نتایج جستجو برای عبارت :

کولوسئوم رم ؛ قتلگاه گلادیاتور

متن نوحه ترکی احوالات قتلگاه امام حسین (ع)
متن نوحه احوالات قتلگاه؛ زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در قتلگاه ؛ متن نوحه ترکی قتلگاه
زبانحال حضرت زینب (سلام الله) در قتلگاه
باجین بو آیریلیقا بی قراریدور یارالی
 مثال بلبل اِیشیم آه و زاریدور یارالی
ادامه مطلب
رسیده نوکر عاصی و روسیاه عقیلهرسیده با طمع بخشش از اله عقیلهبه هر دری زدم و عبد سر به راه نبودممرا بخر که شوم عبد سر به راه عقیلهگناه و معصیت از چشم پُر گناه می افتداگر به دل برسد لطف یک نگاه عقیلهمرا خلاص کن از جایگاه آتش دوزخقسم به حرمت والا و جایگاه عقیلهخوشا به حال شهیدان جان فدایی زینبخوشا به غیرت شیرانِ در سپاه عقیلهبه یاد قلب سلیم مدافعان شهیدشسلام می کنم امشب به بارگاه عقیلهبه روز حشر که مُهر سکوت بر لب خلق استحسین، ذکر لب ماست در پنا
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
رسیده نوکر عاصی و روسیاه عقیلهرسیده با طمع بخشش از اله عقیلهبه هر دری زدم و عبد سر به راه نبودممرا بخر که شوم عبد سر به راه عقیلهگناه و معصیت از چشم پُر گناه می افتداگر به دل برسد لطف یک نگاه عقیلهمرا خلاص کن از جایگاه آتش دوزخقسم به حرمت والا و جایگاه عقیلهخوشا به حال شهیدان جان فدایی زینبخوشا به غیرت شیرانِ در سپاه عقیلهبه یاد قلب سلیم مدافعان شهیدشسلام می کنم امشب به بارگاه عقیلهبه روز حشر که مُهر
59-  و قال (علیه السلام)
> لما عزم علی حرب الخوارج و قیل له إن القوم عبروا جسر النهروان <
مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ وَ اللَّهِ لَا یُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لَا یَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَةٌ.
# قال الشریف : یعنی بالنطفة ماء النهر و هی أفصح کنایة عن الماء و إن کان کثیرا جما و قد أشرنا إلی ذلک فیما تقدم عند مضی ما أشبهه.#
خطبه 059-درباره خوارج 
(به هنگام حرکت برای جنگ با خوارج شخصی گفت، خوارج از پل نهروان عبور کردند امام فرمود) 
خبر از ق
جان می دهی اگر ببینی شمر راهی قتلگاه است... شمر می رود و جان زینب هم... که خنجری است در دستان شمر... قالب تهی می کنی اگر جابر بگویدت که پیامبر گفت، به قیامت فقط شیعیان علی را به نام پدر می خوانند و باقی به نام مادر، که شرم نباشد از ولادت طهارت... ببین که نعل تازه می زنند... و ورق پاره های قرآن به قتلگاه... و شمر می رود... و جان زینب هم... مجنون می شوی تا ابد، اگر بشنوی که شمر بر سینه و حسین در این کلام: «اکنون هم اگر برخیزی و این قساوت به دستان تو نباشد... شفاع
وَ رَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ...ای که نامت پناهِ عِلّیینپاشو از جا سپاهِ عِلّیینپاشو ای ماه، جلوه ی شب باشپاشو از جا، کفیل زینب باشپاشو تا سایه ی سرم باشیتا نگهبانِ معجرم باشیخواهرت آمده نگاهش کنتکیه بر چادرِ سیاهش کنآه... ای کُشته ی امان نامهسر فرو بردی از چه در جامه؟!زانویت را چرا بغل کردی؟!تو که بر قول خود عمل کردیخاطرت جمع، مردِ با احساسهیچ کس باورش نشد، عباسپاشو دلگرمی دلِ همه باشقوّتِ قلب آل فاطمه باشماه من، بر رخت نقاب بزنحرز ان
با عجایب هفتگانه جهان حتما آشنا هستید، اما آیا می دانستید که در سال 2007 لیست جدیدی با عنوان عجایب هفتگانه جدید منتشر شد؟
این لیست بر اساس نظر سنجی که میان 100 میلیون نفر انجام شد، به وجود آمد. البته بعضی افراد این نظر سنجی را قبول ندارند چون فکر می کنند افراد بر اساس ملیت شان رای می دهند و جمعیت زیاد یک کشور ممکن است نتایج را جا به جا کند.
در این لیست نام دیوار چین، تاج محل، کولوسئوم به چشم می خورد.
برای مشاهده لیست کامل و عکس ها اینجا را کلیک کنید
شاید کولوسئوم خاطره خوبی از خود بین مردم به جای نگذاشته باشد، اما امروز به عنوان  یک جاذبه بی نظیر گردشگری در رم شناخته می‌شود.
بی‌شک کولوسئوم (Colosseum) در شهر رم که تاریخ بنای آن به قرن اول میلادی می‌رسد از لحاظ معماری نقطه‌ی عطفی در تاریخ امپراطوری روم در کشور ایتالیا محسوب می‌شود. جایی که بیشتر مردم از تمام نقاط رم یا همه ایتالیا و یا حتی کل جهان می‌آمدند تا شاهد نبرد دو گلادیاتور پرقدرت با یکدیگر یا با حیوانات درنده و یا برده‌ ها با ی
فرکانس شب‌هایی که اگه به پهنای صورت اشک نریزم امکان این‌که سکته کنم می‌ره، داره خیلی زیاد می‌شه. تا چند وقت پیش فکر می‌کردم این توهمه که خیال می‌کنم خنجری به پهلو خوابیده تو عمق بطن راستم و پهلو به پهلو می‌شه، فکر می‌کردم منشا این سوزش چیز دیگریه. دیگه چجور به آدم باس بگن میدونو خالی کن و آدم نخواد که خالی کنه؟ بابام می‌گفت صدام یزید کافر یک‌سری آٔدم‌های مهم رو که اعترافات مهمی داشتند و اعتراف نمی‌کردند رو اینجور شکنجه می کرد که میز
کربلاطوفان غم راسوی دلهامیبرد/موج ایمان تاحریم پاک یکتامیبرد/اشک چشمان بهاری زمزم بردیده ها/گریه های شیعیان رانزدزهرا میبرد/یادمان برحسین ویک یک یاران او/عاشقی بیشماری بهر مولا میبرد/برعلی اکبراوبهراصغرکن سلام/داغ جانسوزوداعی نزد بابا میبرد/یادعباس دلاور علقمه با مشک آب/تشنه کامی ازفتوت سوی دریامیبرد/روزعاشورای مولامظهر ایثارشد/چشمه اشک ومصیبت تا به آنجامیبرد/قتلگاه شاه دین راآسمان هم دیده است/داغ زینب رانسیم و باد صحرامیبرد/یااباصا
بیشتر از سه هفته هست که همش این بیمارستان اون بیمارستان هستیم.
ابتدا شوهر خواهرم عمل ستون فقرات انجام داد و چندین روز دور و بر اون بودیم. از بیمارستان... نگم که قتلگاه بود. همه ی کارها رو هم باید خودت انجام میدادی و کارکنان نقش مترسک داشتن. از نظافت و وضعیت بیمارستان هم نگم که افتضاح بود. سوسک آدم رو می‌خورد!
بعدش پنجشنبه هفته پیش داداش سکته قلبی کرد بس که سیگار کشید. چندین روز بخش CCU بود و بعد رفت بخش مردان و سپس آنژیوگرافی شد و برای اون فنر گذاش
این روزها برخی می پرسن رهبری تا کجا قرار با این شیوه حمایتی جلو بره
ساختارها مگه چقدر مهم ان
درد مردم رو مگر نمی بینه
تاریخ میگه ولی جامعه تا گودی قتلگاه میره فقط برای اینکه حجت تامه باشه برای اون نسل و همه تاریخ
تا زمانی که تربیت نشیم ولی خدا هزینه میده 
هزینه بقای من و شما
کما اینکه در سازش امام حسن می گویند که شیعه را در هر کوی برزن سر می بریدن اگر چنین نمی کرد
بقای ما را و بقای ساختاری که امثال ما در آن رشد  کند رو ترجیح میدن
بیاییم با تربیت
سائلم، مستجیرِ نیمه شبمدلهره دارم و به تاب و تبمتوبه ام بارها عقب افتادبس که سرگرمِ شهوت و غضبمبی ادب بودنِ مرا تو ببخشآمدم تا خودت کنی ادبمخیرِ خود را خودم نمی فهممهر چه خیر است از تو می طلبمپیر راه من است ابوطالبتا ابد دشمن ابولهبمجز برای علی نمی میرممست از جام چشمه ی رجبمخواستم چون سگِ نجف بشومدیدم از هر جهت از او عقبمفاطمه می شود دعاگویمتا حسین است ذکر روی لبمسیّدی تشنه ی یک آغوشمفرض کن من بُریر یا وهبمسال ها بی قرار و گریه کنِ...روضه های
دردلم غوغابپا نام شهیدان میکند/حالت آرامشی درپرده جان میکند/یادمان قتلگاه و خیمه گاه وعلقمه/ازحسین ویاورانش کسب ایمان میکند/هرشهیدی جاودانه تاسرای محشراست/شیعه راعشق شهادت باز احسان میکند/درسپهربندگیها اوج ایثار وولاست/حضرت حق در بهشتش شیعه مهمان میکند/با ولایت تاشهادت خط خوب رهبری است/برخمینی هم درودش رافراوان میکند/ای شهیدان خدایی نامتان جاوید باد/یادمان هرشهیدی درد درمان میکند/دشمنان دین احمدخوار و رسواگشته اند/او حمایت ازولایت مث
کربلاآتشفشان عشق وشور وانتظار/میبردهربنده ای را بهروصل کردگار/قبل کعبه خلقت آن درفضیلت بی نظیر/قبله گاه شیعیان شددرنهان وآشکار/باحسین ویاورانش جاودانه تاابد/اسوه ایثار مولا درتمام روزگار/مظهرایمان وعزت شیعیان را سرفراز/نام زیبای حسینش دردو عالم افتخار/یک یک یاران مولا باشهادت پرزدند/درکنارجسم هریک شد امامش سوگوار/لحظه جانسوز آنجا قتلگاه است وحسین/محشر کبری بپاشد بهرزینب ناگوار/روی نی راس شهیدان پیش چشم بانوان/حضرت سجادو زینب اشک ریز
من پیام کربلارا میبرم اندرجهان/همره زینب اسارت رفته ام چون با زنان/ازمدینه نینوایی گشته ام من باحسین/خون دلهای فراوان خورده ام درهرمکان/نام من مانندحیدر شدعلی بن الحسین/باشهیدان خدایی عهدوپیمانم عیان/پیش چشم اشکبارم یک یک یاران شهید/قاسم وعباس واکبر بهربابا جانفشان/طفل شش ماهه شهید تشنه لب درکربلا/دستهای کوچک اوشیعیان راشد امان/قتلگاه شاه دین شد محشرکبرای ما/تاقیامت گریه براو شیعه راباشدنشان/عمه زینب بهرجانم بارهاگشته سپر/کوفه وشام بل
ازبقیع تاکربلاخط شهادت آمده/یاوران نینوایی برحمایت آمده/حضرت سجادباشد گلفشان عاشقی/برحسین وزینب او باکرامت آمده/اوپیام کربلارابرده است تاشهرشام/شیعیان مرتضی راهم امامت آمده/دیده است باچشم گریان داغ جانسوزحسین/تاقیامت حضرت او با روایت آمده/دین پاک مصطفی را حجتی والاگهر/از تبارفاطمیه بین ولایت آمده/باولایت تاشهادت هست زین العابدین/یادعباس دلاور درشجاعت آمده/خاطرات قتلگاه و تل زینب دردلش/اشک چشمان بهاری بررسالت آمده/خیمه آل عبارا دشمنا
گریه کن دائم برای داغ زین العابدین/حضرتش اندرعبادت چون امیرالمومنین/نورچشمان پیمبر زاده مولاحسین/منتشربا اوپیام کربلا اندرزمین/حضرت سجاددیده نینوا و قتلگاه/بوده است درآن حوادث حضرتش نوریقین/کربلاباشدحماسه تاقیامت شیعه را/داغ یاران حسینی کرده مولاراغمین/ازغم قاسم واکبر اشک اوجاری شده/بهراصغر گریه هایش روی چشم مسلمین/دیده است عباس سقادرکنار علقمه/گشته است درداغ باباعمه اش راهمنشین/رفته است اوبااسارت کوفه وشام بلا/بوده است درکاروان کر
جسد دختر ۵ ساله بیدگلی در رودخانه علوی پیدا شد↙️ آخرین مفقودی سیل اردهال، ساعت ۳ بامداد در پشت سد کوچک خاکی رودخانه حدفاصل علوی تا علی‌آباد کشف شد.این دختر ۵ ساله که جنازه مادرش نیز چند ساعت زودتر در فاصله ۵۰۰ متر پایین‌تر پیدا شده بود، با تلاش نیروهای امدادی و مردم کشف شد.شایان ذکر است، سیل کم‌سابقه اردهال که به سیل دره قتلگاه مشهور است، حدود ساعات افطار روز هشتم رمضان جاری شد و علاوه بر خسارات مالی، جان یک زن جوان و یک دختر را گرفت.
هرشب جمعه فاطمه درکربلاغوغا کند/آنجا شکایت حضرتش برخالق یکتاکند/گویدحسین من چه شد با تشنگی وبی کسی/یادآوری نینوابر شیعیان زهراکند/آن کوثرچشمان او جاری نمایدگریه ها/هردم حمایت فاطمه ازنعمت مولاکند/گاهی رودتا قتلگاه گاهی بسوی خیمه گاه/زهرای اطهرسیل خون راوصل بردریاکند/دائم ببیندشیعه رادر سختی وظلم عدو/براهل عالم خیمه ای سوی علی برپاکند/تنهاولایت محوری یاریگر دین میشود/ازکربلا وازبقیع یاری بر آقاکند/درشب جمعه فاطمه دارد پیامی برجهان/اوب
زنی گمنام در کوفه معرفت داشت که مسلم نایب امام زمانش است و مردانگی کرد و با اخلاص هر چه داشت در اختیارش گذاشت و نامش به خیر در تاریخ ماندگار شد و بزرگانی سرشناس در کوفه بودند که به خاطر دنیا طلبی مسلم را تنها گذاشتند و ننگ ابدی را خریدند و در تاریخ گم یا بدنام شدند.
مسلم نایب امام زمان (ع) بود ، مردم تنهایش گذاشتند و امام حسین ع را به قتلگاه بردند. مسلم زمان ما ولی فقیه است اگر مردم در آزمون ولایتمداری  ولی فقیه استوار  بمانند امام زمان عج تشریف
همانطور که می دانیم و تقریبا همه افراد جامعه درگیر آن هستند؛ بسیاری از اتفاقات و حتی جهت گیری فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و بعضا مذهبی بر اساس فضاسازی در بستر شبکه ها و پیام رسان های اجتماعی عموما تلگرام، اینستاگرام و توییتر در کشور ایجاد می شود.از قضیه قتل طلبه همدانی و حادثه تروریستی مجلس و رژه اهواز گرفته تا دختر آبی و امروز هم اغتشاشات لردگان.در کجای دنیا این حد افسارگسیختگی فضای مجازی دیده می شود؟ کجا می بینیم آنچه باعث ایجاد ناامنی در
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
سائلم، مستجیرِ نیمه شبمدلهره دارم و به تاب و تبمتوبه ام بارها عقب افتادبس که سرگرمِ شهوت و غضبمبی ادب بودنِ مرا تو ببخشآمدم تا خودت کنی ادبمخیرِ خود را خودم نمی فهممهر چه خیر است از تو می طلبمپیر راه من است ابوطالبتا ابد دشمن ابولهبمجز برای علی نمی میرممست از جام چشمه ی رجبمخواستم چون سگِ نجف بشومدیدم از هر جهت از او عقبمفاطمه می شود دعاگویمتا حسین است ذکر روی لبمسیّدی تشنه ی یک آغوشمفرض کن من بُریر
کربلاطوفان غم راسوی دلهامیبرد/موج ایمان تاحریم پاک یکتامیبرد/اشک چشمان بهاری زمزم بردیده ها/گریه های شیعیان رانزدزهرا میبرد/یادمان برحسین ویک یک یاران او/عاشقی بیشماری بهر مولا میبرد/برعلی اکبراوبهراصغرکن سلام/داغ جانسوزوداعی نزد بابا میبرد/یادعباس دلاور علقمه با مشک آب/تشنه کامی ازفتوت سوی دریامیبرد/روزعاشورای مولامظهر ایثارشد/چشمه اشک ومصیبت تا به آنجامیبرد/قتلگاه شاه دین راآسمان هم دیده است/داغ زینب رانسیم و باد صحرامیبرد/یااباصا
روزعاشورامصیبت بردل جانان رسید/غم فراوان برگلاب دیده ایمان رسید/صحنه ای ازروز محشر شدنمایان بشر/ازبرآل پیمبرلحظه ای گریان رسید/اوج بیشرمی دشمن در زمین کربلاست/تشنه کامان سر بریدن بالب عطشان رسید/زمزم دلدادگیها برحسین تشنه لب/جانفشانی برولایت ازبریاران رسید/وقت هم عهدی اصحاب حسینی در زمین/اسوه خوب نیایش همدم انسان رسید/طفل شش ماهه درآنجا پیش بابایش شهید/داغ سخت اکبر او زینبش نالان رسید/درکنار نهرآبی حضرت عباس بود/هردودستش تا بهشت خالق ر
مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
تحقیقا یکی ازمهمترین امتیازات جامعه شیعه بردیگرجوامع مسلمان این است که جامعه شیعه برخوردارازخاطره عاشورااست.1373/3/17
اگرکسانی برای حفظ جانشان راه خداراترک کنندوآن جا که بایدحق بگویندچون جانشان به خطرمی افتدیابرای مقامشان یابرای شغلشان یابرای پولشان یامحبت به اولاد،خانواده ونزدیکان ودوستانشان راه خدارارها کنندآن وقت حسین ابن علی ها به مسلخ کربلا خواهندرفت وبه قتلگاه ،کشیده خواهندشد. 
بسم رب الرفیق
_ یه قالیچه‌ست
سال‌هاتوی قتلگاه پهن بوده
دست‌بافت و نفیس بودنش رو کاری ندارم
یه شعر داره بالاش
ببین
خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند
وقتی میان لُجّۀ خون بود جای تو...پ.ندر هر مصیبت و محنیفابک لالحسین علیه السلامپ.ن.2http://imamhussain.org/news/22206
ای چنار خوش قیافهتازیانه ی نوازششاعر همیشه باکلتعطر آماده ی بارش
ای هجوم خشم خندهمرد جذاب بد اخلاقحرفه ای ترین روانیعاشقه همیشه خلاق
به دیوار خوردمبهم در بدهبه این دختر خستهسنگر بده
به دیوار خوردمبهم گوش کنتو دیوارو مثل یهآغوش کن
که ما حالمون بدهحالمون بدهحالمون بده
احوالمون بدهفالمون بدهحالمون بده
ای مرید خط چشمامتو نخ ابریشم منطفلکی ترین رفیقمقتلگاه هر غم من
ای قلمرو ستمهامرد دلداده به تاراجای شفا گرفته از عشقعاشق همیشه محتاج
به دیو
سایبان برای اولین بار در تمدن مصر باستان و سوریه استفاده شد. اولین بار از سایبان با نام “حصیرهای بافته یاد می‌کردند و برای مغازه‌ها و خانه‌ها از آن استفاده می‌کردند.ولاریوم ‏ یکی از سایبانهای مهم در جهان باستان بود که یک سازۀ بزرگ بود که سایۀ وسیعی ایجاد می کرد و قابلیت جمع شدن هم داشت و در بالای قسمت‌هایی که به منظور نشستن تعبیه شده بود قرار داشت (در کولوسئوم روم). این سیستم که از پارچه‌های کتان با قابلیت ایجاد سایه، چهارچوب‌های الو
کربلاآتشفشان عشق وشور وانتظار/میبردهربنده ای را بهروصل کردگار/قبل کعبه خلقت آن درفضیلت بی نظیر/قبله گاه شیعیان شددرنهان وآشکار/باحسین ویاورانش جاودانه تاابد/اسوه ایثار مولا درتمام روزگار/مظهرایمان وعزت شیعیان را سرفراز/نام زیبای حسینش دردو عالم افتخار/یک یک یاران مولا باشهادت پرزدند/درکنارجسم هریک شد امامش سوگوار/لحظه جانسوز آنجا قتلگاه است وحسین/محشر کبری بپاشد بهرزینب ناگوار/روی نی راس شهیدان پیش چشم بانوان/حضرت سجادو زینب اشک ریز
آواره ای فراری ام و بی نشانی امیاذالکرم، کنار خودت می نشانی ام؟سرمایه ام همین به کنارت نشستن استبیچاره می شوم اگر از خود برانی امسوز و نوا و لحن مناجاتی مراانداخت آخر از نظرت، بد دهانی امحرفی نمی زنی؟ چقدر دلخور از منیچیزی بگو که تشنه ی یک لَن تَرانی امباور نمی کنم که قیامت به موی سرمسجود من، به سوی جهنم کشانی امروحم اگر چه غرق غبار معاصی استبا یاحسین می خری و می تکانی امبا یک سلام و عرض ادب محضر حسینامشب به صحن کرب و بلا می رسانی امیاد غریب م
تا حالا شده کم کم از همه چی بدت بیاد... از چیزایی که میدونی ، ایمان داری که ارزشه و یه عمر اعتقادت بوده و هست ولی بعضیا یه جوری ب ادم ظلم میکنن که حالت این میشه من دارم ب این نقطه میرسم و هیچکسم حواسش نیست هیچکس نمیدونه من دارم از دست میرم و درونم چه خبره و هی خودمو دلداری میده که خدایی هست که میبینه مهربان اربابم... نگاهم ب کربلات می افته حالم بد میشه این از صدقه سری آدم مذهبی های ظالمه از همون ادما که شما رو توی قتلگاه می زدند برای رضای خدا ! ه
 
