مدتها بود هرگاه دنبال رمان میگشتم به اسم «بامداد خمار» برمیخوردم اما وقتی برچسب «رمان عامهپسند» را میدیدم از خواندن آن پشیمان میشدم، تا اینکه بالاخره شرایط بگونهای شد که آن را خواندم.
مبنای داستان این است که در ازدواج دو طرف باید همکفو باشند. این یکی از مهمترین معیارهای ازدواج است که هم بسیاری از روانشناسها و مشاوران بر آن تاکید دارند و هم در روایات دینی توصیه شده است. کاری که بامداد خمار انجام میدهد اینست که این توصیه ساد
باز هم خوانده به خود دلبرجانانه مرا
برده است نیمه شعبان در میخانه مرا
آن جفا کار فسون با لبک نسترنش
داده است جرعه شراب ازمی وپیمانه مرا
با خط دور لبش با صنم جان و تنش
داده است مستی جان از تب جانانه مرا
کرده است زلف رها بر سر و بر شانه خود
می کند مست و خمار دلبر افسانه مرا
سیدم گشته به دنبال دل سوخته اش
که لب چون شکرش کرده چو دیوانه مرا
کیست که با همهی دل و جان باور داشته باشد که شب شراب نیرزد به بامداد خمار؟ آن زمانی که عشق بیمعنی میشود، هنر بیمعنی میشود، مرگ بیمعنی میشود، زندگی بیمعنی میشود، آن زمانی که میگردی دنبال دلیلی برای زیستن ـ گشتن کدام است؟ آن زمانی که سگدو میزنی برای یافتن دلیلی برای زنده ماندن ـ و نمییابی، آن زمانی که میبینی میلیونها آدم دیگر و چه بسا میلیاردها آدم دیگر از ابتدای روی دو پا ایستادن بشر، از همان زمانی که انسانهای با م
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود
ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند
سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد
خلوتیان آسمان تا چه
❆ لب های شراب آلود:
هرگز شرابی ننوشیده امکه مست شومهمین لب های پر از مَی توشراب آلود ترین خُم دنیاستبوسه ام برسان.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_کوتاه┏━━━━━━━━━━•┓@ZanaKORDistani63@mikhanehkolop3https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 50 حجم کل فایل ها: 289 مگابایت مدت زمان پخش: 19 ساعت و 5 دقیقه نویسنده: ناهید ا پژواک ناشر: البرز نوبت چاپ: بیست و دوم تعداد صفحات: 576 سال انتشار: 1394 درباره کتاب: این کتاب با اقتباس از کتاب بامداد خمار توسط مولف به جهت اینکه احساس می نمود ...
دریافت فایل
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک - قطره https://www.ghatreh.com › news › دانلود-کتاب-صوتی
ز شراب لعل نوشین من رند بی نوا را
مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را
ز وجود خود ملولم قدحی بیار ساقی
برهان مرا زمانی ز خودی خود خدا را
بخدا که خون رز را به دو عالم ار فروشیم
بخریم هر دو عالم بدهیم خون بهارا
پسرا ز ره ببردی به نوای نی دل من
به سرت که بار دیگر بسرا همین نوا را
من از آن نیم که چون نی اگرم زنی بنالم
که نوازشی است هر دم زدن تو بینوا را
دل من به یارب آمد ز شکنج بند زلفت
مشکن که در دل شب اثری بود دعا را
طرف عذار گلگون ز نقاب زلف مشکین
بنمای ت
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چهل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود
آن نافه مراد که میخواستم ز بخت در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود
از دست بریده بود خمار غمم سحر دولت مساعد آمد و می در پیاله بود
بر آستان میکده خون میخورم مدام روزی ما ز خوان قدر این نواله بود
هر کاو نکاشت مهروز خوبی گلی نچید
گاهی تنها چیزی که دلم میخواهد یک جام شراب است و یک موسیقی عاشقانه و اتاق تاریک و شمع و گلبرگ های رز پرپر شده.
تنهای تنها با خودم!
شراب بنوشم و اشک بریزم و به آهنگ گوش بدهم و به شمع ها و گلبرگ های رز خیره شوم.
آنقدر اشک بریزم و بنوشم که ندانم از اشک خوابم برده یا از شراب مست و بیهوش شدم.
و وقتی بیدار می شوم من باشم و صبح و آفتاب و روز جدیدی که آغاز شده و درد و غمی که از درز پنجره دیشب فرار کرده...
سر و کله بامداد از سال اول دانشگاه- کلاس گفت و شنود 1 پیدا شد، با مراسم چهل منبر
بامداد برای من همکلاسی و همصحبت و دوست و رفیق و جزئی از خودم است، ناراحتم کرده، عصبانیام کرده، دیوانهام کرده اما هیچوقت نتوانستم دوستش نداشتهباشم و دلتنگش نشوم
برایم نوشته بود از بامداد بنویس و چقدر سخت است
سخت است چون دوستم متخصص کلمات است و کلمات من در مقابل او رنگ ندارند
سخت است چون بامداد در عین سادگی پر از شگفتی است و کلمه برای توصیف او کم است، فق
روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی مولانا رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟! شمس پاسخ داد:بلی. مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ادامه مطلب
دلم تشنه خواب است، خوابی طولانی از غروب آفتاب تا ظهر روز بعد انگار خستگی جسمی ماسیده به تنم. جالب است که این روزها خواب ممنوع است چون پدر نیاز به مراقبت دارد و مادر دست تنهاست و من خمار خمار در خانه می چرخم و دنبال اولین فرصتم که نه شب بخوابم تا هر وقت که شد .
هتل آپارتمان بامداد مشهد
یکی از هتل آپارتمان های مشهد می باشد که در نزدیکی و جوار حرم مطهر
حضرت امام رضا (ع) واقع شده است و با توجه به فاصله بسیار کمی که تا حرم
مطهر دارد , از این رو هتل آپارتمان بامداد مشهد را می توان از جمله هتل آپارتمان مشهد
نزدیک به حرم به شمار آورد.
این هتل آپارتمان دارای واحد های آپارتمان یک خوابه دو تخته و چهار
تخته و آپارتمان دو خوابه چهار تخته و شش تخته می باشد و در 5 طبقه ساختمان
مجموعا با حدود 18 واحد اقامتی
و
از تو رفتم، از تو و دنیای تو،
از جهان هرزه و رؤیای تو.
صد بیابان تشنة باران و من
بوسه های حسرت لبهای تو.
ماهی طلایی دریای دل
دل زند در سینة دریای تو.
خویش را سوزم چو شمع خیر هسوز،
تا کنم روشن دل شبهای تو.
دل شکست و نشکند خمار دل
از خمار نرگس شهلای تو.
میخورم غمها فزون و بی حساب،
تا که کم گردد کمی غمهای تو.
می کُشد آخر مرا سودا و غم،
گر نمردم از غم و سودای تو.
آیا شراب برای سلامتی مفید است؟
هزاران سال مردم مشروبات الکلی می نوشند ، و مزایای این کار به خوبی ثبت شده است (منبع 1Trusteded).
تحقیقات نوظهور نشان می دهد که نوشیدن شراب با اعتدال - تقریباً یک لیوان در روز - فواید زیادی را ارائه می دهد.
در این مقاله همه چیزهایی که شما باید در مورد فواید سلامتی نوشیدن شراب بدانید ، که نوع آن سالم ترین و پایین آمدن احتمالی آن است را توضیح می دهد.
مزایای بالقوه نوشیدن شرابنوشیدن یک لیوان شراب فواید زیادی دارد.
سرشار ا
تنها بودم، در اتاقم وا بود خب قطعا.خبر مرگم دو دقه خوابیدم، یه لحظه پا شدم دیدم در اتاقم بسته ست، باز خوابم برد، بیدار که شدم در اتاق باز بود ولی هنوز هیشکی نیومده بود و تنها بودم :)))))
گزینه۱. خاک عالم بر سرم، جنی شدی.
گزینه۲. بسم الله الرحمن الرحیم.
گزینه۳. سنجاق بذار بالا سرت.
گزینه۴. حالا شی ژدی؟
یار مرا چو اشتران باز مهار میکشد
اشتر مست خویش را در چه قطار میکشد
جان و تنم بخست او شیشه من شکست او
گردن من به بست او تا به چه کار میکشد
شست ویم چو ماهیان جانب خشک میبرد
دام دلم به جانب میر شکار میکشد
آنک قطار ابر را زیر فلک چو اشتران
ساقی دشت میکند برکه و غار میکشد
رعد همیزند دهل زنده شدست جزو و کل
در دل شاخ و مغز گل بوی بهار میکشد
آنک ضمیر دانه را علت میوه میکند
راز دل درخت را بر سر دار میکشد
لطف بهار بشکند رنج خمار ب
دانلود اهنگ بیر شراب ور
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عرق ور تاتلیس
دانلود اهنگ بیر عراق ور
بهارزمانی است که حتیبا کفش های پر از گِل و لای هم حس و حالِ سوت زدن دارید...
"دوگ لارسون"
پ.ن:
من از خزان به بهار از عطش به آب رسیدممن از سیاهترین شب به آفتاب رسیدم
هم از خمار رهیدم، هم از فریب گذشتمکه از سراب به دریایی از شراب رسیدم
به جانب تو زدم نقبی از درون سیاهیبه جلوهٔ تو به خورشید بینقاب رسیدم
اگر نشیب رها کردم و فراز گرفتمبه یاری تو بدین حُسن انتخاب رسیدم
شبی که با تو همآغوش از انجماد گذشتمبه تب، به تاب، به آتش، به التهاب رسیدم
احمد یک کتاب به مهناز داده؛ یه کتاب که فکر میکنه یا بهتره بگیم مطمئنه خودش سالها قبل اونو نوشته...
“مثل خون در رگهای من” تمام فکرهای احمده و تمام احساساتش برای مهناز.
جالبیشم اینه که الف بامداد عزیز تمام نامه هارو به اسم “احمد” امضا کرده و تموم کرده...
پیرمرد غضب آلود و با لحنی کاملا جدی،مستقیم به چشمانم خیره شد و با نهیب گفت "بترس از معصیت شاهدی که خود صیاد و قاضی است.".همین یک جمله! آخرین هشدار را به من داد.{اما گوش شنوا کو؟؟}
انَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ .خدای تو در کمین است.این جمله ی خبری است.گویا سرّ درونم برایش فاش شده بود. خداوند اصلا دوست ندارد بنده اش را اینچنین ببیند. خداوند بسیار بیزار است و قطعا باعث برانگیختگی خشم و ناراحتی خداوند میشود.خداوند در کمین است و هر لحظه به تو احاطه کام
غمزهی ناب آن تو ، خوی حجاب آنِ توجلوه چو ماه گر کنی ، کار ثواب آنِ تو
مست کنی مرا اگر ، نوش کنم ز چشم تورقص سماع از من و چنگ و رباب آنِ تو
نَقل به هر فسانهای ، نُقل در این زمانهایتا که به کوچهات شدم ، کوچ و شتاب آنِ تو
در هوسم به تشنگی ، جام شراب سر کشمجام شراب دست تو ، نقش سراب آنِ تو
ای نفست چکامهی سینهی شهد ریز منتنگ گلاب از من و بوی گلاب آنِ تو
راز، درون اسم تو اسم، درون راز توشرب مدام از من و خَمر و شراب آنِ تو
چشم به راه وصل تو دیدهی
کc کلیک کنید ، برای خواندن رمان های ایرانی لینک مستقیم رمانکده فارسی کلیک کنید.
کتاب «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سیدجوادی است.
این کتاب یکی از پرفروشترین رمانهای فارسی است که در طی دهه اول انتشار، 200 هزار نسخه از آن فروش رفتهاست.
داستان این کتاب، داستان سوزناک عشق نافرجام دختری از اعیان دوره قدیم تهران به جوانی نجار از طبقه پایین جامعه را روایت میکند. ترجمه آلمانی این کتاب حدود 10 هزارنسخه فروش داشته و مورد توجه خوانندگان خارج
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور ابراهیم تاتلیس
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود اهنگ بیر شراب ور
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
اهنگ بیر عراخ ور
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
دانلود اهنگ بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور ابراهیم تاتلیس
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراق ور ابراهیم تاتلیس
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
خواجه عبدالله انصاری: روزه جوانمردان طریقت به زبان اهل معرفت بشنو و ثمره سر انجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه داری، و از طعام و شراب باز داری، ایشان دل را به روزه دارند و از جمله مخلوقات باز دارند تو از بامداد تا شبانگاه روزه داری، ایشان از اول عمر تا به آخر روزه دارند.
همیشه ی خدا آرزو داشتم وقتی صبح ها از خونه می خوام بزنم بیرون و برم سرکار، کرور کرور خواستگار پشت در خونمون غش کرده باشن. حالا کرور کرور هم نه لااقل یک نفر باشه که قلبش واسم بتپه و از سیریش بودنش چندشم بشه! ولی زهی خیال باطل.
فقط یه ممد خمار بود که 18 سالگیم عاشقم شده بود و هر وقت من از محله رد می شدم دوستاش با مشت میزدن تو پهلوش. اونم چشماشو به سختی باز می کرد و نهایت عشقش رو با حلقه حلقه بیرون دادنِ دود سیگار به سمتم نشون می داد. بعد ها که ممد خمار
ذهنم قدم به ذهنیت یار میکشدکه از هر چه میکشد سر اسرار میکشدبر روی بام تا خود صبحم خمار دوستباده کشی شدم که بی انکار میکشدانگشت هایشان به سوی من اشاره شدآری اشاره شد که چو خمّار میکشددیوانه و رها است شما هم ولش کنیدراهی که مانده است به اکثار میکشدآنقدر زخمی ام که فراموش کرده امآنقدر یادم است به اقرار میکشدباید که طی کنم برسم من به شهر یارآن شهریار کز همه اقشار میکشدباید سفر کنم که بیابم نشانی اشخورشید از نبودن اسفار میکشدگر من اویس باشم او ه
قسمت ما نان و شراب و خداقسمت ایشان خس و خاک و هوا
خندهی ما از دم ربّالربابنالهی ایشان دم ربّالربا
انگزن و رنگزن و بنگزناین سه کجا فهم کند کار ما؟
این سه یکاند و همه آهنپرستخویش پرستند و مقامات جا
شکل خداشان همه شکل خودستخلقت منباز ندیدی؟ بیا!
نام خدا گر ببری کار کنکار خدا نیست چو کار شما
قبلهی عشّاق درون دل استنیست برون در جهت اشقیا
فهم کن این نکته و آزاد شوتا نکشی این همه داغ ریا
کار خدا این که چه باشد عزیزنیز بفهمی چو شوی
از شراب عشق نوشید.تلخ بود اما مست شد.تن داد، به عشق.
پس از آن، هر بار که مرور میکرد، تلخی را به یاد نمی آورد اما مستی را چرا.نه فقط در یاد، که در تک تک سلول هاش جریان پیدا میکرد.مستی را میگویم.اما شراب حرام بود، ممنوع بود.و او میدانست.مست میشد و توبه میکرد و دوباره مست میشد و دوباره توبه میکرد.
و این تکرار ادامه داشت.تا آن که...
نمیدانم.
پایان قصه را نمیدانم.
*منزوی ِ جان
+به روایت ِ آن چه در خواب نوشتم، با اندکی تغییر به جهت آن که حافظه یاری نمی
شهر سوال ـ اصل اینکه ضرر شلاق های شراب خوار، برای او بیشتر از ضرر خود
شراب خوردن است، می تواند به راحتی مورد انکار قرار گیرد. چون شرافت و عظمت
انسان به عقل اوست. و ضرر شراب خوردن، به عقل انسان وارد می شود و او را
از داشتن تمایز با حیوانات، ساقط می کند! در حالی که ضرر شلاق به جسم انسان
وارد می شود. و از جهتی نیز می تواند او را به انسان بودن نزدیک تر کند!
چون این مجازات او را از شرابخواری دور کرده، و سبب می شود شخص کمتر به عقل
خود آسیب برساند. بناب
وزن اضافه کردم اساسی و هیچ قشنگ نیست . حس می کنم عرضم اندازه این بشکه های آبی است که توئیش .... ( راستی اون بشکه آبی ها به چه درد میخوره ما یکی از شراب گیریش خبر داریم یکی هم تو جاده می چپوننشون یعنی جاده در حال تعمیره ) آره چاق شدم و حس بشکه بی شراب یا احتیاط در رانندگی را دارم و حس آبی قشنگی نیست.
طائر کوی تو منم، از دل و جان وفا کنممن ز فراق تو چه سان لبم به خنده وا کنمنرو ز پیش من تو ای جان من و سرشک منهستی من بسته به تو، بی تو چه هوی و ها کنماین دل هرزه گرد من مست نشد به جام کسدست تو و شراب می، نوشم و اقتدا کنمزهی هزار آفرین بر تو نگار نازنینیک سره کار من بساز که آبرو رها کنمقد تو مهر و ماه من، صورت تو هلال منروی من است سوی تو، نام تو را صدا کنمدست تو تکیه گاه من، پای تو پا به پای منحدیث توست شعر من، شور و شعف به پا کنمیاد تو جمله هست من، بود
یک منبع نظامی سوریه به خبرگزاری سانا اعلام کرد ارتش این کشور با آتشبس در منطقه کاهش تنش در ادلب سوریه از بامداد شنبه موافقت کرده است.
البته این موافقت با حفظ واکنش به هرگونه نقض آتش بس از سوی تروریستها است.
@IrNews_24
[عکس 745×375]
مشاهده مطلب در کانال
چرا می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»؟
حکم حرام بودن شراب در برخى آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدى نیست.[1] از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینى است از جمله در حدیثى مى خوانیم:« لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»[2]؛«شخصى که شراب بنوشد تا 40 شبانه روز نمازهایش قبول واقع نمى شود مگر از این گناه کبیره توبه کند». و منظور کسان
برو برو که خسته ام از شکستنم
من عاصی از هر عشق و هر دل بستنم
کبوترم که پر زدم ز بام تو
بیزارم از نامت به لب آوردنم
آ……..ه
یه روز سراب من و خواب من و شراب من تو بودی و تو
امروز شهاب من و تاب من و عذاب من تو هستی وتو
یه روز بهار من و یار من و قرار من تو بودی و تو
امروز خزان من و زوال من و زیان من تو هستی و تو
ستاره ها رو شمردم نیومدی و نمردم
بیا که جون نسپردم
بیا که جون نسپردم
میون گریه دویدم حباب اشکو دریدم
ندیدمت که ندیدم
ندیدمت که ندیدم
برو برو که خست
خبری اگر شنیدی ز جمال و حسن یارم / سر مست گفته باشد من از این خبر ندارم
شب و روز می بکوشم که برهنه را بپوشم / نه چنان دکان فروشم که دکان نو برآرم
علمی به دست مستی دو هزار مست با وی / به میان شهر گردان که خمار شهریارم
به چه میخ بندم آن را که فقاع از او گشاید / چه شکار گیرم آن جا که شکار آن شکارم
دهلی بدین عظیمی به گلیم درنگنجد / فر و نور مه بگوید که من اندر این غبارم
به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد / که نهان شدم من این جا مکنید آشکارم
شتر است مرد عاشق سر
بصارتوں کو بصیرت ملی تو یہ جاناحقیقت ایک ہے وہ تو ہے باقی افسانہخیال و خواب کی دنیا سے کیا شغف ان کوشعور بخش دے جن کو شراب مستانہمیں سن کے آیا ہوں تیری سخاوتوں کا بیاںلنڈھا شراب نہ تک یونہی میرا پیمانہرقیب حسن نے سجدے میں سر رکھا تو کھلاریاضتوں کا ثمر ہے ادائے رندانہحجاب غیر سے واجب ہے اے پری وش پراٹھا نقاب کہ محرم سے کیسا شرمانانظر پڑے جو ان آنکھوں کو نقش پا تیراادا کروں میں اسی سجدہ گہ پہ شکرانہیہ عشق ایسے مری چاہتوں کا مان رکھےرہ وفا میں شہ
خلاصه و دانلود رمان دالان بهشت
داستان دختر و پسر جوانی است که به دلیل زیاده خواهی های دختر از یکدیگر جدا میشوند. پس از اینکه پسر داستان برای خود زندگی جداگانه تشکیل میدهد و دختر در تنهایی خود میماند، متوجه اشتباهاتش میشود و پس از ماجرهای زیادی باز به یکدیگر میرسند اما… .
دالان بهشت پس از بامداد خمار و چراغ هارا من خاموش میکنم سومین رمان پرفروش ایرانی است.
هم اکنون میتوانید جهت دانلود رمان دالان بهشت با فرمت pdf و لینک مستقیم رایگان برای گو
یزید شرابخوار، بوزینهباز، فاسق و ابنهای
جاحظ از مورخین و علمای بزرگ اهل سنت عمری در مورد یزید مینویسد:
ثم ولی یزید بن معاویة یزید الخمور ویزید القرود ویزید الفهود الفاسق فی بطنه المأبون فی فرجه، فعلیه لعنة الله و ملائكته.
آنگاه یزید بن معاویه به خلافت رسید (خلافت را غصب کرد)؛ همان یزید شرابخوار و بوزینهباز و پلنگباز و فاسقی که به بیماری ابنه (همجنسباز مفعول) مبتلا بود؛ پس لعنت خدا و فرشتگانش بر او باد.
البیان و التبیین، تالیف جا
با توجه به اطلاعیه مطبوعاتی این گزارش ، برنامه مدرسه تلویزیونی ، جمعه 16 مارس 2016آموزش آموزش:دبیرستان تمام وقت:5:30 تا 5:15 مطالعات اجتماعی 35:15 تا 2:45 آموزش تفکر و ثبت زندگی ٨2: 45 صبح. تا 5:35 بعد از ظهرساعت 5: 5 بامداد تا ساعت 2:35 بعد از ظهر
شروع شدن:.: 3 تا 11 بازی کلاس اول و درس ریاضیساعت 11 صبح تا 2 بعد از ظهر Pers ارسی آموزش و نوشتن فارسی کلاس دوم3: 1 تا 3 بعد از ظهر ، هدیه ششم هدایا و پیامهای آسمانیساعت 2 تا 3: معرفی درس تدریس فارسی و نوشتن کلاس چهارم5 با
خلاصه و دانلود رمان دالان بهشت
داستان دختر و پسر جوانی است که به دلیل زیاده خواهی های دختر از یکدیگر جدا میشوند. پس از اینکه پسر داستان برای خود زندگی جداگانه تشکیل میدهد و دختر در تنهایی خود میماند، متوجه اشتباهاتش میشود و پس از ماجرهای زیادی باز به یکدیگر میرسند اما… .
دالان بهشت پس از بامداد خمار و چراغ هارا من خاموش میکنم سومین رمان پرفروش ایرانی است.
هم اکنون میتوانید جهت دانلود رمان دالان بهشت با فرمت pdf و لینک مستقیم رایگان برای گو
وزارت بهداشت:
دانشجویان ایرانی مقیم چین بامداد امروز با پروازی اختصاصی که روز گذشته از ایران به همین منظور اعزام شده بود، وارد کشور شدند.
این افراد پس از ورود به فرودگاه جهت بررسی های اولیه به مکانی که از قبل در نظر گرفته شده بود، منتقل شدند و بررسی ها اکنون توسط متخصصان مربوطه در جریان است.
چهار شنبه ، ۱۶ بهمن ۹۸@IrNews_24
[عکس 640×427]
مشاهده مطلب در کانال
فدراسیون جهانی در فاصله ۲ روز مانده تا شروع مرحله نهایی لیگ ملتها از پوستر رسمی این رقابتها رونمایی کرد.در حالی که از چهارشنبه شب به وقت آمریکا و بامداد پنجشنبه به وقت تهران
مرحله نهایی لیگ ملتهای ۲۰۱۹ در شیکاگو استارت می خورد، صفحه رسمی
اینستاگرام فدراسیون جهانی از پوستر این رقابت ها رونمایی کرده است.
در این طرح امیر غفور، پشت خط زن تیم ملی ایران در کنار ستاره های ۵ تیم دیگر از لهستان، برزیل، فرانسه، آمریکا و روسیه قرار دارد.شمارش مع
یزید شرابخوار، بوزینهباز، فاسق و ابنهای
جاحظ از مورخین و علمای بزرگ اهل سنت در مورد یزید مینویسد:
✍ ثم ولی یزید بن معاویة یزید الخمور ویزید القرود ویزید الفهود الفاسق فی بطنه المأبون فی فرجه، فعلیه لعنة الله و ملائکته.
آنگاه یزید بن معاویه به خلافت رسید (خلافت را غصب کرد)؛ همان یزید شرابخوار و بوزینهباز و پلنگباز و فاسقی که به بیماری ابنه (همجنسباز مفعول) مبتلا بود؛ پس لعنت خدا و فرشتگانش بر او باد.
البیان و التبیین، تالی
۳۴۸ – سرو نازپروز اگر شراب خوری جرعه ای فشانبرخاک از آ» گناه که نفعی رسد به غیر چه باک برو به هرچه داری بخور دریغ مخور که بی دریغ زند روزگار تیغ هلاک به خاک پای تو ای سرو نازپرور من که روز واقعه پا … سرو نازپروز – اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک – غزل ۲۹۹ – ۳۴۸
منبع : فالگیر
طی ماههای گذشته که به جرات میتوانم بگویم بهترین ماههای عمرم تا به حالا را گذراندم، یادگرفتم در اوقات خوب و قوس بالای سینوس زندگی بدمستی نکنم. بدترین اتفاقات در بهترین دوران میافتند. روزهای بد هم داشتم که نتیجهی سرمست شدن از خوشحالی اتفاقات خوب بود. آن خوشحالی درونی و حالت فرحی و سرخوشی که «لا تفرح ان الله لایحب الفرحین». حتی از قشر فرهیخته توقع رفتار حرفهای نداشته باشم. چیزهایی که ربطی به نیاز من به آن برخوردها را نداشت بلکه بدی
طی ماههای گذشته که به جرات میتوانم بگویم بهترین ماههای عمرم تا به حالا را گذراندم، یادگرفتم در اوقات خوب و قوس بالای سینوس زندگی بدمستی نکنم. بدترین اتفاقات در بهترین دوران میافتند. روزهای بد هم داشتم که نتیجهی سرمست شدن از خوشحالی اتفاقات خوب بود. آن خوشحالی درونی و حالت فرحی و سرخوشی که «لا تفرح ان الله لایحب الفرحین». حتی از قشر فرهیخته توقع رفتار حرفهای نداشته باشم. چیزهایی که ربطی به نیاز من به آن برخوردها را نداشت بلکه بدی
من که فکر میکنم بامداد جمعه نقشهی آسمان به هم ریخت. یک ستاره به ستارههای آسمان اضافه شد. از آن ستارههای پرنور، تو بگو به قدر شعرای یمانی، حتی پرنورتر. از همانها که ستارهپرستان دست رد بهشان نمیزدند، اصلاً زانوهایشان سست میشد وقت دیدنش، سرشان پایین میافتاد.مگر وقتی روی زمین بود هزاران سال نوری از او فاصله نداشتیم؟ اصلاً مگر در یک زندگی چند نفر را میشود دید که مهر و صلابت با هم در نگاهش جا شود؟ چند نفر را میشود دید که آدم را
#مجالس+
#دیوارنوشتهای من
#فریدون مشیری
باز، از یک نگاه گرم تو یافت، همه ذرات جان من هیجان!همه تن بودم ای خدا، همه تن، همه جان گشتم ای خدا، همه جان!چشم تو ــ این سیاه افسونکار ــ بسته با صدفریب راهم راجز نگاهت پناهگاهم نیست! کز تو پنهان کنم نگاهم را.چشم تو چشمه ی شراب من است، هر نفس، مست ازین شرابم کنتشنه ام، تشنه ام. شراب، شراب! می بده، می بده، خرابم کن.بی تو در این غروب خلوت و کور، من و یاد تو عالمی داریم.چشمت آیینه دارِ اشک من است، شبچراغی و شبن
متن آهنگ جیره فرزان و بامداد
شکل میگیره هنرِ خیابونی
با یه صدا که میخواد منفجر شه باز رو بیت
اومدی پُر کنی قلکتو قانونی
بعدِ سال ها فهمیدی یه معترضِ خواب بودی
اگه به هیپ هاپ مثِ مخدر نگاه کنی
یه متاع نابه که تو ازش پاک موندی
زیر زمین آتیش کدست ما مشغولِ عبادت
اومدیم بزرگترین شعله رو به پا کنیم
ادامه مطلب
" درون آینه ی روبرو چه می بینی؟تو ترجمان جهانی ، بگو چه می بینی؟تویی برابر تو -چشم در برابر چشم-در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی؟تو هم شراب خودی هم شراب خواره ی خودسوای خون دلت در سبو چه می بینی؟به چشم واسطه در خویشتن که گم شده ایمیان همهمه و های و هو چه می بینی؟به دار سوخته ، این نیم سوز عشق و امیدکه سوخت در شرر آرزو ، چه می بینی؟
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است
و باد می بَرَدَش سو به سو چه می بینی؟ ”
― حسین منزوی
بامداد جمعه ۱۹ اردیبهشت زلزلهای با قدرت 5.1 در مقیاس امواج درونی زمین، ساعت 48 دقیقه بامداد، تهران را لرزاند. این زلزله در تمام نقاط تهران احساس شد.
بزرگی: 5.1 ریشتر
محل وقوع: مرز استانهای مازندران و تهران - حوالی دماوند
تاریخ و زمان وقوع به وقت محلی: 1399/02/19 00:48:21
عمق زمینلرزه: 7 کیلومتر
نزدیکترین شهرها به مرکز زلزله: 6 کیلومتری دماوند (تهران)13 کیلومتری رودهن (تهران)16 کیلومتری بومهن (تهران)نزدیکترین مراکز استان به مرکز زلزله: 58 کیلومتری تهرا
او میگفت که: «آخر من لیلی را به صورت دوست نمیدارم، لیلی صورت نیست.
لیلی به دست من همچون جامی است، من از آن شراب مینوشم.
من عاشق شرابم و شما را نظر بر قدح است. از شراب آگاه نیستید...»
فیه ما فیه
#مولانا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
BluRay,Pear Cider and Cigarettes 2016,بهترین انیمیشن های سال 2016,دانلود Pear Cider and Cigarettes 2016 720p,دانلود انیمیشن Pear Cider and Cigarettes 2016,دانلود انیمیشن Pear Cider and Cigarettes با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشنهای نامزد اسکار 2016,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود مستقیم انیمیشن Pear Cider and Cigarettes 2016,شراب و سیگار,کیفیت بلوری,
ادامه مطلب
مسئول: استفاده از کلمه شراب در کتابها ممنوع میشود.
حافظ، سعدی، خیام و دیگران: بابا این شعرهای ما مضامین عمیق عرفانی داره ها! اصلا این، اونی که شما فکر میکنین نیست!
مسئول: بحث نکنین. ما خودمون بهتر میدونیم. پروانه کسبتونو میگیرما!
بیقانون: راست میگن دیگه. آخه این آت و آشغالا چیه توی شعرتون میارین؟ این همه خوراکی خوشمزه هست.
حافظ در حالی که پایش را روی زمین میکشد: آخه زمان ما از این خوردنیا نبود. یه گلابی بود و
رمضان آمد و ما جانب خمّار شدیم!
این دهان بستی دهانی باز شد کو خورندهی لقمههای راز شدلب فروبند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی کن شتابگر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنیطفل جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کنچند خوردی چرب و شیرین از طعام امتحان کن چند روزی در صیامچند شبها خواب را گشتی اسیر یک شبی بیدار شو دولت بگیر
#مثنوی_معنوی#مولوی
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸
۲۹ شعبان ۱۴۴۰
المنه لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
امشب مستی آسمان رو به فزون گذاشته است و پیاله پیاله شراب مرا سیراب نمی کند ...
خم ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آنجاست حقیقت نه مجاز اسست ...
آری ... من شراب تو را می خواهم ... این مستی های زودگذر مرا سیراب نمی کند ... من شراب تو را می خواهم ... می خوام تو را در جام برییم و آنگاه بنوشمت ... تا آنجا که عطشم فرو نشیند ... تا آنجا که از تو مست مست شوم ... تا آنجا که تک تک ذ
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر نداردمن و باز آن دعاها که یکی اثر نداردمن و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغمکه سرم فتاده برخاک و تنم خبر نداردهمه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارمچه کنم که نخل حرمان به از این ثمر نداردز لبی چنان که بارد شکرش ز شکرستانهمه زهر دارد اما چه کند شکر نداردبه هوای باغ مرغان همه بالها گشادهبه شکنج دام مرغی چه کند که پر نداردبکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشقبجز این که مهر ورزد گنهی دگر نداردمی وصل نیست وحشی به خمار هجر
چند سال پیش، پای سخنرانی حاج آقا عالی نشسته بودم. حکایتی را روایت کرد که هنوز هم که هنوز است در ذهنم زنده است. می گفت روزی حضرت صادق از کوچه ای عبور می کرد. در جهت مخالف او، سید حمیری که شاعر بود، می آمد. منتهی ... با کوزه ای شراب در دست. مرد، ترسید. احساس خجالت کرد. سرش را چرخاند تا با امام رو به رو نشود. امام صدایش زد. مرد نمی دانست چه کند. شرمسار راه ِ امام را پیش گرفت. سلام کرد. امام پرسید در کوزه چه داری ؟ مرد دستپاچه شد. نمی توانست بگوید شراب. گفت
شربت خوری مسی مینا کاری یکی از ظروف خاص مینا با کاربردهای بسیار زیاد می باشد. شربت خوری مینا کاری هم می تواند تزئین دهنده دکوراسیون های شما بوده و هم در مصارفی مانند خوردن شربت , ماست , انواع آجیل و ... مورد استفاده قرار گیرد. برخی از توریست ها به آن شراب خوری مینا کاری نیز می گویند. شراب خوری میناکاری شده برای افراد غیر مسلمان ایرانی می تواند کاربرد دیگر داشته باشد. این کاسه مینا کاری بدلیل شکل ظاهری اش با انواع ظروف دیگر مینا قابل ست شدن است.
لب فرو بند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی کن شتاب دم به دم بر آسمان میدار امید در هوای آسمان رقصان چو بید دم به دم از آسمان میآیدت آب و آتش رزق میافزایدت گر ترا آنجا برد نبود عجب منگر اندر عجز و بنگر در طلب کین طلب در تو گروگان خداست زانک هر طالب به مطلوبی سزاست جهد کن تا این طلب افزون شود تا دلت زین چاه تن بیرون شود خلق گوید مرد مسکین آن فلان تو بگویی زندهام ای غافلان گر تن من همچو تنها خفته است هشت جنت در دلم بشکفته است جا
الان که اینو مینویسم در این ساعت و تاریخ
قرار بود سرنوشت مون به هم برای زندگی پیوند بخوره
نشد ؛ که بشه
به قولی اگه میشد چی مییییییشد...
.
.
.
گله و شکایت ندارم چون
میدونم که
دل دادنمون رو هیچ پایانی نیست،
من به بودنت قانعم
بودنت ازم کم نشه
.
..
...
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
حاجت نبود مستی ما را به شراب
یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب
بیساقی و بیشاهد و بیمطرب و نی
شوریده و مستیم چو مستان خراب
دیوار اشعار هر روز یک شعر از من و یکی یک شعر در همین موضوع هم از خواننده ها این طوری کلی شعر و کلی درس زندگی یاد میگیریم
خیلی ممنون که سعی میکنید این دیوار اشعار را تمیز نگه دارید و چیزی رو ش نمی نویسید ولی لطفا روش بنویسید این طوری خیلی قشنگ تره
موضوعی بخوانید ...
یادته اون شبی رو که واسه همیشه نه گفت و شروع کردی در بیچارهترین حالت ممکن به قدم زدن توو اتاق و چند خطی نوشتی و درُ قفل کردی و رفتی سمت بالکن. رسیدی. ایستادی. آونگی مدادم در نوسان. میان رفتن و ماندن. همیشه ماندن و همیشه رفتن؟ و ماندی برای همیشه...یادته.منم.گذشت عمر و هنوزم خمار آن سحر است...
رئیس پلیس راه مازندران:
تردد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۳امروز جمعه ۱۵ آذرماه تا ۲ بامداد شنبه ۱۶ آذرماه از کرج به سمت مرزن آباد ممنوع است.
آمد و شد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۷ امروز جمعه ۱۵ آذرماه تا ۲ بامداد شنبه ۱۶ آذرماه از مرزن آباد به سمت کرج بصورت یک طرفه خواهد بود.
تردد انواع تریلر، کامیون و کامیونت به استثنای حاملان مواد سوختی و فاسد شدنی از ساعت ۶ تا ۲۴ امروز جمعه ۱۵ آذرماه در محور هراز ممنوع است.
تردد موتور سیکلت تا ساعت ۶ روز شنبه ۱
ایا حسین بن علی علیه السلام برای فسق حاکم (یزید) سر و سرباز و سردار خود را فدا کرد؟
پس چرا امام سجاد و امام باقر دربرابر ظلم امویان سکوت کردند مگر نبود عبدالملک مروان که سوگند میخورد من شراب میخورم وهرکس مرا به تقوا دعوت کند او را گردن میزنم؟مگر نبود که هشام اموی کعبه را قرق میکرد و با کنیزکان خود روی سقف کعبه گناه میکرد؟
و مگر نبود مهدی عباسی که گاهی به زبان شعر میگفت:یعقوب وسخنان او را رها کن و با شراب گوارا دمساز باش(منظور یعقوب بن داود وزیر
می گویند: روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به
خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را
مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوارهستی؟!شمس پاسخ داد: بلی.مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام
سلام
قبل از بررسی :
چقدر ساده لوحانه است اگر مغولان را که بزرگترین امپراتوری جهان را تأسیس و اداره کردند را بی مقدار و سبک مغز بشماریم. یا اینکه فکر کنیم ؛ مغولان هیچ چیزی نداشتند. امروزه بسیار تاریخ مغولان سبک شمرده میشود ولی از اتفاق آنکه کلید مهمات همهی دورانهای بعداز مغول در خود مغولان نهفتهاست. بسیاری مغولان را وحشی و شراب خوار میشمارند در صورتیکه تمامی دَوار گذشته همین بودند.
می توانید تحقیقی در مورد قبل از مغول تا صفویه و عثمان
شعر یادوم رَ....از گروه سیریا
مدام داره پلی میشه و پاهام با ریتمش هماهنگ میشه و با خوندنش درست همونجا که میگه : که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی قلبم پر از عشق میشه و چشمام پر از اشک...
بعضی آهنگا یجوری حل میشن تو وجود آدم که نمیتونی ازشون دست بکشی...
لهجه جنوبیِ فوق العاده...عاشقانگیش...حتی سرفه های وسطش...
میام تا نزدیک لبات...دِلِی دلی شعر یادوم رَ...
شعر یادوم رَ.........
در ساعت ۲۲:۳۹ دقیقه شامگاه سهشنبه ۱۹ فروردین، "ماه" به کمترین فاصله خود با زمین رسید و در این زمان ۳۵۶۹۰۷ کیلومتر با زمین فاصله داشت. همچنین در ساعت ۷:۰۵ دقیقه بامداد چهارشنبه ۲۰ فروردین، "ماه" در گام کامل (بدر) قرار میگیرد.
بر این اساس به علت قرار گرفتن "ماه کامل" در "کمترین فاصله از زمین"، از سهشنبه شب تا بامداد چهارشنبه با پدیدهی "اَبَر ماه" (Super Moon) مواجه هستیم. این ماه کامل که به "ماه صورتی" نیز شهرت دارد، نخستین و بزرگترین #ابر_ماه سال
امروز دوشنبس ساعت 12:50 بامداداحساسی از درون قلبم فریاد میزنه و برای اولین بار میگه من از این وطن متنفرم. از مردم ریاکاراش متنفرم، از مردم نادونش بیذارم، من از خودم گه فکر میکنم چیزی بلدم بدم میاد. من هیچی بلد نیستم.
برای اولین بار دارم از خودم میپرسم چرا تو ایران به دنیا اومدم. چرا ما نباید آرامش داشته باشیم. چرا نباید امنیت داشته باشیم. نا امیدم از خودم اون تو بامداد چهارم عید.
تا حالا در این حد ناامید نبودم.ولی ساکت نمیشینم یه جا کنج خونه، یا ن
ساعت دوازده و بیست دقیقه شبه. یه جور حس خیس و چسبناک وادارم کرد بیام بنویسم. روزهایی بود که همین نوشتن نجاتم می داد و خدا می دونه اون دوتا وبلاگ چی شدن، می گن ناخودآگاه آدم برای اینکه از آدم حمایت کنه خاطرات خیلی ناخوشایند رو توی خودش دفن می کنه و من روی همین حساب فکر می کنم تقصیر پرشین بی نبوده و من توی یه لحظه وحشتناکی که یه جایی توی اعماق حافظه ام چالش کردم وبلاگارو حذف کردم. چون یادمه حس خوبی نداشتم. از غم نوشته بودم، از چاهی که توش بودم و زن
ساعت دوازده و بیست دقیقه شبه. یه جور حس خیس و چسبناک وادارم کرد بیام بنویسم. روزهایی بود که همین نوشتن نجاتم می داد و خدا می دونه اون دوتا وبلاگ چی شدن، می گن ناخودآگاه آدم برای اینکه از آدم حمایت کنه خاطرات خیلی ناخوشایند رو توی خودش دفن می کنه و من روی همین حساب فکر می کنم تقصیر پرشین بی نبوده و من توی یه لحظه وحشتناکی که یه جایی توی اعماق حافظه ام چالش کردم وبلاگارو حذف کردم. چون یادمه حس خوبی نداشتم. از غم نوشته بودم، از چاهی که توش بودم و زن
من که میدونم خیلی وقته حافظ باز نکردی، پ بیا با هم این فال بخونیم :
روز هجران و شب فرقت یار آخر شدزدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شدآن همه ناز و تنعم که خزان میفرمودعاقبت در قدم باد بهار آخر شدشکر ایزد که به اقبال کله گوشه گلنخوت باد دی و شوکت خار آخر شدصبح امید که بد معتکف پرده غیبگو برون آی که کار شب تار آخر شدآن پریشانی شبهای دراز و غم دلهمه در سایه گیسوی نگار آخر شدباورم نیست ز بدعهدی ایام هنوزقصه غصه که در دولت یار آخر شدساقیا لطف نمودی
خوار گردد غم، اگر غمخوار ما یاری شود،
گل شود خار و یقین هر زیب گلزاری شود.
در وطن بودم، مرا پروای آزاری نبود،
بی وطن آزرم ها صد رنج و آزاری شود.
زهر گفتار و سخن بدتر بود از زهر مار،
زهر مار آخر دوای درد بیماری شود.
آن سفیداری که دارد سایه عمری بر سرت،
برکن از بیخش، اگر او پایه داری شود.
می رود از دست کار و دست می ماند ز کار،
نابکاری با فریب ار مانع کاری شود.
زهر بادا طعم تریاک حسد بر کام او،
بر خمار کیف او هر کس گرفتاری شود.
فقیه مدرسه دی مَست بود و فتوا داد
که مِی حرام، ولی بِه ز مالِ اوقاف است
حافظ
(منبع)
شرح و نکتهی دامنه:
مَست درین بیت اشاره است به تعلّقنداشتن به هواهای نفسانی. یعنی فقیه در اوج آزادگی و دانایی و وارستگی و نیز بیوابستگی، فتوای شرعی داد که بیشک شرابخواری (=یکی از نجاسات) حرام است و خورندهی آن حکم خدا را بر زمین میزند؛ اما بدتر از شرابخواری این است کسی اموالی را که برای مردم و عموم و یا برای امر دین و امور غیرشخصی و با قصد خیریّه وقف
دوبیتی دل عاشق به پیغامی بسازد
دل عاشق به پیغامی بسازدخمار آلوده با جامی بسازدمرا کیفیت چشم تو کافیستریاضت کش ببادامی بسازد
کلمات کلیدی شعر
#
دل عاشق به پیغامی بسازد #
خمار آلوده با جامی بسازد #
مرا کیفیت چشم تو کافیست #
ریاضت کش ببادامی بسازد #
چو دست بر سرِ زلفاش زنم، بهتاب رَوَد
ور آشتی طلبم، با سرِ عتاب رَوَد
چو ماهِ نو رهِ نظّارگانِ بیچاره،
زَنَد به گوشهیِ ابرو و، در نقاب رَوَد
شبِ شراب خرابام کند به بیداری
وگر به روز شکایت کنم، به خواب رَوَد
طریقِ عشق پرآشوب-و-آفت است، ای دل
بیفتد، آنکه در این راه با شتاب رَوَد
حباب را چو فتد بادِ نخوت اندر سر،
کلاهداریاش اندر سرِ شراب رَوَد
گداییِ درِ جانان به سلطنت مفروش
کسی زِ سایهیِ این در به آفتاب رَوَد
دلا، چو پیر شدی
دوبیتی دل عاشق به پیغامی بسازد
دل عاشق به پیغامی بسازدخمار آلوده با جامی بسازدمرا کیفیت چشم تو کافیستریاضت کش ببادامی بسازد
کلمات کلیدی شعر
#
دل عاشق به پیغامی بسازد #
خمار آلوده با جامی بسازد #
مرا کیفیت چشم تو کافیست #
ریاضت کش ببادامی بسازد #
☄ پخش زنده بارش شهابی جوزایی
#بارش_شهابی_جوزایی مهمترین بارش شهابی است که هر ساله از شامگاه ۲۲ تا سحرگاه ۲۳ آذر به اوج فعالیت خود میرسد. با توجه به اینکه امسال در این زمان ماه کامل در آسمان حضور دارد، بسیاری از شهابها دیده نخواهند شد. علاوه بر این، بررسی تصاویر ماهوارهای گویای این مطلب است که آسمان اغلب مناطق کشور ابری است و شانس چندانی برای دیدن شهابهای زیبای جوزایی از ایران وجود ندارد!
اما با مراجعه به وبسایت زیر از ساعت ۷:۳۰ با
﷽
نماز جماعت به امامت کنیز مست
ولید بن یزید در سال ۱۲۵ هجری قمری به خلافت رسید. او به شرابخواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند!شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود همبستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید. عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند. کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 50 حجم کل فایل ها: 289 مگابایت مدت زمان پخش: 19 ساعت و 5 دقیقه نویسنده: ناهید ا پژواک ناشر: البرز نوبت چاپ: بیست و دوم تعداد صفحات: 576 سال انتشار: 1394 درباره کتاب: این کتاب با اقتباس از کتاب بامداد خمار توسط مولف به جهت اینکه احساس می نمود ...
دریافت فایل
مواد لازم سوپ قارچ:4 قاشق غذاخوری کره1 قاشق غذاخوری روغن2 عدد پیاز خمیر4 سیر میخک سیر خرد شده1 1/2 پوند (750 گرم) قارچ قهوه ای تازه خرد شده4 قاشق چای خوری آویشن خرد شده تقسیم شده است1/2 فنجان شراب مارسالا (هر نوع شراب خشک قرمز یا سفید)6 قاشق غذاخوری آرد همه منظوره4 فنجان آبگوشت یا سهام مرغ کم سدیم1-2 قاشق چایخوری نمک را مطابق با سلیقه تنظیم کنید1 / 2-1 قاشق چایخوری فلفل ترک خورده سیاه مطابق با سلیقه تنظیم می شود2 حبه بولیون گاو ، خرد شده1 فنجان خامه سنگین ی
اینطور نیست که من خیلی خمار اینترنت باشم و استخوندرد گرفته باشم از نبودنش. فقط نمیدونم با زندگیم چیکار کنم. نمیدونم بعد یه روز طولانی که از دانشگا برمیگردم چطور خستگیمو در کنم. چطور با مامانم اینا تماس تصویری بگیرم. چطور جزوه و ویس دانلود کنم. چطور گوگل کنم که چرا سرامیکای کف اتاقمون بلند شدن و صدا میدن.
و به طور کلی، بیشتر نگرانم که قراره چی بشه. قراره اینطوری بمونه؟
متن ترانه آرمین آراد به نام عطر موی خیس
میزنه دلم باز به هوات بیرونزده نم بارون رو تن تهرونعطر موی خیست وای شهر و پر کرده وبگو دلمو میخوای بگو باش راه میایمن مست شراب دست ساز نگاتممن دیوونه ی اون چشمای سربرانممن نفس ندارم تو هوام نباشیعمرا اگه بذارم از دل من جدا شیلابلای موهات دست منه شونهعشق تو جنونه دلم یه دیوونهرنگ ناز چشمات تیره و روشنچیکارنکردی تو با دل منمن مست شراب دست ساز نگاتممن دیوونه ی اون چشمای سربرانممن نفس ندارم تو هوام نباش
از در وارد شد و میان حیاط ایستاد. از آمدنش خوشحال بودم، دنیا دنیا شادی!
خرامان خرامان راه میرفت و چشم هایش خمار نازکشیدن بود.
گفتم:دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد...
گفت:مگه خودت خواهر و مادر نداری؟
و خندید و فرار کرد...
+غیرواقعی و تخیلی
این را گوش میکنید؟
https://soundcloud.com/mostafa_mov/0wxy3xsodc9e
نیمه شب در پاکت می نویسم:
زندگی جاریست و این روزها و شب ها در حال گذر است ...
روزهایی پر از سختی و شب هایی پر از افکار خاکستری و یواشکی ...
پر از سکوت هایی که در آن غریزه به وضوح شیون می کند، چنگ می زند
و خواهان یک آغوش همیشگی ست ...
بارها و سینوس وار به تصمیماتی می رسم،
که هیچ تناسبی میان اصل و اساس شان نیست که نیست ...
ساعت 13:13 برنامه ریزی و دویدن ...
و ساعت 02:25 بامداد هم، ... فقط ناامیدی و هیچ ...
به قول بیدل (باکمی دستکاری): از فرط ناامیدی بسیار گریه کردیم،
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سو
نازنینا! من به آغوشت بهار آورده ام،
یک دل شوریدة پر از شرار آورده ام.
مست از جام جمال و سرخوش از یاد خوشت،
یک دم از بهر طرب یاد خمار آورده ام.
از دلم بردی قرار و صبر و آرام مرا،
در دل شیدا و پرشورت قرار آورده ام.
از کنار درد و غمهای جهان بی کنار
در کنار تو دمی خود را کنار آورد ه ام.
از خود و از کلفت دنیای غم آلود خود
بر جهان بی غبار تو فرار آورده ام.
شاد باش و شاد باش و شاد مان و شاد زی،
شعر پرسوز دلم را من شعار آورده ام.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
هادی نارویی - لاکچری (خمار چم)دانلود موزیک لاکچری
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):هرکس ما اهلبیت رادوست داردبایدچون ماعمل کندوجامه پارسایی برتن کند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):نخستین موجودی که خدای عزوجل بیافرید, ارواح مابودو آنگاه آنهارابه توحید وتمجیدخودگویا کردسپس فرشتگان راخلق فرمود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):شراب وایمان هرگز در درون یا دل کسی باهم جمع نمیشود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):شراب خوار به گوگرد می ماند.به او نزدیک نشویدکه شمارا بدبو میکند هم چنانکه گوگرد بدبو میکند.
ام
و من اونجا بودم. کف مترو، با کتابای جدید کنار دستم و حسرت «چرا اون کتاب اولیه رو خریدم».
خیالم راحت بود چون آزمون رو از سر گذرونده بودم و چشمام از خواب خمار بودن.
قطار داشت تکون میخورد و صدای جیرینگ جیرینگ دستبندای دستفروش تو فضا پیچیده بودن.
قطار داشت تکون تکون میخورد و من با خودم فکر میکردم که ای کاش این قطار هیچ وقت از حرکت نایسته. همینجوری بره... بره... بره...
اسامی تیم ملی والیبال آمریکا برای حضور در فینال لیگ ملتهای 2019 اعلام شد.
بخش تور و توپ مجله خبری ورزشی اسپورتاستار
به گزارش خبرگزاری فارس، تیم ملی والیبال آمریکا که به دلیل میزبانی مرحله نهایی صعودش به فینال از ابتدا قطعی بود در مراحل ابتدایی از ترکیبهای مختلفی برای رویارویی با حریفان استفاده کرد، اما حالا که تیمها به فینال رسیدهاند یانکیها از تمام ستارههای خود دعوت کردهاند.
در ترکیب آمریکاییها برای بازیهای فینا
خبری اگر شنیدی ز جمال و حسن یارمسر مست گفته باشد من از این خبر ندارم شب و روز می بکوشم که برهنه را بپوشمنه چنان دکان فروشم که دکان نو برآرمعلمی به دست مستی دو هزار مست با ویبه میان شهر گردان که خمار شهریارمبه چه میخ بندم آن را که فقاع از او گشایدچه شکار گیرم آن جا که شکار آن شکارمدهلی بدین عظیمی به گلیم درنگنجدفر و نور مه بگوید که من اندر این غبارمبه سر مناره اشتر رود و فغان برآردکه نهان شدم من این جا مکنید آشکارمشتر است مرد عاشق سر آن مناره عشق
انگور فلّه ایم ، با گلّه ی انگوران، در خمره مخموری در گوشه ی مهجوری ! قراره که روزی “گنداب شوم گنداب”بیا و بَردارم در کوزه بیاندازم! در یوزه بیاندازم سرخ ترین خونِ ، جان را بِچِش از خونم و بعد اگر خوش بود، اگر که شاد شدی ! مرا به نام خودت!“شراب کن شراب”دفتر کهنه ای ام ! ورق نمی خوردمقسم به جان کسی که دوستش داری ورق بزن مرا ! صحیح قرات کن و بعد مرا به معجزه ات !“کتاب کن کتاب”نه فحش بلد بودم ، نه فحش میگویم فحش که میخوردم ، سکوت میکردم!اصلا بیا هر
مجنون را میگفتند: که از لیلی خوبترانند! بر تو بیاریم؟
او میگفت که آخر من لیلی را بصورت دوست نمیدارم
و لیلی صورت نیست
لیلی بدست من همچون جامیست
من ازآن جام شراب مینوشم
پس من عاشق شرابم که ازو مینوشم
و شما را نظر بر قدح است
از شراب آگاه نیستید.
فیه ما فیه
مولانا
پی نوشت:
راستش خیلی حس نوشتن نیست
از دیگران به اشتراک میگذارم
شما هم بپذیرید.
تقویم شیعه
نوزدهم رجب
مرگ معتمد عباسی لعنت الله علیه
در این روز در سال ۲۷۹ هجری قمری المعتمد علی الله احمد بن متوکل ملقب به معتمد به جهنم واصل شد. علت مرگ او این بود که در کنار نهری در حال عیش و نوش بود و در اثر نوشیدن زیاد شراب یا زهری که توسط پسر برادرش در شراب او ریخته بودند، شکمش ترکید. به قول دیگر او در هجدهم رجب به درک واصل شد.
معتمد در ۲۳ سال غصب خلافتش لذت و ملاهی را اختیار کرده بود و امورات مملکت به دست برادرش احمد موفق بود. بعد از او پسرش
در این سحر که سحرهای دیگری دارد
دل من از تو خبرهای دیگری دارد
من آدمم ولی این قلب عاشق از شوقت
فرشته ای ست که پرهای دیگری دارد
به نام مرگ، گلی آمده مرا ببرد
دلم هوای سفرهای دیگری دارد
همیشه بارِ دعا، میوه ی اجابت نیست
دل شکسته هنرهای دیگری دارد
و آخرین قدم عاشقی رسیدن نیست
که گاه عشق، اگرهای دیگری دارد
هزار مرتبه عاشق شدی ندانستی
که عشق خون جگرهای دیگری دارد
تو کوله بار، سبک کن که پشت مه گویند
پل از تو درّه خطرهای دیگری دارد
تو خواب رفته ای و ج
سرپرست تیم ملی والیبال درباره سفر تیم ملی والیبال ایران به کشور آمریکا توضیحاتی را ارائه کرد.
بخش تور و توپ مجله خبری ورزشی اسپورتاستار
به گزارش خبرگزاری فارس، با اعلام امیر خوشخبر سرپرست تیم ملی والیبال ایران، تیم ملی بامداد شنبه راهی کشور آمریکا خواهد شد.
او در این باره گفت: تیم ملی با توجه به محدودیتهای پروازی و فصل تابستان، در سه گروه اعزام خواهد شد. زمان رسیدن به کشور آمریکا، تقریبا یکسان است و کل تیم همزمان از فرودگاه
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
هادی نارویی - لاکچری (خمار چم)دانلود موزیک لاکچری
امروز به من نشان دادی سرچشمه ی تک تک نعمت های دلنشین زندگی من برکت حضور حسین است.حسین نانُ جانُ رفیقُ پدر و مادر من بوده استُ منِ کور دل ندیده بودمش !حسین خندهُ اشکُ سر خوشیُ غمِ محترم من بوده استُ من نفهمیده بودمش!نوای محزونِ شبانه ی من از حنجرِ قرآن خوانِ حسین بلند می شده استُ گوش های من کر بودند از شنیدنش!آفریدگارِ حسینتو را شُکر؛حسین را آفریدی که من عاشق باشم!
.
.
بعد التحریر:
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو د
یه اسلامی شد اسلام که وقتی سیدالشهدا رو کشتن،مسلمونا نمازخون ها ریش دارهای مدینه نگفتن یزید عجب پسته کثیفه فاسده که اومده پسر پیمبر رو کشته،گفتن شنیدیم یزید شراب میخوره و زنا میکنه یعنی یه اسلامی که خط مقدمش خط قرمزش زنا و شراب و اینا است نه ظلم نه قتل، اونم قتل سید شباب اهل جنت
سخنرانی های محرم امسال حاج آقا کاشانی نکته های خیلی مهمی داره اگه میتونید پیگیرش باشید
(تقابل اسلام علوی و اسلام اموی)
http://www.hkashani.com/?cat=5169پ.ن:
پیاز داغ سرخ کردن واسه آ
امروز به من نشان دادی سرچشمه ی تک تک نعمت های دلنشین زندگی من برکت حضور حسین است.حسین نانُ جانُ رفیقُ پدر و مادر من بوده استُ منِ کور دل ندیده بودمش !حسین خندهُ اشکُ سر خوشیُ غمِ محترم من بوده استُ من نفهمیده بودمش!نوای محزونِ شبانه ی من از حنجرِ قرآن خوانِ حسین بلند می شده استُ گوش های من کر بودند از شنیدنش!آفریدگارِ حسینتو را شُکر؛حسین را آفریدی که من عاشق باشم!
.
.
بعد التحریر:
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو د
می گویند:
روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.
شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟!
شمس پاسخ داد:بلی.
مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
...ـ در این موقع شب ،شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
- با این کار آبرو و حیثیتم بین خد
درباره این سایت