نتایج جستجو برای عبارت :

این پست قرار بود رمز داشته باشه.

به نظرم لازمه هر شهری یه مرکز داشته باشه. جایی که رسیدن بهش آسون‌ترین راه‌ها باشه، جایی که از ساکن و مسافر، هرکی توشه، اگه راه گم کنه، اگه خسته باشه، اگه خوشحال باشه، اگه ناراحت باشه، اگه می‌خواد از خونه‌ش بزنه بیرون، اگه بی‌جا و مکان باشه، اگه بخواد قرار بذاره، اگه بخواد خلوت کنه، اگه بخواد خوش بگذرونه، اگه بخواد عزاداری کنه، اگه تازه متولد شده یا اگه تازه مرده، در هر حالی بتونه روش حساب کنه. مرکزی که آغوشش باز باز باز باشه، مرکزی که خود
چرا تو زندگی ما از این آدمایی که براشون مهم باشه دردمون چیه وجود نداره؟ یکی که دلگیر بودنمون رو بفهمه، و بین همه ی مشکلاتش وقت برامون داشته باشه که مرحمی به زخم دلمون باشه! چرا همه نمکن روی زخم های قلب مون؟؟
اینقد بی کسی رو آدم کجا ببره؟؟
یه زن نمی‌تونه 
دوستت داشته باشه
بعد دوستت نداشته باشه
بعد دوباره دوستت داشته باشه!
یه زن فقط می‌تونه
 دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
 دوستت داشته باشه
و بعد دیگه
هیچ‌وقت دوستت نداشته باشه!

خداحافظ گری کوپر 
 رومن گری 
+در مورد من که درسته . 
وقتی چیزی تموم میشه دیگه هرگز شروع نمیشه .
دلیلش هم خیلی ساده است . 
من راههای زیادی را برای حفظ کسانی که دوست شون دارم امتحان میکنم . به زعم خودم چیزی کم نمیذارم .
اما گاهی طرف مقابل تمام راهها را مس
 واسه رفتن همیشه وقت هستولى اگه برى شاید هیچوقت نشه برگشتو یه عمر به خاطر کار اشتباهت خودتو سرزنش میکنى..شاید تو ندونى و یه نفر از اطرافیانت حالش خوب نباشهشاید هر روزو هر شب به خودکشى فکر کنهشاید هرشب گریه کنه و نا امید باشهشاید فقط به یه آغوش نیاز داشته باشه.... شاید به یکى نیاز داشته باشه که ساپورتش کنهچقدر بهتر میشه تا وقتى آدما زندن و کنارمونن مراقبشون باشیمشما باید بفهمین.... تنها نزارین دوستاتونوشاید ارزش خودتونو براى دیگران ندونینولى..
سلام این یه پست موقت که ازتون راهنمایی می خوام
من میخوام یه mp3 player خوب بخرم مشخصاتی که ازش می خوام اینکه صفحه نمایش داشته باشه،شارژ رو به مدت بالایی نگه داری کنه و کیفیت صدا ی متوسط به بالایی داشته باشه و قیمت اون برای من خیلی مهمه قیمتش از ۱۰۰ هزار تومن پایین تر باشه.
یکی باید باشه. یکی که با همه فرق کنه. یکی که پزشو به بقیه بدی. یکی که یه چیزی فراتر از بقیه تورو درک کنه. یکی که فراتر از بقیه باهاش راحت باشی. یکی که فراتر از بقیه دوستش داشته باشی. یکی که برات خاص تر از بقیه باشه. یکی که براش خاص تر از بقیه باشی.
یکی باید باشه...
یکی باید باشه...
این جای خالی باید پر بشه...
جمعه باشه
هوا آفتابی باشه
روزای آخر پاییز باشه
تنها باشی
موسیقی باشه
پنجره باز باشه
رو به دریا..   
تو قاب پنجره بایستی و نور آفتاب 13:24 دقیقه به صورت و دستهات بتابه..
تازه میفهمی اصلا اونجایی که وایسادی نیستی!
پس کجایی بغیر ازونجا.. ؟
صبح باشه، شنبه باشه، اولای ماه باشه، مِه باشه، تاریک باشه، سرد باشه، بیدار شدن سخت باشه، بخوای بری سرکار، مادرت منعت کنه ماشین ببری. ولی ببری. جاده لغزنده باشه، سُر باشه، ترمز کنی، نگیره. پشت چراغ قرمز باشی. بزنی به ماشینِ سمندِ جلویی. اون طوریش نشه. ماشینِ مادرت، جلوپنجره‌ش کنده بشه، رادیاتورش سوراخ بشه. ازش دود بلند شه. بترسی. بوی بد راه بیوفته. برسی سرکار. از اونجایی که همیشه خبرای بد رو، به بدترین شیوه‌ی ممکن میگی، امیدوار باشی مادرت این
میدونی ...
خیلی بهت حسودیم میشه 
یکی هست نگرانت میشه یکی هست بهت فکر میکنه یکی هست حواسش به همه حالو هوات هست به خندیدنات به ساکت شدنات 
یکی دوست داره 
یکی ته ته خواستنش اینه باهات هرجایی باشه فقط کنارش باشی 
خوش بحالت یکی هست که حس میکنه تا هستی هیچی نمیتونه جلوشو بگیره 
یکی همه امید و انگیزه نفس کشیدنش تویی 
میدونی.... 
خوش بحالت یکی برات مینویسه یکی دلش برا صدات تنگ میشه 
یکی تو رویاهاش داره باهات زندگی میکنه 
خوش بحالت ...
خوش بحالت یکیو دار
 
-زندگی هیچوقت قرار نبود آسون بگیره!!و قرار نیست ماهم زود تسلیم بشیم.
اوه سهون,پارک چانیول چه کسی قراره نجات دهنده واقعی باشه؟اون قلب به تصرف کی در میاد؟                       قلبی آکنده از حسی به نام عشق.
بازی که شروع کرده بود فعلا قرار نبود پایانی داشته باشه❕
...Coming soon
امشب خیلی دلم شکستفقط به خاطر اینکه دله پدرم شکست 
با اینکه خیلی ازش عصبانیم و شاید عصبانی بمونم 
ولی وقتی شکسته شدنه دلشو دیدم انگار بخشی از من شکسته شد
دله من بیشتر شکسته شده ! بخاطر اینکه بلد نیست زندگی کنه، بلد نیست ارامش داشته باشه ، بلد نیست اروم باشه بلد نیست برای خودش امید داشته باشه ، بلد نیست مثبت باشه 
و این منو خیلی عصبانی می کنه
شاید من بی وجدانم که اینهارو در اون می بینم ولی بهش نمی گم 
معذرت می خوام بابا 
چشامو میبینم قیافه ممدرضا شایع رو میبینم :|
آخه چرا اینقد بچه و عموییه؟ :|
این بود کسی که میگف بدهکارتم دنیا اگه مردی بیا بگیر؟
چی باعث شده بود با این سن این کارا رو اجرا کنه؟ :|
ولی واقعا توقع داشتم یه چهره پخته ای باشه
حداقل صورتش یه زخم پشت ریش میشاش داشته باشه نه اینکه اصلا ریش نداشته باشه :|
 
 
خب! این وبلاگ قراره که چی باشه؟ قراره یه جایی باشه که روند فکری من، و چیزایی که برام مهم‌ان توش نوشته بشن و یه تمرینی باشه برای نویسندگی‌ام. بازتابی باشه از هر روزم.
قرار نیست که از توش هیچ شاهکار، و هیچ ناتور دشتی در بیاد. قراره که یه جا برای حرف زدن و لذت بردن از نوشتن باشه، همین و بس.
اسمش چرا رواقه؟
این وبلاگ از نظر سنتی رواق نیست، مجموعه فضای شکل گرفته از تکرار طاق‌ها نیست. نه قراره وامدار سنت باشه، و نه وامدار تجدد - بلکه این اسم به روا
مطمئنا هر وبلاگنویسی در نوشتن اولویت اصلیش خودشه
هر چی به اینجا نگاه میکنم میبینم اینجا برای من اون چیزی که باید باشه نشده و نکات منفیش برام بیشتره
با حفظ احترام به مخاطب های اینجا ترجیح دادم حذفش کنم وقتی قرار نیست سودی به من برسونهبعدانوشت:دیدم شاید بی ادبی باشه کامنتا بسته باشه و مخاطب هم حرفی داشته باشه به همین جهت بازش کردم
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
قرار بود این تعطیلاتو آروم باشیم و همینجوری سر کنیم تا تموم شه و حضوری حرف بزنیم. درباره‌ی اینکه من نمیتونم دیگه اینجوری ادامه بدم. یا تماما مال من باشه یا هیچی. به طور مستقیم میگم یا عین دوتا آدم عادی رابطه داشته باشیم یا هیچی. دو ماه کمتر حالمون خوب باشه. چه فرقی داره؟
مثلا میخواستم این چند روز پست نذارم!
آقاااا
بعضیا میگن که همه‌ی تخم‌مرغ‌ها رو نباید توی یه سبد گذاشت که اگر یه جا به بن بست خوردی راه دیگه‌ای هم واست باشه
از طرف دیگه
بعضیای دیگه میگن آدم نباید Plan B یا به قول ما نقشه‌ی پشتیبان داشته باشه - چون وقتی آدم یه راه جایگزین داشته باشه واسه رسیدن به هدف اولی و اصلی تمام تلاشش رو نمیکنه و کمی هم بی انگیزه میشه.
واقعا آدم چقدر باید روی هدفش پافشاری کنه؟
از کجا معلوم که داره زور بی خودی نمیزنه؟
دوستان ازین تفکرا نداشته باشین که وای چه خوب.
نخیر.
بهترین شریک زندگی، شریک زندگی ای هست که یه آدم بالغ باشه.
نه خیلی پیر درون داشته باشه، نه خیلی کودک درونش فعال باشه. یه balance از هر دو رو داشته باشه.
به شخصه، با یه شریک زندگی بالغ راحت تر زندگی و تا میکنم تا کسی که عین پیرمردا میشینه همه رو امر و نهی میکنه و به این و اون میپره و هی گیر میده خودتو درست کن و اصلاح شو و...
آدم بالغ هست، که زندگی باهاش لذت بخشه. نه کسی که ریسک های کودکانه و گاهی حتی احمق
میشه آدم یکیو دوست داشته باشه بعد یهو دوسش نداشته باشه؟؟
میشه ندونی دوسش داری اصلا یا نه؟؟؟
میشه گاهی یه نفرو دوست داشت و گاهی حوصله شو نداشت؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما صبح تا شب یا حتی یکی دو روز پشت سر هم هیچ خبری ازش نگیری؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما با یه اشتباهش کلا ازش بدت بیاد؟؟؟
به نظرم نه!
اگه اینجوری باشه فقط یه معنی داره
اونم اینه که از اولم اون آدمو دوسش نداشتی!
 
فی‌الواقع حالم خوب نیست و واقعا نیاز دارم یکی باشه که منو دوست داشته باشه و باهام حرف بزنه و بهم بگه کافی هستم.
ولی خب نیست هیچ‌کس. و من دارم سعی می‌کنم گریه نکنم هنوز.
 
اونیم که همیشه بهش ازش می‌پرسیدم که بقیه وقتی ناراحتن و فلان تو می‌ری نازشون رو می‌کشی و بهشون خوبی می‌کنی که حالشون خوب بشه. من که حالم بد باشه کی ناز منو بکشه؟ می‌گفت من. همون!! الان بهم گفت "لطفا ول کن" همون که همیشه می‌گه می‌خوام پیشرفت کنی و بهترین خودت باشی چند هفته ست
اگه شوهرت دوستت باشه دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه ولی اگه دنیا دوستت باشه شوهرت دشمنت باشه فایده نداره
_جاری جاریو زرنگ میکنه...هوو هوو رو خوشگل. 
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...وجاریها تو کارو تلاش از هم پیشی میگیرند
_همیشه نصفتو به شوهرت نشون بده نصفتو نشون نده یعنی همه چیزتو به شوهرت نگو
_همیشه پوستو بشکاف پولتو بزار توش 
یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش
....
یه جوری داغونم...
که پناه بردم به قانون مدنی خوندن!
فک کنین؟
کار از حافظ و سعدی و بیدل گذشته ...
و فک کنم این صحنه بی بدیل ترین صحنه تاریخ باشه که یه روز یببینین یه دختر چشم تو چشم ماده ۱۹۰ داره زار میزنه!
...شرایط صحت عقد!
گاهی لازمه صدای شکستن زانوهاتو از ته قلبت بشنوی تا بفهمی هیچ کس هیچ وقت  هیچ آدم عادی و غیر معصومی !قرار نیس واسه درست کردن این شرایط داغونت بیاد!یا بهتربگم هیچ کس قرار نیس دستتو بگیره و بلندت کنه!یا نه حتی !حتی تر!مراعات کنه و
مجموعه‌ی نرم افزاری آفیس رو مطمئناً همتون اسمشو شنیدین. مثل Word، Excel، Power Point و ... . یک نفر برنامه نویس باید با نرم افزارهای زیادی کار کرده باشه و آشنایی‌ای هم داشته باشه. هر چند که کم باشه. ممکنه بگید نرم افزارهای آفیس خیلی راحته و همه بلدند که باهاش کار کنن :-) ولی اصلاً اینطور نیست. بعضی از امکانات آفیس هست که اصلاً شما اسمش رو هم نشنیدین و نمی‌دونید که اصلاً کارش چیه. خود منم هم همینطور هستم. نمی‌گم که کامل بلد هستم.
توی بعضی پروژه‌ها ممکنه نی
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
متنفرم از مرد ها یا پسرایی که میگن دختر باید کوچولو باشه موهاش یه متر باشه لوس باشه فلان :|
من از فضا اومدم که بدون این ملاکا کسیو دوست داشتم
نگفتم قدش بلند باشه یا سیکس پک باشه یا چشم آبی باشه و فلان
اگر واقعا میخواید یه زندگیه ارومو کنار کسی داشته باشید 
یا میخواید واقعا کنار یکی بهتون خوش بگذره 
اون ملاکا تاثیری نداره :|
مثلا یکی میگه چون دختره موهاش یه متر بود خیلی بهمون خوش گذشت  
زندگیمون از بقیه بی دغدغه تره
یا رابطمون پایدار تره
من مید
  حس خوبی بهم دست داده.در دقایق اولیه
سال 98 هر اتفاقی که بگی افتاد...سر هرچی دعوا   
 می کنیم،بعد آشتی می کنیم...خیلی
ما جالب هستیم.حالا خوب شد تو مهمونی های عید دعوا نشد.ولی این عید رو خوب ارزیابی
می کنم،چون همه کار رو انجام دادم از جمله شیطونی ها... خیلی حال می ده.ولی اگه بهم بگن 98 اولش و آخر 97 چجوری
بود می گم:بره دیگه برنگرده.چون واقعاً حوصله من سر رفته و خیلی بی کارم.در مورد عیدی ها حرف نمی زنم،چون ممکن
هستش یه کسی دلش بخواد انقد داشته باشه... یه
یه دوست لازم دارم. دختر باشه. بیست و شیش هفت ساله. ترجیحا پولدار باشه، نبود هم نبود حالا. مجرد باشه و تنها زندگی کنه، یا فوقش با مادرش مثلا. دختر باخدا و پاکی هم باشه. 
آهان، مشکلی هم نداشته باشه که من این سه سال باقی‌مونده رو برم پیشش زندگی کنم. 
قدیمیا یه چیزی حالی‌شون بوده که گفتن دوری و دوستی. 
حواستون به کسایی که دوسشون دارین باشه، حواستون باشه چقدر براشون مهمین، حقیقتا براشون مهمین اصلا یا نه؟
یهو به خودتون می‌آید و می‌بینید دارید تمام تلاشتون رو می‌کنید که نگهشون دارین ولی همه چیز داره محو می‌شه، چون اونا هیچ کاری نمی‌کنن، هیچ کاری.
نمیدونم شاید احمقانه باشه شاید هم از سر درموندگی ولی تصمیم گرفتم کنار بیام 
کنار بیام ک ادم دومه منم ک اونی ک تو حاشیس منم 
کنار بیام ک اگ روزی قرار باشه کسی خط بخوره اون منم بدون اینکه ذره ای نیاز ب فکر باشه 
چون ادم اشتباهه منم :) 
من میدونم ک الان کسی ک همه زندگیمه رو فرستادم جایی ک ... 
نه کافیه دیگ . از دید خودت ننویس . رفته جایی ک باید باشه . رفته با  کسی ک باید کنارش باشه خب؟  
چقد تلخه! چقد زهر داره ! انگار ی ماری خابیده رو قلبمو مدام نیشش میز
+ بچه ها ، اینجا کسی هست که زبان انگلیسیش خوب باشه ؟ یعنی در سطحی که بشه مکاتبات و ارسال کامنت بصورت انگلیسی باشه ؟؟؟
 
تو پست های مربوط به زبان انگلیسی ، خب من راه های زیادی گذاشتم ، اما واقعیت اینه که ما پارتنر نداریم ، تلگرام و اینا هم که قطعه ، خیلی خوبه که مثلا یه برنامه میان مدت بزاریم و براساس درس های مکالمه نصرت ، مثلا 15 تا درس بریم جلو و هر چی یاد گرفتیم بیایم و شروع به مکاتبه و چت کنیم .
 
 
یعنی میخوام بگم سطح پایه باشه 15 درس نصرت که مناب
  حس خوبی بهم دست داده.در دقایق اولیه
سال 98 هر اتفاقی که بگی افتاد...سر هرچی دعوا   
 می کنیم،بعد آشتی می کنیم...خیلی
ما جالب هستیم.حالا خوب شد تو مهمونی های عید دعوا نشد.ولی این عید رو خوب ارزیابی
می کنم،چون همه کار رو انجام دادم از جمله شیطونی ها...       خیلی حال می ده.ولی اگه بهم بگن 98 اولش و آخر 97 چجوری
بود می گم:بره دیگه برنگرده.چون واقعاً حوصله من سر رفته و خیلی بی کارم.در مورد عیدی ها حرف نمی زنم،چون ممکن
هستش یه کسی دلش بخواد انقد داشته با
اصولا آدم نباید دختری باشه که حتی از خطرناک ترین وسایلِ شهربازی هم نترسه و با شوق بره سمتشون، حداقل اینکه نباید همش رو جدول راه بره. نباید دختری باشه که ساده ترین تیپ ها رو بزنه.. نباید دختری باشه که ندونه کانسیلر یا رژگونه رو چطور استفاده میکنن. نباید نسبت به همه بی تفاوت باشه. نباید ساده و مهربون باشه. نباید کلِ روز رو از خستگی خواب باشه. نباید به جای شوآف توی اینستا بیاد ساده توی وبلاگ بنویسه. اصولا دختر نباید یه چیزی تو مایه های من باشه. چن
مامانم برام زردالو اورده
سعد اباد درخت زردالو داره
زردالوهای تازه رسیده و نشسته همینجوری مستقیم از درخت ادم بخوره. از تولید ب مصرف خخخخخخ
باید ی بار دیگه برم بقیه درختاشم ببینم
مثلا شاید توت داشته باشه
یا مث باغ گلستان انجیر داشته باشه
 
زردالو= الوزرد
دوس دارم بگم زردالو خخخخخ
۵ عامل میتونه داشته باشهفیوز f۲۵فیوزهای جعبه تقسیم کالسکه ای اگر دارای یونیت فن باشد یونیت فن یا asuرله aسنسور تحریک فناگر فنها دور ارام کار کنند اما دور  تند هیچ کدام کار نکند بس نتیجه میگیریم هردو موتور فن سالم استسه عامل میتونه در این امر دخالت داشته باشه که فنها در دور تند کار نکنندفیوزf۵اگر دارای یونیت باشه یونیت یاasuرله بیاگر فنها در درجات غیر استاندارد نوسان داشته باشند میتونه اگر دارای یونیت باشه درجه اول از یونیت یا  دارایasu  باشد د
احساس بی سواد بودن میکنم ... به شدتاگه قرار باشه دانشگاه و درسهاش و استادهاش توی دو سال و نیم باقی مونده با همین فرمون بره جلو باز هم در انتها احساس بی سواد بودن میکنم.
چرا دو سال و نیم ؟ چون به نظرم مهمترین مقطعش دقیقا همین لیسانسه.
اگه تهش این احساس واسم باقی مونده باشه میدونم که دوباره از اول شروع میکنم...
واقعا این کتاب ها و مشغله های علمی و اینکه علاقه داشته باشی توی یک فیلد مشخص علمی تمام اطلاعات رو داشته باشی به نظرم قشنگ ترین دغدغه ی هر ان
زندگی ثابت کرد که همیشه نمی‌تونی رو بقیه حساب کنی و یه وقتایی هست که فقط خودتی و خودت، تنها و بی‌یاور.
یه رفیق می‌خواستم همیشه گوش باشه و حرفام پیشش مثل یه راز بمونه. درددل کنم و سبک بشم و حالم خوب شه.
یه دوست نادیده‌ای تو توییتر گفت اونروز که بازگشت به خونه می‌تونه حس خوبی داشته باشه بعد این‌ همه سال. خونه نیست اما جایی شبیه به‌ش می‌تونه باشه.
#خونه
هر کاری میکنم خوابم نمیبره
خدایا به حق همین شب عزیز ازت میخوام به مامانم شفای کامل بدی
و نتیجه آزمایشها و ام ار ای ش هم خوب‌خوب باشه
خدایا میشه مامان مشکلی نداشته باشه و این چیزا هم الکی باشه همش؟
خدایا مامانمو خوب خوبش کن. میخوام سالم سالم باشه
دلم یه فست فوروارد می‌خواد این روزها و ماه‌ها رد کنم بره. حالا نه این که الآن خیلی بد باشه و نه این که در آینده قرار باشه اتفاق خاصی بیفته... نمی‌دونم... مثل یه سریالیه که هی می‌خوای بدونی بعدش چی می‌شه تند تند اپیزودها رو می‌بینی و رد می‌کنی. ته‌ش هم از این که زود تموم شده ناراحت می‌شی.
پنجشنبه 10/5/1395صبح با باباجونت رفتیم بانک صادرات سر کوچه تا برات حساب باز کنیم،اول قرار بود مشترک با حساب من باشه ولی کارمند بانک گفت با باباش باشه بهتره و این شد که شما با حساب بابا و خودت صاحت یک عدد عابر بانک شدی و وقتی اسم و فامیلت رو روی کارت دیدم کلی ذوق کردم ان شاءالله همیشه حسابت پر پول باشه و تنت سلامت دلت خوش...بهترین ها رو برات آرزو میکنم عشق مامان
شده هزارتا برنامه تو ذهنتون باشه و ندونید از کجا باید شروع کنید؟
هیچ جایی از خودم تو خونه ندارم برا همین سریع حواسم پرت میشه...
دلم میخواد حداقل یه اتاق داشته باشم که ندارم
از کجا شروع کنم؟
من حتی تو خوابگاه هم نمیتونم تنها باشم...
دلم میخواد یه جا باشه که مال خودم باشه
25 سالمه و هیچ جایی برای خودم ندارم حتی یه تخت یا یه کمد یا ی چیزی که بشه بری داخلش و از تمام آدمای دنیا قایم بشی....
مهم اینه که تصمیم الکی و بدون اساس نگیری. مهم اینه که همه چیزای خوب، خوبند ولی تو کدوم یکیشونو بیشتر مناسب خودت میدونی. انتخاب کردن چندتا صندلی برای یک نفر اونو بین صندلی ها قرار میده و در آخر میافته. شکست از پا دراور میشه برای کسی که تسلیم شده، برای کسی که هر روزشو مثل دیروزش میگذرونه. اما از همه اینا مهمتر اینه که اون تصمیمت ریشه داشته باشه. بی ریشگی بده، خیلی بد. هر چیزی باید اصل و ریشه داشته باشه.
تصمیم برای ادامه زندگی
جایگاهت بین هم ردیفها
میخوام از نویسندگی خداحافظی کنم.یا وبلاگ میفروشم.یا حذفش میکنم.یا میزارم خاک بخوره.شاید به امکان ده درصد بعد کنکور برگردم.اگه بفروشم و حذف کنم که با وبلاگ جدید برمیگردم و همتون پیدا میکنم.اگر هم بزارم خاک بخوره.جایی نرید شما که باز این جمع فوق العاده ای که دوسال حدودا پیدا کردم از دست ندم.بعد دوسالگی وبلاگ تصمیم میگیرم که چیکار کنم.تا اینجا باشم سمت درس و کنکور نمیرم.اگر کسی کاری داشته باشه باهام که مهم باشه جیمیل و ایدی اینستا رو میزارم.نمی
 
اینکه کارش درست بوده یا غلط بستگی به این داره که از چه زاویه ای نگاه کنیم و درست و غلط مون چه طعم و بویی داشته باشه .
هر کسی آزاده راه پیشرفتش را خودش انتخاب کنه و مادامی که به کسی یا چیزی صدمه نزده این آزادی از حقوق انسانی هست . البته فارغ از جنبه ی قانونی که هر سرزمینی قوانین اجتماعی و حقوقی و قضایی خودش را داره .
لما وقتی سلبریتی شدی دیگه مال خودت نیستی . مال فن هات هستی . حتی زندگی خصوصیت هم شیشه ای میشه و این اجتناب ناپذیره و از ویژگی های این
برای بهبود حال میتونید ... استغفار کنید:)
آقای پناهیان توی یکی از ویدئو هاشون میگفتند مومن نباید غمگین باشه اگر بود یعنی یه جای کارش میلنگه بره و از خدا طلب بخشش کنه ! یه کاری کرده همون کار مسبب غم شده ...
مومن باید دل شاد داشته باشه! از نوع واقعیش ...
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
این جهاد اصغر اون جهاد اصغر نیست منظورم جهاد سبکتر با رنج کمتر هست
سلام دوستان خوبم.
اگه یه نفر (مدیونید اگه فکر کنید اون یه نفر خودمم) دو تا پیج داشته باشه که یکی خصوصیه و یکی عمومی و حدود یک سال از ایجادشون گذشته باشه و هر دو رو با یه شماره تلفن و اسم و فامیل واقعیش ایجاد کرده باشه، بعد همین چند روزه یه پیج عمومی دیگه با همون شماره ولی با یه اسم ساختگی زده باشه و جز اون اسم و یه جمله ادبی و یه پروفایل که یه عکس از طبیعته چیزی نذاشته باشه و کسی رو فالو نکنه و به هیچ کس آدرس نده و الان اولین بار باشه که داره از وجود
جلوی دوربین سلفی به خودم نگاه می کنم..
دست رو موهای تابه تا کوتاه شده ام می کشم و می گم ...
خدایا نه موهای لختی صاحب شده م نه چشمان درشتی...
نه لب و دندان دلبری...و نه قد بلندی...
شاید ابروهام زیباترین بخش صورتم باشه 
در عوض از خود تعریف نباشه قلب مهربونی دارم ..
و بنیامین مهربان تری ..که اونم خدا میدونه کی بهم برسیم ...
اینکه زندگیت به این بستگی داشته باشه ترامپ لعنتی دور بعدی انتخاب میشه یا ..و حتی به این امیدواری که تو همین دور برکنارش کنند
روزهایی رو میگذرونم که دوست دارم بعد از تموم شدن اون روز وقتی پام از محیط دانشگاه میزارم بیرون برم یه جای خنک  اب و هواش مرطوب و خنک باشه. سبز باشه دیوار کاهگلی داشته باشه. نور خورشید نخوره بهم. یه لیوان شربت بیدمشک و خنک بریزم برای خودم.بوی باهار نازنج بیاد. یکی باشه که بشه باهاش از دغدغه های روزی که گذشت حرف زد. و اون به اندازه ی کافی بفهمه. و به مقدار مورد نیاز صحبت کنه. هی بوی باهار نارنج بیاد. هی هوا خنک و مرطوب باشه. هی من واسه ی خودم شربت بید
 
-زندگی هیچوقت قرار نبود آسون بگیره!!و قرار نیست ماهم زود تسلیم بشیم.
اوه سهون,پارک چانیول چه کسی قراره نجات دهنده واقعی باشه؟اون قلب به تصرف کی در میاد؟                       قلبی آکنده از حسی به نام عشق.
بازی که شروع کرده بود فعلا قرار نبود پایانی داشته باشه❕
...Coming soon
 
اونجاییکه‌ فکر نمیکنی کسی به یادت باشه و ناگهان چند نفر همزمان یادت میکنند :)
فقط میتونم بگم خدا رو شکر و هر چقدر بگم‌ کمه ، چونکه " نتوان شکر تو گفتن"
قبل ها بر این عقیده بودم که اگر حالی از دوستان و آشنایان بپرسم مزاحمشون شدم ! 
اما الان ؟! بنظرم شاید شخصی که فکر میکنم ممکنه الان خیلی سرش شلوغ باشه و پیام من فقط  وقتش رو میگیره ، ممکنه دل مشغولیش این باشه که کسی حالی ازش بپرسه . حتی اگر کلی کار هم  داشته باشه ، یک احوالپرسی کوتاه ،میتونه قندی
■ درونگراها حرف زدن رو دوست ندارن!
□ اشتباه محضه!
واقعیت اینه که درونگراها حرف نمی زنن تا وقتی که چیزی وجود داشته باشه که ارزش مطرح کردن داشته باشه‌‌.‌‌
اونا از مکالمه های روزمره بی معنی و سلام و احوال پرسی های الکی بیزارن‌‌.‌‌
درباره چیزایی که بهش علاقه دارن یا موضوعاتی که درباره اش اطلاعات خوبی دارن بپرسین و می بینین که اونا تا چند ساعت یا حتی چند روز آینده ساکت نمی شن!
بین تمام سگ‌های دنیا، سگ پودل جزو باهوش‌ترین، بااستعداد‌ترین و خوش اخلاق‌ترین سگ‌هاست. اسم پودل رو توی تمام لیست‌های باهوش‌ترین نژادهای جهان در رتبه اول یا دوم قرار داره؛ پس اغراق نکردیم اگه بگیم پودل از نظر خیلی‌ها باهوش‌ترین سگ دنیاست!
سگ پودل کاملاً قابل تربیته و تقریباً هر آموزشی که بهش بدین رو خیلی سریع یاد می‌گیره و از پسش برمیاد. البته این هوش زیاد میتونه گاهی مضر باشه، مثلا پودل‌های باهوش زود حوصلشون سر میره و پودلی که که حو
همیشه یادمون باشه اگه توی زندگیمون چیز ارزشمندی نصیب ما شد اگه چیزی به دست آوردیم چه علم باشه چه ثروت باشه و چه اتفاقاتی که به صورت معجزه از طرف خداوند پاک در زندگی مان رخ میدهد و از دیدن این گونه اتفاقات خوب بسیار تعجب میکنیم و دوست داریم این گونه اتفاقات جالب را به دوستان و آشنایان و حتی عزیزترین کسی که داریم بگیم اما نه به نظر من هیچوقت نباید کسی خبر داشته باشد فقط و فقط راز دلت را بین خودت و خدات نگهدار.چون همه ی کارهای خداوند پاک و بخشنده
صرفا جهت آگاهی برای عموم دوست داشته شده های عالم :
قیافه جذاب و دلنشین مبارکتون باشه.. ماشاءالله! چشم حسود کور و گوش شیطون کر! 
ولی اینو بدونید چیزی که برای یه زندگی خوب در اولویت هست اخلاقه!   و این قیافه و جمال میفته بعد اینها.. اصلا میره اولویت های ته لیست!  
اخلاق خوب باشه یعنی زیبا و دلنشینی..     
اما بلعکس، اخلاق که بد باشه  اصلا نه دینت نه قیافت دیگه به چشم نمیاد و مهم نیست...   یعنی دیگه هیچی!    
حس عجیبیه... با این که حدس میزنم چیزی که گفتی حقیقت نداشته باشه نمی تونم خودمو درک کنم که چرا باید انقدر ذهنمو درگیر کنی؟ با این که میشناسمت و حدس میزنم که اینم یکی دیگه از اون شوخی هاس که هممون رو سر کار گذاشتی و شب یه ویس می فرستی و بلندبلند تو گروه می خندی اما دنیامو به هم ریختی. دلشوره ام برام قابل درک نیست! نباید اینجوری باشم!
راستش اونقدری هم تو رو میشناسم که بدونم هیچی ازت بعید نیست! شاید هم حقیقت داشته باشه! خب... اگه به منطقم رجوع کنم... اگه
■ درونگراها حرف زدن رو دوست ندارن!
□ اشتباه محضه! واقعیت اینه که درونگراها حرف نمیزنن تا وقتی که چیزی وجود داشته باشه که ارزش مطرح کردن داشته باشه‌‌.‌‌اونا از مکالمه های روزمره بی معنی و سلام و احوال پرسی های الکی بیزارن‌‌.‌‌ درباره چیزایی که بهش علاقه دارن یا موضوعاتی که درباره اش اطلاعات خوبی دارن بپرسین و ببینین که اونا تا چند ساعت یا حتی چند روز آینده ساکت نمیشن!
 
دوباره پیام هاشو شروع کرده...
من اگه بخوام فقط به خودم فکر کنم و اعصاب و روحیه م واقعا ارتباط باهاش هیچی بجز دردسر نیست. باز سعی کردم یادم بره کارهاشو، شدت ناراحتیمو...
الان چراغ سبز گرفته انگار... دوباره شروع کرده مقصرسازی و نمیبخشمت و نمیبخشمتون و این دنیا و اون دنیا و...
و ما ادراک ما فرافکنی...
بعضی آدم ها اول کینه بودن، بعد دست و پا درآوردن! و تو دنیا پرتاب شدن! 
الحمدلله چیزی به اسم مسوولیت پذیری اعمال هم که ندارن. هر غلطی میکنن نباید مخالفی
یک توپ بسکتبال توى دست من تقریبا ۱۹ دلار می ارزه اما توى دست مایکل جردن تقریبا ۳۳ میلیون دلار!بستگی داره توپ توى دست کی باشه!یک عصا توى دست من می تونه سگ ها رو دور کنه اما توى دست موسی(ع) دریای بزرگ رو می شکافه!بستگی داره عصا توى دست کی باشه!دو تا ماهی و یه تکه نان توى دست من یه ساندویچ می شه اما توى دست حضرت عیسی(ع) هزاران نفر رو سیر می کنه!بستگى داره روزى شما دست کى باشه!همانطور که می بینید ، بستگی داره هرچیزى ، توى دست کی باشه!پس ، دلواپسی هایت ،
اطراف ما پر از انرژی منفیه 
پر از خبرای بد 
پر از الودگی 
پر از خستگی 
همه نا امید و ازرده خاطرن.. 
اگر بخوایم تو این اجتماع رها باشیم میمیریم... 
پس 
بیایم از فردا 
میون تمام گل و لای و تاریکی ها 
دنبال یه نقطه نورانی و کوچیک باشیم! 
و بخاطرش خدا رو شکر کنیم.. 
نقطه نورانی میتونه شب خوابیدن و صبح بیدار شدنه! ..... خدایا شکرت که به من امید داری و من رو از نعمت زندگی محروم نکردی. 
نقطه نورانی میتونه نوشیدن یه لیوان چای گرم کنار خانواده باشه..... خدایا ش
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
وقتی آخر هفته میشه و به این فکر میکنم هفته ی بعدی باید چکارهایی انجام بدم مخصوصا اگه هفته پر مشغله ای داشته باشم حس دلشوره میاد سراغم
و اینجاست که آرامشم زیر سوال میره
البته سعی میکنم که اصلا بهش فکر نکنم و فقط عملکرد امروزم خیلی خوب باشه و میدونم که فکر کردن به آینده هم امروزتو تحت تاثیر قرار میده و هم انرژیتو برا کارهای آینده کاهش میده
پس اول باید امرزمو بسازم تا فکرم از بابت آینده راحت باشه 
فکر میکنم اکثر نگرانی هامون بخاطر کارای نصفه نی
خدا می‌گه: ما قرآن را برای «ذکر» آفریدیم...هوم... یعنی چی؟ یعنی خدا نشسته فکر کرده، گفته خب، من یه کتابی می‌خوام بفرستم که موندگار باشه... چی باشه خوبه؟ هوم... ذکر...ذکر یعنی چی؟ احتمالاً بشه معنی کرد به: یاد.خدا دوست داشته به یادش باشیم... یادمون نره که اونم هست...جالبه... انگار با یه داستان عشقی طرفیم... :)
من معتقدم در هر مقطعی از تاریخ، در هر زمان و مکانی
هیچ انسانی در هیچ کجا بدون نور هدایت و چراغ راهنما رها نشده
ولی باور دارم که در خانه اگر کس است یک حرف بس است
کسی که دغدغه ی راه درست رو داشته باشه، بالاخره اون رو پیدا می کنه
مگر اینکه خودش قلبا نخواسته باشه و دنبال بهانه بگرده
...
زمین خدا هیچگاه از حجت خالی نیست
از زمین بلند شدن آدم 
دستا رو به زانوی اراده زدن و بلند شدن
وقتیه که محبت آدم و دلش سمت درستی رو هدف گرفته باشه .. 
یه قدرت رَد کردن و عبور کردن داشته باشه
و اینم فقط کار دل آدمه ..
دنیا داره خیییلی زود می گذره 
کاش بیدار بشم ..
صدا می زنن ما رو
کاش همه چیزم، همه هستی ام رو بفهمم از اونه ..
 
یعنی اگه من به اندازه ی کافی عاشق خودم باشم، دیگه از محبت آسیب نمی بینم؟ بی خودی توی دام محبت نمی افتم؟
فک کنم راه حلش این باشه. باید عشق رو در وجود قوی تر کرد :عینک_آفتابی
از طرفی هم باید یادت باشه که هویت مستقلت اول از همه قراره همیشه مستقل باشه.
 
 
کیبوردمو عوض کردم. اون کیبورد داغونه رو گذاشتم که مال گوگله. چون این امکان رو داره که بک گراند بذاری براش و من یکی از بک گراند های فضاییمو گذاشتم و سوتی های تایپی آینده و حال و سرعت کند تایپ رو فدای یک تار موی منظره شگفت انگیز و جنون آور فضا می کنم و امشب که فردا شد آرزو می کنم که وقتی مردیم اختیار کنیم که بهشت و جهنممون کجا باشه. من جهنمم رو ونوس انتخاب کردم. ترجیح میدم توی یه جهنم با شکوه و دلفریب بسوزم.
از فرجه امتحانات بیزارم بیزار. 
دلم میخوا
آدم باید خوشحال باشه؟ آدم باید تو زندگیش لذت ببره؟ آدم باید چه‌جوری باشه دقیقا؟ چی درسته؟
من الان لذت یک غمی رو می‌خوام که بشینه تو دلم و درام کنه تو خیال و زندگی رو رنگ بزنه. من الان دلم لذت عشق می‌خواد، آره همون که جز هورمون نیست. من الان دلم نوشتن می‌خواد از این زندگی از منی که دلم حواسش داره پرت میشه. اما کجا؟ من که کسی رو نمی‌بینم بشه باهاش عاشقی کرد. کاش س کمی وا میداد. اما همون بهتر که عاقله. من دلم می‌خواد کسی به عشق و دوست داشتن من احت
این بار واستون بهترین انیمه های بسیار غمگین که اشک آدمو درمیارن لیست کردم سعی شده بیشتر مواردی قرار بگیرن که تعداد قسمتای غمگین زیاد داشته باشه نه فقط قسمت آخرش غمناک باشه مطمئنا لیست کامل نیست چون همه انیمه های دنیا رو ندیدم و سلیقه هم دخیل بوده پس بر هر اوتاکوی مسلمان واجب که به کامل شدن لیست کمک کنه!
ادامه مطلب
 یا تفکر به تفکر یا حس به حس
خلاصه نبرد در واقع تقابل دو نفر با هم یا دو تفکر متضاد هست که میتونه
نشات گرفته از یک اتفاق کوچیک باشه یا حسی ناخوشایند ولی باید به قلب نبرد
رفت وحس کرد که واقعا اون دو متضاد قلبا قادر به نبرد هستند یا در ظاهر
کودکانه به خاطر غرور کاذب اینکار رو میکنن وچه شیرین هستند متفکرانی که به
واقعیت ان پی برده و واقف شوند عشقی عمیق وجود داره که میشه با کمی درایت
جمع کرد ودوباره ساخت که چه زیباست ساختنی که دوباره باشه ومیتون
همیشه خیلى زود از کوره در میرم نمیدونم چرا؟؟!!! واسم سؤالِ
بماند
که گاهى واقعا اطرافیان غیرقابل تحمل میشن ولى خوب منم نباید زود از کوره
در برم،شاید آدم عصبى باشم ولى عصبانیتم  کلا ١٠دقیقه نمیشه ولى خوبم عصبى
میشم ها
دوست دارم قدر کارى که میکنم و بدونن نه بگن مگه چیکار کردى
این  جمله اندازه یه بمب اتمى یا شایدم هسته اى قدرت تخریب داره. صرفا چون
فلان کس همسن من بوده ٢ تا بچه داشته که  دلیل نمیشه من پخمه باشم. هرکى به
اندازه خودش از پس کاراش ب
آدم هر چقدر هم که سرش شلوغ باشه و فکرش مشغول ،کار زیادی داشته باشه و سرگرمِ خودش باشه ،از خاطره ها و آلبوم  عکسها که بگذریمبالاخره یه روز گُذرش به کُمُد قدیمی در بسته یا شایدم به طاقچه بالایی اتاقی که مدتها ازش بی خبر مونده  خواهد افتاد .با کُلّی فکر و خیال و نگاه کردن به اسباب بازی های قدیمی و گاهی هم تبسُّمی لبخند گونه همبازی های قدیمی را هم می بیند ِ آنجا دیگه کلمات خیلی به کار نمیانیادمون باشهاگر سراغی از خاطره ای میگیریم مواظب باشیم کها
خودت خوب می دونی که استادِ دعا و مناجاتی اما تو لحظه های سخت و گرفتاریت! همین حالا هم که بعضی وقتا به آسمون نگاه می کنی یا برای تعجیل در فرج مولات دعا می کنی قطعا دلیلش به استرس و نگرانیت از کرونا بر می گرده. بهرحال دیر یا زود دنیا از این بحران عبور می کنه که یا ازش زنده در میای و یا به خاطره ها می پیوندی! اما بهرحال همه چی عادی می شه و روز به روز این سختی ها به فراموشی سپرده می شه. اگه قرار باشه باز مثل خیلی از اتفاقات نگران کننده ی قبل یکم اهل دعا
این روزها عجیب دلمون تنگ شده برای یه سرفه یا یه عطسه درست و حسابی توی جمع!!! همه حواسشون به همدیگه هست و به شدت همدیگه رو زیر نظر دارند. فقط کافیه یه سرفه یا عطسه بکنی حتی دیگه جات تو خونه هم نیست چه برسه محل کار و فضاهای عمومی. یه عطسه که بکنی همه بهت نگاه میکنند و پیش خودشون میگند نکنه این کرونا داشته باشه، نکنه ناقل باشه خلاصه اینقدر بهت نگاه میکنند که شرمنده میشی این از مردم ؛ اگه تو جمع دوستان وهمکاران باشی که دیگه وضعیت بدتر ازاینه! رفتی دک
من خیلی یه جورایی حزب بادم احساس میکنم شخصیتم از درون تهی هست ثبات اخلاقیم ندارم حتی!!بخش عمده ایش به خاطرخاطر اینه که نظر بقیه برام مهمه و خیلی دلم میخواد همیشه ازم به خوبی یاد بشه و به شدت وحشت دارم از اینکه کسی باهام بد بشه یا نظرش از خوب به بد راجعم تغییر کنه (در حدی ک راضی بودم مثلا کسی توروم باهام خوب باشه اگه خواست حالا تو دلش بد باشه:|||)
یکی بهم بگه شخصیتت رو توصیف کن نمیتونم چون بعضی مواقع خیلی مهربون میشم بعضی مواقع واقعا برام مهم نیست
اگه تو جمعی نباشی که تفریح‌هایی که دوست داری برای اون‌ها هم جذابیت داشته باشه، و چیزهایی که از نظر اون‌ها فان و تفریح حساب میشه برای تو قابل درک نباشه ، اون وقت دچار یه تناقض میشی ، حس میکنی تو اشتباهی ، تو غلطی، تو شایسته‌ی تنها بودنی ، وقتی هم که تعداد اون جمعیت خیلی زیاد باشه ، اوضاع چند برابر بدتره . مدام خودت رو مقصر میدونی و دنبال دلیل میگردی که چرا نمیتونی از چیزهایی که همه ازش لذت میبرن لذت ببری؟؟ این از باگ‌های اعصاب خوردکن دنیاست
آقا ما نفهمیدیم بالاخره جوون با غریزه جنسیش چه غلطی کنه؟!
ازدواج رو قبول دارم کاملا اوکی. ولی اون راه بلند مدته. «الان» جوون با غریزه جنسی مرگباری که توش داره شعله میکشه چکار کنه؟ ازدواج دائم که سیمکارت دائم نیس هرموقع لازم داشتی بری سر کوچه تهیه کنی.
کی راهکار درست و عملی داره واسش؟
اسلام هم با اون عظمتش با راههای خوبی که داره تو فرهنگ افتضاح ما قابل عملی شدن نیس. راه‌هایی مثل عقد موقت.
الان عقد موقت مثل روابط نامشروع قبح داره تو ذهن خیلی از
عدم که همیشه مرگ نیست..
میتونه توقف آدم تو زمانی باشه که لازمه بجنگه!
من اسمشو میزارم عدم..
علت توقف هم میتونه نشات گرفته از عشق باشه، تنبلی باشه..
منطق باشه! یا ؟! ...
نمیدونم اما هرآدمی یه جایی میرسه به باتلاق عدم ک لازمه دست و پا بزنه و خلاص کنه خودشو از اون وضعیت..
این وسط به خیلی چیزا! و خیلی کسا چنگ میزنه و هدفش فقط رهایی..
گرچه ب قول ی بزرگ "به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد"
 
پ.ن: این روزا میجنگم با هوس! عقل! زمان! چاره!عشق! و همه چی.. 
الهی بشه همونی
یه توضیح موقتی اینجا بدم. تا یکم توهم یه سری رو کاهش بدم!
تی‌تی یه شخصیت کاملا واقعی هست و خودش هم در جریانه که کی هست. مخاطبش کاملا واقفه به وجودش و اسمش هم واقعا تی تی هست. حلا این شخصیت میتونه واقعیتش زاییده ذهنم باشه، میتونه خودم باشه، میتونه شخص سومی باشه. همین:)
سلام !
همه مون تو طبقه بندی های تیپ شخصیتی 2 تا تیپ معروف و کلی تر رو بیشتر میشناسیم، درونگرا و برونگرا.
هر کدوم دنیا و ویژگی های خودشون رو دارن، و نمیشه گفت این از اون یکی بهتره، حالا سوال من اینه؛ 
لزوما یه آدم درونگرا باید در کنار یه آدم درونگرا قرار بگیره تا به مشکل برنخوره، یا اوقات شاد بهتری داشته باشه؟، یا باید با هم فرق داشته باشن تا حال شون بهتر باشه و به مشکل نخورن (یعنی برونگرا با درونگرا).
ادامه مطلب
سلام. 
 
یک نظرخواهی هست که باید پر بشه . مربوط به مدرسه هست و برنامه هایی که قراره باهاش چیده بشه در واقع یکی از تکالیفم بوده و قطعا به نظر بقیه هم خیلی خیلی نیاز دارم . 
اما داستان چیه؟
 
داستان اینه که فرض کنین یک مدرسه ای قراره مراسم صبحگاهی انجام بده (اصلا هم مهم نیست هوا سرد باشه و یا گرم باشه)
میخوایم کارهایی انجام بدیم صف ها و در کل برنامه با بالاترین کیفیت انجام بشه . 
به نظر شما میخواهید مدیر باشین ، معاون باشین معلم دانش آموزا و حتی از ا
خدایا چه فیلمی بود! همه تنم جرقه جرقه شده از بس هیجان بهم وارد شد! 
یه فیلم ترسناک و روحی و مرده ای بود. که با دل نازکی خودم خیلی عجیبه چه جوری از دیدن این فیلم لذت بردم!(این جوری که بازیگری ویجی چی چیک بود!) یه مقداری هم گریه کردم!
نمی دونم این یه اثر ارجینال بوده یا کپی خارجیش بوده ولی از خلاقیت نویسنده ش هر کی که بوده لذت بردم.
 
خلاصه که به عنوان اولین مواجهه من با فیلم روحی و یه تجربه متفاوت برا من که همه ش کله مو کردم تو فیلمای رمانتیک خوب بود!
می نویسم که یادم باشه شبی نشستم کارهای دیگران رو‌ انجام دادم در حالی که فرداش خودم ارائه برای درس جنین شناسی داشتم و خیلی از کارهام مونده بود. می نویسم که یادم باشه بازم ”نه” نگفتم و دیگران اولویتم بودن . یادم باشه که یه زمانی این جمله احساس خوبی داشت ولی الان فقط مایه احساسات بده واسم می نویسم که یادم باشه دیگران اولویتم بودن 
پستی گذاشته بودم که کمی قبولش داشتم کمی نه ، احساس کردم بودنش نمک پاشیدن رو زخممونه در این شرایط و حذفش کردم.
آقا ما همه ممکن الخطا هستیم فقط گفتم یادمون باشه در این مسائل فعلی از نظر منو شما ممکنه کسی اشتباه کرده باشه ممکنه از نظر خودش و دیگری خیر فقط گوشه ی ذهنمون داشته جز ائمه ی اطهار هیچ کسی معصوم نیست 
 
من برای ازدواجم به زیبایی اهمیت نمیدم، فقط در این حد که ازش بدم نیاد، یا اینکه به پول پدرش و شغل پدرش هم اهمیت نمیدم، همین که حلال باشه کافیه، ولی خوب چیزهای دیگه برام مهمه، اما این جور چیزها رو سخت میشه از رو ظاهر تشخیص داد.
مثلا شما میتونی زیبایی و ثروت یه پدر رو از روی ظاهر و زندگی دختر تشخیص بدی، اما هوش و شعورش رو چطوری میتونی متوجه بشی؟، کسی که اونم براش ظاهر مهم نباشه، اما مثلا تحصیلات مهم باشه، اهل فیلم و سینما و مدل نباشه، ولی دنبال ع
من هیچی از این دنیا نمیخوام 
فقط میخوام خانواده مون دور هم جمع باشه من مامان بابا ابجی و داداش و‌مهربون‌ و خوشحال 
دلم میخواد داد بزنم جیغ بکشم بگم که این رسمش نیس ک انقد شأن و شخصیت خودمو میارم پایین ... انقد خودمو دست کم میکیرم ... باید بیشتر از اینا خودمو دوس داشته باشم
خدایا این رسمش نیس ک داداشم انقد احساس بدی داشته باشه ب خاطر اتفاقایی ک براش افتاده درسته یه کارایی کرده امااا خودت کمکش کن و حقشو بگیر به همون وجهی که خودت بهتر از همه میدون
همیشه با خودم می گفتم ساکت بودن توی فضای فتنه چه دلیلی می تونه داسته باشه ؟! آدمایی که می دونم انقلابین می بینی توی شرایط خاص که باید فریاد بزنن ساکت می مونن ... تو این چند روزه ی پر التهاب که برخلاف همیشه مدام پست های سیاسی می ذاشتم یه جورایی جوابشو گرفتم . وقتی یک موضوع گل سرسبد همه ی گفت و گو های رسانه ای میشه ، اظهار نظر ها در مورد اون میره زیر ذره بین . مخصوصا اگر آدم تو صفحه ی مجازیش چهار تا مخاطب هم داشته باشه . به همین خاطر ترس می افته به جونش
سلام
میخواستم نظرتون رو درباره ی معیارهام بدونم؛
من تصمیم دارم با پسری مومن در این حد که آدم با تقوا و صادقی باشه، نماز و قرآن خون باشه، به زکات و خمس و انفاق اعتقاد داشته باشه، چشم پاک باشه، قیافه ش به دلم بشینه و کار مناسبی داشته باشه که بتونه خرج زندگی مون رو تامین کنه، ازدواج کنم.
حتی راضیم کنار مادرش تو یه اتاق زندگی کنم، ولی چیزهایی که گفتم رو دارا باشه، ولی میگن همچین آدمی وجود نداره، به نظرتون من باید معیار هام رو تغییر بدم؟، از طرفی ا
یه بار دیگه پشیمون از اینکه فکرامو جلوی یه نفر دیگه گذاشتم. روا نیست هر جا مهسا جان. روا نیست! :)
البته از طرفی، چرا اینقدر سخت گذشته در ذهن؟
آخه می گه تو از اولش می دونستی که اینجا اینجوریه.
- خب که چی؟ این یه جواب همدلانه نیست(یه وقتی شایدم باشه، ولی اینجا نبود).
در واقع از این می ترسم که برام نتایج بدی داشته باشه این گفتن ها. وگرنه حالا چه همدلانه باشه و چه نباشه، اونقدری ناراحت کننده نیست.
یه مسیله دیگه هم جمعه. وقتی یه گروه آدم باشه، خب مسیلهی گ
دوستان سلاام :)کسی هست اینجا برنامه نویسی پایتون کار کرده باشه یا کلا بلد باشه؟
میخوام بدونم چقدر کاربرد داره ؟
و اینکه به صورت خودآموز میشه مسلط شد؟
همون کتابش رو بخونی مثلا...
میدونم میتونم سرچ کنم جواب سوالهامو اما میخوام با یه تجربه واقعی صحبت کنم ؛)
◀یکی از تصورات اشتباه ما همین هست که فکر میکنیم که اگر دلمون پاک باشه کافیه،اما اینطوری ها هم نیست که فکر میکنیم،ما نمیتونیم گناه بکنیم،خطا بکنیم اما چون دلمون پاکه بگیم دیگه تمام و حرف آخر اینکه که خدا دل پاک رو با عمل پاک میخواد،هر موقع تونستیم اعمالمون پاک و طبق اصول شرع و انسانیت باشه،میتونیم ادعا کنیم که مهم دله که پاک باشه،یاعلی❤
من لیاقت ندارم کسی منو دوست داشته باشه.ادم حیوونی ام.جفتک میندازم.بدیخت زنم.چ قدر بدبخته واقعا اونی ک زن من شه.چی فکر میکنه واقعا پیش خودشش؟؟فازش چیه.؟؟من حتی لیاقت مدارم خدا هم دوستم داشته باشه.ی موجودِ گوه و کاملا بی لیاقت.بی لیاقت ب نظرم خیلی خوب منو توصیف میکنه.بی لیاقت،بی مرام،احمق،فرصت نسنج،و باز هم احمق.
حافظ ی سری شعر داره خلاصه میگه تو ب تقصیر خود افتادی از این در محروم.
بدیش اینه از این ب بعد هر چی گیرم بیاد میگم از این بهتر هم میشد.ت
بلاگ نویسی یه بدی بزرگ داره و اون وقته. هر پست میتونه بیست دقیقه تا چهل دقیقه وقت آدم رو بگیره. اگه موضوعی که داره پست میشه ارزش خاطره داشته باشه و یه جور دفتر خاطرات شه که خوبه اما اگه چیزی باشه که ما میدونیم و قراره بقیه هم استفاده کنن کسل کننده میشه. یکی دیگه از دلایل این که همه دارن از وبلاگ کوچ میکنن حتی قدیمی ها اینه.
دانلود آهنگ عشقت که باشه ریمیکس
دانلود آهنگ مهدی جهانی عشقت که باشه بدون ریمیکس
دانلود ریمیکس شاد عشقت که باشه
متن آهنگ عشقت که باشه

دانلود آهنگ عشقت که باشه ورژن آروم
عشقت که باشه دنیام آرومه ورژن اروم
دانلود آهنگ ریمیکس عشقت که باشه دنیام آرومه
 
یکی از چیزهایی که تو افزایش اعتماد به نفس مهمه اینه که خودمونو دوست داشته باشیم. احساسی که ما نسبت به خودمون داریم خودبخود به دیگران منعکس میشه. اگه حس خوبی به خودمون داشته باشیم، دیگران هم این حس خوب رو به ما خواهند داشت. و اگه حس بدی به خودمون داشته باشیم و اعتماد به نفسمون پایین باشه، هیچوقت یکی دیگه نمیتونه ما رو دوست داشته باشه.
ادامه مطلب
سلام خدمت همه ی استقلالی های عزیز امیدوارم حال و احوالتون خوب باشه از اونجایی که قراره ما در رسانه هواداری استقلال سایت جامع باشیم قطعا به همکاری شما هم نیاز داریم از شما اگر کسی گرافیست ، عکاس و نویسنده علاقمند هست که در تیم رسانه ای شرکت داشته باشه به ایدی زیر رزومه خودتون رو ارسال کنید.
@amirtajiiii7
 
با تشکر از شما بهترین هواداران دنیا
به نام خدا
سلام همراهان
خیلیا از من پرسیدن اصن هیپ هاپ یعنی چی؟چرا هیپ هاپ؟
دوستان عزیز
امروز میخوام درباره هیپ هاپ کمی توضیح بدم و بگم چرا رفتم سمت هیپ هاپ.
عزیزان هیپ هاپ یکی از زیر سبک های موسیقیه.در امریکا تشکیل شد و مورد استقبال قرار گرف.
(البته لطفا با رپ اشتباه نگیرین)
متن های هیپ هاپ تشکیل شده از: چندین خواننده که عموما درباره زندگی خود در اهنگ میگن(البته شبیه زندگی خود.در هیپ هاپ از تشبیه استفاده میشود)
در ایران هم خواننده هایی داریم ک
یه کرمی افتاده تو وجودم...(شکلک خبیثانه)
توی آزمایشگاه هستم و سرور دانشگاه هم اینجا قرار داره
بعد بعضی از بچه ها و اساتید از راه دور با سرور کاراشون انجام میدن
بیشتر وقتا حواسم هست ببینم کی استفاده میکنه و اگه یکی از اساتیدم باشه ریست کنم بگم برق قطع شد
(از بس غیرعادلانه نمره داد:پ )
ولی احتمال میدم دانشگاه باشه و منصرف میشم
زندگی دانشجویی میتونه خیلی عجیب و پر فراز و نشیب باشه:)) اصلا نفهمیدم چطور یه ترم گذشت. نفهمیدم چیشد که حالا پس فردا اولین روز ترم دو رو قراره شروع کنم . با علمِ به اینکه چقدر این ترم عجیب تر و سخت تر خواهد بود. احساسات این لحظه م، یسری چیز مخلوط و قاطیه که گیجم کرده فقط:)) امیدوارم ترم جدید اتفاقات خوبیو با خودش داشته باشه صرفا. 
بله، فقط کافیه سیستم نورونی عملکرد دترمنستیک داشته باشه، اونوقت از همون موقعی که احتمالا سناریوی پرت شدن آدم تو زمین اتفاق افتاده، عملکرد نورونی با عملکرد دترمنستیک زمین و سایر موجودات همراه شده، و بوم، اگه این درست باشه یعنی تمام تاریخ از گذشته تا حال تا آینده از ابتدا کاملا معین بوده و طبق برنامه اتفاق افتاده و اتفاق خواهد افتاد.اگه این فرضیه رو بگذاریم کنار تحقق پردازش کوانتومی و فرض دیگرمون این‌ باشه که ساختار علت و معلولی به طور کام
بعضی از افراد نسبت به  بقیه مورد توجه بیشتری قرار دارند و به همین دلیل در مواقع مختلف در صورت نیاز به کمک و یا نیاز به راهنمایی اشخاصی هستند که داوطلبانه این کار را برایشان انجام دهند و گاهی حتی اضافه بر نیاز!
ازین دسته آدمها که مورد توجه بقیه بودند و یا هستند دوری کرده ام.   و فقط زمانی که با اشاره و یا مخاطب مستقیم قرار دادن من،  اقدامی میکنم. در غیر اینصورت بقیه هستند و درد او و نیاز او را همان بقیه پاسخگو خواهند بود.
این موضوع برای غریبه ها
تجربه ی گشتن توی دنیای تاریکی و بی پناهی، به من یاد داد که این دنیا پر از ناخوشایندیه. آدمایی که در معرض بدی، روحشان خط خطی شده و با این روح خط خطی توی دنیا قدم می زنن.
وقتی که آدم قوی باشه، مشکلی نیست. اما وقتی نباشه هست که می بینه چقدر دنیا آشفته ست... چقدر قلبا رو تاریکی گرفته...
خوبه مهربون بود، ولی مهمه مهربون عاقلی بود. لازمه که قاطی نشد با آدما تا قوی و قوی تر شد. تا قلبتو محافظت کنی  و بتونی مهربون تر باشه. مثل مهسای قبل. مهربونی توی دله. قرار
دختری 33 ساله و مجرد هستم با  چهره ای  متوسط و قد بلند و باریک، دارای تحصیلات عالیه، به تازگی شاغل شدم. چقدر باید امید داشته باشم و چقدر احتمال داره که خواستگار مجرد سر راهم قرار بگیره؟!، که هم  با سن من سازگار باشه و  هم  طرف سابقه رابطه ها نامشروع و دوستی ها عمیق و طولانی با دحتران نداشته باشه؟، و یا متاهل نباشه؟ (مطلقه بدون فرزند یا با سابقه  نامزدی و عقد مشکلی نیست ولی  بقیه روابط با اعتقادادتم جور در نمیاد!).
شرایط مالی خاصی ندارم مهریه 14 س

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Alireza Asadi