نتایج جستجو برای عبارت :

کات کبود

خواص یاقوت کبود
یاقوت کبود قرنها سلاطین را از فتنه و دسایس و بلایا و چشم زخم دور نگه داشته، طلسم ثروت توام با آرامش و آسایش است. این سنگ نماد فصل پاییز بوده و برای مدیتیشن بسیار مناسب است. صاحب آن میتواند آینده را پیشگویی کند. پرنس چارلز حلقه ای مزین به این سنگ را در مراسم نامزدی به پرنسس دیانا هدیه کرده بود. یاقوت کبود نشانه فرزانگی و دانایی بوده است.
یاقوت کبود اعصاب بدن را تقویت و آرام می کند و برای درمان بیماری های صرع، رعشه، سردرد های عصبی
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز؛ 32 اسلاید؛ قابل ویرایش؛ از ویژگی های معماری این مسجد بکارگیری کاشی‌های معرق فیروزه‌ ای و لاجوردی، انواع خطوط عالی و طرح‌های بدیع هندسی و اسلیمی در کنار هم یک نمونه بی بدیل معماری را خلق نموده است. این بنای زیبا در قرن نهم هجری قمری ساخته شده و معماران ...
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز؛ 32 اسلاید؛ قابل ویرایش؛ از ویژگی های معماری این مسجد بکارگیری کاشی‌های معرق فیروزه‌ ای و لاجوردی، انواع خطوط عالی و طرح‌های بدیع هندسی و اسلیمی در کنار هم یک نمونه بی بدیل معماری را خلق نموده است. این بنای زیبا در قرن نهم هجری قمری ساخته شده و معماران ...
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز
پاورپوینت بررسی معماری مسجد کبود-تبریز؛ 32 اسلاید؛ قابل ویرایش؛ از ویژگی های معماری این مسجد بکارگیری کاشی‌های معرق فیروزه‌ ای و لاجوردی، انواع خطوط عالی و طرح‌های بدیع هندسی و اسلیمی در کنار هم یک نمونه بی بدیل معماری را خلق نموده است. این بنای زیبا در قرن نهم هجری قمری ساخته شده و معماران ...
کات کبود یا مس(||)سولفات یک ماده کریستالی آبی رنگ و شفاف است که تعداد آب آن میتواند از ٠تا٥متغیر باشد.این ماده همچنین با عنوان های مس سولفات،گوهر آبی،سولفات مس و زاج کبود نیز شناخته میشود.پر استفاده ترین حالت آن کات کبود ٥آبه است که در موارد زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.این ماده حلالیت خوبی در آب دارد.سولفات مس بدون آب به شکل پودری سفید رنگ است که جذب آب نسبتا خوبی دارد،برای بدست آوردن سولفات مس بدون آب میتوان همان کات کبود دارای آب را خشک ک
خواص
انگشتر یاقوت کبود
از سنگ
های قیمتی دنیا می توان به یاقوت کبود آبی اشاره نمود.بسیاری از مردم این سنگ را در قالب انگشتر یاقوت کبود استفاده می
کنند.حال جدا از خاصیتی که این سنگ دارد می توان به زیبایی این سنگ در قالب انگشتر
یاقوت کبود اشاره کرد. در ادامه میخواهیم درباره خواص به دست کردن انگشتر یاقوت
کبود و خود آن سنگ اطلاعاتی را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.
 
ادامه مطلب
مسجد کبود در زمان حکومت ابوالمظفر جهانشاه
از سلسله‌ی ترکمانان قره‌قویونلو در سال ۸۷۰ هجری قمری به همت و نظارت جان بیگ خاتون
همسر جهانشاه ساخته شد. مسجد کبود تبریز که به دلیل کاربرد سنگ فیروزه
در بخش های مختلف آن به فیروزه جهان اسلام معروف است. در میات گردشگران خارجی به مسجد
آبی نیز شهرت دارد.
بنابر کتیبه موجود بر سر در ورودی، مسجد
کبود در گذشته بخشی از مجموعه ای با نام مظفریه بوده که شامل ساختمان هایی چون مدرسه،
مسجد، خانقاه و کتابخانه بود
تو فرجه ها رو یادتونه یه هفته زودتر رفتم دانشگاه که درس بخونم؟
یه روز تو کتابخونه یکی از پسرای هم کلاسی رو دیدم
گردنش کبود بود
حالا ما به رو خودمون نیاوردیم به هیچکسم نگفتیم استغفر ا... گویان گفتیم بابا خب شاید به جایی خورده اینجور شده
آخه کبودیشم خیلی وسیع بود ها
گفتم حالا کار خاک بر سریم که کرده باشه دیگه انقدر که کبود نمیشه :دی
حالا تازگیا یه عکس از گردنِ کبودِ ناشی از خاک بر سری کاری دیدم
اون مدلی بود تقریبا
یعنی احتمالا این هم کلاسی ما هم...
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبود
یکی بود که الآن نیست ، میدونم نگران نیست
اما من حالم بده ، توو قلبم ضربان نیست
رفتی و تنهایی یقمو گرفت
دنیا شاید ازت حقمو گرفت
نیستی و هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه
صفر ضربدر هر چی بشه بازم میشه صفر
نردبون بودم که واست پله شدم
حالا برگشتی میگی که ازت زلّه شدم
تقصیرِ منه پَر و بالت دادم
پریدن بلد نبودی خودم یادت دادم
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبو
#شعر_مهدویت

سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
می زنند از شوق دائم بال و پر
در حضـور حجت ثانـی عشر
ملک هستی در یم شادی گم است
بعثت است این، یا غدیر دوم است
یوسف زهرا بـه دست داورش
می نهد تاج امـامت بـر سرش
عید «جاء الحـق» مبارک بر همه
خاصـه بـر سـادات آل فاطمه
عید آدم عیـد خاتم آمده
عید مظلومـان عالم آمده
عید قسط و عید عدل و دادهاست
لحظه هـایش را مبـارک بادهاست
عیـد قرآن، عید عت
تن و بدنم  زیاد کبود میشه اما بیشتر وقتها خودمم نمیدونم کی چی شده! الان گوشه ی انگشت اشاره م جوری کبود شده که قاعدتا باید لای چیزی مثل در مونده باشه ! اما هیچی یادم نمیاد !!! 
وقتی عادت ماهانه شروع میشه درد میپیچه تو دل و کمر و پاها و تمام بدن .خلق تنگ میشه اعصاب خورد و بی حوصلگی افسردگی میل به گریه همه و همه چند روز چنان درگیرت میکنن که حال نداری به چیزای دیگه فکر کنی اینا رو نگفتم که تکرار مکررات شه اما دیشب که کیسه آب گرم رو تو شب تابستونی گذاشت
انواع سنگ گچ:
 
۱- سنگ گچ بلوری:
 
این سنگ ها یا از برگ های نازک هیدروسولفات کلسیم که به همدیگر چسبیده اند (سنگ گچ لایه لایه) و یا از تارهای بلوری هیدرو سولفات کلسیم که به هم می چسبند (سنگ گچ ابریشمی) درست شده اند.
 
۲- سنگ گچ غیر بلوری:
 
سنگ های گچ غیر بلوری فراوانند و کاربرد گچ پزی دارند.
 
۳- سنگ گچ مرمری:
 
این سنگ مصرف گچپزی ندارد و جنبه تزیینی دارد و از آن برای ساختن پایه چراغ، زیر سیگاری و وسایل زینتی می کنند. کف سرسرا و تالارو پلکان و ستون های ک
تبریز شهر اولین‌ها است و مسجد کبود یکی از دیدنی‌های مهم این شهر.
  
کاشیکاری‌های ظریف، پر نقش‌ونگار لاجوردی و فیروزه‌ای رنگ مسجد کبود،  دلیل محبوبیت این مسجد باستانی است؛ تا جایی که به “فیروزه جهان اسلام”  شهرت یافته. مسجد کبود با داشتن زیباترین تزئینات آراسته به خطوط ثلث، نسخ و  نستعلیق و نگاره‌ها هندسی و اسلیمی بی‌نظیر، در فهرست میراث ملی به ثبت  رسیده است. باصفحه گردشگری مجله پیام دلتا همراه باشید تا با هم به مسجد کبود تبریز سفر ک
    چون درختان ایستاده در برابر تقدیر خویش 
       اجازه می دهم که شبی سرد و سیاه که ساکت می نماید 
    اجازه می دهم دستی که چرک و کبود و زمستانی است 
مرگ را ایستاده بر تنم کند 
    تا شاید جایی دیگر 
فصلی دیگر... 
در صبح و رویایی دیگر 
    با بهاری ترین شکل آمدنت بیدار شوم. 
داشتم می‌نوشتم که بگم اون‌قدر ها هم بدبخت نشدم و میتونم از پس همه‌چی بر بیام..
که بگم حالم خوب میشه..
که بگم گریه نمیکنم.
اما گوشیم زنگ خورد و بعد از شنیدن کلمه‌ی خوبی؟ 
بغض کردم..
و بعد صدای هق‌هقم بلند شد.
من خوب نبودم..
و این حقیقت بود.
حقیقتی که نمیتونم با کلمات توصیفش کنم.
 
فقط یادم است که درد می‌کشیدم. نمی‌دانم چرا.
تبریزایران مساجد باشکوه متعددی دارااست که هرمورد از آنها شاهکاری از هنر و معماری اند و در مشاهده از آنان سرشار از حس معنویت می‌شوید . یکی‌از مساجد تاریخی و باشکوه کشور‌ایران مسجد کبود است , مسجدی که به نیکی معماری بعداز اسلام جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذارده او کی از نادر مساجد آبی‌رنگ دنیاست . چیزی که سبب ساز شده اینجا به مسجد کبود مشهور شود وجود کاشی های لاجوردی رنگ است که زیبایی خاصی را برای مسجد به‌وجود آ
از
سنگ یاقوت چه می دانید؟
 
انگشتر
یاقوت مردانه  یکی از سنگ‌های قیمتی دنیا است.
از افراد مشهور گرفته تا افراد عادی، همه به ارزش این سنگ گران‌بها واقف بوده و آن
را نشانه‌ای از تجمل و اشرافیت می‌دانند. در میان تمامی یاقوت‌های کبود، یاقوت کبود
آبی به‌عنوان یکی از پرکاربردترین سنگ‌ها شناخته می‌شود. یاقوت کبود آبی به‌عنوان یکی
از تأثیرگذارترین سنگ‌ها در زندگی افراد یاد می‌شود. بسیاری از افراد آن را در
انگشتر یاقوت مردانه نیز استفاده می ک
سایت جواهر مجموعه ای است که تجربه بسیار بالایی در زمینه فروش جواهرات مردانه و زیورآلات نقره دارد. این مجموعه با طراحی های بسیار متنوعی همراه با سنگ های معدنی اصل که خاصیت درمانی و معنوی بسیار بالایی دارد. 
پیشنهاد می شود که سری به این وب سایت بزنید و از نمونه های زیبای این سایت دیدن کنید. شما با خرید اینترنتی از این سایت می توانید از اصالت جواهرات معدنی آن اطمینان خاطر داشته باشید چرا که این سایت برای تمامی کالاهای خود شناسنامه بین الملل
عذری نعمتی را شوهرش دیشب بعد از مستی کتک زده بود، صورتش سیاه و کبود بود و حال و حوصله حرف زدن هم نداشت . هی مینوشت و کاغذ ها را مچاله میکرد. کاغذ های مچاله را آرام باز کرده بودم، پیچیده بودم دور مریم ها و از دفتر زده بودم بیرون. بوی مریم ها توی آسانسور پیچیده بود و صدای عذری توی سرم.
خواهر زاده م ۹ سالشه و خدا حفظش کنه خیلییی خوشکل و سر و زبون داره 
طوری که حتی اونایی که خودشون دختر همسن و سالش رو دارن عاشقشن 
پریشب اومد خونه مون ، از چند تا پله افتاده بود پاش کبود شده بود 
اولش کلی ناراحت شدم بعدش یه دفعه قاطی کردم گفتم مگه دست پاچلفتی هستی نمی تونستی رو پله اول متوقف بشی و خودتو جم کنی تا آخرین پله باید می افتادی و این بلا سرت می اومد..
الان که فکر می کنم حس می کنم مث قدیمی ها رفتار کردم خخخ
هر روز که از دانشگاه برمیگردم خوابگاه یه جون از جونام کم میشه
عین مبارزای مورتال کومبات(درسته؟)
مگه میشه ۱۹ واحد داشته باشی
از شنبه تا چهارشنبه
۸ صبح تا خود شب
؟؟
آیا انصافه؟
این حجم از فعالیت درسی برای دانشجویی که مدرکشو میخواد بزاره سر کوزه آبشو بخوره یکم زیاد نیست؟
خسته‌ام...مثل خرس قطبی که وسط خواب زمستونی پیدارش کردن میگن پاشو دستت زیر سرت مونده کبود شده...هعی
بلوریست آبی رنگ و درخشان.مسحور کننده و هم رنگ چشمهایت.مسموم میکند...میخواهم تو شوم...در خونم حل میشود.منجمد میشوم و آبی تر از همیشه خودم را در حال دست و پا زدن درچشمهایت می یابم.
بگو چگونه میتوان فراموش کرد لحظه درخشیدن مرواریدهای غلطان از گوشه ی چشمت را...که مرا از چشمت ب گوشه ای از این دوزخ انداخت...
آه ای اهریمن ترین اهریمن روزگارم.دوزخ همان جاست که تویی وجود نداشته باشد...
روش های تشخیص انگشتر یاقوت اصل
روش تشخیص سنگ و انگشتر یاقوت اصل و دیگر سنگ ها نیازمند تجربه زیادی می باشد که هر کس آنرا ندارد.ما  در این مطلب خواهان آن هستیم که به شما روش تشخیص انگشتر یاقوت اصل را آموزش دهیم.امیدواریم این طلب برای شما مفید واقع شود.
ادامه مطلب
میگفت:
 صورتت کبود بود.
نفش نمیکشیدی.
به پهنای صورت گریه میکردم.
تو توی یه دست بودی.
با دست دیگه محکم به دیوار تکیه میزدم.
نفس نمیکشیدی ... رو دستم بی جون افتاده بودی. نمیدونست چیکار باید بکنم ... با تمام وجود میخواستم برگردی.
همه دورم جمع شده بودند. بلند با گریه میگفتم: دخیلم.... دخیلم.


خودت یکی که نه چند معجزه ای .... یه روزی متوجه میشی... قدر خودت رو بدون.
نزدیک سد داشتیم قدم میزدیم. داشت میگفت صدای آب میشنوی؟صدای باد؛ پروانه ها رو ببین. بعد نشست رو یه تخته سنگ. بی مقدمه گفت بغلم کن؛ فاطمه بغلم کن. عجیب بود. نزدیکش نشستم. بیهوش شد افتاد. دندونهاش قفل شده بود. لبهاش و زیر چشمش کبود شد در کمتر از دقیقه ای...دلم میخواست داد بزنم تو دیگه نرو! ولی بغلش کرده بودم فقط صداش میزدم.یه نفر نزدیک اومد پرسید تنها هستین؟ گفتم نه؛ دوتامون باهمیم. 
آتش به جان گلشن طاها فتاده استکوثر میان شعله آتش فتاده است
بابا میان کوچه، دلش پشت در بماندمادر میان معرکه تنها فتاده است
دست فرشته ها همه از غم به صورت استنقشی کبود بر رخ زهرا فتاده است
فضه برس به داد که مادرزدست رفتجای درنگ نیست همین جا فتاده است
بازوی او بگیر و بزن آب بر رخشاز پا به راه یاری بابا فتاده است
بانو نشسته سینه زنان آه می کشدتا ریسمان به گردن مولا فتاده است
تولد!!!
نمی تونستم تا مدت ها این اتفاق رو درک کنم!!
اما اتفاقه قشنگیه، خییییلی، توی این اتفاق، عاشق خدا میشی
تولد یه انسان، خیییلی قشنگه .. 
وقتی قدر این تولد رو بدونی، توی دنیا فقط عاشق خدا میشی ..
 
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
 
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست
 
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
 
خدایا در خودم، هر روز تولدی و تولدی و تولدی از تو می خو
بذا نگات کنم. بذا نگات کنم که یادم بمونه که هرچیَم بشه، من دارمت. که شاید مثل الآن نداشته باشمت، شاید نتونم دستامو دور گرنت حلقه کنمو زل بزنم تو چشمات ولی دارمت. یه جایی وسطِ وسطِ قلبم دارمت. یه جایی که فقط مال تو عه. [به من گفتی پای بیدِ کهن، تا همیشه من با تو خواهد بود؛نشستم من پایِ بیدِ کهن، بی تو زیر این آسمانِ کبود.به من گفتی همچو عشقِ ما، کِی شود پیدا در همه عالم؟کنون بی تو مانده‌ام تنها، سوزم و سوزم در آتشِ این غم.]
امروز بین دو کلاس در راهروی دانشگاه، مادری نزد من اومدمادری که سن زیادی نداشت اما فرسودگی و غم دنیا رو در چشم هایش می دیدم
دستانی کارکرده
صورتی چروکیده
جسمی فرسوده
...
از بزرگ کردن سه فرزند به سختی گفت
از همسری که فقط پول به خونه آورده و پدری نکرده
و از دختری که عروس کرده بود اما شوهرش اون رو کتک شدید میزده
...
گریه کرد
اوج غم یک مادر رو دیدم
و 
سوختم که گفت
شما خودت فرزند داری
محاله نازکتر از گل بهش بگی
چطور تحمل کنم تن کبود دخترم رو
...
گفت چه کنم
786



خواص  سنگ 
یاقوت کبود ( سفایر )    

Sapphire


ایجاد تعادل و تنظیم چاکرای
پنجم و ششم

سفایر دومین سنگ سخت بعد از
الماس است که مادر طبیعت به ما هدیه کرده است.

 معادن بزرگ سفایر (
یاقوت کبود )  در واقع بازمانده رگه های
آتشفشانی و دگرگون شده از گرانیت و مرمرند که
در بستر رودها و دامنه کوهها دچار هوا زدگی
شده اند، مقادیر زیادی از این سنگ در برمه،
تایلند، استرالیا، امر
آتش به جان گلشن طاها فتاده استکوثر میان شعله آتش فتاده است
بابا میان کوچه، دلش پشت در بماندمادر میان معرکه تنها فتاده است
دست فرشته ها همه از غم به صورت است
نقشی کبود بر رخ زهرا فتاده است
فضه برس به داد که مادرزدست رفتجای درنگ نیست همین جا فتاده است
بازوی او بگیر و بزن آب بر رخشاز پا به راه یاری بابا فتاده است
بانو نشسته سینه زنان آه می کشدتا ریسمان به گردن مولا فتاده است

آتش به جان گلشن طاها فتاده استکوثر میان شعله آتش فتاده است
بابا میان کوچ
دل شده مهمان عشق ، معجزه آغاز شد 
در شب پایان درد ، سوز دلم ساز شد 
از لب یارم رسید ، باز نویدی  
دگر 
کلبه ی احزان دل ، خانه ی دلباز 
شد 
از شب تارم گذشت ، ماه جهانتاب 
من 
نور به من هدیه داد ، مه رخ طناز 
شد 
بوی شقایق رسید ، باد صبا از 
کجا ؟!
از تن دلدار بود ، غنچه ی دل باز 
شد .
فصل خزانم تمام ، فصل جدایی 
ز غم ،
همدم شبهای من ، اله ای ناز
شد 
تا به فلک پر کشید ، عرصه ی سیمرغ دید،
بال خیالم کبود ، او پر پرواز  
شد 
میکده ها بسته بود ، ساغر من پر
عطش
کتاب جیغ های صورتیشاعر: ژاله افشاری مقدم

تنِ کبود شیونش به بوسه فکر می کندشکنجه های در تنش به بوسه فکر می کندبه لحن عاشقانه اش دوباره ترس می پردولی زبانِ الکنش به بوسه فکر می کندزنی که رقص موی او اسیر سایه ها شدهصلیب دور گردنش به بوسه فکر می کندزنی که زیر چادرش بهار رخنه کرده استگلِ کنار دامنش به بوسه فکر می کنداز آخرین دریچه ها به عشق خیره می شودو چشم های روشنش به بوسه فکر می کنددر انتهای جاده ها به شهر عشق می رسدهمیشه قبلِ رفتنش به بوسه فک
حال گیری کردم ازش حسابی ...
امروز دورهم بودیم ، دوست دخترشم اومده بود ، وارد که شد به دوست دخترش اشاره کردم که بیا کنار من جا هست بشین ، اونم نشست...
هیچی آخرش که داشتیم خداحافظی میکردیم همه از هم ، رفتم تو چشماش نگاه کردم گفتم آقای فلانی ، دوست دخترتون رو چرا معرفی نکرده بودین ! چقدر خوبه و به درد جمع میخوره حرفه اش...
آقا این رو میگی رنگش زرد شد ، سرخ شد ، کبود شد ، دوست دخترشم انصاف خیلی دختر گلیه...
بلافاصله هم خداحافظی کردم اومدم...
همین که فهمید
محبوبم!دور تا دور یاد تو را پاییز گرفته. بحران نبودن تو آشکار شده. کاش می‌توانستم تنهایی‌ام را بیاورم کنارِ تنهایی شما. پاییز به پهلویِ یاد شما نشسته و خیره شده به دور دست‌ها، به روزگاری کبود.من همه چیز را باور می‌کنم جز اینکه پاییز رد شود و روزگار بی‌تو بهار شود. یکی می‌گفت تو را دیده‌اند توده‌ای ابر شده‌ای و می‌خواهی بباری. یکی می‌گفت تو را دیده‌اند که ماه شده‌ای و دور از ما در آنجای آسمانی.ای بادهای شرقی بر روزهای من بوزید که پاییز ب
به راحتی می شود با مواد شستشویی که در اختیار دارید مثل آب و صابون (و شاید آمونیاک) درخشندگی اون رو برگردانید.
این آموزش مختص یک گونه از زیورآلات خاص نیست! هر گونه زیورآلات مثل انگشتر اسم، دستبند اسم، پلاک اسم و ... را میتوانید با این آموزش ها زیورآلات خود را شسشتو دهید.
سنگ‌های قیمتی (الماس٬ زمرد٬ یاقوت و یاقوت کبود)انگشتر نامزدی و حلقه‌های عروسیتون رو در محلول شامل ۱ فنجان آب گرم و ۴/۱ فنجان آمونیاک به مدت ۳۰ دقیقه خیس کنید، سپس اون‌ها رو به ک
به هرسو قدم می‌گذاشتی پیکرهای کبود زمین را فرش کرده بودند. خورشیدْ بی‌تفاوت اشعه‌هایش را همچو سیخ داغی توی چشمانت فرو می‌کرد و شیون زنی چون شمشیر بُرنده‌ای هوا را می‌شکافت. فریاد ها متواضعانه گوش‌هایت را در آغوش می‌گرفتند و سرگیجهٔ سنگینی تورا آرام آرام در خود حل می‌کرد. برای احدی مهم نبود که نفس چگونه درون سینه‌ات می‌شکند و عرق سردی که تمام بدنت را پوشانده چگونه دستت را ماهی‌وار از دست دیگری جدا می‌کند. آنگاه که التماس می‌کردی بر
 قاسم ز جهان چو بست دیده
از چشم جهانیان خواب پریده
 
او در این جهان هیچ نیآسود
روشن بنمود این ره مه آلود
 
 سردار بخفت به تیغ رعدی
آن تیغ که زد به جسم مهدی
 
آن تیغ  کبود محنت آلود
بنشست بر پیکر دو مقصود
 
لعنت به کبودی تو ای رعد
لعنت به یزید و عمر سعد
 
لعنت به سگان استخوان خوار
لعنت به سران ارتش جهان خوار
 
لالایی قشگی است حقوق انسان
تا خواب شویم جملگی بدین سان
 
خون خواهی تو در جغرافیایی عشق است
از صنعا، تهران ، تا بغداد و دمشق است
..............
ادام
زرد و بنفش و نیلیسبز و آبی و کبود!با بنفشه ها نشسته ام،سالهای سال،صبح های زود.در کنارچشمه سحرسر نهاده روی شانه های یکدگر،گیسوان خیسشان به دست باد،چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم،رنگها بشکفته در زلال عطرهای گرم،میتراود ازسکوت دلپذیرشان،بهترین ترانهبهترین سرود!* مخمل نگاه این بنفشه ها،می برد مرا سبکتر از نسیم،ازبنفشه زار باغچه،تا بنفشه زارچشم تو ــ که رسته در کنارهم ــزرد و نیلی و بنفشسبز و آبی و کبود.باهمان سکوت شرمگین،با همان ترانه ه
چند روز پیش موقع رفتن به دانشگاه یکی از پسرهای دانشگاه دیدم که به حد چی بگم تیپ زده بود میتونستم تحمل کنم ینی کسی بخواد خواستگاری هم بره اینقدر به خودش نمیرسه.‌‌‌.. 
چون عینک به چشم داشت ننیتونستم بفهمم منو میبینه یا نه ولی جهت صورتش نشون میداد که منو میبینه بعد از پیاده شدن از اتوبوس سرم انداختم پایین اما دیدم که جهت صورتش هم چنان به منه نمیدونم شاید توهم زدم  ولی به شدت عصبی بودم نمیدونم چم بود .
به خودم میگفتم فقط تیپ زدن ما گناهه و یاد دعو
 قاسم ز جهان چو بست دیده
از چشم جهانیان خواب پریده
 
او در این جهان هیچ نیآسود
روشن بنمود این ره مه آلود
 
 سردار بخفت به تیغ رعدی
آن تیغ که زد به جسم مهدی
 
آن تیغ  کبود محنت آلود
بنشست بر پیکر دو مقصود
 
لعنت به کبودی تو ای رعد
لعنت به یزید و عمر سعد
 
لعنت به سگان استخوان خوار
لعنت به سران ارتش جهان خوار
 
لالایی قشگی است حقوق انسان
تا خواب شویم جملگی بدین سان
 
خون خواهی تو در جغرافیایی عشق است
از صنعا، تهران ، تا بغداد و دمشق است
..............
ادام
این‌که حس کنی آدم بامزه‌ای نیستی سخته نه؟
این‌که حس کنی در روابط اجتماعی‌ات دائم اشتباه می‌کنی سخته نه؟
حس می‌کنم بیمارم، حس می‌کنم مثل یک ربات اسقاطی‌ام که قسمت احساسات مرکز پرازشش خراب شده.
حس میکنم مغزم مثل آب روون به دیواره‌های جمجمه‌ام میکوبه. حس می‌کنم قلبم کبود و پلاسمولیز شده؛ بدن و قلبم هم غلظت نیستند.
 
من: زیر پتو هست و با گوشی تایپ می‌کند. سردشه. غمگین و سردرگمه.
یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود یه دختری نشسته‌بود. این دختر قصه‌ی ما کتاب میخوند. اسمشم ستوده بود. یه دختر متولد زمستون که زیبایی خودش رو از برف قشنگ گرفته‌بود. 
ستوده‌ی عخوری پخوری، تولدت رو هزاران بار تبریک میگم ^_^ امیدوارم همینجور مثل الان دختر قوی‌ای بمونی! امیدوارم سال بعد توی دانشگاه تهران ببینمت :)) و امیدوارم لبخند قشنگ هیچ‌جوره از روی لب‌هات محو نشه و روز به روز بزرگتر شه :)) و امیدوارم به هرچیزی که میخوای برسی و امسال سال قشنگی ب
وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد. سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، وی را «شهید زنده» نامیده بود[ پس از اینکه دولت ایالات متحده آمریکاسپس، در ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ نشان ذوالفقار، به عنوان عالی‌ترین نشان نظامی ایران، برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی توسط فرمانده کل قوای ایران، سید علی خامنه‌ای، به وی اعطا شد و در این زمان رهبر برای او آرزوی شهادت و نیل به بهشت را کرد.
در پی اقدام آمریکا در ۱۳ دی ۱۳۹۸ در ترور قاسم سل
تو مبتلا به دوستت دارمی شده ای کشندهبر لب های کبودمردی مسلول
 اما باور کنتو را با همه دوری اتکه قِدمَتِ درد استدوست دارم! ای سکوت لاجوردی مسمومتنهایی چُنان ضخیممیان آغوش کوهی از غربت
 باور کنچشم های من هرگزبه خمیازه کسل کننده ی روزهای هفته اعتنا نکردندو هر روز مصرانهمشتاق دیدارت هستند کاش توان گفتنت بودو می‌گفتی،چگونه است که دلْ تو را مثل یک مادیان می دَوَد؟در میان خیل عاشقان هزار ساله اتاما تو دل به قاطری لنگ سپردیدر مسیر سلاخ‌خانه!
شرایط ثبت نام لاتاری 2021 آمریکا (خدمات کامپیوتری وحید - مسجد کبود تبریز)
یکی از دلایل محبوبیت لاتاری شرایط بسیار ساده این قرعه کشی است. فرقی نمیکنه که شما چه مدرک تحصیلی و یا سنی دارید، صرف نظر از نوع و درجه مدرک تحصیلی و رده سنی شما میتونید دربرنامه لاتاری ثبت نام کنید. و شانس دریافت گرین کارت داشته باشید. برای ثبت نام لاتاری در سالهای پیش شما نیاز به هیچ مدرک خاصی نداشتید اما برای ثبت نام لاتاری 2020 شما نیاز به پاسپورت معتبر دارید چرا که شماره
چرا به ختم امتحان این همه درنگ خوردو و به شقیقۀ من دوباره پاره سنگ خوردو یه باره دستمون به در خودکار خوردو دوباره عقل مردو و تمام خاطراتم گره به نوزده و بیست و پنج خوردو. من نمی‌دونم چرا نمی‌تونم بفهمم اینو چرا اینجوری سوال داده بودو من چه بدونم که بفهمم اینو چرا سرعت MN از PQ بیشتره و بخش B نشان دهندۀ کدوم ماه شمسیه و. من نمی‎دونم چرا نمی‌تونم اینم بفهمم که چرا هرموقع من از شعور یه معلمی تعریف کردم دیری نپایید تا خلافش بهم ثابت شدو من بازم نمی
 
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
 
"حافظ"
 
در آخرین نامه ‌ات از من پرسیده بودیکه چه سان تو را دوست دارم؟عزیزکم،
همچون بهارکه آسمان کبود را دوست دارد.همچون پروانه ‌ای در دل کویریا زنبوری کوچک در عمق جنگلکه به گل سرخی دل داده استو به آن شهد شیرین ‌اش.آری، من این‌گونه تو را دوست دارم.همچون برفی بر بلندای کوهیا چشمه‌ای روان در دل جنگلکه تراوش ماهتاب را دوست داردعزیزکم،آنگونه که خودت را دوست داری،آنگونه
ی روز تو مدرسه بودیم...بخاطر ی مراسمی رفتیم نمازخونه با دوستام...
بعدش سقف نماز خونمون ی قسمتیش اومده بود پایین ...دوستامم(قد بلندا...من که قدم کوتاهه کلا*-*)...میپریدن دستشونو بزنن به سقف و خلاصه میخورد...بعد منم اومدم برا اینکه متفاوت عمل کنم پامو اوردم بالا که یک نریو چاکی(اسم حرکت پا تو تکواندو)بزنم خلاصه فرش سر بود منم جوراب پام بود یهو دیدم زیر پام خالی شد...پخش زمین شدم*-*
الان ی سال و نیم از اون موضوع گذشته هنوزم دوستام یادشون میاد ی ساعت بهم می
پر قدیسه عالم بین  شعله های آتشگر گرفت از آن زبانه فامطه تمام آهشبیت اول که بسوزد همه واژه ها بسوزندقافیه آب شد از غم،غزلم فدای مادررنگ پر چرا پریده،رنگ در چرا چنین استشاعری محو علی شد،مات قهرمان خیبرقهرمان کشیده می شد،روی خاک کوچه ی تنگفاطمه به گریه پرسید فضه کو حضرت حیدربین کوچه ها دوید و خبر از علی نبود وزیر گنبد کبود و مادری در پی شوهرمادر نبی تو بودی،مادر علی تو هستیدر پی ولی که رفتی بر زمین ریخت گل و پربیت حق بیت علی بود،بین این بیت پر
تا به حال شیش تا سرم نوش جون کردم،هفتمی هم مثل آیینه دق جلوم هست :|
دیشب دو واحد خون گرفتم
تراژدی ترین و درعین حال کمدی ترین لحاظات رو میگذرونم
دستام کبود شده از جای سرنگ برای ازمایش های ساعت به ساعت، آنوژکت (تسنیم املاش درسته؟) هم امونم رو بریده،برش داشتن دستم ورم کرده :|
تا به اینجا بدترین تزریق ها از جانب پرستارها بوده اما تا دلت بخواد بهیارها حرفه ای هستن
دیشب تراژدی ترین شب زندگیم بود :| توی یک دستم سرم،اون یکی دستم کیسه خون بهم وصل بود :|
حا
گوسفند نژاد سنگسری یکی از نژادهای ایرانی است که آن ها را در دسته گوسفندان گوشتی قرار می دهند .
زیستگاه این گونه از گوسفندان همانگونه که از نامشان پیداست به محلی به نام سنگسر در شمال شهر سمنان باز می گردد .
در رابطه با ظاهر این گوسفندان باید بگوییم که :
- پشم گوسفندان سنگسری از قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره متغیر است  و در برخی موارد به رنگ های نخودی، بور و کبود دیده می شوند .
- جثه این گوسفندان کوچک است و دارای پاهای ظریف و نازک هستند .
- دنبه این گو
منم و خجلت بسیار، حلالم فرمادر شبِ آخر دیدار حلالم فرمااولین بار شده آمدی و پا نشدمحال و روزم شده دشوار، حلالم فرمابوسه بر گونه ی من؟! نه... فراموشش کنصورتم خورده به دیوار، حلالم فرمااز سپیدی رخم نیست خبر، رنگِ کبود...بر رخم گشته پدیدار، حلالم فرماچادرم سوخت پدر، صورت خود را بگذار...روی این دامنِ گلدار، حلالم فرمانه مرا موی بلند و نه تو را پنجه ی نازبگذر از موی من اینبار، حلالم فرماسنگ خوردم سرِ بازار که سنگت نزنندسنگ خوردی سرِ بازار؟! حلالم ف
دل شده مهمان عشق ، معجزه آغاز شد 
در شب پایان درد ، سوز دلم ساز شد 
از لب یارم رسید ، باز نویدی  
دگر 
کلبه ی احزان دل ، خانه ی دلباز 
شد 
از شب تارم گذشت ، ماه جهانتاب 
من 
نور به من هدیه داد ، مه رخ طناز 
شد 
بوی شقایق رسید ، باد صبا از 
کجا ؟!
از تن دلدار بود ، غنچه ی دل باز 
شد .
فصل خزانم تمام ، فصل جدایی 
ز غم ،
همدم شبهای من ، اله ای ناز
شد 
تا به فلک پر کشید ، عرصه ی سیمرغ دید،
بال خیالم کبود ، او پر پرواز  
شد 
میکده ها بسته بود ، ساغر من پر
عطش
روش های آنالیز در شیمی تجزیه :
1.تجزیه کلاسیک:
دسته بندی روش های کلاسیک به شرح زیر است:
 
1.روشهای وزن سنجی:
وزن سنجی نوعی از آنالیز کمی است که در آن مقدار ماده تعیین میشود .
2.روش های حجم سنجی:
سنجش های حجمی یا همان تیتراسیون نیز از روش های آنالیز کمی است که هدف آن یافتن نقاط هم ارزی(اکی والان)است که مقدار یک گونه خاص را در محلول تعیین میکند.
3.آزمون شعله:
آزمون شعله نیز از روش های آنالیز کیفی وکلاسیک میباشد.در این آزمایش در اثر تماس شعله با محلول آن
دیگر تمام شد ...
مرغ از قفس پرید!
ندا داد جبرئیل 
اینک شما و
وحشت دنیای بی علی
 
پی نوشت: می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود ........... شهر بی زهرا که مولا قابل ماندن نبود
            ساقیا در سجده هم جام شهادت می‌زنی ............ اولین مستی که می‌خوانی تشهد در سجود
 
 
قاسم سلیمانی فرمانده سپاه ایرانی بود که بعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می کرد. او در طول جنگ ایران و عراق ، فرمانده لشکر 41ثارالله کرمان بود. وی در 4 بهمن 1389 درجۀ سرلشکری دریافت کرد. سید علی خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی ایران ، وی را «شهید زنده» نامیده بود و پس از اینکه دولت ایالات متحده آمریکا در 13 دی 1398 در عملیات آذرخش کبود ، او را به هنگام خروج از فرودگاه بین المللی بغداد ترور کرد از وی به عنوان سپهبَد یاد کرد.
 
همین چند لحظه پیش از خواب بیدار شدم. هیچ نمیدانم سم قوی تر است که ببردتم کوه یا این کرختی عجیب سر صبحم که زیر پتو مچاله ام کرده. 
از دیشب فهمیده ام که منطق برنامه ریزی ام افتضاح است. 
کاکتوس ها نیاز به رسیدگی دارند
من نیاز به استحمام دارم
برای کنفرانس یک شمبه باید ۳۰۰ صفحه لبه تیغ بخوانم، پنجاه صفحه سال بلوا و یک عالم مطلب در مورد هر دو کتاب و سبک کلاسیک! 
استاد اناتومی گفته حتما ازم میپرسد و من هیچ نمیدانم اخرین باری که اتاقم را گردگیری و جارو
زیر برف موندم در ماشین باز نمی شه و حتی نمی تونم دیگه پاهامو تکون بدم دلم می خواد بخوابم ولی باید بیدار نگهش دارم گرسنه است دست هاش رو می مکه تموم لباسم رو دورش پیچوندم تا سردش نشه حالا تن خود هیچی نیست معلوم نیست چند ساعت دوام اوردیم دلم نمی یاد بزنمش  باید بیدار بمونه گریه می کنه
 
چی شد که زیر یه خروار برفیم یادم نمی یاد الان فقط نفسم گرفته چرا می گن نباید بخوابی هیچی کاری از دستم بر نمی یاد بچه گرسنشه و من هم یه زن نیستم بهش شیر بدم هیچی توی
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است.فاطمه یک زن بود ، آنچنان که اسلام می خواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر ، خود رسم کرده بود و او را در کوران سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.
تا که هیزم ها بدست عده ای شر گر گرفتکم کم آتش شد مهیا بعد آن در گر گرفتپشت در بود و به پهلو تکیه بر آن داده بودآتش در شعله زد یکباره معجر گر گرفت​​​خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد
از غم خبری نبود اگر عشق نبوددل بود ولی چه سود اگر عشق نبود
بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بوداین دایره کبود اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی راعکس چه کسی زدود اگر عشق نبود
در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش استاز این همه دل چه سود اگر عشق نبود
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانیتکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود
از قیصر امین پور
 
به عشق نوجوانی اعتقاد دارید؟؟؟
معرفی سنگ

یاقوت کلمه ای عربی می باشد و نام این سنگ به فارسی “یاکند” است. این گوهر که در انگلیسی به آن ruby
نیز گفته می شود پس از الماس سخت ترین گوهری است که هیچ سوهانی به غیر از
الماس بر آن اثر نمی گذارد. این گوهر قیمتی بر روی آتش بسیار دوام می آورد و
نسبت به سایر سنگ ها در برابر نور و مواد شیمایی مقاومت بالاتری دارد.
بلور های این نگین، کانی های مهمان زیادی دارد که به شکل سوزنی و یا تجمعی
از بلور های سوزنی هستند. به کمک کانی های مهمان، نوع اصلی ر
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
چند روز بود دوباره مانیتور لپتاپم خراب شده بود، امروز بردمش تعمیر و باز رفتم مرکز تبادل کتاب، دامن از دست برفت و اینا رو خریدم :دیچند وقت پیش در‌به‌در دنبال یه جمله، بیت و ... بودم که بنویسم اول یه کتاب و پیدا نشد. امروز پیدا کردم ولی دیگه دیر شده، ایشالا کتاب بعدی :دی نکته آخر اینکه فریدون دختری به اسم بهار داره و شعر فریدون پر از بهارهمن با خیال خویش،با خوابهای رنگین،با خنده‌هایِ دخترِ دردانه‌ام «بهار»با آنچه شاعران به بهاران سروده‌اند؛
من دلم برای تکواندو تنگ شده است. برای میت زدن هایمان، برای شوخی های قبل از کلاسمان، برای چندنفری بافتن موهای کیانا و تحمل غرغرهایش، برای سنگینی لگدهای مهسا که حتی از روی هوگو هم تا چند روز بعد کبود بود، برای سرزنش های استاد که «سخت تر کار کن»، برای رقابت هایمان، برای بیست دقیقه طناب زدن، برای نیم ساعتِ اولِ کلاس دویدن، برای آهنگ های احمقانه ای که نرگس می گذاشت و هیچ کداممان دوستشان نداشتیم، برای شوخی هایم با آتنا که همیشه بخاطرشان تنبیه می
امروز وقتی بیرون رفتم ترس داشتم عجیب! همش منتظر یه اتفاق عجیب دیگه بودم ! تمام طول راه رو با دعای عهد سپری کردم اینجوری درونَ م آروم بود حداقل ! 
پاطمه پرسید چرا چشمات کبود شده چرا صورتت کاملا خونیه ! گفتم نمیدونم و تو دلم میگفتم کاش یادش بره بپرسه کاش دیگه نگه چرا چون نمیتونم به کسی جواب بدم ! ولی خوشحـالم که داره میره اون رگه های قرمز خونی! امروز بعد از چند هفته خندیدم تازه داشتم حس میکردم خون به مغزم رسیده ! 
تازه نصف راه رو آمده بودم که فهمیدم
حسین... از تو خودم را جدا ببینم چه؟!
اگرکه صبح شود، من بلا ببینم چه؟! 
 
بیا و این شب آخر سخن بگو با من
اگر به نیزه، تو را بی صدا ببینم چه؟! 
 
عبا به دوش نشستی، نماز می خوانی
تو را بدون لباس و عبا ببینم چه؟!
 
تنی که زینت دوش نبی اکرم بود
به روی خاک بیابان، رها ببینم چه؟! 
 
عجیب دلهره دارم سر تو را ببُرند
خدا نکرده تو را زیر پا ببینم چه؟! 
 
همیشه بوده سرت سایه ی سر زینب
اگر سرت به روی نیزه ها ببینم چه؟! 
 
منی که تاب ندارم تنت کبود شود
به ضرب نیزه، تنت
 
با تو کشف کردم که بهاربرای گرامی داشت تنها یک پرستو می‌آید...پیش از تو، می‌پنداشتم که پرستوسازنده‌ی بهار نیست...با تو دریافتم که خاکستر، اخگر می‌شودو آب برکه ها‌ی گل‌آلودِ باران در گذرگاه‌هادوباره، به ابر بدل می‌شوند،و جویباران، در نزدیکی مصب خویشپالوده می‌شوند و به سرچشمه‌های خویش باز می‌گردند،و قطره‌ی عطر، خانه‌ی مینایی‌اش را رها می‌کند،تا به گل سرخش، بازگردد،و گل‌های پژمرده در تالارهای ظروف سیمین،به غنچه‌های کوچک در کشتز
#نیمه_عاشقی
امشببه نیمه می رسد دفتر بهارانکهکشانی از نور و شکوفهبر پشت هر نسیماز کوچه سبز اردیبهشتبر در خانه ات خواهند رسید!
بهار،ورق به ورقپر شدهاز اسم تو!هر صبح،پرستوهامی آیند از میان آغوش نگاهتتا به کوچه آفتاب!
 
در جستجوی تو،به سمت زندگی باید رفتمن نیزچون قاصدک هافانوس بدسترفتم و رفتماز سبز سیر دریابه خاک کبود کویرهمه جادفتر عاشقی شکوفه ها باز بود مشق شاپرک هابازهم نوشتن نام تو!بازهم سرودن از تو و تو...
امشب،صیادی بر روی رودخانه چشمان
گوسفند زنده نژادهای مختلفی هستند که براساس نژاد در مناطق مختلف کشور و جهان پرورش می یابند و از نظر ظاهری ، خصوصیات جسمی و رفتاری متفاوتند و همچنین تفاوت هایی در آنها وجود دارد. استفاده از اینکه معمولاً یکی از این نژادهای کرد در مناطق کوهستانی معمولاً در غرب کشور پرورش داده می شود که به دلیل استحکام اندام ها به راحتی می توانند در مناطق دشوار زندگی کنند حتی برخی از آنها قادرند در مناطقی بیابانی که دارای آب و هوا نیست زندگی کنند. دوستانه و حتی
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب عاشورا محرم ۹۸
حسین... از تو خودم را جدا ببینم چه؟!
اگرکه صبح شود، من بلا ببینم چه؟! 
 
بیا و این شب آخر سخن بگو با من
اگر به نیزه، تو را بی صدا ببینم چه؟! 
 
عبا به دوش نشستی، نماز می خوانی
تو را بدون لباس و عبا ببینم چه؟!
 
تنی که زینت دوش نبی اکرم بود
به روی خاک بیابان، رها ببینم چه؟! 
 
عجیب دلهره دارم سر تو را ببُرند
خدا نکرده تو را زیر پا ببینم چه؟! 
 
همیشه بوده سرت سایه ی سر زینب
اگر سرت به روی نیزه ه
زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر میره. دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟ خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم مست میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه. دکتر گفت: خوب دوای دردت پیش منه، هر وقت شوهرت مست اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن و این کار رو ادامه بده. دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت. خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود هر بار شوهرم مست اومد خونه، من شروع
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سو
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ فاطمیه اول ۹۸
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهب
به نام نامی‌الله
 
# مجالس+
# دیوارنوشت
کوچکترین نبود ولی چندساله بود
خونین‌ترین نبود ولی داغ لاله بود
هر کس که دیده چهره‌ی او را قبول کرد
زهراترین کبود رخ بی‌قباله بود
صدبغض در گلوی خرابه شکفته شد
هر گوشه‌ی خوابه خودش باغ ناله بود
سرمست می‌شد از طبق و نعره می‌کشید
انگار سر نبود به دستش پیاله بود
از دامنش به جای کفن استفاده شد
این سهم پاره‌پاره‌ی عمر سه ساله بود
از روز، دفن گشتن خود احتیاط کرد
آری فقیه بود ولی بی‌رساله بود
رضا جعفری
۱)یکشنبه شماره نظام پزشکیم اومد(:
۲)امروز هم محل طرحم مشخص شد،البته مشخص بود ولی خب نگران تقسیمات سامانه طرح بودم که خداروشکر همونجایی که میخواستم افتادم(:
۳)امروز عصر تازه درمانگاه رو بسته بودیم که سرایدار زنگ زد مریض اورژانسی اومده،بدو بدو رفتیم و یه جوون با یه صورت ورم کرده و کبود و چشمای قررررنز و حال بد جلومون سبز شد،حساسیت داده بود و حالش واقعا بد بود،زود علائم حیاتیشو گرفتیم و من براش رگ گرفتم و همسر داروهاشو آماده کرد و زدیم و خداروش
من معلم هستمهر شب از آینه ها می پرسم :به کدامین شیوه ؟وسعت یاد خدا را بکشانم به کلاس ؟بچه ها را ببرم تا لب دریاچه ی عشق ؟غرق دریای تفکر بکنم ؟با تبسم یا اخم ؟با یکی بود و نبود ؟زیر یک طاق کبود ؟یا کلاغی که به خانه نرسیدقصه گویی بکنم ؟تک به تک یا با جمع ؟بدوم یا آرام ؟من معلم هستمنیمکت هانفس گرم قدم های مرا می فهمندبالهای قلم و تخته سیاهرمز پرواز مرا می دانندسیب هادست مرا می خوانندمن معلم هستمدرد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال منست ،من مع
گروه
جهاد و حماسه: پیش از شهادت محمود، در خواب دیدم که سمت راست صورتش کبود
شده بود. محمود گفت که کسی او را نزده و درد نمی‌کند که در همان زمان از
خواب پریدم. پس از شهادت محمود، وقتی به بهشت زهرا رفتم، متوجه شدم که قسمت
راست صورت پسرم کبود شده است و به یاد همان خواب افتادم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)،
در ویژه برنامه «ستارگان پرفروغ» این هفته که ساعت ۱۱ سه شنبه سوم بهمن
ماه در بیت معظم شهید «محمود چیتی» برگزار می‌شود؛ محمدر
دانلود رمان اربابی در ایران قدیم از مسیحه زادخو با لینک مستقیم
نوع رمان : رمان اربابی – قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر نویسنده رمان : مسیحه زاد خو
خلاصه ی از رمان اربابی در ایران قدیم :
لب تر کردم و گفتم : – باهات کاری کرده بی شرف بی ناموس ؟
گره ی طناب رو که باز کردم مچ پاشو که کبود هم شده بود ماساژ داد و با خشم گفت :
ادامه مطلب
سعی میکرد مرا از تو جدا سازد شک
        عشق برخاست، بنا کرد به تحسین کردن
 
 
رکاب ۷ (خانم)
 
تمام شدن مرخصی، یعنی یکسان شدن شب و روز و نفهمیدن گذر زمان و حس نکردن بی خوابی و گرسنگی. برای هردوی ما و برای او بیشتر. نه این که از کارش چیز زیادی بدانم، وقتی نیمه شب ها برمیگردد یا بعد یکی دو هفته می بینمش چهره اش داد میزند چقدر خوش گذرانده!!خودم هم که از همان اول به قول او، سنسورهایم قطعی دارد و گرسنگی و بی خوابی و گرما و سرما را حس نمی کنم!کار من برعکس او،
همیشه از اینقدر بی پرده نوشتن میترسیدم 
ترس از قضاوت 
اما امروز خواستم که بنویسم به امید سبک شدن چند روز بعد پاک کنم
 
توی این مدت خیلی از لحاظ روحی توی فشار بودمنمیدونم کی قراره دشواری های ما از طرف برادرم تموم بشهالان که دیگه به چهل سالگی داره نزدیک میشه کاش زندگیش که تاحالا روی خوش بهش تشون نداده بود خوب میشد و باقی عمرشو خوب زندگی میکردکاش مشکلاتشون فقط و فقط با ما بود و توی زندگی خودشون خوب و خوش میبودنحدود یک ماه پیش آخر شب بود که خواهر
قاسم سلیماتی(زادهٔ ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در قنات ملک – درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۹۸ در بغداد) یک فرمانده نظامی ایرانی بود. او در طول جنگ ایران و عراق و پس از آن تا سال ۱۳۷۶، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. سپس، از سال ۱۳۷۶ تا زمان مرگ به‌عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد. در ۱۳ دی ۱۳۹۸، ارتش ایالات متحده وی را به دستور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور، در عملیات آذرخش کبود هنگام خروج از فرودگاه بین‌المللی بغدا
مشاور پرورش شترمرغ
 
 
 
انگل در جوجه شترمرغ ها
این بیماری زمانی در بین جوجه ها اتفاق می افتد که محیط زندگی آنها کثیف و مرطوب باشد، انگل در فضولات پرنده رشد خواهند کرد و پرنده با تغذیه از فضله خود انگل را به بدن خود منتقل می کند
آموزش مجازی پرورش شترمرغ
 
 
علایم
از علایم شایع در حالت حاد این بیماری عفونت شدید در روده های پرنده می باشد که منجر به مرگ او می شود، هنگام کالبد شکافی روده های پرنده را کاملا متورم و کبود شده خواهید دید
پیشگیری
بهترین
قاسم سلیمانی
 
 
قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در قنات ملک– ۱۳ دی ۱۳۹۸ در بغداد) فرمانده سپاه ایرانی بود که بعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد.[۱۸] او در طول جنگ ایران و عراق، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.[۱۹] وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد. سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، وی را «شهید زنده» نامیده بود[۲۰] و پس از اینکه دولت ایالات متحده آمریکا[۲۱][۲۲][۲۳] در ۱۳ دی ۱۳۹۸ در عم
1. تنها انگیزم برا شروع امروز چی بود؟ بوت نو :| یعنی واقعا اگه همچنان برف نمی اومد و قرار نبود بپوشمشون، آلارم گوشیم اگه تا سه سال دیگه هم سینه چاک می داد و جامه می درید، صدددد سااااال سیاه پا نمیشدم از زیر پتو و تا ابد روی تختم می موندم :|
2. زخمی که از اون روز 8 کیلومتر تا خونه پیاده اومدن تو برف خوردم باعث شد امروز یه چی بشم مثل اون شخصیت "سرمایی" تو مدرسه موش ها :| 
3. امروز نیلی نیومد :( فردا هم نمیاد :( دیگه تکیه گاه تپلو ندارم :( هندزفری هم ندارم :( هی
 
وقتی استخوان‌های نیمه‌پوسیده‌ام را کنار پل گذاشته‌ای و چشمانت دریا دریا غرق آبند، به محسن فکر کن.
 
دست‌های پینه بسته‌اش را به خاطر بیاور که سرمای دستبند جمعشان کرد. تو می‌گفتی محسن شرف داشت که جلوی زور ایستاد. می‌گفتی بزرگ بود؛ دلش اقیانوسی بود برای خودش. اما به خاطر بیاور که من گفته بودم محسن درد بود. محسن بغضی بود که سالها حبسش کردند و حالا داشت زار زار زیر باران می‌بارید.
 
محسن تو بودی. محسن همین استخوان‌های نیمه‌پوسیده‌ام - که ک
 
وقتی استخوان های نیمه پوسیده ام را کنار پل گذاشته ای و چشمانت دریا دریا غرق آبند، به محسن فکر کن.
دست های پینه بسته اش را به خاطر بیاور که سرمای دستبند جمعشان کرد. تو می گفتی محسن شرف داشت که جلوی زور ایستاد. می گفتی بزرگ بود. دلش اقیانوسی بود برای خودش. اما به خاطر بیاور که من گفته بودم محسن درد بود. محسن بغضی بود که سالها حبسش کردند و حالا داشت زار زار زیر باران می بارید.
محسن تو بودی. محسن همین استخوان های نیمه پوسیده ام - که کنار پل گذاشتی - بو
با چشمانت ذکر باران بگیردلت گرفت اگرو مرا به یاد آراز یاد رفتهاز یاد رفتهاز یاد رفته...شب‌هاهمیشههمین ساعتخوابم نمی‌بردگاهیهمین ساعت‌هااز خواب می‌پرمزنِ محبوبِ مندست‌های کوچک سفیدی داشتکه خوابِ درختِ کهنسالِ کوچه را نمی‌آشفتدوستم داشته باشمن از پله‌های زندگیبارها افتاده‌امو حال دست و پاهایمکبود، خونین، زخمی...مادر گریه می‌کرد آن شب...
چرا نوشتم دوستت دارم؟از تویی که می‌گفتی تمام حقیقت بازی بود.تمام حقیقت بازی بود؟پس من کدامین ز
#نقد_شعر این منم ، اسلحه ای پر و صدای شلیکطرح ماسیده ی لبخند به زیر ماتیکرقص ِ یک پوکه ی تبدار در آغوشِ هواناله ی سقط شده در نوسان ِ موزیکاین منم ، پیکر پاییز لگد مال و کبودزیر پوتین سراسیمه ی نسلی تاریکمتروی درد نوردید مرا شهر به شهرعابری در تن من نیست، نه حتی نزدیکخط به خط پوچ و تباهم ، کلماتم مبهم تیک ِ حذفی به دهانم زده شد با ماژیکیک جهان پر شدم از هیچ و هراس و هذیانطعنه زد مرگ ، که آغاز  جنونت  تبریکمن سرابم که عرق ریختم و آب شدمدل به این مع
طول درمان بلفاروپلاستی چقدر خواهد بود؟
طول درمان جراحی زیبایی پلک در هر فرد متفاوت بوده و در صورت رعایت مراقبت های بعد از عمل بلفاروپلاستی طول دوران نقاهت کاهش خواهد یافت. بهبود یافتن از جراحی پلک (بلفاروپلاستی) معمولا چندین هفته طول می کشد. از 2 روز الی 1 هفته بعد از جراحی، بخیه های شما برداشته خواهد شد .در هفته اول، بیمار باید مطمئن شود که چشم هایش به میزان کافی استراحت می کنند. چشم و پلک ها به وجود می آید معمولا با گذر زمان قرمزی و تورمی که پ
اَوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن
فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، همه فدای اباعبداللّه‌الحسین علیه‌السلام
 
 
ثواب این طراحی تقدیم به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم...
ظهورکن امام عصر(عج)


 
چه ظلمها که یک به یک به قاعدان دین شده
شکسته فرق مرتضی(ع)زضرب جهل وکین شده
ز ضرب سیلی عدو کبود روی فاطمه(س)
زظلم دشمنان حق شکسته پشت دین شده
دل رسول(ص)گشته خون از اینهمه تب جنون
که سبط اکبر رسول شهید زهر کین شده
سرحسین(ع)فاطمه(س)میان دشت کربلا
جدا ز پیکر حسین(ع)برای حفظ دین شده
به هرزمان و هرطریق دل ائمه پر زخون
نگر دگر خدای من ز ظلم پر،زمین شده
ظهورکن امام عصر(عج)خراب کن بساط ظلم
که تشنه ی عدالتت زمانه و زمین شده
ا
برای کسانی که همیشه رنگ آبی را می پسندند و بسیار مهم است که همیشه از رنگ آبی در استایل خود استفاده کنند و یا اینکه جواهری همراه خود داشته باشند سنگ درمانی بلومیکس انتخابی بسیار زیبا و جذاب می باشد. 
سنگ بلومیکس همانطور که از نامش پیداست از ترکیب سنگ هایی به رنگ آبی می باشد که خواص معنوی و درمانی آن دو برابر است و از ترکیب کردن سنگ های فیروزه، لاجورد، یاقوت کبود، عقیق آبی ساخته شده است. 
انگشتر بلومیکس، گردنبند بلومیکس و دستبند چرم بلومیکس 
توی کاسه آب می‌دید گریه می‌کرد
بچه‌ای رو خواب می‌دید گریه می‌کرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب می‌دید گریه می‌کرد
تا که جنجالی می‌دید گریه می‌کرد
رفته از حالی می‌دید گریه می‌کرد
دیگه این آخرا طوری شده بود
هر جا گودالی می‌دید گریه می‌کرد
آسمون و تار می‌دید گریه می‌کرد
باغ می‌دید، بهار می‌دید گریه می‌کرد
پاهای رقیه یادش می‌اومد
توی صحرا خار می‌دید گریه می‌کرد
گریبان پاره می‌دید گریه می‌کرد
یا که گوشواره می‌دید گری
الماس یاب Mega Diamond Locator
کمپانی Mega Locators آلمان بنا به درخواست های بیشمار از طرف مشتریان اقدام به ساخت یک الماس یاب حرفه ای نمود .
الماس یاب Mega Diamond Locator که در بازار امروز بی رقیب است. این دستگاه منحصرا برای پیدا کردن الماس و سنگ های قیمتی طراحی و ساخته شده است و قادر است تا کوچکترین الماس ها را در عمقی باورنکردنی پیدا کند و به اپراتور این امکان را میدهد که قبل از شروع کاوش نوع سنگ قیمتی مورد نظر را جهت کاوش انتخاب کند.
بدنه دستگاه از پلاستیک بسیار با
عکاس: حمیدرضا محمدزاده (Hamidreza Mohammadzadeh)
خاک به ظاهر سرسبز
سهراب که رندانه برفت،
قایقش را هم برد/
حال، من ماندم و این خاکِ به ظاهر سرسبز/
سبز، رنگِ همه زیبایی هاست؛
نتوان دامن این پاک، نجاست، آلود/
چاره ای اندیشم/
                         قایقی خواهم شد،
                         خواهم افتاد به آب،
                         بازوانم پارو،
                         ناخدایم رود،
دور خواهم شد از این خاک کبود/
می روم تا که به سهراب بپیوندم و بس/
.
چند اصطلاح و فعل مرتبط:
رنگ روشن açıq rəng
رنگ rəng / boya
رنگ کردن (boya(maq
تغییر رنگ دادن (bozar(maq...اگه رو به تیرگی بره
Döşəkçə bozarıb تشکچه رنگش کدر شده
تغییر رنگ دادن (ağar(maq...اگه رو به سفیدی بره
Duvar ağarıb
دیوار سفید شده
رنگین‌کمان göy qurşağı
رنگارنگ alaş, ala bula,  alaca
نقاش(ساختمان) : boyayıcı
.
وقتی بخوایم بگیم یه چیزی خالص از یه رنگه یا خیلی پررنگ و غلیظ از یک رنگ خاص هستش دو حرف اول رنگ با یکی از حروف p s m ترکیب میکنیم و به قبل رنگ اضافه میکنیم مثلا:
Qa+p+qara: qapqara خیلی
هوالرئوف الرحیم
رضوان دخترش رو گاز گرفت و جای دندونش روی بازوی دخترش موند و کبود شد.
اومد به من گفت. گفتم دستش درد نکنه.
بعد هم بلاخره بعد از اینهمه وقت حرفم رو زدم.
گفتم: "دختر من انواع بیماری رو به دخترتون می ده و بهش صدمه می زنه،  خب نگذارید دخترتون با دخترم بازی کنه."
گفت: "کی بهت حرف زده؟ کی مگه بهت چی گفته!"
گفتم: "یه روز میای می گی سرماخورد از بچت. یه روز می گی سل گرفت. وبا گرفت. دیفتری گرفت. بسه دیگه. نمی تونم تحمل کنم."
با توپ پر رفت. گفت: "بدهکار
دست برداری از انکار... وَ گندی بزنیحفظِ ظاهر نکنی , جیغِ بلندی بزنیلاشه را زیر پتو چال کنی , با لبخندبا جسد نصفه‌شبی حال کنی, با لبخندرخ که دیوانه شود هر دو طرف باخته‌اندمهره‌ها بازی خود را به تو انداخته‌اندپاکت خالی از عشقش دو سه نخ خواهد زدآخر از سردی این رابطه یخ خواهد زدروزی از پنجره یک داد به در خواهد رفتعشقِ جوش آمده یک روز هدر خواهد رفتخَم و تکدیر, تمام تَنَش از تَن... تَنِش از...خستگی ,بحث مهمی که گلو... گردنش از...صبح خورشیدِ قشنگی به درک
    آخه با خودمون چی فکر میکردیم ،‌میخاستیم زودی بزرگ شیم که چی ؟ بابا خودمون بودیم و خدا ، دنیا مون کوچیک و خلوت ، قد سیاره های منظومه شمسی ! بابا داشتیم بازی مون رو میکردیم ، زندگی مون رو میکردیم ، درک که بزرگا رو نمی فهمیدیم ، درک که بزرگا تو جمع شون راه مون نمی دادن ، درک دنیا اصن ، اگر بتونم یکبار دیگه لمسش کنم .
    هی گفتیم بزرگ میشیم داستان میکنیم ، حال میده ، قمپز میکنیم ، هی گفتیم ،‌هی شنفتیم ، هی برنامه کردیم و داستان ، بابا فکر میکردیم
آقای عین محترم، دیروز، پس از چندین ماه شما را دیدم؛ چاق شده‌اید، صورت‌تان اصلاح‌نکرده، موهایتان بسیار کوتاه و زیر چشمان‌تان کبود‌ست. از کنارتان که رد می‌شدم، ترکیبی نفرت‌انگیز از بوی عرق و بوی بسیار شدید قهوه می‌دادید. نگاه‌تان برخلاف گذشته، بین نقاط در نوسان نیست، خیره‌ست به یک نقطه، دیگر ضربان هیجان‌زده نبض‌تان در حضور من، از روی پیشانی‌تان، مشخص نیست. کفش‌هایتان، بسیار کثیف‌ست و لباس‌هایتان همان‌ست که چندین ماه پیش؛ شلختگ
شانه‌های جسمی و روانی مسمومیت مواد مخدر مواد به نوع ماده مخدر و مصرف هم‌زمان مواد دیگر بستگی دارد. نشانه‌ها و علائم شایع مصرف زیاد مواد مخدر عبارت است از:
گشاد شدن مردمک
عدم تعادل هنگام راه رفتن
درد قفسه سینه
مشکلات تنفسی شدید، تنفس سطحی یا وقفه کامل تنفسی
شنیدن صدای خرخر از گلوی بیمار که علامت انسداد مجاری هوا است.
کبود شدن لب‌ها یا انگشتان
حالت تهوع یا استفراغ
تب بسیار بالا
رفتار تهاجمی یا خشونت‌آمیز
احساس گم‌گشتگی یا گیجی
پارانویا
بی
فحش می شنید , کتک می خورد . حرف های مردم و خنده های زیر زیرکی شان تمامی نداشت. بعضی ها دلسوزی می کردند . می گفتند:آقاجان چرا زن تان را طلاق نمی دهید . این برای شما خوب نیست که هر دفعه یا پای چشم تان کبود است یا سروکله تان زخمی و آشفته است . 
اما زیر بار نمی رفت . می گفت :من اگر قرار باشد به جایی برسم , به واسطه مادر زنم میرسم. 
لبخند میزد و محجوبانه سرش را پایین می انداخت و می رفت...
آنروز عصر , درست وقتی که داشت از خانه بیرون می آمد , همان موقع که برگشت
پ.ن: یادش بخیر!
اون موقع ها هنوز خیلی از این ویدئوها مد نشده بود و حداقل برای من شاید اولین باری کبود که با قدرت موزیک و تصویر با هم جوری به فیض می رسیدم که انگار توی محل ویدئو بودن رو تجربه میکردم :) 
یادش بخیر چققدددددددر دیدمش و گوشیدمش اون روز!
به نظرم رسید تو هوای پاییزی جالب باشه تقسیم کردن حسش با بلاگم! :)

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها