نتایج جستجو برای عبارت :

خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکت

خاطره ی هفتاد دقیقه ی با برکت همراه زیارت و کتاب
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکت
 
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکتبا کالسکه و دو ساک و کفش های داخل پلاستیک شده داخل حرم شدیم.گوشه ای دنج کالسکه را پارک کردم.اطراف را می پاییدم و افراد بیکار را رصد می کردم.
از کیفم کتاب در آوردم و نزدیکش شدم.با مهربانی نگاهش کردم و گفتم: «کتاب قشنگیه، داستان های جالبی داره، زمان زیادی نمی گیره،می خواهید بخونید؟من اون گوشه کنار کالسکه هستم هر
خواستم با کالسکه لیلی از در جلوی اتوبوس وارد بشم که راننده در را باز نمی‌کرد و هی ایما و اشاره که از در وسط بیایید بالا!
سر کالسکه رو کج کردم به سمت در وسط اتوبوس و منتظر موندم مسافرها پیاده شدند، وقتی با کالسکه جا گیر شدیم، دیدم که وسط راهروی ابتدای اتوبوس یه سگ خوابیده اندازه گراز :دی خب قاعدتا لجم گرفت و تو دلم گفتم که به! بیا! سگ عزیز بر کالسکه بچه اولویت داشته! صاحب سگ هم همون جا در صندلی اول نشسته بود و با راننده گپ می‌زد و من هر چند یکبار ن
دخترم، وقتی که مخصوصِ نمازه رو صرفِ هر کاری غیر از نماز خوندن کنی بی برکت می‌شه. غذات بی برکت میشه، ظرف شستنت بی برکت میشه، تلفنت با دوستت بی برکت میشه، اگه خرید کنی یا جنست برات اونطور که باید کار نخواهد کارد، یا فروشنده بهت گرون میده ، یا یدفه خنگ میشی یچیزی میخری که اصلِ خریدش اسرافه. 
کلا اینو به عنوان یه قاعده کلی بدون. برکت خیلی مهمه مامان جان!
انتخاب کالسکه ی مناسب بستگی به نوع استفاده شما از آن دارد. جمع و جور بودن کالسکه مزیت بزرگی است که کالسکه های عصایی در مقایسه با کالسکه های دسته مبله دارند. داشتن سایه بان برای کالسکه ی کودکانی که در فصل تابستان یه دنیا می آیند بسیار مفید می باشد سبد زیرین کالسکه هم برای والدین ضروری می باشد. والدین می توانند وسایل اضافه خود را درون سبد قرار دهند. کالسکه ی مدل Soul Plus از تمام این ویژگی ها برخوردار می باشد این مدل کالسکه فضای کمتری را اشغال می ک
فکر کنم اینجا هم نوشتم، همیشه توی رویاهام این بوده که بچه مونو با کالسکه ببرم بیرون دور دور کنیم، یا حتی خرید از محله مون :)
دخترکم که بیست و دو روزه بود، این رویام به واقعیت پیوست :)
درست پنجشنبه هفته پیش، برای اولین بار گذاشتمش توی کالسکه و با هم رفتیم مرکز بهداشت برای تشکیل پرونده. یه فاصله حدودا بیست دقیقه ای پیاده روی بود. و من عشق کردم از قدم زدن باهاش :) 
دوشب پیش هم خانوادگی رفتیم کالسکه گردی یه هوایی خوردیم و البته بستنی :)) بعد مدت ها فرص
خاطره : جرقه
 
خاطره : جرقه
عصر روز عید فطر وقتی توی اتاق نشسته بودم، صدای در آمد، در همسایه پایین!گفتم: کیه؟چند تا بچه گفتند: توپمون افتاده تو حیاط می خواهیم،بهشون گفتم پایین کسی نیست . دیدم چسبیدن به در و دارن میان بالا. از پنجره گفتم: بچه ها صبر کنید . گفت: خانم تو حیاط شما افتاده. آیفون رو زدم و توپشون رو برداشتن .هنوز نشسسته بودم که باز صدای زنگ آمد. با لحن خاصی گفتم: بله؟ که یعنی باز چی کار دارید؟صدای پسر بچه ای رو شنیدم که گفت : خانم دستت درد ن
جهت خرید کالسکه تک روما و یا سرویس روما پلاس با فروشگاه اینترنتی نی نی بابا تماس بگیرید و یا شماره موبایل خود را در بخش خرید تلفنی قرار دهید تا کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
کالسکه دلیجان مدل روما دارای پارچه دلیجان و دارای سایه بان میباشد که جلوگیری مینماید از تابش نور مضر به فرزند شما ، با قابلیت های تنظیم پشتی که چندین حالت دارد و از خوابیده تا 90 درجه قابل تنظیم میباشد، کالسکه ای با 4 چرخ که قابلیت جداشدن و نصب کردن آ
یاد اون خاطره ام افتادم تو بچگی که توی یه کتاب مصور از مدرسه، یه خونه چوبی بود و من خیلی ازش خوشم اومد. یه چیز مثل ایوون بزرگ داشت و من پیش خودم تصور میکردم که اینجا زندگی میکنم با خانواده ام و دوستام هم با خونواده هاشون اینجا هستن. واقعا خیلی خیلی خوشم اومده بود از این فکر ! یهو در حین خوندن کتاب سالار مگس ها که میگن این جنگل مال ماست، یاد این خاطره افتادم. :)
به فرموده پیامبر صلی الله علیه وآله ماه رمضان با برکت و رحمت و آمرزش سراغ انسان میآید.
سوال این است که برکت بودن ماه مبارک رمضان به چیست؟
وقتی یک چیز برکت دارد یعنی  فواید فراوان و آثار بسیار دارد.
در این ماه شریف خواندن یک آیه به اندازه یک ختم قرآن یعنی ۶۲۳۶ آیه ثواب دارد.
یک شب (شب قدر ) به اندازه هزار ماه (۷۲۰۰۰۰ساعت) اثر دارد.
نفس کشیدن و خوابیدن که کارهای عادی ما هستند مثل کارهای عبادی ما حساب میشوند.
به فرموده پیامبر صلی الله علیه وآله ماه رمضان با برکت و رحمت و آمرزش سراغ انسان میآید.
سوال این است که برکت بودن ماه مبارک رمضان به چیست؟
وقتی بک چیز برکت دارد یعنی  فواید فراوان و آثار بسیار دارد.
در این ماه شریف خواندن یک آیه به اندازه یک ختم قرآن یعنی ۶۲۳۶ آیه ثواب دارد.
یک شب (شب قدر ) به اندازه هزار ماه (۷۲۰۰۰۰ساعت) اثر دارد.
نفس کشیدن و خوابیدن که کارهای عادی ما هستند مثل کارهای عبادی ما حساب میشوند.
خاطره بد آموزی کتاب
خاطره بد آموزی کتاب
 
خاطره بد آموزی کتابنخوانده بودمش…فقط از یک فرد فهیم تعریفش را شنیده بودم.کتاب را به چند نفر دادم که بخوانند…یک نفر که کتاب را پس آورد و گفت این چه کتابی است؟ بدآموزی دارد!آنقدر ترسیدم که همان روز شروع کردم به خواندن کتاب…به هرجای کتاب که می رسیدم باخودم می گفتم: عه عه عه این جایش بدآموزی دارد.اما جلوتر که می رفتم می دیدم آنکه مسئله ی خاصی نبود…کلی موقع خواندن کتاب با خودم حرف می زدم:اینجا؟
خب اینجا
توصیه های ایمنی در مورد کالسکه کودکان
اگر چه  امروزه خانواده ها فرصت کمتری دارند که کودکشان را در کالسکه بگذارند و به گردش بهاری بروند اما کالسکه و دیگر لوازم حمل و گردش نوزاد جزء جدایی ناپذیر خرید لوازم کودک شده است ؛ هم به دلیل جمع شدن و کم شدن حجم و هم به دلیل راحتی بیشتر پدر و مادرهنگام خرید و گردش. به همین دلیل نکات ضروری هنگام خرید و استفاده از این کالا را  در ادامه برایتان آورده ایم. نکته ای که بیشتر از همه باید به آن توجه داشته باشید ای
 
خاطره : فوری ۳ بار بگو قوری گل قرمزی
 
خاطره : فوری ۳ بار بگو قوری گل قرمزینخند!اگر تونستی ۵ با پشت سر هم بگی قوری گل قرمزی!یا مثلا بگی ۶ سیخ کباب سیخی ۶ هزار !!دیدی سخته!
……حالا حسابش را بکن ۲-۳ ساعتی بود که توی صحن راه می رفتم و مردم را دعوت می کردم که بیایند کتاب های نمایشگاه را ببینند!چند تا کتاب توی دستم مونده بود. قرار بود این سری کتاب ها که تموم شد، بریم خانه.زائری را نشانه گرفتم، نشستم کنارش و شروع کردم به حرف زدن. دوست داری کتاب بخونی؟بله!
هفتاد سالمان که بشود، حسرت چه کارهای نکرده‌ای را خواهیم خورد؟ کدام روزها، ماه‌ها، کتاب‌ها، صداها، فیلم‌ها یا آهنگ‌ها برایمان تداعی‌کنندهٔ اتفاقات و آدم‌های رفته و نرفتهٔ زندگی‌مان خواهند بود؟از کدام روزهای زندگی و جوانی با برق آشکاری در چشم‌ها و تپش پنهان‌نشدنی‌ای در قلبمان یاد خواهیم کرد؟تنها روی نیمکت پارک، خانهٔ خودمان یا خانهٔ سالمندان، در جمع دوستان، خانواده یا فرزندان، در هرکدام از این موقعیت‌ها به چه چیزی فکر می‌کنیم؟
خاطره اولین هدیه کتابم، کنار ضریح ارباب
خاطره اولین هدیه کتابم، کنار ضریح ارباب …
 
خاطره اولین هدیه کتابم، کنار ضریح ارباب …
با شوق فراوان کتاب رو برای خودم خریده و همراه با یه کتاب دعا گذاشته بودم توی کوله ام.میخواستم تا توی ازدحام جمعیت و صف طولانی تا رسیدن به ضریح امیرم (که نزدیک به یک ساعت طول کشید.) اون رو بخونم.اما تو این انتظار یک ساعته، هدیه اش کردم به یک خانم مشهدی که نزدیک من توی صف بود …ایشون با ذوق کتاب رو گرفت و قبل از هر کاری هم
خاطره یادت باشد
خاطره : یادت باشد…
 
خاطره یادت باشد…آنقدر از خوندن کتاب لذت بردم که دلم نمی اومد کلش رو یک جا بخونم، ریز ریز می خوندم و از خوندنش لذت می بردم.اما آخر کتاب رو گذاشتم تو حرم بخونم.نشستم رو به روی ضریح،حس و حال کتاب انگار با حس زیارت گره خورده بود،می خوندم و اشک می ریختم،صورتم خیس خیس شده بود و زمان از دستم در رفته بود…نزدیک اذان /بود…خیلی دوست داشتم کسان دیگری رو هم تو این حس زیبا شریک کنم،کاش می شد خیلی ها این کتاب رو می خوندن
«کالسکه نارنجی جان»
خیلیا با مهربونی و نامهربونی! سعی در منصرف کردن من از سفر اربعین داشتن و براشون کاملا بدیهی بود که بچه کوچیک رو نباید برد همچین جاییولی خب من که کلا بچه حرف گوش کنی نیستم و لذا از چندین ماه قبل یه کالسکه از سمساری محل خریدم و توی چندتا راه‌پیمایی بردمش تا امتحانشو پس بده و با چرخ و پیچ و همه جوارحش درک کنه که قراره کالسکه یه بچه انقلابی باشه و هرچی قبل از این بوده رو به دست فراموشی بسپاره و خدایی هم خوب از پسش بر اومد. احسنت
خاطره ترک اعتیاد
 
خاطره ترک اعتیادآنقدر با دختر دایی ام سر وکله زدم و با استدلالهای من درآوردی اش کشتی گرفتم که گفت: هرچه تو بگویی، اصلا یک هفته نمی خوانم، با خنده ادامه داد ببینم تو دیگر چه از جانم میخواهی!ماچی به لپ های تپلویش فرود آوردم و گفتم پس بیا این ۳ تا کتاب را بگیر به جای این رمان اینترنتی هایت بخوان.باغر و ناله مخصوص دهه هشتادی ها قبول کرد!
هنوز ۳ روز نشده ۲ تا کتاب هارا پس آورد و گفت تموم شد دختر عمه توروخدا کتاب داری بدی؟خندیدم و ک
برای خرید کاور کالسکه نیازی نیست برند های خارجی با قیمت های سرسام آور را خرید نمایید. کاور کالسکه ایرانی تک سبد یک نمونه عالی، کار آمد و با کیغفیت است که در داخل تولید گردیده و دارای کیفیتی معتدل نمونه های خارجی است اما از لحاظ قیمت بسیار پایین تر و مقرون به صرفه تر می باشد.
 
 
 
**هم اکنون می توانید کاور باران کالسکه را از تنها تولید کننده این مدل در ایران با قیمت بسیار مناسب خریداری نمایید**
 
برای مشاهده و خرید کلیک کنید
 
پذیرش سفارش به صورت
خاطره بی سوادی
خاطره بی سوادی
 
خاطره بی سوادیهمیشه هر جا حرف از بی سوادی می شد خیال می کردم تو دنیای امروز فقط پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هستند که سواد ندارند.از این بابت خوشحال بودم که همه بچه های کشورم سواد دارند و کسی مشکل بی سوادی ندارد.
یک شب که قرار بود با خانواده به جمکران برویم با خودم قصد کردم به نیت ظهور چند تا کتاب کم حجم و جذاب درباره آقا با خودم ببرم و بدهم که مردم بخوانند.توی صحن جمکران راه می رفتم و خوب چشم می گردوندم که کتاب رو به ک
خاطره : کتاب سرمایی
فصل بهار بود با بوی گل های زیبا و معطرش.توی اتاق نشسته بودم و داشتم کتاب «گرگ ها از برف نمی ترسند» رو می خوندم، حسابی سردم شده بود.رفتم تو آشپزخونه و به مامانم گفتم:« چقدر هوا سرد شده ها!»مامانم گفت:« هوا به این خوبی، کجاش سرده؟»یه چیزی خوردم و اومدم نشستم بقیه کتاب رو خوندم. از روحیه نوجونای کتاب پر از انرژیشده بودم، از تغییرهای خوب شخصیت های داستان طی این سختی ها شگفت زده شده بودم و دلم برای نوجوونهای توی کتاب سوخت که تو او
خاطره ی فضای مجازی ، کتاب و روشنگری
 
خاطره ی فضای مجازی ، کتاب و روشنگریمن آدمیم که توی فضای مجازی خیلی فعالم و همشم آنلاینم.الآنم پیج اینستا دارم، اون موقع که تاریخ مستطاب آمریکا رو می خوندم که خیلی کتاب باحالیه و توش مبحث سیاسی داره و کاریکاتورای جالبی داره که همینطور که می خونی ناخودآگاه خندت می گیره، طراحی جالبی داره…یه سری عکس کتاب رو گذاشتم استوری اینستام و نوشتم باحالترین کتاب سیاسی که خوندم و یه دیزاین خاصی طراحی کردم ، یه عکس خوش
در آغاز چهل سال دوم انقلاب سیلی ویرانگر بسیاری از نقاط کشور رو ویران کرد...
شاید خسارات این سیل از خسارات هشت سال جنگ تحمیلی بیشتر بود...
اما برکت این سیل کمتر از برکت اون هشت سال نبود... شاید تو بعد از گذر سالها این حرف رو بهتر درک کنی...
چند وقت پیش یک ویدیویی را دیدم که به نظرم خیلی جالب اومد.در اون ویدیو عکس یک تلفن همراه و یک خودروی مدرن و یک مدرسه ی امروزی را با یک تلفن و کالسکه و مدرسه ی 150 سال پیش مقایسه کرده بود.جالب این بود که تلفن و کالسکه بسیار تغییر کرده بودند ولی مدرسه که محل تکامل بشر است مانند 150 سال پیش بود.
 
آیا وقت آن نرسیده که به سمت نوآوری برویم؟
 
کلاس ها و آزمون های آنلاین شرایطی را فراهم کرده که هر فردی از سرتاسر دنیا در هر رشته و علاقه ای که دارد به بهترین اس
دیشب برای اولین بار کامل نشستم ترجمه ی استغفار هفتاد بند امام علی علیه السلام رو خوندم...
واقعا چقدددر کامل و جامع هستش و بیخود نیست مداومت به خوندنش گره های زندگی رو باز می‌کنه..
توی این استغفار از گناهان گذشته و آینده عذرخواهی می‌کنی،از گناهانی که یادت رفته،گناهانی که یادت نرفته،گناهانی که به حسب این که خدا می بخشه مرتکب شدی،گناهانی که بخاطر غفلت  از خدا مرتکب شدی،گناهانی که هی عذرخواهی کردی و هی دوباره انجامش دادی،گناهانی که بقیه رو به
خاطره :از کارایی های فیزیک
 
از همان نوجوانی هایم، روابط اجتماعی خوبی داشتم اما ارتباط با بعضی ها برایم سخت بود. این یکی هم از همان ها بود! جلو رفتم کتاب را دستش دادم و لبخند زدم و برگشتم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که صدایم کرد. برگشتم به سمتش. گفت: نمی تونم بخونم. خیلی پیامک برام میاد.یاد شاگردانم افتادم. گفتم من خودم معلم فیزیکم، برای بچه های کلاسم از این کتاب ها بردم. خیلی خوششون اومد. حیفه نخونی!با تعجب بسیار نگاهم کرد: به شما نمی خوره معلم ب
نبى گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى‌فرماید:
 
«هر کس با توجه به آن‌چه در قرآن درباره‌ى شفادهندگى عسل ذکر شده، در هر ماه یک نوبت عسل تناول نماید از هفتاد و هفت بیمارى معاف است».
امام صادق علیه السلام فرمودند: پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم عسل را خیلى دوست مى‌داشتند و فرمود: بر شما باد به دو شفاء، عسل و قرآن1.
همچنین ایشان مى‌فرماید: مردم به چیزى همانند عسل، درمان و دارویى دیگر نخواهند یافت2.
پیغمبراکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‌ف
باسلام و تبریک سال نو 
تعطیلات ابتدای فروردین فرصت خوبی است برای تورّق بعضی از کتبی که مدت‌ها انتظار خواندنشان را می‌کشیدیم.اگر خاطره‌ی خوشی از کتاب خوانی در ایام نوروز دارید، می‌توانید برای ما ارسال نمایید.
نظرات کاربران در ادامه مطلب.این پست در حال بروزرسانی ست.
ادامه مطلب
تا ساحل آرامش -کتاب امانت دادن
خاطره : نمی فروشیم، فقط امانت ، حتی به شما!!!
 
خاطره: نمی فروشیم ، فقط امانت ، حتی به شما!!!
تا حالا شده مغازه‌ داری رو ببینی که تلاش کنه جنسش رو نفروشه؟!درست خوندی عزیزم، نفروشه!البته من، هم فروشنده ام و هم امانت دهنده اجناسی که می فروشم، به شرط سالم پس آوردن!
یه بنده‌ خدایی اومد موسسه ما که به شدت عاشق و دلسوخته کتاب “تا ساحلِ آرامش” بود.در حدی این عشقش واقعی بود که هرچی بهش می‌ گفتم: مسلمون! این کتاب رو که امانت
خاطره با یک کتاب امام زمان را هدیه دادم !!!
خاطره : فروش کتاب یا هدیه ای جدید!
 
خاطره فروش کتاب یا هدیه ای جدید!آدم های مهربان را دوست دارم.او هم با مهربانی قرارداد بسته بود. . .اخلاق خوبش مشتری جذب کن بود من هم یکی از آن مشتری ها . . .اهل تلافی محبت ها هستم و از آن جا که سر و ته بنده را به کتاب بسته اند . . .
فقط یک مجهول وجود دارد:چگونه شروع کنم؟با توکل به خدای منّان سر صحبت را باز می کنم.ازشرایط جامعه و علاقه ی بچه مدرسه ای ها به کتاب های خوب و اوضاع کتا
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
 
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
 
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
 
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
 
آن ندا گفتا همانڪس ڪه زدی تهمت براوطفلڪی هفتاد سال، جمع ڪرده بودش آبرو
هیچوقت از خاطره هایی ک خودتون قبلا با کسی داشتین با کس دیگ خاطره نسازین واسه کسی رویا نسازین چون وقتی بفهمه اولین نفری نبوده ک اینارو باهاش تجربه کردین و تو ذهن شما این خاطره با کس دیگ شکل گرفته بدجور از درون میشکنه 
خیلی بد 
خاطره راز خط کش ژله ای
خاطره راز خط کش ژله ای
 
خاطره راز خط کش ژله ایاز جمله ی”دختر خوبی باش” خسته شدم!!!خیلی وقت ها بقیه فکر می کنند که ما دخترای پرانرژی که البته کمی هم شیطنت داریم، دوست نداریم دختر خوبی باشیم!اما حواسشون نیست که خوب بودن برامون تعریف نشده!همیشه دوست داشتم کسی رو داشته باشم که راه و چاه رو یادم بده و مثل یک دوست همراه و همرازم باشه.………………………………بابام میگه مثل دخترخاله ات باشه !!!مامانم میگه از دختر همسایه یاد بگیر !!!!ام
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به پیشگاه عالم امکان حجه بن الحسن العسکری ارواحنا له الفداء و با درود بیکران به روان پاک بنیانگذار جمهوری اسلامی و احیاگر اسلام ناب محمدی ( ص ) در عصر کنونی حضرت امام خمینی قدس سره الشریف و با آرزوی طول عمر پر برکت همراه با تأییدات الهی برای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه­ای دام ظله العالی.
 
خاطره مجروحیت حاج اسماعیل ایزدپناه

ادامه مطلب
کالسکه
کالسکه - راهنمای خرید کالسکه نوزاد
تعداد زیادی از مدل های کالسکه ، بسته به نیازها و شرایط خاصی که دارید ، در بازار موجود هستند. راهنمای خرید جامع ما به شما کمک می‌کند مدل‌های مختلف را ارزیابی کرده و بهترین و مناسب ترین گزینه را برای خود و نوزادتان انتخاب کنید.
وقتی برای پیاده‌روی یا خرید از منزل خارج می‌شوید، نوزادان به کالسکه ای احتیاج دارند که در آن دراز کشیده و استراحت کنند ، درحالیکه صورتشان به سمت شما قرار دارد و از وجود شما د
پسرم،گر گذاشتند اوباشتو مدیر امور مالی باش هر که یک سال بوده در این کارشده نامش بلند و بارش بار کام ِ آدم چو قند خواهد شدبخت آدم،بلند خواهد شد به حقوق تو می رسد برکتبرکت می دهند،بی حرکت طرف التفات و مرحمتیچون مدیرِ عزیز بی جَهَتی می شوی مثل شهر رُم که به حتمهمه ی راه ها ،شود به تو ختم همه از خشمت اجتناب کنندداخل آدمت حساب کنند به حضور تو اَند نامه نویسهمه،حتّی خود جنابِ رئیس چون تویی صاحب حساب و کتابهمگی می برند از تو حساب همگان را به لطف
همانطور که می دانید برای موفقیت در هر کار شما باید تلاش کنید تلاش لازمه موفقیت است اما شما سعی کنید همیشهدعا را پشتوانه ای محکم برای تلاش هایتان قرار دهید.
دعای برکت مغازه به همراه دعاهای دیگه در کتاب های معتبری مثل مفاتیح الجنان آمده و قطعا کسی که با خلوص نیت این دعا رو بخونه ، میتونه برکت زیادی در مغازه خودش از خدا بگیره.
یه نمونه از این دعا رو در تصویر زیر میبینیم :
اما باید به یک نکته مهم توجه کنیم تا دعای ما مستجاب بشه.
ما این دعا رو در محضر
آموزش هفتاد سی 7030
کد یا شناسه معرف s33333

سامانه ۷۰۳۰ هفتاد سی یک سامانه‌­ی فروش محصولات اعتباری است که به صورت یکپارچه، به روز، ساده و امن این امکان را به کاربران خود می‌­دهد تا با فراغ بال و آسودگی خاطر به انجام پراخت­های الکترونیکی خود بپردازند. ۷۰۳۰ بر آن است تا هزینه­‌ی تبلیغات را با سپردن این امر به کاربران خود به طور خاص و سهیم کردن آن­‌ها در سود حاصل از تراکنش­‌ها، به حداقل برساند.
امام باقر ع فرمود بخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده اراد کنم تا برسد به ده بنده و هفتاد بنده محبوتر است واگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را از گرسنگی برهانم و پیکر شانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حعظ کنم نزد من از گزاردن حجیو حجی تا برسد بده حج و هفتاد حج محبوتراست این لف خدای تبارک  تعالی ای حقوق بشر ااسلامی
خاطره قرص نیرو زا
خاطره : قرص نیرو زا !!!
 
خاطره تدبیر خدا و قرص نیرو زا !!!
چند روزی که به صورت داوطلبانه و جهادی در نمایشگاه کتابی که آن موقع در جمکران کار می کردیم برایم خیلی جالب بود، آخر در خانه اگر یک دهم این مقدار کار کنم خسته می شوم و نیاز به استراحت دارم.اما نمی دانم نیروی غیبی ما را تامین می کرد یا شاید در خانه ارباب جو زده شده بودم که این مقدار می توانستم تلاش کنم.آقا جان ممنون از توانایی جسمی که در آن چند روز به من عنایت کردید.
پسر ۶ ساله
اگه جشن پایان پیش‌دبستانی که توش آرزو کردم دکتر بشم و جشن الفبای اول دبستان که توش حتی تخصصم هم انتخاب کردم رو بگذاریم کنار و جدی نگیریم، قوی‌ترین خاطره‌ی من برای پرورش این رویا برمیگرده به وقتی که دوم دبستان بودم . یک روز تابستونی رفتم یه درمانگاه و روح من اونجا موند ! و از فرداش ، تمام رویا و بازی‌های من خلاصه شد تو فضای بیمارستانی که توی ذهنم ساخته بودمش. اگه اون روز رو به طور میانگین بگیریم ۱۵ مرداد سال ۸۵ ، الان چهار هزار و ششصد و هفتاد
چند روز پیش آقای حافظی نامی به رحمت خدا رفت که خیّر مدرسه ساز بود. و بیست و اندی سال بود که به امر مدرسه سازی مشغول بود. بیست و اندی سااااال! 
حالا نکته کلیدی این ماجرا اینه که از هفتاد سالگی این کار رو شروع کرده بود!
وقتی شروع میکرده احتمالا فکرش رو هم نمیکرده که عمر فعالیتش تقریبا به اندازه عمر کل بیمه و خدمات یک کارمند نزدیک بازنشستگی باشه.
ایشون در نود و چند سالگی فوت کردن.
واقعاً ماجرای قابل تاملیه...
پیش‌فرضتون در مورد نهایت سنِ مفیدِ آغاز
⚜️ لمعه – تدریس متن شهید اول  استاد حائری ♻️ کتاب الطهارة♻️ کتاب الصلاة♻️ کتاب الزکاة♻️ کتاب الخمس♻️ کتاب الصوم♻️ کتاب الحج♻️ کتاب الجهاد♻️ کتاب الکفارات♻️ کتاب النذر♻️ کتاب القض♻️ کتاب الوقف♻️ کتاب العطیة♻️ کتاب المتاجر♻️ کتاب الدین♻️ کتاب الرهن♻️ کتاب الحجر♻️ کتاب الضمان♻️ کتاب الحوالة♻️ کتاب الکفالة♻️ کتاب الصلح♻️ کتاب الشرکة♻️ کتاب المضاربة♻️ کتاب الودیعة♻️ کتاب الاجارة♻️ کتاب الجعالة   تعداد جلس
« ترس تو از مرگ،
ترسناک می‌کند
مرگ را
که تغذیه از ترس می‌کند.»
کتاب هفتاد سنگ قبر نوشته و سروده‌ی یدالله رویایی، ادیب و شاعر ایرانی معاصر، مجموع هفتاد سنگ قبر تاریخی است به نثر و به شعر و ترجمه‌شان به فرانسه از آرش جودکی؛ از ایوب و مهدی و زرتشت تا مانی، حلاج، شهاب، سیروس، اسکندر، یزدگرد، شمس، شهرزاد، رابعه، فروغ و سنگ‌ سینه‌ها(گوری برای مادر) و سنگ‌هایی بی‌نام(سنگ‌های سنگ). خواندن کتاب به‌مثابه‌ی زیارتی است به گمان کوتاه که این کوتاهی
تمام مزه ی یه خاطره به در دسترس نبودنشه. به این که فکر کنی و تلاش کنی تا تکه پاره هایی ازش رو به یاد بیاری. به نظرم عکس، فیلم یا هر چیز دیگه ای شبیه اینا، جلوی این احساس رو می گیره. اصلا خاطره انگیز یعنی چیزی که نمی تونی تکرارش کنی. حداقل به سادگی نمی تونی تکرارش کنی.
از وقتی فهمیدیم وارد زندگی مون شدی و یه خانواده ی سه نفره شدیم، اونقدر برکت با خودت آوردی که هرقدر هم دوتایی تلاش میکردیم، به این سرعت، اتفاقات خوب نمی افتاد..
تو باعث شدی ما دوتا بزرگ بشیم، رشد کنیم.. بریم جلو..
و ما این پیشرفت رو مدیون وجود تو هستیم دخترک فسقلی..
تو اومدی تا خوشبختی مون رو کامل کنی..
بی نهایت دوستت داریم و برای به آغوش کشیدنت لحظه شماری میکنیم..
نشسته‌اند هزاران کتاب در قفسهزبون و ساکت و پر اضطراب در قفسهیکی بزرگ‌تر از دیگران؛ قدیمی‌ترملقب‌اند به عالیجناب در قفسهمراقبش دو سه گردن کلفت دور و برشکه تا تکان نخورد آب از آب در قفسهخزانه‌دار عددهای دولتش شده‌اندکتاب‌های درشت حساب در قفسهکتاب‌های مقدس، کتاب‌های ملولخزیده‌اند به کنج ثواب در قفسهکتاب‌های اصول و فروع بیدارینشسته‌اند همه گیج و خواب در قفسهنشسته‌اند دو زانو کتاب‌های دعاهزار وعده‌ی نامستجاب در قفسه کتاب فلسفه ب
خاطره: دردسرهای کتابخوانی من و دخترام و شیرینی های راه حل هامان
 
خاطره :دردسرهای کتابخوانی من و دخترام
من دو تا بچه دارم. یکیشون نوزاده و دخترم کلاس هشتمه!و از اونجایی که خانوما هیچ وقت سنشون نمیره بالا، منم هنوز سنم همون حدودای دخترمه!بعد از آشنایی با یه موسسه که کتابهای بسیار خوب و متفاوتی داشت، منم مثل اون حسابی درگیر کتاب خوندن شدم و از فرصت های طلایی خواب نی نی استفاده میکردم که کتاب بخونم. ولی چون دخترم وقت آزادش بیشتر از من بود، مدام د
دلنوشته کمبود خاطره
من حالم خوب بود,فقط کم حرف میزدم و زیاد میخوابیدم,به یه گوشه خیره میشدم و صورتم خیس میشد,لباس نمیخریدم وفیلم نمیدیدم,غذای کم وسیگار زیاد.
گفتن حال روحیه مناسبی نداری,دکتر رای به بستری شدنم داد.
چهار ماهه که بستری شدم,اولا بهش میگفتن دیوونه خونه اما الان میگن کلینیک.
امروز یکی از بیمارا دلیل حال بد منو فهمید,میگفت:ازکمبود خاطره رنج میبرم.
اما من حرفش رو جدی نگرفتم چون کلی خاطره دارم,همه یه شکل و بایه نفر, من و دوست خوبم,تنه
خاطره رزمنده کتاب فروش
خاطره رزمنده کتاب فروش
 
خاطره رزمنده کتاب فروشعید که می شود همه می روند خوش گذرانی…به ما هم خوش می گذرد اما مدلش فرق می کند…
روز دوم عید امسال نزدیک به اذان ظهر به محل استقرار رسیدیم.طلاییه!به قول حاج آقای راوی: طلاییه عجب طلائیه!
خم می شوم و از عقب ماشین دسته ی کتاب هایم را برمی دارم. درب ماشین را باز می کنم و پیاده می شوم.هر قدمم شبیه به رزمنده ای است که برای مملکتش می جنگد.نه با تیر و تفنگ! بلکه با ترویج فرهنگ کتاب خوان
در میان کلمات تبریک به مناسبت سال جدید که همه ساله بین مردم تکرار می شود سال پربرکت است که تقریبا از قدیم تاکنون چنین بوده است.

به گزارش ایسنا، حسن لاسجردی در خبرآنلاین نوشت: برکت از واژه «برک»
عربی به معنای سینه شتر است. این کلمه به معنای دوام و رشد در هر چیز که
همان «خیر» است به کار رفته است، در اصطلاح نیز برکت به معنای استقرار خیر
از سوی خداوند، در یک چیز و یا ثبوت و پایداری خیر الهی در چیزی گفته شده است.
- برکت همان رشد و اف
خاطره کتابخوان معلول
خاطره کتابخوان معلول
 
خاطره کتابخوان معلولدیدی بعضی وقتا هرکاری می‌کنی حالِ دلت خوب بشو نیست؟!با چند تا دوستی که معمولا با اونا بودی حس خوب داشتی، این ‌ور اونور میری، حالت خوب نمیشه…موسیقی مورد علاقه‌ات رو گوش میدی، نوچ‌…بازم خوب نمیشه…تفریح و سفر میری…میبینی نه، مث اینکه باز کارساز نیست…اما یهو یکی میاد یه کتابِ مشتی بهت میده… و انگار پرتت می‌کنه وسط بهشت!میری تو کتاب و نمی خوای از توش در بیای!اصلا تا حالِ دل
?? آغاز سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی??سرور 78 نبرد جهانی کار خود را از روز دوشنبه 26 اسفندماه 1398 آغاز خواهد کرد.در این سرور همه بازیکنان #عصرپادشاهان از کلیه زبان‌ها می‌‌توانند شرکت کنند.در این سرور چهار نوع نیروی نظامی جدید حضور خواهند داشت.مشخصات این سرور به شرح زیر می‌باشد:سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی w78.kingsera.irنوع?? سرور سوپر اکسپرس ( 60 روزه )پوسته?? قابل انتخاب ( فلات ایران و قرون وسطی )تاریخ شروع?? دوشنبه 1398/12/26 ساعت 16:00 ??همین الان ثبت نام کنید
به نام خداوند جان و خرد
 
با همت والای دوستان و در سایه الطاف الهی ، در روز جمعه ، مورخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۶ اهداف برنامه ریزی شده ما ، در قالب شرکت کیهان تجارت شاهین ، عملیاتی گردید .
 
از درگاه پر برکت ایزد منان ، سلامتی ، خیر و برکت ، بهروزی و عاقبت خیر برای دوستان خواستاریم.
 
آمین
تصاویر و متن در کتاب کودک من 1 کاملا اختصاصی و سفارشی می باشد. موضوع این کتاب می تواند برگرفته از واقعیتی در زندگی او باشد یا خاطره ای شیرین از دوران کودکی اش. شاید هم داستانی تخیلی مبتنی بر هدفی خاص (آموزشی یا تربیتی) که در هر حال به دو صورت شعر یا نثر ارائه می شود.
 
تصاویر و متن در کتاب کودک من 1 کاملا اختصاصی و سفارشی می باشد. موضوع این کتاب می تواند برگرفته از واقعیتی در زندگی او باشد یا خاطره ای شیرین از دوران کودکی اش. شاید هم داستانی تخیلی مبتنی بر هدفی خاص (آموزشی یا تربیتی) که در هر حال به دو صورت شعر یا نثر ارائه می شود.
سال پیش مهر موبایلم رو دزد برد. لب خیابون گریه میکردم و نعره میزدم ....مامان گفت فدای سرت.یه گوشی بهتر میخری، نو مدل جدید. گفتم مامان چی داری میگی، همه چی که پول نیست. خاطره هام چی...
آدم هرچی کمتر با دیگران دنبال ثبت خاطره باشه بعدها راحت تر خواهد بود. به لحظه هامون عمق ندیم... خاطره ساختن مثل خالکوبی کردن هست. 
گروه واتساپ دهه 70 برای دورهمی شما دختر پسرای دهه هفتاد ایجاد شده است و همه شما دختر پسرای دهه هفتادی میتونید در گروه حضور به هم برسونید،
شما دهه هفتادی ها یک شیطون هستید، ولی خاطرات شما هم میتونه جالب باشه که میتونید در گروه از این خاطرات به عنوان چت دهه هفتاد استفاده کند و من میدونم که شما خاطرات خوبی خواهید داشت.
اما باز هم در گروه دهه 70 واتساپ چیزهایی خوب پیدا میشه، جملات زیبا و به یاد ماندنی که در این گروه میتویند شما بگین و از همه باحال ت
همه ماها خاطره هایی داریم خاطرات خوب یا بد ولی برای من فقط یک خاطره خوب بود که مثل معجزه وقتی توی بدترین و سخت ترین موقعیت تمام عمرم اومد دنیامو رویایی کرد
واز وقتی که رفته یادم نمیاد هیچ چیزی از زندگیمو انگار همش یک خواب بوده
لطفا ناراحت نشو، دارم کاری میکنم که روح و ذهنم بفهمه که تنهاشدم و باور کنه
این کارو میکنم که بلند بشمچ
 [ یا من لایرجی الّا فضله
ای آن‌که به چیزی جز فضلش امیدی نیست]
 
در نیمه‌دوم بیست‌ویک سالگی‌ام با مفهومی مواجه شدم که همیشه در زندگی‌ام حضور داشت اما متوجهش نبودم، انگار زیاد به چشمم نمی‌آمد. در نیمه دوم بیست‌ویک‌سالگی، درست وقت‌هایی که از بعد از نماز صبح بیدار می‌ماندم دیدمش؛ دیدم که چقدر عجیب و خوب و دوست داشتنی‌است. اول اسمش را گذاشتم " قابلیت اضافه کردن پنیر پیتزا به وقت" یعنی از بعد نماز صبح که بیدار می‌ماندم می‌توانستم درس بخوان
آن روز تنها بودم؛ و من و تو ساعت‌ها با هم حرف زدیم. باران برای تو که آن سر شهر بودی زودتر شروع شد و برای من که این سر شهر بودم دیرتر آمد. تمام چیزهایی که غلط بودند حس درست بودن داشتند. یا آن عید را یادت هست؟ و آن کتاب را؟ باآنکه سرت شلوغ بود برای خواندنش وقت گذاشتی؛ و در آخر حتی دوستش نداشتی؛ و من فهمیدم چقدر من و تو فرق داریم؛ و فهمیدم چقدر می‌توانیم حس‌های جدید از هم یاد بگیریم. یا آن روز را یادت هست که گفتی شب حالت بد شده بود؟ و من چقدر از اینکه
کتاب "کوچولوی اضافی" یه داستان واقعی و البته جالب...
وقتی این کتاب را می خوندم یادم اومد که برای خاله گرامی ما هم، چنین اتفاقی افتاده بود و البته خدا را شکر به خیر گذشت...امان از این دکترهای صرفاً آمپول زن!(لبخند)
کتاب خوبیه...پیشنهاد می کنم بخونید...
نصف روزه تموه...
خصوصا برای کسانی که اهل خاطره نویسی هستند، خواندنش خالی از لطف نیست...

از اینجا می تونید دانلود کنید
سلام
واقعا فضای مجازی حرف چقدر اثر داره..جدا این میگم.این مذهبی ها  برا اینکه  به خودشون قوت قلب بدهند یا بگیه مثالا راه راست هدایت کنند ..مثالا میگند صبر میوه اش شیرین،صبر کنید واقعا نتیجه عالی می بینی و یا میگند به برکت وجود فرزند این طور شد اون طور شد...میگم خودشون مسخره کردند البته تو دلم می گفتند..البته ثمر نوشته و حرف های منفی که خواندم و شنیدم هست البته تقصیر از اون دست از بچه مذهبی ها هم هست این حرف ها با عمل و در فضای مجازی بین دوست و اشن
کالسکه
کالسکه - راهنمای خرید کالسکه نوزاد
تعداد زیادی از مدل های کالسکه ، بسته به نیازها و شرایط خاصی که دارید ، در بازار موجود هستند. راهنمای خرید جامع ما به شما کمک می‌کند مدل‌های مختلف را ارزیابی کرده و بهترین و مناسب ترین گزینه را برای خود و نوزادتان انتخاب کنید.
وقتی برای پیاده‌روی یا خرید از منزل خارج می‌شوید، نوزادان به کالسکه ای احتیاج دارند که در آن دراز کشیده و استراحت کنند ، درحالیکه صورتشان به سمت شما قرار دارد و از وجود شما د
برکت یعنی بخاطر نیاز مادر با نهایت خستگی، یک ساعتی بیشتر بیدار بمونی. بعد فردا هم صبح به موقع بیدار بشی، هم مترو خلوت تر از روزهای قبل باشه، هم طی روز خوابت نگیره.
یعنی من شب هایی که کارهام طول می‌کشه و دارم دیر میخوابم نگران انرژی روز بعدم هستم مگر اینکه مادرم یهو یه کاری بهم بسپره و من هم انجامش بدم.
 *
ولی انصافا چه سخته وقتی خسته ای یا صبح زود باید پاشی، امر خدا رو جدی بگیری. انقدر سخته که غالبا خودمون رو انتخاب میکنیم.
خاطره از قدیس تا قدیس واقعی
خاطره : از قدیس تا قدیس واقعی
 
خاطره از قدیس تا قدیس واقعیاولین بار از زبان یک مجاهد واقعی -که خانم هم بود- با این کتاب آشنا شدم.خیلی هم مشتاق شدم که این کتاب رو بخونم.
کتاب رو تهیه کردم، هرچه بیشتر می خوندم به امیرالمومنین علیه السلام بیشتر علاقه پیدا می کردم، نه اینکه با ایشون غریبه باشم ولی، تا بحال از نگاه یک مسیحی به مولایم نگاه نکرده و نیندیشیده بودم.خلاصه شیفته ی این رمان شدم.
خیلی اوقات در جمع های فامیل و یا ه
بسم رب الرفیق_ اول راهنمایی! زمانی بود که خوره کتاب بودم. شب ها اگر کتاب نمیخوندم خوابم نمیبرد. مدرسه شهید رجایی میرفتم و مرتب از کتابخونه کتاب می گرفتم. یادمه یه روز یه کتاب گرفتم که وقتی بازش کردم، یکی با خودکار نوشته بود: «با اختلاف، بدترین کتاب دنیا»! همین کنجکاوم کرد که چند صفحه ایش رو بخونم و وخامت اوضاع رو بسنجم! چند صفحه ایش رو که خوندم دیدم همچین بیراه نگفته و میشه فقط «با اختلاف»ش رو برداشت!نمیدونم کتاب دیگه ای نداشتم یا امکان برگردو
خاطره کتاب فیروزه ای
خاطره : کتاب فیروزه ای
 
خاطره : کتاب فیروزه ای
همسرم پیشنهاد زیارت حرم داد.خیلی خوشحال شدم ،حاضر شدیم؛ قبل از رفتن فکر کردم چه کاری برای آقا انجام بدهم! پیش خودم گفتم: بهترین راه همان کتاب است.
پنج تا کتاب که چهارتاش محبت امام عصر (عج) بود برداشتم. یک کتاب بایقوش هم برای خودم برداشتم که بخوانم تا بعدا که مدرسه رفتم تبلیغ کنم .
رسیدیم به حرم و وارد قسمت زیارت شدم رو به ضریح ایستادم و چند دقیقه ای صحبت کردم تنها حاجتم را دائم ت
سحر گاه هایی کِ تمامش تویی!
 
حضور زیبایت،
کشف روش هایت،
تصور چهره ات،
حدس خواسته هایت،
تلاش برای شنیدن صدایت در سکوتِ سحرگاهان،
امید برای بوئیدن دوباره ات،
لذتِ تلخ فراقت کِ مثل قهوه ب ترک می چسبد،
عطش دیدارت،
بستن بارُ بندیل برای آمدن بِ دبدارت،
صحبت های طولانی من بابِ ارزشمندی هایت، مهربانی هایت، قشنگی هایت...
 
دلخوشیِ این روز های تلخ همین بی وقت های پر برکت اند!
 
تمامِ نورِ زندگی تویی!
آقا دنیا خیلی مسخره شده! رفتم سایت آموزش دانشگاه، دیدم معدل ترم پیشم ۱۹ و نیم ثبت شده! حالا از اینم قراره مسخره‌تر بشه، چون هر وقت اون یکی نمره‌م هم وارد کارنامه بشه، معدل میره رو ۱۹و هفتاد و پنج! این دیگه چه زندگی‌ایه آخه؟! ۱۹ و هفتاد و پنج آخه؟! ابتداییه مگه؟
+ گفتم بنویسم بلکه تو تاریخ ثبت بشه این مورد هم.
وقتی نام آیت‌الله ‌هاشمی شاهرودی را می‌شنوم یا تصویری از ایشان می‌بینم در ذهنم اولین خاطره‌ای که مرور می‌شود تحول‌آفرینی ایشان در تطبیق مسائل روز جامعه با فقه اهل بیت علیهم است. سال‌های دانشجویی مشتری پر و پا قرص فصلنامه فقه اهل بیت بودم که آقای‌ هاشمی شاهرودی از دهه هفتاد سنگ بنای آن را گذاشته بودند.
ادامه مطلب
هروقت از جاده ی پیچ در پیچ حاشیه ی شهر رد میشیم پدرم خاطره ی تکراری اش از چهل سال قبل رو برای بار هزارم تعریف میکنه.خاطره ی سالی که خوک های جدید روی کار اومده بودن و خوک های قبلی که سرنگون شده بودن رو توی توی گونی های بزرگی میکردن و از این صخره ها و کوه های سنگی بلند اطراف شهر پرت میکردن پایین.پدرم اون سالها جوانی بوده به سن و سال حالای ما.چهار سال کوچکتر یا بزرگترش فرقی نمیکنه...سالها گذشته اما پدرم خاطره ی فریادهای مردهای توی گونی که از ارتفاعا
امروز 
آخرین جلسه کلاس کتاب نویسی بودکلاس پر از خاطره وحسهای خوبیه.
امروز آقای دکتر زحمت کشیده بودن برای هر کدوم از ما یکی از کتابهاشون را آورده بودن جالبتر اینکه با شناختی که از ما داشتن یک صفت اخلاقی ما را در کتاب نوشته بودن برای من نوشتن
تقدیم به دوست قهرمان واثرگذارم،سرکار خانم فرزانه احمدی ،بهت افتخار می کنم بانوی قدرتمند
98/10/2
خدایا شکرت 
خاطره ی مهمانی
«خاطره ی مهمانی»راستش رو بخواین، یکم استرس داشتم.نمی دونستم چه برخوردی باهام میشه و خودم رو حتی برای طعنه و کنایه شنیدن از فامیل آماده کرده بودم.یک ساعتی از مهمونی و خوردن و خندیدنش گذشته بود که دیگه می خواستم با هماهنگی صاحبخونه شروع کنم.زیر لب صلوات خاصه حضرت زهرا (س)رو خوندم و چند بار “یا صاحب الزمان ارشدنی” گفتم. از تو کیفم درشون آوردم و جلوی خودم چیدم روی هم.
ده- دوازده تا کتاب بود، بیشترشون کوچولو ، لاغر و باریک. وفقط چند
سحر گاه هایی کِ تمامش تویی!
 
حضور زیبایت،
کشف روش هایت،
تصور چهره ات،
حدس خواسته هایت،
تلاش برای شنیدن صدایت در سکوتِ سحرگاهان،
امید برای بوئیدن دوباره ات،
لذتِ تلخ فراقت کِ مثل قهوه ی ترک می چسبد،
عطش دیدارت،
بستن بارُ بندیل برای آمدن بِ دیدارت،
صحبت های طولانی من بابِ ارزشمندی هایت، مهربانی هایت، قشنگی هایت...
 
دلخوشیِ این روز های تلخ همین بی وقت های پر برکت اند!
 
تمامِ نورِ زندگی تویی!
  امروز سه شنبه و ششم اسفند ۱۳۹۸ است.
جمعه گذشته انتخابات مجلس یازدهم تمام شد. خیل آرام و سالم و بی یا کم حاشیه.
 ولی داشتم فکر می کردم چقدر این انتخابات به چغندر با برکت شبیه بود !  خیلی ! برای اینکه:
 اونی می خواست رای بیاره، که آوُرد و حالا خوشحاله !
اونی که می خواست جناح اِصلاح طلب رای نیاره، که نیاورد و خوشحاله !
اونی که می خواست جبهه انقلاب رای بیاره، بالاخره یکی از دو بزرگوار رای آوُرد و خوشحاله !
اونی که می گفت خط قرمز من آقای فلانیه، طرف را
 اسفند
 هر چه سرد، هرچه سخت اما در پی اش بهاری هست
 درست مثل زندگی که روزهای سختش هرچه طاقت فرسا اما در گذر است..
. آدم ها می آیند با خودشان شوق می آورند، 
امید و رشته های نازک دلبستگی رشته ها که طنابی ضخیم شد
 از ترس به دام افتادن میروند از آنها کوله باری می ماند پر خاطره
 و دلبستگانی که در خاطره ها جا می مانند...
 فراموشی گره کوری ست که به دست زمان باز میشود
 اسفندِ رابطه ات در گذر است
 خاطره ها را دَرس کن و بهار را با حال دیگری آغاز کن
 #پریسا_زا
خاطره کار فرهنگی باحال
خاطره کار فرهنگی باحال
 
خاطره کار فرهنگی باحالبعضی وقتا وصف یک سری ازین کارهای باحال و خودجوشِ فرهنگی را که می‌شنوی، حالت خیلی خوب می شود.
مثلا یکی از این کارها مسابقه کتابخوانی‌ ای هست که در عرض ۲ ساعت توی مدارس برگزار کردند.بچه‌ها خیلی خوششون اومده بود.هم بخاطر اینکه ۳-۲ساعتی از کلاساشون پیچونده شده بودو هم اینکه ساعات درسایی که به نظر خودشون به درد زندگیشون نمی خوره، کتابای مفید خوندند.جالب بود براشون که همونجا
هزینه های ازدواج

اگر به مراسم عقد یا عروسیتان نزدیک می شوید حتما براورد هزینه کار هر روز شما شده است در برخی مواقع حساب و کتاب های هزینه ی دفتر ازدواج ، لباس و آرایش، سالن عقد رقمی سرسام آور می شود که همه ی افراد جامعه توان پرداخت آن را ندارند.کالسکه دفتر ازدواج شرق تهران با قیمتی مناسب یک پیشنهاد بسیار عالی برای شما عزیزان است. با سالن عقد کالسکه همراه شوید.
همانطور که می دانید تمامی دفتر ازدواج و همچنین سالن عقد ها با توجه به امکانات
مامانی که دو هفته ست با گلودرد و سرفه های شدید درگیره..
دخترکی که دو روزه بی حال و سرماخوردست..
و پدری که تا حالا جون سالم به در برده :))
این است حال و روز خانواده ی ما..
دلم میخواد همه ی روز بخوابم.. حس میکنم خیلی ضعیف شدم.. سخت ترین کار حوصله کردن با دخترکوچولو..
اما..
فردا میایم راهپیمایی ^-^ با کالسکه.
شده از چشم کسی سست شود دستانت؟
یا که از دیدن او لزره بیفتد جانت؟
شده در شهر خودت مثل غریبی باشی!
به تمنّا برسد قسمتِ آبت ؟نانت؟
شده با درد شبی همدم گریه بشوی؟
یا که یک زخم قدیمی بکند گریانت؟
شده یک خاطره ات زخم جدایی باشد
که به ذهن آوری و رود شود چشمانت؟
روز و شب مُردم و در خاطره ها در حبسم!
شده یک خاطره عمری بشود زندانت!؟
پارمیدا مقیسه
دانلود دفتر خاطرات نوروزی 1398
ویژه های پایه اول ، دوم ، سوم  برای ایام نوروزی 1398
تعداد صفحات این فایل 15 صفحه  بصورت pdf قابل چاپ
شرح مختصری ازین فایل
دفتر خاطرات نوروزی من ویژه سال 1398
 
دانلود پیک داستان نویسی و خاطره نویسی نوروز 98 پایه اول ابتدایی
فرمت فایل : pdf 
تعداد صفحات فایل : 35 صفحه
توضیحات فایل:
پیشاپیش فرارسیدن این نوروز باستانی را به همه دوستان تبریک عرض میکنیم
و سالی پر از خیر رو برکت را برایتان آرزومندیم
 
این فایل پیک داستان نویسی 
امـــــروز عجیب دلم برایَت تنگ استـ..دو لیوان چـــــاےدو صندلےدو بلیتـ سینمایکـ نیمکت دونَفـره در پارکـو باقے دو نَفَره هایمانتَحقق پیدا مےکردحلا قضیہ تفاوت داردیک لیوان آبقرص مُسکـنکز کردن در گوشه تاریکـ اتاقیکـ نیمکتـ پرت در پارکـو ضَجـهحالا که نیستے من و یکـ دنیا خاطره از تو، دو نَفَره هایی داریم..اینجـــــا جایَتـ خالیستـــ صاحبـ یک دنیا خاطره
بازاری به وسعت پنج میلیارد تومان منتظر شماست.برای ورود و کسب درامد:.اپلیکیشن هفتاد سی رو نصب کن..مشخصاتت رو کامل کن و ثبت نام کن..شارژ بخر ، قبض تو پرداخت کن و تراکنش کن..دوستات رو دعوت کن.هفتاد درصد سود تراکنشهای شما و زیر ممجموعه به شما تعلق داره.راستی استفاده از کد معرف الزامیه.کد معرف:miluner_shooخوبه می تونید استفاده کنید بجنبید که بازار رو از دست ندین.
خاطره فدای سرت
خاطره فدای سرت
 
خاطره فدای سرتدر لابلای صدای انفجارهای پیاپی، صدای شکستنِ ظرفی مرا به خود آورد…عمار و کریمه را می‌دیدم که حسابی به تکاپو افتاده بودند‌…معلوم نیست که پشتِ مبل چه خبر شده که بچه‌ها اینطور فاصله مبل‌ها تا ظرفشویی آشپزخانه را حروله می‌کنند…!ینی این حمله، چندنفر کشته و زخمی داشته؟! سرنوشت “امل” چه می‌شود؟!
صدای شُرشُرِ آب، دوباره مرا به خانه‌مان آورد…نمیفهمم چرا بچه‌ها اینطور رفتار می‌کنند…انگار می‌
از جمله سفرهایی که جزو خاطره انگیزترین ها
هستند، سفر به یک جزیره در دل دریا است. خوشبختانه ایران با داشتن جزیره هایی
مانند کیش سفرهای خاطره انگیز بسیاری می سازد. ولی خاطره انگیز بودن این سفرها
منحصر به طبیعت و جاذبه های جزیره نیست بلکه کیفیت بی بدیل جزیره است که بیشترین
تاثیر بر مسافران می گذارد و از لحاظ روانی مسافران را به آرامش سوق می دهد. هتل
های کیش هم به درستی عمل کرده و سفر خاطره انگیز را در بستری آرامش بخش برای
گردشگران مهیا کرده اند.
تو نو بهار منی
همیشه کنار منی
در اوج بی قراری من
تویی که قرار منی
 
صدای پای نسیم
مرا به خاطره برد
میان خاطره ها 
تو در خیال منی
 
در این مسیر خطیر
پر از شرارت و گیر
تو آمدی چون شمس
و دستگیر من
 
خبر نداشت به عشق
زلال می شود آب
در آن میس و جامی
که می دهد صنمی
 
کتاب گل های باغ خاطره: همراه شوید با یک آشنایی شیرین
 
کتاب گل های باغ خاطرهنویسنده: حسن صدری مازندرانیانتشارات: میراث ماندگار
معرفی:
یکی از آرزوهایم در دوران نوجوانی این بود که یک روزبه صورت نامرئی وارد خانه مقام معظم رهبری شوم وازنزدیک شاهد زندگی اش باشم…کتاب گل های باغ خاطره به من کمک کرد از راه دور با زندگی آقا آشنا بشم.شماهم اگه دوست دارید همراه بشید بفرمایید!
بریده کتاب:
مادر یک شهید که ازبستگان رهبرهستند تعریف می کند: یک روزمهمان ایش
خداوند بخشایشگر به مقام “ساقی کوثر” و “قاسم نار و جنت” می بخشد و سرپرست وی را تأیید می کند ، ایمان و نجات است ، اما آنچه برخی با “قلب پیامبر” خاتم ، خویشاوند و نگهبان پیامبر گرامی می کنند. ؟ و چه بی عدالتی هایی را مرتکب نمی شوند؟
به گزارش ای ال ال سی ، این روزنامه خراسان وی می نویسد: “ما به نام علی (ع) برکت داریم ، زبان و دهان و روح روح برکت به نام علی (ع) وجود دارد ، در هر صورت عشق به نام و یاد علی (ع) ، همه چیز. آهنگ…
ادامه این ن
کتاب سطرهای انفرادیشاعر: محنا امیری

تنها نشسته است غمی در اتاق منفنجان و چای کهنه دمی در اتاق منتو نیستی و خیس شده چشم پنجرهباران گرفته است کمی در اتاق منچون آفتاب بود ولی ساکت و صبورمی زد غروب ها قدمی در اتاق منوقتی به جای خاطره ها مانده جای تواین روزها صدای بمی، در اتاق من...!حس می کنم که گردنه ای سخت پیش روستجا مانده است پیچ و خمی در اتاق منبا واژه های توی سرم رنج می کشدهر پنجشنبه عصر غمی در اتاق من
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینس
با کاور محافظ گرد و غبار کالسکه در هر نوع آب و هوایی می توانید از کالسگه بدون هیچ نگرانی استفاده نمایید. کاور کالسکه تک سبد یک کاور با کیفیت ایرانی است که برای مدل های متنوع کالسکه می توان استفاده نمود. این کاور می تواند کودک شما را از باران، وزش باد و گرد و غبار به خوبی محافظت نماید.
 
 
 
 
 
 
مشخصات

برند و مدل
کاور کالسکه تک سبد

جنس
کاور پلاستیکی با کیفیت و شفاف

ابعاد
50*70*85 سانتی متر

وزن
480 گرم

مناسب برای
اکثر برند های کالسکه

سایر
دارای سور
من و جورجیا هر ماه کاری بی نظیر و خاطره انگیز را برنامه ریزی میکنیم. جیم ران به من یاد داد که زندگی در حقیقت مجموعه ایست از تجربه ها و هدف ما باید افزایش تعداد و‌بزرگی تجربه های خوب باشد. ماهی یک بار، تلاش میکنیم کاری انجام دهیم که یک تجربه ی تا حدی به یاد ماندنی (دونفره) را خلق کند. این کار میتواند رانندگی در کوهستان، رفتن به یک گردش ماجراجویانه، رفتن به لس آنجلس و امتحان یک رستوران مجلل جدید، قایقرانی در خلیج یا هر کار دیگری باشد. کاری فراتر ا
کتاب «هفتاد سال عاشقانه » به قلم محمد مختاری منتشر شد. محمد مختاری در این کتاب به گزینشی «مثلثی» روی آورده است که اضلاع آن عبارتند از:
حد عام قابل‌قبول،
قدرت نمایندگی شعر از سوی شاعر
و نظر شخصی گردآورنده.
 
عاشقانه‌های همه گرایش‌های شعر معاصر در این کتاب منعکس شده است و به همین اعتبار، این کتاب مخاطب را با سیمایی کمابیش جامع از شعر عاشقانه معاصر آشنا می‌کند. مختاری در مقاله مفصل «ذهنیت غنایی معاصر» که در آغاز کتاب آمده کوشیده است روش کار
آشفته امذهنم...تنم...روانمگفته بودم نمیتونم برو تا وقتی که با خودم کنار بیامگفتم نباید..نمیشه..من اینجا نیستمحالا در هم شکسته و مضطرب، چشم به کتاب دوختم اما پیچش ماری رو درونم حس میکنم...میپیچه و نیش میزنههیچکس از خودش نمیتونه فرار کنههیچ پناهگاهی نیست که به من از هجوم خودم پناه بدهدوباره سر دوراهیمو کاسه ای مستعمل دست گرفتم پر از "چه کنم"
صبح زنگ زدم کتابخانه. خانم مسئول، پشت تلفن گفت تا ساعت ۷:۳۰ هستیم. اگر اشتباه نکنم، ۱۶ جلد کتاب را چپاندم توی کوله‌پشتی و بعد رفتم کیف دستی‌ام را از احسان گرفتم. نیمی از کتاب‌ها را گذاشتم توی آن و راهی کتابخانه شدم. رفتم طبقۀ دوم. همه‌چیز عوض شده بود. در را که باز کردم، هرچه خاطره بود به یادم آمد. از خرداد ٩١ تا آخرین باری که به آن‌جا رفته بودم. انگار هنوز میثم و امیرمحمد آن‌طرف نشسته بودند. آقای مسئول گفت کتاب‌هایی که به‌درد کتابخانه بخور
چه جوری امروز رو بنویسم ؟ چه جوری حسمو توصیف کنم ؟ که مگه میشه حس توامان شوق و ذوق و اضطرابم موقع ورود به بیمارستان رو در قالب کلمات بگم ؟ یا حسم وقتی که برای اولین بار در عمرم رفتم ccu و تازه به اندازه‌‌ی یک اپسیلون از درد و رنج مریض‌ها رو دیدم ، که فهمیدم هر بیمارستانی یه جزیره‌ی کوچیکه که به ظاهر وسط شهره ، اما آدم‌های اون تو ، توی یه دنیای دیگه ان انگار . چه جوری و با کدوم کلمه‌ها بگم از اولین مریضی که دیدیم ، آقا مهرداد ِ ۳۹ ساله که می‌گفت
تاثیر بعضیا تووی زندگی آدم بیشتر از یه اسمه، بیشتر از مدت حضورشونه...
انقدر زیاد که یه روز به خودت میای و می‌بینی همه‌ی فکر و ذکرت شده یه نفر!
شاید اون یه نفر، هیچوقت نفهمه که باعث چه تناقضی توی زندگیت شده، اما تو می‌دونی که اون، تنها دلیل تنهاییت بوده و تو، توی همه‌ی تنهاییات به اون پناه بردی. 
آرزو دادی... خاطره گرفتی!
آدما، با آرزوهاشون به دنیا میان، با خاطره‌هاشون می‌میرن.
کاش، آخرین خاطره‌ای که قبل از مرگ به یاد میارم، تو باشی...
کتاب رفته ام از خویششاعر: صنم نافع

فقط انگار در این شهر دل من دل نیستکم به رویام رسیده ست، خدا عادل نیست؟نا ندارم که برای خودم اقرار کنم:ترک تو کردن و آواره شدن مشکل نیستلوطیان خال بکوبید به بازوهاتانته دریای غم کهنه ی من ساحل نیستفلسفه، فلسفه از خاطره ها دور شدیعلتی در پسِ این سلسله ی باطل نیستاشک می ریختم آن روز که بی رحم شدیتا نشانم بدهی، هیچ کسی کامل نیست!
 
‌برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
ه
 
 نان حلال خیلی خیلی خوب است.من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم، مثل آقا تقی. آقاتقی یک ماست‌بندی دارد.او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت می‌دهد تا آبی که در شیرها می‌ریزد، حلال باشد. آقا تقی می‌گوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد .
دایی من  هم کارمند یک شرکت است. او می‌گوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از ا
قابل توجه دهه هفتادی های عزیز، همانطور که میدانید برای دریافت و شرکت در گروه تلگرام میبایست در کانال لینکدونی عضو باشید، ما برای اینکه نیاز نباشد در کانالهای مختلف عضو باشید برای عضویت در گروههای مخصوص دهه هفتادیا کافیه در کانال لینکدونی دهه هفتاد جوین بدین و لینکهای مورد نظرتون رو به راحتی دریافت کنید.
همچنین برای تبلیغ لینک خودتون میتونید به پشتیبان لینکدونی پیام بفرستید و از شرایظ درج مظلع شوید.
جزیره بیوک آدا در استانبول

 
جزایر پرنس استانبول  شامل : بیوک آدا، هیبلی آدا، بورگاز آدا، کینالی آدا، صدف آدا، یاسی آدا،کاشیک آدا، سیوری آدا، تاوشان آدا می باشد که جمعا 9 جزیره می باشند که بزرگترین آنها بیوک آدا می باشد که واقه در دریای مارمارا می باشد این جزایر وابسته به استانبول هستن.
جزیره بویوکآدا شامل رستوران های متعددی می باشد که نظر توریست ها را به خود جلب کرده است شما می توانید علاوه بر منظره زیبا دریای مرمره و بافت آرامبخش این جزیر
۰/۷ = Point seven OR Zero point seven
۰/۹ = Point six OR Zero point six
۳/۹ =  three point nine
۱۲/۳۱ = Twelve point nine three OR Twelve point thirty-One
۵۲/۳۶۴ = Fifty-two point three six four
حتماً ببینید: ۵ فیلم رایگان از نحوه تلفظ و نوشتن اعداد انگلیسی که باید بلد باشید
در سایر مواردی که در آن،قبل از اعشار،عدد صفر وجود ندارد،در هر دو نوع انگلیسی، به طور یکسان خوانده می شوند:
۲/۹۵ = two point nine five (دو ممیز نود و پنج صدم)
۹۵/۱ = ninety-five point one (نود و نه ممیز سه دهم)
۳۳/۷۵ = thirty-three point seven five (سیزده ممیز هفتاد و پنج صدم)
۳/۳۷۵ = three po
برای اولین بار در زندگیم برای خونه ی بابام رفتم نونوایی:)))
یاد اون خاطره مشهورم افتاده بودم معلوم نبود کدوم از شاطر ها همون آدم نا متعادلی بود که اون خاطره رو برام درست کرد! جا داشت پیداش میکردم پخخخخخخ کنم بهش، اما خب نمیشد!!!!
اسمورودینکا،
شنیدن اسمت بی‌تابم می‌کند. به ناگاه همه‌ی ذهن تصویر تو را ترسیم می‌کند. و من هر بار در برابر این تجسم بی‌تاب می‌شوم، تعادل خودم را از دست می‌دهم. دیروز بعد از خواب دوباره بدون هماهنگی قبلی به ذهنم آمدی. زنده‌تر از همیشه، تصویر ویران‌کننده‌ای بود و من دیگر تحمل این وضعیت را ندارم. کاش می‌شد این مسئله را تمامش کرد. نمی‌شود که هر بار بی‌دلیل دلم اینطور برایت پر بکشد و تا آخر روز، مبهوت خاطره‌ی خیالت باشم.
نه، باید فکری کرد.ا
در قرن 15 میلادی ساکنین روستای ” ککس” در شمال غربی مجارستان مجارستان، از طریق ساخت چرخ  و جابه جایی کالا بین بوداپست و وین به امرار معاش می پرداختند. در همین زمان یک سازنده کالسکه هایی را طراحی و ساخت که به نام ککس شناخته شد.در شانزدهم میلادی این کالسکه ها مجهزتر شدند و سراسر اروپا را فراگرفتند و به نام “کوچ” معروف شدند.
“کوچ ” به کالسکه ای گفته می شد که با پرداخت مبلغی شما را از یک مبدا به مقصد مشخص می رساند.
“کوچینگ” هم مانند یک کالسکه، وس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها