نتایج جستجو برای عبارت :

سالار و دماغِ آفساید من با یه دختره

دختره و پسره تو خونه تنها بودن.....پسره ب دختره گفت دوسم داری؟؟...دختره گفت اره...پسرگفت ثابت کن....دختره  تک تک لباساشو دراورد.....دختره ب پسره گفت تو چی دوسم داری؟؟...پسره گفت اره...دختره گفت ثابت کن.....پسره تک تک لباسای دختره رو کرد تنش...از دید مثبتش ب این ماجرا فک کنید ن منفی...
دختره و پسره تو خونه تنها بودن.....پسره ب دختره گفت دوسم داری؟؟...دختره گفت اره...پسرگفت ثابت کن....دختره  تک تک لباساشو دراورد.....دختره ب پسره گفت تو چی دوسم داری؟؟...پسره گفت اره...دختره گفت ثابت کن.....پسره تک تک لباسای دختره رو کرد تنش...
کنار خیابون ایستاده بودم منتظر تاکسی و بعد از مدتهای طولانی که یک سره کلاه به سر داشتم، موهامو به دست باد سپرده بودم و از خوردنشون به صورتم حظ میبردم که یهو با صدای بوقِ نکره ای چشمامو باز کردم که دیدم یه شیء آبی به وسعت دیدِ من در فاصله ی چند سانتیمتری داره بهِم نزدیک میشه.  درِ پشتِ نیسان بزرگواری که -ویراژ میداد و  سبقت از راست هم گرفته بود و به دلیل چِت‌زدن راننده ش به خاطرِ سختیِ ایام روزه‌داری- باز مونده بود، سایید به نوک بینی‌م و من از
دانلود آهنگ سالار عقیلی از تنهایی گریه مکن + متن و کیفیت عالی
ترانه ی زیبا از سالار عقیلی آهنگ از تنهایی گریه مکن با کیفیت عالی از جاز موزیک
Exclusive Song: Salar Aghili | Tanhaei Gerye Makon With Text And Direct Links In jazzmusic.blog.ir
متن آهنگ سالار عقیلی از تنهایی گریه مکن
ای دل دیوانه دل من لبریز بهانه دل مندر خلوت خانه دل من از تنهایی گریه مکناز تنهایی گریه مکن از تنهایی گریه مکناز تیرگی زندگیت چون سرشار از خستگیماز عادت دلبستگیم از تنهایی گریه مکناز تنهایی گریه مکن از تنهایی
دانلود آهنگ سریال وارش سالار عقیلی
دانلود تیتراژ سریال وارش شبکه سه سیما با صدای سالار عقیلی هم اکنون با لینک مستقیم کیفیت عالی 320 و 128 به همراه متن از رسانه آپ آهنگ
Download New Music By : Salar Aghili – Varesh
ترانه سرا : هوشنگ ابتهاج / موسیقی: پیمان خازنی
دانلود آهنگ سریال وارش سالار عقیلی

ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید ریشه در خاک سالار عقیلی
 
خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد و اشک من تو را بدرود خواهد کرد ♫♪♭نگاهت تلخ و افسرده است دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده استغم این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است ♫♪♭تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی ♫♪♭من اینجا ریشه در خاکم من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکممن اینجا تا نفس باقیست میمانم من از اینجا چه میخواهم نمیدانم 
اون دختره که تو خواب دیدم یکی از بچه هاز دبیرستان مون بود کا واقعا دبیرستان خوبی بود.
تو المپیاد مدال نقره گرفت اون سال.
بشدت مهربونه.
و پرتلاش.
و سفید و بور.
و هیچ بدی ازش ندیدم.
همیشه خونگرم و باحال.
الان از طریق اینستا ارتباط داریم.
و تو یکی از بهترین دانشگاها در حال درس خوندنه
 
طراحی سایت در یزد
 
گروه طراحی سالار طرح با استفاده از گروهی فنی و با تجربه با استفاده از ایده های نو با تلاش در بهبود و رونق کسب و کار شما با طراحی و ساخت انواع سایت های شرکتی، فروشگاهی، شخصی و یا هر نوع سایت دیگر می باشد.
 
برای دیدن نمونه کار های گروه طراحی سالار طرح و لیست تعرفه های طراحی سایت به آدرس سایت گروه طراحی سالار طرح مراجعه کنید :
 
آدرس سایت : https://salartarh.ir
 
شماره تماس : 09140905644 
انیمه ی دختر گرگی و شاهزاده سیاه رو دیدم امروز چون نتم جدیدا کم سرعت شده نمیتونستم فیلمی چیزی دانلود کنم دیگه مجبوری نشستم دیدمش و توصیه میکنم که شده از بی حوصلگی کلتونو بکوبونید به دیوار نبینید این انیمه ی چرت رو:/ 
پسره قشنگ یه نکبت احمق از خود راضی چندشه که کلی سرش حرص خوردم دختره هم احمقههههه :/ اون یکی پسره که عتشق دختره شده بود خجالتی بود چقدر کیوت بود کاش دختره میرف با اون !! 
اصلا این انیمه رو که میدیدم فکر میکردم دارم از اون رمان ایرانی
تو تاکسی نشسته بودم یهو یه دختره گفت چیمنم گفتم هیچی!
دختر: چیمن: به ارواح خاک آقام هیچی!
دختر: چیمن: به حضرت عباس هیچی
دختر: چیمن: آقای راننده جون مادرت بزن بغل این دختره ول کن ما نیس...
راننده: خفه شو بتمرگ سرجات خانوم داره عطسه میکنه
 
سالار عقیلی ریشه در خاک
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی به نام ریشه در خاک
Salar Aghili - Rishe Dar Khak
ترانه : فریدون مشیری ؛ موسیقی و تنظیم : پیام سوری ؛ آهنگساز : پیمان خازنی
+ متن ترانه ریشه در خاک از سالار عقیلی
تو از این دشت خشک / تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من تو را بدرود خواهد گفت / نگاهت تلخ و افسرده است
 

ادامه مطلب
یه خبر بد تموم نشده بعدیش شروع میشه
چرا کیپاپ دیگه رنگی رنگی نیست
خلاصه مطلب اینکه ونهوو چند وقتی بود توسط یه دختره اذیت میشده و اون دختره خیلی قبلا با ونهوو یه گذشته داشته...
و الانم که دختره رفته همه چیزو جلو رییس کمپانی لو داده و ونهوو هم بخاطر فشار ها و این اتفاقی که افتاده گروه رو ول کرد و کمپانی هم هیچ تلاشی واسه برگردوندنش نکرد:/
این دختره قبلا همین بلا رو سر یه ایدول دیگه هم اورده بوده
تبریک میگم....جایزه نفرت انگیز ترین دختر کیپاپ ۲۰۱۹ ر
جوک جدید خنده دار
 
جوک آمپول دختره
دختره به پسره میگه میخوای جایی ک آمپول زدم رو نشون بدم؟
پسره با خوشحالی گفت آره !!!
دختره میگه ساختمان روبرو طبقه دوم :))))))
برای دیدن جوک های بیشتر روی لینک زیر یا تصویر بالا کلیک کنید
جوک چدید
 
دلتنگتونم!
دلتنگِ موهای سفیدِ کم‌پشتتون!
دلتنگِ چروکِ پیشونیتون!
دلتنگِ ابروهای پرپشتتون!
دلتنگِ آبیِ نگاهتون!
دلتنگِ دماغِ گُنده جذابتون!
دلتنگِ لبخندِ خوشگلتون!
دلتنگِ صدای زیباتون!
دلتنگِ هیکلِ بزرگُ قوی‌تون!
دلتنگِ دستاتون!
دلتنگِ شعر خوندناتون!
دلتنگِ خوشگلِ عمو چطوره گفتناتون!
دلتنگِ آغوشِ گرمتون!
دلتنگِ منم منم کردناتون!
دلتنگِ تیکه انداختنتون به برادراتون!
دلتنگِ ...

- حاج رضا؟
همه دنیا هم باهاتون بد بشن من پشتتونم!
چاکرتونم هس
متن نوحه قافله سالار من کجایی ای دوای دردم
پناه حرم کجا داری میری برادرم
بدرقه راه تو باشه چشم ترم
آهسته تر برو داداش مضطرم
حسین وای وای وای وای
قافله سالار من کجایی ای دوای دردم
پی تو هر کجا می گردم
تو رو تو قتلگاه گم کردم
***
دانلود نوحه قافله سالار من کجایی ای دوای دردم با نوای حاج امیر عباسی
***
ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی
چرا مقطع الاعضایی
بگو کجا برم تنهایی
حسین وای وای وای وای وای
پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت
بمیره خواهرت
دختره اومده سر فلان قضیه نصیحتم کنه، که برم علت انگیزه‌های درونی‌مو پیدا کنم، و حالا وسط حرفاش می‌گه: من به دراگ خیلی علاقه دارم. کنجکاوم دربارش. یه دفعه به رفیقم که پسر هم هست، گفتم و با تعجب زل زد تو چشمم و منو نهی کرد که اصلاً سمتش نرم و فلان...این دختره خیلی هم با من رودروایسی داره... یه زمانی رو من کراش داشته و اینا...من کاری به دراگش ندارم. همه چی به کنار.چه لزومی داره که با تأکید بگی که رفیقت پسره؟ :))آقا، من خودم هم داغونم. منم معصوم نیستم. م
=================«Lantern23.blog.ir»=================
پسره خواسته دختره رو بترسونه یه لیوان آب پاشیده تو صورت دختره
...
دختره صورتشوگرفته داد زده سوختم سوختم .
پسره خندیده گفته احمق آب بود.
دختره دستاشو برداشته از جلو صورتش.پسره دید صورتش عوض شده ترسید پا به فرار گذاشته.باورش
شده اسید پاشیده.نفهمیده آرایش دختره پاک شده .میگن هنوز پسره باز نگشته
==================================
ادامه مطلب
=================«Lantern23.blog.ir»=================
پسره خواسته دختره رو بترسونه یه لیوان آب پاشیده تو صورت دختره
...
دختره صورتشوگرفته داد زده سوختم سوختم .
پسره خندیده گفته احمق آب بود.
دختره دستاشو برداشته از جلو صورتش.پسره دید صورتش عوض شده ترسید پا به فرار گذاشته.باورش
شده اسید پاشیده.نفهمیده آرایش دختره پاک شده .میگن هنوز پسره باز نگشته
==================================
ادامه مطلب
چند سال پیش، یکی از بچه‌های کلاس -سینا- که با هم رفیق بودیم، بهم گفت از شیدا -همکلاسی- خوشش اومده...من از ترم ۱، که نماینده بودم، با دختره گه‌گاهی حرف می‌زدم. صمیمی بودیم. می‌دونستم دختره از یکی از پسرا خوشش میاد... خیلی هم خوشش میاد. عاشق بود دیگه... بدجور هم عاشق بود.اما اینو به دوستم نگفتم... گفتم شیدا رو دوسش داری؟ برو بهش بگو... عاشقشی؟ برو بهش بگو...رفت گفت. و طبیعتاً، شیدا هم بهش گفته بود من آمادگی رابطه رو ندارم...بعد، سینا اومد پیشم گلایه کرد
خرید ست هدیه سالار مدل es7 
 
قیمت : 92560 تومان
 
 
برند : Miscellaneous
 
 
خرید پستی ست هدیه سالار مدل es7 
 
 
قیمت ست هدیه سالار مدل es7 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده این محصول و محصولات دیگر کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده این محصول و محصولات دیگر کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
تصاویر بیشتر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده این محصول و محصولات دیگر کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
خرید ست هدیه سالار مدل es7 ارزان , ست هدیه سالار مدل es7 با قی
خداحافظ سالار
زندگی نامه و خاطرات سراسر رشید اسلام شهید حاج حسین همدانی از زبان همسر او پروانه چراغ نوروزی
تاریخ مطالعه 1398/5/3
کتاب خداحافظ سالار را سه چهار روزه خواندم به راستی این زندگی نامه شهدا به ما زندگی کردن می آموزد، جورج مارتین نویسنده آمریکایی در جایی از او خواندم که گفته بود:هر کس کتاب می خواند هزاران زندگی را قبل از مرگ خود تجربه  میکند و آن کسی که کتاب نمی خواند فقط یک زندگی را تجربه می کند.
به راستی با خواندن این کتاب با حاج حسین
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی پریدخت
Download New Music Salar Aghili Paridokht
آهنگ جدید سالار عقیلی بنام پریدخت
دل به غم سپرده ام در عبور سالها زخمی از زمانه ها خسته از خیالها 
چون حکایتی مگو رفته ام ز یادها برگ بی درختمو همسیر بادها
 
ادامه مطلب
متن آهنگ سالار عقیلی بنام نگار
دوستش میدارم و دردم نمیداند نگار
مبتلایش کن به دردم
ای طبیبا بی شمار
هرچه کردم مهربانی
بی وفایی کرد مرا
او نمیداند چه آورد
بر سرم دیوانه وار
او نمیداند چه آورد
بر سرم دیوانه وار
طاقتم تاب است و گشتم
بی تحمل این زمان
با شکیب و بی صبور
از درد دوری های یار
بیم رسوایی نمانده
آبرویم رفت و رفت
تا شدم انگشت نمای کوی و برزن
ای نگارا عشق من را
از نگاهم بر بخوان
ای طبیبا کو دوای درد
بی درمانِ یار
گر بماند یک نفس از عمر باقی
م
دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند .
هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود 
یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود 
فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند . 
پ ن : قیافه اش معمولی بود 
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی ریشه در خاک
Download New Music Salar Aghili Rishe Dar Khak
آهنگ جدید سالار عقیلی بنام ریشه در خاک
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد و اشک من تو را بدرود خواهد گفت
نگاهت تلخ و افسرده است دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است
 
ادامه مطلب
ما که بچه بودیم و حالت ازدواج داشتیم، مادرمان می‌ گفت باید برات یکی را نامزد کنیم تا از این حالت به آن حالت تغییر کنی.
 
١- منتها ما که نامزد کردیم قصه شد و بابای دختره در نهایت ما را تأیید صلاحیت نکرد و دخترش را نداد.
 
٢- ما که از نامزدی خوشمان آمده بود، دوباره اعلام کاندیداتوری کردیم و باز نامزد کردیم. منتها دختره این‌بار قصه کرد و گفت تو نمی‌ توانی یک زندگی را بچرخانی، چون همۀ‌اش ‌داری دور خودت می‌چرخی.ما جواب دادیم نه پس، دور تو بچرخم، م
یه پسری هست خیلی خفن...اقا...مدیر...پر انرژی...باهوش...باشعور...مهربون...دنیا دیده...پولدار...
اصلا جامع الخصال....
این پسر یه دوست دختر داره که امریکاست و سالهای ساله که با همن به قصد ازدواج و خانواده هاشونم کلی دوست شدن با هم و ...
حالا یه دختری داریم که دوست پسر نداره و شدیدا زیرکه و دنبال یه دوست پسر خفن...
این دختر تمام مدت به اسم دوست توی دست و پای این پسره است و مثلا باهاش درس میخونه و ....
چند روز پیش هم چند تایی با همکلاسیاشون رفتن کشور دختره گردش...
ا
دختره رفته تو لایو اینستا به دوست دختر یه پسره فحش داده و پسره یه نقشه کشیده دختره رو از تهران کشیده سیرجان و بردتش تو یه باغ متروکه تا جایی که جا داشته کتکش زده و ازش فیلم گرفته و پخشش کرده تا به دوست دخترش ثابت کنه خیلی مرده!!!
-کجا داریم میریم ما!!
-چرا زندگی خصوصیمون رو ریختیم دم دست همه!!!
-این حجم از ادبیات فحش از کجای ما درمیاد بیرون که به هر کس و هرچی فحش میدیم!!!
-این حجم از خشونت کجای ما نهفته و از کجا اومده!!!
-خانواده ها کجان؟؟؟
-فضای مجازی چ
یا برگرد یا این دل را برگردان
دانلود اهنگ چه بگویم
دانلود آهنگ چه بگویم سالار عقیلی
یا برگرد یا این دل را برگردان متن

دانلود اهنگ سالار عقیلی
دانلود اهنگ سالار عقیلی یا برگرد
دانلود آهنگ یا برگرد یا این دل را برگردان
شعر یا برگرد یا آن دل را برگردان
فکر کنم که (این جدیده و حاصل تجربیات دو سه ماه اخیرم)،
یک مرد
وقتی که واقعا یه دختر رو دوست داره
همه زندگی و عمرش و وقتش و همه چیزش رو صرف میکنه که اون دختر رو خوشحال کنه و اون دختر کلا خوشحال باشه.
 
ممکنه سعی هم حتی بکنه که یکمی بهش زور هم بگه،
به دو دلیل:
1. کاری که دختره میکنه ممکنه اون لحظه به نفعش نباشه و پسره نمیخواد اسیبی به دختره وارد بشه
2. مردها معمولا دوست دارن یکمی قدرت و کنترل هم روی دختری که دوسش دارن داشته باشن.
 
۱. به نظرتون خانم و آقایی که ۳ ساله ازدواج کردن 
اگه خانم نتونه رو نظرات آقا تاثیر بذاره بی هنری دختره؟ تقصیر دختره؟ 
اگه مادرزن یه چیزی بگه و دختر انجام نده، چیزی که مربوط به زن و شوهر باشه، تقصیر دختر و بی عرضگیشه؟ 
۲. خونه چه کسانی اگر چندبار برید و نیان دیگه نمیرید؟ 
دایی و عمو و خاله جزوشون محسوب میشن؟ 
۳. به نظرتون اگه بخوایم یه چیزیو به دخترمون و دامادمون بگیم با تاکید و باید و اصرار بگیم امکان تاثیرش میره بالا؟ 
متن آهنگ نگاه سالار عقیلی
به نگاهِ شکر خند ، ببری دلِ ما را
به برش سر و جان هم ، به فدایِ تو یارا
تو کجا تو کجایی؟ که نبینمت ای گل
به هوای تو گشتم ، همه جا همه جا را
نکنی گذری ، به شکسته پَری
که زِ حال دلم ، دهمت خبری
ادامه مطلب
دختره هرروز داره یه آرزوش و زنده به گور میکنه، هرروز خوشیا مثل ماهی از زیر دستش سر میخورن و غما جا رو براش پر میکنن و هرروز با بعد جدیدی از غصه آشنا میشه ولی هنوز به مضخرف ترین شکل ممکن امیدواره و نمیخواد شرایط و بپذیره. یکی نیست بهش بگه لعنتی هنوز چن روز ازش نگذشته که به وضوح تهش و دیدی و گفتی اگه این جهنم نست پس چیه...
دختره خله...
این همه راه جلوی پاش بود و با انتخابا و تصمیمیای غلط گند زذ به همشون...
این همه خوشی داشت و کاسهی صبرش بد جایی لبریز شد
نمیدانم خواب چی ولی احتمالا دوباره تمام شب را تا صبح خواب دیده ام. متاسفانه از خواب که بیدار میشوم حالت ادمی را دارم که تمام روز را این طرف ان طرف دوییده. خسته، گیج و کرخت.
برای جمعه برنامه دربند را با بچه ها قطعی کردیم. 
شرحش اینکه من دوستداشتم پنج شنبه صبح باشد چون پنج شنبه ها تا نیمه شب همه دورهمیم و جمعه ها ساعت ۱۱ از خواب بیدار میشویم! 
یکهو یک سالار نامی امد وسط و گفت که ما پنج شنبه سرکاریم. جمعه صبح برویم. و قرارمان شد جمعه صبح. از دیشب تا ب
خرید ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
قیمت : 92560 تومان
 
 
برند : Salar
 
 
خرید پستی ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
 
قیمت ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویر بیشتر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
خرید ست هدیه کیف سالار مدل ES2 ارزان ,
خرید ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
قیمت : 92560 تومان
 
 
برند : Salar
 
 
خرید پستی ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
 
قیمت ست هدیه کیف سالار مدل ES2 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویر بیشتر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برای خرید و مشاهده جزئیات محصول در دیجی کالا کلیک نمایید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
خرید ست هدیه کیف سالار مدل ES2 ارزان ,
به جان خودم همیشه فک میکردم اینچور چیزا تو فیلما اتفاق میوفته که دختره توی ویترین یه وسیله ای بدجور چشمشو گرفته و بنابه دلایلی اونو نمیخره و از خیرش میگذره، بعد کاملا تصادفی (!) اون پسری که عاشق دختره بوده اونو میبینه و دختره که بیخیال میشه پسره میره همون وسیله رو برا دختره میخره و سورپرایز و اینا... تا اینکه خودم تو مغازه ای چشمم اینو گرفت:
معمولا حس خساستم (همون خسیسی شدید) بهم اجازه نمیده به اینجور چیزا پول بدم! داشتم به بغل دستیم می گفتم که ا
شرح ما وقع:
تلفن سیمی خونمون زنگ خورد.
مادر به تلفن نزدیک تر بود، بلند شد تلفن رو برداشت.
با من کار داشتند.
خواهرزاده 8 ساله ام بود. دختره.
اومدم باهاش شوخی کنم، صدامو عوض کردم :))
گفت: دایی جون خواهشاً جدی باش، می خوام باهات صحبت کنم!
من، پشت تلفن پوکر فیس :| شدم، در حالی که سیمِ تلفن داشت از خنده پاره میشد :)))
دختره: دایی جون، می خوایم نمایش اجرا کنیم مدرسه. برای تولد حضرت زهرا (س). لطفا برامون بنویس!
من: دایی جون ولی من...آخه...
دختره: نه! نمی گم الان! شا
این روزها بازار کرونا داغ هست و حسابی رسانه ای شده، وقتی هم می ری بیرون از بس آدمای دستکش به دست و ماسک به صورت می بینی، خودت هم نخوای مور مورِت می شه. خلاصه این ویروسِ ناخونده، باعثِ ایجاد انگیزه ای برای ثبت این مطلب شد.
نقل اوّل: صاب کارم حساسیت داره، نمی دونم به چی فقط می دونم که کافیه یکی از بچه های انبار یه مِش مِش کنه و صدایی از دماغِ مبارک بزنه بیرون، تو شلوغ ترین روزهای کاری هم که باشه حداقل یک هفته مرخصیِ اجباری تو شاخ اون فرد هست! دیروز
امروز توی مترو ۲ تا بچه (یکیشون پسر اون یکی دختر) دیدم گوله نمممممممکککککک
موها فرفررررییییی عین سیم ظرفشویی
چشم ابرو مشکیییی
پسره یکی دو سال بزرگتر بود و دختره تازه تازه راه میرفت :)))
دختره منو دید طبق معمول یه چشنک زدم بهش یهو دیدم خندید :)))
یهو گردنشو کج میکرد منم کج میکردم میخندید :)))
دل میبرد دیگه
یه خانومی هم بغل دست ما بود اولش با یه لبخند داشت مارو نگاه میکرد یهو گوشیشو در آورد
شروع کرد تایپ کردن
تند و تند :)
هی منو نگاه میکرد مینوشت بچه ه
بعد قبل طلوع هیچ  فیلمی دیگه اونقدر نرفت تو دلم. تا دیشب. از همون یه ریع اولش حس کردم دارم فیلم معرکه‌ای رو میبینم. و بله. معرکه بود. تا تهش. که شد قشنگ ترین فیلمی که دیدم. تموم شبو بعد دیدنش فکر کردم به اینکه خب منطقیه محبوبت بشه ولی چرا اینقدر محبوب شد برات؟ چون شخصیت اول فیلم شبیه تو بود. من شبیه تو دیدمش. که تو پیش از طلوع هم اون شخصیت تو بودی. که اصلا شاید منظورم خود خود شخصیت هم نیست، یه سری رفتارا، یه سری ری اکشنا. نمیدونم! ولی تویی. چه بد مین
میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند.منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برا
یکی از بچه های کلاسمون
خیییییلی رو نمره حساسه
اکثرا هم ترمای پیش با اینکه چند برابر من میخوند نمره ش کمتر میشد و قشنگ از حرص می ترکید و چند بار به رومم آورد
ولی این ترم داره جررر میده که نمره هاش بالا شه
دیروز بعده امتحان بهم یه تیکه انداخت
بد موند سر دلم
گفتم تا حالشو نگیرم ول کن نیستم
از دیروز بد قفلی زدم روش
نمره های آنا که اومد خیلی خوب نشده بودم اون از من یه عالمه بهتر شده بود
بعد به یکی از پسرای کلاسمون که با دختره رابطه داره نمره مو یه ذره
تو کلاس رانندگی مون ۹۰ درصد بچه کنکوری هایی بودن که از سر جلسه کنکور یه سره رفتن آموزشگاه برای اخذ گواهی نامه!
 یه دوقلوی آقا هم داشتیم. یکیشون جلسات اخر با یکی از دخترهای کلاسمون شماره رد و بدل کردن و دوست شدن :))
و خب من هنوز برام سواله وقتی ردیف خانوم ها و آقایون جداست، اینا کی وقت کردن از هم خوششون بیاد؟ شاید آقاهه پشت سرش چشم داشته؟بعد این دختره از کجا فهمیده این قل رو ترجیح میده با اون قُل؟ نکنه اشتباهی شماره اون یکی رو گرفته باشه؟ نکنه او
یادمه چند ماه قبل که داشتم می رفتم سر تمرین،پیاده بودم و راهمو گرفته بودم از یه پارک برم که حوصلمم سر نره،بعد یه دختر و پسر جَوون دیدم که نشستن رو چمنای پارک:)بعد پسره دستشو انداخته بود رو شونه های دختره و دخترم سرشو گذاشته بود رو شونه ی پسره:)))))
منکه با فاصله ی پنجاه سانتی از جلوشون رد شدم یه نگاه انداختم بهشونو ناخودآگاه نیشم تا بناگوش باز شد:))))همینطور داشتم می رفتم که دختره صدام کرد و خواست برم ازشون عکس بگیرم^~^ 
در طول دو دقیقه ای که طول کش
یه بنده خدایی از دوستهامون چند روز قبل عکس گذاشت که عقد کرده ، و هممون کلی خوشحال و تبریک و ...
من اصلا همسرش رو نمیشناختم ...
از بچه های سراسری ترم پایینی بود ...
هیچی خلاصه همون موقع دوست من که از دی ماه مهمانی گرفته رفته تهران به من پیام داد که اینا چجوری آشنا شدن و کی آشنا شدن و...؟ 
گفتم والا من نمیدونم ! 
یهو گفت این پسره تا همون دی ماه به من پیام میداد  ، پیشنهاد میداد ‌...
اضافه کنم که این دوستم هرکی ازدواج میکنه یا دوست میشه میگه شوهر طرف یا دو
وایییی 
همین الان شبکه نمایش داشت یه فیلم سینمایی نشون میداد اسمش *تصویر ذهنی* بود
فقط یه کلام بخوام توصیفش کنم: وحشتناککککککک جذاب و خفن
اصلا اینقد محوش شده بودم که فقط مونده بود تلویزیونو با چشام بخورم...
اصلا دو تا چشم واسه دیدنش کم بود با پوست و خون و رگ و قلب و مغز و ذهنم نگاهش کردم، حسش کردم
یعنی هنوز تو کفش موندم! اخه چقد یه فیلم میتونه خفن باشه
عاشق دختره که اسمش انا بود شده بودم اوایل فیلم! چقد این بشر خوب بازی میکرد لامصب باورم شده بود
میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند.منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برا
سلام
میخواستم ازتون یه سوال بپرسم لطفا آقایون جواب بدن. 
خیلی وقت ها میشنوم از بعضی ها میگن که من اگه بخوام برم خواستگاری، حتی یه نفر هم نباید تو خانواده دختر معتاد باشه! مثلا اگه شوهر خواهر دختره معتاد باشه یعنی چی؟ (مثلا پدر دختره معتاد باشه ... ولی آدم خوبی باشه... تو شهرشون آبرو داشته باشه...، دستش به دهنش میرسه... وضع مالی متوسط به بالا ...)
دختره خودش پاک، با حجاب، باشخصیت، شاغل، از نظر زیبایی در حد خوب ...، خب آخه آقا پسر خوب، شما میخوای بری دخ
خدا این قابلیت رو به پسرا داده که از یه دختری خوششون بیاد،راجبش فکر کنند،بررسی کنند،یه نگاه به سرتا پای خودشونم نندازن حتی!و سرشونو بندازن پایین برن به دختره پیشنهاد ازدواج بدن.
تازه همون لحظه هم از دختره جواب مثبت یا منفی یا نظرشو بخوان!!
دخترِ بیچاره هم دو راه داره.یا عصبی بشه (که قطعا میشه) و بروزش بده و سرتا پای پسره رو قهوه ای کنه.یا اینکه بروز نده و محترمانه طرفو بپیچونه که بره رد کارش.
بعد از سالها به این درجه از عرفان رسیدم به خودم مسلط
امروز پیام‌داد دهنت سرویسسسس فلانقد پول گوشی دادم 
وبهش گفتم ب منچه خودت جوگیر شدی گفتی گوشی بگیرم؟ 
منم گفتم فلان مدلا خوبن وقیمتشونم مناسبه ن اینکه بری شیائومی
مدل بالا بگیری 
بعد گف رز سفید و قرمز گرفته بودم واسش،بردمش جیگرکی،بعدم
رستوران و کلی دور زدیم حالش بهتر شد ولی بازم تو خودش بود
خاک برسر خرم ک نفمیده بودم ک منو دوس داره واقعا
بعدم ب من گف هی الوچه بندری ب حرفات گوش دادم همشو عمل
کردم 
گفتم افرین راضیم ازت میگه فقط ده میلیون امرو
دو روز پیش بود که خواستم برم بازار. تو شهرک ما از این مینی مینی بوس ها زیاد هست (اونها که کمی از ون بزرگتر هستن و بهشون میگن کارسان). صندلی آخر جای چهار نفر داره. دیدم دو تا دختر خانم بسیار محجبه نشستن و یک آقایی با ریش و سبیل و انگشتر عقیق به دست و... (پسر بود زیر سی سال).
دخترها هم شاید بیست ساله یا یک ذره بیشتر سن داشتن. ابتدا متوجه نبودم ولی بعد دیدم این آقاهه و دختر خانمه هی همو میمالن و دست میکنن تو پای همدیگه. خانمه چیز آقاهه رو میگرفت و آقاهه چ
سلام
خیلی وقت ها هستش که بعضی از پسران دوست دارن شماره دختر مورد علاقه شون برای ازدواج رو داشته باشن. آرزو دارند دختره بهشون روی خوش نشون بده. بعضا توی خیابون یا محیط کار یا دانشگاه دنبال شماره دختر مورد علاقه شون هستند، اما اگه شماره طرف رو به دست بیارن نمی تونن بهش زنگ بزنن.
میخوام بفهمم چرا این دسته از پسرها با شرایطی که نوشتم از نزدیک شدن به دختره دوری میکنن، انگار یه چیزی مانع ارتباط بیشتر گرفتن با دختر میشه، اون چیز دقیقا به ویژگی روحی و
چهارده پونزد سالم بود و مثل اکثر نوجوونا فکر میکردم رویایی ترین روز زندگی هر دختری عروسیشه!عروسی یکی از بستگان دعوت بودیم.  وقتی عروس و داماد رو دیدم قند توی دلم اب شد که یعنی میشه یه روز من جای اون باشم؟خودم رو تولباس سفید و کفش پاشنه بلند تو بغل داماد تصور میکردم و دلم قنج میرفت! تو اون لحظه اون دختر برای من بزرگترین الگو شده بود! چقدر صورت تر و تمیز و خوشکلش رو دوست داشتم و به ابروهای پرپشتم لعنت فرستادم چون از ترس معاون مدرسه نمیتونستم برش
حلقه سفارش داده!!!!
میفهمین چی میگم?حلقهههه!!!
به دخترک گفته خودم از این یکی خوشم میاد ولی کسی که میخواد اینو دستش کنه جراحه و باید مدام از دستش در بیاره واسه عمل ممکنه اذیت بشه بخاطر همین اون رینگ ساده منطقی تره حالا بنظر تو که خودت دختری کدوم بهتره?
دخترک از همه جا بی خبر بهم میگفت سهیل هم پرید و دختره جراحه و فلان و گفته کریسمس امسال هم میام ایران و حتما دختره هم با خودش میاره!!....من?نشستم فقط تو سر خودم میزنم...
بهش پیام دادم که هروقت تونستی زنگ
در کشورمان دیده ام و واقعاً دیده ام بعضی افراد به خاطر یه سؤال نکردن از هم دور شدند
و خانواده هایی به همین دلیل از هم جدا شدند.
بعضی وقت ها یه سؤال می‌تونه کلی برداشت اشتباه رو حذف کنه
بعضی وقت ها یه سؤال می تونه یه فرد رو به بالاترین جاهایی در فکرش برساند
بعضی وقت ها به سؤال می تونه یک گروه رو پایدارتر نگه دارد
بعضی وقت ها شده یک نفر یه کاری کرده که شمارو خیلی ناراحت کرده و شما تو دلتون بگید خاک برسرم
که برای ایشون این همه کار کردم و وقت گذاشتم
یه دختره اومده پیج اینستاگرام ترامپ، نوشته من خیلی دلم میخواد شوهر کنم ولی هیچکی پیدا نمیشه
این وسط خواسته از آب گل آلود ماهی بگیره، بعد بقیه گفته بودن حالا چرا اومدی اینجا به ترامپ میگی، اونم گفته بود آخه اینجا انتقام سخت میگیرن،، من نمیدونم فازش چی بود ولی منم از فرصت استفاده کردم کامنت زدم " من فوق لیسانسم و کار پیدا نمیکنم"
ولی از دیروز تا حالا خبری نشده
گفتم شاید این دختره چیزی میدونه اومده پیج ترامپ مشکلاتشو میگه،،
خلاصه خواستم بگم به
زندگی سخت بود؛ سخت‌تر شد. رنگش طوسی بود؛ نوک‌مدادی شد. اما آدم باید میان مرداب هم برای خودش نیلوفر پیدا کند. مثلا یکی از نیلوفرهای زندگی من این است که آدم‌ها را در ذهنم با جملاتی از قبیل «فلانی که در ریاضی نفهم است» و «او که قشنگ می‌خندد» و «فلانی که صدایش خوب است» به یاد نمی‌آورم. به‌جایش با خودم می‌گویم «استعدادش در ریاضی یواش است»، «خنده‌هایش بوی سیب گلاب می‌دهد» و «در گلویش انگار سهره نشسته». این‌جور نگاه کردن به آدم‌ها قشنگ‌تر نی
دختره زنگ زده دکتر هلاکویی میگه من 6 ساله امریکام و با یه پسر کره ای دوستم زنگ زدم با شما مشورت کنم! ما دو تا مشکل داریم : یک اینکه من دوست دارم با این اقا ازدواج کنم اما این اقا هنوز حتی به خانواده ش هم نگفته (تا اینجا که اوکی و منطقیه) و دو اینکه این اقا به شدت غیرتیه و میگه نباید من با دوستای پسرم شب برم بیرون شام و مشروب بخورم !البته اون پسری که من باهاش میرم شام میخورم عاشق من شده و از من خوشش میاد اما من چنین حسی نسبت بهش ندارم نمیدونم چرا این ا
بسم الله مهربون :)
دخترخاله م امشب اومده بود خونمون، بعد شام هی اصرار داشت فیلم ترسناک ببینیم. علاقه ی عجیبی داره به این مدل فیلم ها! اولش مخالف بودم، ولی بعدش وسوسه شدم و گفتم باشه!
فیلم کینه رو دیدیم. هر جایی که آهنگش ترسناک میشد یا حس میکردم الان اتفاق وحشتناکی میفته چشمامو میبستم و نمیدیدم ولی هی میپرسیدم چی شد، چی شد، دلم میخواست ببینم و بدونم چی میشه ها ولی خب میترسیدم d;
یه سکانسی بود دختره با روح توی یه اتاق بودن، هی صدا های وحشتناکی میو
تورکجه
هئچ بیلیردیز دونیانین لاب قدیمی کرپیجی  هاردان چیخیب.
 تهرانین ۸۰کیلومترلیینده نظر آباد شهرینین قارپیز آباد کندینین یانیندا تاریخی “اوزبکی تپه” منطقه‌سی وار . دونیانین لاپ قدیمی کرپیچی دوققوز مین ایل قدمت ایله بوردان یانی اوزبکی تپه منطقه‌سیندن چیخیب.
یادیمدان چیخمامیش دییم  کی قارپیز آباد رحمتلیک دکتور مصدقین کندی ایدی البته ایندی قارپیز آبادی احمد آباد آدینا دییشیبلر.
اوزبکی تپه ناریخسل بولگه‌سی  ۱۳۴۸ده شناسایی و ۱۳۵۲ د
سلام
همراه خانواده رفتیم یه جا خواستگاری، دختره بد نبود. سه تا خواهر کوچیکتر داره که شوهر نکردن. پدرش مرحوم شده و مادرش سن و سالی نداره. دختره شرطش اینه که نزدیک خونه مادرش خونه بگیریم. اما خونه ای که من قبلا خریدم از خونه شون فاصله داره. دختره میگه خونه ت رو بفروش و نزدیک مادرم خونه بخر، اما من نمیخوام بفروشم چون ضرر میکنم.
به نظرتون ارزشش رو داره به خاطرش خونه خودم رو بدم مستاجر و یه جا نزدیک خونه مادرش رهن کنم؟البته پدرم میگه این ازدواج غلطه
وقتی چند روز پیش به شوخی به مامان گفتم که فکر می‌کنم یه دختره تو مدرسه‌مون موادفروشه، فکر نمی‌کردم امروز رو ببینم. 

چند روز پیش داشتیم می‌رفتیم خونه. پسره تکیه داده بود بهنرده‌های جلوی مدرسه. دختره داشت رد می‌شد. پسره یه اشاره‌ای بهش کرد و بعد دو تایی بافاصله و خیلی نامحسوس رفتن تو اون مجتمعه، جلوی مدرسه. چی بگم... برای مامان که داشتم تعریف می‌کردم گفتم فکر کنم دختره موادفروشه.
امروز اومدیم بیرون. پسره رو دیدیم اون ور. طوطی_یکی از بچه‌ه
 
کارگردان : پولاد کیمیایی | ژانر : اجتماعی، خانوادگی | سال تولید : 1396 | تاریخ انتشار : 2 اردیبهشت ماه 1399
مدت زمان : 98 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب : خانواده | کیفیت : BluRay
فرمت: MP4 | حجم : متفاوت | تهیه کننده : مسعود کیمیایی
خلاصه داستان :معکوس فیلمی اجتماعی و خانواده‌محور است که لایه‌هایی از اکشن هم دارد . این فیلم درباره یک مسابقه اتومبیل رانی غیرقانونی است …
بازیگران :بابک حمیدیان ( سالار ) ، شهرام حقیقت‌ دوست ( سیامک ) ، لیلا زارع ( ندا ) ، علیرضا کمالی
خوابیدم تا یک ظهریک پاشدم نهار خوردم دو رفتم کتابخونه تا پنج
تقریبا دو جلسه فیزیو عصب خوندم
کولر روشن بود آی خنک بود آی حال کردم
دیگه پنج کتابخونه تعطیل شد اومدم خوابگاه
جههههننننم واقعی
انقدرم این دختره در رو باز کرد و من بستمش دیگه تستیسش رو نداره بازش کنه الان به باز کردن پنجره بالا سرش اکتفا کرد
آخه صبحم با صدای پر زدن تو فضای تختم بیدار شدم
دختره م بیدار شد فک کرده بود زیر تختم دارم بایه چی ور میرم که صدا داده
من میگفتم پرنده تو اتاقه
اون
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی به نام بخوان جانان با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Salar Aghili Called Bekhan Janan
 
دانلود آهنگ سالار عقیلی به نام بخوان جانان


دانلود ،
موزیک ،
دانلود موزیک ،
دانلود آهنگ
 ،
دانلود آهنگ جدید  ،
موزیک جدید ،
آهنگ جدید ،
دانلود موزیک جدید ،
دانلود مداحی ،
دانلود نوحه ، نوحه ،
دانلود نوحه جدید


ادامه مطلب
سلام
میخوام نظرتون رو درباره یه موضوعی بپرسم بچه ها. مخصوصا پسرها که از روحیات خودتون بیشتر خبر دارین و همجنسان خودتون رو میفهمین جواب بدین و اگه دختر خانم ها هم چیزی به ذهن شون میرسه خوشحال میشم بنویسین.
یه آقا پسری هستش همیشه به صورت مستمر پروفایل دختری رو چک میکرد و مرتب سر میزد به پروفایلش. یعنی همه ش منتظر بود که دختره عکس بذاره یا عکس پروفایلش رو عوض کنه تا این دوباره ببینه. یه همچی حالتی دقیقا. 
اما چند ماهه که دیگه اصلا به پروفایل اون د
اقا اون دختره بود که میگفتم همش میاد وقتمو میگیره میگه بیا بریم بیرون یا همش میگه بیا بشین کنارم و من داشتم کلافه میشدم از اینکه نمیتونم مهارش کنم،خب؟؟؟؟
 جدیدا با یه دختری دوست شده.بعد امروز اومد با چشم گریون گفت این دختره خیلی وقت منو میگیره همش میگه بیا بشین پیش من همش بهم بکن نکن میکنه من افتادم تو راهی که نمیتونم ازش بیرون بیام چیکار کنم از دستش راحت شمو، گریه میکرد همینجور. اقااااا یعنی پشمام ریخت فقط!!!!!!!!فک کنننننننن دقیقا همون کا
اقا اون دختره بود که میگفتم همش میاد وقتمو میگیره میگه بیا بریم بیرون یا همش میگه بیا بشین کنارم و من داشتم کلافه میشدم از اینکه نمیتونم مهارش کنم،خب؟؟؟؟
 جدیدا با یه دختری دوست شده.بعد امروز اومد با چشم گریون گفت این دختره خیلی وقت منو میگیره همش میگه بیا بشین پیش من همش بهم بکن نکن میکنه من افتادم تو یه باتلاق که نمیتونم ازش بیرون بیام چیکار کنم از دستش راحت شمو، گریه میکرد همینجور. اقااااا یعنی پشمام ریخت فقط!!!!!!!!فک کنننننننن دقیقا هم
هر نفس آواز عشقمی‌رسد از چپ و راستما به فلک می‌رویمعزم تماشا که راستما به فلک بوده‌ایمیار ملک بوده‌ایمباز همان جا رویمجمله که آن شهر ماستخود ز فلک برتریموز ملک افزونتریمزین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاستگوهر پاک از کجا عالم خاک از کجابر چه فرود آمدیتبار کنید این چه جاستبخت جوان یار مادادن جان کار ماقافله سالار مافخر جهان مصطفاست
 اول از خودم و خانواده ها بگم ما ... زندگی میکنیم و اونا ... ، من از دانشگاه سراسری مدرک مهندسی دارم و اون دیپلمه است. از لحاظ وضع مالی تقریبا ما بهتر هستیم.  ماشین دارم، خونه ندارم، اما 200 میلیون سرمایه از خود دارم. کارم یا آزاد یا این شرکت و اون شرکت به صورت پیمانکاری بوده، اما اگه خدا بخواد در چند ماه آینده در یک نهاد دولتی مشغول میشم.
مشکل من اینه که واقعا عاشق این دختر خانم هستم، اما باباش قبولش نیست. دلیل مخالفتش هم اینکه علاوه بر من پسر عموی
جهانی تابش به ازای هر آزمایشی که پارتیسیپنت بشیم بهمون نیم نمره اضافه می کنه. امروز رفته بودم دانشکده فنی، آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز :) رو سرم از این کلاها که هزار تا سیم بهش وصله گذاشتن و کلی به سرم و موهام ژل مالیدن. بعدم با اون دختره آزمایشگره آستانه تحریک شوک الکتریکی برام مشخص کردیم و شوکم بهم وصل کردن. بعد یه قسمتایی از اکسپریمنت بود که من باید یک دقیقه راجبه یه چیزی حرف می زدم بعد آنلاین پخش می شد برای یه سری اساتید روان شناسی. البته
یکی از جوانترین افرادی است که در شرکتی به بزرگی و عظمت گوگل توانسته به سمت های مدیریتی بالا از جمله مدیر عاملی یوتیوب دست یابد.
سالار کمانگر جوان که پس چاد هورلی مدیرعامل یوتیوب شد، متولد ۱۳۵۵ خورشیدی در تهران و یک ایرانی تبار موفق در میان نام های بزرگ دنیای فناوری می باشد.
تحصیلات سالار کمانگر جوان هیچ ربطی به شغل فعلی اش ندارد. سالار کمانگر فارغ التحصیل رشته بیولوژِژی از دانشگاه استمفورد است، اما حالا در دنیای پرطرفدار فناوری می درخشد.
سا
عطر یاس:# کمی_تفکر
بهش گفتم امام زمان (عج) رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارمگفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟گفت: آره!گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دلهگفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میادگفت: چرا؟براش یه مثال زدم:گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شدهو الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری
وایییی 
همین الان شبکه نمایش داشت یه فیلم سینمایی نشون میداد اسمش *تصویر ذهنی* بود
فقط یه کلام بخوام توصیفش کنم: وحشتناککککککک جذاب و خفن
اصلا اینقد محوش شده بودم که فقط مونده بود تلویزیونو با چشام بخورم...
اصلا دو تا چشم واسه دیدنش کم بود با پوست و خون و رگ و قلب و مغز و ذهنم نگاهش کردم، حسش کردم
یعنی هنوز تو کفش موندم! اخه چقد یه فیلم میتونه خفن باشه
عاشق دختره که اسمش انا بود شده بودم اوایل فیلم! چقد این بشر خوب بازی میکرد لامصب باورم شده بود
تابو
تابو
 کارگردان: خسرو معصومی
تهیه کننده:جواد نوروزبیگی
داستان فیلم

سالار یکی از ملاکین بانفوذ منطقه‌ هزارجریب، در آرزوی فرزندی تصمیم می‌گیرد برای چهارمین بار ازدواج کند. آق‌عمو که معتاد به مواد مخدر است و در گاوداری صالح مشغول به کار است، می‌پذیرد در ازای پرداخت بدهی که به صالح دارد، دخترش را به عقد برادرش سالار در بیاورد. بهار که از قبل دل در گرو کسری داشته، در مقابل این پیشنهاد به شدت مخالفت می‌کند...

1) دانلود با کیفیت 480

2) دانلود
میگه فاطمه شماره خونتونو بدم به یکی از فامیلامون واسه امر خیر ...
میگم خب اطلاعات...
میگه !میفهمم نصفشو داره اغراق میکنه ...ولی خداییییی قد ۱۹۰ ؟اون سریع مشخص میشه قد اصلیشاااا!کما اینکه ادمی ک نردبونه واسه هیچ کس جذاب نیس!_مگه اینکه والیبالیست باشه!_
.....
فک کنم خودش پسره رو میخواست...خیلی بیخودی ازش تعریف میکرد ...حالا میگم بیخودی من تاحالا ندیدمش ولی ...حس و حال دختره یه جوری بود!گفتم چرا نمیاد خاستگاری خودت؟گفت چه میدونم ...البته منم جواب مثبت ن
من با 26 سال سن، تو درمانگاه، لیسک (آبنبات چوبی) می‌خورم، بعد دختره اومده، دقیقا نصف سن منو داره، 13 ساله، متاهله.
دکتر از خواهرش می‌پرسه چرا اینقدر کوچیک عروسش کردین؟ میگه خودش خواست، پسرعمه‌مونه، هجده سالشه. دختره میگه میرم کارگاه گلسازی. میگم مدرسه چی؟ میگه شوهرم نذاشت دیگه.
الان من بچه‌ترم یا اون؟ :)

+ انصافا لیسک خوردن، جلوی مریض، از وقار آدمی می‌کاهد! ولی خب ضعف کرده بودم و چیزی جز لیسک تو کیفم نبود. تازه این لیسک هم برای خودم نخریده بو
دیروز یک سریال ترکی پیدا کردم به نام Bir Ask Hikayesi  یا A love Story یا حکایت یک عشقداستان در مورد یک پسری هست که تو پرورشگاه بزرگ شده با خواهر دو قلوش.
خواهرش بر اثر یک سانحه تصادف ماشین خل وضع میشه و خود پسره هم توسط یه زوج آلمانی به فرزند خوندگی گرفته میشه و میره آلمان. اونجا پدر و مادرش میمیرن و این پسر آواره میشه... یک شب یک دختری رو میبینه که توسط چند تا پسر گیر افتاده و اونا میخوان بهش تجاوز کنن. جون دختره رو نجات میده.
چند وقت بعد میره ترکیه و تو یک بر
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.




یا اباعبدالله یا اباعبداللهیارا دلبر و دلدارا ماه جهان آرا میکشد عشق تو آخر سر ما راجانا سید و مولانا حضرت سلطانا تشنه تو هستم سید العطشاناجانم جانم به صدای نوکرات به دلهای مب
سلام
قبل از هر چیز قبولی طاعات و عبادات شما دوستان عزیز رو از خداوند متعال خواستارم...
دوستان سوال من در مورد مراجعه خانمها به دکتر مرد هستش، حقیقتش من اگه ازدواج کنم خوشم نمیاد همسرم به دکتر مرد مراجعه کنه، و تا جایی که دکتر خانم هست چرا باید خانم ها به همجنس خودشون مراجعه نکنن؟
من یه رفیق رادیولوژیست دارم که میگفت خانم هایی که برای عکس گرفتن میان بخصوص برای مامو گرافی (عکس از سینه برای بررسی کیست و یا سرطان) باید وقتی که من از اتقاق میرم بیرو
سلام 
من بعنوان یه پسر که تجربه چندین خواستگاری داشته، خواستم یه کم درد دل هامون را بگم ، واقعا دلمون پر از خون هست از دست بعضی دخترها.
ببینید دخترا فقط همیشه حق را به خودشون میدن . ما هم انتظار داریم وقتی تحقیق کردن و حسابی ریز و درشت زندگی مون را از لای پرونده های خاک خورده مون در آوردن ، وقتی خواستگاری دعوت مون کردن حداقل یه کم با انصاف و احترام برخورد کنن. 
یه خونه ای رفتم خواستگاری، همون لحظه اول که دختره خانومه نگام کرد متوجه شدم که اصلا ا
اینکه "ح" فعلا کلاس رقص نمیاد و تنها کسی هم که تو کلاس باهاش اندک صحبتی میکردم هم دو جلسه نیومده و اینکه بدون "ح" دوباره احساس همون دختره ی چاق بیخود ته کلاس رو دارم و احساس میکنم left out هستم خیلی اذیتم میکنه.
دنیا متفاوت بقیه و نگاهاشون اذیتم میکنه.اینکه بهت زل میزنن و تا نگاشون میکنی نگاشون رو میدزدن. از چشماشون میخونم که این دختره عقلش پاره سنگ داره اومده کلاس رقص با این هیکلش ؟!!! اذیت میشم ... خیلی زیاد.... اما مقاومت میکنم و میرم...
سر ظهری داشتم
 
امروز ۲۹ آذر نود و هشته! خیلی روز خاصی نبود 
یه جمعه ی معمولی و آروم که همین البته چیز خیلی خاصیه
دیگه مدتیه وقتی از زیر پلی که همیشه با پ قرار میذاشتیم رد میشم با نگاه دنبالش نمیگردم 
ینی راستش از اون شبی که عین بهم گفت پ دوست دختر داره دیگه یهو همه چی خاکستر شد مثه یه زغال خیلی سوخته بود گمونم
بعدش اون روزی که رفتم کتابخونه و دختره رو با پ دیدم اول قلبم افتاد بعد حسابی دختره رو نگاه کردم 
یه خط نورو خوندم یه نگاه به دختره کردم 
داشتم خل میشدم
اون دختره قانع هیچ گهی نشد متاسفانه
خیلی گشتم که پیداش کنم نتونستم
یعنی هیچ اکانتی انگار نداره
فقط سه سال قبل وقتی رفتم دهمون بهم گفتن شوهرش دادن و رفته اذریبایجان شرقی توی همون دهشون زندگی کنه.
این بود ماجرای همکلاسی شاخ من.
داشتم میرفتم ... سه تا دختره روبروم بودن. یکیشون هی نگام میکرد میگفت غزل! غزل!
من هم به روی خودم نمیاوردم
دیدم همچنان ادامه میده به قوت قبل! برگشتم دیدم پشت سرم کسی نیست
گفتم شما با منی؟ گفت اره مگه اسمت غزل نبود؟
گفتم نه ! 
گفت ولی خیلی بهت میاد :||
پاییز پدر سالار
گابریل گارسیا مارکز
همه ساعتها،نیمه شب را اعلام کردند،ولی خبری از ژنرال رودریگو د آگیلار نبود.یکی از حاضران به منظور برخاستن از سرمیز رخصت خواست:
-با اجازه،قربان!...
ژنرال چنان نگاهی به او انداخت که دیگر کسی جرئت نکرد برخیزد.با نگاهش فرمان می داد:
-ساکت!هیچ کس حرکت نکند!کسی نفس نکشد!کسی بدون اجازه من حق زندگی کردن ندارد!...
آخرین ضربه ساعت دیواری نواخته شد.ضربه دوازدهم!ناگهان پرده ها کنار رفتند و ژنرال رودریگو دآگیلار وارد شد!و
دختره نوشته ۵۰۰ تا خواستگار داره 
 
 
 
 
 
 
من هر چی فکر میکنم میبینم ۵۰۰ تا خواستگار خیلی زیاده،
فکر کنم باباش اینو گذاشته تو دیوار...
‌.....................................................................................
اوضاع مملکت دارد بسویی پیش میرود که 
 
 
 
شبهای جمعه اموات برای ما فاتحه می خوانند
 
 
 
شادی روح زنده ها الفاتحه......
از وقتی خبر ازدواج اون دختر 10 ساله با پسر 22 ساله رو شنیدم و اخبار رو دنبال کردم ، در نهایت این خبر اعلام شد که اون عقد باطل شد ، قوه قضائیه اون عقد رو باطل اعلام کرده ، دوستانی که در جریان هستن میتونن بهم بگن که مگه همچین چیزی ممکنه ؟؟؟
 
من کاری ندارم که اون کودک همسری هست و هزار داستان پشتشه ، اینا نه ، مگه میشه عقدی صورت بگیره بعد قوه قضائیه بگه باطله؟ اگه اینطوری باشه پس اگه  مثلا دوست دختر یه پسره ، در غیاب پسره میره با یکی دیگه ازدواج میکنه
برای دخترش خواستگار آمده بود، گویا خودش هم راضی بود اما دختر و پدرش نه!
رو کرد سمت "ص" و گفت "تو باهاش حرف بزن بلکه راضی بشه" !
"ص" هم بلند شد و رفت! 
وقتی برگشت پرسیدن چه خبر؟ چکار کردی؟ ، گفت :
《 پسره ۳۰ و خرده‌ای سالشه، یه‌ بار قبلا ازدواج کرده و یکی، دوتا بچه داره ولی پولداره، خونه داره، ماشین داره، کار داره، همه چی داره، بهش گفتم واسه چی میگی نه؟ نکبت گرفتَتِت مگه؟ یه مرد باید خونه و پول داشته باشه که داره، چی میخوای دیگه؟!" همه‌ی این‌ها را وق
     احوال پرسی این چند روز خانواده از من و نگرانی شون از اینکه اصلا چطور میرم سر کار و چطور میام ثابت کرد که نگرانی ها و مشکلات فک و فامیل به طور کل [به قول شاخدار] پهنای باند دغدغه های پدر و مادر عزیز رو پر کرده و اصلا کسی این وسط حواسش به ما نیست و اصلا چه جای شکایت؟  زندگی و اعصاب و وقت و همه چیزمون فدای سرور و سالار ما، خاندان مامانم اینا.
لابد با خودش گفته چرا این دختره اینقد احمقه!
من چرا اون لحظه آخری اون کارو کردم آخه
بعد راستی 
خدایا ... میشه معجزه شد؟!
نمیشه نه؟!
آخه چی میشه؟!
چی میشه بشه؟
ناموسا من دیگه نمیکشم..
سخته خیلیییم سخته..
بعدم اینکه دلم برات تنگ شده هم خاک تو سرت کنن :|
اقا اون دختره بود که میگفتم همش میاد وقتمو میگیره میگه بیا بریم بیرون یا همش میگه بیا بشین کنارم و من داشتم کلافه میشدم از اینکه نمیتونم مهارش کنم،خب؟؟؟؟
 جدیدا با یه دختری دوست شده.بعد امروز اومد با چشم گریون گفت این دختره خیلی وقت منو میگیره همش میگه بیا بشین پیش من همش بهم بکن نکن میکنه من افتادم تو راهی که نمیتونم ازش بیرون بیام چیکار کنم از دستش راحت شمو، گریه میکرد همینجور. یعنی داشتم شاخ درمی آوردم!!!!!!!! فک کنننننننن دقیقا همون کارای
همین الان داداشم اومد یه جعبه دستش بود، بازش کرد پر از چیزای دخترونه! گفت به کسی نگو ولی دارم برا خانومم از الان کادو جمع میکنم ! اول قند تو دلم آب شد! بعد با خودم گفتم بابا مسخره تو به فکر نتایج کنکورت باش! بعد دیدم به اون دختره حسودیم شد بابا :/ داداش خودمه اصلا!
از همون اولش، خوندن رمانای اینترنتی صدمن یه غاز، گیلتی پلژر من بودن. خزعبلات مسخره‌ای که همون فقط به درد بچه‌های اول راهنمایی می‌خورن که شبا یواشکی زیر پتوشون بخوننش و کیف کنن که دارن کتابای آدم‌بزرگا رو می‌خونن. 
آره، یه مدت طولانی بد جوری تو نخشون بودم، حدود سه سال. یادمه یه شب سه چهار تاشون رو پشت هم خوندم و هنوز هم نمی‌تونم داستاناشون رو توی ذهنم تفکیک کنم، پیچیدن تو هم.
الان فائزه داره این برنامه مضحک کودک شو رو می‌بینه. اسم دختره پا
میگه شارژر دارید؟ 
میگم بله 
و شارژرم رو که با یه نوار صورتی دور پیچ شده میدم بهش 
میگه چقدر دخترونه است 
میخندم میگم خوبه که
میگه فکر نکنم با این شارژر زنونه گوشیم شارژ بشه شاید تا آخر تایم فقط یک درصد 
و این یه طعنه بود به ما که کارکردمون ضعیفه در حالی که نیست و یه طعنه بود به جنسیت ما...
و من گفتم شارژ میشه و بعد از رفتنش با صدای بلند گفتم کسی حق نداره با زن بودن من شوخی کنه. امیدوارم شنیده باشه چون بار بعدی علنا و محکم توی صورتش میگم هیچ کس حق
از این سریالهای شبانه تلویزیون کدومش رو می بینید؟ الان شبکه ۳ گاندو داره. شبکه ۲ دکتر ماهان و شبکه ۱ عروس تاریکی یا بوی باران. به نظرم شبکه ۱ از همه بهتره. هان؟ فقط این دختره ستایش که اسمش تو این فیلم ترانه است دیگه شورشو در اورده از بس فوضولی می کنه :))
یادم رفت راجع این انیمه پست بزارم خیلی وقت پیش تمومش کردم خلاصش رو هم از یکی از پستای قبلیم برمیدارم :
خلاصه انیمه سواری در بهار جوانی: دختر و پسری خجالتی کم حرف در راهنمایی به هم علاقه مند میشن به روز قرار میزارن برن بیرون اتفاقی دختره به یه پسره که بهش گیر داده بوده که با فلانی(پسره) چه نسبتی داری این میگه اه ولم کن به خاطر همینه که از پسرا متنفرم. اون یکی پسره میشنوه شانسی و اون شب قرارشونو نمیره بعد تابستون دختره میفهمه که پسره مدرسشو عوض کر
آلو مسما یا مسما آلو? 
دلم میخواد این دو تا غذا رودرست کنم 
مرصع پلو که دختره نوشته دو ساعت تزئینش طول می کشه 
اما موادش چیزی نیست که کسی بدش بیاد 
ولی آلو مسما توش شکر و آبغوره یا آب نارنج داره ممکنه بابا مامان خوششون نیاد :( 
به من می خوره بتونم مرصع پلو درست کنم? 
از طرفی خوشحالم
از طرفی 
حسی غمگین و ناراحت دارم
دلم گرفته
از اینکه دختره خوب داره ازدواج می کنه، خوشحالم
از طرفی دیگه ...
نمی‌دونم، شاید ته دلم هنوز امید بازگشت به قبل رو داشتم.
تا امروز دوام آوردم که چیزی ننویسم
نشد!!!
ولی به هر حال براش آرزوی خوشبختی می‌کنم.
مکالمه من با یکی از دوستام چند وقت پیش:
- پری باورت نمی شه چقدر حالم بده، همش حس گریه دارم
-الکی میگی
- نه به جان خودم! واقعا حالم خوب نیست
- خفه شو!
- بابا چرا منو جدی نمی گیری؟ به شرافتم قسم حالم بده!
- یعنی واقعنی؟!!... باورم نمی شه! من همیشه تو رو می دیدم می گفتم خوش به حال این دختره! کلا دایورته!(همراه با قاه قاه خنده!)
خلاصه این که بله دوستان! الحق که:
everyone you see is figting a battle you know nothing about!
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی به نام وارش با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Salar Aghili Called Varesh
+ متن آهنگ وارش از سالار عقیلی
 
 
برای دانلود این آهنگ ادامه مطلب رو کلیک کنید
دانلود ، موزیکها ، دانلود موزیک کیفیت بالا ، دانلود آهنگها ، دانلود آهنگهای جدید ، موزیکهای جدید ، آهنگی جدید ، دانلود موزیکی جدید ، دانلود مداحی ها ، دانلود نوحه ها ، نوحه ها ، دانلود نوحه های جدید
ادامه مطلب
یاد اون خاطره ام افتادم تو بچگی که توی یه کتاب مصور از مدرسه، یه خونه چوبی بود و من خیلی ازش خوشم اومد. یه چیز مثل ایوون بزرگ داشت و من پیش خودم تصور میکردم که اینجا زندگی میکنم با خانواده ام و دوستام هم با خونواده هاشون اینجا هستن. واقعا خیلی خیلی خوشم اومده بود از این فکر ! یهو در حین خوندن کتاب سالار مگس ها که میگن این جنگل مال ماست، یاد این خاطره افتادم. :)
دختره سی و شش سالشه،
استاد دانشگاه همچین دانشگاه بزرگ و موفق توی دنیا شده،
حرف میزنی باهاش ذوب میشی توی شخصیت و معرفت و هوش و شعورش،
 
بعد گرگ زاده (جدی) سی و شش سالشه، با یک سانتی متر کیرش میاذ هر روز اینجا رو میخونه بعدم میگه من نمیخونمت.
یعنی توی سی و شش هفت سالگی هنوز نمیفهمه نباید مثل یه ادم باشخصیت ظاهر بشه.
خاک تو سرت و خاک تو سر مشابهاتت.
اصلا روایت داریم کسی که تو آزمون رانندگی رد شده، از فرط دل شکستگی تا 24ساعت مستجاب الدعوه است!
به اینجور آدما زیاد التماس دعا بگید!
+دختره دفعه پنجمه امتحان میده، موقع پیاده شدن دنده رو خلاص نکرده، بعد میگه من گفتم این باقرزاده با من لجه! میدونستم قبولم نمیکنه!!
ماهیچ-ما نگاه...

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تیم طراحی و توسعه وبسایت وال ویرا