نتایج جستجو برای عبارت :

یه هیولای آبی روی تختمه!

سلام! شاید بهتر بود تو پست اولم درباره خودم مینوشتم که آشنا بشیم باهم :)
ولی الان یه موضوع مهم تر هست!
یه هیولای بزرگ و پشمالوی آبی رو تختمه 
خیلی بزرگ 
از خرس هایی که تو ولنتاین میبینن هم بزرگتره و الان سرشو خم کرده و داره منو نگاه میکنه و نفس سردش به صورتم میخوره و چهرش ترسناکه خیلی ترسناک
منم تنها حرکتم حرکتِ انگشتام رو کیبورد گوشیمه و در تلاشم بی حرکت بمونم تا یکدفعه بهم حمله نکنه! 
بنظرتون هیولاهای آبی و پشمالو آدم میخورن؟ وحشتناکه! الان س
سلام! شاید بهتر بود تو پست اولم درباره خودم مینوشتم که آشنا بشیم باهم :)
ولی الان یه موضوع مهم تر هست!
یه هیولای بزرگ و پشمالوی آبی رو تختمه 
خیلی بزرگ 
از خرس هایی که تو ولنتاین میبینن هم بزرگتره و الان سرشو خم کرده و داره منو نگاه میکنه و نفس سردش به صورتم میخوره و چهرش ترسناکه خیلی ترسناک
منم تنها حرکتم حرکتِ انگشتام رو کیبورد گوشیمه و در تلاشم بی حرکت بمونم تا یکدفعه بهم حمله نکنه! 
بنظرتون هیولاهای آبی و پشمالو آدم میخورن؟ وحشتناکه! الان س
سلام بر دوستان عزیز بچه ها میخوام بچی بهتون بگم بهم نخندین دوست بابام چند سال قبل برام یه عروسک باب اسفنجی خریده بعد این قیافش شبیه عروسک آنابل هست بعد همیشه رو تختمه جونم بگه براتون که من شبا اگه از خواب بپرم یا بیدار بشم و اینو ببینم سکته رو میزنم بوده تا الان که بعد از دیدنش شوت شدم پیش ابجیم خوابیدم  برای همین همیشه قیافشو برعکس میذارم که نبینمش سکته کنم اینم عکسش



و اینم عکس مدلی که میذارمش
ساعت سه بعد از ظهره. الان که دارم مینویسم همه ی کارای زبانمو انجام دادم. یه حس خلاصی از دست تکالیف زبان. حالا با خیال راحت میشینم فلاسفه ی بزرگ رو میخونم اینقدری نمونده تا تموم بشه. زودتر تمومش میکنم برم سراغ بعدیا. خیلی طول کشید نه؟؟ خب شوهر خالم که مرد درگیر اونم شدم. کاری نمیشه کرد. 
هوا یه نیمه ابری دلبره. حالو هوای پاییزو داره. دلم میخواد زودتر پاییز بشه. نمیدونم چرا. انگار یه چیز گمشده دارم. یه خورده بی قرارم. یه خورده که نه خیلی . باید تا آخ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها