نتایج جستجو برای عبارت :

من فرهادم .

من [ فرهادم ]!دوباره آمده از دشت های دور،از کوه های سخت،از شهید شیرین،از نسل شور بخت... [ دستهایم ] میراث خور تاولهای آفتاب خورده،وامدار تیشه،پرچمدار عشق... من [ فرهادم ]!از انحنای پیچ جاده های زمان آمدم،آنجا که عشق کمر جاده را هم خم کرد... اما [ شیرین ]!دوباره طاقت شنیدن ضجه های مرا نداشت،نخواست دوباره بیاید!و من [ فرهاد بی شیرینم ]!شاید بمانم شاید بمیرم شاید...
دانلود آهنگ بهنام بانی قرص قمر 2
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * قرص قمر 2 * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بهنام بانی باشید.
دانلود آهنگ بهنام بانی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Behnam Bani called Ghorse Ghamar 2 With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه بهنام بانی به نام قرص قمر 2 (اجرا شده در برنامه دورهمی مهران مدیری نوروز 99)
شیدا شدم و پیدا شدهعشقت تو دل مستمیک دل که نه صد دلمن به تو دلبستم
بهنام بانی قرص قمر 2
دانلود آهنگ جدید بهنام بانی به نام قرص قمر 2
Download New Music Behnam Bani - Ghorse Ghamar 2
شیدا شدم و پیدا شده عشقت تو دل مستمیک دل که نه صد دل من به تو دلبستم عاشقت هستمجان جان تو شدی لیلی این خونه جان جان با تو دل صد تای مجنونهجان جان دوتا همزادیم و دیوونه ...جان جان شدی شیرین به تو دل دادم جان جان من خودم صد تای فرهادمجان جان همه ی قلبمو بهت دادم ...بگو به همه یه نفر توی دلمه نشونم بده به همه آخه من دوست دارمتو که بلدی دلو از من ببری تو دلم تو
بهنام بانی قرص قمر 2
دانلود آهنگ جدید بهنام بانی به نام قرص قمر 2
Download New Music Behnam Bani - Ghorse Ghamar 2
شیدا شدم و پیدا شده عشقت تو دل مستمیک دل که نه صد دل من به تو دلبستم عاشقت هستمجان جان تو شدی لیلی این خونه جان جان با تو دل صد تای مجنونهجان جان دوتا همزادیم و دیوونه ...جان جان شدی شیرین به تو دل دادم جان جان من خودم صد تای فرهادمجان جان همه ی قلبمو بهت دادم ...بگو به همه یه نفر توی دلمه نشونم بده به همه آخه من دوست دارمتو که بلدی دلو از من ببری تو دلم تو
اسمتونو جمع کنید ببینید چه شعری ساخته میشه! 

الف..........ای مهربان یارم
ب............باعشق تو میمانم 
پ............پای خسته ای دارم 
ت............تا هستی منم هستم
ث............ثابت میکنم هستم
ج.............جان من فدای تو
چ.............چند وقتی بمان بامن
ح.............حال از من نمیپرسی
خ.............خوابم با تو شیرینه 
د.............در جانم زدی رخنه
ذ.............ذره ذره آبم کن
ر.............رسوای جهانم کن
ز.............زلف خود پریشان کن
ژ.............ژنده جامه ای پوشم
س...........سر برشانه ام بگذار 
ش...........شوق من دو چندا
پیش جادوی تو من از سحر سخن دم نزنم
که سخن قاصر و مست چشمان توام
هر شب به طریقی می روم و راهی می جویم
تا شوم هم سخن و دست تو در دستم گیرم
صد راه برفتم تا گوشه چشمی بینم
یک غمزه از آن چشمان پر راز ببینم
صد نکته گفتم و از تو کلامی نشنیدم
یک جمله از آن لبهای پر رمز ندیدم
چو شدی شیرین ، من فرهادم با تیشه کوه بشکافم
تو بشو لیلی ، من مجنون، شیدا و رسوای زمانم
این نامه چو خواندی دلبر زیبایم
یک جمله نویس و آرام بگو جانم
آرام بگو جانم
 
عزیز                                             
وه دسِ چئمل تو مچو تا آسمان دادم عزیز     
بوری ای مانگ عاشقی برس وه فریادم عزیز
قلب مه هار بَن گیس تو هار وه تماع مکیس تو      
ئه روژه هامر بند تو ئه روزه آزادم عزیز
تو شیوه ناز عالمین مه تیشه دارِ شعرلت    
وه داخ دیوری ئه چمه نکین وه فرهادم عزیز
آواره بیمه و در وه در ژه کار دونیا بی خَور       
دی بردیانمه سَر وه سَر تاگر بکین یادم عزیز
وه دسِ چئمل تو مچو تا آسمان دادم عزیز 
بوری ای
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک د
سلام 
امشب پنجشنبه بود(جمله رو:)).میدونی چند وقتی هست که پنجشنبه‌ها بوی پنجشنبه رو نمیده.پنجشنبه‌هایی که بعد یه هفته خسته کننده میرفتم باشگاه با بچه و آخر تمرین تو رختکن یا کنار سالن ولو میشدیم.ممد از دوست دخترای جدیدش و مهمونیایی که میرفت میگفت و ما هم چرت و پرت میگفتیم و میخندیدیم.تو راه برگشت هم لش سوار ماشین بودیم.فوتبال ۱۲۰ ساعت یازده شب شبکه ورزش تنها چیزی هست که از اون پنجشنبه‌ها باقی مونده.داشتم. به تکاپوم برای درسایی که این ترم ارا
شب هیژدهمیه که ناکجای عزیزم و احتمالا تا آخرِ همین هفته میمونم.
میتونستم کارامو زود انجام بدمو سه شنبه ی هفته ی پیش برم، ولی دوس نداشتم برم و کارا رو کش دادم.
امروز صبح هوا گرم و آفتابی بود، ظهرم گرم و آفتابی، یهو ابرایی که بودن بارون شدن و کم کم ابرا زیاد شدن و یکی دو ساعت بارون زد. به هوایِ عجیب اینجا عادت کردم دیگه. تعجب نمیکنم از هیچ چیش. حتی تگرگ هم تو این موقع از سال و تو یه روزِ آفتابی مسبوق به سابقه‌ست.
مهدی دیروز رفت و سجادم که قبل تر رفت
برای استفاده از فایل صوتی درج شده در انتهای پست ،
حوصله لازم تا باز شدن فایل را نشان دهید ،
  قانون شده گنج و در پیِ آنم
بر رابطه مثل سنگ و شیطانم
چون تابع منطق و خِرَد هستم
بیچاره و پاره است دامانم
از این نظر از نگاه بدبینان
گنگ است مرا خرد و برهانم
سهل است زبان شعرو اوراقم
بی مایه و کودنم و نادانم
تدبیر ندارم و فقیر از آن
لرزان همه ی ستون و ارکانم
مانند گروه سفلگان هر روز
در بند لباس و کارم و نانم
مدّاح گروه رندو قدرتمند
دریوزه بر از سرای سلطان
نام فیلم: #باد_ما_را_خواهد_برد | کارگردان: #عالیجناب_عباس_کیارستمی___- از بس این دِه‌تون دوره!  می دونی ما چندوقت ...پسر بچه اجازه نمی دهد مردی که داخل ماشین است و مشغول صحبت است، حرفش را ادامه دهد، می گوید+ نزدیکه- نزدیکه؟!+ ها- شما خودتون چطوری دِه‌تون رو پیدا می کنید؟!+ من از کوچیکی اینجا پیدا شده ام، دیگه می دانم اینجا رو___در "باد ما را خواهد برد" ، باز هم بازیِ نابازیگران را می بینیم، افرادی محلی که اصلا نمی دانند تلویزیون چیست و الفبای فیلم چیس
ز کوهی خسته از فرهاد و تیشه
بر آید ناله ها از سنگ و شیشه
چنین باشد حکایت های خفته 
چنین آمد حدیث نا نگفته 
که کوهی خسته از تیشه ی فرهاد
بر آرد ناله ها از ظلم و بیداد
که من هم عاشقم بر روی دلدار
بر آن خال لب و ابروی دلدار
از آن روزی که او پالایشم کرد
ز قلّه تا به بُن آرایشم کرد 
سپس با عشق خود کرد آشنایم 
که در دل تا ابد من با وفایم 
کنون آمد یکی عاشق به میدان
که چون پتکی زند بر روی سندان
به هر ضربه که تیشه مینوازد 
تو گوئی جان شیرین میگُدازد
بگفتش ک
روبروی در آپارتمانی توی تهران دود گرفته،‌ دختری ایستاده بود، با یک دست بازوی همراه تنومندش را گرفته،‌ با دیگری در کیفش به دنبال کلید میگشت. چند ثانیه بعد، نوک انگشتانش سردی فلز کلید را در ته کیف حس کرد، و آن را به آرامی و بی صدا بیرون کشید. به صورت مرد نگاه کرد؛ چشمان روشن عسلی اش به او دوخته شده بود، و لبخند میزد. کلید را در قفل چرخاند و در را اندکی هل داد. کفش هایشان را در آوردند و وارد شدند. 
 
پیرمردی در باغش قدم میزد. گردنش خسته از نگه د
شعر در مورد تپش قلب
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تپش قلب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تو را با تپش‌های قلبم سرودم
به این واژه‌ها احتیاجی ندیدم
شعر در مورد تپش قلب
تپش قلب من این را به پزشکان فهماند
علت بستری ام هست همین کمرویی
شعر در مورد ضربان قلب
کودکی و تپش قلب زندگی نو
نوجوانی تپش قلب استرس روزمرهای نو
شعر درباره ضربان قلب
چه شود این قلب به تپش بیفتد
تپش

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها