امروز کنارم توی اتوبوس دختری نشسته بود که تو بودی. بوی عطر دخترانهی احمقانهی تو رو میداد. منو یاد اون موقع انداخت که دور بودیم از هم ولی سرتو تو دامنم میذاشتی و زار میزدی. یاد اون روز که واسم مداحی محبوبت رو گذاشتی و من از تعجب چشمام افتاد جلوی پاهام. یاد اون شلوار نو که بد وایمیساد تو تنت. چه خاطرات قشنگ خوبی دارم باهات :) چه دوری ازم. چه خوبه که نیستی.
درباره این سایت