نتایج جستجو برای عبارت :

علی صحابه پیامبر نبود.

بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
اهل سقیفه تمام صحابه پیامبر را واجب احترام و تکریم و مانند ستاره ای میدانند که راه نجات را نشان میدهد
آیات هشتم تا بیستم سوره بقره در مورد نفاق است نه کفر،
این آیات مربوط به نفاق کدام یک از صحابه پیامبر میباشد؟
وقتی این آیات در خصوص صحابه نازل شده است بدون شک همه صحابه قابل پیروی و همه آنها مورد رضایت خداوند نیستند...
برخلاف نظر اهل سقیفه که همه صحابه را قابل پیروی و همه را مورد رضایت خ
وصف روزگاران بعثت پیامبر صلى الله علیه و آله در کلام امیر المومنین علیه السلام
امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا كَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَى حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ [إِعْوَارٍ] اغْوِرَارٍ مِنْ مَا
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
نقل یک روایت و چند نتیجه دردناک
اهل سقیفه در کتاب المستدرک علی الصحیحین روایتی قریب به این مضمون از قول حیان اسدی نقل میکنندج(سوم)که مولا میفرمایند
پیامبررحمت صل الله علیه وآله وسلم به من فرمودند یاعلی
بعد از من امت من در حالی به تو خیانت میکنند که تو بر اساس دین و سنت من زندگی می‌کنی و محاسنت از خون سرت رنگین میشود،وهرکس تورا دوست داشته باشد مرا دوست داشته وهر که تورادشمن دارد مرادش
گفته های دین من برتر زِ دُر و گوهر استاصحاب پیغمبرم بهترین خلق عالم استمهر صحابه از دل کی توانم برون کنمبر گو بی مهر صحابه چون کنمتا گردش جهان و دور آسمان به پاستآن چراغ جاودان اسلام ماستای اسلام ای دین جاودان ، ای راهت پُر زِ جود و تواندور از تو اندیشه ی بدان ، پاینده هستی و جاودانای دشمن از تو سنگ خار ، جان من فدای حرف پیغمبرماسلام ما دین برتر است ، پیغمبرش بهترین عالم استدر را تو کی ارزشی دارد این جان ما ، پاینده هستی اسلام ماگر آتش بارد به
صالح بن کیسان روایت می‌کند:
«من و زهری برای فراگیری علم با هم شدیم و گفتیم: سنت‌ها را می‌نویسیم پس، آنچه از رسول الله ـ‌ صلى الله علیه و سلم ـ روایت شده بود را نوشتیم، سپس زهری گفت: آنچه از صحابه ـ رضی الله عنهم ـ به ما رسیده را نیز می‌نویسیم زیرا از سنت است. من گفتم: نه، سنت نیست، آن را نمی‌نویسیم. پس او نوشت و من ننوشتم در نتیجه او موفق شد و من از دستشان دادم».
عبدالرزاق در مصنف به شماره (۲۰۴۸۸) (۱۱/۲۵۹) این حکایت را آورده است. 
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
نمیدانم چه بدبختی است که یقه ما را گرفته است
هنگام افطار که میشود  برصحابه پیامبر مانند آل پیامبر صلوات می‌فرستیم برای خوش آمد مولوی عبدالحمید /انسانهای پست و رذلی که ابن ملجم مرادی و عمر و ابابکر و اباسفیان را جزء صحابه میدانند و احترامشان را واجب و اهل بهشت...
بی دلیل نیست که برکت از همه چیز رفته است
و آنچه یافت نمیشود معنویت است و سلامت
همه میدانیم گرانی و بی کاری و طلاق و اعتیاد هر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در بی غیرتی اهل سقیفه و بی ناموسی اهل سقیفه همین یک تکه از تاریخ کافی است که به کسی می گویند امیرالمومنین و خلیفه پیامبر که سه روز در مدینه به منظور براندازی حلالزادگی ناموس مسلمانان را حلال همگانی اعلام کرد و در سه روز هزاران نطفه حرام بسته شد
،نسل مسلمانان و صحابه که در مدینه بودند به حرام آغشته شد و کودکان صحابه پدرانشان مشخص نبود و در فرزندانشان تشکیک شد که فرزند پدرش می باشد یا س
در دنیای بزرگتر ها دیگر خبری از هفت سنگ نبود
دیگر صدای سوک سوک قایم شدن زیر تخت نبود
دیگر خبری از دفتر نقاشی و مداد رنگی نبود
دیگر شوق تعطیلی در یک روز برفی نبود
دیگر داغ شدن پاها از بازی فوتبال نبود
دیگر شوق گرفتن عیدی بعد هر سال نبود
دیگر خبری از کتاب های تن تن و قهرمان بازی نبود
دیگر خبری از کل کل بچه ها سر قرمز و آبی نبود
دیگر خبری از سر زدن  و زنگ زدن و گل خشکیده داخل نامه نبود
دیگر پشت سرم رفیق و هم بازی که نه حتی سایه ام نبود
دیگر زندگی ام ب
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در کتب معتبر آمده است پیامبر لعنت کرد کسی را که به جیش اسامه نرود، صحابه نرفتند ،پیامبر بارها تکرار فرمودند و باز صحابه نرفتند،و آنانکه نرفتند جانشین پیامبر شدند...
یا مردم برای حرف پیامبر ارزش قائل نمی‌شدند
یا جانشین پیامبر را مردم انتخاب نکردند
یا کتب اهل سقیفه بی اعتبار است...
یا اینکه
کتابها درست نوشته اند و مردم برای حرف پیامبر ارزش قائل بودند و آنانکه جانشین پیامبر شدند به انت
امیر المومنین علیه السلام برترین قاضی (به روایت اهل تسنن)
ابن عبد البر از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) فی اصحابه: اقضاهم علی ابن ابی طالب (علیهما السلام). 
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در بین صحابه فرمودند: «علی (علیه السلام) برترین قاضی شما [صحابه] است».
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تالیف ابن عبد البر، جلد ۳، صفحه ۱۱۰۲، چاپ دار الاعلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
دوستان عزیز این شعر حافظ را شنیده آید که جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذربنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...
با جرأت تمام عرض میکنم
بدون ذره ای تردید عرض میکنم
اگر به جای کلمه حقیقت نام حسین را بگذارند معنی تمام و کمال میشود
غیر ممکن است،بدون شناخت امام حسین علیه الاف السلام به شناخت حقیقی خداوند دست یافت...به مقام لقاء پروردگار رسید و از ظرفیت های روح انسانی کلمه ای بر زبان آورد.
نمیتو
کاش که این ساده دل عاشق و رسوا نبودکاش که چشمان تو این همه زیبا نبودکاش رها میشدم از غم دلدادگیصورت آن آشنا این همه بیتا نبودگرد جهان گشتم و غیر تو ام خواست نیستکاش که لبهای تو شککر و حلوا نبودگفتمش این راز و از خون جگر ها که رفتگفت که اسرار عشق حل معما نبود
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
از علمای اسلام عمری سؤال میکنم
اگر شخصی به شما بگوید(وقتی بمیری با همسرت ازدواج میکنم آیا به شما بی احترامی نکرده است؟)
چگونه است که طلحه به پیامبر رحمت چنین میگوید و شما میگویید باید به او احترام گذاشت و میتوان از او الگو گرفت
آیا میتوان از طلحه الگو بگیر و به هر که دوست داشتم بگویم بعد از مرگ شما با همسر شما ازدواج میکنم؟
(فدای مظلومیت پیامبر رحمت
قران می‌فرماید
پیامبرتنها از خدا میترسید
ولی در
مقدمه دیدگاه موافق نویسندگان معاصر تشیع در مورد یاران پیامبر(ص)
 تلاش و کوشش افراد دلسوز و مومن از سوی خیر خواهان مورد تعریف و ستایش قرار میگیرد اما مغرضان و اَیادی آنان این زحمات  را حقیر و ناچیز پنداشته و به سب و لعن آنان می پردازند.اولین شاگردان مکتب رسالت که جام علم و عشق را از دستان مبارک پیامبر اکرم (ص) نوشیدند، جهت اشاعه اسلام رشادت هایی بی نظیر را در صفحه تاریخ به یادگار گذاشتند، در نخستین گام خداوند متعال رضایت خود را از آنان در کتاب
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
عمری ها ،بدلیل اینکه افرادی  را حاکم و صاحب اختیار خود میدانند که  نقل حدیث و روایت از پیامبر رحمت را حرام کرد(عمر بن الخطاب)
قتل صحابه و لعن صحابه پیامبر را واجب کرد(معاویه)
قتل سید جوانان بهشت ، امام حسین علیه الاف السلام را واجب کرد(یزید بن معاویه)
قاتل عمار و دعوت کننده به جهنم می باشد طبق حدیث پیامبر(معاویه و عمروعاص)
باطل هستند و هیچ حقانیتی ندارند
چگونه میشود کسی جانشین پیامبر ر
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
سال ها طی شد و دل، زائرِ محبوب نبوداین همه سال نشستن به دعا خوب نبودنه غم قحطی و نان داشت، نه داغ پیریجز غم دوری یوسف، غم یعقوب نبودهرچه گشتم عملی هدیه به آقام کنمبین بار عملم، توشه ی مرغوب نبودحاجت از چشم ترم خواند و دعایم فرمودگرچه حاجت به دلم مانده‌ و مکتوب نبوداز ازل سینه ی زهرایی ما سینه زنانجز به آقای نجف، ملحق و منسوب نبودنکند راه حرم، راه نجف، بسته شودسال ها بود دلم این همه آشوب نبودچشم خشکید
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
اگر احترام صحابه پیامبر واجب است و باید ازآنان پیروی کرد
اگر عمر به سنت پیامبر پایبند بود
چرا
احادیث پیامبر را که بیان کننده سنت پیامبر بود را آتش زد
و 
شاگردی یهودیان را قبول کرد
چرا؟!؟!
مگر علی باب علم پیامبر نبود؟
چرا عمر به حدیث پیامبر رحمت عمل نکرد و علی را خانه نشین کرد وپیش یهودیان گردن کج کرد؟ 
 
 
ابراهیم بن محمد بیهقی از علمای قرن ۳ و ۴ اهل سنت در کتاب «المحاسن و المَساوی» چنین نقل میکند:
 
شخصی در مجلس محمد بن عائشه -که از محدثان بصره می باشد و ابن حبان او را از ثقات بر می شمارد - از وی پرسید:چه کسانی افضل اصحاب پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» هستند؟او در پاسخ، برخی از صحابه را نام برد.
آن شخص پرسید: چرا علی بن ابی طالب را نام نبردی؟!محمد بن عائشه پاسخ داد: تو از اصحاب سؤال کردی یا از رسول خدا «صلی الله علیه  آله و سلم»؟گفت: منظورم اصح
تا که سر به روی پیکرم گذاشت، جز قلم، سری به دستِ من نبود
هیچ درد سر نداشتم، اگر: این زبانِ سرخ در دهن نبود
دستِ بی‌اجازه‌ی پدر، بلند... وای از زبانِ تلخِ مادرم
کاش در زبان مادریِّ من، زن بُنِ مضارعِ زدن نبود
مادرم وطن! بگو کدام دیو، بچه‌هات را به مرزها فروخت 
مادرم وطن! بگو پدر نبود، آن که هرگز اهلِ این وطن نبود
پای حجله‌های خون، برادرم، پاش را فروخت، یک عصا خرید 
او بدونِ پا به جشنِ مرگ رفت، بس که هیچ پای‌بندِ تن نبود
توی واژه‌نامه جای جنگ،
امیر المومنین علیه السلام برترین قاضی (به روایت اهل سنت عمری)
ابن عبد البر از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) فی اصحابه: اقضاهم علی ابن ابی طالب (علیهما السلام). 
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در بین صحابه فرمودند: «علی (علیه السلام) برترین قاضی شما [صحابه] است».
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تالیف ابن عبد البر، جلد ۳، صفحه ۱۱۰۲، چاپ دار الاعلام

نکته جالب اینجاست که ابن عربی مالکی از علمای متعصب اهل سنت ع
شرح حال ابوذر غفارى
 
دوم اَبُوذَر رضى اللّه عنه است ، اسم آن جناب جُندب بن جُناده(1)از قبیله بَنى غِفار است و آن جناب یکى از ارکان اربعه و سوم کس و به قولى چهارم یا پنجم کس است که اسلام آورد(2)و بعد از مسلمانى به اراضى خود شد و در جنگ بَدْر و اُحُد و خَنْدق حاضر نبود آنگاه به خدمت حضرت رسول خداى صلى اللّه علیه و آله و سلّم شتافت و ملازمت خدمت داشت و مکانت او در نزد رسول خداى صلى اللّه علیه و آله و سلّم زیاده از آن است که ذکر شود و حضرت در حق او فراوا
#اختلاف_قرائت_ها✅پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می‌آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمی‌شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می‌شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می‌کردند و حدیث سبعة اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به
از غم خبری نبود اگر عشق نبوددل بود ولی چه سود اگر عشق نبود
بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بوداین دایره کبود اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی راعکس چه کسی زدود اگر عشق نبود
در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش استاز این همه دل چه سود اگر عشق نبود
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانیتکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود
از قیصر امین پور
 
به عشق نوجوانی اعتقاد دارید؟؟؟
 
ماجرای مباهله نزد اهل بیت(علیهم‌السلام)، صحابه و علمای امامیّه، امری قطعی و تردیدناپذیر است، به گونه‏ ای که در استدلال‏ ها و احتجاج‏ های ائمّه(علیهم‌السلام) بارها بازگو می‏ شده است. حضرت علی(علیه‌السلام) نیز در بیان فضایل خود به آیه مباهله استدلال می‏ فرموده است.[ کتاب الخصال، ج2، ص550؛ بحار الانوار، ج29، ص9]
 
محققان اهل سنّت، چه معتزلی و چه اشعری، این آیه را دلیلی قوی بر فضیلت اصحاب کسا می‏ شناسند و همگی در پیشگاه آن خاضع ‏اند: «زمخشری
 
مردی از جنس دریا
مردی از جنس دریا
امواج پرمتلاطم دریا برای تو از شیخ بحر، مرد دریا دل، ناخدای امت، غواص دریای علم و معرفت، صیاد قلوب، سید و صوفی زمانه، مفتی عصر، استاد سخن، شیخ الحدیث و التفسیر مولانا عبدالرحمان چابهاری (سربازی) می‌گویند.    امام و بنیان گذار مسجد جامع چابهار و مدیریت حوزه علمیه الحرمین الشریفین چابهار که اسم حوزه حاکی از عشق و علاقه وافر ایشان به سرزمین وحی است. 
   برادر قطب زمان، عارف بالله مولانا محمد عمر سربازی است و
فاحشه مبینه چیست؟!
سید شرف الدین حسینی استرآبادی رضوان الله علیه، عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
قال محمد بن العباس رحمت الله علیه: حدثنا الحسین بن أحمد، عن محمد بن عیسى، عن یونس، عن كرام، عن محمد بن مسلم، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال لی: أتدری ما الفاحشة المبینة ؟ قلت: لا. قال: قتال أمیر المؤمنین علیه السلام یعنی أهل الجمل.
محمد بن مسلم گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: آیا می‌دانی فاحشه مبینه ( آیه سی‌ام سوره مبارکه احزاب) چیس
امروز رازی به من گفته شد.رازی که سال­ها از آن گذشته بود و رازی که دیگر مثل قبل گرم نبود.
سوزان نبود.
زننده نبود.
اما هنوز هم رازی­ست که باید مخفی شود.به خوبی و با دقت.تنها میان آدم­های مورد اعتماد.
متاسفانه شما میان آن­ها نیستید و هرگز این راز را نخواهید فهمید.
من اصلا عصر جدید را ندیده بودم. فقط تکه هایی از آواز های پارسا را شنیده بودم. امشب اما ... به پهنای صورت گریه کردم پای اجرای خانم عبادی. اشک، از چهره ام به موهایم چکه کرد و دست آخر، با موهایی خیس از جایم بلند شدم. بابا اگر نبود، مامان اگر نبود، خواهر اگر نبود با بلند ترین صدای ممکن زار می زدم! 
طبقه بندی مفسرین شیعه
نخستین گروه مفسران شیعه، تعدادی از اصحابپیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام هستند که روایات تفسیری را نقل کرده یا ضبط نموده‌اند. به اعتقاد شیعه، تعدادی از مفسران در بین صحابه مانند: ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن کعب، جابر بن عبدالله انصاری و همچنین جمعی از تابعین مانند: سعید بن جبیر، یحیی بن یعمر، ابوصالح میزان بصری، طاووس بن کیسان معروف به یمانی، محمد بن سائب کلبی، جابر بن یزید جعفی، اسماعیل
نوجوون که بودم...کسایی بودن که دوسم داشتن...یادمه...وقتی سفر میرفتیم...عمه...شوهرعمه...بچه هاشون...دوسم داشتن...:)شوهرعمه هم بعضی وقتا بداخلاق میشد...ینی...دوسم نداشت؟...نمیدونم...یه نفر تو دنیا...بهم ثابت کرد دوسم داره...هرچند کم...براش مهمم...اون قلب دومشو بهم داد...طلسم محافظت برام ساخت...حتی تولدمو فراموش نکرد و خواست بیاد پیشم...اون...اون خیلی مهربونه باهام...ولی من خستش کردم...بازم...دلخورم ازش...قرار نبود خسته شه و ترکم کنه...قرار نبود بگه خستم ازت...قرار ن
امیر المومنین علیه السلام قرآن مهجور
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام در قسمتی از خطبه خود مشهور به خطبه وسیله که هفت روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد نمودند، فرموده است:
«فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ، وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَالَ، وَ الْإِیمَانُ الَّذِی بِهِ كَفَرَ، وَ الْقُرْآنُ الَّذِی إِیَّاهُ هَجَرَ، وَ الدِّینُ الَّذِی بِهِ كَذَّبَ.»
«من همان ذکرم که از آن گمر
آخرین لحظات عمر شریف پیامبر(ص) چه گذشت؟
 
 به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، آخرین روزهای زندگانی پیامبر از فصول بسیار حساس و دقیق تاریخ اسلام است، اسلام و مسلمانان در آن روزها، ساعات دردناکی را می‌گذراندند، مخالفت علنی برخی صحابه و سرپیچی آنان از شرکت در سپاه اسامه، حاکی از یک سلسله فعالیت‌های زیرزمینی و تصمیم جدی آنان بود که پس از درگذشت پیامبر، حکومت و فرمانروایی و امور سیاسی اسلام را قبضه کنند و جانشین رسمی پیامبر را که د
چند وقتی بود ک دیگر یک لا لباس نداشت. لباس های فاخر میپوشید. ولی هنوز پا برهنه بود. به حرف دیگران توجهی نداشت ولی دیگرانی وجود نداشتند ک بخواهد مراعات حال کند. کلبه اش پس از طوفان خرابه ای بود و از دشت گلهای زرد کوچ کرده بود به پای کوهی. سنگ بر سنگ و آجر بر آجر ساخته بود و ذکر گفته بود. دیگر نگران فصل ها نبود. نبودِ درویش اتفاق غمگینی نبود و دلش برای تکه هاش بر روی تپه ماه تنگ نمیشد. در کتیبه اش ذکر مینوشت. روز و شب. شب و روز. از احوالات گذشته و اوصاف
امروز با معجزه بیدار شدم. مثه همیشه نبود. این دفعه بابت بیدار شدنم و اینکه چرا تو خواب نمردم دیگه به خدا غر نزدم. ب این وجود که شبش چقدر غمناک و سنگین گذشت...
خدایا شکرت بخاطر دو نفر تو زندگیم. یکی تو اون یکی مامانم. اگه مامانم نبود... بیخیال! حتی نمیشه نبودشو تصور کرد. میدونی.. دنیا هم نبود اون موقع
امروز با معجزه بیدار شدم. مثه همیشه نبود. این دفعه بابت بیدار شدنم و اینکه چرا تو خواب نمردم دیگه به خدا غر نزدم. ب این وجود که شبش چقدر غمناک و سنگین گذشت...
خدایا شکرت بخاطر دو نفر تو زندگیم. یکی تو اون یکی مامانم. اگه مامانم نبود... بیخیال! حتی نمیشه نبودشو تصور کرد. میدونی.. دنیا هم نبود اون موقع
 
در زیارت وارث شهادت می‌دهیم که که نجاست‌های جاهلیت حضرت امام حسین را نجس نکرد و آلودگی‌های جاهلیت او را آلوده نساخت. آنچه مسلم است دوران رشد و نمو و جوانی و اجتماعی شدن امام حسین شهید (ع) در زمان جاهلیت قبل از اسلام نبوده است و تمام زندگی او دو دوران اسلامی بوده است و آن حضرت در محیطی زیسته که در معرض جاهلیتی که در مقابل اسلام بوده است هم قرار نداشته است . پس باید بسیار فکر کرد که این جاهلیت نوین بعد از ظهور اسلام چه بوده است و نجاست و آلودگی
حدیث غدیر از نظر سند متواتر است و به بیش از سیصد طریق از صد و شصت صحابه پیامبر و هشتاد و شش نفر از تابعین روایت شده است.
متن کامل حدیث غدیر به همراه خطبه­‌ی پیامبر اعظم (صلّی­ الله علیه و آله) در غدیر خم، به سند صحیح و معتبر در کتاب­‌های شیعه آمده است و بخش­‌هایی از آن به نقل از اسامة بن زیاد در منابع اهل‌سنت وجود دارد. (ادامه مطلب)
از کاکتوس تنها می گفتم. از صخره بی کس می گفتم. از رود آواره می گفتم. نه انتظارش نبود، تجربه کنم. انتظارش نبود، بغض کنم. 
آدمی کم انتظاری هستم از دیگران ولی حالا در انتظار یک نفرم. با امید آمدنش، نفس می گیرم و با خیال رفتنش، اشک می ریزم.
بچه ها عاشق کسی نشید که ازتون دوره، وگرنه اگه حسی بهتون نداشته باشه، هر بار که میگید: دوستت دارم. اون فقط سین می کنه...
مقدمه
با نگاهی به کتب تاریخی و همچنین شرق شناسان که در حوزه تاریخ اسلام تحقیق و تتبع نموده اند به زوایای آشکاری از نگاه عمیق در اعصار مختلف دست خواهیم یافت که عمده این نگاه ارزشمند به دوران رسالت پیامبر(صلَّی الله علیه و آله وَسلم) و حوزه فعالیت های اجتماعی ایشان بوده است. از معاشرات و تدابیر اجتماعی گرفته تا مباحث عرفانی عمیقی که بینش های صریح و ژرفی از اسلام روان و جاری در اندیشه آدمی قوت می دهد. نگاهی که ما بیشترین تعمق را از صفحات قطور تار
در مقاله زیر به طور خلاصه با مفسران طبقه اصحاب و تابعین و در برخی موارد با مهمترین ویژگی آنها آشنا میشوید. این مطالب در عین اینکه شما را در فهم متون تفسیری کمک می کند، حتما منبع بخشی از سوالات آزمون های مصاحبه دکتری یا دانشگاه ها خواهد بود.
1- مفسران صحابه
سیوطی مفسران مشهور صحابه را ده تن دانسته که عبارتند از : خلفای اربعه ، ابن مسعود، ابیّ بن کعب ، ابن عباس ، ابوموسی اشعری ، زید بن ثابت و عبدالله بن زبیر  این موضوع کم و بیش مورد قبول دیگران قرا
بسم الله
 


اعمال عمومی دهه اول
بدان که این ماه از ماه های شریفه است و چون این ماه واصل می شد، صلحای
صحابه و تابعین اهتمام عظیم در عبادت می کردند و دهه اولِ آن، ایامش ایام
معلومات و در نهایت فضیلت و برکت است، و از رسول خدا صلی الله علیه و آله
مروی است که: عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی نزد حق تعالی محبوب تر نیست از
این دهه. و از برای این دهه اعمال چند است:
ادامه مطلب
در بین صحابه تعداد بسیاری بوده‌اند که از ابتدا معتقد به جانشینی اهل‌البیت (علیهم‌السلام) بوده و لذا بعد از وفات آن حضرت از پیشگامان تشیع به حساب می‌آیند. ایشان کسانی هستند که بر عهد و پیمان و بیعت خود که در غدیر خم با حضرت علی‌ (علیه‌السلام) بسته بودند، وفادار بوده و تا آخر عمر در راه آن فداکاری نمودند. در این بخش به ذکر اسامی برخی از آنان می‌پردازیم: (ادامه مطلب)
از آب رفته هیچ نشانی به جو نبود
دیگر شکسته بود دل و در میان ما
صحبت بجز حکایت سنگ و سبو نبود
او بود در مقابل چشم ترم ولی
آوخ که پیش چشم دلم دیگر او نبود
#شهریار
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
ابوموسی اشعری ازشخصیت های برجسته ی اهل سنت که از صحابه بزرگ پیامبر صلی الله علیه واله وسلم در نزد اهل سنت به شمار می رود. در روایتی با سند صحیح که در مسند احمد بن حنبل نقل شده است، بیان می کند که ما کیفیت نماز پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم را ازروی عمد یا سهو از یاد بردیم، ولی کسی که ما را به یاد نماز پیامبر صلی الله علیه واله وسلم می انداخت همان نماز علی علیه السلام می باشد، این روایت در مسند احمد بن حنبل که از کتاب های دسته اول حدیثی اهل سنت م
اینجا آمدم. شب بود، تاریکی بود، حجاب بود. عشق نبود، موسیقی نبود، زندگی نبود. عاشق بودم، شب بودم، معنای زندگی بودم. نور شدم، حجابش افکندم. موسیقی شدم و به همه سو باریدم. 
تا اینجا بودم، از این نیز بالاتر روم. به خشکی نیندیشیدم، به تلخی نیندیشیدم. بر چهره‌ی خفتگان ننگریسیتم و راه خفتگان به هیچ‌ نگرفتم. رقصیدم و رقصان از این معبر و دروازه‌ی تار گذشتم، تا آن سرزمین که مرا به خود می‌خواند. 
اینجا آمدم، گِل بود و گِلزار. گُل و گُلستان به بار آوردم.
زراره گوید-خدمت امام باقر ع بودم مردی از اهل کوفه از انحضرت راجع بقول امیرالمومنین ع و هرچه خواهید از من بپرسبد هر چه از من بپرسید شما خبر دهم سوال کرد حضرت فرمود هیچ کس علمی ندارد جز انچه از امیرالمومنین ع اسفاده شده مردم هر کجا خواهند بروند بخدا علم درست جز اینجا نیست وبا دست اشاره بخانه خود کرد مقصود خانه وحی و نبوتست نه خصوص خانه ملکی انحضرت  توصیح این عبد البر در کتاب استیعا خود گوید هیچ کس از صحابه جز  علی بن ابیطالب نگفت هرچه خواهید از
حضرت زین العابدین علیه السلام پس از تشییع باشکوه مردم مدینه، در بقیع که قبور بسیاری از اولیاء خداوند، همسران پیامبر، فاطمه بنت اسد و بسیاری از صحابه گرانقدر پیامبر و تعدادی از شهدای صدر اسلام در آن قرار دارد، در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، عموی بزرگوارش، مدفون گردید.در این قطعه از بقیع عباس، عموی پیامبر، نیز دفن شده بود و بعداً حضرت امام صادق و حضرت امام باقر نیز مدفون گردیدند. این بخش دارای قبه و بارگاه بوده ولی
  " #دوشنبه_های_انقلاب " ۱۸ (جهت دانلود کلیک کنید)
 با سخنرانی استاد هدایتخواه 
 مورخ ۹۸/۴/۱۰ 
مسجد و حسینیه امام علی علیه السلام 
  با موضوع : #بیانیه_گام_دوم_انقلاب 
 این هفته :
  بررسی اولین بند بیانیه 
اهلبیت علیهم السلام واسطه فیض اند 
چرا به صحابه و تابعین هم درود می فرستد ؟ 
دلیل انقلاب کردن چیست ؟ 
تفاوت انقلاب کردن ملتها در چیست ؟
  علت عدم پیروزی و به سرانجام رسیدن انقلابات ملتها چیست ؟ 
انقلاب اسلامی ایران چگونه در مسیر حرکت دنیا چ
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
کاش حال خراب مثل لباس کثیف بود ، میدونستی که تهش با شستن خوب میشه .‌ کاش میشد مثل موهای چرب که هرروز به خاطرش میریم حموم کاش میشد این حال بد رو با حموم رفتن ، با شستنش از بین برد . چیه این آدمیزاد ، چقدر عجیبه وغریبه‌.‌ چقدر عجیبه از حالی که دم به دقیقه تغییر میکنه و چقدر غریبه ، تو جایی که زندگی میکنه ، با کسایی که زندگی میکنه و حتی گاهی با خودش ، چقدر غریبه . 
دوست داشتم مینوشتم از چیزای باحال و حال خوب کن ولی نیست .چیزای خوبی وجود نداره ، حداقل
اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود اگر دفتر خاطرات طراوت پر از رد پای دقایق نبود اگر ذهن آیینه خالی نبود اگر عادت عابران بی‌خیالی نبود اگر گوش سنگین این کوچه‌ها فقط یک نفس می‌توانست طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد اگر آسمان می‌توانست، یک‌ریز شبی چشم‌های درشت تو را جای شبنم ببارد اگر رد پای نگاه تو را باد و باران از این کوچه‌ها آب و جارو نمی‌کرد اگر قلک کودکی لحظه‌ها را پس انداز می‌کرد اگر آسمان سفره‌ی هفت رنگ دلش را برای کسی باز
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که روزى حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم سر به جانب آسمان کردند و تبسم فرمودند. صحابه از سبب آن سئوال کردند، حضرت فرمود که تعجب کردم از دو ملک که به زمین فرود آمدند، بنده مؤمن صالحى را در جاى نمازش نیافتند. به آسمان رفتند و گفتند پروردگارا فلان بنده تو را در جاى نمازش طلب کردیم نیافتیم او را، و او در بند بیماریست. حق تعالى فرمود که بنویسید براى بنده من، مثل آنچه در حال صحت از افعال
ایا حسین بن علی علیه السلام برای فسق حاکم (یزید) سر و سرباز و سردار خود را فدا کرد؟
پس چرا امام سجاد و امام باقر دربرابر ظلم امویان سکوت کردند مگر نبود عبدالملک مروان که سوگند میخورد من شراب میخورم وهرکس مرا به تقوا دعوت کند او را گردن میزنم؟مگر نبود که هشام اموی کعبه را قرق میکرد و با کنیزکان خود روی سقف کعبه گناه میکرد؟
و مگر نبود مهدی عباسی که گاهی به زبان شعر میگفت:یعقوب وسخنان او را رها کن و با شراب گوارا دمساز باش(منظور یعقوب بن داود وزیر
اگر زندگی این همه جادو نداشت؟ اگر شاخهٔ نوجوانهٔ امروز، فردا شکوفه نمی‌داد؟ اگر آسمان آفتابی یکباره ابری نمی‌شد؟ اگر شهر باران‌زده و طوفان‌دیده، پر از پروانه‌های رنگی نمی‌شد؟ اگر بعد از سکوت و غم، صدا و ساز و خنده نبود؟ اگر پسِ هیاهوی عاشقی، آرامش و قرار نبود؟ اگر بعد از تکرار و تمرین، مهارت و دانایی نبود؟... زندگی به گذرِ خیال‌انگیزش زیباست.
فرشته‌های کوچک عشق، من، کی سبکی بال‌هایتان را حس می‌کنم؟
واقعه غدیر از مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که در آن، پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام بازگشت از حجةالوداع در ۱۸ ذی‌الحجه سال دهم قمری در مکانی به نام غدیرخم، امام علی (علیه‌السّلام) را ولی و جانشین خود معرفی کرد و حاضران که بزرگان صحابه نیز در میان‌شان بودند در آنجا با امام علی (علیه‌السّلام) بیعت کردند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دیگر معصومان این روز را عید خوانده‌اند و مسلمانان، به‌ویژه شیعیان این رو
در خانواده ای سنی به دنیا آمدم و با حضور در جلسات شیخ زکزاکی شیعه شدم. در این جلسات، استاد برای ما در خصوص فضائل اهل بیت(ع) سخن می گفت و احادیث و ما را به جستجو در منابع اهل سنت وا میداشت تا خودمان در پی حقیقت باشیم. مثلا حدیثی با عنوان عشره مبشرات بالجنه -که در آن گفته می شود پیامبر به ده تن از اصحاب خویش بهشت را بشارت داده بود- را می‌خواند و می پرسید چرا این حدیث، بعضی از صحابه مثل ابوذر را در برنمی‌گیرد در حالی‌که آنها از بهترین های اصحاب هستن
یگانه راه ایجاد برادری و وحدت معنوی
ما صورتاً از جهات گوناگونی اتحاد داریم ; 
۱_همه از فرزندان آدم و حوا هستیم
۲_ همه از جمله امت نبی اکرم (ص‌)هستیم.
۳_همه هموطن هستیم و کشورمان ایران است.
لیکن برای حل مشکل،وحدت صوری کافی نیست،بلکه آنچه لازم است ایجاد اتحاد و وحدت معنوی است که یگانه راهش هم آن است که عقاید تفویض،بدا،تبرا و تقیه را کنار گذاشته و حقانیت صحابه خصوصاً خلفای اربعهش و ازواج مطهرات و اهل بیت را یکصدا اقرار کنیم و بدان معتقد شویم. و دس
خداحافظ تو.
با اینکه هنوزم...
خداحافظ تو 
میسوزوندم آتیش خاطرات
خداحافظ تو
تا قلبم به تنهایی عادت کنه.
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظ تو
قرارمون نبود تنها تنها بری تو
قرارمون نبود بی تو بمونم
قرارمون نبود فاصله باشه
قرارمون نبود بی تو بخونم
خداحافظ تو
خداحافظ تو 
میسوزوندم آتیش خاطرات
خداحافظ تو
تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظ تو...
تقویم شیعه
بیست و ششم صفر
تجهیز لشکر اسامه
در این روز در سال ۱۱ هجری قمری پیامبر صلی الله علیه و آله به عده‌ای خاص از صحابه و به خصوص ابو بکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیری اسامة بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند»، ولی با این همه ابو بکر و عمر و عثما
 
همکارى در کارهاى گروهى
یکى از ویژگى‏هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، تواضع و فروتنى بود تا جایى که در جمع اصحاب بدون هیچ امتیازخواهى به همکارى و همیارى مى‏پرداخت.
در کتاب ارزشمند مکارم الاخلاق چنین نقل شده است که : روزى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به همراه کاروان در سفر بودند ، پیامبر فرمود: « گوسفندى براى غذا آماده شود.» یکى از صحابه گفت: ذبح آن با من ، دیگرى گفت :  پوست کردن و سلاخى آن نیز با من ، دیگرى گفت: پختن آن هم با من ، پیامب
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
معبود من
روزگاری ک در خیالم رنگ ها تمیزو دست نخورده بودند برایت شبانه روز از رنگین کمان مینوشتم,از زلال قلب های روان در دستم..
از نگاه سبز تو
از دوست داشتن های بی چون وچرا
قرار نبود سنگ روی سنگ بندنباشد!
قرار نبود روزگار مارا حواله ی هندوانه ی سر بسته کند...
 
هر آنچه بوده برام با ارزشه... اما هر چه نگاه کردم امیدی نبود‌... تقاطع مشترکی نبود... آخرین خرده تکه ها رو هم ریختم دور... از وجودم... اگر تونسته باشم... و این قطعا پایان خطه.
 
+واقعا چبه این بشر؟ آدمی از شناخت خودش هم عاجزه ...
++ خدایا... نکنه یه روز حس کنم انسانِ درستی نیستم؟
قتل وحشیانه عالم اهل سنت عمری به جرم تمایل به تشیع
ابن عماد حنبلی از علمای اهل سنت عمری در مورد ظهیر الدین اردبیلی می‌نویسد:
وفیها المولى ظهیر الدّین الأردبیلی الحنفی، الشهیر بقاضی زاده . كان عالما، كاملا، صاحب محاورة ووقار، وهیبة وفصاحة، وكانت له معرفة بالعلوم خصوصا الإنشاء والشعر، وكان یكتب الخط الحسن، وذكر العلائی أنه استمال أحمد باشا إلى اعتقاد إسماعیل شاه الصوفی [الصفوی] طلبا لاستمداده واستظهاره معه بمكاتبات وغیرها، وعزم على إظها
به دلایل شخصی، قصد انتشار مطلب نداشتم، حتی برای مدتی نیز وبلاگ را غیر فعال کردم ولی اوضاع کنونی (شهادت شهید سلیمانی، انتقام موشکی سپاه، صداقت سردار حاجی زاده و...) به گونه ای بود که ضرورت انتشار برخی مطالب را ایجاب می کرد (و خود آزمایشی بزرگ است).
 
امام علی علیه السلام در ابتدای خلافت خود با اشاره به اتفاق های پیش روی امت اسلامی،  سختی آزمایش های امت اسلامی را چنین به تصویر کشیده است:
«آن چه مى ‏گویم به عهده مى ‏گیرم، و خود به آن پاى بندم، کسى
۱۶۴- لایق صحبت خشتگان را چو طلب باشد و قوت نبود   گرتو بیداد کنی شرط مروت نبود ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی     آنچه در مذهب اصحاب طریقت نبود خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق       تیره آن دل که درو شمع محبت نبود دلت … لایق صحبت – خـستگان را چـو طلـب باشد وقوت نبود – غزل ۱۹۹ – ۱۶۴
منبع : فالگیر
 آشنایی با چهره واقعی ابوهریره
چهره اول : 
مردی مشهور و بنام این قبر یا مقام منسوب به شخصی است که  بعد از 1400 سال مورد توجه است:
مشهور است که در این قبر یکی از معروفترین صحابه رسول خدا خوابیده است ؛ (البته عده ای تنها آن را مقام ابو هریره می دانند  در هر صورت ) مردی که اگر بخواهیم به صورتی ساده انگارانه از کنار او رد شویم همین نکته برای ما جلب توجه می کند که چرا بعد از 1400 سال هنوز هم قبر او مورد توجه و احترام است  و حریم او زیارتگاه ؟
سیره مخالفان غ
راز میگویم و من سرزده و حیرانمباده عشق به من داد از آن عطشانم
فاش شد این که دو بال از سر جودش بخشیدحالیا میروم و در دو جهان پر رانم
سیر آفاق و عدم هر قدمش آگاهیستاو دمی داد که در رقص و طرب سییالم
گفت صوفی مگر این باده ی انگور نبودگفتم این باده نبودست در این بادیه من میدانم
دیشب واقعا حالم خوب نبود. هنوزم حالم خوب نیست. نوشتن راجع بهش برای این نبود که بخوام مثلا خودمو نشون بدم یا ترحم کسیو جلب کنم. من فقط بی اندازه ناراحت بودم. دیگه اینجا هم نگم؟؟؟ اینجا که تمام زندگیم تو زیرو بمش هست؟ همیشه که همه چی خوب نیست. منم حالم همیشه خوب نیست. تازه تقصیر من نبود. هیچکس منو نمیفهمه :((( دلم میخواد دیگه تنها باشم اون حس مزخرف تنهایی بهتر از تو جمع بودنه :((( بگذریم. برم کار کنم. منو دور کنه از این فکرو خیالا. 
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبود
یکی بود که الآن نیست ، میدونم نگران نیست
اما من حالم بده ، توو قلبم ضربان نیست
رفتی و تنهایی یقمو گرفت
دنیا شاید ازت حقمو گرفت
نیستی و هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه
صفر ضربدر هر چی بشه بازم میشه صفر
نردبون بودم که واست پله شدم
حالا برگشتی میگی که ازت زلّه شدم
تقصیرِ منه پَر و بالت دادم
پریدن بلد نبودی خودم یادت دادم
یکی بود یکی نبود ، زیرِ گنبدِ کبود
اونکه عاشقش بودم ، اما عاشقم نبو
اولین کسی که با دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست؛
مرد نبود بلکه یک زن بود ... «بانو آسیه»
اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد؛
مرد نبود ... بلکه یک زن بود ... «بانو هاجر»
اولین کسی که مبارک ترین آب روی زمین (زمزم) نوشید؛
مرد نبود ... بلکه یک زن بود ... «هاجر خاتون»
اولین کسی که به محمد مصطفی(ص) ایمان آورد؛
مرد نبود ... بلکه یک زن بود ... «بانو خدیجه»
اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد؛
یک مرد نبود ... بلکه یک زن بود ... «بانو سمیه»
اولین
من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. ۲۹ مرداد ۱۳۵۸
إنی راض عن عمل حرس الثوره و لن اغیر رایی فیکم ابداً، فلو لم یکن حرس الثوره، لماکانت البلاد ۲۶ رمضان ۱۳۹۹
I am pleased with the #Guard_Corps, and I will never show disfavor toward them. If there did not exist the Guard Corps, there would not exist a country either. 20 August 1979
             
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
اینجا آمدم. شب بود، تاریکی بود، حجاب بود. عشق نبود، موسیقی نبود، زندگی نبود. عاشق بودم، شب بودم، معنای زندگی بودم. نور شدم، حجابش افکندم. موسیقی شدم و به همه سو باریدم. 

تا اینجا بودم، از این نیز بالاتر روم. به خشکی نیندیشیدم، به تلخی نیندیشیدم. بر چهره‌ی خفتگان ننگریسیتم و راه خفتگان به هیچ‌ نگرفتم. رقصیدم و رقصان از این معبر و دروازه‌ی تار گذشتم، تا آن سرزمین که مرا به خود می‌خواند. 

اینجا آمدم، گِل بود و گِلزار. گُل و گُلستان به بار آوردم
اولین presentation پروفشنال زندگی‌ام امروز بود. عالی نبود. بد نبود. یکی از بچه‌ها را دعوت کرده بودم. دوتایشان خودشان را دعوت کردند. اما ده دقیقه قبل از شروع ارائه یک گروه بزرگ از بچه‌های نجوم آمدن! یکی از پروفسورها هم آمده بود. بخیر گذشت. میتوانست بدتر باشد. سوال پرسیدند و بد نبود. باقی حضار از رشته‌های دیگر ساینس بودند و خطری نداشتند :) بعد از ارائه رفتیم و پوستر جو را دیدیم. از جو کنار پوسترش عکس گرفتیم. 
حالا اینجام. روز یادبود رئیس قبلی دانشگاه ا
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
درحکومت عثمان،علی که فضائلش را نمیتوان شماره کرد( مولود کعبه فاتح خیبر فاتح احزاب قاتل مرهب و...)باید چاه کنی کند و از مدینه اخراج شود و جوان زیربیست سالی که فامیل عثمان است حاکم کوفه شود که از مهمترین شهرهای حکومت اسلامی بود،
دراسلام عمری صحابه و سنت و فرمایشات پیامبر ارزشی ندارد
به نقل اهل سقیفه پیامبر فرمود هرکس مرا دوست دارد علی را دوست داشته باشد
ولی عایشه و طلحه و زبیر و معاویه و عمروعاص و مر
الان واقعا ایمان اوردم تنها کادوی تولدم بهت کادوم بودم. کاموم چی بود؟
هیچی!
 ابجیم رفته بود اردو. مامانم هم بیمارستان بستری بود. بابام هم همراهش بود.منم یک روز و نیم خونه تنها بودم در سکوت بدون نق و دعوا و غر و لجبازی.
#یکی نیست بگه نونت نبود اب نبود اینستا بستنت چی بود اخه
ماه می تابد از خم کوچه، چهره ای دائم الوضو داردپینه بر دستهاش و نعلینش اثر وصله و رفو داردمرد تنهاست، مرد غمگین است کمرش از فراق خم شده استساغر شادی اش اگر خالی است باده غم سبو سبو داردضربان صدای او جاریست: با یتیمی به خنده مشغول استسر تقیسم سهم بیت المال با صحابه بگو مگو داردباز امروز بغض نخلستان تا به سرحد انفجار رسید    باز امشب به استناد کمیل، ماه با چاه گفتگو داردکاه گلهای کوچه مرطوبند اشک دیوار را در آورده استناله خانم جوانی که  هرچه د
سعید بن المسیب از تابعین، وشخصیت های سرشناس اهل سنت، در روایتی بسیار زیبا، پرده از علم بی کران حضرت مولی الموحدین امیر المومنین علیه السلام برمی دارد، وی با تعبیری جالب می گوید؛ از میان صحابه تنها کسی که می گفت از من هرچه می خواهید بپرسید حضرت امیر المومنین علی علیه السلام می باشد. این روایت را ابن ابی شیبه استاد بخاری در کتاب المصنف با سند صحیح از سعید بن المسیب نقل کرده است:
حَدَّثَنَا ابْنُ عُیَیْنَةَ عن یحیى بن سعید قال أراه عن سعید بن ا
وسایلم رو جمع کردم که برم حمام، اطلاع دادن که آب گرم قطع شده! بعد از اون حدود ۲ روز آب گرم خوابگاه قطع بود، از کلاس بر می‌گشتیم و آبی برای حمام رفتن نبود، از پیاده‌روی می‌اومدیم و آب نبود، کلاس داشتیم و آب نبود، لباس کثیف داشتیم و آبی برای شستن نبود!امروز صبح اطلاع دادن که آب گرم وصل شده ، زیر دوش آب گرم ایستاده بودم و فکر می‌کردم به اینکه همین آب گرمی که حداکثر ۲ روز ازش بی‌بهره بودم هم عجب نعمت بزرگیه، همین آب گرمی که همیشه در دسترس بود اما
 
 
  حال و روز خوبی نداشتم کسی دورم نبود  همه افراد زندگیم شبیه سایه از کنارم رد می شدن نه دنیا نه ادماش وجود خارجی داشتن توی دنیایه دیگه که خیالم بود حداقل ادماش واقعی بودن  دلم واسه دیدن زندگی لک زده بود اما کسی نبود زندگی نبود داشتم داغون تر می شدم خیال زندگی کردن نداشتم اما ناگهان دو نفر وارد زندگیم شدن زندگی روی خوشش رو بهم نشون داد رویی که من رو از گِل در اورد اون دوتا شدن نجات من امید دو باره زندگی کردنم همه چیه من زندگیم دوستام ادمای د
مدتی که کلا فعال نبودم در واقع کلا زندگیم فعال نبود
به هم ریختگی هایی داشتم
مشکلی نبود
بهم ریختگی بود
رفع شده خداروشکر

خداروشکر هنوز بیشتر از نصف ماه رمضان مونده و وقت هست استفاده کنم از این فرصت خونه بودنم
ببخشید کامنت دادید و جواب ندادم
امیدوارم از این جا به بعد برنامه ها عالی پیش بره
به امید خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در کتاب تاریخ یعقوبی و المصنف میخوانیم ک(قریب به این مضمون)بعد از وفات پیامبرص،عمر میگوید بخدا قسم پیامبر نمرده است و نمی میرد و..
ولی ابابکر میگوید خداوند خبر فوت پیامبر ص را به ما داده است ((آنکه میت و آنهم میتونی))عمر قسم میخورد بخدا سوگند گویا من هرگز این آیه را نخوانده بودم... این داستان گویای حقیقیتلخ است از سرنوشت اسلام،آنکه بعد از آن همه تلاش پیامبر ، صحابه پیامبر بر خلاف سنت پی
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر خدا(صلی الله علیه واله) فرمودند:سوگند به خدایی که مرا به براستی برای بشارت برانگیخت، قائم فرزندان من ، بر طبق عهدی که با او شده، غایب می شود به طوری که اکثر مردم خواهند گفت:خدا به آل محمد نیازی ندارد و دیگران در اصل تولدش شک می کنند. پس هر کس زمان غیبت را درک نمود باید دینش را نگهداری کند و نگذارد شیطان از طریق ایجاد شک بر او مسلط شود و او را از ملت من جدا کرده و از دین خارج سازد؛ چنانچه قبلا پدر ومادر شما را از بهشت
چسبید! خیلی هم چسبید! فوتبال را می‌گویم! فوتبالی که با تیم مضیف العتبه العلویه بازی کردیم! بالاخره پچ‌پچ‌ها و کری‌خوانی‌های داخل مطبخ کار خودش را کرد و ما را به مستطیل سبز فوتبال رساند! فوتبالی که پرشور بود ولی پرحاشیه نبود! جنجالی بود ولی کل‌کلی نبود! رقابت بود ولی حسادت نبود! فوتبالی که می‌توانستی اتحاد و همبستگی، عشق و صفا بین دو کشور را نه‌تنها ببینی بلکه لمس کنی!
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
آنقدر اصحاب پیامبر رحمت در اسلام عمر مظلوم بودند که دختر ابابکر توسط عمر مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت
در اسلام عمری زنان شیطان هستند و کتک زدن آنها واجب است و شما میتوانی زنی را آنقدر کتک بزنی تا راضی به ازدواج با شما شود
مانند عمر که آنقدر زنی را کتک زد تا او راضی ازدواج با عمر شود..
که بدون تردید دختر ابابکر از اصحاب پیامبر رحمت بود
سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا و ضایع شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه
شیخ زین الدین علی بن یوسف عاملی بیاضی رضوان الله علیه می‌نویسد:
أَنَّ ابْنَ الْجَوْزِیِّ قَالَ یَوْماً عَلَى مِنْبَرِهِ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَمَّا رُوِیَ أَنَّ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ سَارَ فِی لَیْلَةٍ إِلَى سَلْمَانَ فَجَهَّزَهُ وَ رَجَعَ فَقَالَ رُوِیَ ذَلِكَ، قَالَتْ فَعُثْمَانُ ثَمَّ ثَلَاثَةَ أَیَّامِ مَنْبُوذاً فِی ال
 خواب دیدم...
آشفته بودم از اینکه حتی توی خوابم هم تو را باید شریک شوم.
تو را قایم می کردم و همه را پس می زدم...
 
پ.ن:
خوب شد کسی توی خوابم نبود تا یادم بیاورد که توی بیداری اصلا هیچ سهمی از تو ندارم چه رسد که...، خوب شد کسی نبود تا یادم بیاورد وگرنه حتما دق می کردم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
علمای تاریخ اسلام عمری
تا حال از خود پرسیده اید
اگر نویسنده و کارگردانی تصمیم بگیرد داستان زندگی بعضی از صحابه پیامبر رحمت را براساس اسناد و مدارک اسلام عمری به تصویربکشند
قضاوت سایر ادیان درخصوص اسلام چگونه خواهد بود؟
صحابی پیامبرکه در جنگ ها فرار میکند و پیامبر را رها میکند
صحابی که در قبرستان یهودیان بدست سایر اصحاب پیامبر ،دفن میشود
صحابی که آنقدر در اشرافیت زندگی میکند که بعد از مرگش صد پو
توی دریاااایی از کتاب و جزوه و لباس و اسباب‌بازی و شلوغی و آشغال(:/) غرق شده‌م.
۴۱ تب کروم همزمان باز دارم که هر کدوم یه موضوعِ مربوط به این رشته‌ است که گوگل کردم که شاید این تو مصاحبه بیادااا! 
آخه دخترم نونت نبود، آبت نبود، این همه تغییر رشته‌ت واسه چی بود؟ :/
+مرتبط
فکرش را بکنید اگر خیار نبود سالاد شیرازی هم نبود و اگر سالاد شیرازی نبود لوبیا‌پلو و کلی از غذاهای خوشمزه دیگر هم صفایی نداشتند. بعد از گوجه فرنگی، کلم و پیاز، خیار یکی از اصلی‌ترین سبزیجاتی است که در سرتاسر جهان کشت می‌شود.
این میوه - سبزی سرشار از مواد مغذی مختلف مانند لیگنان‌ها و فلاوونوئیدها می‌باشد. این ترکیبات خواص آنتی‌اکسیدانی، ضد التهابی و ضدسرطانی دارند. در این مقاله می‌خواهیم بیشتر راجع به فواید خیار صحبت کنیم. لطفاً با ما هم
تخریب بقیع، مزد رسالت یا مبارزه با شرک؟
تخریب قبور ائمه بقیع، حرم امامین عسکریین و حتّی مرقد صحابه نبیّ گرامی اسلام مانند جناب حُجر بن عَدی مسئله ای است که در دوران مختلف و به بهانه های متفاوت مورد سوال و انتقاد از سوی موافقان و مخالفان واقع می گردد. پیروان تقی الدین ابوالعبّاس احمد بن عبدالحلیم بن تیمیّه الحرّانی (م 728 ق) کسانی هستند که معتقدند این اقدام بایستی صورت گیردبدین منظور فتوای او و مستندات آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
محمدحسن بش
حامد تمام جملات دکترراباعبارت بعیدمیدانم در ذهن خود یکی کرده بود.گویی فائزه اولین زنی نبود که به خاطر زندگی عاشقانه به قتل می رسید.چون حامدبشکلی به صورت خیره شده بود که انگارمنتظرمرگ آنی او هست.
درهمین حین پیامی مبنی بر بردن یک جایزه میلیاردی دریکی از مسابقات اتومبیلرانی برایش آمد.شوکه بوددیگربه فکر فروش اعضای بدن همسرش نبود.گویی پول باروح اوبیشترتماس می گرفت.
تکست آهنگ بام نبود کسی علیرضا طلیسچی
من یه مو نذاشتم از سرِ تو کم بشه
قبلِ تو نذاشتم هیشکی عاشقم بشه
من گذاشتم عشقت حسرتِ دلم بشه
اما تهش دو سه تا یادگاری موند ازت
بعدِ تو دلمو دیگه خوش کنم به چیت
لَک زده دلم برای حرفای دلیت
بعدِ من نذار کسی بیاد توو زندگیت
من فقط دلم به دیدنت خوشه فقط
باهام نبود کسی تا وقتی باهام بودی
در میومد اشکت اگه جام بودی
این دلم یه ذره میشه واسه عطر و بوت
کاشکی دست نذاشته باشه یکی دیگه روت
یکی دیگه روت …
لطف کن ، هر چی پی
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
محل کارم عوض شده و در محل کار جدیدی مشغول شدم. در محل قبلی و همچنین در محل جدید اتفاقات و بهانه های زیادی برای نوشتن دارم که انشاالله در رابطشون خواهم نوشت.
یکی از اصلی ترین موضوع ها نبود دستورالعمل ها و فرایندهای مستنده که متاسفانه هم در محل کار قدیمی وجود داشت و هم در محل جدید وجود داره. نبود مستندات باعث شده که شروع کنیم اولاً به مستندسازی وضع موجود و ثانیاً برای کارهای مختلف دستورالعما و رویه و فرایند و ... تدوین کنیم.
ادامه مطلب
صندلی عقب نشسته بود، دقیقا پشت سر من. از صندلی جلو کج شده بودم و داشتم باهاش حرف می‌زدم. صورتش پیدا نبود و حرفی نمی‌زد. انگار فقط منتظر بود به مقصد برسیم تا پیاده شود و حرف‌های من را گوش نمی‌داد. پس از چند دقیقه وقتی فهمیدم به من گوش نمی‌دهد بی‌خیال شدم. نفسم را در سینه حبس کردم و پوف بلندی کشیدم. سرم را به مشت دست راستم تکیه دادم. بیرون را نگاه کردم. سیاهی بود. چیزی پیدا نبود. چهره‌اش یادم نیامد. یک لحظه ترسیدم که نباشد. چرخیدم که او را در صندل
پدر و مادر پدرم در قید حیات نبودند. مامان هروقت میرفت خونه مامان بزرگم دو سه روز بمونه بابا به من میگفت مامانت که نیست بچه یتیمم.
بابا اهل ابراز احساسات کلامی و پرحرفی نبود اما با هیچ کس هم اندازه مامان حرف نمیزد. بزرگ تر شدم و فهمیدم آدم برای کسی که دوستش داره همیشه حرف داره. 
اگر جنگ نبودتو را به خانه ام دعوت میکردمو میگفتمبه کشورم خوش آمدیچای بنوش خسته ایبرایت اتاقی از گل میساختمو شاید تو را در آغوش میفشردماگر جنگ نبودتمام مین های سر راه را گل میکاشتمتا کشورم زیباتر به چشمانت بیایداگر جنگ نبودمرز را نیمکتی میگذاشتمکمی کنار هم به گفتگو مینشستیمو خارج از محدوده دید تک تیر اندازانگلی بدرقه راهت میکردماگر جنگ نبودتو را به کافه های کشورم میبردمو شاید دو پیک را به سلامتیت مینوشیدمو مجبور نبودم ماشه ای را بکشمکه ب
به گزارش خبرنگار پایگاه تحلیلی - خبری تاریخ تطبیقی؛
در روایت‌های سیره، تاریخ و حدیث آن‌قدر نعل وارونه زده‌اند که حساب ندارد؛ در آن‌ها چنان نموده‌اند که قاتل را مقتول، ظالم را مظلوم، شب را روز و روز را شب نشان داده‌اند.
پاک‌ترین و پارساترین صحابه‌ای چون ابوذر، عمار، حُجربن‌عَدی را مردمی تبهکار، سفیه و اخلالگر معرفی کرده، کسانی چون معاویه، مروان‌بن‌حَکَم، ابوسفیان و زیاد را افرادی پاک، مبرّا و مرد خدا شناسانده‌اند!
آن‌قدر در حدیث
به گزارش خبرنگار پایگاه تحلیلی - خبری تاریخ تطبیقی؛
در روایت‌های سیره، تاریخ و حدیث آن‌قدر نعل وارونه زده‌اند که حساب ندارد؛ در آن‌ها چنان نموده‌اند که قاتل را مقتول، ظالم را مظلوم، شب را روز و روز را شب نشان داده‌اند.
پاک‌ترین و پارساترین صحابه‌ای چون ابوذر، عمار، حُجربن‌عَدی را مردمی تبهکار، سفیه و اخلالگر معرفی کرده، کسانی چون معاویه، مروان‌بن‌حَکَم، ابوسفیان و زیاد را افرادی پاک، مبرّا و مرد خدا شناسانده‌اند!
آن‌قدر در حدیث
اذعان ابن شاهین به تواتر حدیث غدیر
ابن شاهین از علما و محدثان بزرگ اهل سنت عمری در مورد حدیث غدیر می‌نویسد:
 
وَقَدْ رَوَى حَدِیثَ غَدِیرِ خُمٍّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَحْوُ مِائَةِ نَفْسٍ، وَفِیهِمُ الْعَشَرَةُ، وَهُوَ حَدِیثٌ ثَابِتٌ، لَا أَعْرِفُ لَهُ عِلَّةً. تَفَرَّدَ عَلِیٌّ بِهَذِهِ الْفَضِیلَةِ، لَمْ یَشْرَكْهُ فِیهَا أَحَدٌ.
حدود صد نفر از صحابه، حدیث غدیر خم را از  پیامبر (صلی الله علیه و آله)
سر نی در نینوا می ماند، اگر زینب نبودکربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبودچهره ی سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگپشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبودچشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبودزخمه ی زخمی ترین فریاد در چنگ سکوتاز طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبوددر طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخدر گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبودذوالجناح دادخواهی ، بی سوار و بی لگامدر بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبوددر عبور از بستر
من حدود دو سال برای کنکور زحمت کشیدم آن اول ها که شروع کرده بودم یک دانش آموز متوسط در مدرسه تیزهوشان  بودم که مهارت تست زنی ام در حد متوسط هم نبود
درس هایم خیلی خوب نبود اما اعتماد به نفس خوبی داشتم و آتش عشقی در درونم همواره روشن بود عشقی که از کودکی آن را در دل داشتم و آن هم پزشک شدن بود
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها