نتایج جستجو برای عبارت :

مکانی برای ارامش

خدایا جایی که ارومم رو ازم نگیر دور بودن از اینجا رو ازم نگیر فقط وقتی دورم ارومم فقط وقتی نیستم ارامش دارم نمی دونم فردا پس فردا و فرداهای دیگه چی میشه ولی ازت میخوام که این ارامش دوری رو ازم نگیری وقتی برمیگردم ارامش کوتاست خیلی کوتاه اینقدر کوتاه که اصلا نیست .
ادامه مطلب
انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
بارها برایش نامه نوشتم که اگر نباشی همه چیز سیاه وخراب میشود،بارهاقربان صدقه ش رفتم وبارها برایش نامه های تکراری نوشتم اماهیچکدام را برایش ارسال نکردم،اخر او همین جاست کنار من،ازمن به من نزدیکتراست،من مینویسم و اومیخواند،من مینویسم مینویسم مینویسم تا ردی از حضور او در نامه هایم بیابم،هرلحظه که فکر کنی به فکرش هستم،من این روزهازیادبااو حرف میزنم،نامه مینویسم و...من میدانم او باز معجزه میکند ولبخند و ارامش عسلی برایم هدیه می اورد،من مید
امروز خیلی ها کنکور دادن 
منم پارسال این موقع کنکور دادم 
و ذهنی که الان دارم خیلی فرق میکنه با ذهنی و تصوری که از زندگی پارسال داشتم 
فقط میخوام بگم زندگی اصلا اونطوری نیست ک ادم قبل کنکور تصور میکنه بعد کنکور که وارد ی زندگی واقعی میشی همچی خیلی متفاوت میشه 
کنکور برا خودتون گول نکنید 
من الان اون رشته ای که بهش علاقه دارم رو نمیخونم ولی واقعا آرامش رو تو لحظه ب لحظه زندگیم حس میکنم 
واین همه استرس و دوندگی بخاطر اینکه ادم احساس ارامش داشت
+ اون ارامش درونی رو دارم از دست می دم هر چی که میگذره .. خوبه میفهمم چیا رو دارم از دست میدم. یه مدت بود که راه خلاقیتم رو داشتم از دست میدادم .. یه مدت منفعل شده بودم توی کارهام .. الان هم نوبت ارامش .
+ وسواس فکری ازار دهنده هم راه خودشو باز کرده تو این اوضاع ..کاش دلم نخواد همه چی مرتب و سرجاش باشه ، همیشه در حال تمیز کردن باشم .. انگار اگه اطرافم شلوغ باشه نمیتونم کاری انجام بدم و این خیلی بده .. باید با خودم کنار بیام یواش یواش و تغییر بدم . باید روی
پس از مدت ها راه رفتن،بالاخره به تمدن رسیدند. اصطلاحی که در اینجا معنی روستای کوچک و جم و جور را میدهد.
تا ان موقع خیلی خوب دوام اورده بودند،اما به قیافه ی همه شان میخورد که سه منطقه ی زمانی را با راه رفتن طی کردند. بین راه تقریبا بیست بار یا بیشتر به درون بوته های پر از خار پریده بودند تا راننده های ماشین انهارا نبینند.
همه شان با دیدن روستا،ترکیبی از ارامش و ترس را تجربه کردند. حتی ادام،با ان همه اختلالات پارانوییدی،لبخندی از سر ارامش زد. بعد
این ارامش رو مدیون تلاش هایی هستم که بی وقفه برای رسیدن به خوشبختی و حل مشکلاتمون انجام میدادم. دعا میکردم‌. میپرسیدم. حرف میزدم و حرف میزدم و حرف میزدم...
حالا وقتی یک بحثی بینمان پیش بیاید حتی اگر خیلی حاد شود مطمئنم که دوستم دارد مطمئنم که دوستش دارم و دقیقا بخاطر همین علقه هست که میتوانم در ارامش به حل مسائل فکرکنم. به اینکه ببین چقدر همدیگر را دوست داریم. ببین تا الان چه چاله ها و دست انداز های بزرگی را پشت سر گذاشتیم جانم! ببین که این اتفا
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب برای بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
دنیایم بزرگ شده و بسیار محدود انتظارم انقدر پایین آمده که حدی ندارد مثل سال گذشته پرشور نیستم مقل سال گذشته دلم پر امید نیست امیدم شده همان دانشگاه همان درسها همان هایی که فقط برایم مانده دوستانم دوستانی که هنوز رفیق رده هستند کسانی که از بودنشان حرف زدنشان آرامش میگیرم و کتابهایم وقتی بی قرارم و راهی بدای ارامش نیست پناهم میشوند و خدایی که کنار تگ تک لحظه هایم هست وقتی بی صبرم و فریاد میزنم چرا کسی میگوید ارام باش ارام یگیر چه بیقرار باشی
بیشتر خوره های کتاب می‌توانند به این مسئله اعتراف کنند.هیچ چیزی به اندازه گرفتن کتاب در دست احساس خواب الودگی نمی‌اورد. کتاب خواندن مثل قرص خواب اور است که ارامش بخش بوده و خصوصا زمانی که خسته اید یا استرس زیاد دارید باعث خواب می‌شود.کتابخوانی علاوه بر این به خوابیدن کمک می‌کند ،کیفیت کلی خواب را بهبود می‌بخشد.از انجایی که مطالعه کتاب ارامش‌بخش است و از میزان استرس و تنش می‌کاهد، شما را به خواب عمیق و آرامی فرو خواهد برد.
 
منبع : پلازا
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی اختیار کردی و نگهبانی پس از نگهبان و از زمانی تا زمانی دیگر و برای برپا داشتن دینت و حجتی بر بندگانت برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود و باطل بر اهل حق پیروز نگردد.(فرازی از دعای ندبه)حواست هست و خیالم راحت است.حواست هست و من بدون نگرانی کتاب می خوانم و داستان می نویسم و با دوستانم می خندم.به گلدان ها اب می دهم و شب قبل از امدن پدر به خانه برای خستگی هایش چای دم می کنم.
وقتی حواست هست ته دلم ارام است.همه چی
عزیزکم...
نمیدانم الان که میخواهم برایت بنویسم، روزی میشود که تو اینها را بخوانی یا نه اما...من برای دل خودم که تو از همین حالا جایی بزرگ در آن داری مینویسم
امروز سخت بر من میگذرد و فردای پاسخ دادن به تو سخت تر، اما بدان که من برای بزرگ تر شدن تو ، هر انچه که باید باشد را از همین اول زندگی ام خواستم، برایت ارامش خواستم، برایت رفاه خواستم ، برات ایمان خواستم ...  که یکروز شرمنده ارامش جاودانی که برای تو خواستم نباشم، و تو مقدس ترین بهانه ی خوانسن ه
راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی اختیار کردی و نگهبانی پس از نگهبان و از زمانی تا زمانی دیگر و برای برپا داشتن دینت و حجتی بر بندگانت برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود و باطل بر اهل حق پیروز نگردد.(فرازی از دعای ندبه)حواست هست و خیالم راحت است.حواست هست و من بدون نگرانی کتاب می خوانم و داستان می نویسم و با دوستانم می خندم.به گلدان ها اب می دهم و شب قبل از امدن پدر به خانه برای خستگی هایش چای دم می کنم.
وقتی حواست هست ته دلم ارام است.همه چی
امشب با بابا انتخاب رشته کردیم. درست حرف زدیم و تا جایی که میشد درست تصمیم گرفتیم. (هرچند یادمون رفت پروتز دندان دانشگاه اصفهان رو بزنیم!) و من فکر میکردم دوباره ب اون ارامش نسبی یی ک داشتم برمیگردم.
و الان بیشتر از همیشه ترسیدم و حالم بده.
 
گاهی آنقدر اینه به در ودیوار خود میزند تا بیابد نشانه ای از نوری که در آن طفل را دریابد و از احوالش باخبر شود
اما حتی باخبری گاهی هزاران بار سنگین تر از بی خبری است
آرامشی که نمیداند در زیر این ارامش صبح گاهی دریا چه میگذرد ...
آیا واقعا دریا ارام است
و یا شاید آماده میشود برای طوفان دیگری
آنجاست که آینه دست به آسمان بلند میکند و میخواهد از خالق مهربان هستی که آرامش را لایه لایه عمیق تر کند و در اعماق آن دریا بگستراند
به همان سخن که
برای آرامش دل
میاز دارم با یکی الان صحبت کنم 
بهم واقعا انگیزه بده 
داغم کنه 
موتورمو روشن کنه 
بعدش منو با لگد پرتم کنه تو اتاق 
درو قفل کنه 
و بگه تا اینقدر تلاش نکی از ارامش و غذا خبری نیست 
محبت رو جیره ای کنه 
مجبورم کنه 
کاری کنه که مجبور بشم کاری کنم که دیگه از این همه کارای بیخود دست بردارم (بازی با کلمات کردم :/// )
اون کیه که از هفت خان رستم رد شه و فردا میره خونه جدیدش؟
اون کیه که هیچ وقت تو زندگیش خونه اجاره نکرد تا رسید به نیویورک اونم منهاتن؟
اون کیه که دل رو زده به دریا و کنار اعیونا خونه گرفته؟
از فردا اگر که انشالله به ارامش برسم زندگی چند ماهه من شروع میشه...
باید پر بشم از تجربه های نو...
از کشف سوراخ سمبه های شهر...
باید برم اون فروشگاه جدیدی که تو خیابون بغل خونه است...
باید برم از کانکس های برگر فروشی حلال تو خیابون کناری برگر کثیف بخرم بخورم...
میگن
 
رفقا یادتون نره "رشد" یک فرایند جمعیه. شما تک نفره نمیتونید رشد کنید. پس تا میتونید تلاش کنید دیگران آگاه شن. رشد تک نفره تقریبا تاثیری روی زندگی شما نداره چون همچنان اصطکاک و تنش رو با دیگران دارید. رشد جمعی هست که ارامش میاره برامون...
 
 
دانلود اهنگ جدید شاد و عاشقانه به نام ارامش با تو اره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang arameshe ba to are nafasato mikham ba to harjaei miyam khaste nemisham
دانلود آهنگ آرامش با تو آره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم
آرامش با تو آره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم
هر جوری که باشی میخوام که تو باشی تو همونی که با خندیدناش دیوونه میشم
دانلود آهنگ ارامش با تو اره نفساتو میخوام با ت
فردا باید برم سر کلاس 
تمرینامو انجام ندادم 
ینی نشد 
سر کار بودم 
الانم خونمون پره ادمه و اصلا ارامش ندارم و از طرفیم کار دیروز انقد سنگین بود ک اصن نمیتونم پشت سیستم بشینم 
نمیدونم برم سر کلاس یا نرم 
و همه این فکرا داره منو دیوانه میکنه 
نمیدونم چیکار کنم 
دلم میخواد فقط فرار کنم 
از همه چی 
یه وقتایی بوده ک ب خودم میگفتم ( قراره روزای سختی رو پشت سر بزاری)
و بعد مثل تمام ادما سعی میکردم لبخند بزنم و بگم ( همه‌ی اینا زود گذرند، اینم میگذره .. فقط کافیه کمی صبر کنی)
خب من ، هر کاری ک برای ارامش خودم نیاز بوده رو سعی کردم انجام بدم..
توی زندگی همه‌مون لحظاته غم‌انگیزی وجود داشته..
برای مثال => ارامش نداشتن ، بیماری ، دعوا ، شکست ، خیانت ، مرگ..
اینا چیزایی هستن ک برای هر کدوممون یه بار اتفاق افتادن..
خب تو این وقتا چیکار میکنید؟ اول کیو ا
الان دلتنگ خودم هستم خوب به من چه اون کسی رو که مورد پسندم هست رو تاب حال پیدا نکردم.من از اون تیپ ادم هایی نیستم که بخوام با یه موقشنگ دیزلی ونصفه ونیمه وداری پستی وبلندی مو وشلوار تنگ پوش واصلاح کرده با شمع ازدواج کنم من الان سر دوراهی ایستاده ام ایا کسی به تقدیر من دچار شده؟!!من دلم یک فنجان ارامش از جنس دوری از ادمهای دور ورم میخواهم .وهمین ها باعث ....
روز نوشت 7 بهمن ۹۸
 
 
بانو نباشی بد میشه
امروز تا ظهر در نقش کدبانوی ایرانی و تا شب در نقش دانشجوی ایرانی بودماز خرید سبزی تا کارهای بانکی و بنزین زدن و بعدش خرید ماست گوسفند و پنیر تبریزیتا سر زدن ب کتابخونه و امانت گرفتن رمان دالان بهشتو بعدش رنده کردن پیاز و سیب زمینی و عطر خوش کتلت سرخ شدهتا چایی تازه دم و افتاب سر ظهر و سر زدن به خونه ی همسایهبانوهای ایرانی چ کردن با خودشون ؟؟؟خدایا شکرت ک ما دوره ی رزق روزی ترنم رو گذروندیم ک بفهمیم کار ک
سلام...شبتون بخیر
اول کاری میخواستم یکم از ضرورت {خودشناسی} براتون بگم
همه ما ذاتا عاشق خودمون هستیم و برای خوشبختی خودمون حاضریم هرررکاری کنیم....
ولی اگه یه نگاه به بشریت بندازیم چند درصدشون احساس خوشبختی دارن؟!چند درصد به ارامش واقعی (نه یه لذت و ارامش کاذب و زودگذر) رسیدن؟
هرروزی که میگذره به اختراعات و اکتشافات و پیشرفت صنعت و راحتی زندگی جوامع امروزی بشر اضافه میشه ولی...ولی بیاین ببینیم ادما تو این زمونه زندگی با ارامشی دارن یا صد سال دو
13 خرداد را جشن میگیرم خودم تنهایی 
با خیل ارزوهایی که در دلم کشته شدند امسال و دم نزدم
نگاه کودکان گرسنه را به لقمه ی غذا دیده اید؟ 
من همانطور به سیزده خرداد نگاه  میکنم
نمیتوانم برای داشتنش صبر کنم 
برای نفس کشیدن با ارامش نمیتوانم صبر کنم نمیتوانم صبر کنم 
⭕️ در انگلستان‌ که بریدن سر یک مرغ در ملا عام جرم محسوب می شود، دولت بریتانیا اجازه میدهد تا قمه زنان با کمال ارامش در خیابان های لندن قدم بزنند!!! 
خودتان را بگذارید جای مردمی که این صحنه ها را می‌بینند، پس از آن راجع به امام حسین علیه‌السلام و راجع به تشیع چه فکری می کنید ؟
لعنت بر انگلیس حرامزاده و از آن مهمتر لعنت بر جهل و نفهمی 
تور 4 روزه کیش
10 اسفند
تابان
2*پانیذ   800
3*ارم     890
3*تعطیلات   950
3*تماشا   1010
4*ارامش    1050
4*ارم   1085
4*ارامیس   1300
4*صدف   1450
5*ویدا    1600
5*شایگان    1680
5*کوروش    1680
برای اطلاعات تکمیلی با آرنیکاسیر تماس بگیرید  
☎️02188762762
☎️02188759777
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
این سوال توی کامنت ها خیلی پرسیده بودین و من وظیفه دونستم اول بخاطر رفتن ناگهانیم ازتون معذرت بخوام و دوم براتون بگم چی منو وادار کرد که برم... خب ادمایی بودند که کامنت های منو توی وبم میخوندن یا پست هایی که میزاشتم و قصاوت و توهین و تهمت میزدن. اصلا حرفاشون درست نبود و فقط آرامش روانی منو بهم میزدن و هرچقدر ادرس وب تغییر میدادم هم تاثیری نداشت و نداره. بخاطر همین برای ارامش خودم اینجارو بستم مدتی تا از این تنش ها دور باشم در عوضش توی تلگرام (مث
از صبح دارم به فرشته‌ها و کائنات می‌گویم من فلان اتفاق و فلان اتفاق و ان بخش زندگی و ان دیگر بخش و وضعیت موجود و همه و همه را پذیرفته‌ام و راضیمیک لبخند کش‌دار هم وصل‌کرده‌ام به صورتمنفس های عمیق از سر ارامش‌هم می‌کشم که همه چی خوبه، من چقدر خوشبختم.از آن جا هم که اینچنین نیست که شما حرفی بگویی و کائنات ساده رد شود، قلدرم قلدرم بکنی و بقیه هم قبول کنندجا دارد در پایان این شب بگوییمخلق الانسانَ یک پهلوان پنبه
حالم خیلی بدِ خدایاچه باید کرد؟همه ش با سرنشینان اون هواپیما هم ذات پنداری میکنماولش حتما هواپیما تکون خورده و صدای مهیبی شنیدن و همه جیغ زدن و ترسیدنبعدم خلبان چیزهایی گفتههمه ش و داد و گریه و ترس قلبشون اومده تو دهنشوونتا بخواد بشینه رو زمین و نهایت منفجر بشه چه بر اونها گذشتهبجای تک تک اون بچه های کوچیک ...بجای مادرها و اون زن حامله...
بجای همه مردهای سرزمینم...
و امیدها و ارزوها
 
اندوه خوردم و رنج بردم و ترسیدم و جا خوردمو گریه کردم و سکوتخ
ماه اخره دختر قشنگ من
دختر قشنگم از ته دل ارزو میکنم زندگی تو عین من نشه...
عزیزِ جونم همه زندگیمو میدم که تو خوشحال باشی
هر کاری می کنم که تو ارامش داشته باشی
بهت قول میدم هیچ وقت نزارم دردایی که من کشیدم و زجرایی که بهم دادن سر تو هم بیارن...
دختر عزیز من هیشکی به اندازه مامان دوستت نداره باور کن... تو تنها دلیل زنده بودن منی...
این بار اما دلم می خواد چشمام رو روی اشتباهاتم ببندم و به خودم اجازه ارامش بدم. این بار می خوام به کودک درونم بگم تنهات میذارم اروم شی. 
می خوام توی لحظه زندگی کنم. می خوام راهی که نتونستم تمومش کنم رو تموم کنم. می خوام ارزوهایی که انجام ندادم رو انجام بدم. این بار می خوام خودم باشم و خودم.
 
+بابت اشتباهاتم اما تو ببخشم. بابت بد حرف زدنم تو ببخشم.
آیا این بار از دوام می‌آورم؟
بعید میدونم. 
درد دلتنگی توی قلبم از الان مچاله شده و مثل رگه های خورشید تو نقاشی بجه ها از قلبم به جاهای مختلف قفسه ی سینم ترکش میزنه. 
بغض داره گلوم رو خفه میکنه. و من هیچ توانی برای مقابله باهاش ندارم.
غمگینم. عمیقا غمگینم و مدام خودم رو سرزنش میکنم. چرا؟ چرا این طور شد؟ چرا دوست داشته نشدم؟ هیچ وقت؟ چرا از کودکی تا به حال این حال از من جدا نمیشه. آینده چی میشه؟ آینده چی میشه؟ آینده چی میشه؟ 
رامین میگفت تو قمار با
من باید خیلی در برابر نظرات و انتقادات دیگران خوسنردتر و بی تفاوت تر باشم...
ممکنه هزار نفر بابت یه حرف یا انتخاب من بیان گله کنن اما تا وقتی که من میدونم کارم هیچ نیت بدی توش نبوده نباید خجالت بکشم یا عذاب بکشم یا معذرت خواهی بکنم...
من نباید از پاک کردن ادما از زندگیم بترسم...بعضی خودشون مقدماتو برای حذف خودشون فراهم میکنن....
من باید بیشتر به فکر خودم و ارامش و اعصابم باشم....
 دخترانه های  یک ذهن  خوددرگیر   ( شهروز براری صیقلانی )    من   هفته رو   خیس ،  و  بالدار ، بطور  سینه خیز  و با  درد پریود گذراندم . ما دهه ی  شصتی ها خیلی ماهیم .   والا...  خلاصه  با بی حوصلگی  سوار بر قایق تکنفره ای   در تلاطم دریای طوفانی  از جنس  دخترانه های ماهانه ، پارو زدم تا ساحل  ارامش  رو از پشت  امواج غریب در غم انگیزترین  لحظات هفته ،یعنی   غروب جمعه  دیدم ... 
ادامه مطلب
 دخترانه های  یک ذهن  خوددرگیر   ( شهروز براری صیقلانی )    من   هفته رو   خیس ،  و  بالدار ، بطور  سینه خیز  و با  درد پریود گذراندم . ما دهه ی  شصتی ها خیلی ماهیم .   والا...  خلاصه  با بی حوصلگی  سوار بر قایق تکنفره ای   در تلاطم دریای طوفانی  از جنس  دخترانه های ماهانه ، پارو زدم تا ساحل  ارامش  رو از پشت  امواج غریب در غم انگیزترین  لحظات هفته ،یعنی   غروب جمعه  دیدم ... 
ادامه مطلب
کاش ما نشیم بچه های جنگ
کاش استرس میزاشت چشم رو هم بزارم
از شدت دلهره تهوع گرفتم
فقط دلم میخواد همه چیز اروم بشه
ساعت پنج و دو دقیقه ی صبح هست و من احساس میکنم هرچی دعا بلدم از ذهنم رفته و صلوات میفرستم و بغضم و قورت میدم
کاش خواب باشه اینایی که تو اینستا دیدم و شنیدم
حاا خوبی ندارم...
اما
أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
 
یاد خدا آرام‌بخش دلهاست
 
توکل به خودت معبودم،توکل به خودت پروردگاره من،آروممون کن،کشورمون رو،نیازمندیم ب
خدایا ازت ممنونم که در وجودم هم قدرت آفریدی هم ترس
خدایا ممنونم که در وجودم هم شجاعت افریدی هم بینش
خدایا ازت خیلی خیلی ممنونم که بین اینها توازن برقرار کردی
 
خدایا ازت ممنونم که شب را با ستاره خلق کردی و روز را با نور
 
خدایا ازت ممنونم که در وجودم تنهایی آفریدی
و خودت را در من بصورت ارامش نهادینه کردی
 
با عوض شدن خونمون حس عجیبی دارم
احساس میکنم اینجا فضای بیشتره برای ارامش ذهنیم وجود داره
اتاقم بهم ارامش خاصی میده ک توی اتاقای قبلیم نبوده
بعد مدت ها به نوشتن روی اوردم
نمیدونم اما هرچی با ادما بیشتر معاشرت میکنم بیشتر دوست دارم ازشون فاصله بگیرم چون شخصیت واقعیشون خیلی ترسناک هستش
دوستی با رفیقای اکیپ داره منو اذیت میکنه شوخی هاشون ، رفتاراشون خیلی اذیتم میکنه جوری ک دیگه دوست ندارم بهشون نزدیک بشم دوست دارم از دور فقط یه دوست عادی باشی
مامان میدونی تو لجباز ترین و خرف گوش نکن ترین دختر دنیا رو داری
اما همین دختر لجباز تنها جای امن دنیا براش همین آغوش توعه تنها جایی که بدون قضاوت اطرافیان با ارامش گریه میکنه ، میخنده..
مامان اما تو بهترینی همیشه بودی شاید خیلی لفظی بهم محبت نکنیم انا تو با رفتارات نشانم دادی چقدر عاشقمی ..
مامان خیییلییی دوست دادم❤
هروقت مادرم رو بغل میکنم یاد اون طفلونکیها میوفتم و گریه میکنم....
من گریه میکنم....
مادرم گریه میکنه....
همدیگرو بغل میکنیم،محکمه محکم....و از خدا طلب ارامش داریم برای عزیزانی که عزیزهاشونو از دست دادن....
تا قبل از اینکه بیام ایران،تنهایی اشکهام میریخت......الان تو بغل مادرم اشکهام سرایز میشه....
اولین باریه که اومدم ایران و هم ذوق میکنم و هم گریه.....با لبخندِ نه از ته دل....
خدایا صبرمون بده...
 
شبای امتحان هرقدرم که خونده باشم عصبی میشم و انگار ده لیوان اسپرسو خورده باشم این ور اون ور میپرم. انرژی حضورتو اطرافم حس میکنم همینجوری که داشتم درس می‌خوندم یهو به خودم اومدم و دیدم دارم برای تو توضیح میدم. روحت کنارم نشسته امشب. آرومم می‌کنه. اولین امتحانیه که شبش آروم آرومم. یه فصل نخونده و دوتا تکلیف ننوشته دارم ولی آرامشی که اون روزا از بوییدن عطرت می‌گرفتم رو دارم :) مرسی که کنارمی عزیزم
خرید روتختی
اتاق خواب یکی از مکان های خانه است که علاوه بر زیبایی باید مکان آرامش بخشی نیز باشد تا افردی که برای استراحت به آنجا میرود ارامش داشته باشند و زیبایی و رنگ های انتخاب شده یکی از مواردی است که باعث ارامش فرد  میشود.یکی از چیز هایی مهمی که باعث زیبایی اتاق خواب میشود انتخاب یک رو تختی مناسب و زیبا است رو تختی را میتوان در چیدمان نقش اول قرار داد و دکوراسیون اتاق را با آن هماهنگ کنیم انتخاب رو تختی به علت تنوع زیاد در  رنگ و مدل های رو
اگه بعدها از من بپرسید که از ۹۷ چه چیزی رو بیاد میاری قول میدم چشمم رو روی تابستون پاییز و حتی دوماه اول زمستونش ببندم و بگم من اسفند ارامشم رو بدست اوردم  که البته فقط با حذف ادم ( های) ! سمی زندگیم ممکن شد ! 
و مهمترین چیزی که یاد گرفتم این بود که روابط باید باعث شن که ما احساس ارامش کنیم و حتی باعث شن که ما بهترین خودمون باشیم؛ هر رابطه ای اگه ازارمون میده، باعث میشه از خودمون متنفر باشیم یا گریه کنیم و غمگین باشیم (با توجه به اینکه مدرنتیه خود
متاسفانه امروز ۱۴ اکتبر ۲۰۱۹ سولی عضو گروه FX فوت شدند...:(
علت مرگ خودکشی گزارش شده و علت خودکشی هم فشار کمپانی اس ام و همچنین هیتر ها و فن نماها بودن.
.
واقعا برای و اس ام متاسفم که اینقدر خوب از ایدول هاش مراقبت میکنه...
همچنین جونگهیون عضو شاینی هم چند سال پیش اقدام به خودکشی کردو فوت شد......
...
اس ام واقعا داره شورش رو درمیاره و این قابل تحمل نیست..
به فندوم اف ایکس تسلیت میگم و امیدوارم سولی در ارامش بخوابه
.
به امید اتفاق نیافتادن دوباره ان....
تولسی گابارد تنه دمکرات مجلس نمایندگان آمریکا بامداد یکشنبه در گفت و گو با شبکه خبری سی بی اس به انتقاد از سیاست دولت دونالد ترامپرئیس جمهوری این سرزمین درون قبال ایران و برنامه تمامیت رفتار مشترک ( برجام) پرداخت. گابارد در رو ترامپ از برجام را اشتباه خواند و افزود با وجود آنکه خواهان توافقی بهتر با ایران است، حیات برجام را بهتر از نبود هیچگاه توافقی می داند. نماینده هاوایی داخل کنگره آمریکا گفت: ارامش هسته ای از فساد جلوگیری می کرد و ا
متاسفانه امروز ۱۴ اکتبر ۲۰۱۹ سولی عضو گروه FX فوت شدند...:(
علت مرگ خودکشی گزارش شده و علت خودکشی هم فشار کمپانی اس ام و همچنین هیتر ها و فن نماها بودن.
.
واقعا برای و اس ام متاسفم که اینقدر خوب از ایدول هاش مراقبت میکنه...
همچنین جونگهیون عضو شاینی هم چند سال پیش اقدام به خودکشی کرد اما خوشبختانه زنده موند...
...
اس ام واقعا داره شورش رو درمیاره و این قابل تحمل نیست..
به فندوم اف ایکس تسلیت میگم و امیدوارم سولی در ارامش بخوابه
.
به امید اتفاق نیافتادن
میخوام دفترچه خاطرات داشته باشم ی دفتر برای حرفآیی کا مادر نخونه...ندونه...خواهر قایمکی اشکامو نبینه...مینویسم اینجا چون برای سوزوندنش اونوقت دیگه نیاز به آتیش نیست...فقط ی دکمه حذفه و بس... مینویسم و امیدوآرم هیچ وقت مجبور به حذفش نشم... امیدوآرم ی روزی توی اینده دور به مادرم بدم بخونه تا بفهمه توی دل این دخترش چی گذشت... + خسته از سکوت در همآن هنگام ک در لیست اعدامی ها قرار دآرم...به اینجا پناه میبرم برای حرف زدن... برای ارامش قبل از مرگ... برای ترک ع
سلام به جنون دوباره ی شبانه ام
بلای حیات چه بود که دچار ما شد
چه بود که طناب دارش را از روز اغاز به گردن ما انداختند و محکم کردند
کاش مادرم ان روز مرا به این کره ی خاکی نیاورده بود
کاش مرا به این بلا مبتلا نکرده بود
این جنون تمام شدنی نیست 
هرچقدر هم دست و پا بزنم تا طبیعی زندگی کنم سر اخر در تاریک ترین لحظه ی شب خیره به دیوار مقابلم این جنون لعنتی برمیخیزد و گلوی بی جان مرا می فشارد
ای جنون شبانه 
دیگر نمیخواهمت 
ارامش میخواهم
به جای سرمای جان
به گزارش همشهری آنلاین و بوسیله نقل از دپورته کواترو، لیونل مسی فوق هنرمند آرژانتینی آویشن پیاده روی بارسلونااسپانیابه دلیل مسری ویروس کرونا و تعویق مسابقات فوتبالی مختلف در اروپا از جمله لیگ قهرمانان و لالیگا، دستمزد سالیانه خود را که بالغ بر ۵۰ میلیون یورو  وجود را به ۱۵ میلیون کاهش قسط. لازم به ذکر است که پیش از این مسی مبلغ یک میلیون و پانصد هزار یورو هم بابت مبارزه با این بلای ناگهانی به بیمارستان ها معاون کرده است. عدم ارامش ستاره ه
در تمام این مدت برای خوشبخت شدنش دعا میکردم. دعامیکردم که جبران بشود شکستن دلی که دست من نبود و خدا خودش شاهد تلاش هایم بود. از اخرین باری که زیر قبه ارباب دعا کردم تا شنیدن خبر ازدواجش زیاد نمیگذرد. خوشحالم؛ برای زوجیت های جدید. برای هر دختر و پسری که عاقبت در کنار یارشان به ارامش میرسند برای ادامه راه زندگی.
اما به هرحال بعضی شبها راحت نمیگذرد. تمام زندگی ات جلوی چشمت می اید. بی انکه بخواهی.
قصه زندگی ما ادم ها قصه تقدیرها و تغییرها، قصه های ع
نمیدونم تا حالا حس حالت تهوع و سرگیجه و دل درد رو با هم یکجا داشتید یا نه؟! یه حس خیلی مزخرف و بدیه! اصلا نمیتونی اروم بگیری. نه حالت تهوعت میخوابه، نه سرگیجت تموم میشه و نه دل دردت. هیچ درمانی هم نداره بجز بالا اوردن! تا زمانی که بالا نیاری هی باید زجربکشی. ولی وقتی که بالا میاری، یه حس ارومی تو رو دربر میگیره. حالا نه از حالت تهوع خبریه نه از سرگیجه و نه از دل درد. اروم ارومی. یجوری خوب میشی که اصلا یادت میره چند دقیقه قبل داشتی چه زجری میکشیدی!
منتظرم نمره ی ترم هشتم ثبت دائم شه که برم برای کارای تسویه با دانشگاه و ثبت نام طرح
ای کاش زودتر نمره رو ثبت دائم میکردن...حوصلم پوکید تو خونه
برم طرح و سر کار، یکم باز مشغول میشم
گرچه از اونجا هم میترسم
یه فوبیای عجیبی دارم نسبت به محل کارم که نکنه نتونم با ادما و محیطش کنار بیام؟
نکنه اونجایی که الان انتظارشو میکشم که برم بخاطر ادماش به برزخ زندگیم بدل شه؟؟
اخه من همین چند ماه پیش همچین تجربه ای داشتم
از یه خراب شده ای فرار کردم که ارامش داشته
برگه های پاره شده دفتر خاطرات "ط" را که دیدم فکر کردم چقدر خاطرات ِ دفتری قشنگ است و یکهو دلم تنگ شد . فکر میکنم بهتر است پناه ببرم به دوران خاطره نویسی یا همان روزانه نویسی های  دفتری آن وقت ها ..
خیلی چیزها هست که نمیشه اینجا نوشت . خیلی وقت ها خودم رو سانسور میکنم و حالا میبینم من پر شدم و مکانی برای تخلیه برام وجود نداره . واقعا که نوشتن روی کاغذ به آدم ارامش میده ..
به حرف کسی گوش نمی دادم 
همیشه دوست داشتم تنها باشم 
در خلوت به سر می بردم  برایم ارامش بخش بود 
روزگار به سختی می گذشت 
تمامی بچه ها از دستم ناراحت بودند 
چون دوست داشتم تنها باشم و در دنیای خودم سیر می کردم 
صدای ارام و دلنشین مرا خرسند می داشت 
و مرا از تنهایی و غم و اندوه بیرون می اورد 
من بودم و او تنهای تنها 
موقع دلتنگی ها مو برام غصه دریا رو می گفت و مرحمی بود بر زخمهای  کهنه ام 
ولی اکنون نیست و خیلی ناراحتم چون شکست 
واکمن خوبی بود 
۵/
امشب خیلی دلم شکستفقط به خاطر اینکه دله پدرم شکست 
با اینکه خیلی ازش عصبانیم و شاید عصبانی بمونم 
ولی وقتی شکسته شدنه دلشو دیدم انگار بخشی از من شکسته شد
دله من بیشتر شکسته شده ! بخاطر اینکه بلد نیست زندگی کنه، بلد نیست ارامش داشته باشه ، بلد نیست اروم باشه بلد نیست برای خودش امید داشته باشه ، بلد نیست مثبت باشه 
و این منو خیلی عصبانی می کنه
شاید من بی وجدانم که اینهارو در اون می بینم ولی بهش نمی گم 
معذرت می خوام بابا 
بیاین توی این سال ارامش روان خودمون!!!!فقط برامون اهمیت داشته باشه
اگه میبینید یکی داره با حرفاش با کاراش اذیتتون میکنه حذفش کنید اگه نمیتونید لااقل کمرنگش کنید
هی نگید فکر کنم ناراحت شد یا قرار ناراحت بشه ..اونجایی که میبینید همه راه رو درست اومدید این دیگه مشکل از حساس بودن اون فرد هست بیخیالش شید
اینا رو خودم تمرین میکنم که کمتر دیگه بابت رفتارای دوستام زجر بکشم 
سالتون پررررر از رنگ شادی
امروز بعد از مدت ها اشتیاق، بالاخره جوکر رو دیدم . خیلی دوست دارم نظر و تحلیل کسایی که فیلم رو دیدن بدونم . لطفا اگر تمایل داشتید نظر خودتون یا نقدی که در مورد فیلم خوندید رو بنویسید.
 
*شهدای ملارد امروز تشییع شدن . خوشا به سعادتشون که برای امنیت مردمشون و اعتقاداتشون جون دادن و چه سخت میگذره این روزا و شبا به خانواده هاشون ... لطفا دعا برای ارامش دل خانواده هاشون و شادی روحشون  رو فراموش نکنید. 
 
زندگى بد است و به شدت سخت. حتى زمانبکه فکر میکنى در دنیاى یونیکورن ها و ابنبات هاى رنگى زندگى میکنى پشه اى در مغزت وزوز میکند. 
به مرحله اى از زندگیم رسیده ام که چیزهاى براى از دست دادن دارم و ترس گم کردنشان، نبودنشان مرا عذاب میدهد. از طرفى دیگر هیچ چیزى براى از دست دادن ندارم.
مدت زیادیست که میخواهم کارى انجام دهم تا از طریق ان بتوانم پول دربیاورم و مستقل شوم اما متاسفانه گشادى اجازه ى انجام هیچ کارى را به من نمیدهد. دوست دارم درخانه ام بخواب
کل امروزم به درس خوندن گذشت و یه ۳ ساعت هم ما بینش غذا درست کردم و خونه رو تمییز کردم....
اعصابم از خستگی و شنیدن یک سری چیزای وااقعا نامربوطِ مزاحم و مزخرف بهم ریخت...اجازه دادم اشکهام بریزن...ولی بلافاصله به نوشتن جواب سوالهای بایو ادامه دادم و سعی کردم حفظشون بکنم اما احساس کردم نیاز به یه جوشونده دارم که این التهاب اعصابم رو کاهش بده...گل گاوزبون گذاشتم دم بیاد،یهو یاد پارسال و اون وقتا که از کتابخونه برمیگشتم و برای ارامش اعصابم گل گاوزبون
پارسال این موقع تازه از استرالیا برگشته بودم شاید...
خوشحال از موندن توی اتاق قشنگم....سالی پر از ارامش و ثبات و اشپزی و رفیق بازی رو گذروندم...
و البته سالی که با اطمینان فکر میکردم هم یه انسان دوست داشتنی پیدا کردم و هم میدونم نقشه ام برای اینده چیه...
امسال...این روزها خسته از سفر برگشتم و خونه نداشتم...
با رفیقام خداحافظی کردم و میرم جایی که طول میکشه تا به ثبات برسم...
هیچ کسی رو ندارم که با اطمینان بگم میخوام همه عمرمو باهاش بگذرونم و البته هیچ
تا حالا تجربه مرگ داشتید؟
یا تجربه ای شبیه به مرگ؟
یا چیزی که باعث شه مرگ رو نزدیک تر از قبل به خودتون حس کنید؟
 
بختک رو گاهی تجربه میکردم که جز چند بار اول بعدها فهمیدم که صرفا قفل شدن سیستم ایمنی بدنه به خاطر وضعیت دستگاه گوارش و تاثیری که قطبین روی بدن انسان و دستگاه گوارش میزارن.
 
دیر رسیدن روح به بدنم رو هم تجربه کردم.
 
التماس کردن به بدنم که، روحم رو بپذیره هم، همینطور.
 
تجربه خواب دیدن درباره اینکه توی خواب حس کنم مردم و الان روح هستم
فکر میکنم هیچ آدم عاقلی نیست که از قصد کار اشتباه انجام بده. پس چرا وقتی کسی اشتباه میکنه ما جوری رفتار میکنیم که انگار اون شخص عمدن اون کارو انجام داده یا خودمون خودمونو کلی سرزنش میکنیم؟ واسه خاطر اشتباهاتم خجالت زدم همیشه و خودمو سرزنش میکنم که نباید اینقدر واضح اشتباه میکردی و نمیفهمیدی. چرا من خودمو حتی بیشتر از بقیه سرزنش میکنم به خاطر اشتباهاتم وقتی که نمیدونستم کارم اشتباست؟ خب باید بگم واقعا حس گندیه که همش خودتو سرزنش کنی. فقط وق
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار 
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریار
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب 
خوشا عشق وخوشا خون جگر خوردن خوشا مردن خوشا از عاشقی خوندن
نه از دور و نه از نزدیک تو از خواب آمدی ای عشق 
خوشا خود سوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق 
فریاد زیر آب با این که خیلی وقت بود داریوش گوش نکرده بودم ولی امشب دیگه هوس کردم 
 
اقاجونم یادمه بهم گفتن که بابا  زندگی مثه یه نوار دولبه هر لبشم هزار ساز داره اونقدر تو ریل روزگار م
تو این هفته خیلی حالم بد بود و همش عصبی بودم...دلم میخواست یکی رو بزنم و فکر میکردم با این کار اروم میشم...
تا دیروز که تصمیم به یه سفر خارج از شهر تو طبیعت گرفتیم :)
یکی از بهترین سفرهام و با ارامش ترین سفر هام بود ولی من دقیقا اون موقع هایی که تنهاییروی تاب نشسته بودم یه کم نور خورشید و یه باد ملایم هم بود و شعر های فاضل نظری را بیت به بیت میخواندم فهمیدم هنوز زندگی پر از قشنگیه و امیده...
پ ن :ولی یه گربه اونجا بود کلی بهم استرس وارد میکرد میترسیدم
سلام...
من زهرا هستم...
عاشق نوشتن وکار کردن روی خودمم...میخوام اینجا از روند خودشناسیم وخودسازیم بگم...
وهر روز به خدا نزدیک تر شم....
هدفم اینه درونم رو پاکسازی کنم...وبه ارامش برسم...واز لحظه به لحظه ی زندگیم لذت ببرم...
نقاط ضعفم رو پوشش بدم...وروی کمبودهام کار کنم....
میخوام عزت نفسم رو افزایش بدم...
وروزبه روز بیشتر عاشق خدا وخودم بشم...
مطالعه کنم...آگاهی کسب کنم و عملکردم رو بهبود بدم به لطف خداجووووووونم...
ویه جورایی خودمو بکوبم واز نو بسازم....
به
ازدواجی که خانواده ها اول پادرمیونی و تحقیق کنن وبعد مدت کوتاهی و فقط بعد چندبار حرف زدن دربستر خانواده ازدواج کنن و یه سال بعدش هم بچه دار بشن نتیجهش همین میشه دیگه....22 سال گذشته وهنوزم میبینم و میفهمم که اگر باعشق و نه از روی تکلیف ازدواج کرده بودن اوضاع جور دیگه ای بود...
من یکی خسته شدم...
شاید خیلی وقت ها دیده باشید پست گذاشتم راجع به ازدواج و شاید خسته  هم شده باشید. اما واقعا اونقدی این مسئله تو  ذهنم پررنگ شده که...  هر دفعه اومدم مشکل بین
میدونی کلافگی ینی چی!!!!!
خسته شدم از بس احساساتمو پنهان کردم
از بس حرف زدم از بس از حقم دفاع کردم همه میگن سارا قلدره سارا احساس نداره
اینکه به مامانم میگم عاشقم بهم میخنده(ینی چی اخه)
من یهو نابود میشما ااا
یهو میمیرم 
یهو لهه میشم
تنهام نذارید این شکلی.........
میترسم بهش بگم بذاره بره....
بهش بگم عاشقتم اونم نسبت بهم سرد بشه
ولی دارم میمیرم از نگفتنش
باید بگم حسموووووووووو
لعنت به این شرایط
 
----------------------------------
 
 
فقط بگم حق ندارید منو چیزایی که
داشتم الان فکر میکردم که خوب! بعد که طرحم تموم شه چی؟ چیکار کنم؟ کجا؟ چی؟ بعد این زید ما، کی میخواد دست ما رو بگیره ببره خونه بخت؟ اصن دست ما رو میگیره واسه بخت مخت؟ بعد من پاشم برم شهر غریب. نه دوستی نه فامیلی نه اشنایی. نه حتی خیابوناشو بلدم. بعد اونوقت مسئولیت خونه، زندگی، ظرف، کار، زید، خودم.
بعد گفتم من پا شدم اومدم طرح، جاییکه کسی تخمش رو نداشت بیاد. بی کس و کار. همه چیز رو از نو ساختم اینجا. چرا نتونم باز؟
خلاصه که، ارامش مغزی روانی روحی به
 بامت بلند باد که دلتنگی ات مرا 
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است 
فاضل نظری 
1) وقتی چشم هایم را  عمل کردم ..نباید چند روز اول گریه می کردم . بغض چنگ انداخته بود تو گلویم ...روز پنجم به اسمون نگاه کردم و تو تاریکی غروب بلند بلند گریه کردم . گریه کردن نعمت بزرگی است ....ارامش را به روح ادم بر می گرداند . 
2)دو تا دندان عقل ام را تو یک روز کشیدم . تنها رفتم و تنها برگشتم .. ..اثر بی حسی که رفت گریه کردم ..اما تو گریه هام به درد های بزرگ تری فکر می کردم ...هنوز

انواع روش های بغل کردن همسر و تکنیک های آن
 
بغل کردن زن و شوهر
 
در نظر بگیرید که فرد پس از یک روز بسیار بد و افت رتبه به وسیله مدیرش در محل کار به منزل باز می گردد، مطمئنا تنها چیزی که می تواند فرد را به ارامش برساند و از فشار روحی روانی ایجاد شده در وی بکاهد، همراهی ، دلگرمی و در آغوش گرفتن همسر میباشد .
ادامه مطلب
کلی با خودم فکر کردم که باید واسه بار اول چی بنویسم وچی بگم!!
راستش چون اولین باریه که دارم واسه ی وبلاگ خودم متن مینویسم خیلی استرس داشتم که چی کارا باید بکنم
بعد کلی فکر کردن و کلنجار رفتن تصمیمم بر این شد که در مورد اسم وبلاگ براتون حرف بزنم :))
به نظر من ادم هرچقدر هم روز سختیو داشته باشه اما اگه بیاد خونه و یه دوش اب گرم بگیره و چای داغ لب ونجره بخوره همه خستگی روز از تنش در
میره و ارامش خاصی تو وجود ادم رخنه میکنه که حتی شده واسه چند لحظه سختی
یه جریانی رو بگم پاشم برم پی بدبختیام
اقا نمیدونم چندنفر از اونایی که سال گذشته درباره خواستگار خفن پست گذاشتم هنوز هستن ولی یه چیز شنیدم پرام ریخت
گفته بودم بورسیه است
الان با خانمش(بله ازدواج کرد☺) رفتن سوئد،البته نمیدونم از شرایط بورسیه اش استفاده کرده یا نه ولی درهرحال☺
مامانم چیکار میکنه؟؟با خنده اینارومیگه و یهو وسطش میگه حالا به پ فکر کن(مامانم قصدش از گفتن اینا شوخیه و خودش یکی از مخالفین پروپا قرص ایناست)حالا حوصله داشتم درباره
به چه می‌اندیشی!
نگرانی بیجاست...
عشق اینجا
و‎ ‎خدا هم اینجاست،
لحظه‌ها را دریاب
زندگی در فردا
نه، همین امروز است!
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
 
یك زن
برای زیبا ماندن
به دوستت دارم های
مردی نیاز دارد
كه هرروز آرام
در گوشش زمزمه كند
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه کوتاه
 
وقتی انسان‌ها همدیگر را دوست داشته باشند، همدیگر را می‌بخشند. اما وقتی دائما مجبور به این کار شوند، از دوست داشتن دست برمی‌دارند...!
 
++++++++++++++++++++
دانلود اهنگ جدید شاد و عاشقانه به نام ارامش با تو اره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang arameshe ba to are nafasato mikham ba to harjaei miyam khaste nemisham
دانلود آهنگ آرامش با تو آره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم
آرامش با تو آره نفساتو میخوام با تو هرجایی میام خسته نمیشم
هر جوری که باشی میخوام که تو باشی تو همونی که با خندیدناش دیوونه میشم
دانلود آهنگ ارامش با تو اره نفساتو میخوام با ت
بنام خدای مهربانی
این سوال خیلیهاست و بله بدون شک میتوان خیلی راحت ثروتمند شد .
فقط کافیه مسیر صحیح و با باور و ایمانی قوی حرکت کرد.
توکل بر خدای یکتا داشت و با ارامش خیال و بدور از هر گونه شک و تردید و ترس در مسیرهایی که خداری بزرگ بر سر راه ما قرار میدهد گام نهاد .
ثروت نعمتی بس بزرگ و زیباست و خداری بزرگ بر هر کسی که بخواهد و باورش داشته باشد عطا میکند .
پس دوست من اگر واقعا می خواهی که نعمت زیبای ثروتمند شدن را داشته باشی باید حتما بر خدای بزرگ
1-چند پر زعفران +یک تکه چوب دارچین +3عدد هل درسته داخل آب جوش بریزید بعد از چند دقیقه که دم کشید کمی گلاب اضافه کنید.( شادابی و از بین بردن کسالت)
2- زنجبیل تازه 2حلقه +چای سبز1قاشق داخل قوری بریزید آب جوش روش بریزید بعد از 3دقیقه داخل فنجون بریزید چند قطره لیموی تازه بچکونید.(برای پیشگیری از سرما خوردگی)
3-گل گاوزبان+گشنیز درسته +چند پر لیمو عمانی +چند دونه هل یا چوب دارچین.(آرامش بخش)
4-برگ تازه ی پونه یا نعنا رو دم کنید اگه دوست داشتید چند برگ به لیم
 
 
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها
(روشی نو برای خوب زندگی کردن)
اثر مارک منسن (متولد 1984 - 35 ساله)
مترجم: میلاد بشیری
تعداد صفحات 184 صفحه
چاپ 24ام 1000 نسخه‌ای، در سال 98 در ایران
نشر ملیکان
 
 
از متن کتاب و نوشته شده در پشت جلد:
"این کتاب رنج‌های شما را به ابزار، زخم‌های‌تان را به قدرت، و مشکلات‌تان را به مشکلاتی معمولی‌تر تبدیل می‌کند. این پیشرفتی واقعی است. این کتاب را به چشم راهنمایی برای رنج‌های‌تان بنگرید. راهنمایی برای چگونه رنج کشیدن آ
میسر گوید  خدمت امام باقر عاز غضب سخن بمیان امد حضرت فرنود همانا مرد  غضب میکند و تاداخل دوزخ نشود هرگز پس راضی نگردد تا مرتکب گناهی نشود خشمش تسکین نیابد  پس هرکس بر مردمی خشمگین شد وایستاده بود بابد فوری بنشیند تا پلیدی شبطان ازاو دور شود و هرکس بر خویشاوندش غضب بلی نزدیک او رود و تنش مس کند  مثلا دست به دست او سایدزیرا خویشاوند هر گاه مس شود ارامش یابد  شرح علما اخلاق برای چاره و علاج غضب دو راه علمی و عملی ذکر  کرده اند را علمیش انستکه بن
فکر کنم اولین آرزوم ،آرامشه ، در کنارشون...
وقتی ارامش نیست ، اگه یه روز نباشن؟ حتی باااینکه بدم میاد ازش ، چی میشه زندگی؟!
عمیقا نگرانم ، نگرانم بدبختی ها بیشتر شه ، چه بیچاره ایم ما نه،؟!
خدایا اگه دقت کنی ، یه دلخوشی کوچیک هم ندادی میدونی؟!
بیچاره تر از بیچاره میکنی و هی ناشکری کنیم بیچاره تر میشیم ، خدایا چی بگم بهت؟!
چرا اینطوری میکنی باهامون؟!
چرا میخوای بدبخت ترم کنی؟
من میدونم اتفاقای بد دارن نزدیک میشن...
از همچی بدم میاد خدا ، به هیچی اع
یک بداهه نوازی کمانچه و پیانو روشن است و جمعه است و در اتاقم نشستم.
هیچ چیز نیست که حالم را خوب کند ،جز اینکه خیالم راحت است که حال مامان خوب است.
ارامش اما نیست...
خونه اروم نیست!دلم اروم نیست!
موهامو باز میکنم تا پف کنه تو این رطوبت!میخوام بی خیال بشم نسبت به پف کردنش!
پیاده روی نرفتم.رمقی تو پاهام نبود.گاهی حس میکنم دستو پاهام برای خودم نیستن و سنگینن برام!
امروز داشتم به این فکر میکردم که اونایی که تو زندانن جمعه هارو چجوری میگذرونن؟!
من همیشه
ای کاش میتونستم این سه هفته رو به عقب برگردونم...
فردا قرار نیست ازمون خوبی بشه... 
اما نا امید نمیشم... 
+دفعه پیش جوری درس خوندم انگار چیزی بلد نیستم و خیلی خوب امتحان دادم.اینبار جوری درس خوندم انگار همه چی رو بلدم و شب قبل از ازمون ذره ای ارامش ندارم. 
+نتونستم خوب درس بخونم. در واقع انگار نخواستم. باید بخوام . باید بشه...
سلام زمستان و ننه سرماییش سلام لباس سفید و دامن چین چین عروسشخوش امدی کشاله ی پاییز دلمان برایت تنگ شده بود زمستان میشود کمی برف بباری ادم بسازیم !همه حالمان خراب است از دورویی.راستی ننه سرما! ‏چقدر سخت است ن؟هیچ وقت عشقت را نمیبینی اصلا عشق ینی همین سوختن هایش؟ .فقط یک ملاقات با عمو نوروز مهربان با معشوقه ی دیرینه و اب شدن به پایش و تلاش عمو برای رساندن دوباره خودش ب سرما و ننه اش .چ صبری دارند این دومن یک لحظع از تو و فکرت که دور میشوم پر
امروز بعد از مدت ها اشتیاق، بالاخره جوکر رو دیدم . خیلی دوست دارم نظر و تحلیل کسایی که فیلم رو دیدن بدونم . لطفا اگر تمایل داشتید نظر خودتون یا نقدی که در مورد فیلم خوندید رو بنویسید.
لینک دانلود در پاسخ کامنت ارکیده عزیز
 
*شهدای ملارد امروز تشییع شدن . خوشا به سعادتشون که برای امنیت مردمشون و اعتقاداتشون جون دادن و چه سخت میگذره این روزا و شبا به خانواده هاشون ... لطفا دعا برای ارامش دل خانواده هاشون و شادی روحشون  رو فراموش نکنید. 
 
بودنش شبیه یک نسیم خوش که صورتهایمان را نوازش میداد و روحمان را شاداب میکرد بوداماازوقتی رفته مانند یک زلزله یایک طوفان رعب انگیز یا سیل یا سونامی یاگردباد ویاهرچیزویران کننده دیگه بود ،به قول مادرم انگاردرزندگیمان یک زلزله امده وهمه چیزروبرده و شهرخالی شده وتنهاشدیم، شهر را یک سکوت مرگ بارفراگرفته ،دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداریم وهیچ چیزشبیه سابق نیست،حتی ارامش ازشبهایمان رخت بستند ورفتند، به گمانم دراین شهرگم شده ایم یانه سرگردان و
گفته بودم که ترس بین احساساتی که میشناسم از همشون کشنده تره . از شنبه قراره برم پانسیون تو خونه نمیتونم درس بخونم خودشون بمونن و خونشون از بس نگران بودم براشون  ولی الان میگم به من چه اصلا ...دوروزه قفسه سینم درد میکنه گوشمم همینطور تو گوگل سرچ کردم به چیزای جالبی نرسیدم حس میکنم انگشتم کج شده و میترسم ، وقتهایی که خونمون تو سکوته رو دوست دارم کاش میتونستم مغزمم ساکت کنم جدیدا متوجه شدم شستن دستام بهم ارامش میده ولی به نظرم بهتره یه جایگزین د
دیدی،وقتی سرتو میزاری رو بالش بی دغدغه خوابت میبره چه حس خوبیه؟ 
جدا از اینکه گاهی وقتا یه سری مسائل باعث میشه با گریه بخوابیم، ولی
براتون از خدا میخوام شبا با آرامش بخوابین :)
اوم من هرشب که میخوابم واسه خودم دست و جیغ و هورا و ادا بازی ها درمیارم و میخوابم
اخه نمیدونین چه حس خوبیه ، کنکور نداری، پشت کنکوری نیستی ، و مثل همیشه دختر درس خون مامانتی و مشقاتو نوشتی و اماده ای برای میان ترم 
و یه آخییش بلند میگی و گوشیو از ساعت ۶ زنگ میزاری تا ۷ون
دیشب که پست گذاشتم صحبت کنیم خیلی حالم بد بود
در همین حین به یکی از دوستای دانشگام پیام دادم و خیلی از ماجراها رو تعریف کردم براش اولین بار بود که برای یکنفر ویس میفرستادم و گریه میکردم
خیلی باهام صحبت کردم راهکار داد،درکم کرد اینقدر ارامش به وجودم ریخت که حالم خوب شد
اما ته ته قلبم یه حس بده که چرا اینجور شده؟ینی من خودم اجازه دادم همه این وقایع پیش بیاد یا چی
بهم گف اولین باره میبینم طرز تفکر دیگران و حرف بقیه برات مهم شده(اینا از اثرات دوست
هتل
های مشهد یکی از مهمترین دلایلی هستند که مسافران را به سمت این شهر سوق می دهد
زیرا هر آنچه یک مسافر برای کسب ارامش در سفر و رفع خستگی هنگام اقامت نیاز دارد
در فضایی مجلل و عاری از مزاحمت فراهم آمده در نتیجه زمانی که فکر مشهد به عنوان
مقصد سفر خود می افتند سریعا رزرو هتل را اولویت قرار می دهند
بودنش شبیه یک نسیم خوش که صورتهایمان را نوازش میداد و روحمان را شاداب میکرد بوداماازوقتی رفته مانند یک زلزله یایک طوفان رعب انگیز یا سیل یا سونامی یاگردباد ویاهرچیزویران کننده دیگه بود ،به قول مادرم انگاردرزندگیمان یک زلزله امده وهمه چیزروبرده و شهرخالی شده وتنهاشدیم، شهر را یک سکوت مرگ بارفراگرفته ،دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداریم وهیچ چیزشبیه سابق نیست،حتی ارامش ازشبهایمان رخت بستند ورفتند، به گمانم دراین شهرگم شده ایم یانه سرگردان و
سلام
 
خیلی وقته نیومدم  اینجا وقتی که از همه جا خسته شدم  اتفاقات خوب اومد مهمون آقا شدم کلی باهم حرف زدیم
اگه نداشتمت چیکار میکردم  فدای آن همه مهربانی ات رفیق دوران کودکی ام تا به حال .
 
این روز ها دلم کربلاست احوالم مال خودم نیست فقط  بوی حرم  احوالم را خوش میکنه ارباب ببخش به سه ساله شبه مادرم ببخش 
ببخش اگه مثه قدیم نوکری نمیکنم ببخش اگه لاف گدایی میزنم      حسین جان فدات بشم 
 
حسین منو یادت میاد همون گدای خونتم     حسین دیوونه همون ن
بسم الله الرحمن الرحیم ./
میدونی ؟ سالهاست تو خیالم خودمو تصور کردم که بچه م دختره و دختر دار میشم ! حتی فکر اینکه بچه م پسر باشه رو هم نکردم ... اما چند روزه افتاده به جونم فکرت ... هنوز نیستی! هنوز پیش خدایی ... و من امشب در اوج خستگی هام ، با همه ی بغضم ، ته قلبی که از ایمان به خدا شاده و چشمی که از ارامش لبریزه ولی میباره ، به تو فکر میکنم ...
پسرم هر وقت به تو فکر میکنم خدا رو به خودم نزدیک میبینم ، اونقدر نزدیک که گویا بغل به بغل نشستیم و عاشقانه و با
خب عنوان ارامش قبل طوفانه دلیلشم اینه هنوز از شدت و سختی ازمون آگاه نیستیم و فعلا شاید سرسری بگیریم اما خب میدونیم ازمون سختی هستش و تلاش زیادی میخواد
میدونی همیشه تا نزدیک طوفان نشه و اون استرس اماده بودنه سراغت نیاد نمیتونی به عمق اون حادثه پی ببری و اون لحاظ وقوع حادثه تو میفهمی که کجاهای کارو کم گذاشتی و کجاهارو الکی براس وقت گذاشتی
تو این راه خب من کم کم دارم درس خوندم رو روال میکنم اما ١٠٠ درصد از خودم راضی نیستم چون از یک درصد انرژی خ
بدترین حس دنیا چیست؟ شاید بگویید تنهایی...  دلتنگی...
  و... اما بدترین حس دنیا "دل زدگی" ست.
دل زدگی، بعد از یک خواستن عمیق می آید. کاری را، چیزی را، کسی را با تمام وجود خواستن.دل زدگی یعنی کاری...  چیزی...  کسی که مدت ها حس خوب برایت داشت دیگر در ذهن و قلبت جایی نداشته باشد.
دل زدگی یعنی احساس خستگی شدید آدمی که دل زده می شود وسط یک جنگ است... یک جنگ نا برابر....یک طرف تمام خاطرات روزهای خواستن جلوی چشمش هست... 
طرف دیگر حقیقتی که زورش بیشتر از تمام خا
سلام
من از مسافرت برگشتم. رفته بودم مشهد.
 
خیلی نیاز داشتم. حالم خیلی بهتر شد.
الان هم شکر خدا خوبم.
بعضی وقت ها فکرم پرواز می کنه و میره جاهایی که نباید بره ولی من خودمو کنترل می کنم و ادامه میدم.
 
هر لحظه برای بهتر بودن خودم تلاش می کنم. 
هر لحظه از زندگیمو صرف بهبود وضعیت روحی و جسمی خودم می کنم.
هر لحظه بهتر از قبل میشم.
 
من ناامید نمیشم.
من منصرف نمیشم.
من ادامه میدم.
خدا همراهمه.
راه سختی در پیش دارم.
راه زندگی
راه بهتر شدن
راه پیشرفت
ولی خدا
1. عشق بچگیام نامزد کرد :| و من اصلا ناراحت نیستم که هیچ، دغدغه اینو دارم که جشنش چی بپوشم :| یه همچین ادم شادی هستم.
2. امروز ساعت دو و نیم رفتم مدرسه :) انقدر شاخ شدم ینی :))
3. معلم گسسته و هندسه مون یکیه و دو روز پشت هم باهاش کلاس داریم و هر روز دو زنگ. دیروز جلسه اولش بود چهار ساعت کامل حرف زد :| توانایی عجیبیه ولی از پسش بر اومد :| ینی مثلا مسئله راجع به تعداد پلاک کردن ماشینا بود و اینکه مثلا چندتا ماشین با فلان عددا شماره میشن بعد دو ساعت راجع به الو
در مقام مقایسه مقام حضرت سید الشهدا با عمه حضرت مهدی خوابی عجیب دیدم.
آیه ای که دقیق خاطرم نیست چه بود برای به آرامش رسیدن حضرت فاطمه (عمه حضرت مهدی) قرائت میشد به این مضمون که آرامش داشته باش و رضا به داده بده.در همان حین یاد آیه شریفه یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ افتادم که چطور حضرت حسین خودشان آرامش رسیده بودند و خداوند او را که به آرامش مطلق یقین رسیده بود به سمت عرش دعوت میکرد.
ای کاش آیه اولی را یادم می ماند.آیه ی زیبایی بو
مامان اینا همه اش اصرار دارن ک چرا وقتی خونه ساکته نمیشینی تو خونه درس بخونی و اینهمه راه میری تا کتابخونه،من تو کتابخونه ارامش بیشتری دارم حای اگه یک ساعت فقط تو کتابخونه درس بخونم ترجیحش میدم به ۵ساعت تو خونه درس خوندن فقط همین،کیفیت مهمترهپ.نون:چرا فک میکنن من درسم بده؟وقتی متونم با هوشم توی درسام موفق بشم چرا باید اینهمه براش تلاش کنم؟ارزش داره تلاش ولی نمیدونم بعدا پشیمون میشم یا ادمیزاد در هر صورا پشیمون میشه یکی چون همه اش کله اش تو
فیلم خشکسالی و دروغ رو دیدم....
حالم رو بد کرد...یه بخشیش چون فیلم خوش ساختی نبود....یه بخشیش چون اون روی روابط ادما رو نشون میداد...وقتی اینقدر به هم نزدیک میشن که شروع میکنن به کنترل کردن هم و اصرار که بگو منو دوست داری و اصرار که من بهت شک دارم و نکنه منو نمیبینی و نکنه کهنه شدم و اهههههههه........ازون التماس و بی قراری های کابوس وار زنه و سرگردونی نقش مرد مقابلش...
بعد رفتم خندوانه ببینم که بشوره ببره....
از بازیگره پرسید چی کار کردی که بعد از ۲۰ سال ا
وقتی به بلاگ بیان امدم تازه رتبه های کنکورسراسری امده بود و من درگیرمشاوره رفتن وانتخاب رشته بودم،4سال پیش یعنی 5مرداد94اومدم واینجا وبلاگ زدم،محدثه ی ان سالهابامحدثه ی الان خیلی فرق دارد،من بزرگترشدم ورنگ ارزوهاورویاهاوحتی طعم نوشته هام هم تغییرکردن،دراین4سال اتفاقات بسیاری افتاد،مثلا داداشم دانشگاه قبول شد یافوت ناگهانی پدربزرگ ومادربزرگم،اومدن بچه دوم عمه وازدواج وطلاق دخترعمو وخیلی اتفاقات دیگرحقیقتاخیلی ادمهابه زندگیمون اضاف
نزدیک دوسال از آخرین پستم میگذره.... دوسالی که تو یه چشم بهم زدن گذشت و از طرفی زندگیم رو هم زیر و رو کرد...مهر تا آذر 97 سختترین روزای زندگیم بود... روزایی که باید یه تصمیم مهم میگرفتم و وسط یه دوراهی سخت گیر کرده بودم... یه طرفش دلم بود و کلی خاطره.. یه طرفش عقلم بود و یه اینده ی شاید خوب.... اولش راه دوم رو انتخاب کردم... ولی هرچی که گذشت دیدم من آدم دست کشیدن از دلم نیستم.... روزایی که جز گریه و دعا هیچ کاری ازم برنمیومد و فک میکردم که باید تسلیم سرنوشتم
بسم الله الرحمن الرحیم
تاهمین سال۹۶دنبال ارامش و راحتی بودم..
خسته شده بودم از خودم،ازاینکه چقدر بدبختم،ذلیلم،خوارم،شکسته ام،هیچی نیستم ووو....میخواستم خودمو عوض کنم از اون منجلاب تاریک دربیام،نجات پیداکنم برای خودم زندگی کنم قوی باشم و...بهش دست هم پیداکردم اما چه میدونستم دارم وارد وادی عشق میشم...
عشق سوختن دارد..
سوختن در آتشی که تا خودت را نجات ندهی،نجات نمی یابی...
فکرمیکردم عشق فقط خوش گذراندن هست،به هرحال کسیکه دیدش محدود باشه همین ف

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها