نتایج جستجو برای عبارت :

از این حس‌ها، هزاران بار تقدیمِ تو باد

من برای یکبار دیدن تو هزاران بارگریسته ام،هزاران بار غصه خوردم،هزاران بار ارزو کردمت و هزاران مرتبه ختم گرفته ام وهزاران بار به سجده رفته ام و تا نفس داشتم صدایت زدم و بارهالباس سفید پوش شدم وهفت بار دورت گشته ام وباز ازخواب پریده ام،من بارهاهنگام نمازتوراحس کردم وحس کردم درمقابلم نشسته ای وبارهاخیال کردم انجاکنارت هستم،اماباور کن دلم هوایی شده وبسویت پروازکرده اگرصدایم رامیشنوی تادیرنشده به تمام این خوابهاورویاهاودعاهاوارزوهاوخیال
#کهنه_سربازعشق#اشعار ۹۹
نمی ترسم من از لبان آغشته به باروتتمثل سرباز قدیمیدوست داشتن هایم هنوز بوی جنگ می دهد!
 
از رخت عبوس جنگقدیمی ترم من در عاشقیتنمبوی نفت، آتش و دود می دهددستانم،هزاران ماشه زندگی را چکاندهدر چشمانم،مرگ هزاران نفر همیشه در رقص است!
جنگ کار من نبود،ژنرال ها،هزاران مین کنار قلبم کاشته اندشبها،هنوز هم رژه تانکها می تکاند، آسایش خوابم را...
 
 
و تو؟!و تو همه امید این کهنه‌ سربازی!عشق به تومرا زنده نگه می دارد،لمس تنت در خو
فکر میکنم هر کسی که مینویسه یبار این سوال ازش پرسیده شده.چرا انقدر مینویسی؟خسته نشدی از بس کتاب خوندی؟یکی مثل من که از بچگی هر جا میرفتم یه دفتر سررسید همراهم بود،هی ازم پرسیدن این چیه و توش مینویسی.و هر بار کلی با ذوق براشون از ایده ها و داستانام گفتم،خیلی بهش فکر کردم.
چون نوشتن بخشی از وجود نویسنده است.روح تنوع طلب یا بهتر بگم بی نهایت طلب بعضی آدمها فقط با نوشتن آروم میشه.چون هر چقدر هم که بنویسی هزاران حرف نزده،هزاران داستان ننوشته،هزار
18ساله شدم 
به این سن به اینکه اینجا هستم به اینکه شدم ملینا که باید باشم خوشحالم.با تموم غصه ها غم ها شادی ها و تنهایی ها به اینجا رسیدم.یک سال نه هزاران سال بزرگ تر شدم.هزاران تجربه هزاران آموخته و این منم 
یه دختر 18ساله که قرار کودکی های گذشته رو فراموش کنه.یکم حس تلخیه.اینکه خانوم باشی 
ولی لازم از اینجا به18سالگیم بگم که کور خوندی من همون ملینا قبلی میمونم اصلا هم بزرگ تر نشدم تازه فقط ده سالم شده والااااا 
اخه من و چه به خانوم من تا آب  بای
  ای امت ایران در برابر خون هزاران شهید و هزاران مجروح این انقلاب و جنگ تحمیلی مسئول هستید که نگذارید افراد منحرف و ضد انقلاب به این انقلاب که از برکت خون هزاران شهید است ضربه بزنند و شما موظفید که فرزندانتان را به راه راست هدایت کنید و اگر فرزندان ، پدران ، مادران ، برادران و یا خواهرانتان با این گروهکهای آمریکائی همکاری می کنند آنها را تسلیم رژیم جمهوری اسلامی کنید وگرنه مسئولید . #شهید_والامقام #علی_حسین_درعلی ✋ #سلام_به_دوستان_شهداء ✋  
3/ رهبر انقلاب: هدف سخنان بی پایه آمریکاییها، تضعیف روحیه عمومی است. آمریکا گرفتار هزاران میلیارد بدهی است و با گذشت چند سال از سیل و طوفان در مناطقی مانند کارولینا نتوانسته مشکلات را جبران کند اما برای تضعیف روحیه ملت ایران، یاوه سرایی میکنند/ حرکت عظیم ملت از ارتش، سپاه و بسیج تا هزاران طلبه و دانشجو برای کمک به سیل زدگان قابل وصف نیست، اما دشمن به مصلحت نمیبیند این عظمت را به زبان بیاورد.
من همان کهنه نفیرم که به پا خاسته ام # صحبت پیر مغان را ز خدا خواسته ام
آتش خفته به خاکستر علم و ادبم # چهره را از بزک و حیله چه پیراسته ام
پله را یک شبه از یک به هزاران نشدم # همچو مغزم که اسیر بدن و پوسته ام
یار ارتشیار بودم در اوان زندگی # شرکت طراح بود و خاطرات بسته ام
قطعه سازی هم پس از آن کار من # اندک اندک طی نمودم با قدم آهسته ام
در غذا وارد شدم با صد هزاران دلخوشی # گرچه اینک از تمام مردمانش خسته ام
گرجی طناز گوید از توان و کار خود # همچو حافظ که
برگی از هزاران
ارتقاء نرخ سواد جوانان به بیش از ۹۸ درصد
نرخ سواد در هر کشور از حاصل تقسیم تعداد افراد در یک بازه سنی مشخص که توانایی خواندن و نوشتن دارند به جمعیت کل کشور به دست می‌آید.
می‌توانید این لوح را از بسته نمایشگاهی برگی از هزاران سایت نو+جوان دریافت کنید.
              
یه آتیشی درونم روشن کرده بودی که اصلا برات اهمیتی نداشت چون هدفت روشن کردنِ آتیشه نبود هدفت این بود با اون آتیش منو بذاری کنار.
وقتی دیشب اون اتفاق افتادم و خیلی خیلی اتفاقی مشت نمونه خروارِ من برای خودت افتاد دیدم که چقد الکیه و واقعا اگر هزاران هزاران عکس و فیلم از خوشیِ این مدتت ببینم بازم خودت بیای بگی از دوریِ تو ناراحت شدم دلم میگیره فهمیدم حس درونی تو . 
من میفهممت . هر کس یه جوری میتونه بره شاید این مدل رفتنِ تو رو دوس ندارم چون من رفتن
برگی از هزاران
ایران جزو ۲۰ کشور برتر جهان ازلحاظ طول خطوط ریلی است
۱۷۰ سال از احداث اولین خطوط ریلی در ایران می‌گذرد. مجموع خطوط ریلی در طول ۱۳۰ سال حکومت‌های پیش از انقلاب ۴۶۰۰ کیلومتر بود. این عدد که بدون احتساب خطوط فرعی و عملیاتی است در دوره جمهوری اسلامی به ۸۶۰۰ کیلومتر رسید و رشد نزدیک به دو برابری را نشان می‌دهد.
می‌توانید این لوح را از بسته نمایشگاهی برگی از هزاران سایت نو+جوان دریافت کنید.
           
Dr.Ahmad Farokhi Hajiabad, [۲۷.۰۸.۱۹ ۱۹:۱۲][Forwarded from Dr.Ahmad Farokhi Hajiabad]شعر نو با عنوان ترانزیت و تقدیم به راهبانان میهن عزیزمان ایران
ترانزیتواژه ای گمنام
میدانی .راه را برای من ساختند .حتی راهی از ابریشم ،یا همان راه ابریشم .ابریشم چرا ?استحکام یا لطافت ?یا شاید حساسیت ، اهمیت ،من سالها دور تولد یافتم .و با تولدم تو  تازه متولد شدی .او را بتو رساندم.تو را به او .عرب را به عجم .عجم را به ترک .ترک را به فرنگ .با خود آوردم .با خودم بردم .تو نفهمیدی ..من گریستم  ،تا تو خ
 
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازداما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی استزمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کنددر زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنیدشاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشدزمان از شما قدرتمندتر استاز یک درخت هزاران چوب کبریت تولید میشوداما وقتی زمانش برسد یک چوب کبریت برای سوزاندن هزاران درخت کافیست
===============
کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکت
هزاران بار آمدم که بنویسم اما دیدم کار کردن بهتر از نوشتن است
و یا نوشتن زمانی لذت بخش است که کاری کرده باشی و بیایی نتیجه اش را اینجا بنویسی
پی نوشت :
من معمولا لیستی از کارهایی که باید انجام بدم رو روی کاغذ نوشته و روی دیوار نصب میکنم تا بتونم انجامش بدم.
زمانی که این نوشته رو نوشتم ، کاغذ مربوط به وبلاگ نویسی رو جابجا کردم . در اولویت های پایین تر گذاشتم (مثلا زیر تمرین سنتور و زیر برگه مطالعه و ....) دلیلش هم این بود که دارم سعی میکنم اول اهل عم
بنام خدا
هزاران سایت :
خیلی مختصر و کوتاه می خواهم مطلبی را بیان کنم :
اگر می خواهید وبلاگ تان مشهور شود و جایگاه خوبی پیدا کند  در سایت  " هزاران سایت "  که نامش را در جعبه ی  "پیوندها" ی  وبلاگ گلاسری آورده ام  ثبت نام کنید .
+
ثبت نام در  این سایت که یک سایت بسیار معتبر و مهم است   و شهرت جهانی دارد  کاملا رایگان می باشد .
+
لطفا روی  نام  سایت   " هزاران سایت"  کلیک کنید تا وارد سایت شوید . بعد نام و ادرس و مشخصات وبلاگ تان را وارد کنید تا  وبلاگ
 میگن یکی از این سه گزینه باعث پیشرفت میشه:
1) عشق
2) پول
3) انتقام
من گزینه سوم رو انتخاب میکنم
انتقام از کسایی ک نفرت و کینه رو ایجاد میکنن، کسایی ک حسادت رو به جونشون میخرن، کسایی ک از کوچیکترین مسائل مسخرشون پست و استوری میزارن درصورتی که کارهاشون هیچ ارزشی نداره
خیلیا از کارهای من خبر ندارن، خیلیا نمیدونن من الآن کجام و حتی قرار هم نیست بدونن
خسته ام از این همه تکبر و فخر فروشی و طبل تو خالی بودن، اهداف پوچ و مسخره ای ک هزاران نفر اون رو داشت
سه جانور مرگبار زمین: 
 شاید فکر کنید مرگبار ترین جانور روی زمین، یک شیر درنده در جنگل هاباشه یا یک کوسه در قعر دریاها و یا یک دایناسور غول پیکر بوده که منقرض شده؛ اما همه این جانوران از ابتدای خلقت تا حالا نمی تونن اندازه بشر دو پای تربیت نشده  که فقط دنبال برآورده کردن هوای نفس شیطانی اش هست خطرناک و مرگبار باشه. 
فقط یک ترامپ جانی در مدتی کوتاه بیشتر از کل درندگان، جنایت کرده و بانی هزاران آدم کشی بوده از بیگناهان آمریکایی گرفته تا کودکان
به نام خداوند جان و خرد
✅کارها را شمردن آسان است         فکر و تدبیر کار دشوار است(پروین اعتصامی)
✳️در شرکت ها هزاران حسابدار هر روزه به ثبت و ضبط معاملات مالی مشغولند. انجام امور حسابداری و مالی، هر ساله هزاران هزار تومان بودجه سازمان ها را می بلعد. آیا این همه، تنها برای آن است که دارایی و بدهی سازمان خود را بشماریم؟ که به گفته پروین، این قسمت (آسان) کار است. ولی آن چه که این همه تلاش را در واحد های مالی و حسابداری به راستی توجیه می کند، بهره
به نام خداوند جان و خرد
✅کارها را شمردن آسان است         فکر و تدبیر کار دشوار است(پروین اعتصامی)
✳️در شرکت ها هزاران حسابدار هر روزه به ثبت و ضبط معاملات مالی مشغولند. انجام امور حسابداری و مالی، هر ساله هزاران هزار تومان بودجه سازمان ها را می بلعد. آیا این همه، تنها برای آن است که دارایی و بدهی سازمان خود را بشماریم؟ که به گفته پروین، این قسمت (آسان) کار است. ولی آن چه که این همه تلاش را در واحد های مالی و حسابداری به راستی توجیه می کند، بهره

بعد از شکست عشقی سراغ این کارها نروید
  
یکی از مهم‌ترین راه‌کارها برای فراموش کردن غم‌ها و پیدا کردن روحیه‌ای با نشاط، سرشلوغی است
 
هزاران بار برای هزاران نفر این اتفاق افتاده، که در میانه مسیری که به نیت ساختن آینده‌ای مشترک با کسی قدم برداشته‌اند، متوجه می‌شوند اختلافات و ناسازگاری‌هایی که باهم دارند آن‌قدر جزیی به نظر نمی‌رسد که بتوان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد و تا آخر عمر با آن‌ها ساخت.
ادامه مطلب
صدها و هزاران شرکت وجود دارد که ادعا می کنند در بازاریابی اینترنتی متخصص هستند. با این حال ، بسیاری از این شرکت ها درک و توانایی لازم برای دستیابی به موفقیت مثبت مورد نیاز مشتریان خود را از طریق نتایج و فروش ندارند. خیلی خوب است که یک شرکت در صدر بسیاری از موتورهای …The post بازاریابی اینترنتی جنبه های مختلفی در پشت سئو دارد appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/3fuD87J
مشاهده مطلب در کانال
برآورد می‌شود باب راس هزار نقاشی در برنامه تلویزیونی «لذت نقاشی» (The Joy of Painting) کشیده است. اما این همه نقاشی چه سرنوشتی داشتند و کجا رفتند؟ 
نشریه نیویورک تایمز به دنبال یافتن جواب این سوال رفته است و متوجه شدند هزاران نقاشی باب در شرکت Bob Ross واقع در هرندن ویرجینیا نگهداری می‌شوند.
جوان کوالاسکی، مدیرعامل شرکت Bob Ross می‌گوید قصد فروش این تابلو‌های نقاشی را ندارند و فقط مجموعه‌ای از آثار این هنرمند را برای معرفی به موزه اسمیتسونین دادند تا د
فقط یه چیز کوچیک این وقت شب:
 
خواهر من،برادر من
که بلند میشی میری مسافرت،میگی مامانم اونجاس،فلانم اونجاس.
منم یه ساله اقواممو ندیدم تو اون یکی شهر،ولی این یه سالو تحمل می کنم تا تبدیل نشه به ابد.
من که دانش‌آموزم ازت راضی نیستم تعطیلاتو کش میدی،تحصیل من و هزاران نفر دیگه رو خدشه دار میکنی.
تو یه کارگر رو شرمنده می کنی پیش خانواده‌ش.یه کارگر؟نه هزاران کارگر.
تو خانواده های زیادی رو به خاطر اجاره‌ای که باید بدن درحالی که کاری در کار نیست،..
بسم الله الرحمن الرحیم
 
 
همراهان گرانقدر، با سلام و عرض ارادت و تشکر از همراهی تان، به عرض میرساند که در بخش خاطرات، کتاب خاطراتم ( یک قطره از هزاران ) را به محضرتان تقدیم میکنم، باشد که مفید فایده قرار گیرد.
برگ سبزی است...
ارادتمند محمد علی بارانی
فکر می کردم بعد از آمدن "تو" ای افتخار من ! دیگر هرگز اینجا نخواهم نوشت. چون دیگر تا عمق غم فرونخواهم رفت که از آن چیزی صید کنم. چیزی که به درد دنیا بخورد.
اما اشتباه می کردم . من هرگز از درد تهی نخواهم شد . همین قلب بیزار از تهی بودن است که مارا در این جهنم نگاه داشته است .
اری من اینجا از هزاران کبوتری که در سرم پرواز می کند می نویسم . از آنچه می خواهم باشم و از آنچه که باید باشم و میدانم که تو ای روح سپید بلند ، یاری ام خواهی کرد .
شاید حالا برایم خنده
بر بام بلند عشق
با بالی شکسته
غمگین دلی بر پشت 
رمز کدام نفرین تو را جدا کرد از من؟
افسوس!
 ای رمز و راز مهربانی
ای محبوب تر از هر محبوبی
ای نزدیک تر از من به من!
در نگاه تو
هزاران فاخته می خوانند مرا به تو
دریغ می‌کنی مرا از نگاهت؟
افسوس!
رازی نیست
رمزی نیست
این تنها اشتیاق من است به تو
زندگی یعنی،
من دوستت دارم!
تو برایم،
چون آوازی می مانی در کوچه‌ باغ های بی نهایت آفتاب
تو،
مثل بوی محبوبه شب
مثل نجوای ساحل و دریا
تو مفهوم دیگر زندگی....

وقتی از
دوستان عزیزم درود (برگشتم 3 ساله هم پاک هستم)
امروز خیلی اتفاقی اومدم توی وبلاگی که تقریبا 3 سال پیش ساختم تا مراحل ترکم رو براتون بنویسم و دیدم هزاران کامنت مثبت ، هزاران پیام انرژی مثبت دریافت کردم از کسایی که ترک کردن ، از کسایی که میخوان ترک بکنن .
حتی از مادر ها ، خواهر ها ، همسر ها پیام گرفته بودم که ایکاش پسر من ، برادر من ، همسر من مثل شما اراده ترک داشت ، عزیزانم تمام ادمها میتونن اعتیاد به این لعنتی رو کنار بزارن .
 
بزارید براتون تعریف
 
به نام خدا
 
قبل از ما هزاران نفر، هزاران هزار جلد کتاب خوانده‌اند و پس ما نیز همین خواهد بود! در کل، شاید کتاب بهترین رفیق آدمی در بسیاری از لحظات زندگی باشد! دوستی که صرف نظر از آنچه که هستی، جدای از تمام افکار و احساساتت، تو را به ماورای خیال می‌برد و روحت را هرچند سرد، آنقدر صیغل می‌دهد که تصویری شفاف از حیات به دست آوری!
 
 
ادامه مطلب
١٣٩٧/٨/١۵
ناشناخته‌ها همیشه باورپذیر تر اند. در هر زمان، بی هیچ محدودیتی در هر قالبی می‌گنجند. با تمام چشم‌ها می‌نگرند، با تمام صداها سخن‌ می‌گویند، از تمام صداها شنیده می‌شوند، از تمام راه‌ها می‌رسند، با تمام راه‌ها دور می‌شوند. و من، تمام این مدت با ناشناخته‌ات زندگی کرده بودم؛ ناشناخته ات را با هزاران چهره، هزاران نام، هزاران هویت مجسم کرده بودم. اشک‌هایش را دیده بودم، و لبخندهایش را، حرف‌هایش را شنیده بودم و این ندانستن، اگرچه
استرس دارم، مثل تمام وقت‌هایی که قرار بوده یک کار مهم و بزرگ بکنم، کاری که خودم انتخابش نکرده‌ام و از طرف اطرافیان به من سپرده شده است، حالا این‌که می‌گویم بزرگ و مهم، از نظر من اینطور است، شاید شما یا هزاران آدم دیگر وقتی در جریان قرار بگیرید با تعجب بگویید: "همین؟" و این یعنی از نظرتان نه آنقدرها مهم است و نه بزرگ.
اما من ترسیده‌ام، مثل هزاران وقت دیگر، اطرافیان در من ویژگی‌ها و توانایی‌هایی دیده‌اند که خودم ندیده‌ام، آن‌ها چیزهایی د
امروز در پاکت می نویسم:
پنج شنبه بودُ تب و تابِ پختن حلوا و چیدن خرماها ...
اشک و آهی از سر حسرت بر مزارش گرفتارم کرد ...
ای کاش مادربزرگ یک ماه بیشتر مهمان زمین بود،البته که فقط ای کاش ...
ساعت حوالی 5ونیم عصر بود که کلید حکم بازگشایی درب منزل را داد؛
گوشی به دست پی آذرم رفتم، بسیار دلتنگ دلش بودم.
به هرحال نمک زندگی حال مارا هم در مواردی چند گرفته بود! بحثمان شد ...
از همان بحث های عاشقانه که پشت هر جمله اش، خرواری از دوستت دارم های محکم چمباتمه زده!
امروز در پاکت می نویسم:
پنج شنبه بودُ تب و تابِ پختن حلوا و چیدن خرماها ...
اشک و آهی از سر حسرت بر مزارش گرفتارم کرد ...
ای کاش مادربزرگ یک ماه بیشتر مهمان زمین بود،البته که فقط ای کاش ...
ساعت حوالی 5ونیم عصر بود که کلید حکم بازگشایی درب منزل را داد؛
گوشی به دست پی آذرم رفتم، بسیار دلتنگ دلش بودم.
به هرحال نمک زندگی حال مارا هم در مواردی چند گرفته بود! بحثمان شد ...
از همان بحث های عاشقانه که پشت هر جمله اش، خرواری از دوستت دارم های محکم چمباتمه زده!
چرا آدما میرن؟چون گاهی فکر میکنن این تنها کاریه که ازشون برمیاد؟چون فکر میکنن پاهاشونو که تکون بدن یه نقطه بزرگ قراره بیاد ته جمله هاشون و تموم؟اما آیا واقعا میخوان که تموم بشه؟آدما گاهی فک میکنن که باید برن!‌ اینجوری خودشونو از گناهاشون تبرئه میکنن‌.آدما گاهی به رفتن فکر میکنن که برگردن اما وقتی پاشونو تا ته روی گاز میره اجازه دنده عقب گرفتن ندارن. چون آدم زمانی میتونه افکارش رو پس بزنه یا تغییرشون بده که عملشون نکرده باشه.طبلی که برای ی
دو سه گلدان که جان و دلم برای‌شان آب است، دیدگان نحیفم که با بغل‌گرفتنِ چشم‌هایت هزاران سال نیکوتین را محتاج می‌شوند. چهره‌ای در هم که هیچ‌گاه به روی آوردنِ زیبایی‌ات را نتوانست. قلبی که با نبودنت آرام‌تر می‌تپد اما تنگ‌تر می‌کند دنیایم را.
این تمام توانِ من برای زیباتر به‌نظر رسیدن است، می‌توانی بپذیری این آدم بی‌شکل را؟
‍ ‍ ‍.
.
گفتی غمت سر آید
گفتم که عمر سر آمد!

✍ مسعود طولابی:

سلام...
سلامی از نوع کین درد مشترک 
هرگز جدا جدا درمان نمیشود
به آن دسته از جوانانی که پس از سالیان سال تلاش، تلاش، تلاش کردن، چه شبهایی را به صبح گره زدن، چه مسافت های طولانی را با هزاران مرارت و سختی سپری کردن تا به خواسته خود یعنی کسب مدرک تحصیلی (از نوع واقعی) دست پیدا کنند. 
اما افسوس که برخی از جوانان، هم اکنون محکوم به دستی خالی اند و هر لحظه در ذهن خود با هزاران بن بست مواجه میشو
 
همراهان گرانقدر، با سلام و عرض ارادت و تشکر از همراهی تان، به عرض میرساند کتاب خاطراتم ( یک قطره از هزاران ) را در لینک زیر به محضرتان تقدیم میکنم، باشد که مفید فایده قرار گیرد.
برگ سبزی است...
ارادتمند محمد علی بارانی
متن کامل کتاب در لینک زیر:
http://drbaranii.blog.ir/
خدایا پنج شنبه ها را از من نگیر.خانم کاف را از من نگیر.این کتابِ هر روز تازه تر از دیروز را از من نگیر.که اگر به محال بگیری،دنیا که سهل است،خود مرا از من گرفته ای.
+اگر هر کس یا خودش یک خانم کاف بود یا یک خانم کاف داشت او هزاران سال پیش بازگشته بود.شک ندارم!
به نام خدا

قبل از ما هزاران نفر، هزاران هزار جلد
کتاب خوانده‌اند و پس ما نیز همین خواهد بود! در کل، شاید کتاب بهترین رفیق آدمی
در بسیاری از لحظات زندگی باشد! دوستی که صرف نظر از آنچه که هستی، جدای از تمام
افکار و احساساتت، تو را به ماورای خیال می‌برد و روحت را هرچند سرد، آنقدر صیغل
می‌دهد که تصویری شفاف از حیات به دست آوری!

ادامه مطلب
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان
 
خرامان می رســــــد از ره زمستان
 
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز
 
نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
 
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران
 
که در راه است فصــــــــل نوبهاران . . .
 
یلداتون مبااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک عزیزان دلم بوووووووووووووس بوووووووووووووس بوووووووووووووس
 
 
 
 
 
 
 
محبت که از طرف تو باشه
تمام و کمال و بی نهایت لطیف و ملایم محبتت رو، هدایتت رو می رسونی
نوبت من که می رسه
باورم
توکل ام
یقینم
ایمانم 
محبتم
به تو با هزاران وسوسه و غفلت، همراه میشه!!
برای اینکه به بندگی غیر تو بکشونه!!
انصاف نیست ..
قصه از جایی شروع شد که برای اولین‌بار در زندگی‌م تنها سفر کردم. برای سال‌ها. امسال اما به هزاران دلیل متقن نباید بروم. 
خیابان‌گردی، آن سینما، آن کافه‌، آن پیکنیک‌ها و دروهمی‌ها؛ دلم برایتان تنگ‌شده‌است بچه‌ها و قرارمان باشد سالِ دیگر ...
شنبه من کلاس نداشتم برنامه ی دانشگاه هم ارزش نداشت که به‌خاطرش روز تعطیلم برم دانشگاه.مامانم میخواست برای روز دانشجو سوپرایزم کنه کیک خریده بود اما از شانش زیباش خودم در رو براش باز کردم با اینکه کیک رو گذاشته بود زمین اون گوشه دیدمش و گفتم این چیهه؟ مامانمم گفت تو روحت تو چرا در رو باز کردی میخواستم سوپرایزت کنم -_- 
گذاشتیمش تو یخچال تا اینکه شب شد بابام اومد مامانم گفت پاشو لباستو عوض کن میخوایم عکس بگیریم !! منم که مریض بودم با هزاران بدب
فکر می کردم بعد از آمدن "تو" ای افتخار من ! دیگر هرگز اینجا نخواهم نوشت. چون دیگر تا عمق غم فرونخواهم رفت که از آن چیزی صید کنم. چیزی که به درد دنیا بخورد.
اما اشتباه می کردم . من هرگز از درد تهی نخواهم شد . همین قلب بیزار از تهی بودن است که مارا در این جهنم نگاه داشته است .
اری من اینجا از هزاران کبوتری که در سرم پرواز می کند می نویسم . از آنچه می خواهم باشم و از آنچه که باید باشم و میدانم که تو ای روح بلند سپید ، یاری ام خواهی کرد .
شاید حالا برایم خنده
داشتم فکر میکردم که اگه از کنکور کلیشه ها و موهومات ذهنی و حرف های صدمن یه غاز دلال های این حوزه رو بگیری هیچی ازش جز یه آزمون آبکی دبیرستانی چهارساعته نمیمونه! اگه بخوایم متطقی باشیم هزاران نفر در دنیا آزمونای پیچیده تر و خفن تری رو دارن میدن!
 
هزار ثانیه ی غمگین،هزاران لحظه ی بغض دار،هزاران آدم وهزاران «پایان ناخوش» باید،بیان وبگذرن،بایدتموم این هزارها دست به دست هم بدن تا فقط یه لحظه شکل بگیره.یه «لحظه »ی تکرارنشدنی.لحظه ای که برای چند ثانیه چشمها رو باز میکنه.ذهن روبه متمرکز ترین حالت درمیاره،پردازش اطلاعات جدید ووصل شدنشون به تموم اطلاعات قدیمی که دراثر تجربیات زندگی به دست اوردیم،به بی نظیرترین حدِ خودش میرسه.....وبعد ناگهان دریک لحظه «میفهمیم»،خوب میفهمیم که چرا اون هز
انسان‌تباران بیشتر از چند میلیون سال عمر ندارند و سن انسان هوشمند نهایتا
به ۲۰۰ هزار سال می‌رسد. انسان‌ها طی میلیون‌ها و هزاران سال تغییرات
زیادی کرده‌اند. ولی تا به حال فکر کرده‌اید در آینده انسان‌ها ممکن است به
چه شکلی در بیایند؟ آیا ممکن است قابلیت ابزارسازی انسان و فناوری او
بتواند تکاملش را تحت تاثیر قرار بدهد؟ وب‌سایت فیوچریزم که علاقه‌ی زیادی
به آینده‌پژوهشی دارد، با استفاده از بعضی داده‌های علمی و البته مقدار
خیلی زیادی
در تمام طول عمرمان، در جاهای مختلف تقریبا خودمان را به هزاران شخص جدید معرفی می‌کنیم، هر بار مکالمه‌ای را با یک غریبه در قطار روبروی شما نشسته است، یا شخصی که به دنبال آدرس می‌گردد. به طور مداوم در حال استفاده از روش‌های خلاقانه برای معرفی خودمان به افراد جدید اطرافمان هستیم اما این کار برایمان یک امر کاملا طبیعی است و متوجه آن نمی‌شویم.یک اسم به اندازه هزاران مکالمه ارزشمند استهیرونمردم نواحی گرمسیر بوشهر قدیم یا اهالی جنوب که در نواح
دیروز موس موس ح رو کردم، امروز دوباره بلاکم کرد. خیلی خرم و این خریت حالم رو بد کرده. روز با گندی شروع شد اما نباید همینجور ادامه پیدا کنه.
پاشو دختر دنیا به آخرش که نرسیده که؟ گند زدی مثل هزاران بار دیگه و خب پا میشی.
درس بگیر همین.
پا شو برو حموم و بعد قهوه و کتاب و زندگی. هیچ وقت دیر نیست.
گاهی آنقدر اینه به در ودیوار خود میزند تا بیابد نشانه ای از نوری که در آن طفل را دریابد و از احوالش باخبر شود
اما حتی باخبری گاهی هزاران بار سنگین تر از بی خبری است
آرامشی که نمیداند در زیر این ارامش صبح گاهی دریا چه میگذرد ...
آیا واقعا دریا ارام است
و یا شاید آماده میشود برای طوفان دیگری
آنجاست که آینه دست به آسمان بلند میکند و میخواهد از خالق مهربان هستی که آرامش را لایه لایه عمیق تر کند و در اعماق آن دریا بگستراند
به همان سخن که
برای آرامش دل
روشهای انتقال گاز در خطوط
سه نوع خط لوله اصلی در طول مسیر حمل و نقل یافت می شوند که گاز طبیعی را از نقطه تولید به نقطه استفاده می رسانند.1- سیستم های لوله کشی جمع آوری گاز طبیعی خام از چاه های تولید و انتقال آن به خطوط لوله انتقال بزرگ کشورها. 2- سیستم های خط لوله انتقال گاز ، گازهای طبیعی را هزاران مایل از تجهیزات پردازش به بسیاری از مناطق منتقل می کنند.تاسیسات ساختمانلوله کشی گاز طبیعیلوله کشی گاز
سیستم های خط لوله توزیع گاز طبیعی در هزاران ج
به نام خدا
 
قبل از ما هزاران نفر، هزاران هزار جلد کتاب خوانده‌اند و پس ما نیز همین خواهد بود! در کل، شاید کتاب بهترین رفیق آدمی در بسیاری از لحظات زندگی باشد! دوستی که صرف نظر از آنچه که هستی، جدای از تمام افکار و احساساتت، تو را به ماورای خیال می‌برد و روحت را هرچند سرد، آنقدر صیغل می‌دهد که تصویری شفاف از حیات به دست آوری!
ادامه مطلب
تقریبا از صبحه تو کتابخونم. وسطش رفتم خوابگاه، ناهار خوردم، نیم ساعتی استراحت کردم و دوش گرفتم. خسته شدم. یه پست جداگانه بعدن در مورد کتابخونه دانشکده مینویسم. هزاران صفحه جزوه مونده. 
دو تا لک چای روی کفشم هست و دلم میخواست نباشه. باید وقت کنم کفشامو تمیز کنم. 
در فصلی هستیم که دلمان می خواهد حالمان خوب باشد، هوا خوب باشد، بوی شکوفه های بهاری از پنجره بیاید، باران ببارد، بشود عزیزانمان را در آغوش بکشیم و بوسیدن هم !
آن یار مطبوع بهاری که جایش هزاران بار خالیست! 
گاهی حس خوب درون کوزه ایست که تشنه ی آنیم!   عشق همین نزدیکیست!
 
در فصلی هستیم که دلمان می خواهد حالمان خوب باشد، هوا خوب باشد، بوی شکوفه های بهاری از پنجره بیاید، باران ببارد، بشود عزیزانمان را در آغوش بکشیم و بوسیدن هم !
آن یار مطبوع بهاری که جایش هزاران بار خالیست! 
گاهی حس خوب درون کوزه ایست که تشنه ی آنیم!   عشق همین نزدیکیست!
 
سفالگری سفالی رس است که معمولاً با لعاب یا تمام شده در یک بشقاب ، فنجان ، ظرف یا وسایل تزئینی تشکیل شده ، خشک شده و آتش گرفته می شود - سفالهای سفالی. خشت یک ماده معدنی طبیعی است که از سطح زمین بیرون می آید. خشت محصولی است که معمولاً در سراسر دنیا یافت می شود و هزاران سال پیش توسط انسان مورد استفاده قرار گرفت تا کشتی ها و ابزارهایی برای نگهداری مایعات ، مواد غذایی و سایر نیازهای خانگی تشکیل دهند. تطبیق پذیری و تولید ساده رس ، به سفال اجازه می دهد
متن سرود یاریگران زندگی 
قطره قطره می شود خروش ، انسجام قلب های مهربانذره ذره غنچه های زندگی ، می دمد به خانه و دیارمانذکر نام کردگار آسمان ، رمز جوشش و شکفتن استرحمت و محبت خدای مهربان ، همنشین خانه ی دل من استهمکلاسی عزیز و سخت کوش من    با تو رمز عاشقی دوباره جلوه می کندهمکلاسی پر از نشاط و زندگی        در میان دست ما سپیده غنچه می کندیاریگران زندگی هست ، رمز استقامت و گذشتیاریگران زندگی ، می کشد دو خط ضربدر بر شکستیاریگران ، یاریگران ، ب
هزاران هزاران نویسنده در گوشه و کنار مشغول نوشتن هستند، هر کس برای دل خودش، هر کس برای این که اسم و رسمی پیدا کند. استراتژیست محتوا، تولید کنندۀ محتوا، مدرّس نویسندگی، کپی رایتر و هزار عنوان دیگر را یدک می‌کشند اما کافیست تنها دقایقی پای کلماتشان بنشینیم؛ کلماتی که عین زهر مار می‌مانند، ایمان را که تزریق نمی‌کنند هیچ، خون را هم منعقد می‌کنند، بی هدف، بی آرمان و مهم‌تر از همه بی خدا.
در این آشفته بازار باید گروهی علیه عصیان‌ها، عصیان کنن
_ چون تو به صدای قلبت گوش میدی و قلبت میگرده و اونو پیدا میکنه،قلبت می‌بینه و میفهمت‌ش ، چون قلبت متعلق  به تو نیست 
قلبت قایمکی ماله یکی دیگه شده.
اینجوریه که فرقی نمیکنه اون کجا باشه ، دور یا نزدیک ، بین هزاران ادم ، شاد یا غمگین.
تو پیداش میکنی ، چون تو به صدای قلب‌ت گوش میدی..
به صدای تپش‌هاش..
 
خدای خوبم ....
بخشنده مهربونم شکرت بابت همه کس و همه چیز ...
شکرت... 
بابت اینکه دیگه آزاده آزادم و از حیطه فکر های مسموم خارج شدم و سنگینی چیزی ترس آور و بی اهمیت دیگه دنبالم نیست ....
این مساله می تونه چند وجه مفید داشته باشه ... و این خیلی خوبه ... هزاران بار شکر خدای مهربانم...
برنامه والپیپر گوشی ، می‌تواند به شما دسترسی به هزاران تصویر پس زمینه را بدهد. بهترین برنامه های والپیپر اندروید و آیفون در این مقاله به شما معرفی می‌شوند تا با نصب و استفاده آن‌ها، از ایجاد فضایی متنوع در گوشی موبایل خود لذت ببرید.
استفاده از برنامه های والپیپر راهی آسان برای گردآوری تصاویر مناسب برای پس زمینه و انتخاب از میان آن‌هاست. با امکانات مناسبی که برنامه های والپیپر اندروید و آیفون در اختیار شما قرار می‌دهند، قادر خواهید بود
نابینای توامبه خط بریل میخوانمتشهرزاد قصه گوی هزار و یکشب شبهای تنهایی مندوباره میسرایمتبه خط عبری نانوشتهتا دوباره دوستت بدارمو فاتح لبهای تابستانیت بشومتا مست در آغوشت ایستاده جان بدهمو به نام نامی توهزاران غزلبدون قافیه ناسروده بماندتا شهرآغوشتدوباره تا سحر برای من باز بماند
*به خدا اعتماد کن، فریب شیطان نخور*
 سوره_اسراء آیه ۶۴ و ۶۵
و (ای شیطان) هر کس از مردم را میتوانی با صدای خود بلغزان و نیرو های  سواره و پیاده ات را بر ضد آنان گسیل دار و در اموال و فرزندان با آنان شریک شو و به آنان وعده بده، و شیطان جز فریب وعده ای به آنان نمیدهد.
قطعا تو بر بندگان (خالص) من تسلطی نداری و حمایت و نگهبانی پروردگارت (برای آنان) کافی است.
تفسیر_و_توضیح
در این آیه چهار بخش مهم از وسایل و برنامه دشمن جهت نفوذ در اسلام و مسلمین بیان شده اس
دیگه کم کم به پزشکی ایمان اوردم و خدارو هزاران بار شکر میکنم نرفتم دارو -_- 
این چند واحد فارما برابری میکنه با کل آناتومی ها(نورو هم روش!) ایمونو و پاتو اختصاصی و حتی همه فیزیوپاتو ها -_-
از ترم بعد میخونم داره تبدیل میشه از کورس بعد میخونم :))
 
 من برای پیدا کردن باریکه ای از نور،هزاران راه رو تاریکی طی کردم، برای پیدا کردن تو ،خودم را گم کردم، برای پناه اوردن به قلب تو بارها نامه نوشتم و هزاران بیت عاشقانه سرودم و تمام قلبم رو بهت هدیه کردم، من تمام راهها رو رفته ام،تمام جهان رو گشته ام،کتابهای بسیاری خوانده ام ،این مسیر پر وپیچ خم رو تنهایی سپری کردم و در تاریک ترین و بارانی ترین و تنهاترین روزها،این تو بودی که باز آمدی و به جوانه دلم که مدتها پیش خشک شده بود آبی دادی و نوازشش کرد
از ته قلبم دعا میکنم و امیدوارم که فردا این معضل قطعی اینترنت حل شده باشه.نه به خاطر خودم،راستش برای من چندان مشکلی ایجاد نکرده و مساله ای جدی نیست.بلکه به خاطر آدمهای سخت کوش و تلاشگری مثل آی دا و هزاران نفر دیگه مثل اون که نیاز مبرم و شدیدی به اینترنت دارن و این قطعی اینترنت داره زحماتشون رو به باد میده...
سلام
1- آیا این ظلم به زن نیست که:
در وضعیت فرهنگی تک همسری کنونی ، این امر کاملا مشهود و بدیهی است که یک مرد دارای یک نوع شرایط می تواند بین صدها و یا هزاران زن دارای همان شرایط انتخاب کند ولی یک زن با همین شرایط باید منتظر پسندیده شدن یک نفر بماند و اگر چنین اتفاقی افتاد اما این خواستگار باب میلش نبود ممکن است شانس ازدواج را برای همیشه از دست بدهد.
هزاران فریاد در سکوت من نهفته است
اقیانوس های اشک در آه های من نهفته است
روی میرسم به آرزویم؟ 
چیزی نمانده تا با هیجده سالگی ام خداحافظی کنم...
هیجده سالگی ای که با اشک و اه گذشت
خدایا
در من چه دیدی
که کول بار غم جهانت را در بغچه ای بستی 
و روی دل من گذاشتی 
در من چه دیدی که مرا محرم راز خود کردی؟ در من چه دیدی که به اینجایم کشاندی؟ 
 
امروز هم تمام شد و تمام تلاش ها و هزینه های ضد انقلاب برای فراخوان سراسری در سراسر کشور به مناسبت اغتشاشات ۱۷ دی پارسال به شکست محکوم شد و مردم جز رنگ آرامش و همدلی چیزی ندیدند! امام راحل در دهه ۴۰ بدون فضای مجازی و با تکیه بر الله و یاری مردم بعد از ۱۵ سال موفق به سرنگونی رژیم پهلوی و بنیان نهادن  نظام مقدس جمهوری اسلامی شدند و با ریخته شدن خون هزاران شهید مظلوم این انقلاب تنومند تر شده و خواهد شد! حال ضد انقلاب با پول های کثیف و با تکیه زدن بر
نمیتونم بنویسم، نشستم تلاش میکنم برای نوشتن ادبی برای گفتن حرف هام و تشبیه های زیبا و استفاده از شعر های زیبا اما نمیتونم. علی رغم این که میدونم نباید اینجور باشه مدام سخت گیری هام میاد جلوی چشمم. این نوشته ات رو اگه فلانی بخونه چی؟ یک جوری بنویس که وقتی اون میخونه به هخودش شک کنه جای این که یک عمر ماهار و زیر سوال برده. یاد هزاران چیز دیگه.
اه 
می‌گفت هیچ فکر نمی کنیم یعنی چه که خدا این همه چیز توی زمین و آسمون آفریده واسه منِ آدم یعنی چه؟
مگه من کی ام؟چی ام؟قراره چیکار کنم که زمین و زمون واسه من آفریده شده؟
هیچ‌ فکر نمی کنیم....
بدنیا میایم،غذا میخوریم ،بزرگ میشیم،واسه پول در آوردن و بقول خودمون یه لقمه نون به هردری می‌زنیم ،ازدواج میکنیم ،بچه دار میشیم و...نهایتش می‌میریم...
خب مگه بقیه ی حیوونها چجوری زندگی میکنن؟اونا هم که همینن،...
نه ،ما هیچ فکر نمی‌کنیم
درک نمی کنیم با این شصت
همه مون تو زندگی روزهای سختی داشتیم،
یه نگاه به دور و برم می کنم. شلوغه همش سر و صدا به هم ریختگی بی نظمی بحث
کلافه میشم، برای بهتر کردن اوضاع هزاران باز تلاش می کنم و باز هم نتیجه همونیه که بوده.
گاهی ادم خسته میشه
دلسرد میشه
خیلی بده ای حال این حس
هی فاصله ش با دوستاش خونواده ش بیشتر میشه
تا حایی که دلس می خواد به قول سوگند یه بلیط یه طرفه بگیره و بره...!
وقتی‌ام خیلی غمگینی، انقدر که غم استخون بترکون شده و به قول سعدی "کارد به استخوان رسد"، به این فک میکنی که خب این نهایتِ غمه و اگه امروز و فردا تموم نشه بالاخره توی یکی از همین سالای نزدیک قصش تموم میشه دفترش بسته میشه و فقط ازش یه خاطره‌ باقی میمونه برای عبرت و سرمشقِ تمامی عمر.
ولی هیچ‌وقت همه چیز اونجوری که ما میخوایم پیش نمیره. چشمات و باز میکنی و میبینی که میشه خیلی بیشتر از این‌ها غمگین بود و نمرد، میشه خیلی بیشتر درد کشید و به جای امید
میدونین،
 
آخه وقتی پسر گنده،
 
40 ساله،
 
اینقدر میتونه تحت تاثیر یه دختر که هزاران کیلومتر ازش دوره قرار میگیره،
و نه تنها همه عکساشو دیلیت میکنه به حرف اون دختر (یعنی اینقدر خودش رو قبول نداره که یه عکسم نمیتونه پیدا کنه از خودش بذاره یا بگیره)، بلکه وضعیت خودش رو به نامعلوم تغییر میده، از بقیه چه انتظاری باید داشت؟!
حالا همه این وری میرن، من اونوری میرم
بنده متاسفانه یا خوشبختانه اهل حفظ ظاهر نبودم و شما از هزاران کیلومتر دورتر متوجه میشدید من از فلانی خوشم نمیاد با از کاری بیزارم
امروز روز، حفظ ظاهرم اصن وا وی لا. میخوام تدریس کنم دیگه
ولی عمیقا از مردم بیزارتر شدم. تو مغزم هی میگم I hate people که حالا چرا هی انگلیسی میگم، واقعا تحت بررسیه.
روزی روزگاری بود که می‌توانستم دستم را روی سینه‌ام بگذارم و جلوی هیئت منصفه به داشتن قلب سوگند بخورم؛ مدت‌ها قبل از آن که دنیای آشنای من از هم بپاشاندش...سال‌ها قبل از آن که نیمه دیگر را از من بدزدند نیمه‌ای از وجودم را با دیگران به اشتراک گذاشته بودم.من در هزاران مکان شب صبح کرده‌ام،و نمی‌دانم ره به کجا دارم  - تنها می‌دانم از کجا آمده‌ام.روز پشت روز، یک یکه و تنهایک ولگردِ نبردزاد
یک نبردزاد
یک نبردزاد
افرادی که در مکان هایی مانند فرانسه زندگی می کنند، هزاران سال است که از پنیر بز استفاده می کنند. در واقع، مورخان معتقدند که پنیر بز به احتمال زیاد یکی از اولین محصولات لبنی است که تا کنون مصرف شده است.
افرادی که در مکان هایی مانند فرانسه زندگی می کنند، هزاران سال است که از پنیر بز استفاده می کنند. در واقع، مورخان معتقدند که پنیر بز به احتمال زیاد یکی از اولین محصولات لبنی است که تا کنون مصرف شده است. غذاهای تهیه شده به شکل سنتی، ارگانیک و حتی خ
هوبه اعتقاد من [که البته خلاف واقع هم نیست] مقام کمترین و کوچکترین وزیر از وزرای حضرت مهدی علیه السلام  هزاران بار بالاتر از مقام شیخ [محی الدین عربی] و امثال اوست. و نسبت شیخ به حضرت مهدی در حقیقت مانند نسبت عرش است نسبت به قلب عارف، چنانکه بایزید بسطامی فرموده: (اگر عرش و آنچه را که در اوست هزاران هزار برابر کنند و در گوشهٔ قلب عارف نهند، هرگز آن را حس نخواهد کرد). البته این حاکی از مقام بایزید است وگرنه اگر می گفت(صد ها هزار هزار برابر کنند) با
هر قدمی که بر میدارم حتی فوق العاده کوچیک به سمت رفتن هزاران تردید بهم هجوم‌میاره گاهی آرزو میکنم که ای کاش یه زندگی عادی پُر از عشق خدا بهم میداد تا رویای رفتن رو از سر بیرون میکردم هیچ جا وطن آدم نمیشه هیچ جای دنیا
.
.
.
 میدونی همیشه فک میکنم مهاجرت کاریه که باید برای پر کردن خلا تنهاییم انجام بدم ...... میدونی تنهایی سخت ترین کار دنیاست حتی سخت تر از فقر 
ای .....داد
ایرانم در آستانه جنگ جهانی است .....ژنرال سلیمانی
 
 
 
حقیقتا مجال سخن نیست ... و دل گرفته ست 
.
 
او صبر خواهد از من ...بختی که من ندارم!من وصل خواهم از وی، ...قصدی که او ندارد!
.
مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بوددیدیم ،ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟ 
.
گیرم که هزاران غزل از هجر نوشتیمجرات که نداریم به دلدار بگوییم ...! :(
 
​​​​​ف-ح ام گم شده، کنار دریا با سیگاری نیمه سوخته و یک گیلاس شراب منتظرم که بیاید و دست در پشتم بگذارد و با آهی بنشیند و بگوید سلام، بلاخره اومدم و لبخند بزند. منم نگاهش بکنم و با یه لبخند بگم سلام و به نوشیدن ادامه بدهم و این لحظات در این نقطه تا هزاران سال متوقف شود. 
فرجه هام داره میگذره و اونطوری که باید درس نمیخونمدلم خیلی غم داره.به هزاران دلیل
احساس میکنم  ذهنم کیلومترها گرد و غبار گرفته
انرژیم باهام لج کرده و شارژ نمیشه
حتی شکایتی هم ندارم از این وضع
خیلی بده عادت کنی به کم بودن ، نبودن 
عادت کنی به چیزهایی که حقت نیست
ببینی حقتو ازت گرفتن و فقط ببینی
کاش یه جا بودم که هیشکی کنارم نبود
تو را میان درختان سکوتدر رهگذر شاخه های لرزان پیر افراتو را به اسمت صدا کردم:باران.
 
صدای بادمیان سرمای پیچیده در تنمجنگل را مه گرفتهو از دور دست های دور یک قرن پیشمی آید صدای سوت ترنزندگی،قطاریست که در باران می آید.
 
تو را نیافتم دیگرتقدیر،صدای قطاری بود که تو را بردآنکه که در باران آمده بود،باران را با خود برد.
 
هزاران سال بعدخواهد روئیداز تن من پیچکی پای یک افرای گمشده که باز همچنان تشنه شنیدن نام توست:باران....
 
 
هزاران هزار سرباز
هر روز سپیده دم
با دستکش و بی دستکش
مایع ظرفشویی می ریزند
اسکاچ می مالند
کف درست می کنند
آب می ریزند
و انتظار می کشند
تا ظرف بعدی کثیف شود
تا دوباره دستکش به دست کنند
تا بشورند
تا وقت بگذرد
.
.
.
آیا بهتر نیست برای تبلیغات مایع ظرفشویی دورتو و اکتیو از یک سرباز استفاده کنیم ؟
معنی لغات درس سوم فارسی هفتم
نکات مهم درس :
 
نسل آینده ساز : ترکیب وصفی
 
جوان و نوجوان چشمه جوشان نیرو و استعداد است : تشبیه
 
استعداد : توانایی درونی
 
تحلیل : بررسی
 
جوانان و نوجوانان ما اھل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن [ھستند] : نشانه ی نگارشی قلاب [ ] زمانی استفاده می شود که واژه ای به متن اصلی اضافه شده باشد.
 
مومن : ھم خانواده ی امن، امین، امنیت
 
 
درس سوم فارسی هفتم
به رغم : با وجود
 
عکس : برعکس، مخالف
 
مطبوعات : روزنامه ھا و مجلات
 
رسانه
ای گنبد گیسوپریشان، ماه زائرکش
ای هر خیابان با قدمهای تو عابرکش
هم اشک چشمت بی نهایت آیت الکرسی ست
هم حیلهء لبهات در لبخند کافرکش 
در کوه نور ِگونه ات الماس می بینم
ای چشمهایت هند، ابروهات نادرکش
پشت سرت صحرا به صحرا عشق می ریزد
لیلا ترین! آوازهء عشقت مهاجرکش
خون هزاران مثل فرهاد است در راهت
ای ابرویت شمشیر، شیرینِ معاصرکش
از رودکی تا منزوی دیوانه ات بودند
ای در غزل دَه قرن چشمان تو شاعرکش 
امیرعلی سلیمانی
میتوانید دستمزد اخذ فرمائید در‌این نسل نو رسانه های اجتماعی ، اشخاص بیشماری می باشند که از اینستاگرام معاش میکنند. صاحبان شغل ها مدام پیرو کسانی میباشند که بتوانند جنس خویش را تبلیغ نمایند ، خواه هزینه مهاجرت و هجرت شما‌را بپردازد یا این که اینکه شما یک ماشین نو بخرند. مجال های متعددی در آنجا موجود است و داشتن تیم تحت میخواهد دقت بیشتری به شما جلب نماید و درهایی را که نمی دانید وجود داشته باشد گشوده فرمائید. تصاحب کردن دنبال کننده بیش تر ،
آدم منافق هیچ رابطه‌ی مومنانه‌ای را آنچنان که زندگی مومنانه یکپارچگی و عزم راسخ و روح توحیدی اقتضا می‌کند نمی‌تواند شروع کند.
منافق صد سر و هزاران زبان دارد و در هر سلامی دلش رنگ می‌بازد و طلوع تا غروبش بی‌شمار حال را به دنبال دارد.
عاجزانه از تو می‌خواهم خدا، بدون یکپارچه کردن دل ما نه وارد دوستی با کسی‌مان کنی، نه به ازدواج کسی در بیاوری، نه کسی را بهمان امیدوار کنی که روز افتادن پرده‌ها فقط شرمندگی‌ می‌ماند برای خودمان.
کوتاه و خلاصه بگم: تعطیلات‌بین دو ترم اصلا اون چیزی نیست ک عادم تصور میکنه! اگ بگین اندکی تونستم ب اون هزاران کاری ک باید، برسم نتونستم! همچنان لباس ندارم، وسایلی رو ک باید میخریدم نخریدم، بجز کیم و مه و شادی هیچ کس دیگ ای رو ندیدم، ساعت خوابم درست نشده و چهارباغ نرفتم! دقیقا داشتم چیکار میکردم؟ لباس های زشت و گرون و لباس عروس های زیادی دیدم اند یس، دت ویل هرت یور برین!
عجب هندسه ای دارد این تبعید
قانونی به مساحت همه ی دلتنگی ها...
قاعده اش در بی شرمی های روزگار ضرب می شود
و محیطش با خستگیهات جمع ...
رویاها با هزاران صفر برابر می شوند
و سایه های تاریک تکرار
مجذور عمری می شود شریف،
تهی از توان گردنکشی!
نقطه پرگار باختنی است با شکوه!
باختنی همسفر همه ی شعاع های دویدنت.
و تو با غرورت می مانی
تنها و شکسته
مانده در راه!
و فرسنگها دورتر از امروزت.
مجید غلامرضایی
چهاردهم اردیبهشت نود و هفت
دراز کشیدم و به ستاره‌ای که بالای سرمه نگاه می‌کنم. دوتاست؟ یا فقط دارم تار می‌بینم..؟ نفرتم از آدم‌ها با این که باید بیش‌تر می‌شد یهو گم شد و احساس کردم دیگه از کسی بدم نمی‌آد. حتی شاید از خودم. هیچ حسی ندارم. یهو حس‌هام گم شدن و تهی شدم. به این فکر می‌کنم که چقد دلم می‌خواد با ستاره‌ای که درست روبروشم یکی بشم. یک لحظه. هزاران سال نوری. معلق. چقد قشنگه. فکر کنم تنها حسی که در این لحظه برام مونده همینه. یه حس مبهم که حتی خودم هم نمی‌دونم چیه.
سابقه مدیریت به هزاران سال پیش و قدمت تاریخی بشری مربوط می شود ایرانیان، مصریان، رومیان، چینیان و سایرین دارای پیشینه هایی در مورد چگونگی اداره واحد های اداری، تجاری، نظامی و آموزشی خود بودند. به عنوان مثال لشکر کشی پانصد هزار نفری خشایار به مقدونیه و لشکر کشی اسکندر به آسیا و ایران بدون…
ادامه مطلب
هیچ بچه ای کمتر از پنج سالگی هاش رو یادش نمیمونه،مگر اتفاق وحشتناکی براش افتاده باشه و هرچی بزرگ تر بشه بیشتر اون صحنه ها تو ذهنش پر رنگ بشن.تصویر یه بچه چهار یا پنج ساله که روی تخت بیمارستان خوابیده و دارن میبرنش اتاق عمل و پدرومادرش گریه میکنن و خودش میگه توروخدا نذارین منو ببرن قول میدم شیطونی نکنم بیست و چند ساله که همه اش جلوی چشمامه.
من رو اونقدر مطب دکترای مختلف برده بودن که من از بیمارستان و پزشک و آمپول و قرص و هرچیزی که تو این حیطه بو
نامه ای به دوست
اشک من از یاقوت و لعل نیست . اشک من اشک فقرائی است که ناخواسته به
آنها تحمیل گشته است. دلم رنجور است دیگر طالب فیض ِ نورِ خورشیدِ بلند اختر نیستم
. من غواصی در دریای میکده را بارها دیده ام و از او ادب آموختم و در مقابل تواضع
و خضوعشان سرفرود آورده ام.
دوست خودباخته ی من ، روزی مرشد و مرادی بودی و جوانیت را به چاه
انداختی تا به یار برسی لیک آنچه که من می پنداشتم دیگر نیستی . برای خودت مسند و
مقامی بدست آوردی چه شد که به گناه آلوده گشت
امشب در پاکت می نویسم:
قرارِ من این نبود، که آکنده شوم در خود ...
رویای من، در بی کمالی این روزهای خودم دفن شده، لبریز از افکاری شده ام که نمی توان به آنها نقش داد ...
مانند یک سناریوی بی هویت ...
تمامیت من یک "فرد" است و انگار ذهنم هزاران هزار انسانِ گرفتار ...
دقایقی پیر و ثانیه ای جوان، ناگهان معمار و بی هوا یک به بن بست رسیده ی بی خواب ...
به نظر شروع یک بحران جدید را تجربه خواهم کرد، "بحران معنا"
که به مثابه ی تجربه ی "فلسفه ی هیچ" است ...
 
"امیرمحمدحسی
فرقی ندارد 
کجایی
کی هستی
چه کاره ای
سیاه
سفید 
زشت
قشنگ
لاغر
چاق
بی ریخت
سیکس پک
فقیر
لاکچری
هر چه هستی
اوهست
او تو رو می بیند
او به تو مشتاق است
آغوش او برای تو باز است
او تو رو دوست دارد
او عاشق توست
اگر وجبی بیایی 
به سمتش او هزاران 
وجب به سمت تو می آید
هر چه تو بی معرفت باشی
اما او اِند معرفت است
او اِند رفاقت است
تو حدیث داریم
اگه بندگان من میدونستند
چقدر به بازگشت 
آنان مشتاقم 
از شوق جان می سپردند
و بند بند وجودشان ازهم
می گسست.
ما برگشته بودیم اینجا بعد سالها،منتها تحویل نگرفتید شاید نخوندید شاید متوجه نمیشدید و هزاران شاید دیگه... دنیا دنیای رابطه هاست و ما بزرگ شده ی ارتباط داشتن با همیم،اینکه احساس کنی اینجا کسی با این صفحه ارتباط نگیره سخته،احتمالا اینجا دوباره به خاطرات بپیونده!دیگه البته آرشیو باقیمونده رو پاک نمیکنم،علی الحساب خداحافظ.
مورفیت یک بازی ماجراجویی فوق العاده زیبا با ساخت کم نظیر در سبک بازیهای ماجراجویی از استودیوی بازیسازی Crescent Moon Games برای اندروید است که به صورت رایگان در گوگل پلی عرضه شده است. بازی Morphite داستان هزاران سال بعد را روایت می کند ؛ زمانی که زمین دیگر جای مناسبی برای زندگی نیست و مردم به سیاره های مختلف رفته اند!
ادامه مطلب
مادر مرکزی ترین نقطه پرگارم
مادر مسئولیتش از همه سنگین تره
اون داره امید رو تو خونه نگه می داره
هر روز که خدافظی میکنم منتظرم که بگه به سلامت
و قسم به لحظه ای که میگه به سلامت همه ی تلخی های زندگیم از بین میرن
ببخشید مادرم 
ببشید اگه ناراحتت کردم
ببخشید اگه صدام بلند شد
ببخشید اگه به خاطر من مجبور شدی از بهشتت دل بکنیو بیای به جهنم من
ببخشید
و هزاران بار ببخش منو
مامان دوست دارم❤
روزت مبارک
اجازه نمی‌دهیم خون عزیزانمان در حادثه هوایی که قلب رهبر عزیز و فرماندهان دلاورمان را به درد آورده و به خاطر آن امروز از خدا طلب مرگ کردند دستاویز این کفتارها و شغال‌هایی شود که دستشان به خون هزاران جوان و زن و کودک ما آغشته است. (متن کامل در ادامه مطلب)
ادامه مطلب
ترجمه آهنگ Rise up(برخیز) از Andra day  
در صورت مشکل با متن صفحه را تازه سازی کنید!
آندار دی در ابتدای ویدئو نسخه صوتی ترانه معنای آهنگ را این طور توضیح می دهد:
برخیز ترانه ای در رابطه با هرنوع وابستگی و قرابت است,من به همه به این چشم نگاه می کنم که باهم برادر و خواهریم,و همه ما یک بدن هستیم که همه اجزا وابسته به هم کار می کنند,برخیز فقط یک قسمت را از این رابطه بازگو می کند و البته بهتر از بقیه هم نیست— چون این قسمت درحال تلاش برای ابراز این جمله است,میخ
 

در جایی می خواندم مخاطب امروز چه ویژگی هایی دارد. کم می خواند اما کم نمی داند همه چیز برایش سطحی است اما سطحش و سیع. مینمال تنها زبان انتقال برای اوست و اگر مینیمال را نتوانی همگامش کنی چیزی از هنر نمی فهمد. در بمباران اطلاعات است و شبکه های اجتماعی خط مقدم این بمباران. اگر در زمان های قدیم با یک سال کار به کتابی می رسیدی حالا با یک رفرش به آن می رسی -چه رسیدنی-
مخاطب جدید هنر را می شناسد بازیگر و نویسنده خوب و بد را تشخیص می دهد اما هنر را نمی ف
دانشکده‌ی کامپیوتر به معنی واقعی غسال‌خونه‌‌ی هنره؛ شاید این که الان باید پایان‌نامه می‌دادم ولی هنوز دارم با سر و کون خودم بازی می‌کنم همین تقلای بی‌خودم ضد این مرامه. احساس می‌کنم هر جا از این به بعد برم، رسالتی دارم و اون ریدن به ساختار‌های فعلیِ اونجاست، ساختار‌هایی که بعد از هزارانْ لعنتیْ سال تمدن، دستاوردش گشنگی و دریوزگی و خودخواهیه. البته اگه این فکر نیست کردن خودم دست از سرم ور داره؛ دلم می‌خواد به یه گاو هلندی تجاوز کنم ب
بعضی مطالب را چندین بار می نویسم و اگر لازم باشه هزاران بار دیگر هم می نویسم. چرا؟ چون آنقدر برام مهم هستند که باید بنویسم.
این چیزهایی که می نویسم شاید خنده دار باشه و برای اون افرادی که اصول مدیریت را نگاشته اند جوکی بیش نباشد ولی به هر حال اینها شاید برای اونها جوک باشه ولی برای ما خاطره است.
ادامه مطلب
 
1. زمین های رنگی Yunnan در چین
در بخش شمالی چین نزدیک مرز ویتنام منظره های چشمگیری خواهید دید. این مناظر شگفت انگیز به راحتی با بوم نقاشی یک هنرمند اشتباه گرفته می‌شود، اما اینجا یکمکان واقعی است که با هزاران زمین پر از گل پوشیده شده است. مناظری مثل اینجا این جمله که بهشت روی زمین است را تایید می‌کنند.
شگفت انگیزترین مکان‌های کره زمین
 
 
ادامه مطلب
همیشه فکر میکنیم با دیگران فرق داریم..
وتافته ی جدابافته ای هستیم
درهایمان فرق دارد،
فکرهایمان،حس هایمان..
اما شاید هزاران وحتی میلیون ها آدم دیگر نیز 
مثل ما فکرمیکنند..
وهمزمان با ما،
در ذهن خود میگویند:من با بقیه فرق دارم!
این چه داستانیست که،
ما حقیقتا با بقیه انسان ها تفاوت داریم
اما 
انگار که ازیک خمیر ساخته شده ایم..
جنس و ذرات وجودمان یکسان است
ودرعین حال
متفاوت هم هستیم!
این تنها قدرت ذهن مااست
که باعث میشود
فقط یکی از ما درجهان وجود د
دیشب از علاقه ما به دروغ شنیدن گفتم ولی امشب اضافه می کنم که کار ما از علاقه گذشته است ما خود دروغیم . دروغ چیز جز ما نیست ما به دروغ قسم نمی خوریم بلکه ما قسم به دروغ هایمان می خوریم . دروغ های ما همه چیز ما هستند و ما اینرا نمی دانیم . ما هم بستر جسد متعفنی هستیم که بوی مردارش تا هزاران کیلومتر می رود و ما به دماغمان باور نداریم ما بر این اصرار داریم که بوی خوشی هست و به قضاوت استشمام خودمان باور نداریم .

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان شهید شریفی خفر ( متوسطه اول )