نتایج جستجو برای عبارت :

آنکه آمد بر لبم زد؛ موج دریا

آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است 
آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است 
 
آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان 
از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است 
 
آنکه نامش زین اَب خوانده رسول کردگار 
چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است 
 
آنکه بر خوانَد حدیث اُمّ ایمن بر امام 
من به جرأت گویم آن زن هم حسین هم زینب است 
 
آنکه کاخ ظلم و استبداد را با یک خطاب 
کند و افکند از پی و بن ریخت بر هم زینب است 
 
دامن شیر خدا بین، شیر زن میپرورد 
در شهامت برتر
از برای عقل ناقص و عدم تفکر، دیدن چیز ها و عینا تکرار کردنشان بی آنکه فکر کنیم به هیچ عواقبی. به آنکه ترس از تاریکی غریضی ـست و مثلِ زنبور ها کلنی می سازیم. به آنکه تمام پستانداران در بد تولد بلد بوده اند از پستان های مادرشان بنوشند و تمام پرنده های ایزوله شده ای ک توانستند بی یاد گیری لانه بسازند. از آنکه اکثر حیوانات دو پا از روی تکرار، تنها زنجیره احمقانه تولید نسل بوده اند و نسبت به آنچه باعث شده اند هیچ مسئولیتی قائل نیستند. از آنکه نمی فمه
اگر روزی کسی را دیدید که می خندد، پیش از آنکه به خنده هایش شلیک کنید از خود بپرسید او خندیدن را از کجا آموخته است؟هر آدمی که به دنیا می آید گریستن را بلد است، زیرا گریه جواز ورود به این جهان است اما، خندیدن را باید آموخت و آنکه می خندد حتماً برای آموختنش رنج بسیار برده است.آنکه لبخند می زند، نوح است زیرا توانسته در طوفان زندگی قایقی بسازد. هر لبخند قایقی ست و آنکه لبخند می زند یعنی توانسته روی رودِ روانِ اشک هایش قایقی بیندازد و دور شَود 
 ما آدم ها به جای آنکه زندگی کنیم و باشیم فقط در حال جمع کردن و " داشتن " هستیم . ما به پدیده ها به چشم مایملک نگاه می کنیم و به آنها چنگ می زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان . ما به جای آنکه دنبال دانستن باشیم ، دنبال جمع کردن اطلاعات هستیم. به جای آنکه از پول لذت ببریم ، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم، به جای آنکه به بچه هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم ، سعی می کنیم مثل یک دارایی آنها را داشته باشیم،


ادامه مطلب
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرمپیش از آنکه پرده فرو افتدپیش از پژمردن آخرین گلبر آنم که زندگی کنمبر آنم که عشق بورزمبرآنم که باشمدر این جهان ظلمانیدر این روزگار سرشار از فجایعدر این دنیای پر از کینهنزد کسانی که نیازمند منندکسانی که نیازمند ایشانمکسانی که ستایش‌انگیزندتا در یابمشگفتی کنمباز شناسمکه‌امکه می‌توانم باشمکه می‌خواهم باشم؟تا روزها بی‌ثمر نماندساعت‌ها جان یابدلحظه‌ها گران‌بار شودهنگامی که می‌خندمهنگامی که می‌گریمهن
خوابم نمی برد، نشسته ام درون خودم و به این فکر میکنم که چرا هیچ آهنگی در من نمی نوازد؟! چرا هیچ کاری مرا به حرکت وا نمی دارد؟! 
شاید مرده باشم!  دم به دم ساعت را نگاه میکنم و می بینم که زمان می گذرد. ثانیه ها از پی هم می روند و می آیند ولی درون من همه چیز ساکت و ساکن می ماند. 
خوابم نمی برد بی آنکه بدانم چه چیز مرا بی خواب کرده.  بی آنکه چیزی بخواهم بی آنکه اندیشه یا احساسی مرا درگیر کرده باشد، گویی پر از هیچم و بی تفاوت، حیرانم که چرا قدرت این حجم ان
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
به نظر شما آنکسی که دستور قتل فردی را صادر میکند جرمش بیشتر است یا آنکه شلیک می‌کند؟
آنکه شر خری را استخدام میکند جرمش بیشتر است یا شرخری که روزگار بدهکار را سیاه میکند؟؟؟
زنی که درخواست طلاق میکند جرمش بیشتر است یا آن مرد بی ناموسی که او را به این کار تشویق کرده تا بتوانند راحت تر باهم در تماس باشند؟؟؟
آنکه رشوه میگیرد حرام خور تر است یا همسرش که در خانه به او سرکوفت بی لیاقتی و ترس و
ما انسانها سالهایی را سپری میکنیم بدون آنکه از آن بهره ای برده باشیم با اینکه میدانیم به راهی قدم گذاشته ایم که هرگز بازگشتی در آن نیست
ما انسانها دیگران را میشکانیم ،میگریانیم و می آزاریم بدون آنکه به نتیجه اش اهمیتی دهیم
ما انسانها دروغ میگوییم خیانت میکنیم تهمت میزنیم با آنکه به زشتی آنها کاملاً آگاهیم
ما انسانها جواب خوبی را با بدی جواب اعتماد را با خیانت و جواب دوستی را با دشمنی میدهیم

ادامه مطلب
شیخ عباس قوچانی می‌گفت: هیچ‌گاه به قرائت فصلی یا دفتری از مثنوی آغاز نکردم مگر آنکه آقای قاضی قبل از آنکه من لب باز کنم، ابیاتی را از حفظ می‌خواند، و آهنگ صدایش در وجود من، نشاط و خرسندی و حالت حماسی پدید می‌آورد.✍ آیت الحق، ج ۱، ص ۳۶۷
فردی که رسالتی بزرگ و عمیق دارد مدام به تجدید قوای روحی نیازی ندارد . قرار نیست شغل و حرفه اش هر ماه یا هر سال به او منفعت برساند چنین فردی مسئولیتی را می پذیرد نه به واسطه ی آنکه که ثمره اش چیست بلکه به دلیل آنکه آن مسئولیت در ذات خود شایسته و سودمند است . 
میخوام در این دنیا فقط درخت ها را دوست داشته باشم. به نه دلیل عمده.
یک آنکه برگ دارند.
دو آنکه برگ های آنها سبز است.
سه آنکه شاخه دارند.
چهار آنکه شاخه هایشان مرا محو خودشان میکند.
پنج آنکه وقتی نور خورشید از میان برگ هایشان میگذرد خیلی زیبا است.
شش آنکه فتوسنتز میکنند.
هفت آنکه فتوسنتز هوا را تمیز میکند.
هشت آنکه اسمشان درخت است. حتی tree، arbre، albero، 树، дерево هم بسیار زیبا هستند.
نه آنکه خودم هم میخواهم مثل یک درختان، تنومند، پرقدرت، مغرور، و باش
نه برای آنکه در دامن هر فریفته و هیز بچرخانی 
نه برای آنکه راهت را نشناسی 
نه برای آنکه  دستهای کودکان کار را نادیده بگیری 
نه برای آنکه بپیماید حق الناس را 
نه برای آنکه کمک به  فقرا ایتام و تهی دستان را بپوشاند 
نه برای آنکه برای هر حق و عدالت شور باشد 
چشم هایت را دوست بدار که می توانستی با آنها ببینی 
راستی ! 
اگر چشمهایت را نداشتی چه می کردی 
خالقی 
نه برای آنکه در دامن هر فریفته و هیز بچرخانی 
نه برای آنکه راهت را نشناسی 
نه برای آنکه نادیده بگیری  دستهای کودکان کار و بی سرپرست را
نه برای آنکه حق الناس را بپوشاند 
نه برای آنکه کمک به  فقرا ایتام و تهی دستان را بپوشاند 
نه برای آنکه برای هر حق و عدالت شور باشد 
چشم هایت را دوست بدار که می توانستی با آنها ببینی 
راستی ! 
اگر چشمهایت را نداشتی چه می کردی 
خالقی 
 
بیا با من زندگی کنتا بنشینیمروی صخره‌هاکنار رودخانه‌های کم‌عمق
بیا با من زندگی کنتا میوه‌ی بلوط بکاریمدر دهان یکدیگرو این آیین ما شود
برای سلام گفتن به زمینپیش از آنکه پرت‌مان کنددوباره به میان برف‌هاو حفره‌های درون‌مانلبریز شود ازناگواری‌ها
بیا با من زندگی کنپیش از آنکه زمستان دست بکشداز تنها بالشتیکه آسمان تا به امروز بر آن سر گذاردهو حفره‌های درون‌مانلبریز شود از برف
بیا با من زندگی کنپیش از آنکه بهاراین هوا را ببلعدو پرندگ
"ای کاش قلبم بی آنکه بشکند مقاومت نماید "
این عنوان کتابیه که تازه باهاش آشنا شدم و هنوز نخوندم .
ولی خوندن عنوانش هم قلبم رو به درد آورد .
چقدر مناسب حال و هوای این روزهای من و شاید بسیاری از انسانهای اطرافمه .
خدایا کمکمون کن و رهامون نکن .
ای کاش این روزها زودتر بگذرند ...
زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما خواهند گفت!
زندگی انشایی استکه تنها باید خودمان بنگاریم؛
زندگی می چرخد...چه برای آنکه میخندد،چه برای آنکه میگرید...
زندگی دوختن شادی هاست...
زندگانی هنر هم نفسی با غم هاست...
زندگانی هنر هم سفری با رنج است...
زندگانی یافتن روزنه در تاریکی است...
و آنکه دیرتر آمد: یک کتاب بشدت جذاب و گیرا درباره مرد مهربان غایب
 
و آنکه دیرتر آمد: الهه بهشتی
معرفی:
هر وقت کسی از ما بپرسه که یک کتاب زیبا و خوندنی معرفی کنیا، بگه من حوصله ی کتاب خوندن ندارم کتاب خوبی بده…ما این کتابو معرفی می کنیم تا حالاهزاران نفر کتاب «و آنکه دیرتر آمد» رو از ما گرفتن و آخرش گفتن:خییییلی جذاب بود!
بریده کتاب(۱):
احمد گفت تکان نخور. عقرب روی پایت است. گیج خواب اما فهمیدم پایم از شیار بیرون آمده و عقرب بزرگی روی آن راه می رو
روزى بهلول از مجلس درس ابوحنیفه گذر مى کرد او را مشغول تدریس دید و شنید که ابوحنیفه مى گفت حضرت صادق علیه السلام مطالبى میگوید که من آنها را نمى پسندم اول آنکه شیطان در آتش جهنم معذب خواهد شد در صورتیکه شیطان از آتش خلق شده و چگونه ممکن است بواسطه آتش * عذاب شود دوم آنکه خدا را نمى توان دید و حال اینکه خداوند موجود است و چیزیکه هستى و وجود داشت


ادامه مطلب
الامام امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
عِبَادَ اللَّهِ زِنُوا أَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ وَ انْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیَاقِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَی نَفْسِهِ حَتَّی یَکُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ غَیْرِهَا لَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظٌ.
بندگان خدا، خود را بسنجید قبل از آنکه مورد سنجش قرا
 
هیچ زیربناى اجتماعى از آن زیربناى شوم خطرناکتر نیست که انسانى، یا انسانهایى، بتوانند هر چه می‌‏خواهند بکنند بی‌‏آنکه بشود بر آنها خرده گرفت و بی‌‏آنکه بشود از آنها بازخواست کرد. مسئولیت در جامعه اسلامى مسئولیت متقابل است. همه نسبت به یکدیگر مسئول‌اند.  
 محمد حسینی بهشتی
 
ما گنهکاریم،آری، جرم ما هم عاشقی استآری اما آنکه آدم هست وعاشق نیست، کیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،همان جان کندن استدم به دم جان کندن ای دلکار دشواری است، نیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،لبی بی‌خنده استبر لب بی خنده بایدجای خندیدن گریستزندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم استآنکه عاشق نیستهم اینجا دوزخی استعشق عین آب ماهی یا هوای آدم استمیتوان ای دوست بی‌ آب و هوا یک عمر زیست؟
 
قیصر امین پور
آنکه خم شود به دستگیری کمتر از خود، آنکه سر به زیر کند، تن به زیر کند، نه به سجده‌ی ترس و اوهام و عذاب،‌ نه چون بزدلان، که همچو دلیران تن فرو کشد به دستگیری آنکه نمی‌تواند، بهر او بهشت‌ها سر خم می‌کنند و آسمان‌ها دامن می‌شکنند و به رقص در می‌آیند و آغوش می‌گشایند.
آنکه عربده‌کشی کند، و دامن و پرچم این و آن آتش زند و عوعو و عرعر کند و از دیوارها بالا رود، ادّعا و تظاهر و زاهدی و بوزینگی کند،‌ چنین پست و حقیر و «گریزان» - چنان که دیدید و خواه
ما گنهکاریم،آری، جرم ما هم عاشقی استآری اما آنکه آدم هست وعاشق نیست، کیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،همان جان کندن استدم به دم جان کندن ای دلکار دشواری است، نیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،لبی بی‌خنده استبر لب بی خنده بایدجای خندیدن گریستزندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم استآنکه عاشق نیستهم اینجا هم آنجا دوزخی استعشق عین آب ماهی یا هوای آدم استمیتوان ای دوست بی‌ آب و هوا یک عمر زیست؟
 
قیصر امین پور
منزوی و در خود فروریخته، بی‌خدا، با چند گوشه و چند آوای مرده خوش. خفته، سخت خفته، از خود بی‌خبر، از جهان بی‌خبر، در چنین انزوای سخت، مدّعی، بی‌هنر، مرده، بی‌ریشه. نه چنین بیش از این نمی‌‎توان مرده بود. بیش از این چنین نفس‌کشیدنی حرام است. 
چنین مردگی حرام است. چنین بی‌موسیقی زیستن، چنین پست، چنین زرپرست، چنین به دلّالی و حراج و تاراج زیستن. چنین حقارت حرام است، ای خر! حرام را تو خود می‌گویی، من از تو به تو می‌گویم. این چنین بی شرافت زیست
بسم الله الرحمن الرحیم
 
برای اغلب گیاه ها اینطور است؛ هزار تا برگ روی زمین بیوفتد یک دانه سبز نمیشود اما از یک دانه هزار برگ و هزار دانه ی دیگر بارور میشود.خاصیت بعضی خون های ریخته شده هم همین است، هر یک قطره که بر زمین میریزد هزار لاله ی سرخ از پسش می روید.
 
___
۱.من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
۲.  نپندار که مرده اند..
۳.هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
۴.هنر آن است که بمیری قبل از
رسم دنیا در همین است آنکه آمد رفتنی ستبعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
 
تا توانی خلق را از خود مرنجان با سخنآنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست
 
عمر و جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولیشیشه ی عمر گرانم عاقبت بشکستنی ست
 
تکیه بر ایمان خود کن هم رهِ شیطان مشوریسمانِ دست شیطان قطعاً پوسیدنی ست
 
ثروتت بند است بر شب شهرتت با یک تبیعاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست
 
دل مبند بر مال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاستخرقه ی زر هم بپوشی سیم و زر نابردنی ست
حصرت صادق ع فرمود همانا شما در عمرهای گرفته شده وروزهای شمرده شده هستید که ناگهان مرگ در رسد آنکه خوبی کشت کند آنجا غبطه و آرزوی یاد تر داشتن را درو کند و هرکه بدی می‌کارد پشیمانی بچیند برای هر شخص ک شتکاری همانست که کشت کرده  هرکس از شما که در تحصیل روزی کند است ر وزیش بر او پیشی نگیرد یعنی ک ندیش سبب از دست دادن از دست رفتن روزی او نشود و آنکه حریص است هر قدر حرص زند بان چه مقدرش نشده دست نیابد اگر بکسی خیری رسد خداست که آنرا باو داده و اگر از
28تا کشور اروپایی کمک چندرغازشونو توی بوق و کرنا کردند که بعله!! ما هم به سیل زده هاتون کمک کردیم!
بدتر آنکه بعضیا در داخل و شبکه های ماهواره این صدقه گداهای ایران رو با آب و تاب تعریف میکنند.. 
و جالبتر آنکه هدیه دیروز یک لبنانی ساکن بعلبک تقریبا معادل کمک همه این کشورا بوده.
اونایی که عاشق چشم آبیهای اروپا ن و میگفتن نه غزه نه لبنان توی افق محو شدن.
امام حسین علیه السلام در مناجات با خداوند :
آنکه تو را ندارد چه دارد؟!
و آنکه تو را دارد چه ندارد ؟! 
این کلام سید الشهدا فوق العاده است
میشه مدت ها بهش فکر کرد و نکته به دست آورد
میشه باهاش آرامش گرفت...
----------
 آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
مولانا 
اگر شعر یا مطلبی در این مورد دارید کامنت کنید
نگاه هر چه باشد و رویکرد در هر مسیر که باشد، خلوص می خواهد و استقامت.
حضور به آن منظر و جهت گیری می خواهد.
که باشی.
آن بودنی که در آن دیدگاه مورد نظر است را باشی.
نه آنکه ادای کسی را در آوری که در آن مکتب فرض می کنی.
نه آنکه ادای آن طور دیدن در آوری.
در نهایت عمق نگاه است که روی رفتار سوار می شود. هر چه بخواهیم ظاهر رفتار را اتوکشی کنیم، بدون آنکه باورمان باشد، نهایتا یک جایی خودمان را لو می دهیم. صدای درونمان در می آید.
حالا می خواهی به راه اسلام با
 
ای خدای بزرگ،
ای آنکه نمونه های بزرگی چون حسین علیه السلام را به جهان عرضه کرده ای،
ای آنکه برای اتمام حجت به کافران وجودت ... سیاهی ها و تباهی ها را به آتش وجود حسین ها روشن نموده ای،
ای آنکه راه پر افتخار شهادت را برای آخرین راه حل انسان ها باز کرده ای ....
 
 بخشی از نیایش های شهید چمران، کتاب زمزم عشق، ص 121
 
عجیب آنکه مأموران یگان ویژه هیچ اقدامی انجام ندادند.
 
پس از پایان بازی جمعیت فراوانی پشت در رختکن تیم استقلال حضور داشتند و اعضای تیم مهمان در بین حملات لفظی و فیزیکی برخی تماشاگران وارد اتوبوس شدند. عجیب آنکه مأموران یگان ویژه هیچ اقدامی انجام ندادند.
امام حسین علیه السلام در مناجات با خداوند :
آنکه تو را ندارد چه دارد؟!
و آنکه تو را دارد چه ندارد ؟! 
این کلام سید الشهدا فوق العاده است
میشه مدت ها بهش فکر کرد و نکته به دست آورد
میشه باهاش آرامش گرفت...
----------
 آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
مولانا 
اگر شعر یا مطلبی در این مورد دارید کامنت کنید
متن ترانه حسین توکلی به نام عشق خوش آرایش

ماه ترین ماه جهانمنفس باش به جانمدر تب و تاب و هیجانمگرفته زبانمعاشق و دیوانه ی آنم که با تو بمانم ...جان به لبم کردی بس که تو خونسردی رفتی که برگردی ماه شب منتویی آرامش آنکه شدم رامش عشق خوش آرایش تاب و تب منجان به لبم کردی بس که تو خونسردی رفتی که برگردی ماه شب منتویی آرامش آنکه شدم رامش عشق خوش آرایش تاب و تب منگشتم نبود مثل تو نگرد اصلا نیست تو از آسمان افتادی مث تو دلبر نیستگوهر تویی و الماسم کنارت
خوشم از آنکه موج جان بخیزدخوشم کشتی دلِ توفان بخیزد
خوشم از مردن و از تازه جستنخوشم با درد تا درمان بخیزد
مرو ناخوش ز پیشم ای دل خونبتپ تلخیده تا قندان بخیزد
غریبی پیش گوشم دوش می‌گفتهر آیینه که شب رقصان بخیزد
سحر روح دگر از تخت جستمچنان اینی که فردا آن بخیزد
بگفتی راه و گفتم راه این استتو ویران گشتی و ویران بخیزد
بهُش حلمی که این ره خواب‌گیر استهر آنی لشکر عصیان بخیزد
Loga Ramin Torkian and Azam Ali - Feathers of Fire
آنکه راه بسیاری رفته می‌پندارد که هیچ نرفته، آنکه راه اندکی رفته می‌پندارد بسیار رفته و به آخر خطّ نزدیک است. آخری نیست، هم این و هم آن هیچ است. هیچ کمالی نیست، که هماره پلّه‌ای بالای پلّه‌هاست. لیکن آنکه می‌پندارد هیچ نرفته فروتن است و به بلوغ رسیده، و آنکه می‌پندارد بسیار رفته متکبّر و کودک است. 

این که دیگران را به راه خود بیاورم کودکی‌ست. این که دیگران را به راه خود وانهم و زندگی و مردمان را و طریقه‌ی جنبش جان‌ها را به راه خویش نظاره
❆ #دیوار:دیوارهای کوچه می دانندآنکه ایستادهسرِ قرار، منمآنکه جا زدهاز سایه ی دیوار تویی ❆ #نان:طعم نان بیات گرفته است زندگیِ مناز بس که سفره‌ٔ خالی‌ِ مانان گرم به خود ندیده است ❆ #عبور:عبور ات به حوالی ام خوردخواهی دیدپهن کرده امبساط تنهایی ام رااما کوچه در قُرق خیالتبی عبور است #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=namet
خون از گوشه‌ی لبش آرام به پایین چکه می‌کند؛ کسی‌دگر با احساسش قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش گوشه‌ی تاریکی از اُتاق، دست و پا می‌زند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکس‌العملی در کار نیست،
خون از گوشه‌ی لبش آرام به پایین چکه می‌کند؛ کسی‌دگر با احساسش، قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش، گوشه‌ی تاریکی از اُتاق، دست و پا می‌زند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکس‌العملی در کار نیس
دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان
ای آنکه نیکوکاری را آغازگری و فضل و احسانت جهان و جهانیان را دربر گرفته است! ای آنکه آشکارکننده زیبایی و پنهان‌کننده زشتی‌هایی! و ای آنکه صاحب صبر عظیمی! یاریم کن تا متخلق به اخلاق تو باشم. مرا عامل به نیکی و سبب نشر آن کن و از هرگونه بدی که منجر به نافرمانیت شود، در امان دار.الهی! به امید اجابتت، در این ضیافت ملکوتی به زبان روزه‌داران تو را می‌خوانم: «اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُس
ماتیاس» پس از آنکه لپ‌تاپ تازه‌ای را خریداری می‌کند، متوجه می‌شود که از
طریق آن به وب تاریک دسترسی دارد. او  پس از مدتی آگاه می‌شود که صاحب
قبلی لپ‌تاپ او را زیر نظر دارد و… این فیلم نشان میدهد که چگونه زندگی و
حریم خصوصی تمام افراد جامعه بی آنکه بدانند در دستان هکرها و دولتها و
عوامل وابسته به آنان قرار دارد .
از کرامات اوست که مرگ خود را خبر داد به دست جعده. گفت: انا اموت بالسّمّ کما مات رسول الله. (من چون رسول خدا به وسیله زهر از دنیا می روم.) 
گفتند: "چه کسی تو را مسموم می کند؟" 
گفت: امراتی جعدة بنت الاشعث بن قیس. (همسرم جعده، دختر اشعث بن قیس.) 
گفتند" او را از خانه ات بیرون کن." 
گفت: "چنین کاری انجام نمی دهم، به چند جهت: اول آنکه در علم خداوند متصور است که او قاتل من است (و از قضا و قدر حتمی الهی نمی توان فرار کرد)، دوم آنکه هنوز جرمی مرتکب نشده است که من
هر دو خوب میدانیم در سکانس آخر،عاقبتمان نگاه های سردیست از جنس زمستان سال گذشته ! باید دستت را بفشارم و بگویم " بدرود" !! و برویم به امان خدا ...  زنانه شیر میشوم !! میبوسمت ... بی آنکه مجال بیابی میبوسمت ... فیلمنامه را به روی من نیاور ! هزار بار خواندمش ... اما میبوسمت !! پیش از آنکه لب به اعتراض باز کنی کارگردان میگوید : کات ! انگار او هم میداند این پایان چقدر به تن ما می آید ! ... این " ناگهانی " من پایان قصه میشود ! و پس از سالها هنوز ما را با همین عاشقانه ی
غمت داره منو با خودش میبره به گذشته بودنتبه مادرم گفتم: «دیگر تمام شد»گفتم: همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می‌افتدباید برای روزنامه تسلیتی بفرستیمهمیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می افتد همیشه پیش از انکه فکر کنی اتفاق می افند همیشه پیش از انکه فکر کنی اتفاق میافتد همیسه پیش اط انکه فکر کنی اتفاق میافتد همیشه پیش از آنگه....همیشه..فکر کنی.... اتفاق افتاده بود ذیگر تمام شده بود تمام شده بود باید برای خودم تسلیتی بفرستم چرا که غمت مرا خواهد کشت
 
 
عشق بود و جبهه بود و جنگ بودعرصه بر گُردان عاشق تنگ بودهر که تنها بر سلاحش تکیه کردمادری فرزند خود را هدیه کرددر شبی که اشکمان چون رود شدیک نفر از بین ما مفقود شدآنکه که سر دارد به سامان می رسدآنکه که جان دارد به جانان می رسددیده ام ، دستی به سوی ماه رفتبی سر و جان تا لقاءالله رفتزندگیمان در مسیر تیر بودخاک جبهه ، خاک دامنگیر بودآنکه خود را مرد میدان فرض کردآمد از این نقطه طی الارض کردهر که گِرد شعله چون پروانه استپیکر صدپاره اش بر شانه است
همینجا یک‌ پیش نویس دارم از نوشته ای که برای قلم نحیف من زیادی سنگین بود پس خلاصه اش را میگویم .
نوشته بودم سالها پیش وقتی برای اولین بار نامه ی امام به منتظری را میخواندم، چیزی در دلم چنگ میزد. غم نوشته تا استخوانم رسوخ کرده بود. 
بی آنکه بدانم منتظری کیست و چه کرده ! اما دل  من آنجایی سوخت که امام خطاب به منتظری نوشته بود : «اکنون با دلی پرخون و گداخته از بی مهری ها چند کلمه ای برایتان مینویسم ، شما حاصل عمر من بودید »
شما حاصل عمر من بودید ...
و
همینجا یک‌ پیش نویس دارم از نوشته ای که برای قلم نحیف من زیادی سنگین بود پس خلاصه اش را میگویم .
نوشته بودم سالها پیش وقتی برای اولین بار نامه ی امام به منتظری را میخواندم، چیزی در دلم چنگ میزد. غم نوشته تا استخوانم رسوخ کرده بود. 
بی آنکه بدانم منتظری کیست و چه کرده ! اما دل  من آنجایی سوخت که امام خطاب به منتظری نوشته بود : «اکنون با دلی پرخون و گداخته از بی مهری ها چند کلمه ای برایتان مینویسم ، شما حاصل عمر من بودید »
شما حاصل عمر من بودید ...
و
گسترش ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت+عکس پروفایل

 سایت تفریحی » کد تولز ابزار وبلاگ » سایت سرگرمی
در این پست از سایت کد تولز انشا ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت و گسترش از دل برود هر آنکه از دیده برفت,  داستان و مفهوم یا ریشه ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت به طور مفصل همرا با بازنویسی به صورت جامع مطالعه می کنیم.
سوالات و موارد بررسی شده شامل موضوعات:
گسترش از دل برود هر آنکه از دیده برفت
معنی شعر از دل برود
ماه می خواند، آسمان می داند و ابر می بارد. در میان ستارگان همهمه است. فریادی از ماه که سکوت را شکسته، سکوت آسمان که سنگین است و زجه ابرها که بی پایان کشیده می شوند. ماه انتظار تنهایی را می خواند، آسمان انتظار تنهایی را می کشد و ابرها انتظار رفته را می گریند.
کیستی؟
ماه در انحنای سکوت شب کوچه؟
آسمانی نشسته بر لب پنجره پرده کشیده؟
یا ابری در تاریکی اتاق چمبره زده؟
و اما پایان نمی دهم بدون تو، زمین. تو در انتظار چیستی؟ نمی دانی؟ ترسم از همین است. پر
یمن 
یمن کشوری با وسعت ۵۲۸۰۰۰ کیلومترمربع است که تاریخی جالب دارد ، به گفته رومیان « عربستان خوشبخت » یمنست. این کشور در تاریخ معاصر بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشته است. یکی از این بحرانها استعمار بود و سپس بحران استقلال و تقسیم یمن به دو قسمت شمالی و جنوبی! سپس جنگ و اتحاد یمن! 
تاریخ یمن جالب توجه است. همیشه ایران یگانه حامی این ملت مظلوم بوده ، اکنون ایران فقط پشتوانه مشاوره ای و روحیه‌ای نسبت به یمن داره و انصارالله و مردم و ارتش این کشور
زشت ترین خصلت عشق برای من آن حساسیت بیش از اندازه به کلمات و حرکات است ‌، آن هم برای آدمی که با کلمات زندگی میکند . 
شاید بیشترین سوالی که در زندگی ام در رابطه با آدمها از خود پرسیده ام ، این بوده که چرا آدمها بار کلمات را نمیفهمند؟ چطور میتوانند بی آنکه سنگینی اش را حس کنند راهشان را بکشند و بروند ؟ 
اما چرا هیچوقت از خودم نپرسیدم ، زندگی کردن با کلمات تا به حال چه ارمغانی برایت اورده ؟ جز آنکه با کوچکترین واژه ای ، مانند ابر بهار بباری ...
و زش
179-  و من کلام له (علیه السلام)> و قد سأله ذعلب الیمانی فقال هل رأیت ربک یا أمیر المؤمنین فقال (علیه السلام) أ فأعبد ما لا أری ، فقال و کیف تراه ، فقال <لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِیَانِ وَ لَکِنْ تُدْرِکُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ قَرِیبٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ غَیْرَ مُلَابِسٍ بَعِیدٌ مِنْهَا غَیْرَ مُبَایِنٍ مُتَکَلِّمٌ لَا بِرَوِیَّةٍ مُرِیدٌ لَا بِهِمَّةٍ صَانِعٌ لَا بِجَارِحَةٍ لَطِیفٌ لَا یُوصَفُ بِ
حضرت انبر قفلی تشریف دارند...از اعزه و اوتاد.مطلقا از این بزرگوار غافل نشوید.علیکم با الانبر قفلی.۹۹/۹ درصد از کارهاتون با کمک این بزرگوار حل میشه بعون الله...اون یک درصد باقی مانده را هم یک آچار فرانسه با کمک انبرقفلی حل خواهد کرد قطعا...برخی از اهل فنون ذوالفنون در مناجات های خود فرموده اند:خداوندا، آنکه را انبر قفلی دادی چه ندادی و آنکه را انبر قفلی ندادی چه دادی؟اگر جعبه ابزارتان مزین به انبر قفلی است که بسی سعادتمندید اگر نه که حتما سریعا
افراد مبتلا به این بیماری، دچار وسواس‌های فکری و عملی شدید به شکل کلیشه ای، تکراری و تا حدی خارج از کنترل می‌باشند که معمولا باعث ایجاد ناراحتی و اضطراب در آن‌ها می‌شود.


به گزارش : بسیاری از ما دارای وسواس در زمینه‌های مختلف هستیم اما در بعضی از افراد، نوع و میزان این وسواس به گونه‌ای متفاوت و ملموس می شود که شکل بیماری پیدا می‌کند.
ادامه مطلب
 امام صادق علیه اسلام فرمود رسول خدا ضال که علیه و آله  را جز گرسنگی و خوف و چیزی از دنیا مسرور نمی ساخت و خوشش ن میاورد و فرمود  روزی پیغمبر صلی الصلاه علیه واله اندوهگین بیرون رفت  و فرشته ایکه کلید های خزانه های زمین دستش بود نزد او ادمد گفت ای محمد ص اینها کلید های خزانه های زمین است پروردگارت  بتو میگوید باز کن  ه هرچه خواهی از زمین بر گیر  بدون آنکه چیزی از مقامت نزد من کاسته شود رسولخدا صلی اللاه علیه اله فرمود دنیا خانه کسی است که خانه
هیچ نمی‌دانم چگونه این عظمت پیش رو پیموده خواهد شد.
چگونه می‌توان در برابر فروتنی سر کشید،مگر آنکه بسیار دریده بود.چگونه می‌توان به آفتاب پشت کرد،مگر آنکه بسیار تاریک بود.
بسیارتاریکی فرو خواهد ریخت،و بسیارروشنی بر خواهد خاست.
هیچ نمی‌دانماین عظمت پیش روچگونه پیموده خواهد شد.
حلمی | هنر و معنویت
زیاد از دیگران گفتی ...

لحظه ای با تاملی برگرد به خودی که مدت ها فراموش شده است.

این خود را رها که کنی؛ کارهایی میکند غیرقابل جبران.

دریاب خودت را ... دریاب قبل از آنکه در میان هجوم وحشیانه ی افراد رهگذر گم شود.

به او بیاموز چگونه زندگی کند و فراموشش نکن چون او هرگز تو را رها نخواهد کرد.

زندگی با خودت را یاد بگیر قبل از آنکه بخوای با دیگران زندگی کنی!

شما دائما به یکدیگر نیازمندید.

پس فراموششان کن! دیگران را میگویم.

خودت را دریاب✌
دوستت دارم چنان سان که بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمت ، بی آنکه لمست کنم
و طنینِ نفسهایت را 
در آسمان اتاقم حس کنم؛
از فاصله ها دلواپسانه
در کنارت ایستاده ام
تو کجایی...؟
تو کجایی...؟
#امید_آذر
پ.ن1:
مثلا بعد از چند ماهی که ندیدیش یکی رو تو قد و شمایل اون ببینی که ده ها متر باهات فاصله داره و داره دور میشه و تو هیچ وقت بهش نرسی
خدایا بزرگوارا نکند ما به تماشای جهان آمده ایم؟؟؟؟
هیچگاه به این مقدار بدین احساس، به تنفر از انسان ها و صورت هاشان دچار نبوده ام و خود نیز درون این قاعده ام. همانقدر انسان و نفرت انگیز و از آن راه نجاتی نیست. توی کوچه ها گشتن، زیر قطع و وصل شدن نور زرد رنگ چراغ سایه ام لحظه ای بسط پیدا می کند به تمام کثافت ها و تاریکی های محیط دورم و لحظه ای دیگر تنها اندازه من می شود. یا ک ضریبی قابل محاسبه صرفا به سبب فاصله و زاویه ای ک چراغ با من دارد. متاسفانه، اقبال بدی دارم. از آنکه می شد این خودآگاهی و من بود
شاید به تو حسی دارم و بی رحمانه در حال انکار آنم
شاید علاقه ای به من داری و هزار و یک اما و اگر در ذهنت می چرخد
شاید هیچ کدام از ما این حس غریب اما آشنا را جدی نگیریم
یا شاید در حال حاضر همین احساسات، بازی و واکنش هورمون هاست
اما اگر روزی رسید و دستانت در دستانم بود، اگر روزی نوشته هایم را میخواندی، اگر روزی فرا میرسید که کنارم قدم برمیداشتی دوست دارم برایت تعریف کنم:
"امروز بعد دیدنِ دوباره ات پس از روزهایی که برای من بمثل سالها گذشت، دوباره دل
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 
برای لینک نویسی کافیست که به ابتدای نام سایت 
http://www.Eurasia1.blog.ir
http و دو نقطه :  و  سپس دو اسلش را // بدون فاصله همانند بالا می نویسیم و سپس www دات و سپس نام سایت را با رعایت آنچه تعیین شده یعنی اگر حرفی بزرگ بود ، بزرگ نوشته شود و همینطور برعکس.
سپس دیگر عبارات که همه با حروف کوچک هستند.
برای نوشتن لینکهای صفحه باید عنوان لینک را در اختیار داشت یا آنکه خودتان اگر مدیریتی بر آن لینک دارید تعیین کنید آن لینک بر اساس چه مو
آشنایی با منظومه شمسی
تعریف جدید سیاره نیروی جاذبه را یک عامل تعیین‌کننده می‌داند. جاذبه در صورت وجود میزان معینی از جرم باعث گرد شدن سیاراتی مانند عطارد می‌شود.
نگاهی اجمالی به سیارات منظومه شمسی
 
 
تیر یا عطاردیک جرم آسمانی برای آنکه سیاره باشد باید مداری به دور یک ستاره داشته باشد نه آنکه به دور یک سیاره دیگر بچرخد.عطارد یک سیاره خاکی یا صخره‌ای است. قطر آن 5600 کیلومتر است و کوچکترین عضو گروه سیارات صخره‌ای داخلی است.
 
ادامه مطلب
ساعت یک و پنجاه دقیقه‌ی بامداد است که یکدفعه، بی دلیل و بی آنکه بفهمم، ذهنم از جزوه‌ی ARDS پرت میشود سمت خانم تیموری، معلم ریاضی سال پیش‌دانشگاهی‌مان، که آن اوایل از ترس و ابهت‌اش نفس همه بند می‌آمد. اما کم‌کم فهمیدیم قلبی از طلا دارد پشت ظاهر مردانه‌اش. خانم تیموری یک اخلاق جالب داشت. درصدهای آزمون‌مان که می‌آمد، دانه‌دانه بچه‌ها را بلند می‌کرد و برای هر کدام‌مان اصطلاحا کامنتی می‌گذاشت. به آن‌هایی که صفر درصد زده بودند با خنده می
یا کریم
 
آمده ام...
بعد از کوتاهی های زیادم و بعد از آنکه تمام سرمایه ام را باختم و خودم را حرام کردم...
 
آمده ام...
پشیمان و شکسته... پشیمان از همه عمری که در سرمستی دوری از تو از بین رفت... شکسته از شکستی که خورده ام از خودم و از هوس ها و آرزو ها و امیال م...
بی آنکه گریزگاهی بیابم برای فرار از آنچه کرده ام... بی آنکه پناهگاهی داشته باشم از خشم و غضبت... جز آغوشی که می دانم باز کزده ای در این مهمانی برای آنانکه حوانده ای و بر سر سفره ات نشانده ای...
 
آمده
قصیده‌واری به نیت زیارت امام ابوالحسن علی ابن موسی الرضا (سلام الله علیه) در صبح میلاد
تو: «بولحسن» وَ من: «حسن»سلام یا «اباالحسن»!به‌نام هم که بنگریتویی پدر برای منبه غیر محضر پدرپسر کجا برد سخن؟به غیر خانهٔ پدرپسر کجا کند وطن؟منم غریب و دربه‌دراسیرِ کشورِ مِحنکه سوخته مرا جگرکه دوخته مرا دهنچو آن نهال زردروکه دور مانده از چمنبه رنج‌های نو، ‌مگررها ‌کنم غمِ کهنشبی زدم به جاده تاسفرکنم ز انجمنچه جاده‌ای؟! _چه ساده‌ای!_به چاه مانده چاه
شاید بهتر باشد که به رزومه همه‌مان یک «دارای تجربه زیست» اضافه شود. تجربه زیست، تجربه‌ایست یکتا. این یکتایی، به اندازه تجربه مرگ یکتا خواهد بود، اگر کمی از جزء زندگی فاصله گرفته، به زندگی به مثابه یک کل نگاه شود. تجربه زیست ای بسا شگفت‌انگیزتر از تجربه مرگ باشد،حدود یک قرن، آمیخته با رنج، آمیخته با نقصان، به قول آن شیرپاک‌خورده «یک جهان نقصان به یک ارزن کمال آمیخته»، تجربه زندگی را بدون آنکه به خودآگاهی حقیقی از «وجود» رسیده باشیم پشت سر
پس از آنکه موج جدید فیلترینگ سایت های دانلود فیلم شروع شد کاربران شروع به ریپورت کردن صفحات شبکه های نمایش خانگی در شبکه های اجتماعی کردند. اولین نتیجه اش این شد که شبکه های نمایش خانگی مجبور شدند صفحات شان را پرایوت کرده و از حالت عمومی خارج کنند.
به نظر می رسد شاهد اتفاقی که چند سال پیش برای تاینی موویز (بزرگترین سایت دانلود فیلم ایران که زمانی رتبه ۲۸ الکسا را در کشور داشت) این بار در ابعادی گسترده تر برای سایت های دانلود فیلمی مثل دیبا موو
✅ در ابتدا توجه داشته باشید که استفاده از ترمز‌های کاسه‌ای تنها در خودروسازی کشورمان نیست، بلکه هنوز هم در بسیاری از خودروهای اقتصادی در جهان (حتی از تولیدکنندگان معتبر) با ترمز‌های کاسه‌ای در عقب تولید می‌شوند.
✅ ضمن آنکه این روز‌ها برخی از خودروهای تولید داخل هم به صورت استاندارد در هر چهارچرخ به ترمز‌های دیسکی مجهز هستند. در پاسخ به سؤال شما باید گفت بر خلاف باور عمومی، ترمز‌های کاسه‌ای به‌طور معمول و در شرایط برابر (ابعاد یکسان
#بودن_یا_نبودن
درهای شب را بستهحواسم را در  چادر شب پیچاندهاماچه بی قرارم باز امشب!دلم،دلم آکنده از هیاهودم به دم آکنده ام از حسی که می دانم و نمی دانم چیست!  امشب سرشار  از انبوه دلشوره های آشنا رقص هزاران سایه طنین آشنای یک صدا! چه کشنده است مرز بین بودن و نبودن ها!تنهایم اگردلم از چه بی قرار است امشب!
گاهی می ترسم از خودم!گاهی فرار می کنم از آنکه می دانم هست،و نیست اما دیگر در این روزها کنارم! گاهی دروغ می گویم که نیست آنکه رفته و رفته تا که
ترجمه عبارت ابن عربی : موسی نور چشمی برای فرعون بود در ایمانی که خدا هنگام غرق به فرعون عطا کرد پس خداوند او را قبض کرد پاک و مطّهر بدون آنکه در وی پلیدی و خُبثی باشد زیرا او را هنگام ایمانش قبض کرد قبل از آنکه به گناهان آلوده گردد و چیزی از گناهان کسب کند !
نقد این سخنان بی ارزش را در ادامه مطلب ببینید :
ادامه مطلب
یاد باد آنکه زدم باده ی نوشینِ لبت
سرمه بر نرگس مست و گُل نسرینِ لبت
یاد باد آنکه شبی کوچه به کوچه رفتیم
گوشه ای خلوت و تاریک، من و آئینِ لبت
آن شب از لعل لبت بوسه به نیرنگ زدم
تا ابد هست به دل مزه ی شیرینِ لبت
آن زمانی که دلم در رهِ تو جان میداد
بر سر کوچه فتاد از میِ دیرینِ لبت
ناگهان فتنه بپا شد و دلت از ما گشت
من و دل بر در میخانه ی نوشینِ لبت
در غم لعل بدخشان به چه کس شکوه برم
تا که رسوا شدم از غمزه ی دوشینِ لبت
گر چه از خاطر نازت دل من بیرون شد 
معمولا دعای سحر رو جور دیگه ای ترجمه می کنن که معنیش خیلی فرق داره ولی با همین سواد کم عربی که دارم حس می کنم درستش اینه :
خدایا از تو زیباترین زیبایی هایت را می خواهم ، حال آنکه تمام زیبایی های تو زیبا هستند ، پس من تمام زیبایی هایت را می خواهم ...
خدایا از تو وسیع ترینِ رحمت هایت را می خواهم ، حال آنکه تمام رحمت های تو وسیع هستند ، پس من تمام رحمت های تو را می خواهم ...
خدایا ...
و خدایا من چیزی را از تو در خواست می کنم که [می دانم] در همین هنگامه ی درخ
امتحانم می کنی بی آنکه من بدانم.....
 بی آنکه من متوجه امتحانت شوم......
و من غرق می شوم در امتحانت، آنقدر که یادم میروم کسی هم هست که تو را به اندازه ی تک تک مولکولها،سلولها نه اصلا بگذار بگویم تو را به اندازه ی تک تک قطعات وجودت دوست دارد 
همانکه تمام فرشته هایش برای آمدنت به دنیای حقیق بر تو سجده کردند
همانکه همیشه و همه وقت پیش توست اما تو.....
اما تو خوب می دانی؛
میدانی که پاهایم سست و دستانم ناتوانند در برابر امتحاناتت...
تو خوب میدانی من تمام ام
بسم الله الرحمن الرحیم ./
و اما بعد ...لبخندت نم ِ باران دارد !« خداوندا مرا بپذیر ِ »دم آخر را در سینه کاشته ایم
به شوق همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود !که رگبار ، لحظه ایستگل آلود و بی ثمر !آرام می باریم به شوق جوانه ای ...خداوندا مرا پاکیزه بپذیر ...بسان لبخندی ... این روزها که میگذرد سخت !این روزها که میگذرددرد !این روزها که میگذردبغض !این روزها که میگذردنه !این روزها که نمیگذرد ...بودنت امن نبودنت ایمان و میان این دو یق
باری به عزّتت ای سید و مولای من، به راستی سوگند می خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری، در میان اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی هستند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می باشند و صدایت می زنم: کجایی ای سرپرست مؤمنان، ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس خواهندگان فریادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانیان، آیا این چنین است، ای خ
از انسانها غمی به دل نگیر. زیرا خود غمگینند. با آنکه تنهایند از خود می گریزند زیرا به خود، به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند. پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند
 
 
 
 
از انسانها غمی به دل نگیر. زیرا خود غمگینند. با آنکه تنهایند از خود می گریزند زیرا به خود، به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند. پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند
 
 
 
 
خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند!::::میگوینــد: بــاران کــه میزنــد ,بــوی ” خــا
حسن ایزدی ۲:

اگر در دل کسی جایی نداری، فرش زیر پایش هم نباش...
جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی ندارد، نبودنت را انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشته‌ای...
محبوب همه باش، معشوق یکی.
مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به یکی...
با هر رفتنی اشک نریز و با هر آمدنی لبخند نزن؛
شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود...
و آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبت‌ها و بی‌مهری‌ها زمین‌گیر نشوی...
لازم است گاهی در زندگی، بعضی آدمها را گم کنی تا خودت را پی
در بدن رمقی نمانده و وی به مانند خط کش ژله ای های بی کاربرد خورنده مخچه، از آن سو به این سو میفتم و در جای جای جسم ، گویی کوه بلند قامتی صدها سال بر بدن سنگینی می کرده، درد و ناله بر می خیزد، از دو خواهر و بردار کوچک ژیگولانه ام، ویروسی بر من چیره گشته و از شب هنگام گذشته، معده بود که پس می زد خوراک ها و مانند فواره ای بر گلویم فشار می آورد و سردرد نیز همراه آن، بیشتر مرا سرشار از بیحالی می کرد، دیگر آنکه، نشانه های سرما زدگی بر ما دیده می شد و از ب
غریب بودن، مرز نمی‌خواهد. غربت، زمانی رخ می‌نماید که تو، در هجوم حوادث، ناگاه خودت را تنها بیابی. زانکه امید یاری داری، دستی نبینی. زانکه امید شماتت داری، صدایی نشناسی. زانکه امید صحبت داری، مصاحبتی دریافت نکنی. غربت، در این است که ناگاه، فریادت را بربایی که «عزیزان دلم، بیایید تا این جغرافیا ما را نتاراند. بیایید بنشینیم و راهی بیابیم. راهی را، جایی را، فرصتی را، جمعی را، حرفی را. جوانمردها، بیایید نهراسیم. ما که در مقصود، با افیون غرب‌کد
متن آهنگ حمید هیراد بنام ای وای
 
یه چال روی گونه دو ابروی کمونت دلمو میکشونه روز وصالمونه آره روز وصالمونهعشقی که بینمونه آره مال هردومونه میگذره این زمونه عشقه فقط میمونه عشقه فقط میمونهای وای ای وای من دلبر زیبای من من به تو مینازمای وای ای وای من مستی دنیای من من به تو میبازمخوشبختم از آنکه کنار من تو هستی خوشحالم از آنکه به قلب من نشستیخوشبختی من اینه چشمام تورو میبینه دلم آروم میگیره دلم آروم میگیره دلم آروم میگیرهای وای ای وای من دلب
 
مدافع مراکشی آژاکس در دیدار برابر تاتنهام یک صحنه جالب و خاص را رقم زد و در اواسط نیمه نخست افطار کرد و روزه‌اش را شکست.در دیدار پایانی نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، آژاکس در ورزشگاه خانگی خود از تاتنهام پذیرایی کرده است.در این دیدار یک صحنه جالب و خاص رقم خورد. نصیر المزراوی بازیکن مسلمان و مراکش آژاکس با وجود آنکه هشدارهای زیادی به او داده شد اما اصرار داشت که روز بگیرد.
او در دقیقه ۲۱ بعد از آنکه مطمئن شد زمان روزه به پایان رسیده در زم
کم پشت شدن موها، بدترین کابوس هر زنی است. با این وجود رشد کردن موهای شما می تواند دشوار باشد و احاطه شدن توسط افرادی که موهایشان به سرعت نور رشد می کند نیز کمکی به شما نمی کند. اگر به شما بگویم که این کار الزاما این قدر سخت نیست، چطور؟ راه هایی وجود دارد که به وسیله آنها می توانید موهایتان را به شکوه سابقش برگردانید.
می خواهم با شما صادق باشم و بگویم که هیچ راه حل معجزه گری وجود ندارد که بتواند یک شبه به شما موهایی ضخیم و بلند بدهد. با این حال درم
به نام خدای شنهای طبس

شهید بهشتی(ره): در این انقلاب آنقدر کار هست که می توان انجام داد بی آنکه هیچ پست، سمت، حکم و ابلاغی درکار باشد...امام خمینی (ره) پس از شهادت ایشان فرمودند:« آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم (که) شهادت ایشان در مقابل او ناچیز
است و آن مظلومیت ایشان در این مخالفین انقلاب است… ایشان مورد هدف اجانب و
وابستگان به آنها در طول زندگی بود، تهمت های ناگوار به ایشان زدند.رهبر معظم انقلاب نیز شهادت را مکمل شخصیت ایشان دانستند:«شها
دوچرخه اش را به دیوار تکیه داد و با متانت وارد کتابفروشی شد. خیلی صمیمی و گرم احوال پرسی کرد و نظرم را راجع به کتابها پرسید.
از آن نجابت زیرپوستی و کت و شلوار اتوکشیده برنمی آمد که بیخود اینقدر هماهنگ باشند. بوی موهای تازه کوتاه شده اش خوب به مشامم میرسید. دقایقی با شادی بسیار صحبت کردیم و کتابی که من معرفی کرده بودم را خریدند و رفتند. بعد از آنکه رفتند همکارم که سالها قبل تر از من در کتابفروشی کار میکند، گفت: هیچ میدانی او که بود؟ معاون شرکت بی
یکی خری گم کرده بود. سه روز روزه داشت به نیت آنکه خر خود را بیابد. بعد از سه روز، خر را مرده یافت. رنجید و از سر رنجش، روی به آسمان کرد و گفت:«که اگر عوض این سه روز که روزه داشتم، شش روز از رمضان نخورم، پس من مرد نباشم. از من صرفه خواهی بردن؟
مهدی است آنکه نهضت قرآن به پا
کند/مهدی است آنکه نیک وبدما زهم جداکند                
قال الکاظم علیه السلام:من کف نفسه عن اعراض الناس اقاله
الله عثرته یوم القیامه ،ومن کف غضبه عن الناس کف الله عنه غضبه یوم القیامه
-البحارج 78 ص305
هرکس که نفس خودراازخیانت به آبروی مردم بازداردخداونددرروزقیامت ازلغزش وخطایش می گذردوهرکس غضب وخشم خود را از مردم بازداردخداونددرروزقیامت اوراازغضب خوددرامان خواهدداشت.


ما آمده ایم که زندگی کنیم تاقیمت پیداکنیم
بسم الله
 
اعمال مشترک شبهاى قدرشب نوزدهم اوّل شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مى شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مى شوند و به خدمت امام زمان علیه السلام مشرّف مى شوند و آنچه براى هرکس مقدّر شده است بر امام زمان علیه السلام عرض مى کنندو اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است یکى آنکه در هر سه شب باید ک
آدم ها ذرّه ذرّه محو میشوند .آرام ...بی صدا ...و تدریجی  !همان آدم هایی کههر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند بی هیچ انتظار جوابی ،فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند.برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی .همان آدم هایی کهروزِ تولد تو یادشان نمیرود.همان هایی که فراموش میکنند که تو هر روز خدا آنها را فراموش کرده ای.همان هایی که برایت بهترین آرزوها را دارند و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند ...
همان آدم هایی که همی
هزار بار تصورت کرد در لحظۀ خواندن، کاش می‌توانست خودش را ضمیمه کند به کاغذ، به تو. درین دم، چه بی‌معناست پیش و پس. آنچه به نیت تو آغازیدن گرفت، لاجرم کنار توست حتی پیش از آنکه بخوانیش. حتی دور از تو، عطر تو را می‌دهد...
 
مرقومه را بوسید و بویید و فرستاد.
وصایای اخلاقی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین به نقل از کتاب شریف تحف العقول (۱۵)
یا علی أربع إلى جنبهن أربع: من ملك استأثر . ومن لم یستشر یندم. كما تدین تدان. والفقر الموت الاكبر، فقیل له: الفقر من الدینار والدرهم ؟ فقال: الفقر من الدین .
ای علی! چهار چیز هم ردیف چهار چیز است: آنکه به فرمانروایی رسد خودرأی شود، و آنکه مشورت نکند عاقبت پشیمان شود، هرگونه عمل کنی جزایش را بینی، ناداری و فقر مرگ اکبر است. از آن حضرت پرسیدند: مراد از ف
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرمپیش از آنکه پرده فرو افتدپیش از پژمردن آخرین گلبر آنم که زندگی کنمبر آنم که عشق بورزمبرآنم که باشمدر این جهان ظلمانیدر این روزگار سرشار از فجایعدر این دنیای پر از کینهنزد کسانی که نیازمند منندکسانی که نیازمند ایشانمکسانی که ستایش انگیزندتا در یابمشگفتی کنمباز شناسمکه ام؟ که میتوانم باشم؟که میخواهم باشم؟تا روزها بی ثمرنماندساعت ها جان یابدلحظه ها گران بار شودهنگامی که میخندمهنگامی که میگریمهنگامی که لب
آنکه سنگم به سینه اش می زد
عاقبت رفت و بی خیالم شد 
رفته او تا دوباره تنهائی
همدمِ شامِ بی زوالم شد 
نیمه ی شب ، تا سحرگاهان 
مانده بودم به سجده ی عشقش
شاد بودم زِشادیِ آنکس 
که مرا بهترینِ عالم بود 
او که آمد ‌، حرام شد بر من 
گریه و غصه ها و خونِ جگر 
کاش می بود ، چونکه بعد از او 
اشک و خونِ جگر حلالم شد 
فصلِ پاییز و آذر و یلدا 
هر سه رفتند و مانده ام تنها 
بعد از آن هم سکوت و سرما بود 
که درین بی کسی وبالم شد 
غصه ها هم یکی یکی آمد 
غنچه ی خنده ب
برای من فرقی نمی کند. توی نقطه ی هزاره ی هر روز بودن، جای جدید و غریب، زبان ها و نگاه هایی نا آشنا. برایم فرقی نمی کند کجای این عالم را بودن. همواره بیش از آنکه درک کرده باشم دورم را، چشم بر بسته بودم، غرق در خیال هایم بودم. می چرخیدم به دورم و دلم می ریخت، مست بودم و سرم گیج می رفت بی آنکه نوشیده باشم چیزی. در من میل به لمس دنیایی واقعی مرده است. دیدن غروب خورشید را هر روز من، از پس بستن چشم هایم و طلوع خیال، بار ها دیده ام. یا ک اکنون، روی شن های نرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
چهل سال از رفتن محمدرضا شاه پهلوی گذشت
نسل انقلابی های مسلمان و اهل شهادت قدرت را در دست گرفت
وزیر نظر شورای نگهبان مسئولان و نمایندگان بر کرسی مدیریت تکیه زدند و کارمندان همه و همه گزینش شدند...
سؤال اینجاست
تربیت آقا زاده های مانند ساشا سبحانی
و آنکه در پورشه خود کشته شد 
و آنکه در آمریکا وانگلیس وکانادا و اروپا تحصیل  میکند 
محصول ریاست و تربیت چه افرادی است؟؟؟
مسئولان نظام که هم
 
فیلم پیش از آنکه برویم
سال ساخت : 2014
 مدت پخش : 89 دقیقه
ساخت کشور آمریکا
دانلود فیلم Before We Go  
دختری جوان که در شهر نیویورک زندگی می کند تلاش می کند که به قطار ساعت 1:30 به شهر بوستون در ایالت ماساچوست برسد اما کیف او در این مسیر به سرقت می رود و با فردی  آشنا می شود که و…
کارگردان : Chris Evans
بازیگران : Alice Eve, Chris Evans, Daniel Spink, Elijah Moreland, Emma Fitzpatrick, Fenton Lawless, John Cullum, Kevin Carolan, Mark Kassen, Scott Evans
برچسب ها : دانلود جدید ترین فیلم های جهان, دانلود فیلم با دوبل
تهی تر از همیشه،
پنجره ایی از گرد و غبار
کوله ای پر از شن های بیابان
خانه ایی از خاطرات پژمرده
انگار از نسل روشنی های شب
افسوس که،
فروغ سایه های کاج در درخشش ماه نیستم!
انگار فصل ما نیستی ای «بهارک جان»
که نمی دانی،
دلتنگی انس غریبی دارد با پاییزی که در بهار رخم را زرد کرد!
امشب،
بر جاده شب عاشقان پیدا نبودی!
ندیدن انگار حصار بلند دیدارست....
زمان در کلبه من،
فصل باد و باز هم باد!
انگار دستانم را بسته اند به پنجره های آتشکده یزد
بر آخرین پله کوره ه
گذشت یک سال دیگر در چشم برهم زدنی که گویی انگار همین دیروز بود و دیروزهایی دیگر .دلتنگیهایی که بر روی هم انباشته میشوند ندیدن ها و نبودن هایی که در تنهایی ها اشک و خاطره هایی که آرزو شده اند آرزوهایی بزرگ برای من امّا در دستان کوچک بچّه ها ...
منم فرا رسیدن عید نوروز و طمطراق پیک بهاران را تبریک ،و تهنیت صمیمانهرا تقدیم همه و خانواده ها دارم و در پرتو الطاف بیکران خداوندیسلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی ، اندیشه‌ای پویا  و بر
من سال ها افسرده بودم و افسردگی فصلی هم آن را تشدید می کرد، بی آنکه خودم زیاد به آن واقف باشم.
بعدها متوجه شدم کوتاه تر شدن روزها در پاییز و زمستان و تاریکی چه اثر بدی روی روانم داشته. طوری که بعد از وقوف به این مسئله از پاییز و زمستان متنفر شدم.
تا قبل از آنکه بدانم و خوداگاهی داشته باشم، همان حس رمانتیک را نسبت به پاییز داشتم که دیگران دارند. از رفتن زیر باران و قدم زدن خوشم می آمد، یا شاید فکر می کردم باعث التیام زخم های درونم هست، که نبود.
ام
شبی به خواب من بیا مرا به خلوتی ببربیا که دلتنگ تو ام بی تو نمیشود سحرآینه در آینه شد صورت ماهت ای قمربیا که عمر کوته ام بی تو نمیدهد ثمرگویم از آن دمی که شد در سر ما خیال تواز آ ن زمان که عشق تو چون نفس است ومستمربرد به پرواز و مرا بر پر سیمرغ نشاندآنکه رهاست از جهان صاحب اعجاز و نظر
دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان
ای آنکه پرده‌پوشی و غفرانت خطاهایم را پوشانده! اگر نبود مغفرت و بخشش تو، گناهانم مرا رسوا می‌ساخت و آنگاه بود که حتی عزیزانم مرا از خود طرد می‌کردند. ای آنکه آبروی بندگانت را خریده‌ای! به‌فضل خود لغزش‌هایم را از نامهٔ اعمالم پاک کن و مرا به‌خاطر آن‌ها مورد بازخواست قرار مده و توفیق آن ده که آثار خطا و گناه از صفحه ضمیرم نیز پاک شود.الهی با امید به بخششت، همزبان با روزه‌داران، تو را می‌خوانم: «اللَّهُمَّ
بسم الله الرحمن الرحیم
 
با که باید گفت‌
درد خویش را
تا کجا باید برم
این ناله و تشویش را
_________________
چگونه با تو بگویم که 
دلم خون شده است
درین هجوم سیاهی 
سپر ،ستم شده است؟!
چگونه با تو بگویم 
قلم به خون زده ام
درین سیاهی ظلمت
به سر جنون زده ام
________________
متن:
اگر که نشنوی از من 
یکی کلام متین
کجا روی از دشنه ام
پناه به کرکس پیر
نه آنکه دلم را ربود و با خود برد
نه آنکه سر بنهاد و سالک شد
فقط یکی به توان نظم دری
به خط و خون و جنون برد سرفه از روبه پیر... 
ازدواج سفید 
 این روزها هشدارهایی در خصوص رواج مخفیانه ازدواج سفید در کشورمان می شنویم. اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی 
نیست.
هم‌خانگی بدون ازدواج یا ازدواج سفید، پدیده‌ای است که دختر و پسر به عنوان هم‌خانه با یکدیگر زندگی می‌کنند، بی آنکه میان آن‌ها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری 
باشد. رواج چنین پدیده ای در جامعه صدای هشدار کارشناسان را به دلیل مخاطرات گسترده حقوقی، روانی و اجتماعی
به نام خدا

از حضرت زهرا سلام الله علیه نقل شده : .......
علی علیه السلام به پدرم گفت : ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی ) نزد خدا دارد؟
پیغمبر(صلی الله و آله و سلم ) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند
1- جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق )
2- و ف
امام على علیه السلام: 
بر شهوت خود، پیش از آنکه وَلَع آن قدرت گیرد، چیره شو؛ زیرا اگر قدرت گیرد، بر تو مسلّط شود و تو را به دنبال خود کشد و تو توان ایستادگى در برابرش را ندارى
غالِبِ الشَّهوَةَ قَبلَ قُوَّةِ ضَراوَتِها؛ فإنّها إن قَوِیَت مَلَکَتْکَ و استَقادَتْکَ و لَم تَقدِرْ على مُقاوَمَتِها 
میزان الحکمه جلد13 صفحه71
به صدایی دلخوشم
که مرا با نام کوچکم صدا می کند
که بی مضایقه
بی آنکه بفهمم
با لب های من شعر می گوید
در پیراهنم مرداد می شود
حتی در بوسه های من به ضریح
دخالت می کند
یحیی عنوان کتاب جدید محمد رضا برقعی بزرگواره و این سطور در اول کتاب خیلی به دلم نشست

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تزئینات و ابزار سنگ ساختمانی وی پی ان های ویژه ایلیا