نتایج جستجو برای عبارت :

نگران

امروز نگرانتر از همیشه ,بهش پناه بردم که واسم استدلال کنه و بگه جنگی در راه نیست...  مثل همیشه خوب تحلیل میکنه... خیلی خوب.
 نگرانم ,نگران آینده ,نگران خانواده ام, پدرم مادرم برادرم و همسرم... نگران فرزند آینده ام... .
 
از خودم گله دارم ,باید  بیشتر تلاش کنم.
به همه چیز مشکوکم...
به تمام آدم‌ها، به تمام حس‌های عاشقانه، به تمام خوشی‌ها، به تمام آسونی‌ها، به تمام روز‌ها، به تمام ساعت‌ها و دقیقه و ثانیه‌ها...
از همه چیز مأیوسم... 
از آد‌م‌ها، عاشقانه‌ها، خوشی‌ها، آسونی‌ها، روزها، ساعت‌ها و دقیقه‌ها و ثانیه‌ها...
برای همه چیز نگرانم... 
نگران آدم‌ها، نگران عشق، نگران خوشحالی، نگران آسایش، نگران روزها، نگران ساعت‌ها و دقیقه‌ها و ثانیه‌ها... 
تو گاهی برای‌ تمام شک‌ها، یأس‌ها و نگرانی‌هام ت
اهنگ  hello از بانو Adele درحال پخشه ، به کاور اهنگ نگاه میکنم با یه فونت که چشمم رو گرفته نوشته " نگران باش ، حل نمیشه " اولش خوندم نگران نباش حل میشه ؛ بعدش خوندم نگران نباش حل نمیشه ؛ آخرین دفعه درست خوندم [نگران باش ، حل نمیشه ] حالا دارم فکر میکنم که چقدر خیلی وقت ها جای این جمله تو زندگیم خالی بوده ، چقدر باید این جمله رو با خودم تکرار میکردم و میگفتم نگران باش دختر ، نگران باش چون خیلی بده ، چون ممکنه حل نشه . خیلی خوبه تو بیست سالگی دارم درک میکن
یکی بود یکی نبود
و شروع مشکلات از همان بودن بود
بودن یا نبودن مسأله ای نیست
مسأله در بودن است
وقتی بود بودی
مسأله ات چرا بودن است
چگونه بودن
و مشکلات ات شروع میشود با دیگر بود ها
نگران بی انصافی میشوی
نگران مظلوم واقع شدن
نگران دیده نشدن
نگران ندانستن
نگران نادان خوانده شدن
و اگر بودی مسلماً آزاد نخواهی بود
اگر بودی به ناچار باید حرکت کنی
و باید بسازی
و ساختن و ایجاد کردن بدون ساخته شدن و ایجاد شدن معنی ندارد
ذات نایافته از هستی بخش که تواند
اضطراب کروناست یا بهم‌ریختگی هورمونی در زمان پریود یا هر دو نمی‌دانم؟ اما حالم خوش نیست. مرهمی نمی‌جویم، که می‌دانم صبر است که مرهم است و نه جز این. اما مدام با خودم تکرار می‌کنم: قرار است چه بلایی سرمان بیاید؟ نگران بابا و مامان و مادرجونم، نگران میم، نگران خودم و عین. تاب و تحملم کم شده. کاش کش نیاید، کاش چندسال بگذرد و همه باشیم...
کاش ...
من توان مصیبت دیدن ندارم. من پناهی ندارم، خدایی ندارم، مرهمی ندارم. من تنهایم و می‌ترسم.
روی کاناپه روبروی تلویزیون دراز کشیده ام ...از حیاط خانه ی عمه صدای آب بازی و خنده ی بچه ها می آید ...
زنگ میزنم به حمید ...میگوید خانه ی عمه ام در میشیگان هستم و سلام پیرساند ...از گرما میپرسد و اینکه کی برمیگردیم ...
میگویم هوا خنک است ...باد می آید برگ درخت ها میرقصد تو ی باد و از رودخانه صدای جوش و خروش آب می آید ... احتمالا غروب برمیگردیم
راستش را بخواهی ... اینجا همه چیز خیلی مطلوب است ... خنکی هوا...درخاتن بلند ...رودخانه ...یک آسمان پاک آبی... صدای خنده ی
خشی از فرمایشات رهبری درخصوص شهدای مرزی که در کتاب «مسافران خورشید» آورده شده است: شما در خانه نشستی و از مرز چه خبر دارید. شما پسرت، دخترت را می فرستید مدرسه، می آید، نگران نیستید. خودتان می روید محل کار، می آیید، نگران نیستید. می روید در پارک می نشینید نگران نیستید. می روید راهپیمایی می کنید نگران نیستید. نگران ناامنی نیستید. دارید زندگی می کنید با امنیت. چه خبر دارید آن کسی که در مرز ایستاده و جلوی دشمن را گرفته که وارد کشور نشود.

ادامه مطلب
چند وقتی بود ک دیگر یک لا لباس نداشت. لباس های فاخر میپوشید. ولی هنوز پا برهنه بود. به حرف دیگران توجهی نداشت ولی دیگرانی وجود نداشتند ک بخواهد مراعات حال کند. کلبه اش پس از طوفان خرابه ای بود و از دشت گلهای زرد کوچ کرده بود به پای کوهی. سنگ بر سنگ و آجر بر آجر ساخته بود و ذکر گفته بود. دیگر نگران فصل ها نبود. نبودِ درویش اتفاق غمگینی نبود و دلش برای تکه هاش بر روی تپه ماه تنگ نمیشد. در کتیبه اش ذکر مینوشت. روز و شب. شب و روز. از احوالات گذشته و اوصاف
باسمه تعالىقرآن کریم مىفرماید:عسى أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکمچه بسا از چیزى خوشتان نمىآید ولى خیرتان در همان است.اگر از سختیها خوشتان نمىآید نگران نباشیدشاید خیرى عظیم در آن استاثر قطره هاى آب بر سنگ سخت، سکاکى را عالم ساخت
    یه دیالوگ طلایی هم سوسن خانم داشت واسه ی وقتی که یاس تازه می خواست وارد مقوله ی اردوی جهادی بشه. به این ترتیب که فرمودند:  "نگران این نیستم که خسته و اذیت بشی حین کار. من بیشتر نگران اینم که میری اردو، کرم می ریزی و بچه ها رو اذیت میکنی، بچه ها هم میگیرن کتکت میزنن."
فکر  میکنم چی بگم واسه برطرف شدن نگرانیش،وقتی میپرسم خوبی  درجواب  بهم میگه آره ولی...
ولی میدونم خوب نیست  و من نگرانشم ،نگران خودش ، نگران سلامتی مادرش .
بهش میگم نذر ۴۰ روزه دعای توسل برمیدارم ،بهم میگه  ممنون که هستی .
+میشه واسه یه مادر که  قلب مهربونش  اینروزا  یکم ناخوشِ دعا کنید؟
 
+یادداشت شماره۴۴
سلام دوستان.
صبح آخر هفته تون بخیر.
اومدم بگم من حالم خوبه نگران نباشین.مهمونی یکشنبه و اومدن غزاله هم به خوبی برگزار شد.
امروز میخواستم بنویسم اما از دیشب یکساعت و نیم خوابیدم فقط.
سرم درد میکنه و چشمام باز نمیمونه اصلا...ببخشید.
فقط اومدم خبر بدم که نگران نمونین.انشاالله شنبه یه پست طولانی از انچه که گذشت این هفته مینویسم.
معمولا دوست دارم شبها موقع خواب بچسبم ب یکی یکیو بغل کنم و بخابم یکی ک حداقلش حالم ازش بهم نخوره. دیشب خسته بدون شام بدون بغل خوابیدم
خواب دیدم یه خونه ای دارم و با دخترک هستیم که مامانم میاد انگار مهمونی. ولی بد موقعی میاد. قرار بود تو بیای خونمون. مامانم دخترک را میبره حمام و وقتی حمام بودن تو میرسی. نگرانم ک نکنه کسی ببینه همش نگران همش نگران همش نگران فقط فرصت میکنم ببوسمت و میگم برو. میری و مامانم از حمام میاد بیرون بهم میگه حس میکردم اون م
تصمیم گرفتم برای اولین بار از تصمیمم دفاع کنم. با اینکه خیلی میترسم.. با اینکه نمیدونم با چه واکنش هایی رو به رو میشم که حتی خودم رو براشون آماده کنم..مامان میگفت نیاز نیست نگران باشی. من میخوام ذهنت رو روی هدفت متمرکز کنی و دائم نگران نباشی که الان چی میشه؟ باید چی بگم و چیکار کنم؟ میگفت خودش واسطه میشه و از بابت اون نگران نباشم.در واقع خیلی از مامان ممنونم. توی همه شرایط زندگیم پشتم بوده و همه جانبه ازم حمایت کرده. هیچوقت نذاشته احساس تنهایی ک
‌این روزها همه ما نگران شیوع ویروس کرونا هستیم. حق هم داریم، نگران سلامتی خودمان و اطرافیانمان هستیم و می‌خواهیم هر طور شده پیشگیری‌ها و اقدامات لازم را انجام دهیم. اما آیا حواسمان به کودکان و نوجوان‌هایمان هست؟! حواسمان هست که این فضای مضطرب و نگران، چه تاثیری بر امنیت روانی آنها دارد؟
ادامه مطلب
مراقب خودتون باشین. قضیه کرونا جدی شده. مثل سین نشین که از یه بی فکری این اتفاق براش افتاد.به قول یه بنده خدایی "هعی".نگران سین نباشین، اون خوب میشه; نگران خودتون باشین¤¤¤ جنگ بیولوژیکی حقیقت داره. کلی دلیل و مدرک هم هست (که اگر عمری باقی بود شواهد رو رو میکنم) ¤¤¤اگر به هر دلیلی سین جزو اون دو درصد شد،(سین دو درصدی) شما #انتقام_سین رو بگیرین+سین عاشق پایان باز هست; پس: ¤¤¤ صبحتان بخیر، ظهرتان بخیر، و اگر ندیدمتان شبتان هم بخیر¤¤¤
آرزوی مرگ میکنم ... 
 
 
 
چه روزهای تلخی میگذرونم.... از سیاهی دور چشمانم...و زرد بودن رنگم... جسمی که تحلیل میره ,نگران نیستم...  قلبم ,روحم و روانم و احساس بی کسی و تنهایی شدید که وجودم رو در هم کوبیده و لحظه ای راحتم نمیگذاره... 
 
دلم میخواد دنیا تموم بشه و هیچ وقت وجود نداشته باشم... 
دیگه حتی نگران نتیجه ی کنکور هم نیستم ,چه اهمیتی داره وقتی که حتی ذره ای امید به ادامه ی زندگی ندارم.... .
 
آرزوی مرگ میکنم ... 

چه روزهای تلخی میگذرونم.... از سیاهی دور چشمانم...و زرد بودن رنگم... جسمی که تحلیل میره ,نگران نیستم...  قلبم ,روحم و روانم و احساس بی کسی و تنهایی شدید که وجودم رو در هم کوبیده و لحظه ای راحتم نمیگذاره... 
دلم میخواد دنیا تموم بشه و هیچ وقت وجود نداشته باشم... 
دیگه حتی نگران نتیجه ی کنکور هم نیستم ,چه اهمیتی داره وقتی که حتی ذره ای امید به ادامه ی زندگی ندارم.... .
روزی می‌آید که تو دیگر نیستی
و صدای تو را باد خواهد برد
یاد تو خنجری‌ست که روحم را می‌درَد
و همان دم کلاغی از سرْشاخه‌‌ٔ لختِ درخت می‌پرد
بین خودمان باشد، آن روز آمده
تو نیستی و فصل ها با شتابی بی‌شرمانه از هم سبقت می‌گیرند
و من نگران چال روی گونه‌ات هستم،
نگران گُلی که آخرین بار تویش کاشته بودم
عزیزِ دردانه
از وقتی که نیستی خرمالوی کال چنان حلاوتی دارد که انار می‌خوش، شوکرانی بیش نیست
این روزها گنجشک‌ها هم شانه‌هایم را پس می‌زنند
ت
خطر کرونا ویروس برای من و مصطفی جدی نبود و نبود تا دیشب که از بیمارستان بقیه الله الاعظم برگشت. اونجا رفته بود که همراه بقیه دوستانِ جهادیش، پارکینگ بیمارستان رو تبدیل به بخش نگهداری از بیمارانِ در حال نقاهت کنند. چیزایی می گفت و تعریف می کرد که واقعا نگران کننده بود. مصطفایی که توی این مدت خودش با بی خیالی یکی دوبار رفته بود قم و یک بار هم مشهد، حالا نگران بود و همین من رو نگران کرد ولی زود آروم شدم. و ما تسقط من ورقه الا یعلمها و لا حبه فی ظلما
ناشناخته(باکی نباشد) 
قال الصادق علیه السلام:
إنْ قَدَرْتُم أنْ لا تُعْرَفوا فافْعَلوا، وما علَیکَ إنْ لَم یُثْنِ علَیکَ النّاسُ ؟! وما علَیکَ أنْ تکونَ مَذْموما عِندَ النّاسُ؟! إذا کنتَ عِندَ اللّه ِ مَحْمودا ...؟!
اگر توانستید ناشناخته بمانید، چنین کنید؛ 
وقتى نزد خدا ستوده باشى نگران نباش که مردم ستایشت نکنند و نگران نباش که در نظرشان نکوهیده باشی!
- بحار الأنوار: ۷۳/۱۲۱/۱۱۰
نمیدونم چی میخام تو زندگی
یه زمان نه چندان دوری خیلی نگران بودم نگران خیلی چیزا ولی نمیدونم چرا عادی شد همه چی برام
نمیدونم چرا الان اون هدفا برام پوچن
.
.
.
گفتی چیزی از رفاقت سرم نمیشه
نمیدونم چی بگم حتی تقریبا مطمئنم که نمیخونی این پستو اصن و یادت رفته اینجا رو رفیق!
ولی کاش میشد باهم بیشتر حرف میزدیم تا بفهمم واقعا چیزی سرم میشه یا نه.
اینجا کسی هست که نیست!
امروز سحر خواب موندم و بدون سحری روزه گرفتم تموم روز از سر درد داشتم میمردم و ۴ساعت ظهر خوابیدم و همش روی پاور سیوینگ بودم! افطارمو با خامه نارنجکی(نون خامه ای) باز کردم :)) 
حس میکنم دارم استیبل میشم و به یک ثباتی از نظر شخصیتی دارم میرسم.به عبارتی دارم بزرگ میشم.دیگه نگران قضاوت های مردم نیستم! نگران حرف های مردم هم نیستم ،من اونقدر عاقل و بالغ شدم که بفهمم چی درسته و چی غلط،۲۰ و اندی سال دائم نگران حرف مردم بودم از الان به بعد میخوام برای دل خ
   اگر به همین سادگی است؛ اگر این طور خوشحال ترید؛ اگر تمام مشکلات تان با همین کوتاه شدن شلوارها و افتادن _تصادفی_ روسری هایتان حل می شود؛ گله ای نیست. ما یقه ی چشم هایمان را محکم تر می بندیم.
   مگر بازی نیست؟ ما هم بازی! ما چشم می گذاریم... ما تا هر وقت که شما بگویید و بخواهید چشم می گذاریم اما...
   اما خدا را! جایی نروید که نشود پیدایتان کرد... خدا را! گم نشوید. این بازی ارزشش را ندارد. اصلا بیایید برگردیم. بیایید دیگر بازی نکنیم...برنده شما! 
بیایی
دوست دارم سریال the 100 رو ببینم چون خیلی ازش تعریف میکنن ولی وقتشو ندارم ، احساس میکنم معتاد به سرگرمی و خوشگذرونی و ایجاد احساس شادی کاذب در خودم شدم چون همش میخوام از زیر بار درس خوندن و کار کردن در برم و خیلی حالم گرفته ست وقتی فیلم نمیبینم و ... امروز شدیدا بهم فشار اومد که فولدر فیلمامو باز نکنم و یکیشونو پلی نکنم و اخر سرم به خودم وعده دادم که بعد افطار یه قسمت lucifer رو میبینم اما دو قسمتشو دیدم خیلی تو دیدن فیلم دست و دلباز شدم یه علت دیگه اش
‏نگران جنگ شدید؟ یکم دیر نگران شدید! جنگ مدتهاست که هست فقط به لطف قاسم سلیمانی ها ما در وسطش نبودیم و نهایتا یک شمه ی اقتصادی از آن این اواخر به ما رسید. خب بله نگران جنگ هستم.اما با تمام وجود ممنونم از مردی که نگذاشت تا این لحظه زندگی من وسط جنگ برود!پ.ن 1: به چرندیات سخیف یک عده گوش ندید که اگه ناراحت ابان ماه بودید / نبودید دیگر ناراحت امروز نباشید/باشید... زر مفت است! هر ایرانی باید برای فقدان این سردار معتدل ِ وظیفه شناسی که حد و حدود خود را
وقتی دلشوره میگیرم معمولا چند تا دلیل با هم رو سر دلم آوار میشن
الان خیلییییییییییییی زیاد نگران بنیامین هستم تو این شرایط میاد ایران ، اعتراف می کنم من بهش جو دادم بیاد و گفتم دیگه بسه دوری
ولی وقتی اوضاع به این شدت داغون شد راضی به اومدنش نبودم هر چند بی نهایت خوشحالم ولی بی نهایت می ترسم
از جنگ می ترسم
از اینکه اتفاقی براش بیفته و تو فرودگاه بهش گیر بدن ...
کلا تا وقتی من بخوام کاری انجام بدم دنیا علیه من وای میسته متنفرم از این اوضاعی که پ
یه دورهمی خواستم خونه بگیرم که مثل همیشه، مهمونی میشه و‌ میبینم که چه بچه ها همیشه جدیش میگیرن.
اینکه با یه دست گل، یه دفعه، از یه شهر دیگه، سرباز و اون هم تو اماده باش، زیدت اومده باشه چی؟
داشتم رسما از خوشی جون میدادم اون لحظه
این مدت هم داشتم میچرخوندمش تو شهرمون و الان هم رسوندمش فرودگاه که برگرده.
قلبم از دلتنگی میمیره هر دفعه ولی واقعا ته قلبم خوشحالم و همینطور نگران. نگران از کافی نبودن براش. اینکه باید همه جوره تلاش کنم واسه خوشحالی ا
امشب مسئول بخشمون پیام داد که خدمه بخشمون کرونا مثبت اعلام شده و همه بیاید برای آزمایش و گرافی...
نمیدونم تهش چی میشه...اما خب قطعا این بیمارستان رفتنا اومدنا تهش میتونه همچین سوغاتی ای برامون داشته باش...
نگران خودم نیستم،نگران خانوادمم که نکنه به خاطر من آلوده شن...
به شخصه از مریضای مشکوک هم گرافی گرفتم این مدت...اما خب اینکه خدمه بخشمون درگیر شده،احتمال درگیر شدن هممون خیلی بالا میره...
نمیدونم تهش چی میشه...اما هرچی که هست الان نگرانم...
 
خب امروز دفترچه آزمون رو برداشته بودم و داشتم غلطام رو تحلیل میکردم‌و میدونید چی فهمیدم؟
اینکه‌من رسما کوووووووووررررررررررم
یعنی اینقدر شیرین یکی از درسام رو میتونستم صد بزنم سر چندتا کور بازی اومدم رو ۷۸ ،نمی خوااام-_____-
یعنی هفت تا غلط داشتم یکی از یکی مسخره تره ساده ترین سوالارو غلط زده بودم ساده تریناشون و این کفرمو بالا میاره که من به جای اینکه نگران سوالای سخت باشم باید نگران سوالای آسون باشم وات د چی:||||
دریافت
 
برام مهم نیست چند شنبه اس. برام مهم نیست ساعت چنده. برام مهم نیست دیر شده یا نه... بذار کل دنیا قرنطینه باشن، این که بهونه چی باشه فرقی نداره. نمیدونم دارم به قول خارجیا اُوِرثینکینگ میکنم یا تو هم اندازه ی من دنبال بهونه ای اما... همین که هر چند روز یه بار شده اندازه ی پنج دقیقه دم در هم میبینمت تو این روزا غنیمته. و فکر نکن که نمیفهمم از این که نگرانیم رو برا خودت میبینی خوشت میاد! من نگرانتم و تو نگران ترم میکنی چون انگار دیدن نگران بودنم به خاطر
شاید یکی از دروغ های سیزده جذاب این باشد که هیچ آشغالی در طبیعت جا نموند هیچ درختی آسیب ندید هیچ آلودگی بصری پدیدار نشد. چرا به فکر طبیعت نباشیم چرا با طبیعت همچون پدر یا مادر یا فرزندمان برخورد نمی کنیم. باید گفت و گفت و گفت ایرادی ندارد اگر دیده نشویم مشکل آنجاست که نگران نباشیم. من نگران طبیعت و محیط زیست هستم و تنها با رعایت کردن بهداشت و نظافت اول از جانب خودم و دوم گفتن و بازگو کردن این مسائل سعی می کنم نا امید نشوم.
نا امید نشویم از فرهنگ
فردا مجبورم کمی دروغ بهم ببافم ...
امیدوارم اولین . آخرین دروغ های امسالم باشه :(
فردا رو مجبورم .... اگر نگم برای همیشه توبیخ میشم و یکی از نگران کننده ترین وضعیت رو دارم 
دلم به حال خودم میسوزه ... 
درستش میکنم 
همه چیو درستش میکنم انقدر میزون که یه روز میام و میگم تونستم ....
اره منم تونستم همه چیو درست کنم ... 
بالاخره تونستم ...
همه چیو برمیگردونم سرجاش ... همه چیو ... 
به خودم همین الان و همینجا قول میدم ...
خودمو میشکونم ... اما نمیزارم خراب بشه ...
درست
آدم باید یه باباطاهر تو زندگی‌ش داشته باشه
که بهش بگه :" گلِ سُرخم چرا پژمرده حالی؟
بیا قسمت کنیم دردی که داری.
که تو کوچک‌دِلی طاقت نداری"
 
پ.ن: اهم اهم! نمیدونم الان باید چی بگم،اینو فقط بخاطره این اضافه کردم تا بگم ک من حالم خوبه:/!
فقط چشمم خورد به این جمله و گفتم چقدر قشنگ .. و خواستم با شما به اشتراک بزارم تا فیض ببرید . حالا یه جورایی هم حرف‌خودمم بودا ولی اونقدر دپرس نبودم. [ حس میکنم قبل از اینکه پستی بزارم باید با "دنیز" حرف بزنم و بگم حال
آدم باید یه باباطاهر تو زندگی‌ش داشته باشه
که بهش بگه :" گلِ سُرخم چرا پژمرده حالی؟
بیا قسمت کنیم دردی که داری.
که تو کوچک‌دِلی طاقت نداری"
 
 
 
 
پ.ن: اهم اهم! نمیدونم الان باید چی بگم،اینو فقط بخاطره این اضافه کردم تا بگم ک من حالم خوبه:/!
 
فقط چشمم خورد به این جمله و گفتم چقدر قشنگ .. و خواستم با شما به اشتراک بزارم تا فیض ببرید . حالا یه جورایی هم حرف‌خودمم بودا ولی اونقدر دپرس نبودم. [ حس میکنم قبل از اینکه پستی بزارم باید با "دنیز" حرف بزنم و ب
ز
کودکان نوپا شجاع‌اند، به همین دلیل است که کارهایی چون گرفتن دم گربه و چرخاندن آن، راه رفتن بر لبه ارتفاع یا رقابت با کودکان بزرگ‌تر از خود را انجام می‌دهند. اما نگران نباشید آنها احتیاط را یاد خواهند گرفت. بنابراین تا جایی که امنیت برقرار است آنها را آزاد بگذارید تا کشف کنند.
آنها افکار خود را بیان می‌کنند کودکان هیچ فیلتری ندارند، بنابراین آن چه می‌اندیشند را بیان می‌کنند که حتی ممکن است موجب شرمندگی شما شود. نگران نباشید، او به زودی
چه زمانی باید با عقب افتادن پریود نگران شویم؟
عقب افتادن عادت ماهانه واقعا در زنان استرس ایجاد می کند اما این مشکل در برخی از مراحل زندگی کاملا رایج است ؛ زمانی که عادت ماهانه دیر می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که باردار هستید. با این حال، این تنها یک احتمال است. اما همیشه عقب افتادگی عادت ماهانه به این معنا نیست که حامله هستید نظریه ها نشان می دهد سیکل قاعدگی یک زن 28 روز طول می کشد و این زمانی است که باید بین دوره ها بگذرد.

ادامه مط
خسته ام، خسته از چشم باز کردن تو کشوری که هر روز آبستن حوادث تلخ جدیدی هست.
نصفه شب بیدار میشم گوشیمو چک میکنم و خواب از سرم میپره...صبح شروع میشه با خبر سقوط....
روز قبل هم که کرمان و ...
چند روز قبل ترور...
.
.
.
حس میکنم افسردگیم طبیعیه و الکی دارو میخورم، مگه میشه تو این شرایط شاد بود و بی دغدغه زندگی کرد؟
وقتی به جنگ فکر میکنم، به خانواده ام، به دوستام... مگه قلب من چقدر تحمل داره؟
میدونم دارم درهم و نامفهوم حرف میزنم ولی اگه ننویسم این بغض منو میکش
خود بیمار پنداری حالتی روانی که شخص با وجود سالم بودن خیال می‌کند بیمار است. افرادی که بیش از حد نگران سلامتی خود هستند ممکن است مبتلا به این بیماری روانی بشوند. افراد مبتلا به این بیماری نگران سلامتی خود و ابتلا به اختلالات بدنی فرضی هستند. این افراد بطور دائم خیال می کنند که به بیماری شدیدی مبتلا شده اند و حتی اگر درباره آن هیچ نشانه پزشکی نداشته باشند هم در مورد بیماری خیالی خود متقاعد نمی شوند.
این افراد ممکن است شکایاتی در مورد نوعی نار
رشد کار : آنچه در پی خواهید خواند گزارش یکی از خبرگزاری های رسمی کشور درباره کمیت فاجعه نما - و به تعبیر این خبرگزاری نگران کننده ! - حوادث کار در میهن ما است . پیدا است که این قبیل گزارشها خواسته یا ناخواسته یا شاید هم به خاطر برخی معذوریتها به برخی عوامل اشاره می کنند و برخی دیگر را - که عواملی با درون مایه  سیاسی  آنهم در سطح کلان است - ناگفته می گذارند.
ادامه مطلب
علل عقب افتادن پریود در زنان ! چه زمانی باید نگران باشم؟عقب افتادن پریود می تواند نگرانی های زیادی را برای خانم ها ایجاد کند که یک سری از علت هایش طبیعی هستند اما در مواردی هم باید به پزشک مراجعه کرد
چه زمانی باید با عقب افتادن پریود نگران شویم؟
عقب افتادن عادت ماهانه واقعا در زنان استرس ایجاد می کند اما این مشکل در برخی از مراحل زندگی کاملا رایج است ؛ زمانی که عادت ماهانه دیر می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که باردار هستید. با ا
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبود
یکی بود که الآن نیست ، میدونم نگران نیست
اما من حالم بده ، توو قلبم ضربان نیست
رفتی و تنهایی یقمو گرفت
دنیا شاید ازت حقمو گرفت
نیستی و هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه
صفر ضربدر هر چی بشه بازم میشه صفر
نردبون بودم که واست پله شدم
حالا برگشتی میگی که ازت زلّه شدم
تقصیرِ منه پَر و بالت دادم
پریدن بلد نبودی خودم یادت دادم
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبو
من تماما خواهشم و تمنا. ضعفم و خودسرانه بودن هایم. کسی را جز شما ندارم و نگرانیم را شما بهتر از هر کسی می دانید. بعد از روزهای متمادی طغیان کردن و ادب نداشتن، دیروز گفتم از هر جن و انسی که میترسم، شما مرا از آن کفایت می کنید‌. گفتم من پناه آورده ام، از بزرگی چون شما بعید نیست پناهنده را نپذیرد؟ از قدرتمندی چون شما بعید نیست که بگذارد پناهنده ی درگاهش آسیب ببیند؟ هر چه نگاه کردم دیدم راه ندارد پیش شما بود و نگران هم ماند‌. ترجیح دادم ماه های بیشم
هر چی دارو نیاز بوده مصرف کردم اما سرفه هام قطع نمیشه انگار راه تنفسیم زخم شده خشکی گلو و مخاط بینی اذیتم میکنه هنوزم تنگ نفس دارم شبها کلا بی خوابم فقط چند ساعت سر صبح از شدت خستگی و بیخوابی غش میکنم دیگه سرفه و تنگ نفس حالیم نمیشه
به شدت نگران نوید هستم دیشب سردرد داشت چشماشم میسوخت و درد میکرد کلیه هاشم درد داشت وقتی گفت این مشکلات رو داره داشتم سکته میکردم بعد خودش ادامه داد نگران نباش مال هی چشم تو گوشی دوختن هست گفتم کلیه هات، گفت یه بار
دیدن خون هنگام دفع می‌تواند هر کسی را نگران کند و اگر این خونریزی با درد، سوزش یا حتی دشواری در نشستن همراه شود، حتی نگران‌کننده‌تر هم به‌نظر می‌رسد. هموروئید یا بواسیر یکی از آزاردهنده‌ترین و شایع‌ترین بیماری‌های نشیمنگاه محسوب می‌شود، طوری که حدود نیمی از افراد تا 50سالگی حداقل یک‌بار عوارض آن را تجربه می‌کنند. در این بیماری، عروق انتهایی مقعد و روده بزرگ متورم شده و باعث درد، خارش و گاهی خونریزی می‌شود. 
اگرچه هموروئید می‌توان
خود بیمار پنداری حالتی روانی که شخص با وجود سالم بودن خیال می‌کند بیمار است. افرادی که بیش از حد نگران سلامتی خود هستند ممکن است مبتلا به این بیماری روانی بشوند. افراد مبتلا به این بیماری نگران سلامتی خود و ابتلا به اختلالات بدنی فرضی هستند. این افراد بطور دائم خیال می کنند که به بیماری شدیدی مبتلا شده اند و حتی اگر درباره آن هیچ نشانه پزشکی نداشته باشند هم در مورد بیماری خیالی خود متقاعد نمی شوند.
این افراد ممکن است شکایاتی در مورد نوعی نار
روزی زنی نزد دکتر روانپزشک معروفی رفت و به او گفت که همسرش نسبت به او و فرزندانش بی تفاوت شده است و او می ترسد که نکند مرد زندگیش دلش را به کس دیگری سپرده باشد. دکتر از زن پرسید: آیا مرد نگران سلامتی او و بچه هایش هست و برایشان غذا و مسکن و امکانات رفاهی را فراهم می کند؟ زن پاسخ داد: آری در رفع نیاز های ما سنگ تمام می گذارد و از هیچ چیز کوتاهی نمی کند. دکتر تبسمی کرد و گفت: پس نگران نباش و با خیال راحت به زندگی خود ادامه بده. دو ماه بعد دوباره همان زن
۱. سال ۱۳۲۲ روزولت، چرچیل و استالین، رهبران آمریکا و بریتانیا و شوروی بدون این که دولت ایران خبر داشته باشد، برای برگزاری کنفرانس تهران به ایران سفر کردند. اجلاس تهران مصادف بود با سالروز تولد چرچیل، بهمین علت جشن تولدی ترتیب دادند البته بدون دعوت از شاه ایران.
۲. سال ۱۳۹۸ ترامپ به هر دری می زند برای گدایی یک عکس با رییس جمهور ایران ، رییس جمهور فرانسه هم شده پادو و چند بار پیش آقای روحانی رفت ولی نتیجه نگرفت. ترامپ نگران استیضاح، جانسون در ش
دنیا کشتزار اراده انسان است. مانند زمین حاصلخیزی که انسان دانه اراده خود را در آن کشت می­دهد. بعضی از انسان­ها در سنین جوانی نگران هستند، آیا دانه­ای که کاشته­اند رشد می­کند و تبدیل به درختی بزرگ و تناور می­شود یا خیر. اما بی­مورد نگران هستند، زیرا زندگی دنیا بر این اساس بنا شده­است که انسان را به اراده­ای که بر آن ثابت قدم باشد برساند. اما انسان باید نگران مساله دیگری باشد و خطری بزرگتر در زمانی دیگر زندگی انسان را تهدید می­کند. زمانی که بذ
✳️ از شکست نترسید...
✳️ شما بارها شکست خوردید حتی اگر یادتان نباشد:
✳️ اولین باری که سعی کردید راه بروید افتادید مگر نه؟
✳️ اولین باری که سعی کردید شنا کنید داشتید غرق می‌شدید مگر نه؟
✳️ اولین باری که سعی کردید توپ را گل کنید به خارج رفت مگر نه؟
نگران تعداد دفعات شکست‌هایتان نباشید؛ نگران تعداد دفعاتی باشید که می‌توانستید سعی کنید و تلاشی نکردید.
قانون زندگی٬ قانون باورهاست.
بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند
بزرگی خودمان را بساز
جمعه ۱۷ آبان من برای اولین بار تو محیطی خارج از دانشگاه اجرا رفتم و انقدر بابتش ذوق دارم که هوای اطرافم داره می‌لرزه.به نظر من که اجرای بدی نبود و راضی بودم. خدا رو شکر روی ریتم آهنگ موندم و جلو و عقب نشد و وقت اضافه نیوردم. دوستامو نشونده بودم دو ردیف اول که هر بار سرمو میارم بالا چهره‌های آشنا ببینم و فکر کنم خوبه خوبه اینجا همون تالار هشت دانشگاهه. نگران نباش. و نگران نشدم :)یه قسمت‌هایی از نمایشنامه که حس میکردم برای خوانش مشکل داره رو درس
مشاوره تربیتی: دوران بلوغ
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش مادری نگران
پرسش:خانمی پرسیده‌اند: «پسری ۱۳ ساله دارم. در مدرسه برایش اتفاقاتی افتاده که مرا به‌شدت نگران کرده‌ است. هم نگران آینده‌اش و هم نگران ایمانش شده‌ام. چند ماه پیش فهمیدم که در جمع‌های دوستانه، در مدرسه، درباره روابط جنسی و هم‌جنس‌بازی با دوستانش صحبت می‌کنند و باهم فیلم‌های مبتذل می‌بینند. (خااااااک بر سر من!) چند وقت پیش هم متوجه شدم با یکی از کودکان خویشاوندان
عجیبه.نمی‌دونم چرا این روزا انقدر نگران همه‌چیزم. نمی‌دونم چی باعث می‌شه اینقدر ناآروم و بی‌قرار باشم.برای خودم نگرانم. برای خیلی از دیگران هم. احساس بی‌ثباتی نسبت به آینده دارم. احساس گناه نسبت به گذشته.چرا اینقدر این دو تا رو می‌نویسم؟ حس ترس از آینده و حس گناه از گذشته... واقعا اگه منطقی نگاه کنیم من نه اونقدر گناه‌کارم و نه اونقدر ناآگاه از آینده. پس چی باعث می‌شه اینقدر نگران باشم؟
فکر می‌کنم مثل کسی‌ شدم که روی یه پل چوبی راه می‌‌
خیلی وقتا از طرف مقابل کاری بر نمیاد، مثلا یه شهر دیگه مشغولِ کار هستی، یا دانشگاه رفتی و یا کلّا به هر دلیلی از عزیزانت دوری. روزگار هم همیشه بر وفق مرادت نمی چرخه. ممکنه یه روز مریض بشی، یه روز دلت گرفته باشه یه روز هم خوب و خوش باشی! امّا این رو به یاد داشته باش وقتی با عزیزانت صحبت می کنی اصلا به روشون نیار! قطعا اونها رو نگران می کنی و حالشون گرفته می شه. اگر مطمئنی کسی که داری باهاش صحبت می کنی توانایی این رو داره که آرومت کنه و بهت آرامش بده
عجیبه.نمی‌دونم چرا این روزا انقدر نگران همه‌چیزم. نمی‌دونم چی باعث می‌شه اینقدر ناآروم و بی‌قرار باشم. (آهان به خاطر فلان چیز؟ بی تاثیر نیس ولی خب that may not be all the thing)برای خودم نگرانم. برای خیلی از دیگران هم. احساس بی‌ثباتی نسبت به آینده دارم. احساس گناه نسبت به گذشته.چرا اینقدر این دو تا رو می‌نویسم؟ حس ترس از آینده و حس گناه از گذشته... واقعا اگه منطقی نگاه کنیم من نه اونقدر گناه‌کارم و نه اونقدر ناآگاه از آینده. پس چی باعث می‌شه اینقدر نگر
ورم بینی و دغدغه برطرف شدن فوری آن :
اکثر افرادی که عمل بینی را انجام میدهند نگران ورم بینی خود هستند و همواره با این پرسش رو به رو هستند که راهکار های سریع کاهش ورم بینی چیست؟ همانطور ‌که میدانید بینی گوشتی دارای پوست ضخیمی می باشد و به دلیل این پوست ضخیم معمولا ورم بینی گوشتی بیشتر از استخوانی می باشد. بعد از جراحی بینی معمولا ورم بینی گوشتی بیشتر از مواقع دیگر است و به مرور و گذشت چندین روز بعد از عمل این ورم کاهش میابد. در پایان هفته اول بی
بچه ها
 
long story short
 
من نگران دوستمم.
 
دوستم اینجا رو میخونه و خودشم میدونه که الان دارم درباره اون صحبت میکنم.
 
من دو تا مریضی دارم و دارم باهاشون واقعنی میجنگم. یعنی حال خودمم خیلی خوش نیست.
 
ولی آدمم. و احساس دارم و عاطفه دارم و نمیخوامم اینها رو تو خودم بکشم.
 
نگران دوستمم.
 
دوستم هم لاغر شده (درسته که ریشش و سیبیلش رو زده) هم خیلیییییییی پیر شده.
 
شبیه پنجاه ساله ها شده.
 
هم رنگ و روش پریده.
 
انگار بیست تا بچه شو فرستاده دانشگاه.
اینقدر پ
ضمن تبریک بابت قبولی در دانشگاه، توجه بفرمایید(این نکات رو هر سال یادآوری می کنیم باز یه عده رعایت نمی کنن!):
 
1- سر کلاس حتما گوشی هاتون رو خاموش کنید چون ما خوابیم!
2- واسه توالت رفتن اجازه نمیخواد بگیرین!
3-استادا رو خانوم یا آقا صدا نکنین!
4- زنگ تفریح نداریم بهش میگن آنتراک!
5-درسا رو هموشونو قرار نیست دفه اول پاس کنین، پس اگر افتادین نگران نباشین!
6- عاشق نشین کلا!  اگر سست عنصر هستین بذارین از هفته دوم سوم عاشق شین چون خوشگلا از هفته اول نمیان!
...
که حواسش بهت باشه
که دوستت داشته باشه
اول(خــــــــــدا)
دوم(خــــــــــدا)
آخر(خــــــــــدا)
خدایا ببخش که اگه اینقدر نگران نظر
مـــــردم
بودیم،
نگران نظر تـــــو نبودیم.
اما
توهمیشه حواست به ما بوده و
هــــســـت
بــبــخش مـــارا...
تخفیف استثنایی 20 تا 40 درصدی ماهانه ترجمه تخصصی گلوب لنگاگر
حجم پروژه های تان بالاست و نگران هزینه های سنگین ترجمه هستید، تخفیف ها و
آفرهای ویژه ترجمه(سه روز در ماه) تخصصی گلوب لنگ را از دست ندهید. اصلا
نگران نباشید گلوب لنگ همراه شماست.▶️سایر امکانات و تخفیف های ما: تخفیف های ویژه برای پروژه های مستمر و مدت دار و مشتریان دائمیپرداخت ترجمه در سه قسط ترجمه به همراه ویرایش رایگان ارائه گواهی تضمین کیفیت با کمترین هزینهساخت ایمیل آکادمیک ب
یک‌شنبه رفتم استخر پیرمردها، با اینکه من هم دیگر سن کمی ندارم ولی متوسط سنی استخر را کلی پایین آورده بودم. استخرش عمق کمی داشت و برای آب‌درمانی مناسب بود. اگر می‌خواستم کرال پشت شنا کنم نگران غرق شدنم نبودم، نگران این موضوع هستم، معالن به خودم زیاد فکر نمی‌کنم، نگران کسی هستم که قرار است خوشبختش کنم. لابد اگر بود می‌گفت عزیزم لطفا کرال پشت شنا نکن. پیرمردی داخل جکوزی داشت فین می‌کرد و با هر فینش یک نگاهی هم به من می‌انداخت که ببیند از ای
 
 
دوستان حتما می دانند که دو سه روزی است که سایت پیکوکلیکس از دسترس خارج شده است و امکان کار با آن وجود ندارد. باید گفت که این سایت چند روزی را به دلیل تعمیرات و ارتقای سایت از دسترس عزیزان خارج خواهد بود و به زودی طی همین روزها به کار خود همچنان با قدرت ادامه خواهد داد. دوستان هرگز نگران نباشند، تمام دارایی و درآمد آنها و همچنین زیرمجموعه ها محفوظ خواهد ماند. این سایت دیروز برای ساعاتی بالا می آمد که طبق مشاهدات با حفظ تمام شرایط قبلی و البت
قدیم قدیما گاهی زندگی خوب بود. اما همیشه نگران بی پولی بودم.
مثلا دوران ابتدایی کلاس اول یادمه نگران این بودم که خانم معلم چیزی نخواد که نتونم بخرم  این چیزها رو یه بار گفتم به عزیزی گفت اینجانب تو دیوانه بودی.
یادمه اولین خرید با عزیزی که حقوقشو گرفته بود و ما رو برده بود خرید  چقد چسبید هنوز هم یادما.
اولین دعوا بین دو عزیز یادمه حرمتها شکسته شد
مقصر بود نباید اون کارها رو میکرد کاراش باعث شد همه چی نابود بشه.
از این به بعد راحت مینویسم تو ای
✳️ از شکست نترسید...
✳️ شما بارها شکست خوردید حتی اگر یادتان نباشد:
✳️ اولین باری که سعی کردید راه بروید افتادید مگر نه؟
✳️ اولین باری که سعی کردید شنا کنید داشتید غرق می‌شدید مگر نه؟
✳️ اولین باری که سعی کردید توپ را گل کنید به خارج رفت مگر نه؟
نگران تعداد دفعات شکست‌هایتان نباشید؛ نگران تعداد دفعاتی باشید که می‌توانستید سعی کنید و تلاشی نکردید.
قانون زندگی٬ قانون باورهاست.
بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند
بزرگی خودمان را بساز
زمانی که محمدعلی به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد  و در بیمارستان بستری شد.
مصطفی در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی محمدعلی بهتره؟
گفت: مامان الحمدلله خیلی بهتر شده
ولی من نگران بودم .
مصطفی متوجه نگرانی من شد.
گفت : مامان اینقدر که نگران 
سلامتی جسمش هستی  کمی هم برای عاقبت بخیر شدنش دعا کن . 
بهش گفتم: نگران نباش مصطفی
قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از خداوند خواستم که اگر قرار است نسلی از من بوجود بیاد  که در غیر
   با چشمانے نگران و دلے پر از غم از پلہ‌هاے بیرونے ساختمان بیمارستان پایین آمد. داشت بسمت خودرو شخصے خودشان کہ بیرون از محوطہ بیرونے بیمارستان پارڪ شده بود مےرفت کہ صدایے بگوشش رسید. همانجا ایستاد و بہ پشت سر خود نظرے افکند. یکے از جلو دستش را محکم بر شانہ او نهاد و خطابش گفت: کجایے؟ مهدے!
  روے خود را برگرداند. با دیدن یکے از دوستان صمیمے لبخند زودگذرے بر لبانش نقش بست. آهستہ گفت: تویے؟ محمد!
  -مهدے! چہ شده است؟ چندبار صدایت کردم ولے تو انگار
فروش و پخش دستگاه اصلس نانو گلس گوشی موبایل با نصب بسیار آسان و حرفه ای .
دیگر نگران خط و خش و یا کثیفی و چربی صفحه نمایش گوشی تان نباشید با نصب نانو گلس روی صفحه نمایش گوشی شما از تجمیع باکتری ها جلوگیری می شود و هم اینکه نگران لمس تاچ گوشیتان نباشید . با مایع نانو گلس گوشی شما ضد خش و ضد ضربه می شود.
قیمت دستگاه نانو گلس گوشی موبایل
 
ته تغاریمان رفته سربازی. فعلا دوره آموزشی را می گذراند. متأسفانه جای دوری افتاده. البته از آنجا که حساسیتهای ما و مادر را می داند زود به زود با خانه تماس می گیرد. گوشی موبایلش را تحویل داده و تنها با معدود تلفن های پادگان می تواند با ما ارتباط بگیرد. به قول خودش باید مدتی را توی صف، منتظر بماند تا نوبتش بشود. شماره پادگان را هم به ما داده که تنها از هفت شب تا نه و نیم شب پاسخگو هستند. امشب تماس گرفتیم، گفتند رفته سر پست! مادر نگران شد. همه افکار من
چه زمانی باید با عقب افتادن پریود نگران شویم؟
عقب افتادن عادت ماهانه واقعا در زنان استرس ایجاد می کند اما این مشکل در برخی از مراحل زندگی کاملا رایج است ؛ زمانی که عادت ماهانه دیر می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که باردار هستید. با این حال، این تنها یک احتمال است. اما همیشه عقب افتادگی عادت ماهانه به این معنا نیست که حامله هستید نظریه ها نشان می دهد سیکل قاعدگی یک زن 28 روز طول می کشد و این زمانی است که باید بین دوره ها بگذرد.
بدن ا
بعضی در این ایام که همه جریان های معاند داخلی و خارجی دست در دست هم، با پروپاگاندای رسانه ای مشغول هجمه علیه انقلابند، گویی ترسیده اند! بله. بالاترین مسئولان کشور عزت و مصلحت و اقتدار کشور را به تاراج گذاشته اند. بعضی از سخنان و تصمیم های حساس و مهم کشور بوی خیانت می دهد. اما واقعا جای نگرانی نیست! نگران چه هستید؟ شهدا زنده اند و یاری رسان! سردار قاسم سلیمانی رفته است؟ بله، قاسم سلیمانی رفته و شهید قاسم سلیمانی آمده است. باور کنیم شهدا هستند و
 
یکی از راهکارهای مهی که برای افزایش امنیت منازل میتوان از آنها استفاده کرد، هوشمند سازی منزل است، همانطور که در مقاله های قبلی گفتیم یکی از ارکان هوشمند سازی، استفاده از قفل هوشمند است. با استفاده قفلهایی که توسط برندهای معتبر ارائه میشود میتوان امنیت خانه  و محل کار را تا حد زیادی افزایش داد.
این قفل ها انواع مختلفی دارند، از انواع آنها میتوان به قفل رمزی، قفل اثر انگشت و قفل کارتی اشاره داشت. زمانی که از این نوع استفاده میکنید دیگر نیاز
آنقدر درگیر حواشی بودم که یادم رفت بگویم کریستین کمی مانده به سال نو میلادی یک مهمانی گرفت و همه همسایه‌ها را دعوت کرد، حتی ما که فقط یکبار به هوای پروانه همدیگر را دیده بودیم. بعدتر یکبار زنگ زد و گپ زدیم درباره هواپیمای اوکراینی و playgroup لیلی و بعدتر دعوتش کردم یک روز عصرانه آمد خانه‌ی ما :) 
جنبه پررنگی که برایم جلوه داشت این بود که آشکارا با نوع ایرانی‌هایی که تا حالا ملاقات کرده بودم فرق دارد، از این که شوخی، تعارف و ظرافت‌های زبانی را
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.
در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن  از آنان
سلام
یه مشکلی پیش اومده برام. سه ماهی میشد که داشتم با آقا پسری که قصد ازدواج داره آشنا میشدم، از وقتی که کرونا اومده و محیط کارشون بسته است بی نهایت پرخاشگر شده، من سه روز ازش خبر نداشتم،  پیامم رو جواب نداد، زنگم رو جواب نداد، یه دفعه پیام داد مزاحم نشو. 
نه زنمی، نه نامزدمی، نه چیزی، منم نوشتم ناراحت شدم، گفتم بلایی سرت اومده نگران شدم. واقعا هم شب ها گریه کردم، ترسیدم نکنه کرونا گرفته. گفت برام مهم نیست اشکات. نگران من نباش.
بچه ها دلم بدجو
حرفت را راحت بزنبی دلواپسی بپوشهر جا هم که خواستی قدم بذار هر وقت دلت خواست به آب بزنهر حیوانی را هم که خوشت آمد بغلش کن،مهم نیست گاو باشد یاگاو زاده یا پرنده ،فقط نگران چشم های دنبال کننده نباش.
ببین، تا بوده همین بوده،قضاوت ها نا تمام اند و پشیمانی ها بی پایان.توی پروفایلت، خودت باشتگ شلوارت را بعد ِ خرید بکنکفش نو را همانجا بپوش و بیا بیرونساندویچت را دو‌نونه با خیارشور اضافه دستت بگیر و توی خیابون در حالی که به گردنبندهای چشم نواز طلاف
باسلام چند وقتی هستش که یه گوشه از ابروم ریخت و خیلی نگران کرده و غصه میخورم قطره سریتا هم به مبلغ  97 هزار  تومن  از داروخانه تهیه کردمو نتیجه ی حاصل نشد اگر کسی تجربه ی در این زمینه داره خوشحال میشم منم راهنمایی کنه با تشکر
خلاصه روز هفدهم ‌وقتی قدرت شکرگزاری را به سمت شرایط مثبت هدایت کنی، شرایطی ایجاد میشود که به از بین رفتن وضعیت قدیمی می انجامد. یعنی وقتی تو خودت را در موقعیتی قرار دهی که بیشتر بابت پول احساس شکرگزاری کنی تا بابت فقدان پول احساس یاس، شرایطی جدید ایجاد میشود که فقدان پول را از بین میبرد و به گونه ای معجزه آسا پول بیشتر را جایگزین آن میکند.تمام احساسات ناخوشایند در مورد مسایل مادی، پول را از تو دور میکند و میزان پول موجود در زندگیت را کاهش می
از جمله فواید تابستان برای یک دانشجو این است که حالا می تواند با خیال راحت به دنیای «شب بیداری» پا بگذارد.نه دیگر نگران کلاس بیهوده هشت صبح است و نگران امتحانی که خرابش کند!!می تواند پشت میز دوست داشتنی اش بشیند و و کتابی باز کند و در سکوت بینظیر شب غرقش شود. می تواند لپ تاپش را روشن کند و فیلم نابی ببیند.می تواند از پنجره اتاقش به بیرون خیره شود و به صدای جیرجیرک ها گوش بسپارد.می تواند قلمی بردارد و دفترچه خاطراتش را باز کند و از اعماق ذهنش خاط
 
دست شاعرش درد نکنه...عجب شعر باحالی...!!!✋
 
 
گویند که هردرد و بلایی به جهان است
تقصیر نمایان شدن موی زنان است
 
چون شال زنان رفته عقب توی خیابان
وضعیت اقلیم چنین در نوسان است
 
کولاک به پا گشته به ایلام و سنندج
در حاشیه لوت ببین سیل روان است
 
عریان شده گیسوی زنی بر لب یک رود
این جرم و گنه موجب خشکیدن آن است
 
از لرزش اندام زنی بوده به یک رقص
گر زلزله در جهرم و رشت و همدان است
 
افتاده اگر آتش قهری به پلاسکو
چون موی زنان در ملاء عام عیان است
 
یا ج
چه زمانی باید با عقب افتادن پریود نگران شویم؟
عقب افتادن عادت ماهانه واقعا در زنان استرس ایجاد می کند اما این مشکل در برخی از مراحل زندگی کاملا رایج است ؛ زمانی که عادت ماهانه دیر می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که باردار هستید. با این حال، این تنها یک احتمال است. اما همیشه عقب افتادگی عادت ماهانه به این معنا نیست که حامله هستید نظریه ها نشان می دهد سیکل قاعدگی یک زن 28 روز طول می کشد و این زمانی است که باید بین دوره ها بگذرد.
بدن ا
عنوان یک چسناله نیست،حقیقت است.چیزی ندارم در زندگی‌ام که نگران از دست دادنش باشم،به جز دو چیز:مادرم و سلامتی جسمی‌ام.
میگویم سلامت جسمی چون برای کلمات احترام قائلم و سلامت تنها،شامل تمام ابعاد سلامتی میشود و آیا روان من سالم است؟کی میتواند همچین ادعایی بکند بی آنکه چرت نگفته باشد؟به جز این دو چیز ،چیزی برای از دست دادن ندارم.دوستی ندارم که نگران از دست دادنش باشم،مسخره‌اش اینجاست که اتفاقا خیلی زود میتوانم با آدم‌ها جوش بخورم و جوری به
دسیسه چیدم که پذیرش درمانگاه ادب بشه! دسیسه‌چین که نیستم، تمام دیشب و امروز ضربانم بالا بود. فشارمو گرفتم، 130/80 بود. هر چی نفس عمیق می‌کشیدم هم فایده نداشت، تپش قلبم رو حس می‌کردم. کورتیزول لامصب بی‌وقفه جولان می‌داد. نگران خودمم. نگران اینکه همین روزها از استرس‌های الکی که زیادی گنده میشن سکته کنم نه، بلکه نگران اینم که در راه انتقام، هیچ پایمردی از خودم نشون نمیدم. حقم رو بخورن، بی‌احترامی کنن، ناراحتم کنن، اگه با یکی دو بار گفتگوی مسا
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها حال مملکت درون ما خوب است الحمدلله.....
هوای اش بارانی است با رگبارهای پراکنده.....
و گاهی هم رعد و برق های شدید.....
رعد و برق هایی که از جهت اختلاف ولتاژ شدید است
و گاهی فیوز می پرد
و سیم کشی ها 
به صورت کلی می سوزد.....
مغز شده شبیه یک کامپیوتر هفت هسته ای
که حتی با دکمه خاموش هم
خاموش نمی شود....
شب ها برای خودش جلسه دارد
و روزها فکر و فکر و فکر.....
گاهی می داند که تنها بهانه می گیرد، 
می داند دلیل بهانه گیری های اش چیست
و
 
اگر به تازگی به این موضوع پی برده اید که مو‌های سرتان بیش از قبل می‌ریزد و طی ماه‌های اخیر موهایتان هر روز کم پشت‌تر شده است، نگران نباشید. در این مقاله قصد داریم روش های متنوع کاشت مو در کشورمان را مختصرا شرح دهیم و مزایا و معایب هر روش را با هم مرور کنیم.
ادامه مطلب
به این فکر می‌کنی که دخترِ مناسب واسه زندگی، باید اینجور باشه و اونجور باشه...بعد، به این فکر می‌کنی که خب، خودت که اینجوری نیستی...حالا تکلیف چیه؟ یکیو در حد خودت انتخاب کنی؟ که همش ته دلت نگران باشی؟ یا خودتو در حدِ اون ببری بالا؟ که خیلی سخته و شاید غیرممکن؟
 
 
 این ریش ما لامصب بلند که میشه عین جنگل مولا میشه، یه جور فر میخوره که ماشین بعضا گیر میکنه توش دردم میام.. خلاصه زدیم دیگه بعد مدتها صفا دادیم کاش بودی میدیدی. (کبوتر هم بچّه میکنه هر چند یکبار روی پکیج‌مون، نگران اون نباش :)
بنام خالق عشق
 
وقتی زیر یک سقف زندگی می کنید هر آنچه که از طرف مقابلتان می بینید، می رود زیر یک چتر، چتری به نام اعتماد. وقتی که اعتماد می کنید، دیگر نگران تکیه گاه تان نیستید.......

وقتی زیر یک سقف زندگی می کنید هر آنچه که از طرف مقابلتان می بینید، می رود زیر یک چتر، چتری به نام اعتماد. وقتی که اعتماد می کنید، دیگر نگران تکیه گاه تان نیستید.
 
در واقع یک گام مهم در زندگی مشترک احساس امنیت است. این احساس وقتی بوجود می آید که افراد به یکدیگر اعتماد
دانشجویان گرامی
با سلام
طبق اطلاعیه دفتر کنفرانس، 22 و 23 آبان ماه ، برنامه کنفرانس در دانشگاه برگزار می شود.احتمال برگزاری کلاس به صورت کامل،قطعی نیست.اما در صورت برگزاری حضور و غیاب صورت می گیرد.
دانشجویان محترمی که معلم هستند و شرایط حضور در کلاس برایشان دشوار است، می توانند از فرصت غیبت خود استفاده کرده و نگران جا ماندن از مباحث اصلی درس نباشند.
اعلام  این اطلاعیه صرفا برای آن دسته از دانشجویانی است که نگران جا ماندن از مباحث درسی کلاس هس
صداهای زیر و شاد و کودکانه دائم توی گوشم است. همه جای خانه را تسخیر کرده‌اند. توی خلوتگاه و توالت هم صدایشان می‌آید. فقط زیر دوش که باشی صدای آب بر آنها غلبه می کند، گاهی غرقشان می کند و گاهی ارتجاعش می دهد تا حد نافهمی. 
بله! ما محکومان به تماشای بیست و چهار ساعته برنامه‌های کودک و نوجوان. حس بدی نیست! حس خوبی هم نیست! یک حس خنثی است. تشکیل شده از مقادیری کلافگی و ملال.
 اعتراف می‌کنم بعضی از برنامه‌ها واقعا جذب کننده است و همان‌طور که داری آ
وزن گیری نوزاد در ماه‌های اولیه تولد از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا نشانه‌ای از سلامت جسمی نوزاد می‌باشد. احتمالا شما هم جزء مادرانی هستید که نگران وزن گیری نوزاد خود می‌باشید. بهتر است بدانید که تنها شما نیستید که نگرانی در این مورد دارید. تحقیقات اخیر نشان داده است که ۸۵٪ مادران از بابت وزن نوزاد خود نگران بوده و همیشه برای تغذیه سالم آن‌ها تلاش می کنند. در ادامه از اهمیت وزن گیری نوزادان و مواد غذایی که برای وزن گیری آن‌ها مناسب ا
ساره جانم 
امروز پیغام تو را دریافت کردم 
امروز بی قراری هایت بی تابی هایت به دستم رسید 
امروز پای به پای تو بی انکه بدانی رنج کشیدم و درد کشیدم و زجر کشیدم 
امروز نمیدانم در گذشته ی خودم غرق شدم یا حال و احوال تو اما زندگی ساکن ساکن بود و تو یک تصویر ثابت شده بودی گوشه ی زندگیم 
امروز با تمام وجودم میدیدم که در باتلاق گیر افتاده ی اما برای نجاتت هیچ کاری از دستم ساخته نبود 
جز دعا دعا کردن جز اینکه امیدم به این باشد که خودت گلیمت را از این باتل
به نام خداوند جان و خرد
آیا پدر یک خانواده ای ؟
آیا همسر یک خانم جوان هستی ؟
آیا نگران عزیزت هستی ؟
دوست داری هر لحظه و هرکجا بدونی کجا هستند ؟
گوشی تو گم کردی و نمی دونی کجا گذاشتی ؟
آیا نگران دزدیده شدن گوشی دوم یا اصلی (اندروید یا آیفون) خود هستی ؟
ادامه مطلب
مرد اهل یکی از روستاهای اطراف بود، سال ها قبل با دوستانش یک کار تولیدی شروع کرده بودند و حالا پس از پیشرفت ها و شکست های مختلف در حال صادرات محصولاتشان به خارج از کشور بودند. 
از او یک نصیحت به یادگار دارم، هر وقت به در بسته ای رسیدی اینقدر بکوب تا باز شود؛ مطمئن باش که بالاخره روزنه ای پیدا می شود.
نگران نباش.
همیشه آرزوم بیشتر از خوشبختی خودم خوشبختی تو بود
همیشه نگران تو بودم بیشتر از خودم گاهی
از ته دل میخوام خوب باشه حالت، فقط نمیدونم چرا بغض لعنتیم ول کن نیست
توی یک شوک ام شاید هنوز باور نمیکنم داری عروس میشی بلاخره، نمیدونم باید نگران این باشم که ازم دور بشی یا نه ولی زیاد نگران این نیستم
نگرانم نتونی کنارش احساس خوشبختی کنی ولی دلم هم روشنه که میکنی
ضد و نقیض توی وجودم زیاده که همش باهم شده همین بغض
فقط ، فقط ، فقط کاش خوشبخت باشی
میدونم هیچ
این روز ها با این مشغله کاری و گرفتاری های روزمره دیگه کی حال داره بره بازار .. اما نگران نباشید ما برای این مشکل شما راه حل اساسی داریم بله درست متوجه شدید یک راه کار مناسب و بدون دردسر
دیگه نیاز نیست برای خرید اجناس مورد نیازتون تا بازر برین تنها کافیه تلفن همراه هوشمندتون رو بر دارین و در تلگرام خودتون این کلمه @jarbzan  رو جستجو کنید به راحتی آب خوردن جوین بشین و هر چی دوست دارین رو سفارش بدین و در کمترین زمان ممکن درب منزل تحویل بگیرین
چی ... دو
نگرانی؟ناراحتی؟ گاهی دوچار استرس می شی؟ هیچ نگران نباش! تو مثل بچه ای هستی که تازه داری راه می افتی، پس قطعا مشکلاتی خواهی داشت. به خودت مسلط باش، خودت رو نباز، تو فقط توقف نکن. به تلاشت ادامه بده، تو بگو میتونم، شد شد نشد نشد.
خدایا چه کنم چند روزه لام تا کام حرف نزدم و فضای خونه غم آلود و شیطانیه و همش غم تزریق میکنن انگار یه  عده منتظر بودن من خفه شم تا سو استفاده های خودشون رو بکنن نمی دونم ولی غم تا جایی خوبه که با اشک تبدیل به خوشی شه اگه قرار باشه الکی نگران باشی و  هی زانو غم بگیری و عقده کنی شیطان سواستفاده میکنه من دوست ندارم کسی بخاطرم غم بخوره و الکی نگران حالم باشه و حالمو بدتر میکنه شیطونه میگه یه آهنگ رقص بزار و برخص و فیلم ضبط کن حالا تا فکرامو بکنم ببین
کتاب دوست خوب خدا : دوست خوب که باشد هم خیال راحت است هم مسیر گلباران
کتاب دوست خوب خدانویسنده: مسلم ناصریانتشارات: جمال
بریده کتاب:
در خانه کوچک یک زن بود به نام تونا که همسری مهربان داشت.شوهرش تارخ، صبح زود به بازار می‌ رفت و شب خسته برمی‌ گشت. غروب که می‌ آمد سرباز را می‌ دید سلام می‌ کرد، ولی سرباز جواب نمی‌ داد، فقط مثل سنگ نگاهش می‌ کرد. شوهر تونا آهسته به خانه‌ اش می‌ رفت او هم می‌ ترسید. تونا هم نگران بود…ص۸
بریده کتاب(۲):
تونا نگران
پدر و مادر در زندگی انسان خیلی مهم هستند.
برای خود من که ثابت شده از پدرم گرفته که همیشه پشت منه تا مادرم که همیشه نگران منه در واقعیت من زندگیمو مدیون اونها هستم.دراین نوشته میخواهم از اونا تشکرکنم که من رو به این سن وسال و مقام رساندن.
به طور عجیبی حالت تهوع دارم
به بوهای اطرافم خیلی حساس شدم ، مزه و رنگ و شکل غذاها برام مهم شده
نمیتونم قیافه بد ریخت دلمه رو تحمل کنم اما مزه اش رو دوست دارم....
زخم یا بریدگی میبینم سریع فشارم میوفته و میدوئم میرم دسشویی
اثرات هرچیزی که هست شدیدا عصبیم میکنه
برای مامانم ک گفتم گفت نکنه ویار دارم!!! 
نگران نباشید رابطه جنسی پرخطر نداشتم و همین چند روز پیش پریودیم تموم شد
اما دارم اذیت میشم. و خیلی نگرانم
یادتونه گفتم ممکنه ام اس داشته باشم و آزم
آخه کوزه اندازه م نیست
بگم چی شد؟
یکی از پسرای هم دانشگاهی و تقریبا هم کلاسیم تو توییتر فالوم کرد
بک دادم
تا چه پیش آید

پی نوشت1:از بعیداته که آگاهانه فالو کرده باشه احتمالا شانسی بوده
خلاصه که باید بحواسم چیزی از دانشگاه ننویسم سوتی بدم
پی نوشت2:من واقعا دارم در مورد وبم نگران میشم☹️
من و أین آرامشی که مهمون خونه ام شده انصافا چقدر غریبه ایم ، به طرز عجیبی ارومم و لبخند میزنم :)
من راه خودم رو میرم، هر اتفاقی که بیفته ناامید نخواهم شد، نتیجه من الان نیست و خدایی که به شدت کافی‌ست:)
ممنون از همه شما بابت این حس خوب و دعای خیرتو

پ.ن: سلطان نگران های دنیا فقط گلاب که با چشم نیمه باز میگه: رفتی و اومدی ؟؟
گروه سلامت خبرگزاری فارس: زیبا عراکی پژوهشگر حوزه کودکان در یادداشتی پیرامون موضوع دروغ‌گویی کودکان و نوجوانان و راهکارهای پیشگیری از آن نوشت: همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندانی داشته باشند که دروغگو نباشند،صادق باشند و گاهی از دروغ گفتن فرزندان شان نگران می‌شوند، توجه داشته باشید که اگر فرزندتان زیر چهارسال دارد از دروغ گفتن او نگران نباشید این کار جنبه اخلاقی ندارد؛ چرا که او تعمدا دروغ نمی‌گوید و بنا به دلایلی این گونه صحبت می کن
گوشی با خودم نبردم. برگشتم دیدم روی واتس اپ از امید پیام دارم. هر دو پیام رو حذف کرده بود. پرسیدم چی بوده؟ گفت موضوعی رو مطرح کردم بعد ترسیدم برنجی پیام رو حذف کردم. گفتم نگران نباش؛ برنجم هم از دلم درمیاری. گفت رنجیدن تو لایه ای از تجربه ی مرگ منه.
وقتی رسیدم خونه گوشیم زنگ خورد: 
خانوم سروری ببخشید دیروقت هست. شماره شما رو از بابام گرفتم.
اتفاقی افتاده تماس گرفتی؟
یه پرشیای سفید تصادف کرده بود، داشت میسوخت. ما نگران شدیم ... خانوم خدا رو شکر...خدا رو شکر سالمید. 
گفت خداحافظ و بی اینکه منتظر بمونه من جواب بدم قطع کرد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها