نتایج جستجو برای عبارت :

ح جیمی ۵ ساله از بلاگستان

سلام. اگه وبلاگنویس یا وبلاگخوان هستید و احساس می‌کنید، بلاگستان دیگه مثل قدیما نیست و شور و اشتیاق آدمای اینجا کم شده،  اگه وبلاگنویس‌های خوبی می‌شناسین که توی اینستاگرم و کانال‌های تلگرم و... می‌نویسن اما  خوندن نوشته‌هاشون در وبلاگ یه چیز دیگه هست، اگه دوست دارید بلاگستان دوباره رونق بگیره، این پست عالیس  و این یکی رو بخونید و به اشتراک بذارید و اگه دوست داشتید برای روشن کردن دوباره‌ی چراغ بلاگستان آتشی برآرید.
10 سال ِ آینده؛ من در حالی که تارهای کم‌پشت ِ امروزی ِ روی سرم، چو برگ پاییزی فرو ریخته‌اند و جلوی سرم به کویری بی‌آب و علف می‌ماند، برف ِ میان‌سالی بر دامنه‌ی موهای غریب و تنهای باقیمانده باریده، چشم‌هایم با دوپینگ ِ عینک مرا یاری می‌کنند، باز هم ساحل فریبا و آرامش‌دهنده‌ی بوشهر را به اتفاق ثریا قدم می‌زنیم و آلبوم ِ مرداد ِ 1398 را ورق می‌زنیم، از سختی‌های زندگی که گذشته‌اند خواهیم گفت. از سختی‌هایی که از آن‌ها ترس ِ طوفان داشتیم ام
یچیزی که درمورد بلاگستان جالبه اینه که فکر کنم همه ی ما بر اساس نوشته هایی که از ادما میخونیم ازشون یه کاراکتر تو ذهنمون میسازیم و اونها رو اونطوری میشناسیم
کاراکتر من تو ذهن شما چه شکلیه؟ فکر میکنین من تو دنیای واقعی چه جور ادمیم؟ 
 
+همیشه دلم میخواسته بدونم پس لطفا اگه زحمتی نیست اکثرا جواب بدین :)
من براساس سن بلوغ پسران و دختران و همچنین سن یائسگی در زنان و کمی محاسبه به فرمول زیر برای سنی که طبیعت برای ازدواج مردان و زنان مناسب میدونه رسیدم:
 
سن پسر=1.1*(سن دختر)+4
میخواستم ریز محاسباتم رو اینجا بنویسم که دیدم شاید حوصله خواننده سر بره و فقط فرمول نهایی رو نوشتم.
براساس این فرمول طبیعت برای یک دختر:
18 ساله پسر حدودا 23.8 ساله رو مناسب میدونه
20 ساله پسر حدودا 26 ساله رو مناسب میدونه
25 ساله پسر حدودا 31.5 ساله رو مناسب میدونه
30 ساله پسر حدودا 37
◀تصویری که میبینید مربوط به عقد دختر ۹ ساله با پسر ۲۲ ساله هست.طبق گفته پدر و مادر دختر قرار هست این ها شش سال دیگر با هم اردواج کنند. این دو ساکن منطقه بهمئی استان کهگلویه و بویر احمد هستند. دادستانی قوه قضایه به این پرونده رجوع کرده و در دست بررسی هست.از نظر من این نوع ازدواج ها و عقدها در این سن کم بخصوص برای دختر ۹ ساله مناسب نیست.
مامان هم مثل من عاشق نگه داشتن یادگاری ها و هر چیزی که نوستالژیک طور باشد است،هنوز هم اولین دفترِنقاشیم که وقتی پیش دبستانی بودم در آن نقاشی میکشیدم را نگه داشته،همینطور اولین کاردستی هایم،اولین دست خطم،کتاب های اول دبستان و...،این که میگویم اولین دفتر نقاشی واقعا اولین دفتر نقاشی هم نبود یعنی تا قبل از آن هم برایم دفترنقاشی زیاد خریده بودند اما من به دفترها هیچ اعتنایی نمیکردم و علاقه ی عجیبی به نشان دادن هُنرنمایی هایم روی دَر و دیوار ا
مامان هم مثل من عاشق نگه داشتن یادگاری ها و هر چیزی که نوستالژیک طور باشد است،هنوز هم اولین دفترِنقاشیم که وقتی پیش دبستانی بودم در آن نقاشی میکشیدم را نگه داشته،همینطور اولین کاردستی هایم،اولین دست خطم،کتاب های اول دبستان و...،این که میگویم اولین دفتر نقاشی واقعا اولین دفتر نقاشی هم نبود یعنی تا قبل از آن هم برایم دفترنقاشی زیاد خریده بودند اما من به دفترها هیچ اعتنایی نمیکردم و علاقه ی عجیبی به نشان دادن هُنرنمایی هایم روی دَر و دیوار ا
دوست دارم نوشتن رو دوباره ادامه بدم اما همچنان اینکه کی میخونه، برام مهمه.
بعضی حرفا رو هیچ جا نمیتونم بگم اما دوست دارم ردی ازش بمونه برای آینده؛ هم از جهت خاطره و هم برای عبرت.
از این به بعد تمام پست‌ها رمز‌دار خواهد بود.
از دوستانی که وبلاگ من رو میخونن و مطالب رو دنبال می‌کنن خواهش می‌کنم آدرس وبشون رو به صورت خصوصی بذارن تا رمز ثابت مطالب عمومی براشون ارسال بشه.
مطالبی که شخصی باشن هم به نحو دیگه‌ای توی عنوانشون مشخص میشه.
ممنونم از د
من بندۀ وبلاگ‌هایی هستم که آرشیوشان یک جایی بین سال‌های 86 تا 93متوقف شده.قالب وبلاگ پریده و عکس های آپلود شده هم دیگر قابل دسترسی نیست.نویسنده با یک اسم مستعار نوشته و  در آخرین پستش هیچ خبری از رفتنش نداده.طوری رفته که حتی برنگشته نظرات آن پست را تایید کند.نه ایمیلی گذاشته نه حتی اسمی که بروم تو سایت بهشت زهرا چک‌کنم که آیا گذرش به آن طرف افتاده یا نه.گاهی که حسابی می‌زند به سرم برای یکی ازنویسنده‌های مستعار کامنت می‌گذارم و حرف‌هایی که
هم اکنون که صدای خسته ترین عضو این بلاگستان بزرگ را از این تریبون میشنوید(البته اگر بشنوید)فرد مذکور دارد به ریش زمین و زمان الفاظ رکیک میبندد.‌ البته گفتنی ست که خود فرد مذکور پی برده که همه این قضایا مسببی نداردجز خودش. ما بلاگیا هرچی که بریم دور دنیارم بزنیم آخرش برمیگردیم سر خونه اولمون ، همین جا! اصن یه آرامش خاصی داره لعنتی که نه هیچوقت توی اینستا گرام پیداش کردم نه تلگرامی که الان فیلتر شده دو کلام حرف نا حساب و درهم برهم تحویل حضور گر
۲ اسفند ماه ۱۳۹۸ همونطور که تصمیم به راه اندازی وبلاگی برای نوشته هام گرفتم، تصادفی همزمان شد با انتخابات مجلس جمهوری اسلامی ایران! 
از سن هشت سالگی برام جوون های ۱۸ ساله جذاب بودن؛ تفاوتی نداشت کسی که تو خیابون میدیدم سی ساله باشه یا ۱۷ ساله! از نگاه کودکی اینجانب، هر آدمی که تو ظاهر موفق به نظر میرسید(البته با تشخیص در سه ثانیه ‌:-! ) آدمی ۱۸ ساله فرض میشد!!!
حدود ۶ ماه از ۱۸ سالگی اینجانب گذشت ولی...
ادامه مطلب
برای زنی تنها در سوگ فرزند مرده اش امشب که تورا در خاک سرد می نَهم زیست یکساله ام با تو دفن میشود و من در پارادوکسِ سوگِ دفن کردنِ زیستِ یکساله ی پر رنجم در خاک غلتیده ام.امشب مشت پر از خاکم را بر سری میریزم که با شال عراقیِ پیرزن های جنوب پوشانده ام و دست بر دهان کِل میکشم برای جوانی و ناکامی اش ‌‌‌...امشب بیست سالگی عزیزم، نهال یک ساله ی دهه ی سوم را خاک میکنم و برای مظلومیت و تباهی اش به سوگ مینشینم.اما صبر کنیدمن میخواهم نوزاد بیست یک ساله ا
ماجرای عقد دختربچه ۹ ساله با جوان ۲۰ ساله/ عاقد: خانواده عروس و ...
https://www.yjc.ir › استان ها › استان‌ها۸ ساعت پیش - ‌در پی انتشار فیلمی در شبکه های اجتماعی از عقد دختربچه حدود ۹ ساله با یک جوان، مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد توضیحاتی ارائه دادند.ماجرای عقد دختربچه ۹ ساله با جوان ۳۰ ساله/ فرمانداربهمئی: ...
https://www.yjc.ir › استان ها › استان‌ها۸ ساعت پیش - ‌در پی بازنشر فیلمی در شبکه های اجتماعی از عقد دختربچه حدود ۹ ساله با یک جوان، فرماندار بهمئی
محال شوند... هانیه عابدینی،۱۶ ساله از شهرری قلب تنـگی درخت، تجهیزات هایش را همه جا ریخت تا به همه ثابت بطی ء بیرونی سبو باران است! نازنین حسن پور، ۱۷ ساله از تهران ملاقات به دیدنت با سایبان آمدم با کرجی برگشتم بهنام عبدالهی از تبریز افت تو سال هاست از چشمانم  محذوف ای؛ برقرار درون مرکز قلبم! نرگس دارینی ،۱۶ ساله از کرج تصویرگری: زینب علی سرلک،۱۶ساله از پاکدشت
امروز متوجه شدم بعد از گذشت بیش از سه ماه از آغاز سال، وبلاگ‌های برتر بیان اعلام نشده. من از این موضوع خوش‌حالم چون این لیست رو علتی برای هرچه بیشتر نابود شدن بلاگستان می‌دونم؛ بلاگستانی که از نظر من چیزی ازش باقی نمونده و همین لیست‌ها باعث می‌شن که امید کمتری برای احیاش در آینده بمونه. (گرچه که شاید در آینده این لیست اعلام بشه).
در چند وقت اخیر یکی دو جا خوندم که می‌گفتن اسم این لیست باید به «وبلاگ‌های فعال» تغییر پیدا کنه، من با این حرف م
قیمت کتاب انسان ۲۵۰ ساله بسیار مناسب بوده و ارزش ریالی این کتاب بالاتر از این حرف هاست.
این کتاب که زندگی سیاسی مبارزاتی ائمه اطهار میباشد، مجموعه سخنرانی های مقام معظم رهبری می‌باشد.
انتشارات صهبا و انقلاب اسلامی ارائه دهنده این کتاب هستند.
خرید کتاب انسان ۲۵۰ ساله که شامل ۳ حلقه ویا ۳ جلد میشود، از سمت کتابخوان ها مورد استقبال قرار گرفته است.
این کتاب بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی مبارزاتی ائمه معصومین است که مخصوصاً برای جوان ها راهگشاست.
این کتاب با زبانی آسان و قابل درک نوشته شده و عموم مردم می‌توانند آن را بفهمند.
کتاب را میتوان از انتشارات صهبا و انقلاب اسلامی دریافت کرد.
من دوست‌های خیلی خوبی توی بلاگستان پیدا کردم. دوست‌هایی که بیشترشون عقایدِ
نه تنها متفاوت، بلکه متضادی با من داشتن. اما من حفظ دوستی رو در
اولویت قرار دادم. گاهی اون‌ها پست‌هایی می‌نوشتن که حتی با بنیادی‌ترین اعتقادات من
هم مخالفت می‌کرد. اما من می‌خواستم دوستِ اون‌ها بمونم. هیچوقت کمترین تلاشی نکردم
تا یکی رو قانع کنم که اشتباه فکر میکنه چون من جورِ دیگه‌ای فکر میکنم. من اون‌ها
رو مستقل از عقیده‌شون دوست داشتم.|link|
چارلی عزیز؛ به خا
منتظر نشوید 63 ساله شوید !
در سال 1977 یک مرد 63 ساله، عقب یک بیوک را از روی زمین بلند کرد تا دست نوه‌اش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگین‌تر از کیسه بیست کیلویی بلند نکرده بود !
او بعدها دچار افسردگی شد‌ ، می‌دانید چرا ؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته که باورش نداشته و عمرش را با حداقل‌ها گذرانده !
منتظر نشوید 63 ساله شوید ،توانایی انسان نامحدود است ...
مشاوره کودک و نوجوان به منظور ارتقا سطح تربیتی و آموزشی کودکان و نوجوانان می باشد.
مشاوره کودک شامل روانشناسی، و تربیت کودک و مسائل آموزشی پیش از مدرسه و به هنگام مدرسه بوده است.
این بخش در واقع موضوعات روانشناسی کودک و مشاوره تحصیلی را با هم ادغام کرده و با کمک متخصصین کودک و نوجوان به ارائه راهنمایی پرداخته می شود.
در این بخش شما با “دفاتر برتر کانون مشاوران ایران” در حوزه کودک، نونهال و نوجوان آشنا می شوید.
در ادامه نیز جدیدترین روشهای و
مشاوره کودک و نوجوان به منظور ارتقا سطح تربیتی و آموزشی کودکان و نوجوانان می باشد.
مشاوره کودک شامل روانشناسی، و تربیت کودک و مسائل آموزشی پیش از مدرسه و به هنگام مدرسه بوده است.
این بخش در واقع موضوعات روانشناسی کودک و مشاوره تحصیلی را با هم ادغام کرده و با کمک متخصصین کودک و نوجوان به ارائه راهنمایی پرداخته می شود.
در این بخش شما با “دفاتر برتر کانون مشاوران ایران” در حوزه کودک، نونهال و نوجوان آشنا می شوید.
در ادامه نیز جدیدترین روشهای و
هادی از قدیمی ترین دوستان بلاگستان است. هر چند که دیگر وب نویسی نمیکند ولی اگر دست به قلم شود غوغا می کند. مهندس است و اهل کرمان‌. قاری قرآن است و معلم قرآن. از آن دست دوستانی که با هر بار مصاحبت با او کلی مطلب یاد میگیری و به قول خودشان مستفیض میشوی
بسیار مهربان است و شوخ طبع. خونگرم و مهمان نواز. فروتن و متواضع. اینها را گفتم که بگویم هادی به جرگه ی متاهلین پیوست و بسیار برایش خوشحالم و از صمیم قلب برایش عاقبت بخیری آرزومندم. عروس خانم را دیده ا
یک فلسفه ای هست که اعتقاد دارد مرگ با تولد آدم آغاز می شود. آدم یک جایی همراه با مرگ زاده می شود و آنقدر ادامه می دهد که فقط مرگ می ماند. فکر مرگ از آن جنس فکرهایی است که حداقل در مقطعی از زندگی فکر هرکسی را به خودش مشغول میکند. فکر خودکشی در آدم های کمتری بروز می کند. ولی آدمی را سراغ ندارم که در رابطه با مرگ فکر نکرده باشد.*مناسب ترین ساعت برای شام بلافاصه بعد از شروع شب است. و شام در انتهای شب نه تنها ضرر دارد بلکه ساعت طبیعی بدن را مختل میکند. من
فاطیما برازجانی نخبه هشت ساله آبپخشی در مسابقات محاسبات ذهنی ریاضیات در رقابت با ۱۳ ساله‌ها خوش درخشید.
به گزارش سفیر جنوب؛فاطیما برازجانی نخبه هشت ساله آبپخشی در مسابقات محاسبات ذهنی ریاضیات بار دیگر برتری خود را نشان داد و این‌بار برای ورودی به مسابقات کشوری در مرحله استانی در بالاترین سطح با ۱۳ ساله‌ها به میدان رفت و به راحتی و مقتدرانه پیروز شد و به مرحله کشوری صعود کرد.
فاطیمابرازجانی نخبه ۸ساله آبپخشی در رقابت با۱۳ساله هادربالات
در طول این چندسال فراز و فرود‌های زیادی را همراهم گذرانده، شب‌هایی همراهم گریسته، صبح‌هایی با لبخندم خندیده و عصرهایی خسته و دلگیر به غروب غم‌انگیز خلیج چشم دوخته است ؛ غر و نق‌هایم از گرمای تابستان را شنیده و لذت عصرهای پاییز و شب‌های زمستان را هم‌پایم چشیده!
از نوشته‌های خامِ خامِ خام تا خامِ خامِ امروز ، از پرشین تا بلاگفا و بیان ؛ رفیق همیشگی شاید پیراهنش را تعویض کرده اما رفاقتش همچنان محکم باقیست ...
سرت سلامت و نفس‌های سردت گرم
چند سال شوت میشم به عقب به دوران ابتدایی ، به کلاس املاء ، به کلاس ترس شایدم به کلاس استرس که این کلاس ها برام به عنوان کلاس استرس نامگذاری شده بود
معلم های دوران ابتدای ، (آقای نصیری ، آقای عبادی ، آقای دَدِه بیگی ) . من خاطراتم زیاد اوکی نیس ولی اینارو نمیدونم چطوری به خاطراتم اومد رو نمیدونم فقط میدونم با همشون یه خاطره کوچیک دارم . با نصیری میشد خاطرات خدایه جذبه بودن و فلک کردن های بچه ها کلاس ، با اقای عبادی که معلم کلاس سوم ابتدای بود که ه
اول:
امروز داشتم از روی پل مورد علاقه‌م در شهر رد می‌شدم و از دیدن منظره برفی شهر غرق لذت شدم. دلم می‌خواست بایستم و از زیبایی شهر کوچکم عکس بگیرم اما یک بنر و یک تابلوی تسلیت منظره زیبای شهر را خراب کرده بودند. از گرفتن آن عکس پشیمان شدم و به راهم ادامه دادم و تمام طول مسیر به این فکر کردم که چرا دلم نمی‌خواست آن عکس را با آن دو عامل مزاحم بگیرم؟
مگر غیر از این است که شهر من، امروز چهره واقعی‌اش این شکلی بوده؟ چرا نباید بتوانم ظاهر شهرم را هم
✨جهت تبیین  آیه «إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ » و مقایسه آن با  «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»✨انسان نسبت به پروردگار خود بی میل است ولی نسبت به امور مادی  که بنا به تصورش خیر است، مشتاق است
ماجرای #درس_اخلاق دختر ۱۱ ساله به مسافران اتوبوس به نقل از حاج آقا #قرائتی:
 در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. دختری یازده ساله نامه ای نوشت، همه ما بُهتمان زد. دختر یازده
دیروز (ینی همین یک ساعت پیش!!!)نشستم دورنمای بیست ساله آینده ام رو مدون کردم.و بعد به چهار دوره پنج ساله تقسیمش کردم...و بعد برای هر دوره اهداف رو تعیین کردم و بعد سال ۱۳۹۹ و بعد فصل بهار و فروردین و ... تا رسیدم به امروزکلا آدم زیاد برنامه ریزی نیستم و بیشتر ترجیح میدم که کارهام رو فی البداهه پیش ببرم اما این دورنما به من کمک کرد تا بدونم باید تلاشم رو در چه زمینه هایی بیشتر متمرکز کنم...
ادامه مطلب
برنامه ای بعنوان نمونه  که برای یک خانواده اسلامی ایرانی طراحی شده شامل : 
برنامه بلند مدت ( ۲۰ ساله)، 
میان مدت (۵ ساله)،
 کوتاه مدت (سالانه)، 
برنامه هفتگی،
شاخصهای ارزیابی
چشم انداز ، بیانیه ماموریت، منشور اخلاقی، راهبردها و ...
عنوانونامپدیدآور: انسان ۲۵۰ ساله : بیاناتمقاممعظمرهبریدربارةزندگیسیاسی مبازاتیائمهمعصومینعلیهمالسلامگردآوریوتنظیممرکزصهبا ]موسسهجهادی[.مشخصاتنشر: تهران: مؤسسةایمانجهادی، ۱۳90.مشخصاتظاهری:376 ص. شابک: 2- 22- 6275 - 600 - 978 وضعیتفهرستنویسی:فیپاموضوع: خامنهای،سیدعلی،رهبرجمهوریاسلامیایران،1318 
ادامه مطلب
علت لجبازی در کودکان 7 ساله چیست؟ این سؤالی است که بسیاری از والدین در اوایل دوران مدرسه فرزندشان با آن مواجه می‌شوند. ممکن است فرزند 7 ساله شما با وجود بزرگ‌تر شدن و رشد شناختی بیشتر در این دوره، رفتارهای ناسازگارانه‌ای از خود نشان دهد که شما را کلافه کند. برای مثال برخی از کودکان 7 ساله دائماً به خاطر هر چیز با والدین خود لج کرده و به آن‌ها پرخاشگری می‌کنند. ما در ادامه این مقاله توضیحات بیشتری در مورد علل و نحوه برخورد با لجبازی کودک 7 س
جنایت هولناک وهابی سعودی علیه کودک 6 ساله شیعی که در مقابل چشمان مادرش وی را سر برید موجی از خشم و تنفر در جهان برانگیخته است و واکنش های خشمگینانه به این جنایت هولناک همچنان ادامه دارد.
قتل فجیع زکریای شش ساله در برابر چشمان مادر 
من این چند روز فقط برای آرامش روح تو دعا کردم. هرچند اعتقادی به هیچ چیز درست حسابی نداشتی و در تمام عمر بیست و چند ساله‌ی خود ارزشی به مذهب ننهادی و آشفتگی و بیچارگی جداناپذیری وجودت را درگیر کرده بود.دعا کردم که سالها بعد در بهشت دیدار تازه کنیم و تو با نگاه غم‌زده آغوش باز کنی و من به طرفت بدوم.
مرد هندی که 30 ساله مجسمه است
او شش ساعت در روز به طور مداوم بی حرکت و ساکن می ایستد، مردم زیادی تلاش می کنند تا او لبخند بزند، حرکتی کند و یا لاأقل تغییر کوچکی در حالت ایستادن خود بدهد. اما تا به حال هیچ کسی نتوانسته قدرت فوق العاده ی او را برای ایفای نقش یک “مجسمه” در هم بشکند.
 عبدالعزیز اهل کشور هند است و یک شغل عجیب دارد. او بیش از ۳۰ سال است که به عنوان یک مجسمه ی زنده کار می کند و همه ی تلاش او این است که یک مجسمه ی ایده آل و خوب باشد.
ادامه م
21، 21این یک رسم هر ساله است که درب حیاط خلوت کوچکمان را باز کنیم و طنین الله اکبرمانبین صدای مردم، گم شود...و من با تمام وجودماین رسم شیرین را دوست دارمبلکه به آن تعلق دارم...چهل ساله که پای انقلاب اسلامی ایرانبرای رسیدن به تمدن نوین #اسلامیو حقیقت کلمه ی توحیدفریادهاجان هامال هابذل شده...چهل ساله کهسرزندگیامیدو انگیزه ی رسیدنمشق این قطره های نوره...و من دوشادوش مردهایمانیقینم رابه گوش آسمان می‌رسانمکه خداوندبزرگتر است از هر اندیشه ایو خداون
سلام
اسم من مریم است. اردیبهشت امسال 34 سالم شد.
من مهندس کامپیوترم و کارم برنامه نویسیه. حدودا 10 ساله دارم کار میکنم.
فوق لیسانس کامیپوتر ، عاشق درس خوندن (البته 3-4 ساله عاشقش شدم :D )
  واسه سرگرمی تصمیم گرفتم این وبلاگ را درست کنم.
و بعضی روزها بیام حرف دلم را بنویسم.
امیدوارم 100000000 تا دوست مجازی خوب اینجا پیدا کنم.
جسد دختر ۵ ساله بیدگلی در رودخانه علوی پیدا شد↙️ آخرین مفقودی سیل اردهال، ساعت ۳ بامداد در پشت سد کوچک خاکی رودخانه حدفاصل علوی تا علی‌آباد کشف شد.این دختر ۵ ساله که جنازه مادرش نیز چند ساعت زودتر در فاصله ۵۰۰ متر پایین‌تر پیدا شده بود، با تلاش نیروهای امدادی و مردم کشف شد.شایان ذکر است، سیل کم‌سابقه اردهال که به سیل دره قتلگاه مشهور است، حدود ساعات افطار روز هشتم رمضان جاری شد و علاوه بر خسارات مالی، جان یک زن جوان و یک دختر را گرفت.
خیلی دنیای بدی شده ....الان که بیست و شش سالمه احساس سیری از دنیا کردم
لعنت به دنیای سرگردون .....یادمه چهارساله بودم هرکی میگفت چن سالته میگفتم هفت سالمه
وقتی هفت ساله شدم به خودم گفتم دیگه بزرگ نمیشم یدفه چشامو باز کردم دیدم شدم هفده ساله
باورم نمیشد الان که بیست و شش ساله شدم دیگه واسم عادی شده هیچ شوقی ندارم میدونم تا چشامو باز کنم شدم شصت ساله
یادش بخیر دوران نادانی کودکی فقط فکر بازی گوشی بودم خیلی دوران شادی داشتم حیفففففف
کاش
اول آدم پی
سلام دختری هستم 20 ساله و مجرد یه خواهر بزرگتر دارم  ک شوهرش بهم نطر داره برام پیامکای عاشقانه میفرسته من بلاکش کردم از همجا و جوابشونو هیچوقت ندادم باهاشون خیلی سرد برخورد میکنم ولی دس برنمیداره میترسم ب خواهرمم بگم زندگیشون بهم بریزه اخه یه دختر ۷ ساله هم دارن چیکار کنم کمکم کنید
دیشب هم اتاقیم حرف هایی زد ک ب شدت منو متعجب کرد!
دختر 31 ساله داره بهم میگه ک با ی پسر 22 ساله اینترنتی آشنا شده و داره میره سر قراار و پسره عاشقش هست!! ینی داریم اصلا؟! پسره ی شهر دیگه س-سال سوم لیسانس. هم اتاقی من دکتری فلسفه داره و داره ارشد مجدد میخونه تو رشته روانشناسی!
انقدر راحت کلمه عاشقم شده رو ب کار می برد ک شاخ هام زده بود بیرون. هر شب ساعت 7 میره پارک لاله. میگفت شب ها اونجا بهتر درس میخونم. ولی دیشب کاشف ب عمل اومد ک اونجا با ی جمع پسرها دو
صدها حادثه توجه‌برانگیز و پر معنی و در عین حال ظاهراً بی‌ارتباط و گاه متناقض با یکدیگر در زندگی موسی‌بن جعفر هنگامی معنا می‌شود و ربط می‌یابد که رشته مستمر جهاد و مبارزه ۲۵۰ ساله ائمه را از آغاز امامت تا لحظه شهادت آن بزرگوار مشاهده کنیم.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۱۶
شهادت امام کاظمعلیه‌السلام را تسلیت می‌گوییم.
من نمیدونم چقدر فشار روی ادمها هست اینجا توی این کشور،
چقدر مگه ادمها سختی میکشن،
که قیافه یه آدم سی و هفت و هشت ساله اندازه یه مرد پنجاه و پنج شش ساله پیر میشه.
 
اصلا من دلیلش رو درک نمیکنم. ظاهرا هیچ درد و رنجی نیستی ولی ادمها مریضی فیزیکی یا روحی روانی دارن.
 
 صاحب باشگاه آدم دست و دلبازیه، یه
مرده هر روز میاد بطرای پلاستیکیو‌ جم میکنه و میبره معمولا یه پسر ۸ ۹
ساله هم باهاش میاد، از اون آدمای بدبختن ک هیچی ندارن، نکته بدترش اینه که
امروز با یه پسر دو سه ساله اومده بود، آخه تو که نه پولی داری نه کاری
داری نه هیچی داری از همه بدتر معتادم هستی چرا باید بچه داشته باشی :/
فقر
و بدبختی ازشون میباره اما حداقل دو تا بچه کوچیک داره، اون بچه ها چه
آینده ایی دارن، دلم واسه پسربچه ۲ ساله کباب شد واقعا، زندگ
یه دوست جدید چهل ساله پیدا کردم.هم دکتر روانشناسه ، هم مربی ایروبیکه ،  هم سه تار میزنه ، هم مترجم زبانه ، هم خیلی قشنگ و مهربون و پرانرژیه .
فکر کن اگه چهل سالگیم انقد جذاب باشه دیگه واقعا چی میخوام از زندگی
کاش همیشه همینجا اتاق بغلیه ما بمونه وگرنه باز اینجا مثل قبل سرد و پر از غرای اون یکی اتاق بغلی میشه ...
دیشب، رئال مادرید، توی سانتیاگو برنابئو باید به مصاف اوساسونایی می رفت که طی پنج هفته گذشته لالیگا شکست نخورده بود، و رئال در صورت پیروزی می تونست به صدر جدول برسه! اما نکته جالب بازی دیشب، ترکیب ابتدایی رئال برای شروع مسابقه بود. خط حمله رئال رو این بار نه بنزما 31 ساله (که آقای گل لالیگا هم هست) و گرت بیل 30 ساله و ادن هازارد که لوکاس وازکر و لوکا یوویچ 21 ساله و وینیسیوس 19 ساله تشکیل می دادند. و در خط دفاع هم اودریوزولای جوان جای کارواخال رو گرف
 
 
 
                                    تفاوت بودجه توسعه ای با بودجه پوپولیستی
     
               محمدرضا منجذب                                                                                                                                                                                                                                                  
                                                                                               ❄️ در بودجه توسعه ای گفته میشود این یک برنامه کوتاه مد
در اینکه من فقط تا 18 سالگیم زندگی کردم شکی ندارم.19 و 20 و 21 و 22 و 23 رو پای زیست مزخرف سوزوندم و به شدت بابت این 5 سال از خودم شرمنده ام! 
اصلا حساب کتاب عمرم از دستم در رفته، شناسنامه میگه من 23 سالمه و ظاهرم هنوز یه دختر 18 ساله ست روحیه ام  متغیره وقتی حرف زیست و رشته تجربی میشه انقدر داغون و شکسته و بی رمقه که آدم فکر میکنه همسن جنتی هستش ولی وقتی حرف ریاضی فیزیک میشه همون دختر 17 ساله ست که جنگید برای اول شدن توی رشته اش و اول رشته اش که سهله اول مدر
در اینکه من فقط تا 18 سالگیم زندگی کردم شکی ندارم.19 و 20 و 21 و 22 و 23 رو پای زیست مزخرف سوزوندم و به شدت بابت این 5 سال از خودم شرمنده ام! 
اصلا حساب کتاب عمرم از دستم در رفته، شناسنامه میگه من 23 سالمه و ظاهرم هنوز یه دختر 18 ساله ست روحیه ام  متغیره وقتی حرف زیست و رشته تجربی میشه انقدر داغون و شکسته و بی رمقه که آدم فکر میکنه همسن جنتی هستش ولی وقتی حرف ریاضی فیزیک میشه همون دختر 17 ساله ست که جنگید برای اول شدن توی رشته اش و اول رشته اش که سهله اول مدر
نظر علیرضا جهانبخش در مورد فوتبال ایران
جهانبخش: همینطور پیش برویم حسرت قهرمانی ۱۰۰ ساله می‌شود





بازیکن تیم ملی فوتبال ایران گفت: اگر همینطور پیش برویم حسرت قهرمانی در آسیا برایمان ۱۰۰ ساله می‌شود.
ادامه مطلب
ساعت هیفده دقیقه بامداداز آدمی که دو ساله ندیدمش و قبلنم همکلاسی عادیم بوده
توی تلگرام پیام تبریک گرفتم
در حالی که اصلا تولدم نیست
و اصلا آیدی یا شمارمو از کجا آورده
و اصلا از کجا این وقت شب یادش افتاده که به من تبریک بگه؟
قضیه از ریشه و اساس مشکوکه-__-
پ.ن:تازه برام آرزو کرده یه عالمه ساله ام بشم:///!!!
دختری 24 ساله و مطلقه هستم، خواستگاری دارم 26 ساله که از ازدواج قبلش دختری سه ساله داره،  در شرکتی که وابسته به بانک هست مشغول به کار هستند، یک بار دیدمش که حس کردم از لحاظ خانوادگی، اخلاقی و مالی هم کفو نیستیم، ولی از این نظر که هر دو دنبال زندگی آرام همراه با بخشش و گذشت هستیم مشترک بودیم.
ضمن اینکه وقتی هر خواستگاری میاد بدون بچه وقتی متوجه میشه که دختر نیستم میره و دیگه پشت سرش رو نگاه نمیکنه!، خواهش میکنم کمکم کنید.
ادامه مطلب
اینقدر فکرم درگیره که حد نداره 
اولین بار تو تاریخ۶ ساله ی وبلاگ نویسیم
تو فاصله ۴ ساعت ۳ تا پست میزارم!!!
بچه ها شاید خیلیا بتونن تو خونه خودشون رو قرنطینه کنن
ولی کار ما ازاون کاراست که نمیشه تعطیلش کرد،و من فردا 
شیفتم!
پس اگه یه وقت اومدید دیدید این پیج ۱ ساله که فعالیت نداره بدونید
کرونا گرفتم مردم!!!!!
میگم یک سال چون امکان داره یهو چند ماه سرم شلوغ شه و نتونم 
بیام ولی یک  سال محاله که به وبم سر نزنم!
 
یه روز یه مرده توى فرودگاه از پشت شیشه به یه هواپیما نگاه میکرد و سیگار می کشید. 
مرد حکیمى به او نزدیک شد و پرسید : چند ساله که سیگار می کشى؟
مرد سیگارى گفت : سى ساله سیگار می کشم. 
مرد حکیم گفت : آیا میدونى باپولى که بمدت سى سال صرف خرید سیگار کردى
اگر جمع کرده بودى
الان می تونستى اون هواپیما رو بخرى؟
مرد سیگارى گفت : اون هواپیماى شخصى خودمه 
مرد حکیم گفت
یه نخ بده تا با هم بکشیم
با سلام به همگی
پسری ٣١ ساله هستم، با یه دختر خانوم ٢٠ ساله به قصد ازدواج با هم آشنا شدیم، درسته ایشون ٢٠ ساله هستن ولی اندازه یه آدم ٢٧ ٢٨ ساله سطح درک دارن و طرز حرف زدنش هم این رو نشون میده. اخلاق مون خیلی شبیه همه و هم دیگه رو درک میکنیم، حالا دو تا مشکل این وسط هست که از دوستان درخواست کمک دارم؛
اول اینکه ایشون یه رابطه ی عشقی ۴ ساله داشتن که ٨ ماه پیش تموم شده و اذعان میکنه که کاملا فراموشش کرده بدلیل خیانتی که از طرفش دیده.
دوم اینکه ایشون
دیروز، اولین روزه را گرفتم و خدا را شکر با اینکه سرکار شلوغ بودم ولی سرپا بودم
ولی امان از نزدیک های اذان.. یه دفعه یادم افتاد به دعاهای هر ساله ام که هر ساله همون هستن و دلم گرفت. کمرم شکست از درد و بغض های دلم. دعایی که سه ساله برای خودم مدام از دلم میگذره و هنوز هیچی به هیچی . حتی هر روز ازش دورتر و دورتر شدم
دلم شکست و با اینکه هوا خیلی سرد بود اذان را توی حیاط گوش کردم و دلتنگی حتی الانم اذیتم میکنه و‌ مجبور شدم این پست را بنویسم
خدا من سلامتی
اسکار پسر ده ساله‌ایه که سرطان داره و دکتر به زنده موندنش امیدی نداره. مامی صورتی پرستارشه و از اسکار خواسته تا هرروزی برای خدا نامه بنویسه. توی این‌کتاب ما نامه‌های اسکار کوچولو رو میخونیم.
جملات کتاب منو یاد شازده کوچولو مینداختن. به نظر من خیلی خیلی کتاب قشنگی بود. هرچند خب نگاه کتاب به خدا از دید مسیحیته ( تثلیث )، با اینحال قشنگ بود. 
یه اشکال دیگه هم به نظر من این بود که جملات در حد بچه‌ی ۷ ۸ ساله بودن نه ده ساله. بچه‌ی ده ساله دیگه اینج
خیلی عجیب است. شخصیتی که همین دیروز داشتی مشتاقانه داستانش را دنبال می کردی که داشت آموزش می دید و 14 ساله بود تنها با گذشت چند ساعت، اکنون 17 ساله شده و جنگجویی است که در تمام قلمرو نظیری برایش پیدا نمی شود. و جالب تر اینکه خودش معلم است و دارد به دخترک 14 ساله ی دیگری آموزش می دهد...
عجیب است و اعصاب خورد کن. من از بزرگ شدن شخصیت ها متنفرررررم. بیشتر از هرچیز دیگری توی این دنیا. متنفرم متنفرم متنفرم. کاش می شد به نویسنده ها فهماند که لزومی ندارد بات
سلام
خانمی ۳۶ ساله هستم، یک دختر ۱۵ ساله و یک پسر ۱۱ ساله دارم، همسرم ۳ ساله که اصرار به بچه دار شدن داره، کارگره و درآمد کمی داره در حد ماهیانه ۳ میلیون، من اصلا موافق نیستم و تا حالا مقاومت کردم، ولی همسرم خیلی پیگیره، چند روز پریودم عقب افتاد می خواست از خوشحالی بال در بیاره، والا سر اون دو تا اصلا این طوری ذوق و شوق نداشت ، انگار اجاق کوریم، به چند دلیل بچه نمی خوام؛
اول اینکه سنم زیاد شده و ۳۶ سالگی واقعا سن بارداری نیست، دوم وضعیت مال
 
 
 
دیدار با دختر 37 ساله .....
 
امشب با تعدادی از دوستان خیر، دیداری با دختر 37 ساله ای داشتیم که مشکل بسیار شدید جسمی دارد و همراه با مادرش در خانه ای بسیار  ابتدایی زندگی می کندکلمات نمی توانند نشان دهنده حالت روحی دوستان عزیزم در دیدار با این همشهری معلول باشند.کاش می شد احساس دوستان عزیزم را که به شدت منقلب شده بودند را بیان کنم. والسلام
یادم می‌آید قبل‌ترها شباهنگ عزیز در یک‌گوشهٔ بلاگستان گفته بود از یک‌جایی به بعد آدم دیگر نمی‌تواند دوستان جدیدی به حلقهٔ روابطش اضافه کند چون سال‌ها طول می‌کشد تا یک رابطهٔ قدمت‌دار و درست‌حسابی رقم زد و سخت می‌شود به‌هرحال. (نقل به مضمون.) 
به نظرم این حرف درست است. گویا هرچه سن آدم بیشتر می‌شود ترجیح می‌دهد دایرهٔ امنش را همانطور که هست نگه دارد. اضافه کردن آدم‌های جدید دشوار می‌شود و دل‌کندن از قدیمی‌ها دشوارتر. من نمی‌گویم ب
‏پیرزن 73 ساله در هند با لقاح مصنوعی باردار شده و دوقلو زائیده. شوهر 82 ساله اش گفت خوشحالیم. این شوهر فردای تولد سکته مغزی کرد و در بیمارستان بستری شد. ازش پرسیدن اگر بمیری کی از بچه‌ها مراقبت کنه؟ گفته ما چکاره‌ایم؟! همه چیز دست خداست...
[ویدئو ۰:۲۸]
Add a commentمشاهده مطلب در کانال
من براساس سن بلوغ پسران و دختران و همچنین سن یائسگی در زنان و کمی محاسبه به فرمول زیر برای سنی که طبیعت برای ازدواج مردان و زنان مناسب میدونه رسیدم:
 
سن پسر=1.1*(سن دختر)+4
میخواستم ریز محاسباتم رو اینجا بنویسم که دیدم شاید حوصله خواننده سر بره و فقط فرمول نهایی رو نوشتم.
براساس این فرمول طبیعت برای یک دختر:
18 ساله پسر حدودا 23.8 ساله رو مناسب میدونه
20 ساله پسر حدودا 26 ساله رو مناسب میدونه
25 ساله پسر حدودا 31.5 ساله رو مناسب میدونه
30 ساله پسر حدودا 37
 
 
 
سرهنگ علی راقی رئیس پلیس مترو پایتخت به کلیه شهروندان توصیه کرد، هنگام استفاده از مترو به هشدار‌های اعلامی از سوی بلندگوها دقت داشته باشند و همچنین چنانچه به هر دلیلی دچار مشکلات جسمی هستند از سایر شهروندان یا پلیس مترو در خواست کمک کنند تا دچار حوادث این چنینی نگردند.
 
رئیس پلیس مترو پایتخت از سقوط مرد ۴۴ ساله از سکوی مسافرگیری ایستگاه مترو مصلی و مصدومیت وی خبر داد.
 
سرهنگ علی راقی در تشریح این خبر بیان کرد: ساعت ۳۰ : ۱۶امروز مردی ۴
مرد سالاری نه شاخ داره نه دم.
اینکه یکی باید برای من تصمیم بگیره که با یکی ازدواج کنم
اینکه همیشه من برای برادر و پدرم یک سربارم و اونها موظفن از من مراقبت و نگهداری کنند هر چند من مستقل باشم و شاغل باشم اصلا مهم‌نیست مهم اینه تو با یک مرد فقط میتونی تعریف بشی.
اینکه توی خیابون یک پسر بچه با پررویی تمام به من آزار جنسی میرسونه و من فقط میتونم بزنم زیر گوشش و اگه کسی هم ببینه تقصیر منه که شئونات رعایت نکردم
 اینکه من حق انتخاب برای زندگیم ندارم
هو/دچار - به زعم بنده - بیش از آن که فیلسوف، باهوش و حتی بلاگر و فیش نگار باشد، یک آدم دغدغه مند است. دغدغه، اعم از دغدغه های فردی یا اجتماعی.نقطه ی قوتش این است که نمی نشیند تا دغدغه هاش رفع شوند؛ بلکه در تلاش است تا قدمی در جهت رفعشان بردارد. دچار دارد خودش و اطرافیانش را وادار به تفکر، تحقیق، مباحثه، نقد و تفسیر می کند.نقطه ضعفش اما در دو چیز است:یکی فاصله ی زیادی که بین مجاز و واقعیت وضع کرده؛ که این مسئله در تعاملات، واکنش ها و حتی رفتارهای شخ
از شدت استرس له لهم! باورم نمیشه تو این شرایط به فکر کلاس مجازی و کوفت و زهرمارن واسمون، یکی نیست بگه تویی که از ۹۰ دیقه، یه ساعتشو اراجیف میگی! یا تویی که نگرانی یه وقت یه ربع آخر رو نمونی تا وقت چاییت نگذره الان واسه ما شدین ... استغفرلله. دستم به هیچ کاری نمیره و راستشو بخوای اینجا نوشتن هم آرومم نمیکنه.‌‌. خیلی خسته ام و له... روزی که اومدم دیدم الف سرما خورده و نگم که چقدر نگران شدم .. امروز بابا سرفه میکنه و با هر سرفه‌ش یه خنجر به قلبم فرو می
 
با حضور ماموران مشخص شد، یک قطار باربری حین حرکت با یک جوان 21 ساله برخورد کرده که بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.
 
بر اثر برخورد جوان 21 ساله با قطار باری در گرمدره کرج عابر پیاده جان خود را از دست داد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پلیس، در پی مرکز اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر برخورد یک قطار باربری با عابر پیاده، بلافاصله ماموران کلانتری 34 گرمدره به محل حادثه اعزام شدند.
با حضور ماموران مشخص شد، یک قطار باربری حین
روزهای آخر مهد کودک...برای دبستان آماده شده ای...
و اصرار داری که هفت ساله ای
به تو می بالیم و از خداوند آرامش و ایمان و پیشرفت تو را می خواهیم.
دیروز از دیدن خورشیدی که بین کوه ها کشیده بودی ذوق مرگ شدم و گفتی از برنامه نقاشی نقاشی یاد گرفته ای. چند وقت قبل هم از روی زیر نویس کیپی که دیده بودی, چند خط شعر برایم نوشته بودی...من به قربان انگشتهای زیبای تو...
منم و پدرت با آرزوهای خوب برای تو... با دعا و خیرخواهی برای لحظه لحظه هایت ...
که خوب باشی...
که خوب
از جمله مکان های معروف طرشت مسجد امام حسن عسگری که به مسجد پایین معروف است و مسجد امام علی معروف به مسجد بالا وحسینه طرشت که هم تاریخی و هم معروف است و هر ساله روز های شهادت به خاطر وقف بودن ان غدا می دهد که و فسنجان ان بسیار معروف است همه ساله عاشورا تاسوعا صف های طولانی تشکیل          می شود و بقعه شیخ طرشتی از قبرستان این محله می باشد 
از وقتی خبر ازدواج اون دختر 10 ساله با پسر 22 ساله رو شنیدم و اخبار رو دنبال کردم ، در نهایت این خبر اعلام شد که اون عقد باطل شد ، قوه قضائیه اون عقد رو باطل اعلام کرده ، دوستانی که در جریان هستن میتونن بهم بگن که مگه همچین چیزی ممکنه ؟؟؟
 
من کاری ندارم که اون کودک همسری هست و هزار داستان پشتشه ، اینا نه ، مگه میشه عقدی صورت بگیره بعد قوه قضائیه بگه باطله؟ اگه اینطوری باشه پس اگه  مثلا دوست دختر یه پسره ، در غیاب پسره میره با یکی دیگه ازدواج میکنه
سالها پیش زمانی که به عنوان داوطلب در بیمارستان مشغول کار بودم، با دختری به نام «لیزا» آشنا شدم که از بیماری نادری رنج می برد. ظاهراً تنها شانس بهبودی او، گرفتن خون از برادر هفت ساله اش بود، چرا که آن پسر نیز قبلا آن بیماری را گرفته بود و به طرز معجزه آسایی نجات یافته بود.
پزشک معالج، وضعیت بیماری لیزا را برای برادر هفت ساله او توضیح داد و سپس از آن پسرک پرسید: آیا برای بهبودی خواهرت حاضری به اون خون اهدا کنی؟


ادامه مطلب
اسمون مون هم سه ساله شد 
و چه قدر فرق بین اسمان کنکوری که  بیان  رو باز کرد با استرس یه وبلاگ ساخت و بیشترین  دغدغه اون روزها از امدن نتیجه های کذایی بود و حس قشنگ رهایی از غول کنکور
و حالا سه ساله که میگذره
دانشجوی سال سومی که 
با احساسات مبهم و اینده مبهم تر و غرق شده در قسمتی از زمان که دیگه گذشته و شاید هنوزهم ته دلش امید به برگشت باشه ولی باید بپذیره که همه اتفاق های زندگی یک بار برای اخرین بار...
اسمونی که حالا به جای سد کنکور و امتحان نهایی
یک دختر هفت ساله حدود ۹ دقیقه و یک پسر هفت ساله فقط حدود ۷ دقیقه می‌تواند یک جا بنشیند! ولی زنگ های مدرسه‌های ما ۴۵ دقیقه‌ای است. پس چه باید کرد؟
آقای محمدجواد علی‌اکبریان، مدیر دبستان، در قسمت دوم برنامه مدرسه ایران توضیح می‌دهند.
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود               تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چهل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت                  تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود
آن نافه مراد که میخواستم ز بخت                          در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود
از دست بریده بود خمار غمم سحر                         دولت مساعد آمد و می در پیاله بود
بر آستان میکده خون میخورم مدام                         روزی ما ز خوان قدر این نواله بود
هر کاو نکاشت مهروز خوبی گلی نچید
تشنگی پیرمرد ۷۸ ساله به نام جمعه در خواندن کتاب‌ها در کتاب فروشی‌های پل سرخ در غرب کابل نظر همه را جلب کرده. او می‌گوید:”در زمان‌های ما نه کتاب بود و نه کتابچه و قلم، نه مکتب بود و نه جای درستی که مردم بچه‌ها و دخترهایشان را در آنجا بفرستند تا سواد یاد بگیرند.”
ادامه مطلب
تشنگی پیرمرد ۷۸ ساله به نام جمعه در خواندن کتاب‌ها در کتاب فروشی‌های پل سرخ در غرب کابل نظر همه را جلب کرده. او می‌گوید:”در زمان‌های ما نه کتاب بود و نه کتابچه و قلم، نه مکتب بود و نه جای درستی که مردم بچه‌ها و دخترهایشان را در آنجا بفرستند تا سواد یاد بگیرند.”
ادامه مطلب
دختر خاله دومیه سیزده ساله شده. خاله دومیه خیلی نگرانشه و مدام به ما دخترخاله بزرگا می‌سپاره هواش رو داشته باشیم. چون سیزده سالگی سن حساسیه. چند وقت پیش هم با خانواده دوستش فرستادش بره ارمنستان حال و هواش عوض بشه بچه. من یادم افتاد ده سال پیش با ذوق رفتم خونه مامبزرگم و با شادی به همه اعلام کردم که امروز سیزده ساله شدم!  خاله بزرگم نگام کرد و گفت: نچ نچ نچ چه سال نحسی رو پیش رو داری! هیچی دیگه. خودتون فکرش رو کنید با چه بدبختی‌ای اون سال نحس رو ر
و بالاخره باید گفت :برای کسی که نوشتن،در زندگی او یک "استثنا" ست،حتما رعایت "قاعده" ضروری است.
ولی برای کسی که که نوشتن،قاعده زندگی اوست،اندیشیدن به هیچ قاعده ای جز زندگی ضروری نیست.
پنج پرسش بی پاسخ-قیصر امین پور 
قبلا جایی خوانده بودم که درون گرا ها با نوشتن راحت تر هستند تا گفتن،خودم هم کاملا این قضیه را درک کرده بودم،ولی فقط زمانی ضرورت نوشتن را درک کردم که،چند روزی این کار را رها کردم.برای من ،نوشتن "مثل" نفس کشیدن نیست،یک جورهایی نوشتن ب
کیست 7.5 کیلویی تخمدان از بدن زن 54 ساله خارج شد
کیست تخمدان به بزرگی 7 و نیم کیلوگرم از بدن یک زن 54 ساله با موفقیت در بیمارستان افضلی پور کرمان خارج شد.

به گزارش ندای زرند، تیم جراحی و پزشکی بیمارستان افضلی پور به سرپرستی دکتر "زهرا هنرو" فلوشیپ انکولوژی زنان، روز سه شنبه 10 اردیبهشت ماه این کیست را خارج کردند.

این فلوشیپ انکولوژی زنان گفت: حال عمومی این بیمار خوب اعلام است و خوشبختانه عمل به بهترین نحو انجام شده است.

براساس این گزارش، کیست تخمد
بچه سال بودم. بیست ساله بیست و دو ساله شاید. 
انقدری بچه بودم که فکر میکردم عشق و دوست داشتن مهم ترین سرتیتر جهان هست. 
و بزرگ شدم.
امیرحافظم تو هم بزرگ میشی و متوجه میشی خبری نیست.
پسرم عاشقی زیر برف شدید قدم زدن هست؛ چقدر میخوای طاقت بیاری و یخ نزنی چون از درون پر از حرارتی. جان و دل مادر عقل تنها تکیه گاه تو هست وقتی عاشق بشی و اگر از عقل دور بشی در شهری که برف یکپارچه سفیدش کرده و سرماش استخوان سوزه، نادر احتمال داره بتونی سالم به خونه برگردی
چه چیزی باعث خوشحالی کودک می شود؟
همه ما همین چیزها را برای بچه هایمان می خواهیم. ما می خواهیم آنها رشد کنند تا عشق ورزیدن و دوست داشتن، پیروی از رویاهای خود، پیدا کردن موفقیت ها. با این حال، به طور عمده، ما می خواهیم آنها خوشحال شوند. اما چقدر کنترل ما بر روی خوشبختی فرزندانمان چقدر است؟پسر من، جیک، در حال حاضر 7 ساله بوده است، از زمان تولد کودک کم و بیش است، در حالی که 5 ساله من، سوفی، سالم آفتابی است. جیک بیدار می شود همیشه دارد
ادامه مطلب
من یه دوستی دارم که سنش بالای چهل سال شد و ازدواج کرد و میخوام داستانش رو براتون تعریف بکنم و یک نقدی هم هست به دختران و پسرانی که راحت درباره سن ازدواج نظر میدن و به جوان 27 ساله هم میگن تو سنی نداری! (اتفاقا به نظر من 27 ساله هم زیاده) به 40 ساله هم میگن تو سنت کمه هنوز! به 35 ساله هم میگن تو هنوز جوانی! بگذریم!
این دوست من تا 41 سالگی زندگی مجردی خیلی شادی داشت، وضع مالیش زیاد مناسب نبود، میگفت دوست دارم ازدواج بکنم ولی خب شرایطش زیاد خوب نبود از خوا
مدت هاست که دلم برای خاکستری هیجده ساله تنگ شده!!!
کاش میشد اون جسارت،امید و انرژی رو برگردوند.
حسی شبیه به فسیلی صد ساله دارم که دارد خاطرات و روزهای دور را زیر و رو میکند!
عجیب تر اینکه خیلی از خاطرات در هاله ای از ابهام هستند،گویی ذهنم برای محافظت از من خیلی از جزئیات و اتفاق ها را پاک کرده است.
+عنوان وام گرفته از شعر محمدعلی بهمنی عزیز.
با سلام و خسته نباشید
دختری 45 ساله هستم، لیسانس کامپیوتر، مردی 47 ساله ازم خواستگاری کرده، دکترای حقوق هستند و ١٧ سال پیش از همسرش جدا شده و فرزندی 24 ساله ی پسر داره، هر دو با هم زندگی میکنن و مادر کلاً از زندگی خارج شده (دلیلش رو هم متاسفانه میگن نپرسید چون خیلی تلاش کردم فراموش کنم و همه چی دوباره برام تداعی میشه)، درخواست بنده از ایشون فقط این بود که بدبین نباشید و اخلاق تون خوب باشه.
درخواست ایشون: 
قطع رابطه با همه دوستان، ترک کار با سابقه
امسال یه خرده زود نمی‌گذره؟ انگار همین هفته پیش بود، من داشتم از مصائب کار کردن در تعطیلات نوروزی می‌گفتم (بیشتر غر می‌زدم البته!) انگار همین هفته پیش بود که من عینک رو به زندگیم اضافه کردم!همیشه تصویرم از آدم‌های سی ساله، ازدواج‌های پنج – شش ساله، رفاقت‌های ده – پونزده ساله یه تصویر میانسالانه و پخته و خاص بود. فکر می‌کردم آدم‌ها توی سی سالگی می‌افتن توی سراشیبی و بی‌انگیزگی، ازدواج‌ها توی شش سالگی میفتن توی تکرار و رکود، و رفاقت‌ه
 رسیدم خانه و مام‌بزرگ با یک عالمه نان نشسته بود روی مبل و با قیچی تکه‌تکه می‌کردشان برای بسته‌بندی. کنارش روی زمین نشستم و یک‌ تکه‌ی خشکش را کندم و دندان گرفتم. دایی خانه‌ی ما بود. قرار بود شبانه راهی جاده شود برای سفری. توی آشپزخانه بود، پرسید شام می‌خورید؟ مام‌بزرگ گفت فعلا نه، تو بخور که زود راه بیفتی بیچاره نکنی من رو. دایی پرسید من شب تا صبح رانندگی می‌کنم، تو بیچاره می‌شی؟ گفتم مام‌بزرگ تا برسی نمی‌خوابه. گفت من چهل ساله دارم را
بسیاری از والدین خطاب به فرزندشان در سنین مختلف:
حدود یک ساله : تو خودت نمیتونی غذا بخوری (خونه رو کثیف میکنی).
حدود دو ساله  : تو نمیتونی سفره رو جمع کنی، تو نمیتونی ظرفها رو بشوری (ظرفها رو میشکنی)، تو نمیتونی نون بخری و ...
حدود هفت ساله : تو نمیتونی کاردستی درست کنی بذار من انجامش بدم، تو نمیدونی کدوم لباس بهت میاد و ...
نوجوان : تو نمیدونی کدوم رشته تحصیلی در آینده به کارت میاد، تو نمیدونی چه شغلی خوبه و ...
جوان : تو نمیدونی با کی باید ازدواج کنی
من فکر می‌کنم وقتی به چهل و پنج سالگی برسم باید عقل کل باشم.
زیاد پیش میاد که از خودم بپرسم اگه یه آدم چهل و پنج ساله نتونه درست تصمیم بگیره و نتونه جامع‌نگر باشه و معمولا پنج جانب از شش جانب یه کار از دستش در بره و نگه‌ش جز پیش پا را دید نتواند، پس چه فرقی با من داره و من چرا باید به اونجا برسم؟ :|
 از شخصی پرسیدند: روزها و شب‌هایت چگونه میگذرد؟
با ناراحتی جواب داد :چه بگویم! امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه سفالی که یادگار ۳۰۰ ساله اجدادم بود را بفروشم
و نانی تهیه کنم .
گفت: خداوند روزی ات را ۳۰۰ سال پیش کنار گذاشته و تو اینگونه ناشکری می کنی؟!
وام با ضامن یا با چک یا سفته با ۲۰ سال سابقه بانکی تمام مراحل کاری در بانک طی خواهد شد 》زیرمجموعه بانک های دولتی《 وام بانکی بدون نوبت+ بدون پیش پرداخت+ بدون رابطه و ضابطه (مدت زمان تحویل ۷ روزه) (بدون سپرده در بانک) و( بدون بلوکه شدن) وام با چک* وام های بدون مسدودی* وام های خرید ملک( وام اوراق) ضامن با ما وام سند ملکی در رهن بانک ¤وام تنفس دار تمام وام ها دولتی با تنفس بالا..یعنی تا ۳ ماه اول قسط نمیدید $$*بدون رابطه و ضابطه...مستقیمم از خود بانک با مد
رییس تیم سلامت مرکز خدمات جامع سلامت تنگ ارم از عملیات موفقیت آمیز احیای جوان 16 ساله ای که دچار سانحه تصادف شده بود خبر داد.
به گزارش اتحاد خبر به نقل از روابط عمومی شبکه بهداشت و درمان دشتستان ؛دکتر سید رضا حسینی با اعلام این خبر افزود:ساعت ۵ عصر روز ۲۱ آبان ماه  جوان ۱۶ ساله( راکب موتور سیکلت) که در  اثر برخورد با خودرو سواری دچار سانحه شده بود ،توسط آمبولانس اورژانس جاده ای  ۱۱۵  به مرکز خدمات جامع سلامت تنگ ارم آورده شد.دکتر حسینی  بیان دا
عصر جمعه است. بنان می‌خواند "تنها تویی، تنها تویی در خلوت تنهایی‌ام."
و من انگار مادری هستم سی و چند ساله، در آشپزخانه ای که لبه پنجره اش پر از گلدان‌های رنگی است. و من با وسواس، رومیزی گرد کوچک روی میزی که از سال‌های دور آمده است را بارها مرتب می‌کنم و برای عصرانه شیرینی کودکی‌هایم را درست می کنم. 
آرد و شیر و خاکشیر و تخم مرغ و محبتی که از آن روز‌ها برایم مانده.
سال‌ها بعد که مادری سی و چند ساله‌ام، آرام‌تر شده ام و سازگاتر و از لجبازی‌ها
وام با ضامن یا با چک یا سفته با ۲۰ سال سابقه بانکی تمام مراحل کاری در بانک طی خواهد شد 》زیرمجموعه بانک های دولتی《 وام بانکی بدون نوبت+ بدون پیش پرداخت+ بدون رابطه و ضابطه (مدت زمان تحویل ۷ روزه) (بدون سپرده در بانک) و( بدون بلوکه شدن) وام با چک* وام های بدون مسدودی* وام های خرید ملک( وام اوراق) ضامن با ما وام سند ملکی در رهن بانک ¤وام تنفس دار تمام وام ها دولتی با تنفس بالا..یعنی تا ۳ ماه اول قسط نمیدید $$*بدون رابطه و ضابطه...مستقیمم از خود بانک با مد
به نام خدای قلب و قلم ...
به مناسبت فردا(روز دانش آموز) یکی از خاطراتی که از اولین سال معلمی ام برایم به یادگار مانده و بعنوان بهترین خاطره ی معلمی در همان سال برگزیده شد را به همه ی دانش آموزان قدیم و جدید تقدیم میکنم...
✓ درست در نیمه مهرماه ایستاده بودیم...مهر ماهی که آغاز یک راه هزار ساله ست برای من و همکارانی که امسال به خانواده ی بزرگ آموزش و پرورش پیوسته ایم.از آنجا میگویم یک راه هزار ساله که یک نسل قرار است در کلاسهایی کوچک با ما و در کنار م
سلام
دختری هستم 20 ساله، من از خوانندگان خاموش وبلاگ هستم. مسئله ای که پیش اومده خواستم باهاتون در میان بگذارم، من با وجود سن کمی که دارم علاقه دارم همسر آیندم 30 ساله اش باشه، یعنی اصلا نمیتونم تصور کنم که با پسری با سن کمتر ازدواج کنم چون از نظر خودم تو این سن آقایون به یک ثبات شخصیتی میرسند و خیلی پخته و با تجربه میشن، کمتر تو زندگی دچار آزمون و خطا میشن، دیگه مثل قبل رو ظاهر دختر حساس نیستند که فلان اندام چه جور باشه، بیشتر معیار هاشون دور ا
سلام
یکی از همخونه ای هام میخواست بره پیش یکی از دوستاش تو خونه اون زندگی کنه ولی چون قراردادش تا آپریل سال بعد بود، باید به یکی اجاره میداد. وقتی برگشتم از ایران، دیدم یه آقای 40 ساله کچل با تاپ و شلوارک مشکی، کلا یه وضع ترسناکی اون اتاق رو اجاره کرده. در گام اول میخواستم همخونه ای رو خفه کنم چون انتظار داشتم به دانشجو اجاره بده. ولی خب کم کم دیدم آدم خوبیه. 
داستان این رو بخوام بگم، با دوست دخترش(29ساله) تو شهر Quebec که نمیدونم، فکر کنم 6 ساعت با ای
حاج بابا سلام 
از وقتی تورا شناخته ام ، اسفند و فروردین برایم چیزی فراتر از اخرین ماه و اولین ماه سال شده ست ...
تو در اولین ماه سالی متولد شده ای و در اخرین ماه ۲۸ سال پس از  آن دوباره ،متولد شده ای ، تولدی ابدی ، بی هیچ عدمی ...
خواستم هشدار گوشی را فعال کنم تا تولد جمعه ات را فراموش نکنم اما میدانی آن بازدارنده ی نهانم چه گفت ؟ 
گفت خاک بر سرت اگر امیال دنیایی آنقدر سرگرمت کنند که چنین روزی را از یاد ببری و برای یادآوری اش دست به دامان ملعبک ها شو
دیپلم نام مدرکی در نظام آموزشی ایران است که دانش آموزان پس از اتمام مقطع دبیرستان موفق به دریافت آن می‌شوند.
دوره تحصیل تا اخذ مدرک دیپلم در ایران ۱۲ سال است. در سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۱، دوره اخذ دیپلم در ایران یازده ساله شد و یک سال برای دانش‌آموزانی که تمایل به ادامه تحصیل داشتند، به عنوان دوره پیش‌دانشگاهی در نظر گرفته شد ولی در سال ۱۳۹۱ با ایجاد نظام جدید آموزشی (۳-۳-۶) و در پی آن (۳-۳-۳-۳) دوباره مدت زمان دریافت این دوره ۱۲ ساله شد.
ادامه مطل
دیپلم نام مدرکی در نظام آموزشی ایران است که دانش آموزان پس از اتمام مقطع دبیرستان موفق به دریافت آن می‌شوند.
دوره تحصیل تا اخذ مدرک دیپلم در ایران ۱۲ سال است. در سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۱، دوره اخذ دیپلم در ایران یازده ساله شد و یک سال برای دانش‌آموزانی که تمایل به ادامه تحصیل داشتند، به عنوان دوره پیش‌دانشگاهی در نظر گرفته شد ولی در سال ۱۳۹۱ با ایجاد نظام جدید آموزشی (۳-۳-۶) و در پی آن (۳-۳-۳-۳) دوباره مدت زمان دریافت این دوره ۱۲ ساله شد.
ادامه مطل
بر اساس بیانیه وزارت دفاع آمریکا سرهنگ پال واس، ۴۶ ساله، که محل خدمت او لانگلی-یوستیس در ایالت ویرجینیا بود و کاپیتان رایان پانوف، ۳۰ ساله، از هادسون در ایالت نیوهمپشر که محل خدمت او داکوتای جنوبی بود در این حادثه کشته شده‌اند،
طالبان اجساد ۲کشته و جعبه سیاه هواپیما را تحویل آمریکا داد/ایرنا
پنجشنبه ، ۱۰ بهمن ۹۸@IrNews_24
[عکس 620×372]
مشاهده مطلب در کانال
وقتی به دنیا اومدم توی بیمارستان زردی داشتم و خونم عوض شد و تا سال ها عوارض مثل جوش های عفونی ... همون موقع تولد شکل جمجمه ای سرم بود که توی شش ماهگی عمل کرده ام و هنوز جایی عمل جراحی روی سرم هست و بهمین خاطر سر درد دارم زیاد ... توی همون ماه اول مشخص شد که عفونتی توی سر غضروف لگن های هر دو تا پام هست با درمان یکی ش خوب شد اما اون یکی نه خوب نشد ...  از سال 84 تا 89 هفت بار عمل کرده ام روی پای چپم اما بهتر نشد بلکه بدتر هم شد و زانوی چپ م ایراد پیدا کرد !!!! و
تهیه کننده سریال های پایتخت از توافق نهایی و عقد قرار داد یک ساله برای ساخت «پایتخت ۶» خبر داد و بیان کرد که تحریر فیلمنامه سری جدید سریال را که قرار است برای نوروز ۹۹ آماده شود، محسن تنابنده بر عهده گرفته است.
همچنین پایگاه اطلاع رسانی سیما اعلام کرد که الهام غفوری از انعقاد قراردادی یک ساله برای ساخت «پایتخت ۶» با تلویزیون خبر داده است. همچنین بیان شده که این قرارداد بسته شد تا هم آقای تنابنده تمرکز بیشتری روی متن داشته باشند و هم اینکه بت
سلام
من الان نزدیک یه ساله که این وبلاگ رو دنبال میکنم، یه سوالی برام پیش اومده، البته خودم هم نسبت به سوالم نظرم رو میگم، خوشحال میشم بقیه هم نظر بدن.
در این یه سال اکثر پست های که در مورد ازدواج و دوستی و عشق عاشقی و ... که در این فازها بودش، رنج سنی سوال کنندگان 18-24 بود و مثلا گفته شد دختر نوزده ساله یا پسری بیست سال هستم و عاشق شدم چیکار کنم.
ولی نکته بد ماجرا اینکه احتمال اینکه این ها بهم برسن خیلی کمه، اون هم به دلایل متعدد اما من هرگز ندیدم ا
سلام 
من دختری ۱۶ ساله م، پسر عموم از من خوشش میاد البته تا حالا مستقیم بهم نگفته ولی از حرف ها و رفتارش میشه فهمید. پسر خیلی خوب و آقاییه، قصد بدی نداره و به نظرم قصد ازدواج داره، ولی من اصلا نمیتونم به ازدواج باهاش فکر کنم، همین که پسر عموی من باشه برام کافیه.
ایشون یک سال از من کوچیکتره و اگه حسی هم داشته باشه به نظرم خیلی زودگذره. من دوسش دارم و نمیخوام باهاش بدرفتاری کنم و آسیبی بهش بزنم، ولی میخوام که این حس از سرش بیفته چیکار کنم؟
مرتبط:
ی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها