نتایج جستجو برای عبارت :

ویترین استاد سلام شکل تازه ای به خود گرفت

سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام س
ویترین استاد سلام شکل تازه ای به خود گرفت
تبلیغ تدریس خصوصیارتقا و پیشرفت در هر شغلی به معنی آگاهی از درک این کلمه است: حرکت رو به جلو
مهمترین کار وقت گذاشتن بر روی هدف و مهم دانستن آن است. ما در استاد سلام بر این باور هستیم که حرکت رو به جلو یک اصل اساسی است و برای به دست آوردنش همه تلاش خود رابه کار میبریم . همراه نیاز مشتری قدم براشتن از اصول اولیه ماست.چرا داشتن فیلم آموزشی برای معرفی معلم خصوصی ارزشمند است؟فیلم آموزشی تدریس خصوصی
- برقراری
استاد فقط استاد امروز 
ک مراقبم بود اومد راحت در کلاسو بست بچه ها همه ازاد همه سوالارو قشنگ توضیح داد جواب رو هم غیر مستقیم گفت حواسشم پرت میکرد هر کی هر کار میخاس میکرد تازه یک سوال ازش پرسیدم نصف جواب رو بهم گفت گفت حالا فعلا اینارو بنویس بقیرم اگه یادت میاد بنویس اگه هم یادت نمیاد اشکال نداره خودتو ناراحت نکن نمرتونو میدم ^___^
استادی از بهشت
الهی ک خیر ببینی استاد جان
هنگام بازگشت به منزل متوجه شد که دزدی از منزل ایشان فرشی برداشته و در حال بردن آن است!استاد، دزد را تا سرای بوعلی بازار تهران که مشغول فروختن قالی شد، تعقیب کرد.لحظه‌ای در مقابل فرش درنگ کرده، سپس پیش رفت و با پیش‌نهاد منفعت به طرفین، قالی را خریداری کرد. البته به شرط آن که تا منزلش حمل کند.وقتی دزد به منزل استاد رسید، تازه متوجه اصل قضیه شد!!این‌جا بود که از استاد عذرخواهی کرد و ...استاد بدون آن‌که به روی خود بیاورد فرمود: «من که ندیدم تو از خ
یکماه پیش فایل پروژه را فرستادم برای استاد، قرار بود کامنت های خودش را بذاره و بعد فایل را بفرسته برای خانم دکتر که ایشون هم کاملش کنه و بخشی که مربوط به تخصصش هست را بذاره. چند روز پیش نهایتا به استاد پیام دادم که استاد تغییرات را انجام دادید فایل را بفرستید که من موارد شکلی و ... را هم نهایی کنم. اونوقت تازه میگه از خانم دکتر پیگیر بشوید که فایلشون را ارسال کنند! خب من تا اون موقع فکر میکردم استاد کامنت های خودش را گذاشته روی فایل، تا اینکه زن
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
استاد دیگر نمی‌خواند
تازه مسئولین متوجه شده اند که چقدر جایش خالی است؟؟؟؟
چقدر دیر!!!
ولی باز هم تشکر 
براستی استاد محمدرضا شجریان لیاقتشان بیش از یک خیابان است
فرهنگ ایران زمین پس تا ابد تا همیشه زیر دین استاد شجریان است همانطور که به حافظ مدیون است
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
سلام بر لحظه ای که زهیر با کلام همسرش حسینی شد... 
 
سلام بر لحظه ای که غلام سیاهی ندا سر داد: امیری حسین و نعم الامیر
 
سلام بر ناراحتی عباس، زمانی که دشمن فکر می کرد می تواند حسین را از عباس بخرد...
 
سلام بر سر بر نیزه بر افراشته حسین
 
سلام بر دستان ناتوان سجاد زمانی که هل من ناصر... پدر نه امامش را شنید... 
 
سلام بر لحظه اذن میدان گرفتن زینب برای پسرانش
 
سلام بر لبان تشنه اکبر که با آن رضایت شهادت را از پدر گرفت... 
 
السلام علی الحسین 
سلام این داستان اولین داستانی که نوشتم
اسمش فقیر امانتداره
این داستان رو به عنوان پروژه پایانی دوره آموزش نویسندگی ( داستان نویسی) استاد سرشار فرستادم
عیب زیاد داره اما قشنگه
زاویه دیدش تلفیقیه و سعی کردم مثل آنک؛آن یتیم نظر کرده باشه اما ما کجا و استاد سرشار کجا تازه اونم در اولین کارم
ولی خدایش بد نیست یعنی خودم که می گم قشنگه
شماهم وقت کردید بخونین...
به صورت سریالی و 9 تیکه ای ارسال می شه که از 4 آذر 98 هر دوشب یکبار
برای خوندنش بر روی نوشته 
بسم‌الله...
سلام!
+
این موقعیت را تصور کنید:
استادی هست که فقط یک درس دو واحدی ارائه داده است و ظرفیت کلاس ۳۵ نفر است. بعد از کلی چانه زدن ظرفیت کلاس به ۴۰ نفر افزایش یافته است. در کنار این استاد، استاد دیگری همین واحد را ارائه کرده است.( یعنی انتخاب‌های دیگری هم وجود دارد.)
کلاس استاد اول که از این به بعد ایشان را استاد الف می‌نامیم متقاضی بسیاری دارد. 
درس برای یک ورودی دیگر ارائه شده و نمی‌توان از طریق سامانه‌ی دانش‌گاه گرفت‌ش.
گروهی از بچه
 
ساعتی از نیمه شب گذشته بود. پژواک صدای جغدها در حیاط مدرسه می پیچید. طلبه جوان سر از کتاب بلند کرد و با سر انگشتان چشمهایش را مالید تا کمی از خستگی اش بکاهد.میر علام از جایش بلند شد و گیوه هایش را پوشید، در ایوان ایستاد و نگاهش را به چیزی گره زد که سالها او را در آن حجره پاگیرش کرده بود. او رو به گنبد طلایی رنگ امیر المومنین(ع) ایستاد و در حالی که دستانش را روی سینه اش گذاشته بود، سلامی عرض کرد. اما آن شب حال دیگری داشت. وضویی گرفت و راهی حرم شد.جو
امروز بالاخره بعد یک ماه رفتم مطب استاد!آخراش بود که یه خانم و آقایی اومدن و شرح حال گرفتم و منتظر بودم استاد بیاد! خانمه بعد کلی خوش صحبتی پرسید دانشجویی؟ سال چندی!؟ قصد نداری از ایران بری؟!
گفتم سال پنج و چرا اتفاقا قصد دارم! داشتم با خودم میگفتم "کی قصد نداره آخه تو این اوضاع" که یهویی گفت شمارتو به من بده...! ما یکی از آشناهامون تازه از امریکا اومده! سیتیزنه و استاد دانشگاه! دنبال یه دانشجوی پزشکی میگرده (عَجَب!) که باهم برن! قسمت بود شمارو دید
شعر سلام✋دوست خوبم سلام سلامدوست دارم در یک کلاممیخوام همیشه از خدادوستی ما نشه تمامسلام من مثل گلههدیه ی من برای تومثل صدای بلبلهمیگم منم فدای توسلام دلو شاد میکنهانگاری که بادبادکهخبرهای خوب میارهسلام من قاصدکهمیگم با مهربونی سلام با خوشزبونیسلام یعنی محبتاینو خودت میدونی
استاد یکی از دروس آز عوض شده بعد انقدر کوچولو و بامزه است که من عمرا به ذهنم می‌رسید استاد باشه تهش میگفتم دانشجوی ترم ۶ باشه خلاصه که خیلی گوگولیه بعد این گوگولی جان امروز گفت وقتی کارشناسی بوده استادش همین استاد استندآپ کمدی بوده و خب باعث شد تصمیم بگیرم هفته دیگه دوشنبه برم از اوشون بابت تربیت چنین استاد گوگولی‌ای تشکر کنم!
کلاسای مجازی قرار بود تا ۱۶ فروردین تشکیل نشن البته از ۵ فروردین به بعد دست استاد بود و خب امروز استاد ایمنی شناسی کلاس رو تشکیل دادن و از اون باحال‌تر استاد آیین زندگی‌مون با اینکه گیر نیستن کلاس رو تشکیل دادن و تازه فهمیدیم که بله هفته پیشم تشکیل داده بودن... بعد من طفلک رو حساب گیر نبودن با این استاد وصایا هم گرفتم و الان تایم بین دو کلاس اومدم بگم هیچ وقت گول نخورید!
سال نوی همگی هم امیدوارم تا اینجا خوب بوده باشه و در ادامه بهتر هم باشه و
دوشنبه ی دوست داشتنی این هفته ام مصادف با روز تجمع حامیان ولایت در میدان انقلاب بود.‌ کلاس تارم صبحهاست نگران بودم راهها بسته باشد و نتوانم به کلاس برسم که خواهرم گفت تجمع بعدازظهر است. از وقتی بنزین گران و سهمیه بندی شده است خیابانهای تهران کمی خلوت تر است و اسنپ هم راحت تر گیر میاید. در اسنپ بودم که مریم زنگ زد. گفت سلامش را به استاد برسانم. گفتم دلم برایش تنگ شده است‌. کی شود که باز با هم همراه شویم.
پیرمرد کوچه ی نادری را چند هفته ای است نمی
 کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب ...
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - ...tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-فعا
میان ترم شروع شد کلاسام مونده تازه دیروز مشخص شد استاد درس مبتنی بر وب با استاد فتوشاپ خواهرن @_@ و من بر فنا رفتم چرااااااا من از روی قیافه تشخیص نمیدم که دو نفر شبیه همن و فامیلشون هم یکیه (اینکه خواهرن مشکلی نیست خیلیم خوبه چون دوتاشون واقعا عالین و من خیلی دوسشون دارم خیلیییییییییییییییییییی خیلیییییییییییییییییییی زیاد، مشکل اینه که باید تلاشمو بیشتر کنم و من سه چهار ساله تنبل شدم)
من دانشجوى سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال این بود: نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می کند چیست؟ من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدودا شصت ساله بود... امّا نام کوچکش را از کجا باید می دانستم؟ من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بی جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم، دانشجویى از استاد سوا
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب ...
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - ...tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-ف
آخر کلاس نشسته بودم که با صدای صلوات طلاب از خواب بیدار شدم.بلند شدم و به طرف درب خروجی که پشت سرم بود حرکت کردم هنوز چند قدمی نرفته بودم که صدای استاد بلند شد:کجا می روی ؟برگشتم سرجایم نشستم استاد گفت:از همه دیرتر می آیی واز همه زودتر می روی وتفاوت صلواتی که برای تمام شدن کلاس می فرستند با صلواتی که برای نام حضرت محمد(ص)می فرستند راتشخیص نمی دهی با این وضعیت به کجا می خواهی برسی؟کل کلاس خندیدندو  من تازه فهمیدم استاد نام حضرت محمد(ص) را گفته ب
دوشنبه ی دوست داشتنی این هفته ام مصادف با روز تجمع حامیان ولایت در میدان انقلاب بود.‌ کلاس تارم صبحهاست نگران بودم راهها بسته باشد و نتوانم به کلاس برسم که خواهرم گفت تجمع بعدازظهر است. از وقتی بنزین گران و سهمیه بندی شده است خیابانهای تهران کمی خلوت تر است و اسنپ هم راحت تر گیر میاید. در اسنپ بودم که مریم زنگ زد. گفت سلامش را به استاد برسانم. گفتم دلم برایش تنگ شده است‌. کی شود که باز با هم همراه شویم.
پیرمرد کوچه ی نادری را چند هفته ای است نمی
 
ساعتی از نیمه شب گذشته بود. پژواک صدای جغدها در حیاط مدرسه می پیچید. طلبه جوان سر از کتاب بلند کرد و با سر انگشتان چشمهایش را مالید تا کمی از خستگی اش بکاهد.میر علام از جایش بلند شد و گیوه هایش را پوشید، در ایوان ایستاد و نگاهش را به چیزی گره زد که سالها او را در آن حجره پاگیرش کرده بود. او رو به گنبد طلایی رنگ امیر المومنین(ع) ایستاد و در حالی که دستانش را روی سینه اش گذاشته بود، سلامی عرض کرد. اما آن شب حال دیگری داشت. وضویی گرفت و راهی حرم شد.جو
 
ابولحسن صبا به سال 1281 خورشیدی در تهران بدنیا آمد.
پدرش کمال السلطنه و مادرش آمنه ی رئیس بود
صبا در مدرسه ی آمریکایی ها تحصیلاتش را آغاز کرد و در سن دوازده سالگی به آموختن موسیقی روی آورد.
نواختن کمانچه را نزد استاد حسین اسماعیل زاده فرا گرفت
 
دو سال بعد زیر نظر حسین هنگ‌آفرین تمرین ویلون را آغاز کرد.
نواختن ضرب را نیز نزد حاجی خان معروف آموخت و تار و سه تار را درویش خان با او آموخت.
در سال 1301 تحصیلات خود را در مدرسه آمریکایی ها به پایان رساند
سلام
به پیشنهاد دوست و استاد عزیزم محمدرضا شعبانعلی در نوشته ی "چه باید کرد" تصمیم گرفتم بنویسم. نوشتنی از جنس پاره کردن و دور ریختن. برای دو منظور‌. یکی تخلیه ذهن و دیگری نوشتن حال روزانه که بعد مدتی تغییر را احساس کنیم در خودمان.
ادامه مطلب
اولین سرود ملی ایران
درواقع قطعه‌ایست بی‌کلام با نام «سلام شاه» که به فرمان ناصرالدین شاه توسط آلفرد لومر، استاد فرانسوی موسیقی دارالفنون ساخته شد و در زمان مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۴ خ بر روی صفحه ضبط گردید
سال ۸۴ زنده‌یاد بیژن ترقی شعری با نام «ایران جوان» بر روی این قطعه سرود که توسط استاد عقیلی خوانده شده است.
تابه حال شده بری دانشگاه وبگن استاد نیومده؟
خوب اصولا اینجور وقتا چی کار میکنی؟
چه احساسی داری خوشحال میشی یا ناراحت یا کلا بی حسی؟
دانشجو که اسمش روشه یعنی کسی که دنباله دانشه؟
جوینده هم یابندس درسته؟
 دانش جو هم جوینده دانشه پس پیداش میکنه
اماخوب اینجادانشجوها چنددسته میشن
یه عده که فقط برا سرگرمی وپرکردن وقتشون اومدن دانشگاه
پس استاد بیاد ونیاد فرقی واسشون نداره به هرحال وقتشونا یه جوری تو دانشگاه میگذرونن
تازه هرجوردلشون بخواد نه د
سرتون و درد نیارم
بنده مثه اینکه چندین بار با رییس دانشکده برخورد داشتم بدون اینکه بفهمم و یا حتی سلام کنم
اخرین موردی که واضحا یادمه این بود که کنار تکنسین وایستاده بودم ایشونم بود بعد من در یک قدمیشون بودم بهم گف سلامینی میدونید اون اول سلام کردخیلییییی بد بود امروز تازه فهمیدم:)
اخه همیشه تصور من این بود رییس هیچوقت اینقدر به دانشجو نزدیک نیست و برای دیدنش باید وقت گرفت و...
حتی نمیدونستم متخصصم هستن
ینی دقیقا همینقدرررر از مراحل پرت تشری
سلام
سلامى شیرین و گرم
 به تازگىِ اینجا و حس خوب تازه بودن
 به شروعی دوباره و رهایى از انرژى هاى منفى     
 به خودم و این روزهاى تکرار نشدنی
 به دلم و این همه حس ناب و بکر که مدتها بود گم شان کرده بودم
و سلام
 به زندگى و اویى که به من هستى بخشید و از خودش در من دمید و من شدم آنچه که هستم
سلام
 به تغییر، به جراتِ دل کندن، به امید، به انگیزه و به همه لحظه هایی که شیرین اند و شیرین تر خواهند شد
 
ادامه مطلب
 
با سلام و احترام. شنبه ١١ ام اسفند ساعت ١١/٣٠ براى دفاع پروپوزال در نظر گرفته شده. لطفا دانشجویان اعلام آمادگى بفرمایند و تا سه شنبه دو نسخه امضا شده توسط استاد راهنما تحویل گروه بدهید. موفق باشید
در زیر همین پست، نام، موضوع و استاد راهنما را اعلام بفرمایید. 
داورها : دکتر خیرآبادى و دکتر حاجى بگلو 
آخر کلاس جبر خطی بود
استاد واث..(۱) پشت میز رو صندلی گوشی بدست نشسته بود که حضور غیاب کنه. تا صفحه حضور غیاب لود بشه گفت: در ضمن اونایی که میان ترمشون پایین تر از 10 گرفتن حواسشون باشه نیفتن.
بعد با مکث کمی گفت: (با لحن حضور غیاب گونه استادای دانشگاه بخونید): خب آقای آقاجا...(۲)؟
بنده خدا رفیقم حواسش نبود یه دفعه جاخورد و گفت: ما استاد؟! ما بالاتر از 10 گرفتیم!
همه زدیم زیرخنده.
تازه بنده خدا فهمید قضیه حضور غیابه الان و‌ اون بحث نمره 10 میان ترم اینا تم
بهترین دعا نویس تضمینی در ایران استاد  جهان شاهی09331521744
با سلام به دوستان استاد یوکا جهان شاهی رو به شما معرفی میکنم 
استاد مسلط به همه طلسمات سریع الاجابه هستند و به صورت تضمینی کار میکنند
هر مشکلی اگه داشتید میتونید با استاد تماس بگیرید
خود من  یه مشکل بزرگ داشتم که استاد برام حل کرد و از این بابت از استاد تشکر میکنم
شماره تماس 09331521744
سلام
بعد از عمری با کلی جستجو رفتم یه کلاس ورزشی انتخاب کردم که مثلا کمتر ضرر داشته باشه!
تا مربی می گفت هر کی گردن درد داره انجام نده، مراقب میشدم...
تا میگفت هر کی کمر درد داره این مدلی انجام بده ، باز...
تازه به خودم تخفیف دادم که حالا زانوهام چندان مشکلی نداره که! (حالا شدید می دَردَن!)
اون وسط چشمم سیاهی میرفت، گاهی ناچار میشدم بی خیال بشم و بشینم استراحت کنم.
اون نرمش هایی هم که سر رو باید به سمت پایین خم می کردیم که کلا می ترسیدم انجام بدم، ا
ینی خدا ما کاشونیا و این شمالیا رو اون دنیا میبره یه جای بهشت؟؟ بابا ما تو دنیا تو جهنم سوزان زندگی میکردیم، اینا تو بهشت برین! انصافه عایا؟؟اینا اسم کوچه هاشونو میذارن تازه آباد، سبزخونه، خوشگل کوچه! ماهم اسم خیابونامونو میذاریم کویر آباد، گرمابه، جهنم دره!!
 
یادمه دکتر سعیدا  استاد حسابداریمون یه بار سرکلاس بهم گفت اشرف السادات! (با تشدید مشدد حرف سین) تو لنگرودی هستی؟! گفتم نه استاد، گفت پس چرا انقد شکل لنگرودی هایی؟؟ مگه لنگرودیا چه شک
دانلود رمان جدید عروس استاد
دانلود زیبا و جذاب رمان عروس استاد
دانلود رمان عروس استاد دارند جام طرفدار
دانلود جدیدترین رمان عروس استاد با نسخه pdf
دانلود رمان باحال و عاشقانه عروس استاد با نسخه pdf
دانلود پارت اول رمان عروس استاد با نسخه apk
ادامه مطلب
سلام واژه هایم را بپذیرکه در تب نگاه توبه پرتگاه سکوت می روندتو امابسان خورشیدتازه می کنی زمزمه بهار راکه چندیست خو کرده به نغمه زمستاناز خروش نگاهتعشق فرو می ریزدو جاری می شوددر این سرزمین بی نام و نشانتو را اعجازی می بینمبسان دم مسیحاکه کالبد خاکستر گرفته رابه سلام صنوبرها زنده می کند
پ ن: ندارد.
تجربه_جذب اعضای دوره استاد شریفه غلامی:
با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوارم استادی که کلامشون انقدر دلنشین هستش به دل آدم میشینه استاد عزیزم خواستم بگم من تمرین میوه رو انجام دادم عکسش رو براتون میفرستم باور کنید وقتی از نزدیک دیدم یه طوری شدم چی بگم استاد که ما چیکار کردیم با وجودمون اصلا گفتنی نیست استاد انگار تو یه دنیای ناشناخته پا گذاشتم که هرروز یه چیز تازه به روم بازم میشه یه چیز تازه یاد میگیرم منی که ‌چهل و سه سال از عمرم بیهود
سوتی دادم امروز سر کلاس طراحی در حد تیم ملی، قابل پخش نیست، فقط تا چندددد دقیقه استاد و خودم قرمز بودیم از شدت خنده،همشم تقصیر استادِ!خب من مشغولم حواسم جمعِ کارمِ ،میگه بین شما سه نفر هرکدوم باید یه طرح از اعضای صورت بدین ،بماند که ازمن دوتا گرفت.خلاصه گفت انتخاب کنید چشم، بینی و لب. چشم و بینی اعلام آمادگی کردن،یکی گفت:من بینی میدم،اون یکی گفت :من چشم میدم،اونوقت از من می پرسه تو چی پورابراهیم؟خب من چه جوری باید بگم که زشت نباشه! هیچی دیگه د
کودکی ده ساله را که دست چپش در یک حادثه ی رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپردند . پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد . استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد میتواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند . در طول شش ماه ، استاد فقط روی بدنسازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو به او تعلیم نداد 


ادامه مطلب
خصوصیات یک استاد آیلتس مناسب
یکی از دغدغه های زبان آموزان و کاندیداهای آیلتس انتخاب استاد مناسب بوده است. به این دلیل که این آزمون دقیقا یک آزمون سرنوشت ساز است. بر اثر شکست در این آزمون هر فردی ممکن است هزینه های زیادی متحمل شود لذا انتخاب یک استاد مناسب و کاربلد واقعا کار سختی است. اگر شما هم با این مشکل مواجه شده اید لطفا به لینک زیر سر بزنید تا با خصوصیات یک استاد آیلتس خوب آشنا شوید: 
 
انتخاب استاد مناسب آیلتس...
 
 
بهترین دعا نویس تضمینی در ایران استاد  جهان شاهی09305696979 
 
با سلام به دوستان استاد یوکا جهان شاهی رو به شما معرفی میکنم 
استاد مسلط به همه طلسمات سریع الاجابه هستند و به صورت تضمینی کار میکنند
هر مشکلی اگه داشتید میتونید با استاد تماس بگیرید
خود من  یه مشکل بزرگ داشتم که استاد برام حل کرد و از این بابت از استاد تشکر میکنم
شماره تماس 09331521744
معرفی دبیران محترم دبیرستان نمونه ملاصدرا درس سال 99-98
 
کار و فناوری
استاد علی ربیع زاده(لیسانس برق_دبیر تخصصی در حوزه برق و سازه های الکترونیکی و کار های عملی) 
 
عربی
استاد ایوب شکاریان (دکترای عربی، دبیر تخصصی) 
استاد عباس مومن (لیسانس عربی"دبیر تخصصی) 
 
ریاضی
استاد ابراهیم بشیریان (فوق لیسانس ریاضی'دبیر تخصصی) 
آقای.... (اطلاعات بعدا اصلاح میگردد) 
 
فارسی
استاد حسن فراتی (لیسانس فارسی' دبیر تخصصی) 
آقای حاجی پروانه (لیسانس فارسی ') 
 
علو
سلام
دوستان خانه ما برای ما مهم است و باید هم اینگونه باشد چون
محل زندگی ما است و ما در خانه باید راحت و ارام باشیم وقتی
از سر کار به خانه برمی گردیم اگر منزلمان زیبا باشد هنگام ورود به خانه با
دیدن زبایی ها و تمیزی ها حالمان خوب می شود و انژی میگیریم و این بسیار زیباست .
دوستان یکی از راه های تمیز نگاه داشتن خانه و زیبایی منزل
می تواند نقاشی ساختمان باشد چرا که خانه روحی تازه خواهد
گرفت و خانه نو و نوار خواهد شد البته باید از نقاش ساختمان خوب و
خی امروز اولین کلاس دانشگاه بود دانشگاه فرهنگیان 
ساعت 7/30شروع رفتیم سر کلاس استاد اقای وردی بود کلا استاد خوبی بود؛
از این که ما بهترین انتخاب رو کردیم که امدیم فرهنگیان و از این که الان فارغ التحصیل ها بیکارند و کار نیس صحبت کرد تا درس که مبانی فلسفه بودو ما جزوه نوشتیم البته تا جایی که تونستم ادامشو از روی صوتی که صادق گرفت ؛
الان میخوام گوش کنم و بنویسم ؛بعد از ظهر هم که کلاس دارم ساعت 16/30 به امید خدا البته دنبال کار های کتابخونه ام که بتون
بربسیجی دلاور یاورقرآن سلام/حامی خوب ولایت ازبرجانان سلام/صف شکن درجبهه حق میخروشد دائما/حامی اسلام ورهبربرکت ایمان سلام/رادمردبابصیرت لشکر ایران ماست/ازبرای یاورحق بنده رحمان سلام/هم شجاع وقهرمان شددرنبرد دشمنان/رهروراه شهیدان اسوه دوران سلام/هست رزمنده همیشه دررکاب رهبری/عاشق خط امام وزمزم احسان سلام/گشته الگوی زمانه استقامت محوراست/بربسیجی های ناب کشور ایران سلام/لشکرصاحب زمان راباز معنا کرده است/اوشفاازبهرشیعه میشود درمان سلام/
1) استاد عزیز چنان امتحان میان‌ترمی گرفت که هیچکس قادر به پاسخ کامل دادن به سوالات نبود. به معنای واقعی کلمه قیمه ها رو ریخته بود تو ماستا!2) یکی دیگه از اساتید هم خواست از قافله عقب نمونه، آخر کلاس یه کوئیز گرفت که بازم هم...!
3)عزیز دیگری اعلام کرد که اگه همکاری نکنیم و روزهای تعطیل دانشگاه نریم، ماه رمضان بعد از افطار کلاس تشکیل میده برامون! 
۳روزه میخوام فایلای جدید دو تا درسی ک استاد اپ کرده رو گوش کنم ولی به ثمر نمیرسه!
وسطاش خوابم میگیره.. بسکه صداش یکنواخت و خواب آلوده و حرفاشم تکراریه!
یعنی اینقدر تکرار میکنه که رسما اسفالت میشیم
بدتر ازون اینه که هدف ازین دو درس بکل نامعلومه برای همه!!
باز بدتر از این هم هست و اون اینکه مطالبش بشدت شبیهن طوریکه تشخیص نمیدی کدومش کدومه؟
منم در حق هودم نعمت و تمام میکنم و میرم رو تخت دراز کش با بالشت و پتو گوش میسپارم که اگه خوابم گرفت سریع اجر
 
دانش آموزان و اولیای گرامی،  همکاران و اساتید محترم  با سلام و ارادت  همانطور که همگی میدانیم در کنکور ایران اساتید برتر زیادی در هر درس وجود دارند و ما در این سایت (فروم دبیران منتخب ایران)    ضمن احترام به افرادی که نامشان در سایت ذکر نشده است، با بررسی اطلاعات موجود در اینترنت (سایت های معتبر کنکوری از قبیل قلمچی- دکتر ایکیو(گاج) -وسایت کنکور ایران-انجمن نخبگان ایران)  و نیز بررسی فیلمها و ویدیو ها و تالیفات اساتید کنکوری را از تمامی سای
شجاعت مجسم

استاد رضا بابایی، استاد ویرایش و نویسندهٔ ناب‌نویس و نثرنگارِ چیره‌دست، سحرگاه امروز به دیدار پروردگارِ قلم رفت. رضا بابایی در بهتر بنویسیم قلم آزمود و نفس زد و خون دل‌ها خورد تا در پیشگاه پیشوای مؤمنان (زندگی‌نامهٔ امیرمؤمنان علی علیه‌السلام)، پروندهٔ عقلانیت و دیانت بگشاید و به یاری پیشوای صالحان (زندگی‌نامهٔ امام‌حسن علیه‌السلام)، زندگی و بندگی را مشق کند و در رستاخیز خون و خرد (زندگی‌نامه و راه‌نامهٔ امام‌حسین علیه
یعنی دیگه خواااب هوش و حواسو ببینم....
الان دم در ۳ بار به شوهر عمه ام سلام دادم...یه بار جای خود سلام...یه بار در جواب خدابیامرزه مادربزرگتو...یه بار در جواب خداحافظیش ...
ینی فاطمه گند قضیه رو درآوردیاااااااا...
به خودت بیااا دختررررر...
داری میمیری ...
امروز استاد دید چشمام اشکیه ...زیر چشمم گود افتاده هی میپرسید خانوم فلانی خوبی؟همه چی خوبه؟هی ازم سوالای راجع به چیزای مختلف _غیر درسی _میپیرسید...میگفتم استاد ببخشید متوجه نشدم...دوباره میشه بگید...
و
برحریم کربلا کاشانه ایمان سلام/بر حسین وزینب ومجموعه یاران سلام/سرزمینی که سراسرعشق معنامیکند/مسلم وهانی نخستین گوهراحسان سلام/برحبیب وحرو عابس بربریروشاکری/جمله اصحاب مولادردلش طوفان سلام/نوجوان مجتبی و یاوران برعلی/اصغرشش ماهه اوتشنه دوران سلام/شدجوان کربلایی شبه پیغمبر بود/برعلی اکبرش درپهنه میدان سلام/درکنار علقمه عباس غوغاکرده است/بر علمدارحسینی حامی قرآن سلام/ناظربرقتلگاهش زینب وسجادبود/درحریم شاه دین برحضرت جانان سلام/سخت ش
خب گاهی با بعضی آدمها به مشکل میخوری، نمیدونم چرا با این استاد به مشکل خوردم. واقعا هنوز برام سوال هست. وقتم شریف تر از این بود که به غیبت از ایشون بگذره. خسته ام کرد.اینها رو میگم که خالی بشم چون جایی برای گفتن ندارم و مثل شما استاد عزیز، پیش همه یک سری واقعیت نصفه و نیمه را بیان نمیکنم!!!
ادامه مطلب
سلام برتو     که زیباترین  شیرین ترین  و  پرنشاط ترین کلمه  سلام است 
 
سلام برآسمان و زمین   و سلام برعشق 
 
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرات نخواهد شست
 
دوست داشتن فقط گفتن نیست
 
گاه سکوت است
 
گاه نگاهی مهربان است
 
گاه دعا از دل و جان است
 
و گاه یک پیام  
 
سلام...
از عصر تصمیمم این بود که درمورد اتفاقات امروزم که درون مایه ی طنز داشت پست بنویسم
اما مستند محمد طاها ، همون پسر بچه ای که تو حادثه ی تروریستی رزمایش پارسال اهواز شهید شد رو دیدم و 
دلم گرفت...از بزرگیِ این مرد کوچک که حالا شهید شده دلم گرفت...
از بی مسئولیتی ها ، از پستی ها ، از حرام خوری های به ظاهر حلال خوری از بچه کشی ها دلم گرفت...
پس لازمه امشب رو به احترام محمد طاها ها سکوت کنم...
راستی
یکم مردهامون کم نیستن؟
امام زمان(عج) حق داره هنوز م
گویند که معلّمی از بینوایی در فصل زمستان درّاعۀ(1) کتانِ یک‌تا(2) پوشیده بود. مگر خرسی را سیل از کوهستان در ربوده بود می‌گذرانید، و سرش در آب پنهان.(3)
کودکان پشتش را دیدند و گفتند: «استاد، اینک پوستینی در جوی افتاده است، و تو را سرماست، آن را بگیر.» 
استاد از غایت احتیاج و سرما در جَست که پوستین را بگیرد، خرس تیز(4) چنگال در وی زد. استاد در آب گرفتار خرس شد. کودکان بانگ می‌داشتند که: «ای استاد، یا پوستین را بیاور و اگر نمی‌توانی رها کن، تو بیا.»
گ
چند روز گذشته وقتی اینستاگرام رو باز کردم متوجه شدم یکی از اساتیدم که سال‌ها پیش در داشکده زبان‌های خارجه دانشجوی ایشون بودم، کامنتی از من رو در صفحه خودشون لایک کردند. ولی متوجه شدم که فقط کلمه "ت" در قسمت کامنت تایپ شده. به همین دلیل سریع متن عذرخواهی ارسال کرده و کامنت رو اصلاح کردم. حالا این که چطور این قصور از جانب من سرزده که بدون آن که متوجه بشم این کامنت ارسال شده، بماند که البته جای پیگیری از جانب خودم برای خودم داره تا بلکه دیگه تکرا
چند روز گذشته وقتی اینستاگرام رو باز کردم متوجه شدم یکی از اساتیدم که سال‌ها پیش در داشکده زبان‌های خارجه دانشجوی ایشون بودم، کامنتی از من رو در صفحه خودشون لایک کردند. ولی متوجه شدم که فقط کلمه "ت" در قسمت کامنت تایپ شده. به همین دلیل سریع متن عذرخواهی ارسال کرده و کامنت رو اصلاح کردم. حالا این که چطور این قصور از جانب من سرزده که بدون آن که متوجه بشم این کامنت ارسال شده، بماند که البته جای پیگیری از جانب خودم برای خودم داره تا بلکه دیگه تکرا
چند ماه پیش در کلاس اتفاق عجیبی افتاد که مانند یک  راز بود. یکی از همان راز های استاد.
تلفن آقای نوری زنگ خورد و با حالتی پریشان کلاس را ترک کرد. ما همه جا خورده بودیم.وقتی استاد کلاس را ترک کرد مدیر دوره ها آمد و کلاس را تعطیل کرد. همه ی ما نگران استاد بودیم که مبادا اتفاقی برای او بیفتد.
چند روز گذشت اما خبری از استاد نبود و یک مربی تند مزاج سرپرستی کلاس ما را به عهده داشت. 
چند هفته گذشت و در نهایت استاد آمد ولی رفتارش آن استاد قبلی را نشان نمی د
استاد داستان پیام داده انتظار میره امسال به جای چیزهای دیگه ...برای هم کتاب ارسال کنیم به عنوان عیدی تا هم مطالعه کنیم و هم این روزها مفید باشه برای همه...
منم جواب دادم...واقعاااا انتظار میره استاد!بی زحمت امضا هم بکنید کتابو برام!
و استاد فقط سکوت...فقط نگاه...
 
اولین بار مریم این کتاب رو معرفی کرد
با مریم کلاس استاد جان آشنا شدم
رشته و گرایش خیلی متفاوتی داره با زمینه کار من و استاد جان
استاد مریم گفته بود کلاس استاد جان رو بیاد شاید بتونه در مورد ی موضوعی
اطلاعات کسب کنه
و مریم پارسال برای دومین سال می اومد کلاس استاد جان
خوب براش خیلی سنگین بود و میشه گفت هیچی نمی فهمید
از من در مورد استاد جان و دیدگاهش و نگرشش پرسید
و این بین یکمی از دیدگاه استاد خودش گفت
و این شد که من با استاد مریم از دور آشنا شدم
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی هرگز او را نخواهی دید!
 
 
سلام ^_^
قدرت و وجود پر عظمت خالق هستی در تمام آفرینش هویدا است.
من تعجب میکنم از کسی که خدای متعال بر
امروز استاد عیسی پیام داد که به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا و حفظ سلامتی همگانی کلاسهای موسیقی غیرحضوری تا پایان سال برگزار میشود. به این صورت که هر هنرجو باید اجرای درس خودش را فیلم بگیرد و برای استاد ارسال کند و سپس استاد ایرادات احتمالی اجرا رو بگوید و درس جدید را هم بدهد. تجربه ی شیرین و منحصربفردی خواهد بود
بدم اومد ک وقتی استاد داشت chondromalacia رو درس میداد به من نگاه کرد فقط چون که میدونست من زانوم درد میگیره://بعدشم پرسید استاد درمانش چیه استاد گفت وزن کم کنن، گفتش که اگه وزنشون کم باشه چی؟ استاد گفت هیچی و باز به من نگاه کرد:/الان که داشتم این مبحثو میخوندم یادم اومد و خورد تو حالم:/اینم یادم اومد که سر قلب استاده به من گفتش که برم دستگاه فشار بیارم خیلی بدم اومد:(((((شاید چون نصفه و شبه و دارم درس میخونم، ولی نه خوب ناراحت میشه آدم بخاطر چیزای کوچیک:(
بابک جهانبخش پایان تازه
دانلود آهنگ بابک جهانبخش پایان تازه با کیفیت ۳۲۰ و لینک مستقیم به همراه پخش آنلاین و متن ترانه
Download Song ♪ Babak Jahanbakhsh Payane tazeh ♪ With Best Quality + Lyrics
بزودی…دمو و تیزر قرار گرفت. زمان پخش نامشخص
 
منبع: گیتار موزیک
رفتیم مریض رو معاینه کنیم ، مریض آخوند بود با عمامه و بند و بساطش نشسته بود روی تخت ؛ استاد گفت میشه کلاهتون رو بر دارین من معاینه کنم ؟؟ (سرش رو بخیه زده بود باید سرش رو میدید استاد) 
یعنی اووونقدر خودم رو نگه داشتم اون وسط نخندم که داشتم غش میکردم :)) 
بعد از اینم که اومدیم بیرون خود استاد از سوتی ای که داده بود غش کرد رسما...
به امید خدا فعلا کار رو با بارگذاری صوتهای تدریسی که ضبط شدن و برخی جزوات که تقریر خودم هست شروع می کنم؛ تا ببینیم در ادامه خدا چی بخواد...
محتواهایی که فعلا آماده در اختیارم هست و ان شاء الله به تدریج بارگذاری میشه ، عبارتند از:
ادبیات:
جزوه نحو 4 استاد شامیری (حفظه الله)
صوت های تدریس و جزوه تجزیه ترکیب استاد شامیری (حفظه الله)
فقه:
صوت های تدریس فقه 3 ( کتاب المتاجر، کتاب البیع و کتاب الدین) استاد مفتخر (حفظه الله)
صوت های تدریس فقه 2 (کتاب الصوم
سلام بر حسین (ع)سلام بر دستان کوچک رقیه سه ساله 
سلام بر لب های خشک علی اصغر او که سیرابی اش به چند قطره آب داغ ابدی بر دلهاست 
سلام بر علم عباس 
بر قامت اکبر 
بر نجابت قاسم 
بر معصومیت عبدالله 
و بر تنهایی و صبر زینب سلام 
سلام بر محرم
می گویند روزی یک پسر کوچک که تازه به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد، برای اولین بار همراه مادرش به یک کنسرت پیانو رفت. آن ها در ردیف جلو نشستند و وقتی مادر سرش گرم صحبت با یکی از دوستانش شد، پسر بچه از روی کنجکاوی به پشت صحنه رفت و آن جا پیانو بزرگی دید که هیچ کس روی صندلی آن ننشسته بود. پسرک بی خبر از همه جا پشت پیانو نشست و شروع به نواختن قطعه ساده ای نمود که تازه یاد گرفته بود. صدای پیانو همه ی حاضران در سالن را به خود آورد
+سلام.-علیک.+خوش اومدین.-مزاحم که نیستم.+این چه حرفیه؟شما مراحمید!-خیلی ممنون.+به فرمایید داخل.-به چه خونه ای داری؟+قابل نداره.تازه تاسیسه معمارش هم خودمم!-جدا؟+بله.-من میتونم از این به بعد هر وقت دوست دارم به اینجا سر بزنم؟+خونه ی خودتونه.-چرا حالا سبز؟+عشقه!-سبز؟+اره باو.-کلا همینه ؟+چی؟-محتوای خونت.+نه بابا تازه تو اولین مهمون خونمی قراره از الان کلی پست بزارم.-جدا؟+البته.-پس هرچه سریعتر شروع کن.+چشم
بعد از اولین جلسه ای که با استاد کاف داشتیم،حس پرواز روی ابرها را داشتم که چنین استاد باسواد و خفن نصیبمان شده!
اما این احساس شعف در جلسات بعد تبدیل به حس سرخوردگی شد!همچنان خوشحالم که  در این ترم دو درس با استاد کاف دارم اما تاب سرزنش های هرجلسه اش را ندارم.جلسه ی اول حرف هایش را گذاشتم به حسابِ استادی دلسوز که بچه هایش را نصیحت میکند و در پی ایجاد انگیزه در بچه های سرخوش است اما با تکرار حرف ها در قالب دیگر در جلسات بعدی حس یک دانشجوی خنگ و با
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت ، استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم
 
شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد
 
استاد به او گفت :
آ
چند ماه پیش در کلاس اتفاق عجیبی افتاد که مانند یک  راز بود. یکی از همان راز های استاد.
تلفن آقای نوری زنگ خورد و با حالتی پریشان کلاس را ترک کرد. ما همه جا خورده بودیم.وقتی استاد کلاس را ترک کرد مدیر دوره ها آمد و کلاس را تعطیل کرد. همه ی ما نگران استاد بودیم که مبادا اتفاقی برای او بیفتد.
چند روز گذشت اما خبری از استاد نبود و یک مربی تند مزاج سرپرستی کلاس ما را به عهده داشت. 
چند هفته گذشت و در نهایت استاد آمد ولی رفتارش آن استاد قبلی را نشان نمی د
از کلاس های انلاینمون همینقدر براتون بگم که از کل یک ساعتونیم کلاس یک ساعتو ربعش صدای استاد قطعه و ما صدای استادو نداریم و اون یک ربع دیگه هم که وسطا هر چند ثانیه وصل میشه استاد داره سرفه میکنهو صداشو صاف میکنه یا صدای زیبای قورت قورت آب یا چای خوردن استاد میاد
منکه خیلی دارم استفاده میکنم از کلاسا شمارو نمیدونم:) 
امروز صبح رفتم پیش استاد منو جلو آقای ملکی شست گذاشت هر چی تو دهنش بود بهم گفت :|
هی میگفت من اینقد مقاله اتو تصحیح کردم تاحالا than رو اونجا گذاشتم ؟!! 
بعد از ظهر نشسته بودم دیدم استاد اس ام اس داد گفت ساعت سه بیا اتاقم 
نگو استاد فک کرده بود صبح به اندازه کافی فوش نداده بهم گفته بود برم باز منو بشوره  دوباره یه دورم ساعت سه منو شست پهن کرد... فردا زنگ نزنه بگه بیا فوشت بدم صلوات 
+ یه زمانی زندگی ما هم اینجوری بود ولی الان رابطه مون بر اساس احترام
قرائت کلام الله مجید توسط استاد بین المللی ، قاری جهانی استاد کاظمی
 
در آستانه ی ولادت با سعادت امام حسن (ع) ، و در جشن مجازی ولادت کریم اهل بیت ، با دعوت آستان امامزاده عماد الدین (ع) قاری بین المللی استاد کاظمی به قرائت قرآن و نورانی کردن و برکت بخشیدن به محفل نمودند .
 
مشاهده ی کلیپ قرائت زیبای قرآن کریم توسط استاد کاظمی : مشاهده ی کلیپ
امروز وقتی داستانمو خوندم...جمع رفت تو یه سکوت مطلق ..
استاد گفت... ایراد ...پیشنهاد..انتقاد!
بازهم سکوت مطلق !
و من نگاه میکردم به همکلاسیام...که دورتا دور میز نشسته بودن...!
تا اخر یکی از آقایون شروع کرد صحبت ...
وقتی راجع به گیرایی و گرفتن توصیفا حرف میزد داشتم پرواز میکردم...بعدش یکی از خانوما انتقاد کرد...از یک نواختی ...
بعد یه آقا ...انتقاد کرد از جزئی پردازی ...
و بعد یه دختر ...گفت قصه وجود نداشت...
دوباره استاد پرسید بقیه؟ایراد پیشنهاد انتقاد...
هیچ ک
سلام کنم یا نکنم! آخه اومدنی که رفتنی داره، دیگه سلام نمی خواد. یعنی تا بخوای سلام کنی باید خدافظی رو شروع کنی. 
دلم تنگ شده بود. برای فضایی که خودِ خودِ هستم. بدون روتوش، نقاب و هر پوششی مزخرف دیگه ای که آدمو شکل دیگه ای تحویل دیگران میده!
زندگی فاجعه بار این روزها ادامه دارد. یعنی زندگی هر طور شود، فقط ادامه داشتن را بلد است. چه از آسمان سنگ ببارد، چه اتش و کرونا و موشک!
راه خودش را می رود. فقط نمی دانم احساس هم دارد که گاهی دلسرد شود، خسته شود ا
یک.
آیابده که انسان با استادش اختلاف نظر داشته‌باشه!؟
مطلقاً خیر.
برای برخی از اساتید علاوه بر شأن علمی، شأن استاد اخلاق بودن هم قائلم و اون ادبشون بعض باعث میشه که پای درسشون زانو بزنم.
دو.
امروز با استادم بحث درباره کثرت و وحدت و وحدت شخصی بود و بحث بالا گرفته‌بود که خنده‌م گرفت و گفتم: استاد چقدر این بحث‌ها پیش میره!
سه.
ترس از این‌که این حرف‌ها سبب ضلالت کسی بشه قلم رو کنار گذاشتم و صرفاً به گوشه کنار کتاب‌هام مطالب رو با مداد می‌نویسم
قبل از اینکه بروم حمام لباس هایی که بوی سیگار میداد را گذاشتم توی تراس. میز را دستمال کشیدم و پیچک عزیز تازه رسیده ام را رویش فرم دادم. کنار پیچک ها شمع چیدم. تازه از سفر رسیده بودم و وسایلم در اتاق نامظم بود، منتها حالا از کمال گرایی ام کم کرده ام و میدانم بنا نیست همه کارها را در یک لحظه انجام دهم. باقی جمع و جور را گذاشتم پس از مراسم! 
با کاموا روی میز مخفف اسمم را نوشتم. سررسید را گوشه راست گذاشتم . هدفون و دستبند سال تولد را گوشه چپ.
از حمام که
بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی راجع به درس خارج
در انتخاب استاد باید به شرایط ذیل توجه شود:
1.       استاد منظم باشد. لذا در سال اول و حتی الامکان در کل دوره درس خارج از شرکت در درس اساتیدی که تعطیلی مکرر دارند  ، پرهیز شود.
2.       در کنار استادی که طلبه از آن درس می گیرد یک استاد راهنما وجود داشته باشد تا از نکاتی که طلبه سرکلاس خوب متوجه نشده یا تتمیم آن را نمیداند(و دیگر راهنمایی ها) بهره مند گردد.
3.       استاد بیان رسا داشته باشد . لذا شرکت د
سلام ! سلام به تو! سلام به تو که باید باشی و نیستی. یا حداقل الان دلم می خواد بودی... کلی حرف دارم‌‌‌‌... حرفهای بی سر و ته که نمیشه گفت هر جا یا برای هر کسی... اگه تو بودی میشد برای تو گفت... چند لحظه فکر می کنم ببینم دلم می خواد با کی حرف بزنم؟ چه کسی در دسترسه؟ کسی هست که بشه باهاش رفت بیرون و کنج کافه ی دنجی نشست و یه قهوه خورد؟ کسی هست که از اون جنسی باشه که می خوای ؟ کسی هست که حرفهات را بفهمه؟ کسی هست که محرم باشه و راحت بشه از هر دری حرف زد؟ هر چی
با سلام خدمت دوستان، با خبر شدم که استاد کریمی به تازگی صفحه اینستاگرام شخصی خود را راه اندازی کرده اند که برای هنرجویان و علاقه مندان به ایشان و هنر نوازندگی گیتار اتفاق بسیار خوبی است. در پی پاسخ به سوالات و ایمیل های شما عزیزان آدرس صفحه استاد را در این پست برای شما قرار میدهم. آی دی پیج استاد karimimusic هست همچنین از لینک زیر هم برای ورود میتوانید استفاده کنید:
صفحه اینستاگرام استاد امیر کریمی
با آرزوی موفقیت - نگار کلهر 
توجه: این وبلاگ توسط
با سلام خدمت دوستان، با خبر شدم که استاد کریمی به تازگی صفحه اینستاگرام شخصی خود را راه اندازی کرده اند که برای هنرجویان و علاقه مندان به ایشان و هنر نوازندگی گیتار اتفاق بسیار خوبی است. در پی پاسخ به سوالات و ایمیل های شما عزیزان آدرس صفحه استاد را در این پست برای شما قرار میدهم. آی دی پیج استاد karimimusic هست همچنین از لینک زیر هم برای ورود میتوانید استفاده کنید:
صفحه اینستاگرام استاد امیر کریمی
با آرزوی موفقیت - نگار کلهر 
توجه: این وبلاگ توسط
خب کمی غرغر کنیم
 
قبول که بچه های شیطان و بازیگوش کلاس هستیم،اما اصلا قبول نداریم که حواسمان جمع درس استاد و حرف هایش نیست که اتفاقا اگرپای جزوه نویسی به میان بیاید،جزوه ما سه تا کامل تر از بعضی از اعضای کلاس هست.تازه بهمان میگن حواس بقیه را هم پرت می کنید که باز هم ما قبول نداریم،چون ما اصلا به اونا کاری نداریم.بازم تازه یکی از همان اعضای کلاس به ما چشم غره می رود و می گوید: همش به آدم می خندید.هنوز که بحثش پیش نیامده اما اگر پیش بیاد بهش می گو
دوستان سلام
ما اومدیم دوباره با دست پر و خبرای تازه
امسال هم طبق روال سال گذشته تمام فعالیت های شورای دانش آموزی مدرسه خودمون را اینجا با شما به اشتراک خواهیم گذاشت امیدوارم ما را از نظرات ارزشمند خود بهره مند سازید.
شاد باشید و پیروز....
 
 
 
گویند گویند گویند که روزی مهر یه دلبری به دل یکی افتادای کاش نمی افتادگویند که هرشب توویِ دستش یه پیاله با من آن نیستاصاً عین خیالش چرا استاد آخه چه کاریه استادگویند که کشته مرده میدادتار مژگونشو من، من به قربونشو ای وایافتاد افتاد افتاد به دلم مهر تو ای کاش نمی افتاد نمی افتاداسفند و دی و خرداد و مرداد
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  NITROMUSIC.IR  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
که همش مهمونی آخه چه کاریه استاد استــاددلا دلا دلا دلا استادچرا چرا چرا چراگویم گو
سوتی دادم امروز سر کلاس طراحی در حد تیم ملی، قابل پخش نیست، فقط تا چندددد دقیقه استاد و خودم قرمز بودیم از شدت خنده،همشم تقصیر استادِ!خب من مشغولم حواسم جمعِ کارمِ ،میگه بین شما سه نفر هرکدوم باید یه طرح از اعضای صورت بدین ،بماند که ازمن دوتا گرفت.خلاصه گفت انتخاب کنید چشم، بینی و لب. چشم و بینی اعلام آمادگی کردن،یکی گفت:من بینی میدم،اون یکی گفت :من چشم میدم،اونوقت از من می پرسه تو چی پورابراهیم؟خب من چه جوری باید بگم که زشت نباشه! هیچی دیگه د
کسی که ماه آخر اینترنی خون به دلم کرد و بعد از اینکه استاد یک ماه از بخش آفم کرد تا درس بخونم انقدر زیرآب زد تا دوباره من مجبور شدم برم بخش،پیام داده که خوبی گلی?نیستی دلمون برات تنگ شده خوب درس بخون که رشته ی خوب قبول بشی و پشت بندش کلی گل و قلب...پسر تو خیلی پُر رویی و من خیلی بی حوصله.وگرنه به نوشتن "سلام....!" بسنده نمیکردم.
حالم گرفته س..نمیدونم به خاطر ازدواج هم اتاقی و دوستمه! آخه میدونین که،دخترا وقتی ازدواج میکنن دوستای نزدیکشون ضربه میخورن اینقد که فراموش میشن از جانب فردِ ازدواج کرده.نمیدونم به خاطر پروپوزالِ بخش بهداشتمه که از طرف استاد رد شده موضوعش و فردا باید از بخش روانم بزنم برم ببینمش و التماس که تولوخودا همینو قبول کن یه نمره رد کن برامون خلاص شیم.این وضعیت هم تقصیر هم گروهیمه که به خاطر اینکه به جای نود تومن هفتاد تومن هزینه کنیم ،کسی که من پیدا
یه استاد داشتیم که فامیلیش انیران بود. اواسط ترم مادرش فوت کرد و دقیقا اولین روز کاریش بعد از سوگواری، جلسه‌ی ما بود. توی فتوکپی دانشگاه بودم که چندتا از دانشجوهای ارشدش داشتن آگهی تسلیت چاپ می‌کردن تا مراتب احترام و همدردی خودشون رو ابراز کنن. مسئول دستگاه به خاطر شلوغی و سر و صدا نتونست درست و واضح اسم مورد نظر رو بشنوه و تایپ کرده بود امیران. پرینت که گرفت پسرا دادشون دراومد که آقا اشتباه زدی، انیران نه امیران، ولی اون همچنان باور داشت ک
خب با ماجراهای من و استاد در خدمتتون هستیم.
در این سری از پست‌ها "استاد" یک شخص ثابت نیست و ممکنه هربار یه استاد متفاوت باشه. مهم اینه که همشون استادن و من در برابر همشون مثل کودنا عکس‌العمل نشون میدم :))))
برای مثال وقتی پیاممو جواب میدن اونقدر در جواب دادن مکث و تامل می‌کنم که ده ساعت می‌گذره، دیر میشه، میگم چرا دیگه جواب بدم، ضایع‌ست، فلانه، کلا جواب نمیدم، می‌رینم، اصن یه وضعی.
یا مثلا میام یه پیام به استاد بدم که سلام وقت داری؟ دقیقاا دو
پس از اعلام راه اندازی وبسایت شخصی «استاد محمود مهرمحمدی» همزمان با مراسم نکوداشت ایشان در 13 مهر 1397، اکنون با تکمیل بارگذاری محتوا، این سایت به طور کامل فعال شده است. علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر به وبسایت استاد دسترسی داشته باشند.
استاد محمود مهرمحمدی
پس از اعلام راه اندازی وبسایت شخصی «استاد محمود مهرمحمدی» همزمان با مراسم نکوداشت ایشان در 13 بهمن 1397، اکنون با تکمیل بارگذاری محتوا، این سایت به طور کامل فعال شده است. علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر به وبسایت استاد دسترسی داشته باشند.
استاد محمود مهرمحمدی
از غم دوری جهانم بغض سنگینی گرفت!من نوشتم کاش بودی بغض غمگینی گرفت!
خیسی چشم و نفس تنگی و درد و سرفه ها!ناگهان از بغضِ قلبم دردِ خونینی گرفت!
مادرِ خسته دلم حال مرا دید و شکست !کلِ دنیا را جنونِ غرقِ نفرینی گرفت!
این جهان جایی برای قلب غمگینم نداشت!ناگهان جان پدر را حس بدبینی گرفت!
یاد ایام قدیم و یاد عشق و فاصله!خانه پیش چشم مادر درد دیرینی گرفت!
درد دوری تو یک کاشانه را ویرانه کرد!خنده های برلب من حس تمرینی گرفت!
اخرین دیدار ما دور از هم و با نام
برحسین وکربلا وبرمحبانش سلام/برسپاه انقلاب و پاسدارانش سلام/جنگ مابا دشمن دین تاهمیشه برقرار/بهرعمارولایت گنج ایمانش سلام/شدسپاه پاسداران سرفراز وجاودان/برسلیمانی ایران مردمیدانش سلام/دشمنان ملت مامثل شمرو حرمله/بهرنابودی دشمن تابه پایانش سلام/پاسداربابصیرت هرکجایی حاضراست/بر خلوص بندگی و عشق ایرانش سلام/دررکاب رهبرمامی خروشد درجهان/برامام ومقتدا وبرشهیدانش سلام/شیعیان پاک مهدی برفرج آماده باش/تاظهور حضرت اوبهریارانش سلام/
امروز آخرین جلسه زبان تخصصی بود خیلی دلم گرفت دلم میخواست حداقل ۲-۳ جلسه دیگه می‌رفتیم واقعا دکتر ش با سواد بود و متواضع . علی رغم این که n تا زبان به قول مادرم زنده و مرده دنیا رو بلد بودن وقتی یکی از بچه ها پرسید : استاد شما چند تا زبان بلدین؟ با فروتنی کامل گفتن والا دخترم ما توی همین زبان مادریمون هم موندیم و ما اینطوری بودیم که یا ابالفضل ما رو باش که چقدر احساس علامه بودن میکردیم دکتر ش به نظرم یه الگوی تمام عیاره و البته استاد یه قسمت های
سلام بر دانش آموزان عزیز
 درس سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم رو بخونید بعد از این که مطالعه کردید جواب  سوالات رو براتون نوشتم براتون میفرستم جوابش رو در کتاب علامت بزنید
به امید دیدار یا علی
 
دریافتعنوان: معارف7- استاد فراهانی- درس13و14و15حجم: 124 کیلوبایت 

  علامه حسن‌زاده:
«برای طالب کمال، استاد خیلی دخیل است. آن مفاتیحی که از استاد عاید شاگرد می‌شود، آن کدهایی که از استاد استفاده می‌گردند، آن اصول و امهاتی که از استاد بدست می‌آید، اهمیت به سزا دارند.
انسان از جمع کتب عالم نمی‌شود، وگرنه کتاب‌فروش‌ها می‌بایست اعلم من فی الارض بوده باشند.»
انسان کامل/صفحه ۱۴
*به خاطر کمبود وقت مطالب کم و خلاصه شدن
انگار همین دیروز بود که فصل دوم اومد و مارینت با استاد فو نگهبان میراکلس ها آشنا شد.همون طور که همه یادمون هست استاد فو همیشه خدا داشت راجب اشتباهاتش عذاب میکشید و ما رو یه فصل منتظر گذاشت و بلاخره فرصت رو خوب دونست که این راز رو برامون باز کنه وبگه کار اشتباه اون چی بوده؟؟
ادامه مطلب
دومین مطلب و جزوه ای که در اختیارتون قرار میگیره، جزوه نحو 4 یا همون بخش اول مغنی الأدیب هست.
 
این جزوه مشتمل بر متن کتاب، حواشی استاد و بعضا اضافاتی از خودم هست.
متن کتاب بدون رنگ زمینه بوده و حواشی استاد و اضافات خودم با هایلات آبی به نگارش در اومدن.
حواشی خودم هم با علامت خودکار از بیانات استاد تفکیک شده.
نکته دیگه هم اینکه نکاتی که در حاشیه سمت چپ جزوه وجود داره، معمولا نکاتی بوده که کلّیت داشته و صرفا توضیح متن کتاب نبوده؛ به همین دلیل او
با سلام خدمت دوستان، با خبر شدم که استاد کریمی به تازگی صفحه اینستاگرام شخصی خود را راه اندازی کرده اند که برای هنرجویان و علاقه مندان به ایشان و هنر نوازندگی گیتار اتفاق بسیار خوبی است. در پی پاسخ به سوالات و ایمیل های شما عزیزان آدرس صفحه استاد را در این پست برای شما قرار میدهم. آی دی پیج استاد karimimusic هست همچنین از لینک زیر هم برای ورود میتوانید استفاده کنید:
صفحه اینستاگرام استاد امیر کریمی
با آرزوی موفقیت - نگار کلهر 
توجه: این وبلاگ توسط
در زمان نه چندان دور در شهر تهران پسری به نام شاهین به همراه پدر و مادرش در محله ی فقیرنشینی زندگی می کرد. پدر شاهین به علت اینکه تازه از کارخانه ای که در آنجا کار می کرد اخراج شده بود و وضعیت خانواده شان نابسامان بود و دائم در حال قناعت بودند. شاهین به خاطر اینکه کتاب های زیادی خریده و خوانده بود تصمیم گرفت کتاب هایش را بفروشد تا کمی پول جور کند اما نتوانست پول زیادی به دست بیاورد.
ادامه مطلب
دوشنبه 18 آذرهم رفت.
صبح بازم بارون بود اینبار خیلی خفیف تر از طول هفته. خوابم زیاد نبود. بجای چایی صبح دمنوش زیره مال دیشبو خوردم که در کمال ناباوری منو سر حال نگه داشت. بخش عالی بود یه بیمارستان تازه ساخت با کلی امکانات در حد استاندارد نرمال جهانی خودمونم تعجب کردیم. استادم اونی که فکر می کردیم نبود اما خیلی استاد خوبی گیرمون اومد. مارو دو قسمت تقسیم کردن که دو واحد جدا بریم و در عین حال فقط همون یه استاد بالاسرمون بود واسه همین کلی وقت اضافه
این پاوپوینت  در 14 اسلاید به شکل زیبا و منحصر به فرد طراحی و اسلاید بندی شده است د راین پاورپوینت مطالبی از تولد،سفر به کشور ها،مساجئدی که میزبان استاد بودند،فلسطین و استاد عبدالباسط،فیلم از تشییع پیکر استاد عبدالباسط و سایر مطالب مفید و ارزنده در مورد استاد عبدالباسط در این پاورپوینت درج شده است که امید واریم رضایت شما عزیزان را جلب نماید
 
 
 
جهت دانلود فایل کلیک کنید
خسروانی و چهارمضراب دلکش را باید تحویل می دادم. نرسیدم. نمیدانم چرا این هفته اینقدر زود گذشت. خسروانی را تمرین کردم ولی نه آنطور که استاد میخواهد. ردیف ماهور چندین جمله ی کلیدی دارد که اکثر گوشه ها و قطعات به آن ختم میشوند یا اصطلاحا فرود می آیند.  تا کنون به دو جمله اش برخورد کرده ایم که یکی از آن دو در پایان قطعات درآمد، آواز، مقدمه ی داد آمده است. پایان مجلس افروز جور دیگری است که به گفته ی استاد عیسی بسیار پرکاربرد و پرتکرار هم هست‌ کمی در ا
در دل خویش مجموعه ای از نفرت دارم. یک بوته ی عظیم تنفر در قلبم روییده است، منی که همیشه جز محبت مرام دیگری نمی دانستم. چه بر من رفته ای استاد؟ چه بر من اورده ای استاد؟‌این حجم از تنفر در من ای استاد ... 
و منی که کهیر می زنم از حرف زدن با تو. و تویی که هیچ چیز برایت مهم نیست. و تویی که لم می دهی و نان سنگک گنده را از ان زیر میز در می اوری و فرو می کنی توی ارده -جلوی لپتاپت -. و تویی که دو لوپی می خوری و هیچ چیز این جهان برایت مهم نیست. 
و منی که در تنفر مست

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها