نتایج جستجو برای عبارت :

دخترزیبای‌چوپان

چوپان
شخصی با ماشین شخصی اش به مسافرت رفته بود موقع اذان ظهر در یکی از جاده های بیرون شهر روی تپه ای مشاهده کرد چوپانی مشغول خواندن نماز است و گوسفندانش مشغول چرا. از دیدن این صحنه لذت برد وخودش را به چوپان رساند چه چیز موجب شده تا نمازت را به موقع ادا کنی ؟ چوپان جواب داد : وقتی من برای گوسفندانم نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند. وقتی خدا من را صدا میزند اگر به سمتش نروم از گوسفند هم کمترم
روزى زنبور و مار با هم بحثشون شد.مار میگفت: آدما از ترسِ ظاهر ترسناک من می میرند؛ نه بخاطر نیش زدنم!اما زنبور قبول نمى کرد.مار هم برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود؛ نزدیک شد و رو به زنبور گفت:من چوپان را نیش مى زنم و مخفى می شوم ؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن!.مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان.چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد.مقدارى دارو بر روى زخمش
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی - مرجع دانلود ...hasrace22.4kia.ir › info › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-اثر-محمد-قاضی۲۰ شهریور ۱۳۹۸ - زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای اولین‌بار در ۱۳۱۹ شمسی به چاپ رسیده است. در دیگر چاپ‌های.
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیsarmashg.ir › خانه › آموزشکتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فایل
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی - مرجع دانلود ...hasrace22.4kia.ir › info › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-اثر-محمد-قاضی۲۰ شهریور ۱۳۹۸ - زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای اولین‌بار در ۱۳۱۹ شمسی به چاپ رسیده است. در دیگر چاپ‌های.
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیsarmashg.ir › خانه › آموزشکتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فای
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.بز به
دانلود کتاب صوتی زارا اثر محمد قاضی MP3
 
دانلود فایل
 
 
 
 
کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی :: دانلود کتابketab9.blog.ir › post › کتاب-صوتی-زارا-عشق-چوپان-ا...کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6 فایل mp3 حجم:43 مگابایت زارا عشق چوپان به نویسندگی محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای .
دانلود رایگان کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضی :: ...ketab9.blog.ir › tag › دانلود رایگان کتاب صوتی زارا ع...کتاب صوتی زارا عشق چوپان اثر محمد قاضیشامل 6
روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود.
 
 
قصه چوپان دروغگو
 
 
 
یک روز حوصله او خیلی سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه ، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده با
دانلود آهنگ لری میلاد بیرانوند چوپان
Download Music Lori Milad Beyranvand Chopan
دانلود اهنگ لکی چوپان از میلاد بیرانوند با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ محلی با صدای میلادبیرانوند به اسم چوپان
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ میلاد بیرانوند چوپان
چوپان دروغگو : داستانی قدیمی اما ماندنی و همه پسند
چوپان دروغگو
معرفی:سلام همکلاسی قدیمی! قصه ی چوپان دروغگو رو یادته؟ یادته چقدر دلنشین و قشنگ بود؟!میدونی دیگه بچه ها تو کتاباشون این قصه قشنگ رو ندارن؟ خیلی حیف شد !!!اما….یه خبر خوب! این کتاب میتونه کوچولوتو ببره به همون دنیای رنگارنگ کودکی تو،میتونه زیبایی راستی و درستی رو با زبان کودکانه تو گوشش زمزمه کنه…
بریده ای از کتاب:مردم ده که صدای داد و فریاد حسنی رو شنیدند به سرعت دست از کار کشیدن
داستان چوپان دروغ گو رو که هممون شنیدیم . کسی که انقدر دروغ می گفت که از یه جایی به بعد مردم فکر می کنن تمام حرفاش دروغه . من یه ویژگی ای دارم که زود آدما رو چوپان دروغ گو می کنم . فقط کافیه یک بار بهم دروغ بگه دیگه از اون به بعد در مورد تمام حرفاش سوء ظن دارم . غافل از این که آدما ممکنه گاهی اشتباه کنن . نباید به یک اشتباهشون تماما قضاوتشون کرد . 
+ چند روزه بچه ی همسایه مون مریض شده . همون که همبازی محمد حسینِ ماست . ما هم چون می ترسیم محمد حسین هم مری
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
مولایمان امام امیرالمومنین علی علیه الاف السلام میفرمایند
(با تغافل کردن در امور پست و کوچک به بر قدر و منزلت خودتان افزون کنید)
در کتاب المستطرف داستانی در خصوص پادشاهی بهرام چنین میخوانیم
(بطور خلاصه نوشته ام)
روزی بهرام به عزم شکار با گروهی از رجال بخارج شهررفت از دور شکاری دید،و تنها به دنبال آن رفت . در راه چوپانی دید افسار اسبش را به او داد و گفت نگه دار اسب باش تا ... استراحت کنم
چ
چوپان و گله دار .درروزگاران قدیم چوپانی دردهکده ای زندگی می کرد که گله دار مردی ثروتمند ومتقلب بود. گوسفندهای این مرد خوب شیر می دادند و چوپان هر روز آنها را میدوشید و تغار(کاسه ) سنگی را پر می کردو صاحب گله وقتی شیر را از چوپان می گرفت داخل شیر آب می ریخت تا مقدارش زیاد شود وبه مردم بیشتری بفروشد ودر نتیجه پول زیادی به چنگ آورد. چوپان که از کار او خبر داشت همیشه اورا نصیحت می کرد ومی گفت :ای مرد از خدا بترس و اینقدر در شیر آب نریز این کار خیانت به
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟ برای همین کار وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین را پیدا کند و درصورتی که آن را پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم، شاید جواب تازه ای داشت. بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد.
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان
چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.بز به
یعنی میشه که یه روزی این گله بیدار بشن؟
چوپان بی خیال احوال گله 
مراتع اطراف همگی یا سوخته و یا به تاراج همسایه ها رفته
همه حتی از داشتن امید نیز میترسن!
سالها پیش عده ای از همین گله تصمیم گرفتن تعدادی از بین خویش را برای ترمیم دردهایشان که نه ! بلکه برای رساندن صدای آه و ناله های حاصل از دردهایشان به گوش چوپان انتخاب کنند. این حرکت کور سوی امیدی در دل همه گله انداخت، و همه تا مدتها بخاطر رخ دادن همین حرکت به یکدیگر دلخوشی میدادند و...
اما ای دل غ
روزی مار به زنبور گفت: انسان ها از ترس "ظاهر خوفناک" من می میرند نه به خاطر نیش زدنم. اما زنبور قبول نکرد!
مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت: آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت من او را میگزم و مخفی می شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن. مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت"ای زنبور لعنتی"و شروع به تخلیه ز
یکی از تصنیف های زیبای مردمان سرزمین باران مازندران است، در مایه شور نواخته می شود و همانند منظومه طالبا دارای تم داستانی است که ریشه در داستانی عاشقانه و مضمونی افسانه ای دارد و بصورت تصنیف اجرا می شود.
 
 
و داستان آن از این قرار است:در یکی از روستا های مازندران جوانی فقیر زندگی می کرد که چوپان قراری (روزمزد) گوسفندان اهالی محل بود. این جوان عموی ثروتمندی داشت که بیشتر گوسفندان نزد او برای عمویش بود.عمو برای اینکه هم برادر زاده فقیر را کمک ک
گمان نکنید همین که گوسفند نباشید کافیست و یا در آرزوی آن نباشید که با رای‌گیری گوسفندان، شما چوپان شوید. زندگی با گوسفندان هم شما را گوسفند خواهد کرد و نخستین نشانه آن است که بوی گوسفند می‌دهید، نخستین خوف از چوب چوپان و نخستین رجا به علوفه‌ای بیشتر، از به دنیا آوردن یک گوسفند خبر می‌دهد. پاره شدن پیرهن خویش و خویش بدون پیرهن را دلیل بر شکافتن سقف فلک و طرحی نو انداختن نپندارید. اصلا همیشه پیرهن یوسف را برادران گرگ نمی‌درند، گاه درهای بست
Madredeus - O Pastor
https://www.aparat.com/v/FhUjP
ترانۀ چوپان از "مادرِدیوس"
آه هیچ کس بازنمی گردد
به آنچه که رها کرده است
هیچ کس چرخ بزرگ را متوقف نمی کند
هیچ کس نمی داند که کجا رفته است
آه هیچ کس به خاطر نمی آورد
درباره ی چه رویا دیده است
و آن پسربچّه به شیرینی می خواند
ترانه ی چوپان را
در آنجا هنوز می سوزد
قایق خیال
و رویای من دیر می پاید
روح را گوش به زنگ نگاه می دارد
در آنجا هنوز می سوزد
قایق خیال
و رویای من دیر به پایان می رسد
بیداری چیزیست که من نمی خواهم
در آنجا
چوپان

ﺷﺨﺼ ﺑﺎ ماشین ﺷﺨﺼ‌ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ‌ﻫﺎ بیرون ﺷﻬﺮ، ﺭﻭ ﺗﻪ‌ﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺮﺩ ﻮﺎﻧ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺮﺍ. ﺍﺯ ﺩﺪﻥ ﺍﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻮﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ پرسید ﻪ چیز ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﻨ؟
ادامه مطلب
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد که دشمن درراه است. آیا حاضری بروی؟
 
رستم اعلام آمادگی کرد و اسبی خواست که بتواند او و گرزش را که از سام به ارث برده حمل کند. زال هرچه گله اسب
۴۱- آیه، سایه، سیاه ( قدیمی : سنگر، رنگ، سگ، سرنگ )۴۲- چوپان، پانچ، چاپ، پوچ ( قدیمی : لحاف، فال، لاف )۴۳- مه، کمد، دکمه، دکه ( قدیمی : یاس، سیر، یاسر، ساری، یار )۴۴- خمیر، مریخ، میخ، خیر ( قدیمی : شیراز، رازی، ریش، شیر )۴۵- بشر، شتر، ترش، شربت ( قدیمی : پتو، توپ )
ادامه مطلب
دوغ با طعم نعنا چوپان حجم 1.5 لیتر 
 
برند : Choopan
برای خرید و مشاهده محصول کلیک نمایید.
 
 
 
لبنیات چوپان
برند چوپان نامی آشنا و خاطره‌انگیز است که سال‌های زیادی از آن استفاده می‌کنیم. این کارخانه‌ از سال 1376 شروع به کار کرد. درابتدا این کارخانه فقط شیر و ماست تولید می‌کرد. امروزه تنوع بسیار زیادی در محصولات این شرکت دیده می‌شود که تقریباً تمام انواع لبنیات را در برمی‌گیرد. شعار این کمپانی "همیشه تازه، همیشه سلامت" است که در راستای آن محصولا
ﺷﺨﺼ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻦ ﺷﺨﺼ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . 
 
ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭ ﺗﻪ ﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺮﺩ ﻮﺎﻧ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺮﺍ . 
ﺍﺯ ﺩﺪﻥ ﺍﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻮﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. 
 
ﺍﺯ ﺍﻭ ﺮﺳﺪ ﻪ ﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﻨ.
ﻮﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
 
ﻭﻗﺘ ﻣﻦ ﺑﺮﺍ ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧ ﻣﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﺸﻮﻧﺪ.
 ﺣﺎﻝ ﻭ
صندلی عقب ماشین مرکز نشستم.راننده با سرعت بالا حرکت گاز میده،هایده میخونه و طبیعت بیرون به غایت زیباست...دشت ها تا چشم کار میکنه سرسبز و زن های چوپان و گله هاشون رو پشت سر هم رد می کنیم.روی کوه ها انگار پارچه ی سبز کشیدن...بارون دیروز هم مزید برعلت شده که صبح قشنگی باشه و نمیخوام به اون اداره ی کوفتی که قراره توش بدو بدوکنم فکر کنم...
یادتونه قبلا از ماجراهای شاهنامه گفته بودم؟
امروز پیشنهاد می‌کنم ماجرای آشنایی رستم با اسب معروف خود را بخوانید:
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد که دشمن درراه است. آیا ح
یادتونه قبلا از ماجراهای شاهنامه گفته بودم؟
امروز پیشنهاد می‌کنم ماجرای آشنایی رستم با اسب معروف خود که به رخش معروف است را بخوانید:
 
 
خشکسالی و قحطی باعث مرگ سربازان شده بود و به همین خاطر گرشاسپ پادشاه ایران جنگ را پایان داد و زال سردار متفکر ایرانی نیز در زابل اقامت کرد. بعد از مرگ گرشاسب، افراسیاب دوباره به فکر افتاد به ایران حمله کند. زال به پسرش رستم گفت: جنگی در پیش است می‌دانم که تو هنوز جوانی و می‌خواهی جوانی کنی اما چه باید کرد ک
ابزارآلات بخشی زاده
عرضه کننده انواع 
شیرآلات/سینک/هود/گازصحفه ای ابزارآلات/بورس قفل و یراق/چسب/رنگ/تصفیه آب/
اتصلات لوله کشی/انواع دستگاه جوش/پمپ اتومات و...
آدرس:صالح شهر خیابان اصلی امام خمینی.خیبان عظیم چوپان گماری
تبلیغات صالح شهر                                                             علیرضا بساک
فکرها متولد می‌شوند و ما با رسیدگی به آنها و دادن خوراک فکری مناسب حالشان، تر و خشک‌شان می‌کنیم. بزرگ می‌شوند. بعد از یک مدت دیگر به ما نیازی ندارند و خود به خود زنده هستند و برای خود توی سرمان می‌لولند. تصور می‌کنید در شبانه روز چند فکر داریم که توی سرمان مدام می‌چرخند! بعضی‌ها زیر دست و پای تازه واردها، کورها، بدجنس‌ها و بی‌توجهی‌های قصدی یا غیر عمدی له می‌شوند. چرا بلند نمی شویم این جنازه های بو گرفته و مفسد فی الکله را بیرون بریزیم.
«قریش به بنی هاشم حسادت می کردند و از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» که از بنی هاشم بود، بیزار بودند. همان ها با نقشه ای حساب شده نگذاشتند حکومت به علی «علیه السلام» برسد که هم از بنی هاشم بود و هم بزرگان آن ها را در جنگ ها کشته بود. علی «علیه السلام» فرمود: «قریش همان کینه و دشمنی را که با پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» داشتند به من نشان دادند و به فرزندانم نیز نشان خواهند داد.» مخالفان به ما می گویند: «پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» ج
ای کاش  باران نبارد.باران هم می شود سیل و روی سر کدام بدبخت هایی می ریزد ؟ نمی شود از کسی هم خواست این را. چون آن بالا هیچ کس نیست. الکی هم نه خودمان را نه هیچ کس دیگر را با این ارجیف خسته نکنیم. حالا بنشین و از ان بالایی چیزی بخواه. مثل گدای در خیابان که به حمد و قوه الهی خودش کم نیستند و روز به روز بیشترند و کم کم شاید ماها هم به صنفشان در بیاییم. یعنی کشور یک گداخانه بزرگ شود. مثل کره شمالی یا شوروی سابق یا رومانی سابق یا اصلا چرا راه دور؟ همین ای
دخترزیبای‌چوپان چوپانى دختر زیبائى داشت. پسر پادشاه خواستگار دختر بود. اما هر چه به خواستگارى مى‌رفت دختر مى‌گفت که باید صنعت و حرفه‌اى یاد بگیرد. پسر پادشاه رفت و حرفهٔ فرش‌بافى یاد گرفت. بعد دختر زن او شد. بعد از چند روز دختر و پسر رفتند گردش کنند. سر راه‌شان به قهوه‌خانه‌اى رسیدند، رفتند آنجا غذا بخورند. جلوى در قهوه‌خانه یک فرش انداخته بودند، پسر و دختر تا پایشان را روى فرش گذاشتند افتادند توى یک زیرزمین. نگاه کردند دیدند گوش تا گوش
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود آهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید همای
دانلود آهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید دانلود اهنگ دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید با عنوان چوپان کند می گریم با صدای پرواز همای.
ادامه مطلب
دخترزیبای‌چوپان چوپانى دختر زیبائى داشت. پسر پادشاه خواستگار دختر بود. اما هر چه به خواستگارى مى‌رفت دختر مى‌گفت که باید صنعت و حرفه‌اى یاد بگیرد. پسر پادشاه رفت و حرفهٔ فرش‌بافى یاد گرفت. بعد دختر زن او شد. بعد از چند روز دختر و پسر رفتند گردش کنند. سر راه‌شان به قهوه‌خانه‌اى رسیدند، رفتند آنجا غذا بخورند. جلوى در قهوه‌خانه یک فرش انداخته بودند، پسر و دختر تا پایشان را روى فرش گذاشتند افتادند توى یک زیرزمین. نگاه کردند دیدند گوش تا گوش
بـا من بـرنـو به دوش یـاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
 
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
بــا مـن تـنـهـا تـر از سـتـارخـان بـی سـپـاه
 
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگـار من شـبـیـه کـتـری چوپان سیاه
 
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کـنـده ی پـیـر بـلـوطی سوخت نه یک مشت کاه
 
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یـک نـفـر بـایـد زلیخا را بیاندازد به چاه
 
آدمـیـزادست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم ست و سی
یک آهنگ حماسی، از آن ها که بر تصویرهای فیلم های تاریخی طبل و بوق می زنند و دروغ ها را زورچپان می کنند در مغز ما، یکی از این آهنگ ها می گذارم و می روم سراغ ِ نوشتن یک داستان کوتاه که هزار تا پنج هزار کلمه پهنا و درازا و بلندا داشته باشد. ناسلامتی قرار است یک دروغ بزرگ و چاق در این سه هفته بزرگ کنم و بدهم دست هیئت ِ داوران ِ جشنواره ی فلان. اسم جشنواره را نمی برم، نیازی نیست . 
یعنی گاهی به این فکر میکنم کار ِ هنر، اگر هنر باشد دروغ است. تعارف که ندارم
ژانر : انیمیشن , کوتاه , خانوادگی
مدت زمان : ۶ دقیقه زبان : صامت کیفیت : BluRay 720p فرمت : MKV انکودر : F2M حجم : ۲۳ مگابایت محصول : فرانسه ستارگان : Adrien Maggiacomo, Celine Bernard, Marion Robert کارگردان : Héloïse Berthelier لینک‌های مرتبط : جستجوی زیرنویس – کیفیت‌های دیگر
خلاصه داستان :
چوپان ستارگان ، فیلمی انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی هیلویس برتایلر می‌باشد. داستان این انیمیشن درباره‌ی یک چوپان می‌باشد که وظیفه دارد تا از ستارگان آسمان نگهداری کند ، او در این کار د
صد گرگ به گله زد، ولی چوپان، ماندچندیست به کار و حاصلش، دل بسته
هی ماه به دور این زمین می گردد
عمریست به دور باطلش، دل بسته
صد صخره که باشد، بخدا خواهد رفت
چون موج به عشق ساحِلش دل بسته
دانی که چرا زمین ما پا برجاست؟
چون ایزدِ ما به پازلش، دل بسته
منطق که در این زمین به جایی نرسید
شاعر به همین دلایلش، دل بسته
گفتی که تو را می کُشم اخر، بانو
مقتولِ شما به قاتلش دل بسته
#حمید_رفایی
ای نیرنگ باز!
ای حقه باز!
ای قناری رنگ کن و جای گنجشک بفروش!
ای چوپان دروغگو...
با کیم؟
خوب معلومه با چی توز
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون یا حداقل از همه پنهون از خدا چه پنهون( اه...یکی پیدا نشد درست اینو به ما بگه که بالاخره از کی پنهون؟) ما خانوادتا سوپر چیپس مزمز رو دوست میداریم. البته هنوز عاشقش نشدیم! مزه اش یکم متفاوته و بذائقه ما جور در میاد!
حتی الان که گرون شده ما باز ولش نکردیم
دیروز دیدم چی توز هم سوپر چیپس داره و تخفیفشم خوبه
گفتیم
#رویای_یک_دیدار#سید_ناصر_هاشم_زاده
برای یک لحظه حس کرد شیطان را دیده. از میان جمعیت او را تشخیص داد. چشمانی نافذ و چهره ای عبوس که به او گفت:- هیچ حقیقتی وجود ندارد، تو انسانی ساده ای و خود را به ایمانی سپرده ای که اساس و بنیاد ندارد.صدای او را شنید. یقین کرد که او شیطان است.- من ایمان خود را به خداوند و‌ مسیح حفظ خواهم کرد و از وسوسه ی تو ای موجود پلید، به خداوند پناه خواهم برد.- پولس، زاده ی ایمانی بود که مسیح به جهان عرضه کرد؟- دور شو ای پلید وسوسه
بنویس “آب”، جار بزن: “نان” تمام شد !آن واژه های تلخ دبستان تمام شد !بابا، درخت، داس، کبوتر، قفس، سکوتآقا اجازه! دیکته هامان تمام شدبنویس: گرگ آمد و خط خورد خنده هادیگر دروغگویی “چوپان” تمام شد !آقا اجازه! خون شهیدان چه می شود؟آموزگار: هیس ! پسر جان ! تمام شد !دیروزمان به دغدغه آب و …
نوشته شهدا شرمنده ایم … اولین بار در شهید محمد مهدی لطفی نیاسر. پدیدار شد.
با استفاده از چریدن گوسفندان انرژی مورد نیاز برای بقا و ادامه زندگی خود را دریافت می کنند.
چرا در فضای باز می تواند برای پرورش دهنده جنبه اقتصادی داشته باشد . البته نکته مهم این است که دامدار یا چوپان از شیوه صحیح استفاده از چراگاه اطلاع داشته باشد .
انواع مختلف مرتع :
- مرتع پر درخت 
- مرتع بدون درخت 
- چرای باز 
- چرای بسته 
مجموعه گوسفند زنده چندین سال است که فعالیت خود را آغاز کرده است و تمامی دام ها سالم و بهداشتی اند .
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد
شعر، کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه
باید این غائله را "آه" به پایان ببرد
#حامد_عسگری
سلام شبتون بخیر
پایان
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
یاد قدیما ...
 
کارتون پلنگ صورتی چوپان میشه مخصوص گروه سنی کودک 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
دریافتحجم: 19.5 مگابایتکیفیت اصلی
 
سپاهیان سفیانی با دقت همه راها های ورودی شهر را کنترل می کنند.
آماده شو !
ما باید به بیرون شهر برویم همان جایی که قرار است جوانی ماه رو وارد شود.
آنجا را نگاه کن!
آیا آن جوان سی ساله را می بینی که به شکل و شمایل یک چوپان است ؟
او در دست خود یک چوب دستی دارد و آرام آرام از میان سپاه سفیانی عبور میکند. خیلی عجیب است !
سپاه سفیانی که نمی گذارند هیچ کس وارد شهر شود چرا مانع ورود این جوان نمی شوند ؟
نمی دانم او را شناختی یا نه ؟
جان من فدای او!
این جوان هم
آقای محترم! ما نیامده‌ایم که بود و نبودمان هیچ تأثیری بر جامعه، بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد؛ ما آمده‌ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیمشان، و همدوش مردان باایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم، و همپای آدم‌های عاشق، به خاطر اصالت و صداقتِ عشق بجنگیم.
ما آمده‌ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم؛ نیامده‌ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کِرم خاکی هم بی‌آزارتر بود و از گاو مظلوم‌تر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و را
دانلود فیلم مغزهای کوچک زنگ زده


منتشر کننده فایل : روبیکسفا
 
نام فارسی فیلم : مغزهای کوچک زنگ زده
زبان : فارسی
کیفیت : BluRay 720p / BluRay 1080p
ژانر : اجتماعی
حجم : 800 مگابایت
کارگردان : هومن سیدی

ستارگان : نوید محمدزاده , فرید سجادی حسینی , فرهاد اصلانی , علی علایی ,
نازنین بیاتی , نوید پورفرج , مرجان اتفاقیان , هامون سیدی , لادن ژاوه
وند , مهیار راحت طلب , مهرداد بهاالدینی , اشکان حسن پور , پیمان پازوکی ,
امید شیری , آرمین بهجت , منصوره ایلخانی , مهرا
چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست.چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد ب
دانلود فیلم مغزهای کوچک زنگ زده


منتشر کننده فایل : روبیکسفا
 
نام فارسی فیلم : مغزهای کوچک زنگ زده
زبان : فارسی
کیفیت : BluRay 720p / BluRay 1080p
ژانر : اجتماعی
حجم : 800 مگابایت
کارگردان : هومن سیدی

ستارگان : نوید محمدزاده , فرید سجادی حسینی , فرهاد اصلانی , علی علایی ,
نازنین بیاتی , نوید پورفرج , مرجان اتفاقیان , هامون سیدی , لادن ژاوه
وند , مهیار راحت طلب , مهرداد بهاالدینی , اشکان حسن پور , پیمان پازوکی ,
امید شیری , آرمین بهجت , منصوره ایلخانی , مهرا
 
  جسد را با خود به انبار بردند. برادر کوچک که خشم خود را فرو می خورد ابتدا خواست روی میزکار وسط انباری جسد را دراز کند، اما کار جدا کردن گوشت ها از استخوان برایش سخت می شد . می خواست همه گوشت تن جسد را سگ خور کند . طناب قطوری از جعبه ای چوبی بیرون آورد و به دست های جسد بست و آن را از تیرک چوبی سقف بالا کشید. گوشت چندانی به بدن جسد نبود. باید هرچه زودتر اندام بی استفاده را جدا می کرد و درون سطل بزرگی که کنار دستش بود می ریخت . لگن بزرگی را که زیر لاشه
درکوچه های خاکیدربین خاک و کاه گلباپای لخت وبی کفشمی گشت بی سرودلآن کودکان سرخوشبی فکرغصه ی نانپرشوروپرهیاهوسردرهواورقصانزیردرخت سیبیدرحال چرت نیمروزچشمی به آسمان داشتمردی به فکر دیروزدرخانه های روستاپیچیده عطر نانکگرم است تنورخانهزن درکنارش آنکیک سرمیان آغلپستان گاو بدوشددستی میان خانهدررفت وروب بکوشدمردان میان جالیزیادرمیان شالیبرپاکنندزندگیازیک زمین خالینقش شقایق آنجاستدردشت سبزصحراآوازسینه سرخ استآوای عشق روستادرکوچه با
آورده اند که خواجه نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی به علتی به زندان افتاد . بعد از مدتی نظام حکومت دچار آشفتگی شد و مجددا از او خواستند به شغل سابق خود برگردد.
خواجه فرمان را قبول نکرد و زندان و گوشه گیری را به وزارت ترجیح داد!
دربار ملکشاه دنبال چاره ای بودند تا خواجه را راضی به قبول شغل سابقش کنند . در این بین شخصی گفت خواجه دانشمند است و هیچ چیز برای او بدتر از همنشینی با انسان نادان نیست . 
پس فکری کردند و چوپانی که گله ای را به سبب سهل انگاری و
کاری سخت و لذت بخش درس خواندن .
با خودم میگم چه کاری بود اینم شد راه زندگی اینم شد روش زندگی بعد دوباره با خودم میگم تو توی همین راه به خیلی از ارزوهات رسیدی ولی فعلا دوست دارم گریه کنم و بگم خدایا سخته من هر کاری کردم امسال راه راحت تر رو برم نشد که نشد اخر افتادم تو دور کنکور دادن هرچی دعا کردم تلاشم کردم راه دیگه ای پیدا کنم انگار حس کمال گراییم نذاشت که نذاشت .
یه پسری توی کتابخونه دانشگاه هست اونم مثل من درس میخونه انگار داره پایان نامه مینو
دن پائولو می گوید: شنیده ام که در این کوه معدن هست.
بونیفاتسیو جواب می دهد: خدا نکند که معدن باشد.دن پائولو نمی فهمد که چرا. چوپان توضیح می دهد:مادام که کوه فقیر است از آن ماست؛ اما همین که معلوم شد غنی است، دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند...!
#نانوشراب✍ #اینیاتسیو_سیلونه
_________________________________________________
سفارش ازطریق
ناگهان خورشید دریک صبح زود 
شعر شادی را برای دشت خواند 
یک نفر چوپان شبیه شاعری 
 شعر گل را موقع برگشت خواند 
با ترنم های صبح و زندگی 
دشت پر شد از گل و نور و امید 
ابر کوچک از دل این آسمان 
 بر زمین با سایه نقاشی کشید 
بره ها با سایه ها بازی کنان 
می روند این سو و آن سو بی صدا 
خنده دل بر بچه های روستا 
شکر می گویند بر کار خدا 
چوپانیان (آل چوپان) دودمانی بودند که طی سده هشتم (۷۳۸–۷۵۸ق) در قسمتی از ایران حکومت کردند.
این دودمان سلسله‌ای از امرا بود که پس از درگذشت ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مغول در قسمتی از ایران حکومت کرد. مؤسس آن امیر شیخ حسن چوپانی پسر بزرگ‌تر امیر تیمورتاش بن امیر چوپان سلدوز است و پس از او برادر کوچک‌ترش امیر ملک اشرف چوپانی حکومت کرد. پادشاهان خاندان چوپانی منحصر به همین دو تن است.
چوپانیان از خانواده مغول بودند که در قرن ۱۴ میلادی به شهر
زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر

کوروش کبیر یکی از بزرگترین پادشاهان هخامنشی است که حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده. سخنان کوروش بزرگ سال‌هاست که در بین مردم رواج دارد.
 
خلاصه ای از زندگینامه کوروش کبیر
پیش ازکمبوجیه دوم
پس ازکمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان: کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا
 
زندگی نامه کوروش کبیر
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ
زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر

کوروش کبیر یکی از بزرگترین پادشاهان هخامنشی است که حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده. سخنان کوروش بزرگ سال‌هاست که در بین مردم رواج دارد.
 
خلاصه ای از زندگینامه کوروش کبیر
پیش ازکمبوجیه دوم
پس ازکمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان: کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا
 
زندگی نامه کوروش کبیر
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ
چرا فک می‌کنی ما توی کلیسا در مورد موضوعات بی‌ارزش صحبت می‌کنیم؟
چون شما خودتونو بعنوان چوپان گله، جا زدید؛ و به گوسفنداتون اجازه می‌دید تو فقر و کثافت زندگی کنن، و اگه بخوان به این شرایط اعتراض و صداشون رو بلند کنن، اونارو با گفتن اینکه این "رنجی از از طرف خداونده"، آرومشون می‌کنید. ما رو گوسفندایی به معنای واقع، تصور کردین! آیا واقعا ما گوسفندایی هستیم که جمع شدیم تا صاحبامون، پشمامون رو بزنن ؟! 

Why do you think we of the Chapel talk rubbish?
Very well. Because you m
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
نگاهت را از چنگال کابوس های دهشتناک بستان و به آغوش صبح بسپار. بی تردید چشم روشنی صبح، تحقق رویایی زیباست. اکنون غمزه بهار میهمان چشمان خریدار توست. با مهر با لبخند به شکوفه ها و شقایق، عندلیب و پرستو، به بهار خوشآمد بگو. با رقص قبای سبز بهار در نسیم برقص. با آواز چوپان در چمنزار، سرود زندگی را زمزمه کن. عطر زنبق ها و بابونه های وحشی را بغل بزن و فصل نو را به خانه دلت دعوت کن. جانا! خورشید همچنان از پشت پرچین تاریکی طلوع می کند. هیاهوی گنجشک ها هم
 
Wolf Totem 2015
دانلود رایگان فیلم حامی گرگ دوبله فارسی6.7 | IMDBژانر: ماجرایی،درامکارگردان: Jean-Jacques Annaudبازیگران فیلم Wolf Totem 2015: Shaofeng Feng,Shawn Dou,Ankhnyam Ragchaa,Zhusheng Yin,Baasanjav Mijid,Gexige Baoyin,Tumenbayaer,Xilindule,Hai-Long Baoخلاصه داستان فیلم Wolf Totem 2015: داستان این فیلم درباره مرد جوانی به نام چِن ژِن است که در اواخر دهه 1960 از چین به مغولستان می آید تا بتواند یک چوپان توانا شود اما…
ادامه مطلب
الف: اصل
رهبری دروغ می‌گوید، رییس جمهور دروغ می‌گوید، رییس قوه‌ی قضاییه دروغ می‌گوید، رییس قوه‌ی مقننه دروغ می‌گوید، صدا و سیما دروغ می‌گوید، وزرا دروغ می‌گویند، سازمان‌ها دروغ می‌گویند، همه دروغ می‌گویند... باشد قبول، همه دروغ می‌گویند.
گیرم تو موفق شدی رهبر و رییس جمهور و روسای قوای مختلف و وزرا و اصلا کل نظام را عوض کردی، خب حالا بگو بدانم به کدام دلیل عقل‌پسندانه‌ای باید باور کنم، قبول کنم تو که همه را دروغ‌گو می‌دانی و می‌خو
سایه شاخ و برگ درخت روی نوشته های کتاب حواسش
را پرت می کرد. سعی کرد کتاب را جا به جا کند تا تمامش در سایه باشد. مطلب آنقدر
جذاب نبود و هر آنچه تکان می خورد بهانه ای بود برای اینکه فکرش را مشغول کند. هر
صدای جدیدی هم قابلیت ورود به این عرصه را داشت. معلم اش گفته بود "همان طور
که با ورزش بدنی قابلیت ماهیچه هایمان افزایش پیدا می کند با تمرکز ذهنی می توان
مغز را تقویت کرد". اولین فعالیتی که برای ورزش ذهنی سراغ داشت کتاب خواندن
بود. ولی موفق به متمرکز شد
ته خاطر چپون بَیمه بوردِمه یور 
کَتِل تَشِ‌دی مه چِش هاکِرده کور 
لَله ره وا کِمبه دیاری تِسته 
دل نِدارمه هیچوقت ته جه بَوّم دور
ترجمه فارسی
به خاطر تو چوپان شدم و روبروی روستا اقامت کردم 
دود ناشی از سوختن کنده‌ی داخل کلبه‌ام به چشمانم آسیب رساند
روبروی روستا می‌نشینم و برایت لله‌وا می‌نوازم 
چون دوست ندارم هیچوقت از تو دل بکنم و دورشوم
دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هشت 
انتقام گیرندگان عزیز؛حالتون خوبه؟وجدانتون آسوده اس؟راحت سر روی بالش می گذارید ؟خیالتون چی راحته؟الان باد به عبغبتون امده؟هنوز....این فرق شما و آمریکاست، آمریکا بزرگترین فرماندهتون میزنه بدون اینکه دیواری بریزه و شما توی یک حرکت انتقامی حدود سیصد نفر از خودمون پر پر میکنید. هنوز به عقیده خودتون پایبندید یا بس نیست باز کشته می خواهید؟؟ اینها هم اغتشاشگر بودن؟؟!!خطای انسانی بود!!!!!!به این عقیده رسیدم هر عقیده ای قابل احترام نیست...فردا روز نو
بز به صحرا رود و بزغاله
کند از دوری مادر ناله

دم به دم بع بع و فریاد کند
مادر خویش همی یاد کند
بز به صحرا رود و با چوپان
علف سبز خورد و آب روان
چونکه پر شیر  شود پستانش
باز می گردد و با چوپانش
چون رسد گله به این آبادی
بزک ما بدود با شادی
بزک ما بدود پیشاپیش
تا دهد شیر به بزغاله خویش




سلام این شعری هستش که بچگیام مامانم برام میخوند خیلی دوستش داشتم
 
به نظر من بزرگترین جاذبه گردشگری جلفا، فرهنگ و اخلاق ستودنی مردم این شهر است؛ اما اگر بخواهیم جاذبه های توریستی این دیار را از منظر طبیعت و تاریخ مورد توجه قرار دهیم باید به کاروانسرا، حمام، پل قدیمی، یادمان شهدای مرزبان و ... اشاره کرد.
آبشار معروف به آسیاب خرابه، که در کنار ویرانه ای از یک آسیاب آبی در دل یک درّه قرار دارد بسیار زیبا و تماشایی است.
در اطراف جلفا به خصوص در مناطق کوهستانی و گاه صعب العبور آن کلیساهای متعددی قرار دارد که نشا
سلام میدونم یک مدتی بود نبودم .یک بار خاستم پست بزارم نشد.بیان بلاگ قبول نمیکرد.نمیدونم چش بو
-----------------------------------------------------------
خوب چند روز پیش محیط زیست 7تا گرگ ول کرده بود تو صحرای روستا مون به گوسفندای چوپان حمله کرده بودن
البته گوسفندا داخله فنس بودن قد فنسه بلند بود نتونسته بودن ببرن
 چوپانه زنگ زده بود به رفیقم با چنتا از بچه ها رفته بودن سراغ شون
با هزار بد بختی گرگارو فراری داده بودن
--------------------------------------------------
اخه بگو محیط زیست این چه
 
 
تامل در وجود خویش
 همه ما در وجود خویش چوپانی داریم که دلش می خواهد اصل و نسبش را فریاد بزند،  اگر چه تعظیم های بلند بالای ما در برابر پادشاهیِ پول راه نَفَس چوپان را بسته و هرچه تقلا می کند راه به جایی نمی‌برد.
صاحب نیوز-زهرا ابراهیمی/ شاید شما هم داستان چوپانی که به طور اتفاقی به مقام وزارت رسید را شنیده باشید. چوپانی که با وجود وزیر شدن هر از گاهی به صندوقچه قدیمی اش سری می زد، شال و جبه صدارت از تن در می آورد، لباس های چوپانی اش را می پوش
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
وقتی که حتی عایشه بیشتر از پیامبر اهل سنت عمری می‌فهمد!!!
ابن قتیبه دینوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد:
قالت یا بنی أبلغ عمر سلامی و قل له : لا تدع أمة محمد بلا راع ، إستخلف علیهم و لا تدعهم بعدك هملا ، فإنی أخشی علیهم الفتنة .
عایشه به عبد الله بن عمر گفت: به عمر سلام برسان و بگو امت محمد (صلی الله علیه و آله) را بدون چوپان رها مكن و كسى را به عنوان جانشین تعیین نما، چون واهمه آن دارم كه آنان گرفتار فتنه گردند.
الامامة و السیاسة، تالیف ابن
لحظه ای سی و پنج سال، لحظه ای پنجاه و پنج سال و مواقعی که بیشتر می فهمد می گوید که هشتاد و هفت سال دارد. پیرمرد افغانستانی چوپان روزگاران دور و بیمار فعلی بخش ماست با لخته ای اندازه ی پرتقال توی سرش. دو زن دارد. مروارید خانم و ثریا خانم. از ظهر سطح هوشیاریش پایینه و جوابمون رو نمیده. فقط هر از گاهی به هوش میاد. داد میزنه چرا منو بسته اید؟ من دیوانه نیستم.. و از هوش میره. ثریا به دیدنش آمده. زن دومش.  میگه نمیذارندم بیام داخل. دلواپسشم. میگم بهش حاج خ
رستاخیز حزب رستاخیز شده است و چوپان دروغگو سرانجام با گرگ‌ها تنها مانده است. این عاقبت کسیست که مردم او را انتخاب کردند و او آقا بالا سر مردم را انتخاب کرد، تا از بالا به مردم بگوید من را چه به مردم آینده‌نگر و دوربین؟ انسان عاقل گزیده شدن از یک سوراخ را دو بار تکرار نمی‌کند‌. منِ روحانی را همان دوربین‌های خیابان بس است، برای تهدید مردم. و تو چه دانی که بزرگ‌تر از تو تاوان تمام پشت دوربین‌های دهه‌ی شصت را در استخری بدون دوربین دید؟ و آقای
فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد
آه این ابلیس شاید روزی انسان بوده باشد
فتنه شاید در لباس میش، گرگی تیز دندان
در لباسی تازه شاید فتنه چوپان بوده باشد
فتنه شاید کنج پستوی کسی لای کتابی؛
فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد
فتنه شاید در صف صفِین می جنگیده روزی
فتنه شاید در زمان شاه، زندان بوده باشد!
فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده
یا که در طیّاره ی پاریس_تهران بوده باشد
فتنه شاید تابی از زلف پریشان نگاری
فتنه شاید خوابی از آن چش
الان چند وقته مدام دارم کتاب میخونم یه استرس عجیبی گرفتم همش فکر می کنم دیگه خیلی وقت ندارم برا کتاب خوندن  شبها قبل خواب به حسی که دارم فک میکنم به اینکه چه اتفاقاتی ممکنه بیفته که من دیگه نتونم کتاب بخونم....
قسمتی از کتاب محبوب این روزهام:))))) 
تو به اصفهان باز خواهی گشت :) 
تو عادت بدی داری به سفر کردن، ولی می‌دانم که بر می‌گردی. مگر نه این که وطن تو همین جاست؟ همان کوچه؟ همین شهر؟ می‌روی و باز مثل همیشه بر می‌گردی به یاد من؛ به وطن. ایمان دا
روز روزگاری در ایام قدیم بزی بود در گله گوسفندان که حاکم بره ها بود و چون شاخ داشت در اول گله راه میرفت جلوی همه و تک و تنها میان گوسفندان گیر کرده بود صاحبش بز رو جداگانه خریده بود ولی چون حس شاخدار بودن به بز دست داده بود میگفت حتما حکمت خداست که من شاخ دارم و شاخم میزد به گوسفندان که به هر گوسفندی که شاخ میزد اون گوسفند یک ساعت گریه میکرد ولی تا بز دید که گوسفندان جمع شده اند که ضدش کودتا کنند و یک بار هم میخواستند بز را به درون رودخانه بیاند
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):برای قائم ماغیبتی است که زمانش طولانی است.گویاشیعه درغیبت اومانند گله ای درجستجوی چوپان می گرددوآن راپیدانمیکند.آگاه باش کسی که بردینش ثابت باشدو دلش درطول غیبت امامش سخت نشود, روزقیامت در زمره ی من است.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):قائم ماوقتی قیام میکند, بیعت احدی درگردن اونیست , پس به این خاطر, ولادت اوپنهان وشخص اوغایب است.
امام باقر(علیه السلام):درآخرالزمان مردمی خواهندآمدکه با ریاکاری ازیکدیگرپیرو
خب خدا رو شکر این تعطبلات مسخره هم تموم شد و دوباره افتادیم تو مسیر زندگی! دوباره همون آش و همون کاسه!:)
این داستان فیلسوفانه رو باید با دقت گوش کرد..نکات بسیار آموزنده ای در ان نهفته که به درد زندگی میخوره و مناسب شرایط امروز ماست:











متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال مم
با اینکه قضیه سانچی هیچوقت دقیق مشخص نشد، اما در جریان کم کاری مسئولان و اشتباهات عجیب در روال امداد و نجات بودم و خیلی هم ناراحت از پیگیری نشدن ماجرا و تقاص پس ندادن عوامل!امروز اما بحث فرق میکنه! من با اینکه کاملا به چوپان دروغگو بودن مسئولان (اصلا نمیشه کلمه درخوری براشون پیدا کرد) مطمئن بودم، اما در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی گفتم خییلیی بعیده کار خودشون باشه! مگه میشه آدم اینقدر احمق؟!!! مگه میشه سه چهار روز سرپوش؟! با اینکه قبلا بهم ثا
 
به همراه گروه شناسایی وارد مواضع دشمن شدیم. مشغول شناسایی بودیم که ناگهان متوجه حضور یک گله گوسفند شدیم. چوپان جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسید شما سربازهای خمینی هستید؟ ابراهیم جلو آمد و گفت: ما بنده های خدا هستیم.
بعد پرسید: پیرمرد توی این دشت و کوه چه می کنی؟ گفت: زندگی می کنم. دوباره پرسید: پیرمرد مشکلی نداری؟ پیرمرد لبخند زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اینجا می رفتم.
 
ابراهیم به سراغ وسایل تدارکات رفت. یک جعبه خرما و تعدادی نان و کمی هم از آ
قطعه بی نظیر پن فلوت (چوپان تنها)
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



مدت زمان: 59 ثانیه
 
 
ما آمده ایم که با حضورمان ، جهان را دگرگون کنیم .نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند : از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر .ما باید وجودمان
و نفس کشیدنمان
و راه رفتنمان
و نگاه کردنمان
و لبخند زدنمان
هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود .
ما نیامده ایم فقط به خاطر آن که همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان ، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند .
#نادر_ابراهیمی 
دانلود فیلم خارجی جدید، دانلود فیلم خارجی با لینک مستقیم،  دانلود فیلم Waiting for Anya 2020
دانلود فیلم Waiting for Anya 2020
امتیاز : 5.7 از 10
کیفیت : WEB-DL 1080p
ژانر : جنگی, درام, هیجان انگیز
کارگردان : Ben Cookson
ستارگان : Anjelica Huston, Jean Reno, Sadie Frost, Thomas Kretschmann
سال : 2020
سازندگان : Ben Cookson,Michael Morpurgo,Toby Torlesse,Toby Torlesse
مدت زمان : 1 ساعت و 49 دقیقه
در طی جریانات جنگ جهانی دوم، یک چوپان جوان به نام جو با کمک یک زن بیوه، کودکان یهودی را از مرز رد کرده و آن ها را جنوب فرانسه به اسپانیا
«بی‌همگان» شرح زندگانی حسینعلی شبانپور است. پیرمرد چوپان، بادیه‌نشین تنها، مردی با صدای خوش که سال‌هاست عاشق است. عاشق نوارهای کاست، عاشق ساز، آواز و تصنیف. می‌گوید صد نوار دارد از شجریان و موسیقی را تنها از راه شنیدن صدای او یاد گرفته. 
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خ
پادشاهی مربوط به قوم باستانی مایا در زمین یک گاوچران کشف شده است. این کشف 250 سال به طول انجامیده اما شواهد به دست آمده از "ساک تیزی" که پادشاهی باستانی قوم مایا نامیده می شود، پس از 2 سال حفاری سرانجام به تازگی سر از خاک بیرون آورده است.
از ساک تازی یا سگ سفید که اولین بار در سال 1994 مطرح شد، در نوشته های مایایی نام برده شده بود اما مکان آن همچون یک راز باقی مانده بود. پروفسور چارلز گلدن انسان شناس از دانشگاه برندیز، اندرو اسکرر زیست شناس از دانشگ
یک هموطن متولد 1327 مینویسد:
ﻣﻦ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪم و ﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺎ ﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺩا ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯم.
ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﺮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﻮﺩﻩ ﺍ ﺑﻮﺩ! ﻧﺎﻇﻤﺶ ﻣﺼﺪﻗ ﺑﻮﺩ! ﻣﻌﻠﻤﻢ ﻓﺪﺍﺋ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻮﺩ!
ﺑﻪ ﺩﺑﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﺮ ﻣﺎ ﻋﻀﻮ ﻧﻬﻀﺖ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩ! ﻧﺎﻇﻤﺶ ﺗﻮﺩﻩ ﺍ ﺑﻮﺩ ﺩﺑﺮ ﺍﺩﺑﺎﺕ ﻣﺎ میگفت ﺣﻒ ﻪ ﻣﺮﺯﺍ ﻮ ﺧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻦ ﺑ ﺪﺭﺍﻥ ﺸﺘﻨﺪ! ﺑﻘﻪ ﺩﺑﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺎ ﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺎ ﻓﺪﺍﺋ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺎ ﻣﻔﺘند ﺣﻒ ﻪ ﻣﺼﺪﻕ ﺩﺭ ﺗﺒﻌﺪ ﺍﺳﺖ !!
ﻣﻦ
بسم الله
 
سال ۹۲ بود؛ اوایل ریاست‌جمهوری روحانی. وزیر پر کار و محوری‌اش یعنی آقای ظریف در برنامه‌ای تلوزیونی، نزدیک به این مضمون را می‌گفت که دنیا عوض شده اما عده‌ای نمی‌خواهند بپذیرند.آن روزها از یک طرف صحبت از تعامل با دنیا و معاملات برد - برد بود؛ انگار کن اسلام و کفر - حداکثر - دو «رقیب» هستند که می‌توان به شراکت‌شان هم اندیشید و به آن سمت رفت... باید وجهه‌ی رحمانی اسلام را دید و با طرفی که مؤدب و منطقی است ساخت! از طرف دیگر اما تأکیدات
 
 
 نمی‌دونم برای چی زنده‌ام، واقعا نمی‌دونم... یه بیابون میخوام... میخوام برم حرفام رو اونجا بلند بلند فریاد کنم.. بعد یه گوشه‌ای مثل کاروانسرایی چیزی با چندتا چیز ساده چند وقت زندگی کنم... برای خودم برای دل خودم... اگر هم کسی باشه یه دوسه نفر فوقش اونم کسانی که هم حال خودمن و دنبالم خلوتند نه معرکه گرفتن... بریم معتکف بشیم گوشه‌ای از این دنیا یه کم از همه چی دور باشیم، از هیچ و پوچ دنیا، از این همه آدم سطحی دوزاری، از این همه تو سر و کله زدنها،
این روزها در جاده‌های منتهی به ییلاقات مازندران، دامداران در حال کوچ به مناطق کوهستانی هستند. راننده بزرگوار، با بوق های ممتد آرامش دام ها را به هم نزن و به آنها استرس وارد نکن به آرامی از کنارشان رد شو و با گوش دادن نوای زنگوله و های های مرد چوپان و گالش با آنان همراهی کن. 
بهار بِمو گالش بَیّه هوائی  
تَلِم و تِشک چِمِر زَنّه دِتائی
گوال تاجه‌ی اسب، وچون سرباری
گالش گو سمت یِلاق بَینه رائی
ترجمه فارسی
با آمدن فصل بهار دل گالش هوای وطن کرد 
 
ماجرای خورشید و باد
  یکبار باد و خورشید با هم بحث می کردند. باد گفت: "من از تو قوی ترم." خورشید گفت: "نه ، تو از من قوی تر نیستی" درست در همان لحظه مسافری را دیدند که در حال عبور از جاده بود. او شالی به خود پیچیده بود. خورشید و باد توافق کردند که هرکس بتواند مسافر را از شال خود جدا کند، قوی تر است. باد نوبت اول را گرفت. او با تمام توانش وزید تا شال مسافر را از شانه هایش جدا کند. اما هرچه باد سخت تر می وزید، مسافر شال را محکم تر به بدنش می چسباند. تقلای
سه سال پیش، با دو رفیق شفیق، به گلیرد، زادگاه آیت الله طالقانی رفتیم. یکی از ما سه نفر، کتابی دربارۀ آیت الله طالقانی نوشته بود و برای تحقیق بیشتر دربارۀ ایشان، قصد داشت با مردم روستا و اهالی طالقان گفت‌وگو کند.
 
محبوبیت آیت الله طالقانی در این منطقه، شگفت‌انگیز است. بیشتر مردم هم از آرای سیاسی آیت الله طالقانی خبر نداشتند. بیشتر مجذوب رفتار و اخلاق آن بزرگ‌مرد بودند. از میان گفت‌وگوها و دیده‌ها و شنیده‌های مردم طالقان، چند خاطره برای م
کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو یکی از برترین کتاب هایی است که خواندم. این رمان ماجراجویانه و فلسفی به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و جوایز متعددی دریافت کرده است.
داستان رمان، حول چوپان جوانی میچرخد، که سعی دارد دنیا را سفر کند، تا به افسانه شخصی خود برسد. او که  در دشتهای اسپانیا به سر می برد، برای تحقق بخشیدن به رویایش راهی مصر می شود و با کلی ماجرا دست و پنجه نرم می کند. از هر اتفاقی درسی می گیرد تا در نهایت همه آنچه را که دنبالش بوده را در شهر
سال
هفتم هجری پیامبر (صلی الله علیه و آله) همراه هزار و ششصد نفر سرباز برای
فتح قلعه خیبر که در 32 فرسخی مدینه قرار داشت روانه شدند. مسلمانان در...
بیابانهای اطراف خیبر مدتی ماندند و نتوانستند قلعه‌های خیبر را فتح کنند.
از نظر غذائی در مضیقه سختی قرار داشتند به طوری که بر اثر شدت گرسنگی، از
گوشت حیواناتی که مکروه بود، مانند گوشت قاطر و اسب استفاده می‌کردند.
در این شرایط، چوپان سیاه چهره‌ای که گوسفندان یهودیان را می‌چراند، به
حضور پیامبر (
شاید شما هم نام بومادران را شنیده باشید ولی باید در خصوص این گیاه نوشت که گیاهی است معجزه گر که میتواند درمان بسیاری از بیماری ها و دردهای ما باشد، بومادران داری طبعی گرم و خشک است. بوماران یک گیاه همه کاره است که میتواند از جسم تا روح شما را آرام کنید. پس با ما همراه باشید با گل من و تو همراه باشید با معرفی این گیاه افسون گر.
معرفی گیاه بومادران
بومادران دارای طبعی گرم و خشک است که در متوان آن را از اوایل بهار در طبعیت پیدا کرد، در جاهای مختلف
طرح یک کوبش!
فیلم Babel، آخرین فیلم از سه‌گانه‌ی ایناریتو، جنسی از تصادف را انگشت‌نما می‌کند که همه به آن نیاز داریم!
یک زوج آمریکایی -که از قضا دو بازیگر خوشگل و معروف هالیوودی هم هستند(!)- برای حل کردن اختلافاتی که بعد از مرگ نوزادشان ایجاد شده است، سفری زیارتی سیاحتی (!) به مقصد مراکش را ترتیب می‌دهند تا در آرامش طبیعت کویری و وحشی و کم‌متمدنِ آنجا توریست‌بازی کنند.
داستان از آنجا اوج می‌گیرد که دو برادر چوپان بومی،‌ از سر بازیگوشی و رقا
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشدزنده در گور غزلهای فراوان باشدنظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریختنکند زلف تو یک وقت پریشان باشدسایه ی ابر پی توست دلش را مشکنمگذار این همه خورشید هراسان باشدمگر اعجاز جز این است که باران بهشتزادگاهش برهوت عربستان باشدچه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ستتا مسلمان شود انسان اگر انسان باشدفکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
سید حمیدرضا برقعی
هدف های‌کلی: تقویت قدرت جستجوگری، تغییر زاویه ی دید، و مشارکت آن ها در بازآفرینی قصه ها و به واسطه ی آن ایجاد تعامل بین قصه گو و مخاطب، ایجاد فضاهای خیالی متعدد برای مخاطبان که در آن آزادی عمل زیادی برای مواجهه با آنچه خود در خلق آن دست داشته اند وجود دارد.
مقدمهقصه های خوب معمولاٌ از ساختاری قوی برخوردارند. ساختار عمومی قصه ها معمولاٌ شامل سه بخشِ زمینه چینی، بدنه ی اصلی قصه و پایان بندی است. این ساختار در مجموع چارچوبی برای سیر منطقی سلسله
از نامش پیداست جمهوری اسلامی؛ یعنی جمهوری مال اسلام است و اسلام هم که مال روحانیت است. پس مردم در کاری که به ایشان ربطی ندارد دخالت نکنند. اگر عرضه دارند قیام کنند، بعد از آن هر چه می‌خواهند شیخ فضل الله نوری اعدام کنند، تا خودشان هم باور کنند حقوق بشر شعاریست بیرون قدرت. و آن گاه که نوبت به هرج و مرج برسد، چکمه‌های یک قدرت مرکزی مقتدر را بوسه بزنند و برای آن که آدم کمتر قربانی شود، گوسفند پرورش دهند. آزادیشان را بدهند تا در امان باشند، تا امن
ما با قصه ها و کتابها بزرگ شدیم و قصه های زیادی هست که در زمان بچگی دوستشان داشتم: نمکی، بزبز قندی، ماه پیشونی، هانسل و گریتل، سیندرلا و... اما از بین همه اینها، فقط یکی است که هنوز هم خیلی دوستش دارم و وقتی مرورش میکردم، دقیقا یادم بود که در زمان بچگی، هر کجای این قصه چه حسی داشتم و چه هیجانی را تجربه میکردم!
البته قسمت کوچکی را هم فراموش کرده بودم و از شیرین کمک گرفتم. 
و حالا این شما و این داستان محبوب بچگیهای من: ته پاره!

داستان ته پاره از آنج
بهترین زمان سفر به خالد نبی : به دنبال یک راهنما برای سفر به خالد نبی هستید: نمی دانید بهترین زمان سفر به خالد نبی کی هست؟ نمیدانید خالد نبی کجاست؟ برای پاسخ تمام این سوالات شما با سایت گلستان همراه باشید.
خالد نبی کجاست؟
خالد نبی از جاهای دیدنی گلستان است که با شهرستان گنبد کاووس، 90 کیلومتر و با شهرستان کلاله، 55 کیلومتر فاصله دارد. نزدیک‌ترین روستا به این جای دیدنی، روستای گچی سو است که در فاصله‌ی 6 کیلومتری آن قرار دارد. این جای دیدنی روی ق
پیش نوشت: این کاریه که خیلی وقته می‌خواستم انجام بدم، که بلاگمو مرور کنم و یه سری تفاوت‌های خودم و قلمم و یه سری چیز دیگه رو توش رد بزنم... اما نکته‌ش اینجاست که به درد کسی جز خودم احتمالا نخواهد خورد :)
------------------------------------
 
از چنین گفت زرتشت...
تنهایی، فرار یا مواجهه؟
تصویرسازی روحم...
تولد-نویسی...
نمی‌دونی!
 
تجدید پیمان با خود :)
آدما تو زندگی میان و میرن...
 
تمرین عملی نابودگر..
شروع نوشتن "جمع‌بندی ماه"
وصیت‌نامه‌ی صدرای 25 ساله :)
تراوشات یک
روزها منتظر می مانی ...نه که چشم به مسیر آمدنی بدوزی و تک درخت خشک کنار جاده را سایه بان کنی و باد گرم بیابانی به صورتت بکوبد و دامن گلدارت را تکان بدهد...نهتو که بهتر میدانی منتظر ماندن برای آمدن آدمها انواع مختلفی دارد ...یکی چشمش را از پنجره برنمیدارد...یکی وقتی از کوچه خاصی میگذرد یک لحظه چشمش به یک در کوچک قرمز رنگ مات میماند...یکی موهایش را همیشه بلند نگه میدارد...و یکی همیشه رنگ لب هایش را...بوی عطرش را ثابت نگه میدارد...تا یکی که باید؟ ببیند...

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها