نتایج جستجو برای عبارت :

ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده ایم!

 
تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغتاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارس
آیت الله سید محمدصادق حسینی طهرانی : مومن باید در طول روز یک ساعت خلوتی با خدا داشته باشد و در آن ساعت به او توجه کند و در طول اشتغال به امور دنیا نیز خلوت درون خود را حفظ نماید بدون خلوت و عزلت از مردم و از کثرات، عشق الهی برای کسی حاصل نمی شود؛ حتی انبیاء الهی نیز مقداری از عمر خودشان را در عزلت یعنی خلوت با خدا به سر می بردند.
امروز از کتاب فلسفه‌ی تنهایی رسیدم به آنجا که خلوت را توضیح می‌دهد. می‌گوید خلوت یعنی با خود بودن‌. در کنار خود بودن. تاب آوردن این با خود بودن. خوب که نگاه می‌کنم به نظرم هیچ وقت خلوت نداشته‌ام حتی این روزها که به مدد ج.ا. اینترنت قطع شده و دستم از توییتر و فیسبوک و اینستا کوتاه است به اینجا پناه آورده‌ام. من بلد نبودم هیچ‌گاه با خودم تنها باشم. من همیشه در تنهایی به جمع و نت و اینها پناه برده‌ام. من در واقع همان آدم جمعی‌ای هستم که بودم. ا
امروز پس از مدتها با خودم خلوت شدم . فکر میکنم خلوت کردن واژه ی درستی نیست ، ما انسان ها همیشه خودمانیم و خودمان اما برای فرار از این خلوت به آدمها چنگ میزنیم . دوست ، خانواده ، همسر ! همه ی اینها برای فرار از خلوت شدن خوبند اما در نهایت زیاد اتفاق می افتد با خود خلوت شوید ، حتی آنهایی که خودشان را با پر کردن کافه ها پارک و رستوران ها خفه میکنند . 
عجیب است که ما تا این حد از خلوت شدن میگریزیم ، حتی آنهایی که به تنهایی به کافه یا رستوران میروند تا ب
سه ماه دیگه در چنین روزی چه حالی دارم؟!
١) با خیالی آسوده سر به بالین میگذارم
٢) با خیالی آسوده در جزایر اینستاگرام عید دیدنی(!) میکنم
٣) با خیالی آسوده فیلم های منتخبم رو میبینم در حالیکه از شدت خوردن تخمه به حالت استسقا رسیدم :|
٤) با خیالی آسوده سرم رو میذارم زمین و میمیرم :| :دی
+ "کاشکی بد نشود آخرِ این قصه ی بد!"
+ امیدوارم اسمش اولین شبِ آرامش باشه، همین! خواسته ی زیادیه؟ :)
+ همیشه که تونل زمان برای یادآوری گذشته نیست، گاهی هم برای آینده ای هست ک
و تو حتما مقاومت در هم شکسته ام را می بینی
و از راز اشک من با خبری
و تو می دانی که چرا و چگونه تمایلات من تغییر می کند
چگونه از مردم می رمم
و به کنج نهانی کشیده می شوم
و خلوت را بیش از پیش دوست می دارم
حالا اگر کسی مرا به گوشه نشینی سوق دهد یا در خانه ماندن را بر من تحمیل کند، طغیان نخواهم کرد..لج نخواهم کرد
لبخند می زنم و می گویم: از خدایم است...
دیگر مدام به این فکر نمی کنم که حق من چیست
من وظایفی دارم
که تو مرا ذره ذره با آنها راضی می کنی
و من آرام آر
و تو حتما مقاومت در هم شکسته ام را می بینی
و از راز اشک من با خبری
و تو می دانی که چرا و چگونه تمایلات من تغییر می کند
چگونه از مردم می رمم
و به کنج نهانی کشیده می شوم
و خلوت را بیش از پیش دوست می دارم
حالا اگر کسی مرا به گوشه نشینی سوق دهد یا در خانه ماندن را بر من تحمیل کند، طغیان نخواهم کرد..لج نخواهم کرد
لبخند می زنم و می گویم: از خدایم است...
دیگر مدام به این فکر نمی کنم که حق من چیست
من وظایفی دارم
که تو مرا ذره ذره با آنها راضی می کنی
و من آرام آر
و تو حتما مقاومت در هم شکسته ام را می بینی
و از راز اشک من با خبری
و تو می دانی که چرا و چگونه تمایلات من تغییر می کند
چگونه از مردم می رمم
و به کنج نهانی کشیده می شوم
و خلوت را بیش از پیش دوست می دارم
حالا اگر کسی مرا به گوشه نشینی سوق دهد یا در خانه ماندن را بر من تحمیل کند، طغیان نخواهم کرد..لج نخواهم کرد
لبخند می زنم و می گویم: از خدایم است...
دیگر مدام به این فکر نمی کنم که حق من چیست
من وظایفی دارم
که تو مرا ذره ذره با آنها راضی می کنی
و من آرام آر
یه سری گرفتگیهارو گذاشته بودیم تو شلوغیا فراموش کنیم و بعد اینقدر روش خاک بشینه که وقت خلوتی هم نشه بوضوح دیدشون..
یهو دنیا خلوت شد.. یه خلوت ترسناک که فقط و فقط تو رو با گرفتاریات زنجیر کرد.‌.
یه طوری که حتی یه ذره گرد هم روشون نشینه..
 
 
 
پ.ن: وب بعضی دوستان برام باز نمیشه متاسفانه برای همین نمیتونم پاسخشونو بدم
پیچک وار پیچید به سطور شعرهایمخندید به پوچی غم هاو خواند،از  بی نهایتی خورشید      از ماهتابی ماه         از چیدن ستارها در شب های کویر!         و خواند        از آرامش عاشقانه دو کبوتر         زیر برهنگی نور ماه...
و صدایی پیچید! به یکباره فرو ریخت دلم! و صداچه سخت است ترسیم چیزی که نیست قابل توصیف!آن صدا،گرم و صمیمیمثل نوازش اولین انوار یک طلوع از میان ابرهای خستگی!و آن صدا،مثل یک نت کوتاه عاشقانه بود!صدای آرام عشق...
سالهاست،چشمانم را بستهو می
روزانه چند دقیقه از وقت‌تان را به خودتان اختصاص دهید و آرام و ساکت گوشه ای خلوت بشینید و برای چند لحظه ذهنتان را از تمام مشکلات وسختی ها آزاد کنید.و بعد افکاری که باعث نشاط و انرژی شما میشوند را آرام آرام وارد ذهنتان کنید.
این کار باعث میشود که قدرت ذهنی شما برای جذب خواسته هایتان بیشتر شود.در واقع بعداز این کار و مبرّی کردن ذهن‌تان از همه‌ی سختی‌ها کم کم سیگنال‌های منفی ذهن‌تان کم شده و مثبت ها بیشتر
یادتان باشد تاجایی که میتوانید مثبت ب
بدان اى انسان، که دنیا، آرام گرفته ساکن در خود را مى‏‌کوچانَد و شادمانِ آسوده خاطر را دردمند مى‏‌سازد.آنچه ازدنیا پشت کرده و رفته است، باز نمى‏‌گردد و آنچه هم مى‏‌آید، معلوم نیست تا از آن حذر توان کرد. آرزوهایش دروغ و آمالش پوچ است.
 
مولا
سعی کنید به آسانی ناراحت نشوید.اگر به چیزهای کوچکی از قبیل صف های طولانی، وضع آب و هوا فروشنده بد اخلاق و یا یک متصدی بی توجه اجازه می دهید شادیتان را بدزدند.روی این تفکر خطی بکشید و بگویید:میدانی موضوع چیست؟موضوع این است که من به هیچ وجه قدرتم را از دست نمی دهممن آرام، خونسرد و آسوده خاطرم
یک چیز برایم مسلم است و آن هم این است که من برای نوشتن ، نیاز به یک محیط خلوت دارم. لااقل فعلا همچین چیزی است که مرا آرام می کند.
عاشق آن دقایقی هستم که فقط منم. و فقط منم که کلمات را برای روی کیبرد می لغزانم. بی هیچ واهمه ای و یا انتظاری از خوانده شدن. و این راهی است طولانی که آدم بتواند درهیاهو خلوتش را حفظ کند.
خوشحالم. عزیزم، 
کنکور نزدیک می شود و این روزها زیاد دلتنگ کتاب خانه می شوم. یاد POTF گوش دادن و اخم ها و محکم تر به دست گرفتن قلم می افتم. یا
تمام هم و غمم این بود که به آنجا برسم
تا آسوده شوم
اما الآن که با صد ضرب و زور راضی شده ام که اینجا جای آسایش است آسوده خاطر نیستم
آشفته و خسته ام از خواب
 
- متن تصویر .... آرزو بر جوانان عیب نیست
- ای ناشناسی که نظرت برای شعر عمو شبلی را حذف کردم ببخش حقت بود خیلی لحنت خوب نبود
 
 
بہ تو من مے بالم
و بہ هـر بغض نجیبے ڪہ دل تنگم را
بہ هـواے مددے یاد تو مے اندازد
 
 
 
بہ تو من مے بالم
و بہ اندوہ عمیقے ڪہ میان من و توست
عمق یڪ قطرہ ے اشڪ
اوج یڪ بوتہ ے نور
ڪہ مرا مے برد از خلسہ ے بودن با تو
تا بہ سرسبزترین نقطہ ے اوج
تا بہ آبادترین قلہ ے دور
 
 
 
بہ تو من مے بالم
بہ هـمین قطرہ ے اشڪ
و بہ سرچشمہ ے دنجش ڪہ در آن
نقش تصویر تو را مے بینم
نہ بہ اندوهـ 
بہ مهـر
دیدہ ام مے گرید
لبت آرام تر از آب بہ من مے خندد...
 
 
 
 
بہ تو من مے بالم ...
و بہ خ
آسوده بخواب کوروش، آسوده بخواب آتئیست، آسوده بمیر مسئولی که نمیتونی حتی FATF رو تلفظ کنی. بمیر که تروریست واقعی را زدند! کسی که قلب‌های ما را ترور کرده بود‌ زدند.
به من بگو پرچم آمریکا را آتش نزنم، به من بگو صلح طلب باشم، تو سینمای دفاع مقدس را تحلیل کن به سینمای خشونت و جنگ.
برایم از قبرستان بگو، از پول‌هایی که خانواده‌های شهید گرفته‌اند، اعتراض کن به شهید گمنامی که اندازه یک بالشت حجم دارد و قرار است مهمان دانشگاهت شود.
بگو باز هم بگو، از گ
خلوت عشق به روی هر کسی باز است   
    نغمه نت خوانی ما دنیای راز است
 عشق سر فصل همه غم هایم بود و تو هرگز
 ندانی که غمم بی ته و بی آغاز است
در بیابان می رفتم و ورد زبانم شده بود
درد غزل عشق پر سوز و گداز است
رویای بزرگی است زلف در خاطر من 
گیسوان پر مهر تو ای یار چه ناز است
بر در و دیوار زمان می نویسم یاد تو را
آید روزی که دلم به عشق بی نیاز است
شاعر عیسی کیانی
خودم را به دستش سپردم، در آغوشش آرام گرفتم، نگاهمان در هم گره خورده است، پلک نمیزند،من در این نقطه از جهان، در آغوش معبودم، درگیر احساس خوشبختی غیر قابل وصفی هستم، معبود من، مرا رها نکرده است، در این زمان، مرا محکم تر به سمت خودش می کشاند، دلم ضعف میرود، چشمانم را آرام روی هم می گذارم، نفسم را حبس میکنم، می خندد،شیرین می خندد، میتوانم احساسش کنم، رد انگشتانش را روی دستم میبوسم، دنبالش میکنم، دستانش را میفشارم، سرم را به سینه اش میچسبانم و غ
وقتی در قعر تاریکی‌ام یا دورافتاده در کهکشان، وقتی به لمس خالصانه‌ی غم می‌رسم، در خلوت تاریک اتاق زیر شیروانی به تماشای کنسرت‌ Imagine Dragons می‌نشینم. کنسرت ریو. شروع می‌کنیم، فریاد می‌زنیم، زمزمه می‌خوانیم و آرام‌آرام گریه می‌کنیم. آن‌لحظه را تماشا می‌کنم که دن رینولدز دراز کشیده روی صحنه‌ی اجرا، دست‌هایش را باز کرده و به آسمان نگاه می‌کند. به‌جای او جمعیت می‌خواند. لبخند عجیبی دارد. سفر روحش در چشم‌ها پیداست. می‌گوید همین امشب می
یا نور المستوحشین
می گفت من فهمیده ام، ماها جنس وجودمان طوری است که حال خوب یا بدمان یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم کیفیت ارتباطمان با خداست. یعنی تو الان هر دلیلی برای آشفتگی ات بیاوری باز تهش می رسی به همان... یک نقصی آنجاست. دیدی گاهی اوقات هزار کار و مشکل و گرفتاری داری اما ته دلت آرام است که در نهایت همه چیز سر جای خودش قرار می گیرد؟ با آرامش و در حد توانت وظیفه ات را انجام می دهی و این قدر هم به در و دیوار وجودت مشت نمی کوبی... آن لحظه ها حتما بخا
یا نور المستوحشین
می گفت من فهمیده ام، ماها جنس وجودمان طوری است که حال خوب یا بدمان یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم کیفیت ارتباطمان با خداست. یعنی تو الان هر دلیلی برای آشفتگی ات بیاوری باز تهش می رسی به همان... یک نقصی آنجاست. دیدی گاهی اوقات هزار کار و مشکل و گرفتاری داری اما ته دلت آرام است که در نهایت همه چیز سر جای خودش قرار می گیرد؟ با آرامش و در حد توانت وظیفه ات را انجام می دهی و این قدر هم به در و دیوار وجودت مشت نمی کوبی... آن لحظه ها حتما بخا
ان الله یدافع
عن الذین امنوا
چه غم دارم
وقتی مدافع من
تو باشی.
خیالم تخت تخت است.
خیالم آسوده است.
خدایا اول ایمانی
بده،
اعتقادی و باوری
به لحظه لحظه
حضورت در کنارم
بده.
و بعد تو بشو
مدافعم.
وقتی تو مدافع
باشی.
خاطرم آسوده
است.
مواد لازم برای پیشرفت سریع و محسوس:
 
۱. قلم(انواع قلم رو خریدن و نگه داری کردن)
۲. دفترچه یادداشت
۳. احاطه کردن خود با کتاب های خوب (از روی هوس کتاب خوندن)
۴. وقت دزدیدن برای نوشتن و کتاب خواندن
۴. پرتاب کردن موبایل و تبلت از اتاق به بیرون اتاق!
۵. خلوت خلوت و خلوت با خود
 
مطالعه عمیق تر اینجا کلیک کنید
خالی از واژه ها و افراد و تجربه ها،
خلوت خلوت،
صدای خالی بودنم را می شنوم
نیازها یکی یکی قد علم می کنند
زمین و آسمان نمی شناسند،
نیازند
و من، نیازمند
نیازند
و با همه ی تنوع و پراکندگی شان
از «من» بر می آیند
«من» ای که اینک «تو» را می جوید؛
برآورده کننده ی حاجت هایش را،
پاسخ نیازهایش را،
«تو»یی به وسعت همه ی زمین و آسمان ها را
تو را به عمق شنوایی ام از خویش،
تو را به گستردگی نیازهایم می شناسم
سنگینی گوش است و دل،
از خواهش هایم تا نامهای بلندت
همان
چه قدر برای تبریک گفتن این روز عزیز به غیر تو، سخت معذورم... اصلا جز عرض تبریک به تو، که را بیابم تا بعد از گفتن جمله مبارک باشد؛ آرام بگیرم؟ من نیک دریافته‌ام که بعد از بازگشت از سفر کربلا، اول باید بیایم به زیارت تو... من نیک دانسته‌ام که جز در حرم تو، آرامشی از طوفان فتنه‌های زمانه برایم مهیا نمی‌شود... چگونه بگویم که: -چه قدر دیدن جای خالی جسم تو و نشنیدن صدای دنیایی تو، برای من سخت است؟... می‌دانی چه قدر دوست می‌داشتم که همانند آقا غلامعلی
در این دنیای شلوغ و پرهیاهو تنها بودن در خلوت خود  بدون از آدم‌ها راحت نیست. این دنیایی که تمایل به تنهایی و خلوت را نشانه‌ی افسردگی و جنون می‌دانند برای ما درون‌گراها سخت است، درک نمی‌شویم و برچسب می‌خوریم.هرروز تمایل به رفتن در من بیداد می‌کند،جمع کنم و بروم روستایی دور در شمال؛بنویسم، ترجمه کنم، مزرعه خودم را داشته باشم و فارغ از آدم‌ها. اما هر روز باید مثل آدم‌های معمولی کارهای معمولی انجام بدهم و این شلوغی‌ها را تحمل کنم تا روزی
آدمی از خود باید به کجا پناه ببرد؟ شاید به خلوت و سکوت
رنجی که علتش از درون باشد، تنها با خلوت و سکوت و پنهانی التیام می‌یابد، شاید البته؛ اینجا نمی‌توان از چیزی مطمئن بود.
مدتی احتیاج دارم به نبودن و اینجا نمی نویسم.
متاسفم
من گمشده‌ای دارم، درون خود، بیرون خود، در پهنای این جهان، من گمشده‌ای دارم که می‌جویم و نمی‌یابمش.
در میان جناق سینه‌ام و در میان دشت‌ها کوه‌ها کسی یا چیزی را می‌جویم. کسی یا چیزی که نیست.
درد بریدگی انگشتم را فشار می‌دهم آسوده‌تر از درد گمشدگی‌ست، لحظه‌ای آرام می‌یابم. دردش خسته‌ام می‌کند، دست می‌کشم و باز از نو آغاز می‌شود.... من گمشده‌ای دارم.... کجا بیابمت... در عرصه‌ی جهان خاکی و افلاکی هیچ چیز اغنایم نمی‌کند و من بدنبال آن یگان
ساعت دو و بیست دقیقه‌ی صبح است. زن به پشت خوابیده است روی زمین. دست‌هایش را زیر سرش به هم قلاب کرده. آسوده از لذت و رخوت و رنج و ملالی چند ساعته، شاید هم چند ساله. صدای خر خری آرام از تخت گوشه‌ی اتاق به گوش می‌رسد. امیدوار است که سرمای سرامیک‌ها کمی گرمای آتشی را که به جانش افتاده خنک کند. خنک نمی‌کند. بدنش اما به لرزه افتاده. دندان‌هایش به هم می‌خورند. دردی مبهم در تمام بدنش حس می‌کند. خیره است به سقف. آن جمله فوئنتس در کنستانسیا که «تعلقی که
دلم میخواهد با تمامِ وجود زندگی را نفس بکشم، دلم میخواهد با بند بند وجودم زندگی را به آغوش بگیرم،زندگی یک فرصت فوق العاده است که دلم میخواهد لحظه به لحظه اش را به زیبایی نقاشی کنم،خدای مهربان به من فرصت نفس کشیدن بخشیده است، خدای مهربان و با عظمتم به من فرصت بودن داده است، دلم میخواهد زیبا زندگی کنم... با خیال آسوده و آرام :) 
تقریبا آرام شده ام. مدام باید خودم را مشغول نگه دارم. امروز دانشگاه نرفتم. از خواب بیدار شدم و گفتم کاش باز خوابم می برد و ضمیر ناخودآگاهم باز تمام چیز هایی که می خواستم را به خوابم میاورد. دقیقه هایی را دراز کشیده به سقف نگاه می کردم و اشک می ریختم. بودن و تنها بودن و اینکه ذهنم مشغول باشد را تاب نمی آوردم. رفتم از خانه بیرون. رفتم یک جای آرام و خلوت. دو ساعت تمام بودم. کاری نکردم. بی قراری هایم را از چشمانم ریختم بیرون. چشمانم کمی تار می بینند. بر
 ببین، اصلا کاری ندارد. دستت را در سینه می بری، آرام دلت را بر می داری و می آوری بیرون، آرام !!! بعد آرام صابون را رویش میمالی .زیاد نماند که دلت را خشک می کند . بعد زیر آب ولرم کف ها را می شوری.حالا دل صابون زده ات را آرام می گذاری سر جای قبلی اش . می بینی؟ به همین  ساده گی به همین تلخ مزگی :) 
خلوت دلگیری است خلوت من:
نه هوای اشراق دارد و نه هوای غم و جدایی
فقط دلگیر است.
صدایم بی انرژیست:
پس مینویسم
صدایم هست
ولی قدرت دستور به حنجره ام را ندارند
و
پاهایی که دیگر خسته از تکرار رفتن شده اند.
برای پاهایم بازگشت مفهومی ندارند!
آنها فقط می روند و این منم که:
می روم که بروم و می روم که بازگردم.
بی خیالش داشتم میگفتم:
خلوت دلگیری است خلوت من:
نمی دانم اصلا دلگیری چیست!؟
ولی بی نام و نشان نمی توان رها کرد فرزند خود را
فرزند بی چاره ی من
آها!
بی چ
سقف کشویی حیاط خلوت یکی از پرفروش ترین سازه هایی می باشد که مورد توجه بسیاری از افراد در سال های اخیر واقع شده است و شما نیز می توانید با توجه به بودجه در اختیار خود یکی از بهترین انواع این سازه ها را انتخاب و آن را مورد استفاده قرار دهید. همچنین در نظر داشته باشید که شما می توانید قبل از خرید مورد نظر خود از همکاران ما مشاوره های لازم را در خصوص خرید بهترین سقف حیاط خلوت اخذ کنید.
برای اطلاعات بیشتر ما کارشناسان پوشش ساز از طریق صفحه تماس با ما
اردیبهشت را می شود،آرام آرام عاشقی کرد...اردیبهشت را می شود آرام آرام مُرد..!به من باشد میگویم هیچ عشقی نباید توی اردیبهشت تمام شود، هیچ دلی نباید توی اردیبهشت بگیرد، تنگ شود...اصلا" اردیبهشت را باید دوباره از نو عاشق شد!بهار باید اول جاده ی دل بستن ها باشد، اول عاشقی کردن ها...آن
زمان که دلت و احساست بنفش ملایم است و دنیا مثل رنگین کمان چند رنگ عشوه
میاید و چشمک میزند، اردیبهشت را باید روی دور آهسته زندگی گذاشت و زندگی
کرد...اردیبهشت را باید ا
دانلود آهنگ جدید شایع و خلوت به نام کجایی دادا
دانلود آهنگ جدید شایع و امیر خلوت به نام کجایی دادا
Download New Music Shayea Ft Amir Khalvat Called Kojaee Dada
دانلود آهنگ کجایی دادا از شایع و خلوت
| اطلاعات بیشتر در ادامه مطلب |
این آهنگ یکی از ترک های آلبوم فرکانس میباشد

ادامه مطلب
یه وقتا خودت خلوت میکنیهر کدومشم یه سختی داره...ولی اونموقع که خودم میکنم، یه خودمی هستاما وقتی تو میکنی تو کردی؛ تو...دیگه مَن نیست توش..شاید ناراحت بشم چرا خلوت کردی ... ولی قطعا یه روز میرسم بهش که "خلوت میکنی که فقط من باشم وُ خودت"...گم شدمامروز عصبی شدم.. نمیدونم اینهمه خشم یهو چجوری زد بیرون.. حتما شاهد بودی.. حتما ناراحت شدی.. حتما شنیدی...ولی هم ت میدونی هم خود که من آدم این نبودم که صدامو بالا ببرم برای مامانم.. یا اینکه بخوام اشکامو نشونش بدم
آرام آرام ، باران ، تند تند میشدداشت تمام خانه های که با کاغذ ساخته بودم نم میکشیدتمام جوهر دوستت دارم هایی که روی دیوار هایش نوشته بودم حالا یک مشت اشک بودداشت آرام آرام، تند میشدحس کردم دلی آن دور هازیر خروار ها خاک دفن شدبه دستان باران قاتلبه دستور دنیای نامردچشمان من نظاره گر تمام رفتن هایت هست و میماندتا دلت میخواهد بروچتر را هم با خودت ببرزمین خیسی که نفس می‌کشیدیک فرق با صورت خیس من داشتمن نفس نمیکشیدمهیچبی هیچ ترسی از مردنبه خدا قس
هر روز که می‌گذرد بیشتر از هیاهوی زندگی اجتماعی- خانوادگی خسته می‌شومدلم می‌خواهد به منطقه‌ای دور در طبیعت پناه ببرم؛ جایی که آدم‌ها نیستند، جایی که صدای سکوت را بشنوم، جایی که در خلوت محض خودم باشم
خلوت و تنهایی و سکوت برای من معادل آرامش است
دوست دارم همین فردا کوله‌ام را بردارم و به مزرعه‌ای دور دست بروم، روزه‌ی سکوت بگیرم و تنها گوش کنم
اما آدم‌ها هر روز استدلال‌هایی مثل « ما اجتماعی خلق شدیم و تنهایی دوامی نداریم»، «آدمی که تنها
مادر بزرگم بسیار صبور و آرام بود. خیلی از اوقات که همه برای موضوعی پر پر میزدند او با آرامش کنار بساط سماورش مینشست و یک قاشق دارچین و نبات داخل استکان چایی اش میریخت و آرام آرام هم میزد.
صدای جرنگ جرنگ قاشق اش توجه همه را به خود جلب میکرد...
ادامه مطلب
دیروز صبح رفته بودم کلیسای بیت‌لحم و پیرمرد را به هزار خواهش راضی کردم در را باز کند تا در محراب دعا بخوانمچهره‌ام داد می‌زد چقدر حالم بد است. پیرمرد کنارم ایستاده بود و پشت سرهم ارمنی حرف می‌زد و از انجیل می‌گفت تا مثلا آرام شوموقتی گفتم ارمنی نمی‌فهمم و مسلمانم، قیافه‌اش یک طوری شد،همان‌طور که به دیوانه‌ها نگاه می‌کنند. حق داشت، هیچ مسلمانی هشت صبح روز اربعین کلیسا نمی‌رود. حتی مسیحی‌ها هم هشت صبح کلیسا نمی‌روند.اما من هشت صبح کلی
امروز بیستم ذی الحجه است.
من و تو الان در شهر مکه کنار کعبه هستیم . بیست روز دیگر تا ظهور باقی مانده است . امام زمان روز دهم محرم کنار کعبه ظهور میکند.
نگاه کن ! ببین که کعبه چقدر زیبا ، جلوه نمایی می کند !
آیا موافقی با هم گرد کعبه بنماییم؟
به راستی چرا مسجد الحرام این قدر خلوت است ؟!
شنیده بودم خانه خدا بسیار شلوغ است و هیچ وقت دور خانه خدا خلوت نمیشود.
چرا امروز این جا اینقدر خلوت است ؟
آیا عشق و علاقه مردم به کعبه کم شده است ؟
مکه محرم حرم امن خدا
خدایا خدایا پس تو کجایی ؟من کجای کار اشتباه کردم که دستانت را از من دریغ کردی ؟خدایا من کجای کار اشتباه کردم که دیگر تو را در قلبم احساس نمیکنم ؟خدایا من کجای کار اشتباه کردم که دیگر "الا بذکر الله تطمئن القلوب" هم به دلم آرامش نمی دهد؟خدایا من کجای کار اشتباه کردم که مسحق چنین مجازاتی شدم؟هر چه بیشتر نشانی تو را می جویم کمتر به مقصد می رسم و گم می شومدر خلوت من هیچ کس نیست .........خدایا آرام کن این دریای طوفانی دلم راقایقم دارد غرق می شود ،آخر تح
اولین باری که رفتم راهیانشاعر شدم...بارها و بارها...شاید عاشق هم شدمکه واژه واژهمی‌نوشتمو سکووووت...هیچ کسو هیچ جمعیخلوت منو بهم نزد...خلوت آرامش بخشیکه زندگیمو خیلی تغییر دادنگاهم رونگاهم رو...نگاهم رو عوض کرد...طلبم روخواسته هام روواقعا اون اردوی راهیان 93نقطه عطف زندگیم شد...*شعرهاواژه هاخاطره ها...
دریافت
این روزا خسته ام و دلم سکوت و آرامش می خواد ... دوست دارم بیشتر فیلم ببینم و کتاب بخونم و به کارای خودم برسم ... دلم نمی خواد زیاد با کسی حرف بزنم ... دلم نمی خواد توی فضای مجازی باشم و با آدمایی حرف بزنم که هر کسی توی یه حال و هواییه ... دلم می خواد با خودم حرف بزنم ... دلم می خواد غرق بشم توی دنیا خودم ... سعی می کنم اینجا بیشتر بنویسم ... اینجا خلوت دل انگیز منه ... 
 
نشسته ام و حسم درون ذهنم نمى رود تا ذهنم دستور نوشتنش را بتواند صادر کند. حسم تا گلو میآید اما برمى گردد. گویا در گلو اجازه ى بالاتر آمدن نمیابد. آن نقطه در گلو نامش چیست؟ همان نقطه اى که از درون گلو تقاطعى دارد با دهان.
چرا راحت نمى توانم باشم؟ چرا وقتى دیگران هستند نمى توانم میوه بخورم؟ چرا حس مى کنم دارد نگاه مى کند در حالیکه نگاه نمى کند؟ حس مى کنم گوشه چشمى دارد یا شاید چون بعدها ذهنش به این موضوع فکر خواهد کرد ، من نیز به این موضوع فکر مى ک
وخدای تعالی فرماید :(واذکُراسمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّل الیه تبتیلا): ونام پروردگارت رایادکن وازهمه گسسته وبااوپیوسته شو. (مزمّل،8) اوّل کسی به خلوت وعزلت پرداخت، حضرت رسول(ص)بودکه درغارحراتنهایی به عبادت پرداخت وازدیگران دوری گزیدتاوحی براونازل گشت وبعداًهم درایام بعثت آن را ترک نفرمود . (همو؛206) حداقل دوران خلوت ده روزاست زیراحضرت رسول (ص)اعتکافش ده روزبود، برای اکثرآن حدّی…
ادامه مطلب
سلام
مرگ موهبتی است الهی،  که به قامت هر موجود زنده ای می‌نشیند. بشریت از این قاعده مستثنی نیست و ما نیز از آن غافل هستیم.چه سخت است باورش، تحملش، جدا شدنش و ندیدنش .ولی چه می‌شود کرد ، باید در برابر مشیت الهی سر تسلیم فرود آورد و فقط یاد و خاطرات او جاودانه در دل دوستدارانش باقی خواهد ماند.امید که در جوار رحمت پروردگار آسوده و آرام بیارامد و از آمرزش حضرت حق بهره‌مند شود.
ادامه مطلب
پوشش سقف حاط خلوت از چند جهت لازم و ضروری است و به همان اندازه و یا بیشتر از آن نحوه و نوع پوشش سقف حیاط خلوت مهم میباشد در حال حاضر سارین پوش با دارا بودن مجهزترین ابزار الات روز و کادر مجرب، با اجرا و به اتمام رساندن صدها پروژه پوشش سقف حیاط خلوت ، پاسیو ، سقف اسخر ، سقف نورگیر و سقف کاذب گام مهمی را در صنعت ساختمان یرداشته است.  .
از سقف حیاط خلوت در کرج به عنوان زیر مجموعه ای از سقف نورگیر برای طبقات همکف و فضاهای حیاط خلوت و پاسیو یاد میشود ک
بار الهےٰ…مهربانیت همانند امواج دریا پے در پے…
ساحل وجودم را در بر مےگیردو به دستِ قدرت تو ،تمام تیرهاے بلا شکستہ مے شود…
تو هر زمان با من و در کنار من بوده ایےو من در “گهواره ے” محبتت چه آسوده آرام گرفتہ ام…
پس ای “خداے “مهربانم…به ذکر نام زیبایت
و نیایش لحظہ هایت ،وجود زمینیَم را ملکوتے گردان…تا آنچہ تو میخواهے باشمو از آنچہ من هستم “رها” شوم ،که تو… بے نیاز و من “غرق” نیازم
امام جواد علیه السلام:تَأْخِیرُ اَلتَّوْبَةِ اِغْتِرَارٌ وَ طُولُ اَلتَّسْوِیفِ حَیْرَةٌ وَ اَلاِعْتِلاَلُ عَلَى اَللَّهِ هَلَکَةٌ وَ اَلْإِصْرَارُ عَلَى اَلذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اَللَّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخاسِرُونَ
تاخیر در توبه، خود را فریب دادن است و امروز و فردا کردن زیاد، باعث #سرگردانی است و پیامد عذرتراشی برای خدا، هلاکت است و پافشاری بر گناه در اثر آسوده خاطر بودن از مکر خداست «و از مکر خد
از دست دادن م، از دست دادنت. داشتن لبخند های پهن ارزان، برای به صورت زدن و نبردن هیچ فکر نجات بخشی، از وضعیت موجود به واحد های آینده نگر مغز. بیا و بیاندیش چاره ای بر سوراخ های توی سینه ات. بیا و بر این خط های موازی دستی بکش، کمی نرم کن آن نگاه خشونت آمیز را. یک لحظه آسوده بگذار آن دندان ها را، از به یکدیگر ساییدن. یک دم نفس فرو بکش از ثانیه وار خود را لعن کردن. در من هنری مرده است ک به ادعای بقایش گرفتی خود را از من؟ در من میلی مرده است ک جایگزین کرد
آیت الله کشمیری:
روزی یک ساعت با حضرت خلوت کنید،در جای خلوت زیارت سلام علی آقا یاسین بخوانید،المستغاث یک یابن الحسن و المستعان یک یابن الحسن به عدد زیاد بگویید.یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی بگویید.توسل به او پیدا کنید تا رفاقت با حضرت زیاد شود.
امروز بعد از مدت‌ها با خودم خلوت کردم
زیاد تنهام، اما اینکه خلوت کنم کم پیش میاد.
اینکه در لپ‌تاپ رو ببندم، گوشی رو کنار بذارم و برام مهم نباشه که کی چی ممکنه بگه و چه‌کارم می‌تونه داشته باشه.
پیشنهاد می‌کنم حتما انجامش بدید.
اینکه گوشیتون رو خاموش کنید و روی زمین دراز بکشید. به راحت‌ترین شکل ممکن.
نیازی نیست به چیزی فکر نکنید. اما به ذهنتون هدف ندید. به مشکلاتتون فکر نکنید و بذارید ذهنتون خودش پیش بره. بره دنبال اینکه مثلا درختا چه موجودت
حیاط خلوت بدلیل اینکه باز است مستقیم در معرض گردو غبار و بارش برف و باران قرار گرفته است.
پوشش سقف حیاط خلوت
از روی طبقه همکف یا از روی طبقه آخر میتواند به عنوان محافظ در تمیز نگه
داشتن حیاط خلوت باشد. سقف نورگیر حیاط خلوت باید دارای ساختار مناسب و
مستحکم باشد.
برای پوشش سقف پاسیو
، از متریال های نورگیر حبابی و نورگیر پلی کربنات استفاده میشود که
متداولترین پوشش در صنعت نورگیر سقف حیاط خلوت به شمار میروند و  بطور
کامل  آبند بوده و توسط ایزو
 
شهادتت را تبریک می گویم ای مرد خدا.حتما خودت هم میدانی که شهیدان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند. اکنون نوبت راحتی تو فرا رسیده. آسوده باش و آرام بگیر. اکنون وقت آن است که از مزرعه ی دنیوی ات در آخرت ثمره ات را کشت کنی و آنچه که کاشته ای را درو کنی. نگران ایران و ایرانی نباش؛ آنها همان غیریتی را دارند که تو داشتی؛ همان مسیری را می پیمایند که تو رفتی و همان باوری را دارند که تو در مورد دشمن داشتی.
حیاط خلوت در برخی موارد به علت مشکلاتی که وجود دارد نقش یک انباری  و یا فضای بلاستفاده را ایفا می کند حیاط خلوت موجود در آپارتمان بصورت مکانی که مورد استفاده نیست تلقی می شود. برای مسقف کردن و پوشش فضای حیاط خلوت می توان از انواع سقف ها چون سقف های کاذب متحرک و ثابت، نورگیر حبابی ، پلی کربنات و … استفاده کرد .
با استفاده از نورگیر حبابی می توان فضای بدون استفاده را به یک محیط دلچسب و آرام تبدیل کرد و فضایی جذاب را برای دور هم بودن تبدیل کرد و یا
مردمان آهسته‌آهسته به خواب می‌روند و شب آهسته‌آهسته روشن می‌شود. خاموشان آرام‌آرام حجره‌های خلوت و کار ترک می‌کنند و از راهروهای رخشان می‌گذرند و در کوچه‌های باریک شهر و در میادین نادیدنی به دیدار می‌رسند. خاموشان با مشعل‌های خرد و بیداری در دست، به رقص برمی‌خیزند. خورشیدان روز و مشعل‌داران شب، تا چرخ بچرخد و بشر نو شود.
جامها بالا می‌رود و خون طرب به جوش می‌آید، ظلمت پیراهن می‌درد و دیوان و آمال شوم و سرابهای فکر، به سردابها و سر
دانلود آهنگ تمشک از میلاد آرام
تقدیم عزیزان موزیک من ♫ دانلود اهنگ وای تمشک وحشیه جفت مردمک چشمات به نام تمشک با صدای میلاد آرام به همراه تکست و بهترین کیفیت آماده کرده ایم ♫
شعر و ملودی : نیلوفر منصوری | تنظیم قطعه : رسول پورنیاکان
Download Old Music BY : Milad Aram | Tameshk With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa
 
متن آهنگ تمشک میلاد آرام
ادامه مطلب
یکی از آدم‌هایی که در کارش خبره بود و حرفی برای گفتن داشت، به همه توصیه می‌کرد با آدم‌ها بیشتر در ارتباط باشید. بیشتر خودتان را به آشنایی بدهید. جایی به دردتان می‌خورند. شبکه‌ی‌ ارتباطی خود را گسترش دهید. دیده شوید. بیشتر و بیشتر. نامتان به گوش همه آشنا باشد. این یک جور وظیفه بود. اوایل از این که در کار به افراد مهم و جدید معرفی شوم برایم سختی نداشت. بعدها اما، این کار برایم دشوار شد. برای منی که همیشه خودم را، اسمم را از همه‌جا و همه‌کس مخفی
خیلی وقت است دارم مینویسم.نوشتم ولی همه اش پاک شد.پاک شد ولی دوباره درونم روشن شد.
داشتم میگفتم که
خیلی وقت است ذهنم مقاومت میکند برای نوشتن ولی وقتش است مقاومتش را بشکنم و بنویسم هرچند هنوز دستانم برای نوشتن ضعیف هستند ولی نوشتن برایم راهیست تا آرام بگیرد این سکوت و هیاهوی ذهنم وقرارم از ابتدا این بود که حرف هایم در گیر و دار واژه ها نباشد و اینجا برایم کنج خلوت ذهنم بشود ولی انگار خیلی وقت است در این کنج،خلوت نکرده ام.
اعتراف کردم که چند وق
یک سقف یا حتی یک سایبان در تابستان میتواند حیاط خلوت کوچک شما را تبدیل به فضای مطبوع برای گذراندن بعد از ظهر، استراحت و صرف صبحانه و عصرانه کند. پوشش نورگیر ساختمان که به عنوان تامین کننده نور ساختمان ها نیز در روز کاربرد دارد در سال های اخیر از اهمیت زیادی برخوردار است.
سقف کاذب حیاط خلوت سقفی است که در سطحی پایین تر از سطح سقف اصلی قرار گرفته و از داخل بنا قابل مشاهده است امروزه با پیشرفت صنایع و پتروشیمی، استفاده از مصالح ساختمانی جدید از
پیش نوشت:با خودم قرار گذاشته بودم از ترم یک خاطرات جالبی را که اصلا هم کم نبودند به نگارش در بیاورم اما نشدآنقدر این دوران پر سر و صدا و پر شور و پر مشغله است که اصلا مجال خلوت کردن و نوشتن برایم فراهم نمی آمد
 
یک ترم گذشتمطمئنم این سه کلمه به هیچ وجه ممکن نیست روایتگر خوبی برای ترم اول باشدحتی قرار نیست ذره ای از این تجربه به غایت پر ماجرا را برایمان توضیح دهد 
ترم یک مثل تجربه اولین باری است که دریا را از نزدیک می بینیمالبته می توان این دریا
پیش نوشت:با خودم قرار گذاشته بودم از ترم یک خاطرات جالبی را که اصلا هم کم نبودند به نگارش در بیاورم اما نشدآنقدر این دوران پر سر و صدا و پر شور و پر مشغله است که اصلا مجال خلوت کردن و نوشتن برایم فراهم نمی آمد
 
یک ترم گذشتمطمئنم این سه کلمه به هیچ وجه ممکن نیست روایتگر خوبی برای ترم اول باشدحتی قرار نیست ذره ای از این تجربه به غایت پر ماجرا را برایمان توضیح دهد 
ترم یک مثل تجربه اولین باری است که دریا را از نزدیک می بینیمالبته می توانیم این دری
تو این لحظه بزرگترین آرزوم اینه که توی اتاق خودم باشم،در اتاقو مثل همیشه ببندم و توی خلوت خودم تموم کارامو انجام بدم و الان چقدر همچین چیز کوچیکی دور از دسترسه.اقلا دلم میخواست توی خوابگاه یه اتاق واسه خودم داشته باشم حتی اگه انقدر کوچیک باشه که نتونم توش اونقدرا حرکت کنم اما فقط تنها باشم و هیچکس رو نبینم.چقدر از اتاقم خستم.فشار روم زیاد بوده ایم مدت و خیلی حساستر شدم و از کوچکترین حرفی ناراحت میشم.چقدر دلم میخواست الان هیچکسی رو نبینم...
پوشش سقف حیاط خلوت که بعنوان تامین کننده نور ساختمان ها در روز
کاربرد دارد نیز در سال های اخیر مخصوصا درکشور ما ایران که قیمت انرژی
افزایش یافته اهمیت زیادی پیدا کرده است. پوشش سقف حیاط خلوت
به روشهای جدید صورت میگیرد امروزه از مهمترین مسائل در ساختمان استفاده
از فضای مفید در آپارتمان ها می باشد. که شرکت سارین پوش این امکان را برای
مشتریان خود فراهم نموده است. سقف حیاط خلوت در تهران به
عنوان سقف نورگیر برای طبقات همکف و فضاهای حیاط خلوت و
متن آهنگ ارباب شهر من امیر خلوتهمه چی توو دنیا میچرخه فقط سرِ توهمه بیشترشو میخوان ، بیشتر به ضربِ دوعددِ بالا ماشین حساب یعنی قدرتاگه داشته باشی راحتی حتی توو غربتتوو زمینِ خدا گرفتی جای خدا روآدما میپرستنت شدن نسخ و خمارتتو زدی به هم قانونِ برابریتویی دلیل قهر و آشتیدلیلِ خنجر اَ پشتِ برادریآدما سرِ تو حیله میکنن ، بهت پیله میکنندخترِ جوونو زیرِ پیر مرد میکنن
ادامه مطلب
امروز روز سه شنبه 1397/12/14
دیشب خواستم مثل خیلی از شبای دیگه برم بیرون قدم بزنم و یکم با خودم خلوت کنم...
وسطای راه که رسیدم گوشیمو نگاه کردم دیدم تماس از دست رفته دارم!!!
دوست که چه عرض کنم...همکلاسی قدیمیم بود...گفت هر وقت خواستی بری بیرون بگو منم بیام یه سری حرف دارم باهم بزنیم...
منم گفتم من همین الان بیرونم بیا بیرون تا باهم حرف بزنیم...
خلاصه بیرون رفتن من به بهانه خلوت و باز شدن دل بود که تبدیل شد به یک گفتگوی دو نفره پرهیجان و آشوب برانگیز!!! (البت
سقف حیاط خلوت مکانی بدون استفاده می باشد که با استفاده از پوشش مناسب  به بهترین شیوه ممکن می توان از این مکان استفاده نمود توجه داشته باشید که پوششی که به کارگیری میکنید حتما به صورت ۱۰۰% آبندی باشد .
در بیرون ساختمان فضاهای با سقف شفاف یا بدون سقف ساخته می شود که به حیاط خلوت معروف است. سقف حیاط خلوت با نورگیر حبابی ، تنها گزینه مناسب برای طبقه هم کف است که ۸۵% درصد نور را از خود میدهد و دارای رنگ بندی خاص و دریچه بازشو میباشد و برای طبقه آخر ور
دین وایمان و ولایت بارضا کامل شود/عشق واحسان وفضیلت با رضا حاصل شود/حضرتش خلوت نشین بندگی ایزداست/باولای حضرت اوبر شرف نائل شود/کوی عشاق رضا را شیعه برداردقدم/رحمت ایزدفراوان بهراونازل شود/باولایت تاشهادت چشمه فیض خداست/رهسپاری تاسعادت بر او قابل شود/آخرماه صفرشد ماتم عظما بپا/اشک شیعه باتوسل زمزم هردل شود/مشهدمولارضاشد کهکشانی از شعور/کشتی دین باولایت راهی ساحل شود/تسلیت بهرجواد و خواهرش معصومه گوی/نقشه هاو سحردشمن بهرما باطل شود/زائر
سقف حیاط خلوت در کرج







پوشش سقف حاط خلوت از چند جهت لازم و ضروری است و به همان اندازه و یا بیشتر از آن نحوه و نوع پوشش سقف حیاط خلوت
مهم میباشد در حال حاضر سارین پوش با دارا بودن مجهزترین ابزار الات روز و
کادر مجرب، با اجرا و به اتمام رساندن صدها پروژه پوشش سقف حیاط خلوت ، پاسیو ، سقف اسخر ، سقف نورگیر و سقف کاذب گام مهمی را در صنعت ساختمان یرداشته است.  .
از سقف حیاط خلوت در کرج به عنوان زیر مجموعه ای از
سقف نورگیر برای طبقات همکف و
پوشش سقف حیاط خلوت که بعنوان تامین کننده نور ساختمان ها در روز کاربرد دارد نیز در سال های اخیر مخصوصا درکشور ما ایران که قیمت انرژی افزایش یافته اهمیت زیادی پیدا کرده است. پوشش سقف حیاط خلوت به روشهای جدید صورت میگیرد امروزه از مهمترین مسائل در ساختمان استفاده از فضای مفید در آپارتمان ها می باشد. که شرکت سارین پوش این امکان را برای مشتریان خود فراهم نموده است. سقف حیاط خلوت در تهران به عنوان سقف نورگیر برای طبقات همکف و فضاهای حیاط خلوت و پا
((أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ))
استادی می‌فرمود:
این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می‌گیرد.
این جمله یعنی خدا می‌گوید: جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری!!!
تفاوت ظریفی است!!! 
اگر بیقراری...
اگر دلتنگی...
اگر دلگیری...
گیر کار آنجاست که هزار یاد جز یاد او در دلت جولان می‌دهد.
دارم با خودم آشتی میکنم- آرام آرام.
روزهای سختی را می‌گذرانم. هیچ وقت به هیچ ماده مخدری اعتیاد نداشته‌ام، اما حس میکنم ترک کردن اعتیاد باید حسی این چنین داشته باشد: تلاش میکنی آرام آرام زهرش را از جسم و روانت بیرون کنی، یک وقت هایی تو بر زهر پیروزی، یک وقتایی زهر بر تو پیروز می‌شود و حس ناتوانی وجودت را می‌بلعد. در این لحظات، تنها پناه استغاثه و خواب است.
گفتم خواب. دو روزی می‌شود که با چشمان خیس از اشک از خواب بیدار میشوم باز. برنامه این است
خدایا تو را شکر می کنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد دردمندان را لمس کنم و به ارزش کیمیای درد پی ببرم و ناخالصی های وجودم را  در آتش درد دردمندان بسوزانم و هواهای نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم و هنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی برم و موجودیت خود را احساس کنم و او را به حرکت وادارم.
منبع:  زمزم عشق (نیایش های شهید چمران)، ص 19 و 20
میخواهم به دوست داشتنش پایان بدهم
از پاک کردن عکس و فیلم هایش شروع کردم 
همه ی پیام های عاشقانه ای  که برایش ذخیره کرده بودم 
همه ی ان پیام های دلبری که هر روز برایش میفرستادم 
که دوست داشتنم را نشان دهم 
همه ی چیز را پاک کردم 
قدم اول برای ترک این دلبستگی احمقانه 
این دوست داشتن پوچ بود 
رابطه ام به قسمت آزار دهنده اش رسیده 
تا وقتی که پیشش نیستم به خود میپیچم 
هزارتا حرف ردیف میکنم که بکوبم تو صورتش 
تا حساب کار دستش بیاد و من را بیشتر ازین
انگار هواپیمامون سقوط کرده وسط جزیره‌ای در اقیانوس آرام. زخمی شدیم اما جانِ سالم به در بردیم. نه کسی صدامونو می‌شنوه نه برای کسی اهمیتی داره که کم کم محو و ناپدید می‌شیم. ما هم نشستیم به انتظار یک قایق نجات وسط اقیانوس. خوش‌خیال، منتظر، آرام. 
انواع سقف حیاط خلوت یا همان پادیاو قدیم
گر امروز نام پاسیو  یا انواع سقف حیاط خلوت را به زبان می آوریم بی شک
تصویری از چاهکی در جلوی چشمانمان نقش می گیرد که  طبق قوانین شهرداری
مساحتی حدود 24 متر دارند، و دور تا دور آن را پنجرههای همسایهها چیده شده
است  داده و برخی هم همکف آن را سقف زدهاند و برای خودش انبارییا اتاق یا
آشپز خانه ایجاد کرده..
پاسیوهای امروز شهرنشینان ایران
حیاط خلوت ها یا حیاط اندرونی خانه های ایرانی
شاید با شنیدن اسم پاسیو ا
در آپارتمان ها پوشش سقف حیاط خلوت
می تواند روی سقف حیاط خلوت و  روی طبقه هم کف یا بر روی سقف حیاط خلوت
آخرین طبقه که بعنوان پوشش نورگیر سا ختمان می با شد  اجرا می شود ، به علت
فضای  باز و همچنین  ارتباط مستقیم که با فضای بیرون دارددر  معرض گرد و
خاک وآشغال  و بارندگی می باشد.
پوشش سقف حیاط به عنوان محافظی برای تمیز
نگه داشتن حیاط خلوت بسیارمفید می باشد، تنها گزینه پوشش سقف حیاط خلوت
طبقه هم کف،  سقف حیاط خلوت با نورگیر حبابی ، میباشد و از ور
«عاشق، روزها و شب‌های هفته و ماه و سال را به حال خویش رها نمی‌کند.عاشق شبیه نمی‌سازد.عاشق دمادم چیزی را نو می‌کند؛ چیزی حتی بسیار بسیار کوچک را.»
«
- عسل! برایت یک عاشقانه‌ی آرام ساخته‌ام؛ یک انشای ساده‌ی مدرسه‌ای. خسته نیستی که بشنوی؟
+ خسته‌ام؛ اما چرا نمی‌شود یک عاشقانه‌ی آرام را وقت خستگی شنید؟
»
[ یک عاشقانه‌ی آرام - نادر ابراهیمی ]
سقف کاذب حیاط خلوت
نورگیر قوس دار پلی کربنات و سقف کاذب حیاط خلوت یا به اختصار ورق پلی کربنات ، جهت پوشش سقف کاذب حیاط خلوت ، گلخانه ، نورگیر سوله ، مراکز تجاری و اداری ، پوشش سقف استخر و سقف پارکینگ اتومبیل به کار می رود. سازه فلزی این نورگیرها معمولا به صورت قوسی و یا شیبدار میباشد و پوشش روی آن از ورق پلی کربنات برای سقف کاذب حیاط خلوت تخت و چند جداره است. این ورق ها در برابر ضربه بسیار مقاوم بوده تا حدی که از آنها به عنوان ورق های نشکن نام بر
آهسته آهسته حسی خوش درون قلب او پیدا شد 
آرام آرام حسی از نوع تفاخر و افتخار در او قدم زد 
در کمتر از چشم بر هم زدنی، فرصت دیدار از دست رفت ..
 
