نتایج جستجو برای عبارت :

احمق تحصیل کرده

اولین باری که گفتم چقدر احمق بودم چقدر احمق هستن و چقدر احمق خواهم بود که دلم برای این بسوزد (ننه ام!) 
و دیروز و امروز بود که عذاب وجدان داشتم که با درد دل پیش خاله ننه ی سگمو پیش خواهرش خراب کرده باشم 
 
 
 
 
خدایا اون قدر عمر بده که نابودیشو با چشمام ببینم 
اون قدر عمر بده که بدون اون بدون صداش بدون اسمش و بدون سایه اش زندگی کنم 
اما خدا طولانیش نکن می دونی که اصلا علاقه ای به این نعمت گرانبهای عممممرت ندارم! 
کسی که دربارۀ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمی کند و خیال می کند دیگران انصاف دارند، احمق نیست، مناعت طبع دارد.
کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمی گذارد، احمق نیست، منظم و محترم است.
کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض می دهد یا ضامن وام آنها می شود و به دروغ نمی گوید که ندارم و گرفتارم، احمق نیست. کریم و جوانمرد است.
کسی که از معایب و کاستی های دیگران، در می گذرد و بدی ها را نادیده می گیرد، احمق نیست. شریف است.
کسی
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از نیمروز : تعبیر خواب احمق در خوابتان به اختلافی میان عقیده و امکان خسارت­هایی در آینده نزدیکتان باشد. اگر خودتان را احمق بیابید، تعبیراین است که شما توسط کسانی که از نزدیکانتان به حساب می­‌آیند تمسخر شده و مردود شمرده خواهید شد چرا که ایده­‌هایی غیرعادی که اخیراً داشته‌­اید، یا بخاطر تاثیر بدی که نقشه­‌های شما بر دیگران گذاشته است.
ادامه مطلب
کاش میشد یه نوار سفید میکشیدم روی ذهنم ،کاش میشد از اول بدنیا میومدم ،کاش میشد همه ی اون آدمایی که دنیا میخواست از آدم بگیره میتونستم یه گوشه قایمشون کنم ،کاش میتونستم این صفحه ی نقاشی رو پاره کنم و روی یه بوم جدید چهره ی اون و به چه بزرگی میکشیدم که به دنیا بگم حتی فکرشم نکن که بخوای نباشه ،کاش میشد واقعا اشرف مخلوقات بودیم ،اونقدری که دعای ما بی استجابت نمیشد و نرفته به آسمون به زمین نمیخورد،کاش باتمام غلدرهی هامون اینقدر ناتوان نبودیم و
من دارم فکر چی رو میکنم وقتی تو هنوز اون دستبند دستته؟ 
من دارم چیکار میکنم؟ در برابر چی مقاومت میکنم؟ 
این چندمین باره واقعیت اینطوری میخوره تو صورتم؟ قراره چند بار دیگه بخوره که بیدار شم از این خواب؟ دست بکشم از این رویا؟ بفهمم؟ احمق نباش آدم ساده. احمق نباش.
واقعا و حقیقتا هیچ چیزی توی این دنیا نمیتونه عمق حماقت و گاگولی و نفهمی و سادگی من رو نشون بده.... 
من یک احمق تمام عیارم و هرچی هم سرم بیاد حمقه. 
خاک عالم تو سر من ... خاک تو سرت حیدر و بازهم خاک تو سرت حیدر. 
کی میخوای به خودت بیای و ببینی دور و برت چه خبره؟ 
تا کی تو خواب غفلت میمونی ؟ 
تا کی به این سفاهت و حماقت و بی عقلی و نفهمی ادامه میدی؟
از نصیحتای تکراری و مزخرف حالم به هم میخوره
من اصلا نخوام شوهر کنم کی رو باید ببینم؟؟
چطور وقتی کسی رو دوس نداری میتونی حتی بهش فکر کنی؟؟
بعضی وقتا واقعا از میم حالم به هم میخوره به خاطر این که اصلا نمیفهمه اصلا درک نداره اصلا مغز تو کلش نیست!
فکر میکنه با نصیحت کردن و شر و ور گفتن چیزی عوض میشه
۷ سال این حرفا رو به من زد و زندگی من رو نابود کرد و کلی برام خسارت به بار اورد که خیلی هاش جبران پذیر نیس یا یه فیلی کرگدنی چیزی میخواد که بتونه بیاد جبر
عکسای دو نفریشون رو دیدم توی اینستاگرام...
و اون سفره میز شام مفصل!
به درک 
خدا یه کاری کرده شدم مثل سنگ! یعنی اینقد دیدم از این صحنه ها که دیگه برام عادی شده! هر چی هم سعی میکنم غصه بخورم نمیتونم:))
ولی خدایی خیلی کصافطن. نمیشد منم دعوت کنن؟؟؟ دختره احمق تازه به من میگه فلانیا پا شدن اومدن اینجا حالا خانواده شوهرم میگن برا یه مهمونی ساده اینطور قشون کشی کردن!! اخه احمق تو خودت چی هستی که فامیل شوهرت چی باشن؟؟!!
اسکول باید افتخار هم میکردی که من تو
دانشجو فلش آورده بود تا فایل
پی‌دی‌اف و پاور پوینت پروژه‌اش را به همکارم که استادش هست نشون
بده، بهش میگه برو روی سی‌دی رایت کن و بیار، با فلش کامپیوترم ویروسی میشه.
این احمق، از قضای بد روزگار مدیر آموزش مرکز، مسئول مستقیم من و استاد رشته‌ی مهندسی برق هست و تا یکی دو ماه دیگه مدرک دکتراش را هم می‌گیره.
یک توصیه ی اکید و مهم رو از منه جوون بشنوین!!
اینکه به محض این که میفهمین طرف مقابلتون احمق و
 زبون نفهم تشریف دارن به شدت ازش فاصله بگیرید....
به شدت!!دیدم که میگم!!
وگرنه شما هم مثل اون احمق تصور میشید!!
چون اگه احمق نبودید باهاش این رابطه ی
 دوستانه ی کذایی رو ادامه نمیدادید.
بهش میگم نرو سر کلاس تشکیل نشه...تو بری یه نفرم باشه 
این کلاسو تشکیل میده...بعد ما غیبت میخوریم...
کل کلاس میگن نمیرن...پاشد رفت و 32 نفر 
غیبت زده شدناین اولین بارش نیست...ترم پ
برای بیشتر خورد نشدن نفس های عمیق میکشید و تند تند صورتش رو پاک میکرد تا مبادا گریه هاش صدا دار بشه.لعنت به عادت های دیرینه.نزدیک کوچه با زنگ خوردن گوشیش و بیخیال نشدن اون شخص بی حوصله تماس رو وصل کرد و منتظر غر زدن های بی پایان 《دختره روی اعصاب》 بود اما وقتی جوابی جز سکوت دریافت نکرد با شک نگاهی به صفحه روشن موبایلش انداخت و ضربه محکمی به سرش زد.احمق! احمق!احمق! تو فقط یه احمقی.《بالاخره جواب دادی》بدون حرف فینی کشید و با آستین لباسش چشم هاش ر
همانطور که کور بودن ‌...هیچ ربطی به قوه بینایی ندارد ...
احمق بودن هم ...هیچ ربطی به عقل و آی کیو آدمیزاد ندارد ...
البته که احمق ها اغلب کور هستند و توانایی تمییز اشخاص از یکدیگر را ندارند و نمیتوانند تشخیص بدهند آن شخصی که کمر به ویرانی اش بسته اند کیست و چه نسبتی با آنها دارد ...و چه آزاری به آنها و موفقیت هایشان خواهد رساند ...
احمق ها ...گاهی خیلی هم خوب فکرشان کار میکند و الا هیچ دیوانه ای نمیتواند انقدر حرفه ای نقاط حساس ذهن و فکر یک آدم دیگر را
علی (ع)، دو طبقه را سخت دفع کرد :1- منافقان زیرک2- زاهدان احمقهمین دو درس، برای مدعیان تشیع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان زیرک را نخورند . تیزبین باشند و ظاهر بینی را رها نمایند، چرا که جامعه تشیع در حال حاضر سخت به این دو درد مبتلا است .
مرتضی مطهری ، جاذبه و دافعه علی علیه السلام
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از نیمروز : تعبیر خواب احمق در خوابتان به اختلافی میان عقیده و امکان خسارت­هایی در آینده نزدیکتان باشد. اگر خودتان را احمق بیابید، تعبیراین است که شما توسط کسانی که از نزدیکانتان به حساب می­‌آیند تمسخر شده و مردود شمرده خواهید شد چرا که ایده­‌هایی غیرعادی که اخیراً داشته‌­اید، یا بخاطر تاثیر بدی که نقشه­‌های شما بر دیگران گذاشته است.
اگر خواب کودکانی احمق را ببینید، تعبیرش رویارویی شما با برخی تغییرا
با هوش ذاتی و دقت عجیبی که انگار یکی از آپشن های چشم هاش بود -چون وقتی می خواست پشت جسمت، لا به لای روحت را کنکاش کند، حالت چشم هاش عوض می شد- بعد از یکی دو جمله ی کوتاه و ظاهرا ساده فهمید من شیفته ی کشف کردنم. همین جا بود که دانه ریخت. خیلی محتاط. چون هنوز نمی دانست من از آن دسته احمق هایی هستم که شجاعانه به سراغ تجربه های جدید و کشف های تازه می روند یا از آن دسته احمق هایی هستم که دلشان ضعف می رود برای سرک کشیدن و مزه کردن و پرده برداشتن و لمس لذت
چرا من احمق با وجود اینکه چندین بار بهشون اعتماد کردم و دهنم سرویس شد باز حماقت کردم و بهشون اعتماد کردم.
جرا وقتی که چند صد بار امتحانشون رو پس دادن باز من بهشون فرصت دادم ؟ چرا باز خودم رو انداختم توی گردابی که هزاران بار سر نفهمی خودم و اعتماد خودم را انداخته بودم . چرا من احمق باز بهشون اعتماد کردم و به حرفشون گوش دادم .
لاشیا قبل از اینکه خرشون دم پله عزیزم قربونت برم تو هم یکی از مایی به محض اینکه خره رد شد .....
یه روز خودم رو می‌کشم . قول مید
دیگه هیچی نیست تو حوض عقیده هایه تن مونده که نمی‌خواد بشه اسیر خاک
بازم منم نشستم دنیا می‌چرخه دور سرمتجربه خوبی بود احمق بودن در لحظه بر باااد رفت نرسید فرداا 
من هنوز عاشق پس زمینه ها خاکستری مث من عوض نشد معلوم نیست طبیعت و رنگش زمستون سرد بود ترک میخورد دیوار گلی گرمم نمیکنه چای کم رنگ بعدا بعدازبون ساده دستا مبهم قاصدکا نخوندن، نرقصیدن با من
 
 
 
ادامه مطلب
از اینکه مهدیه رو ناراحت کردم و بهش گفتن احمق و گفتم ازش متنفرم مثل سگ ناراحتم . منم در حد همون احمقم و احمق تر حتی. و میخوام برم ا دلش دربیارم:/ و حتی اگه اصن بدجنسانه به حرف کشی از من ادامه داده و سناریوی من درست بوده باشه :/ بازم دلیل خوبی نیست :// ینی به نظرم حالا چیز خاصیم نشده :/ به هر حال خودم بودم که بهش همه چیو گفتم :/ نمی‌دونم اصلا هر چی :// من از قهر و این چیزا متنفرم :/// و ما آشتی میکنیم :/ و اینکه من باهاش حس نزدیک بودن ندارم بر میگرده به من :/ و
 
قلم بُغض میکند تا مینویسمت...
 
**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**
 
**********
 
کسی که درباره پول و دستمزدش زیاد اصرار نمی کند و خیال می کند دیگران انصاف و شعور دارند،
احمق نیست، عزت نفس دارد.
 
کسی که برای شنیدن حرف ها و شعرها و قصه ها و اثار هنری یک جوان بی تجربه وقت می گذارد و حوصله به خرج می دهد،
احمق نیست، انسان است.
 
کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمی گذارد،
احمق نیست، منظم و محترم است.
 
 کسی که به دیگران اعتماد
چه بی لیاقت!
چه احمق!
می دانستی که اگر میموندی و من دوست میداشتم چه لذتی می بردی!!
الحق که راست گفتن خلایق هر چه لایق!
اگر به من اجازه دوست داشتنت را می دادی، دیگه اجازه نمیدادم این حجم از آشفتگی تو چشمات بمونه. دیگه اجازه نمیدادم که بی قرار برنامه های زندگیت باشی، حیف واقعا که احمق بودی.
از دست دادی کسی که تمامش را به نامت میزد..
و برایت جان فشانی میکرد..
فکر میکنید چی باعث میشه دیگران فکر کنند (متوجه بشن درواقع!) که شما احمق هستید؟ (ببخشید)شاید خیلی چیزها. اما من با اطمینان میگم: یک چیز خیلی مهم: شما اونا رو احمق فرض میکنید.چطور؟ با دست‌کم گرفتن هوش و تجربشون. حالا هرچقدر هم که کم باشه.برای یک آدم معمولی یا حتی کسی که واقعا احمقه، سخته که دیگرانو دست‌کم‌ نگیره و توضیح‌ واضحات نده، چون اونا برای ذهن خودش «واضحات» نیست و او داره با همین ذهن با دیگران تعامل میکنه! بنابراین ممکنه زیاد پیش بیاد ک
اینکه داری با یه نفر چت میکنی و طرف تند تند جوابتو میده.
بعداز چنددقیقه دیگه به همون سرعت پیامات سین نمیشن و جوابا هی کوتاه تر و خلاصه تر میشن و حتی بعضیاش هم بدون جواب میمونن.
و یکدفه وسط حرف زدنت میاد میگه وای از خواب دارم بیهوش میشم!
و این یعنی اینکه دیگه اینقد زر نزن من یکی بهتر از تورو واسه چت کردن پیدا کردم!
اگه کسی رک و پوسکنده همین جمله ی بالارو بهم بگه شاید 10دقیقه گریه کنم و سعی میکنم باهاش مثله خودش باشم ولی اینکه منو احمق فرض میکنه قلب
کشتنِ تنها شخصیتِ دوست داشتنی یه سریال، بدترین و مزخرف ترین فکریه که ممکنه به ذهن یه نویسنده؟! برسه!
:(((((
+ یادم نمیاد برای یه شخصیت از سریال های ایرانی این همه بغض کرده باشم :(
بذارید پیمانِ احمق اعدام شه تا این همه آدم بی گناه به خاطرش کشته نشن! اَه!
 مثلا الان پیمان آخرش آزاد می شه! که چی بشه؟! 
+ سه تا نویسنده‌ای که هی دارن ... می زنن به کل سریال! احمقانه تر اینکه تمام اتفاقات مهم، پشتِ شیشه ی پنجره های بی پرده اتفاق میفته که یا آدم بدای فیلم بفهم
جالب نیست که تو این سن هنوز هربار میام خونه، همون بغض‌های دوران کودکی رو تجربه می‌کنم؟ هنوز هم حس تبعیض، دوست نداشتنی‌بودن و فهمیده‌نشدن هر لحظه و هر ثانیه همراهم هست. منتها اون روزها گریه و قهر فشارم رو کم می‌کرد، این روزها ناچارم عاقل و بالغ باشم. چون نه من کودک اون روزها هستم و نه پدر و مادرم آدم‌های جوون سابق. بغض گلوم رو فشار می‌ده و دوست دارم سرشون داد بکشم: “ریدم تو این خانواده. آخه چرا دو تا احمق مثل شما دختردار شدین؟” ولی باید شا
حکمت 40
راه شناخت عاقل و احمق‏
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.[10]
(این از سخنان ارزشمند و شگفتى آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمى‏سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آید مى‏گوید بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى‏گیرد).
(حکمت 40 به گونه دیگرى نیز نقل شده)
صبح شده کوچولوبیدارشوکوچولو.فائزه کوچولونگاه به ساعت انداخت وگفت حتما بایدبروم مدرسه.حتمابایدبایک مشت احمق تومهدکودک بازی کنم.مامان نمیخواهم بایک مشت احمق حرف بزنم.دلم نمیخوادبدم میادازمربی مهدکودک واون دوست نفهمش فقط دنبال یاددادن این هست که بچه هااین رنگ چیه بچه هابااین اسباب بازیهاچه چیزهایی میتوانیدبسازید.اصلادلم نمیخوادریخت نحس اون مربی نفهم راببینم.
مادرفائزه کوچولوگفت نمیفهمم چراازهمه آدمهابدت میادولی این رامیدانم که اگرم
آن حدیثیِ نقل‌قولی را نگاه کن چگونه از کلام حق به جهت اثبات و جانبداری از فکر خویش بهره می‌جوید. فکر تو باطل است ای نادان، تو باطلی، جهت‌ات باطل است، نفس‌ات باطل است، هستی‌ات باطل است، هیچ حقی نمی‌تواند تو را راست کند، مگر اینکه زحمت کنی، خون و عرق بریزی و جان خود بالا آوری و این یک قدم ناقابلِ بی‌نهایت را برداری و خود را به آغوش حق افکنی. 
آن حدیثیِ نقل‌قولی را نگاه کن،آن احمق را.
حلمی | کتاب لامکان
عصری حالم بد شد. زندگی کردنو بیهوده دونستم. این که این همه راه بری بدویی تهش هیچ دستاوردی مثل من نداشته باشی. من احمق بودم. یعنی بعد این فکر احمق به نظر خودم اومدم. خب هیچ کار بزرگی فکر نکنم توی کوتاهی مدت انجام بشه. حداقل در مورد من همیشه اینجوری بوده. دو سال طول بکشه عکسات خوب بشه بالاخره یه مجموعه. ده سال باید بخونی تا بفهمی و بتونی بنویسی احتمالا. فقط گاهی دلم میخواد تنها نباشم. هرچند که نیستم اما خب نمیدونم چجوری بگم. ادم دوست داره یه پایه دا
بزرگترین دشمن سعادت و آزادى انسان ها دفاع کورکورانه از عقاید و باورهاى غلط است...
انسان ها نادان به دنیا مى آیند نه احمق
آنها توسط آموزش اشتباه ، احمق میشوند!
#برتراند_راسل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 720×578]
مشاهده مطلب در کانال
من لیاقت ندارم کسی منو دوست داشته باشه.ادم حیوونی ام.جفتک میندازم.بدیخت زنم.چ قدر بدبخته واقعا اونی ک زن من شه.چی فکر میکنه واقعا پیش خودشش؟؟فازش چیه.؟؟من حتی لیاقت مدارم خدا هم دوستم داشته باشه.ی موجودِ گوه و کاملا بی لیاقت.بی لیاقت ب نظرم خیلی خوب منو توصیف میکنه.بی لیاقت،بی مرام،احمق،فرصت نسنج،و باز هم احمق.
حافظ ی سری شعر داره خلاصه میگه تو ب تقصیر خود افتادی از این در محروم.
بدیش اینه از این ب بعد هر چی گیرم بیاد میگم از این بهتر هم میشد.ت
- من...نمیدونستم. منو... ببخش!
+ این اتفاق حتما میوفته. ولی نه الان! تو عزیز دل منی. و این اولین باره. و این اولین باره که در هم شکسته میشم. میبخشم اما، فقط یه خرده دیرتر. و این حق رو دارم. تو باختی پسر! این بازی رو باختی. این بازی کوچیک رو. اما این آخرش نیست. بخشیده میشی. برمیگردیم به دوتایی بودن پر عشقمون، انگار که اتفاقی نیوفتاده. انگار که چیزی نشکسته! اما بی‌انصافیه اگر پیش خودت فکر کنی که من همیشه اون آدم بخشنده‌ام. عاشقی آدم رو احمق جلوه میده. اما
از خودت برایم بگو از تو که حالا در جغرافیا جهان جایی نداری و فقط باید در زمان به دنبالت گشت!
+ مادر جانم دوسِت دارم خیلی زیاد همیشه کنارتم و امیدوارم من زودتر از تو بمیرم. ببخشید اگه همیشه اونچیزی نشد که تو میخواستی. از اتفاقای فردا: روز مادر کیکش افتاد پای من. بنظرم باید بیشتر از اینها دنبال امیدای زندگی بگردیم و اتفاقای بد رو نادیده بگیریم من تنها تو این شهر دنبال شوق زندگی گشتم و خیلی وقتا نتیجه اش غم روزافزون شد ولی هنوزم هستم و دارم ادامه م
بسم الله
عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا ینبغی للمرء المسلم  أن یواخی الفاجر و لا الأحمق و لا الکذّاب. (کافی، ج2، 640)
امام صادق سلام الله علیه میفرمایند: شایسته نیست برای مسلمان که با انسان فاجر و احمق و دروغگو برادری کند.
احمق کیست؟
در کتاب مجمع البحرین آمده: الأحمق من یسبق کلامه فکره، و هو من لا  یتأمل عند النطق هل ذلک الکلام صواب أم لا فیتکلّم به من غفلة. (مجمع البحرین، ج5، ص 152)
احمق آن کسی است که کلامش بر فکرش سبقت می گیرد، یعنی فکر نمیکند
بسم الله
عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا ینبغی للمرء المسلم  أن یواخی الفاجر و لا الأحمق و لا الکذّاب. (کافی، ج2، 640)
امام صادق سلام الله علیه میفرمایند: شایسته نیست برای مسلمان که با انسان فاجر و احمق و دروغگو برادری کند.
احمق کیست؟
در کتاب مجمع البحرین آمده: الأحمق من یسبق کلامه فکره، و هو من لا  یتأمل عند النطق هل ذلک الکلام صواب أم لا فیتکلّم به من غفلة. (مجمع البحرین، ج5، ص 152)
احمق آن کسی است که کلامش بر فکرش سبقت می گیرد، یعنی فکر نمیکند
خوشحالی یعنی وقتی من تشخیص و درمانم درسته و دو اشتباه میگه و از حرص اینکه منه سال پایینی درست گفتم برام کشیک اضافه میزنه...
الان با وجودی که بیشتر 24 ساعته چیزی نخوردم جز قهوه و بیسکوییت ولی خیلی خیلی خوشحالم...اینکه جون مریضو نجات دادم خیلی خوشحالم میکنه...اینکه پرسنل حرف منو قبول میکنن ولی حرف دو رو نه منو برده تو ابرا...خوشحالی اینکه پرسنل اصرار میکنه مریض منو میخوام خودت ببینی نه هیچ سال یک یا حتی سال دو دیگه منو برده تو هوا...
خدایا عاشقتم خیل
اسمورودینکا لباس‌های جلوباز می‌پوشد، می‌خندد، لبخند می‌زنم. نمی‌توانم تنها تحت تأثیر خط سینه‌اش باشم. با نگاه به اندام فوق‌العاده‌اش، نمی‌توانم باد کردن جنازه‌اش را پس از خاکسپاری و در زیر خاک نبینم. نمی‌توانم گندیدن و تعفن بدنش را در نظر نداشته باشم. نمی‌توانم چشم‌های بی‌نظیرش را بدون در نظر گرفتن جمجمه‌ی سوراخش در زیر خاک ببینم. همه‌ی حیات و ممات او را در یک لحظه می‌بینم و این دو از هم جدا نیستند. گذشته -کودکی‌اش- و آینده همزم
ده دقیقه زمان گرم کردنم رو چون دستگاه ها پر بود انجام ندادم، ده دقیقه جلوی سلف منتظر شدم و برگ هایم از این دیسیپلین:)))
----
هرگز تعلقی به این خراب شده نخواهم داشت. هیچ حقی برای انسان ها قائل نیستند هیج حقی! انگار ما همین که گرسنه نمانیم و نفس بکشیم کافی است! در جای خودش انتظار پیشرفت و تولید داخلی و حمایت و صد جور انتظارات تخیلی هم دارند! 
از احساسات مذهبی و غیرمذهبی مردم به هر بهانه ای سواستفاده میکنند و مردم را یک مشت احمق نفهم میدانند که به هر
احمقانه‌ست که روزانه چنددقیقه‌ای به دست‌خطِ کسی و سادگی جمله‌ای که از فردِ بی‌احساسی تراوش شده، خیره شوی. احمقانه‌ست و من احمق‌ترینم. گویا چیزی در این دست‌خط نهفته باشد، یک صداقت، جمله‌ای در نهایتِ سادگی که با دست‌هایی نوشته شده که به دکمه‌های کیبرد آشناترند تا به قلمی که بخواهد چیزی برای محبوبش بنویسد. 
تو حقیقتا که احمقی فاطمه.
 
 
 
پ.ن: که من چقدر حتی در لحظاتی که از تو بیزار بوده‌ام، دوستت داشته‌ام و این قلب درحالِ انفجارِ مرا ف
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ابافاضل ادرکنی
عده ای آنقدر ساده و احمق هستند که فکر میکنند اگر خامنه ای برود ،دشمنی انگلستان و آمریکا روسیه و عربستان با مردم ایران تمام میشود؟
از طرفی دم از حکومت پهلوی میزنند
از طرفی تاریخی را ورق میزنند که شاهد است آمریکا و انگلیس و روسیه دست از حمایت شاه ایران کشیدند
انقدر احمق هستند که فکر میکنند دشمنی آمریکا و انگلیس و روسیه با رهبر ایران و روحانیت است
در صورتی که این دشمنی با تک تک مردم ایران است
و هر حکومتی
نامفیلم: سه احمق – 3 Idiotsژانر: کمدی، درام، عاشقانهکارگردان: Rajkumar Hiraniستارگان: Aamir Khan, Madhavan, Sharman Joshi, Kareena Kapoorمحصول کشور: هندسال انتشار: 2009امتیاز: 8.4 از 10مدت زمان: 2:51:06زبان: دوبله فارسی + زبان اصلیکیفیت: BluRay 1080p + BluRay 720pحجم: 1.34 گیگابایت + 2.24 گیگابایتخلاصه داستان: دو دوست در جست و جوی رفیق دوران دانشگاه شان «رانچو» هستند. طی این مدت آن ها خاطرات تلخ و شیرینی که با رانچو داشته اند را به یاد می آورند، کسی که باعث شد آن ها در مورد همه چیز متفاوت فکر کن
♦ *قدرت شیعه را دست کم نگیرید*
۱-عبدالعزیز پادشاه سعودی گفته بود سوریه تا زمانی که *شیعیانش* باشند احتیاجی به کسی ندارد چون *شیعیانش مردمی باثبات* هستند . ۲-فیدل کاسترو گفت *فرانسویها مردمی احمق* هستند زیرا به کشوری حمله کرده اند که *مردمش شیعه* هستند
ادامه مطلب
سیر که شدم، از پنجره بیرونو نگاه کردم
مثل همین ساعتای همون روزا  کامیون شهرداری اومد، آشغالا رو جمع کردن و رفتن
اما این‌بار نترسیدم
عصبی هم نبودم
تو اتاق‌ هم بودم
گوشیم هم تو شارژ
پنیر هم مال خودم
 
یه احمق خودهمه‌چیزدان‌دان
اعصابم به شدت خورده!
مردک احمق بلوری................دیگه داره امر و نهی می کنه خنگ
به من میگه این کارو بکن .اون کارو بکن!
گاو
اون دخترک پررو هم اومده و دراوج پررویی هی حرف می زنه با صدای بلند و روی اعصاب من میره
درحال حاضر کمی سکوت دارم
ولی نابودم و خسته
کارهای خودم هم به شدت عقبه دکتر هاشم هم اومد و یه سری زد.چقدر دوست داشتنیه این....
باید کمی آروم بشم....
رورو امروز نیومد.به خاطر برادرش
امروز فهمیدم خنجری یه بار توی مدرکش تقلب کرده!
یعنی همچین مارمولکیه
"باید آنقدر تلاش کند تا باورش شود استحقاق رسیدن به آرزوهایش را دارد."
"هوش؟ نمی‌دانم دلش را به چه چیزی از هوشش خوش کرده. مگر تا به حال با آن به جایی رسیده؟"
"احمق را یادت است؟ دو بار یک اشتباه کریه را تکرار کرد. آنقدر کار امروز را به فردا افکند که یک سال گذشت. نمی‌دانم چرا حتی آن اواخر همچنان امیدوار بود! نمی‌فهمید فردا وقتش تمام می‌شود؟"
"او خیلی مهارت دارد در گول زدن خودش. تو را به خدا کاری کن. مگر نمی‌بینی دارم صاف و پوست کنده با تو حرف می‌ز
 یه سری حرفا پیش اومد امروز... یه سری حرفا بهم زد که خورد شدم. خورد... الان ولی جمع کردم خورده هامو. همون لحظه ها که می گفتشون و بهت زده بودم جمع کردم خودمو. بعد رفتم کتابخونه. خودمو کوبیدم به در و دیوار که بهش فکر نکنم. خنگ! احمق! اسکل! بشین تست گسسته ت رو بزن! فکر نکن به اون لعنتی! چی چیو عاد میکنه؟ بهش فکر نکن که این همه سالو با خاک یکسان کرد. به ازای چند عدد صحیح n؟ بهش فکر نکن ارزششو نداره. ارزششو نداره... بیخیال! تو به هیچکس نیاز نداری تو به هیچ خری ن
امروز برای بار هزارم، این بار، هزار دفعه آرزوی مرگ کردم و چون خویشتن انسانی بسیار چلاق و دست و پا چلفتی، و انواع و اقسام فحش های مختلف که مادر گرامی میدهد تحویلمان هستم این بار به مادر خود پناه برده و سپس فرمودیم: لطفا! مرا از بالای پشت بام پایین انداز. و درست است که بعد از ظهری پیش خودم میگفتم ببین داری بزرگ میشوی! و پدر گرام هم فرمودند: امروز خودت برو و پول را بریز به حساب که میگویی هیژده ساله شدم و فلان، هرچند هیچ چیز نمیفهمی. ما هم خوشحال رفت
سلام 
این منم، دختری که 21 سالشه ولی همیشه میگه 20 سالمه. میخوام اختیار این کلمه هایی که اینجا تایپ میشه رو به خیلی پایین تر از قشر مغزم بسپرم. به پایینی انگشت هایم. اشتباه میکنم اشتباه من همون آدم قبلی ام و هیچ تغییزی نکردم. ضمیر آدم که عوض نمیشه. دلم برای اون خودم که احمق نبود تنگ شده. کاش امروز میرفتم پردیس کتاب. چرا نرفتم؟ هنور وقت نیست؟ نمیدونم عجله ای میشه دیرم میشه. دلم تنگ شده برای وقتایی که اینققدر پیپ رو دوست نداشتم. امروز به استوریم واک
من امید به رودی داشتم که هیچوقت مقصدش به سمت رودخانه ام نبود. در چاه نمناک زندگی در انتظار پرتو نوری بودم تا بیاید و راه درست را تقدیم من کند! من آن قطره بارانی هستم که در رویای دریا شدن بود اما در حالی که در خیالش غوطه می زد در مرداب تنها اسیر شد. گاهی وقت ها سرنوشت می تواند درد آور باشد اگر احمق نباشید. پس اگر می دانستیم با احمق بودن چقد خوشحال می شدیم هیچوقت بخاطر قدرت تفکر احساس افتخار نمی کردیم. اگر لبخند را نشانه خوشبختی بنامیم. نشانه خوش
این مردک احمق در صفحه فیسبوکش نوشته است: سهم هزاره ها به اندازه بینی هزاره ها است . این سخن، اهانت و توهین به مردم شریف هزاره است و محکوم است. از استاد سرود دانش انتظار می رود  که موقف خودش را در برابر این مردک احمق و سبک سر به صورت شفاف روشن سازد. و با اهانت کنندگان مردمش مسامحه ننماید و سکوت را بشکند.
ادامه مطلب
نمیگذرم از مسئولین احمق که با جون ما اینطور بازی میکنن.
این همه روز قرنطینه کشیدیم و خودمونو تو خونه حبس کردیم که با حماقت اینا دوباره اوج بگیره؟
لعنتی...اون نون آور خونه اگه کرونا بگیره که همه میگیرن. برای چی اداره ها رو باز کردین...؟
و چندان غلام و ضیاع و اسباب و زر و سیم و نعمت هیچ سود نداشت. او رفت و این قوم که این مکر ساخته بودند نیز برفتند، رحمه الله علیهم. و این افسانه ای است بسیار با عبرت. و این همه اسباب منازعت و مکاوحت، از بهر حُطام دنیا، به یک سوی نهادند. احمق مردا که دل در این جهان بندد، که نعمتی بدهد و زشت باز ستاند…
‌رشته‌ی تحصیلی من #مهندسی_معدن بود. ۷ سال توش درس خوندم. چرند ترین درس های دنیا رو پاس کردم ؛ و بعد ۷ سال اومدم توی کار #هنر.‌‌از نظر بعضی از دوستام من احمق ترین آدم دنیا بودم. میگفتن تو دیوانه ای که #مهندسی رو ول کردی اومدی #آرتیست (!) شدی. اما به نظر من احمق کسیه که در مورد زندگی دیگران تصمیم بگیره.‌‌من بارز ترین مصداق آدمی هستم که رفت دنبال علاقه‌ش. خدارو شکر خیلی خیلی از کاری که کردم راضی هستم و تنها حسرتم اینه که چرا زودتر این کارو نکردم
13بدر  امسال مزخرفترین 13 بدر نبود
ولی به نوبه خودش افتضاح بود 
دلیلشم کاملا مشخصه چون 2 عدد دختر احمق بیشعور هیچی ندار تشریف آورده بودن 
از روز اول عید به بابام گفتم اگه روز 13 این دوتا احمق **** اومدن من بعد از نهار میام خونه تو و مامان بمونید باغ 
دلیل این که گفتم بعد از نهار هم کاملا مشخصه چون حوصله شر و ورای بقیه نداشتم که هی بخان بگن چرا نیومدی وای حال عموت بده و تو داری حرصش میدی و از این دست چرت و پرت
بابامم به بدبختی قبول کرد بعد نهار بیام.
ه
هرچیزی از من شنیدی دروغ بود.
من یک دروغ گوی کثیف م
یک احمق ، احساساتی ِ بیشعور
البته ساده، دل داده و تنها
آدم ضعیف دروغ میگه، و سعی میکنه تا خودشو به روح قوی بچسبونه،  یا پیوند بده، برای همین هست که آدم ها معمولا دنبال ضعف های خودشون میرن تا نقاط کور زندگی شون را با ستاره های آبی ِ قوی ، روشن کنن.
یه جایی نوشته بود : «بعضی وقتا یکی رو اینقد دوس داری که حتی حقیقتم نمیتونه نظرتُ عوض کنه.»آره بعضی وقتا اینطوریه .ولی تو فقط یه احمقی.و اینکه آره من احمقم. می‌دونم چی باعث میشه اسمم احمق بشه، ولی نمیتونم چیز دیگه ای به جز یه احمق باشم . من خیلی سعی میکنم با حقیقت قانع بشم. ولی یه بخشی از مغزم نمیتونه .انگار برای ادامه ی زندگی ، گاهی به توهم احتیاج داریم .نمی‌دونم این پست چرا اینقدر خرد خرد نوشته میشه. ولی من راحت ترم که خیالبافیامُ باور کنم . الب
امروز چهارشنبه ششم آذر ماه 
حوالی ساعت یک و نیم ظهر  گریان و ناراحت پیاده به سمت خونه میرفتم 
هنوزم وقتی به اتفاقات صبح فکر میکنم 
به امروزی که میتونست قشنگتر باشه ولی نشد 
به ذوق و شوقی که تبدیل به گریه شد 
حالم بد میشه 
آخ از احمق بودن خودم 
#امید به چی داشتم 
به کی داشتم آخه 
 
منه احمق ترین خودم رو وارد چیزی کردم که نباید.با یه برنامه آشنا شدم که میشه با آدم های دنیا چت کرد و صحبت کرد. درگیر آدمی شدم که نباید.با اینکه اعتماد به نفسم توی صحبت کردن بالا رفته و به نظرم اگه یه توریست ببینم میتونم باهاش صحبت کنم اما به هرحال نباید درگیرش میشدم.مثل بچه ای شدم که هرچی بهش میگی به این دست نزن این خطرناکه بازم میره سمتش.
میتونم از پس خودم بربیام؟ همش دلتنگشم.وقتی ازش خبری ندارم اعصابم بهم میریزه.انگار شده یه بازیچه برای دل من
همه چیز به طرز ناامید کننده‌ای یکسانه. دانشجو نمیدونه چی میخواد و مطالبه‌اش چیه فقط توی یه جو احساسی قرار میگیره و شعار مرگ بر این و اون میده. آخه رئیس دانشگاه بنده خدا چجوری می‌تونه استعفای سران قوا رو واسه تو برآورده کنه. راستشو بخواین بعضی وقتا فک میکنم نکنه حقمونه این همه ظلم. از بس خودمون احمق و بی‌مصرفیم. غم منو گرفته از این جو غیر منطقی حاکم بر تمام انسان‌های دانشگاهم.
در کارِ مسیح به چه چیزی باید دقت کرد؟ به تکنیک‌های او. وقتی که حرف می‌زند یا نمی‌زند. که او چه‌طور و با چه فرمول‌هایی اعجاب می انگیزد و نابود می‌کند.
کارِ او بسیار ساده، غریزی و هوشمندانه است. تغییرِ جزئیات و چیدنِ عناصر در صحنه. به طوری که نه قابلِ رد باشند نه قابلِ اثبات. مسیح بسیار هوشمند است. (به آخرین جمله‌ای که نوشتم برمی‌گردم و نگاه می‌کنم. قلب‌ام می‌لرزد و وهمی سفید و گنگ به مردمکِ چشم‌ام تجاوز می‌کند.) و می‌داند که هیچ‌گاه نبای
بعد از اینکه اخبار ۲۰:۳۰ خبر واقعی رو درباره موضوع دختر آبی پخش کرد و پدرش هم صحبت کرد، فکر کردم موضوع تموم شده. تا اینکه امروز فهمیدم یه کمپین راه افتاده به نام "من بازی نمی‌کنم" . کم کم دارم به عقل مردم و سلبریتی (فوتبالیست) های کشورم شک می‌کنم. 
شرمنده که زحمات یک سالتونو به fuck دادم چقدر مطلب نوشته بودید نزدیک 200 تا همشو پاک کردم الانم صندوق بیان میخوام پاک کنم خخخخ اگه مشکلی نیست؟
هرکاری از هرآدمی بر میاد!! پس جای نگرانی.
چندتا بچه سال جم شدن تیم تشکیل دادند :| بشینید سرجاتون نمیخواد انوزش بزاریدD: اون خنگول دیگه دکی )dr.cyber32) توککه حوا اسکرسپت و.. فعال کردی محدودیت نویسنگان هم فعال میکردی احمق 
...
هیچ چیز بهتر از تنهایی نیست...
 
کص ننه ی ویروس32 دورو بریاش کرده  ویروس نوبت تو هم میرسه هر ط
 
یک شعری داشت حافظ که میگفت، پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد، یک تفسیری بود از این شعر که حافظ دارد به پیر ما طعنه میزند که کور است و خطای صنع را نمیبیند.... و خب اشکالی هم ندارد برای زنده ماندن، زندگی کردن، لذت بردن، خندیدن و... گاهی عادم باید خطا پو‌ش تر باشد، گاهی کمی خطا پو‌ش تر باشد، نه اینکه کور و احمق باشد ها... فقط کمی خطا پوش... 
تا حالا به تفاوت مارمولکای سفید با سبز دقت کردید؟
مارمولکای سفید از مارمولکای سبز قشنگترن اما خیلی کند تر از مارمولکای سبزن و همینطور به نسبت خیلی احمق ترن 
پریروز صبح دیدم یه مارمولک سفید روی کتونیم نشسته رفتم نزدیکتر یکم ناز و نوزش دادم بعد گفتم پیشته اما نرفت گفتم پیشته پیشته اما بازم نرفت به خیال خودش با رنگ سفیدش رو کتونی مشکی من تونسته استتار کنه :| 
دیگه اومدم با دستم پیشته بدمش که احمق اعظم یکاره رفت توی کتونی :| 
حالا هر چی کتونی رو ب
***لورل و هاردی***
اولیور= استن... تو به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟...
استن= اره خوب حداقل وقتت را نمیگیرد....
***
هاردی= معذرت میخوام که بهت گفتم احمق!
لورل= اشکال نداره. خودم که میدونم احمق نیستم....
***
لورل= اگه عقل داشتم پیشت نمی موندم...
هاردی= پس چه خوب که عقل نداری.....
هاردی= فردا دم افتاب اعدام مون میکنن...!
لورل=کاش فردا ابری باشه...
داغ دلم تازه شد. پیک موتوری خورد به ماشین و افتاد زمین و پیتزاهایش روی زمین. انیمیشنی که اسمش را تیتر کردم می‌گویم. تماما گریه بود این فیلم. نویسنده‌اش انگار درد کشیده بود.
داستان من هم شبیه همین بود. سوار موتور بودم. یکهو پیچید جلو. گرفتم این طرف نخورم بهش. طلق شکست و بنزین کف خیابان می‌ریخت. هنوز هم از آن زمان نشتی دارد باکم. بلند شدم. از ماشین پیدا شُد. فقط یک کلمه بهش گفتم: احمق!
حماقت کرد نه؟ فحش نبود. ناسزا نبود. احمق بود. آمد پایین. یکی زد وس
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهمو سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم :1 . به همه نمی توانم کمک کنم2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم3 . همه من را دوست نخواهند داشت ....!!
من نمیفهمم پوینت این کت و شلوارک چیه؟!
پاهای مودارت رو میخوای نشون بدی؟!
حتی خانم ها وقتی میرن جشنی جایی، لباس بلند میپوشن.
اخه این چرت و پرتا چیه میپوشین؟!
تو مورات بوز و تو سوشا مکانی،
و تو ساشا سبحانی احمق،
خجالت نمیکشین!؟
درسته که ادمی ازاده هرچی خواست بپوشه
ولی اخه این چیه؟!
ِعنی چی کت و شلوارک برای مراسم اسکار و عروسی و ختم بابات؟!
مسخره ها.
لوزرها.
حالم از مملکتم بهم میخوره!
حالم از مردم نفهم و احمق و دوروی مملکتم بهم میخوره!
حیف جوونایی که تو اون هواپیما زنده زنده سوختن و تیکه تیکه شدن ... اگه اون دنیا واقعا هست چجوری قراره جواب شماهارو بدن که پرپر شدین؟؟؟
خدایا خودت یه کاری کن دیگه بسه
احتمالا نعمتی خطرناک‌تر از "فراموشی" وجود نداشته باشه، یعنی مشخصه خدا وقتی داشته فراموشی رو خلق میکرده یه نیگا به آدما کرده گفته بهشون بدم یه درده ندم صدتا درده! آدم نیستن‌ که، اشتباه مصرف میکنن!بعد چند روزی این‌ور اون‌ور کرده و با خودش کلنجار رفته که فراموشی بهشون بدم؟! بعد پیش خودش گفته اگه یه وقت یه آدم یه آدم دیگه رو/عشق خودشو/یار خودشو _وقتی هنوز زنده‌س_ فراموش کرد چی؟! اصلا طرز استفاده‌ش اینطوری نیستا بیخودی مصرف نکنن عوارض داره!ولی
ب معنای واقعی کلمه اعصابم ری دس و حوصلم سر رفته!
سرم درد میکنه
میدونم خیلی بدبختم و خیلی عوضی و بی معرفتن!
اما کم کم باید برم تو لاک تنهایی خودم و بدبختانه به بدبختی هام نگاه کنم...
همینکه خانواده هست کافیع! هوم؟
درس بخونم فیلم ببینم کتاب بخونم بخوابم! بعد کنکورم تفریح!
آفرین چقدم فکرای قشنگی
چقد احمق و خرم ... 
اینکه چقد از آدمای اطرافم متنفرم حد نداره ! 
بنظرم  تمام آدم هایی که یه حجم زیادی از احساس درون شون هست؛ به شدت میتونن احمق باشن.
آدم های عاشق ، به اندازه احساس شون میتونن گول بخورن.
هیچ وقت رو کسی سرمایه گذاری نکنین. چون همه ش به باد میره. و همچنین شما اونو برده خودتون میخواین به هر میزانی که براش محبت خرج میکنین.
ارتقا یافته انسان؛ موجودیه که احساس نداره.
عاشق شدن رو نداره و فقط میتونه خوش بختی رو حس کنه.
یک جایی از سریال شرلوک، موریارتی قبل ازینکه خودش را بکشد برگشت و به شرلوک گفت که تمام زندگیش به دنبال یک حواس پرتی می‌گشته تا اینکه شرلوک را پیدا کرده. یکی که اندازه‌ی خودش باهوش باشد. ولی حالا دیگر اورا هم ندارد چون خیلی وقت پیش شکستش داده است.
حقیقت هم همین است. اصلا بگذاریم به پای تنبلی که این یک سال گذشته را هیچ درس نخوانده‌ام. بهتر اصلا. مگر بچه‌های خرخوان احمق این مدرسه انرژی شان را از کجا میآورند برای درس خواندن؟ از انگیزه. انگیزه‌ای
  همین دقایقی پیش این فیلم را تماشا کردم . هنوز با حرف هایی که برایم داشت درگیرم . حرف ها و کارهایی که در پیرامون مان می بینیم و گاه آنقدر برای مان عادی شده که نمی بینیم. می بینیم و نمی بینیم. نمی خواهیم ببینیم . و حتی دیگران را به این ندیدن و حماقت دعوت می کنیم .  احمق حرف هایی برای ما دارد. و آینه ای می شود در برابر ما . 
  اگر دوست داشتید در برابرآینه ی این فیلم قرار بگیرید، باز دو انتخاب برای تان ممکن است . هم می توانید " دیما نیکیتین " باشید و یا در
عنوان گولتان نزند. نمی‌خواهم برایتان از یک قهرمان بگویم. می‌خواهم از یک گوشهٔ مسیر عشق خودم بگویم. امشب در میهمانی نشسته بودیم و یک‌نفر داشت با جملاتی از قبیل «رشته‌اش به درد هیچی نمی‌خوره» و «آخرش یه چیز مسخره انتخاب کرده» انتخاب مرا و یا شاید مرا تحقیر می‌کرد و من در سکوت فقط لبخند می‌زدم؛ لبخند می‌زدم چون به انتخاب خود و نادانی او ایمان داشتم، لبخند می‌زدم به اینکه مادر سعی می‌کرد از من دفاع کند و انگار خبر نداشت حرف آدم‌ها و نظرات
دودی غلیظ از بین لب هایش به بیرون رفتبرقی ندیدم داخل چشمان رنگینشمی گفت: (عشق بین ما سوء تفاهم بود)دود غلیظی ول شد از لب های غمگینشآن لحظه دیگر "ما" فقط یک لفظ خالی شدبا چشم های کوچکش من را صدا می کردمن مثل احمق ها نگاهم مات او بود واو در شبی روح مرا از هم جدا می کرد
ادامه مطلب
این زیبا بنظر میاد که قضاوت نکنیم، همه رو درک کنیم، هیچ وقت تصمیم نگیریم، همیشه فک کنیم که راه درست معلوم نیست، همیشه فکر کنیم همه حق دارن، همیشه کنار بایستیم، هیچ وقت نتیجه نگیریم،و بمیریم...اما بشخصه ترجیح میدم بعد مرگم به زندگی یه احمق که در حد توانش عمل کرد نگاه کنم تا یه دانا که دامنش رو آلوده عمل نکرد و کنار ایستاد...
بعضی چیزها لیاقت می‌خواهد؛ مثل خارِ چشمِ دشمن شدن. نوشتن از بعضی چیزها هم لیاقت می‌خواهد؛ مثل نوشتن از کسانی که خار چشم دشمن شدند. من گر چه خار چشم دشمن نیستم؛ ولی می‌خواهم از کسانی بنویسم که خارند در چشم دشمنانی که تا زانو زدن‌شان در برابر عظمت اسلام چیزی نمانده است.
گاهی تو خار می‌شوی و با علم و دانشت، چشم دشمن را کور می‌کنی. گاهی تو خار می‌شوی و با خلق ارزش و ثروت‌آفرینی، نقشه دشمن را به باد می‌دهی. گاهی تو خار می‌شوی و با تربیت فرزندا
روز های بارونی همیشه افتضاح بودن..
خوشبین بودن و گفتن اینکه "هر روزی که زندگی میکنی به تو و احساساتت بستگی داره" فقط یه حرف مفت بود.
مهم نبود من چقدر اون روز رو خوشحال و احمق باشم.
کارما همیشه پوزیشن های جالبی برای فرو بردن عضوش به درونم پیدا میکنه
و فقط این رو بدونید..اون با کلمه ای به نام چرب کردن آشنایی نداره
ادامه مطلب
بسم الله
 
ترامپ قمارباز، در آستانه‌ی به دست گرفتن ریاست جمهوری گفته بود یک‌شنبه به واشنگتن می‌رویم و سیفون را می‌کشیم! لابد این کار برای باز شدن جای خودش بوده...اما جناب احمق درجه یک! الان وقت کشیدن سیفون منطقه‌ی ماست. جای جدید گوارای وجود نجس و نحست! منطقه‌ی خدایی ما جای شیاطینی چون شما نیست.
#انتقام_سخت
#سپاس_سپاه
سلام
میدونید خیلی خستم خیلیییی
از همه چی از دزس و این شرایط زندگی
از بچه های مدرسه و دوستام از فامیلام و خلاصه همه چی
1-درسام خیلی زیاد شده به شدت با زیستم مشکل دارم و مثل خر تو گل گیر کردم  اقای ن خیلی ازم توقع داره و گفته باید فیزیکم رو بالای 70 بزنم:(
 
2- راستش م خیلی بچه خوبیه ها به نظرم یکم به کمک نیاز داره من دوسش دارم و خب با همه شرایطش هم کناز اومدم و خب جمعه با ف دعوتش کردم خونه
مامانم یکم با م مشکل داره ولی خب مجبوره کنار بیاد
ه رو دعوت نکرد
به روی صفحه سیاه مانیتور جمله ای نقش بست شما امروز میمیرید حرفی دارید؟ پوزخندی زدم و صفحه چت را بستم به شدت عصبانی شده بودم در ذهنم با خودم میگفتم که "با خودش چه فکری کرده. مرتیکه احمق! معلومه که میمیرم! دوساله که در شبکه‌های اجتماعی گفتم که امروز میمیرم، همه میدونند اصلا به اون چه ربطی داره که این حرف‌ها رو می‌زنه" آخر هم از روی عصبانیت مانند دختر بچه های دبیرستانی صفحه چت را باز کردم و شروع کردم به تایپ کردن. طومار بزرگی با این مضمون که مردک
عارفی کو بُود ز آل عبا
خواه گو خرقه پوش و خواه قبا
جان معنی طلب نه صورت تن
تن بی جان چه می کند دانا
باده می نوش و جام را می بین
تا تن و جان تو بود زیبا
گرچه حق ظاهر است کی بیند
دیدهٔ دردمند نابینا
احمق است آنکه ما و حق گوید
مرد عاشق نگوید این حاشا
یک وجود است و صد هزار صفت
به وجود است این دوئی یکتا
می وحدت ز جام کثرت نوش
نیک دریاب این سخن جانا
ما و کعبه حکایتی است غریب
رند سرمست و جنت المأوا
بر در دیر تکیه گاه من است
گر مرا طالبی بیا آنجا
قطره و بحر و
اگه دیروز که بعضی پان‌ترکیست‌های تماشاگرنما یا تماشاگرهای پان‌ترکیست‌نما، به اسم طرفداری از تیم‌ محبوب‌شون شعار "خلیج عربی" سر دادن،یه چک زیر گوش هر کدوم خوابونده بودیم، امروز اینقدر وقیح نمی‌شدن که به ارتش ترکیه سلام نظامی بدن!
 
پ.ن: فوتبالی نیستم...ولی برای فهمیدن معنی این حرف‌ها و کارها نیازی به فوتبالی بودن نیست! فقط خطاب به بعضی میگم:
مرا بهل که همان داغدار خود باشم
به جای خود بنشین تا به کار خود باشم!
 
#دیدگاه_شخصی
من خیلی همیشه تو خیابون حواسم جمعه...
امروز ی خانم چادری زابلی چسبید بهم ی لحظه احساس کردم دزده ! 
از تو کیفم موبایلم رو گذاشتم تو جیب جلوی شلوارم...
دوباره جای دیگه ای خودش رو چسبوند بهم ک سرش داد زدم اون طرف تر راه برو...
هیچی...
رفتم تو مغازه شیر بخرم ؛ در کیفم رو باز کردم ، تو کیفم دو تا کیسه فریزر خالی داشتم و دو تا کارت بانکی ، که زنیکه ی احمق به کاهدون زده بود و کیسه ها و یه کارتم رو برده بود :))))
اونم کدوم کارت! کارتی که تهش ۱۰ هزارتومن بود که حتی
بعضی وقتا که حوصلم سر رفته یا حالم خوب نیست یه جای معرکه میاد توی ذهنم با یه ادم معرکه تر که صاحب اونجاست  من خیلی تا خیلی باهاش صمیمیم و نا خداگاه باعث میشه بخندم ولی تا میام عزم رفتن کنم نه یادم میاد کی بوده کی هست کجا بوده کجا هست و یا اصلا هست؟ و اینها باعث میشه لبخندم محو بشه و خودم رو احمق دیوانه خطاب کنم:)
اصلا من احمق من خل،
 
همین که پسرای دور و بر من که اینجا رو میخونن، دیگه با عکس عوض کردن توی پروفایل و میدونم نوشته گذاشتن و درست کردن ریش و سیبیل عجیب غریب و گذاشتن عکسش توی پروفایلشون دلبری نمیکنن و سنگین و رنگین سر جاشون نشستن برای من کافیه. همین که یارو نمینویسه: you really are my ecstasy
 
بعدم زیرش اسم پسر خواننده نمیذاره (که معنیش میشه: من همجنسگرا هستم)، برای من کافیه :)
 
:)
 
 
اینکه چند صباحی است نمینویسم نشان از احمق بودن من هست آخر نوشتن مرا آرام میکند ولی همچون بچه ای که تمایلی به زدن آمپول از ترس ندارد من نیز از این کار هی در می روم... تعداد نخ های سیگارم زیاد شده است و از طرفی هم خانواده نمیداند من سیگار میکشم انگار اگر بفهمند دنیا بهآخر رسیده و من خسته از اینکه همش باید نیم ساعتی زودتر بیرون بروم تا بتوانم سیگارم را بکشم. من هر چه قدر هم آدم ضعیفی باشم حالا کهسیگار شده ام آخر چرا نباید بتوانم به مادر و پدر بگویم
داشتم فکر می‌کردم اگر یک نفر درباره‌ی "سیاه‌ترین کاری که در زندگی‌ام کرده‌ام" بپرسد، چه جواب میدهم؟ پشت سر آشناهایی که به یک ورم هم نبودند غیبت کرده‌ام؟ بارها سعی کرده‌ام برادر کوچک‌ترم را از سرم باز کنم؟ روی نیمکت‌های مدرسه دری وری نوشته‌ام؟ برای دوستانم سخنرانی‌های امید بخش کرده‌ام و بلافاصله تمام چرندیاتم را از یاد برده‌ام؟ حرف‌هایی زده‌ام که خودم هم باورشان نداشته‌ام؟ همین؟
همیشه سعی کرده‌ام "دختر خوب مامان" باشم و حالا
داشتم فک می‌کردم اگر یک نفر درباره‌ی "سیاه‌ترین کاری که در زندگی‌ام کرده‌ام" بپرسد، چه جواب میدهم؟ پشت سر آشناهایی که به یک ورم هم نبودند غیبت کرده‌ام؟ بارها سعی کرده‌ام برادر کوچک‌ترم را از سرم باز کنم؟ روی نیمکت‌های مدرسه دری وری نوشته‌ام؟ برای دوستانم سخنرانی‌های امید بخش کرده‌ام و بلافاصله تمام چرندیاتم را از یاد برده‌ام؟ حرف‌هایی زده‌ام که خودم هم باورشان نداشته‌ام؟ همین؟
همیشه سعی کرده‌ام "دختر خوب مامان" باشم و حالا
داشتم فک می‌کردم اگر یک نفر درباره‌ی "سیاه‌ترین کاری که در زندگیام کرده‌ام" بپرسد، چه جواب میدهم؟ پشت سر آشناهایی که به یک ورم هم نبودند غیبت کرده‌ام؟ بارها سعی کرده‌ام برادر کوچک‌ترم را از سرم باز کنم؟ روی نیمکت‌های مدرسه دری وری نوشته‌ام؟ برای دوستانم سخنرانی‌های امید بخش کرده‌ام و بلافاصله تمام چرندیاتم را از یاد برده‌ام؟ حرف‌هایی زده‌ام که خودم هم باورشان نداشته‌ام؟ همین؟
همیشه سعی کرده‌ام "دختر خوب مامان" باشم و حالا نه
 
 
 
میگه که به نظر من حضرت محمد(ص) یه آدم خیلی باهوش بوده، قرآن رو خودش نوشته.
میگم بابا قرآن کلی معجزه علمی داره داخلش که اون زمان گفته شده و دانشمندا الآن دارن بهشون میرسن و چندتا مثال براش میزنم.
میگه اون موقع اصلا ممکنه ماهواره و اینا هم به فضا فرستاده باشن اما یه اتفاقی افتاده و کل علم اون زمان از بین رفته و ما الآن داریم کم کم به اونا میرسیم :|
همین آدم ده روز اول ماه رمضون مدام به ما میگفت چرا روزه میگیرید ؟ :|
دیروزم میگه با این اوضاع من دو
احساس میکنم تک به تک بدبختی ها ، مصیبت ها ، خودکشی ها ، فقر ها ، جنایات ها و .. مقصرشون من هستم . بابت یه رای که به یه آدم عوضی دادم اونم از سر نادانی ، از سر جوگیری ، از سر بی تجربگی ، از سر خامی . دوست دارم برم بمیرم ،  دوست دارم بابتش تا ته عمرم گریه کنم . آقای رئیس جمهور احمق ، به حق علی بن ابی طالب خدا تو رو با یزید تو جهنم یه جا بنشونه . اینقدری که حالم ازت بهم میخوره . اینقدری که داری خون مردم رو تو شیشه میکنی . لعنت بهت .
یه عده ای هم هستند که طوری رفتار می کنند که همه جز خودشون احمق به نظر بیان 
فکر می کنند فقط خودشون توانایی انجام یه کاری رو دارند و بقیه همیشه باید نیازمندشون باشند 
فقط خودشون دانای کل هستند و بقیه هیچی نمی فهمند 
کافیه یه بار بدون گفتن بهشون خودتون مشغول به کار بشید و می بینید که نه تنها طرف بهتر از شما نبود و چه بسا داشت فقط به نفع خودش کارهارو پیش می برد 
به جای کمک فقط داشت ازتون استفاده می کرد 
و اون لحظه که دستشون رو می کنی چقدر خوبه !
وقتی بلخره تونستم خودمو متقاعد کنم که برای رفتن به دسشویی از جام بلند شم و تخت خوابو ترک کنم، همون‌موقع یه اتفاق مهم و باورنکردنی افتاد. یه موجود فضایی غول‌پیکر با سه تا چشم روی صورت و یه چشم دیگه رو شیکم، با سه تا تار موی مجعد و یه لبخند گل گشاد جلوی روم سبز شد. بهش گفتم اسمت چیه؟ گفت بیلی. گفتم بیلی خالی یا ادامه‌ای هم داره؟ گفت ادامه نداره خودش ادامه است. گفتم ادامه‌ی چی؟ با صدای خش دار اما ضعیف و آرومی جواب داد: ادامه‌ی "جناب سروان" گفتم خی
لیسانس اول من نرم افزار بود. کارهای کامپیوتریم هم به طور کلی خوبه و
چون زبان انگلیسی هم بلدم هیچ جا لنگ نمی مونم. اما وای به روزی که این لپ
تاپ زاغارت من مثلا فنش بسوزه یا باتریش خراب بشه. همینکه میبرمش بیرون که
قطعات جدید روش بگذارن توی خونه میرینن بهم که تو اگه مهندس بودی توی خونه
درستش میکردی و یا اصلا نباید خرابش می کردی. 
مادر جان استاد سرکوفت
زدن هستن و طعنه هایی که بهم میزنه اگر به صخره های کوه بزنی پشم میشن و
میریزن پایین. به هر حال با
لیسانس اول من نرم افزار بود. کارهای کامپیوتریم هم به طور کلی خوبه و
چون زبان انگلیسی هم بلدم هیچ جا لنگ نمی مونم. اما وای به روزی که این لپ
تاپ زاغارت من مثلا فنش بسوزه یا باتریش خراب بشه. همینکه میبرمش بیرون که
قطعات جدید روش بگذارن توی خونه میرینن بهم که تو اگه مهندس بودی توی خونه
درستش میکردی و یا اصلا نباید خرابش می کردی. 
مادر جان استاد سرکوفت
زدن هستن و طعنه هایی که بهم میزنه اگر به صخره های کوه بزنی پشم میشن و
میریزن پایین. به هر حال با
حضرت صادق  ع فرمود با بدعت گذران هم صحبت نشوید وهم نشین نگردیدکه در نظر مردم چون یکی از انها شوید  رسولخدا ص فرمود انسان هم کیش دوست ورفیق خویش   11 عبید بن زراره گوید حضرت صادق فرمود بپرهیزاز دوستی با احمق زیرا که تو هر چه از جانب او شادتر باشی او ببدی رساندن بتو نزدیک تر است  گویا مقصوداینست که هر چه بدوستی او خوشال تر باشی جطر زیان رساندن او  بواسطه حماقتش بتو نزدیکتر شود
مینویسم که یادم بمونه ..آره.. تناردیه همیشه تناردیه میمونه..هیچ صلحی بین من و اون هیچ وقت .. برقرار نمیشه..میدونی تازه میفهمم چرا رشت قبول شدم.. و خب عین احمق‌ها دلم برای اینجا تنگ می‌شد! بگذریم.. شنیدی میگن توبه گرگ مرگه ؟ تناردیه حتی توبه هم نکرده هیچ وقت! پس برو تا تهش...دیشب فهمیدم دروغ گفتن بهم باز .. مهم نیست .. برن ی درک.. یادم بمونه همین جا .. اینا آدم بشو نیستن .. هیچ کدومشون... هیچ وقت...
مصاحبه آندره ژید با روزنامه دیلی تلگرام، سال ۱۹۲۵

انسان
های احمق نه از کتاب خوششان می آید نه از فیلمهای مفهومی و نه هر چیز که آنها را
وادار به تفکر کند.
انسان
های کمی احمق تا حدودی کتاب خوانده اند، البته به دلیل این که بتوانند مدارک
تحصیلی خود راتکمیل کنند.
انسان
های رمانتیک شعر می خوانند، رمان های عاشقانه را دنبال می کنند.
انسان
های باهوش با معادلات سر و کار دارند، ریاضیات و فیزیک و از این دست..
انسان
های پیشرو اما درگیر فلسفه می شوند، همیشه
دختری هستم که بعد از ۵_۶ ماه توی خانه ای که ترسِ تنها ماندن در شب داشته ، تنها شده و توی تاریکی مانده. کمتر از چهل روز تا دفاعش فاصله دارد، بند اتصال به تمام  ادم های احمق و بیخود زندگی را بریده، ۹ کیلو لاغر تر از ۴ ماه قبل است، از قوی بودن خسته شده، پارادوکسیکال ترین و سورئال ترین روزها را پشت سر گذاشته، با پشت دست چپش توی دهان خیلی ها که حرف مفت زده اند کوبیده، کلمه هایش تمام شده و همچنان درصدد روشن نگاه داشتن تمام مشعل های امید توی دلش است . 
 
اگر به من بگویی زشت، زیباتر نخواهی شد.
اگر مرا چاق و بدهیکل  بخوانی، لاغر و خوش اندام خوانده نمی شوی.
اگر مرا احمق صدا بزنی، زیرک و باهوش خطاب نمی شوی.
اگر به من بگویی بی سواد، مدرک تحصیلی ات بالا نمی رود.
به رابطه ی انتسابی برگ و درخت و شاخه نگاه کن.
هر برگی که از درختی بیفتد، دیگر متعلّق به آن نیست.
حتّی اگر شاخه باشی و ریشه و آوندت با آن یکی باشد،
وقتی از آن درخت جدا شدی دیگر به آن متصل نیستی. اگر می خواهی از ریشه ات محارست کنی؛
ظرفی نباش که هر م
از اعماق قلبم به این موضوع علاقه دارم. باید هرجوری که شده بشه. احساس می‌کنم چندین نفر در بدنم زندگی می‌کنن. همه داریم خراب می‌کنیم یا نه؟
 
من واقعاً بهش نیاز دارم. چرا برای خودم مشکل تراشی می‌کنم!؟ درستش کن احمق!
 
تلگرام و توییتر و اینستاگرام حالمو بهم میزنن. آدم غریبی هستم. هیچ جا نمی‌تونم بمونم. ای کاش که همه مسائل حل بشه. 
 
حتی اگر کل دل‌بستگی‌هام و علایقم نابود و کور بشن من نباید کم‌بیارم. شبیه گلادیاتور  داخل یک میدون جنگ باید با هوش
یهو به خودم اومدم دیدم من ۲۱ سالمه و... خدایا! من چقدر کارای احمقانه میکنم.
قبلا تصورم از آدم بیست ساله و بالاتر، یه آدم کاملا عاقل و بالغ بود و حالا...
_ سر یه کارگروهی مثل بچه ها دعوا میکنم!
_ سر همون کار انقدرگریه میکنم که کل شبو با سردرد میگذرونم!
_ مثل قبل بقیه رو نمیبخشم و لجبازی میکنم همش و اخلاق بد آدم بزرگارو واسه خودم انتخاب کردم!
_ نمیتونم تصمیم درست بگیرم و زود نظرم عوض میشه!
_ از نبودن آدمها میترسم! از بودنشون هم...
.
.
.
قرار نبود من توی این س
چرا باید آدم قشنگترین حس هاش رو با آدمای اشتباه share کنه؟
چرا؟
چرا؟
.....
باز تحت فشار روحی قرار گرفتم و گویا به طرز فاجعه باری میل به ابرازش دارم، راحتر بگم بالا بردن دستام به نشانه تسلیم! کاری که این اواخر دائما انجامش دادم.
میدونی انگار تسلیم شدن دم دست ترین گزینه‌س و چقدر رقت انگیزه وقتی کاری از دستت برمیاد و انجام نمیدی. 
میل به مورد علاقه واقع شدن یه آدم درست و حسابی دارم! و این آلارم همیشگی رو تو مخم به صدا درمیاره.... این حال و هوا بارها از م
امام خمینی(رحمت الله علیه) احیاگر اسلام ناب
در بین تمامی این بزرگان ابرمردان عرصۀ علم و تقوا و جهاد، امام خمینی(س) نمودی دیگر و جلوه ای برجسته دارد. کاری  که خداوند به دست او عملی کرد به  وسیلۀ دیگران محقق نگشت و توفیقی که در این جهت نصیب او شد برای غیر او پیش نیامد.
او با شجاعت و شهامت بی بدیل و کم نظیر خود، به دو کار اساسی و بسیار متعالی اقدام کرد و تا حدود زیادی هم به ثمر نشست. یکی قیام برای زدودن خرافه و کج فهمی از چهرۀ دین و مفاهیم آن که از سوی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها