نتایج جستجو برای عبارت :

درسته که پست نیمه شبی آخرین پست هرشب من

انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
سفارشات عمومی بزرگان برای ماه مبارک رمضانغسل و نماز توبه (در اعمال یکشنبه ذی قعده)نماز اول وقت و با حضور قلبنماز شبمراقبه و توجه دایمیتوسلقرائت قرآن (حداقل یک جزء)دعای افتتاحدعای ابوحمزه (هرشب مقداری)دعای معروف سحرعصر جمعه ها یا هرشب: صدبار سوره قدردعاهای مخصوص هر روزتعقیبات و دعاهای مختص و مشترک (رجوع به مفاتیح)هرشب قرائت ده بند از جوشن کبیرهرشب یا سحر، یک سجده طولانی با ذکر یونسیه (حداقل چهل عدد الی چهارصد عدد)نافله های نمازهای یومیهصدقه
اما باید این پست و میگفتم 
یک فیلسوف چینی قبل از میلاد مسیح  می گوید" دیشب خواب دیدم که پروانه ام و امروز وقتی بیدار شدم سوال برایم پیش آمده که من حقیقتا انسانی هستم که خواب دیدم پروانه ام یا پروانه ای هستم که خواب می بینم انسانم"
دوستت دارم ... 
درسته که زبانم خوب نیست، درسته که درس غیردوست‌داشتنی دبیرستان و دانشگاهم بوده، درسته که برای اولین و آخرین بار، دو سال پیش، نصف یک ترم رفتم کلاس زبان، درسته که تو این دو سال بجز فکر کردن به کلاس زبان، هیچ کار دیگه‌ای در این مورد نکردم، درسته که همین الان یهویی قرار شد تعیین سطح بدم، اما واقعا انقدم پرت نیستم دیگه. بهم میگه با زبان آشنایی، ولی خب نمی‌تونی از he و she و اینا استفاده کنی :||| :/// :\\\ :|||
خب من سعی کردم جوابا رو خلاصه کنم. پرسید اسم براد
از روزی که چتر خریدم!
دیگه بارون نیومد ...
درسته من از بارون خاطره خوبی ندارم و فقط مریضی واسم آورده...
اما دلیل نمیشه دوستش نداشته باشم ...و عشق نکنم با صدای دلبرونه اش!
خدایا لطفا بارون بفرست...!
قول میدم همونطوری زیر بارون خیس بشم...بدون چتر!
با آغوش باز و دستایی رو به آسمونت که میخواااد جلو همه مردم شهر ...بغلت کنه...!
قول میدم ...
نه شکایت میکنم...نه پرت و چرت میگم...
قول قول قول...یه قول دخترونه سفت و سخت!
بارون پلیز ...
.....
عاشقت میشم دوباره...
عاشق اونی
شاید اسباب کشی هم یه جور مرگ باشه... انتقال از خونه ای به خونه ی دیگه... از جهانی به جهان دیگه...
درسته که سکرات موت سخته، ولی به رفتن به یه جای بهتر می ارزه! (البته اگه بریم جای بهتر)
پ‌ن۱: از شب آرزوها، فقط خرس کشیِ یه سری رختخواب و سماور و دستگاه سبزی خرد کن و سطل زباله به ما رسید! نه روزه ای، نه نمازی، نه ذکری، نه دعایی... اینم از رجبی که آرزوشو میکردم! :(
پ‌ن۲: سه شبه که بی خانمانیم... شبی خونه ی داداش کارفرما پلاسیم، شبی خونه ی آبجی زهرا... و  این منم
برخی کلمات  و واژه ها گاهی بطور نادرست استفاده می شود مانند:
"توجیح" غلط                                     "توجیه" درسته

"متنابِه" غلط                                     "معتنابه" (قابل اعتنا) درسته 

 "راجبِ " غلط                                   "راجع‌به"  درسته 
 
 "معرّف حضور" غلط                            "معروفِ حضور" درسته

 "از ملاقاتتون خوشبختم" غلط              "از ملاقاتتون خوش‌وقتم"  درسته

 "با این تفاسیر" غلط                          "با این تفاصیل"  درست
1
دنیای واقعیم اگر 16/17 ساعت در روز بیداریه شباش یه دنیای چندین و چند روزس..
هرشب خواب میبینم، هرشب درحال تکاپوام، هرشب غمگینم، هر شب دلم شکسته است..
میون این خوابا چند بار بیدار میشم، غمگینم تا باز خوابم ببره.
مامانم که گاهی صبحا میاد بالا سرم میگه خودتو بغل میگیری و تا جا داشتی خودتو فشار دادی توی دیوار..
یاد اون متن افتادم که میگفت:
من بلدم آنقدر دیر بخوابم، که اندوهم را خواب کنم.
اما یکی به من بگوید: کی بیدار شوم از خواب، که اندوه زودتر از من بی
خب خب بیبیا بیاین که باهاتون حرف دارمیه راست میرم سر اصل مطلبشما همه فیک میخونین درسته؟چه کاپلی رو شیپ میکنین؟شاید حتی بعضیاتون شبا با رویای با هم بودنشون می خوابین!فندوم ما آرمیه.ما ارتش پسرامونیم.درسته یا نه؟چرا وقتی پسرامون واسه حمایت از جامعه ی رنگین کمونی انقد به اعتبار خودشون توی کره و چین و...لطمه زدن،وقتی اینهمه هزینه کردن تا ازشون حمایت کنن،باز یه عده کورکورانه عقاید آدمای قرن 19و 20رو ادامه میدین؟!کیپاپرا توی کل دنیا قوی ترینان...چ
 
یعنی  مضحک ترین قسمت فیلم دلدار اون قسمتیه که خواهر پژمان هر وقتی با پدرش یا
با خود پژمان تلفنی صحبت میکنه رو تخت دراز کشیده :|
درسته زنِ حامله است ولی دیگه زن حامله به این معنی نیست
 که کلا دراز کش و رو تخت باشه و تلفن هاش رو اونجا جواب بده :|
مردم رو مسخره خودشون کردند عه :| 

 
 +
  
فیلم دلدار سریالی است که در ماه رمضان در شبکه دو هرشب ،  پخش میشه !
نه بهتره که حرف بزنم. اصلا مگه چقدر به زنده‌موندن اطمینان داریم که حرف‌هامون رو بخوریم و حرف نزنیم،هان؟ 
می‌خواستم بگم هرشب کابوس می‌بینم، بعد سرچ کردم دیدم کابوس به چیزهای وحشتناک‌تری اطلاق میشه. من هرشب دارم خواب بد می‌بینم. خواب‌هایی که وقتی بیدار میشم هم کیفیت زندگی‌م رو تحت تاثیر میذاره. لابد شما هم می‌بینید. مگه میشه شما خواب بد نبینید؟ مگه میشه شماها نگران از دست دادن نباشید؟ از دست دادن خودتون و همه‌ی عزیزانتون. من می‌ترسم. ص
وقتی در گنت بودم، مرد همسایه روبه رویی اتاقم، بالاترین طبقه که سقفش شامل شیروانی نیمه شیبداری می شد، هرشب می آمد جلوی پنجره و همسرش را میبوسید.
گاهی حتی سیگار زنش را که میان هوا و زمین روی طاق پجره باز نشسته بود میگرفت، روی همان لبه خاموش میکرد و او را میکشید بطرف خودش و میبوسید.
انقدر این کار تکرار شده بود که مطمئن شده بودم جای مناسب برای این کار، حتما لب پنجره است.
چهار ماه سپتامبر، اکتبر،نوامبر و دسامبر. هرشب در ساعت های مختلف درخانه بودنش
بودنش شبیه یک نسیم خوش که صورتهایمان را نوازش میداد و روحمان را شاداب میکرد بوداماازوقتی رفته مانند یک زلزله یایک طوفان رعب انگیز یا سیل یا سونامی یاگردباد ویاهرچیزویران کننده دیگه بود ،به قول مادرم انگاردرزندگیمان یک زلزله امده وهمه چیزروبرده و شهرخالی شده وتنهاشدیم، شهر را یک سکوت مرگ بارفراگرفته ،دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداریم وهیچ چیزشبیه سابق نیست،حتی ارامش ازشبهایمان رخت بستند ورفتند، به گمانم دراین شهرگم شده ایم یانه سرگردان و
بودنش شبیه یک نسیم خوش که صورتهایمان را نوازش میداد و روحمان را شاداب میکرد بوداماازوقتی رفته مانند یک زلزله یایک طوفان رعب انگیز یا سیل یا سونامی یاگردباد ویاهرچیزویران کننده دیگه بود ،به قول مادرم انگاردرزندگیمان یک زلزله امده وهمه چیزروبرده و شهرخالی شده وتنهاشدیم، شهر را یک سکوت مرگ بارفراگرفته ،دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداریم وهیچ چیزشبیه سابق نیست،حتی ارامش ازشبهایمان رخت بستند ورفتند، به گمانم دراین شهرگم شده ایم یانه سرگردان و
کاش دنیایی بود که درش رنج و غم نبود و همراه تو میشد به آنجا رفت... درسته بهشت اتفاقات هیجان انگیز نداره و لذت کشف چیز تازه ای ما رو به شوق نمیاره... درسته به نظر میرسه در آنجا زندگی کسالت آوری جریان داره، اما همین که "رنج" نیست، کافیه برای اینکه بهشت باشه...
_ خوبی ؟!
_ آره 
 
 
_عزیزم خسته ای ؟
_ نه چطور مگه ؟ 
 
این مدت هرشب حین همین مکالمه های خوبی و آره خوبم ، اشک میریختم ولی نمیذاشتم اون بفهمه. از دوتا دوتا چهارتا کردن خسته شدم. از اینکه بالاخره کی پولمون میرسه ؟ کی فلان مشکل حل میشه ؟ کی تموم میشه؟ 
سرو کله زدن با آدمایی که همیشه خدا از همه طلبکارن ، شنیدن زورگویی و تحقیر از طرف کسایی که کارمون بهشون بستگی داره، شمردن ریال به ریال پولای دوتامون هرروز و هرشب. اینا حالم و دیگه داره بهم میزنه ‌
همیش
سال پیش دانشگاهی و بعد از عیدش، وقتی دیگه حالمون داشت از کنکور و تست و گاج و قلم چی و ازمون به هم میخورد یه روز رفتیم مدرسه که با بچه ها دیدن کنیم(کلاسای ما قبل از عید تموم شد)...همه نالان بودن که زودتر این روز کنکور لعنتی رو بدیم که ما دیگه داریم بالا میاریمش انقد تکرار و تکرار و تکرار... مهام ولی خوشحال طور گفت که هر مطلبی رو که این روزا می خونه براش جدید و جالبه چون قبلا نخونده بودشون!! من الان همین حس رو نسبت به زندگیم دارم... درسته که من یه مقدار
سال پیش دانشگاهی و بعد از عیدش، وقتی دیگه حالمون داشت از کنکور و تست و گاج و قلم چی و ازمون به هم میخورد یه روز رفتیم مدرسه که با بچه ها دیدن کنیم(کلاسای ما قبل از عید تموم شد)...همه نالان بودن که زودتر این روز کنکور لعنتی رو بدیم که ما دیگه داریم بالا میاریمش انقد تکرار و تکرار و تکرار... مهام ولی خوشحال طور گفت که هر مطلبی رو که این روزا می خونه براش جدید و جالبه چون قبلا نخونده بودشون!! من الان همین حس رو نسبت به زندگیم دارم... درسته که من یه مقدار
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
نمیدونم این رابطه ای که تازه با میم شروع شده درسته یانه
اما بشدت احتیاج دارم از نوع عاطفی!
همین که باشه حرف بزنیم
دردودل کنم برام کافیه
نمیدونم درسته یاغلط!
فقط میدونم به همچین دوستی احتیاج دارم
کاش میشد دوست تازه پیدا کرد باهاش سینما رفت
رستوران کافه!نمیدونم یه چی که حالمو خوب کنه!
دلم تنگه برا اون روزای خوب کاش میشد بازم اون حال خوب وروزای خوب برگرده
((به نام خداوند مهربان))
 
سکوتم پر ز فریاده
دلم از غصه لبریزه
چشای عاشقم هرشب
به یادش اشک می ریزه
 
آهای ای ابر بارونی
تو از حالم چه می دونی؟
تو این پاییز یخ بسته
تو مهمونی و می مونی
 
چه عطر یاسی پیچیده
شاید شعر منو دیده
بهش سر می زنم هرشب
گمونم باز فهمیده
 
چقدر چه و چرا مونده!
برات چه حرف ها مونده
چقدر غریبه ای امشب
با اونکه آشنا مونده...
 
 

 
   
نیستی هرشب برایت شعر می خوانم هنوزپای قولی که تو یادت رفته می مانم هنوزمی نشینم خاطراتت را مرتب می کنمدر مرور اولین دیدار، ویرانم هنوزکاش روز رفتنت آن روز بارانی نبوداز همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوزراه برگشتن به سویم را کجا گم کرده ایمن برای ردپاهایت خیابانم هنوزبا جدایی نیمه ای از من به دنبال تو رفتبی تو از این نیمه ی دیگر گریزانم هنوزبعد تو من مانده ام با سالهای بی بهاربعد تو تکرار جانسوز زمستانم هنوزدست هایم را رها کردی میان زندگ
سولفوریک اسید که بهش سلطان مواد شیمیایی هم می‌گن، هر ظرف کثیفی رو تمیز می‌کنه و برای تی‌ان‌تی و باتری ماشین و نساجی و هزارچیز دیگه هم کاربرد داره..سولفوریک اسید من رو یاد سلمان بنفشه می‌ندازه! چندسال پیش برای کارآموزی رفتم پالایشگاه سرخس. بخشی که داخلش افتادم تصفیه گاز بود و مسئولی که قرار بود در مورد اون بخش برام توضیح بده اسمش سلمان بنفشه بود..بنفشه علاوه بر اینکه همیشه موقع شام گوشی رو برمیداشت و زنگ می‌زد به آشپزخونه پالایشگاه و از ل
بیا مستی مکن ، بنشین

نمی بینی دگر ما را

بیا با آستین بزدای ، اشک چشمهایم را

مرو ، آخر پشیمان میشوی

دانم که می جویی پس از من در ره میخانه

هر شب رد پایم را
من آخر می روم ، اما تو با افسوس می بوسی
نشان دستهایم را در این پیمانه ها هرشب
چو بوم خسته تنها می نشینی و اشک می ریزی
بیادم تا سحر پشت در میخانه ها هرشب
چو شبها باد سرگردان وحشی سر به در کوبد
تو پنداری منم ....
پر می زنی از جای و می خندی
کلون کهنه را وا میکنی ، اما مرا دیگر نمی بینی
سرشک از دیده می ب
ما از بچگی تو شهرمون هرشب ماه رمضون می رفتیم مسجد. (خود این شبا خیلی خاطره داره ها!)
هر شب یه جزء قرآن رو می خوندیم. البته تو همه شهرهای ایران هست این رسم.
این چند سالی که دانشگاه اومدیم و ماه رمضون خوابگاه هستیم خب بازم دلم می خواست یه جایی چیزی برم شرکت کنم برا ختم قرآن.
خداروشکر داخل خوابگاه و دانشگاه امسال این مسئله حل بود.
ظهرها ساعت 12 داخل دانشگاه البته نیم جزء به دلیل کمبود زمان.
داخل خوابگاه هم (حافظ) ، هرشب یه ساعت مونده به اذون مغرب.
البت
کاش تکنولوژی اونقدر پیشرفت میکرد که از پشت وبلاگ لحن همدیگرو بفهمیم! نمیدونم لحن این پست رو چجوری براتون بازگو کنم! تصور کنید من خیره شدم به یجا! به ظاهر تو فکرم! ولی دارم با شما صحبت میکنم! آروووم و از ته دل! عمیــق! خسته! مثل این! (اگه میخواید حالتمو ببینید اینو ببینید!)
من خیلی عوض شدم! ذهنیت و فکرم خیلی با قبل فرق کرده! قبل که میگم! منظورم چند سال اخیره! چه اتفاقای عجیبی افتااد! عجـــیب! واقعا عجیب! پسری که از تاریکی و تنهایی میترسید! حالا تو تار
متن آهنگ عمو عباس از سید مجید بنی فاطمه
عمو عباس بی تو!…! قلب حرم می گیره
عمو عباس بی تو بابا تنها می میره
عمو عباس علمت !…! کو عموی خوبم
عمو عباس تو نرو تا که پا نکوبم
عمو عباس بی !…! تو قلب حرم می گیره
عمو عباس بی تو بابا تنها می میره
عمو عباس بی تو !…! هر لحظه دل می لرزه
بی تو هرشب هوای خیمه ها چه سرده
دانلود مداحی عمو عباس از مجید بنی فاطمه
عمو عباس بی تو!…! قلب حرم می گیره
عمو عباس بی تو بابا تنها می میره
عمو عباس علمت !…! کو عموی خوبم
عمو عباس تو
جدی می پرسم 
این اردوی مذهبی ها (که سختی ها و شیرینیهای اردویی را داره) چه ربطی به یاری رسوندن به امام زمان داره? خیلیها هم که اصلا اعتقادات اونجوری ندارن هم میرن 
عده ای هم واسه ماجراجوییش میرن
این وسط امام زمان?! 
جل الخالق 
یعنی الان دیگه 313 نفر رو فکر می کنید تو این جمعیت میشه پیدا کرد? 
وقتی فکر می کنم چننننندین ده یا صد نفر آیت الله و فقیه داشتیم? یعنی هیچکدومشون نشد بشن یار امام، اون وقت تو این جمعیت میخواد در بیاد? 
بیشتر به نظرم جو دادن ه
-شده در عین حال هم دوسش داشته باشی دیوونه وار هم دلتو بشکشنه و غرورتو له کنه؟
+شده
-تصمیمت چیه
+ازش متنفرم و دوسش دارم،غرورم و له میکنه و پا رو قلبم میزاره ولی هرشب خوابشو میبینم
-من برا خودت میگم اینجوری پیش بره نابود میشی،خودت میدونی...
+....
[بالشت اشکی را اونوری میکند و چشمانش را میبندد]
هیچ شبے⭐️پایان زندگے نیستاز وراے هرشب دوبارہخورشید طلوع میڪندو بشارت صبحے دیگر میدهد⭐️این یعنے امید هرگز نمےمیرد
⭐️الهی در سڪوت شبذهنم را آرام ڪن⭐️و مرا در پناه خودتبه دور از هیاهوی⭐️این جهان بدارالهی نور خدا⭐️به زندگیتون بباره
#شبتون_غرق_در_عطرگل
من با کشته شدن آدما مخلفم . میخواد دوست باشه یا دشمن یا هرکسی که مرده و زنده اش برام فرقی نمیکنه. کشتن عمل احمقانه ای و هیچ فکر عقلانی پشتش نیست. به نظرم یجور پاک کردن صورت مسئله است و کار بزدلانه ای هست. اونم وقتی که غافلگیرانه باشه. و جدای از اون به نظرم سردار سلیمانی آدم شجاعی بوده. و راستش نسبت به مرگش نتونستم بی تفاوت باشم. اصلا کار ندارم عقیده ام باهاش میخونه یا نه اما این آدم برای این وطن بوده. اون احمقایی که از مردنش خوشحالن رو درک نمیکنم.
وصایت امیر المومنین علیه السلام آخرین واجب الهی
ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:
قال عمر بن أذینة: قالوا جمیعا غیر أبی الجارود - وقال أبو جعفر علیه السلام: وكانت الفریضة تنزل بعد الفریضة الأخرى وكانت الولایة آخر الفرائض، فأنزل الله عز وجل " الیوم أكملت لكم دینكم وأتممت علیكم نعمتی " قال أبو جعفر علیه السلام: یقول الله عز وجل: لا انزل علیكم بعد هذه فریضة، قد أكملت لكم الفرائض.
امام باقر علیه السلام فرمودند: واجبات یكى از پس دی
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
 
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
 
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
 
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
 
آن ندا گفتا همانڪس ڪه زدی تهمت براوطفلڪی هفتاد سال، جمع ڪرده بودش آبرو
نصب رایگان
- کلیات دعاها شامل:

--جوشن کبیر+صوتی

-- بخشی از ابوحمزه ثمالی+صوتی

-- استغفاز از امیرالمومنین+صوتی

-- حضرت زهرا علیهاالسلام(جهت دفع جن،شر و بدی)+صوتی

-- از دعاهای نیمه شعبان+صوتی

-- از دعاهای نیمه شعبان+صوتی

-- از دعاهای نیمه شعبان+صوتی

-- از دعاهای نیمه شعبان+صوتی

-- دعای هر روز ماه رجب+ صوتی

-- دعای اللّهم بلّغ مولای صاحبَ الزمان+صوتی

-- دعای استغفار قبل غروب 5 شنبه + صوتی

-- دعای مظلوم به نیت مظلومیت + صوتی

-- دعا جهت دیدن و رؤیت حضرت مهد
دورهم جمعند هرشب دلبر و دلدارها
خوش به احوال پریشان همه بیدارها
توبه کردم هی شکستم توبه‌ها را پشت هم
خسته‌ام من از خودم، از این‌همه تکرارها
درد دین دیگر ندارم، دل به غفلت داده‌ام
وای اگر اسمم رود در زمره‌ی بی‌عارها
َربّی ” اَفْنَیتُ شَبابی” دست خالی آمدم
ورشکسته بنده‌ام، سرخورده از بازارها
عاقبت این بنده‌ی آلوده لایق می‌شود
بی‌نتیجه که نمی‌ماند همه اصرارها
نا امید از رحمتت هرگز نبودم، نیستم 
بدتر ازمن را تو بخشیدی خدایا بارها
خست
 
کجاست آن که مرا و دل مرا بلد استکه خنده‌هاش دلیل حیات این جسد است
مرا نگفته و ننوشته، خوب می‌دانددر امتحان دلم نمره‌اش همیشه صد است
کنار چای به من شعر می‌دهد هرشبسلام اولِ صبح‌ش به بوسه مستند است
دلم برای دلش یا دلش برای دلمقواره‌ی هم و آیینه‌ی تمام‌قد است
نه هیچ برکه و ساحل، نه هیچ چشمه و رودنفس کشیدنِ او وقت خواب، جذر و مد است
به جز ترازوی تقوا چه می‌توانم گفت؟به او که طرز نگاهش تمیزِ خوب و بد است
اگر نیامده امشب به این اتاق بهاردرخت
خانه خراب شد و دنیا هنوز هست
بازان زد و صحرا هنوز هست
آن ابر که باریده بود در صحرا
خشکید و تَه کشید و دریا هنوز هست
آزرده ایم ما نکند دنیا هدر رود
دیروز رفته اگر فردا هنوز هست
سر ، عاشق است ، تن ، هویٰ ، جان ، فرشته است
سر ها ز تن جدا شد و جان ها هنوز هست
هرچند مهر باطل افکار من زده
اما بدان که پختن سودا هنوز هست
او گرچه رفت و دل ، دل نمیشود
رویای هرشب و شب ها هنوز هست
 
سلام
خواهرِ من یه جوری با من رفتار می کنه که من احساس می کنم نزدیک ترین کس و کارش توی دنیا منم
درسته مریم خانوم؟
اون قدر که با من راحتی با هیچ کس راحت نیسیتی، درسته؟
 
 
شاید توقع بیجایی باشه ولی
تو قبل از عید بیمار میشی
مامانت روغن ضماد می زاره برات
خان داداشت رگ گیری می کنه
اون یکی دلسوزی می کنه
...
اون وقت من که باورم شده نزدیک ترین کَسِ تو ام حتی خبر دار نمی شم
می تونستم دعا کنم برات
می تونستم کلّی برات آرزوی خوب بکنم که زود تر بهبود پیدا کنی
یذره به کارای خودمون فکر کنیم ببینیم درسته!؟طرز نگاهمون!؟هر با حجابی مومن نیست و هر بی حجابی کافر نیست...چرا به هر شخصیت سیاسی تهمت میزنیم!؟ اگر سند داری رو کن...چرا چهره ی دین رو خراب به مردم عرضه میکنید!؟آیا این راه و رسم امر به معروف و نهی از منکره!؟هرکی ظاهرش خرابه بد نیست و هرکی ظاهرش خوبه خوب نیست!چون هرکی تحصیل کرده دلیل نمیشه آدم(انسان) باشه!چون کسی بسیجی نیست دلیل نمیشه مذهبی نباشه و آدم پرتی باشه!؟خیلی از همین بسیجی ها بخاطر بسیج بسیجی
درسته در این دوره رنج زیادی متحمل شدم . اونقدر زیاد که ساعت ها گریه کردم و گاهی طاقتم زاق میشد و ارزوی مرگ میکردم .
ولی بعد فکر کردم وقتی خدا نمیخواد دردت درمان بشه پس اون درد برات خیره . اون درد برات رشد داره . اون درد برات نردبونه . 
میخوام این درد رو نردبون کنم برسم به کربلا . 
دعا کنید برام
 
من استاد دست رو دست گذاشتن و هیچکاری نکردنم . میتونم ساعت‌ها و روزها و هفته ها و حتی ماه ها رو بدون اینکه کار خاصی انجام بدم یه گوشه بشینم و وقتمو صرف کارای بدرد نخوری مثه چرخیدن تو اینترنت، و از واتس آپ به تلگرام و از تلگرام به واتس‌آپ منتقل شم . و هرشب تصمیم بگیرم که از فردا دیگه یه ادم دیگه میشم و همه ی کارها وبرنامه هام رو عملی میکنم ، از فردا اما باز همون دور باطلی رو شروع کنم که روز قبل. 
ثروتمند ترین آدم روی زمین هم که باشی، اگر عاشق نباشی‌، تهی دستی بیش نیستی! اگر کسی نباشد تا هنگام شادی باتو بخندد، هنگام ناراحتی، باتو بگرید. منفعتش به چیست؟ کسی نباشد تا دستت را بگیرد، زیر گوشت نجوای عشق سر دهد. هرشب با دیدن چشمانش سر به بالین بگذاری و هر سحر با دیدن...
هیچ وقت فکر نمی‌کردم که یه روز بیام این حرف رو بزنم، اما این چند روز نتونستم بیام چون داشتم درس می‌خوندم! بله، من، من داشتم درس می‌خوندم! حس می‌کنم این درس خوندنه فقط یه راه فراره. که خودم رو مشغول کنم که آره، تو داری برای آزمون ورودی فرهنگ درس می‌خونی و به روی خودم نیارم که حتی اگه قبول بشم، احتمال اینکه بتونم تا اونجا برم خیلی خیلی کمه و لابد سال دیگه هم دوباره از دوازده فروردین سر در میارم.
اومدم آزمون تیزهوشان و نمونه رو ثبت‌نام کنم. توی
اللهم ارزقنا شفاعه الحسین 
خیلی عصبی گفت اقا جنگه! جنگِ کجا میخواید برید!!!
عقل ندارید؟!؟ 
من فقط با لبخند نگاش میکردم :)
عقل نداریم دیگه 
عاشقیم❤️
وقتی جنگه وقتی ترور میکنن وقتی خودشون و میکشن ما اربعین نزیم یعنی کارمون درسته 
مسیری که انتخاب کردیم درسته
بکشید ما را، بکشید مارا ملت ما بیدار خواهد شد... 
ما ثابت کردیم که از مرگ هراسی نداریم
ما از تبار سلمان فارسی و همت ها و حججی هاییم...
بخدا قسم اگر یقین داشته باشم رفتنم به این سفر هیچ بازگشتی
شب بود و کنار جوی تنهایی ها
من خسته ترین آدم دنیا بودم
در سیل عظیم خاطره غرق شدم
وابسته ترین آدم دنیا بودم
شب ، پر زد و در خط افق روز آمد
من بودم و تنهایی و چشمِ خوابم
خورشید کنار من نشست و من باز
ماندم چه بگویم تز دل بی تابم
روزم به سر  آمد و دوباره شب شد
اما من آزرده به نور آغشته
هرشب که دوباره آمد و روز شده
داغ و غم من مثل خودش یخ بسته
عشق هم راز غریبی ست در این  ظلمت شب
مرگ غمناک شکوفهز تگرگ،
خواهش کاهن یک معبد دوراز  کلیسای همان نزدیکی!
دزد راوحشت از بیداری!
بیمِ  ماریاز آلودگی طعمه به سم
روزِ وارونه که شب را ماند !
به کجا می رسدمخواب و خیال؟ 
به کجا می بردم دزد دریایی وجدان هرشب؟!
به کجا می کِشدم ؟!خوابِ آلودهِ به سنگینی سرب
آفرین  باد  به گلدسته مسجد که مرا کرد بیدارزخواب غم دوشین غریب
     #پروین_اسحاقی
جهت خواندن اشعارم به این آدرس سر بزنید parvin58.blog.ir
مادرم هرشب برایم قصه ای می خواند،که میگفت:با به دنیا آمدن کودکی جدید،زن نیز،برای دیگربار،در جهانی دیگر،متولد می شود.موطن جدیدش می شود بهشت...من شناسنامه ی مادرم را دیده بودم.مادرم اهل هیچ کجا نبود!جای محل تولد در شناسنامه اش خالی بود.بهشت را که دیگر در شناسنامه نمی نویسند...
من نمیدونم چرا با این اطلاعات عمومی ضعیف تنها تنها می‌رم خرید می‌کنم سرِ خود؟؟!
دیروز ظهر رفتم گردنبند خریدم و می‌خواستم آخر این ماه برم دستبندش رو هم بخرم ؛امروز صبح رفتم خونه مامانم و بهشون نشون دادم ،مامان و آبجی کوچیکه دوتاشون گفتن پولت رو بده و گردنبند بهتری بگیر وقتی دستبند(تک پوش) به اون بزرگی داری دستبند اصلا برات جلوه نداره و گردنبند خفن‌تری داشته باشی به از این که گردنبند و دستبند کوچیک تر بخری
خلاصه که خام شدم و عصری می‌رم گردن
1-چند پر زعفران +یک تکه چوب دارچین +3عدد هل درسته داخل آب جوش بریزید بعد از چند دقیقه که دم کشید کمی گلاب اضافه کنید.( شادابی و از بین بردن کسالت)
2- زنجبیل تازه 2حلقه +چای سبز1قاشق داخل قوری بریزید آب جوش روش بریزید بعد از 3دقیقه داخل فنجون بریزید چند قطره لیموی تازه بچکونید.(برای پیشگیری از سرما خوردگی)
3-گل گاوزبان+گشنیز درسته +چند پر لیمو عمانی +چند دونه هل یا چوب دارچین.(آرامش بخش)
4-برگ تازه ی پونه یا نعنا رو دم کنید اگه دوست داشتید چند برگ به لیم
پزشک عمومیه و داره برای امتحان تخصص میخونه.توی یکی از عکساش روی مهرش نوشته بود پزشک خانواده مرکز بهداشت قصر شیرین! پس اهل کرمانشاهه...وقتی چالش قرآن رو بخاطر مشارکت کم اعضا کنسل کردم توی تلگرام بهم پیام داد و دقیقا این جمله رو بهم گفت: «چه حیف شد، من هرشب میذاشتم صوتش با صدای باند پخش بشه و فضا رو پاکسازی کنه!»چند بار جمله اش رو خوندم.پاکسازی فضا....
ادامه مطلب
این آقایی که سمت راست عکس می بینید
آقای رئیسی هستن
نمیدونم میشناسینش یانه
ولی رئیس آستان قدس رضوی هستن
درسته نمیتونن جلوی تعطیل شدن فعالیت های هسته ای رو بگیرن
درسته نمیتونن جلوی پرتاب نشدن موشک ها رو بگیرن
درسته نمیتونن جلوی گرون شدن دلارو بگیرن
درسته نمیتونن جلویبیکاری جوونا رو بگیرن
درسته مثل بعضیا رئیس جمهور نیستن و نمیتونن اونجوری که میخوان به کشور خدمت کنن و دستشون کوتاهه از خیلی چیزا
ولی همون مسئولیتی که دارن رو درست انجام میدن
کا
میدونی چیه داشتم به این فکر میکردم که اون دختر الان یکسال هست که تو زندگی همسرمه .میاد دیدنش باهم میرن بیرون درسته خیلی وقتا باهم مدتی ارتباط ندارن ولی دوباره شروع می کنند.
الان دیگه به حالتی رسیدم که اگه همسرم بگه اونو میخواد هم قبول میکنم. یه حس خوبی به خدا دارم میدونم بد برای من نمی خواد. من اینهمه جنگیدم اینهمه غصه خوردم ولی جریان به قوت خودش جلو رفت. خواستم سر خودمو گرم کنم رفتم سرکار و همه اینها رو مدیون ورود اون ادم به زندگی همسرم هستم.
ا
مادر رضایی مادرم کرونا گرفته.........
تستش مثبت شده
مادر نگرانه
دیشب تا دو بیدار بود
هرشب خواب مادرمو میبینم
این حقم نیست بخدا
که بعد از هر خوابی زجرکش شم که ندارمش
که مادر واقعی من نیست
که باید در ارزوی اغوشش بسوزم
ماه
اخ ماه!
میکشه منو اخر
دیشب بحث دختر بود گفنم میخوای چشاش چه رنگ باشه؟
گفت نمیدونم
گفتم من عسلی دوس
گفت اره چشمای منم عسلیه
دلم رفت واسه این جملش
اخ الهی من دور چشای خوشگلت بگردم
نفس من
چقدر دوسش دارم.......
سلام
وقت تون بخیر
این درسته که خیلی ها میگن عشق واقعی و پاک، عشقی هستش که در اون حتی فکر ارتباط جنسی با معشوفه ات رو هم نداشته باشی؟!، اگر فکر ارتباط جنسی هم در کنار حست داشته باشی اون موقع میشه هوس؟!، این حرف درسته؟
منظورم اینه که خیلی ها میگن برای این که بخوای بفهمی یکی رو واقعا و از عمق جان دوسش داری و این که بفهمی واقعا عشقت، عشق راستین و پاکیه باید بدونی که قبل از ازدواج با اون فرد هیچ وقت بهش حس جنسی و این که رابطه جنسی با اون رو داشته باشی
عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک‌مرکزی، گفته:
«پیشنهاد بانک مرکزی برای دادن وام یک‌ میلیون‌ تومانی اعتبار خرید به ۲۳ میلیون خانوار یارانه‌بگیر، وامی با نرخ [سود] ۱۲ درصد و بازپرداخت ۲۴ ماهه با تنفس چهارماهه بوده که به ‌تصویب ستاد اقتصادی دولت رسیده و به‌سرعت اجرا می‌شود.»
یعنی بعبارتی از بدبختیِ مردم تو این گرفتاریِ منحوسِ کویید19  هم با سود 12درصد، به فکر منافع خودشون هستن. درسته که تو جیب خودشون نمیره ولی تجربه نشون داده که یه روزی میرن ج
حمیدرضا سرما خورده از دایانا گرفته. یک وجب بچه چنان ویروسی داشت که همه رو سرماخورده کرد.
دوتا سرفه تو صوزت من کرده بود گلو درد شده بودم..
امشب من و حمید جدا از هم میخوابیم بدون حمید خوابم نمیبره. عادت کردم شبا بغلم کنه. هرشب وقتی میخوام بخوابم چه باهم یخوابیم چه من بعد از یکی دوساعت بیام رو تخت که حمید خواب باشه، برمیگرده سمتم دستشو میندازه دورم پاشو هم میندازه دور کمرم. امشب چون سرماخورده و نزدیک کنکور منه گفت پیش هم نباشیم تا من حالم بهتر بشه
جدیدا بعضی بازه‌های کوتاه (مثلا چند روزه) برام پیش میاد که توش هم تقریبا هرشب خواب می‌بینم و هم تقریبا هر روز می‌خوام چیزی بنویسم و بنوازم! :)
بعد دوباره قطع میشه تا چند وقت دیگه درش باز بشه :))
 
حال غریبیه... هنوز بهش عادت نکردم!
کشمش پلو با مرغ یکی از غذاهای ساده و بسیار خوشمزه ایرانی است که شاید تفاوت اصلی آن را با زرشک پلو با مرغ در مرغ غذا و استفاده از کشمش به جای زرشک بدانیم. مرغ کشمش پلو با مرغ حتما باید ران مرغ باشد تا طعم غذا فوق العاده لذیذ شود. البته کشمش پلو با مرغ هم به صورت ران مرغ درسته دورچین برنج و هم به صورت مرغ ریش ریش شده تهیه می شود اما مدل ریش ریش شده ی مرغ برای شام های خانوادگی خوشمزه تر است و می توانید مواد را مانند لوبیا پلو و … لابه لای برنج بریزید.
دانلود آهنگ ریشه کرده غم به جانم علی رزاقی 
Download New Music Ali Razaghi – Rishe Karde Gham Be Janam
دانلود آهنگ جدید علی رزاقی به نام ریشه کرده غم به جانم با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
متن آهنگ ریشه کرده غم به جانم علی رزاقی 
 هی .. ریشه کرده غم به جانم ، دل شکسته ، جان خزانم
ریشه کرده غم به جانم ، دل شکسته ، جان خزانم
 
میباره خدایا هرشب ، اشک حسرت از نگاهم
میباره خدایا هرشب ، اشک حسرت از نگاهم
♥♥♥
غصه شده کار شبهام ، ای خدا زیاده دردام – غصه شد
مادرم هرشب برایم قصه ای می خواند،که میگفت:با به دنیا آمدن کودکی جدید،زن نیز،برای دیگربار،در جهانی دیگر،متولد می شود.موطن جدیدش می شود بهشت...من شناسنامه ی مادرم را دیده بودم.مادرم اهل هیچ کجا نبود!جای محل تولد در شناسنامه اش خالی بود.بهشت را که دیگر در شناسنامه نمی نویسند...
شش دقیقه مونده به ۱۲، هرشب همین موقعا که میشه تاریخو چک میکنم که ببینم چند ‌روز دیگه مونده تا دوماه بشه، لعنتی خواب شبو ازم گرفتی، یه جایی تو قلبم خالی شده و جاش تیر میکشه، لعنت به تو
صبا وقتی بیدار میشم هنوز خسته ام، یه چیزی میخورم میرم کافه میشینم با متن کتاب کلنجار میرم و بعد دوسه ساعت میام خونه یه کله شاگرد دارم تا شب که بشینم پای شام و سریال، به شدت کار میکنم اما نمیتونم سیفون بکشم رو فکر تو، خسته شدم از تو که مثل خوره تو وجودمی چندساله و
 
بنال ای دل نوا دارد رقیه/به هر دردی دوا دارد رقیهمرض او را ز پا انداخت ،امّا/مریضان را شفا دارد رقیهالسلام علیک یا رقیه
مراسم روضه اباعبدالله
با نوای کربلاییانبهنام زارععلیرضا دهقانیهرشب از ساعت 19:30مجمع عاشقان ثامن الائمهمبلغ مجلس اهلبیت باشیم
بااین کانال به کانال های درسی دیگری نیاز نداریدکانال مارا به دوستان خود معرفی کنیددرسنامه،آزمون،نمونه سوال،پاورپوینت،فیلم آموزشی و... از همه دروسهرشب یک سوال از دروس گذاشته می شود و نفرات برتر در کانال معرفی می شوندادمین:امیرعلی شهبازیوبا حضور دبیران تیزهوشانفایل های خود رابه آدرس زیر ارسال نمایید:https://t.me/payehaftomsampad
برای اطلاع از آخرین فایل های درسی ما عضو کانال شویدpayehaftomsampad@
نمی‌دونم تازگی‌ها من دارم زیاد ناراحت می‌شم یا ناراحتی‌هام به جاست!مسئله‌ این‌جاست که با شخصی که باعث‌ش شده هم حرف نمی‌زنم،اصلا نمی‌دونم این مشکله یا درسته؟به‌هرحال الان از یه سری اشخاص به دلایلی ناراحتم،باهاشون حرف نمی‌زنم باهام حرف نمی‌زنن چون قطعا متوجه ناراحتی‌م نیستن.
این‌ها همه به‌کنار،چه‌قدر بدم می‌آد از شوعاف و چه‌قدر بدم میاددد که یکی بیاد به‌جای من این‌کارو بکنه [اصلا نمی‌دونم ساختار جمله‌م درسته یا نه ولی خب.]
چرا هرشب حوصلم سر میره؟ :( کنترل تلوزیونم ازمون گرفتن نمیزارن سریال ببینم .
داشتم فکر میکردم داشتن یه تلوزیون شخصی هم نعمتیه :( 
به یه چیز دیگه هم داشتم فکر میکردم که من که از عکاسی و عکس ن سر رشته دارم و نه علاقه و نه هیچ چیز جالبی برای عکس گرفتن چرا دارم حجم اینترنتم در اینستا فنا میکنم؟ به اینستا علاقه ندارم دلم یه جایی میخواد که یه چیز جالب و خوب داشته باشه :( 
تنها شبکه ای که میمونم همیشه همینجاست ینی وبلاگ نویسی. 
عاااا داشتم میگفتم حوصلممم
جهت احیای قرانی وعمل به دستورات قرانی  هیئت حضرت رقیه علیها سلام  هرشب جمعه از ساعت 9/30  به مددت نیم ساعت به برگزاری قران نموده است  شرکت برای همه عزیزان مهیا است  
نشانی : تهران  خیابان خاوران ( اتابک ) خیابان شهید قربانی مطلق (ملایری ) جنب مسجد رضوان  خیابان شهید علیزداه  حسینیه حضرت رقیه علیها سلام 
العبد محمد علی تعالی 
با گذشت ۲-۳ هفته از اون دعوا و فشار عصبی هنوز نمیتونم بخوابم و هرشب خواب دعوا و قتل و... میبینم . هنوزم دلم باهاش صاف نیست و دوست ندارم باهاش حرف بزنم حتی یک مقدار پول دارم میخوام با کمکش لپ تاپ بخرم ولی تو ذهنم کلا قیدش زدم چون نمیخوام باهاش حرفی بزنم . به جز سلام ذاتا هیچ حرف دیگه ای باهاش ندارم . دلم میخواد یا این زندگی تموم شه یا عمر من . چون واقعا درعذابم دیگه تحمل دعوا ندارم ... حالم خوش نیست :( 
 
 " عشق " یعنی هر کاری معشوق میکنه درسته.. عشق یعنی رسول خدا محمدصل الله علیه و آله هیچوقت از خدیجه سلام الله علیها گلایه نکرد و همیشه ازش تشکر کرد.. عشق یعنی هر کس پشت محمدرسول خدا حرف زد ، خدیجه گفت محمد درسته ، هیچوقت گلایه نکرد ، همیشه تشکر کرد.. " عشق " یعنی هر کاری معشوق میکنه درسته..
  ❤❤  #حاج آقا شهاب مرادی
 
 
سلام من به محرم/به ماه دلبـــرزینــــــببه اشک سینه زنانش/کنار مــادر زینـــــب سلام من به محرم/به آن که صاحب آن استبه کاروان بهاری/که درمسیر خزان استالسلام علیک یا اباعبداللهمراسم دهه دوم محرم الحرام ١۴۴١
با نوای کربلاییانعلیرضا دهقانیمهدی جوانمردیو دیگر مداحان اهل بیت علیهم‌السَّلامِاز پنج شنبه مورخ 21 شهریور ماه ١٣٩٨هرشب از ساعت ٢٠:٣٠#مجمععاشقانثامن_الائمه#مبلغ_مجلس_اهل_بیت_باشیم...
کی فکرشو می کرد؟؟ 
حدوداً یه ماهه یه دوست جدید پیدا کردم 
اما اون فقط یه خرس عروسکیه:))
ولی... همه چی رو میدونه همه چیزهایی که تو این یک ماه
و حتی قبلش گذشت  درسته نمی تونه حرف بزنه
ولی خوب میشنوه ...  اوت همیشه میخنده مثل 
من چند سال پیش:)))))
سلام من به محرم/به ماه دلبـــرزینــــــب
به اشک سینه زنانش/کنار مــادر زینـــــب سلام من به محرم/به آن که صاحب آن استبه کاروان بهاری/که درمسیر خزان استالسلام علیک یا اباعبداللهمراسم دهه دوم محرم الحرام ١۴۴١
با نوای کربلاییانعلیرضا دهقانیمهدی جوانمردیو دیگر مداحان اهل بیت علیهم‌السَّلامِاز پنج شنبه مورخ 21 شهریور ماه ١٣٩٨هرشب از ساعت ٢٠:٣٠#مجمععاشقانثامن_الائمه#مبلغ_مجلس_اهل_بیت_باشیم...
سلام علیکممن واقعا نمیدونم چطور باید از شما بخاطر این تاتر محشرتون تشکر کنمدم تک تک تون گرماجرتون با همه شهدای گمنام با مادر سادات که میزبان هرشب شهدای گمنام هستندخدا بهتون قوت بده و ان شاءالله ازین دست تئاترهای فاخر رو بیشتر بیشتر بسازید و نه فقط در شهر مقدس قم بلکه در همه شهرهای کشور بتونید اجرا کنیداز دیروز چشمه ی اشک مون خشک نمیشه و دل تنگ لحظه به لحظه تاتر زیباتونیم و این تاثیر فوق العاده ای که تو همه دیدم، نیست جز اخلاص تون وبرکت خون ش
⁦❤️⁩پیامبرصلی الله علیه و آله : أجوَدُکُم مِن بَعدِی رَجُلٌ عَلِمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ؛پیامبر صلی الله علیه و آله :بخشنده ترین شما پس از من ، کسى است که دانشى بیاموزد ، آن گاه دانش خود را بپراکند .
«من معلم هستم»
هرشب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه یِ عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
«من معلم هستم»
نیمکت ها نفس گرم قدم هایِ مرا می فهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز
سلام
پیامتو با ۹ روز تاخیر دیدم، نه؟ مدتیه کلا درحال مسافرتم و، خب، بزرگترین چالش هر سفری، طبیعتا اینترنته
ممنون تبریکت خیلی خوشحالم کرد؛ البته تبریک اصلی برای توئه :)
طی سال بعضی از آزمونای شبیه سازی که میدادیو هرازگاهی چک میکردم و میدیدم که کارت درسته، مثلا تراز بالای ۷۰۰۰ قلمچی برای من فقط یه بار تو عالم رویا اتفاق افتاده بود، خلاصه امیدوارم روانشناسی تهران بری(اخبارم درسته دیگه؟!)
در مورد فلساید
"از اونجایی که اگه یکی به خود من بگه یه ک
دانلود آهنگ جدید هویار به نام خواهر
Текст песни khahar Hooyar
یه خواهری دارم که هیچکی ندارهУ меня есть сестра, у которой ничего нет
از توو چشاش هرشب میباره ستارهТвои глаза полны звезд каждую ночь
دل بیقرار تو این دنیا کنار تو عشقه

ادامه مطلب
فکر میکنم به اون لحظه اصابت موشک که خلبان چکار کرد؟
مات و مبهوت بوده چند ثانیه شوک زده
ولی خودشم میفهمه کاری دیگه ازش ساخته نیست
شاید پیج میکنه تو میکروفن هواپیما و میگه: مسافرین عزیز متاسفانه یک موشک به هواپیما اصابت کرده و تا کمتر از یک دقیقه دیگه از آسمان به زمین خواهیم افتاد
و فکر میکنم اون موقع یه مامان دستای بچه اش را محکم میگیره تو چشماش نگاه میکنه و تو تکان های سخت هواپیما با لبخندی تلخ شیرین ترین دروغ رو میگه که عزیزکم نگران نباش چیز
درست وقتی که دارم به جزییات یه مسئله فکر می‌کنم، به این‌که چطور می‌شه اون کار رو پیش برد، کدوم راه بهتره کدوم زودتر به نتیجه می‌رسه..همون موقع اون حس بهم هجوم میاره که اصلاً اصل و اساس ماجرا درسته یا چی.
و خب فرو می‌ریزم.
 
وقتی یه بازی رو شروع کردی، چاره ای جز ادامه دادن نداری،شوخی که نیس، حرف حیثیت خودت درمیونه، خیلی بده که یه روز توو آینه نگاه کنی و به خودت بگی چطوری بزدل؟!
 
قهوه سرد آقای نویسنده - روزبه معین
.
جا نزن!
شروعش کردی...
درسته خیلیا مهمن... حرفاشون و نظراتشون محترمه...
اما تو در نهایت فقط بخاطر یه نفر و برای یه نفر این تصمیمو گرفتی... اونم خودتی!
درسته خیلیا خوشالن و خیلیا ناراحت... خیلیا راحتن و خیلیا اذیت...
ولی درنهایت، وقتی همه ی اینا بخابه و داغشون سر
هفت ساله که بودم ، داییِ بزرگم بعد از ۲۵ سال برگشت ایران ، درحالی که به جز یک داماد ، هیچ‌کدام از شوهرخواهرها و زن‌داداش‌ها و برادر و خواهرزاده‌هایش را ندیده بود ، داییِ بزرگم برای ما شکل یک سرزمین کشف نشده بود ، آن سال ، یک اتفاق رویاگونه‌ی عجیب بود که مانندش هیچوقتِ بعد تکرار نشد . هر شب و هرشب خانه‌ی مادربزرگ مهمانی بود و فامیل‌ها و آشناهای دورِ دور حتی، می آمدند و از هر خانواده‌‌ی چهار نفره‌ای دایی‌ام فقط با یک یا حداکثر دو نفرشان ا
تا حالا شده یه موضوع به مغزتون فشار بیاره برای نوشته شدن اما حتی ندونین چه نوشته ای هستش!؟شده هرشب خوابشو ببینین اما صبح حتی یادتون نیاد چی بوده اون خواب؟شده مغزتون رو به افول باشه از این قضیه!؟
این حجم از غریبگی برای چیه؟
چند وقته نتونستم بنویسم درست و حسابی رو خدا میدونه
اما این قضیه دیگه داره میره روی اعصابم...
ماه مبارک چون علی اهل عبادت میشویم/باعشق آن محبوب حق جذب ولایت میشویم/آثارروزه دربدن یاد فقیران ویتیم/الگوی شیعه مجتبی تابا کرامت میشویم/هرشب خداخواهد زما اهل دعاها وسحر/درپرتوانفاس حق ماباسعادت میشویم/ازکوچه های عاشقی آیدندای اهل بیت/هردم مرید باولابهرامامت میشویم/شیطان به زندان خدا افتاده وبی یاوراست/اخلاص دل راچاره کن اهل اطاعت میشویم/افطاری مالحظه ای آید نسیم رحمتش/مشمول نور مهدی ولطف وعنایت میشویم/
 واسه رفتن همیشه وقت هستولى اگه برى شاید هیچوقت نشه برگشتو یه عمر به خاطر کار اشتباهت خودتو سرزنش میکنى..شاید تو ندونى و یه نفر از اطرافیانت حالش خوب نباشهشاید هر روزو هر شب به خودکشى فکر کنهشاید هرشب گریه کنه و نا امید باشهشاید فقط به یه آغوش نیاز داشته باشه.... شاید به یکى نیاز داشته باشه که ساپورتش کنهچقدر بهتر میشه تا وقتى آدما زندن و کنارمونن مراقبشون باشیمشما باید بفهمین.... تنها نزارین دوستاتونوشاید ارزش خودتونو براى دیگران ندونینولى..
درماه رحمت آسمان باران ببارد/هر محفلی هم نغمه قرآن ببارد/توفیق می خواهد دلت در محضر حق/هردیده از خوف خدا آسان ببارد/عشق نبی وآل او آتشفشان است/نورولایت بردل سامان ببارد/دارالشفای مومنین وقت سحرهاست/اندرنماز وهردعا ایمان ببارد/افطاررا شیرین کند دیدارمعبود/وقت اذانش بردلت درمان ببارد/هرشب به یاد مستمندان وفقیران/تالطف حق برجان تواحسان ببارد/مهدی بباید باشکوهی ازعدالت/برشیعیان الطاف آن جانان ببارد/
دوست داشتم عاشقِ اون دخترِ مو مشکی بشم ، بدونِ این که بفهمه، بدون این که یه ذره حس کنه
هرشب ساعتِ ۸ تنهایی میومد کافه و میشِست اون کنج و شروع میکرد به نوشتن.
موقعی که سرش پایین بود موهای مجعدش مثلِ درختِ بیدِ مجنون آویزون میشد و کلی به دلبریش اضافه میکرد
هرسری خودم میرفتم سفارشِش رو میگرفتم،یه قهوه ترک سفارش همیشگیش بود
همیشه هم قهوه اش سرد میشد و بدون این که لب بزنه به قهوه،بلند میشد میرفت
چشماش شده بود تمومِ دلخوشیم و هرشب به امید این که چش
سلام
حال دلتون چطوره؟!
یکی از جاهای سخت زندگی کجاس بنظرتون؟
بنظرم یکی از سخت ترین مراحل زندگی وقتیه و از اطرافیانت یچیزایی میشنوی ک توقعشو نداری...
اره...از زخم زبون صبت میکنم
داشتم فکر میکردم وقتی از این حرفا میشنویم باید چیکار کنیم؟
درسته میگن نباید به حرفای مردم اهمیت داد و این حرفا
درسته
ولی واقعا یچیزایی دیگ از حد انصاف خارجه
تحملش سخته
به نتیجه ای که رسیدم اینه
تو اگ مسیرت حق باشه
کارت درست باشه 
خودت و خدات از کاری ک میکنی راضی باشین
پس
مراسم عزاداری در فاطمیه شهر خالدآبادمداح:حسین عابدیسخنران:حجت الاسلام والمسلمین ترابیانمراسم هرشب از ساعت ۲۱:۳۰ شروع میشود و طبق سنوات گذشته تا پایان ماه صفر ادامه دارد.
همزمان در حسینیه ی مرکزی شهر خالداباد نیز مراسم عزاداری هر شب تا پایان ماه صفر دایر می باشد .میلاد نعیمی
یکی از انتظارات جالبی که خدای مهربان از ما بنده های نامهربان دارهدعاکردنهالبته دعا معمولا برای ما تداعی گر ادعیه عربی معصومین هستاونا که جای خود دارنولی چیزی که نباید ازش غافل بشیم مناجات های خودمونی و محاوره ای هستاین نوع مناجات چون از ته دل بلند میشهمیسوزونه...هم دل تو رو ، هم دل خدا رودعای کمیل خیلی خوبه هاولی بعدش که تموم شد یا وقتی که تو پارک و خیابون تنها شدی از مناجات خودمونی غفلت نکن+آقا ما ته دلمون هیچ چیز خودمونی با خدا نداریم که بگ
اگر در این دنیا یک چیز باشد که مطمعنا اثبات شده باشد اینکه ما خیلی خوبیم و بقیه خیلی بد هستند 
مثلا اگر تو امریکا یا فرانسه میزنند مردما له و لورده میکنند اشتباهه اما باید بدونید اینجا درسته اونا همشون اشرار هستند قطعا به یقین 
اگر می بینید 14 روز اینترنت قطع میشد و کسی هم جوابگو نیست نبایدم باشد چون کار ما درسته و قطعا بقیه اشتباه می کنند
پس ما خوبیم اونا قطعا به یقین بدند 
در سال ۲۰۰۸ پسر بچه ی ۶ ساله ای هرشب از خواب به صورت هراسان بلند میشد و اظهار داشت کسی هنگامی که او خواب است نگاهش میکند.خانواده او توجهی به این موضوع نمیکردند تا اینکه روزی متوجه شدن خانه ای که در ان زندگی میکنند در واقع خانه یک پیر زن تنهایی بود که خودش را با قهوه سمی شده کشته بود.انها تصمیم گرفتند پسرشان را کنار خودشان بخوابانند و در ماه اینده از این خانه بروند اما در همان شب پسرشان هنگامی که به حمام رفته بود ایست قلبی میکند و از دنیا میرود.پ
حدود پنج سال قبل، محسن پیشنهاد کتاب "هنر فکر کردن" از ارنست دیمنه را داد که به دلیل چاپ نشدن درنهایت از مرکز بخش در خیابان انقلاب تهران خریداری کردم. هفته پیش نیز محمد توصیه به خواندن "هنر شفاف اندیشیدن" از رولف دوبلی کرد. این کتاب چاپ شصت و سوم را هم رد کرده و توسط عادل فردوسی پور و دو تن دیگر ترجمه شده است. دوبلی به طرزی هنرمندانه 99 خطای اندیشیدن را در 99 فصل لیست کرده است. حتی برای کسانی که مشغله زیادی دارند خواندن یک فصل هرشب بیش از 10 دقیقه وقت
دلم برا ۱۸سالگیم تنگ میشه 
چه روزای خوبی بود  
اصلا وقتی تو نبودی من خیلی شاد بودم 
درسته مشکلات بود ولی محکم بودم قوی بود
تو که اومدی من خودمو باختم..
دیگه زورم به هیچی نرسید حتی اشکام...
درحقم ظلم کردی
نمیدونم ببخشمت یا نه...
خب به برنامه شبانگاهی امشب خوش آمدید
همین اول مطلب بگم که نمیدونم چرا ولی هرشب حدودای دوازده اینا به کراش فکر میکنم:/نه آقاااا فهمیدم چرا ساعت صفر صفره دیگه. پسر من از اولش می دونستم این یه رابطه معمولی نیست :|
من امشب تعریف کردنم نمیاد پس براتون یه آهنگ غیر درخواستی پخش میکنم شماعم بیاید تو نظرات حرف بزنیم:)
پ.ن:پسر حتی آهنگ غیر درخواستی پخش کردنمم نمیاد:دی
پ.ن۲:راستی در یکی از مفید ترین اقداماتم دیروز شرک یک رو دیدم و دارم دورخیز میکنم تا فرد
فکر کنم اینکه یه وبلاگ زودبه‌زود آپدیت نشه نشونه‌ی خوبی باشه.
راستش وقتی گفتم این مطلب رو بنویسیم این‌طوری فکر می‌کردم. ولی خب شایدم دیگه از حد گذشته که یه وبلاگ آپدیت نمی‌شه. مثلا دیگه حتی حرف زدن هم حال آدم رو خوب نمی‌کنه.
بگذریم:
اومدم از خودم بنویسم و اینکه بگم یا زندگی افتاده روی روالش یا اینکه ما سر شدیم و دیگه دست‌اندازا رو نمی‌فهمیم. خلاصه اینکه درسته این روزا به ندرت فرصت خالی دارم اما انگار زندگی از حجم خشونتش قدری کم کرده.
ولی ر
از ساعت دو تا هشت شب کلاس زبان بودم و اگه سال بعد این موقع اونجایی که میخوام ،نباشم همتونو به توپ میبندم که خب درسته شما حتی یک سر سوزن مقصر نیستید اما خب نباید اولین آخرین تابستون هیفده سالگیم انقدر سخت بگذره تا آخرشم شکست بخورم:d)
به خدا اگه فهمیده باشید چی گفتم-__-
طفا اگر حال روضه ندارید از خوندن این غزل صرف نظر کنید ...
مانده عبایی کنج زندان از تن تو
یوسف! چرا خونین شده پیراهن تو؟
از استخوانهای شکسته خوب پیداست
«میراث دار خون زهرا» بودن تو
این تازیانه با زبان بی زبانی
دارد خجالت از صبوری کردن تو
در چاه غم هستی اسیر، اما اسیر است
زندان و زندان بان آن بر دامن تو
دوری ز معصومه تو را دلتنگ کرده 
او هم به فکر جایگاه و مأمن تو
هرشب به امیدی که بابایش بیاید
یک دم نخوابیده به شوق دیدن تو
دوری دختر از پدر سخت است،
 
 
سلام من به محرم/به ماه دلبـــرزینــــــببه اشک سینه زنانش/کنار مــادر زینـــــب سلام من به محرم/به آن که صاحب آن استبه کاروان بهاری/که درمسیر خزان استالسلام علیک یا اباعبداللهمراسم دهه اول محرم الحرام ١۴۴١با سخنرانیحجة الاسلام والمسلمین عباس‌زادهبا نوای کربلاییانعلیرضا دهقانیمصطفی صائبیمهدی جوانمردیو دیگر مداحان اهل بیت علیهم‌السَّلامِاز شنبه مورخ ٩ شهریور ماه ١٣٩٨هرشب از ساعت ٢٠:٣٠شیراز فرهنگ شهر حسینیه شهید مطهری#مجمععاشقا
سلام 
امیدوارم حال دل تون عالی باشه، من 2 ساله پشت کنکور تجربی بودم و رتبه م خوب نبود، ولی امسال تصمیم گرفتم کنکور زبان بدم، الان یه هفته هست شروع کردم، برنامه م اینجوریه که؛
هر روز یک درس زبان، هر یک روز در میان 2 درس دینی، و هر یک روز در میان 3 درس ادبیات، عربی هم هیچی!
حدود یه هفته ست که به صورت جدی شروع کردم و خوب هم پیش رفتم، ولی خیلی میترسم، میخواسم بپرسم روش درس خوندنم درسته؟، آیا میتونم قبول بشم؟
ادامه مطلب
هرشب جمعه فاطمه درکربلاغوغا کند/آنجا شکایت حضرتش برخالق یکتاکند/گویدحسین من چه شد با تشنگی وبی کسی/یادآوری نینوابر شیعیان زهراکند/آن کوثرچشمان او جاری نمایدگریه ها/هردم حمایت فاطمه ازنعمت مولاکند/گاهی رودتا قتلگاه گاهی بسوی خیمه گاه/زهرای اطهرسیل خون راوصل بردریاکند/دائم ببیندشیعه رادر سختی وظلم عدو/براهل عالم خیمه ای سوی علی برپاکند/تنهاولایت محوری یاریگر دین میشود/ازکربلا وازبقیع یاری بر آقاکند/درشب جمعه فاطمه دارد پیامی برجهان/اوب
در حالی که منتظر نشستم تا دانلود قسمت جدید attack on titan تموم بشه به این فکر می کنم که باید نود روز آتی رو هرشب بنویسم. به خاطر تثبیت یک سری تغییرات. باید تلاش هام برای بهتر کردن احوالم رو دونه به دونه، شبانه ذکر کنم.
اما علامت سوالی توی ذهنم ساخته شده که می پرسه کجا؟ اینجا؟ برگردم به دفترچه هام؟
واقعیت اینه که اگر بخوام اینجا بنویسم تا حدی باید خودسانسوری کنم. چون دو سه نفری که خیلی پیگیر هرروز این صفحه رو چک می کنند قطعا آشنا اند.
اما از طرفی من از
کارورزی قضاوت معلق بودن بین شاکی- متهم-وکیل  و قاضی بودنه!یکی از معلق بودن ها که گاهی عادی میشی گاهی قاضی با نگهبان دم درب هست! یعنی با عوض شدن ترکیب سرباز ها باید توضیح بدی که چرا گوشی تحویل نمیدی!؟ البته حق هم دارند بالاخره مامورند و معذور* که کسی با گوشی وارد نشه!نمیشه گوشی هم تحویل به سرباز ها داد خصوصا روز های اول کاروزی که خب خانواده احتمالا زنگ و پیام بدند خیلی زشته بگی تحویل نگهبانی دادم!یکی دیگه از این معلق بودن ها  پیش مردمی که میان د
تعدادی "مسعود" میشناسم و همه شون به زبان انگلیسی ربط دارن.
دیروز رو پنل خوابگاه یه اعلامیه آموزش زبان فرانسوی بود و من داشتم بال درمیاوردم، بابا اکی داد و قراره انشالله ثبت نام کنم.
حدس بزنین اسم کوجیک تیچر عاینده ام چیه؟!درسته:))
Related-to-learning-a-language-masouds forever!
هیچ وقت یادم نبود بخاطر وجود دماغم خداروشکر کنم بله درست فهمیدین دماغ
از وقتی سرما خوردم انگار وجود دماغم ناموجود شده بود 
و خیلی با سختی نفس میکشیدم اینقدری که گلوم مثه کویر لوت میشد هر دقیقه باید آب میخوردم  
یه شب وقتی از سوزش شدید گلو از خواب پا شدم یهو گفتم خدایا شکرت اصن یادم نبوده که اگه دماغ سالم نداشتم هرشب باید با همین درد باید از خواب خوشم پا میشدم و حیرون بودم
واااای خدایا چقدر نعمت داریم که یکم گوشمون پیچونده نشه یادمون نمیاد
خد
دارم کم کم یه کارایی میکنم برای خونه م ، امروز خوش بو کننده کمد گرفتم
بعدش یادم افتاد شاید نامزد جان دوست نداشته باشه لباساش این بو رو بگیره،
اینه که یه عطر دیگه هم خریدم، بعد گفتم شاید کلا نخواد بو بگیره! ولی
دیگه نمیشد کاریش بکنم فقط با این فکر که کمدامونو جدا میکنیم ، خیال خودمو
راحت کردم... یه عطرشم میذارم تو کمد همین اتاقم!
امشب با بارون
کوچیکی که زد منو یاد دورانی انداخت که هرشب نیمه شب مینشستم و میگفتم چرا
باید اینجوری میشد... بعد یکمم
سلام
خیلی وقت میشه دارم با یه مشکل بزرگ دستو پنجه نرم میکنم که زندگیمو به آشوب کشیده همین دیشب که داشتم توی گوگل دنبال مشاوره میگشتم با سایت شما آشنا شدم خیلی خوشحالم که سایت شما رو پیدا کردم خیلی خوشحالم بالاخره یک یا چند نفر میتونن دردمو بشنون و بهم کمک کننحدودا یک سال پیش با یه دختر خانمی آشنا شدم اون دختر خانم اون موقع ها عاشق یکی از اقوامشون بود روابط خانوادگشون با اون خانواده طوری بود که حد اقل هفته ای دوبارپسره رو میدید و الانم میبینه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها