نتایج جستجو برای عبارت :

فوران یک احساس آنی :)

دقایقی پیش انیمه ی تورادورا رو تموم کردم الان فوران از 
احساس های خوشحالی و کمی دلسوزی هستم !! 
نمیخوام اینجا بگمشون ، پست بعدی ای که احتمالا فردا خواهم گذاشت میگم. فقط بدونید خیلی قشنگه!! کسی نیست که راجع انیمه هایی که میبینم باهاش حرف بزنم جز یکی از همکلاسیای دانشگاهم که باز اینجا راحت ترم !!

"انسلادوس" پیچیده‌ترین قمر زحل + تصاویر
  اخبار علمی - "انسلادوس" پیچیده‌ترین قمر زحل + تصاویر
دانشمندان با بررسی تصاویر قطب جنوب "انسلادوس" بیش از ۱۰۱ فوران آبفشان در این قمر کشف کردند.
دانشمندان با تجزیه و تحلیل داده‌ها و تصاویر مدارگرد کاسینی ناسا، در "انسلادوس" قمر یخ زده ی سیاره زحل ۱۰۱ فوران آبفشان که از اقیانوس زیر سطحی این قمر سرچشمه می‌گیرد، کشف کردند.
 
 دانشمندان با بررسی تصاویر قطب جنوب "انسلادوس" بیش از ۱۰۱ فوران آبفشان در این
خیلی حس خوبی دارم :)
خیلی به آینده خوش بینم :)
سه روز دیگر تا پایان تیر مانده. و آن وقت یک ماه از تابستان تمام می شود. احساس می کنم در آغاز رویاهایم ایستاده ام. احساس می کنم آن حس آسان گیری‌یی که آدم را به سطح می کشاند و درم نفوذ کرده بود دارد می رود. دارم برمی گردم به آنچه که باید باشم. دارم می روم به سوی آنچه که باید باشم.
هیچ احساسی بهتر از رضایت درونی نیست. نمی ترسم. همانطور که تا حالا انجامش دادم باز هم خواهم داد :)
برایم کاری ندارد. لذت بخش است. ه
پوکه معدنی قروه
پوکه معدنی که معادل انگلیسی آن پومیس (Pumice )  می‌باشد در واقع به سنگ های آتشفشانی بسیار سبک و متخلخل گفته می شود که در اثر فوران آتشفشان به سطح زمین می آیند و بعد از سرد شدن و گذر زمان به شکل پوکه کنونی در می آیند . بعد از فوران آتشفشان، گاز از درون گدازه‌ های شیشه ‌ای که به سرعت در حال سرد شدن هستند خارج شده و همین امر موجب متخلخل شدن این پوکه ‌ها می‌ شود .  پوکه سبک دانه معدنی در همه جای دنیا وجود ندارد و فقط در مناطق و کوه ها
فروبردن خشم با چه روشهایی امکانپذیر است برای اینکه از شر خشم خود رها شویم از چه توصیه هایی باید کمک بگیریم عصبانیت در برخی موارد به سود شما خواهد بود و بهتر است روش صحیح بکاربردن خشم را بیاموزید و در مواقع لازم ازآن استفاده کنید

هرگونه هیجان برای‌تان پیامی در خود دارد، و این پیامی مهم است.احساس خشم و عصبانیت اصلا خوب نیست. خشم باعث می‌شود ضربان قلب‌مان تندتر شود و کف دست‌مان عرق کند. باعث می‌شود احساس ترس و اضطراب کنیم.
در بیش‌تر جوامع ام
احساس عجیبی دارماحساس عجیبی داره چشمای تواحساس عجیبیتویه احساس عجیبی که برامیه احساس عجیبی دارم انگارتو یه احساس عجیبی امیدچه احساس عجیبی بابک جهانبخشچه احساس عجیبیه میبندی موهاتوتویه احساس عجیبییه احساس عجیبی دارم امشب
یک عده هستند که وقتیکنارشان از عشق صحبت میکنیمیخندند و میگویند عشق؟! عشق دیگر چیست؟! مگر وجود دارد؟! جمع کنید این بساط را عشق کجا بود...نگاه به خنده این آدم ها نکن،این خنده شان از هزار گریه بدتر است...این ها جگرشان برای عشق سوخته که این طور از عشق میگوینداین آدم ها زمانی عاشق بودند ولی با چشمهای خودشان خیلی چیز ها دیدند،خیلی چیزها شنیدند و انگشت خود را در حلقشان کرده و هر چه عشق و احساس بود بالا آوردند...از همان زمان متنفر شدند از عشق از محبت از ه
ب – پلاستیک های فوران
این پلاستیک ها از فنولیگ گران تر هستند، اما استحکام کششی بالاتری دارند. بعضی مواد در این دسته دارای مقاومت قلیایی بیشتر هستند. مقاومت حرارتی این پلی استرها حدود 0C80 است.
رزین‌های اپو کسی (EP)اپوکسی های با پایه گلیسیدال اتر شاید بهترین ترکیب از نظر مقاومت سایشی و خواص مکانیکی باشند. اپوکسی های تقویت شده با فایبر گلاس استحکام بسیار بالا و مقاومت حرارتی خوبی دارند و مقاومت شیمیایی رزین اپوکسی در مقابل اسیدهای ضعیف بسیار ع
برای اینکه به همسر و مخصوصاً بچه‌هامون ثابت کنیم بدون قید و شرط دوستشون داریم دو تا کار لازمه،
اول اینکه متوجه بشیم زبان عشق فرزند یا همسر ما چیه. آیا با آغوش و نوازش محبت رو دریافت میکنند؟ آیا با خدمت‌رسانیِ ما محبت رو میچشند؟ آیا با کلامِ مهربانانه ما احساس عشق میکنند؟ آیا با دریافت هدیه احساس می‌کنند دوستشون داریم؟ یا چی؟ اگر چه کار کنیم بروز عشق ما رو بهتر دریافت میکنند؟ اون زبان عشق اونهاست که باید جدی‌ گرفته بشه.
دوم اینکه هروقت با م
برای اینکه به همسر و مخصوصاً بچه‌هامون ثابت کنیم بدون قید و شرط دوستشون داریم دو تا کار لازمه،
اول اینکه متوجه بشیم زبان عشق فرزند یا همسر ما چیه. آیا با آغوش و نوازش محبت رو دریافت میکنند؟ آیا با خدمت‌رسانیِ ما محبت رو میچشند؟ آیا با کلامِ مهربانانه ما احساس عشق میکنند؟ آیا با دریافت هدیه احساس می‌کنند دوستشون داریم؟ یا چی؟ اگر چه کار کنیم بروز عشق ما رو بهتر دریافت میکنند؟ اون زبان عشق اونهاست که باید جدی‌ گرفته بشه.
دوم اینکه هروقت با م
هوالرئوف الرحیم
هیچ کس برای بچه جای مادر و پدر رو نمیگیره. 
الکی با دلسوزی کردنهای بیجا جایگاه مادرپدرها رو برای بچه ها خراب نکنین.
اجازه بدید اخم مادر بعد از یک روز کامل رفتار بد بچه، یکم احساس ندامت براش ایجاد کنه.
شما فقط چند ساعت یا یک روز یا نه اصلا یک هفته قراره با اون بچه باشید، اون مادر و پدر یک عمر. پس قوانین مادر و پدر رو زیر پا نگذارید. اون قوانین از قوانین حاکم بر روابط شما یا خونه و زندگی شما، مهمتره.
 
 
 
حالم حال ِ آسمان، لحظاتی پیش از یک تگرگ سنگین. حالم حال یک آتشفشان، لحظاتی پیش از فوران. حالم حال اقیانوس، لحظاتی پیش از سونامی. حالم حال ِ زمین لحظاتی پیش از لرزیدن. 
حالم حال ِ جوجه عقابی آماده ی اولین پرواز. حالم حال ِ کره اسبی که تازه جان ِ دویدن در پایش دویده، اما هنوز دویدن را نچشیده ... حالم حال ِ یوز ِ گوشه ای کمین کرده، برای اولین شکار زندگی اش. 
حالم ... حال ِ پیامبری ... دقایقی چند، پیش از بعثتش. حالم حال نویسنده ای، در لحظه ای پیش از خ
17 - فوران دهانه ی آتش فشان در قله ی دماوند + فیلم . به تاریخ : ۰۶ فروردین ۱۳۹۵ .

فوران دهانه ی آتش فشان در قله ی دماوند + فیلم .
به تاریخ : ۰۶ فروردین ۱۳۹۵ .به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان ؛ تصاویری از خروج گاز گوگرد در دهانه ی کوچک آتش فشان دماوند را مشاهده می کنید .مربوط به زمین شناسی یازدهم . چاپ 1396 . ص 135 . شکل ب . ( فصل 7 : زمین شناسی ایران )
17 - فوران دهانه ی آتش فشان در قله ی دماوند + فیلم . به تاریخ : ۰۶ فروردین ۱۳۹۵ .

فوران دهانه ی آتش فشان در قله ی دماوند + فیلم .
به تاریخ : ۰۶ فروردین ۱۳۹۵ .به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان ؛ تصاویری از خروج گاز گوگرد در دهانه ی کوچک آتش فشان دماوند را مشاهده می کنید .مربوط به زمین شناسی یازدهم . چاپ 1396 . ص 135 . شکل ب . ( فصل 7 : زمین شناسی ایران )
 
احساسات اگر مهار نشوند ممکن است بدجور گریبانت را بگیرند .
احساساتی که سرکوب شوند هم ممکن است جایی که نباید و در زمانی که نشاید چونان بلایی بر سرت نازل شوند .
احساساتی که به مسیر درست هدایت شوند می توانند به زبان هنر گویای تمام حرف های نگفته ات باشند .
احساسات خلاقیت را بیدار نگه می دارد و شکوفایی آن را میتواند رقم بزند اگر همواره هشیار باشیم نسبت به حال و روزمان ؛ به جسم مان ؛ به اطراف مان و به روابطمان .
مگر نه این است که زندگی نباتی حاصل خامو
احساس چت
احساس چت یکی از چت روم های جدید فارسی است .
این چت روم از دهه نود شروع به فعالیت کرد و اکنون جز چت روم های خوب ایرانی است .
برای ورود به چت روم عاشقانه احساس روی تصویر زیر کلیک کنید
 
چتروم احساس , چت احساسی , چت روم احساس , چت احساس عاشقانه , چتر احساس , آهنگ چتر احساس
درسته جز چت روم های شلوغ نیست ولی امکانات عالی این چت روم کاربران را به این چت روم جذب میکند و امکاناتی نظیر درجه و امتیاز رایگان برای کاربران عضو جز خصوصیات خوب این چتروم اس
وقتی اوضاع بحرانی است
وقتی بحران ها فوران می کنند
گاهی
به ناچار 
بهترین عکس العمل، حفظ آرامش روانی خود برای اقدامی پخته تر است
با فریاد زدن و بی قراری، با از کوره در رفتن، تا حالا که هیچ مسئله ای حل نشده
 
پس مردونه می چسبیم به کارمون
شاید که از فاجعه ای دیگر خودداری شود
در سخنرانی زنده تلوزیونی به مناسبت عید نیمه شعبان: شاید در تاریخ بشر کمتر دوره ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری در همه جای عالم جامعه ی بشری به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند؛ احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی.
تیپ شش شخصیتی  اینیاگرام : تیپ وفادار
متعهد، سنتی
 
به خاطر داشته باشید که افراد تیپ شش سعی می­کنند با همدست شدن با انیاگرام دیگران از ترس خودشان از تنها ماندن فرار کنند. آنها خودشان را وفادار و قابل اعتماد می­بینند، اگر چه ممکن است دیگران آنها را بدگمان و نامطمئن ببینند. آنها می­خواهند احساس کنند که به یک جایی وابسته هستند، بنابراین، دیگرانی را جستجو می­کنند تا آنها را به امنیت برسانند.
و به آنها نشان بدهند که چه باید بکنند. مشکل این است که
آتشفشان ها از
یک شکاف ایجاد شده در پوسته کره زمین به وجود آمده و گدازه های داغ،
خاکستر و گازهای آتشفشانی از یک محفظه ماگما در زیر آن ها خارج می شود.
پوسته کره زمین از ۱۷ صفحه بزرگ و سخت تشکیل شده که بر روی یک لایه نرم تر
شناور است. بنابراین عمدتا آتشفشان هارا در جایی می توان مشاهده کرد که این
صفحات تکتونیکی در حال حرکت، انحراف و یا همگرایی باشند که اکثر آن ها در
زیر آب قرار دارند. معمولا آتشفشان ها از جا به جایی صفحات تکتونیکی و دور
شدن آن ها
باورم نمی شود من این هستم. باورم نمی شوم آخر قصه ی ما این باشد. باورم نمی شود زندگی من این شکلی طراحی شده. ولی هست. گلویم درد می کند. بغض دارد. درد شبیه گژدمی به لاله ی گوشم و نوک بینی ام و پشت پلک هایم چنگ می اندازد. خون فوران می کند و گند می زند به همه چیز. زهرش می پاشد به پوست و گوشت و استخوانم. به همین راحتی گند می زند به زندگی. گند می زند به من. گند می زند به عشق. ته حلقومم بوی خون می دهد. بوی خونِ تازه از پنجه ی گژدمی که روی گلویم نشسته به اهتزاز در
آتشفشان ها از یک شکاف ایجاد شده در پوسته کره زمین به وجود آمده و گدازه های داغ، خاکستر و گازهای آتشفشانی از یک محفظه ماگما
در زیر آن ها خارج می شود. پوسته کره زمین از ۱۷ صفحه بزرگ و سخت تشکیل
شده که بر روی یک لایه نرم تر شناور است. بنابراین عمدتا آتشفشان هارا در
جایی می توان مشاهده کرد که این صفحات تکتونیکی در حال حرکت، انحراف و یا
همگرایی باشند که اکثر آن ها در زیر آب قرار دارند. معمولا آتشفشان ها از
جا به جایی صفحات تکتونیکی و دور شدن آن ها ا
 
 ایرانیان  درباره اینکه چه چیزهایی را نمی‌خواهند بسیار سریع‌تر می‌توانند به تفاهم برسند، اما هنگامی‌که نوبت به صورت‌بندی وضعیت مطلوب می‌رسد با یکدیگر به اختلاف برمی‌خورند و این اختلاف به درگیری و تنازع و بازتولید اوضاع نامساعد و نامطلوب بعدی منجر می‌شود. 
 جان فوران، مقاومت شکننده
دانش‌آموخته فیزیک میاد کوانتوم رو به اخلاق و انصاف و منطق! ربط می‌ده. :)))) من چی بگم خدایا؟!
حالا اخلاق و انصاف که به کنار. کوانتوم حتی با منطق روزمره ما هم سازگار نیست. 
واقعا کاش خوددارتر بودم. ولی خب نیستم، بعضی وقتا فوران می‌کنم. در حد خودم، نمی‌تونم اجازه بدم آدما با هر چرت و پرتی بیان و ادعا کنن.
 
 
یکم پیش دوباره داشتم فکر می‌کردم چقدر از قضاوت شدن می‌ترسم. اصلا همین که خیلی چیزا رو علنی نکردم برای همینه.
این روزها بیشتر از هر وقت دیگری از جنس مخالف خودم میشنوم که ما مردا تو رابطه دوستانه با اونا بی جنبه هستیم. (یعنی اولش خوبیما بعدش سریع وا میدیم...)
یعنی اینقدر جامعه مردانه بد عمل کرده که تو رفتار خانومها با خودتون میتونید ترس رو احساس کنید. نمیخوام درباره این بنویسم  حق دارن یا نه ولی چقدر درد آوره برام که هورمون ها به چنان قدرتی برسن که شخصیت آدم رو زیر سوال ببرن!!!
آخرین بار که احساس خلا همیشگی را نداشتم چیزی حدود 5 سال پیش بود. لباس آبی تنم بود و منتظر بودم تا دکتر بیاید و مرا به اتاق عمل ببرند. مادرم، پدرم و عمه‌ی کوچکم توی اتاق همراهم بودند. کلینیک تخصصی جراحی بود و اتاقم یک تخت داشت. از داروی بیهوشی می‌ترسیدم اما احساس کامل بودن داشتم. نه اینکه خودم کامل باشم، نه. انگار قطعه‌های پازل دوباره به صورت کامل کنار هم قرار گرفته بودند. هرچند که خیلی با هم صحبت نمی‌کردند و سعی می‌کردند به هم نگاه نکنند اما
️⚫میدونستید دوچرخه چطور اختراع شد ؟ در سال 1815 یک فوران آتشفشان باعث شد آسمان بخش اعظمی از اروپا پر از دود شود و تعداد زیادی اسب جان خود را از دست بدهند؛ کارل دریس مخترع آلمانی دلش به حال اسب‌های باقی مانده سوخت و وسیله‌ای اختراع کرد تا به جای اسب‌ها از آن استفاد شود !و اون وسیله چیزی نبود جز ، دوچرخه !
آتشفشان
ها از یک شکاف ایجاد شده در پوسته کره زمین به وجود آمده و گدازه های داغ،
خاکستر و گازهای آتشفشانی از یک محفظه ماگما در زیر آن ها خارج می شود.
پوسته کره زمین از ۱۷ صفحه بزرگ و سخت تشکیل شده که بر روی یک لایه نرم تر
شناور است. بنابراین عمدتا آتشفشان هارا در جایی می توان مشاهده کرد که این
صفحات تکتونیکی در حال حرکت، انحراف و یا همگرایی باشند که اکثر آن ها در
زیر آب قرار دارند. معمولا آتشفشان ها از جا به جایی صفحات تکتونیکی و دور
شدن آن ها
تنها،تنهایی را احساس میکنم، میان احساس های خموش دریایی که در جزر و مدّ احساس ها،احساس خویش را گُم کرده اندتو تنها بمان!تا وقتی که به خودت ملحق شوی،تنهایی ام راشریک نمیخواهم..تو از خودت میگریزی ومن از تو به توفکر نکن مزاحمت هستمتنهایی استدر گرداب احساس تو از مناز خودت رفته ایو من تنهایی هایم (احساساتی که در اطرافم به من القا میشوند را)قایم میکنمتا تو از بزرگی این گرداب بیش تر مترسیتا تو تنها،تنهاییم بمانینه تنها،یک تنها....
جدیدا بعضی بازه‌های کوتاه (مثلا چند روزه) برام پیش میاد که توش هم تقریبا هرشب خواب می‌بینم و هم تقریبا هر روز می‌خوام چیزی بنویسم و بنوازم! :)
بعد دوباره قطع میشه تا چند وقت دیگه درش باز بشه :))
 
حال غریبیه... هنوز بهش عادت نکردم!
آتشفشان
ها از یک شکاف ایجاد شده در پوسته کره زمین به وجود آمده و گدازه های داغ،
خاکستر و گازهای آتشفشانی از یک محفظه ماگما در زیر آن ها خارج می شود.
پوسته کره زمین از ۱۷ صفحه بزرگ و سخت تشکیل شده که بر روی یک لایه نرم تر
شناور است. بنابراین عمدتا آتشفشان هارا در جایی می توان مشاهده کرد که این
صفحات تکتونیکی در حال حرکت، انحراف و یا همگرایی باشند که اکثر آن ها در
زیر آب قرار دارند. معمولا آتشفشان ها از جا به جایی صفحات تکتونیکی و دور
شدن آن ها
بارها و بارها شاهد طغیان و غلیان و فوران و سرکشی و افسارگسیختگی نَفس خودم هستم
 
چه شاهدی بهتر از خودم که عمیقاً و بدون هیچ تردیدی این از مسیر خارج شدن رو وجدان می کنه 
و چه شاهدی بهتر از رب العالمین 
 
که نتیجه تربیت نشدن نَفس همینه که پیش خدای خودم  آبرویی ندارم!!
 
 
چه قدر طغیان و سرکشی با اسارت و در غل و زنجیر بودن رابطه مستقیم و سر راستی داره ...
الهی برای این گره هایِ، نفسِ به ادب مزین نشده ام، رَب باش 
 
عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان؛این، اساسی ترین تفاوت میان "عشق و دوست داشتن" است.عشق، معیارها را درهم می ریزد...دوست داشتن بر پایه ی معیارهابنا می شود...عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشددوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد...عشق، قانون نمی شناسد!دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست...عشق، فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ...دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم
یک بار در همین وبلاگ، یک نفر به طور ناشناس از من پرسید که چه طور میتوانم بچه ها را این همه دوست داشته باشم! راستش را بخواهید برای من هم عجیب است که بعضیها چه طور میتوانند بچه ها را دوست نداشته باشند! من حتی این طور هستم که وقتی به بچگیهای یک آدم بزرگ فکر میکنم یا عکسهای بچگیهایش را میبینم بیشتر از قبل دوستش دارم یا مثلا وقتی احساس دوست داشتن یک نفر در من فوران میکند، حتما  به این که وقتی بچه بوده است چه کار میکرده هم فکر میکنم و دلم میرود برای دی
وقتی خسته و داغونم باید آرایش کنم باید خط چشم بکشم و رژ لب بزنم آینه بگیرم دستم و غش و ضعف کنم واسه خودم، باید به خودم یادآوری کنم که زیبا و با ارزشم باید خودمو واسه خودم به نمایش بذارم و یادم بیاد که چقدر خودمو دوست دارم.
یا مثلا آهنگ موجود در مطلب قبلی رو با هیجان برای خودم بخونم و انرژی نهفته ام فوران کنه.
یا از اون سلفی های شگفت انگیز بگیرم و خودمو حالمو ثبت کنم خیلی وقته عکس نگرفتم دقیقا بعد از خبر دیسک و افتادن رو دور دکتر رفتن.
قرار بود دیگه منفی نویسی نکنم اما نمیتونم...خیلی احساس بدبختی میکنم خیلی...
احساس میکنم سربار خانواده م و این احساس هم درسته....هیچ چیز برای افتخار کردن ندارم جز بغضی که بعد مدت ها شکسته و یکم اروم ترم میکنه.
اونقدری احساس بدبختی میکنم که الان اگر فرشته مرگ بیاد سراغم با سر میپرم بغلش و میگم تمومش کن لعنتی... تمومش کن...
احساس خواری میکنم .احساس ذلت... نمیتونم توضیح بدم چون واژه ای ندارم...
خدایا لطفا اگر واقعا همه چی درست میشه فردا بیدارم کن...اگر ال
هفته گذشته  به اتفاق  همسرم  رفتیم  زیارت  امام رضا (ع) در شهر مشهد .در کنار  حرم امامان ،مخصوصا  حرم امام حسین  در کربلا  یک احساس  آرامش ولطافت خاصی وجود دارد  که در هیچ  مکان  دیگری  احساس  نمیشه  من این  احساس را به خاطر حضور فرشتگان  خدا  میدانم  که در آن مکان دارای تجمع بسیار میباشندوپس از زیارت و  درددلکردن ودرخواست بهترینها برای خودم  تا تمام  انسانهای  روی این کره خاکی،احساس   آرامش  روانی وآسودگی خاطری  در انسان ایجاد  میگردد  
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
In the Philippines, officials ordered hundreds of thousands of people near Manila to leave after the Taal volcano exploded on sunday. Officials warn of more explosions
 
در فیلیپین، پس از فوران آتشفشان تآل در روز یکشنبه، مقامات رسمی دستور تخل
یک بار در همین وبلاگ، یک نفر به طور ناشناس از من پرسید که چه طور میتوانم بچه ها را این همه دوست داشته باشم! راستش را بخواهید برای من هم عجیب است که بعضیها چه طور میتوانند بچه ها را دوست نداشته باشند! من حتی این طور هستم که وقتی به بچگیهای یک آدم بزرگ فکر میکنم یا عکسهای بچگیهایش را میبینم بیشتر از قبل دوستش دارم یا مثلا وقتی احساس دوست داشتن یک نفر در من فوران میکند، حتما  به این که وقتی بچه بوده است چه کار میکرده هم فکر میکنم و دلم میرود برای د
ریشه ام را میدهم بر بادریشه ام در باد با پرتویی از نور می رقصد 
ریشه ام در باد ، ریسمانی است که بر پشت حقیقت می زند شلاق 
ریشه ام در صبح ، راه فجر را پر می زند 
و دزون شب لنگ لنگان خویش را
سوی آبادی خواب می کشد
ریشه ام سر هر روزنه ای
سر در اندیشه ی رفتن دارد
و زمان را در بندش آغوش
و مکان ها را شکافته از پس دیگر
ریشه هایم تنها
بی رنگ ترین لحظه ها را رشته های ریشه های من می سازند 
بیهوده ترین حس زمان را سر هر ریشه به درگاه غمی وصل دهد
تلخی عمق جهان یک ت
دانلود زیرنویس فارسی سریال Chernobyl
در آوریل 1986، انفجار بزرگ در نیروگاه هسته ای چرنوبیل در شمال اوکراین پس ازانفجار فوران کرد و در نتیجه فوران شهر درحال نابودی بود در این مجموعه داستان های مردان و زنان را دنبال می کند که سعی داشتند فاجعه را در بر بگیرند و همچنین افرادی که زندگی خود را به خطر می اندازند و مانع از آن می شود که به طور ناگهانی و به مراتب بدتر شود و با فداکاری های آنان یاعث جلوگیری از کشوری شدن فاجعه می شوند
 
برای دانلود زیرنویس به م
فروش آمونیوم دی کرومات :پلتفرم تخصصی خرید و فروش مواد شیمیایی بیسموت، یکی از بهترین فروشگاه های آنلاین در حوزه خرید و فروش مواد شیمیایی به ویژه خرید آمونیوم دی کرومات می باشد. شما عزیزان می توانید برای دریافت این محصول با کیفیت و مناسب، با کارشناسان و متخصصان مجموعه بیسموت ارتباط حاصل فرمایید.
تغییر مقدار آمونیوم دی کروماتبا تغییر مقدار آمونیوم دی کرومات زمان فوران کوه نیز تغییر می کند. در آزمایش فوق الذکر، با توجه به مقدار استفاده شده آن
این چند روز احساس می کنم که دارم توی شهر مردگان زندگی می کنم. امروز وقتی داشتم مسیر بین خوابگاه و دانشگاه رو می رفتم، احساس میکردم که دارم توی خرابه ها قدم می زنم. نه فقط من که توی خوابگاه توی دانشگاه هر کی رو می بینم احساس می کنم روی همه مون گرد افسردگی و ناامیدی نشسته.
بعله؛ گربه ای که روی نقشه ی جغرافیا، آشناست رو سگ سیاه افسردگی بلعید.
مقطعی بود کههم مطالعه زیادی داشتم
هم یادگیری پیوسته 
اما
احساس سنگینی می کردم
احساس بدی همراه من بود
بعد از مدتی تامل و تفکر متوجه شدم که
دلیل این حال بد با وجود مطالعه فراوان 
اینه که به معلومات خودم عمل نمی کنم
به نظرم می رسه 
بجای مطالعه زیاد، عمل اندک
باید رفت به سمت
مطالعه مناسب و کم، عمل زیاد و پیوسته
حال روحیم داغونه. یه کوه از نفرت و بغضم
حالم از همه کس بهم میخوره
و سریع به گریه میفتم
و جایی رو ندارم که برم
و احساس تنهایی باهامه
و احساس پوچی
و احساس بی لیاقتی
نمیتونم پول آنچنانی دربیارم
(کمی دارم درمیارم البته)
و چی؟
و حس میکنم پروداکتیو نیستم 
و همه اینا باعث میشه با کوچکترین جرقه ای به گریه بیفتم....
واقعا راهی هست من از این خونه برم؟؟؟
در یک روز گرم بهاری هوای دلم ابری است .... 
ابرهایی که با احساس بارور شده اند ....
دلم برای ماندن در مسیر احساس، از هر لحظه آماده تر است ...
همچون صیدی که بی تاب شکار شدن باشد میخوام بگریزم از شکارچیان خوش رنگ ....
راهم آسان نیست ولی تو هستی ....
پس آسان است ....
درد زیاد است ولی دوا هست ....
پس آسان است ...
دیو هست ولی فرشته بسیار است ....
پس آسان است ....
احساس از همان ابتدا کودکی بازیگوش بود ...
نیاز به تربیت داشت ....
کم کم بزرگ شد ...
بزرگ و بزرگ تر ...
دیگر شب ها بی تابی خود را نگه می داشت و اشک میریخت ولی بقیه را خواب زده نمی کرد ...
یاد گرفت که باید برای ابراز وجود و خواستگاری از دختری که نامش عاطفه بود اول از پدر و مادر خود اجازه بگیرد ...
پدر و مادر احساس ؟
آری ....
پدر و مادری که احساس را در دامان چشمان فروافتاده ی خود پروراندند ... 
حال باید برای فرزند خود به خواستگاری عاطفه بروند .... 
عاطفه را از مدت
بنظرم  تمام آدم هایی که یه حجم زیادی از احساس درون شون هست؛ به شدت میتونن احمق باشن.
آدم های عاشق ، به اندازه احساس شون میتونن گول بخورن.
هیچ وقت رو کسی سرمایه گذاری نکنین. چون همه ش به باد میره. و همچنین شما اونو برده خودتون میخواین به هر میزانی که براش محبت خرج میکنین.
ارتقا یافته انسان؛ موجودیه که احساس نداره.
عاشق شدن رو نداره و فقط میتونه خوش بختی رو حس کنه.
امروز خشم فوران می‌کرد توی خونه! هرکی دریافتش می‌کرد بعد از چند لحظه تاب‌آوری پرتش می‌کرد سمت بقیه... زیبا خودش رو زد! بابا قوطی سس رو جوری پرتاب کرد روی میز که لکه های سس تا اتاق پذیرایی رسیده بود، من خودم به شخصه با گریه و بغض تک تکشونو دستمال کشیدم و پاک کردم. مامان هم موقع بازخواست کردناش دندوناش رو روی هم فشار می‌داد و می‌زد محکم روی ظرف شیشه ای رو میز شیشه ای!
اما من آروم و بی صدا نگاهشون کردم، گوش دادمشون، بابا رو بغل کردم و بوسیدمش، ما
سلام
این روزها خیلی احساس خستگی میکنم با اینکه شب ها زود میخوابم. 
قرص آهن، ویتامین ب، کلسیم و .. فایده نداره.
مدام احساس خستگی میکنم.
امروز تا این لحظه فقط یه مقاله خوندم. البته مقاله مهمی بود.
دمنوش های مختلف میخورم.
تا الان که فایده نداشته از صبح که اومدم سرکار خوابم میاد. 
تا شب که بخوابم وضع همینه
شده است به دنیایی بروی که در آن شیرِ سلطانِ جنگل منتظرت ایستاده است. نگاهت بی دلیل روی درخت ها و شاخه ها و برگ ها می چرخد و با چشمانت دنبال روباهی می گردی که پنهان شده است.
شیر جنگل شیهه می کشد برایت و نمی بینی اش. روباه می آید و با چشمان مخمورش قلبت را به جوش می آورد. 
شده است شیر جنگل صدایت بکند که بمان تا دنیا را به نامت بزنم و تو دنیایت بچرخد توی دندان های تیزِ روباهی که حلقش را آماده کرده است برای بلعیدنت؟ 
شده است که سلطانِ مهربانی را نخواهی
 
 
محمد فاضلی– عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
 
✅ خدا کند شما با احساس تلخ «بی‌شرفی» (شاید شما واژه بهتری داشته باشید) دست به یقه نشده باشید، اما خودم با این ناخرسندی درگیر شده‌ام (گاه به گاه) و هم کسانی را دیده‌ام که مستقیم به این احساس اشاره می‌کنند یا عباراتی برای توصیف احوالات روحی‌شان به‌کار می‌برند که بیانی دیگر از همین احساس و رنج اخلاقی ناشی از آن است. چرا چنین می‌شود؟
 
✅ انسان موجود اجتماعی است و حس اخلاقی بودن ما تا اندازه
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در آناتومی بدن انسان عضوی یافت می‌شود که قادر نیست درد را حس کند و از قضا یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان نیز به شمار می‌رود.
بدن انسان از هزاران رشته تار عصبی تشکیل شده است که در هر لحظه می‌توانند به ما احساس درد را منتقل کنند. با این حال یک عضو وجود دارد که با این حس بیگانه است و نام آن مغز است!
برای اینکه دریافت چرا مغز نمی‌تواند چنین حسی را دریافت کند باید به مکانیزم احساس درد در بدن مراجعه کرد. گیرنده‌ها
یکی از ویژگی های مهمِ دنیایی که امروز در آن زندگی می کنیم، "فورانِ دائمیِ اطلاعات" است. فوران را معمولاً برای آتشفشان ها به کار می بریم. اما کمتر آتشفشانی وجود دارد که فوران آن دائمی باشد.
با خطای نسبتاً پائینی می توان گفت که اکثریت عظیمی از انسان های زنده ی زمین، در معرض فوران دائمی اطلاعات قرار گرفته اند.
فکر نمی کنم توضیح بیشتری در این زمینه لازم باشد، همه ی ما از این مسئله آگاهیم و تجربه اش کرده ایم.
 
اگر اطلاعات سطحی ای که هر روز و از کانال
عیب یابی قطعات پلاستیک
عیب یابی قطعات پلاستیک
هم ردیف نبودن
وضعیتی است که جفت نشدن نیمه های قالب یا اجزایی که می بایست در هم فرو روند را وصف می کند.
الف: ضعف در طراحی یا ساخت قالب
ب: فرسودگی بوش میله های راهنما یا قفل قالب
پ: مونتاژ غلط قالب
ت: نیمه های قالب  ممکن است در ماسین سر بخورند.
فوران
گاهی اوقات به فوران رد پای کرمی نیز می گویند . این پدیده عبارت است از جریان مذاب از نقطه ورود رزین وپاشش فواره وار ونامنظم آن به اطراف
راه حل ها عبارتند از:
مجموعه : فال و طالع بینی
فال بوسه بر اساس ماه تولد افراد
فال بوسه بر اساس ماه تولد افراد در ادامه برای علاقه مندان به فال آماده شده است. اگر چشم مدخل روح باشد، آنوقت میتوان گفت که لب هم راهرو ذهن اسـت. مــا افکار خود را با یک لبخند انتقال میدهیم، عشق را در کلمـات می گنجانیم و علایق خود را با بوسه ابراز می نماییم. در یک بوسه مطالب عمیقی وجود دارد که بیان آن ها فرای لغات و کلمات است.
 
برج حمل (فروردین)بوسه های شما تند و سریع و بسیار پرحرارت هستند ک
 -نمی دانم با کلمات بیان کنم، یا اصلاً می شود که با کلمات بیانشان کرد؟ این دو آیا مگر از یک دنیا اند که حال یکی شان بخواهد دیگری را توصیف کند؟
احساس
به همین سادگی بیان شد...؛ دریغ از اینکه لطف کند ذرّه ای از آن حس را بهتان منتقل کند، در پنج حرف و یک کلمه می گوید و کلک اش را می کند.امّا آیا خود احساس به همین راحتی ها ول می کندت؟مگر یک موسیقی که با روح و روان ات بازی می کند [البتّه اگر اعتقادی به روح وجود داشته باشد :) ] ، فقط با همان یک بار شیفته شدنش
هم وزن غزل های منی ای غزل من
حوای منی ، لیلی و شیرین، عسل من
در خاطر من مانده هنوز آهوی چشمت
جای تو همین جاست فقط در بغل من
احساس من احساس قشنگی است یقینا
مدیون من پس تو فقط در قِبَلِ من
من مانده ام اما تو چرا رفته ای از دل
حیرت زده ام من خود من از عمل من
بی تو دگر از حال دلم هم خبری نیست
من منتظرم تا برسد پس اجل من
                        28/4/1398
شده است به دنیایی بروی که در آن شیرِ سلطانِ جنگل منتظرت ایستاده است.
نگاهت بی دلیل روی درخت ها و شاخه ها و برگ ها می چرخد
و با چشمانت دنبال روباهی می گردی که پنهان شده است.
شیر جنگل شیهه می کشد برایت و نمی بینی اش.
روباه می آید و با چشمان مخمورش قلبت را به جوش می آورد.
شده است شیر جنگل صدایت بکند که بمان تا
دنیا را به نامت بزنم و تو دنیایت بچرخد توی
دندان های تیزِ روباهی که حلقش را آماده کرده است برای بلعیدنت؟ 
شده است که سلطانِ مهربانی را نخواهی ا
سلام*
 
من هیچوقت فکر نمیکردم تو زندگیم سردرگم شم *
اما انگار خیلی هم با خودم روراست نبودم *
دور و برم پر شده از سوال هایی که جوابشون اینه : " نمیدونم "
و حتی دفترچه ای دارم که نمیدونم میتونم بهش اعتماد کنم یا نه ؟
 شعرهایی مینویسم که نمیدونم چه حسی دارن ؟
رازهایی در دل ، که نمیدونم چرا پیش من گفته شدن ؟
پس راز های من چی ؟
من نمیدونم رازهامو باید به کی بگم *
البته جواب این سوال رو شاید اونقدر خوب بدونم که بتونم ساعت ها درباره ش توضیح بدم *
و روزهای طو
گاهی اوقات احساس خستگی حتی پس از یک خواب خوب شبانه می‌تواند روز کسالت‌باری را برای فرد در پی داشته باشد.


به گزارش : کمبود خواب در تمامی مواقع علت اصلی احساس خستگی نیست و از وجود بیماری‌های نهفته و فاکتورهای دیگر ناشی پماد مدیکال هانی می‌شود.
ادامه مطلب
اندیشه های شما فرکانس شما را مشخص می سازد. و احساسات شما بلافاصله به شما می گوید که در چه فرکانسی قرار دارید. وقتی احساس بدی دارید، در فرکانسی قرار دارید که چیزهای بد را به خود را به سوی خود می کشانید. وقتی احساس خوشایندی دارید، به شکلی قدرتمندانه چیزهای بهتری را به سوی خود جذب می کنید.#مایکل لوسیر
هیچکس از دل آن ها خبر نداشت ...
یک دنیا لطافت ...
یک دنیا نجابت ...
یک دنیا احساس ...


ولی یک دنیا ....


خود را دست تقدیر سپرده بودند ... به خصوص اینکه هیچکدام از دل دیگری نسبت به خود آگاه نبودند.
روزها و ساعات را می گذراندند ...
ولی هیچکدام از تقدیری که برایشان قرار بود رقم بخورد خبر نداشتند ...
یک روز وقتی پسر از مسجد بیرون آمد یک لحظه چشمش به او افتاد که در حال خروج از مسجد به سمت خانه بود ... 
تپش های قلب ...
عرق شرم و نجابت ...
ولی غرق احساس ...

در نهایت سر ب زی
همه‌ی ما می دانیم که ماساژ برای کاهش درد و تنش عضلانی ایجاد و ابداع شده
است. اما شاید بنا به دلایل مختلفی نظیر تغییر مرکز ارائه ماساژ یا نوع
ماساژ، درخواست ماساژ شدید، درخواست ماساژ فیزیکی و ورزشی و یا بنابه هر
دلیل دیگری، احساس می‌کنید درد شما را آزار می‌دهد. در این مقاله قصد داریم
دلیل احساس درد بعد از ماساژ را مورد بررسی قرار دهیم. با میسرست بمانید…
ادامه مطلب
دانلود آهنگ ندیم ملکه احساس
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * ملکه احساس * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , ندیم باشید.
 
دانلود آهنگ ندیم به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Nadim called Malakeye Ehsas With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه ندیم به نام ملکه احساس
کم کم قلبم ببین میزنه چه تند تندپیشم باشو حالو هوامو عوض کنعادت دادی من دیوونه رو بهچشای نازو مهربونت خیلی میخوامتبا دل من راه بیا
تنهایی عصرهای مختلف چه قدر متفاوتند با هم؟ انسان معاصر واقعا تنها ترین انسان تاریخ بشریته؟ انسان های پیش از ما کمتر تنهایی چشیدن؟ صرف داشتن صفا و صمیمیت از بین برنده‌ی تنهاییه؟ من کنار صمیمی ترین دوستانم هم، کنار اون ها که با هم ندار شده ایم هم، تنهایی رو احساس می‌کنم. من در حال حرف زدن با کسی که درکم می‌کنه هم تنهایی رو احساس می‌کنم. من در بودن انسان ها هم تنهایی رو حس می‌کنم. چه بودنی، چه حضوری توانایی داره این احساس رو در هم بشکنه...؟ هیچ
اتاقم مرتب شده هر جور بود همه چیز را چپاندم گاهی در این چپاندن‌ها احساس میکردم یک ژاپنی خلاق هستم مثلا در جا دادن پنج جعبه دستمال کاغذی و جزوه‌ی دانشگاهی‌م در یک قفسه ژاپنی درونم به‌ من تعظیم کرد حقا که چه لحظه با شکوهی بود بعد هم رفتم به خانواده پز اتاق مرتبم را دادم اولین اتاقی که بعد از اسباب کشی کاملا مرتب شده است البته در ظاهر! کسی از کشوهایی که بعد از باز شدن فوران میکنند خبر ندارد 
بعد هم اینکه میخواستم سبک زندگی‌تم را عوض کنم و شب ها
موفقیت احساس خوبی داره. اینکه به قولایی که به خودت می دی عمل کنی احساس خوبی داره... و می دونید چی بیشتر از همه باعث می شه احساس خوبی داشته باشم؟ اینکه من دیشب مطمئن بودم که دیگه قرار نیست خورشیدو ببینم ولی تونستم. همین دلیل خیلی خوبی نیست برای خوشحال بودن؟
دانلود اهنگ صوتی احساس جدید نانسی
دانلود اهنگ احساس جدید نانسی mp3
دانلود اهنگ احساس جدید نانسی با لینک مستقیم

متن آهنگ احساس جدید نانسی عجرم

دانلود اهنگ نانسی انا مابدی الی کلام
دانلود آهنگ ehsas jdid از نانسی
اغنیة نانسی احساس جدید
دانلود اهنگ انا مودی الی کلام نانسی
تصمیم دارم قید همه‌ رو بزنم خسته شدم از بس نقش بازی کردم، من آدم بیش از اندازه بی‌احساسیم و حال ندارم دیگه ادای آدمای با احساس رو دربیارم. هی تو خودم احساس بر بیانگیزم و هی ..‌
فعلا فقط با ح مدارا می‌کنم نمی‌دونم چرا ولی خب فعلا و قید همه‌ی احساس‌ها رو می.زنم و برای خودم دیوار امنی می‌چینم و خودم رو توش حبس می‌کنم.
انزوا و تنهایی.
تنها مدلی که ترجیح میدم. خسته‌ام از زخم‌هایی که برای داشتن عشق به جونم نشسته. دیگه توانش رو ندارم.
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم دارم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک می
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک میخوام
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم میخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم میخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو میخواد
زندگی خودمو میخواد
دوست دارم اونجور ک میخوام
این چند روز خوشحال بودم. یعنی اولش داشتم ناراحت میشدم و هورمون‌ها داشتند فوران میکردند که تو گفتی پاشو بیا برویم دور دور. رفتیم، با خوانواده تو. فی‌الواقع آنجا که ما بودیم، ما خانواده محسوب می‌شدیم برای دیگران! آن شب خیلی خوش گذشت، علی رغم تمام گرما و گرفتگی های هوا و غریبه‌گیِ من. 
فردا و پس فردایش هم خوب بود. کلا خوب بود، غیر از این هوای کثافت، این تهرانِ کثیف. منی که مجبورم فردا بروم، هم امتحان دارم هم آزمایشگاه. حالت جامد کتاب نخواندم، ه
این شعر رو خیلی قبل تر ها خونده بودم خیلی خیلی قبل تر ولی نمیفهمیدمش، این چند روز که رفتم و گشتم و پا گذاشتم به تمام خیابونای باهم بودنمون، فهمیدم مولانا چی میگفت، حبس حبس حبس... چه کلمه به جایی چه کلمه عمیقی چه کلمه درستی... دقیقا تو کافه ملانژ بود که شروع شد و کشیده شد به خیابونا به عفیف اباد و بعد... به جاهایی که نرفتیم به بازار وکیل به قصرالدشت به ارگ حتی به این خونه جدید... انگار نمیتونم از حسش بنویسم، حبس، احساس سنگینی یه شی روی قفسه سینه ت، ا
در زبان ارتباط بدون خشونت (زبان زرافه، زبان زندگی، nvc، با کلید‌واژه مارشال روزنبرگ می‌توانید جستجو کنید) شناخت احساسات و نیاز پشت هر احساس شاه کلید ارتباطات است، اول احساس خودت، بعد دیگران.
حالا این که این زبان به جان بنشیند و به کار گرفته شود که بگذریم ولی در همان مرحله تشخیص احساس هم صدی نود همه می‌لنگیم :-| یعنی در کل سی تا احساس نام می‌بریم که فرقشان هم شفاف نیست حتی برای خودمان. برایم جالب است که کتاب‌های کودکان راهنمای خوبی هستند برا
بسم الله الرحمن الرحیم
احساس در بند بودن احساس خفقان احساس اسارت و بردگی دارم.
همه فکر میکنند چقدر خوشبختم بس که نقش بازی کردم بس که صورتمو با سیلی سرخ نگه داشتم
وقتی کفرم درمیاد که خیرسرش آدم معتقد و مومنی هست این چه ایمانی هست که همش خودخواهی همش فقط خود همش لجبازی همش زورگویی؟
خسته شدم ازین همه تنهایی
شونه ای میخوام برای باریدن
همدمی میخوام برای دلم
خدایا از کجا بدونم نظرت چیه؟
از کجا بدونم سازش و تحمل رو میپسندی یا جدایی و تمام....
تو را ار
اندام خیالی: مغز ممکن است احساس ها را اشتباه درک کند. اندام خیالی حالتی است که فرد در اندام از دست رفته‌ی بدنش، درد احساس می‌کند. پژوهشگران بر این باورند که بخشی از قشر مخ که اطلاعات اندام از دست رفته را پردازش می‌کرده، اکنون از بخش‌های دیگر بدن اطلاعاتی دریافت و این پیام‌ها را به عنوان پیام اندام از دست رفته تلقی می‌کند.با این حساب فکر کنم بتونیم درد از دست دادن آدمای عزیزمون رو توجیه کنیم. اونا می‌رن و یه بخشی از وجود ما رو با خودشون می‌
یکی از احساس هایی که در همه ی انسان های سالم وجود دارد احساس تعلق و وابستگی است.انسان موجودی اجتماعی است.معنای اجتماعی بودن این است که زندگی او به بودن با دیگران وابسته است.انسان نمی تواند تنها زندگی کند.ممکن است انسان هایی در اطراف شما باشند که تنها زندگی می کنند اما در واقع تنها نیستند.چون دست کم غذایی که می خورند به دست دیگران تولید می شود و یا لباسی را که می پوشند دیگران تهیه می کنند.جدایی از انسان های دیگر و تنها ماندن بیش از حد روان ادمی
سونامی که به آن موج های
وابسته به زمین لرزه نیز می گویند، به طور کلی به امواجی گفته شده که در
اثر جا به جایی حجم بسیار عظیمی از آب در دریاها و اقیانوس ها به وجود می
آید. زمین لرزه های زیر دریا، فوران های آتشفشانی و سایر انفجارهای زمینی،
فرو افتادن یخچال ها و اثرات شهاب سنگ ها باعث بالا و پایین رفتن آب با حجم
بسیار زیادی کرده که باعث ایجاد سومانی می گردد. برخلاف امواج اقانوس ها
که در اثر باد ایجاد شده یا تغییر سطح آب در اثر جزر و مد، سونامی ها
واقعا خیلی خوشحالم که اینترنت و محیط های مجازی وجود دارن
و کمک میکنن که مردم ما نفری یه اکانت بسازن و مدیر کانال تلگرم و ادمین فلان جا و نمیدونم مدیر اینور و اونور بشن و عقده ها رو مقداری جبران کنن.
عقده مدیریت به شدت در مردم ما فوران میکنه
فکر نکنین با رفتن این رژیم این عقده در ما درست خواهد شد. نه. اینا برن هم یه عده دیگه میان که دیکتاتورتر و بد ترن.
چون مشکل ما مردم ایران هستیم
مشکل ما مردم دلال و مورگیج بروکر و دروغ گو و عقده ای و سرکوب گر و دی
 
 
 
منزجر میشوم، از همه چیز.چندروزیست که احساس انزجار از پیرامونم دوباره برگشته...منزجر میشوم از کلاس درس و خیابان و مردم و افراد ناآشنایی که در بیرون میبینم.منزجر از جهل و جرم و جهان و جریان زمان.منزجر از...همه چیز.احساس تنفری عمیق و میل به تخلیه خشونت های درونی.احساس حزن انگیز از هذیان های حزینم.احساس مجبوری به جبری بی جبران.احساس انزجار در آمیخته با زجر.منزجر از همه چیز...
 
 
 
پ.ن: مثلا قراره بلاگ انیمه باشه :/
 
امروز صبح فردی رو ملاقات کردم که سمت اجرایی داشت
قانون رو به درستیِ کامل اجرا کرده بود با یک خلافکار
دقیقا طبق مقررات با متخلف برخورد کرده بود
(ضمنا آسون ترین و سهل ترین مجازات رو هم در نظر گرفته بود، با متخلف نهایتا قرار بود برخوردی کتبی بشه اون هم شاید!)
اما
احساس گناه می کرد!
چرا باید کسی که قانون رو شکسته راست راست بگرده و با افتخار تعریف کنه
و
اونی که حکم رو اجرا می کنه احساس گناه کنه؟
اجازه بدیم هر کسی هر غلطی می خواد بکنه!
اوه خدا، همین چند ساعت پیش بود که از زنگ زدنش شوق و دلتنگی و شادی دلمو پر کرده بود و واقعا از این همه توجه به دختری که دچار اندوه تابستانی شده بود خوشحال بودم...
من نباید زود رنج باشم..این خیلی موضوع احمقانه ایه..نه من خیلی دختر احمقیم که به خاطر همچنین چیزی ناراحت شدم..واقعا همینطوره
ولی خب..میدونی میتونست بهم بگه، می گفتم نه، ولی میتونست بگه
و حالا اونا توی یه عکس سه نفره میدرخشن..در حالی که من نیستم..ما دیگه ما نیستیم..شدیم آن ها و من
خیلی وقته ا
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع ای
۷روز اول بعد از جراحی بینی 
بودن یک قالب بر روی بینی شما به مدت ۷ روزاحساس سنگینی برای مدت ۳ تا ۷ روزداشتن یک قطعه گاز نگه دارنده زیر بینی شما (برای گرفتن هرگونه خونابه و مایعات) برای مدت ۳ روزاحساس ناراحتی جزئی هنگامی که تورم بینی شما به بیشترین حد ممکن در ۳ روز اول خواهد رسیداحساس خستگی و کسالت اگر از داروهای مسکن استفاده کنیددیدن مقداری کبودی و تورم اطراف بینی و چشمایتان
ادامه مطلب
ژوزیِ عزیزم
این روزها برای نوشتن هر چیزی تو را صدا می‌زنم و سعی می‌کنم که مونولوگ‌های ذهنی‌ام را تبدیل به دیالوگی با تو بکنم. حرف زدن با تو آنقدر خوب است که حتی وقتی پس از مطرح شدن مشکلات و مثل همیشه پیدا نشدن راه حل برایشان، باز هم حس می‌کنم گرهی از هزاران گره‌ی کلاف سردرگم زندگی‌ام با حرف‌های تو و یا اگر دقیق‌تر بخواهم بگویم، با صدای‌ تو باز شده‌اند.
این روزها مشکلم نوشتن است. توی سرم ده‌تا ایده می‌چرخد برای نوشتن و برای هر کدامشان ه
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع
تغییر مقدار آمونیوم دی کرومات
با تغییر مقدار آمونیوم دیکرومات زمان فوران کوه نیز تغییر می کند. در آزمایش فوق الذکر، با توجه به مقدار استفاده شده آن، فوران آن در مدت یک الی یک و نیم دقیقه طول می کشد. شایان ذکر است که خاکستر تولید شده حجم بیشتری را اشغال می کند و دارای وزن کمتری است.
به منظور جلوگیری از از بین رفتن مقادیر Cr2O3 در طی واکنش، می توانید از مقداری پشم شیشه در بالای ارلن استفاده کنید. با این عمل، مشاهده می کنید که دوده ها و جرقه ها از مخ
هوش مصنوعی بلایای طبیعی را پیش بینی می کند
 
 
 هوش مصنوعی بلایای طبیعی را پـیـش بـیـنتی خـواهـد کـرد هـمـان طـور کــه بـه مـا در زمینه هایی مثل
خــدمات بــه مــشـتـری ، تـجـارت و مـراقـبـت هـای بـهداشـتی کـمک کرده است. با وجود تعداد زیادی از
مجـمـوعه داده هــای بـا کـیـفیـت خـوب ، هوش مصنوعی مـی توانـد وقـوع بلایای طبیعی بـیــشمـاری را
پـیـش بـیـنـی کـنـد ، کـه مـی تـوانـد تفاوت زندگی و مرگ برای هزاران نفر باشد. برخی از بلایای طبیعی
کـ
هو المحبوب
 
امروز وقتی پاکت‌نامه‌هایم را باز کردم و شروع به خواندن کردم، احساس کردم یک منِ تهی شده، دارد نوشته‌های یک منِ پر از احساس را میخواند. آن‌قدر کلمات غریبانه و عاشقانه ادا شده بودند که حتی منِ تهی را هم به زانو درآوردند...
ادامه مطلب
درمان سوزش معده و رفلاکس
آیا از سوزش معده رنج میبرید؟ آیادر معده احساسی مانند آتش می کنید؟! خوب شما تنها نیستید.بسیاری از مردم هستند که این احساس ناخوشایند را تجربه می کنند ، به غیر از احساس سوزش، ممکن است از احساس ناراحتی در بالای شکم یا زیر قفسه سینه ،نفخ و احساس سیری در هنگام غذا خوردن و تهوع نیز رنج ببرید. درمان سوزش معده و رفلاکس که حالاتی به واقع ناخوشایند هستند به دسته های مختلفی تقسیم می شود که علاوه بر آنها راهی بسیار ساده برای رفع
احساس ایمنی (Feeling of security) عبارت است از: احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. احساس ایمنی از جمله احساسات و عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی است. افراد ناایمن نامتعادلند و همواره احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود دارند و نمی توانند انسان سالم باشند. آلپورت وقتی انسان سالم بالغ (mature) را معرفی می کند، یکی از شاخصه ها و ویژگی های اصلی او را داشتن احساس ایمن
وقتی ندانی چه را و به کجا می روی، دیوار هایی هستند که هدایتت کنند.اما اگر سایه ی آن ها را برای ادامه ی زندگی برگزینی، بی چاره می شوی.نمی شود دیدشان اما اگر درد می کشی بخند عزیزم که به همین دیوار ها خورده ای.یکی‌شان افسردگی ست.زندگی که می کنی، خواه ناخواه آن را تجربه خواهی کرد.
افسردگی یعنی دلت یخ ببندد.یعنی وجودت یخ ببندد.بسته شوی و بستگی داشته باشی.به لبخند دوستانت، به چای و نبات قمقمه ات، یا حتی به آن موسیقی که از رادیو خواهی شنید."بستگی" می بن
انگیزه همان چیزی است که اکثر ما احساس می‌کنیم به اندازه کافی دارای آن نیستیم، اما می‌دانیم که وجود آن مهم است چرا که به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت خاطر کنیم، درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود مسلط باشیم. انگیزه شرط اساسی رشد شخصیت، رضایت‌ خاطر و موفقیت است اما برای ایجاد انگیزه در کودکان چه باید بکنید؟
 
ادامه مطلب
صبح زود، از روستا که گذشتیم، خودش راه افتاد دنبال‌مون. مسیر رو بهمون نشون می‌داد. هر چند که ما نیاز نداشتیم کسی راه رو بهمون نشون‌ بده. اما به هر حال همه واسه‌ش ذوق می‌کردند و متعاقباً اینم هی خودش رو می‌مالید بهشون تا اونا نوازشش کنند. نزدیک من که می‌شد، کف کفشم رو مانع می‌کردم که بیشتر از این بهم نزدیک نشه. تو چشماش نگاه می‌کردم و بهش می‌گفتم که ازش خوشم نمیاد. حتی یه چندباری هم پارس کردم تا بفهمه چه سگی هستم. بعد از ظهر بارون قطع شده بود
از جمله دوست داشتنی ترین مکالمه هام در حال حاضر اون قسمت از Big Bang Theory هست که Sheldon می گه من داشتم زندگیمو می کردم. شما منو ویروسی کردید با به فکر بودنم، حمایت کردنم، .... ، دچار احساس شدم. حالا وضعم اینه. اون موقع ها خوشحال تر بودم، بعدم می گه البته اون موقع ها احساس نداشتم، پس کی می دونه؟
چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم؟
آیا واقعا همسرم امشب به یک مهمانی دوستانه دعوت شده؟ آیا تو این دورهمی‌های دوستانه، زن‌ها هم حضور دارند؟ آیا چیزی را از من پنهان می‌کنه؟ آیا امشب قصد ملاقات زنی را داره؟ آیا منشی جدید شرکت از من زیباتره؟.... سوالاتی از این دست، برای خیلی از زنها آشناست. گاهی انقدر این سوالات را تکرار می‌کنند که خسته و درمانده میشن و با ناامیدی به این نقطه می‌رسند که چرا من انقدر حسودم؟ چرا تا این حد احساس ناامنی می‌کنم؟
انگیزه همان چیزی است که اکثر ما احساس می‌کنیم به اندازه کافی دارای آن نیستیم، اما می‌دانیم که وجود آن مهم است چرا که به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت خاطر کنیم، درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود مسلط باشیم. انگیزه شرط اساسی رشد شخصیت، رضایت‌ خاطر و موفقیت است اما برای ایجاد انگیزه در کودکان چه باید بکنید؟
 

ادامه مطلب
در روز عاشورا امام حسین علیه السلام دعایی را به امام سجاد علیه‌السلام آموخت تا شیعیان در حوائج و مشکلات و حوادث تلخ از آن استفاده کنند.
از حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام روایت شده که می‌فرمایند: پدرم در آن روز که به شهادت رسید (روز عاشورا) مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخم‌هایشان خون، فوران می‌کرد و فرمود: ای فرزند! از من دعایی را که فاطمه علیها‌السلام آن را به من آموخت فراگیر و او از رسول الله صلی الله علیه و آله و آن حضرت نیز ا
احساس بی سواد بودن میکنم ... به شدتاگه قرار باشه دانشگاه و درسهاش و استادهاش توی دو سال و نیم باقی مونده با همین فرمون بره جلو باز هم در انتها احساس بی سواد بودن میکنم.
چرا دو سال و نیم ؟ چون به نظرم مهمترین مقطعش دقیقا همین لیسانسه.
اگه تهش این احساس واسم باقی مونده باشه میدونم که دوباره از اول شروع میکنم...
واقعا این کتاب ها و مشغله های علمی و اینکه علاقه داشته باشی توی یک فیلد مشخص علمی تمام اطلاعات رو داشته باشی به نظرم قشنگ ترین دغدغه ی هر ان
چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم؟
آیا واقعا همسرم امشب به یک مهمانی دوستانه دعوت شده؟ آیا تو این دورهمی‌های دوستانه، زن‌ها هم حضور دارند؟ آیا چیزی را از من پنهان می‌کنه؟ آیا امشب قصد ملاقات زنی را داره؟ آیا منشی جدید شرکت از من زیباتره؟.... سوالاتی از این دست، برای خیلی از زنها آشناست. گاهی انقدر این سوالات را تکرار می‌کنند که خسته و درمانده میشن و با ناامیدی به این نقطه می‌رسند که چرا من انقدر حسودم؟ چرا تا این حد احساس ناامنی می‌کنم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
هر سال با اومدن 13 رجب فکر میکنم قلبم دیگه ظرفیت این همه شوق و حب و... نداشته باشه و بایسته
اما نوچ نه... این اشک و حبی که هر سال در 13 رجب برای من اتفاق میفته و من احساس میکنم چقدر سرشارم و چقدر دارم میترکم در حقیقت هیچی نیست و فقط تصوره
به یاد خطبه همام بابا ...
که همام از شنیدن عظمت اون روحش از بدنش جدا شد و دوباره به بدنش برگشت
...
من نمیدونم بابا اصلا آره من فقط یه پوسته دارم که دم از علی میزنه که اگر شکافته بشه داخلش تهی تهی ه
انسان دادگرا، در پی معشوق یکسره عنان به دست دل نمی سپارد؛
می کوشد خواهش وجدان را در قالبی معقول بریزد و روش کار خود را قانونمند سازد...
احساس عدالت، شاهین فکر را  به سوی خود می کشد و هدف را تعیین می کند.
حقوقدان باید آنچه را به اشراق دریافته با منطق مرسوم حقوقی اثبات کند و به قانونگذار نسبت دهد.
دکتر ناصر کاتوزیان
زن بعد از جراحی سزارین ترخیص شده بود و به سختی به سمت در خروجی سالن اصلی حرکت میکرد و مادرش بچه به بغل پشت سرش میرفت و با ذوق به نوه اش نگاه های خریدارانه ای مینداخت.پدر جوان دم در منتظر ایستاده بود.نزدیک که شدن مادرزن داشت میگفت بچه رو بدیم دست پدرش...در باز شد و مرد جوان با ذوق و خوشحالی اومد به پیشوازشون.دست های بچه به بغل مادرزن توی زمین و هوا مونده بودن و منتظر دست پدرجوان اما غافل از اینکه مرد از دیدن همسرش انقدر خوشحال بود که انگار تمام دن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرس و مشاوراستراتژیک رضا فضلعلی