باز هم محرمی دیگر آمد؛ با اشک ها و بغض های گاه و بی گاهش، با روضه های همیشه سوزناکش، و با آتش همیشه شعله ور در قلب ها؛ آتشی که تا شما نیایید و انتقام خون جدتان را نگیرید، خاموش نمی‌شود.
 
آقای من!
شنیده ایم که زخم های پیکر جدتان، آنقدر زیاد بود که شمرده نمی‌شد. اما عجیب است که فراموش کردیم که زخم های دل داغدار شما از زخم های پیکر اباعبدالله هم بیشتر شده و نفهمیدیم که دل زخم خورده، هزار بار بدتر از تن زخم خورده است.
یک عمر گفتیم امان از دل زینب؛
خاطرات یک خرابه خونفشان زینب است/داغ سنگین رقیه اشک جان زینب است/کربلارا شد پیامش ماندگار وجاودان/یادگار از حسینش بانشان زینب است/یادسخت علقمه را با عمویش دیده است/روز عاشورا مصیبت درجهان زینب است/دیده او هم نینوا و قتلگاه برحسین/اشک عالم در عزایش باامان زینب است/راس خونین حسینی پیش چشم دخترش/تسلیت  گوی ولایت برلسان زینب است/دیده است در تشت خونین راس بابا دخترش/این مصیبت تاقیامت داستان زینب است/مرهم زینب همیشه مهدی وروزظهور/یوسف زهرا قیام
روزعاشورامصیبت بردل جانان رسید/غم فراوان برگلاب دیده ایمان رسید/صحنه ای ازروز محشر شدنمایان بشر/ازبرآل پیمبرلحظه ای گریان رسید/اوج بیشرمی دشمن در زمین کربلاست/تشنه کامان سر بریدن بالب عطشان رسید/زمزم دلدادگیها برحسین تشنه لب/جانفشانی برولایت ازبریاران رسید/وقت هم عهدی اصحاب حسینی در زمین/اسوه خوب نیایش همدم انسان رسید/طفل شش ماهه درآنجا پیش بابایش شهید/داغ سخت اکبر او زینبش نالان رسید/درکنار نهرآبی حضرت عباس بود/هردودستش تا بهشت خالق ر
شورمحرم دردلم غوغای محشر کرده است/چون گریه بهرزینبش آل پیمبر کرده است/شدکربلای پربلامملوز خون عاشقان/جاری درآن خون خدا ازنسل حیدرکرده است/ازچشم کل شیعیان اشکی زماتم میچکد/گریه برای زینبش زهرای اطهرکرده است/یادحسین وکربلا تسکین غمهای دل است/برعلقمه بنگرکه اوغوغای کوثر کرده است/بهرحسین تشنه لب دنیا عزاداری کند/گریه برای اکبروعباس و اصغر کرده است/آن یک یک یاران اویادحسینی داشتند/درراه سرخ کربلاشش ماهه پرپرکرده است/گویدحسین من چه شدزهرامی
چند صباحی بمان، یا حسن عسکریبار مبند ای جوان، یا حسن عسکریلحظه ی دردسرت، آمده بالاسرتمهدیِ صاحب زمان، یا حسن عسکریشکرِ خدا در گذر، حضرت نرجس ندیددست تو در ریسمان، یا حسن عسکریتشنه لب سامرا، ماه ربیعت چراگشته شبیه خزان؟! یا حسن عسکریدر دل زهرایی ات، خاطره ی محسنشریخته داغی گران یا حسن عسکریداغِ دلت این شده، از غم محسن شده...فاطمه، قامت کمان، یا حسن عسکریرنگِ رخت را عجیب، زهر بهم ریختهتشنه لبی بی گمان، یا حسن عسکریخورد اگر ظرف آب، بر لب و دند
یهو دلمون هوای اردهال کرد، زدیم از خونه بیرون
اردهال زیارتی داره و قتلگاهی در چهارکیلومتری زیارت، دقیقا وسط کوه...
جایی که حضرت سلطانعلی بن محمدباقر علیه السلام، از شر حاکم وقت، به اونجا پناه میبره و پشت تخته سنگی پناه میگیره که نیروهای حاکم سرمیرسن و با لب تشنه سر از بدن حضرت و یارانش جدا میکنن... وبعد مردم میان بدن آقا رو میپیچن تو قالی و میبرن اردهال دفن میکنن.
هیچوقت نمیرفتیم قتلگاه، این بار قصد کردیم بریم
جایی بود وسط کوه، یه جاده مستقیم
گریه کن سوی رقیه برحسین او دختراست/گنج شیعه حضرت او آشنای رهبراست/آمده همراه بابا کربلا سوی عروج/شاهدفیض شهادت آن گل پیغمبراست/پیش چشمان سه ساله یک یک یاران شهید/دیدگانش ازمصائب روز عاشورا تراست/اکبروعباس واصغر باشهادت رفته اند/اوعزادارحسینی بانبی وحیدراست/قتلگاه کربلارا دیده است با زینبین/دراسارت سوی کوفه راهی باسروراست/برفراز نیزه ها شدراس خونین حسین/شاهد توهین دشمن ازبرای آن سراست/گشته مهمان خرابه باتمامی زنان/توی تشتی راس بابا مثل
ای معدن ظهور وفا صاحب الزمانآقا بگیر دست مرا صاحب الزمان
فَصلُ الخِطاب عِندَکُم، إنّی لَکُم مُطیعآیینه ی صفات خدا صاحب الزمان
بی لطف و رحمتت به هدایت نمی رسمبی تو شوم اسیر بلا صاحب الزمان
آلوده ام قبول ولی مُؤمنٌ بِکُمدارم به سینه حب شما صاحب الزمان
رسوا منم که رحمتت از یاد می برمکردی به من همیشه عطا صاحب الزمان
هر شب صدات می زنم و گریه می کنمکی می رسی به داد گدا صاحب الزمان؟
یادی کن از گدای خودت در نوافلتوقت سحر، زمان دعا صاحب الزمان
دارم ا
از خیابان و بازار که می گذشت به اطراف نگاه نمی کرد. در زمانی که در مشهد مقدس فلکه ای دور آستانه امام رضا(علیه السلام) احداث کردند و با احداث آن فلکه، قبرستان قتلگاه که قبرستان بزرگ و مهمی بود در داخل مشهد و در جانب شمالی صحن کهنه (صحن انقلاب اسلامی)، از بین رفت و اینها در آن زمان در مشهد کارهای مهم و جالب توجه هر کس بود، من همراه مرحوم حاج آخوند از درب غربی صحن کهنه بیرون رفتیم و در ابتدای بالا خیابان که حالا (سال 1354 شمسی) نامش خیابان نادری است می
 
فاطمیه
 
در بین کوچه های مدینه شهید شدآن مادری که یک شبه مویش سپید شددر، هم زبان به شکوه گشود و  در آن غروبآتش برای فتح حریمش کلید شد در گیر و دار جزر و مد تازیانه هاباران لطف اهل مدینه شدید شدبا آتشی که شعله کشید از در بهشتآماده ی تسلی پهلو ، حدید شددستش شکست و دامن حق را رها نکردبانوی خسته بانی رازی رشید شدسیلی دست سنگی دیوار و دست بادیعنی دو گوشواره ی او ناپدید شدانداخت سایه دست کبودی به روی ماهوقتی که آفتاب خدا بی مرید شد این گونه بود عاق
روز یازدهم:
روز عاشورا عمرسعد سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را به خولی و حمید بن مسلم سپرد و در همان روز ایشان را نزد ابن زیاد روانه کرد و بقیه ی سرها را نیز در میان قبائل پخش کرد تا نزد ابن زیاد ببرند و به سوی او تقرب جویند.
خولی با عجله حرکت کرد شب یازدهم وارد کوفه شد، چون در آن وقت شب ملاقات ابن زیاد ممکن نبود، لاجرم به خانه ی خود رفت و سر پسر پیغمبر را در تنور خانه جای داد.
از آن طرف عمرسعد شب یازدهم را در کربلا ماند و روز یازدهم محرم الحرام
متن نوحه قافله سالار من کجایی ای دوای دردم
پناه حرم کجا داری میری برادرم
بدرقه راه تو باشه چشم ترم
آهسته تر برو داداش مضطرم
حسین وای وای وای وای
قافله سالار من کجایی ای دوای دردم
پی تو هر کجا می گردم
تو رو تو قتلگاه گم کردم
***
دانلود نوحه قافله سالار من کجایی ای دوای دردم با نوای حاج امیر عباسی
***
ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی
چرا مقطع الاعضایی
بگو کجا برم تنهایی
حسین وای وای وای وای وای
پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت
بمیره خواهرت
توی کاسه آب می‌دید گریه می‌کرد
بچه‌ای رو خواب می‌دید گریه می‌کرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب می‌دید گریه می‌کرد
تا که جنجالی می‌دید گریه می‌کرد
رفته از حالی می‌دید گریه می‌کرد
دیگه این آخرا طوری شده بود
هر جا گودالی می‌دید گریه می‌کرد
آسمون و تار می‌دید گریه می‌کرد
باغ می‌دید، بهار می‌دید گریه می‌کرد
پاهای رقیه یادش می‌اومد
توی صحرا خار می‌دید گریه می‌کرد
گریبان پاره می‌دید گریه می‌کرد
یا که گوشواره می‌دید گری
 
 
﷽.مداح بود.تمام روضه‌ها را از بَر بود.انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش می‌آمد!مخصوصا روضه علی اکبر(ع)مخصوصا اربا اربامخصوصا کمر خمیدهمخصوصا عبا و تن چاک چاک__________.ماشین که منفجر شد، همه مات و مبهوت مانده بودند.همین دو دقیقه‌ی قبل #روح‌الله به رویشان لبخند زده و گفته بود:«اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر شهادت رو روزیم می‌کنه»حالا چطور می‌توانستند باور کنند ماشینی که جلوی چشمانشان می‌سوزد، قتلگاه رفقایشان اس
متن کامل مداحی 
تا می بینم یه زائری راهی کربلا میشه
با زیارت نرفته ها دل من همنوا میشه
اگه رفتی زیر قبه ی حسین یادم کن
اگه رفتی توی بین الحرمین یادم کن
میون سینه زنی و شور و شین یادم کن
یادم کن تو دلمه غم اربابم
یادم کن کنار حرم اربابم
التماس دعا زائر کربلا
بیخیال دنیا فقط غصه من شده همین
نمیشه انگار امسالم کربلا باشم اربعین
رسیدی به موکب امام رضا یادم کن
شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم کن
تل زینبیه و پایین پا یادم کن
باز روی لبمه قسم اربابم
یادم ک
پوشیده در پیراهن و شال سپیدم همانجا پای دیوار زانو زدم و نمی‌خواستم مقابل اینهمه غریبه گریه کنم که اشک‌هایم همه خون می‌شد و در گلو می‌ریخت، چند دقیقه بیشتر از مَحرم شدن‌مان نگذشته و دامادم به قتلگاه رفته بود. 
کتش هنوز مقابل چشمانم مانده و عطر شیرین لباسش در تمام اتاق طنازی می‌کرد که کولاک گلوله قلبم را از جا کَند...
 
ادامه داستان در ادامه مطلب...
 
متن کامل داستان در پیام رسان های اجتماعی تقدیم حضورتان
 
https://eitaa.com/dastanhaye_mamnooe
https://sapp.ir/dastanh
که موفق شد از زندان آشویتس در لهستان، معروف به قتلگاه آدم‌سوزی زنده بیرون آید. او در نامه‌ا‌‌ی‌ خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ این گونه می‌نویسد: چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند؛من اتاق‌های گازی را دیدم که توسط بهترین مهندسین طراحی می‌شدند؛من پزشکان ماهری را دیدم که کودکانی معصوم و بی‌‌گناه را براحتی مسموم می‌کردند؛من پرستارانی کاربلد را دیدم ‌که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند؛
هو
 
روضه‌ی عاشورای امسال جان‌‌کاه‌تر از تصورم بود. آن‌قدر که نیمی از روضه را از خود بی خود شده بودم و فقط فریاد بود و شیون. آن هم نه فقط من، تمام آن‌هایی که از ابتدای روضه دل داده بودند به سرایش غمبار نوحه‌خوان. امسال همه چیز خیلی روضه‌تر از هر سال بود، همه‌ی روضه‌ها، زمینه‌‌ها، حتی شورها... از همان شب اول که بیش‌تر صلابت است و دلتنگی عزای حسین. امسال که عجیب‌تر از هر سال دل‌ سنگ ما در روضه زیر و رو می‌شد. امسال عصر عاشورا از همیشه جان‌
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






param name="AutoStart" value="False">













دریافت صوت با کیفیت
مراسم هفتگی 97/10/13
*نوای ماندگار*
ای که در قتلگاه افتادی ...
برادر حسن شو
تقویم شیعه
یازدهم محرم
۱- حرکت کاروان اسراء از کربلا 
عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه و آله را بر شتران بی‌جهاز سوار کردند و سید سجاد علیه السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ند
درست از روزی که محسن سر داد قصه ما به سر رسید!
و یک شهید بی سر شد نماد عزت مردم ایرانجوری که همه دوست داشتند با او عکس تکی بگیرنداما حیف که محسن سر نداشتحیف که بدنش را تکه تکه کرده بودنداگر می خواهید روضه های کربلا و محرم برایتان زنده شود کتاب "سربلند" را بخوانیدزندگی نامه داستانی شهید محسن حججی
سفارش اینترنتی همراه با پست رایگان http://sar-boland.ir
نذر فرهنگی به نیت آقا محسن حججیhttp://sar-boland.ir/nazr/با خرید کتاب از این سایت علاوه بر ارسال رایگان پوستر یادگ
خواب زده شده بودم، دوباره جغد شب بیدار. برای امتحان جامعه شناسی سرم را در کتاب کرده بودم، شما آنجا بودی، کیلومترها دورتر، سرزمین غرق آتش. جهان های اجتماعی مختلف را میتوان...، شما آنجا بودی، بادکنک آهنین آسمان را شکافت، بی عاطفه سایه بان دستت را از روی سرمان برداشت. من فقط می خواندم، صرفا کنش گری منفعل و مجبور نیستیم بلکه می توانیم یا در..، ممکن است جهان موجود از بسط و گسترش آن جلوگیری کند.. شما آنجا نبودی، در سرزمینی که قتلگاه حسین بود. آن موقع
«مقتل باید آرام اوج بگیرد. فکر کن نشستی مقابل امام صادق. داد می زنی؟ اصلاً شاید بهتر باشد روی صورتت یک تبسم باشد از غم. خودت گوله گوله اشک بریزی و با آستین های بلند قبایت آب بینی و چشمت را پاک کنی و همان طور مقتل بخوانی. تصویر کنی که آقا به زخم های شکم شان نگاه کردند. روی اسب شان خم شدند. در همان حال خمیده به خیمه ها نگاه کردند. چشم هاشان سیاهی رفت. دست شان ضعف کرد. شمشیرشان افتاد. اصلاً شمشیر را تصویر کنی وقتی می افتد روی زمین. هلهله ی لشکر خصم را. ش
مهدی ام ختم تمام اوصیاء
آخرین حجت منم بر ماسوا
آمدم با عشقِ حق سوی زمین
بر لبم آیات قران مبین
نقش جاء الحق به بازوی من است
فاتح خیبر دعا گوی من است
عمه ام تا که در آغوشم کشید
خنده ای زد پیش بابایم رسید
تا پدر قنداقه ی من را گرفت
نغمه ی زهرائیش بالا گرفت:
" آمدی جان پدر خوش آمدی
پیش ما ای منتظَر خوش آمدی
انتظارت را پیمبر می کشید
مادرم در انتظار تو خمید
بین آن دیوار و در خوانده تو را
غرق خون فرمود ای مهدی بیا
جدّ عطشانم میان قتلگاه
نام تو می برد با صد
جایزه ای بزرگ به همه مردم دنیا!
 ای مردم دنیا! ویروس کرونا به شما ثابت کرد که: دولتهای شما ناکار آمد و دروغگو بوده، فقط به فکر ریاست طلبی خودشان هستند. لذا ایران میتواند به شما کمک کند: تا شما به راحتی به همه چیز برسید! از آمریکا شروع کنیم: نیویورک الان قتلگاه مردم شده، طبقات ضعیف از جمله سیاهپوستان، در خیابانها می میرند و کسی نیست آنها را دفن کند، لودر انها را جمع می کند و در دریاچه میشیگان میریزد. تا کی باید این را تحمل کرد؟ اگر قرار است انسان
سرم شکسته تا ابرومهولی خدا دلم آرومهچشامو روی هم می بندمجماله فاطمه معلومهزهرا بیا ، بیا ببین علی خون جگر شدهسی ساله که عذاب جونم این میخ در شدهداغه دلم شب وصال تو تازه تر شدهیا مرتضی یا مرتضیعلی علی علی یا حیدرعذابه کوچه ها یادم هستمیونه شعله ها یادم هستمنو صدا زدی یا زهرابه زیر دست و پا یادم هستاز لحظه ای که بی حیا گُلِ خونمو گرفتهر روز و شب نگاه فاطمه جونمو گرفتبا یک لگد امید و عشق و سامونمو گرفتیا مرتضی یا مرتضیعلی علی علی یا حیدرشبیه اب
بعد از چاپ کتاب شهید ابراهیم هادی ( سلام بر ابراهیم ) ، منطقه فکه و مخصوصا کانال کمیل خیلی سر زبونها افتاد. 
همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه .
فکه بوی کربلا می داد غربت عجیبی داشت ، عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود.
این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته ، پاهای برهنه اش گواه مدعی من بود. رسیدیم پشت کانال ، سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد.
 بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه اشک
 
شاخصترین جاذبه های توریستی ایتالیا 
کشور ایتالیا یک کشور زیبا که در جنوب غربی اروپا واقع است، در شبه جزیره آپنین میباشد. ایتالیا تشکیل شده از یک جزیره اصلی و جزایری که در اطراف آن می باشد. این کشور از سمت جنوب تقریبا تا سواحل شمالی آفریقا امتداد دارد.
جاذبه های توریستی ایتالیا
در این کشور تضاد های زیادی در کنار هم زندگی میکنند:
شهرهایی با قدمت تاریخی زیاد و بسیار زیبا با چشم انداز های بی نظیر به  سواحل مدیترانه ای،انسان های گرم و غذاهای سا
 
یکجا نشینی، قانع بودن به وضع موجود، بی حالی و گوشه گیری، فقدان انگیزه برای رشد و پیشرفت، ترس از شروع کار جدید، خجالت از بیان موضع حق و ... نتیجه ای جز عقب ماندگی کشور و توقف در حرکت انقلاب اسلامی ندارد. آب را هم که می دانید اگر یک جا بماند، می گندد.
"محافظه‌کاری و اکتفای به آنچه که داریم و نداشتن همت و بلندپروازی در همه‌ی زمینه‌های فکر و فرهنگ، قتلگاه انقلاب است.۱۳۷۹/۱۲/۲۲"1
می خواهید به جایی برسید، بلندپرواز باشید و از فکرهای بزرگ و همت بلند
ثانیه شد دقیقه و ساعت 
لحظه هایم حرام شد بی تو

هفته ها رفت و ماه ها شد سال
عمر سال هم تمام شد بی تو

مانده ام من چگونه تقویمم
با نبودت کنار می آید

بی گلِ ماه روی تو ارباب
با چه رویی بهار می آید

بی تو فصلم، فقط زمستان است
در غیابت بهارها تا کی

جان آقا بریده ام دیگر 
تو بگو انتظارها تا کی

آه از این سال بی وصالِ تو
آه از این روزگارِ پرتکرار

غصه ی دوری تو پیرم کرد
آه از این انتظارِ بی دیدار

من اسیرِ قصاوتِ قلبم
تو ولی مهربانُ و دلسوزی
نبرد رسانه ای
امروز دشمن با بهره گیری مناسب از تکنولوژی مدرنی به نام فضای سایبری ، به حملات خود در جنگ روانی و فرهنگی علیه ملت و نظام اسلامی ایران شدت بخشیده است. با توجه به اینکه همه ما در صحنه نبرد حضور داریم ، پس نمیتوانیم نفوذ دشمن بر افکار نسل جوان و نوجوان را انکار کنیم ، که اگرانکاری صورت بگیرد از جهالت ماست . رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای مدظله العالی چند سال پیش فضای مجازی را قتلگاه جوانان معرفی و به نیروهای انقلابی تک
اولین محرمهایی که به یاد می آورم، محرمهای حسینیه ی عربها بود! عربها، ایرانیهایی بودند که بخشی از زندگی خود را در عراق گذرانده بودند و در شبهای محرم، حسینیه ی نیمسازشان، حسابی شلوغ می شد؛ آن قدر که حتی در حیاط و کوچه هم می نشستند و عزاداریها با چه شور و حالی برگزار می شد.
 
شبهایی را به خاطر می آورم که آن قدر کوچک بودم که بدون روسری، با بچه ها، در مسیر کوچکی که در حیاط خالی می ماند تا محل رفت و آمد مردم باشد بازی می کردم و از سراشیبی ورودی حسینیه
اولین محرمهایی که به یاد می آورم، محرمهای حسینیه ی عربها بود! عربها، ایرانیهایی بودند که بخشی از زندگی خود را در عراق گذرانده بودند و در شبهای محرم، حسینیه ی نیمسازشان، حسابی شلوغ می شد؛ آن قدر که حتی در حیاط و کوچه هم می نشستند و عزاداریها با چه شور و حالی برگزار می شد.
شبهایی را به خاطر می آورم که آن قدر کوچک بودم که بدون روسری، با بچه ها، در مسیر کوچکی که در حیاط خالی می ماند تا محل رفت و آمد مردم باشد بازی می کردم و از سراشیبی ورودی حسینیه با
 واویلا... خودش بود؛ قتلگاه من! قلبم سر جاش بالا و پایین می پرید. بعد،
یهو تپشش رو توی زانوی پای چپم و بعد توی پاشنه پای راستم حس کردم. اون قدر
موضوع مهم برای فکر کردن داشتم که این یکی خیلی هم مهم نباشه.وارد
اتاق استادان شدیم. خانوم فراندون معرفی فرمودن: «این هروه است، استاد
راهنمات. پاتریک و هانری هم از استادای ما هستن. این هم لورانس منشی دوم
لابراتوره.» و با هیجان خاص و لبخند چشمش رو دوخت به د َستای جماعت!هروه،
پاتریک، هانری و خانوم منشی
حضرت زهرا سلام الله علیها در گودی قتلگاه و حضرت زینب بر فراز تل زینبیه به نظاره ایستاده اند.
نکند هل من معین امام زمان در صحرای غیبت بی لبیک بماند؟
مبادا هلهله اهل کوفه صدای غربت حجة بن الحسن را به گوش ما نرساند؟
باید اذعان کنیم از خیرات و برکاتی که با ظهور خجسته آن حضرت در عالم هستی واقع میشود بی اطلاعیم 
امیر المومنین حضرت علی علیه السلام:
چون مردی از فرزندانم ظهور کند چنان گشایشی در کار مردم ایجاد میشود که حتی مردگان به دیداد یکدیگر میروند
شمه ای از زندگینامه امام سجاد (ع)
 

حضرت سجاد ( ع ) وی فرزند حسین بن علی بن ابیطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زین العابدین " می باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدینه ولادت یافت.حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری  و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش- با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت- به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و ام
سر زدن به هر یک از این عجایب هفتگانه جدید بی شک یکی از اصلی ترین برنامه ها در چک لیست جهانگردان و گردشگران حرفه ای است
همه می‌دانیم که عجایب هفتگانه‌ باستانی چه هستند و سال‌ هاست که پرونده آنها بسته شده. اما از سال 2000 اتفاقی جالب در جهان توسط گروهی از محققین شکل گرفت. آن ها بستری فراهم کردند تا مردم آزادانه با شرکت در یک نظر سنجی از بین ۱۷۷ بنایِ تاریخیِ تعیین شده، عجایب هفتگانه دیگری را در جهان مشخص کنند. نتایج این نظرسنجی در سال 2007 اعلام شد.
یوسف
زهرا(س) اسیر بند زندان گشته است
درغم او دانه ی زنجیر گریان گشته است
صد
شرر بر جان او افتاده از زهر جفا
بس که می سوزد تنش، افتان و خیزان گشته است
چاه
زندان قتلگاه او شد از جور زمان
در عزایش آسمان هم اشک ریزان گشته است 
سوخت
مغز استخوان شیعیان از داغ او
چشمشان خون است و دلها نیز سوزان گشته است
بهر
حفظ دین و ایمان داده جان خویش را
هر مسلمان زاده ای سر در گریبان گشته است
گشته
از چه صورتش مانند زهرا(س) نیلگون؟
صورت او نیلی از رنج فراوان گشته است
یوسف
زهرا(س) اسیر بند زندان گشته است
درغم او حلقه ی زنجیر گریان گشته است

صد
شرر بر جان او افتاده از زهر جفا
بس که می سوزد تنش، افتان و خیزان گشته است

چاه
زندان قتلگاه او شد از جور زمان
در عزایش آسمان هم اشک ریزان گشته است 

سوخت
مغز استخوان شیعیان از داغ او
چشمشان خون است و دلها نیز سوزان گشته است

بهر
حفظ دین و ایمان داده جان خویش را
هر مسلمان زاده ای سر در گریبان گشته است

گشته
از چه صورتش مانند زهرا(س) نیلگون؟
صورت او نیلی از رنج فراوان گشته
دانلود نوحه مکن ای صبح طلوع // امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع




دانلود نوحه مکن ای صبح طلوع // امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
دانلود نوحه مکن ای صبح طلوع از میثم مطیعیهمینک از سایت تو آهنگ دانلود نوحه بسیار شنیدنی مکن ای صبح طلوع از مداح اهل بیت میثم مطیعی با کیفیت عالی و متندانلود نوحه مکن ای صبح طلوع با بهترین کیفیت و تکست این مداحی
Downloade Nuhe Meysam Motie Be Name Makon Ey Sobh Tolo Az toahang
متن نوحه مکن ای صبح طلوع از میثم مطیعی
تو را می نویسم در آغوش خاک

ضریحی ز اسرار پنهان اشک

ومضمون شعرم شبیه غبار

خودش را رسانده به ایوان اشک

اگر واژه در واژه خاکی شدم

و شعرم به مصراع روضه رسید

به دنبال آداب این مرثیه

به جز قال صادق(ع) جوابی ندید

نفس های من ذکر تسبیح شد

و اندوه من جنس سبز دعا

همان خادمی که کمی شاعر است

شده خیس باران این روضه ها

قلم را سپردم به دستان خاک

برای تو بال و پرم خاکی است

همیشه دو خط بعد شعر بقیع

کمی چادر مادرم خاکی است

نه ایوان نه گلدسته و نه ضریح

نه زائ
شما از برکت وجود مراجع و علما بود که یاد گرفتید امام زمانی هست که
باید منتظرش بود و انتظارش آدابی دارد و برای تحقق آن باید مرد عمل بود و با فسق و
فجور به ستیز برخاست و ...
حالا می گویید برای رفع موانع ظهور و تمهید مقدمات قیام حضرت باید از
اطاعت علما و روحانیت و مراجع دست برداشت و اصلاً همین مراجع بزرگ ترین دشمن حضرت
هستند که باید به حذفشان اقدام نمود و ... انگار نه انگار که قرار بود در حوادث
الواقعه، رجوعمان به جانشینان و حجت های صاحب الامر عج باش
آقایون و خانوما. خیلی چرت و پرت نوشتم. فقط حوصله سکوت کردنو نداشتم.
 
نمی فهمم چه مرگمه
همه ناراحتن. منم...احساس عجیب و غریبی دارم، ولی ناراحتی نیست. نمی دونم چیه. عین انه همین الان بهم بگن باران مرده. اونوقت من فقط....نمی دونم باید چیکار کنم.
این حالت رو که تصور کردم،دیدم حتی اگه این خبرو واقعا بهم بگن، شاید یه همچین حالی پیدا می کنم. بی روح و بی حس. شاید اصلا شونه بندازم بالا و بگم:«خب که چی؟ من چیکار میتونم بکنم؟»
از اونطرف، عذاب وجدان دارم که هم
خبرهایی از
ملاقات مریم رجوی با مشاورعالی امنیت ملی افغانستان در رسانه ها منتشر شده که صحت
آن هنوز تایید نشده اما تعداد زیادی از رسانه های افغانستانی آن را تکذیب کرده
اند.
خبرهای ضد و
نقیض حاکی از آن است که مریم رجوی می خواهد در نزدیکی مرزهای شرقی ایران پایگاه
نظامی تشکیل دهد. با شناختی که از مریم رجوی دارم، این کار او فقط برای حذف اعضاء
مسئله دار است.
ظاهراً در حال
حاضر مریم رجوی با ارتشی از اعضاء مخالف و مسئله دار روبه روست که تباهی عمرشان ر
حالا که دستهایم بسته است می‌نویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربین ایستاده‌ام و ایستاده‌ام رو به همه شما، رو به رفقا، رو به خانواده‌ام، رو به رهبر عزیزم و رو به حرم. حرامزاده‌ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمه‌گاهم هیچ ترسی در من نیست. تصویرم را ببرید پیشکش رهبر عزیز و امامم سید علی خامنه‌ای و فرمانده‌ام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که «اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما ا
شور مناجاتی و احساسی امام حسین (ع)
شب دوم محرم 98
هیئت مکتب الزهرا (س) تهران
حسین طاهری
با اینکه نوکر نالایق توام
 
 
(متن و سبک این شور زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ... کربلا نصیبتون)
 
متن مداحی:
با اینکه نوکر نالایق توام
هر لحظه بیشتر از قبل عاشق توام
مثل گذشته ها دست مرا بگیر
باز آمدم حسین پیش تو سربه زیر
ارفع رأسک بگو یا ایها الارباب
چون حر این دلشکسته را دریاب
ای عشق رویایی آرام دلهایی
ارفع رأسک بگو یا ایها الارباب
چون حر این دلشکسته را دریاب
ا
من خداى عشق و صبرم . . .

کهیعص . . .امروز را نه در این ٥ حرف ، که در حرف آخرش باید جستجو کرد ، در "صبر"ى که امیرالمؤمنین(ع) سفارش کرده زینب(س) را ، در خبر از مصیبتى عظیم ، که عظیم تر از آن در آسمان ها و زمین نیست ، و زینب نقطه ى پرگار است در این واقعه . . .از همان لحظه اى که تنش لرزید با شنیدن یک جمله : اَعوذُ بِالله مِنَ الْکَـرْبِ وَ الْبَـلا . . .داغ تمام خانواده را دیده ، اما همواره حضرت شاه(ع) بوده براى تسکین دردهایش ، ولى این مرتبه فرق دارد ، س
شب جمعه به یاد امام
و شهدا

به یاد دلسوخته و
سرگشته شهدا

رسیده به قافلهٔ
مسافران کربلا

بسیجی عاشق، جستجوگر
نور

"شهید علیرضا
شهبازی" 




- عضو تفحص لشگر
بیست و هفت

.

شهادت = ۲۶ آذر ۱۳۸۰

رمل های خونین قتلگاه
فکه

.

مزار = گلزار شهدای
بهشت زهرا {س}

قطعه ۲۷ / ردیف ۱۶ /
شماره ۴۰۴

.

.

به یاد همهٔ شهدا :

.

اهل دل چون نامه
انشاء می کنند

ابتدا با نام زهرا
{س} می کنند

.

نام زهرا {س} عقده از
دل می برد

کشتی ما را به ساحل می
برد

.

کعبه سنگی از حریم
خانه اش

راز کوث
جز ما هستی ؟ ما را میشناسی ؟
ما تعریفمون از خوشبختی چیزی جز رویا نیست ، از زمان تشکیلمون به این فرم تا به حال در پی تکمیل کننده حفره ها و جواب چرا هایمان هستیم . از بحث و جدل های خانواده باید بگویم ؟ سعی داشتند با جواب های نصفه نیمه قانعمان کنند و اگر ابراز میکردیم جواب ها ناقص اند یا اشتباه با خشم رو به رو می‌شدیم ، نتیجه شکست هایشان از نرسیدن به جواب را به ما منتقل میکردند ، سبک زندگی که با خرافات تشکیل شده بود خودآگاه و ناخوداگاه میخواستند به
زمینه حضرت عبدالله ابن حسن (ع)
شب پنجم محرم 98
هیئت روضه العباس تهران
حسین سیب سرخی
به نام کریم اهل‌بیت ، به نام حسن
 
 
(متن و سبک این زمینه زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ... کربلا نصیبتون)
 
مداحی:
 
به نام کریم اهل‌بیت ، به نام حسن
به خاتم کربلا منم عقیق یمن
فدایی فرزند حیدر
شجاعتم مانند حیدر
که من نسب ، از شیر جمل دارم
برای عشق هستَم را دادم
به پای عشق دستم را دادم
غیورم و شاگرد علمدارم
مـنـم عبدالله ، هـنـوز یاری هست
علم افتاده ، علمداری هست
 
ح
جز ما هستی ؟ ما را میشناسی ؟
ما تعریفمون از خوشبختی چیزی جز رویا نیست ، از زمان تشکیلمون به این فرم تا به حال در پی تکمیل کننده حفره ها و جواب چرا هایمان هستیم . از بحث و جدل های خانواده باید بگویم ؟ سعی داشتند با جواب های نصفه نیمه قانعمان کنند و اگر ابراز میکردیم جواب ها ناقص اند یا اشتباه با خشم رو به رو می‌شدیم ، نتیجه شکست هایشان از نرسیدن به جواب را به ما منتقل میکردند ، سبک زندگی که با خرافات تشکیل شده بود خودآگاه و ناخوداگاه میخواستند به
عمر سعد ملعون نزدیک غروب با شادی از خیمه اش بیرون آمد در حالی که در دستش چوب یا عصایی گرفته بود و یکی یکی اجساد شهدای کربلا را شناسایی می کرد. تا اینکه به گودال قتلگاه رسید. دستور داد تا سنگها، کلوخها، نی های سوخته، چوبها و قطعات شمشیر و نیزه را برداشتند تا پیکر منور و مطهر حضرت سید الشهدا -  روحی و ارواح شیعته فداه -  ظاهر شد.
عمر سعد ملعون وقتی جراحتهای بی حد و حساب آن حضرت را در جسم بی سر آن امام شهید دید گفت:  این همان حسین است که دیدم بارها رس
بسم الله
بفرمایید روضه
صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیه‌السّلام دو وجهه دارد: یک وجهه، همان وجهه‌ى جهاد و شهادت و توفانى است که در تاریخ به راه انداخته و همچنان هم این توفان با همه‌ى برکاتى که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید. یک بعد دیگر، بعد معنوى و عرفانى است که بخصوص در دعاى عرفه به شکل عجیبى نمایان است. ما مثل دعاى عرفه کمتر دعایى را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذ
به قلم دامنه. در «مدرسه‌ی سلیمانی» (۱۸) به نام خدا. سلام. شهید حاج قاسم سلیمانی در آخرین مأموریت الهی‌اش وقتی از بیروت خارج می‌شود، دوستان به نوعی به او می‌گویند ڪه شما به بغداد نروید. سردار می‌گوید: «من دارم به مَقتَل [شهادتگاه، قتلگاه] خودم می‌روم». (منبع)
 
شهید سپهبد قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله
نڪته‌ی نیمه‌تشریحی: زندگی، مقدمه‌ای بسیارزیبا برای آخرت است، هرچه طولانی‌تر، بهتر. هرچه معنوی‌تر و مینویی‌تر، پذیرنده‌تر. تنها مقدمه‌
ظهر به کرمان رسیده بودیم . از مرکز استان‌ها خوشم نمی‌آید. میل به تهران شدن‌شان حالم را بد می‌کند. به خاطر همین هم کرمان را نزدیک‌های آخر سفر گذاشتم، در راه برگشت. می‌خواستم محمدرضا ذوالعلی را ببینم. «نامه‌هایی به پیشی»اش را خوانده بودم. عجیب خوشم آمده بود. می‌خواستم بهش تبریک بگویم که همچه رمانی نوشته است. می‌خواستم بهش بگویم تو یک نویسنده‌ی به تمام معنایی. کسی که افه و چسی نمی‌آید. کارش را بلد است: نوشتن و فقط می‌نویسد. چون نمی‌شد برن
#شعر_مهدوی


                  دل شود امشب شکوفا در زمین
                  می زند لبخند شادی بر زمین
                  آسمان ِ دل تبسم می کند
                  روی ماهت را تجسم می کند
                  ای مسیح آل پیغمبر سلام
                  انتهای سوره ی کوثر سلام
                  ای کتاب راز های مرتضی
                  یادگار حضرت خیرالنسا
                  ای صفات تو صفات انبیا
                  حاصل جمع ِ تمام اولیا
                  ای قدم هایت صراط المستقیم
             
رزرو هتل در کربلا برای اربعین 98
چکیده مطلب:
با آغاز ماه محرم سفرهای زیارتی به سمت کربلا و نجف شروع می‌شود.مراسم اربعین در کربلا انجام می‌شود.در این تاریخ از نقاط مختلف ایران و حتی دنیا وارد کربلا می‌شوند و رزرو هتل را انجام می‌دهند.در این شلوغی و ازدحام جمعیت، بی شک اقامتگاه اهمیت قابل توجهی پیدا می‌کند.در این مقاله با ما همراه باشید، و رزرو هتل در کربلا برای اربعین 98 را به مسافر سلام بسپارید.
گردشگری تخصص ما و مشاوره سفر رسالت ماست.
آن
 
هو سمیع
.
#قسمت_سی_و_نهم
.
چرا یه نفر رو می تونن اینقدر ساده بکشند
چرا اینقدر دردسر درست کردم
اینجا کجای دنیاست
 عصبانی،ناراحت با احساس گناه از قبرستان بیرون زدم
یه موتور با بیل کناری گذاشته شده بود 
بیل رو انداختم و در واقع موتور رو دزدیدم اما در اون لحظه امانت گرفتم
تنها راهی بود که می شد به سمت شهر من رو ببره
موتور سواری بلد نبودم اما باید می رفتم
آدما تو شرایط سخت دست به هرکاری ممکنه بزنن
نگه داشتن تعادل سخت بود اما زود عادت کردم بهش
اشک ها
لحظاتی پس از آن که خبر رسمی انتصاب مرتضی عمرانی به معاونت فرهنگی،
اجتماعی، ورزشی و ... شهرداری بابل را خواندم یک پیام کوتاه برایش ارسال کردم:
"به قتلگاه خودت خوش آمدی"!

عمرانی تجربه مدیریت های استانی و کشوری را دارد و بابل را خوب می
شناسد. سبقه و صبغه طلبگی او انتظارات را نسبت به رویکرد معرفتی وی در تعهد به
آرمان های انقلاب و اسلام افزایش می دهد. او که برای علاج فرزند و به توصیه اطباء،
عطای تهران و موسسه تنظیم نشر آثار امام را به لقایش بخشید و با
رمان در مورد زندگی و سرگذشت خانواده ای از عشایر کرد خراسان(کرمانج) است به نام خانوار کلمیشی که از کردهای تیره میشکالی هستند.قهرمان داستان جوانمردی است به نام گل محمد که فرزند دوم خانوار و دارای شخصیتی بلند پرواز و جسور. داستان چنین پیش می رود که او و تعدادی از افراد خانوار برای دزدیدن دختری که دایی گل محمد( به نام مدیار)، عاشق او شده و دختر در خانه ارباب یکی از دهات زندگی می کند و قرار است تا آن دختر به زور به عقد پسر ارباب درآید، راهی می شوند و
چالش نام شهدا را زنده کردن
عزیزان بیننده این متن در چالش فوق شرکت کنید.
وصیت‌نامه شهید محسن حججی
شهادت «محسن حججی» کربلایی در دل‌های اهل دل برپا کرده است تا آنجا که وقتی سری به صفحات اینستاگرام و یا شبکه‌های ارتباطی می‌زنیم بیشتر از هر اسم دیگری نام شهید حججی و تصویر او را می‌بینیم.شهید محسن حججی که پس از دو روز اسارت به‌دست نیروهای تکفیری داعش به شهادت رسید، حرف‌های ناگفته خود را در وصیت‌نامه‌اش نوشته و این وصیت‌نامه هم‌اکنون به دست
یک باغ می تواند بصورت خطی یا کاملاً طراحی شده باشد ، از حداقل روند مدرن فصل سرپیچی کند ، با هوای سلطنتی فضای بیرون از خانه عاشقانه شکل بگیرد. این ممکن است تأثیرات بسیار خوبی از آسیا (باغ ذن) یا غرب (سبک مکزیکی) داشته باشد ، چه از نظر سنتی (باغ سبزیجات ، باغچه ، باغ) و چه فقط خواب دیدن یک علفزار طبیعی. با شکل دادن یک علفزار سرخدار در فضای بیرونی خود ، منظره ای را به دست می آوریم که تمام گیاهان وحشی طبیعت یونان را میزبان و بسته می کند.
چمنزار طبیعی ب
یک:
فرار از دست تقدیر تو چرا؟
که اگر خدای خواهد .... همه جا تقدیری!
دو:
انگار جهان را کشته باشد خوشحال ...
او فکر نمی کرد...علی(ع)...در " زمان" زنده باشد!
سه:
انقدر غم بعداز  سال ها ...
که انگار همین دیروز بود ... " وفات علی(ع) "...
این عشق شد مهمان من ...

بشنوید از محسن چاوشی
چهار:
چشم هایت مرا خورد و رفتم توی دلت ...
چسبیده ام به ریشه ی قلبت ... خیال جمع بمان!
پنج:
انکارم کن که من به تو نمی ارزم ...
آن قیمت بالای تو ... بهتر که نمی خرند!
شش:
مزار شش گوشه ات یا حسین(ع) غرق ب
یک سری از عبادت‌ها هم هستند که خصوصی‌اند. مثلِ روزه گرفتن. یک جایی از یک بزرگی خوانده بودم که روزه گرفتن تنها عبادتی است که مخصوصِ خداست. یعنی اینکه شما میتوانید روزه باشید و کسی جز خدا نداند. و یک عالمه توضیحاتِ دیگر...{اصلا" چه ربطی داشته به چیزی که میخواستم بگویم؟} (دارم سعی میکنم فارسی را پاس بدارم)
دیشب برای مراسم احیا رفته بودم به یک مسجدی که بودن در آنجا با هیچ منطقی جور در نمی‌آمد. نه در مسیرِ خانه‌ام بود نه در محلِ ما بود. نه دوست و نه آ
مراسم تعزیه و تشییع نمادین پیکر‌ بی سر شهدای کربلا توسط «طایفه بنی اسد» همزمان با دوازدهم محرم، سوم شهادت سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و سالروز شهادت امام سجاد علیهم‌السلام، ظهر پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸ با حضور مردم عزادار و هیئات سوگواریاز مسیر خیابان قائم، میدان بهشت ، پانزده خرداد به سمت امام زاده سید حمزه برگزار شد. این روز یادآور روز دفن یاران با وفای سیدالشهداء، شهدای بی سر دشت کربلا به دست طایفه «بنی اسد» است. این آئین که قدمتی دیر
خاطرات اربعین نود و هشت: (تیترها)
باتوجه به اینکه به مرور زمان فرصت نوشتن خاطرات اربعین امسال رو پیدا می کنم، الان تیتر خاطرات رو می نویسم تا یادم نره. به مرور می نویسم جریان کامل همشون رو:
1- ریز هزینه های اربعین امسال. و برنامه حرکت.
2- رفتن سر مزار آقاهادی همان اول.
3- اسکان نجف. خوش جا و تمیز.
4- ما و صف حموم؟!
5- پاره شدن زیپ کوله پشتی!
5- آقا سر لباسو بگیر خشکش کنیم!
6- عتبه مقدسه و غذا.
7- یک سحر فرصت نجف امسال. یک گریه نمکی قبل نماز صبح.
8- دیدن رفقا اتف
 
سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنمدل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم
گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضاگاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم
آرزویم به جهان دیدن روی پسر استسوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟
کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضاتیره روز من از شام  غریبان چه کنم
نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرانه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم
به خدا دوری معصومه و هجران رضامی کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم
از وطن کرده مرا دور،جفای هارونمن دل خسته سر گشته و حیران
《السَلَامُ عَلَی الحُسَینِ(ع) الَذَّی قُتِلَ بِکَربَلاءَ عَطشَانَاً》
✅امام سجاد(ع) در طی روایتی می فرماید :
《جَاءَ أَهْلُ الْکوفَةِ إِلَى عَلِی(ع) فَشَکوْا إِلَیهِ إِمْسَاک الْمَطَرِ وَ قَالُوا لَهُ :
اسْتَسْقِ لَنَا!
فَقَالَ لِلْحُسَینِ(ع) : قُمْ وَ اسْتَسْقِ!》
♦️در کوفه خشکسالی آمده بود، بزرگان و مشایخ اهل کوفه خدمت حضرت علی(ع) رسیدند و از کمی آب و نباریدن باران، شکایت کردند و گفتند : 
یا علی(ع)! مدتی است خدا باران رحمتش رو از ما سلب کر
اگر به عنوان یک پایتخت‌نشین قرار باشد جاهانی دیدنی این شهر را به گردشگران معرفی کنید، لیست پیشنهادی‌تان شامل کدام دیدنی‌ها خواهد بود؟ مسلما هر کس به فراخور سلیقه و علاقه‌اش لیست متفاوتی از دیدنی‌های تهران تدارک می‌بیند اما احتمالا بعضی جاها در تمام لیست‌ها مشترک هستند و بی‌تردید در بالای لیست هم جاخوش کرده‌اند. یکی از دیدنی‌های تهران که در تمام لیست‌های پیشنهادی جاهای دیدنی حضور پررنگ دارد، باغ نگارستان است که در قلب بافت قدیمی و
به قلم دامنه. در «مدرسه‌ی سلیمانی» (۱۸) به نام خدا. سلام. شهید حاج قاسم سلیمانی در آخرین مأموریت الهی‌اش وقتی از بیروت خارج می‌شود، دوستان به نوعی به او می‌گویند ڪه شما به بغداد نروید. سردار می‌گوید: «من دارم به مَقتَل [شهادتگاه، قتلگاه] خودم می‌روم». (منبع)
 
شهید سپهبد قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله
نڪته‌ی نیمه‌تشریحی: زندگی، مقدمه‌ای بسیارزیبا برای آخرت است، هرچه طولانی‌تر، بهتر. هرچه معنوی‌تر و مینویی‌تر، پذیرنده‌تر. تنها مقدمه‌
سلامت نیوز :مدت زمان زیادی به مراسم خواستگاری اش نمانده بود، اما به سرش زد بینی اش را عمل کند و به کلینیک رفت، کلینیکی که به قتلگاه او تبدیل شد. زیر عمل جراحی تاب نیاورد، بیهوش شد و دیگر نتوانست هوشیار شود.به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ، امیر هم به فهرست قربانیان عمل جراحی زیبایی اضافه شد و به طرز مرموزی شبانه قلبش از کار ایستاد. هنوز دلیل اصلی این مرگ تلخ مشخص نیست، تنها چیزی که مشخص است، ایست قلبی و نرسیدن خون به مغز او است. حال
قهرمانی‌ها بهانه‌های خوبی هستند برای نوشتن از قهرمانان!فوتبال ساحلی ایران برای سومین بار قهرمان جام بین‌قاره‌ای شد! ولی کسی بیرون نیامد دو تا بوق بزند و به افتخارشان شادی کند و پرچمی بچرخاند!بازیکنانی که هر چه قدر هم قیچی برگردان گل بزنند باز هم برنده کفش طلا نمی‌شوند! چون اصلاً کفشی ندارند که برنده کفش طلا بشوند! این‌ها همشان پا طلاهایی هستند که فقط شناخته‌شده نیستند!خاکی‌هایِ پا طلایی در رمل‌هایی که حتی راه رفتن در آن عجیب سخت است؛
تور کربلا هوایی ارزان و اطلاعات شهر کربلا 

ختلاف ساعت با ایران: ۱/۵- ساعت
زبان رسمی: عربی و کردی
واحد پول: دینار عراق
کد کشور: ۹۶۴++
کد شهری: ۴۰

شماره تلفن‌های اضطراری:
پلیس: ۱۲۲۱۰۴

آمبولانس: ۱۲۲

آتش نشانی: ۱۲۲۱۱۵
جهت رانندگی: راست
فرودگاه بین المللی: ندارد
 تور کربلا کربلا شامل دیدن کردن و زیارت  حضرت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)، خیمه گاه ، کف العباس ، نهر علقمه، قتلگاه، مقام حضرت علی اصغر (ع) ،تل زینبیه، مقام حضرت علی اکبر (ع) و زیارت مقا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مقالات حوزه شبکه و تجهیزات شبکه