 
ما هیچ از خود نداریم، این حقیقت را با مکاشفه در حقیقت مرگ، و هم آغوشی با خاک می توان دریافت .. و سر فرود آورد .. که هستی آدمی عاریه از اوست ..
می روی قدری آرام ترروی نی آرام مادراز دل گهواره رفتیروی نی الله اکبرسایه می اندازی روی سر منسرو قدت رو نیزه گل پسر منیک شبه مردی شدی دلاور منبسته شده چشمات ای وایمادر فدا لب هات ای وایمیوفتی از بالا ای وایپیش سر بابات ای وایعلی لای لایآب که شد بعد از تو آزادآتشی بر جانم افتادآب رسید اما تو رفتیای خدا ای داد ای بی‌ دادبس که به دنبال نیزه دویدمبس که به روی خود پنجه کشیدماز بغل نیزه تا خدا رسیدمگهواره شد دستم ای وایدنبال تو هستم ای وایمی‌شد خدا
متنی که میخواهم بنویسم احتمالا در نهایت ملقمه ایست از چند نظریه و ایده از چند کتاب مختلف که با آنها همذات پنداری کرده ام و  تصادفا در این مدتی که در خانه مانده ایم به جمع آوری آنها مشغول بوده ام.
اول کمی درباره ی خلوت: در کتاب مینیمالیسم دیجیتال، کال نیوپورت تعریف جالبی از خلوت ارائه میکند که احنمالا شما هم مثل من در تعریف آن اشتباه میکنید. در این کتاب خلوت نه جدایی فیزیکی و دور شدن که به این معناست که مغز ورودی دریافت نکند به طور دقیق تر خلو
#معرفی_کتاب ..داستان یک عاشقانه آرام روایتی است از قبل از انقلاب سال 57. شخصیت اصلی این رمان گیله مرد معلمی است که علاوه بر تدریس فعالیت های سیاسی زیادی انجام می دهد.او در یکی از سفرهای خود با دختر زیبایی به نام عسل ازدواج می کند و شروع عاشقانه آرام پس از این واقعه شکل می گیرد.__________با ۵ درصد تخفیف اعضا و ارسال رایگان
_____________
سفارش ازطریق #سایتwww.amirabook.irسفارش به صورت تلفنی۰۷۱_۳۲۳۲۱۴۳۲۰۷۱_۳۲۳۲۰۸۸۱_۳سفارش ازطریق تلگرام
باامیراکتاب در پیام رسان #ای
عاقل شدم , دوباره که دیوانه ات شوم با پای خود شکار تو آمد سر کمند جان می دهم برای تو چون شمع و وقت صبح بر خویش دل نبندی و بر عشق دل ببند این جان که در هوای تو از تن بدر نرفت ساده ولی برای تو صد دل ز خویش کند افتاده ام به پای تو چون خاک در رهت مگذر ز من که خاک ز جایش شود بلند در قلب و نبض من به میان است پای عشق جان داده ام به خنده ات آرام تر بخند ... #الهام_ملک_محمدی
دانلود آهنگ جدید سروش بند به نام آرام جان
Текст песни arame jan Soroosh Band
بی تو بقرارم جانان و جانم آرام جان من شوБез тебя моя душа и моя душа будут спокойны
بنشین کنارم از من خرابت عاشق نگاهتСядь рядом со мной
جان میستانی جان نوش جانت

ادامه مطلب
همه می پرسند
چیست در زمزمه مبهم آبچیست در همهمه دلکش برگچیست در بازی آن ابر سپیدروی این آبی آرام بلندکه ترا می برداینگونه به ژرفای خیالچیست در خلوت خاموش کبوترهاچیست در کوشش بی حاصل موجچیست در خندهء جامکه تو چندین ساعتمات و مبهوت به آن می نگرینه به ابرنه به آبنه به برگنه به این آبی آرام بلندنه به این خلوت خاموش کبوترهانه به این آتش سوزنده کهلغزیده به جاممن به این جمله نمی اندیشممن مناجات درختان را هنگام سحررقص عطر گل یخ را با بادنفس پاک شقا
دانلود آهنگ مسعود صادقلو خلوت
دانلود آهنگ زیبا و شنیدنی خلوت با صدای مسعود صادقلو با لینک مستقیم
 
♬♬♬ متن آهنگ Masoud Sadeghloo – Khalvat ♬♬♬
میدونی داستان چیه ♬♬♬ یه وقتایی آدم حوصله ی هیچکسو نداره
حتی نزدیکایه خودش و ♬♬♬ دوست داره همینجوری تنها باشه
هیچکیو نبینه خلوت ♬♬♬ از این آدما دورم کن
بد و خوب نداره خستم ♬♬♬ اونا که دست مردونه دادند
فهمیدیم چقدر پستند ♬♬♬ از این ادما دورم کن
نمیخوام هیچکیو اصلا ♬♬♬ تا وقتی کارشون گیره
همشون دورم
۶۹-ازکران تا به کران روضه خلدبرین خلوت درویشان است     مایه محتشمی خدمت درویشان است گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد   فتح آن درنظر رحمت درویشان است قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت   منظری از چمن نزهت درویشان است آنچه زر م یشوداز پرو آن قلب سیاه     کیمیاییست که … ازکران تا به کران – روضه خلد برین خلوت درویشان است – غزل ۴۹
منبع : فالگیر
یک زخم نامرئی شده ام..
حتی، گاهی رویش آرام آرام نمک میریزم و عمیقش میکنم؟
هی سکه می اندازم و میگویم روی شیرش شانس من است
هی خط میشود..
خط میشود و عمق میدهد به این زخم..
ت
ن
ه
ا
این کلمه معانی مختلفی دارد که هر کس در زندگی ش انگار میتواند چندین بُعدَش را تنها بفهمد:))
تنها در تنها
خلوت گزیدگان
ماییم و اشک دیده و سودای عشق یاروز بارگاه بخشش جرمش امیدوار پوشیده نیست زیور مهر از لقای دوست روز الست لطف مزیدش شد آشکار
گر رهروی به ملک یقین در طریق عشق پاینده باش که کار جهان نیست پایدار باید که در طریق طلب جمله جان شوی تا جان به پای دلبر جانان کنی نثار
گر سقف آستان جهانی شود خراب ما را غم فراق نگار است و درد یار
مجلس به بزم عشرت مستانه می رود از فیض جام و ساقی گلفام و گلعذار
ساقی به تیر غمزه مزن بر دل سبو ساغر به لطف باده بگرد
پوشش حیاط خلوت برای آپارتمان ها ی مسکونی یا پوشش سقف پاسیو یا سقف کاذب حیاط خلوت از جمله کلمه هایی هستند که با افزایش یافتن آپارتمان نشینی ، افزایش قیمت آپارتمان   و افزایش قیمت انرژی ، شکل خاصی به خود گرفته مسقف کردن حیاط خلوت از قسمت های تخصصی در ساختمان می باشد در آپارتمان ها ، پوشش سقف حیاط خلوت می تواند بر روی سقف حیاط خلوت طبقه هم کف یا بر روی سقف حیاط خلوت آخرین طبقه که بعنوان پوشش نورگیر سا ختمان می با شد  اجرا  شود . با توجه به اینکه ح
2552 - نوکرانمان مدتی بود که می‌خواستند ارادت‌شان را به ما نشان داده و برای تولدمان جشن باشکوهی گرفته و غافلگیرمان کنند. از آنجایی که علاقه زیادی به تجملات نداشتم، دستور دادم تا جشنی خودمانی در ورزشگاه آریامهر برگزار کنند! جشن با حضور مقامات و خانواده‌های اشرافی برگزار شد و ما در میان جمعیت که سرود «تولد تولد، تولدت مبارک» را همخوانی می‌کردند، غافلگیر شدیم و شمع پنجاه‌وهفت سالگی‌مان را فوت نمودیم تا دودش به چشم بدخواهمان برود. یک سال از
یاحق...
این روزها آرامش را در کارهایی می یابم که پیش تر، دل خوشی از آن ها نداشتم.
آرام می شوم وقتی که اسکاج کفی را به صورت دورانی روی ظرف های خیس خورده می سایم!
آرام می شوم وقتی که اسکاج نرم و لطیف بر ظرف ها ساییده می شود و این نشان از آن دارد که ظرف ها دیگر تمیز شده اند...
سرشار از آرامش می شوم وقتی آب را با فشاری ملایم روی ظرف های کفی می گیرم و کف های آرام آرام از روی ظرف سر می خورند؛ با خودم می گویم: «چه خوب شد که خداوند آبی پاک و پاک کننده برایمان فر
موسیقی آرام را به ضرباهنگ‌های یکسره و مهیج ترجیح می‌دهم. چه در باکلام و چه در بی‌کلام.
حوالی اردیبهشت، دوتایشان به جانم نشست. «صدایم بزن» از چارتار و «آرام من» از محمد معتمدی.
امشب یکی دیگرشان را یافتم. این‌بار هم از محمد معتمدی.
بشنوید
آخر معشوق را «دلارام» می‌گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد. پس به غیر چون آرام و قرار گیرد؟ این جمله خوشی‌ها و مقصودها چون نردبانی است. و چون پایه‌های نردبان جای اقامت و باش نیست، از بهرگذشتن است، خنک او را که زودتر بیدار و واقف گردد تا راه دراز بر او کوته شود و درین پایه‌های نردبان عمر خود را ضایع نکند.
آیا من در حال تغییر هستم؟
به نظر بله.

تغییر آرام آرام سراغت می آید. خودت هم نمی فهمی کی عوض شدی. نگاهت عوض می شود. آرمانهایت عوض می شوند. اهدافت عوض می شوند. تغییر مثل ماری خوش خط و خال است که به آرامی و بیصدا می خزد و تو را می بلعد و هضم می کند و تو حتی متوجه هم نمیشوی که تغییر تو را هضم کرده با اسید شسته و زیر و رویت کرده.
حلزون درونت را پیدا کن..!
جنوب ایتالیا زیستگاه نوعی چتر دریایی بنام "مدوز" و انواع حلزون های دریایی است ، هر از گاهی این عروس دریایی حلزون های کوچک دریا را قورت می دهد و آنها را به مجرای هاضمه اش انتقال می دهد .
اما پوسته سخت حلزون از او محافظت می کند و مانع هضم آن می شود! ، حلزون به دیواره ی مجرای هاضمه ی عروس دریایی می چسبد و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون می کند!
زمانی که حلزون به رشد کامل خود می رسد ، دیگر خبری از عروس دریای
امروز قبل از ظهر از نیوجرسی به نزدیکترین متروی نیویورک رفتم و با اولین متروی جهان روبرو شدم...کاملا مشخص بود که قدمت این مترو بیش از صد سال هست... هیچ خبری از برد الکترونیک در داخل مترو نبود...
هر ایستگاه که مترو می ایستاد باید روبروی در را میدیدی که اسم ایستگاه چی هست و برون اساس عمل میکردی... 
کارت متروی یک ماهه گرفتم... کارتی که یه ورق نازک هست و من نمیدونم چه طور به عنوان کارت دائم میشه ازش استفاده کرد؟ درست مثل آسانسورهای ایتالیا که پدیده بودن
پدر از این آدم هایی ست که همه جا دوست و آشنا دارد. توی پلدختر هم دوست داشت. قبل از ورود به شهر، بار را داخل گاراژ او مستقر کردیم و خودمان رفتیم و چرخی توی شهر زدیم.
وضعیت شهر را که خبر دارید و من چیزی نمی گویم. 
اصلا عزیز من، چه باور کنی چه نه، این ها فرعیات ماجرا اند ... بگذار من اصل مطلب را برایت بگویم . رفیق بابا برای اینکه کمی فضا را ملایم کند برایمان تعریف کرد:
شب سیزده به در با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم که فردا بزنیم به دل کوه. یکی از رفقا که
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دارم شعر باران
ابر بهاران یاد یاران
یاد رخسار تو خورشید دلم شد
مهمان چشمم رویای تو
در باغ جانم آوای تو
از نگاه تو صبا مژده ها دهد
بر زلال آب چمن بوسه ها زند
مرغ سپیده خوش می سراید
نرم و سبک بال پر بگشاید
مثل نسیمی بر موج آ
مثل پریدن پرواز خواب
همه جا رنگ سحر چهره نموده
آبی و دریا در جان هم
ابر و سپیده پنهان هم
به تماشای تو گل سینه گشوده
در دفتر عشق طرحی دارم
رنگ زمان را شرحی دارم
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دار
کیکی است که آرام خواهرم دیشب فاصله ی بین ۱۲ شب تا۴صبح برام درست کرده
و ۴ صبح با صدای آرامِ آرام خانوم، و عطر مطبوع کیک، بیدار شدم، هم خودم هم اون موجود ناشناخته ی درونم که عاشق کیک و شیرینیجاتِ
روزم که خیلی عالی شروع شد خداروشکر.....امروز کلا روز خوبیه
 
یه راه برای نشون دادن محبت به عزیزان، همینه، راحته، آقایونم میتونن انجام بدن ظاهرش ممکنه جذاب نباشه، ولی خیلی خوشمزه ست هرچند من ظاهرش دوس دارم
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
 
مدت هاست که تصمیم گرفته ام کمی ذهنم را با نوشتن خلوت کنم! همه چیز را امتحان کردم! از سررسید تا نوت گوشی تا ...
ولی نشد که نشد
شاید عادت کرده ام در جایی مطالبم را ثبت کنم که ممکن باشد یکی دو تا مخاطب به آن سر بزند...
فقط این را میدانم اگر ننویسم و مثل گذشته ذهنم را خلوت و مرتب نکنم، با پوسیدگی سلول های خاکستری ام مواجه میشوم!... نیاز دارم به گاهی بی دغدغه نوشتن، به دور از خود سانسوری...
 
یادم هست میخواستم ادای سید مرتضی آوینی ِ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کباب پز صنعتی مجله زیبایی خانوم گلی