نتایج جستجو برای عبارت :

مگر کبوترِ آواره جا نمیخواهد؟!

 مثلا
همین روزا
یهویی
طلبیده بشیم مشهد
مشهد که نه...
فقط حَرَم . . .فقط حَرَم. . . فقط حَرَم . . .
یعنی میشه؟!...
حرمِ امنِ تو کافیست هراسان شده را...
 به سرم غیر هوای تو تمنایی نیست
بطلب تا که فقط سیر نگاهت بکنم...
{السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)}
رسمش نبود که چنین بیگانه وار مرا
آواره ی کوه و کمر و بیابان کنی
من گفته بودمت که مرا فکر رفتنت
دیوانه میکند و بگفتی مزاح میکنی
من از پس تمام نگاه و حرفها برامدم
اما تو هر لحظه مرا دیوانه میکنی
من در میان گریه خندم و در خنده گریستم
آری چنین با دل من رفتار میکنی
دیریست خو گرفته ام با حرف مردمان
رسمش نبود با من بیچاره چنین کنی
دیگر چه باشی و نباشی  فرقی نمیکند
وقتی کنارمی اما نگاه نمیکنی
ای کوه ای دشت ای اسمان ببین
من خون گریستم اگر کتمان نمیکنی
تن
آواره ای فراری ام و بی نشانی امیاذالکرم، کنار خودت می نشانی ام؟سرمایه ام همین به کنارت نشستن استبیچاره می شوم اگر از خود برانی امسوز و نوا و لحن مناجاتی مراانداخت آخر از نظرت، بد دهانی امحرفی نمی زنی؟ چقدر دلخور از منیچیزی بگو که تشنه ی یک لَن تَرانی امباور نمی کنم که قیامت به موی سرمسجود من، به سوی جهنم کشانی امروحم اگر چه غرق غبار معاصی استبا یاحسین می خری و می تکانی امبا یک سلام و عرض ادب محضر حسینامشب به صحن کرب و بلا می رسانی امیاد غریب م
Salar Aghili
Leylaye Man
#SalarAghili
عشقم که رفته بر باد، هرگز وفا ندارد 
این قصه با که گویم ، دردی که سینه دارد
 لیلای من کجایی ...
 از من خبر نداری ...
چشمم به گریه نسپار ، در کوی بی‌قراری 
دست نسیم دادی ، گیسوی خود شبانه 
تا دیده‌ام کشاند  ، بر دار این زمانه 
چشم تو شهره آواز ، زیباترین بهانه 
آواره ساز من بود  ، در سوز این ترانه
 قلبم که در بیابان ، حاجت به ناله میداد
 از داغ این جدایی ، آواره گشته در باد
 لیلای من کجایی ...
 از من خبر نداری ...
 چشمم به گریه نس
Ehaam
Vay Az In Halam
#Ehaam
من عاشق تو لیلا تو ای ماه زیبا 
من اینجا تو آنجا من ابرم تو دریا
تو آن جام شرابی عجب باده ی نابی
منم مست تو ای یار عجب حال خرابی
منم آواره و بیچاره چشمانت 
منم آن در به در گوش به فرمانت
سرمه چشم تو این قلب مرا برده 
چه شود گر بشوم مهمانت
تو آن جام شرابی عجب باده ی نابی 
منم مست تو ای یار عجب حال خرابی
تو آن جام شرابی عجب باده ی نابی 
منم مست تو ای یار عجب حال خرابی
دلبر و دلدار عاشقم ای یار 
تویی مرهم به تن خسته ی این بیمار
وای از ای
هوای عشقت ، به سرمنگاه توست ، در نظرمببین که آواره شدمکوی به کو ، در سفرمبده نجاتم ای صنماسیر و در بند تنمبگو چگونه پر زنمکه سر به جنت بزنمرانده مرا ، گناه منتو می شوی پناهمپس از همه جدال هاتو می شوی گواهمبه سان عشق اولین که در ازل ، شناختمبه عشق میرسم به توزمانه بی خود شدنم
گفتم : کبوترِ بوسه
گفتی : پَر
گفتم ‍: گنجشکِ آن همه آسودگی
گفتی : پَر
گفتم : پروانه پرسه های بی پایان
گفتی : پَر
گفتم : التماسِ علاقه،
بیتابیِ ترانه،
بیداریِ بی حساب
نگاهم کردی
نه انگشتت از زمینِ زندگی ام بلند شد،
نه واژه «پر» از بامِ لبانِ تو پر کشید
سکوت کردی که چشمه ی شبنم،
از شنزارِ انتظار من بجوشد
عاشقم کردی ! همبازیِ ناماندگارِ این همه گریه
و آخرین نگاه تو،
هنوز در درگاهِ گریه های من ایستاده است
حالا بدونِ تو
رو به روی آینه می ایستم
م
دوست داشتم ابراهیم وار، بی هیچ شک و تردیدی به میان آتش‌ها بپرم و خنجر بر گلوی عزیزترین اسماعیل‌ام بگذارم و آواره بیابان‌ها شوم و با تبری در دست بزرگ‌ترین بت‌ها را بشکنم و بشارت اغیار درباره اسحاق‌ام را باور کنم. سخت اما مومن. طولانی اما باارزش...
مِن تِسته هوا ره هاکِرْدْمه تمیز       
اکسیژن هِدامه بَیمه ته کنیز 
نِشْتْمه لائز تِره آواره هاکْنه   
ته مِره رِز هاکِردی با تورِ تیز 
ترجمه فارسی
من هوای پاک و تمیز را به تو هدیه دادم 
اکسیژن مورد نیازت را تامین کرده و به تو خدمت کردم
جلوی سیلاب را گرفتم تا خانه‌ات خراب نشود و آواره نشوی 
اما تو چی؟ با تبر تیز به جانم افتادی و مرا قطعه قطعه کردی  
دوستعلی علیخانی / اسفند نود و هفت 
به نام خدای مهدی عج

شهید سید مرتضی آوینی:سرد است و هیچ سقفی نیست که تو را پناه دهد. صبحانه آماده نیست و نان را باید
در ماهی‌تابه پخت. وقتی انسان در فضای غفلت‌زده‌ی خانه‌های شهر و از دریچه‌ی
تلویزیون به این صحنه‌ها می‌نگرد، شاید تصور معنای آوارگی و هجرت محال باشد،
اما جای آن هست که از خود بپرسد چرا این عزیزان دل از شهر مأنوس و خانه‌ی مألوف
کنده‌اند و آواره‌ی کوهستان‌های سرد کردستان عراق شده‌اند. از کردهای مبارز
عراق گذشته، هر یک از این
سال های پیش فکر می کردم همیشه عاشق می مانم. فکر می کردم حتما باید با کسی زندگی کنم که عاشقش می شوم و اگر این طور نشود، نیمه شبی در سی سالگی، مجنون و بی قرار با دستی که روی کاغذ می لرزد، ناگهان از خانه ی امن و بی عشقم بیرون می زنم و در کوچه ها و خیابان های شهر آواره می شوم تا به دنبال معشوقم بگردم.سال های پیش فکر می کردم زندگی همیشه بر یک قرار می ماند. آن روزها نمی دانستم عشقی که بازتابی در خور نداشته باشد، انسان ها را خسته می کند. عاشق را خسته می کند
@the52hertzalone1 چه خوش گفته شاملو “سکوت سرشار از ناگفته هاست”مشکوکم اگر تاریخ ایران زمین ،ناگفته ها را بگوید چرا که لب دوخته ایم در درون در هم آواره ایم به سخت جانی مان این گمان هست که مغرورانه  به روزهای خوش ناکجا امیدواریم...#انتشارات_پنجاه_دو_هرتز_تنهایی#احمدشاملو#گفتند #که#نمی#خواهیم#بمیریم#the52whale#the52hertzalone#the52hertzwhale
اویی که بسیار دوست می‌دارمش، می گوید اگر الان با ماه ازدواج کرده بودی، خوشبخت بودی. اویی که خبر ندارد از زخم کوچک من. اویی که خبر ندارد از رحیل چشمان تو. اویی که خبر ندارد از ذکر خیال من با کولیانِ آواره. اویی که خبر ندارد از تمام دیرینگی‌هایی که در دیار تو جا گذاشته ام. اویی که خبر ندارد...
از کاکتوس تنها می گفتم. از صخره بی کس می گفتم. از رود آواره می گفتم. نه انتظارش نبود، تجربه کنم. انتظارش نبود، بغض کنم. 
آدمی کم انتظاری هستم از دیگران ولی حالا در انتظار یک نفرم. با امید آمدنش، نفس می گیرم و با خیال رفتنش، اشک می ریزم.
بچه ها عاشق کسی نشید که ازتون دوره، وگرنه اگه حسی بهتون نداشته باشه، هر بار که میگید: دوستت دارم. اون فقط سین می کنه...
امروز دلم دوباره هوایِ دِعبل را داشت
روایتش را که میدیدم
حالِ دلم را چون دِعبل آواره دیدم
کوچه به کوچه 
شهر به شهر
میچرخد دلم برای لحظه ای زیارتت
بیخود نشد که شاعر شد دلم
مجنون که شوی 
دلت باهیچ چیزِ دنیایی و مادی
خام نمیشود....
من تو را می خواهم  همچون دِعبل خزاعی....
بویِ پیراهنِ یوسف کم نیست باورکن.
مرا در دردِ فراقت بمیران;همین.
اللهم عجل لولیک الفرج
حکایت می‌آورند که حق تعالی می‌فرماید که ای بندهٔ من، حاجت تو را در حالت دعا و ناله زود برآوردمی، امّا در اجابت جهت آن تأخیر می‌افتد تا بسیار بنالی که آواز و نالۀ تو مرا خوش می‌آید. مثلاً، دو گدا بر در شخصی آمدند؛ یکی مطلوب و محبوب است و آن دیگر عظیم مبغوض است. خداوند خانه گوید به غلام که زود ،بی تأخیر، به آن مبغوض نان پاره بده تا از درِ ما زود آواره شود؛ و آن دیگر را که محبوب است وعده دهد که هنوز نان نپخته‌اند، صبر کن تا نان برسد.
مبغوض=مورد خش
حلوای سردار رو خوردم امروز. کم کم دارم احساس ناراحتی میکنم به خاطر مرگش. نمیدونم شاید از بیرون بهم تلقین شده... ولی زرافه گفت ببین اگه بابات کتکت بزنه بازم باباته. همسایتون بیاد بخواد با بابات دعوا کنه، با اینکه ازش کتک خوردی، ولی بازم طرف باباتو میگیری. حق داد بهم که ناراحت باشم.
 
عکس حیوون های آواره شده استرالیا رو دیدم، دلم کباب شد. از وقتی دیدمشون همش دارم غصه میخورم :(
 
غیر از اینا روز خوبی بود. امتحانمم خوب بود. فردا هم زود پاشم درس بخونم.
 
دلم گرفته از غم نشسته ام به ناکجادوباره شد جدایی ویکریز بگم خدا خداااا دلم پره از غم و همغم نبودن و ندیدنتمیون لحظه های بی کسیاومدن و خندیدنت کجایی ای مهربونممونس شب‌های سرد منداشتن تو خوشبختیهتسکینی تو به درد من صدات که آرومم می‌کنهدستات گرمای بی کسیهتو این بحران بی کسینبودنت بد حسیه نشونم و خوب بلدیتو نباشی، آواره امبیا و پیدا کن منوآرامشم، بیچاره ام دوا و درمان من توییبودن تو ی خواهشهگرفتن دستای توحس خوب آرامشه بیا و تعبیرش بکنخ
عشقم که رفته بر باد
هرگز وفا ندارد
این قصه با که گویم
دردی که سینه دارد
دردی که سینه دارد (۲)
عشقم که رفته بر باد هرگز وفا ندارد این قصه با که گویم دردی که سینه دارد دردی که سینه دارد
لیلای من کجایی از من خبر نداری چشمم به گریه نسپار در کوی بی قراری
مرورگر شما از Player ساپورت نمی کنددانلود آهنگ
لیلای من کجایی رفتی چه بی وفایی تنها نکن رهایم در این شب جدایی
دست نسیم دادی گیسوی خود شبانه تا دیده ام کشاند بر دار این زمانه
چشم تو شهره آواز زیباترین بها
وقتی چندین و چندوبلاگ داشته باشی، همین میشه که ندونی تو کدوم بنویسی. تو یکی میترسی پرستیژ خانمانه بودنت بریزه به هم. در اون یکی رو هم گل گرفتی. یکی دیگه رو هم که نوشتی به روز نمیشه. اینجا هم انگار حال نمیکنی. اما تو دلت میخواد بنویسی. چه خوب چه بد. چه نوشته هات به درد لای جرز دیوار بخوره و چه به درد قاب گرفتن برای سالن پذیرایی. میرم به وبلاگهای دیگه سر میزنم، غبطه میخورم به حال صاحباشون. راحت مینوسن. منو هزار غول ریز و درشت احاطه کرده که اگه بخوام
متن آهنگ شب های بعد از تو رضا بهرام
لعنت به شب های بعد از تو ، به دردی که ماند از توبه دادم نمیرسی ، رفتی ، آواره شد خانهماندم غریبانه ، لعنت به بی کسیقلبِ من اینچنین آسان نمیلرزیدعشقت اما به غم هایش نمیرزیددنیا را بردی همراهت به نابودیدنیا غم شد مگر تو چند نفر بودی؟
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید رضا بهرام لعنت به شبهای بعد از تو
Download New Music Reza Bahram Lanat Be Shabhaye Bad Az To
[ دانلود آهنگ با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ + متن آهنگ و پخش آنلاین موزیک ]
” تیتراژ سریال ممنوعه رضا بهرام “
 
رضا بهرام لعنت به شبهای بعد از تو
 
متن آهنگ شبهای بعد از تو رضا بهرام
 
لعنت به شبهای بعد از تو ، به دردی که ماند از تو
رفتی آواره شد خانه ، ماندم غریبانه ، لعنت به بی کسی
قلب من اینچنین آسان نمی‌لرزید…
عشقت اما به غم هایش نمی‌ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابو
سیستم گرمایشی و موتور خونه ی ساختمون دیوونه شده امروز ...
خونه یخ بسته ...به این سرما و برف!
تعمیرکار روز جمعه ای اومد و گفت باید فردا رو هم کار کنه تا درست شه....
منم که اتاقم تو حیاطه و بخاری دارم...
قراره امشب اتاقمو اجاره بدم به داداش سرما خورده ...۲۰۰ دلار!
والا...
....البته
میگه اگه ۲۰۰ دلار داشتم منت تو و اتاق نم کشیده ات رو نمیکشیدم ...میرفتم هتل!!!خخخخ
میگم نامرد حداقل ۲۰۰ هزار‌ تومن بده...اتاقمو دارم میدم بهت خودم آواره میشم...میگه تو بگو ۲۰۰ تا ت
به نظرم جنگ‌زدگی چیز وحشتناکیه. دشمن و گلوله‌هاش به سمت خونه و زندگیت میاند و هر اون‌چه رو که طی سال‌ها ساختی رها می‌کنی و عزیزانت رو به دندون می‌کشی و راه می‌افتی به ناکجا.... 
یاد ایزدی‌های عراق می‌افتم. سوریه، افغانستان، بوسنی....
به نظرم وضعیتی بدتر از این متصور نیست. آواره‌های جنگ بارزترین نشونه حاکمیت قانون تنازع بقا تو دنیاست. سیاستمدارها به سادگی چشم روی این‌ها می‌بندند و منافع ملی خودشون رو می‌پاند. منافع انسان‌هایی برتراز
بسم الله الرحمن الرحیماز جنون این عالم بیگانه را گم کرده امآسمان سیرم، زمین خانه را گم کرده امنه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبردل مرا و من دل دیوانه را گم کرده امچون سلیمانم که از کف داده ام تاج و نگینتا ز مستی شیشه و پیمانه را گم کرده اماز من بی عاقبت، آغاز هستی را مپرسکز گرانخوابی سر افسانه را گم کرده امطفل می گرید چون راه خانه را گم می کندچون نگریم من که صاحب خانه را گم کرده ام؟به که در دنبال دل باشم به هر جا می رودمن که صائب کعبه و بتخان
کدبانوگری:
ژامبون خونگی!غیر از نوع طبخش فکر میکردم مواد مضر هم داره،درحالی که طعم دهنده اصلیش سیر بود...
تربیت فرزند:
هرچقدر بیشتر تو خونه ام و کمتر خودمو آواره ی این ور اونور میکنم به حساب فعالیت اجتماعی و اینا روابط مسالمت‌آمیز تر و آتش بس تری بین مون برقراره:)
همسرداری:)
تلاشمو میکنم که اولویت باشه...اما بازم گاهی صبا لباسی برای پوشیدن و لقمه ای برای صبحانه از قلم میوفته:/
حال معنوی:
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم...
 
آخه این دل لامصب چیه ؟! چی میگه ؟! چی می
خواد که ما رو آواره کرده . یه روز شور میزنه ، یه روز تنگ میشه ، یه روز
می گیره  ، یه روز سنگ میشه و یه روزم میشکنه. آخه اصلا این دل کجاست ؟! من
که فکر می کنم دلی که حالات بالا براش پیش میاد همون قلب نیست و تو مغز
آدمه . یه بار تو این وبلاگ گفتم ، اگر دل و عشق و علاقه تو مغز نیست چرا
پس آدمی که حافظه اش رو از دست میده ، عشق رو هم فراموش می کنه و یارش رو
یادش نمیاد ؟!
نمی دونم . واقعا نمی دونم
. فقط این و می دونم که
به نام او
 
 
گاهی وقتا غم و ناامیدی جوری قلب آدم رو به درد میاره که از شدت پریشونی گاهی حواست نیست و رو میکنی به خدا و میگی:خدایا تو رو خدا...یا میگی،خدایا به خدا دیگه...حال خوبی نداشتم نمیدونم چرا ولی دلم هوای قرآن خوندن داشت.نماز خوندم قرآن برداشتم، توی دلم گفتم باهام حرف میزنی؟:)قرآن که باز کردم با این آیه روبه رو شدم
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَاو جنبنده ای در زمین نیست جز آنکه روزیش بر خداست!
یعنی ببین من
کتاب رفته ام از خویششاعر: صنم نافع

فقط انگار در این شهر دل من دل نیستکم به رویام رسیده ست، خدا عادل نیست؟نا ندارم که برای خودم اقرار کنم:ترک تو کردن و آواره شدن مشکل نیستلوطیان خال بکوبید به بازوهاتانته دریای غم کهنه ی من ساحل نیستفلسفه، فلسفه از خاطره ها دور شدیعلتی در پسِ این سلسله ی باطل نیستاشک می ریختم آن روز که بی رحم شدیتا نشانم بدهی، هیچ کسی کامل نیست!
 
‌برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
ه
قبل‌نوشت: عذر می‌خوام که پاسخ کامنت‌ها هربار یک‌هفته طول می‌کشه. چون ایام امتحاناته و من اصلاً به هیچ علتی پای لپ‌تاپ نمیام مگر رزقِ این پنجشنبه شب‌ها. این یکی دوهفته اینجوریه. بعدش بچه‌ی خوبی می‌شم. :)

گام سوم
هفته‌ی اول، یک بچه‌ی یتیم بی‌نوا بودید که بعد از سال‌ها گم‌گشتگی، آدرس مهربان‌ترین بابای جهان را پیدا کرده و رفته دم در خانه‌اش. در را زده و قربان صدقه می‌رود. هفته‌ی دوم، با یک لبخند بزرگ شما را پذیرفت و وقتی با خجالت زل زدی
 



طلای گنبدِ تو ، وعده گاهِ کبوترهاست ...
کبوترِ دلِ من، بی شکیب می آید ...
میلاد امام رئوف بر شیعیان مهرش خجسته باد
https://t.me/joinchat/AAAAAEf6G_7xas526EGl3Qhttps://arjanchoob.ir
#ارژن_چوب_شرق#کیفیت_را_لمس_کنید!
#میلاد #امام_رضا (ع) #دهه_کرامت #حرم_امام_رضا #کبوتر #تولد #گیف
#سرویس_خواب_نوجوان #سرویس_خواب_بزرگسال #سرویس_خواب_کودک#سرویس_خواب #سرویس_چوب #سیسمونی #نوزاد #نوجوان #جوان
دانلود آهنگ جدید محمد سلیمانی به نام دیوونه از قفس پرید
Текст песни Divone Az Ghafas Parid Mohammad Soleymani
با خاطرات کوچ دمسازم با این شب آواره دلسردРазочарованный воспоминаниями о Кохе, я разочарован этой перемещенной ночью
پیش از تو تنهایی شکستم داد حالا که تنها تر شدم برگردЯ сломался один перед тобой, теперь, когда я более одинок, возвращайся
حالا همه فصلا زمستونه حالا تمام روزها جمعه است

ادامه مطلب
 
✝️ حضرت مسیح (درود خدا بر او) را امروزه به عنوان پیامبر صلح و دوستی می‌شناسیم.در دوران سیاه قرون وسطی، اما چنین نبود.مسیح (ع) در آن زمان به مدت چند صد سال، پیامبر زدن و کشتن و سوزاندن و جهل و خرافه بود.گفتار او که در کتاب مقدس گرد آمده بود، ابزار نفی مسلمات علمی بود.
⚫️ روحانیون مسیحی، سده‌ها با نام پیامبرشان هر بلایی توانستند بر سر مردم آوردند.مردم جاهل را البته خیالی نبود که این روحانیت بر گرده‌ی آن‌ها سوار است و به نام دین و به نام مسیحی
گون باتدی گویده آی تک آواره قالدی حیدر
پیغمبر ایتدی رحلت ، زهرایه قالدی حیدر
 
دفن اولمیوب پیمبر ، تشکیل اولوب سقیفه
قصب اولدی حق امید فردایه قالدی حیدر
ادامه دارد...
دلنوشته های دلپر = روح الله رستمی
 
رحلت حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر همه مسلمین جهان تسلیت باد.
 
 
 
دانلود دوبله فارسی فیلم Awaara 1951کیفیت BluRay 720p اضافه شددانلود
بازیگران  : Prithviraj Kapoor, Nargis, Raj Kapoor |
کارگردان : Raj Kapoor
محصول : هندی
سال تولید : ۱۹۶۷
زبان : زیرنویس
فرمت : MKV
حجم :۱٫۵GB
نام پارسی فیلم : آواره
خلاصه داستان : “”“راجو در نتیجه فرار از پدر تلخ خود ، یک قاضی ولسوالی ، که سالها پیش مادر راجو را از خانه بیرون آورده بود ، به عنوان بی سرپرست زندگی می کند. Raju با Dacoit متلاشی می شود..”“
خلاصه داستان :Raju lives as a derelict as a result of being estranged from his bitter father, a district judge,
پسرانی را می بینم هر لحظهسرگردان و بی مقصدآواره در کوچه هایا سوار بر ماشین هاچشم هایی از هوس متلاشیو افکاری پوچ و هیچکاغذ و خودکار بدست و گاهیدهانی آماده برای تیکه پرانیبدان...نه موهای در هم آویخته اتنه قدی بلندونه لباس های برندآنچه تورا برایم مرد می کندمردآنگی توستمن زنآنگی ام را از سر راه نیاورده امکه به هوس های تو بسپارمتو از زن چه می فهمی؟عروسکی خوش آب و رنگبرای چند صباحی بازی؟
ادامه مطلب
 بعد از دوره های درمانی زیاد تو این 13 سال و 9سال ، که آخرین دوره هم همین 1 سال و نیم پیش شروع شد و یک سال پیش تمام شد باز هم درد از 11 خرداد سلامی دوباره به رویمان نمود! 
خرچنگ قدیمی بیدار شده!
قلب فلج مان هم انگار تصمیم به کور شدن دارد. و چه جالب ک با هم هماهنگ هستند!!
دوباره درد و درد و درد... تب های شب ها و بی حالی صبح ها! 
هفته اول تیر باز هم باید آواره داروخانه های انجمن و هلال احمر و نمازی باشم. باز هم باید برای یک ساعت این ور و اونور شدن نوبت های شیم
چه باران ببارد چه نه...
از خشکسالی نترس!
با وجدانی راحت
غبارِ آواره در کوچه پس کوچه های دلت را نفس بکش
و به خاطر قطره ای،
منّت آسمان را نکش!
باور داشته باش که  روزی خدا
حتّی سنگ را برایت آب می کند!
چه باران ببارد چه نه...
 
 
-از مجموعه ی فرشته ی زمان ( برای دخترم )
 ( شفیقه طهماسبی )
خودمان را به خانه یکی از فامیل ها به نام مشهدی فتاح رستمی رساندیم.
 
زنِ خانه، تا ما را دید، به سینه کوبید. تندی به پیشواز آمد و بچه ها را از کولمان پایین آورد. همان جا، دم در خانه، نزدیک بود از هوش برویم. توی خانه، دست و صورت و پاها را شستیم. خانه پر از آواره ها بود. زن فامیل، سریع دسته های نان کُردی را روی سفره چید و کاسه ای ماست وسط سفره گذاشت. بچه ها به طرف نان و ماست هجوم بردند ...
 فرنگیس، ص 132
سلام
این روزها تلخم... دلگیرم، دلتنگم، دلخورم، متحیرم. آواره ام! تنهام... خسته ام. 
نمی دونم کدوماش درست تره، گاهی همش هستم و گاهی همش رو راحت ندید می گیرم و می خندم! اما راستش آروم نمیشم...
وقتی تو این حالم یا کلا مدتی نمی نویسم، یا برعکس باید بنویسم و بنویسم و بنویسم...
نوشتن باری از روی دوش افکار متراکم ذهنم برمیداره... 
مشکلی حل نمیشه، اما انگار  هر کدوم از این افکار میره سر جاش... از شلختگی ذهنم کم می‌کنه!
حالا شمایید و یک نادم که در حال نوشتن و‌
یارحمان 
و همین لحظه که روی تخت نشستم و به دیوار تکیه دادم 
مداحی حاج محمود کریمی (بی تو خشکم خاکم خرابم)  پلی کردم و می نویسم 
اشک هایی که ذره ذره از چشم هام میاد و بغضی که خورده میشه 
و مکالمات قبلش با خدا که گفتم من که همیشه با خودت دردودل کردم 
همیشه راز دلم رو به خودت گفتم و کمک از خودت خواستم 
هنوزم منتظر می مونم تا ببینم این دنیا کی میخواد اینجوری بگرده و من اینجور یه غصه 
رو تو دلم نگهدارم ! 
میدونم می بینی و قطعا همراهیم می کنی ... 
یادمه
آسوان؛ اولین مقصد شاه آواره
شاه پس از خروج از کشور در 26 دی 1357 به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات دیکتاتور مصر قرار گرفت. در پاییز سال 57، جهان سادات همسر رئیس‌جمهور مصر در تماس تلفنی با فرح از شاه و همسرش برای سفر به آسوان دعوت کرد و گفت:"فرح بیایید اینجا، ما در انتظارتان هستیم."
علت انتخاب مصر به‌عنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلوی‌ها با خاندان سلطنتی مصر باز می‌گشت. محمدرضا پهلوی همسری مصری(
به دانشگاه خواندم درس دشوارپر از فرمول و انتگرال و آماربرای شهریه گشتم چه مفلسدر آخر تا شدم روزی مهندسصناعت پیشه کردم سالیانیبدست آرم مگر آبی و نانیبه دور از همسر و فرزند و خانهشدم آواره‌ی هر کارخانهتمام دست و پایم روغنی شداَنیسم یک روبات آهنی شدبه دستم چرخ صنعت خوب چرخیداز این چرخش مرا چیزی نچربیدبه یُمن واردات جنس چینیشدم محکوم به خانه نشینیشد اما چرخ صنعت چون که پنچرمهندس هم نمی‌خواهند دیگرکسی کو رفت دنبال صنایعیقین عمر خودش را کرده
تنها جاییکه می توان بدون گردن درد، نیم ساعت تمام آسمان را خیره تماشا کرد، داخل سرویس است. از پشت پنجره تمیز، ابیش را نوشید و ابرها را نظاره کرد.
_____
اول گربه بود. گربه ای وحشی با دندان های ببر مانند. آواره هایش دراز تر شدند دندان هایش کوچکتر. اول آماده شکار بود، حالا خود شکار به نظر می رسید. ترسیده...
دوم مرگ بود. مرگ، شبیه کارخانه دود سازی بود. دود های دراز و وحشتناک تا بالای بالا می دویدند. ترسناک بود. یعنی گربه از آن ترسیده بود؟
سوم جمجمه بود. بز
من و تو مثل همیم خوف میکنن میبیننمونواسمون غلاف بلوف میکنن
رپ کنا منو خیلی دوست ندارنمثل تو که خیابونا جلوت جفت میکنن
بچه ی سینه باتوم و ترساشو
صاف گذاشت تو کمر نامرداجنده بازنده ها رفیق همنتنهایی مبارک برنده ها تنهان
 
داداشت دنیا رو جر میدهلخت تر از جیبش حنجرشه سفت وایساده واسه جنگتو میدونی یه دیوار که خودتی پنجرش حیف
 
زمستون هنوز از ترس لی لی میکرد وقتی بهار تنتو نفله میکرداز پشت زدتت الان نه تو کودکی اسلحه اش گلوله رو گریه میکرد
کردن ت
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا طرحی موسوم به معامله‌قرن را که مدعی است برای حل مسئله فلسطین طراحی شده، در روز سه‌شنبه، 8 بهمن‌ماه در نشستی رسماً از این طرح رونمایی کرد. این طرح یک‌جانبه را می‌توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد.
ادامه مطلب
از سرِ شب، غربت و دلشوره ام بسیار شدغصه ی یک عمر، بین سینه ام انبار شدخواب بودم، غافل از احوال خود، تا ناگهانبا صدای ناله ای محزون، دلم بیدار شدناله می فرمود: یا عَطشان... بُنیَّ یاحسیناز همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شدچشم وا کردم لباسی غرق خون دیدم به عرشتا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شدآی نوکرها میان سجده، شکر حق کنیدباز هم ایام خوبِ نوکری تکرار شدپیرهن مشکیِ ما تعظیم راه کربلاستعلتش این است در چشمانِ دشمن، خار شدنام شیرینت، رسولِ
هر شب از آن کوچه گذر میکنم
بر در و دیوار نظر میکنم
خون شده دل زحسرتِ(زَسرَتِ) دیدار تو
نیست دگر ذره ای زآ ثار تو
من شدم آواره ی این کوی تنگ
نیست دگر ترس ز ناموس و ننگ
خاطره ها داغ زند بر دلم
از شب و از روز دگر غافلم
رفته ای و جای تو خالی شده
عاشق بیچاره چه حالی شده
کار من اینست ز شب تا سحر
چشم کنم همره هر رهگذر
دیده بدوزم که بیابم ترا
هیچکسی نیست که پرسد چرا
کاش که این کوچه شود گور من
چونکه هوایش شده داروی من
تا که"رسا" هست و نفس میکشد
چنگ به دیوار قفس
داری میری از خونه ی آرزو جدا میشم از تو چه آواره و کنارت نمیزارم از زندگیم
برو زندگی کن بزارم کنار پی آرزو های بعد از منی منم غصه هامو به دوش میکشم
بتونم از عشقت بمیرم ولی نمیتونم عشق یکی دیگه شم
واست بهترین هارو میخوام چون واسه اولین بار فهمیدمت
واسه آخرین بار عاشق شدم واسه اولین بار بخشیدمت
به امید رویای بوسیدنت به عشق تو چشمامو خواب میکنم
اگه صد دفعه باز به دنیا بیام میدونم تو رو انتخاب میکنم
اگه بعضی وقتا دلت تنگ شد یه گوشه مثل من فقط گریه
داری میری از خونه ی آرزو جدا میشم از تو چه آواره و کنارت نمیزارم از زندگیم
برو زندگی کن بزارم کنار پی آرزو های بعد از منی منم غصه هامو به دوش میکشم
بتونم از عشقت بمیرم ولی نمیتونم عشق یکی دیگه شم
واست بهترین هارو میخوام چون واسه اولین بار فهمیدمت
واسه آخرین بار عاشق شدم واسه اولین بار بخشیدمت
به امید رویای بوسیدنت به عشق تو چشمامو خواب میکنم
اگه صد دفعه باز به دنیا بیام میدونم تو رو انتخاب میکنم
اگه بعضی وقتا دلت تنگ شد یه گوشه مثل من فقط گریه
فکرش را بکن؛ روزگاری زمین و هفت فلک اطراف آن همگی تحت تسلط جن ها بود، تا این که نسل انسان در زمین پا گرفت، جن ها که تاب تحمل رقیب را نداشتند شروع به از بین بردن انسان ها کردند، تا این که خداوند به پریان که ذاتشان از آب بود فرمان داد تا از انسان حفاظت کنند، پریان در عمق شور اقیانوس ها سکنی گرفته بودند و انسان را از حمله های جن ها حفظ کردند، اما جن ها با شرارت از نیروهای آسمانی و افلاک علیه پریان استفاده نمودند و شمار زیادی از آن ها را کشتند، تا ای
 
با این که فراموش کردم اخلاق و کاراشو 
اما بر خلاف همه که صحبتها یا کاراتو بعد یه مدت می زنن تو صورتت، شنوا خوب و بی قضاوتی بود.
امروز وسط این همه خشم و حیرانی و جر و بحث با مادر یکهو یه روشنی تو دلم روشن شد که اگر او خوب بود هیچ وقت جر و بحثی نبود و می تونست ساعتها بشینه باهات حرف بزنه و فراموش کنه چی شنیدی .
یکی از عصبانیت های این روزهام نداشتن او هست.
هست اما نیست و من آواره و بی دوست و بی پدر مانده ام .
 
 
 
 
​​​​
 
سردترین نقطه شناخته شده در منظومه شمسی، خیلی از زمین دور نیست. در سال 2009 مدارگرد اکتشافی ناسا دهانه‌ای را در نزدیکی قطب جنوب ماه شناسایی کرد که  در بخش سایه ماه قرار دارد. دمای این منطقه تنها 33 درجه کلوین (240- درجه سانتی‌گراد) است؛ دمایی به مراتب سردتر از هر دمایی که بر روی پلوتوی سرد و تاریک اندازه‌گیری شده است. با ادامه کاوش‌ها و بهبود وسایل اندازه‌گیری، این رکورد ممکن است به نقطه ی دیگری در منظومه شمسی انتقال داده شود. قمر سیاره‌ای غیر
یهو دلمون هوای اردهال کرد، زدیم از خونه بیرون
اردهال زیارتی داره و قتلگاهی در چهارکیلومتری زیارت، دقیقا وسط کوه...
جایی که حضرت سلطانعلی بن محمدباقر علیه السلام، از شر حاکم وقت، به اونجا پناه میبره و پشت تخته سنگی پناه میگیره که نیروهای حاکم سرمیرسن و با لب تشنه سر از بدن حضرت و یارانش جدا میکنن... وبعد مردم میان بدن آقا رو میپیچن تو قالی و میبرن اردهال دفن میکنن.
هیچوقت نمیرفتیم قتلگاه، این بار قصد کردیم بریم
جایی بود وسط کوه، یه جاده مستقیم
متن ترانه آرون افشار به نام زلزله

 
 
زیبا صنم آواره ترین عاشق دنیا منمکه در قفس چشم تو پر میزنمشلاق نگاهت نزنی بر تنمتو باشو ببین از همه دل میکنمزلزله میکنی در قلب آرام من این همه سعی نکن افتاده ای در دام مناز تپش می ایستد دل تا نگاهم میکنی من خرابم پس بگو کی رو به راهم میکنیدلدار من لذت نبر از این همه آزار من به بد کسی افتاده سر و کار منتا روی دل عاشق بیمار من از خود نرهان قلب گرفتار منزلزله میکنی در قلب آرام من این همه سعی نکن افتاده ای در دام
بادی که در موهات پیچید
زد به سر مجنون 
تا نظامی
چهار هزار و هفتصد بار 
به صحرا بزند!
بعد
به شهر‌ آمد و...
استعاره‌ بود کاترینا!
آمریکا من بودم!
در تمام رگ‌های من خلیج مکزیک!
در تن من
میلیون ها تن آواره!
بادی که در موهات...
اگر به کشتی نوح می‌رسید
حالا من نبودم
حالا شعر نبود
تا از بادی حرف بزنم
که در موهات پیچید!
زیبا صنم آواره ترین عاشق دنیا منمکه در قفس چشم تو پر میزنمشلاق نگاهت نزنی بر تنمتو باشو ببین از همه دل میکنمزلزله میکنی در قلب آرام من این همه سعی نکن افتاده ای در دام مناز تپش می ایستد دل تا نگاهم میکنی من خرابم پس بگو کی رو به راهم میکنیدلدار من لذت نبر از این همه آزار من به بد کسی افتاده سر و کار منتا روی دل عاشق بیمار من از خود نرهان قلب گرفتار منزلزله میکنی در قلب آرام من این همه سعی نکن افتاده ای در دام مناز تپش می ایستد دل تا نگاهم میکنی م
برای شفاء مریض  40 بار سوره حمد را به مقداری آب بخوانند و صدقه ای بدهند به فقیر و از او بخواهند دعا کند عافیت یابد((164)).
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
هرکه این سوره را فرائض بخواند فرشتگان و حیوانات و جمادات اززمین صاف و کوهها و سنگ و کلوخ
وغیر آن که در عالم باشد برای او گواهی دهند که او از نماز گزاران است در قیامت منادی از جانب رب
العزة بشهود ندا کند شما بر بنده ام راست گفتید من شهادت شما را قبول می کنم بنده مرا به بهشت
در آورید و اورا محاسبه می کنید
ای خبرگان ای خبرگان آن خمره‌ها را وا کنیداز خبرگی بیرون شوید و جام‌ها پیدا کنید
ای خواب‌های عقل زار، ای مردگان انتظارای مغزهای اشتهار آن قلب‌ها دریا کنید
عمر گران بگذشت پست، ای وای زین عقل خجستیک لحظه گر مانده‌ست آن یک لحظه را غوغا کنید
ای مردگان برپا شوید، ای زندگان با ما شویدای خفتگان قرن‌ها آن رخت‌ها را تا کنید
ای روز با ما یار شو، ای شب دگر بیدار شوای مردم گم‌کرده‌ره آن راه را پیدا کنید
آن راه وجد و روشنی، آن موسقی بی‌منیعزمی به راه
ای خبرگان ای خبرگان آن خمره‌ها را وا کنیداز خبرگی بیرون شوید و جام‌ها پیدا کنید
ای خواب‌های عقل زار، ای مردگان انتظارای مغزهای اشتهار آن قلب‌ها دریا کنید
عمر گران بگذشت پست، ای وای زین عقل خجستیک لحظه گر مانده‌ست آن یک لحظه را غوغا کنید
ای مردگان برپا شوید، ای زندگان با ما شویدای خفتگان قرن‌ها آن رخت‌ها را تا کنید
ای روز با ما یار شو، ای شب دگر بیدار شوای مردم گم‌کرده‌ره آن راه را پیدا کنید
آن راه وجد و روشنی، آن موسقی بی‌منیعزمی به راه
دیشب خواب می دیدم قرار است امام زمان از یک مسیری عبور کند.
مسیر شلوغی بود و من نتوانستم امام را پیدا کنم.
جوان زیبایی بود که از آنجا عبور کرد و من به او خیره شدم. او هم به من لبخند است.
 در آن لحظه  او را می شناختم و با خودم می گفتم این فرد را که من می شناسم و او نمی تواند امام باشد.
***
 
یک بار هم قرار بود بروم کربلا. با همه خداحافظی کردم. اما راه بسته شد و مجبور شدم ساکم را باز کنم. شب خواب دیدم در حرم حضرت معصومه امام حسین برای چند لحظه با من صحبت کرد
و دوباره سیل. میشه بس کنی دیگه؟! خرم آن روز کزین منزل ویران بروم! دیگه این شهر جای زندگی نیست.
مگه اینجا شماله که پربارش ترین شهر شده؟ چه خبره که بالاترین نرخ تورم هم برای ماست؟ خدا رو خوش میاد اینقدر هم محرومیم؟! :'(
گسل مون فعال نشه صلوات. سدمون که بیشتر از ٩٥% ظرفیتش پر شده، سرریز نشه؟
ما هم داریم عرایض جناب جهانگیری رو از شبکه استانی میبینیم! فقط اونجاش که امام جمعه گفت سیل زده، سیل زده است؛ قدیم و جدید نداره! تسهیلات باید بین همه مساوی تقسیم
تو شهر کوفه / شدم آواره / قلب شکسته‌م / شده پر از درد

آقا کجایی / تا که ببینی / تنهام گذاشته / این شهر نامرد

شهرِ نامردی و دروغه اینجا

وفا نمونده تو وجود این ها

میگم به زیر لب با اشک و گریه

میا به کوفه ای عزیز زهرا

آقای من به کوفه نیا

این شهر کینه جای تو نیست

دروغه وعده‌ی همگی

تو کوفه هیشکی پای تو نیست

«آقای من به کوفه نیا»


ادامه مطلب
"کجاست؟
چه می کند؟
کسی که فراموشش کرده ام!" عباس کیارستمی
 
از ذهن و دلم رفته. دیگه نه دوستش دارم و نه حتا بهش فکر می کنم. اما نمی دونم چرا هنوز هر شب به خوابم میاد! نمی دونم چرا هنوز توی خواب همون قدر دوستش دارم. با اینکه به روی خودم نمیارم اما هنوز وقتی توی خواب می بینمش قند توی دلم آب میشه. مثل اون قدیم ها وقتی می بینمش میشم خوشبخت ترین مرد دنیا. نمی دونم...! شاید چون توی خواب هنوز همونقدر نازه و مهربون.
ولی نمی خوام به خوابم بیاد. دیگه حتا نمی خوا
ای مثلِ خزان زرد،کسی منتظرت نیستمحبوبه ی شبگرد،کسی منتظرت نیست
تنها شده در شهرِ شلوغِ تُهی از عشقدر کوچه ی بی درد، کسی منتظرت نیست
آواره یِ نفرینکده ی عمری و اینجادر قامتِ یک مرد کسی منتظرت نیست
با شیب تنت پله عمرت به فراز استدر پیریِ پاگَرد، کسی منتظرت نیست
تاراج شده هم دل و هم جسم و روانتبازنده ی این نرد! کسی منتظرت نیست

با رَم شدن اینهمه حیوان صفتِ رذلاز خود شده ای طرد، کسی منتظرت نیست

هرچند که بازار تو گرم است ولی باز جز یک زن دلسرد،کسی
رسیدیم حرم . خیلی ها اومده بودن . همه پشت درب های بسته ، هر کسی یه گوشه رو به گنبد امام رضا (ع) نشسته بود . معنای واقعی آواره بودن رو میشد حس کرد ؛ و معنای واقعی غربت رو ... . با حمید یه گوشه روی خاک ها نشتیم و گفتیم و گفتیم . با این که چند ساعت از کشیدن دندونم نگذشته بود و صحبت کردن کمی مشکل بود اما این صحبت ها ارزشش رو داشت ... اولش می خواست بی خیال این بشه که هر شب بیایم حرم ، اما نمی دونم چه چیز تو نگاهم یا حرفام دید که نظرش عوض شد . شاید دلش به حال درمون
بال پرواز گشایید که پرها باقی است
بال پرواز گشایید که پرها باقی استبعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است پشت بت‌ها نشود راست پس از ابراهیمبت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است گفت فرزانه‌ای، امروز شما عاشوراستجبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبودشور آن واقعه در جان پسرها باقی است گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بودشرط‌ها باقی است، اما و اگرها باقی است «شرط اول قدم آن است که مجنون باشی»«در ره منزل لیلی که خطره
  شمع دلسوز منم در شب تاری که تویی
به دو عالم نفروشم غم یاری که تویی
 
از کجا آمده این عشق کجا برده مرا
بی قرارم نرسیدم به قراری که تویی
 
نیش خنجر به زبان داشت به لب آب حیات
مست و زخمی شده ام با گل خاری که تویی
 
ماه بر حول زمین گشت و زمین بر خورشید 
من سرگشته بچرخم به مداری که تویی
 
چه کنم دام بلا پهن شده در ره عشق 
چون مسلح شده با چشم خماری که تویی
 
قدرت چشم تو از تیر کمان بیشتر است 
دل صیاد شده صید شکاری که تویی 
 
حس آرامش من حاصل آغوش تو بود 
 کولی آواره در صحرای باران میزند پرسه
با لبی تیره ، دامنی بسته
می‌شود گم در میانِ پیچ و تابِ خرمنِ افشانده‌ی مویش
باد ساکت ، زانویش خسته
رقصِ کولی در میان قطره‌ها زیباست
فکر کرده راه دارد می رود ، انگار_
ابر دارد دُورِ یک نیلوفر وحشی
شیشه می اندازد ، به قصدِ حبس
کبک از زیرِ کمر ، فریادِ گرمی می کُند سر؛
«توی این اوضاع نباید خوب شد ، بد باش»
در میانِ سردی بارانِ آن دور
مثل یک خط
...همه چیز معمولی است
یک خرمن شعله در دور ، آب می سوزانَد
و دل را.
کارگردان: حسین سهیلی زادهتهیه کننده: ایرج محمدینویسنده: حسین سهیلی زادهسال ساخت: ۱۳۹۸محصول کشور: ایرانتعداد قسمت ها: ۲۶ اپیزودژانر فیلم: اجتماعی، درام
بازیگران: محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، نازنین بیاتی، امیرحسین آرمان، فرزاد فرزین، حسین پاکدل، بهشاد شریفیان و …
خلاصه داستان: کاوه طی یک قرارداد خود را به کتی به قیمت ۷ میلیارد تومان می‌فروشد. همتا اما آواره‌تر و تنهاتر از قبل به خانه مادربزرگ پناه می‌برد، غافل از سرنوشتی که بدون کاو
سلام. وقت بخیر.
متاسفانه تنها راه حل VPS ها هم فقط در یکسری از ساعت ها پاسخگو هستند.
 
حالا معنی حراست از فضای مجازی و اینترنت و آزادی بیان را می فهمم..
 
یاد آواره های روهینگیا افتادم...
اینجا ایران هست!
ولی به زودی شاید چیزی شبیه به کره شمالی یا وضعیت آوارگان روهینگیا
 
قطع اینترنت بخاطر گرانی بنزین بود!
یا گرانی بنزین بخاطر قطع اینترنت بود!
 
آیا امنیت روانی و اعصاب جامعه، بخشی از امنیت ملی نیست!
شورای امنیت ملی؛ چگونه زیان های وارد شده به اعصاب
دانلود آهنگ رضا بهرام – لعنت
Download New Music Reza Bahram – Lanat
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
متن آهنگ رضا بهرام با نام لعنت
 
لعنت به شب های بعد از تو به دردی که ماند از تو بدادم نمیرسی
رفتی آواره شد خانه ماندم غریبانه لعنت به بی کسی
قلب من این چنین آسان نمیلرزید عشقت اما به غم هایش نمی ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابودی



دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
دانلود آهنگ رضا بهرام – لعنت
Download New Music Reza Bahram – Lanat
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
متن آهنگ رضا بهرام با نام لعنت
 
لعنت به شب های بعد از تو به دردی که ماند از تو بدادم نمیرسی
رفتی آواره شد خانه ماندم غریبانه لعنت به بی کسی
قلب من این چنین آسان نمیلرزید عشقت اما به غم هایش نمی ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابودی

دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
دانلود آهنگ رضا بهرام – لعنت
Download New Music Reza Bahram – Lanat
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
 
دانلود آهنگ رضا بهرام لعنت
متن آهنگ رضا بهرام با نام لعنت
 
لعنت به شب های بعد از تو به دردی که ماند از تو بدادم نمیرسی
رفتی آواره شد خانه ماندم غریبانه لعنت به بی کسی
قلب من این چنین آسان نمیلرزید عشقت اما به غم هایش نمی ارزید
دنیا را بردی همراهت به نابودی



دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
وارد محوطه ی باشگاه که شدم صدای داد و فریاد شنیدم، نگران شدم ... صدا از دفتر مدیریت بود.مدیر و یه خانم دیگه با نهایت صداشون با هم حرف میزدن و هی میکوبیدن روی میز....اون خانم مادر یکی از بچه های کاراته بود، مدعی بود دیروز دخترش رو بخاطر اینکه شهریه نداده راه ندادن و آواره ی خیابونش کردن.اما مدیر می گفت دیروز دخترش رو اصلا ندیده و حتی وارد باشگاه هم نشده....مدیر با خونسردی رفت دختر اون خانم رو آورد و اول بوسش کرد و خیلی مهربون ازش پرسید: دخترم دیروز ا
کاش قسمت بشود لطف الهی گاهی
به گدایان برسد طُرفه نگاهی گاهی
می شود بنده ی درمانده و آواره شده
سخت محتاج به آغوشِ پناهی گاهی
هرچه کردم بشوم زائر میخانه نشد
نیست جز گریه سوی میکده راهی گاهی
گاه با یک حسنه پاک شود کوهِ گناه
کوهِ خیرات بسوزد به گناهی گاهی
به خودم گفته ام اصلا شده چون حجتِ حق
از غم و غصه ی یک شیعه بکاهی گاهی؟!
ناله زن نامِ علی را که رجب نزدیک است
دم بزن از بشرِ نامتناهی گاهی
از دلِ سوخته و دوریِ ایوان نجف
می دهد چشم پُر از اشک گواهی گ
کارگردان: حسین سهیلی زادهتهیه کننده: ایرج محمدینویسنده: حسین سهیلی زادهسال ساخت: ۱۳۹۸محصول کشور: ایرانتعداد قسمت ها: ۲۶ اپیزودژانر فیلم: اجتماعی، درام
بازیگران: محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، نازنین بیاتی، امیرحسین آرمان، فرزاد فرزین، حسین پاکدل، بهشاد شریفیان و …
خلاصه داستان: کاوه طی یک قرارداد خود را به کتی به قیمت ۷ میلیارد تومان می‌فروشد. همتا اما آواره‌تر و تنهاتر از قبل به خانه مادربزرگ پناه می‌برد، غافل از سرنوشتی که بدون کاو
یک شبی مجنون نمازش را شکست ...
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پُر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نیشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق،دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو... من
مقاله ای در باره همدان قدیم که در مدرسه ارائه کردم:
همدان قدیم
درس آزاد : فرهنگ بومی
مثلاً مقدمه
در دوران قدیم، همدان شهری کوچک بود که در آن مردم با صلح و صفا در آن زندگی می کردند. همه هم را می شناختند وکلاً مردم زندگی خوبی داشتند. زندگی مردم آن موقع با خودشان، خیابان های شهر و افرادی که در خیابان های همدان از راه های مختلف پول در می آوردند عجین شده بود. در اینجا در همین موارد توضیح می دهیم
تغیرات شهر در طول زمان
در طول زمان خیلی از محلات و خیابان
دانلود آهنگ جدید رضا بهرام شبهای بعد از تو
دانلود آهنگ رضا بهرام به نام شبهای بعد از تو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده شبهای بعد از تو با صدای رضا بهرام از جوان ریمیکس
Download New Music Reza Bahram – Shabhaye Bad Az To

موزیک جدید رضا بهرام را هم اکنون می توانید از شب صدا دانلود نمایید.
جدیدترین موزیک رضا بهرام، شبهای بعد از تو نام دارد.
امیدوارم از موزیک لذت ببرید.
این موزیک در سریال ممنوعه منتشر شد.
متن آهن
آی خانوم اکبری روضه میخواند...
در داغترین لحظه غوغای اشکها میگوید: حاجت نگرفته نری ها... اون حاجت مهمت رو نیت کن...
و من غرق خیال می شوم...
کنار خیابان ایستادم...
ایستادنم کمی مشکل است... بار سنگینی در آغوش دارم!
بچه ها می دوند و شیرینی میگیرند...
بوی گل و گلاب و اسپند....
سر بلند میکنم برای شکر...
زنی را میبینم که از طعنه زنندگان بود
در درگاهی پنجره گوشه پرده را به انگشت کنار زده و با بهت و خجلت نگاه میکند...
لبخند میزنم و میگویم:
دیدی بالاخره آقای ما هم آم
روی صندلی کمی به سمتم خم شد تا فقط من صدایش را بشنوم و این حرف‌ها روی سینه‌اش سنگینی می‌کرد که جراحت جانش را نشان چشمان خیسم داد :«بعضی شیعه‌های حمص رو فقط به‌خاطر اینکه تو خونه‌شون تربت کربلا پیدا کردن، کشتن! مساجد و حسینیه‌های شیعه رو با هرچی قرآن و کتاب دعا بوده، آتیش زدن! خونه شیعه‌ها رو آتیش می‌زنن تا از حمص آواره‌شون کنن! تا حالا سی تا دختر شیعه رو...
 
ادامه داستان در ادامه مطلب...
 
متن کامل داستان در پیام رسان های اجتماعی تقدیم حضو
کارگردان: حسین سهیلی زاده
 
دانلود قسمت 13 سیزده مانکن
 
تهیه کننده: ایرج محمدینویسنده: حسین سهیلی زادهسال ساخت: ۱۳۹۸محصول کشور: ایرانتعداد قسمت ها: ۲۶ اپیزودژانر فیلم: اجتماعی، درام
بازیگران: محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، نازنین بیاتی، امیرحسین آرمان، فرزاد فرزین، حسین پاکدل، بهشاد شریفیان و …
خلاصه داستان: کاوه طی یک قرارداد خود را به کتی به قیمت ۷ میلیارد تومان می‌فروشد. همتا اما آواره‌تر و تنهاتر از قبل به خانه مادربزرگ پناه می‌بر
دانلود اهنگ غمگین و احساسی از رضا ملک زاده به نام دلبر بی نشانم بی تو بی آشیانم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang delbar bi neshanam az Reza Malekzadeh
دانلود آهنگ دلبر بی نشانم رضا ملک زاده (کیفیت بسیار عالی) و متن شعر
یادم تو را دیگر فراموش شیدا منم از عطر تو میدرخشد پیراهنم ...♫♪✌
آواره ام من همچو باد بی سرزمینم دریا تویی من قایقی بی سرنشینم ...♫♪✌
دلبر بی نشانم بی تو بی آشیانم بی من ای همسفر رفته ای بی خبر بی تو بی خانمانم ...♫♪
 
 
 
مردی به آرایشگاه رفت تا آرایشگر موهایش را کوتاه کند. آرایشگر که مشغول کار شد طبق عادت همیشگی با مشتری شروع به صحبت کرد. درباره موضوعات گوناگونی صحبت کردند تا موضوع گفتگو به خدا رسید. آرایشگر گفت: من هرگز به خدا اعتقاد ندارم. مشتری پرسید: چرا اینگونه فکر می کنی؟ آرایشگر گفت : کافی است پایت را از اینجا بیرون بگذاری و به خیابان بروی و دریابی که خدا وجود ندارد. چرا این همه آدم بیمار و فقیر در جهان هست؟ اگر خدا هست وجود این همه آواره به چه معنی ا
 
نیمه شب بود و غمی تازه نفس
ره خوابم زد و ماندم بیدار .
ریخت از پرتو لرزنده ی شمع
سایه ی دسته گلی بر دیوار .
 
همه گل بود ولی روح نداشت
سایه ای مضطرب و لرزان بود 
چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه
گوئیا مرده ی سرگردان بود !
 
شمع ، خاموش شد از تندی باد
اثر از سایه به دیوار نماند !
کس نپرسید کجا رفت ، که بود
که دمی چند در اینجا گذراند !
 
این منم خسته درین کلبه تنگ
جسم درمانده ام از روح جداست
من اگر سایه ی خویشم ، یا رب
روح آواره ی من کیست ، کجاست ؟
شاعر: فرید
 
نیمه شب بود و غمی تازه نفس
ره خوابم زد و ماندم بیدار .
ریخت از پرتو لرزنده ی شمع
سایه ی دسته گلی بر دیوار .
 
همه گل بود ولی روح نداشت
سایه ای مضطرب و لرزان بود 
چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه
گوئیا مرده ی سرگردان بود !
 
شمع ، خاموش شد از تندی باد
اثر از سایه به دیوار نماند !
کس نپرسید کجا رفت ، که بود
که دمی چند در اینجا گذراند !
 
این منم خسته درین کلبه تنگ
جسم درمانده ام از روح جداست
من اگر سایه ی خویشم ، یا رب
روح آواره ی من کیست ، کجاست ؟
شاعر: فرید
متن آهنگ مازیار فلاحی به نام عشقم

عشقم عمرم نمیدونیچجوری دلم میره واسه صداتنفسم نفسم میرهواسه ی خنده ی روی لباتتو بگو به دلم نیستی باز تو اتاق به موهات گل سر بزنمعشقمو دادمو پس نمیگیرم ازت بیا دیوونه بگردمردم و جون دادم از ته قلبمو هیچی نخواستم ازت منقهوه و فالتو عطر رو شالتو این دلو دیوونه کردهاشکای چشممو نقشه ی عشقمو دادی به دستای سردتیک شهر از این چشمان تو دیوانه ... با چشم ترمن از همه آواره تر درمانده تر دیوانه ترباران پاییزی بزن بر درد
تو محله قدیمی، کمی جلوتر از خونه ما، یه چهارراه بود که سرش یک تیر برق قدیمی چوبی کاشته بودند به فاصله یک متری از دیوار یه خونه کهنه سال.
اونجا پاتوق پسرای محل بود و چشم و چراغ دخترای محل!
جماعت ذکور جوان، روزها به دیوار خونه تکیه میزدند و آمار دخترای محل رو میگرفتند و شبها کورسوی همون چراغ بالای تیر، روشنی بخش گپ و گفتهای دوستانه‌ی تا اِلاهِ صبحشون بود. خلاصه که امامزاده تیرِ محله، همیشه زائرهای خودشو داشت.
یادمه با دوستم از مدرسه میومدیم و چ
تو محله قدیمی، کمی جلوتر از خونه ما، یه چهارراه بود که سرش یک تیر برق قدیمی چوبی کاشته بودند به فاصله یک متری از دیوار یه خونه کهنه سال.
اونجا پاتوق پسرای محل بود و چشم و چراغ دخترای محل!
جماعت ذکور جوان، روزها به دیوار خونه تکیه میزدند و آمار دخترای محل رو میگرفتند و شبها کورسوی همون چراغ بالای تیر، روشنی بخش گپ و گفتهای دوستانه‌ی تا اِلاهِ صبحشون بود. خلاصه که امامزاده تیرِ محله، همیشه زائرهای خودشو داشت.
یادمه با دوستم از مدرسه میومدیم و چ
دانلود آهنگ جدید علی بزاز برگرد
Download New Music Ali Bazzaz bargard
آهنگ جدید علی بزاز بنام برگرد
برگرد عشق من دیوونه بازی هامونو کم داره برگرد این دل دیوونه در نبود تو بیماره
بارون میزنه بر قلب این افسون گر آواره دردیست که در این چشمان بیقرار تو میباره
 
ادامه مطلب
مرد-(حرف‌هایش تمام شده. مضطرب ایستاده. کتش را روی دست هایش جابجا می‌کند.)
زن-حالا برگشتی که چی بشه؟ (صدایش بلندتر می‌شود) آدمی که رفته، رفته. همینقدر ساده. تو کجا بودی (بغض، صدایش را می‌لرزاند) اون شبی که من فکر می‌کردم خونه‌ی دستای من، جیب اون بارونی کاراملی اته و وقتی از روی چوب لباسی برش داشتی و تا نزده گذاشتیش توی اون چمدون، گفتم آواره شدم. تو رفتی. صد بار توی سرت، چمدونات رو بسته بودی و رفته بودی. وقتی که دیگه نمیومدی کنارم توی بالکن(به یک
بسم الله الرحمن الرحیم
در خانه امام حتی جای سوزن انداختن هم نبود.بحث داغ داغ بود.
امام یک طرف و بقیه در طرف دیگر.
در اوج بحث ها ناگهان بانگ اذان برخاست.
_وقت نماز است سوال هایتان باشد برای بعد از نماز.
مرد مسیحی اصرار کرد:
_نرو جواب هایم را گرفته ام تنها چند سوال کوچک مانده تا ایمان بیاورم.
امام اما با همان آرامش همیشگی به محراب نماز رفت و با خدای خود مشغول راز و نیاز شد.
مرد که این عقیده استوار را دید بی درنگ ایمان آورد و از مدافعان پروپاقرص اسلام
دیروز یک سریال ترکی پیدا کردم به نام Bir Ask Hikayesi  یا A love Story یا حکایت یک عشقداستان در مورد یک پسری هست که تو پرورشگاه بزرگ شده با خواهر دو قلوش.
خواهرش بر اثر یک سانحه تصادف ماشین خل وضع میشه و خود پسره هم توسط یه زوج آلمانی به فرزند خوندگی گرفته میشه و میره آلمان. اونجا پدر و مادرش میمیرن و این پسر آواره میشه... یک شب یک دختری رو میبینه که توسط چند تا پسر گیر افتاده و اونا میخوان بهش تجاوز کنن. جون دختره رو نجات میده.
چند وقت بعد میره ترکیه و تو یک بر
 
شب است و سرما و خستگی و گاه بی نظمی. اما جمعیت انگار از دل زمین می جوشد و فوران می کند.
زلزله که می آید مردم بیرون می ریزند برای آن که در امان بمانند. این بار مردم ساعت هاست که از خانه بیرون زده و آواره بیابان های اطراف جمکران شده اند، از سوز سخت سرما در امان نیستند، راحتی و آسایش را رها ساخته و سر پا ایستاده اند در استقبال از پیکر سوخته قهرمانی که بک عمر به پایشان ایستاد و اسوه عزت و غیرتشان بود.
قم امروز رنگ قیام داشت. فریادها نغمه انتقام بود.
ای ساقی دل ، ای مونس جان 
در چشم ترم ، هستی تو عیان
ای دل تو بگو، با آن گل ناز
من گم شده ام در سوز و گداز
من را مگُذار در ورطه ی غم 
رحمی بنما بر این دلکم 
دستم تو بگیر ، راهم تو ببر
جانم بسِتان ، با غمز و نظر
ای دل تو بگو با آن گُلِ ناز 
من گمشده ام در سوز و گداز 
من دل بدهم ، گر دل ببری
هم دلبر من ، هم تاج سری 
با من تو بمان ، ای جانِ جهان
دل را بنواز ، گاهی به نهان 
با عشق تو من، افسانه شدم 
در شمع تو من ، پروانه شدم 
من سوزم و دل ، صد ناله زند
چون مرغ س
امروزه متاسفانه زندان ها از تعداد زیادی مجرم و متهم پرشده است و هرکدام بخاطر یک علت نابهنجاری که فرد را فرا گرفته است به زندان افتاده اند.
در اولین نگاه هر شخصی که دزدی میکند شما میگویید حتما وجدان نداشته که این کار را کرده،بله درست است وجدان یکی از عوامل بازدارنده از هرکار اشتباه و نابهنجار است که شخص را از کارنابهنجار بازمی دارد اما یک عامل دیگه ای هم هست که ممکن است حتی از وجدان هم قوی ترباشد وآن عدم توانایی تامین نیازهای ضروری خانواده اس
با پای خواب در آن کافهٔ شلوغ، لختی قدم به ساحت رؤیا گذاشتمدل را در آن هوای پر از هرم التهاب، با های و هوی دلهره تنها گذاشتم
 
تنهاتر از تمام جهان بود لحظه‌ام وقتی که خواب چشم مرا تا سراب بردصبح آمد و نشد که بفهمم چگونه من، با پلک روی حرف دلم پا گذاشتم
 
با بغض گفتمش بنشینیم لحظه‌ای تا فرصتی برای تماشا فراهم استآمد نشست و به چشمش نگاه... نه! داغی به دل برای تماشا گذاشتم
 
با استکان چای که بر روی میز بود، رؤیا تمام گشت و به آخر رسید کاردر استکان خا
دکتر " خُسرو فرشیدوَرد" شاعر و نویسندۀ گرانقدر،  در خانۀ سالمندان نیکان به دیار باقی شتافتند ؛ شعر زیبای " این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست" از سروده های این بزرگمردِ وطن پرست است که پس از سفرهای خارج از کشور،ازذهن پرمسئولیت او تراوش کرده است و تلنگری  گزنده است بر وضعیت امروز تمایلات متداول در جامعه 
    جا دارد که ،هریک به نوبۀ خویش، خبر این سوگ را به دوستان خود در درون و بیرون کشور برسانیم! 
      
    روانش شاد و یاد و تفکر جاری در این اثرش
ما عاشق و دلبسته و حیران شماییم
تا روز ابد ریزه خور خوان شماییم
عشق است غلامی ز غلامان شماییم
در هر دو جهان دست به دامان شماییم
ای آیت حق ، گوش به فرمان شماییم
ای خاک مزارت شده آرامش دل ها
احیای بقیع و حرمت خواهش دل ها
حبت سبب مستی و آسایش دل ها
اشک غمتان علت بخشایش دل ها
ما تا به ابد مضطر و گریان شمائیم
در نیمه ی شب قلب شریفت که شکستند
سجاده کشیدند و ره میکده بستند
این بد دهنان جملگی از نطفه ی پستند
رفتید پیاده همه بر اسب نشستند
زین غم همگی پاره
دانلود آهنگ جدید علی سفلی عذاب
Download New Music Ali Sofla Azab
آهنگ جدید علی سفلی بنام عذاب
دست بردار من که باختم توی بازی اون روز که من بمیرم میشی راضی
آواره غصه ی تو روی قلبم میخوای که درد دوریت باشه سهمم
 
 
 
 
 
دانلود آهنگ با کیفیت 320
 
متن آهنگ عذاب
 
آهنگ های علی سفلی
سلام
دوستان شرایط من به این صورت که ۳ تا بچه ایم، ۲۰ سال پیش پدرم از دنیا رفتن و همون زمان  تعدادی  از املاک پدر مرحومم رو تقسیم کردیم، نصف مهریه مادرم و سهم من و خواهرم و برادرم مشخص شد . یه خونه خوب هم سهم من و خواهرم شد که الان مادر و خواهرم دارن در اون زندگی می کنن. الان ۴ تیکه زمین مونده که میخوایم به زودی بفروشیم . دو تا از این زمین ها  با ارزش و گران قیمت و دو تا شون معمولی و کم بها هستند. 
حالا موضوع اینه که من یه خانم  ۲۹ ساله متاهل هستم، دو
این یک سال را دویده ام. یادم نمی آید جایی آرام نشسته باشم و درست نگاه کرده باشم. این یک سال را با هر چه در دلم داشتم دویده ام. با دوست داشتن ها، دوست نداشتن ها، با پایان ها و آغاز ها. با گریه و حب و بغض و کینه دویده ام تا به تو برسم. وقتی از دویدن خسته می شدم یک گوشه می نشستم، گریه می کردم، صدایت می کردم و باز بلند می شدم و می دویدم. گم کرده بودم. خودم را و تو را. خودم را نمی دیدم و تو را هم. گاهی از این که نمی دیدمت بغضم می گرفت اما نمی توانستم درست نگاه
 
زانو بغل نشسته دلم کنج خانه ات حالا فقط خیال من است و بهانه ات با هر نفس تپید و گرفت از فراق تو قلب شکسته از دل خسته سراغ تو تا می رسد صدای ملائک ز بام شهر بغض اذان که می شکند در تمام شهر اینک شهادت است که تا انتهای شهر!! می پیچد و ادامه آن گریه های شهر! اقرار می کنم که خدایم فقط تویی هر آنچه مانده ست برایم فقط تویی شاهد ترین به خلوت شب های تار من سامع ترین زمزمه های نزار من افتاده بر زمین مپسندم که بی کسم این سان غمین مپسندم که بی کسم طوفان غم
خانه
محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
آهنگ همه شب از محسن لرستانی
دانلود آهنگ جدید همه شب از محسن لرستانی
 
هنرمند: محسن لرستانی
آلبوم: Moones Dardam
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
 
 
ترانه و آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی همه شب از محسن لرستانی با کیفیت اورجینال
و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین
 
 
 
download new song from Mohsen Lorestani called Hame Shab
 
بخشی از متن همه شب از محسن لرستانی
همه شب من غرق دلم چشم به راهم تا تو باز آییشده هر شب 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها