچ وقت نتونستم فکرهامو مرتب کنم. هیچ وقت نشد یک چیز جدی بنویسم. بهش میگفتم اونقدر دلم میخواد همه کاری انجام بدم که آخرش توی هیچ کاری به سطح بالایی نمی‌رسم.
ولی آخه چه اهمیتی داره؟ کی اون سطح بالا رو تعریف کرده؟ کی این همه برامون تکلیف تعیین کرده که چطور زندگی کنیم؟
دیروز موس موس ح رو کردم، امروز دوباره بلاکم کرد. خیلی خرم و این خریت حالم رو بد کرده. روز با گندی شروع شد اما نباید همینجور ادامه پیدا کنه.
پاشو دختر دنیا به آخرش که نرسیده که؟ گند زدی مثل هزاران بار دیگه و خب پا میشی.
درس بگیر همین.
پا شو برو حموم و بعد قهوه و کتاب و زندگی. هیچ وقت دیر نیست.
حس یه عدد بی نهایت رو دارم ، که منفی یک شده. قطعا اولین بار عین خیالش نبوده و به بی‌نهایت بودن ادامه داده. اما همین‌طوری همش منفی یک میشه. نه دوبار ، نه سه بار یا حتی چهاربار . بلکه بی‌نهایت بار . آخرش جی می‌شه؟ بی‌نهایت تبدیل می‌شه به یک ، صفر و منفی یک !
در آینده و توی زندگی مستقلی خودم،هیچ وقت گشنه نمی مونم...ولی آخر سر بر اثر یک بیماری که سر و تهش به معده بر میگردد خواهم مُرد-_-
پی نوشت:درسته از آشپزی متنفرم ولی دیگه قاطی کردن چهارتا چیز که آخرش خیلی بدمزه میشه ولی از گشنگی داری میمیری و مجبوری بخوریش که کاری نداره..‍♀️
صبح بعد بحث کوتاهم با بابا با توپ پر رفتم پیش مشاورم و داستان رو تعریف کردم و هر آن منتظر بودم حق رو بهم بده و بگه: "آخی...چقدر تو طفلکی هستی. چقدر مورد ظلم واقع می‌شی". ولی زهی خیال باطل! بعد از یک کم صحبت آخرش حرفای منو با لحن من تکرار کرد و چقدر خجالت کشیدم.مثل یه بچه 5 ساله که عروسکشو ازش گرفتن و داره گریه می‌کنه.
دارم تمام سعی‌م رو میکنم که حتی اسمش رو هم سرچ نکنم و افسار افکار و احساسات‌م رو ندم دستش. به هرحال همیشه باید برای بدترین چیزها آماده بود.انتظارِ کشنده‌ای‌یه رو دارم تجربه میکنم.میدونم آخرش هم چیزی میشه که تو میخوای اما کمکم کن. خیلی.
متن اهنگ مرتضی اشرفی به نام بی معرفت
رفتم گفتم اینجوری دلت برای من تنگ میشهدیدم خاطره هام هی داره کم رنگ میشهوایسا تو داری جای منو به کی امانت میدیبی معرفت مگه از این غریبه ها چی دیدیتورو جون هرکی دوسش داری بیا اینجا دارم دق میکنمبیا که با اسم تو چند ساله دارم مردمو عاشق میکنمزخمی که عشقت بزنه عمری برات درد میشهآدم با این رابطه هاست که آخرش مرد میشهدور و وریام میگن ازش بخواه برگردهطاقتم انگار طاق شد غم منو عاصی کردهبا اینکه امروز خوبی دلواپ
آنقدر می نویسم و پاک می کنم و می نویسم و پاک می کنم و نتیجه ای نمی دهد و هر روز روی این ها تلنبار می شود و این صدای لعنتی هم هر روز بیشتر از دیروز بی استفاده می ماند که آخرش رودل می کنم... این خط این هم نشان... در حال حاضر تنها چیزی که مرا از منفجر کردن وبلاگ با پست های احمقانه باز می دارد «روز های مرده» است و این امید که فردا باشگاه دارم و آنجا ناخواسته خالی می شوم ...
-´ιlι┋   فرصت | Forsat شادمهر عقیلی   ┋ιlι`-
 ♪ یه فرصت داره میمیره همین الانشم دیره
یه لحظه ست، فرق باختن تا نباختن
تو میدونی چرا اینجام
بازم از تو، تو‌رو میخوام
تو میشی فرق باختن با نباختن
 همینه، فرق باختن تا نباختن
♫ میخوام با تو یکی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
اگه تا آخرش باشی
میخوام تا آخرش باشم
میخوام تا آخرش باشم
یا من، یا هیچ کس ِ دیگه
تو قلبت چی بهت میگه !
همینه فرق موندن با نموندن
نگا کن من کمم، یا تو ؟
به من باشه
بازی کن با کلمات..  فقط خودت حق داری؟  و منی که هیچوقت نباید حق داشته باشم حتی احساساتم را بروز بدم.. که آخرش متهم به نقاب دروغین شوم.  بگذار منظورت همانی باشد که میگویی!   وگرنه   تهش بنویس ب. ک    یعنی بازی با کلمات و منظوری ندارم! 
متاسفانه امروز شنیدم که حسین محب اهری به رحمت ایزدی رفتن
روحشون شاد و یادشون گرامی
چه روزهایی که پای تلوزیون میشستیم و برنامه مبصر کلاس رو تماشا میکردیم
عجب دنیاییه
هر طوری که زندگی میکنی آخرش باید بزاری بری
خوش بحال اینجور آدمهاییکه همه ازشون به خوبی یاد میکنن
****** خدا رحمتشون کنه*******
دانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام گل شقایق با بهترین کیفیت. مهراد جم گروه خوب کشورمان آهنگ جدیدی به نام گل شقایق را در فضای مجازی منتشر کرده است. شما عزیزان و طرفدارن موسیقی میتوانید برای دانلود موزیک گل شقایق و همینطور برای آهنگ های دیگر این هنرمند به بخش دانلود آهنگ و موزیک ویدیو مراجعه و این آثار بسیار جذاب را با بهترین کیفیت دانلود کنید و یا این موزیک زیبا را بصورت آنلاین در پایین صفحه گوش دهید.
Download Music MehraadJam - GoleShaghayegh  
 
دانلود آهنگ با کی
-´ιlι┋   فرصت | Forsat شادمهر عقیلی   ┋ιlι`-
 ♪ یه فرصت داره میمیره همین الانشم دیره
یه لحظه ست، فرق باختن تا نباختن
تو میدونی چرا اینجام
بازم از تو، تو‌رو میخوام
تو میشی فرق باختن با نباختن
 همینه، فرق باختن تا نباختن
♫ میخوام با تو یکی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
اگه تا آخرش باشی
میخوام تا آخرش باشم
میخوام تا آخرش باشم
♪ یا من، یا هیچ کس ِ دیگه
تو قلبت چی بهت میگه !
همینه فرق موندن با نموندن
نگا کن من کمم، یا تو ؟
به من با
مثل راه رفتن روی تردمیل می‌مونه. هرچقدر میری جلو تموم نمیشه. نه‌تنها تموم نمیشه بلکه به آخرش هم نمیرسی. اصن آخری نداره که بخوای بهش برسی. کاش یکی بود که بهم میگفت نتیجه این درس خوندنا میتونه قبولی باشه، یا بهم میگفت حداقل آخرش چی قبول میشم. 
هرچقدر می‌خونم کمتر نتیجه می‌گیرم. از نظر نمرهٔ مدرسه نه. چون می‌دونم این نمره‌ها هیچ‌جای دنیا قرار نیست به دردم بخوره. از آزمونایی که میدم و افتضاح فقط برای یک ثانیه‌ش هستش.واقعا واقعا خیلی وحشتناکه
    یکی از چیزهایی که نمی فهمم، جیمز باند بازیِ مادرانی است که فرزند دوم و سوم و الی آخر خود را باردارند. زمین و زمان را بهم می دوزند که "هیس! کسی نفهمد" خب اگر کار درستی است (که هست)چرا قایمش میکنی و اگر کار اشتباهی است چرا انجامش داده ای؟ حالا گیریم که خجالت میکشند. آخرش که چه؟ وقتی زاییدی می خواهی بچه را چه کنی؟ بگذاری توی سبد و بسپاری به نیل؟
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام دلشوره آهنگساز: آرون افشار ، تنظیم کننده: معین راهبر ، ترانه سرا: علیرضا مرتضی قلی ، نوازنده گیتار: فرشید ادهمی Download New Music Aron Afshar Called DelShoore آهنگ جدید و شنیدنی آرون افشار به نام دلشوره را با بهترین کیفیت و لینک مستقیم از سایت یک موزیک دانلود کنید.   متن آهنگ دلشوره آرون افشار »───♫♫●|●|●♫♫───« شاید برای تو کمی سخت است بفهمی حال من را … ! باید شبیه من کمی دیوانه باشی بفهمی ، حال من را … ! »──|♫●|──« من
-´ιlι┋   فرصت | Forsat شادمهر عقیلی   ┋ιlι`-
⋗ یه فرصت داره میمیره همین الانشم دیره
یه لحظه ست، فرق باختن تا نباختن
تو میدونی چرا اینجام
بازم از تو، تو‌رو میخوام
 ♪ تو میشی فرق باختن با نباختن
♫ همینه، فرق باختن تا نباختن
◄ میخوام با تو یکی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
میخوای واسه تو کی باشم
اگه تا آخرش باشی
میخوام تا آخرش باشم
میخوام تا آخرش باشم
⋗ یا من، یا هیچ کس ِ دیگه
تو قلبت چی بهت میگه !
⋗ همینه فرق موندن با نموندن
نگا کن من کمم، یا تو ؟
به م
ازش می پرسم چطور میتونی انقدر زیاد بخونی؟ میگه از وقتی الفبا یادگرفتم زمین و زمان رو خوندم هرچی تابلو بود هر چی نوشته رو شیشه مغازه ها بود هر روزنامه ای، هر پشت نوشته ی کامیونی همه رو مثل شکارچیی که قراره نوشته شکار کنه. آخرش این شد که به کتاب خوندن علاقمند شدم و معتاد.
امروز پور نقاش نیومده و تی ای‌ شو فرستاده. بعد تی ایه ازمون پرسید ترم چندین؟ گفتیم ترم دو. بعد شروع کرد درس دادن.وسطای حرفش پرسید کیا میخوان آزمون دکترا شرکت کنن؟ بعد همه نگاش کردن. آخرش معلوم شد فک می کرده ما ارشدیم. بعدم همون درس دادنشو ادامه داد. اگه سطح علمی ترم دوی کارشناسی و ارشد فرقی ندارن بگین ما زحمتو کم کنیم.
ترجمه آهنگ ZeynepBastık Eksik Bir Şey 
Eksik bir şey mi var hayatımda
Gözlerim neden sık sık dalıyor
Eksik bir şey mi var hayatımda
Gökyüzü bazen ciğerime doluyor
 
Öyle bir şey ki bu, kolay anlatamam
Atsan atılmaz satsan satamam
Eksik bir şey mi var, anlayamam
Bak çayım sigaram her şeyim tamam
Eksik bir şey mi var, anlayamam
Bak çayım sigaram her şeyim tamam
 
Kalksam duraktan dolmuş gibi
Arka koltukta unutulmuş gibi
Terliklerimle gelsem sana
Sonunda aşkı bulmuş gibi
Terliklerimle gelsem sana
Sonunda aşkı bulmuş gibi
چه چیزی توزندگیم کم دارم ؟
چشمام چرامدام پرازاشک میشه
چه چیزی توزندگیم کم دارم؟
انگارآسمون توجیگرم پرمیشه
 
یه حسیه که این نمی
میگفت تو خودت ، قلب خودت رو زیادی ناراحت میکنی . میگفت با خودت جوری رفتار کن که یه عاشق با معشوقش ! مگه عاشق انقدر معشوق رو اذیت میکنه بهش گیر میده ؟
آخرش هم گفت قلبت رو برای کسایی که دوستت دارن ، نگه دار لطفا !
مجبور شدم بگم چشم ... نگم چشم زنگ میزنه فحش میده
 
دیشب بدترین حالت بی‌حوصلگی و کلافه بودن رو داشتم؛ که البته دلیلش حرفا و قضاوتای یه دوستی بود که باعث شد حس منفی بهم منتقل بشه... و بعدش استرس
به فاطمه پیام دادم که حالم خوب نیست و همین یه جمله کافی بود که کلی تلاش کنه حالم خوب بشه و گفت بیا اسم و فامیل بازی کنیم؛ دیگه کلی مسخره بازی در اورد و خندوند منو که حالم بهتر شد ولی آخرش تا ساعت ۴ نتونستم بخوابم و دوباره از ساعت ۶ تا ۱۰ بیدار بودم و بازم کلافه؛ ولی تصمیم گرفتم یه کپشن بنویسم راجب کرونا و ن
یکی با حرف های یه نفر غریبه به بخش تاریک وجودش غلبه میکنه و میشه یه آدم مفید،اون یکی با کتک های پدرش هم غلبه نمیکنه و آخرش میشه جنایت کار.
یه ترم با شور و شوق میری سر کلاس چون معلمش کلی جذاب درس میده و بازی میکنین و یه ترم همه ش به ساعت نگاه میکنی که کی کلاس تموم میشه چون معلم مثل مدرسه درس میده.
شبهای زیادی نیمه شب های زیادی باهم رفتیم جمشیدیه و محک گریه کردیم.
ولی آخرش تا خونه خندیدیم. چند روز پیش میگفت فاطمه دقت کردی من هیچ کس رو اندازه تو نمیتونم بخندونم؟ هر چرت و پرتی بگم از خنده ریسه میری. گفتم بانمکی؛ باهوشی؛ بلدی فضا رو تلطیف کنی. گفت باور کن اینا نیست. فقط چون تو دوستم داری حتی شوخیهای بی مزه م هم برات جذابه. لبخند زدم.
این حرف رو از یه بنده خدایی شنیدم به فکر فرو رفتم که چقدر معیارها برای یک خانه ایده‌آل وجود داره که حتی به مخیله‌ی ما هم نمی‌رسه.
آخرش می‌رم توی یه خونه نوساز که بتونم با پاهای خیس راحت توش راه برم؛ خیالم راحت باشه که توش سگ نبوده.
رفتِه سَردار نَفَس تازه کُنَد برگردد؛ چون ظھور گل نرگس، بِخُدا نَزدیک است.
 
ما تا آخر ایستاده‌ایم؟!
 
این یک شعار نیست، یک هدف است که به علامت سوال نیاز دارد. سوال اما این است که آخرش کجاست؟ وقتی می‌گوییم ما تا آخر ایستاده‌ایم، یعنی تا کِی باید ایستادگی کرد؟
باید بدانیم که به چه شکل، به نتیجه می‌رسیم؛ چون اگر بدانیم با انجام کارهایی می‌توانیم زودتر به آخرش برسیم
و قطعا با آگاهی، در ایستادگی راسخ‌تر می‌شویم.
 
اما آخرش این است:
استکبار ج
 ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود 
 نی نام زما و نی‌نشان خواهد بود 
 زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل 
 زین پس چو نباشیم همان خواهد بود 
هیچ فکر کردین اگه نبودیم چی میشد؟ قطعا هیچی دنیا همینی که هست می موند. چند وقت پیش یه توئیت دیدم نوشته بود کهکشان در زمان زنده بودن شما و یه کپی از همون عکس با کپشن کهکشان بعد از شما به زبون بی زبونی گفت اگه باشید یا نباشید اگه مثل هیتلر یا چنگیزخان مغول فلان قدر آدم بکشید یا اگه مثل گاندی یا مخترع قلب مصنوعی فلان
امان از نفخ معده 
امان از درد 
امان از غصه های بی پایانی که آخرش به درد معده ختم میشود 
غصه را دل خورد رو زخم را معده
پ ن: روم به دیوار باید بالا بیارم ولی خواهرم همش تو خونه س و نگران میشه و تا وقتی بالا نیارم معده دردم بهبود پیدا نمی کند.
الانم تو ماشین کرمانشاه نشستم منتظر مسافرم 
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
تو این مدت انقد سرد و گرم شدم که ممکنه ترک خورده باشم.کاش حداقل همبازیای بچگیم بودن که میگفتن عیب نداره عوضش بزرگ شدی.میترسم آخرش یه روز از خواب بیداربشم ببینم حتی بزرگم نشدم.
«بس که ترک ترک شدم از پس ترک تُرک خود
 تارک این جهان شوم گریه اثر نمیکند»
بازهم لیگ برتر شروع شد و حرص و جوش خوردن ماهم دنبالش. 
به خدا نمیدونم چیکار کنم چی بگم ازی طرف اولین بازی استقلال بود ولی از طرف دیگه همین بازی اول هست که میبازیم و آخرش کارمون با یک دو امتیاز ضایع میشه.
خلاصه، داستان این فصل استقلال خدا کنه حکایت این چنداسال نباشه و انشالله این آخرین باخت فصلمون باشه
نمیدونم چرا همیشه ته ماجرا به من میرسه، یعنی مثلا همه چی تموم شده بعد آخرش من متوجه میشم، موقعی که نامه ی خدافظی میفته تو بغلم، واقعا خیلی عجیبه،البته تقصیر خودمه ها... دیگه چیکار کنم نمی تونم در عین حال از همه جا با خبر باشم که... ولی خوب لااقل متوجه میشم چی شد، بازم جای شکر داره...:)
پ.ن: این ماجرا ها پایان نا پذیره انگار...
آخرش منو می کشه این تعبیرهای سنگین این عاشق 6ساله
- بذار این گوشه یه خورشید بذارم
+براچی خورشید؟
- آخه باباجونم خورشید زندگی منه
و من دربهت نگاهش میکنم...
جزوه رو برداشته پر از قلب و ستاره کرده.
در جواب نگاه سئوالیمون میگه:
مامان جونم ستاره عشق منه!
من و همسر تو هپروتیم امروز:)))
ما شب برگشتیم و دعوامون شد که این چه وضع رفتاره صبا خانم. این همه مگه حرف نزدیم با هم که وقتی خوشحالی یا وقتی عصبانی‌ای آروم باش. چرا آروم نیستی. خلاصه که دعوا شد در حد بزن بزن و آخرش خونین و مالین افتاده بودیم یه گوشه و فکر میکردیم. این پست حاصل فردای اون شبه. الآنم حالم خوب نیست. به هیچکسی هم هیچ ربطی نداره. موضوع فقط خودمم. با خودم حلش کنم دیگه اینجوری دعوا نمیشه.
دانلود آهنگ بی تو آوار شدم از همه بیزار شدم (کیفیت خوب mp3)
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام دلشوره
شاید برای تو کمی سخت است بفهمی حال من راباید شبیه من کمی دیوانه باشی بفهمی حال من رامن حاضرم از عشق تو چتر از سر بارون بگیرممن بیخیال زنده موندن حاضرم با تو بمیرممن بیخیال زنده موندن حاضرم با تو بمیرمدانلود آهنگ بی تو آوار شدم از همه بیزار شدم (کیفیت خوب mp3)بی تو آوار شدم از همه بیزار شدم نیستی و من خواب ندارمآخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم نیس
یه پرنده پر کشیدهاز همه دنیا بریدهناکجا آباده مقصددرد موندنو کشیدهنمیشه بی آب و دونهپره از دام زمین هاحتی بعضی جاها عشقوکردن ابزار ، دام بوناکاشکی آسمون تموم شهیه جا تو نور و سپیدیبرسه پرنده آخررد بشه از نا امیدیمقصدت هرجا که باشهبدون اونجا آخرش نیستمهم این حس پریدنتوی اوجه ، بهترش نیست
شما بگید بهم. من نمی تونم عاشقش نشم وقتی با همدیگه سر تخت تیمارستانمون بحث می کنیم و هر کدوممون می گیم که تخت کنار پنجره رو می خواییم؟ من نمی تونم عاشقش نشم وقتی دقیقا نیم ساعت بخاطر همچین چیزی دعوا می کنیم و آخرش انقدر می خندیم که نفسمون بالا نمی آد؟ من نمی تونم عاشقش نشم. نمی تونم. نمی تونم.
حوصله مراسمی ک قراره اول تا آخرش معذب باشم و باکلاس بازی دربیارم رو ندارم
حوصله راه رو ندارم
و حوصله تهران رو ندارم
ترجیحم این بود ک اون تایم رو با دوستام یا مهدی بگذرونم
اما عروسی؟ ن!
تجملات عروسیشون برام هیچ جذابیتی نداره و اصن از تصورش حالم بد میشه
+ این تفاوت مرد ها با زن هاس یا من بیش تر از اون وابسته شدم؟
چرا نبودنش بهمم میریزه اما اون انگار براش مهم نیس؟
فکر کنم یه خورده زیادی سحر خیز شدم! به هر حال که امروزم شروع شد. نمیدونمم با چی شروع کنم. احتمالا با زبان. احساس میکنم خیلی زوده ولی اصلا خوابم نمیاد. خب یه روزاییم اینجوری میشه دیگه. از ساعت سه نصف شب شروع میشه :ددی.  شایدم دفترمو بنویسم. چند برگ آخرش هست. حالا خودمم دارم و نمیدونی چقدر برام با ارزش هستش. 
خب چرا درباره خواستگارای من انقدر فوضولی میکنی که آخرش حالت گرفته بشه؟
خوب شد الان؟
هی بگو کی بود چکاره بود
روانی دوست داشتنی!
من صدبار بهت گفتم به هیچکس حسی ک ب تو دارم رو نداشتم
گفتم با هیچکس انقدر ادامه ندادم
باز بیا بپرس
چه اشتباهی کردم گفتم دو سه جلسه حرف زدم
حسادت جناب رو تحریک کردم :(
دانشجویان این سری با استعدادتر از سری قبل هستند. امیدوارم راهشان را بتوانند خوب پیدا کنند. هرچند به آنها نیز مثل سری‌های قبل از سختی راه گفته‌ام. از این جاده‌ی سنگلاخ کوهستانی که باید با یک چراغ فکسنی در شب رفت. اما فعلا که انگیزه دارند و کار را هم یاد گرفته‌اند. مهم همین است. اگر کار را بلد باشند آخرش گلیم خود را از آب بیرون می‌کشند.
ادامه مطلب
دلار گرون، ماشین گرون، موبایل گرون، گوشت گرون، میوه گرون، سبزی گرون 
اونوقت یک سری هستن نگران رای گیری برنامه های مجبوب صدا و سیما هستن
دارن بررسی میکنن که فلان برنامه سه روز پشت سرهم تقلب کرده... آخرش هم یه هشتگ میزنن #حق الناس
اونم توی یه شبکه اجتماعی فیلتر
زیبا نیست؟
امروز 
جایی که هستم
آرزویم بود
و
شاید آرزوی خیلی ها باشه
اللهُ اعلم... 
اما خسته شدم از بلا تکلیفی
چه می شه آخرش 
کدام پلن زندگیم رو اجرا باید بکنم
یادم می آد اولین بار که کربلا رفتم... از حضرت خواستم سرو سامون زندگیم دست خودش باشه و دلم به این فرجام خوشه... 
 
چه کنم که دلم گرفته 
از این پایان نامه پاگیر 
تمام زندگیمو تحت شعاع قرار داده 
امیدوارم زودتر تمومش کنم
والا این هایی که من میگم رو هرکس دیگه ای هم زود میفهمه ربطی به باهوشی نداره.
کسی اگه این ها رو توی کانادا توی شش ماه اول متوجه نشه به نظر من مغزش مشکل داره.
باید برگرده ایران و خودشو نشون دکتر بده (همون طور که گفتم سیستم درمانی کانادا افتضاحه و ممکنه بهش بگن تومور داری! و بیست سال ادویل بخوره و آخرش هم بفهمه که تومور نداشته و مثلا کمبود ویتامین دی داشته).
تقریبا همیشه زندگی من شبیه اهنگpassive از a perfect circleبوده و هست...شاید دلیلی که از معدود آهنگ هایی است که از اول تا آخرش را حفظ هستم همین باشد...هزار بار خودت را کنترل میکنی و کلی جان میکنی برایش...اخرش خودم را به مردن میزنم و برنامه را خراب میکنم ..مثل موش درون سوراخ میخزم و خودم را از حقیقت مخفی میکنم ...آن لعنتی واقعا من را نا امید کرده...به شدت... you better off this way
 
 
دیگه حیا رو گذاشتم کنار.
مستقیم و غیر مستقیم اشاره می کنم که میخوام زن بگیرم.
دیگه داره دیر میشه. 
شاید این ها به خودشون بیان.
عزیز میگه بگرد از اون گوشیت یکیو پیدا کن.
چه جوری میشه از این تو کسی رو پیدا کرد؟!
___________________________________________
آره.
مادربزرگ نمیدونه ولی خدا که میدونه.
اقرار می کنم که این راه رو رفتم.
آخرش هرچی باشه به یک ازدواج خوب ومنطقی منجر نمی شه.
وچیزی به جز دل شکستن تهش نیست.
خدایا منو ببخش...
سلام
کاش همه یا پولدار بودن یا فقیر، چرا تو یه خانواده یه شخص هوش و فکر اقتصادی خوبی داره و باعث پیشرفت خانواده میشه  ولی تو یه خانواده دیگه یکی ولخرجه  و پول و سرمایه خانواده رو هدر میده، گناه بقیه اعضای خانواده چیه باید به خاطر این شخص سختی بکشن، چه طوری بی خیال بشیم و حسرت نخوریم که این همه سال عمرمون هدر رفت.
 یعنی از نظر خدا سختی کشیدن چه سودی به حال ما داره، یعنی اگه ما پیشرفت میکردیم چه خطر یا ضرری برای ما داشت، بعضی وقت ها میگم این دنیا
چرااااا
چرا وقتی بدمون بیاد سرمون میاد ولی وقتی خوشمون بیاد سرمون نمیاد؟!این انصاف نیست:(
امروز خانمx نشست دفتر و خیلی خصوصی درمورد خودش و زندگیش باهام حرف زد و گفت:تو که انقدر درکت بالاست میخوام بگی چیکار کنم.خب هر همکاری وارد میشد بعداز برخورد خانمx سریع عذر خواهی میکردو خارج میشد...و این جرقه دوم ِِ برای یه سری اتفاقات...خدا به خیر بگذرونه
از برخی خصوصیات همسرشون میگفتن و یه جا از غیرت و عاطفه و ایمان همسرش اشکمو به زور کنترل کردم که خانمx هم
با پسرخاله کل انداخته بودم سر بازی! میگفت من و پسردایی همه رو میبریم. گفتم اگه من و پسردایی باهم تیم بشیم از تو و پسردایی قوی تر میشیم. گفت ما حتی از تو و داداشت هم میبریم! گفتم من بهت رحم کردم که اسم داداشمو نیاوردم! حالا که خودت خواستی پس مسابقه میدیم ببینیم کیا قوی ترن!
فکر میکنید چی شد؟
آخرش من و پسرخاله باهم گروه شدیم و از داداش و پسردایی بردیم! =))
قبلا یک بار دیگر این نوشته را از وبلاگ بیدمجنون بازنشر کرده بود اما دلم خواست یک بار دیگر اینجا بگذارمش، حالا که تک تک کلماتش، باز هم انگار حرفِ دل خودم است
نمی‌خواهم شعار بدهم. باید با واقعیت روبه‌رو شد چون عاقبت واقعیت با آدم روبه‌رو خواهد شد. نمی‌خواهم لاف بزنم. نمی‌خواهم خودم را گول بزنم. آدم خوبی نیستم. دل‌م سیاه است. این‌ها شعار نیست. این‌ها واقعیت است. معلوم نیست عاقبت‌م به کجا ختم می‌شود. نمی‌دانم رو به سوی کدام قبله جان خواهم دا
ساعت ١١:٣٠ زنگ زد بهم و یه ربع صحبت کردیم. بهش گفتم بیدارى این موقع؟ گفت آآآره.. گفتم آخه معمولا زود میخوابیدى.. صداى ماشین میومد، گفتم پشت فرمونى؟
گفت آره، آبادان بودم و دارم میرم خونه، تولد مامان بزرگ بود.
کلى صحبت کردیم، حتى از وقتى که اومده بودن تهران بیشتر!
آخرش پرسیدم چقد دیگه میرسى خونه؟ گفت رسیدم..
زنگ زده بود که پشت فرمون خوابش نبره..
#بابا
من باید یاد بگیرم اجازه ندم دیگران و حرفهای محدود کننده شون بر روند مثبت زندگیم تاثیر بذاره، من برای خودم زندگی می کنم، مسئول زندگی خودم هستم، اینکه دیگران چه نظری نسبت به زندگی دارن مشکل خودشون هست. دنیای من قشنگی های خودش رو داره شاید برای بقیه خوشایند نباشه که هیچ ربطی به من نداره، اجازه نمیدم هیچ کس و هیچ چیزی منو از آرمان هام دور کنه. من بیشتر مسیر رو طی کردم چیزی تا مقصد نمونده، من یاد گرفتم موقع نزدیک قله شدن مشکلات چند برابر میشه بناب
الان من دقیقا تو این وضعیتم.
نه میتونم به کامیار پیام بدم بگم چیکار کنم اذیتم میکنن میگه بکیرم تقصیر خودته و تارزه وابسته میشم و اون هم میفهمه و کلا داغون میشه همچی.
نه میتونم به کسی بگم.
به کی بگم آخه.
واقعا برام سواله آدم های عوضی چطوری خوش و خرم اینجا زندگی میکنن؟
آخرش چی؟
الان چی؟
سخت ترین شبای زندگی در کنار سلیطه ترین دخترای ایران
 
چند روزه که یک سوال ، عجیب ذهنم رو درگیر کرده ، امام از شهادت خودش اگاه بوده؟؟ علم کامل به واقعا کربلا؟؟ پس چطور وقتی حضرت قاسم (ع) در مورد شهید شدن خودش پرسید،امام جواب دادن!؟الان هم اتفاقی یک سخنرانی در این زمینه پیدا کردم ، شما سخنران خوب نمی شناسین عایا!؟
 
 
 
پ.ن:آخرش مغز من آتیش میگیره از فکر  و خیال
سرم اومد از هرچی میترسیدم
سرم تو برف بود انگاری نمیدیم
من که تا حرفی از عشق میشد میخندیدم
عاشقش بودم فقط نمیفهمیدم
کم نکرد از خستگی های من بیمار
پشت هر چی بین قلبامون همش دیوار
اونکه میگفت عاشق منه شبی سی بار
خوابو برد از این چشای اشکی بیدار
عاشق نمیشدم زهی خیال باطل
دیدی چطور عاشق شدم ای دل غافل
گاهی یه شهر بدون بارون خیس میشه
عاشق که گریه میکنه پاییز میشه
سرده تنم اون گرمه سرش
کاش برگرده سخته باورش
اول راه رسیدیم به تهش
عاشقم کرد و نموند آخر
پیش‌هشدار: پستی نیست که خوندنش مفید یا جذاب یا آرامش‌بخش و اینا باشه، فقط همین‌جوری دلم خواست این‌جا بذارمش. اگه دو خط اول رو خوندین و دوست نداشتین خواهشا صفحه رو ببندین چون دوست ندارم به آخرش برسین و بگین چه بی‌خود، وقتم رو تلف کردم، و خب طبیعتا بعد از این نوشته‌های استیو حداقل تو ناخودآگاهتون بره یه لول پائین‌تر.
 
ادامه مطلب
یک عمر از بچگی توی سرمان زدند و هی گفتند : بچه جان درس بخوان تا بزرگ شدی یک گهی بشوی. ما هم تا توانستیم خواندیم. شبانه روز. توی اتوبوس، توی مدرسه، شب ها توی خانه زیر پتو ( چون یک اتاق که بیشتر نداشتیم. همه که می خوابیدند باید زیر پتو چراغ روشن می کردم درس می خواندم ) خب آخرش چه شدیم؟ هیچ گهی هم نشدیم.
ادامه مطلب
احساس می‌کنم حتی اگه شخصاً دست به کار بشم و تک تک مردهایی که روی این کره‌ی خاکی زندگی می‌کنن رو هم سر به نیست کنم، آخرش باز هم برای پروژه‌های درسیم یه جوری از یه محیط کاملا مردونه توی یه سیاره‌ی دیگه سردرمیارم.
+ اصولا این سوال که چرا از بین اون همه آدم، فقط منو فرستادن اینجا هم مطرحه :|
+ Reghabat mode activated !
+ حالا البته اینم بگم که در مجموع و با در نظر گرفتن بقیه‌ی پارامترها ،  راضیم.
آخرش همه فهمیدن که راه مبارزه با کرونا اقتدا به سنت شیرازی است.
""استراحت در منزل""
 
جهان دربرابر استراتژی مردم شیراز،سرتعظیم فرود آورد
سال ها شیرازی ها میگفتن:`` عامو بشین سرجات ،حوصله داری؟خودش درست میشه``.امسال همه فهمیدن که این استراتژی که سالها شیرازی ها می گفتن ،قادربوده بزرگترین اپیدمی جهانی را کنترل کنه
امسال که اصلن سال نبود، معضلات و دغدغه ها و مصیبتها بود، ولی ایکاش لا اقل به خوشی قرن سیزدهم را تموم کنیم، مثل فیلمای قدیمی ایرونی! با یه جشن عروسی که همه تووش دعوتن، با موسیقی بادابادا مبارک بادا تا بله برون و بردن عروس و دوماد به حجله و بعدش رقص دسته جمعی میهمانها! جوری که تووی تاریخ بنویسند بالاخره آخرش قشنگ تموم شد!
سلام من اومدم. دقیقا یک و سه ماه سال از آخرش پست من توو این صفحه می گذره و نسبت به یک سال پیش -هر چند لنگ لنگان- رو به جلو حرکت کردم. دل نوشته هام رو که ازسال 94 شروع به نوشتن کردم، در قالب شعر ریختم و بهش شکل جدیدی دادم. کتابای بیشتری خوندم و بیشتر توو جامعه و همراه مردم بودم.
ادامه مطلب
انقدر دیشب جا خوردم و ناراحت و عصبانی شدم، که میلرزیدم. ولی تو که چیزی را پنهان نگذاشته‌ای، پس کاری آن‌ها هیچ کاری نمیتوانند بکنند. آخرش به این فکر کردم که
...
جمع آماده شده، خنده آماده شده
پچ پچ و حرکتِ سرهای تکان داده شده
جمع بیمار، شبِ بی‌هدفِ سرگردان
بحث داغ من و تو باعث خوشحالی‌شان
بحث بدبختی من، بحث توِ هرجایی
باعث حرف زدن در وسط تنهایی
تا دم خانه سرِ ما هیجان و لبخند
تا فراموش کنند این همه تنها هستند
...*
 
و من نه خیلی، ولی یک قدم به ایده
امروز کلا دوست داشتم فقط راه بروم و چیزی ننویسم ولی آخرش نتونستم و الان پشت لپ تاب دارم می نویسم.
نوشتن یه جورایی اعتیاد میاره و انگار یه چیزی کم دارم وقتی نمی نویسم.
انگار اونایی که مطلبت را می خونند و نظر می دهند می شوند دوستهای عزیزت. باهاشون ارتباط می گیری و ...
 
من همه شما را دوست دارم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها