نتایج جستجو برای عبارت :

آنچه که خود داشت .

امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند : شما را به تقوای الهی توصیه می کنم ، که با بیم هایی که داده جای عذری نگذارده و با راه هایی که پیش پا نهاده حجت را تمام کرده و شما را از دشمنی بیم داد که پنهانی در سینه ها راه یافته و راز گویان در گوش ها می دمد ، تا آدمی را گمراه کند و تباه سازد ، و وعده دهد و او را به دام هوس اندازد.
زشتی گناهان را در دیده او بیاراید و گناهان بزرگ را کوچک نشان دهد  ؛ هنگامی که همنشین خود را (نفس انسان را) فریب داد و راه گریز را بر
(1)
یکی از دینامیک های اساسی این دنیا در مکانیزم خواستن است. انگار اگر به او ایمان داشته باشی و دلت از دنیا چیزی را بیش از حد بخواهد نمی دهند. هرقدر هم بکوشی نمی شود. باید رهایش کنی تا بدهند. به محض آنکه دیگر نخواهی من حیث لایحتسب می رسد. به از آن که فکر می کرده ای. از دست باید شست تا به دست آید. حکایت درخشانی است از وحی الهی به داوود نبی علیه السلام:
 قالَ اَمیرُالمُؤمِنین علیه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى داوُودَ: یا داوُودُ! تُریدُ وَ اُریدُ وَ ل
(1)
یکی از دینامیک های اساسی این دنیا در مکانیزم خواستن است. انگار اگر به او ایمان داشته باشی و دلت از دنیا چیزی را بیش از حد بخواهد نمی دهند. هرقدر هم بکوشی نمی شود. باید رهایش کنی تا بدهند. به محض آنکه دیگر نخواهی من حیث لایحتسب می رسد. به از آن که فکر می کرده ای. از دست باید شست تا به دست آید. حکایت درخشانی است از وحی الهی به داوود نبی علیه السلام:
 قالَ اَمیرُالمُؤمِنین علیه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى داوُودَ: یا داوُودُ! تُریدُ وَ اُریدُ وَ ل
فردی مرکوری می‌خواند:
Carry on...
carry on...
as if nothing really matters
 و من به این فکر می‌کنم که دقیقا چه چیزی است که آنقدر مهم است که هنوز نگذاشته من از این اتفاق گذر کنم؟
و تمام لحظات خوبی را که با او می‌شناختم دوباره به یاد می‌آورم.
و از خودم می‌رسم که من دقیقا چه چیزی را به یاد آورده‌ام؟ آنچه که حقیقتا رخ داده است؟ یا ترکیبی از دریافت‌ها و احساسات خودم را؟
من فکر می‌کنم آنچه که از هر لحظه با ما می‌ماند، به وجود خودمان آغشته است: به آنچه که دریافت کرده‌ا
چیزی که سرنوشت انسان را می‌سازد، استعدادهایش نیست، انتخابهایش است.
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن. عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم ...
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی‌فهمد، خودت را برای توجیه او خسته نکن!
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت... حسرت نخور...
در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.
موانع، آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشم‌مان را از روی هدف برمی‌داریم، به نظرمان می‌رسند...
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می شد و بر می گشت! 
پرسیدند: چه می کنی؟ 
پاسخ داد: دراین نزدیکی چشمه آبی هست
و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد .
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ؛
اما آن هنگام که وجدانم می پرسد :
زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ 
پاسخ دهم: 
هر آنچه از من بر می آمد!
پس نتیجه می گیریم هر آنچه در توانمان هست ک
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
کفش کودکی را دریا برد.
کودک روی ساحل نوشت؛دریای دزد...
آن طرف تر مردی که صید خوبی داشت ، روی ساحل نوشت:دریای سخاوتمند...
جوانی غرق شد. مادرش نوشت؛دریای قاتل...
پیر مردی مرواریدی صید کرد ؛ نوشت: دریای بخشنده.
موجی نوشته ها را شست.
دریا آرام گفت: به قضاوت دیگران اعتنا نکن ، اگر می خواهی دریا باشی .
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد ...
حسرت نخور!
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
این دو بیت زیبا از خواجه نصیرالدین طوسی است:
افسوس که آنچه برده ام باختنی است..
بشناخته ها تمام نشناختنی است…
برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت…
بگذاشته ام هر آنچه برداشتنی است…
چه زیبا ترسیم کرده است «یوم الحسره» را. و چه زیبا تصویر کرده است آنچه هدف و غایت زندگی است.
دنیا و مافیها نیست جز «لعب و لهو». متاع دنیا بگذاشتنی است و معرفت و خداشناسی برداشتنی!
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
سعدی
امام رضا علیه السلام نیز فرموده است:
خوشا به حال کسی که خالص گرداند عبادت را و دعا را از برای خدا و دل او مشغول نگردد به آنچه دو چشم او می بیند و یاد خدا را فراموش نکند، به واسطه آنچه گوش های او می شنود و دل او محزون نگردد، به سبب آنچه خدا به دیگری عطا فرموده است.
قلب روی اندود؛ نستانند در بازار حشر خالصی باید که از آتش برون آید سلیم
پیام متن:
مقدار عبادت مهم است، ولی مهم تر ا
«٢٩»قُلْ‌ إِنْ‌ تُخْفُوا ما فِی صُدُورِکُمْ‌ أَوْ تُبْدُوهُ‌ یَعْلَمْهُ‌ اللّهُ‌ وَ یَعْلَمُ‌ ما فِی السَّماواتِ‌ وَ ما فِی الْأَرْضِ‌ وَ اللّهُ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ بگو:اگر آنچه در سینه‌ها دارید پنهان سازید یا آشکارش نمایید،خداوند آن را مى‌داند و(نیز)آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است مى‌داند و خدا بر هر چیز تواناست. نکته‌ها: آمدن این آیه به دنبال آیه‌ى تقیّه،شاید اشاره به این باشد که مبادا به اسم تقیّه،با
وقتی ما گزارش های مربوط به یک حادثه ای مانند هفت تیر سال 1360 را ملاحظه کنیم، آنچه روزهای اول در اخبار درج شده در مطبوعات آمده، با آنچه طی روزهای بعد می شنویم، و همین طور آنچه بعدها افراد باقی مانده گزارش کرده اند، و یا روایات رسمی حکومت از این حادثه، و نیز آنچه در سالگرد آن حادثه طی سالهای بعد گزارش می شود، همه اینها، گرچه در گزارش اصل این که این واقعه رخ داده شریک هستند، اما روایت آنها تفاوت هایی دارد که می توان بر اساس شاخص هایی زمان آنها را ت
بدان اى انسان، که دنیا، آرام گرفته ساکن در خود را مى‏‌کوچانَد و شادمانِ آسوده خاطر را دردمند مى‏‌سازد.آنچه ازدنیا پشت کرده و رفته است، باز نمى‏‌گردد و آنچه هم مى‏‌آید، معلوم نیست تا از آن حذر توان کرد. آرزوهایش دروغ و آمالش پوچ است.
 
مولا
انسان کامل
امیرمؤمنان علی علیه السلام در توضیح ویژگی های انسان کامل در قالب شرح حال
یکی از برادران دینی شان چنین فرمود: «در گذشته، برادری دینی داشتم که در
چشم من بزرگ مقدار بود؛ چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود و از شکم
بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت، آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت
زیاده روی نداشت. در بیشتر عمرش ساکت بود؛ اما گاهی که لب به سخن می گشود،
بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند. به
ظاهر، ناتوا
انسان کامل
امیرمؤمنان علی علیه السلام در توضیح ویژگی های انسان کامل در قالب شرح حال
یکی از برادران دینی شان چنین فرمود: «در گذشته، برادری دینی داشتم که در
چشم من بزرگ مقدار بود؛ چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود و از شکم
بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت، آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت
زیاده روی نداشت. در بیشتر عمرش ساکت بود؛ اما گاهی که لب به سخن می گشود،
بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند. به
ظاهر، ناتوا
امیر مومنان فرمودند:آنچه را که مردگان دیدند اگر شما می دیدید، ناشکیبا بودید و می ترسیدید، و سخن حق رامی شنیدید و فرمان می بردید.ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است، و نزدیک است که پرده ها فروافتد. (مرگ به سراغ شما آید و پشت پرده غیب را مشاهده کنید) #نهج‌البلاغه #خطبه20
فردی که رویکردی کاسبکارانه دارد، وقتی قرار باشد ببخشد و در مقابل نستاند، حس می‌کند فریب‌ خورده و مغبون شده است. ولی برای انسان رشدیافته‌ی «مولد» بخشش نشانه‌ی قدرت، ثروت و وفور است. فرد با عمل بخشش، زنده بودن خویش را به بیان می‌آورد و آن را تقویت می‌کند. 
 
«انسانی که می‌بخشد، چیزی را در انسانی دیگر می‌آفریند و آنچه بدین ترتیب آفریده شده، دوباره به سوی خودش بازمی‌گردد؛ فرد در بخشش حقیقی، نمی‌تواند آنچه را که به او بخشیده می‌شود نپذیرد
«٦٦»ها أَنْتُمْ‌ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ‌ فِیما لَکُمْ‌ بِهِ‌ عِلْمٌ‌ فَلِمَ‌ تُحَاجُّونَ‌ فِیما لَیْسَ‌ لَکُمْ‌ بِهِ‌ عِلْمٌ‌ وَ اللّهُ‌ یَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تَعْلَمُونَ‌ هان!(اى اهل کتاب!)شما همانان هستید که درباره(حضرت عیسى و)آنچه بدان علم داشتید محاجّه و نزاع کردید،پس چرا درباره(ابراهیم و)آنچه بدان علم ندارید نزاع مى‌کنید؟در حالى که خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید. نکته‌ها: این آیه تذکّر و هشدارى است به اهل کتاب،که شما
خداوند آرامشی عطا فرما تا بپذیرم، آنچه را که نمی توانم تغییر دهم شهامتی عطا فرما تا تغییر دهم، آنچه را که میتوانمو دانشی عطا فرما تا تفاوت این دو را بدانم پروردگارا مرا فهم ده تا متوقع نباشم، دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند آمین ؛)
کاش همین الان کسی صدایم بزند.بیدار شوم و ببینم تمام آنچه از رنج تو دیدم خواب بود .
کاش کسی همین الان بیاید،کسی که از همه ی آدم های دنیا قوی تر است و به تو آنچه را که لایقش هستی ببخشد.
این ها که نمی شود اما کاش حداقل هر چه زودتر برویم به ۱۰سال بعد و ببینم تو خودت یک تنه حقت را گرفته ای .
تو همیشه عزیزترینی برای من . 
منقول است که حضرت امیرالمومنین علی علیه السّلام فرموده اند: «العِلمُ نُقطةٌ کَثّرَها الجاهلون؛ علم، تنها یک نقطه است که جاهلان آن را زیاد و تکثیر کرده‌اند».پ‌ن۱: در روایت دیگری از حضرت علی علیه السلام نقل شده است: تمام آنچه در «قرآن» است، در «سوره حمد» است، و آنچه در «سوره حمد» است، در «بسم الله الرحمن الرحیم» است، و آنچه در «بسم الله الرحمن الرحیم» است، در «باء بسم الله» است و آنچه در «باء بسم الله» است در «نقطه‌ی باء» است و «من نقطه زیر
به نام خداوند هستی بخش. 
چند سالی است که به لطف خدا سرگرم و دلخوش به دنیای حقوقخوانی ام. در این مدت هر آنچه از خوانده هایم را که به آوردگاه مباحثه با دوستان بردم یا در معرض نقد ایشان نهادم, برایم ماندگار شد و آنچه را از باب کاهلی یا بخل مکتوم داشتم از میان رفت. ایجاد این وبلاگ نیز برای ثبت خوانده ها و نظرهاست و امیدوارم آغازی باشد بر تداوم ماندگارها.
تطابق پنج عنصر در طب سوزنی
 
چوب: کبد و کیسه صفراآتش: قلب و روده کوچکزمین: طحال و معدهفلز: ریه ها و روده بزگآب: کلیه ها و مثانه
- عناصر پنجگانه به عنوان ویژگیهای اصلی
 
⦁    آنچه میخیساند و به پایین میرود (آب) شور است.( کلیه و مثانه)⦁    آنچه به بالا شعله میکشد (آتش) تلخ است.( قلب، روده کوچک، پریکاردیوم و سانجیائو)⦁    آنچه میتواند خم و راست شود ( چوب) ترش است.(کبد و کیسه صفرا)⦁    آنچه میتواند ذوب شده و دوباره سخت شود (فلز) تند است.( ریه و روده بزرگ)
روزی نیکیتا خروشچف، نخست وزیر سابق شوروی، از خیاط مخصو صش خواست تا از قواره پارچه ای که آورده بود، برای او یک دست کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری ابعاد بدن خروشچف گفت که اندازه پارچه کافی نیست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفری که به بلگراد داشت از یک خیاط یوگوسلاو خواست تا برای او یک دست، کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتی می تواند یک جلیقه اضافی نیز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسید که چر
کتاب"در باب حکمت زندگی" از مسیر رسیدن به سعادت میگه البته معتقد هستند که کدام سعادت پسر خوب؟!  بهترین زندگی آنی است که بتوانی خودت از رنج  دور نگه داری و همچنین زیاد به خوشی ها و زیبایی های ظاهری دل نبندی....
در میان آنچه داریم، آنچه می نماییم و آنچه شخصیت ماست، این شخصیت است که می تواند ما را به راه درستی رهنمون کند و البته داشتن زندگی فکری و همچنین حدی از ثروت برای رسیدن به زندگی میانه مسیر را برایمان پذیرشش را آسان می کند... 
 
باید در حال زندگ
تغییر کردم ، یک ماه و سیزده روزه بخاطر اینکه خودم رو نشون بدم تغییر کردم . تو این مدت از اینجا به اونجا میرفتم که یه چیز رو ثابت کنم ، حالا فهمیدم که اون چیزی رو که خودم داشتم از بقیه میخواستم که به من بدن ... 
بد وضعی بود خلاصه 
ایستاده‌ام بر دو راهی تردید. بر مسیر ندانستن. بر جاده تصمیم نگرفتن. در راه نخواستن.
آنچه کشته‌ام را امروز باید درو کنم و چه سخت است اگر امروز مزرعه را ملخ‌های بی‌فکری و سستی چنین ویران کرده باشند که جستن دانه گندمی، به آرزو ماند.
نشنیدم و عمل نکردم و همت نبستم هر کار که شاید و آن کار که باید.
پشیمانی و حسرت، خوب است برای درس گرفتن نه برای مانع شدن و از کار - پیش از قبل - افتادن.
«گذشت آنچه گذشت، و کجاست آنچه خواهد آمد؟ برخیز و دریاب آنچه هست را،
  همانند بى‏ رغبت‏هاى به دنیا، و اعراض کنندگان از آن به دنیا بنگرید، که به خدا قسم دنیا به زودى اهل اقامت و ساکنانش را از میان بر مى‏ دارد، و عیّاشان بى‏ خیال را دچار حادثه و بلا مى‏ نماید. آنچه از دنیا از دست رفته و پشت کرده باز نمى‏ گردد، و آینده آن هم روشن نیست . شادى دنیا آمیخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستى و ضعف مى ‏رود. پس فراوانى آنچه که شما را خوشایند است فریبتان ندهد، زیرا آنچه از دنیا با شما خواهد بود اندک است (نهج ا
داستان آموزنده 
 
مردی در زمینی مشغول زراعت  بود و زمین بزرگی را تصاحب شده بود. فردی طمع کار و حیله گر هر روز بر  مزرعه مرد کشاورز نظری می داشت و هر چند وقت بر سر زمین با هم به جدال می پرداختند .
مرد طمع کار به آنچه که می داشت هیچ گاه قانع نبود . جدال او نه تنها با مرد کشاورز می بود . بلکه با دیگر اهالی  ده که کنار ملک او املاکی داشتند هم به جنگ و دعوا می انجامید و  از او راضی نبودند . 
او اب و املاک زیادی را در ده تصرف کرده بود و در هر همسایگی املاک خ
خدایا! به من صبر عنایت کن تا در آنچه مؤخر داشته ای عجله را دوست نداشته باشم، و در آنچه تعجیل میفرمایی تأخیر را دوست نداشته باشم. درباره ی آنچه پنهان کرده ای آشکار شدن را و درباره ی آنچه کتمان کرده ای جستجو را دوست نداشته باشم. در تدبیر تو بحث نکنم و نگویم: «چرا؟» و «چگونه؟» و «چرا ولیّ امر ظاهر نمیشود، درحالیکه زمین از ستم پر شده؟» بلکه همه امورم را به تو بسپارم.
+ صدایت می زنم، سلامت می دهم، دعایت می کنم - محمدباقر انصاری
محاسبات بیسیم در سال گذشته به عنوان جایگزین معماری قابل اعتماد برای ساخت و اجرا برنامه های کاربردی و خدمات مدرن صورت گرفته است. برنامه های Serverless اجازه می دهد تا توسعه دهندگان بر روی کد خود تمرکز کنند، نه در تنظیمات و مدیریت زیرساخت. این سرعت را توسعه و انتشار چرخه، و همچنین اجازه می دهد تا برای مقیاس بهتر و کارآمد تر .
ادامه مطلب
آنچه راه چپ به ما آموخته است: خلق یک شیطان بزرگ و انداختن تقصیرها و کوتاهی‌های خویش بر دوش او. در جهاد اصغر باختن، و از ترس نور به تاریکی پناه بردن.
آنچه راه راست به ما آموخته است: شیطان بزرگ نفس من است، و آنگاه چشم و گوش و دل و جان بر جهان بستن، هراس از زیستن و سر به گریبان زهد و خوف فرو بردن، دامن از زندگی و تجربیات نو کشیدن و نامش را جهاد اکبر نهادن. از ترس تاریکی، دامن نور را به چنگ فشردن.
آنچه راه عشق می‌آموزاند: زندگی را به تمامی زیستن، بی هر
به نام خدای مهدی عج

روزی یکی از طلاب مدرسه رفاه (محل اقامت حضرت امام در روزهای قبل پیروزی) به امام عرض میکند ؛ شما چرا در بین صحبتهایتان از امام زمان عج کمتر اسم میبرید؟امام بمحض شنیدن این سخن در جا ایستادند و فرمودند:چه میگوی؟ مگر شما نمیدانید ما آنچه داریم از امام زمان عج است ؛ آنچه من دارم از امام زمان عج است ؛ آنچه از انقلاب داریم (انجام میدهیم) از امام زمان عج است...
برگرفته از کتاب حرفی از هزاران ص 40 و 41(مجموعه پرسش هایی از امام خمینی)
.
به روزرسانی ۹.۱ رابط کاربری اختصاصی هوآوی EMUI؛ قابلیت‌ها و توانمندی‌های جدیدی را برای کاربران به ارمغان آورده‌است. در این مطلب نگاهی به این رابط کاربری که در بخش‌های مختلف از زیبایی گرفته تا عملکرد و تجربه کاربری، گامی رو به جلو برداشته است، خواهیم داشت.
هوآوی به طور رسمی  در رویدادی که در شهر پاریس برگزار شد از EMUI9.1 به عنوان به روزرسانی جدی
 
ادامه مطلب
«معبودا! بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا به تقدیر خود خوشنود ساز، و سینه ام را نسبت به موارد حکم خود گشاده گردان، و به من اعتمادی عطا فرما تا به سبب آن اعتراف کنم که تقدیرت جز به نیکی جاری نگشته است و سپاسم را برای خودت نسبت به آنچه از من بازداشته ای، افزون تر از سپاسم نسبت به آنچه عطایم کرده ای، قرار ده»
کلام حضرت در دعای سی و پنجم صحیفه
«٨٤»قُلْ‌ آمَنّا بِاللّهِ‌ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلى‌ إِبْراهِیمَ‌ وَ إِسْماعِیلَ‌ وَ إِسْحاقَ‌ وَ یَعْقُوبَ‌ وَ الْأَسْباطِ‍‌ وَ ما أُوتِیَ‌ مُوسى‌ وَ عِیسى‌ وَ النَّبِیُّونَ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ لا نُفَرِّقُ‌ بَیْنَ‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ وَ نَحْنُ‌ لَهُ‌ مُسْلِمُونَ‌ بگو:به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط‍‌(پیامبران از نسل یعقوب)نازل گردیده و آنچه به موسى و ع
«٨٤»قُلْ‌ آمَنّا بِاللّهِ‌ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلى‌ إِبْراهِیمَ‌ وَ إِسْماعِیلَ‌ وَ إِسْحاقَ‌ وَ یَعْقُوبَ‌ وَ الْأَسْباطِ‍‌ وَ ما أُوتِیَ‌ مُوسى‌ وَ عِیسى‌ وَ النَّبِیُّونَ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ لا نُفَرِّقُ‌ بَیْنَ‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ وَ نَحْنُ‌ لَهُ‌ مُسْلِمُونَ‌ بگو:به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط‍‌(پیامبران از نسل یعقوب)نازل گردیده و آنچه به موسى و ع
اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آن است که سخن بگویی و خاموشت کنند
مناعت، بین خودستائی و خودهیچ‌انگاری است
مرد کامل آن است که دشمنان از او در امان باشند، نه آنکه دوستان از او بهراسند
خردمند آنچه را که می‌داند نمی‌گوید و آنچه را که بگوید می‌داند
مردی نیک بخت است که از هر کار نادرستی که از او سر بزند، تجربه‌ای تازه به دست آورد
ادامه مطلب
شک جایگاه خوبی است، اما هیچ گاه مکانی ابدی نیست!باید روزی از همه شک ها و سردرگمی ها رها شد.
هفته هاست تصمیمم را گرفته ام!انتخاب را انجام داده ام و حالا زمان عمل است!کمی بی انصافیت که آدم این همه درد و رنج بکشد برای یک تصمیم و بعد از آن وارد وادی درد ها بیشتر بشود!
من مثل دختر بچه مورد تجاوز قرار گرفته ای که مدت ها از یادآوری و بیان آنچه بر او گذشته، از گفتن آنچه می اندیشیدم طفره رفتم و پذیرفتن آنچه فکر می کردم را ننگ می دانستم!اما امروز که بزرگ شده
در من شادی ای هست... شادی جستجوی هشتگ های لباسِ عروس... شادیِ جدی شدن... جدی بودن... در من شادیِ معشوقه بودن هست... شادی تعصب... شادی غیرت...
در من غمی هم هست... غم عظیم... ته دلم... از هر آنچه در دلم اطمینان داشتم و اطمینان بیهوده ای بود و تنها نتیجه‌اش شک به آینده و حال و هر آنچه هست بود...
شادی ای در تو هم هست... حس می‌کنم... می‌بینم... شادیِ آزادیِ رهایی از قید، بند، وابستگی، تعهد...
در من ترسی هم هست... مثل همیشه...
 
+ مستِ بی‌اندازه‌نوشَ‌م...
ورودی : آنچه که به نحوی وارد سیستم میشود و تحرک و فعالیت سیستم را موجب میشود .
خروجی:جریان تغییر و تبدیل آنچه که وارد سیستم میشود .
پردازش : فرآیند تبدیل ورودی ها میباشد .
باخور(کنترل): فرایندی است که طی آن نتایج با اهداف مقایسه میشود .
 
 
آنچه می‌ماند به یک جا خوشنیست، مرده‌ است به حاشا خوش
ذرّه‌ی حق همیشه در گردش گه به صحرا و گه به دریا خوش
تو ستاره‌ای، خیال شر سوزان وین ولایت به سودا خوش 
گر به ضرب چرخ همی رقصی زاده‌ی چرخی و به بلوا خوش
ورنه تو عمودِ بیداری بر فراز زیر و زیرا خوش 
شاهد دلم دوش می‌گفت حلمیا این دم دمیرا خوش
موسیقی: Tomaso Albinoni - Adagio in G Minor
وقت آن شد آنچه می‌دانی کنیاندکی گاهی پریشانی کنی
اندکی از خویشتن بیرون پریماورای هر چه می‌خوانی کنی
از حجاب عقل‌ها سر برکشیپا دهد رقصی به عریانی کنی
شعله‌ای گرم از درون سینه‌اتوقف این دنیای یخدانی کنی 
وقت آن شد ساز شیدایی زنیشکرگویان رقص سبحانی کنی
منقضی شد کودکی و بی‌رهیتو رهی رفتی که رهرانی کنی
تا بگیرد پر دو دستان دعاهمچو بازان رزم روحانی کنی
عاشقا ناسازها در سوزترآب هم بر هر چه سوزانی کنی
از سفر بازآمده بسیار نیستحلمیا وقت است چو
حرفی را که می خواهم بگویم ذیگری بهتر و زیباتر بیان کرده،آیا همه ی آنچه تا به حال باید گفته میشد گفته نشده ست؟آیا حرف های ما همه تکرار گفته شده ها نیست؟چه چیز جز فراموشی و بی عملی 
می تواند باعث بازگویی دوباره ی حرفمهایمان شود؟چند وقت است کلام نویی نشنیده ایم؟
در جهانی که سکوت کمتر احترام برانگیز و دور از دسترس است همچنان به حرف زدنهایمان ادامه میدهیم
و ادامه میدهیم و...
کاش یکی بود که زودتر بهم می‌گفت زیادی باور نکن. یا مثلا "به این دختره بگم به هر کسی اعتماد نکنه." وای باورم نمیشه که روز اول این تو ذهن‌ش بوده. زجر می‌کشم از همه‌ی این‌ها.
+ من آدم اعتماد نکردن نبودم. وقتی به خودش اعتماد نداشت، منم اعتمادمو ذره ذره از دست دادم.
 
دیگه اینجا ناله نمی‌کنم.
دوستش دارم و تامام. باید آزاده باشم. باید هر آنچه از دست دادم رو فراموش کنم. هر آنچه از دست رفته.
خدایا زودتر و بیشتر بی‌حسی بده بهم.
 
تطابق پنج عنصر در طب سوزنی
چوب: کبد و کیسه صفراآتش: قلب و روده کوچکزمین: طحال و معدهفلز: ریه ها و روده بزگآب: کلیه ها و مثانه
- عناصر پنجگانه به عنوان ویژگیهای اصلی
 
⦁    آنچه میخیساند و به پایین میرود (آب) شور است.( کلیه و مثانه)⦁    آنچه به بالا شعله میکشد (آتش) تلخ است.( قلب، روده کوچک، پریکاردیوم و سانجیائو)⦁    آنچه میتواند خم و راست شود ( چوب) ترش است.(کبد و کیسه صفرا)⦁    آنچه میتواند ذوب شده و دوباره سخت شود (فلز) تند است.( ریه و روده بزرگ)⦁ 
هر فرد مشهور و موفق به اندازه ای به شهرت و موفقیت دست میابد که از توانایی هایش در یک مسیر مشخص بهره برداری کند. شما میتوانید کیفیت کلی زندگیتان را به طور چشمگیری بسیار سریع تر از آنچه تصور میکنید بهبود ببخشید. همه ی آنچه به آن نیازمندید عبارت است از: میل به تغییر، تصمیم به عمل، انضباط در عمل، عزم راسخ و پایداری تا زمانی که به نتیجه دست یابید.
ادامه مطلب
طبق عادت قدیمی ام ؛
گوشه ی اتاق نشسته ام ، چراغ ها را خاموش کرده ام و صدای هندزفری هایم آنقدری بلند است که چیز دیگری را نمی شنوم .
اینگونه
میدانم دیگر هیچ چیزی پشت سرم نیست ، هیچ صدایی جز آنچه که می خواهم بشنوم به گوشم نمیرسد و اتاق آنقدری تاریک است که میتوانم سرزمین خیال را حتی با چشم باز ببینم .
خب همین شرایط برای کمی فکر کردن و جمع جور کردن آنچه که در ذهنم وقت برای مرتب شدن میخواهد ، کفایت میکند .
کمی قبل تر ها از جاده ی "نوزده" گفتم . از "چالش
گرچه شاعر چشمهایی روشن و بیدار داشت 
واژه های روسیاهش خط خطی بسیار داشت 
قصه ی حبل المتینِ دل دروغی بیش نیست 
عشق در دستان بی رحمش طناب دار داشت 
مثل یوسف خواستم از عشق بگریزم ولی 
هر دری را باز کردم پیش رو دیوار داشت
مرگ هم غیرت ندارد ! بی خیالم می شد و ... 
زندگی در برزخی بیهوده استمرار داشت
بینِ این آشفته بازارِ جنون و کشمکش
خاطراتش باز هم اندیشه ی آزار داشت
یادم آمد وقت دل کندن بلاتکلیف بود 
هم مرا می راند ، هم بر ماندنم اصرار داشت 
مثل ماشی
یکی از نویسنده‌هایی که نمی‌توانم بخوانمش، نادر ابراهیمی است. هر بار سعی کردم نتوانستم. با آنچه می‌خواستم فاصله داشت. تا این که چند سال پیش این چند جمله را از او دیدم: «احساس رقابت احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت برمی‌دارم. رقیب یک آزمایش‌گر حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی‌ست از دست برود.»
همین چند واژه‌ی به هم تنیده بود که زمینم زد. این صلابت مردانه باید از
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل 
انسانها آنچه را که دوست دارند میشنوند و آنچه در راستای منافعشان باشد را سریع و راحت قبول میکنند.
به عنوان مثال شخصی که به حافظ علاقه دارد،هرچه از فضائل حافظ بشنود را براحتی می پذیرد ولی اگر کلامی بر خلاف میلش بشنود از شما سند و مدرک میخواهد،
در صورتی که یک فرد شیعه وظیفه دارد در هردو مورد دنبال سند و مدرک باشد چه وقتی آنچه دوست دارد میشنود چه وقتی آنچه دوست ندارد میشنود
بدون شک جوابی
آنچه باید درباره سلامت گوش بدانید
 متخصص گوش و حلق و بینی و رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت در گفتگو با برنامه «مجله پزشکی» در مورد موضوع سلامت گوش گفت : بهترین کاری که ما می‌توانیم برای گوش، این سیستم پیشرفته و مهم، انجام دهیم مراقبت از آن است، باید دانست، به محض اینکه گوش های ما آسیب می بینند، شروع به ترمیم کردن خود می کنند.

ادامه مطلب
 
یک وقت هایی هست آدم راضی میشود به هر آنچه پیش می آید، پیش آمده؛
یک وقت هایی عقل و منطقش با آنچه پیش آمده همراه است، اما دلش نه؛
این وقت ها تنها به حکم راضی میشود، به امر...
خودش هم خوب میداند سختی این رضایت به حکم را، میداند سختی حرکت خلاف میل دل را، میداند... میفهمد...
میداند که آدم ها و دلهایشان چقدر لرزان اند، وگرنه نمیگفت من عَشَقَ و کَتَمَ... مات شهیدا
اصلا همین که میداند سختی این کار را، آرام میکند دل ناآرام را...
 
 
این زمانی است که برای بازاریابی ربایشی لازم است شما به امر ارزیابی مجدد استراتژی محتوا ورود کنید. این کار همیشه آسان نیست، اما چیزی است که می‌دانیم باید انجام دهیم. از آنجا که ما اولین استراتژی محتوایمان را اتخاذ کردیم، چند مورد را آموخته‌ایم:
مطالب ما می‌تواند ترافیک فوق‌العاده‌ای را جذب کند، اما در حال حاضر همیشه ترافیکی را که ما می‌خواهیم، جذب می‌کند.
ما با بینش و ابتکار خود پیش می‌رویم.
ما نمی‌توانیم به صرف انرژی برای مشتری‌هایی
تعاریف ترکه در کتب فقهی در مورد معنا و مفهوم ترکه نظرات متفاوتی ابراز شده است:
1- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی قطع نظر از حقوق متعلق به آن باقی می ماند.
2- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی بعد از جدا نمودن حقوق متعلق به آن بر جای می ماند ترکه می گویند.
3- آنچه را که میت بعد از تجهیز او اعم از حقوق و اموال بعد از وضع دیون شخصی و عینی بر جای می ماند ترکه می گویند.
از نظر بنده ترکه به اموال و حقوق برجای مانده از میت اطلاق می شود ک
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌‌سوختهیأت، میان "وای مادر" داشت می‌‌سوختدیوار دم می‌‌داد؛ در بر سینه می‌‌زدمحراب می‌‌نالید؛ منبر داشت می‌‌سوختجانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بودجانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌‌سوختآتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شدباغ خدا یک بار دیگر داشت می‌‌سوختیاد حسین افتادم آن شب آب می‌‌خواستناصر که آب آورد سنگر داشت می‌‌سوختآمد صدای سوت؛ آب از دستش افتادعباس زخمی بود اصغر داشت می‌‌سوختسربند یا زهرای محسن غرق خو
هر آنچه آدمی درباره دیگران بگویددرباره او خواهند گفت ...و هر آنچه برای دیگری آرزو کندهمانا برای خودش آرزو کرده است ...
لعن و نفرین به خود دشنام دهندهبر می گردد ...اگر انسانی برای کسیبدبختی بخواهد بی تردیدبدبختی به سراغ او خواهد آمد.
اگر بخواهد به کسی کمک کندتا به موفقیت برسد ...همانا راه موفقیت خود راهموار کرده است ...
#فلورانس_اسکاول_شین   
امام محمد باقر(ع ) نقل کرده اند:در یکى از مسافرت هائى که پدرش ، حضرت سجّاد،
امام زین العابدین علیه السّلام به مکّه معظّمه داشت ، زنى را از خانواده اى که سر
وصدا و بضاعتى نداشت خواستگارى کرد؛ و بعد از آن ، او را براى خود تزویج
نمود.یکى از همراهان حضرت به محض اطّلاع از این امر، بسیار ناراحت شد که چرا
حضرت چنین زن بى بضاعتى را انتخاب نموده است ؛ و شروع به تفحّص و تحقیق کرد تا
بداند که این زن کیست و از چه خانواده اى بوده است .و چون به این نتیجه رسید
«راستی ای خدا! وقتی تو را دوست دارم، آنچه دوست دارم چیست؟ نه جسم است و نه تن، نه زیبایی گذران است و نه درخشش روشنایی، نه آوازی دلکش و نه گل‌ها و گیاهان خوشبو...! دوست‌داشتن خدا، دوست‌داشتن آن چیزها نیست، با این‌همه وقتی خدا را دوست دارم، روشنایی‌ای خاص، آوازی خاص و بویی خاص را دوست دارم، یعنی روشنایی و بوی درونی‌ام را، که روحم را روشن می‌کند! آنچه در مکان نمی‌گنجد، به صدا درمی‌آید، آنچه در زمان نیست ولی خودش هست!... این است آنچه دوست دارم ه
لغتی در فرهنگ لغات فرانسوی هست به نام: sphacèle
معنای تحت الفظی آن میشود: قسمتی از بافت که از زخم جدا میشود.
 
نویسنده این کتاب قصد داشت تثلیث را به نقد بکشد و این باور مسیحیان را به این کلمه تشبیه کرده بود. یعنی باور داشت اعتقاد اقنوم ثلاثه همانند مرضی است که به کالبد مسیحیت چسبیده است و ماندنش باعث عفونت و شقاقلوس میشود. 
هرچند این موضوع عقیده آن نویسنده است و برای من محترم است و نظر خودم را خوش نمیدارم بیان کنم، صرفا میخواهم شگفتی ام را به شما ب
Reza Bahram
Atash
#RezaBahram
من پریشان شده ی
موی پریشان توام
کفر اگر نیست بگویم
که مسلمان توام
من گرفتار تو و 
موی سیاه تو شدم
من سرکش به خدا 
رام و به راه تو شدم
وای من هر نفست 
معجزه ای تازه کنم 
عشق آمد که مرا 
با تو هم اندازه کند
من که آتش شده ام به 
که تو دریا داری 
بی سبب نیست که در 
ساحل من جا داری
ماه کامل شده ای 
چشم حسودانت کور 
آنچه خوبان همه دارند
 تو یک جا داری
آنچه خوبان همه دارند
 تو یک جا داری 
لحن زیبای تو و 
چشم سیاهت ای وای
 دلربایی و دل آرا
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشتپر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشتزنان از بی حجابی‌ها سر تسلیم افکندندولی کنزالحیا از چادر خود تاج بر سر داشتبزرگان عرب را یک به‌ یک دیروز پس میزد که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشتزمانی که همه خورشید را تکذیب می‌کردندخدیجه چشم‌های مصطفی را خوب باور داشتمیان قوم خود شأن و مقام او فراوان بودولی نزد پیمبر عزتی چندین برابر داشت نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواندشکوه این سه تن باهم ه
گر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!صبوری با خانواده عشق است،صبوری با دیگران احترام است،صبوری با خود اعتماد به نفس استوصبوری در راه خدا، ایمان است.اندیشیدن به گذشته اندوه، واندیشیدن به آینده هراس می آورد؛به حال بیاندیش تا لذت را بهارمغان آورد.در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛ زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمی‌ماند؛اما آنچه خوب است، همیشه زیباست
«خداوند» که نیست خدایی مگر آن زنده پاینده ، خواب سبک و سنگین درنگیردش، آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست ، کیست آنکه نزد او شفاعتی کند؟ مگر به اذن او ، می داند ، آنچه در پیش روی و پشت سر دارند، و به چیزی از علم او احاطه نیابند، مگر بر آنچه بخواهد، کرسی فرمانروایی اش آسمانها و زمین را فراگرفته، و نگهداشت آنها بر او آسان است، و اوست والای عظیم (255)  در دین اکراه نیست، راه فرا رفتن از فرو رفتن به روشنی بیان شده است، و هرکس به طاغوت کافر و به خدای
با سلام و درود به همه فرزندان ایران زمین.
از امروز و با آغاز پانزدهمین ماه زندگی پسر عزیزم طاها ، تصمیم براین گذاشته ام که آنچه می نویسم خطاب به فرزندم باشد.
فرزندی که 14 ماهه شده و چند سالی باید منتظر بمانیم تا خواندن را بیاموزد و آنچه را که می نویسم بخواند.
پس بریم که رفتیم...
طاها جونم 17 تیرماه 98 هم گذشت و وارد پانزدهمین ماه تولدت شدی. نمیدانم چه زمانی این مطالب را خواهی خواند. نمیدانم خوشحال خواهی شد یا غمگین. نمی دانم سر شوق خواهی آمد یا عبوس
دیدن بدون کلمهمن امروز به مصاحبه ای با ادوارد توفت ، گورو مشهور تجسم ، در حال پیاده روی بودم. او گفت که من در مورد مزایای تمرکز روی آنچه می بینید ، بدون هیچ گونه حواس پرتی بیرونی یا داخلی ، به آن توجه ویژه ای کردم. وی از تجربه خود در مورد پیاده روی در یک روز با یک دوست ، در یک محیط طبیعی و آنچه که دوست داشت فقط چند دقیقه نشستن ، صحبت نکردن باشد ، صحبت کرد ، در یک مکان بسیار آرام و فقط در صحنه نگاه کرد. (از قضا ، من نیز در یک محیط طبیعی ، در میان بوته ،
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
گلایه داشت که چرا حرفمان دیگر بر مردم تاثیرنداردو...
گفتم
مردم به شما اعتماد کردند جان ومال و ناموسسان را به شما سپردند
وقتی دیدند که یا خود اهل آنچه میگویید نیستید و یاچشم برفساد اخلاقی و فساد اقتصادی و فساد سیاسی عده ای بسته اید.وسکوت کرده اید،درحالی که در سخنان خود از نهج‌البلاغه میگویید و از سیدالشهدا که تمام هستی اش را برای مبارزه با فساد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی فدیه داد.مردم د
بسم الله الرحمن الرحیماللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ و لا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.خدایا من از تو می‌خواهم در این روز آنچه تو را خوشنود کند و پناه می‌برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو در این روز توفیق می‌خواهم  برای اینکه فرمانت برم و نافرمانی‌ات نکنم؛ ای بخشنده سائلان.
 
 
مشاهده ویدیو
«یادت باشد: کسانی که به آن‌ها عشق می‌ورزیم، از بیشترین قدرت برای آزردن ما برخوردار هستند!/ فراموش نکن: بی‌گناه واقعی کسی است که علاوه‌برآنکه بی‌گناه است، دیگران را نیز بی‌گناه می‌داند!/ در پشت سر هر انسان موفق، سالیان بسیاری از ناکامی نهفته است!/ به خاطر بسپار: اگر با آنچه دارید و با همین شرایط –همین حالا- نتوانید خوشحال باشید، وقتی آنچه را می‌خواهید به دست آوردید نیز خوشحال نخواهید شد!

ادامه مطلب
گفتم: نمی دانم چه کنم، تو بگو؟پرسید: از چه؟گفتم: از همه تقلاهایم، از همه خواسته هایم، از همه رویاها، از همه از دست دادن ها، از همه... او فقط میخندید.گفت: گاهی از دست می دهی که بدست آوری و گاهی بدست می آوری که از دست بدهی.خنده ام چیزی شبیه به کنایه بود، گفتم: ولی از دست دادن همیشه بدست آوردن نیست، گاهی باختن است که با هیچ بردی نمی توان جبران کرد.انتظار نداشت این حرف را بزنم، بلند شد، آفتاب را با چشم هایش بدرقه کرد، گفت: آنچه به تو داده می شود مصلحت د
شک جایگاه خوبی است، اما هیچ گاه مکانی ابدی نیست!باید روزی از همه شک ها و سردرگمی ها رها شد.
هفته هاست تصمیمم را گرفته ام!انتخاب را انجام داده ام و حالا زمان عمل است!کمی بی انصافیت که آدم این همه درد و رنج بکشد برای یک تصمیم و بعد از آن وارد وادی درد ها بیشتر بشود!
من مثل دختر بچه مورد تجاوز قرار گرفته ای که مدت ها از یادآوری و بیان آنچه بر او گذشته، از گفتن آنچه می اندیشیدم طفره رفتم و پذیرفتن آنچه فکر می کردم را ننگ می دانستم!اما امروز که بزرگ شده
پیرزنی در خواب خدا رو دید و به او گفت:خدایا من خیلی تنهام، مهمان خانه من می شوی؟! خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش می رود...پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..!رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود رو پخت.سپس نشست و منتظر ماند...چند دقیقه بعد درب خانه به صدا در آمد...پیرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کردپیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهدپیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در
هو الحی
 
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنوای دعایم باش آنگاه که می‌خوانمت، و صدایم را بشنو گاهی که صدایت می کنم، و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات می‌نمایم، همانا به سوی تو گریختم، و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، به پاداشی که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم می‌دانی، بر حاجتم خبر داری، نهانم را می‌شناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه که می‌خواهم به زبان آرم، و خو
روزی روزگاری مهتری با کهتری و استری و انتری بر طریقی خرم روانه گشتندی. مهتر سوار بر استر که همه یادش کتابت طومار بر دوستان و دلبران می بود، بذله گویی ها می داشت و یاوه ها می بافت و گاه شمایل رفو کردندی و مشاع می نمود و  بر هیچ و هیچ آگاهی نداشت، با غرض و بی مرض استر را بر معبر دیگران می راند و آزارها می رساند و عربده ها و ناسزاها نشنیده می داشت. استر هر آنچه در توان می بود ازین اجبار نامعمول سر ناسازگاری می گذاشت، لیک سودی نمی برد.کهتر که نظری بر
 همه سخنها در چهار کلمه جمع است   
امام صادق ع فرمود:خداوند متعال به حضرت آدم ع وحی فرمود:من تمام سخن را درچهارکلمه برایت جمع میکنم.آدم عرض کرد:پروردگارا آنها چیست؟خداوند فرمود:یکم از آنها من هستمدوم از آنها تو هستیسوم از آنها میان من وتوستوچهارم از آنها میان تو ومردم استآدم عرض کرد:پرودگارا بیشتر بیان فرما تا بفهمم.خداوند فرمود:آنچه ازمن است اینست که مرا عبادت کنی وچیزی را شریک و همتایم نسازی.وآنچه ازتوست اینست که پاداش عمل تورا بدهم در رو
خانواده
بارها این جمله را شنیده‌ام که «بچه‌ها آنچه که مى‌خواهید نمى‌شوند، بلکه آنچه که هستید مى‌شوند.»این جمله، به‌طور طبیعى، با هر دیدگاهى، تأیید مى‌شود؛ چون بدیهى است. تربیت‌یافتگى والدین، امر تربیت را سهل و نتیجه را مطلوب مى‌کند. اگر بتوان از روحیهٔ تقلید فرزندان - در دورهٔ قبل از مدرسه، بسیار متأثر از والدین است - استفاده نیکو کرد، نگرانى کمترى برای دوره‌های دیگر زندگی‌شان وجود خواهد داشت.دیگر این‌که وجود فرزند و روحیه تأثیرپذ
من در لحظاتی از زندگی ام دچار حسرت بوده ام ، مثل همه ی آدمهای دنیا . چند روز قبل به کامک برای داشتن چیز های که داشتنشان دستاورد خودش نبود ، حسودی میکردم. ولی حالا  انگار هیچوقت  آن حس وجود نداشته.چون فکر میکنم همه چیز به خود ادم برمیگردد و چیزی که باعث میشود احساس خوبی داشته باشم چیزهاییست که خودم ساخته ام.شاید برای من سخت تر باشد ولی به من ثابت شده که هر کاری را که«بخواهم» میتوانم با ضرب و زور انجام دهم .ب.ن: منظور از ضرب و زور ، مجبور کردن دیگرا
 
ای خدای بزرگ اکنون که به سراغ تو می آیم از تو هیچ انتظاری ندارم. آنچه کرده ام فقط به خاطر عشق به تو بوده است. احساس وظیفه می کردم و انجام دادم، از تو هم هیچ انتظاری ندارم. فقط به سراغ تو می آیم. نمی دانم آن کرده ام مقبول نظر تو بوده یا نه؟ نمی دانم آزمایشی که گذرانده ام رو سفید شده ام یا نه؟
 
به هر حال در این عالم جز عشق و محبت به بزرگی و عظمت تو محرک دیگری نداشته ام ... از هیچ کس و هیچ چیز انتظاری ندارم. به آنچه کرده ام و آنچه داشته ام مغرور نیستم و
تعاریف ترکه در کتب فقهی در مورد معنا و مفهوم ترکه نظرات متفاوتی ابراز شده است:
1- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی قطع نظر از حقوق متعلق به آن باقی می ماند.
2- آنچه که بعد از مردن شخص از اموال و حقوق مالی بعد از جدا نمودن حقوق متعلق به آن بر جای می ماند ترکه می گویند.
3- آنچه را که میت بعد از تجهیز او اعم از حقوق و اموال بعد از وضع دیون شخصی و عینی بر جای می ماند ترکه می گویند.
از نظر بنده ترکه به اموال و حقوق برجای مانده از میت اطلاق می شود ک
 
 
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
 
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
 
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
 
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد
حضرت می­فرماید: سیاست آن است که حقوق خداوند، و حقوق زنده‌­ها، و حقوق مرده‌­ها را رعایت کنی.
 اما حقوق خداوند؛ پس عبارت است از انجام آنچه که خواسته خداوند است و پرهیز از آنچه که او نهی کرده است.
     و اما حقوق زنده‌­ها، 
آن است که به وظیفه خود در برابر برادرانت عمل کنی و از خدمت امت خویش بازنمانی 
و تا زمانی که ولی امر مسلمین با امت خود صادق است، با او صادق باشی 
و هنگامی که وی از راه راست منحرف شد، عقیده‌­ات را رودرروی او اظهار کنی 
     و ام
 ای آنکه گرهِ کار‌های فرو بسته به سر انگشت تو گشوده می‌شود، و‌ای آن که سختیِ دشواری‌ها با تو آسان می‌گردد، و‌ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست.
سختی‌ها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کار‌ها فراهم آیند. فرمانِ الاهی به نیروی تو به انجام رسد، و چیزها، به اراده‌ی تو موجود شوند.
و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که بگویی، رو بگردانند.
تویی آن که در کار‌های مهم بخوا
لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق می‌کنید، خداوند از آن آگاه است. (٩٢)

لَیْسُوا سَوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ
آنها همه یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، جمعیّتی هستند که
ادام
  بازار تحلیل و گمانه‌زنی پیرامون تاثیرات احتمالی ویروس کرونا بر اقتصاد ایران این روزها بسیار داغ است.
  آنچه کارشناسان درباره سقوط ۱۲ درصدی ارزش پول ایران ظرف ده روز گذشته می‌گویند، یا آنچه پیرامون کاهش ۱۲ دلاری بهای نفت خام یا کسادی بازار نوروزی و ورشکستگی صنعت گردشگری و توریسم گفته می‌شود، تنها حکایت از تاثیرات کوتاه‌مدت این بیماری بر اقتصاد ایران دارد.
ادامه مطلب
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
#حدیث_مهدوی
احادیث عن الامام المهدی(عجله الله تعالی فرجه الشریف)
فلیعمل کلُ أمرءٍ منکم بما یقربُ به من محبتنا، ویتجنب ما یدنیه من کراهیتنا وسخطنا
ای شیعه ما 
هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستى ما نزدیک مى‌سازد، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزیند.
منابع:تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) / مقدمةج 1 / 38 / 13 - التوقیعان المبارکان ..... ص : 37الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 498 / ذکر طرف مما خرج أیضا عن صاحب الزمان ع
این روزها حالی دارم که نمی دانم به مناسبت افزایش سن است و گذر عمر یا معلمی کردن و کسب تجربه.چقدر نیاموخته دارم و چقدر بیهوده و کم عمق است آنچه که خیال میکردم آموخته ام و در دست دارم.کاش آن زمان که خام بودم و بی تجربه و به دنبال بطالت و لذت، میفهمیدم و میدانستم آنچه امروز میدانم و میفهمم را.آن زمان دلسوز خودم نبودم و امروز هم.آن زمان سر به هوا بودم و امروز هم.درس زندگی باید آموخت. درسی برای تمام عمر و تمام ابعاد زندگی، که غیر ازین بی حاصلی و بی خبر
 آنچه
پنهان
 در میانِ سینه باشد
عشـــــــق نیست
عاشقان با رسم رسوایی به 
میدان می روند.....
+ من اینجا چه می کنم؟
شاید همینجا میدان جنگ من باشد
کنار این کتابها وجزوه ها و...
ولی خدا نکند میدان جهاد جای دیگری باشد
و نفسم بدینجا کشانده باشدم!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
 
دیر زمانی است که در نوشتن بی همت ام. روزی که این مقام را آماده کردم تا افکارم را در بوته ی نقد و تشریح قرار دهم، تا امروز، چرخ گردون هزار چرخ خورده و از من صدایی در نیامده. خودم هم تغییر کرده ام. افکارم هم...
این دفترچه ی دیجیتال، حداقل می توانست یادآور خاطراتی باشد از گذار عمر، اگر به مرکب قلم سواری داده بود.
از مراتب فضل بی بهره ام. آنچه خوانده اید و خواهید خواند، همه از کلام و معنا، زاییده ذهن ملول من است. جز آنچه در حصا
بزرگِ خاندان، همانی که پای چپش را پانزده سال پیش تصادف ناکار کرد، همانی که سیاست داشت، ابهت داشت، تدبیر داشت و کلی ترسناک بود، همانی که بودنش با نبودنش فرق داشت، همانی که دلیل دور هم جمع شدن‌مان بود در اولین روز از سال جدید تنهایمان گذاشت و رفت. دلم با رفتنش رفت.
بعد از کلی تاخیر و 14ساعت تو قطار بودن با خستگی و گرسنگی تو این گرمای انقلاب سوز چشممون به جمال میدان انقلاب افتاد و تو چه می‌دانی چه قول و قرارها گذاشتم با خودم! اما رمقی برایم نمانده بود تا بایستم و از امروز بسازم آنچه که رویاپردازی می‌کردم! آنقدر این بی‌رمقی را تلقین کردم که اساسا تا شب گوشی به دست بین خواب و بیدار بودم! وقتی چای گذاشتم و رفتم اتاق دوستم انگار انقلابی کرده باشم! همانطور خود را فاتح می‌دیدم که عضو جدید اتاقشان مرا به وجد آو
حرف خاصی نیست.
فقط میخواهم بگویم آنچه را که شاید باید میگفتم.
گفته هایم را مینویسم تا بخوانید. نوشته برای خوانده شدن است و نویسنده عاشق خوانندگانش، ولی بعضی نوشته ها را باید از دید خوانندگان پنهان داشت تا شکار نشوند.
گاهی نوشتن بهتر از خواندن تو را راهنمایی میکند و گاهی نوشتن بیشتر از گریه کردن خالی ات میکند.
نوشته ها حرف هایی اند که زده نشده اند، برخی حرف های زده شده را مینویسند اما من نوشته را صدایی میدانم که به گوش کسی نرسیده است.
خدایا! آخرین باری که به ملاقات پدرم رفتم، چهارده معصوم را به نام خواندم و پدرم را به تو سپردم. و نمیدانستم آخرین بار است. دانسته بودم همه چیز در ید قدرت توست و به جای دست و پا زدن در راه حلهای زمینی، تسلیم اراده تو شدم. الان هم که به خیال خودم راهکارها، و به علم تو دست و پا زدنهایم ته کشیده، باز تو را میخوانم و خودم را به تو میسپارم. دانستم که تا تو نخواهی هیچ چیز به سرانجام نمیرسد. و اگر تو اراده کنی، هیچ چیز مانع تحقق اراده ات نخواهد بود. توان و ا
این روزها فرصت خوبیستکمی هم خودمان را برداریم و بتکانیماز حرفهای بیخودیاز گفته های بی عملاز فکرهای بی رنگو از آنچه نیستیم تا آنچه هستیم نمایان شود ...
کاش ما هم روزی  به قول وودی آلن به جایی برسیم که تنها حسرت مان این باشد : کس دیگری نبودن ! 
زمین نفس میکشد .چرا ما نفس نکشیم ؟!سنگینی اینهمه نقاب .اینهمه اشیا که به گردن زندگی مان اویخته ایم .اینهمه من های تقلبی .اینهمه نقاب های تزویر .
زنگار از آینه ی وجود پاک کنیم .این روزها نعمتی است در لباس نقمت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها