نتایج جستجو برای عبارت :

آیا اداب سخن گفتن را رعایت می کنیم؟؟؟

آداب سخن گفتن
در اسلام باب وسیعی برای این مسأله گشوده شده، از جمله اینکه: تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سکوت از آن بهتر است. چنانکه در حدیثی از امام صادق  علیه السلام  می خوانیم: السکوت راحة للعقل؛ سکوت مایه آرامش فکر است. [1]
و در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا  علیه السلام  آمده است:من علامات الفقه: العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت باب من ابواب الحکمه؛ از نشانه های فهم و عقل، داشتن آگاهی و بردباری و سکوت است، سکوت دری از درهای حکمت است. [2]البت
امشب ب زور یکی‌رو‌گیر آوردم باهاش حرف زدم
ولی کافی نبود
تمام سعیمو کردم درباره موضوع پیش رو حرفی نزنم
کاش پایان نامه ش زودتر تموم شه. بیشتر وقت داشته باشه باهم حرف بزنیم
دلم برا اون وقتا ک هر رور از صبح تا غروب با هم بودیم تنگ شده
و داشتن هم اتاقی هایی ک همیشه کنارتن و احساساتتو جواب میدن
دلم واسه ی دردودل ۲ نصف شبی با یه گروه دوستانه تنگ شده
واسه ی بحث فلسفی ۵ ۶ نفره جذاب درباره معنای همه چی
واسه تعریف کردن از تجربیات مختلف برا هم
واسه گفتن از
آه بس آفت از این حضرت و آقا گفتن راه پایین زدن و حضرت والا گفتن
وه که زین گفت عجب سمّ و بلایا خیزدپوچی خویش به هر گوش و زوایا گفتن
این همه نقل که از سایه‌ی نیکان دارندوین همه قول به پیدا و خفایا گفتن
جان تو خسته نشد زین همه ورّاجی‌ها؟زان دهان کف بنایامد ز سجایا گفتن؟
تو چه‌ای پس تو که‌ای در ره بالارفتن؟تو به پندار خوشی زین همه هاها گفتن؟
ای عجب دوزخ از این قوم به تک بگریزددیو و دد جامه درد زین همه بیجا گفتن
پشت منبر به در آمد به بیابان گم شدکه
آه بس آفت از این حضرت و آقا گفتن راه پایین زدن و حضرت والا گفتن
وه که زین گفت عجب سمّ و بلایا خیزدپوچی خویش به هر گوش و زوایا گفتن
این همه نقل که از سایه‌ی نیکان دارندوین همه قول به پیدا و خفایا گفتن
جان تو خسته نشد زین همه ورّاجی‌ها؟زان دهان کف بنیامد ز سجایا گفتن؟
تو چه‌ای پس تو که‌ای در ره بالارفتن؟تو به پندار خوشی زین همه هاها گفتن؟
ای عجب دوزخ از این قوم به تک بگریزددیو و دد جامه درد زین همه بیجا گفتن
پشت منبر به در آمد به بیابان گم شدکه د
امروزه شاهد سبک جدید از مداحی هستیم که به سبک "شور" معروف است، در این سبک ذکر گفتن یکی از اصلی ترین بخش‌های مراسم است.برخی افراد و گروه‌ها از همان ابتدا مخالف ذکر گفتن بودند و برخی هم موافق، در ادامه این مطلب به نحوه ذکر گفتن اصولی در هیئت و حکم شرعی ذکر گفتن از دید مراجع تقلید پرداخته‌ایم.
ادامه مطلب
خیلی وقت پیش برای معرفی استان محل زندگیم تصمیم گرفتم یه پست با این موضوع بذارم و حالا هم دومین پست رو، برای معرفی فرهنگ و اداب و رسوم محل زندگیم؛ میذارم.
مردم تربت جام توی هر مناسب اداب رسوم خاص خودشونو دارن دقیقا مثل همه شهر های ایران و دنیا ومتاسفانه امروزه  یا خیلی از اون اداب و رسوم ها به فراموشی سپرده شدن ویا دچار تحریف و تغییر شدند.
یکی از جالب ترین اداب مردم تربت جام؛ مربوط به تولد نوزاد میشه که برای من خیلی جذابه.
موقع تولد بچه کسی که
امروز اولین جلسه ایمونولوژی بود. استادش رو دوست داشتم. گفتن من دکتر ن هستم استاد تمام بخش ایمونولوژی و میکروبیولوژی. گفتن که کلاسمون اینطوریه که من ۵۰ دقیقه درس میدم ده دقیقه استراحت میکنیم و بعدش ۱ ساعت به قول خودشون توتریال! گفتن یه مبحثی رو از قبل معلوم میکنم که بخونین و بعد راجع بهش بحث میکنیم.   شروع کردن از بن حیات گفتن تا رسیدیم به این که بیماری حاصل اینتراکشن هاست و پاتوژن‌هاست. یهو گفتن یه خاطره ای براتون تعریف کنم گفتن تو یه روستای
امروزه شاهد سبک جدید از مداحی هستیم که به سبک "شور" معروف است، در این سبک ذکر گفتن یکی از اصلی ترین بخش‌های مراسم است.
برخی افراد و گروه‌ها از همان ابتدا مخالف ذکر گفتن بودند و برخی هم موافق، در ادامه این مطلب به نحوه ذکر گفتن اصولی در هیئت و حکم شرعی ذکر گفتن از دید مراجع تقلید پرداخته‌ایم.
ادامه مطلب
نه......
برای خیلی از ما آدم ها گفتن این کلمه بسیار سنگین و سخته.
فکر میکنیم با گفتن این کلمه خیلی چیزها از دست خواهیم داد.
اما من فکر میکنم استفاده به جا و به موقع از این کلمه باعث میشه تو خیلی چیزها رو بدست بیاری.
مثل الان من.... 
وقتی تو محکم میگی نه.....   خیلی از نزدیکترین هایت به کلی بهم میریزن و تو رو تحقیر میکنند،گاهی کارشون به جایی میرسه که با تو قهر میکنند
اما به نظر من باید بهشون زمان داد تا معنای حرف های تو رو درک کنند و متوجه دلیل نه گفتن تو
ترجیح میدم راحع به خیلی چیزها حرف نزنم
تا واکنشی رو نبینم ، که توقعش رو ندارم
کاش آدما "همه ی" فکراشونو می گفتن. قبل از اینکه ببینن درسته یا غلط. می گفتن. می گفتن
صاف. مستقیم.
 
من از فلانی بدم میاد ، چون پر روئه
من از کوله پشتی ئه تو خوشم میاد
من از راه رفتن اون بدم میاد
بهت گفته بودم دندونات خیلی گنده ن ؟
یادم بنداز بهش بگم مامانش خیلی مهربونه
تو قشنگی. و این آخرین حرف امروزمه.
هدف از به تحریر درآوردن این کتاب معرفی جوزم از جهات گوناگونی نظیر قدمت، تاریخ، جغرافیا، اداب و رسوم، گردشگری و ... می باشد.  جوزم بر خلاف اینکه در محور ارتباطی تهران _ بندرعباس قرار گرفته است ولی تا به حال مورد توجه و عنایت لازم و درشانی قرار نگرفته است و تا به امروز این شهر خوش اب و هوا با مردمانی خون گرم و اصیل به خوبی معرفی نشده است. امیدواریم با انتشار این کتاب توانسته باشیم گوشه ای از دین خود را نسبت به معرفی زادگاه و سرزمین پدریمان ادا کرد
به گزارش مشرق، خبرگزاری رویترز گزارش داد نتایج تحقیقات جدید نشان می دهد که ویروس کرونا ساعت ها در هوا و روزها بر روی سطح زنده بماند.
معنای این تحقیق این است که فقط حفظ فاصله از افراد کافی نیست و ویروس می تواند در هوا معلق بماند.
برای حفظ جان خود در خانه بمانید.
منبع : مشرق نیوز
خرید کتاب
 همه ما بارها و بارها در موقعیت هایی قرار گرفته ایم که گفتن کلمه "نه" برایمان سخت بوده است.برخلاف این که "نه" گفتن را ترجیح می دهیم "بله" می گوییم.
این موارد شامل درخواست هایی از شما برای انجام کاری می شود که علاوه بر این که وقت شما را می گیرد، سبب نادیده گرفتن برنامه از قبل تعیین شده شما شده و هم چنین موجب برقراری ارتباط با افرادی می شود که مایل به رفت و آمد با آن ها نیستید و در این هنگام شما تسلیم شده و موافقت می‌کنید.


ادامه مطلب
 
والدین «نه» را گاهی آنقدر راحت به زبان می‌آورند که کودک اولین کلمه‌ای که یاد می‌گیرد؛ «نه» است و گاهی آنقدر گفتن این کلمه جادویی برای آنها سخت می‌شود که فرزند فکر می‌کند هر چیز که بخواهد سریع فراهم می‌شود.
ادامه مطلب
مدیریت مهارت جرأت ورزی « نه » گفتنمهارت جرأت ورزی ؛۱ – یعنی ، توانایی ابراز خود و حقوق خود بدون پایمال کردن حقوق دیگران .۲ – یعنی ، جرات مندی ، ابراز وجود ، قاطعیت و مهارت نه گفتن .۳ – یعنی ، گفتن نه یعنی اراده ، اقتدار و پافشاری روی حقوق خود و
ادامه مطلب
دیشب حوصله خونه رو نداشتم و تو پانسیون موندم واسه مامانم ی بهونه ای آوردم امروز صبحم به بیمارستان امام سر زدم و شبکه رفتم ولی هیچ جا جوابی نگرفتم اومدم بیمارستان اینجا که گفتن باید زنگ بزنم به آقای فلانی با ایشون در میون بزارم گفتن فردا خبر بگیرم اگر چ ب مرکز استان که زنگ زدم گفتن ی شهر دیگه نمیشه دیگه مثل قبل حرص نمیخورم نمیدونم چی میشه خدایا ریش و قیچی دست خودت من دیگه تمام تلاشمو کردم مطمئنم برام بهترینارو میخوای
جلسه اول که رفتم کلاس گفتن خط تحریری کار کن به نظرم اما باز هم انتخاب با خودم بود،قلم نی رو انتخاب کردم.....
امروز گفتن دستت روانه تا کی اینجایی ؟؟
تاریخ رو گفتم و پرسیدم به جایی میرسم؟؟
گفتن اره،خیالت راحت:))))
ب و دال و واو و نون رو مشکل آنچنانی ندارم اما با شونصد خط نوشتن باز هم نمیتونم الف رو بنویسم
یکی از شاگردا اومدن گفتن سرمشقت چقدر زیاده ،استاد دیگه گفتن برای الان نیست که ،گفتم همه برای امروزه !! از قیافه متعجبشون چیزی نگم:)
یک مبهم است بزر
صبح زود رسیدم خونه...
بابام لباس پوشیده بود بره دنبال برادرم بگرده.
با هم رفتیم...
شهر مثل منطقه جنگی بود، چراغ راهنمایی نبود، نرده های جدا کننده بی آر تی ها رو کنده بودن و هنوز از بعضی بانک ها که دیشب سوزونده بودن دود میومد بیرون. 
رفتیم زندان، گفتن تو لیست ما اسمش نیست.
یگان ویژه، گفتن هیچ کس رو اینجا نیوردن.
امنیت اخلاقی، گفتن نیست.
دل نگران برگشتیم.
...
دم ظهر یکی از دوستان زنگ زدن و گفتن از طریق یه بنده خدایی پیگیری کردن و فهمیدن توی اطلاعات فل
سخنوری فنی است که بوسیله آن گوینده،شنونده را به سخن خود اقناع می کند .پس قصد و غرض ما از سخنوری همین دو نتیجه است که شنونده ، سخن ما را بپذیرد .هر سخنرانی‌ که می خواهد سخنرانی کند باید از این سه اصل مهم : چه گفتن ، چگونه گفتن و چرا گفتن پیروی کند . این سه اصل مهم گویندگی در گفتگو های روزمره هم به کار می رود.با توجه به آداب‌ و احوال مخاطب کاری کنید که دل شنونده را بدست بیاورید ، مخاطب را به درک مطلب حرفتان برسانید و در آخر در دل مخاطب انگیزه ، شور و
به شکرانه ی نعمت های بی پایان و بی شمار خداوند . پس از نماز ،سر بر خاک نهادن،و نعمت های او را به یاد آوردن و شکر گفتن و حمد کردن این محبت خدا را در دل انسان می افزاید . 
حتی اگر چیزی نگوییم و  پیشانی و صورت  را بر زمین نهادن یعنی شکر گفتن
 ولی بهتر است ذکرهایی چون شکر الله یا حمد الله گفته شود .
 
 
شناخت کودک از دیدگاه روانشناسی(بخش هجدهم)
 
 
 
 
۱-۲-۱-۴) هدف های اموزشی و تربیتی کودکستان
 
۱- پرورش عادت های مفید و ارائه اطلاعاتی درباره سلامت بدن و رعایت بهداشت و شناخت عامل ها و محرک های خطر ساز و شیوه های حفظ خود در مواقع احساس خطر و ایجاد اداب و رسوم اجتماعی برای سازگاری با محیط و برقراری ارتباط با دیگر کودکان و ایجاد مهارت هایی برای رفع نیازهای شخصی متناسب با وضع عمومی جامعه مانند اداب غذا خوردن ، مهارت های ورزشی ،فکر کردن و عمل کردن و…
 
23 ذی القعده روز زیارتی امام رضا علیه السلام است و در این بسیاری از مسلمانان اعم از شیعه و سنی می کوشند از این فیض بهره مند شوند و خود را به بارگاه ملکوتی حضرت برسانند و برای تکمیل فیض ل و بهره مندی بیشتر از برکات زیارت لازم است نکات  مهمی مورد توجه قرار گیرد زیرا زیارت ائمه معصومین علیهم السلام نیز همانند دیگز زیارات دارای اداب مخصوص است از جمله:
ادامه مطلب
خیلی از رفتارها و تصمیماتی که ما انسانها می گیریم تحت فشار اطرافیان و اثر جامعه ای که در اون هستیم گرفته میشهه.
ممکنه ما اصلا با یک خواسته موافق نباشیم اما نتونیم نه بگیم.
این مقاله رو از دست ندید 
 
مهارت نه گفتن ، 4دلیلی که برای مردم سخت است نه بگویند 
هنوز تو عمرم اینجوری قرآن سر نگرفته بودم!
که وسط بک «یا الله» گفتن ها، نقش شورای حل اختلاف بین علی و دخترخاله اش زینب رو ایفا کنم که کی بطری آب صورتی دستش باشه، کی بطری سبز!
و وسط «بمحمد بن علی» گفتن هام، ماشین قدرتی رو از کیفم دربیارم، و بدم به علی، تا بلکه قائله رو بخوابونم ! بعد که ببینم اوضاع بدتر شد، کرم کوکی رو بدم به علی و ماشین قدرتی رو بدم به زینب!
و وسط «بعلی بن محمد» گفتن ها، علی بزنه زیر گریه، و من سریع و نجویده خدا رو به حق بقیه معصومی
آداب غذا خوردن:
*مستحبات:
1- شستن دست ها پیش از غذا و پس از آن.2- در ابتدا گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آخر گفتن الحمد لله رب العالمین.3- خوردن غذا با دست راست.4- کوچک برداشتن لقمه.5- خوب جویدن غذا.6- هرکس از غذای روبرویش بخورد.7- بتدا میزبان و سپس میهمان بخورند.
* مکروهات:
1- خوردن در حالت سیری.2- پر خوری.3- نگاه به دیگران هنگام خوردن.4- خوردن غذای داغ.5- فوت کردن به غذایی که خورده می¬شود.
6- پاره کردن نان با چاقو.7- گذاشتن نان زیر ظرف غذا.
آداب نوشیدن:
* مستحبا
 
 
سکوت معنادار بر دو قسم است: یا کسی منتظر سخن گفتن تو است و تو با سکوتت می‌خواهی او را به چیزی متوجّه کنی یا آنکه تو سکوت می‌کنی که خودت را به معنایی متوجّه کنی... وقتی نه کسی هست که منتظر سخن گفتن تو باشد و هم تو بدانچه باید متوجّه هستی دیگر سکوت چرا؟!!
 
( این لئالی از سینه‌ی بنده‌ی حقیر (الاحقر الجانی)  می‌تراود، کف دستت خوب بنویس تا خواب در چشم ترت بشکند...!)
پسر خواهرم رو بردیم برا ثبت نام کلاس اول دبستان تکرار میکنم کلاس اول دبستان  گفتن باید ازش مصاحبه بگیریم گفتن سوره فیل باید بلد باشه حالا بیچاره خواهر زادم کل سوره رو حفظ بود فقط الم تر کیف اولش رو فراموش میکرد باید اولش رو میگفتیم تا بقیش رو بخونه 
مسئول مصاحبه دریغ از یه ذره کمک که بچه بده
بعد از همه جالب تر بهش گفتن مداحی بلدی برامون نوحه بخون شانس آوردیم (اینقدر این در رو محکم نبند نرو) نخوند از بس عاشق این آهنگه کلش رو حفظه براشون حسین سر
ابو اسماعیل  گوید بامام باقر ع  عرضکردم  قربانت  گردم نزد ماشیعه بسیار است   فرمودایا توانگر. بفقیر توجه میکند و ایا نیکو کار از بدکردار درمیگذرد. و با یکدیگر مواسات میکنند. عرضکردم نه  فرمود انهاشیعه. نیستند. شیعه کسی استکه چنان کند12. امام باقر ع  میفرمود اصحاب خودرا بزرگ دارید و احترام کنید و بیگدیگر رو ترش نکنید زیان نزنید ورشگ نبرید از بخل بپرهیزیزید تا از بند گان مخلص خدا باشید  13 مام باقر به سعیدبن حسن فرمود ایا یکی  از شما نزد برادرش
آیا نه گفتن حتی در مقابل درخواست‌های غیرمنطقی هم برای‌تان دشوار است؟ اگر نتوانید به دیگران نه بگویید، باید همیشه اولویت‌های دیگران را به اولویت‌های خودتان ترجیح دهید. زمانی به درخواست دیگران جواب مثبت بدهید که درخواست‌ موردنظر معقول و شدنی باشد یا آن درخواست را برای جبران محبت‌های دوست‌تان انجام دهید. اما اگر همیشه از ترس نه گفتن به خواسته‌ی دیگران جواب مثبت می‌دهید، حالا دیگر وقت تغییر است. برای افزایش قدرت نه گفتن با ادامه‌ی این
خب ظاهرا همونجور که گفتن از غم‌ها، غم رو کم می‌کنه گفتن از شادی هم چنینه. روان آسوده‌ی تنهایم به تنگنا رسیده و دم به کله می‌کوباند و هیچ هم‌صحبتی نیست که نیست. ح مشغول به آدم‌های جدید است و آنلاین و درحال چت. م دیگر چت نمی‌کند. من تنهام و خسته‌ام از کتاب خواندن و گذران اینگونه‌ی عمر.
کاش این چند خط از درد تنهایی‌ام بکاهاند.
کلافه‌ام از این خودی که بلد نیست چون هایدگر و ویتگنشتاین و کانت تنها باشد. کاش یادبگیرم خودم را بغل کنم و با خودم تنه
خب دوستان عزیز بعد از این که من 8هفته از بارداریم گذشت و پیش متخصص رفتم به من گفتن جفتت پایین هست و پس از اون لکه بینی های من شروع شد. جالبه روز قبلش مشکلی نداشتم اما بعد از گفتن دکتر لکه بینی های من و استراحت مطلق(دراز کشیدن در کل روز و فقط برای دستشویی رفتن بلند شدن) شروع شد☺.9 ماه استراحت خیلی سخته اونم برای من که هروز میرفتم بیرون. خب دیگه هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
یک روزی هم رسید و یک نفر آمد و دو زانو کنارمان نشست، بعد سرش را کج کرد و توی چشمهایمان زل زد، نم اشک را که دید چشمهایش لرزید و بعد گفت که او هم مثل دل ما دلش تنگ است، گرفته است، غصه دارد.
بهمان گفت صبر کنیم...
از شما چه پنهان این روز ها همه بهمان میگفتند صبر کنیم...
اما هیچ کس قبل از گفتن چشمهایش نلرزیده بود...
اما قبل از گفتن هیچ کس دل ما نلرزیده بود...
از آرامشی که گرفته ایم ترس برمان داشته که این بار نکند پیرتر شویم...
فرار کردیم.
انتظار را به ترسِ نشد
آموزش نماز:
شروع نماز، تکبیرة الاحرام"نماز" با گفتن " الله اکبر" آغاز می شود، گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست.اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است.با این تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود. هنگامی که نماز را شروع می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان "نیت" است
دروغ گفتن در زنان و چه در مردان، خصوصیتی است که تفاوتی در جنسیت ندارد و هرشخصی حداقل چندبار در زندگی خود این کار را انجام داده است. اما زنان گاه به دلیل برخی نگرانی‌ها و برای مقابله و فرار از آن‌‌ها، اولین راهی که به ذهنشان می‌رسد دروغ گفتن است. دروغگویی به دلایل کوچک و بزرگی می تواند از طرف زنان انجام شود. در هر حال این دروغ‌ها آسیب‌هایی را به‌ آن‌ها وارد خواهد کرد که منجر به پیچیده شدن مسائل نیز می شود. رویدادهایی که ممکن بود درصورت بیا
امربه‌معروف، یک مرحله‌ی گفتن و یک مرحله‌ی عمل دارد. مرحله‌ی عمل، یعنی اقدام با دست و با زور؛ این مرحله، امروز به عهده‌ی حکومت است و باید با اجازه‌ی حکومت انجام بگیرد و لاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
فصل دوم: معارف، مقاصد و توقعات انقلاب اسلامی ایران
رفتم مدرسه چه خوش گذشت آب اصلا نبود هی میرفتیم تو دفتر مدرسه خخ+مجری بودم واسه دعوت مسئولین بهم چندتاجمله گفتن که از حفظ بگم بعدش من کم نیاوردما گفتم ولی وقت نشد بگم برای ایراد سخنرانی خو یکی نیست بهشون بگه چرا از حفظ باید بخونم هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دم رئیس اداره آموزش و پرورشمون گرم بنده خدا خیلی خوب بود دم سرهنگم گرم که نیم ساعت تو سخنرانیش از من تعریف کرد خخخخانقدر محکم و بلند خوندم که خودم از خودم ترسیدم خخخخخبهم گفتن عالی خوندمممم
آداب دوجو
این آداب میتواند در سبک های مختلف متفاوت باشد اما در اینجا آداب کلی به اضافه نکاتی درباره آداب دوجو کیوکوشین کاراته ذکر می کنیم .با رعایت این اداب یک پیوند اعتماد و احترام بین شما و استاد و دیگر اعضا بوجود می آید .به خصوص در کیوکوشین کاراته که مسیر کیوکوشین از طریق آموزش مداوم، کار سخت، نظم، تعهد، تواضع و احترام به فرجام می رسد.
۱- هنگام ورود و یا خروج از دوجو،شایسته است که رو به  اُ سِنسی (سِنسی بزرگ)، کامیزا (جایگاه ویژه) و یا جلو کل
مفضل جعلی گوید حضرت صادق ع فرمود براستی حسرت وپشیمانی ووای اینها برای انکس است بانچه. بیند سود نبرد وانچه بر ان استواراست از روش وعقیده نداند  که چیست وایا برایش سود بخشد یا زیان من عرضکردم قربانت پس از مباناین مردم رستگارشان بچه چیز شناخته شود فرمود انکس کهکردارش با گتارش موافقت دارد وانچه می گوبد بدان عمل کند گواهی بنجات،و رستگاری برای او ثابت شده و هرکه کردادش موافقت با گفتارش ندارد ایمانش عاریت است  شرح مجلسی ره در گفتار امام صادق ع ک
یا خبیرفصل دوم: مهارتهای ارتباط موثر
سخن نشانگر اندیشه است
سعدی شیرازی میگوید: « دو چیز طیره عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»ضربالمثل ها میگویند: « تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد.» یا اینکه: « از کوزه همان برون تراود که در اوست.» پس کافی است کوزه را تکان دهی و بشنوی چه خبر است؟
اندیشمندان بشری به ارتباط متقابل زبان و تفکر پی برده اند. ⚡⚡سخن گفتن، نوعی تفکر با صدای بلند است. لذا چگونه سخن گفتن نمایانگر چگون
کتاب علیه تفسیر ، سوزان سونتاگ ، احسان کیانی خواه ، نشر حرفه نویسنده 
 
بزرگترین هنرها پنهان و پوشیده اند ، نه ساخته و پرداخته. 
 
به دقیق ترین معنای کلمه باید گفت تمام محتواهای آگاهی غیر قابل توصیف اند. حتی ساده ترین حس هم در تمامیت اش ، به وصف در نمی آید. بنابراین هر اثر هنری را باید طوری درک کرد که نه تنها چیزی را بیان کرده ، بلکه به نوعی هم با امر وصف نشدنی کلنجار رفته است. در بزرگترین هنرها ، همیشه به حضور چیزهایی پی می بری که نمی شود به بیان
 
خیالش شبیه یک دمل چرکین چسبیده است به بیخ گلویم
و رهایم نمی کند. دارد خفه ام می کند.
به زحمت نفس می کشم. به زحمت حرف می زنم.
صدایم توان بیرون آمدن از حلقومم را ندارد.
تارهای صوتی ام خش دار و ضعیف و کمرنگ شده اند.
اما حرف می زنم. باید حرف بزنم.
اگر چیزی نگویم این دملِ چرکین رشد می کند و بزرگتر می شود
و نابودم می کند. نگفتن همین قدر تلخ است که گفتن سخت...
اما چه قدر فرق است بین گفتن و نگفتنِ چیزهایی
که دارد خفه ات می کند؟چیزهایی تشنج آمیز و دردناک که اگ
با سلام.
امروز صبح که نزدیک در مدرسه رسیدم دیدم که چند تا موتوری از مدرسه اومدن بیرون، وقتی به من رسیدن گفتن برگرد مدرسه تعطیله. من رفتم دیدم که 20 تا دانش آموز تو مدرسه ان.  دانش آموزهای من چهار تا بودن گفتن بریم یا بمونیم گفتم آدم یا میمونه یا میره. جالب اینه که همون کسایی اومده بودن که درس نخون بودن! 
تعطیلات بهتون خوش بگذره. 
آنقدر خورشید باش که اگر خواستی نتابی، نتوانی. 
 
هو الحی
.
#قسمت_بیست_و_هشتم
.
کارن حرف ها رو یا فارسی می زد یا هندی 
و نمی گذاشت من یا اون ها بفهمیم حقیقت چیه
فقط این بازی رو خود کارن می دونست تا اینکه من و گیتا رفتیم یکم باهم وقت بگذرونیم
گیتا تعریف کرد که اون روز که فیلم می گرفته من رو به عنوان عروسشون معرفی کرده و این بار که رفته بوده گفته ما نامزد کردیم و باید برای خواستگاری بیاند
و اداب و رسوم ما رو گفته بود
ادامه مطلب
دیشب کلی با ب صحبت کردم گفت برو واسه گواهینامه اقدام کن و کلا کارایی که دوست داری رو تو این چند وقت که بیکاری انجام بده امروز به حرفش گوش کردم رفتم اما گفتن سیستماشون قطع و برین دوشنبه هفته بعد بیاین ی برگه هم دستمون دادن که اینا مدارک لازمه رفتیم واسه گروه خونی که گفتن دیر اومدی :)
ککارگزینی شبکه همونجا بود که مشکلایی که پیش اومده رو بهش گفتم گفت شاید بشه کاری کرد فردا بیا ببینم میشه کاری کرد یا نه ،خدایا یعنی میشه بشه:)
سلام دوستان
امروز یه کشف علمی تازه کردم و اون هم اینکه :
اگه دنبال درمان کرونا هستید به هیچ عنوان هشدار های پزشکی رو جدی نگیرین چون توی این چند روز گفتن: دست ندین، من  دست دادم روبوسی هم کردم/گفتن:داخل اجتماع نباشین،بنده تقریبا همه شهر رو زیارت کردم/گفتن: به حیوانات نزدیک نشین ،بنده دوبار رفتم پرنده فروشی ،حالا ماچ و ناز کبوترای خودم که بماند
و با افتخار اعلام میکنم که هنوز زنده و سالم هستم اما این روش از زندگی رو به هیچکس توصیه نمیکنم(فرامو
بعضی از مریضا که میان واسه نمونه‌گیری، خیلی ناراحتن از وضعیتشون، طوری که حس می‌کنی حتما باید یه طوری باهاشون احساس همدردی کنی. جملۀ طلایی‌ای که واسه این وقتا پیدا کردم اینه که سعی می‌کنم با لبخند بگم «ای بابا! اشکالی نداره. مریضی مال آدمی‌زاده دیگه»
و امروز برای بار nم حین گفتن این جمله، یهو به ذهنم رسید کلی چیز دیگه هم هست که مال آدمی‌زاده؛حسرت گفتن حرفایی که باید می‌گفتی و نشد، ناراحتی گفتن حرفایی که نباید می‌گفتی و اونم نشد، خشم، عج
کارتلوس عنوان مستندی درباره گرجیهای شمال ایران به تهیه کنندگی و کارگردانی ارش رمضانی.تصویر برداری علی غنی پور.صدابردار علی روشن.روایتگری سید احمد طاهرپور برای سیمای برون مرزی صدا و سیما در حال تهیه و تولید می باشد که مدت این مستند یکسال بطول خواهد انجامید.این مستند روایتی از زندگی قوم گرجی در شهرستان بهشهر و اداب.رسوم.سنن.گویش و ارتباط با اصل و نژاد خودشان در گرجستان روایتی تحقیقی و پژوهشی و قوم نگارانه که در بخش روایت تصویری برای مخاطبان
 
یه بار بهش گفتم همیشه برام سواله، اینایی که میگید واقعا بهش اعتقاد دارید؟ گفت اگه قرار باشه نگیم تا اعتقاد کامل که نمیشه...
 
رجائاً گفتن قبول... با ارادت گفتن قبول... حتی اگه اعتقاد هم کامل نباشه...
 
ولی...
این یکی رو مجبور نبودی اگه اعتقاد نداری بگی، مجبور نبودی شعار بدی، مجبور نبودی...
این یکی اسمش چیه؟
ریا؟ یا دروغ؟ 
اگر هم به اینها اعتقاد داشتی پس چرا عمل نکردی؟ چرا حق عمل بهش رو برام قائل نبودی؟
 
 
این یکی برای من انگار روضه اس...
حس مفت باخت
پیرو عنوان طولانیم... مث مهمونای دوست‌نداشتنیم که چندین روز منو منتظر گذاشتن و نگفتن کی قراره بیان و شنبه زنگ زدن گفتن هفته دیگه میایم و امروز اس‌ام‌اس دادن و گفتن فردا میرسیم. که اصن کاری ندارم به هیچ‌چی... فقط از این ناراحتم که قرار بود یه سری وسیله برام بیارن که نیاوردن. که گفتن بابات نگفته بود. که بابام گفته بود. که حتی اگه نگفته بود، شما دارید دو روز راهو تا اینجا میاین، نباید از ننه بابای من بپرسین میخوان چیزی برا دخترشون بفرستن یا نه؟!!
 با ما ره صد ساله را یک شبه طی کنید .
سخن گفتن،چیزی بیش از یک سری کلمات است و آدمی از طریق سخن گفتن،شخصیت انسانی خود را به نمایش    می گذارد .
اگر به یادگیری هنر مجری گری،آداب سخنرانی،فن بیان و بداهه گویی علاقه داشته باشید و همچنین مشتاق باشید متوجه خواهید شد همه مشکلاتی که مانع حرکت شما شده اند را از بین خواهید برد؛چون درست سخن گفتن راه درستی است به سوی خودباوری و اعتماد به نفس در همه امورات زندگی و کاری .
رالف والدو امرسون می نویسد : (( هیچ کار
صبح دو تا مرغ پر کندم، یک تا تکه کردم قصاب اعظم!
داشتم بادمجون می‌پختم. مامان گفته بودن که توش سیر بریزم و چون داداشم سیر دوست نداره قرار بود قایمکی این کارو بکنم! اما خب من سیر رو فراموش کردم و مامان از تو خونه حواسشون بود. برای متوجه کردن من گفتن "آب ریختی؟" من بدون برگشتن به سمت خونه گفتم آره ریختم. دیدن من اصلا اشاره رو نگرفتم! باز گفتن "رب رو چرا نذاشتی تو یخچال؟" سوال پرتی بود و من متعجبانه برگشتم سمت مامان که دیدم دارن با ایما و اشاره میگن "
گفتم و گفتن :))
گفتم : نقاب هاتونو بردارید
گفتن نه نمیشه
گفتم لطفا
گفتن خواهی ترسید ! 
گفتم از چی ؟
گفتن از دیدن خود اصلی  و واقعی مون 
گفتم بردارید !!
برداشتن! عقب رفتم ! ترسیدم ...چشامو بستم ...
گفتم بذارید نقاب هاتونوخواهش میکنممم ! 
ترسیدم از دیدن خود واقعی ادم هایی
که نقاب داشتن .ترسیدم از ادمای زیر نقاب
از خود اصلی شون ترسیدم
با خود اندیشیدم 
ایا من خودمم ؟
ایا منم نقاب زدم؟
ایا اگ نقاب دارم و 
نقاب بردارم خود اصلی م
رو ببینن جا میخورن؟
ایا خود
 رسولخدا ص  فرمود  هرکه لا اله الا لله  بگوید برایش درختی در بهشت  کاشته شود که از باقوت سرخ باشد بن ان درختدر مشگ سعبد است و میوه اشاز عسل شیرین تر واز برف سفیدتر واز مشگ خوشبو تر است در ان درختها  است  مانند پستانهای دوشیزگانکه در زیر هفتاد پیراهن بر امده باشد ورسول خدا ص فرمود بهترین عبادت گفتن لا اله الا لله است  حضرت صادق ع فرمود بهای بهشت گفتن و لا اله الله و الله اکبر است  حضرت صادق ع فرمود جبرییل ع  برسول خدا گفت خوشابحال هر کس از امت
اول هفته یه پیام از سامانه سماح اومد که بخاطر اغتشاشات در رفتن تعجیل ننماید
و ماهم تعجیل ننماییدیم!
موندیم اوضاع اروم شد بریم ولی سامانه سماح دیگه پیام نداد که اوضاع اروم شده!
همه موندن یکم دیرتر برن بخاطر این پیام
رفتیم بلیط بگیریم اینترنتی گفتن بلیط اینترنتی نمیفروشن اجازه فروش ندادن
باید حضوری برید
امروز حضوری رفتیم برای فردا بلیط بگیریم باز بلیط ندادن_ترمینال آزادی
گفتن فردا بیاید، بهمونم گفتن فردا معلوم نیست ماشین باشه یا نه
فقط هم ب
سخن در نزد من همچون سراب است
دل دیوانه ام حالش خراب است
گل سرخ از ازل بویی ندارد
دلم بی تو هیاهویی  ندارد
اگرچه با تو شادم و جوانم
چو نیستی همچو بیدی مرده سانم
تو را دیدم که زیبایی چو دریا
دل دیوانه ام دارد تمنا
دل مرغِ قفس آوا ندارد
هوا سرد است و نایش نا ندارد
به بالم دست گیر و مرحمش کن
بخوان نغمه که صوتت تا ندارد
کنون آید همی شعرم به پایان
چرا کین دل، دل گفتن ندارد
اگرچه هست صحبت های بسیار
ولی حرف زیاد، گفتن ندارد
پر بی بال من را تو دوا کن
دل دیو
همشهری همسر وقتی متوجه مشکل ما شد با مسئول مغازه‌های هوایی صحبت کرد... و گفت که طرف گفته شنبه بیاین تا براتون اوکی کنم و کارگاه نجاری رو تحویلتون بدم. حالا که همسر رفته گفتن نچ! باس صبر کنید تا مزایده! :/ و من واقعا نمیدونم چرا این پترن "اول امیدواری صد در صد و بعد ضد حال زدن" تو تمام گزینه‌های ما داره اجرا میشه!؟
مهمونام گفتن هفته بعد اوایل هفته میان. یکی دوستامم که با همسرش مشکل حاد پیدا کرده و ممکنه هوس کنه چند روزی بیاد پیش من... و ما اتاق خالی
- چرا منو دید می‌زنی؟- چون دوستت دارم.- چی می‌خوای؟- نمی‌دونم.- می‌خوای منو ببوسی؟- نه- می‌خوای با من بخوابی و عشق‌بازی کنی؟- نه- می‌خوای با من سفر کنی؟- نه- پس چی می‌خوای؟- هیچی- هیچی؟- هیچی.این‌ها دیالوگ‌های فیلمی بود از کیشلوفسکی به نام "فیلمی کوتاه درباره عشق". این‌ها توصیف چند سال زندگی من است. زندگی در دوست داشتن کسی برای هیچ. من دوست داشتن برای هیچ را خوب می‌فهمم. من «نمی‌دانم» گفتن در جواب سوال: «از من چی می‌خوای؟» را خوب می‌دانم. من
دانلود فیلم داستانهای ترسناک برای گفتن Scary Stories to Tell in the Dark 2019
ژانر : ترسناک , رازآلود , هیجان انگیز
بازیگران : Zoe Margaret Colletti,Michael Garza,Dean Norris,Gil Bellows,
کارگردان : André Øvredal
: ایالات متحده آمریکا , چین , کانادا
تاریخ انتشار : 2019
کیفیت WEB_DL 
امتیاز : 6.4 از 10
ادامه مطلب
دیروز زنگ زدن به ضامنای وامی که گرفتم و گفتن که سه ماه قسط فلانی(من) پرداخت نشده و اول ماه از حساب شما کسر میشه. تنها ضامنی هم که فیش حقوقی گذاشته، پدرم هستند.
منم رفتم بانک و شروع کردم به سر و صدا و زدم شیشه های بانکو آوردم پایین و بعد اموال دولتی و غیر دولتی منقول و غیر منقول رو آتش زدم و گُریختم.
همینطوری که در حالِ گُریخت بودم منو گرفتن و گفتن ای اغتشاشگر! ای آشوبگر! ای غربزده ی بدبخت! ای انگل جامعه! ای وِی! ای مزدورِ آمریکا! ای مفسد فی الارض! هو
خیلی حرص می‌خورم
از این همه بیشعوری ملت. میرن مسافرت، میرن خرید عید، میرن سبزه می‌خرن!!! حالا یک سال بدون سبزه نمی‌شد؟ می‌مردین؟ خودشون که به درک... ولی یکی شاید توو اون خراب شده بخواد رعایت کنه و نتونه از دست شما نفهما.
 
مسئله بعدی هم... من واقعا دوست داشتم رهبر و رئیس جمهور توو پیام نوروزی‌شون به مردم می‌گفتن، حتی خواهش می‌کردن، که توو خونه بمونن. ولی خب خیلی خوش‌بین بودم انگار. چی می‌شد می‌گفتن؟ مطمئنم عده خیلی خیلی خیلی زیادی می‌موند
و قد لقی علم المنطق من کثیر من الفقهاء مهاجمة شدیدة حتى قال قائلهم من تمنطق تزندق و افتى ابن الصلاح المتوفى سنة ٦٤٣ ه‍‌ بحرمة تعلیمه و تعلمه و ان على ولی الامر أن یخرج المنطقی من المدارس و ان یعرضهم على السیف حتى یستتیبوا
مرحوم کاشف الغطاء در کتاب نقد الآراء المنطقیین در تاریخچه منطق مطلبی میارن که جالبه که خلاصه‌ش این میشه که کثیر از فقها، هجمه سنگینی علیه منطق کردند تا جایی که بعضی گفتن که هر کی منطق ورزی کنه، زندیق شده!
بعضی فتوا به حرمت
گفتم و گفتن :))
گفتم : نقاب هاتونو بردارید
گفتن نه نمیشه
گفتم لطفا
گفتن خواهی ترسید ! 
گفتم از چی ؟
گفتن از دیدن خود اصلی  و واقعی مون 
گفتم بردارید !!
برداشتن! عقب رفتم ! ترسیدم ...چشامو بستم ...
گفتم بذارید نقاب هاتونوخواهش میکنممم ! 
ترسیدم از دیدن خود واقعی ادم هایی
که نقاب داشتن .ترسیدم از ادمای زیر نقاب
از خود اصلی شون ترسیدم
با خود اندیشیدم 
ایا من خودمم ؟
ایا منم نقاب زدم؟
ایا اگ نقاب دارم و 
نقاب بردارم خود اصلی م
رو ببینن جا میخورن؟
ایا خود
قبلا نه گفتن برام خیلی سخت بود حتی به غریبه هااز وقتی که از آغوش گرم و پر مهر ؛) خانواده جدا شدم عادت کردم به راحتی در مقابل غریبه ها نه بگم.مثلا دختر خوابگاه بغلی یا همکلاسی یا یا 
اما همچنان نه گفتن به دوستهام بخصوص صمیمی ها یکککم برام سخت بود.میگفتما اما عذاب وجدان داشتم یا یه جوری نه میگفتم که طرف بهش برنخوره :))
الان یکی از دوستهای خوابگاهیم که خیلی هم خوبه اومد اتاقم.میگه لیمو یه چیزی میخوام
میگم چی 
میگم شلوار مشکی چسب! و به چوب لباسی من و
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانموین درد نهان سوز نهفتن نتوانم
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهتمن مست چنانم که شنفتن نتوانم
شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاهگر دامن وصل تو گرفتن نتوانم
با پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوارگامی از سر کوی تو رفتن نتوانم
دور از تو من سوخته در دامن شب‌هاچون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم
فریاد ز بی مهریت‌ ای گل که درین باغچون غنچه پاییز شکفتن نتوانم‌
ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهمدارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
یورگ عزیزم سلام
 
روزها و هفته ها و البته ماهها پشت سر هم گذشت و من نوشتن برای تو را هر روز به فردا موکول کردم.امروز تصمیم گرفتم حتی اگر حرفی برای گفتن نداشتم هم بنویسم.
حرفی برای گفتن ندارم ، بی نهایت دوستت دارم و امیدوارم همچنان دوستم داشته باشی.
 
منتظر نامه هایم بمان.من از امروز شروع میکنم به زندگی کردن...
 
ارادتمند تو
ماه پری
 
یورگ عزیزم سلام
 
روزها و هفته ها و البته ماهها پشت سر هم گذشت و من نوشتن برای تو را هر روز به فردا موکول کردم.امروز تصمیم گرفتم حتی اگر حرفی برای گفتن نداشتم هم بنویسم.
حرفی برای گفتن ندارم ، بی نهایت دوستت دارم و امیدوارم همچنان دوستم داشته باشی.
 
منتظر نامه هایم بمان.من از امروز شروع میکنم به زندگی کردن...
 
ارادتمند تو
ماه پری
 
۸ علتی که دیگران به شما دروغ می‌گویند.

اسم دروغ آدم را یاد کارتون پینوکیو میندازه. عروسک چوبی که موقع دروغ گفتن، بینیش غیرطبیعی بزرگ میشه. اما پینوکیو چه وقتهایی دروغ میگفت؟؟ وقتهایی که دنبال جلب محبت کسی بود. تو دنیای واقعی هم افراد به دلایل مختلف دروغ میگن. گاهی برای محافظت از خود، نزدیکان و دارایی‌های خود دروغ می‌گویند. گاهی مثل پینوکیو برای جلب محبت و توجه دیگران دروغ میگن. گاهی از روی ترس و گاهی به خاطر حفظ غرور.

دلیل دروغ گفتن هر چی
دوسال میگذره 
از روزی که رفتم مدرسه و همه گریه میکردن...
پاهام شل شد
رفتم جلوتر پیش بقیه..
رسیدم پیش دوستام...ساعت ۷ صبح بود!
وقتی پرسیدم ، گفتن چیشده اما دیگه نفهمیدم...دنیا دور سرم می چرخید...
آخه گفتن تو پر کشیدی حدیثه...
گفتن دیگه نیستی بین ما...
الان دوسال گذشته! اما هنوز وقتی میخوام ازت بگم اشک ها جاری میشن...
آخه تو بهترین بودی...خوشگل ترین و باهوش ترین!
مثل من اسفندی بودی و قرار بود دکتر بشی!
حدیثه...اردیبهشتی که فهمیدم دیگه قرار نیست ببینمت ، شد
.
.
.
 
 
 
گفتم حاج آقا......؟
 
حاج اقا شهیدی گفتن؛
عمل گم نمیشه!
"ولی پس چرا برا من....؟!"
 
 
گفتم.............؟
 
حاج  آقا شهیدی گفتن؛
اصلا غم نخور!
 
گفتم ........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن؛
خدا رو داری،اصلا غصه نخور!
 
گفتم........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن:
اینقدر غصه نخور! خداهم تنهاست...
 
 
گفتم...؟
حاج آقا گفتن:
بگو:
رب لا تذرنی فردی!
رب لا تذرنی فردی
رب لاتذرنی فردی
 
 
*حاج احمد آقا شهیدی،
(شهید زنده)
پاسدار،راوی دفاع مقدس،
(پدر معنوی!)
 
الله  ُیحفظک حاج آقا شهیدی!
وال
آداب الصلاة 
السید حسن نصرالله
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
 
 دروس فی السیر والسلوک
 21/ذو القعدة/1428
 حفظ الملف
ــــــــــــــــــــــ
آداب الصلاة  بصوت  الشیخ حسین کورانی (قده) 
ــــــــــــــــــــــ
اداب التکبیر وال
در مورد امام صحبت های زیادی شده است ، بنابراین در نگاه اول تردیدی وجود ندارد که حرفی برای گفتن داشته باشد ، اما واقعیت این است که حرف های زیادی برای گفتن در مورد آن وجود دارد ، خصوصاً در دنیای امروز که تشنه تر از همیشه است . علی (ع). مهمترین چیزی که باید بگوییم این است که واقعاً علی “علی” را ویژه کرده است؟
ابن ابی الحدید ال معتزلی ، که تفسیر او درباره نهج البلاغه پر از عشق او به امام است و سعی در توضیح شخصیت او دارد ، در ابتدای اظهار نظر خود می…
یک روزهایی می آیند که از گفتن "خسته شدم"هم خسته می شویم!!!
یاد میگیریم که هیچ کس در این دنیا نمیتواند برای خستگی ما کاری کند
هیچ کس نمی‌تواند برای رفیق از دست رفته ما شناسنامه المثنی گم شده توی سفر استاد بد اخلاق که دو ترم متوالی حالمان را می گیرد دندان های خراب از عصب کشی شده و ... است
یک روزهایی می آیند که از گفتن "خسته شدم"هم خسته می شویم!!!
سعی میکنیم از آب پرتقال های خنکی که مامان دستمان می دهد لذت ببریم
از اینکه امروز گل های شمعدونی گل داده ان
مهمترین غسل در میان غسل های واجب، غسل جنابت است. اصل غسل جنابت به تنهایی واجب نیست؛ بلکه برای انجام برخی کارها مانند نماز، روزه، مسّ قرآن و ... به دستور شرع واجب شده است و انجام دادن این گونه اعمال بدون غسل، گناه است؛ بلکه در برخی موارد عمل باطل خواهد بود.
مراحل اصلی غسل عبارت است از:
1- نیت؛ گفتن نیت به صورت کلامی در زمان انجام غسل ، واجب نیست ، بلکه همین ‏قدر که قلباً به نیت انجام غسل به حمام می روید و نیت شما انجام چه غسلی است، کفایت می‏کند ، ه
کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده ای نبود. 
چو پیروز شد دزد تیره روان // چه غم دارد از گریه کاروان؟
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود، یکی گفتش از کاروانیان مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن.
آهنی را که موریانه بخورد// نتوان برد ازو بصیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ؟// ن
شعر گفتن یا نگفتن مسأله این است؟
و این که شرط شعر خوب گفتن چیست؟
و این که چقدر باید گفت و چگونه؟
گفتن ها چند نوعند و نگفتن ها چند نوع؟
از آنها که لطیف میگویند و راستی شاعرند زیاد گفتم. آنها به نظر شما در مجموع چه خاصیتی داشتند؟
کمی هم از آنهایی بگویم که لطافت احساس نه به آرامش و تغزل بلکه به جنبش و شور  وامیداردشان: 
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا
رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفت
مورد توجه بودن گاهی به قیمت خیلی گرانی تمام میشود. 

حدود نصف کتاب غرور و تعصب رو خوندم که عنوان اصلیش درواقع غرور و پیش داوری هست. از این که هیچ شباهتی به زندگی الان ما نداره لذت میبرم و خوشحالم که اینجوری. ادم متوجه رسم فرهنگ زندگی آدما توی اون دوره که جین استین زندگی میکرده میشه. تفکراتشو اداب و رسومشون. ولی اخلاق ادما که همینی که الان هست شاید البته یه ذره کمتر. برام جالب این دنبال شوهر بودن. مراسم رقص رفتنو رقصیدن. آشنا شدنا با هم. من که هیچ
شسته
نمای سیمان شسته ویلا
⚡️بخشی از مزایای نمای شسته برای ویلا

نمای ویلا یکی از مهمترین المان ها و بخش های ویلا است از دید فنی نمایی مناسب است که با شرایط محیطی و سبک فرهنگ و اداب و رسوم منطقه سازگاری داشته باشد.
از دیر باز سنگ و نمای سنگی در ایران مورد اقبال عمومی بوده است سنگ هم از نظر زیبایی و هم از نظر مقاومت در برابر شرایط جوی منطقه ایران از سایر مصالح بومی برتری دارد.
نمای شسته سیمانی یکی از انواع نماهای سنگی مرسوم در ایران که در برابر ب
امام علی(ع):
لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله و جده
هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که دروغ را چه شوخی و چه جدی ترک کند.
اصول کافی، ج۴، باب الکذب، ح۱۱.
 یکی از کسب های حرام، کسب از طریق کذب و دروغ است. در گذشته اکتساب از راه کذب، کمتر وجود داشت. امّا در زمان ما این معنا وجود دارد. امروزه عده‌ای در دنیا از طریق دروغ گفتن نان می‌خورند! 
دروغ با راحت دروغ گفتن تفاوت دارد. در جامعه ای که براحتی افراد دروغ میگویند؛ تقوای اجتماعی جای
داستان "پینوکیو" دروغ از آب درآمد! پژوهشگران اسپانیایی دریافتند که دروغ گفتن سبب کاهش دمای نوک بینی و کوچک شدن آن می‌شود.
دروغ گفتن بینی را کوچک می‌کند.
به گزارش دیلی‌میل، داستان "پینوکیو" یکی از داستان‌هایی است که همه ما راجع به آن شنیده‌ایم. در این قصه زمانی‌که پینوکیو دروغ می‌گفت، بینی آن رشد می‌کرد.
ولی در دنیای واقعی عکس این ماجرا صحت دارد.
محققان نشان دادند، زمانی‌که فردی دروغ می‌گوید، بینی وی به علت کاهش درجه کوچک می‌شود.
این محق
برای اخرین بار هشدار می دهم اگر از رفتن از تو نجاتم ندهی  در یک قایق سرگردان سر سپرده به اب خواهم رفت و زیر خروار ها ماهی یخ زده با چشمانی که گمان می کنند دانه های برف را دیده اند گم و گور خواهم شد می دانی از بوی تعفن ماهی ها و سرمای برفی که هر دو نمی دانیم تا کی خواهد بارید امیدی به زنده ماندن شاید باشد اگر از انبوه هزاران صدایی که نامم را فریاد می کشند با تمامی وجودت نامم را با نام خودت صدا بزنی کمی هم که گریه کنی من مگر بی وجود باشم غمت را بشنوم
آیا شما انواع دروغگویی را  می شناسید ؟
در برخی از فرهنگ ها گفتن دروغ در برخی از موقعیت ها تشویق هم می شود مانند دروغ گفتن برای آشتی دادنبین دو نفر و یا جلوگیری از اسیب رسیدن به کسی؟
برای آشنایی با انواع دروغ ،مقاله ای در این خصوص از دنیای وب جمع آوری نموده است ،با ما همراه  باشید .
 
ادامه مطلب
کمال پرهون روانشناس و مشاور درباره دروغ گویی کودکان و علت آن اظهار کرد: دروغ گویی دربین کودکان خردسال نیز تا حدودی شایع است و کودکان معمولاً در سن پیش دبستانی، بین دو تا چهار سال، دروغ گفتن را شروع می‌کنند.
این روانشناس بیان کرد: دروغ گفتن در کودکان خردسال به ندرت باعث نگرانی می‌شود، در حقیقت دروغ گفتن برای کودکان خردسال چیزی غیر عادی نیست و شواهد پژوهشی نشان داده است که این رفتار‌ها در واقع یک نقطه عطف مهم تحولی نیز محسوب می‌شود.
او ادامه
.
.
.
 
 
 
گفتم حاج آقا......؟
 
حاج اقا شهیدی گفتن؛
عمل گم نمیشه!
"ولی پس چرا برا من....؟!"
 
 
گفتم.............؟
 
حاج  آقا شهیدی گفتن؛
اصلا غم نخور!
 
گفتم ........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن؛
خدا رو داری،اصلا غصه نخور!
 
گفتم........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن:
 
بگوووو:
رب لا تذرنی فردی!
بگو....
بگو....
بگو.........
.
.
.
.
.
*حاج احمد آقا شهیدی،
(شهید زنده)
پاسدار،راوی دفاع مقدس،
(پدر معنوی!)
 
الله  ُیحفظک حاج آقا شهیدی!
والعاقبه للمتقین
التماس دعاااا
 
 
قبلا هم از ممد آقا نوشته ام همون پیر مرد تکیده و لاغر اندام با هیکل ریزه میزه دیروز باز هم سر و کله اش پیدا شده بود . همیشه از دیدن چهره با نمک و لهجه قشنگ و غلیظ اضفهانی اون لذت می برم خونه ممد آقا درست ی کوچه بالاتر از دفتره ! یادتون هست دفعه قبل می خواست تا براش وصیت نامه تنظیم کنم و ...؟ اما امروز ممد آقا گفت اومدم فقط خودتو ببینم بعد شروع کرد از خاطرات قدیمی خودش گفتن تعریف می کرد آقا ما کوچک بودیم ی روز تو ده با بابام راه می رفتیم دیدم جلو مس
بسم رب الشهدا
.
#قسمت_پنجاه_و_سوم
.
-من بهتون کتاب می دم بخونید و اگه سوال پیش اومد بپرسید
اما خب مقدمات لازم رو می گم واستون
ولی یه چیزایی رو از گفتنش معذورم باید از فاطمه بپرسید یا به کتاب قناعت کنید
-باشه قبوله
محمد شروع کرد کمی در مورد اصول و فروع دین کلی گفتن و بعد درمورد نماز و روزه و ضروری ترین چیز ها گفتن
ادامه مطلب
دخترای فامیل ما خیلی مفعولن
خیلیاشون بچه پولدارن
کار نمیکنن
و وقتی هم شوهر کردن شوهر مجبور بود خودش به فکر همه چیز باشه و همین طور پدر و مادر خودشون بهشون خیلی میرسن
خانواده پدرم سن ازدواج دخترا معمولا بین 29-32 هست
سن ازدواج پسرها معمولا بین 33-36
خانواده مادرم ولی کلا سن ازدواج ها پایین تره (اونها آذری زبان هستن و از طائفه آذری ها و دخترا و پسرا زودتر تشکیل خانواده میدن)
از خانواده مادر من احدی از دخترا کار نمیکنه (خیلی دخترا و پسرای خوشگلی هستن
گفتن خیلی آه می‌کشی، چه خبرته؟
مامان همیشه از بچگی همینو میگن، درحالی‌که من فقط نفس عمیق می‌کشم.
اما از قضا این دفعه رو درست گفتن. این چند وقت، آه‌های واقعی می‌کشم.
گفتم من می‌خوام برمممممم!
گفتن برو.
با شوخی و خنده گفتم می‌دونین که خارج شدن از کشور برام خیلی آسونه؟ یه خروج مراجعت ساده می‌خواد که هرینه‌ی آنچنانی هم نداره؟ اجازه‌م دست خودمه و از نظر قانونی هم کسی نمی‌تونه مانع خروجم بشه؟ جونمو به لبم نرسونین. وگرنه دیدین رفتم که رفتم!

خ
شاید بی راه نباشد گفتن اینکه غذای ایتالیایی یکی از سالمترین و پرطرفدارترین غذای ملل است،  بسیاری از رستوران های مطرح پایتخت در منوی غذایی شان انواع متفاوت و خوش خوراک استیک ها و پاستاها را گنجانده‌اند و شاید اشتباه نباشد گفتن اینکه پرطرفدارترین رستوران‌های فرنگی پایتخت نیز رستوران های ایتالیایی هستند، رستوران ژوانی،  رستوران ناپولی،  پیتزا بونو،  پیتزا مورانو و بسیاری دیگر جز پرطرفدارترین و محبوب ترین رستوران‌های ایتالیایی هستند.
من وقتی کلاس پنجم بودم ، با خودم میگفتم چقدر خوب که سال دیگه میرم تو مدرسه خواهرم و باهم یک جا درس می خونیم.
که یکدفعه اعلام کردن نظام آموزشی عوض شده و سال بعد همون مدرسه میمونم و میرم کلاس ششم!!!
اومدم بالاتر و گفتن نظام آموزشی تغییر کرده...و خب باااید کتابا عوض بشن...خب کتابا عوض شد...یسری دبیرا اصلا بلد نبودن تدریس کنن مطالب رو!
اومدم ۱۲ام گفتن کنکور اینجوریه و با معدلم میشه رفت و فلان...
اومدم دانشگاه دو روز رفتم که کرونا اومد و گفتن با این برنا
هو العشق
 
شروع : ساعت تقریبا 11:00 روز دوشنبه، 25 آذر 98، فردا همه مدارس تهران به علت آلودگی هوا تعطیل است.
داستان اسباب بازی 1 :
«شاید اونا از من باهوش تر باشن، شاید از من قوی تر باشن، ولی مطمئنم نمی تونن اندازه من تو رو دوست داشته باشن ...»
داستان فیلم عالی بود! شخصیت پردازی بی نظیر! واقعا پرداخت اینهمه کاراکترهای خاص که هرکدام انبوهی از حرف را داشته باشند برای زدن! در این دنیایی که شاید دیگر خیلی حرفی برای گفتن وجود ندارد، این انیمیشن اثبات کرد که
از 8:40 تا 9:17 یه نفس حرف زد پشت تلفن. تمام این مدت مثل آقای همساده، با خنده و کرکر از چالشهای سال اولش میگفت... می گفت از اکیپ 6 نفره شون، از خرید رفتناشون، از آشپزیهاشون، از شاخ شدن واسه پسرهاشون.
اندر دل من با گفتن هر فالت سال اولی بودنش، موجی از خاطرات غم و خامی  توام با شیرینی رسوب میکرد و مثل مادربزرگها لبخند میزدم.
من تمام این مدت فقط شنونده بودم و گوینده ای که به زور هیجان میداد به کلمه ی "خب؟ "
هاریسون عفونی جلوی چشمم و نثر دشوارش، ریاضی عموم
به مامان گفتم اگه پسرتون (مهندس) بیاد بگه با یه دختری آشنا شدم و حرف زدیم و دیدیم به درد هم می‌خوریم و مناسب همیم و حالا بریم خواستگاریش، شما چی میگین؟
گفتن خب اول باید ببینم دختره دختر خوبیه یا نه، باید اول بررسیش کنم، تحقیقات کنم، بعد ببینم چی میشه.
گفتم حالا اگه من بیام بهتون بگم من با یه پسری آشنا شدم و با هم حرف زدیم و پسر خوبیه و مناسب همیم و به درد هم می‌خوریم و می‌خواد بیاد خواستگاری، چی میگین؟
گفتن تو بیخود کردی (و یه سری چیزهای دیگه ک
کلاسی که گفته بودن با ۶ نفر نهایتا شروع به کار می‌کنه ۸ نفر رو توش ثبت نام کردن و اعتراض زبان آموزها بلند شده که یعنی چی به ما گفتین 6 نفر نهایتا و از همه جالبتر خانم الف ر که حدود ۴۵ سال سن شون هست و از دماغ فیل افتادن و بعد از جلسه معارفه که جلسه اول بوده رفتن گفتن این خانم معلم ما تمام وقت فارسی حرف میزد. امروز آقای ح صدام زدن و گفتن من که به شما اعتماد کامل دارم فقط حواستون باشه به این خانم ظاهراً آدم ناراحتی هستن . خشکم زد اصلا ! نمی‌دونستم حت
وقتی میخوایم به دروغامون اقرار کنیم و حقیقت رو بگیم شجاعتش رو نداریم ودو دل هستیمو اون زمان تردید طولانی حتی یه لحظه بهت اجازه نمیده که حقیقت رو بگی  دروغ مثل یه گلوله برف بزرگ میشه و بزرگ میشه تا لحظه ای که اونقدر بزرگ شده که مثل یه بهمن از کنترل خارج شده پس به همین دلیل بخاطر گذشت زمان گفتن حقیقت سخت تر میشه...شاید بخاطر همون تردید و دو دلیمون باشه که یه ادمایی رو تو زندگیمون نگه میداریم  و حقیقت رو بهشون نمیگیم نمیگیم که تو زندگی ما جایی ند
 
یورگ عزیزم سلام
 
روزها و هفته ها و البته ماهها پشت سر هم گذشت و من نوشتن برای تو را هر روز به فردا موکول کردم.امروز تصمیم گرفتم حتی اگر حرفی برای گفتن نداشتم هم بنویسم.
حرفی برای گفتن ندارم ، بی نهایت دوستت دارم و امیدوارم همچنان دوستم داشته باشی.
 
منتظر نامه هایم بمان.من از امروز شروع میکنم به زندگی کردن...
 
ارادتمند تو
ماه پری
 
این حالت رو که وقتی پر از حرفی ولی وقتی پای گفتن یا نوشتنشون میاد دقیقه ها خیره می شی نه کلمه ای برای گفتن پیدا میکنی و نه نوشتن، درک نمی کنم.کمی فکر...
کمی تکان خوردن لبها
تعدادی خطوط عجیب روی کاغذ
و در نهایت رها کردن همه چیز و لبخند زدن
و بر میگردی به واقعیت
اما اینبار تمام آن حرفهای نگفته به سنگینی سابق نیستند.
نه گفته ای شان و نه نوشته ای اما احساس رهایی از آنها کاملا حس می شوند...
چقدر عجیب...
کمی سکوت،
و رهایی...
یک چیزی که در مورد اکثر آدم‌ها صدق می‌کند این است که "نمی‌دانم" گفتن نمی‌توانند.
بارها و بارها پیش آمده که در جمعی کسی از بیماری‌اش گفته یا از فلان مشکل جسمی که دارد و بعد شما در کمال ناباوری (یا شاید هم خیلی عادی!) می‌بینید که همه‌‌ی آن جمع متخصص آن بیماری و آن مشکل اند. هرکسی یک تشخیصی دارد و یک درمانی را پیشنهاد می‌دهد. هرکس. اصلا فرقی نمی‌کند که شخص مذکور چقدر از بدن انسان و مکانیزمش آگاه است یا اصلا چقدر سواد دارد یا تحصیلاتش در چه حیطه
بعد از این فتیله‌ی سخن پایین می‌کشد و تنها گوش می‌سپاریم، به صدا، به موسیقی، به سکوت، به آواهای نهفته در گوشه‌های جان خویش، در میانه‌های ما. 
گفت بعد از این هیچ نمی‌گویی، می‌گویی؟ گفتم تا کنون هیچ نگفته‌ای، گفته‌ای؟
حلمی | کتاب لامکان
موسیقی: Loreena McKennitt - The Book Of Secrets
اصطلاحات زیادی وجود داره که تو شغل پرستاری استفاده می شه.
چند تا از این لغات رو اینجا می نویسم شما هم بدونید خوبه و می تونید پیش فامیل و اقوام یه کم کلاس بذارید
 
 
 
نوار قلبECG                 ای کی جی(مثلا ما زمان کاردانشجوییمون بهمون
می گفتن برو ای کی جی بگیر نمی گفتن برو نوار قلب بگیر)
 
 
 
 
نوار مغزEEG                   ای ای جی
 
 
 
 
گلبول سفید خونWBC     وایت بلاد سل(موقع گرفتن جواب آزمایش حداقل این مورد رو بدونید)
 
 
 
 
گلبول قرمز خونRBC      ر
اصطلاحات زیادی وجود داره که تو شغل پرستاری استفاده می شه.
چند تا از این لغات رو اینجا می نویسم شما هم بدونید خوبه و می تونید پیش فامیل و اقوام یه کم کلاس بذارید
 
 
 
نوار قلبECG                 ای کی جی(مثلا ما زمان کاردانشجوییمون بهمون
می گفتن برو ای کی جی بگیر نمی گفتن برو نوار قلب بگیر)
 
 
 
 
نوار مغزEEG                   ای ای جی
 
 
 
 
گلبول سفید خونWBC     وایت بلاد سل(موقع گرفتن جواب آزمایش حداقل این مورد رو بدونید)
 
 
 
 
گلبول قرمز خونRBC      ر
دو سه روز پیش همسرم گفت ظاهرا ممنوعیت فروش ماسک و دستکش توسط داروخانه ها،برداشته شده و قراره همه داروخانه ها ماسک و دستکش به مردم بفروشن.
به همین خاطر امروز به چند تا داروخونه سر زدیم به امید یافتن دستکش لاتکس و ماسک  n95،همه شون هم بلا استثنا گفتن هیچی نداریم.از همه شونم پرسیدم که پس چی میگن به داروخونه ها ماسک و دستکش دادیم و ممنوعیت فروشش برداشته شده؟گفتن اصلا همچین چیزی نیست،یکیشون هم گفت خانم به خدا نامه داریم که هیچ داروخونه ای حق نداره
هشت مارس مبارکمبارک شمایی که از دورترین نقطه شهرستان با کلی اما و اگر و شرط و شروط رفتی یه شهر بزرگتر درس بخونی و واسه خودت کسی بشی اما پشت سرت گفتن رفته دنبال شوهر!!مبارک شمایی که به هر جا رسیدی گفتن تا وقتی شوهر نکردی و زندگی تشکیل ندادی ارزش نداره و سر و سامون نگرفتی!
 
هشت مارس مبارکمبارک شمایی که واسه برداشتن یه ابروی ساده تا مدتها با پدر و مادرت کل کل و دعوا داشتی، مبارک شمایی که قایمکی از گوشه خیابون رژ میخریدی تا ببینی خوشگل شدن چه جوری

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها