نتایج جستجو برای عبارت :

کامنت

یه روشی وجود داره برای اینکه توی کامنت ها ، طرف مقابلت رو نابود کنی و اون هم نتونه چیزی بهت بگه. اینطوریه که کامنت به 3 بخش تقسیم میشه :

سلام و تشکر (مودبانه)
باز کردن شیر *** روی شخص مورد نظر
تکرار تشکر و آرزوی موفقیت (مودبانه)
و خب کسی که براش کامنت گذاشته شده واقعا نمیدونه باید چه واکنشی نشون بده ! چون با یک کامنتی طرفه که یک محتوای آزاردهنده رو بین یک سر و ته مودبانه پنهان کرده.
ولی نکته اینه که اصل کامنت ، دقیقا همون محتوای آزار دهنده ی وسطش هس
یکی دیگر از استراتژی های خوب جذب فالور کامنت گذاری برای دیگران است. با کامنت گذاشتن شما توسط صاحب آن اکانت دیده میشود و مهمتر از او شما توسط کسانی که کامنت ها را میخوانند نیز دیده میشود. این یعنی اینکه با یک تیر چندین هدف را نشانه میگیرید.
من یه اشتباهی کردم پست تولد گذاشتم تو اینستا با کامنت باز.اقاااا ینی حدود ۷۰ تا کامنت با کلی دایرکت تبریک داشتم.به جواب دادن به همشون که فکر میکنم دردم میگیره
+امروز هرکی منو میدید میگفت کی چال لپ در اوردی تو؟منم پوکرفیس خیره میشم بهشون فقط
بعضی وبلاگ‌ها رو فقط باید خوند.
نباید کامنت گذاشت.
کامنت‌گذاشتن و خوندن پاسخ اون‌ها، ممکنه خطر فروپاشی ذهنیات مثبت شما از اون بلاگر رو به همراه داشته باشه.
چیزی که برای یک خواننده مثل یک فاجعه است و تبعاتش و اثراتی که در رابطه‌های مجازی باقی میذاره، هیچ‌وقت جبران نمیشه.
بعضی وبلاگ‌ها رو فقط بخونید.
کامنت نگذارید.
:)
 
 
+به نظرم میاد من خودم برای عده‌ای از همون مدل بلاگرها محسوب میشم که نباید برام کامنت بذارن ؛)
کاربران عزیز وبلاگم دوستانم همراهان من مطالب رو برای شما انتشار می دهم
تا شما مشاهده کنید و نظراتتان رو بگین تا بدونم کاربرهای سایت من بیشتر به چه مبحثی علاقه دارند وقتی تعداد کامنت ها از پست ها کمتر هست خوب من هم نا امید می شوم من با خوندن کامنت های شما امیدوار می شوم نزارین نظرات خالی بمانند حتی اگر کامنت شما گله مندی باشد با سعی می کنم تا اشکال را رفع کنیم به ما کمک کنید تا برای بهتر سازی وبلاگ موفق باشیم این وبلاگ بدون شما هیچ است
نسل های آینده بشر مدیون اونهایی هستند که در قبال جامعه و تمدن بشری احساس مسئولیت می کنند. (این جمله رو من زیر یکی از کامنت‌های پست قبلی نوشتم) بقیه کامنت های دوستان هم انصافا مطالب خوبی داشت. پیشنهاد می کنم یه مرور بکنید. همچنین پیشنهاد می‌کنم نظرات مخالف یا موافق خود با کامنت ف.الف و جواب من به او را بنویسید تا تضارب آرایی صورت بدهیم.
پست رمز دار رو نوشتم
رمز پست متفاوته
با نهایت شرمندگی هر کس رمز میخواد لطف کنه بگه
به روی چشم ارسال میکنم
 
 
حجم کامنت های درخواست رمز خیلی زیاد بود
دوستانی که خواسته بودن کامنت خصوصی بمونه بخاطر آدرس ایمیل
و بقیه دوستان  که کامنت خصوصی دادن
من برای همه رمز ارسال کردم
اگه رمز به دستتون نرسیده لطفا بگید
مرسی که هستید دوستان
نحوه بستن کامنت در هنگام انتشار پست
 
ویژگی بستن کامنت ها که به تازگی به اینستاگرام اضافه شده، یکی از ویژگی های پرکاربرد این شبکه اجتماعی بوده که به خدمات خود اضافه کرده است. برای کاربران معروف اینستاگرام همیشه کامنت های منفی و یا غیر محترمانه مشکل ساز بود. بعضی از آن ها نیز به خاطر همین موضوع از اینستاگرام خداحافظی می کردند.
 
اما با آمدن این ویژگی افرادی که شهرت بسیار داشته و یا پیج های عمومی با ارزشی دارند، میتوانند هر زمان که بخواهند برا
آره خلاصه، بد عادت شدیم...توی وبلاگای قبلی کلی ملت کامنت می‌ذاشتن...حتی وقتی پست نمی‌ذارم هم وبلاگمو می‌خونن...و این باعث می‌شه که مرتب اینجا رو چک کنم واسه کامنت. در صورتی که نه کسی می‌شناسه منو، نه محتوای خاصی تولید کردم...بدعادت شدم، و لوس.
الان داشتم کامنت های قبل یه نگاه مینداختم
جا داره یه نکته بگم قشنگ کیف کنید!
 
همه کسانی که کامنت گذاشتن این چند روز IP هاشون ماله ایران بود چون فیلترشکن ها طبیعتا کار نمی کرده؛ اما تنها کسی که از اول تا آخر ماجرا با IP آمریکا داشت کامنت می فرستاد «خانم حوا» بودن!
خلاصه که طرف حفاظیته، این نامه هایی هم که میده همه رمز نگاری شده است، 
یه دفعه دیدی صبح پاشدی دیدی هیچی نمیبینی و کیسه کشیدن سرت و دیگه اونجا خودتون می دونید و اعمالتون:))
 
پ.ن: تا دیر نش
 ابزار‌ها و روش‌هایی که برای دانلود کامنت های یک پیج اینستاگرام  می توانیم استفاده کنیم از یکی از سریع ترین و نامحدودترین سرویس های دانلود کامنت اینستاگرام، نئولایز است. به طوری که در حداقل زمان امکان دانلود تعداد بسیار بالایی کامنت را برای شما فراهم می‌کند.نئولایز برای بیش از ۱ میلیون کامنت اینستاگرام تست شده و بدون هیچ مشکلی امکان دانلود این تعداد را دارد.روش استفاده از نئولایز به این صورت است که در بخش صفحه رقبا آی دی پیجی که قصد داری
اصلا مثل من هست ؟
 
 
تو تنهاییم یه جوری به خودم انرژی میدم بیا و ببین
 
 
خیلی بچه خوبی شدم الکی خوشی رو دوست دارم
 
با یه کامنت ذوق می کنم
 
وقتی کامنت ندارم واقعا بغض می کنم
 
وقتی آپ می کنم انتظار دارم بعد یه ساعت که میام ۵ تا کامنتو حد اقل داشته باشم
 
همه زندگیم شده این جا فقط وبم دوسم داره
لای پست های یکی از وبلاگ هایی که دنبال می کنم پست ِ غریبی دیدم. نویسنده نوشته بود: " دلم میخواد یک بار دیگر او را ببینم. "
تمام محتوای پست همین بود. 
بعد یک نفر آمده زیرش کامنت گذاشته " چرا انقدر مبهم و غیرمستقیم اونم توی یک فضای عمومی مثل وبلاگ ؟.. یه ایمیل بهش بزنید و باهاش قرار بذارید. "

...

داشتم فکر میکردم یحتمل احساس ِ غربت ِ نویسنده در هنگام ِ خواندن ِ این کامنت چندین برابر بیشتر از زمان ِ نوشتن ِ آن یک جمله باشد ...  
" یه ایمیل بهش بزنید و ب
میرم پست هاتونو میخونم ببینم کجاها کامنت دادم ببینم تایید شده یا نه
یادم نمیاد
شانسی یه پست باز میکنم می بینم عه اینجام که کامنت گذاشتم
خلاصه که نارنج آلزایمر گرفته
چیزی گفتین جواب ندادم به دل نگیرین
چون یادم نبوده که باید جواب بدم :دی
واقعا از کامنت های یه عده معلومه که فقط برای بازدید و رتبه هس الکی تفریف تمجید کردناتون-_- ولی خوبه بدونین که کامنت هاتون حذف میکنم :/ 
+ امروز با ف و ناشناس میریم بیرون:) نمیدونم کیه ولی خعلی پایه است. حالا امروز میبنمش پعلوم میشه کدوم دوستم بوده 
#meeting
دیشب یه پست نوشتم نیومده چرا :/
کامنت مرسوم /*…….*/
این یک کامنت چند خطه است که می تواند چندین خطه باشد. کامپایلر جاوا همه چیز را از /* تا */ نادیده می گیرد. مثلا،
/* This is a multi-line comment.
* The problem prints “Hello, World!” to the standard output.
*/
class HelloWorld {
public static void main(String[] args) {
{
System.out.println(“Hello, World!”);
}
}
}
در کد بالا کامنت برابر است با:
/* This is a multi-line comment.
* The problem prints “Hello, World!” to the standard output.
ادامه مطلب...
دوستان عزیزتر از جانننن
بنظرتون عنوان وبلاگم عوض کنم و بذارم :
دل نوشته های یک دانشجوی پزشکی
یا
یک دانشجوی پزشکی
؟؟؟؟؟
ناموسا کامنت بذارید
کِنِس بازی و خسیس بازی هم در نیارید
نگید حوصلم نشد
جوابشم یک کلمه ست
بله ....... خیر
باتچکر ^___^
 برای اولین بار بعد سال ها از لپتاپ اومدم تو صفحه‌ی مدیریت
یه حس نوستالژی داره
اون سالا که گوشی لمسی مد نبود اون زمون که میشستیم پای کامپیوتر کلی کامنت میدادیم
اون موقع من وب نداشتم بیشتر کامنت دهنده بودم، محبوب تربن وبم به اسم جالب بود بعد نویسنده اونجا تصمیم گرفت یه وب گروهی بزنه ما هم گفتیم هستیمو اون شد اولین تجربه بلاگری ما ...
به‌دلیل کمبود وقت زین پس روزهای تعطیل را روز رسیدگی به امور شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌دارم. والسلام علیکم ورحمة‌الله و برکاته. آهان راستی شما مخاطبین محترم وفادار به وبلاگ‌نویسی که احتمالا تعدادتان کم‌تر از انگشتان یک‌دست است اما، هر روزی که دوست دارید کامنت بگذارید. کامنت‌های شما در مخزن اسراااار محفوظ می‌ماند. 
پست موقت:
دوست خوب من البته که همه کامنتهات رو خوندم و پیج دوست داشتنیت رو هم خوندم  وخوشحالم که من رو میخونی مهربون من اما توی پست ثابت نوشتم کامنت ها رو تایید نمیکنم اما اکثرا به پیچ کسی که کامنت گذاشته میرم و اونجا تو پیام خصوصی جواب میدم متاسفانه تو پیج شما راه ارتباطی پیدا نکردم برای همین بی پاسخ موند 
ندار به حساب بی ادبی و نامهربونی دوست گلم :) 
❮ قبلی

تگ های کامنت در HTML برای قرار دادن توضیح یا نوشته ای در سورس کد HTML مورد استفاده قرار می گیرند.
تگ های کامنت در HTML
شما به صورت زیر می توانید از کامنت ها در سورس کد HTML استفاده کنید.
<!-- Write your comments here -->
توجه کنید که علامت تعجب فقط در تگ باز قرار داده می شود، و در تگ بسته نباید از آن استفاده کنید.
نکته: کامنت ها توسط مرورگرها نشان داده نمی شوند، اما کامنت ها می توانند در سورس کد سند HTML مفید باشند.
با کامنت ها شما می توانید که اعلان یا یادآوری
توی تلگرام یه ربات هست به اسم «حرفتو ناشناس بهم بزن» من متوجه شدم که توی وبلاگ هم میشه همچین قابلیتی رو راه انداخت. شما میدونید که من کامنت ناشناس رو تایید نمی‌کردم ولی امروز یه پست موقت زدم و برای چند ساعت کامنت ناشناس رو فعال می‌کنم؛ به همه خبر بدین بیان[از دوست و دشمن] من امروز می‌خوام حرفای نگفته و ناگفتهء شما رو گوش بدم. امیدوارم تهش روز خوبی بشه برامون :) هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو
سلام
با توجه به اینکه ماه رمضان از فردا شروع میشه، دوستانی که دیر اعلام کرده بودند و نتونسته بودیم اسمشونو توی لیست بذاریم میتونن امروز تا قبل از ساعت 18 دوباره اعلام آمادگی کنن و حتما توی کامنت سهمیه ای که هر روز میتونن بخونن بگن چقدر هست.
+ دوستانی که در ختم قرآن مشارکت دارن آدرس کانال مربوط به ختم قرآن رو به صورت خصوصی براشون ارسال می‌کنم. در صورت صلاحدید شماره موبایلتونو برام بفرستید برای وقتایی که بلاگ باز نمیشه (مثل دیروز) و پروکسی ها و
بعدی ❯ ❮ قبلی

تگ های کامنت در HTML برای قرار دادن توضیح یا نوشته ای در سورس کد HTML مورد استفاده قرار می گیرند.
تگ های کامنت در HTML
شما به صورت زیر می توانید از کامنت ها در سورس کد HTML استفاده کنید.
<!-- Write your comments here -->
توجه کنید که علامت تعجب فقط در تگ باز قرار داده می شود، و در تگ بسته نباید از آن استفاده کنید.
نکته: کامنت ها توسط مرورگرها نشان داده نمی شوند، اما کامنت ها می توانند در سورس کد سند HTML مفید باشند.
با کامنت ها شما می توانید که اعلان یا ی
با سلام جلسه دفاع پروپوزال در روز یک شنبه 7 بهمن ماه ساعت 9 صبح برگزار خواهد شد.
لطفا در قسمت کامنت اعلام آمادگی بفرمایید. در کامنت خود- نام- نام خانوادگی - شماره دانشجویی- استاد راهنما و موضوع را اعلام نمایید.آخرین مهلت اعلام آمادگی 4 بهمن می باشد. داواران دکتر خیرآبادی و حاجی بگلوموفق باشید
باز سایت اونیوو فیلل کردنننننخدا ازشون نگذرهه مخصوصا الان که اونیی وقت سرخاروندن ندارهه و سرش شلوغه,بچه ها تو سایت جدید رفتین زیاد کامنت ندین چون میدونین اونیی دوباره باید همه مطالبو بزاره کامنت زیاد بدیم وقتشو میگیره و تو این موقع که امتحانات و اینام هست دیگهه خیلیی سرش شلوغترهه, اونیی ما دوسستت داریمممم و حمایتت میکنمم سارانگههه اونییییی
کلیک کنید
بعدی ❯ ❮ قبلی

تگ های کامنت در HTML برای قرار دادن توضیح یا نوشته ای در سورس کد HTML مورد استفاده قرار می گیرند.
تگ های کامنت در HTML
شما به صورت زیر می توانید از کامنت ها در سورس کد HTML استفاده کنید.
<!-- Write your comments here -->
توجه کنید که علامت تعجب فقط در تگ باز قرار داده می شود، و در تگ بسته نباید از آن استفاده کنید.
نکته: کامنت ها توسط مرورگرها نشان داده نمی شوند، اما کامنت ها می توانند در سورس کد سند HTML مفید باشند.
با کامنت ها شما می توانید که اعلان یا ی
سلام
راستش فکرم درگیر دوستی با نام کاربری ارشد شد و اینطور فکر میکنم که برخورد خوبی باهاش نداشتم.
جناب ارشد من مشکلی با اومدن شما به وبلاگ ندارم بالاخره مطالب نوشته میشن تا خونده بشن
مهم هم نیست مخاطب کی هست.

و موضوع دیگه اینکه هربار پست میزارم کامنت های پست قبلی که حالت چت کردن شدن و ربطی به پست ندارن
حذف میکنم امیدوارم سوتعبیر  بی احترامی به شما و کامنت هایی که گذاشتین نشه.
ودر اخر هم روز دختر و میلاد حضرت معصومه را تبریک میگم تو این روز اگه
اولین روزهای بلاگری کامنتی نداشتم 
البته اینجا نبودم یه سرویس دهنده دیگه بود (با پنل و وبلاگ هم چندان آشنا نبودم سال ۹۰یا ۹۱ بود که وبلاگ و وبلاگ بازی زیاد طرفدار داشت)
بعد از چندین روز یه پسر بچه ۹ ساله از مشهد  برام کامنت گذاشت
تا ده دقیقه به کامنت نگاه می کردم (مثل  زمانی که تلویزیون وارد خونه ها شده بود و همه مات و مبهوت نگاه می کردن منم همین طور مات و مبهوت کامنت بودم ) کیلو کیلو قند توی دلم آب میشد (تا به حال کامنت ندیده بودم )به محض اینکه د
این لیست بازی های هفته ۱۶ لیگ برتر هست که این هفته پنج شنبه و جمعه قرار هست برگزار بشن.
 
استقلال- ماشین سازی
 
تراکتور - نفت مسجد سلیمان
 
سپاهان - شاهین بوشهر
 
پارس جنوبی- پرسپولیس
 
نساجی - گل گهر
 
سایپا - ذوب
 
شهر خودرو - پیکان
 
صنعت نفت - فولاد.
 
اگر کسی دوست داشت بازی ها رو پیش بینی کنه و توی کامنت ها برای من کامنت بزاره. من هم روز پنج شنبه نتیجه پیش بینی براساس ریاضی رو میزارم. بعد میشه نتایج پیش بینی ها رو با هم مقایسه کرد.
در صورتی که پست ها، ایموجی ها و کامنت های شما بیش از حد معمول تکراری باشند، زمانی که اینستاگرام متوجه این فعالیتهای تکراری شما بشود، سریعا اقدام به بلاک کردن شما می کند و به شما اجازه پست گذاشتن و کامنت گذاری را نخواهد داد. هیچ کسی به درستی از مدت ماندن در حالت بلاک اطلاعی ندارد.
البته بر اساس گفته های کاربرانی که در این باره دارای تجربیاتی هستند، اگر پیغام Action Blocked از طرف اینستاگرام برای شما ارسال شده باشد، مابین چند ساعت تا حدود چند هفته حا
 
برای درج کامنت رایگان و اطلاعات در رابطه با خدمات بک لینک به ادامه مطلب بروید.
 
کامنت شما کمتر 5 دقیقه تایید می شود . لازم به ذکر بک لینک های غیر اخلاقی و فروش VPN تایید نمی شود .....
لینک وب سایت یا وبلاگ شما در بخش کامنت به صورت رایگان
 
ادامه مطلب
یسری آدما هستن تو بیان که خب... نمیخوام گله کنما ولی کامنتو میبینن و پاسخ نمیدن... حتی یه «((:» هم نمیذارن
 
خب دوست ندارین کامنت بزارم بگین بهم... ناراحت نمیشم... مطلبتونو میخونم بدون اینکه کامنت بزارم
 
+تا الان چند باری پیش اومده... فقطم از دو نفر... یه نفر که کلا دیگه تو وبش کامنت نمیذارم
یکی هم اصلا انتظار این برخوردو از اون یه نفر حداقل نداشتم «حرفات همش دروغ بود دیگه؟»... حالا شاید بگین حالش خیلی خوب نبوده:// نه جواب همه رو داده بود... حتی کسایی ک
اول بگم که این یه مطلب کوتاه و کلش تو همون عنوان هست ولی معمولا یاس جواب کامنتا رو خیلی کم میده و یه جورایی اگه صفحه ایسنتاگرامشو دیده باشین میشه گفت که اصلا جواب نمیده حالا چه به خاطر مشغله زیاد یا هر دلیل دیگه ای داره.
ادامه مطلب
سال 98 است و من هنوز اینجا را دوست دارم.. هنوز رمز ورودش رابه یاد دارم وهنوز سر میزنم و کامنت دونی اش را چک میکنم وهنوز بعد از همه ی نوتیف های اپلیکیشن هایی که برایم عزیز بوده اند و فعالشان گذاشته ام این شماره ی کامنت ناخوانده ی وبلاگ من را به وجد می آورد. هنوز بر میگردم و مطالب ده سال پیشم را می خوانم و از بچگی و سادگی ها و جو زدگی ها و البته زلالی ان موقع خنده ام میگیرد و گاهی هم یخ میکنم و به این فکر میکنم که ده سال بعد با ید به امسالم بر گردم و چه
خب دوستان فک کنم در جریان هستید که صاحب این وب ، خیلی لطف کرده و وبش رو به من داده..
نسترن هستم ، مدیر وب خاطرات یک عدد الکی شاد!
تا جایی که بتونم جواب کامنت هاتون رو میدم ، ولی اینکه لینک پکیج چرا نمیاد و اینا ، بنده اطلاع ندارم و میذارم تا خود مدیر وب بیاد تایید کنه اون کامنت ها رو!
پست هم سعی میکنم در همین زمینه پیدا کنم و بذارم براتون..
شاد باشین!
اتفاقا دیشب داشتم با نل صحبت میکردم. گفتم دوستدارم تو یه فرصتی ارشیوم رو به اینجا انتقال بدم. البته قابل کتمان نیست که کامنت ها و خیلی چیزها رو نمیشه مجددا برگردوند.  خب بله. بیخود نبوده وقتی حذف وبلاگ میزدم، انگار داشتم جون میدادم!
علاوه بر ارشیو خودمون، ارشیو بقیه هم ما رو تو خودش نگه میداره و بابت همینه که همیشه معتقد بودم بلاگر حق نداره وبلاگی که کامنت داره یا حتی پستی که کامنت داره رو حذف کنه. خب پس چرا حذف کردم؟ به تو چه مخاطب عزیزم؟:) 
خ
دوستان به هیچ وجه پروکسی هایی که در کامنت ها گذاشته میشه رو استفاده نکنید حتی برای کار های ضروری...
داستانش رو براتون مینویسم. خدا منو ببخشه... اما واقعیت رو بدونید.
برنامه ultrasurf رو نسخه اندروید را قرار دادم در حالی که خودم از کامنت یک کسی برداشتم... متاسفانه اون فکر کنم نسخه اصلی نبوده...
نسخه ویندوز رو چون کسی نگذاشته بود رفتم از سایت اصلیش دانلود کردم و الان چک کردم نسخه ویندوز رو فیلتر کردند در حالی که هنوز نسخه اندروید لینکش سالمه...
نتیجه: تم
سلام ، سلام
با این وبلاگ جدید اومدم خدمتتون تا باهم طراحی سایتو به صورت کامل و رایگان یاد بگیریم.
از صفر شروع میکنم به 100 میرسونمتون.
باور کنید راست میگم. من خودم خییییییییییییلی علاقه مند به طراحی سایت هستم و میخواهم تجربیات خودمو به زبون ساده در اینجا به اشتراک بزارم.
فقط باید یه کار کنید تا انرژی بگیریم و اولین پست آموزشیمونو بزاریم.
ممنون میشم این پست مارو لایک و کامنت کنید.
هروقت به 15 تا لایک و کامنت رسیدیم کارمون رو باقدرت شروع میکنیم. پ
سلام دوستان. امیدوارم حالتون خوب باشه. اینم پست صندلی داغ! به مناسبت ۱۰۰۰ روزه شدن وبلاگم. اگر دوست داشتید سوالی بپرسید که تا الان موقعیتش پیش نیومده یا براتون جالبه که دیدگاه من رو در اون مورد بدونید خوشحال میشم که این صندلی داغ رو با حضورتون گرم‌ و دلنشین کنید.
چند نکته هم عرض کنم.
+ لطفا در یک کامنت ۱۰۰ تا سوال نپرسید. ده تا سوال در هر کامنت نهایتا! و اگر باز هم سوالی بود در کامنت بعدی.
+ و اینکه لطفا سوال از جایی کپی پیست نکنید. البته اگر سوالی
به نام خدادردانه یه پست گذاشته بود  که اصلا یادم نیست پست واقعا چی بود!؟ یعنی یه پست طولانی بود. (همون طور که انتظار داریم!) تا آخرش خوندم ولی یادم نیست در مورد چی بود! کامنت دادن‌مون حضوری بود. یعنی وقتی می‌خواستیم کامنت بگذاریم، دردانه رو جلوی خودمون می‌دیدیم و کامنت رو بهش می‌گفتیم! فکر کنم پیشرفت تکنولوژی به بیان هم رسیده بود. حتی بقیه کامنت گذاران رو هم می‌دیدم. من نشسته بودم آستانه در اتاق خونمون! جلوی دیوار سمت راست هال پذیرایی دردان
م. ع داشت حرف می زد. زنده و پرشور در اینستاگرام. کاملا جدی با لبخندی که همیشه دارد.  
کامنت های روی تصویر مرا به می خنداند؟ می گریاند؟ احساسی ترکیب از این دو داشتم. او کاملا حرفه ای و جدی برای مخاطبانش حرف می زد مخاطبانش هم می نوشتند: چطور رفتی خارج؟ دندونات چقدر سفیدن! موهات رو چیکار می کنی! و ...
کامنت هایی از این دست که اصلا با موضوع سیاسی او قرابت نداشت. مخاطبانش این گونه آدم هایی هستند. آدم هایی که نیاز به افساری دارند که کسی باشد آنها را دنبال
دوستانی که رمز رو یادم رفته بهشون بدم لطفا اینجا رمز نخوان! از خودم بپرسین بهتون بگم!
من کامنت ها رو نمی خونم، بنابراین امکان این رو ندارم که نظرهایی که خطاب به شخص مورد نظر نیستن رو پاک کنم. در نتیجه اگه زیر پست اصلی کامنت بذارین و خطاب به من باشه، کامنتتون تا ابد اونجا می مونه و شخص مورد نظر می خونَدِش و طبیعتا هدف شما این نبوده.
بنابراین خطاب به من فقط تو وبلاگ خودم صحبت کنین!
دمتونم گرم و بوس بهتون!
این سوال توی کامنت ها خیلی پرسیده بودین و من وظیفه دونستم اول بخاطر رفتن ناگهانیم ازتون معذرت بخوام و دوم براتون بگم چی منو وادار کرد که برم... خب ادمایی بودند که کامنت های منو توی وبم میخوندن یا پست هایی که میزاشتم و قصاوت و توهین و تهمت میزدن. اصلا حرفاشون درست نبود و فقط آرامش روانی منو بهم میزدن و هرچقدر ادرس وب تغییر میدادم هم تاثیری نداشت و نداره. بخاطر همین برای ارامش خودم اینجارو بستم مدتی تا از این تنش ها دور باشم در عوضش توی تلگرام (مث
بیاین چالش این دفعه ، صندلی داغ باشه*_*
همه هم از دم دعوتین
سوالی هس بفرمایین
+این پست کامنت خصوصی هم فعاله...
++گفته باشما الان به این امید به سوالاتون جواب میدم که خودتونم صندلی داغو بذارید تلافی کنماااااا
کشتمتون اگه نذارید❤⚔
+++فقد دو ساعت از گذاشتن این پست میگذره و ۱۹ تا کامنت ثبت شده
جذاباااا
(مثبت نمیدونم چندم)+ عاقاااا ینی من باید حتما نام ببرم تا بذارین؟!
سئو 
و باصرفه سازی کامنت ها کامنت ها یک عدد از مهمترین نصیب های یک وبلاگ میباشند . 
همانگونه که در ویکی پدیا هم متن شده: 
سئو در مشهد
[jv_quote 
style="default" width="0" author="ویکیپدیا"]ایجاد امکان گذاشتن کامنت توسط کاربران، یکی از فرمت های دو جانبه و زیاد با اهمیت در اکثری از وب لاگ هاست[/jv_quote] 
کامنت ها از جهات بخش اعظمی اثر گذار هستند . به واسطه آنها، یوزرها نکات مثبت را به شما تذکر می کنند، خطاها شما را گزارش می دهند و بیرون از همگی چیز، می توانند با شما کلام
1- لینکای روزانه برای من خیلی مهمن. من وبلاگ خوندن رو قدِ وبلاگ نویسی جدی میگیرم و رسالت خودم میدونم اگه چیز خوبی خوندم بازنشر بدم. 
وقتی لینکای روزانه رو بعد از مدت های مدید خاک خوردگی به روز می کنم، به فاصله یک روز کلی کلیک می خوره. یعنی یه عده تون هستین که مرتب لینکای روزانه م رو چک می کنین و متوجه تغییرشون میشین. و این بسیور ارزشمنده.
2- وقتی کامنتای پستی بسته ست، تو کامنتدونی پستای دیگه کامنتی براش نمیگیرم. وقتی کسی کامنت ناجوری میذاره یه عا
سلام بچه ها 
کمیته همتایاران دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از شما دانشجوها دعوت میکنه چالش ها و دغدغه های ذهنی تون در هر زمینه ای که فکر می کنید زندگی رو براتون سخت کرده، هر مشکلی که نمیتونید حلش کنید یا باهاش کنار بیاید و هر سوال مهمی که در مورد زندگی براتون پیش اومده و نتونستید جواب خوبی براش پیدا کنید رو برامون کامنت کنید. از مهارت های "مدیریت زمان" ، "پیشرفت تحصیلی" و "استارت آپ های دانشجویی" بگیر تا "روانشناسی فردی" و "مهارت تعامل با تیپ ها
یکی از نگرانی‌های من این است که وقتی شما همراه من این فیش‌های ظاهرا قاطی پاطی را تعقیب می‌کنید چه بر سر روح و روان تان می‌آید؟ در انتها با خودم می‌گویم خب شاید اگر در جایی دیگر شک و شبهه ای مطرح شود شما یادتان بیاید که این بحث در فیشنگار هم مطرح شده بود و اگر لازم شد می‌آیید و از پاسخ‌های کامنت‌گذاران عزیز فیشنگار استفاده می‌کنید. (مرسی که هستید 2)
همگان آگاهند که داستان اسباب‌بازی ۴ چندی‌ست که اکران شده. امروز رفتم توی یکی از این سایت‌ها که ببینم وضعیت کیفیت‌ش برای دانلود چه‌جوریاس. قطعاً تا الان متوجه شدین که کار خیلی بیهوده‌ای انجام دادم، چون هنوز سطح کیفیت از پرده‌ای بالاتر نرفته. ولی از اون‌جایی که من یک‌سری مشکلات ذهنی دارم، شروع کردم به خوندن کامنت‌های پایین پست؛
اولین کامنت 
« دوستان بهتون توصیه می کنم اگه میخواین فیلمو با کیفیت بالا ببینید و تا اون زمان اسپویل نشید ا
انسان موجود عجیبیه
اگه یه روز ببینه 
یکی بنزِ همسایه رو گرفته و باهاش سلفی گرفته و توی اینستاش گذاشته
همه میرن کامنت میذارن که 
جیب خالی و پُز عالی
اما اگه یه خانوم بره آتلیه 
یا اگه یه پسر بره بدنسازی و بازوشو باد بیاره 
و بعد عکس هاشو بذاره توی اینستا
یه عده با حسرت
 یه عده با تعجب 
یه عده هم مبهووووت 
کامنت میذارن که:
چقد زیبایی
زیبایی طبیعی و از این جور حرفا!
چرا کسی نیست همون:"جیب خالی و پُز عالی" رو بگه؟!
مگه این فرد توی این چهره دخیل بوده؟
سلام می دونید امروز براتون چی دارم. هیچی آهان فهمیدماین دفعه شما یک چیزی بگید. هرکس این پست را دید سریع کامنتی راجب یک موضوع بگویید گه من یک کار هیجان انگیز ترکیبی انجام بدهم منظورم آن کامنت هایی که شما می نویسید. شما اگر بخواهید من کامنتی جدید بگذارم باید بهم کامنت بدهید چون هنوز چیز جدیدی ندارم.
سلام میکنم به خواننده هام.
من وقتی که شروع کردم به وبلاگ نوشتن یعنی حدود یک سال و نیم پیش هیچوقت فکر نمیکردم خواننده ای داشته باشم. مخصوصا این وبلاگ. چون یه جوری نوشتم که کمتر مث دلنوشته های بقیه بود. یه جوری نوشتم که کمتر کسی باش ارتباط میگرفت. اما در کمال تعجب الان بدون هیچ تبلیغاتی بیشتر از ۱۵ خواننده ی ثابت دارم.
کامنت هارو جواب ندادم. و تایید نکردم، اما همیشه خوندم و لذت بردم. یه بار هم عصبانی شدم و یکی از خواننده هامو بلاک کردم. که چون پیام
درواقع سوال ندارم مشورت میخوام پس خواهشا همه گی شرکت کنید
 
1- از قالب وبلاگ راضی نیستم عوض کنم یا نه
2 چه پکیج های دیگه ای مد نظر شما هست بیگن تا تهیه کنم
3 ربطی به سوال یا مشورت نداره ولی واقعا وقتی خودم تعداد کامنت هارو میخونم بغضم میگیره
4 اگه از کامپیوتر سر در میارین چه زیاد چه کم بگین نویسندتون کنم
لطفا کامنت بزارید ببینم چه کارا باید بکنم
تگ های کامنت در HTML برای قرار دادن توضیح یا نوشته ای در سورس کد HTML مورد استفاده قرار می گیرند.
تگ های کامنت در HTML
شما به صورت زیر می توانید از کامنت ها در سورس کد HTML استفاده کنید.
<!-- Write your comments here -->
توجه کنید که علامت تعجب فقط در تگ باز قرار داده می شود، و در تگ بسته نباید از آن استفاده کنید.
نکته: کامنت ها توسط مرورگرها نشان داده نمی شوند، اما کامنت ها می توانند در سورس کد سند HTML مفید باشند.
با کامنت ها شما می توانید که اعلان یا یادآوری هایی را
دو شب پیش، «عاشق بارون» این عکس را برایم فرستاد. به تاریخ کامنت نگاه کردم؛ تاریخ روزهای پیش‌دانشگاهی و در تلاطم کنکور دست و پا زدن! لبخند زدم به یاد روزهایی که خوب یا بد، گذشت. و امروز صبح وقتی در کلاس نشسته بودم و از پشت پنجره، به بارش آرام و زیبای برف نگاه می‌کردم، این عکس و کامنت را به یاد آوردم. استاد از سبک رئالیسم و رئالیسم جادویی می‌گفت و من روحم لبخند می‌زد. راست می‌گفتم آن‌روزها. حس قشنگی است؛ دانشکدهٔ ادبیات، برف، پنجره و این‌چنی
دو شب پیش، «عاشق بارون» این عکس را برایم فرستاد. به تاریخ کامنت نگاه کردم؛ تاریخ روزهای پیش‌دانشگاهی و در تلاطم کنکور دست‌وپازدن! لبخند شدم به‌یاد روزهایی که خوب یا بد، گذشت. و امروز صبح وقتی در کلاس نشسته بودم و از پشت پنجره، به بارش آرام و زیبای برف نگاه می‌کردم، این عکس و کامنت را به یاد آوردم. استاد از سبک رئالیسم و رئالیسم جادویی می‌گفت و من روحم لبخند می‌زد. راست می‌گفتم آن‌روزها؛ حس قشنگی است دانشکدهٔ ادبیات، برف، پنجره و این‌چنی
 
NinjaGram
 نینجاگرام نرم افزار کاربردی که با کمک آن می توانید اکانت اینستاگرام خود را در ویندوز مدیریت کنید ، عکس به اشتراک بگذارید ، اکانت های سایر کاربران را بصورت خودکار فالو کنید ، دنبال کردن افراد که شما ان هارا در قسمت مورد نظر نوشته اید پس از همان زمان مشخص شده ان ها را دنبال میکنید به صورت خودکار و به صورت خودکار کامنت ارسال کنید.و حتی لایک که بسیاری از کاربران از لایک و کامنت از ...
ادامه مطلب
امروز می‌خوام نظرسنجی کنم درباره اینکه کدام خوانندگان مطالب خود را بیشتر دوست دارید؟ میتونید طبق
متن زیر انتخاب کنید و بگید چرا:
مردم دو دسته اند:
یا وبلاگ شما را دنبال می کنند یا نمی‌کنند.
آنهایی که دنبال می‌کنند یا هر بار به مطالب جدید شما سر می‌زنند (1)یا نه.
آنهایی که سر می‌زنند یا صرفا لایک می کنند و می روند(2)
یا مطلب شما را
هم می‌خوانند که اینها خودشون دو دسته میشن:
آنهایی که پست را مطالعه می‌کنند و کامنت می‌دهند(3)
یا مطالعه می‌
 
ما معمولا دوست داریم خبرهایی را بشنویم که اطلاعات قبلی ما را تایید کند .
یعنی هم دیگران از این ضعف سواستفاده میکنن و خبرهای تحریف شده را که مهر تاییدی بر اطلاعات قبلی ماست تحویل مون می دن و هم خودمون موقع شنیدن و خوندن خبرها اونها را فیلتر و تحریف میکنیم .فکر کنم اوضاع ما ایرانی ها یکم وخیم باشه توی این موضوع !
کامنت های زیر پست های تحلیلی توییتر و کانال های تلگرامی و ... شاهد خوبی بر این مدعاست .
طرف از دید جامعه شناسی یا روانشناسی موضوعی را ت
سلام.
من از جریان خاصی پیروی نمی کنم.
نه اصولگرا هستم نه اصلاح طلب.سعی می کنم انقلابی باشم و بارها دیدم که همین افراد انقلابی چندین برابر افراد با همراه با یک جریان خاص به کشورمون خدمت کردن.چون یکی از ارزش های مهم برای من،پیشرفت کشور و دفاع از اونه.
تجدید نظری که می فرمایید رو هم بارها انجام دادم و به همین نتیجه رسیدم و به جد معتقدم یکی از مهم ترین دلایل،همین درست نفهمیدن ما هست که انتخاب اشتباه می کنیم.
اینکه اوضاع کی خوب میشه...بله،بی شک بی نق
برام جالبه که من از سال ۹۵ وبلاگ دارم و اینجا بودم! از همون اوایل با کسایی آشنا شدم و با یسریا هنوز در ارتباطم و با یسریا نه! 
میخوام براتون اولین کامنت هامو برای کسایی که هنوز وبشون فعاله بگم!!! 
نگاه کردم دیدم اولین کامنت من تو وبلاگ و اینا ، برای وبلاگ آقا رامین بوده! 
۸ بهمن ۹۵
کامنت بعدیم برای میرزا بود که الان مدت هاااااست هیچ خبری نیست ازشون!!
۱۰ بهمن ۹۵
از همون موقع که اومدم وبلاگ تقریبا سناتور تد رو میشناسم!! و خب اگه دقت کنین تو پیوند ها
نحو مجمو عه ای از قواعد را برای نوشتن برنامه ها تعریف می کند. هر زبانی نحو خاص خود را دارد. نحو دارت شامل موارد زیر است:
متغیرها و عملگرها
کلاس ها
توابع
عبارات شرطی و حلقه ها
کامنت ها
کتابخانه ها و پکیج ها
مجموعه ها و جنریک ها
و ...
اولین کد دارت
با برنامه ی سنتی Hello World کار را شروع می کنیم.
main() {
print("Hello World");
}
تابع ()main تابعی از پیش تعریف شده در دارت است. این تایع به صورت نقطه ورودی برای برنامه عمل می کند. هر اسکریپت دارت برای اجرا شدن نیازمند تابع ()m
چند روز گذشته وقتی اینستاگرام رو باز کردم متوجه شدم یکی از اساتیدم که سال‌ها پیش در داشکده زبان‌های خارجه دانشجوی ایشون بودم، کامنتی از من رو در صفحه خودشون لایک کردند. ولی متوجه شدم که فقط کلمه "ت" در قسمت کامنت تایپ شده. به همین دلیل سریع متن عذرخواهی ارسال کرده و کامنت رو اصلاح کردم. حالا این که چطور این قصور از جانب من سرزده که بدون آن که متوجه بشم این کامنت ارسال شده، بماند که البته جای پیگیری از جانب خودم برای خودم داره تا بلکه دیگه تکرا
چند روز گذشته وقتی اینستاگرام رو باز کردم متوجه شدم یکی از اساتیدم که سال‌ها پیش در داشکده زبان‌های خارجه دانشجوی ایشون بودم، کامنتی از من رو در صفحه خودشون لایک کردند. ولی متوجه شدم که فقط کلمه "ت" در قسمت کامنت تایپ شده. به همین دلیل سریع متن عذرخواهی ارسال کرده و کامنت رو اصلاح کردم. حالا این که چطور این قصور از جانب من سرزده که بدون آن که متوجه بشم این کامنت ارسال شده، بماند که البته جای پیگیری از جانب خودم برای خودم داره تا بلکه دیگه تکرا
فیشنگار در این هفته پر تلاطم چهار مطلب منتشر کرد که چهل و نُه نفر در این مطالب به گفتگو و مشارکت پرداختند و جمعا این پست ها 134 کامنت دریافت کرده است (همه اش رو مدیر فیشنگار به تنهایی پاسخ داده است!)
 
در جدول زیر میزان مشارکت خواننده‌های محترم فیشنگار در گفتگوها به صورت هرمی ترسیم شده است. امیدوارم که همیشه بر فراز قله رفاقت بدرخشید و امید که هر فضیلتی هست شما بر قله‌ی آن باشید.
 
 
پ.ن: نویسنده وبلاگ«لبخند ماه» هم در پست چهارم مشارکت داشتند ک
خداییش من دقت کردم دعواهایی که تو پست های مختلف میشه نود درصد مواقع یه شخص شروع کننده ست، یعنی یه حرفی میزنه که به دخترها بر می خوره، بعد دخترها ناچار میشن جواب بدن، بعد دوباره اون پسره یه جواب بدتر میده و همین جوری تا الی آخر یهو نگاه میکنی می بینی از صد و پنجاه تا کامنت هفتاد تاش اصلا ربطی به موضوع پست نداره. 
مثلا میان میگن دختر تو فلان سن به تجرد قطعی میرسه، چه میدونم بریم صیغه کنیم، یا دخترا مصرف کننده هستن!
...
پاسخ:
سلام
گاهی اوقات اصلا لا
تو اینستا نظرسنجی گذاشته بودن که با دلیل بگین چرا ازدواج نمیکنین؟
 
و یه مرد ایرانی کامنت داده بود: همه شرایطشو دارم ولی زنم اجازه نمیده :)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خب، من کلن آدم حسودی هستم.
درمورد چیزایی که دوستشون دارم، دست‌ودل‌باز و جنگنده‌ام. یعنی اگه از یه‌چیزی واقعن خوشم بیاد دیگه بی‌خیال شدن برام بی‌معنی می‌شه. اما خب، دراین مورد مهربون‌ترم! اگه دیگران هم اون رو داشته باشن، چه دلیلی برای ناراحتی هست؟ خوشحالم می‌‌شم، البته خب اگه لیاقتش رو داشته باشن و قدر بدونن، وگرنه می‌خوام خفه‌شون کنم.
اما درمورد کسایی که دوستشون دارم، به‌طرز نفرت‌انگیزی حسودم! یعنی اگه یه موقعی مثلن عاشق یکی بشم ح
+ بچه ها ، اینجا کسی هست که زبان انگلیسیش خوب باشه ؟ یعنی در سطحی که بشه مکاتبات و ارسال کامنت بصورت انگلیسی باشه ؟؟؟
 
تو پست های مربوط به زبان انگلیسی ، خب من راه های زیادی گذاشتم ، اما واقعیت اینه که ما پارتنر نداریم ، تلگرام و اینا هم که قطعه ، خیلی خوبه که مثلا یه برنامه میان مدت بزاریم و براساس درس های مکالمه نصرت ، مثلا 15 تا درس بریم جلو و هر چی یاد گرفتیم بیایم و شروع به مکاتبه و چت کنیم .
 
 
یعنی میخوام بگم سطح پایه باشه 15 درس نصرت که مناب
این اولین نوشته ی من نیست، من از همان سالهای دور که مردم فانوس به دست توی جنگلها میچرخیدند مینوشتم،
یک کلبه درختی داشتم در بلاگفا ، یک طوفانی گرفت و درخت و کلبه و جنگل را با خودش برد. من ماندم و بی کسی ها و حرفهایی که توی دلم مانده بود و باد میکرد ، ترسیدم غمباد بگیرم دنبال دوست گشتم، پیدا نکردم ، هر روز بالای سر تکه چوب های کلبه ام اشک میریختم تا اینکه به خودم آمدم ، یکهویی! فکر کردم من که بیست و دو سال بیشتر عمر نکرده ام و زود است برای غمباد گرف
بی چاره دل که غارت عشقش به باد دادای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
این بیت شعر از هوشنگ ابتهاج رو تو اینستاگرام دیدم گفتم تو گوگل سرچ کنم یه بار دیگه شعرشو کامل بخونم. بعضی وقت‌ها یه شعری رو آدم هزار بار میشنوه و میخونه ولی اونقدر توش عمیق نمی‌شه و درکش نمی‌کنه اما گاهی تو یه روزهایی از زندگی همون بیت شعر رو انقدر خوب می‌‌فهمه که با خودش میگه من این همه این شعر رو شنیدم چرا به معنیش خوب دقت نکرده بودم؟
یه سایتی رو از جستجوی گوگل انتخاب ک
دیروز صبح رسیدم رشت. پاهایم به مدت 9 ساعت داخل کفش کوهنوردی بود و ورم کرده بود. برخلاف همیشه ترجیح دادم که کغشم را درنیاورم چون شب را داخل جاده بودیم و وقتی که نگه می‌داشت، وقت برای بستن بندهایم نداشتم. 6 روز بود که توی وبلاگم چیزی ننوشته بودم. یکی آمده کامنت گذاشته «چرا اصرار داری معصومیت از دست رفته‌ت رو جار بزنی؟» پاسخ بنده این است: «چرا سر مبارکتون رو از ماتحت امثال من که شبیه شما نیستیم نمی‌کشید بیرون؟؟ چرا خیال می‌کنید باید به شما مغز 
یکماه پیش فایل پروژه را فرستادم برای استاد، قرار بود کامنت های خودش را بذاره و بعد فایل را بفرسته برای خانم دکتر که ایشون هم کاملش کنه و بخشی که مربوط به تخصصش هست را بذاره. چند روز پیش نهایتا به استاد پیام دادم که استاد تغییرات را انجام دادید فایل را بفرستید که من موارد شکلی و ... را هم نهایی کنم. اونوقت تازه میگه از خانم دکتر پیگیر بشوید که فایلشون را ارسال کنند! خب من تا اون موقع فکر میکردم استاد کامنت های خودش را گذاشته روی فایل، تا اینکه زن
داره درباره ما حرف میزنه. یعنی هر کی که لینک میده سئو کاره؟ من که از بی کاری می نویسم و به هر چی خوشم بیاد گیر میدم و حتی لینک میدم. یکی میاد میگه رای خراب کاری لینک داده و یکی دیگه میگه داره لینک بیلدینگ مینکه. تکلیف چیه این وسط؟
"شما که سئو می کنید صرفا برای گرفتن لینک در سایتها حاضر می شوید یا مودبانه یه چیزی می گید و لینک می گذارید یا ربات ها براتون این کار رو می کنند؛ شما قومی خبیث هستید.
آنچه خواندید چکیده دیدگاه هر مدیر سایتی است که به نوعی
چند تا پست اخرم رو دیدم !ازحدود بهمن ماه به این ور! خداییش حالم بد شدازاین حجم انرژی منفی و حس بدبختی. برگشتم عقب رو نگاه کردم و افسوس خوردم واسه خودم ! معمولا من از همه چی می نوشتم ! هم حال خوب و هم حال بد ! و انقدر مداوم می نوشتم که آرشیو هر ماه برام خلاصه اتفاقای اون ماه بود و خوندنش حس خوبی بهم میداد! خنده ها و گریه هاش واقعا شبیه زندگی بود ! 
 به عقب که برگشتم با خودم گفتم تو که انقدر بدبخت نبودی !!!! کلی اتفاق خوب هم برات افتاد که ! چرا فراموش کردی
متاسفانه طی این چند روز که سایت درحال بروزرسانی بود تمامی دسترسی های اینترنت به اینترنت جهانی مختل و باعت قاطی شدن و عدم کامپایلر شدن کدها شد و علاوه بر خسارت و زیانی که به ادمین سایت زده شد بازدید های سایت کاهش یافت و مدیر سایت از مهاجرت به هاست مستقل منصرف شد و سایت درحالت سیستم وبلاگ دهی باقی میماند-امیدواریم هرچه سریع تر اینترنت کشور به حالت قبل برگرده و مشکلات ماهم رفع بشه چون بیشترین ضرر و زیان را در این شرایط کسب و کارهای اینترنتی و صا
روح‌الله مهرجو‪-‬ 22 شهریور ماه «امیرحسین مقصودلو» معروف به تتلو ، که داعیه دار رپ خوانی است و در ترکیه ساکن است، از طرفدارانش خواست که برای انتشار آهنگ جدیدش13 میلیون کامنت در اینستاگرام درج کنند. اگرچه 13 میلیون عدد فوق بزرگی است و تا کنون در دنیا سابقه نداشته است و آخرین رکورد ثبت شده9 میلیون برای یک خواننده خارجی است، اگرچه کسی تصور نمی‌کرد که این اتفاق رخ دهد؛ اما در کمال ناباوری نه تنها این عدد محقق شد بلکه در نهایت به بیش از 16 میلیون کا
من وقتی در حال رانندگی هستم پاسخ کامنت‌ها رو بلند و شمرده تکرار می‌کنم تا گوشی تایپ کنه آخرش باز با حدس های بی ربطش! آبروی آدم رو می‌بره! مثلا یک بار استدلال را با اسهال اشتباه گرفت! :|بعد حالا امشب یک فیلم دیدم -حتی توی نسخه ی دوبله شده اش- یک سیستم عامل برای دارنده‌ی افسرده‌اش چه کارها که نمی‌کند! از همفکری کردن در پاسخ ایمیل‌ها و کامنت‌ها تا چی بپوشیم و غیره ی دارنده‌ی خود!

یعنی یه سامانتایی هم پیدا میشه که یک هشت هزار و سی‌صد و شانزدهم
خیلی حس خوبیه که وقتی بعد از مدتها میام و به اینجا سر میزنم، میبینم هنوزم یه عده میان و به وبلاگم سر میزنن، کامنت میذارن و انرژی مثبت بهم میدن، تو این مدتی که نبودم (قریب به سه سال! عمر آدم چقدر زود میگذره، یهو میرسیم به آخر خط و میگیم قبول نیست، من اونجوری که دوست داشتم نتونستم زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم. بگذریم) داشتم میگفتم تو این مدتی که نبودم گاهی میومدم و چک می کردم کامنت ها رو اما دست و دلم به نوشتن نمی رفت اما از امروز دوباره می خوام شر
صرفاً جهت اطلاع همراهان عزیز وبلاگی:
در هشت سال وبلاگ نویسی حتی یک مورد هم کامنت ناشناس برای کسی ننوشتم.
هنوز با اسم غیر وبلاگی برای هیچ کس کامنت نگذاشتم.
هیچ وبلاگی را به صورت خاموش دنبال نکردم. اما خودم 6 دنبال کنندۀ خاموش دارم.
بدون استثناء مطالب تمام وب های دنبال شده را می خوانم. اما لزوماً برای همۀ اونها کامنت نمی گذارم.
هر وبلاگی را که ازش خوشم نیاد، قطع دنبال  می زنم...
از کامنت های ناشناس و بی آدرس بدم نمیاد. اما، پاسخ دادن به اونها برام
 Hi army friend... Don't read the next part(even if you try you can't... Lol.. )
 
 
 
 
سلام... بچه ها لطفا.. خواهش مى کنم تو این پست کامنت نزارین 
این پستا گزاشتم که دوستاییم که ایرانى نیستن(دوستام توى بى تى اس ورلد) بتونن کامنت بزارن.... 
پس ممنون :)اگه سوالى دارین تو پستاى دیگم بپرسین... لاو یو
در واقع اگه اینجا کامنت بزارین جواب نمیدمو حذف مى کنم:)
 
 
 
❌❌❌❌Read it carefully please❌❌❌❌
Now... Read here 
Okay I wanna teach you how to comment here 
It's not hard 
Well I wrote somethings on photos 
You will learn it's easy..... 
 
 
 
 
 
 
Okay let me expl
یکی از نگرانی‌های من این است که وقتی شما همراه من این فیش‌های ظاهرا قاطی پاطی را تعقیب می‌کنید چه بر سر روح و روان تان می‌آید؟ در انتها با خودم می‌گویم خب شاید اگر در جایی دیگر شک و شبهه ای مطرح شود شما یادتان بیاید که این بحث در فیشنگار هم مطرح شده بود و اگر لازم شد می‌آیید و از پاسخ‌های کامنت‌گذاران عزیز فیشنگار استفاده می‌کنید. (مرسی که هستید 2)
مرسی که هستید(1)
مرسی که هستید3 و 4
سوال اینه فقط منم که انقدر با تغییرات جدید بیان مشکل دارم یا شما هم مثل من هستین؟ 
من با گوشی پست و کامنت می ذارم. از دردسر پست گذاشتن که بگذریم، به سختی می تونم برای کسی نظر بنویسم. باید نظرم رو توی نوت بنویسم و بعد کپی کنم که باعث میشه اکثرا بی خیالش بشم!
توی پست آخر وبلاگ بیان سوال پرسیدم که قرار نیست این دردسرها حل شه؟ اصلا کسی سین نکرده! :-/
+ کسانی که مشکل من رو دارین، برای دونستن راه حلش کامنت گندم و من... رو بخونین. 
"نیکولا" یا خانوم نیلوفر نیک بنیاد رو چند سالیه میخونم اون روز که خبر نامزدیش رو تو وبلاگش نوشت باور کنید اونقدر که براش خوشحال شدم و آرزوهای خوب کردم ، شاید اگه خودم نامزد میکردم اینقدر خوشحال نمیشدم :)))
هر بار که وبلاگش رو باز میکنم منتظر یه مطلب جدید در مورد خودش و آقای رجبی هستم 
با اینکه من تا حالا حتی یه کامنت هم واسه پستاش نذاشتم (البته کامنتهاش بسته س فقط میشه براش ایمیل زد) ولی دوست داشتم یه روز بهش کامنت بدم و کلی آرزوی خوب براش بکنم
ن
سال های متمادی یک وبلاگ رو می خوندم وبلاگ دختری که دانشجوی دکترا بود و فرصت مطالعاتی رفته بود آمریکا و بعد که برگشته بود، و خب از شرایط موجود ناراضی بود.
من عاشق اون دختر بودم.
به حدی روزمره نویسی هاش رو دوست داشتم که حد نداشت.
چند باری وبلاگ عوض کرده بود، اما نهایتا باز سر و کله ش پیدا میشد.
بعد یکهو دیگه ننوشت که ننوشت.
هر چند بار بازم با امید واهی به وبلاگش سر میزنم تا شاید نشونه ای از خودش گذاشته باشه، فایده نداره.
چند باری هم براش کامنت گذاش
درخواست کد امنیتی هنگام ارسال کامنت باعث می‌شود برخی افراد در پست شما کامنت نگذارند. برای برداشتن کد امنیتی در بخش نظرات مراحل زیر را در پنل مدیریت طی کنید:
بخش تنظیمات
تنظیمات ساده
تنظیمات ارسال نظر
تیک هشتم را بردارید
پ.ن: با توجه به اینکه بیشتر ما از بخش «پیام خصوصی» وبلاگ برای صحبت کردن و چت استفاده می‌کنیم بعضی وقتها مجبور می شویم کامنتهای خصوصی که تعدادشان زیاد می‌شود را پاک کنیم. من یک روش برای حذف یکباره پیام های خصوصی پیدا کرده ام
نمیدونم چرا دلم میخواد همش بنویسم صدای همایون خان شجریان تو اتاق پیچیده و دارم فکر میکنم چطور صدای یک ادم میتونه اینقدر مخملی باشه فیزیک خوندم و قراره برم ادبیات بخونم ح توراه سفره و پیام هام رو هر دوساعت یه بار جواب میده به حجم کتاب تستی که رو صندلیم ریخته شده و حجم دیگه ای که تو کتابخونمه فکر میکنم و یکم نگران میشم ولی خب نگرانی نداره فقط باید کارمو درست انجام بدم و روبه جلو حرکت کنم هرچند گفتنش راحت تر از عمل کردنشه 
تصمیم دارم راجع به اصو
سلام کاربران عزیز
در رابطه با اثرات و نحوه عضویت، خواستم چند تا نکته بگم که امیدوارم مفید واقع بشه:
1- در صقحه مرورگرتون حالا چه با سیستم یا موبایل، سرچ کنید "بیان". صفحه که باز شد، اولین مورد که نوشته شده "بیان" رو انتخاب کنید. وارد که شدید، بالای صفحه داخل "کادر نارنجی رنگ" نوشته "عضویت". 
همه ما هم اسم و فامیل و  تاریخ تولد رو میشه غیر واقعی ثبت کرد، ایمیل تون رو بنویسید و شماره  تلفن هم بدید که به شماره شما یک کد ارسال میشه. اون کد رو وارد کادری
رفتم دکتر. نشستیم فکرهایمان را روی هم گذاشتیم و به سه نکته رسیدیم! علت ارتعاشات 1-فشار عصبی چند روز پیش و 2-موبایل 3-کم خوابی ست.
نتیجتا من برای حفظ سلامت جسمی و کمی هم سلامت فکری باید این سه را مدیریت کنم. حالا چندتا مسئله پیش می آید! مقاله خواندن ها و کتاب خواندن ها با موبایل بوده تا الان، چه کنم؟ روی بیاورم به مجلات و کتاب های کاغذی! پس لازم است سری به کتاب فروشی مسترامیدی دلبرم بزنم، احتمالا برایم چایی بریزد و از رمانی که به تازگی خوانده بگوید
نشد که ماه بتابه رو ما،
بریم بیرون از زیر این سایه‌ها،
نشد بره از رو سرمون این ابر سیاه،
...
منم توی ابرا دنبالت می‌گردم،
تا شاید یه‌روز، با بارون بیای واسم.
...
من قول می‌دهم بهت، یه‌جا شاید بهشت...
 
پ.ن: بچه‌ها ببخشینم به‌خاطر کامنت‌ها. زیاد خوب نیستم که بتونم جواب بدم. ببخشید.
من به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستم!
یعنی ممکنه توهینایی که به خودم میشه رو ببخشم و ناراحت نشم ولی دقیقا درباره ی کسی که دوسشدارم برعکسم!
یعنی همونیم که یه روز تمام رفتم و کامنت های توهین آمیزی که واسه بازیکن موردعلاقه م گذاشته بودن رو ریپورت کردم :)))
من به یه چیزی پی بردم ...بگم؟
این که بلاگرهای روزانه نویس بیان حدودا ۵۰ یا ۶۰ نفرن که همه جا حضور دارن ...
عینهو یه انجمن ...همه همو دنبال میکنن ...همه واسه هم کامنت میذران و همه همینطور سلسله طور ...توی وبلاگای همدیگه چرخ میخورن!و این عااالیه ...بی نظیره...!اصن یه وضعی!
...
میدونم هوشم داره همه رو اذیت میکنه ...!و این بده ...!:))))
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
ده سال و اندی است که وبلاگ می نویسم. همیشه هم برای دل خودم نوشته ام؛ هرچند که دوستان بسیار خوبی هم در این میان پیدا کرده ام. نمیدانم این رسم در بلاگفا نبود، یا من مثل همیشه به سنت ها و رسم ها چندان پایبند نبودم؛ ولی گویا در بیان، پاسخ دادن به همه کامنتها و کامنت گذاشتن در همه وبلاگهایی که میخوانی، جز رسم و رسومات است و نشان ادب.شاید چون اینجا بیشتر مطالب مخاطب محور هستند، بر خلاف دل نوشته های من.
ارزش هایم به من می گویند ن
آینده در دست عکس‌ها نیست
چه رازی در کامنت‌های اینستاگرام پنهان شده؟
در دنیایی که عکس‌ها همه شبیه هم‌اند،جذابیت مطالب به نظرات پایین آن‌هاست
دو سال پیش بود که اینستاگرام بخش نظردهیِ پایین پست‌ها را ارتقا داد و افراد توانستند در آنجا با هم حرف بزنند. از آن به بعد همه‌چیز در این شبکۀ تصویری زیر و رو شد. ترول‌های اینستاگرامی به دنیا آمدند، باب تازه‌ای برای گفت‌وگو یا اظهارنظرهای فخرفروشانه باز شد، و حتی عده‌ای لابه‌لای این نظرات دنبال
بعضیا دچارُ دوست دارند، ولی خب بعضیا هم هستند که چشم دیدن دچار در بیان را ندارند؛ درست یا نادرست من به آنها حق میدهم که احساس قلبی خود را همراهی کنند و چون حس کردم تعداد این افراد زیاد شده است تصمیم گرفتم بگذارم کمی نفس بکشند.
یک وبلاگ خیلی خصوصی درست کرده ام برای کسانی که دوست داشته باشند دچار را بدون فیش‌هایش. منظورم این است که آن وب محتوای خاصی به شما انتقال نمی‌دهد، پر است از غفلت و سرشار از تبسم.
دوستی که به شوخی توهین می‌کنی به وبلاگ ب
در ساعت اوج کاری، از خستگی، بلاگ را باز می‌کنم. وقتی این کامنت را که برای پست قبلی گذاشته شده می‌خوانم، لبخند می‌زنم! خیلی وقت بود که جا نخورده بودم! داستانِ جالبِ سه خطی! عکس صفحه را برای یلدا می‌فرستم. جواب می‌دهد "از بس مرموزی!" لطفا بنویسید که شما تاحالا چه فکرهای عجیبی راجع به من کرده‌اید!؟ یا حتی چه فکرهای عجیبی راجع به بلاگر های دیگر کرده‌اید؟ اگر داستان کوتاهی دارید زیر همین پست بنویسید و اگر داستان کمی طولانی تر است یک پست جداگانه
دیروز یه پستی و کامنت هاش رو میخوندم در مورد بدن زن.حرف این بود که زنان بیشتر از این که انسان جنس دیگه باشن "بدن" دیده میشن.واسه همینه که تجاوز،آزار جنسی و جسمی و روانی،کتک،متلک و این چیزها وجود داره.عمل های زیبایی هم بخشی از همین فرهنگ حساب میشن.بعد طبق معمول مردها اومده بودن و گفته بودن:مردها هم همین طور.فرقی نمیکنه چه پستی نوشته بشه این دوستان همیشه با این کامنت هستن و انگار نمیخوان مغز حرف رو درک کنن.
در ادامه کلی کامنت های زنان بود از تجار
این روزها بیش از هر موقع حرف دارم و از همیشه ساکت‌ترم. هیچ‌کس را ندارم برایش حرف بزنم. فقط این‌جا را دارم برای نوشتن، با خوانندگانی که از دست کلافگی‌نویسی‌های من خسته شده‌اند و دم نمی‌زنند.
نمی‌دانم کجای راه را اشتباه رفته‌ام که هیچ‌کس برایم نمانده. قبول دارم خودم کمتر کسی را به خلوتم راه می‌دهم، اما با چیزهایی که ازشان دیدم حق دارم بهشان اعتماد نداشته‌باشم. اما این حق هیچ‌کس نیست که گوشه‌ای غریب‌افتاده بماند و برای کسی اهمیت نداشت
این روزها بیش از هر موقع حرف دارم و از همیشه ساکت‌ترم. هیچ‌کس را ندارم برایش حرف بزنم. فقط این‌جا را دارم برای نوشتن، با خوانندگانی که از دست کلافگی‌نویسی‌های من خسته شده‌اند و دم نمی‌زنند.
نمی‌دانم کجای راه را اشتباه رفته‌ام که هیچ‌کس برایم نمانده. قبول دارم خودم کمتر کسی را به خلوتم راه می‌دهم، اما با چیزهایی که ازشان دیدم حق دارم بهشان اعتماد نداشته‌باشم. اما این حق هیچ‌کس نیست که گوشه‌ای غریب‌افتاده بماند و برای کسی اهمیت نداشت
دوستان خوبم‌
ببیندگان عزیز
همکاران محترم
دوستان اهل قلم
بیان در وضعیت قرمز به سر می برد !! مواظب وسایل و لوازم و نوشته های خودتون از هم اکنون باشین !!
از همین الان بنظرم با نوشته هاتون برین به جاهای امن !!
تا قبل اینکه زلزله چند ریشتری نیومده و اینجا رو مثل سال ۹۳ _۹۴ بلاگفا ویران نکرده به جاهای امن
موقتا نقل مکان فرمایید !!

و این هشدار رو جدی بگیرین !!
چیزی که هست و من امروز شاهد بودم و دوستان دیگر هم همچون من شاهد بودند و هستند
امنیت بیان  و بخ
نفسم به زور بالا میاد
بغض داره خفم میکنه
حالم از خودم از اعتمادای بیجام بهم میخوره
حس میکنم دیگه هیچ قلبی دیگه تو وجودم نمیزنه 
کاش نفر بعدی فوت میکنه من باشم
 
لطفا کامنت نصیحت نذارید آشفته تر از اونم که توضیح بدم یا نصیحت بخونم
۱. گاهی میخوام سوالی بپرسم ولی به علت مسائلی از قبیل شرم و حیا روم نمیشه با اسم خودم بپرسم یا میخوام توصیه‌ای بکنم که به همین علتِ شرم و حیا خوب نیست صریحاً مطرحش کنم و غالباً ناشناس و خصوصی می‌نویسمشون. 
۲. گاهی مطلب طنزی خوندم که میخوام بر سرش شوخی رو ادامه بدم ولی شرم دارم از شوخی به عنوان یک خانم(آقا) در فضای عمومی. مثلا اینکه نویسنده پست آقاست(خانمه) و من دوست ندارم با کامنت خندانِ خودم به عنوان یک خانم(آقا)، به یه سری صمیمیت نابه‌هنجار دا
داشتم به بچه‌ها می‌گفتم من توی محیط جدید که قرار می‌گیرم اصولاً حرف نمی‌زنم، ارتباط نمی‌گیرم و سخت وارد اینتراکشن میشم. تصورم از خودم همیشه این بوده که از اون بچه‌هایی هستم که سخت دوست پیدا می‌کنن. باید با یکی شش ماه توی یک میز بشینن تا رفیق بشن. ولی گویا تجربه، چیز دیگه‌ای رو نشون میده.دارم بیشتر حرف می‌زنم. بیشتر با آدم‌ها وارد تعامل میشم. بیشتر ارتباط می‌گیرم و به شکل ویژه‌ای بیشتر دوست پیدا می‌کنم. نمی‌دونم این روند کی شروع شده و
۱. دیگه وبلاگ نوشتن و کامنت نوشتن و کامنت جواب دادن داره از یادم می‌ره. این مدت بودم و نبودم. تا حالا سابقه نداشته کامنتی اینقدر معطل بشه برای جواب. الان از سه بهمن کامنت دارم و واقعا نمی‌دونم چطور گذشت. 
۲. نمی‌دونم چندم بود. رفتم قدم زدم. همون مسیرهایی که روزای اردیبهشت و خرداد پارسال، با استرس کنکور می‌رفتم قدم می‌زدم. همون مسیر حوزه نهایی رو رفتم. خیابون مخصوص رو دور زدم. سعی می‌کردم حس و حال اون روزها رو، اون شب‌ها رو، اون دوره عجیب رو ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها