نتایج جستجو برای عبارت :

گفتم: بهار

باسمه تعالىآیا میدانید براى هر چیزى بهاریست؟بهار طبیعت > نوروزبهار بلاد و اهل زمین > بعثت پیامبر صبهار دلها > قرآن کریمبهار قرآن > ماه رمضانبهار آفریدگان > المهدى (عج)بهار مؤمن > زمستانبهار اولیاء > شب زنده دارى در اطاعت خدا
بهار که بیاید همه ی گل ها لبخند میزنند
بهار که بیاید خاک نفسی تازه میکند
بهار که بیاید بغض های آسمان می ترکد
بهار که بیاید...
اما
تو بیا تو بیا که با آمدنت بهار راهم باخود خواهی آورد
زمستان هم بهار می شود
درختان زنده می شوند
دیگر زمستان فصل نرگس نیست
نرگس هم در بهار گل میدهد...
.
.
کدامین گناه مرا از دیدن بهار روی تو محروم کرده ست!!؟
کدامین گناه...
.
.
امسال دست کم اسم بهار را به گوشم رسید از صدای تو. بوی بهار اما، رسمش، سبزی و زندگی بخشی اش، هزار سال دیگر هم سهم من نیست. من نه به نام این بهار، به نام دلی که یک شیشه از عطر تو را گوشه اش نگه داشته_امن_ از تو ممنونم. 
باشد که بهار تمام قد برای تو جلوه کند.
 
موضوع انشا : 
زیبایی های فصل بهار
 
مقدمه : 
به نام آفریننده زیبایی های بهار ، فصلی که چون فرا میرسد ایمان میاوریم به وجود بهشت برین ….
بهار فصل رویش سبزه‌ها و شکوفه‌هاست.بهار یادآور انتظار پائیز است.بهار نتیجه رنج زمستان است.بهار مقدمه محصول تابستان است.بهار را همه دوست دارند، چون کوه و دشت را ردای سبزی بر تن می‌کند.بهار شاخه‌های عریان درخت را می‌پوشاند.بهار نوعی معاد است، حیات دوباره، پایان مرگ، حشر بعد از مرگ و…بهار آغاز تحول است در طب
او نمی داند ولی من عاشق بهار هستم ، برای بار بیست یکم گفته ام "من عاشقت هستم" آری میدانم هر دم و هر ساعت مرا میخوانی با تو هستم بهار ...
بهار من عشق را از تو میخواهم ، بهار  همه ی هست و نیستم تو هستی . بهار مرا بخوان  من هوای زمزمه تو را دارم
بهار جان تمام حرفم این است "من عشق را به نام تو آغاز کردم"
در هر کجای عشق که هستی آغاز کن !
گفتم بعدِ این همه تنش و فشار این سفر لازمه..حالمو خوب میکنه..خوب کرد واقعا ولی فقط 24ساعتی که با هم بودیم.
که دم ترمینال که خواستم ازشون جدا شم اشک حلقه زد تو چشمام..
24ساعت عالی بود همه چی...
و تو این سفر به خیلی چیزها پی بردم..اصلا انگار همش خواب بود.
اما بعد 24 ساعت دوباره یادم افتاد که حال مامان خوب نیست
دوباره یادم افتاد همه چیز هایی که حالمو بد میکنن..
دوباره یادم افتاد که زمستونه...
دربی امروز بود اما نگاه نکردم و مهم نبود..
امشب گفت :من بهتون دروغ
بهار چت
 
سایت تفریحی باران
سایت جدید چت روم با نام بهار چت افتتاح شد .
از مزیت های چت روم بهار وجود اتاق های ویژه هر شهر است که بنا بر محل زندگی خودتان وارد اتاق شده و دوستان جدید پیدا کنید .
با ارتقا روز افزون این چت روم امکان وجود اتاق های شهرستان ها نیز ممکن بوده و به زودی گذاشته میشوند .
برای عضویت و ورود به بهار چت اصلی روی تصویر زیر کلیک کنید
 
بهارچت
 
سایت بهار چت اکنون با فعالیت روز افزون خود جز برترین چت روم فارسی بوده و پذیرای کاربران ا
در اینستا پیج دارند و برای تبلیغات مهدشان هم که شده است کلی پستهای گول زنک نشر میدهند. چند روز پیش از طریق پیجشان متوجه شدم که برای بهار و برخی بچه هایی که متولد دی ماه هستند تولد گرفته اند و عکس دسته جمعی بچه ها را با کیکی خوش سیما و به ظاهر خوشمزه منتشر کرده اند. از بهار پرسیدم کیک هم خوردین؟ گفت نه! بردن طبقه ی بالا. به ما ندادن. موضوع را از مهد پرس و جو کردم.‌ گفتند اصلا آن کیک در عکس تزیینی است و کیک نیست. کیکی که بهار میگوید را مادر یکی از بچه
از نیمه بهمن با سرسبز شدن منطقه و معتدل شدن هوا حس و حال بهار رو داشتم و امروز نیمه ی فروردین ۹۹ گرمی هوا حس تابستونه رو زنده کرد.
بهار منطقه ما دو ماه بود که یک ماه و نیمش تو زمستون بود و ۱۵ روزش تو بهار .
از الان تا ۱۵ مهر هم تابستون هست یعنی ۶ ماه.
البته پارسال به خاطر بارش های بهاره اوضاع متفاوت بود باید دید امسال هم بارش داریم و بهار ادامه خواهد داشت یا نه
بهار،برای دیگربار،بر شاخسار جوان درخت ها خواهد شکفت،و امید،از پنجره های بازِ رو به بهار،به خانه هامان سر خواهد کشید.آنگاه طبیعت،با شُکوهِ هرچه تمام،به هم آوازی با چلچله ها برخواهد خاست و خورشید،صمیمی تر از پیش،بر سردیِ کم رمقِ آخرین روزهای سال خواهد تابید.آن سوی تمام زمستان ها هنوز،بهار پشت در است...
بهار فصل خوبی نیس!
چون آدما به بهونه ی هوای خوب میان تو جنگل و مزاحم خواب من میشن
عایا به نظر شما هوای زمستون و بهار و پاییز و تابستون فرق میکنه؟
به نظر من که تو همه شون میچسبه برای در کردن خستگی های فصل قبلی فقط بخوابی و استراحت کنی!
گیسو از دوستان مهد بهار است‌. از دسته ی دخترهای لوس و نازنازی‌. بهار را که از مهد تحویل گرفتم شاکی بود که گیسو با او قهر کرده. می گفت یه روز باهام دوسته و یه روز باهام دوست نیست. از بهار پرسیدم به نظرت چرا گیسو اینجوری میکنه؟ گفت: حالش خوب نیست
+ اعتراف میکنم تو سن بهار بودم حتی نمیتونستم گیسو رو تلفظ کنم
انشا در مورد نسیم بهاری متن در مورد فصل بهار انشا در مورد بهار کلاس ششم جملات زیبا در مورد بهار انشا درباره بهار با رعایت مراحل نوشتن توصیف شکوفه های بهاری انشا درمورد بهار مقدمه بدنه نتیجه متن عادی درمورد بهار
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
در غروبی زیبا از واپسین روزهای یک بهار پرماجرا می نویسم ...
در لحظات نزدیک اذان ....
در لحظات مشهور ب لحظات استجابت دعا ....
خداوندا مگذار بر دلم هیچگاه قفل قساوت بماند ... 
مگذار هیچ خاطری را ب خاطر حرفم آزرده کنم ...
بارها رایحه دلنشین نسیم های بهاری ب مشامم خورد
 اما ....
 بهارت نمیدانم از من راضیست یا نه ... 
دل من در بهارت شاد بود ...
با بهارت خداحافظی نمی کنم
 چون دلتنگی من چند برابر می شود ...
بوی بهار ... بوی بهترین ها بود ...
 بوی یک دنیا لطافت ... بوی یک
خواستم بنویسم  الان که بهار شده، حال دل خودت را خوب کن بی‌خیالِ خیلی‌ها،  خواستم بنویسم حواست باشه  بهار مثل پاییز نیست که به ظاهر یک فصل ِ اما انگار که یه سالِ ، بلکه بهار واقعا یه فصلِ،بهار خیلی زود تمام می‌شه، تا می‌تونی نفس بکش در هوای بهار  حتی با وجود این روزهای خود قرنطینگیدلگیر خوبی‌های بی‌جوابت هم نباش ،تو بخاطر دل خودت مهربان باش ، تو وقتی خوب باشی روزی آدمها دلتنگ خوب بودنت میشن و فراموشت نمیکنن ،مطمئن باش ،خوبی فراموش نم
 
سلام
عیدِ نوروزت مبارک
جشنِ باستانیِ بهار بر تو میمون و خجسته باد
چطوری گلِ همیشه بهار
باری اگر از احوالِ ما بپرسی حالمان خوب است جز دوری تو
دیروز مطلبی برایت نوشتم و عید را شادباش گفتم، ولی نفرستادم
بهتر که نفرستادم
کلماتم گویای حالِ خرابم بودند و خواندنش مُصَفّای جانِ نازنینت نبود
بهتر که نفرستادم
حال، بعد از طلوع و غروب خورشید در سال جدید تبریک مرا پذیرا باش
به اینجا که می‌رسم یادم میاد که از بهار خوشم نمیاد. 
حساسیت فصلی، امتحانا، امتحانا، امتحانا، و حشرات!
همه جا پر از حشره می‌شه، امسال هم که پروانه‌ها و ملخا حمله کردن و واقعا دارم عقلم رو از دست می‌دم به خاطرشون. 
دیروزتو حیاط مدرسه نمی‌تونستیم راه بریم، انگار مین‌گذاری شده بود. از دست این ملخ می‌پریدی اون ور و یه ملخ دیگه می‌پرید روت. اعصابم بهم ریخته بود فقط داشتم جیغ می‌زدم!
از اون ور من همیشه تو بهار تقریبا حساسیت دارم. با عطسه مشکلی ن
بهار هم آمد و آب از آب هم تکان نخورد با نبودن ما در کوی و برزن. شکوفه ها به گل نشستند و آسمان آبی با ابرهای پنبه ای اش از پشت پنجره اتاق هایمان به ما چشمک زد.بهار آمد و ما روی عزیزانمان را نبوییدیم و نبوسیدیم.این بهار ما را این گونه می خواست.دوماه از در خانه نشستن هایمان گذشته است.حیف است روزهای بهشتی فروردین و اردیبهشت را حظ نبریم اما این بهار ما را این گونه میخواست‌.روز سیزدهم فروردین، برخلاف تمامی این سالها، طبیعت، در نبود تک تک ما نفس کشید
خنده زد و گفت : ای دریغ!
دیگر بهارِ رفته نمی آید
گفتم : پرنده...
گفت: اینجا پرنده نیست
اینجا گُلی که باز کُنَد لب به خنده, نیست
گفتم: درونِ چشمِ تو دیگر...
گفت: دیگر نشان زِ باده ی مستی دهنده نیست
اینجا بجز سکوت,
سکوتی گَزَنده نیست...!
#حمید_مصدق
Add a commentمشاهده مطلب در کانال
برایت آرزو دارم،هر برگی از این تقویمحَوِّل حالِنا باشد برای ِ اَحسن الحالت...——-سال جدید بهار واقعی را در دلهایمان خواهیم داشت , به دور از قیل و قال و عادت های هر سال این بهار به اجباردور شدیم امّا نزدیک ترمنع شدیم امّا دلبسته تربهار واقعی همین امسال استدر دلهایمانحال دلتون خوبعیدتون مبارک
 
بهار را خوش است شکوفه ارغوان را خوش است  به یاد یار در ان شکوه سرخوشت دل دیار دردمند که کودکی گره به پای رنج خود ز رنگ رخ پریده شور کودکان کار را نشسته پیر مادری ز بهر لقمه نان خود  ز ان  سکوت دختران لال و لب دل شکسته را چگونه وا شود  به من بگو ...      شکوفه ،  ارغوان      در این جهان دردمند   چگونه خوش کنم  
   بهار را خوش است     شکوفه ارغوان را خوش است      خالقی (عرفان)
 
 
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب‌رو است او، از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آ
علت خواب آلودگی در فصل بهار ، عموما افراد در فصل بهار دچار خواب آلودگی و رخوت می شوند و در طول روز مدام خمیازه می کشند و از بیحالی و کسالت شکایت دارند.حال در این مقاله می خواهیم به بررسی علل خواب آلودگی و راههای مقابله با آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
ادامه مطلب
دقیق که فکر میکنم میبینم بعد از تموم شدن مدرسه بود که آرزو کردم یه روزی برسه بهار رو مجبور نباشم درس بخونم و استرس امتحان و آزمون و ساختن سرنوشت رو بکشم! حالا اون بهار رسیده و من نه کنکوری دارم نه امتحان دانشگاه و مدرسه ای هوا هم خیلی خوبه فقط پول نیست گورمو از این شهر و خونه گم کنم برم سفر برم سی دل خودم برم دور شم از آدم های این خونه و این شهر. حالا درسته استرس امتحان و درس نیست استرس و فشار بیکاری که هست. با این وجود بهار 98 و آزادیم از زندان زیس
برگا میریختن
نگاشون میکردم برگا میریختن بهت گفتم برگا دارن میریزن گفتی اره دیگه وقت مرگشونه گفتن قشنگ دارن میمیرن گفتی اره نارنجیا همیشه قشنگ میمیرن برگا میریختن رو زمین بارون میزد گلی میشدن کثیف میشدن میمیردن برگا میریختن بهت گفتم برگا دارن میریزن گفتی آخراشه الان برگا هم تموم میشن میمونه فقط درخت تنهای تنها وسط حیاط لخت تو سرما برگا میریختن گفتم چقد دلم میخواد درخت باشم گفتی لخت باشی؟ خندیدم لخت که نه دوست دارم تنها باشم وسط حیاط تو پا
گفتم:یا صاحب الزمان بیا...گفت: مگر منتظری؟
گفتم:بله، آقا منتظرم گفت: چه انتظاری؟ نه ڪوششی نه تلاشی؛ فقط میگویی آقا بیا...
گفتم: مگر بد است آقا؟گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا؛ اما وقتی آمد، ڪشتنش...
گفتم : پس چه ڪنیم؟گفت: مرا بشناسید...
گفتم: مگر نمیشناسیم؟گفت : اگر میشناختید ڪه اینطور گناه نمیڪردید...
گفتم : آقا تو ما را میبخشی؟ گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم...
گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟گفت: ترڪ محرمات، انجام واجبات...همین کافیست
دیشب از استرس و البته ذوق درست حسابی خوابم نبرد همش استرس داشتم که خواب بمونم ساعت ۵ بالاخره بیدار شدم و دوش گرفتم و با طمأنینه شروع کردم کارهام رو انجام دادن از خونه که اومدم بیرون بوی خاک بارون خورده مستم کرد روانیم کرد اصلا و رایحه بهار تا پیاز بویاییم نفوذ کرد. عجیب فصلیه بهار هوا سرده ولی سرماش هم انگار نوازشت می‌کنه بهار نازنین با عطر شکوفه های سفید و صورتیش اومده که بگه بعد از جماد و سرما نوبت حیات و عشقه و گرما امیدوارم بهار توی مناطق
همین لحظه را که نشسته ام کنار بخاری و دارم صبحانه (شاید هم ناهار) می‌خورم و آهنگ بهار دلنشین استاد بنان پخش می‌شود و منظره روبرویم حیاطی است که با آغوش باز، پذیرای بارش نرم و مداوم برف است.
و مادری که از بیرون آمده و تا مرا دیده گفته من هم گرسنه ام، و آمده کنارم تا احتمالا ساعت دهی بخورد.
دقیقا همین لحظه را می‌گویم...
 
 
+ با لمس قاشقش گفتم: اینقدر دستت حرارت داره که قاشقت داغ شده! حالا قاشق منو ببین چه سرده!
قاشقم را گرفت و در مشتش نگه‌داشت
گفتم
گفتم نرو میموندی حالا .
گفت نه دیگه من و تو به هم نمیخوریم .
گفتم به همین راحتی ؟ 
گفت آره دیگه مگه برای تو سخته ؟
گفتم تو چطور فکر میکنی ؟
گفت برای من مهم نیست !
گفتم چی‌؟
گفت هر چی .
گفتم حتی ؟
گفت حتی !
گفتم نمیبخشم .
گفت باشه ... یه گوشه از ذهنم یادم میمونه .
گفتم همین ؟
گفت آره !
گفتم چه بی روح ...
گفت خیلی وقته .
گفتم ...
گفت ...
[ دست دادم و سر به زیر بودم ]
[ دست داد و سرش بالا بود ]
...
سکوت کردم .
گفت خداحافظ .
از کنارش رد شدم .
...
بغضم ترکید .
گریه کردم . 

از خ
بازم خدا بهار داد: طبیعت و نوروز از نگاه دین با زبان شیرین شعر.
 
بازم خدا بهار داد : سید محمد مهاجرانی، نشر جمال
معرفی:
نعمت زیبا و سرسبز پروردگار همان که همیشه صدای پایش شنیدنی، شکفتنش دیدنی و عطرش بوییدنی است، همان که همیشه با شادی به استقبالش می‌رویم و رسیدنش را جشن میگیریم.چه نعمت ارزشمند و نازنینیهمه چیز آن زیبا و پر از خیر و برکت استو زیبایی اش نشانه زیبایی خداستو پیامش این است: طبیعت پر از بهار شد، دل هایتان را هم سرشار از بهار کنید.بها
 
 
پاییز که باشی می دانی ...
زیر پای عابران ، کوچه بی قرار بهار نشسته !
آخر قصّه پاییز همیشه بهار است !
حتی اگر از زمستانی سخت بگذرد !
پاییز که باشی ، به تقویمت بهار بر می گردد !
 
 
 
شاعر : مژده لواسانی ( کتاب خونِ انار گردن پاییز است )
 
بهار می آید تا تن هیچ درختی عریان نماند و لبِ هیچ طاقچه ای گرد وغبار نباشد،
بهار می آید تا بهانه ای باشد برای کوبیدن در خانه ای که صاحبش چند سال و اندیست چشم به انتظار است که عطری آشنا آمیخته با بوی بهار نارنج های حیاط مشامش را پر کند...
بهار می آید تا با زبان بی زبانی بگوید، روزهای سرد و بی رحمی که از تو پوست ها کنده اند، پوست می اندازند و از پس تمام آن روزها ایامی می آید که به کام تو باشد و خورشید منحصرا برای گرمی دلِ تو بتابد...
آری، بهار بهاییست
اینک بهار با همان لحن همیشگی
آوازخوان از کوچه ها گذر می کند
بوی گل و نسیم و درخت و شکوفه ها
اینک در این کوچه چه غوغایی می کند
بعد از تمام خستگی آن زمستان پیر
دود و غبار و غصه آن هم یک دل سیر
سرما و یخبندان آن قلبهای سرد
اینک بهار سر میرسد هرچند که دیر
هرچند بهار فصل شادی  و خوشی ست
اما این بهار  پر از دلمردگی ست
پر از مرگ و غم و گریه های سیر
پر از آرزوهای برباد رفتنی ست
باران که بود روزی رحمت پروردگار
اینک چو تیشه بزد بر ریشه های یار
ببرد و  بکند و
بهار آمد، بیا جانانة دل،
تکان این گرد غم از خانة دل.
غبار کینه را از دل بشوییم،
ز غم خالی شود پیمانة دل.
به غارت برده ای گنج دلم را،
چه می جویی از این ویرانة دل؟
به جان و دل پرستو را پرستیم،
بهار آید به هر کاشانة دل.
شکسته صد قفس مرغ هوسها،
بیاید پرزنان بر لانة دل.
زمین و آسمان دارد تمنّا،
بهار دل رسید، دردانة دل.
ز مویت شد دراز افسانة شب،
به مویت بافم این افسانة دل.
 
 
 
بگذار گنجشک‌های خُرد در آفتاب مه‌آلود بعد از ظهر زمستان       
  به تعبیر بهار بنشینندو گل‌های گلخانه در حرارت ولرم والر به پیشواز بهاری مصنوعی بشکفند.سلام بر آنان که در پنهان خویش   بهاری برای شکفتن دارند
و می‌دانند هیاهوی گنجشک‌های حقیر، ربطی با بهار ندارد  حتی کنایه‌وار!
بهار غنچه سبزی است که مثل لبخند باید بر لب انسان بشکفد
بشقاب‌های کوچک سبزه، تنها یک «سین» به سین‌های ناقص سفره می‌افزاید
بهار کی می‌تواند این همه بی‌
امروز صبح که توت‌های صورتی شده‌ی روی درخت را دیدم با خود گفتم "نه مثل اینکه واقعنی بهار اومده" ، بعد که نسیمی خنک لای موهایم پیچید و قطرات باران بهاری روی صورتم نشست فهمیدم که بله، گویا واقعا بهار از راه رسیده است، با تمام خدم و حشمش، با شکوفه‌های شاه‌توت و بوی بهار نارنجش ، برگ‌های سبز درخت و جیک جیک گنجشک، آفتاب ملایم و شربت خنک و آواز چلچله‌هایی که خبر از ناخوشی اهل زمین ندارند!
امروز صبح، که چند روزی از تاجگذاری رسمی بهار می‌گذرد، انگ
وقتش رسیده، آماده‌اید؟
برداشتی از بیانات رهبر انقلاب درباره فصل متفاوت زندگی
«رجب، شعبان و رمضان بهار معنویّت است. شما هم، مظهر بهار انسانیّت هستید؛ چون در بهار عمر قرار دارید؛ از این بهار معنویّت هرچه می‌توانید استفاده کنید.»
۱۳۹۵/۲/۱- رهبر انقلاب
          
دانلود آهنگ علی زند وکیلی بهار دلنشین | متن و بهترین کیفیت
آهنگ زیبا و بسیار شنیدنی علی زند وکیلی بنام بهار دلنشین همراه با متن و دو کیفیت 320 و 128
Exclusive Song: Ali Zand Vakili – “Bahare Delneshin” With Text And Direct Links In jazzmusic.blog.ir
متن آهنگ علی زند وکیلی بهار دلنشین
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
تا بهار دل نشین آمد به سوی چمن♬♫♪ ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن ♬♫♪چون نسیم نو بهار برآشیانم کن گذر♬♫♪ تا که گلباران شود کلبه ی ویران من ♬♫♪تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان♬♫♪ ت
چه بهار دلگیری...اصلا بهار همیشه دلگیر بوده، نمیدونم چرا بقیه انقدر ذوق اومدنش رو دارن‌.چه ذوقی داره شروع یه سالِ دیگه بدونِ تو؟!
چقدر رنگ سبزِ این روزهای شهر تو چشم میزنه و حالمو بد میکنه‌.
راستی بهت گفته بودم فصل بهار اذیتم میکنه؟ بهار هیچوقت مالِ من نبوده، درست مثل تو.
اگه یه روز خواستی بیای، بهار نیا.... پاییز بیا، وقتی دارم پا به پای طبیعت برات میبارم بیا، وقتی امید مثل پرنده ها از دلم کوچ میکنه بیا، وقتی هوای دلم ابری و تیره است بیا‌.
بذا
دیشب تا صبح شهرمون بارون اومد،تا خود صبح بارید صبح بیدار شدم و دیدم شهرمون عالی شده ، درختا شاداب کوهها سبز ،قله ی کوه ها رو ابر پوشونده بود ، واقعا خونه موندن تو اون هوا گناه داشت ! خدا این هوا رو می آفرینه که آدم بره تو طبیعت لذتشو ببره ،به مامانم گفتم بیا بریم شهر مادربزرگ ، راه افتادیم ، جاده بی نظیر بود ، همچنین شهر مادربزرگه، کوه ها سفید ، زمینها و درخت ها سبز و شاداب، شکوفه های سفید و صورتی درخشان، هرچی از زیبایی اینجا واستون بگم کم گفتم
دل گمراه من چه خواهد کرد با بهاری که میرسد از راه ؟ یا نیازی که رنگ میگیرد درتن شاخه های خشک و سیاه ؟ دل گمراه من چه خواهد کرد ؟ با نسیمی که میترواد از آن بوی عشق کبوتر وحشی نفس عطرهای سرگردان؟ لب من از ترانه میسوزد سینه ام عاشقانه میسوزد پوستم میشکافد از هیجان پیکرم از جوانه میسوزد هر زمان موج میزنم در خویش می روم میروم به جایی دور بوته گر گرفته خورشید سر راهم نشسته در تب نور من ز شرم شکوفه لبریزم یار من کیست ای بهار سپید ؟ گر نبوسد در این بهار
مربیان مهد بهار در این سه سال و اندی که بهار مهد کودکی شده است مرتب تغییر کرده اند. مدیر مهد بسیار جدی با کارکنانش برخورد میکند و کوچکترین کوتاهی از آنها ببیند اخراج میشوند. این مساله به ظاهر خوب است ولی اگر نیک بنگریم با مربیانی دورو مواجه میشویم که در حضور مدیر مهد تمام کارهایشان را به بهترین نحو انجام میدهند. نمونه اش همین امروز ظهر که موقع گرفتن بهار از مهد، مدیر در مهد حضور داشت. مربی بهار احوالپرسی گرمی کرد و بهار رو آورد و کاپشن اش را تن
متن آهنگ سینا سرلک بنام بهار

تقویم من با تو پر از عطر بهاربا خنده ی تو سال من تحویل میشهآرامش دنیامو مدیون تو هستمخوشبختیه من با نگات تکمیل میشهبرفایه خونه با حضورت آب میشندخورشید و با عشقت به قلبم هدیه کردیپیش از تو سرما سهم ما از زندگی بودتو با دل بی اعتماد من چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای خنده هایه توتو با دلم بگو چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای
تو نو بهار منی
همیشه کنار منی
در اوج بی قراری من
تویی که قرار منی
 
صدای پای نسیم
مرا به خاطره برد
میان خاطره ها 
تو در خیال منی
 
در این مسیر خطیر
پر از شرارت و گیر
تو آمدی چون شمس
و دستگیر من
 
خبر نداشت به عشق
زلال می شود آب
در آن میس و جامی
که می دهد صنمی
 
A letter to someone, anyone
سلام بهار کوچولوی عزیزم ،من بهار بیست سال بعدم میدونم از دیدن این نامه تعجب میکنی شاید حتی بترسی اما نه تعجب کن نه بترس.
میخوام بهت بگم همه ادمایی که بهت آسیب میزنن ،یه سری زخم دارن. اونا میخوان تو هم همون دردی رو بکشی که اونا میکشن ،البته از قصد نیست ها ...روش زندگیشون اینه...
میدونی باید چیکار کنی؟ 
بزارشون پشت سرت...
میدونی که دوستت دارم؟ 
خب اگه نمیدونی بدون خیلی دوستت دارم‌.
بهار بیست و چند سال بعد
مثل روز اول مدرسه، پر از شور و شوق و هراس. مثل اولین روزهای پانزده سالگی پر از میل جذابیت. مثل اولین بار قدم گذاشتن در آب، پر نشانه های تازگی. مثل اولین روزهای مادری و لمس تکان هایش؛ پر از ترسی از جنس هیچ چیز؛ عشقی از جنس هیچ چیز و تمامیتی به وسعت دنیا. مثل بار اول حضور در چت روم و هیجان بالا و پایین رونده در دل. مثل بار اول لمس دست هایش دست هایت را. مثل اولین بار شنیدن صدایش. مثل یک شب دلتنگی و یاد آمدن بویش. مثل اولین بارِ نوشتنِ بی کمک، خواندنِ بی
بهار
واژه ای که به هستی بها می دهد
زمین تسلیم
اکنون آزاد است
خزانی سرخ را پیموده
تا به بهار سبز برسد
بهار
خلق تابلویی است با بی نهایت صفر
در جلوی فرجام عددها
راستی
فکرش را کرده ای؟
که هر روزت عید باشد؟
بهار
فرشته چراغ جادوست
هر روزی که عید باشد
رسیدن به آرزوهایت محفوظ است
بهار را باید خواند
باید نوشت
و باید تبریک گفت
 
بهارتان مبارک
 
میلاد خسروی نژاد
چگونه باید این را بفهمانم درختی که آب را از او دریغ کرده ای , بعد از خشکیدن با دریایی آب هم سبز نخواهد شد محبت وقتی به گاهش دریغ شود , دل مردگی به بار خواهد آورد ... دیر شده و من خشکیده تر از آنم که با بهار دست هایت به زندگی باز گردم ... #الهام_ملک_محمدی
دانلود آهنگ محمدرضا شجریان بهار دلکش + متن و بهترین کیفیت
تصنیف زیبا و شنیدنی محمدرضا شجریان بنام بهار دلکش همراه با متن و دو کیفیت 320 و 128
Exclusive Song: Mohammadreza Shajarian – Bahare Delkash With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ محمدرضا شجریان بهار دلکش
بهار دلکش رسید و دل به‌جا نباشداز آن‌که دلبر دمی به فکر ما نباشددر این بهار ای صنم بیا و آشتی کنکه جنگ و کین با من حزین روا نباشدصبحدم بلبل، بر درخت گل، به‌خنده می‌گفتنازنینان را، مه‌جبینان را، وفا نباشد
اگر ک
دوست پدر سالهای پیش یک جفت کتانی آدیداس اصل از سوئد برای امیرعباس پست کرده بود. به پای امیرعباس کوچک شد و این کتانی سفید خوشگل ماند برای بهاری که آن زمان دنیا نیامده بود. دیروز بهار برای اولین بار این کتانی را پوشید. بسیار خوشگل شده بود. از قضا دیروز اردوی سرزمین عجایب هم داشتند. ظهر که رفتم بهار را از مهد بگیرم مربی اش میگفت بهار موقع برگشت از اردو بندهای کتانی اش رو به هم گره زده بود، آن هم گره ی کور و تا مدتها مشغول بازکردن گره ها بودیم
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگوپیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگوور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسمگفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفتسر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شددر ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کردکه نه اندازه توست این بگذر
وسط سوز سرما و باران ایستادیم تا اتوبوس بیاید، هوا آن‌قدر سرد است که شب چله‌ی تهران، یه لبخند کجکی می‌چسبانم روی صورتم و بی‌هوا می‌گویم: لیلی داره بهار میادها، عید نوروز :) یک طور عمیقی نگاهم می‌کند انگار که بخواهد یک پرونده‌ای را از آرشیو مغزش بکشد بیرون و کمی بعد با هیجان می‌گوید: آخ جون عید، آخ جون عید! بعد عمو نوروز میاد مثل سانتا* به ما کادو میده! می‌گویم: آره مامان جانم، تازه می‌خواهیم برویم مقدمات سفره هفت سین را آماده کنیم، سبزه د
 
متن آهنگ بهار راغب
دانلود آهنگ راغب بهار
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بهار * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , راغب باشید.
دانلود آهنگ راغب به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Ragheb called Bahar With online playback , text and the best quality in mediac
بهار بهار اومده تا باز منو هوایی کنه با عطر نفسهای توبهار داره در میزنه به هرکجا سر میزنه ببین که دستاشو میذاره توی دستای تودیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
 
 
متن آهنگ بهار راغب
دانلود آهنگ راغب بهار
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بهار * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , راغب باشید.
دانلود آهنگ راغب به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Ragheb called Bahar With online playback , text and the best quality in mediac
بهار بهار اومده تا باز منو هوایی کنه با عطر نفسهای توبهار داره در میزنه به هرکجا سر میزنه ببین که دستاشو میذاره توی دستای تودیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توا
بهار آمد ..با بوی یاس و بنفشه و سنبل ..همان غنچه های گلبرگ درهم پیچیده و جامه در آغوش کشیده ..که شکفتند در افتاب زرین  و نسیم جان افزای بهار ...با شاپرکهای رنگارنگ و سنجاقکهای قشنگ ...همان که پیله دریدند و بذر زندگی سُفتند در فصل شکوفایی بهار ...با رودهای خروشان و نهرهای روان ...که  آب کردند انجمادِ سکون و یخبندانِ واماندگیها را و رهیدند از جاماندگی و تاخیر سفرِ جاریِ زندگی  بهار ...و این منم که شکفتم و دریدم و آب کردم و سُفتم  ...لیک پژمردم در بهار... 
حالا بهار اینجاست.آن بهارِ همیشه سبز،شاد،سرخوش،که شبی از شب های سرد و تیره ی اسفندماه،کدخدا نوید آمدنش را به اهالی دِه داده بود.نوید صبح روشنی که پس از آن،جهان مُشت مُشت شکوفه و گل بر زمین می ریخت و آبادی،عطر نوروزی به خود زده و لباس نو به تن کرده،به درخت ها صبح بخیر می گفت.درخت ها دیگر،از خواب بلند خود برخاسته اند و خمیازه ی اول صبحی شان را هم کشیده اند.و بهار،بر فراز زمین،چایش را روی اجاق خورشیدِ اول فروردین ماه دم کرده است و حالا،دارد به ج
#نیمه_عاشقی
امشببه نیمه می رسد دفتر بهارانکهکشانی از نور و شکوفهبر پشت هر نسیماز کوچه سبز اردیبهشتبر در خانه ات خواهند رسید!
بهار،ورق به ورقپر شدهاز اسم تو!هر صبح،پرستوهامی آیند از میان آغوش نگاهتتا به کوچه آفتاب!
 
در جستجوی تو،به سمت زندگی باید رفتمن نیزچون قاصدک هافانوس بدسترفتم و رفتماز سبز سیر دریابه خاک کبود کویرهمه جادفتر عاشقی شکوفه ها باز بود مشق شاپرک هابازهم نوشتن نام تو!بازهم سرودن از تو و تو...
امشب،صیادی بر روی رودخانه چشمان
 

 صبح  می آید به مهرت  بیقرار
خوشدل  از خورشید  رویت چون  بهار
این  بهار وهر بهار وصد بهار
گل  چو بر گلشن  نشاند  روزگار
  بلبل  از شوق رخت  کف می زند
  پای می کوبد به شاخه هرهزار
ای اهورایِ سپیدِ عاشقی
شادی عشقت  به دلهامان   گذار
شعله از ما  برشب  تاریک زن
  تا  بماند روز روشن  پایدار
 #شیرین_ تمیمی
پنجره اتاق خوابش را باز کرد و لبخند زد باد خنک بهار روی صورتش حس تازگی داشت .بهار روی تخت خوابیده و موهای بلندش روی صورت کمرنگش ریخته بود چه معصومانه لبخند میزد ،به بهار نگاه کرد  روزهای سختی را گذرانده بودند و حالا بهار نقطه اتصالش با دنیا بود ...یادش آمد وقتی فهمیدند بهار مبتلا به اوتیسم است آرش با عصبانیت آنها را ترک کرده بود.اوتیسم برایشان پایان روزهای خوش بود . روزهای اول بعد از رفتن آرش فکر میکرد دنیا زمستان شده اما خیلی زود فهمید که بای
شب چقدر درازه 
ماه چقدر بلنده
دل آدم میگیره
 
تو دیگر نیستی که زخم های قلبت را ببوسم، عطرت را بو بکشم...
عزیزدلم، فصل بهار که بیاید، تو بازخواهی گشت؟ غنچه ها که باز میشوند، خنکی صبحدمان که بدن را مورمور میکند، بر سر شاخه ها که جوانه سبزی پیدا  میشود؛ عزیزدلم...
دانلود آهنگ ناصر عبداللهی بهار بهار { کیفیت 320 و 128 }
امروز ترانه ای زیبا با صدای استاد ناصر عبداللهی بنام بهار بهار همینک از جاز موزیک
Exclusive Song: Naser Abdollahi | Bahar Bahar With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ بهار بهار از ناصر عبدالهی
بهار بهار صدا همون صدا بودصدای شاخه ها و ریشه ها بود
بهار بهار چه اسم آشناییBahar Bahar Che Esme Ashenaei
صدات میاد اما خودت کجاییSedat Miyad Ama Khodet Kojaei
وا بکنیم پنجره ها رو یا نهتازه کنیم خاطره ها رو یا نه
وا بکنیم پنجره ها رو یا نهتازه کنیم خ
متن آهنگ بهار از سینا سرلک

تقویم من با تو پر از عطر بهار با خنده تو سال من تحویل میشه
آرامش دنیامو مدیون تو هستم خوشبختی من با نگات تکمیل میشه
برف های خونه با نگاهت خواب میشم خورشید و با عشقت به قلبم هدیه کردی
 پیش از تو سرما سهم ما از زندگی بود تو با دل بی اعتماد من چه کردی
ادامه مطلب
تا حال شده که دلتون نخواهد با کسی تلفنی حرف بزنید؟ 
من که کلا با خانواده ی مهربان همسر اینچنین امجز یکی از برادرشوهرهام. اولا که اصلا مستقیم به من زنگ نمیزنند. اگر هم به اجبار کاری داشته باشند یا تبریک و تسلیتی در کار باشد به گوشی همسر زنگ میزنند و به ایشان میگویند که به سمع و نظر من برساند. به ندرت پیش میاید بخواهند با من تلفنی صحبت کنند. 
از بین ۶ برادرشوهر و ۵ جاری و یک خواهرشوهر و یک شوهر خواهرشوهر هیچکدام برای عید به من پیامک نفرستاد. من رو
بهار یعنی امید هنوز میتازد...
بهار یعنی چشم انتظاری برای روزهایی که میدانی قرار است بهتر از این باشد...
اصلا بهار شکوفه های درخت زرد آلوی حیاطمان است که به خاطر خانه نشینی به چشممان نیامده...اما میدانیم هست...میدانیم قرار است ثمر بدهد...در روزهایی که روشن تر از امروزخواهد بود...
بهار مثل قند هم میخورد میان روزگاری که زبانت حتی از توصیفش تلخ میشود.‌‌‌..
با همه ترس ها...با همه تلخی ها اما میدانیم هیچ چیز نمیتواند جلوی آمدن بهار به خانه ها را ...حتی در
آهسته آهسته صدای پای بهار را می شنویم . زمستان عزم رفتن دارد ؛ اگر مجالی دهی این دو صبا هم می گذرد . بهار با تمام هیاهو لباس دشت و سبزه به تن می کند . زیبا تر  از همیشه به زمین می نشیند . 
موسیقی سیال زمان ؛ هر لحظه به گوش می رسد . 
بهار من را ؛ تو را و همه کسانی که با عشق نفس می کشند را صدا می زند . کوش بسپار به آوای طبیعت ؛ بدون شک صداب بهار را می شنوی . 
نفس بکش  با عشق نفس بکش .بگذار زندگی درون ریه هایت به جریان اوفتد . انوقت به هر عاشقی که رسیدی , لبخن
 
بهار فصل شکفتن است، فصل آغاز، فصل نو شدن… بهار، جشن طبیعت است و گلها لباسهای رنگارنگ خود را به تن میکنند و زیبایی خود را به رخ یکدیگر میکشند، یکی قرمز، دیگری صورتی، آن یکی آبی و بنفش و … و درختان که از بی برگی و سرمای زمستان به ستوه آمدهاند سبزپوش می‌شوند.
ادامه مطلب
راستش یه چیزی که چند روزه ذهنم رو درگیر کرده اینه!
این که تمام ما پشت کنکوری ها ( و کنکوری ها!) انتظار داریم زودتر ازین سد رد شیم و وارد فصل جدیدی از زندگی مون بشیم!
دقیقا مثل این می مونه که تو زمستون چشمامونو ببندیم و بشینیم یه گوشه زار بزنیم تا بهار بیاد! در صورتی که  باید با سرمای زمستون بسازیم و از زیبایی هاش هم لذت ببریم!بهار هم به موقع خودش می رسه! صد البته که زیبایی های زیادی داره اما اون هم بی دردسر نیست ها! لاقل واسه آدمایی مثل من که آلرژی
دیشب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست رو دماغم!!!
یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : علیک ..
گفتم : چیه؟
گفت: میخوام نیشت بزنم
گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتاه بیا
گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .
ادامه مطلب
سلام دوستان عزیز بیانی و آبجی های مجازی ^_^
راستش دلم برای همه تون خیلی تنگ شده شرمنده هستم که نمی رسم بهت تون سر بزنم و حالی ازتون بپرسم
راستش اینترنت خونه مون تمام شده و.....
بنابه دلایلی بابام اولش می خواست ما را جریمه کنه و نت نخر ولی بعد خودم بهش گفتم که نخره .......
راستش منم گفتم تو این فرصت باقی مونده به کنکور بشینم درس بخونم و یه مقدار از فضای مجازی دور بشم.
الان همه خانواده اینترنت همرا دارند جز منم . من دیدم گوشی بدون نت به چه ماند مثل زنب
مانند یک بهار مانند یک عبور
از راه می رسی و مرا تازه می کنی
همراه تو هزار عشق از راه می رسد
همراه تو بهار
بر دشت خشک سینه من سبز می شود
وقتی تو می رسی، در کوچه های خلوت و تاریک قلب من مهتاب می دمد
وقتی تو می رسی
ای آرزوی گم شده بغض های من
من نیز با تو به عشق می رسم
خیلی دوستت دارم بهترینم
روز عشقمون مبارک
-کامرااااااااااااااااااااا ان لوس-بچته-بچه توم هست-هویییییییییییییییی-تو کلات بی ادب-بهار میام میخورمت ها-من وامیستام نگات میکنمصدایی ازش نیومد یهو دیدم یکی از پشت بغلم کرد و فشارم داد-اخ اخ ولم کن کامران آییی-چی گفتی؟بگو غلط کردمدلم درد گرفته بود داشت خیلی بهم فشار میاوردبا بغض گفتم-کامران دلم درد گرفت تورو خدا ولم کنبا صدای بغض الودم سریع ولم کردو برم گردوند با نگرانی گفت-خوبی بهار؟طئئریت شد میخوای بریم دکتررفتم رو صندلی نشستم-نه خوبم
سلام
تا شنید بغض کرد....
گفت بسلامتی.... کی میرین؟ گفتم ان شاء الله کارا جور بشه چهارشنبه.
گفت هوایی میرین دیگه! گفتم نه!
گفت چرا؟ با خنده گفتم پولمون کجا بود؟
گفت من میدم!!! (الهی قربون دلت برم...) گفتم تنها نیستم، دوستم هم هست، ما گفتیم برگشت رو هوایی بیایم، گفت تازه گوشی خریده و الان نداره!
گفت مال اونم میدم! چقده مگه؟! گفتم خبر ندارم... نمی خواد، سخت نیست با اتوبوسم خوبه!
باز نگران گفت اذیت نشی؟ راه دوره! گفتم نه دیگه، مثل اربعین، خدا کمک میکنه ان
" بس که جفا ز خار و گل/ دید دلِ رمیده ام/ همچو نسیم ازین چمن/ پای برون کشیده ام/ شمع طرب ز بخت ما/ آتش خانه سوز شد/ گشت بلای جان/ عشقِ به جان خریده ام!/ .../ تا تو مراد من دهی/ کشته مرا فراقِ تو/ تا تو به داد من رسی/ من به خدا رسیده ام!/ چون به بهار سر کند/ لاله ز خاک من برون/ ای گل تازه یاد کن/ از دل ِ داغ دیده ام/ یا ز ره وفا بیا/ یا ز دل رهی برو/ سوخت در انتظار تو/ جانِ به لب رسیده ام ..."
.
.
پ.ن: رمضان رفت و دستم خالی و دل پر از اندوه و حسرت. چون مادر طفل مرده ای ... و
به‌منظور پیشگیری از بروز بیماری در فصل بهار، اطبای طب ایرانی توصیه کرده‌اند که قبل از ایجاد مشکل برای بدن توسط این مواد اضافی، بهتر است راه خروج آن‌ها از بدن باز شود و از همین رو است که بهار را فصل پاکسازی می‌دانیم.
ادامه مطلب
" بس که جفا ز خار و گل/ دید دلِ رمیده ام/ همچو نسیم ازین چمن/ پای برون کشیده ام/ شمع طرب ز بخت ما/ آتش خانه سوز شد/ گشت بلای جان من/ عشقِ به جان خریده ام!/ .../ تا تو مراد من دهی/ کشته مرا فراقِ تو/ تا تو به داد من رسی/ من به خدا رسیده ام!/ چون به بهار سر کند/ لاله ز خاک من برون/ ای گل تازه یاد کن/ از دل ِ داغ دیده ام/ یا ز ره وفا بیا/ یا ز دل رهی برو/ سوخت در انتظار تو/ جانِ به لب رسیده ام ..."
.
.
پ.ن: رمضان رفت و دستم خالی و دل پر از اندوه و حسرت. چون طفل مادر مرده ای ..
چغاله بادام همان بادام نارس است. اما هم میوه نوبر بهار است و هم خوردنش کیف می‌دهد. جوانی که درراه خدا کشته شود، ثمر وجودش در دنیا؛ همانند میوه‌ی نوبرانه بهار است. اما اگر آدمی این توفیق را داشته باشد که عمر بیش‌تری کند و اغلب اوقاتش صرف خدمت به خلق خدا و رشد توحیدی گردد، میوه‌ی دلش می‌شود بادام.
بهار چت
یکی از جدیدترین و حرفه ای ترین چت روم های ایرانی چت روم بهارچت هست که حدود یک سال پیش افتتاح شد  و اکنون با امکانات جدیدش جز حرفه ای ترین چت روم های ایران شده است .
بهارچت با امکانات عالی به جذب کاربر پرداحت و اکنون کاربران انلاین بالایی دارد برای پیوستن به هزاران کاربر بهارچت روی تصویر زیر کلیک کنید و عضو چت روم شوید
 
بهارچت
 
 
سایت چت روم بهار پذیرای کاربران عزیز ایرانی است با اولین ورود و عضویت در این چت روم بزرگ صاحب امتیاز و درجه
 
بیا با من زندگی کنتا بنشینیمروی صخره‌هاکنار رودخانه‌های کم‌عمق
بیا با من زندگی کنتا میوه‌ی بلوط بکاریمدر دهان یکدیگرو این آیین ما شود
برای سلام گفتن به زمینپیش از آنکه پرت‌مان کنددوباره به میان برف‌هاو حفره‌های درون‌مانلبریز شود ازناگواری‌ها
بیا با من زندگی کنپیش از آنکه زمستان دست بکشداز تنها بالشتیکه آسمان تا به امروز بر آن سر گذاردهو حفره‌های درون‌مانلبریز شود از برف
بیا با من زندگی کنپیش از آنکه بهاراین هوا را ببلعدو پرندگ
با من رازی بود
که به کو گفتم
با من رازی بود
که به چا گفتم
تو راهِ دراز
به اسبِ سیا گفتم
بی‌کس و تنها
به سنگای را گفتم 
□ 
با رازِ کهنه
از را رسیدم
حرفی نروندم
حرفی نروندی
اشکی فشوندم
اشکی فشوندی
لبامو بستم
از چشام خوندی 
۱۳۳۴
بوی گیسوی یار می آید
نخل صبرم به بار می آید
 
چه نشستید؟ مژده ام بدهید
هم قطاران! بهار می آید
 
به تماشای ما بهار شگرف
با دو چشم خمار می آید
 
روشناییّ طلعتش سوی
من شب زنده دار می آید
 
عالم خفته می شود بیدار
بس که داد و هوار می آید
 
بلبلان مست و عربده خوانان
سر این رهگذار می آید!
 
سینه جر داده غنچه و در دست
تیزی تیغ و خار می آید!
 
ماه طلعت برای بار سی ام
بر سر سبزه زار می آید...
 
فکر ننما که سال نو این بار
با گرانیّ پار می آید
 
گرچه رویین تن است این
گفتم از آتش عشقت ، که مرا سوزاندهکان منی برده و خاکستر آن جا ماندهگفتم از نور دو چشمت که به راهم اوردمطلع شعر مرا ، بیت تو زیبا کردهگفتم از ساغر ساقی ، که به جانم میریختمستی ی هر شب ما ، ذکر تو بر پا کردهگفتم از حال خوشم ، شور سماعی خاموشپر شدن از خود و هر چیز که او پر کرده
امروز صبح قبل از اینکه موذن گوشی شروع کنه به اذان خوندن با صدای زوزه‌ی بادی که راه افتاده بود از خواب بیدار شدیم. شمالی ها شاید متوجه‌اش شده و شنیده باشن.
نماز خوندیم و زوزه‌ی باد شدیدتر شده بود که اگر میخواستم خیلی به رو خودم بیارم، شاید یه نماز وحشت میفتاد به گردنم. D: پس ترجیح دادم بگم. یه باده دیگه.... نترس. (اینو به همسر گفتم)
گفت: همیشه اوایل بهار یه همچین بادی میاد و هرچی شکوفه ست با خودش میبره و گوجه سبزهایی که هنوز یه قِلقِلیِ کوچولو بودن
هلی تتی بزو بهار درنه رعنا
اوجا نوج بزو ککی مار درنه
سبزه جمه کنده لخت بیابون رعنا
چلچلا گردنه ایاره پیغوم رعنا
 
این دنگ سر اون دنگ سر رعنا جان رعنا
رعنا پش و من پشت سر رعنا جان رعنا
رعنا بیه قائمشهری رعنا جان رعنا
اشون دئه مه پلی رعنا جان رعنا
خاک در تو نازنین سرمه چشم تارمنیادتو ای نگارمن صبر من وقرار منروی به سوی کوی تو کنم زبهر عافیتای همه عمر من مکن ریش دل فگار منلعل لبت چو جام می،  نوشم ویک نفس چنینهمی بگویم ازوفا بمان تو درکنار منکاش نمی شد اینچنین خسته وزار ودل غمینراه نشین کوی تو این دل بی قرار منیا تو بخوانم ازادب یا که نگو برو برومرو زپیش چشم من دلبر غمگسار منیکدل ویک زبان شوم با تو اگر بخوانی امای که امید من به توست خوبترین بهار من(ناظم) دل غمین بگو نظم به شعر پارسیشعر نگا
آن صبح که آمدیشعری قشنگ بودی بر پاهایش ایستادهآفتاب با تو وارد شد و بهار نیزورق های روی میز بُر خوردندفنجان قهوه که پیش رویم بودپیش از انکه من از آنها بنوشم ،مرا نوشیدندو اسب های تابلو وقتی تو را دیدندبه سویت چهار نعل تاختند...
 
"نزار قبانی"
امشب موجه ترین کیس زندگی ام را دیدم. اتاقش سادگی اتاق خودم را داشت. کنار تختش کتاب* بود و پشت در دوچرخه ورزشی! انقدر خوش قد و قامت و با اعتماد به نفس که هر بار باهم مواجه شدیم من داشتم از شرم اب میشدم! 
نشستم کنار بهار و گفت:چه لعبتیه ساجی! گفتم اره پیش پای تو داشتم به خاله میگفتم این گل پسرتون چه قدر موجه تشریف دارن.
در طول مهمانی سه باری نگاهم کرد: یک بارش را خودم دیدم، دوبارش را بهار. من هول و لال شده بودم و قایم میشدم. جهت سرپوش گذاشتن روی ای
داشتیم توی خوابگاه میوه میخوردیم؛ بچه ها گفتند چرا خیار نمیخوری، گفتم خیار سبز دوست ندارم..
یهووو یکی از بچه ها زد زیر خنده که خیار مگه رنگ دیگه ای هم داره، که تو سبزش رو دوست نداری...
 گفتم ما به اینا میگیم خیارسبز...
گفت پس به چی میگید خیار....
گفتم به خربزه میگیم خیار....
گفت پس به چی میگید خربزه....
گفتم به خیار میگیم خربزه....
گفت پس چرا به خیار میگید خیار سبز...
میگم خب آخه چون ما به خربزه میگیم خیار ....
یهووو قاطی کرد گفت نفهمیدم به چی میگید خیار به
 
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
 
"حافظ"
 
در آخرین نامه ‌ات از من پرسیده بودیکه چه سان تو را دوست دارم؟عزیزکم،
همچون بهارکه آسمان کبود را دوست دارد.همچون پروانه ‌ای در دل کویریا زنبوری کوچک در عمق جنگلکه به گل سرخی دل داده استو به آن شهد شیرین ‌اش.آری، من این‌گونه تو را دوست دارم.همچون برفی بر بلندای کوهیا چشمه‌ای روان در دل جنگلکه تراوش ماهتاب را دوست داردعزیزکم،آنگونه که خودت را دوست داری،آنگونه
 
بهارزمانی است که حتیبا کفش های پر از گِل و لای هم حس و حالِ سوت زدن دارید...
 
"دوگ لارسون"
 
پ.ن:
من از خزان به بهار از عطش به آب رسیدممن از سیاه‌ترین شب به آفتاب رسیدم
هم از خمار رهیدم، هم از فریب گذشتمکه از سراب به دریایی از شراب رسیدم
به جانب تو زدم نقبی از درون سیاهیبه جلوه‌ٔ تو به خورشید بی‌نقاب رسیدم
اگر نشیب رها کردم و فراز گرفتمبه یاری تو بدین حُسن انتخاب رسیدم
شبی که با تو هم‌آغوش از انجماد گذشتمبه تب، به تاب، به آتش، به التهاب رسیدم
وقتی در ریسرچت کانهو حمار در گل گیر کرده ای و کم مانده که سر به بیابان نهی! و جناب حافظ اینگونه دلداری می دهد: 

ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی :(  
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آید خیز
دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی
سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن
ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار (حافظ جان اینجا زمستان است و در د
تشویش گاهی اونقدر به تخت پادشاهی روزگار آدم سفت و سخت مینشینه که یه لشگر عظیم شادی و آرامش میخواد تا که اونو از عرش به فرش برسونه. این درست همون حالت نابسامانی‌ه که اینقدر همه چیز و هیچ چیز سرجای خودش نیست و تو و زندگیت و مغزت پره از کارهای تلنبار شده‌ی نکرده و استرس رسوندنشون به سرانجامی که باید و ترسیدن از شروع کردنشون که ای بابا من آدم این کار نیستم و فقط ترسیدن و ترسیدن و ترسیدن و خشک شدن پای چراغ سبز عابر پیاده، فقط به دلیل اینکه به سیاه
گفتم برمیگردم، مثل موجی که محکوم به برگشتنه، برگشتم به این اتاق، اینجا دیوارش انقدر سفیده که انعکاس بی پیله خودم رو می بینم، بهار رسید، من از پیله در اومدم، اینبار خواستم روی کل دنیا و آدم هارو دیوارهای سفید بچینم، یا سفید رنگشون کنم، بی پیله باشم، دیده بشم، صدام شنیده بشه، عمر پیله کوتاهه، باید پروانه شد...
یا حکم

از وقتی اومدیم بیان میخوام سیستم پیامکی مطلب ارسال کردن بهار رو فعال کنم.
نمیشه.
خود بهار تماس جواب نمیده که کد فعال سازی و اینا رو تایید کنیم و تمام!

اون روز باهاش تماس گرفتم. گفت مشترک مورد نظر پاسخ نمیدهد. لطفا تماس نگیرید
یه همچین چیزی ( با همون صدا های ضبط شده)
انقد خندیدم. انگار مشترک مورد نظر دل خوشی نداره از من! همچین میگه پاسخ نمیدهد ...

چند روزه میخوایم میرای رو تموم کنیم با پرتو :/ کار داشتیم نمیشد. وسطش مجبور میشدیم استپ بزنیم ت
استقبال از بهار
در دانشکده علوم قرآنی مراغه
همزمان با فرارسیدن بهار و شمیم نو شدن طبیعت، داشجویان دانشکده علوم قرآنی مراغه با تزئین و سفره آرایی به استقبال نوروز رفتند.
نوروز علاوه بر آنکه نویدبخش بهار طبیعت است؛ پیام‌آور بهار هنر و هنرمندان نیز هست، بهاری که با شور و نشاط مردم و هنرمندانی که آثارشان زینت‌بخش دیدگان می‌شود.
باران
این اشک آسمان
این دانه های ریز سخاوت
سیراب می کند
صحرای تشنه کام دلم را.
گل ها
گل های پر طراوت و زیبا
لبریز یک محبت بی پایان
در انتهای سال سترون.
گنجشک ها چه شاد و قناری
خوشحال از این بهار شکوفا.
اینجا نشسته ام به کناری
در انتظار آمدن تو
همراه نوبهار فریبا
باشد که این بهار
باشد که این زلال سرازیر در زمان
لبخند بر لبان تو بنشاند
در لحظه لحظه های چنین فصل آشنا
یعنی بهار اینجا کلا دو‌هفته طول می کشه.اصلا بهار فصل نیست که.همون تابستون که عمل زیبایی انجام داده.یعنی نقطه ای از ایرانم که تو تابستون از آفتاب سیاه می شم و تو زمستون از سرما و سوز.باید کم کم اسم اینجا رو بذارم کلبه عمو تم ! چی ؟! بوی نژاد پرستی میاد ؟! حقیقتا این بهار و‌تابستون فقط یکم میوه دارن که اونم گرون هستند.حالا این هو هو‌ کولر به کنار.روشن میکنی سرد می   شه.خاموشم کنی خیسِ عرقی. بیشتر از زمستون سرما میخوری ولی پرتغالم نیست لامصب.سیگا
اتوبار بهار هفت تیر خاور مسقف دارید پتو محدوده خیابان هفت تیر خاور مسقف نیسان داری کارگر جهت حمل اثاثیه منزل وبسته بندی اثاثیه منزل اتوبار نزدیک به شما عزیزان درتمام نقاط مختلف کشور با سالها سابقه ای درخشان در امر باربری واسباب کشی منازل متخصص حمل بار سنگین پیانو یخچالها ساید بای ساید بوفه جهیزیه عروس مبلمان حمل تضمینی لوازم اداری و تجاری حمل آسان باربری در منطقه تهران اتوبار 
یک روز بهار می شود با یک گل: تکلیف ما در دوران غیبت چیست؟ بخوانیم و عمل کنیم.
بهار که می آید، بهار فرج و ظهور ... اما اینکه نقش من و شما، مسئولیت من و شما، وظیفه من و شما چیست؟ خیلی مهم است و موثر در آمدن امام ... این کتاب را با دقت بخوان تا کار خودت را بدانی ...
 
بریده کتاب(۱):
اگر اعتقاد دارید ظهور یکی از دو حالت:چیزی که کاری از دستمان برنمی آید..یا تکلیفی نسبت به آن نداریم..بهتر است دست از خواندن ادامه ی این متن بردارید.اگر شما هم در مواجه با مشکلات اج
کرونا آمدی دیر آمدیاما اگر چیزی از این جمعیت غارت زده باقیست غارت کن
ولی لطفا عدالت را رعایت کن***************************** وَ مَنْ‌ یَقْنَطُ مِنْ‌ رَحْمَةِ رَبِّه إِلاَّ الضَّالُّونَ‌،
چه کسی از رحمت  پروردگارش مأیوس می‌شود؟! مگر گمراهان
سوره حجر \ آیه ۵۶:
**************************
برای خودم متاسفم که در کشوری جهان سومی بدنیا آمده ام که روشنفکرانش آنقدر واپس گرا و عقب افتاده هستند که رژیم مفلوک و دیکتاتور پهلوی  آلترناتیو و جایگزین رژیم فعلی آنان است
************
ظرف آجیل را جلوی بچه ها گذاشتم که مشغول تماشای تلویزیون بودند‌. بهار و امیر هر دو بادام هندی دوست دارند و سر بادام هندی ها دعوایشان شد‌. آجیلها را در دو ظرف تقسیم کردم و به هر کدامشان ظرفی دادم. بهار صدایم کرد و یک دانه بادام هندی به من داد و گفت: بخور مامان! عاشقت میشه
+ منظورش عاشقش میشی بوده قطعا
قناری های دشتمون، اومدن
امروز که همراه برادرام، برای سمپاشی مزارع رفتن منم رفتم، دیدمشون
پروانه ها هم...
درختا هنوز سر سبز نشدن
اما دشت چرا...حتی روی کوه ها هم میشه طراوت بهار رو به وضوح دید
هرچند پشت این کوه ها، قله های کوه های بزرگتر عقبی، پوشیده از برف هستن و آدم تو یه منظره واحد میتونه دو تا فصل زمستون و بهارو با هم ببینه
میخواستم از یه آشیانه پرنده روی درخت براتون عکس بذارم، که چون درخت مال همسایه بود واجازه نگرفته بودم، عکس ننداختم
السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّام
به خودنماییِ برگی، مگو بهار می‌آیدبهار ماست سواری که از غبار می‌آیدقرارهای زمین را به هم زنید که یارماز آسمان چه به موقع سر قرار می‌آیدیقینی‌است برایم حضور حضرتش آنسانکه روز روشنم اکنون به چشم تار می‌آید:درفش عدل علم شد، و زار، کار ستم شدکه برگزیده سواری به کارزار می‌آیدبه چشم، برقِ پر از رعدِ تیغِ حیدرِ کرّاربه گوش، بانگِ چکاچاکِ ذوالفقار می‌آیدزمان اگر همه شب باشد، آفتاب
قدیم ها هوای بهار با الان فرق داشت، یک لحظه ابر بود یک لحظه آفتاب، دلچسب بود اونم واسه ما که بچه بودیم و شوق تعطیلات بهاری را داشتیم. پاچه های شلوارمون را بالا میزدیم و با کاسه و جارو مشغول شستن فرش میشدیم، فرش های شسته شده از دیوار حیاط خونه ها آویزون بود و آفتاب میخورد، همه چیز بوی نو و تازگی میداد اما اومدن بهار برای من همیشه با یک غمی همراه بود مثل غم غروب جمعه، غمِ عصر روز سیزده بدر! گاهی فکر کردن به پایان جلوی لذت بردن از لحظات را میگیره. 
بهار نارنج، شکوفه درخت نارنج است که در
عطرسازی و ساختن اسانس، انواع نوشیدنی‌های فصلی و عرقیات و تهیه مربا، گز،
سوهان و … کاربرد بسیار دارد
طبع بهارنارنج
بهارنارنج طبع گرم و خشک است
 
خواص بهارنارنج
بهار نارنج آرامش بخش و ضد هیجانات دستگاه عصبی است.
سردرد های عصبی و همچنین میگرنی را کاهش می دهد.
برای رفع ضعف اعصاب مفید و نشاط آور است.
افرادی که مشکل اختلال خواب دارند، می توانند پیش از خواب، مقداری عرق بهار نارنج با چای مصرف کنند.
عرق بهار ن
زمستان را مجالی نیست. تنها دقایق اندکی تا تحویل دیگر برای نو شدن و تازه شدن باقی مانده. بهار گیسوان معطر به گل های وحشی اش را افشان کرده و نسیم، عطر طره های مشکینش را به همه سو می برد. طره هایی که رایحه اش جان را تازه می کند و نوید عیدی میمون و مبارک را می دهد. سوگولی فصل ها دلبرانه و دامن کشان می آید و کوبه های دلمان را برای نو شدن می کوبد. اگر بانوی بهار، در دلت را کوبید در به رویش بگشای و تحفه بهاریت را بستان. سبدی سیب سرخ محبت، سنبلی دلبر، سبزه ز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الفبای زندگی