آلوچه چت
آلوچه چت,آلوچت,چت آلوچه,چتروم آلوچه,چت روم آلوچه,الوچه چت
آلوچه چت اصلی,آلوچه چت بدون فیلتر,ورود به آلوچه چت
عضویت در آلوچه چت
آلوچه چت قدیمی
آلوچه چت|باران چت|روم آلوچه|ققنوس چت
برای ورود به آلوچه چت کلیک کنید
آلو چت,چت آلو,لولو چت
آلوچه چت
یکی از چت روم های زیبای ایران الوچه چت هست . این چت روم در حدود 5 سال پیش شروع به فعالیت کرد .
اکنون هم الوچه چت جز بهترین چت روم فارسی است .
الوچه چت
برای ورود به الوچه چت اصلی و الوچه چت شلوغ روی تصویر زیر کلیک کنید
کاربران انلاین چت الوچه بالاست به طوری که از تمام شهرهای ایران کاربر انلاین دارد و مکان مناسبی جهت تفریح و سرگرمی است .
الوچه چت روم فارسی , الوچه چت شلوغ , الوچه چت جدید , روم آلوچه , چتروم آلوچه
aloochehchat
چت|آلوچه
چتروم|آلوچه
آلوچه (نام علمی:Prunus cerasifera) میوه ایست از خانوادهٔ آلوها که بومی اروپا و آسیا میباشد.گونههای وحشی آن دارای شاخه های بلند و درختهای کوچک هستند که بلندی آنها به ۶ تا ۱۵ متر میرسد. درخت آلوچه خزان پذیر است. طول برگهای درخت آلوچه به ۴ تا ۶ سانتیمتر میرسد. این درخت یکی از نخستین درختهایی است که در فصل بهار در اروپا و خاورمیانه شکوفه میدهد. آغاز شکوفایی این درخت در ایران تقریبا اوائل اسفند ماه است. شکوفههای این درخت سفیدرنگ و پنج پر هستند
وای هورا !!!
آقا من علاقه ی غیر قابل توصیفی به اکثر میوه ها دارم ( تقریبا همه چی بجز انبه )
بعد تو این بهار و تابستون میتونم کللللللی میوه ی متنوع بخورم و نمیدونید چقد خوشحالم!!!!
پاییز و زمستون که همه ش نارنگی و پرتقال بود .
الان میشه آلوچه ، خربزه ، طالبی ، انجییییر ، هلو ، گردو های آخر شهریور ، انواع و اقسام آلو ، انگور .. واااایییییی ♥_♥
بعد شاید باورتون نشه که الان برا اولین بار تو سال جدید آلوچه [ گوجهسبز ] خوردم و تاااازه حس میکنم به به به به
05ژانویه
برای انواع آلو ها دسته بندی های متفاوتی در نظر گرفته شده است، اما دو گروه اصلی آنها با نام های آلوهای ژاپنی و آلوهای اروپایی شناخته می شوند. آلوهای ژاپنی نسبتا گرد هستند و شامل آلوی قرمز، آلوی سیاه و آلوی زرد می شوند. اما آلوهای اروپایی یا ایتالیایی از شکل کشیده تری برخوردارند و گاهی اوقات به عنوان آلوی تازه هم شناخته می شوند. آلوچه ها نیز از خانواده آلوهای بومی اروپا و آسیا هستند. به طور کلی حدود ۲۰۰۰ نوع درخت آلو در سراسر جهان می ر
شب های شیراز رو توی باغ آلوچه میون انبوه درختای سرسبز گذروندن خیلی دلچسبِ امشب ازون شبایی بود که میشد خیلی خوب باشه اما بچه ها اصلا با هم جور نشدند و حسابی روی اعصاب همه قدم زدند اما از همه بدتر اعصاب داغون من بود
بعضی وقتا کاملا متوجه میشم که شبیه مامان خانم شدم عصبی و پرخاشگر ☹ از دست خودم عصبی شدم. چرا نمیتونم کنترل خودمو به دست بگیرم☹
آواز چت
آواز چت,چت آواز,آوازچت
آواز چت اصلی,آواز چت قدیمی,آواز گپ
گپ آواز,روم آواز,چت روم آواز,چتروم آواز,سایت اصلی آواز چت,وبلاگ آوازچت
پرشین چت,چت پرشین,چت روم پرشین
مهگل چت,چت مهگل,چت روم مهگل,مهگل گپ
باران چت,چت باران,باران گپ,باران چت اصلی
مهر چت,چت مهر,مهرچت
آلوچه چت,چت آلوچه
مهسان چت,چت مهسان,چت روم مهسان
صحرا چت,صحرا گپ,چت روم صحرا,چت صحرا
امروز شیرینی واسه عید پختم و بعد از روزها خسته شدم! چون مدتیه پروژه انجام نمیدم و همه رو انداختم واسه بعد عید. دو مدل شیرینی و کوکی کشمش و گردو پختم. خوب شدن اما پهن !
امروز یاد یکی از خاطرات بچگیم افتادم. با خواهرم از دیوار باغ میپریدیم بیرون و از در میومدین تو و بعد بین علفا توی مخفیگاهی که ساخته بودیم قایم میشدیم . یعنی مثلا ما دزدیم! بعد یهو دو تا پلیس اومدن تو باغ پیش بابام. فک کردیم که اونا تصور کردن ما دزدیم و واسه همین اومدن! ما هم قایم شدی
سلامسرکار بدلیل حقوق کم دیگه نمیرم
کارم شده پخش یه سری لواشک و آلوچه
وضع مالی عجیب دغدغه ام شده و نمیدونم چیکارکنم
بین دوراهی مهاجرت به تهران و یا ماندن در رفسنجان مانده ام
کاش توی زمین و زندگیمون گاهی یه کلیدهایی داشتیم که میتونستیم با فشار دادنشون از گزینه کمک استفاده کنیم و راه درست و غلط رو تشخیص بدیم
امروز نمیدونم چرا حال غریبی داشتم
بااینکه کنار خانوادم بودم و امروز حتی محمدرضا دوستمم دیدم باز حالم یه جوری بود
انگار کنارشونم ولی دل ت
آسمان به طرز عجیبی سفید و طلایی بود.اشعه های طلایی خورشید اخرین نفس هاى خودش را میکشیدند که به خانه برگشتیم.
تغییرات از زمان رفتنمان،محسوس بود و به غایت دلبر.
درخت بهِ باغچه،شکوفه های سفید داده بود.میوه ى نارنجی کامکوات و آلوچه های سبزِ کوچک از روی درخت هایشان،به من چشمک میزدند.
غنچه های رنگى و بسته ى باغچه باز شده بودند.
مشغول بلیعدن اینهمه لطافت با چشمانم بودم که گربه کوچکِ حیاط به استقبالم امد و خودش را زیر پایم لوس کرد و میومیو سر داد..
شک
بعضی از سربازهای اینجا (اینجا یعنی پادگان) معتادند. این جمله را جوری بخوانید که انگار دارید یکی از بدیهیترین چیزهای دنیا را میخوانید. مثلن انگار دارید میخوانید «آب در صد درجه به جوش میآید» معتاد به سیگار و مشروب نهها، اینها که روال روزمرهاست. به چیزهای دیگر؛ بیشتر گُل. اکثرشان همدیگر را میشناسند و در روزهای خماری خیلی خوب هم را پیدا میکنند و «متاع»شان را با هم تقسیم میکنند و میروند فضا. تا حالا با لباسِ قهوهایِ پلنگی
عکسای حدود شش ماهگی علی رو که نگاه میکردم، به خودم گفتم چرا اون موقع به اندازه ی کافی لُپ های آلوچه ایش رو نخوردم!!
آخه چی شد که من اون دست و پاها و لُپای گوشتالو رو گازگاز نکردم؟؟!
خوب که فکر کردم یادم اومد که اون موقع تنها دغدغه م بزرگتر شدن پسرم و دراومدن دندوناش بود، و وقتی دندوناش دراومد، دیگه اون لپا هم آب شد...
انتظار بزرگ شدنش رو میکشیدم، درحالیکه هیچ لذتی از کوچک بودنش نبردم!
مثل همین الان...
گاهی فکر میکنم در چندسال آینده دلم برای هم
چت
باران فان :
سایت چت یکی از سایت های تفریحی برای آشنایی کاربران و سرگرمی و گفتگو میباشد
باران فان به شما بهترین چت ها رو معرفی میکنه
برای ورود به شلوغترین چت فارسی روی تصویر زیر کلیک کنید
چت شلوغ , چت فارسی , چت ایرانی , چت آذری , چت گل , چت باران , چت پرشین , پرشین چت , مهگل چت , چت روم میهن , مهر چت , گلشن چت , آلوچه چت , صحرا چت
برای ورود به سایت چت روی تصویر بالا کلیک کنید و به جمع کاربران ایرانی از همه نقاط ایران بپیوندید
از هیچکس و آلوچه من ممنونم*-*بلاخره تنبلیمو گذاشتم کنار!
•بیست سال بعد که میشم سی و هفت ساله...نمیدونم ازدواج کرده باشم یا نه.ولی تو بیست سال بعد،شاید یه خواننده ایرانی شدم که تو موزیک شو ها بردم.پیانو میزنم و میخونم.البته به زبون انگلیسی و کره ای(XD).شاید یه نویسنده ای شدم که برای آیدلا و هر کسی یه چیزایی نوشتم یا داستان کوتاه نوشتم.و هنوزم وبلاگ نویسی میکنم با بچه های خودمون.
ولی...اینایی که گفتم ممکنه این اتفاق برای من واقعی نباشه چون خودمم از
آلو بخارا خشکپاک مقدار 300 گرم
برند : KhoshkPak
برای خرید و مشاهده محصول کلیک نمایید.
نقد و بررسی تخصصی
شرکت «آذر میشو خشکپاک» که محصولات خود را با نام تجاری «خشکپاک» تولید و عرضه کرده، از حدود 25 سال پیش شروع به کار کرده است و یکی از برندهای مطرح در صنعت بستهبندی خشکبار و حبوبات بهشمار میرود. این شرکت علاوهبر آجیل، حبوبات و انواع خشکبار در زمینهی تولید انبوه آلبالو خشک و تولید لواشک هم فعالیت دارد و محصولات آن به بازارهای خارجی هم
یکی از زیباترین و بکرترین جاهای دیدنی گیلان در ماسال و در بین کوه های سر به فلک کشیده شاندرمن، منطقه ییلاقی النزه یا دشت النزه می باشد. در النزه زندگی هنوز به روایت طبیعت در جریان است از صدای پرندگان و رمه های گوسفندان تا صدای آب و گله اسب های وحشی همگی بکر بودن و آرامش این دشت را به تصویر می کشند. در اینجا برای گرمایش از بخاری های هیزمی استفاده می کنند و یکی از مسیرهای مهم زندگی مردمان عشایر است. درخت افرایی با بیش از 200 سال قدمت در کنار درخت
گفت:«امم..دستمو نگیر...من دستام عرق میکنن...» و نمیدونست اون لحظه کم اهمیت ترین مسئله ی دنیا برام این بود که دستاش عرق میکنن.هر ثانیه میخواستم دستشو بگیرم ولی بازم اینکار رو نکردم.میدونستم چقدر بابتش خجالت میکشه.نمیخواستم اذیتش کنم.هیچوقت نخواستم.
یادمه صبحی رو که توی اتوبوس نشسته بودیم و بهش میگفتیم آلوچه بخوره باهامون.هی میگفت:«شکمم خالیه،اگه بخورم دلدرد میگیرم!» ولی مگه من میذاشتم آلوچه به اون خوشمزگی رو نخوره!؟ ام
خورشت آلو اسفناج
دستور تهیهاول از همه توی قابلمه روغن میریزیم و یه دونه پیاز بزرگ و نگینی خرد میکنیم و بهش زردچوبه میزنیم و سرخش میکنیم.تکه های مرغ رو بهش اضافه میکنیم و تفتش میدیم.بهش نمک و فلفل اضافه میکنیم.نیم کیلو اسفناج و خرد میکنیم و تو تابه تفتش میدیم،ابش که کشیده شد روغن میریزیم و سرخش میکنیم،اسفناج سرخ شده رو به پیاز و مرغ تفت داده شده اضافه میکنیم و یکم که این مواد باهم میکس شد بهش آبجوش اضافه میکنیم تا حدی که روی مرغها رو بپوشونه.م
فصل مورد علاقه من بهار هست. امسال، اولین سالی بود که بهاری نداشتم. صدای بلبلها البته از باغ بزرگ کنار خونه ما هر روز و شب مییاد ولی جای بیرون رفتنهای اردیبهشتی و چیدن آلوچههای نورسیده باید در اتاقم قرنطینه بمونم. دیدم این آهنگ ترکی بغضدار بهاری چقدر خوب بیانگر این حال و روزه.
بشنویم sursun bahar(پاینده باد بهار) از Can Kazaz
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگر
صدای قار و قار کلاغی نظرم را به سویش جلب کرد
درخت انبوه آلوچه لانه کلاغ را در شاخهای پر بار و برش پنهان کرده بود
کلاغ با رعب و وحشت به این طرف و ان طرف می پرید
صدای قار و قار کلاغ ، کلاغهای دیگر را هم به آنجا کشاند
از درخت بالا رفتم لانه ای در لابلای شاخهای انبوهی از خار وخاشاک وگل تهویه شده بود تعداد شش عدد تخم خال خالی رنگی و قشنگ خود نمایی می کرد خواستم تخمها را بردارم که یهو زیر پایم خالی شد و شاخه ای بزرگ شکست
اومدم پایین از یه طرف شاخه ی
صدای قار و قار کلاغی نظرم را به سویش جلب کرد
درخت آلوچه ، لانه ی کلاغ را در شاخهای پر بار و برش پنهان کرده بود
کلاغ با رعب و وحشت به این طرف و ان طرف می پرید
صدای قار و قار کلاغ ، کلاغهای دیگر را هم به آنجا کشاند
از درخت بالا رفتم لانه ای در لابلای شاخهای انبوهی از خار وخاشاک و گل تعبیه شده بود تعداد شش عدد تخم خال خالی رنگی و قشنگ خود نمایی می کرد خواستم تخمها را بردارم که یهو زیر پایم خالی شد و شاخه ای بزرگ شکست
اومدم پایین از یه طرف شاخه ی شک
صدای قار و قار کلاغی نظرم را به سویش جلب کرد
درخت انبوه آلوچه لانه ی کلاغ را در شاخهای پر بار و برش پنهان کرده بود
کلاغ با رعب و وحشت به این طرف و ان طرف می پرید
صدای قار و قار کلاغ ، کلاغهای دیگر را هم به آنجا کشاند
از درخت بالا رفتم لانه ای در لابلای شاخهای انبوهی از خار وخاشاک و گل تعبیه شده بود تعداد شش عدد تخم خال خالی رنگی و قشنگ خود نمایی می کرد خواستم تخمها را بردارم که یهو زیر پایم خالی شد و شاخه ای بزرگ شکست
اومدم پایین از یه طرف شاخه
صدای قار و قار کلاغی نظرم را به سویش جلب کرد
درخت انبوه آلوچه لانه ی کلاغ را در شاخهای پر بار و برش پنهان کرده بود
کلاغ با رعب و وحشت به این طرف و ان طرف می پرید
صدای قار و قار کلاغ ، کلاغهای دیگر را هم به آنجا کشاند
از درخت بالا رفتم لانه ای در لابلای شاخهای انبوهی از خار وخاشاک وگل تهویه شده بود تعداد شش عدد تخم خال خالی رنگی و قشنگ خود نمایی می کرد خواستم تخمها را بردارم که یهو زیر پایم خالی شد و شاخه ای بزرگ شکست
اومدم پایین از یه طرف شاخه
شهگل چت
شهگل چت از چت روم های خوب ایران است .
این چت روم با امکانات عالی چت رومی پذیرای کاربران ایرانیست
جهت ورود به شهگل چت روی تصویربالا کلیک کنید
چت
صحرا چت
برای ورود به چت روم صحرا روی لینک بالا کلیک کنید
آواز چت
برای ورود به آواز چت روی لینک بالا کلیک کنید
نگین چت
برای ورود به نگین چت روی لینک بالا کلیک کنید
پرشین چت
برای ورود به چت پرشین روی لینک بالا کلیک کنید
آرزو چت
برای ورود به چت روم آرزو روی لینک بالا کلیک کنید
مهگل چت
برای ورود به چت
ا_در یکی از خیابونای پررفت و آمد داشتیم پیاده میرفتیم...
یدونه از این گاری هایی که روشون آلوچه و لواشک و آلبالوخشک و مشتقات میفروشن کنار خیابون بود ... سینی آلبالوها روی زمین ریخته بود و دونفر آقا ، با دست مشغول جمع کردنشون بودن...یکیشون به اون یکی میگفت اشکال نداره؛سریع جمعشون کنیم دوباره بذاریمشون رو گاری! :|
حالا بهتر میفهمم چرا انقدر خوشمزن :/ :)
۲_خانوم "ر" (سن:سه سال و نیم) قراره بره بیرون و یه پیراهن پوشیده که روش عکس دوتا دلفین داره...بهش می
خرما آلویی
خرما آلویی به
دلیل قد و قواره کوچک خود و شباهت زیادی که به آلوچه دارد به این نام خوانده می شود و مزه ای فوق العاده
دارد. این خرما هر چند شاید در سال های
اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته ولی از خرماهایی است که زیاد در ایران کشت می شود
و خوشبختانه در بازارهای خارجی هم در سال های اخیر به خوبی معرفی و فروش خوبی را
تجربه می کند.
یکی از محاسن خرما آلویی که برخی آن را
همان خرما خاصویی با اندام ریزتر می دانند شرایط نگهداری ساده تر این خرما نس
امروز یاد خونه باغ پدربزرگ افتادم. یاد دوران کودکی که توی اون باغ سپری شد.
به یاد بهارهای باغ با شکوفههای رنگارنگش و مسابقه ما بچهها برای چپاول آلوچه و چغاله بادوماش.
پاییزهایی که با گردوهای تازه و کیالکهای خوشمزه باغ شروع میشد.
آلو زردهایی که سبدسبد میرفتن تا تبدیل به لواشکهای ترشمزه بشن.
درختهای گیلاس و آلبالویی که واسشون سر و دست میشکونیدم.
حوض کوچیک ته باغ که کنج خلوتی بود برای من.
روزهای جمعهای که کل خانواده دور یه سف
هوا بد استتو با کدام باد میرویچه ابرتیرهای گرفته سینه تو راکه با هزار سال بارش شبانه روز هم دل تو وا نمیشود...
همیشه دل کندن از روستا برام سخت بوده؛ گرچه اون جا عوامل زیادی برای دلزدگی وجود داره، خیلی از فقدانها که هیچ جایگزینی براشون پیدا نمیشه...اگرچه روستاها دیگه برق و اینترنت و گاز و جاده آسفالت و پستبانک و دستگاه خودپرداز ووو... و به تعبیری روستاشهر به شما میرن؛ اما هنوز با شهر خیلی متفاوتن...هنوز گاو تو مزرعهها میچره، هنو
ا_در یکی از خیابونای پررفت و آمد داشتیم پیاده میرفتیم...
یدونه از این گاری هایی که روشون آلوچه و لواشک و آلبالوخشک و مشتقات میفروشن کنار خیابون بود ... سینی آلبالوها روی زمین ریخته بود و دونفر آقا ، با دست مشغول جمع کردنشون بودن...یکیشون به اون یکی میگفت اشکال نداره؛سریع جمعشون کنیم دوباره بذاریمشون رو گاری! :|
حالا بهتر میفهمم چرا انقدر خوشمزن :/ :)
۲_خانوم "ر" (سن:سه سال و نیم) قراره بره بیرون و یه پیراهن پوشیده که روش عکس دوتا دلفین داره...بهش می
معشوق پاییزی من، سلام !
حال که این نامه را میخوانی بهار از راه رسیده ، شکوفههای
باغچهی کوچکم شروع به آراستن شاخهها کردهاند و صدای شرشر رودخانهی میانی شهر
نیز این زیبایی را دو چندان میکند!
دیروز که با خانم برانگلی در مورد تغییرات حیاط و زیبایی اعجاب انگیز شهر در بهار صحبت
میکردیم ناگهان به کنار درخت آلوچهی حیاط پشتی پرت شدم، به آلوچههای خوشمزه و
لبخندهای نمکینت، به زیبایی شکوفهها و نگاه شیرینت، به عطر بهاری که چون پیک
معشوق پاییزی من، سلام !
حال که این نامه را میخوانی بهار از راه رسیده ، شکوفههای
باغچهی کوچکم شروع به آراستن شاخهها کردهاند و صدای شرشر رودخانهی میانی شهر
نیز این زیبایی را دو چندان میکند!
دیروز که با خانم برانگلی در مورد تغییرات حیاط و زیبایی اعجاب انگیز شهر در بهار صحبت
میکردیم ناگهان به کنار درخت آلوچهی حیاط پشتی پرت شدم، به آلوچههای خوشمزه و
لبخندهای نمکینت، به زیبایی شکوفهها و نگاه شیرینت، به عطر بهاری که چون پیک
ساشه
ساشه (به فرانسوی: sacher) کیسهٔ کوچک یک بارمصرفی است که معمولاً حاوی مواد مصرفی مانند سس، پودر، شامپو، دارو، و غیره است. ساشه در صنایع غذایی، بهداشتی، دارویی و مانند آنها کاربرد دارد.
.
ساشه ها به دلیل طراحی و اندازه مناسبی که دارند، از موارد مصرف متنوعی نیز برخوردار می باشند. این ساشه ها به صورت چند لایه بوده که به دلیل دوخت پذیری مناسبی که دارند ، از نفوذ هرگونه رطوبت و آلودگی های خارجی در امان است و سلامت محصول را تامین می کنند. یکی از
یکی از سؤالهایی که در بچگی میپرسیدم -یادم نیست از پدرم یا مادرم- این بود که گربهها حوصلهشان سر نمیرود که هیچکاری نمیکنند؟
هر وقت که از پنجره به حیاط و باغمان نگاهی میانداختم، گربهها را میدیدم که روی سطح سیمانی حیاط دراز کشیدهاند. غالباً استراحت میکردند، هر وقت پنجره را بازی میکردی هم میو میو میکردند که غذایی دریافت کنند و گاهی هم آب مینوشیدند و گنجشکها را تحت نظر داشتند. هنوز هم همینطور هستند. هنوز هم با اینکه گر
ساشه
ساشه (به فرانسوی: sacher) کیسهٔ کوچک یک بارمصرفی است که معمولاً حاوی مواد مصرفی مانند سس، پودر، شامپو، دارو، و غیره است. ساشه در صنایع غذایی، بهداشتی، دارویی و مانند آنها کاربرد دارد.
.
ساشه ها به دلیل طراحی و اندازه مناسبی که دارند، از موارد مصرف متنوعی نیز برخوردار می باشند. این ساشه ها به صورت چند لایه بوده که به دلیل دوخت پذیری مناسبی که دارند ، از نفوذ هرگونه رطوبت و آلودگی های خارجی در امان است و سلامت محصول را تامین می کنند. یکی از
صبح زود زدم بیرون، تو راه رفیق صمیمی کل دوران تحصیلیمو دیدم. زهرا یکی از بهترین دختراییه که تاحالا باهاشون ارتباط داشتم. سه ساله با یکی از فامیل های دورشون عقد کرده. ازش پرسیدم عروسی چی شد که گفت زیر خرجا کمرشون شکسته و دهنشون سرویس شده. با این که اوضاع مالی خونواده زهرا و شوهرش خیلی از ما بهتره، فکر نکنم من بتونم تو همچین موقعیتی قرار بگیرم. خیلی خوشحال شدم از دیدنش و قول دادم لباس عروسش رو خودم بدوزم که گفت حتمن قبلش باهام قطع ارتباط می کنه
خوشحالم، برای چشمان ذوق کردهی بچهها هنگام تدریس خوشحالم!
با همین حسی که طعم آلوچههای باغ مادربزرگ را میدهد از کلاس بیرون میزنم و سنگفرشهای کنار خیابان حافظ را برای هزارمینبار به ذهن میسپارم ، روبهروی کتابفروشی آقای فرازمند لحظاتی میایستم و ناگهان در یک تصمیم آنی خودم را وسط قفسههای کتابفروشی مییابم ، یک کتاب روی قفسهها عجیب دلبری میکند !
پیراهن آبی گلدارم را از کمد بیرون میکشم ، دستانم را دور چای هلدار گیلا
هوای آنجا را نمیدانم اما اینجا هوا عجیب عطر زندگی بهخود گرفته. باران میبارد و گلهای باغچه نمناک و باطراوت شدهاند؛ شمعدانی میخندد، کاکتوس با احتیاط در گوش گل جعفری از خواب دیشبش میگوید و گل سرخ از تعریفهای حسنیوسف که «چقدر زیبا شدی» و «گلبرگهایت شفاف شده» و «دلبرتر از تو در این باغچهٔ بارانخورده نیست»، نیشش رفته تا بناگوش.
گرچه هوا کمی سرد شده اما حال همه خوب است؛ حال گلها و سبزهها، حال درخت انار و درخت آلوچه، حال قمری
چند سالی بود که مسئله ی " ماهیتِ یک قصه ی زنده و پویا" برای من واقعا مورد سوالهای فراوان قرار گرفته بود...
دریغ از یافتن یک کتاب که توضیح داده باشه یک قصه ی خوب به چه قصه ای گفته میشه...
سوالاتم عمدتا مبنایی و فلسفی بود نه ساختاری و ادبی...
این سوالات از ذهنی برمیخواست که در عصر سلطه رسانه ها زندگی میکرد... و رسانه ها با آماج قصه ها، در قالب فیلم و سریال و نمایش و رمان، غالب مردم عصر من رو خیال پرداز و به دور از واقعیت بار آورده بودن و به اصطلاح فلسفی،
1-من از دوم دبیرستان که رفتم تجربی (و تنها دلیل تجربی رفتن من این بود که فکر میکردم فیزیک رشته ریاضی یه چیز خیلی خفنیه ولی زهی خیال باطل که با تجربی ها تقریبا هیچ فرقی نداره)از همون موقع اول امضام مینوشتم drmjns,سال اول که کنکور دادم اندازه جلبک درس خوندم و به جای درس خوندن تا دلتون بخواد وبلاگ دانشجوی پزشکی خوندم اونم ارشیوهای چندسالهشون رو!!به خاطر همین خاطراتی که ازشون خوندم بعد سال اول دیگه پزشکی دوست نداشتم و به جاش به رشته ای به اسم بیوتکت
دوست ندارم درمورد حال پست دیشب و حرفایی که زدم فکر کنم. خیلی وقت بود خودمو اینطور عصبانی و خشن ندیده بودم، طوریکه بایستم و با صدای بلند داد بزنم. شاید به نظرتون دختر خیلی غیر جذابی به نظر بیام ولی من وقتی عصبانی میشم در حق خودم این ظلم رو نمی کنم که تو خودم نگه دارم، حتی اگه دلیلم منطقی نباشه. بعد از اون حرفا و عذاب روحی بعدش و تکرار تک تک حرفای وسط دعوا توی ذهنم، با یه شخصیت خورد شده سعی کردم حال بدم رو بریزم توی وبلاگمو گند زدم. من هیچوقت فکر
تهچین یک غذای ایرانی است که از مخلوط برنج، انواع گوشت (مرغ متداولتر است)، ماست، تخم مرغ و زعفران فراوان درست میشود. تهچین در بین غذاهای ایرانی به خاطر شکل و فرم زیبایش از جمله غذاهای رسمی و مناسب مهمانیهاست، که از دو بخش تشکیل شده است:
اول قشر کلفت ته دیگ زعفرانی که مقداری گوشت یا مرغ پخته در آن قالبگیری شده است.
دوم چلو سفید که روی ته دیگ ریخته میشود و هنگام کشیدن غذا زیر ته دیگ یا کنار آن قرار میگیرد و در واقع مکمل آن است.
بخش چلو
حکایت بختیار و دختر قزوینی
شنیدم اندر این دیار
پهلوانی بود نامش بختیار
تا که روزی از سر تفریح و گشت
از قضا از شهر قزوین می گذشت
ناگهان در خلوت یک کوچه ای
دلبری را دید چون آلوچه ای!
چشم چون آهو و گیسایش کمند
از میان باریک و از بالا بلند!
پس چو چشم بختیار بر او فتاد
عقل و هوشش همگی از دست داد
در پی اش رفت و بگفتا ای زری
از نسیم نو بهاری خوشتری!
آن دو چشمت همچو مروارید ناب
چون نگین در حلقه آغوش آب
کاش می شد با تو من خلوت کنم
بوسه ها از آن ل
پیش غذاها
برنج، پلو
کباب و کوکو
خورشت و خوراک
تنقلات و چاشنی ها
آش ساده
عدس پلو
کباب ترش با مرغ
خورشت بادمجان
فالوده
آش رشته
ماش پلو
جوجه کباب
خورشت کدو سبز
ژله
سوپ رشته فرنگی
کته پلو (سرد و معتدل)
کباب برگ گوساله
خورشت آلو اسفناج
نسکافه
آش اوماج
زرشک پلو
کباب کوبیده گوساله
خورشت بامیه
شاهدانه
آش دوغ
آلبالو پلو
کباب ترکی گوساله
خورشت ریواس
برنجک
آش آبغوره
لوبیا پلو
کوکو لوبیا سبز
خورشت میرزا قاسمی
برگه هلو
آش گوجه
استانبولی پلو
کوکو سیب
خشکبار به محصولاتی گفته می شود که برای افزایش مدت زمان نگهداری آن ها طی فرآیندهای خاصی خشک می شوند. این خشک کردن علاوه بر افزایش زمان ماندگاری آن ها مزایای فراوانی را برای این محصولات به همراه دارد و این علت خواص خشکبار است. برخی از مزیت های خشکبار جلوگیری از خرابی و فساد آن ها، بسته بندی راحت تر به دلیل پایین آمدن وزن و حجم محصول و در نهایت انتقال و جابجایی راحت تر این محصولات است. قیمت خشکبار در فروشگاه اینترنتی برادران حسینی بسیار مناسب
روی صندلی نشستم . باید به درخواست استاد توجه می کردم . چشمم به نوشته هایم بود و فکرم طبقه ی پایینِ میدان ولیعصر. در میان آدم های گرد آمده دورِ میز و صندلی های سفید پلاستیکی . دلم نمی خواست آنچه که به قلمم جاری شده بود را بیش از این حذف کنم .
افسری که کیف سامسونتی مقابل اش باز بود توجه ام را جلب کرد . حدس زدم که چه می تواند باشد . در کلاس های آموزشی همراه خودشان می بردند و در هر جمعی که وارد می شدند آب از لب و لوچه ی عده ای راه می افتاد . خمار می
با صدای هلکوپتر بیدار شدم که یکم بعد تو اخبار متوجه شدم به سمت پلدختر می رفته. خب... از این کمک ها خیلی خوشحالم و از شنیدن خبر سلامتی دوستم بیشتر. نزدیک ظهر هم که از خونه زدیم بیرون، راستش اصلن دلم نمی خواست برم، همون آدمای تکراری همون مکان همیشگی و همون کارهای هر سال سیزده بدر... اما امسال سعی کردم یکم تنوع بدم و کلی کرم ریختم و بازی کردیم و خندیدیم. اول که قرار بود بریم پیش خونواده عمم، خونواده ای شلوغ و پر جمعیت که سالهای پیش قبل از خود ما توی ب
-نیم کیلو جعفری و تره و دو تا پر شنبیله لطفا!
پسرک سبزی فروش چشمی گفت و مشغول دسته کردن سبزی ها شد، برای لحظه ای دست از کار کشید و گفت: واسه گوشت و لوبیا میخواین؟
خنده ام گرفت: بله!
هیچ وقت فکر نمی کردم تا این حد عاشق آشپزی بشم. چه کرد طرح با من؟!
چند روزی در هفته شیفت صبح ندارم، ولی طبق عادت ساعت هشت بیدارم. اگه حوصله اش رو داشته باشم، که معمولا دارم دوست دارم آشپزی کنم. غذاهای سنتی که تا حالا درست نکردم مثل ابگوشت بُزباش ( گوشت و لوبیا) رو تلاش
سلام...
بعد از مدددتت هاااا بردنمون اردو:)))
رفتیم "اردوگاه ابوذر"...
قرار بود ساعت 7 راه بیوفتیم و ساعت 12:35
برگردیم...!
اما اونقدر اتوبوس ها دیر اومدن که ساعت 9 راه افتادیم و 12:45 برگشتیم!!!
توراهمون یه سراشیبی شدییید بود...!
هممه ی اتوبوس هامون جوش آوردن...!
اتوبوس ماهم یکدفعه کم آورد و کاشف به عمل اومد جوش آورده...!
اونقدر دیر کرده بودیم که می گفتبم تو همبن اتوبوس زیر انداز بندازیم شروع کنیم...خخخ:)))
با هزار دنگ و فنگ و کللی خنده رسیدیم^...^
داشتم می گشتیم ک
هوا بد استتو با کدام باد میرویچه ابرتیرهای گرفته سینه تو راکه با هزار سال بارش شبانه روز هم دل تو وا نمیشود...
همیشه دل کندن از روستا برام سخت بوده؛ گرچه خیلی عوامل هست برای دلزدگی، خیلی از فقدانها هست که هیچ جایگزینی براشون وجود نداره...اگرچه روستاها دیگه برق و اینترنت و گاز و جاده آسفالت و پستبانک و دستگاه خودپرداز ووو... دارن اما هنوز با شهر خیلی متفاوتن...هنوز گاو تو مزرعهها میچره، هنوز تو حیاط مرغ و جوجه و اردک و بوقلمون میگرد
کرم سفت کننده سینه Zin ویژگی متمایزی نسبت به سایر کرم های سفت کننده دارد که مطمئنم با دانستن آن درباره تهیه این کرم تردید نخواهید کرد. برای اولین بار است که یک عصاره کاملا گیاهی همچین تاثیری را به یک کرم سفت کننده سینه می دهد این ویژگی خاص تاثیر آن را در سفت کنندگی سینه تا 70 درصد افزایش داده و باعث لمس سفتی سینه ها از همان هفته های اول استفاده می شود.
بسیاری از لابراتوارهای تولید کننده محصولات آرایشی و بهداشتی با وجود دانستن تاثیر فوق العاد
کتونی ال استار دخترانه ساقدار
پرداخت درب منزل
توضیحات بیشتر + خرید از فروشگاه فرامد
کفش زنانه آل استار - ایمالزhttps://emalls.ir › محصولات~Category~13145~b~All Starکتانی زنانه کانورس چاک تیلور آل استار او ایکس سیمپسونس 146811C ... کتانی زنانه کانورس آل استار مدیسون پرینت 549740C ... کفش زنانه ساق دار All Star.#ونس_الداسکول - Hash Tags - Deskgramhttps://deskgram.cc › explore › tags › ونس_الداسکولونس دخترانه ✓رویه جیر ✓زیره پیو مناسب استفاده روزانه سایز بندی ۳۷ تا ۴۰ ... کد : 205 نام : چ
نکات مهم تغذیه دانشآموزان
تغذیه دانش آموزان - در دوران مدرسه رشد کودکان به صورت یکنواختی ادامه دارد و در سالهای آخر دبستان و با شروع جهش رشد به ویژه در دختران این موضوع اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. از آنجایی که میزان انرژی مورد نیاز کودکان مدرسهای به دلیل تفاوت در اندازه بدن، میزان تحرک و سرعت رشد آنها متفاوت خواهد بود بنابراین هرچه میزان فعالیت بدنی دانشآموز بیشتر باشد طبعا به انرژی بیشتری نیاز دارد که این انرژی توسط کربوهیدر
کرم سفت کننده سینه Zin ویژگی متمایزی نسبت به سایر کرم های سفت کننده دارد که مطمئنم با دانستن آن درباره تهیه این کرم تردید نخواهید کرد. برای اولین بار است که یک عصاره کاملا گیاهی همچین تاثیری را به یک کرم سفت کننده سینه می دهد این ویژگی خاص تاثیر آن را در سفت کنندگی سینه تا 70 درصد افزایش داده و باعث لمس سفتی سینه ها از همان هفته های اول استفاده می شود.
بسیاری از لابراتوارهای تولید کننده محصولات آرایشی و بهداشتی با وجود دانستن تاثیر فوق العاد
دیر زمانی است که تو را تماشا نکردهام. فراموشی، بزرگترین رهاورد دنیای جدید است. لحظهای هستی و به چشم برهمزدنی پاک میشوی. چنان که انگار هرگز نبودهای. حال تو کجایی که در پس قرنها، میان سیل هرروزهی خبرها که نفسگاهم را بسته و جانم را آرامآرام میگیرد، از زیر گل و لای مصیبتها، صدای تو را نمیشنوم؟دستت را کجا رها کردهام کودک رنجدیدهی خوابهای من؟ چه دشوار میشود ایستادن در هیاهوی خمپارهها. در خوابهایم دستت را گرفتم و
روستای واقعشده در پیچوخم رودخانه زایندهرود موسوم به روستای مارکده، بهگونهای است که گمان میرود رودخانه زایندهرود دور آن میچرخد.
این روستا یکی از روستاهای تاریخی شهرستان سامان محسوب میشود و در کنار رودخانه خروشان زایندهرود قرارگرفته است. موقعیت این روستا به گونه ایست که گویی مارکده در انحصار رودخانه است و این موضوع زیبایی آن را دوچندان کرده است. مارکده، یکی از مناطق پر آب رودخانه زایندهرود به شمار میرود؛ بهطوری
روستای واقعشده در پیچوخم رودخانه زایندهرود موسوم به روستای مارکده، بهگونهای است که گمان میرود رودخانه زایندهرود دور آن میچرخد.
این روستا یکی از روستاهای تاریخی شهرستان سامان محسوب میشود و در کنار رودخانه خروشان زایندهرود قرارگرفته است. موقعیت این روستا به گونه ایست که گویی مارکده در انحصار رودخانه است و این موضوع زیبایی آن را دوچندان کرده است. مارکده، یکی از مناطق پر آب رودخانه زایندهرود به شمار میرود؛ بهطوری
فکرم به طرز فجیعی به مسألهی غریبی به نام "تعهد در مسئولیتها و مشاغل مختلف"مشغول بود. هیچ چیز به اندازهی آدمهایی که نسبت به شغلشان جدّیت ندارند، روح و روانم را بهم نمیریزد. اصلا این آدمها را نمیتوانم درک کنم. فرقی نمیکند مغازهداری باشد که به جای پرداختن به مشتریهایش، با تلفن حرف میزند یا سریال یا فوتبال میبیند یا کارمند و مسئولی که بدون توجه به صف آدمهای بدبختبیچارهای که یک لنگ در هوا با اعصابهای خرابتر از گرفتاری
فکرم به طرز فجیعی به مسألهی غریبی به نام "تعهد در مسئولیتها و مشاغل مختلف"مشغول بود. هیچ چیز به اندازهی آدمهایی که نسبت به شغلشان جدّیت ندارند، روح و روانم را بهم نمیریزد.
اصلا این آدمها را نمیتوانم درک کنم. فرقی نمیکند مغازهداری باشد که به جای پرداختن به مشتریهایش، با تلفن حرف میزند یا سریال یا فوتبال میبیند یا کارمند و مسئولی که بدون توجه به صف آدمهای بدبختبیچارهای که یک لنگ در هوا با اعصابهای خرابتر از گرفتاری
فروشگاه اینترنتی و آنلاین گیلی شاپ با کادری مجرب و دلسوز افتخار دارد بهترین، مرغوب ترین و اصیل ترین سوغات و صنایع دستی بومی و محلی استان گیلان را با نازلترین قیمت به شما هموطنان عزیز و گرامی در سراسر کشور عرضه نماید. این مجموعه امیدوار است با هدف رضایت و کسب اعتماد شما عزیزان بتواند فرهنگ غنی این استان را حفظ و از تولیدات صنایع دستی حمایت کند. گیلی شاپ، بزرگترین فروشگاه اینترنتی استان گیلان، با گسترهای از سوغات و صنایع دستی متنوع است
دربند، کوهی پر از آزادی است! آزادی از خستگیها و روزمرگیهای زندگی شهری!
دربند، دربند نیست! کوهستانی پر از آزادی است. آزادی از دود و ترافیک و سر و صدا و ازدحام تهران! به دربند بروید و آزادی را در هوای پاک کوهستانی تجربه کنید. با مجله گردشگری پیام دلتا همراه باشید تا با هم به دربند، دیار آلوچهها و ترشکهای اشتهابرانگیز سفر کنیم و در سفرهخانههای باصفای کوهستانیش کمی به استراحت بپردازیم.
دربند کجاست؟
جایی در شمال تهران و نزدیک کوههای ا
نام لاهیجان با چای گره خورده است؛ چای خوشعطر و طعم ایرانی. اما سوغاتیهای این شهر فقط به این نوشیدنی گرم خوشطعم محدود نمیشود. در واقع سوغاتیهایش انقدر تنوع دارد که گاهی انتخاب از بین آنها سخت است. البته وقتی یک شهر سوغاتیهای زیادی داشته باشد هربار میتوانید یکی از آنها را با خود به خانه بیاورید و چه چیز جذابتر از سوغاتیهای متنوع از شهر محبوبی که از سفر به آنجا و دیدن زیباییهایش خسته نمیشویم. این مطلب مجله گردشگری سفرزون را ب
یکی از جذابترین و زیباترین مکانهای گردشگری در ایران شهر پلکانی ماسوله است. ماسوله به عنوان شهری محبوب در میان ایرانیان در استان گیلان قرار دارد که آب و هوای بینظیر آن به همراه جنگلهای بکر، آبشارها، طبیعت خیرهکننده و بافت سنتی و پلکانی، این شهر را به درجهای از محبوبیت رسانده که جزو اولین مقاصد گردشگری ایران در میان توریستهای ایرانی و خصوصا خارجی جای گرفته.
شهر ماسوله با معماری پلکانی و خیرهکننده و بافت سنتی خود، در میان گیلان
اقامتگاه بوم گردی گیلان : پیله بابا
ذاتا همه انسانها زیبا پسند و دوستدار طبیعت هستند . عده ای عاشق دریا ، عده ای عاشق جنگل و کوه و عده ای عاشق کویر . درست است طبیعت بکر خود به تنهایی برای جذب گردشگران کافی است ولی عوامل دیگری وجود دارد که مناظر این طبیعت را جذابتر میکند . از نمونه های جذاب این مناظر می توان به خانه های سنتی شمال کشورمان اشاره کرد . خانه های گلی و زگالی که تقریبا تا اواخر قرن بیستم ساختار همه خانه ها اینچنین بود ساخت این خانه ها ا
این روزا پر از حس دلتنگیم... دلتنگ مامانبزرگ، F&F ، دوستای مجازی ، وبم و کلا دلتنگ!a bout my grand mom:دلتنگی برای مورد اول خیلی شدیده...تو این یه سالی که ازاینجا نقل مکان کردن به یه شهر آروم و کوچیک و خوش آب و هوا ، فقط دوبار تونستیم بریم خونشون که آخرین دفعه ، مرداد ماه بود ازاونموقع هم فقط دوبار اونا اومدن خونمون و چون زمان بودنشون تقسیم کرده بودن سهم ما فقط یه نصف روز بود...وقتی هم میان نوه ها میچسبن بهشون و نتیجه اینکه همون نصف روز هم که میومدن خونمو
جاذبه های گردشگری شهر کلاله : کلاله شهری با جاذبه های فراوان و با قدمتی بیش از 7500 ال می باشد. این شهر در استان گلستان واقع شده است که زیبایی های آن بی نظیر است. کلاله شهری چهار فصل است و شما در هر زمان از سال می توانید به این شهر سفر کنید اما زیبایی های این شهر د رفصل بهار خودنمایی شگفت انگیزی دارد. اگر برای سال جدید در فکر یک گشت و گذار رویایی در دل طبیعت بکر هستید حتما کلاله را در برنامه سفر قرار دهید. برای اقامت و اجاره سوئیت در استان گلستان نیز
درختانی نظیر سیب وحشی، گلابی وحشی،گردو، بادام وحشی، سنجد و... همه و همه از زیباییهای بینظیر ییلاق سیلوانا است. آیا به سرزمین آلیس سفر کردهایم؟ «آلیس در سرزمین عجایب؟!»
از مناطق ییلاقی چه میخواهیم؟ زیبایی؟ طبیعت بکر؟ جایی برای کمپ زنی؟ روشن کردن آتش؟ چرخاندن زغالهای گُرگرفته برای چاق کردن قلیان؟ گرفتن ماهی با چوب و چماق کباب کردن آن؟خوردن پرتقال در طبیعت و انداختن پوست آن در آتش؟ آره، چون نمیخواهیم جنگل را کثیف کنیم، پوسته
اصطلاحات و گویش و کلمات مختلف در زبان شیرین مازندرانی(به همراه تلفظ انگلیسی و برگردان فارسی)مجموعه ای از اسامی پرندگان – وسایل ها – مکان ها و رنگ ها و اعضای بدن – زمان ها و انواع بازی های محلی و سایر اصطلاحات که در این مجموعه تقدیم می گردد:پرنده گان و حیواناتطلا : telah : خروسمارکک : markek : مرغ مادرسیکا : sika : اردکنیمچه : nimcheh : جوجهوک : vak : قورباغهآروسک گل : arosek gal : نوعی موش بزرگگل: gal : موشمر : mar : مارکوز : kavez : لاک پشتکندو : kando : زالوشال : shal : شغالبامشی : ba
آیا می دانستید کهن ترین شهر های تاریخی دنیا دارای یک نماد و یک داستان ایینی هستند که معمولا گردشگران و توریست ها آن شهر را به آن داستان یا نماد می شناسند. مثلا نماد شهر رم یک گرگ هست، که در حال شیر دادن به دو پسر بچه می باشد و این نماد در همه جا دیده می شود و هنگامی که شما وارد شهر رم می شوید این نماد را در جای جای شهر می بینید و در باره آن داستان ها می شنوید. یا نماد شهر بروکسل یک پسربچه ایستاده هست که در حال ادرار می باشد و مجسمه این پسر بچه در همه
خب من تصمیم گرفتم از اونی که یه روز عاشقش بودم(هستم؟) بنویسم شاید کمی از این دردم کم شد . البته درسته کسی اینا رو نمیخونه ولی خب مهم نیست این مهمه که نوشته بشه .
اسمش محمده
قد بلنده
چشماش جادو میکنه(تا جایی که من برای فراموشیش سعی کردم اصلا نگاهش نکنم به جز مواقعی که یهویی چشم تو چشم میشدیم)
دوستش داشتم(دارم؟)
اوایل باهام خوب بود و سعی میکرد خودشو خوب جلوه بده البته شایدم جلوه نمیداد کلا خوب بود...(آدما باهم فرق دارن)
روز اولی که دیدمش گفتم واو پسر
شهروز براری صیقلانی نویسنده اثر: مریم سادات
ادامه ی اپیزود نیلیا
مشکل مریم السادات از آنجایی آغاز شد که فردی قانونمند و سختگیر بعنوان رییس جدید آسایشگاه روحی روانی منصوب گشت و.....
تقویم چهار برگ دیواری به اواسط اسفند رسید و رشت سردش شد. در سکوت غمزده ی شبهای آسایشگاه ، مریم سادات نجوایی آشنا را میشنید گویی روح پسرک خردسالش از پشت بیست تقویم همچنان او را میخواند ، گاه در عالم خواب و رویا صدای پسرش داوود را آنچنان واضح و رسا میشنیدش که ب
مشکل مریم السادات از آنجایی آغاز شد که فردی قانونمند و سختگیر بعنوان رییس جدید آسایشگاه روحی روانی منصوب گشت و.....
تقویم چهار برگ دیواری به اواسط اسفند رسید و رشت سردش شد. در سکوت غمزده ی شبهای آسایشگاه ، مریم سادات نجوایی آشنا را میشنید گویی روح پسرک خردسالش از پشت سی تقویم همچنان او را میخواند ، گاه در عالم خواب و رویا صدای پسرش را آنچنان واضح و رسا میشنیدش که با صدای بلند پاسخش را میداد و ناگزیر به بیداری میرسید
مریم السادات در آستانه ی
درباره این سایت