نتایج جستجو برای عبارت :

"حاج آقاشهیدی" تو هم قطار رفیقان خسته ات هستی و من مطمئنم شهید خواهی شد!

دو هفته پیش به عوض گرفتن قطار از قم، از طهران قطار گرفتم و فکر کردم که از قم قطار گرفتم!
زودتر از موعد به راه‌آهن رفتم که صدا زد قطار ۱۸۶ مشهد سوار شن و من با خودم گفتم که چرا یک ساعت زودتر داره مسافر می‌زنه؟!
بلیط رو نگاه کردم و دیدم ای دل غافل، من از طهران قطار گرفتم و خدا رحم کرد که در محوطه راه‌آهن حاضر بودم و قطار هم از قضا از قم می‌گذشت و القصه به خیر گذشت.
امشب هم فکر می‌کردم که قطار قراره ساعت ۲۲:۱۵ بره سمت طهران و و سلانه‌سلانه کارهام ر
و من اونجا بودم. کف مترو، با کتابای جدید کنار دستم و حسرت «چرا اون کتاب اولیه رو خریدم».
خیالم راحت بود چون آزمون رو از سر گذرونده بودم و چشمام از خواب خمار بودن. 
قطار داشت تکون می‌خورد و صدای جیرینگ جیرینگ دستبندای دست‌فروش تو فضا پیچیده بودن. 
قطار داشت تکون تکون می‌خورد و من با خودم فکر می‌کردم که ای کاش این قطار هیچ وقت از حرکت نایسته. همین‌جوری بره... بره... بره... 
سوار قطار بودم. ناگهان باد بسیار شدیدی از روبرو وزید. قطار، تعادل خودش را از دست داد و ریل خارج شد. شیشه ی پنجره ی قطار شکست و من از پنجره به بیرون پرتاب شدم. از ترس بی هوش شده بودم. پس از مدتی، وقتی به هوش آمدم،.... 
برای خواندن ادامه ی داستان لینک زیر را باز کنید:
http://dastan86.blog.ir/post/2/%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86-%D8%B7%D8%A8%D8%A8%D8%B9%D8%AA
اگر اهل وبگردی هستید اما گاهی سوژه خوبی برای جستجو نمیابید چرا با قطار وبگردی همراه نمی شوید؟
قطار یک سایت اشتراک لینک فارسی است، که درباره موضوعات گوناگون و توسط کاربران عضو به روزرسانی می‌شود و هر لحظه حاوی جدیدترین لینک‌ها و مطالب مفید و جذاب وب می باشد.
 
هر نوع سلیقه ای که داشته باشید، در قطار وبگردی هموراه محتوایی که به دردتان بخورد وجود دارد. این لینک یکی از صفحات قطار است، و به این صورت عمل می کند که در صفحه اول قطار عنوان خبرها و مق
تا حرف میزنی، میگن ناشکری نکن خدا قهرش میگیره
تا حرف نمیزنی، میگن چه مرگته چرا هیچی نمیگی
خسته شدم دیگه
ازین وضعیت نکبتی خسته شدم
از فشار و استرس و نگرانی خسته شدم
از غر شنیدن و بازخواست شدن خسته شدم دیگه
از فضولیای آشنا و غریب خسته شدم دیگه
از زندگی کردن اینجوری خسته شدم
از زور زدن واسه ایجاد تغییر و بجاش درجا زدن، خسته شدم
از تنهایی و بی کسی خسته شدم
از انگ چسبوندن این و اون خسته شدم
از فهمیده نشدن و درک نشدن خسته شدم
از گوشیم، از لپ تاپم، از
تور مشهد قیمت ها و مدل های مناسبی دارد. تور مشهد تنوع بسیاری از جهت کیفیت هتل و وسیله های دسترسی به این شهر توریستی دارد. تور مشهد زمینی ، تور مشهد هوایی ، تور مشهد با قطار که هر کدام اگر بتوانید لحظه آخری آن را پیدا و تهیه کنید با قیمت بسیار مناسبی به سفر می روید. تور مشهد با قطار ارزان قیمت از تهران را می توانید از تمامی آژانس های معتبر تهیه کنید و حتی خودتان از مراکز معتبر بلیت قطار را تهیه نمایید و جداگانه هتل رزرو کنید و به مشهد بروید. در پست
پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، قطار سالنی رجا در مسیر تهران – رشت و بالعکس به صورت روزانه راه‌اندازی می‌شود.
قطار یاد شده 8 صبح از تهران و 18:00 عصر از رشت حرکت کرده و در ایستگاه‌های بین راهی توقف ندارد.
بهای بلیت مبدأ-مقصد و یک طرفه این قطار 512 هزار و 500 ریال است که در حال حاضر با تخفیف و به قیمت 400 هزار ریال به فروش می‌رسد.

متن کامل خبر: قطار رجا در مسیر تهران-رشت
همه با دوستانشان آمده بودند. فقط من بودم که تنها بود. دور هم می‌گفتند و می‌خندیدند. قطار ایستاد. رفتیم سرویس بهداشتی. خواستم بروم تا چیزی بخرم و بخورم. قطار رفت. چهره‌های غریبه و آشنا می‌دیدم. مردی از روبه‌رو، رنگ موهایش تیره بود و از پشت، روشن. با هر زحمتی که بود خودم را به قطار رساندم. آمدم سوار شوم که قطار رفت. باز هم جا ماندم. توی خواب هم از زندگی جا می‌مانم.
 
 
پ.ن: داشتم ظرف می‌شستم و به شرایط فعلی فکر می‌کردم. دیدم که ضربان قلبم رفته با
خرید بلیط قطار
رزرو بلیط قطار در سایت پیک خورشید جزو ارزانترین خدمات این سایت میباشد به طوری که با خیال راحت و آسوده میتوانید نسبت به سایر سایت ها بلیط قطار خود را خریداری نمایید .
رزرو کوپه دربست قطار نیز از طریق سایت و اپلیکیشن پیک خورشید امکان پذیر میباشد و شما عزیزان قادرید بلیط قطار خود را خریداری نمایید .
پس از ورود به سایت پیک خورشید گزینه خرید بلیط قطار را انتخاب نموده و مبدا و مقصد مورد نظر ریلی خود را انتخاب نمایید و برروی جستجو کلی
از خودم ،خسته ام ...
از تپش های قلبم، خسته ام...
از اشک های داغی که  روی گونه هایم سرازیر می شوند خسته ام...
از زندگی کردن ، خسته ام ...
از سعی در اشک نریختن، خسته ام ...
از نفس کشیدن ...
از بعضی از آدمای زندگیم...
از خدا ...
از احساسات متفاوتم،  خسته ام ...
از دیدن بعضی از آدما، خسته ام...
از نگاه سنگین بعضی ها ،خسته ام...
ازلحن های نیش دار ...
از خندیدن ...
از اینکه عاشق چیزی باشم ...
از فکر کردن ...
از دیدن ...
از دلم ...
از ، از ، از 
همه چی، خسته ام .
قرار نبود اینجوری
کشور ترکیه یکی از مقاصد گردشگران ایرانی است . سفر به این کشور نیازمند اخذ ویزا نبوده و از سوی دیگر هزینه سفر به ترکیه مناسب است.لذت سفر به ترکیه با قطار به این جذابیت افزوده است.
  افزایش قیمت ارز متاسفانه تاثیر بدی در صنعت گردشگری گذاشته و ایرانیان در مقایسه با قبل به مراتب کمتر به مسافرت خارجی میروند. در شرایطی که بلیط هواپیما به شهرهای  ترکیه خصوصا استانبول به شدت افزایش پیدا کرده، سفر به ترکیه با قطار گزینه ای اقتصادی تر و       ایده آل تر
«مار از پونه بدش میاد، در لونه اش سبز می شه»این را آرش گفت، وقتی که قطار به ایستگاه قم رسید و بیرون قطار رو به روی کوپه ی ما آخوندی منتظر بود تا در واگن باز شود و او سوار.آرش رو به من کرد و گفت: شرط می بندم این حاجی می آید سر ما خراب می شود و هم کوپه ای ما است.بعد رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! دو ساعت دیگر به اراک می رسیم، نگذاشتی این دو ساعت با خوشی و آرامش برسیم؟ آدم قحط بود آخوند سراغ مان فرستادی.
 
ادامه مطلب
دانلود آهنگ قطار با صدای سعید سکاکی از رسانه ی اختصاصی سعید سکاکی
امیدوارم از شنیدن این آهنگ لذت ببرید و دوستانتون رو هم در این لذت سهیم کنید.
آهنگی که یادآور روح سرد زمستون و سوزِ انتظاره و با عبور قطارها میاد تا کوله باری از خاطره ها بسازه...
شما هم با این آهنگ خاطره هاتونو بسازید.

متن آهنگ قطار
من توی ایستگاه قطار
منتظر مسافرم
مسافرم نیومده
تو این هوا، کجا برم
حکایت ریل قطار
مثل مسیر تو و من
می مونه که تا آخرش
به هم نمی رسیم اصن
کنار ریلای قط
دو سالی هست که برای سفر به مشهد از قطار استفاده میکنیم‌. قبل از ان با وسیله ی شخصی میرفتیم و به خاطر بعد مسافت خسته و کوفته میرسیدیم و یه نصف روز میخوابیدیم فقط. قطار تجربه ی خوبی بود که خدا رو شکر بچه ها هم راضی تر بودند. امسال موقع برگشت از مشهد برای اولین بار سوار قطار پنج ستاره فدک شدیم. کلی بهمان خوش گذشت. از پذیرایی چای و نسکافه و ناهار و عصرانه و شام گرفته تا آرامش حاکم بر کوپه ها و مهمتر از همه فیلمهایی که ۱۲ ساعت وقت داشتیم ببینیم. از خوب
 
با وجود حضور به موقع و سریع عوامل اورژانس فرد به دلیل جراحات وارده ناشی از برخورد با قطار در دم جان باخت.
 
ساعت 20 و 28 دقیقه سه شنبه شب، وقوع برخورد یک نفر با قطار در شهر قم به اورژانس گزارش شد و ماموران اورژانس به سرعت خود را به محل حادثه رساندند.
با وجود حضور به موقع و سریع عوامل اورژانس فرد به دلیل جراحات وارده ناشی از برخورد با قطار در دم جان باخت.
حرکت قطار - پنجشنبه 22 آبان ماه از مشهد
آژانس احسان سیر آسیا
قطار مشهد - #تهران4 تخته سروش 12:40  116.000 4تخته فدک 13:10  160.0006تخته پارسی 13:40  72.000 6تخته کویر 15:20  79.800 6تخته پارسی 16:00  68.050 6تخته کویر 17:15  82.200 4تخته فدک 17:35  130.000 4تخته زندگی 18:55  201.7004تخته طوس 23:40  134.500
قطار مشهد#بندرعباس 4 تخته اپتیما  12:20   143.000
قطار مشهد#قم4 تخته فدک 13:10   170.000
قطار مشهد#اصفهان4 تخته غزال 15:40 170.600
☎️0513870510109153078486@ehsan_seir
بس‌که رازِ فاش را در پرده خواندم خسته‌ام
از نگفتن‌ها و گفتن‌های توآم خسته‌ام
از عتابت بیمناکم، از شرابت بی‌نیاز 
زهر اگر داری بیار، از شادی و غم خسته‌ام 
 نیست سیلابی که از تخریب، سیرابم کند 
از نوازش‌های این باران نم‌نم خسته‌ام  
ملحدان طعنم کنند و صوفیان سنگم زنند
از تو و خیّام و ابراهیم‌ِ اَدهم خسته‌ام
 
بین آدم‌ها غریبم، آه! غربالت کجاست؟
از سکونِ نحس این دنیای در هم خسته‌ام
دیگران گفتند: "آزادی" ، من افتادم به بند 
بازجو پرسید:
استفاده از قطار برای مسافرت های طولانی بهترین و امن ترین گزینه محسوب می شود. شاید در گذشته سرو صدای قطار و لرزش های شدید هنگام حرکت، مسافران را ناراضی می کرد. اما با این حال بازهم استفاده از قطار مشتریان و مسافران خاص خود را داشت.
با گسترش و توسعه ناوگان ریلی در کشور کیفیت قطارها نیز افزایش یافت. شرکت رجا به عنوان مسئول ناوگان حمل و نقل ریلی کشور اولین نوع این قطارها به نام قطار زندگی را به شبکه ریلی کشور تزریق نمود. از همین رو قیمت بلیط قطار ر
 
واگن مسافری قطار بندر عباس - تهران که در خروجی ایستگاه شوراب محور قم دچار مشکل فنی شده بود با تلاش مامورین فنی ظرف کمتر از یک ساعت مشکل رفع شد.
 
به گزارش فانوس،  روابط عمومی راه آهن در اطلاعیه‌ای اعلام کرد؛ صبح امروز واگن مسافری قطار بندر عباس - تهران که در خروجی ایستگاه شوراب محور قم دچار مشکل فنی شده بود با تلاش مامورین فنی ظرف کمتر از یک ساعت مشکل رفع شد.
 
پس از رفع این مشکل قطار به سیر خود ادامه داد.
 
ظرفیت قطارها محدود است و هر قطار تنها ۱۰ خودرو گنجایش دارد، از طرفی تقاضای ارسال خودرو با قطار (به ویژه در تعطیلات) بسیار زیاد است و بسرعت تمام می شود. بنابر این هرچه زودتر بلیط را خریداری کنید دردسرتان هم کمتر می شود.
 
 
سفرهای جاده ای دردسرهای خودشان را دارند، از رانندگی طولانی مدت بگیر تا ترافیک و خستگی های بعدش عواملی هستند که باعث شده مسافران سایر روش های حمل و نقل را انتخاب کنند. در نتیجه پس از رسیدن به مقصد ماشین نخواهیم داشت و برای
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بع
اوندفعه ای که به قصد بیمارستان لقمان اشتباهی سوار سرویس بیمارستان امام حسین شدمتو راه یه جایی و دیدم سر درش نوشته بود بنیاد فرهنگی هنری رسانه ایه بیان....دقیقا مطمئنم نیستم سردرش عین همین عبارت بود یا نه ولی مطمئنم رسانه ای و بیان توش بود؛) و بعدش لبخند زدم؛)
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام قطار
یوسف زمانی به نام قطار
Yousef Zamani - Ghatar
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام ابرو کمون
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام شیک
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام اسمشو چی بزارم
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام پاییز امسال
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام دلگیر نشو
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام دلت میاد
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام وای دلم رفت
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام اشتباه بود
دانلود آهنگ یوسف زمانی به نام عاشقانه
دانلود آهنگ
بی توجه به هیاهوی ایستگاه به سمت قطار پرواز می کنم...
قطاری که مبداش شهر غم و مقصدش دیار عشق است...!
کنار پنجره ای آرام میگیرم و چشم می دوزم به آسمان و اشک های بلورینش ، درختان را یکی پس از دیگری از نظر می گذرانم این درختان ، در این سرمای استخوان سوز زلف هایشان را به که فروخته بودند...؟
ادامه مطلب
به نام خدا
توی قطار بودیم. شب شده بود. من کنار پنجره نشسته بودم. نمی‌دونستیم دقیقا کجاییم؟ و به کدوم شهر رسیدیم؟ قطار همه ایستگاه‌ها توقف نمی‌کنه. فهمیدیم که داریم به یه ایستگاهی نزدیک می‌شیم و با توجه به سرعتی که داشتیم، قرار نبود توقفی باشه. بابا گفت: "از پنجره نگاه کن ببین می‌تونی تابلوی ایستگاه رو بخونی که بدونیم کجاییم؟!" چشم‌هام رو دوختم به بیرون تا بتونم تابلو رو بخونم. ذهنم فقط روی خوندن حروف روی تابلو تمرکز کرده بود. قطار سریع رد ش
دیگه نمی دونم تسلیت بگم، ناراحت بشم، ... کلا به نظرم به مرز دیوانگی داریم نزدیک می شویم. هر روز خبرهای بدتر از دیروز. هر روز کشته شدن تعداد بیشتری از هموطنان. من متخصص روان شناسی نیستم ولی مطمئنم که این ماجراها برای دیوانه کردن یک ملت کاملا کافیه
از اخرین باری که قطار سوار شدم هفت سال میگذرشت و هنوزم قطار همون بوی قبلو میداد انگار یه عامه شربت سرماخوردگی ریخته بودن رو درو دیوار و روش یه عطر شیرین زده بودن که بوش رو ببره ...
یه سری از چیزا برای من از طریق رایحه شون تو ذهنم ثبت میشن یه سری ها با حسی که میدن مثلا همین شب های حمومی که یه حس خفگی و غم و افسردگیه یا گرگ و میش عصر که حس زندگی میده حتی بعضی از وبلاگا برای من یه عطر خاص دارن با این که بویی نمیاد اما ذهن من یه عطری رو به خاطر میاره که ح
همه که شبیه هم نیستن. عکس های قدیمی را نگاه می کنم. خنده ها، شادی ها. کتاب هایم دور و برم. در قطار آدم های فراوانی هستند. آدم هایی که احساس می کنم حوصله شان را ندارم. زن و شوهری که تند و تند تخمه می خورند و پسر ده دوازده ساله شان چند صندلی جلوتر نشسته است و گاه می آید و با صبوری به آن ها نگاه می کند و من نگاهشان می کنم. زن هراز گاهی بر می گردد و نگاهم می کند. شهر قدس یا کرج سوار شده اند اما وقتی مامور قطار برای گرفتن پول می آید به روی خودشان نمی آورند.ش
من میرم رو تخت و چراغا رو خاموش میکنم. خوابم نمی بره اما باید سعی کنم. گمونم یه روزی این کابوس ها متوقف میشن و من بازپخش اونا رو بیشتر و بیشتر و بیش تر متوقف میکنم. اما میدونم که الان شب درازی رو پیش رو دارم و باید فردا صبح زود تر بیدار شم و یه قطار بگیرم.
-دختری در قطار
دیگه از این طرز زندگی کردن خسته شدم
از زندگی پر از گناه خسته شدم
از نماز نخواندن ، از بیهوده بودن خسته شدم
از تنبلی ،بی حوصلگی
خواب ، گناه ، گناه خسته شدم
از موبایل ،تی وی ، تلگرام ،واتساپ ، بازی خسته شدم
چکار کنم که بتونم درست زندگی کنم؟
 
روزهای بسیار دور  ؛ پیرزنی بود که  ؛ هر روز با قطار از روستا برای  خرید مایحتاج خود به شهر می آمد ...
کنار پنجره می نشست  ؛ وبیرون را تماشا می نمود..
گاهی؛ چیزهائی از کیف خود در می آورد 
و از پنجره قطار به بیرون پرتاب می نمود 
یکی از مسئولین قطار کنار ایشان آمد و با تحکم پرسید که: پیرزن چکار میکنی؟!
پیرزن؛ نگاهی به ایشان انداخت و لبخندی مهربان گفت : من بذر گل در مسیر می افشانم 
آن مرد با تمسخر و استهزا  ، گفت  : درست شنیدم  ؛ تخم گل در مسیر می افشانی
#شیر:شیر می باید بوددر این راز بقای دنیاگربه ی دست آموز استشیرِ در سیرک  #نان:- به کودکان زباله گرد: به دنبال نان ته مانده ایستکه جامانده بوددر سفره ی نان دیگران   #اشک:اشک هایم بند نمی آیدجای خالیت  پر می شود هر روزبا نم نم اشکم  #قطار:زنی در قطارپشت پنجره های غبار گرفتهبه نظاره ایستاده بودنمی‌داند مقصدش کجاستکاش ایستگاه بین راهی نداشتاین قطار پر تردید  #نهنگ:نهنگ به گل نشستعشق دریاساحل نشین کردنهنگ را #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو
یه خورده خسته شدم. شاید بگی چه زود. از کار کردن خسته نشدما. از این که اینقدر کندمو دیر اتفاقهای خوب نمیفته برام خسته شدم. این که نا معلوم همه چی برام. شایدم تقصیر خودمه. نباید منتظر اتفاق خوبی باشم برای خودم. یه خورده عجله دارم واسه افتادن اتفاقی که ثمره ی کار کردنمه. انگار توقع دارم زبان فول باشم. دانشگامو قبول بشم. کتابامو خونده باشم در حالی که خیچ کدوم حالا حالاها زمانش نیست. شاید باید فقط به امشبم فکر کنم که ببینم انجامشون میدم یا نه. ادم که ه
طی دو سال، حداقل ۱۳ بار لاکپشت‌ها فعالیت قطار‌ها را مختل کردند. به همین دلیل، شرکت راه آهن ژاپن به فکر پیشگیری از مرگ غمناک لاکپشت‌ها در راه آهن و تاخیر غیرضرروی قطار‌ها افتاد. آن‌ها پس از اجرای یک سری آزمایش، یک خندق یو «U» شکل ایجاد کردند که لاکپشت‌ها را جمع می‌کرد و مانع از گیرافتادن آن‌ها بین ریل‌های فلزی و له شدن و مرگ آن‌ها می‌شد. آزمایش‌ها و دوربین‌های مراقبتی نشان داد که لاکپشت‌ها هنگام عبور از ریل اغلب در فضای بین آن‌ها می‌
نیروهای امدادی این شهرستان در سریع‌ترین زمان در محل حادثه حضور پیدا کردند و به مداوای این فرد پرداختند.گفتنی است در پی این برخورد مشکلی برای این قطار و مسافران آن ایجاد نشده است.
 
 
رضا آذری فرماندار جاجرم با اشاره به برخورد قطار تهران به مشهد با یک خانم اظهار کرد: قطار ۳۷۱ تهران به مشهد ساعتی قبل در ایستگاه شهرستان جاجرم با یک خانم حاضر در این ایستگاه برخورد کرد.
فرماندار جاجرم وضعیت این خانم را مساعد توصیف کرد و افزود: این مسافر که در ایست
 
با حضور ماموران مشخص شد، یک قطار باربری حین حرکت با یک جوان 21 ساله برخورد کرده که بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.
 
بر اثر برخورد جوان 21 ساله با قطار باری در گرمدره کرج عابر پیاده جان خود را از دست داد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پلیس، در پی مرکز اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر برخورد یک قطار باربری با عابر پیاده، بلافاصله ماموران کلانتری 34 گرمدره به محل حادثه اعزام شدند.
با حضور ماموران مشخص شد، یک قطار باربری حین
سلام
 
خسته شدم از بی پولی ، امشب یه انگشتر دیدم ؛ خیلی خوشم اومد ولی نمیتونم بخرمش.
چندتا کتاب منبع هستن که واقعا دلم میخواد داشته باشم شون ولی خب اینم نمیشه.
الان دوست دارم حداقل با هواپیما که هیچ ، ولی با قطار یه زیارت مشهد برم و اینم نمیشه .
 
خدایا همه نمیشه هات واس ماس .
 
بابا دلمون پول میخواد ؛ نمیخواییم گناه کنیم که ، میخواییم بریم زیارت امام مون.
 
یا امام رضا جانم،
به تو از دور سلام...
به سلیمان جهان از طرف مور سلام ...
به شما از طرف وصله‌
چلنج های جنرال امروز 12 آذر▬▬▬▬▬▬▬▬
1⃣ مدال کمربندتون رو عوض کنید
2⃣ یک بار مسابقه اسب سواری رو تموم کنید
3⃣ ۵ تا پرنده رو از روی قطار درحال پرواز بکشید
4⃣ یک ایتم اسب رو تغییر بدید
5⃣ از رو اسبتون روی قطار بپرید 
6⃣ یک بار گربه ی وحشی به اسم panther بکشید
7⃣ ۴ تا گوزن به اسم whitetail بکشید (همه جا هست )
 
 
این مسئول ادامه داد: در تن کیلومتر بار خالص حمل شده مقدار یک میلیارد و380میلیون تن و رشد 17درصد نسبت به مدت مشابه و در تن کیلومتر بار ناخالص حمل شده مقدار 2 میلیارد و 428میلیون تن 16.5درصد رشد به ثبت رسیده است.
 
سیدمصطفی داوودی روز شنبه درباره افزایش ظرفیت ناوگان مسافری راه آهن یزد به خبرنگار ایرنا گفت: به دلیل استقبال و درخواست مردم برای مسافرت با قطار همزمان با تابستان و پیک مسافرت، یک رام قطار مسافری همه روزه به صورت رفت از یزد در ساعت 11:50 دق
به یادم هست، روزی مصرانه، به تو گفتم:" ما هرگز خسته نخواهیم شد... هرگز!"
اما مدتی‌ست پی فرصتی میگردم شیرینم، تا به تو بگویم: ما نیز، خسته میشویم...
و خسته شدن، حق ماست؛ اینکه خسته میشویم و از نفس می‌افتیم و در زانو‌هایمان دردی حس میکنیم؛ مسئله‌ای نیست!
مسئله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، در کنار هم بنشینیم و خستگی از روح و تن بتکانیم...
خسته نشدن، خلاف طبیعت است! همچنان که خسته ماندن...
دیگر نمیگویم ما تا زنده‌ایم خست
مدیر عامل سازمان قطار شهری تبریز و حومه نیز با تاکید بر اهتمام جمعی در خصوص پروژه ساخت و احداث خط ۲ قطار شهری تبریز مبتنی بر برنامه ریزی های صورت گرفته افزود: باتوجه به عدم نقدبنگی پروژه که ناشی از مشکل قراردادی آن است با پیگیری هایی که انجام شده و می شود امیدوارم با کمک مسئولین استانی و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بتوانیم مشکلات فوق را حل کنیم.
 
 
فرمانده کل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران ضمن بازدید از خط ۲ قطار شهری تبریز در جریا
اگر صحبت از سفری امن و راحت باشد به طور حتم قطار یکی از اولین انتخاب‌ها خواهد بود. پس اگر برای سفر خود قطار را انتخاب کرده‌اید با بلیط قطار خریده‌اید و در آستانه سفر هستید، در ادامه با مِستر بلیط همراه باشید تا با نکاتی در سفر با قطار آشنا شوید و با رعایت آنها تجربه‌ای خاطره‌انگیز از سفر با قطار را کسب کنید. با راهنمای سفر با قطار و خرید بلیط قطار همراه باشید.
 
همراه داشتن میان وعده
با اینکه در اکثر قطارها بوفه و رستوران وجود دارد اما پیشنه
آن شب هم مثل شب های دگر بود 
با همان نغمه و سوت 
با همان ساز سکوت
باران می بارید 
چتر احساس مرا خیس می کرد
من در ایستگاه تکرار ها
ودر آمد و رفت بی گمان قطار ها
در انتظار مسافری بودم؛جا مانده از قلبم
گاهی نگاهم به ساعت
گاهی نگاهم به شهر
و گاهی به ریل های قطار
اما به ناچار
انتظارم را در دل می خوردم
و خودم را دل خوش می کردم:
به نوازش های باران
به باد های روان
و به ابر های سرگردان...
آن شب هم مثل شب های دگر بود!
صدا ذهنم را خراش می دهد اصلا از صدای ترمز قطار بدم می آید، نه خوشم می آید اصلا هردو چون از یک طرف ذهنم را پاره پاره می کند و از طرف دیگر صدای رسیدن است آهسته آهسته قطار می ایستد از این لحضه که همه بلند می شوند و شلوغی هم بدم می آید انگار با سرنگ استرس را وارد بدن می کنند
ادامه مطلب
از این طرح لایه باز میتونید استفاده کنید و برای ترکیب تصاویر ایده بگیرید.
نکاتی که با مشاهده این فایل یاد میگیرید:
1-ایجاد ذره های نورانی در هوا 
2-استفاده از layer mask
3-نور پردازی و ساخت مه 
4-ایجاد هاله نور برای قطار
 
دانلود
حجم:27.7mb
و اینم پست شماره 200
و من هستم همونی که بودم 
هیچ تغییری در خودم ندیدم 
حالم از خودم بهم میخوره 
ریدم تو دهن خودم
شاشیدم به افکار خودم
و هیچ تر از هیچ 
هیچی ندارم 
هیچی نیستم 
هیچ دستاوردی ندارم
هیچ چیز جالبی
هر روز  مثل همون روز تو سال قبل
خسته از پست های پارسال امسال 
خسته از اهنگ
خسته از چایی
 خسته از تصمیم های به نتیجه نرسیده 
تصمیم هایی که هنوز شروع نکردمشون وهنوز یا تو کاغذن یا تو مغزم یا اینجا یا note گوشی
و خسته از تاریخ های رندی که برایشا
قطار نیم ساعت تا رسیدن به اراک فاصله داشت و من به تازگی متوجه شدم که چه چیزها از آن کس که به او محبت دارم نمی دانم. بعد از این صحبت هایی که رد و بدل شد به فکر رفته بودم که دوست داشتنی که پایه و اساسش شناخت درست و حسابی نباشد سخت سست و متزلزل است و آخرش همین می شود که من شدم؛ با نیم بند بادی از ریشه کنده شدم و از اصلم دور.
 
ادامه مطلب
غمگینم... شبیه کسی که تنها مانده میان نارفیقان...
قصد رفتن دارم اما...خستگی امانم را بریده...
خسته ام... شبیه کوله بری که بعد از دوهفته هنوز به مقصد نرسیده... 
اما نه... روحم خسته است...
خسته از نامردی ها... از دوست داشته نشدن ها...
خسته از حامی بودن های بی حامی...
خسته از این روزگار...
برخلاف طبیعت، سردم از این روزها...
دلسردم از همه...
ناامیدی هم انگار مسری شده این روزها...
خسته؛ ولی خوشحال، مثل وقتی که تو بچگی از پارک برمیگشتیم خونه.خسته؛ ولی پر از ذوق، مثل وقتی که چمدون‌هات رو بستی و فردا ۵ صبح بلیط داری. خسته؛ ولی آروم، مثل نفس‌نفس زدن‌های بعد از پایان مسابقه.خسته؛ ولی راضی، مثل تیک زدن اخرین مورد از لیست‌کارهای روزانه در ساعت صفر.خسته؛ ولی امیدوار، مثل نگاهت به آینه بعد از یه روز شلوغ.خسته؛ ولی خوشحال و پر از ذوق و آروم و راضی و امیدوار، مثل لحظه‌ی پایانِ سالِ سومِ پزشکی. به همین سادگی، به همین سرعت، به ه
قطار عمرم با سرعت سریع السیر رو به جلو است. این لحظاتم هستند که از میان تونل می گذرند.شاید به همین دلیل باشد که گاه لحظاتم تاریک میشود و باز دوباره روشن! هنوز یاد نگرفته ام از لحظاتم چگونه خوب استفاده کنم درحالی که نصف عمرم را درحالت نگرانی آینده سپری کرده ام.نگران ازجا در رفتن ریل های قطار عمر یا واژگون شدن تونل هنگام عبور لحظات از درون آن.به راستی من به کجا رهسپار شده ام؟!
خسته از حالِ این روزهای شهر
خسته از مقاومت
خسته از صبوری
خسته از بغض های بی امان 
خسته از دوری و فراق
کاش همین نزدیکی ها سراغی بگیری از ما
هوایِ ماندن درمیانِ یک مشت جامانده 
خیلی خراب است
خراب تر از آنکه بشود شرحش داد...
کاش روزی در آغوشت جان دهم
ماندن بدونِ تو عینِ مردن است...
دلم یک دنیا خرابه ی شام است آقا...
با سربیا که ببینمت به چشم...
هوایِ جنون دارم
جنون.
نقد مستند قطار مسیر ۶۰
مستند قطار مسیر ۶۰ به کارگردانی کتایون جهانگیری، موسیقی ایران در دهه اول انقلاب را از دو ‌زاویه: دولت و مردم. تقابل‌ها، تضادها و همراهی‌ها تا رسیدن به فضای باز و ظهور دوباره موسیقی ‌پاپ در ایران روایت می کند.
بررسی موضوعی مستندهای محبوب در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که هنر یکی از محبوب‌ترین موضوعات برای تولید مستند در نزد مردم است. در همین راستا، آثار مختلفی در سال‌های اخیر به بازنمایی مستندگونه هنر و زندگی هنرمند
اونقدر درگیر کارهای زندگی میشم که کلا خود زندگی یادم میره !
اگر قرار باشه زیاد فهمیدن بشه حناق و گلوت را بگیره ترجیح میدم چند صباحی بشم گاوی در چراگاه زندگی .
گاو چی کار میکنه ؟ علف میخوره . بدون اینکه بخواد بفهمه علف چیه و گاو کیه و ...
روح وحشی
+کلا فعلا سوار قطار لحظه هستم . تا حد مرگ خودم را با کارهای زندگی خسته میکنم تا وقت نکنم به خودم فکر کنم !
سیستم حمل و نقل قطاری KTX
کره جنوبی به خاطر سیستم حمل و نقل خودش خیلی معروفه البته کشور هایی مثل چین و ژاپن خیلی زود تر از کره به فناوری حمل و نقل سریع دست پیدا کردن. یکی از معروف ترین سیستم های حمل و نقل توی کره جنوبی KTX هستش که خارجی هایی که به کره میرن غیر ممکنه یه بار امتحانش نکنن.
این سیستم ییه سیستم قطاری ریلی هست که سرعتش بالای 300 کیلومتر بر ساعته و خیلی از مردم از اون برای رفتن از سئول به بوسان استفاده میکنن.فاصله سئول تا بوسان (جنوبی ترین ش
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
 
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
 
دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
 
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
 
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
 
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام.
 
محمد علی بهمنی
هم کوپه ایم
با یه دانشجوی عقده ای،
یه سلیطه؛ ازینایی که هی داد و بیداد میکنن... و همش میگن ایران بده، عربا ملخ خورن، آلمان اقتصادش قویه ولی در عمل نهایتا نظرانشون درباره ی کاشت ناخن و شینیون عروس میتونه مورد قبول باشه..
و‌ یک آدم بی نهایت معقول و آروم.
درباره ی این نفز سوم چیز زیادی در دسترس نیست ، ولی درباره ی دانشجوی عقده ای میتونم بیشتر توضیح بدم :))
تا خود کوپه اومد و کمکم کرد :) بعدش صبر کرد قطار حرکت کنه، دست تکون داد! بعد رفت خونشون!
 
 
جلیلی وجود شبکه ریلی را مزیتی ویژه برای توسعه صنعت گردشگری و رونق اقتصادی این شهرستان برشمرد و بیان کرد: ارزان بودن سفر و امنیت بالا از ویژگی های سفر با قطار است که شهر ملی منبت از این شاخصه مهم برای توسعه گردشگری برخوردار است.
 
وجود شبکه ریلی فرصتی ویژه برای پایتخت مبل و منبت ایران بود تا امروز همزمان با عید سعید غدیر خم در سومین جشنواره تابستانی مبل و منبت میزبان نخستین قطار گردشگری باشد و بتواند از این طریق ظرفیت های گردشگری خود را مع
«مار از پونه بدش میاد، در لونه اش سبز می شه»این را آرش گفت، وقتی که قطار به ایستگاه قم رسید و بیرون قطار رو به روی کوپه ی ما آخوندی منتظر بود تا در واگن باز شود و او سوار.آرش رو به من کرد و گفت: شرط می بندم این حاجی می آید سر ما خراب می شود و هم کوپه ای ما است.بعد رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! دو ساعت دیگر به اراک می رسیم، نگذاشتی این دو ساعت با خوشی و آرامش برسیم؟ آدم قحط بود آخوند سراغ مان فرستادی.
 
ادامه مطلب
راننده اسنپ چمدان سنگینم را جابه جا می‌کند و می‌گوید‌: می‌خواهی جنگ بروی؟ می‌گویم: نه. دارم از جنگ برمیگردم!
راه آهن که می‌رسیم، چمدان را بیرون می‌گذارد و با ترحم میگوید: این را چه جوری می‌خواهی ببری؟!
جای پله برقی، آقای کناری دستی می‌رساند و چمدانم را تا دم قطار می آورد. مامور قطار میپرسد: این آقا با شماست؟ 
می‌گویم: نه. هیچ کس با من نیست...
اصنشم اگه تو بودی، دستم با این وسیله های سنگین درد نمی‌گرفت. ترحم دیگران هم اذیتم نمی‌کرد. 
اصنشم
خرید اینترنتی بلیط هواپیما
جذاب ترین سفرها با قطار؛ مادرید به لیسبون
در خطوط ریلی اسپانیا، به معنای واقعی کلمه حس لوکس بودن را در قطارهای این کشور می‌توان درک کرد. یکی از بهترین این خطوط، مسیر مادرید به لیسبون پرتغال است. البته مطمئنا برای دو پایتخت دو کشور تاریخی، غیر از این هم انتظار نمی‌رود.
فراهم کردن امکاناتی مثل حمام، خشک‌شویی، تختخواب‌های بزرگ و سوییت‌های مجهز بر روی ریل قطار، کار آسانی نبود که این کشور انجام داد. اتاق‌های دیگری
سراغ بال های خنده ی مرا،از برگ هایی بگیرید
که زیر پای عقاید کهنه خُرد شده اند!
 
من از کجا می دانستم
روی زمینی تا به این حد پست
در شبی که انکارش بزرگترین دروغ تاریخ بود
می شود پرواز کرد؟
 
مانده بودم بین فاصله های اجباری قرمزی
که کلماتمان را روی هر خط
هر بار غریب تر می کرد.
باورش سخت بود اما،
خیالِ مرا نبضِ نفس های تو
از هر حقیقتی واقعی تر می کرد.
 
کِنارِ صنوبری که سعی داشت آوازش
مرا به یاد تو بیاندازد،
فکرم، جای دیگری بود.
من تمام راه
در تکاپوی ه
برخورد قطار باری با گله شتر در بلاک گل زرد _سیریز 
مدیر پایانه بین المللی راه آهن زرند  با اشاره به اینکه این حادثه جمعه شب مورخ ۹۸/۰۳/۱۰ حوالی ساعت۲۱ اتفاق افتاد گفت: علت اصلی وقوع این حادثه بی‌احتیاطی ساربان و عدم توجه به حریم رآه اهن است.
مهندس منصوری در ادامه بیان نمود : لوکوموتیوران به دلیل حرکت در قوس و تاریکی شب از دید کافی از مسیر دورتر برخوردار نبود، اما به محض نزدیک شدن به محل وقوع حادثه و مشاهده شتر‌ها ترمز می‌ نماید.
مهندس منصور
مطمئنم یه جایی از وجودم ، یه گوشه ای از ذهنم کز کرده 
زانوهاش رو بغل کرده و اشک میریزه 
منتظره دستش رو بگیرم و بکشمش بیرون 
همون دختری که شکست و نا امیدی تو کلش نمی رفت 
همون دختری که تا نفس اخر میجنگید...
خسته شدم 
انگیزه ندارم 
 هدفم مثل یه پارچه ی قرمز واسه یه گاو دست و پا شکسته ست....
یا حداقل گاوی که فکر میکنه دست پاش شکسته ...
باید دست خودم رو بگیرم .به خودم آرامش بدم ، بگم هیوا اگه نشد نشد ، من پیشتم ،دستت رو میگیرم دوباره با هم بلند شیم ...
خیلی
 
بهتر است که در فصل های پاییز و تابستان به این سفر بروید. در این سفر دوست داشتنی یک روزه، از دردسرهای عوض کردن قطار و یا خرید بلیط اتوبوس در میانه های مسیر، معاف می شوید.
 
 
اگر عاشق خوراکی هستید، این سفر، خوشمزه ترین تجربه ای است که می توانید در زندگی خود داشته باشید! این قطار جذاب دارای یک سرویس درجه یک است که از کنار دریاچه ژنو در Montreux عبور می کند؛ سپس در Gruyère متوقف می شود که به پنیرهای خوشمزه و قلعه تاریخی اش معروف است. سرانجام، گردشگران بر
تلف شدن 14 نفر شتر در مسیر راه آهن زرند – سی‌ریز

برخورد لوکوموتیو قطار باربری در مسیر راه آهن زرند – سی‌ریز ، باعث تلف شدن ۱۴ نفر شتر شد.
مسئول امور عشایری جهاد کشاورزی زرند افزود : در این حادثه که در مسیر راه آهن زرند – سی‌ریز حوالی ایستگاه گل زرد رخ داد، ۱۴نفر شتر تلف شدند.
حسین ابراهیمی برخورد لوکوموتیو قطار باربری با ۱۴ نفر شتر  را علت این حادثه اعلام کرد وافزود: این شتر ها در مجموع به ارزش بیش از ۱۵۰ میلیون تومان متعلق به یکی از عشایر من
خوابم بدجور سنگینه....خیلی هم میخوابم....و خیلی هم بده
صبح پاشدم نماز صبح خوندم و شروع کردم به جمع کردن جزوه ها و 
وسیله هام تا 7/30
بعدش جونم براتون بگه که گفتم یه نیم ساعت میخوابم بعدش اماده میشم که 
به قطار برسم...نیم ساعت همانا و همانا و وقع ما وقع
خواب موندم
خیلی شیک و مجلسی وسط خونه مثه تارزان میدوییدم...البته بگم که 
من در شرایط بحرانی به شدت سرد و ریلکس میشم....
و به شدت خنگ میشم... و اگر لازم باشه با پاهام بدوم اصلا نمیتونم....
انگار که پاهام اصلا
من از اونایی ام که همیشه خودم رو تصور می کنم دارم برای یه نوجوون درد و دل می کنم...مطمئنم اگه روزی به اون بچه  بگم اینترنت رو از ما قطع کردن و دلایلش رو شرح بدم وحشت می کنم...البته قول میدم هیچ وقت تو این خراب شده هیچ موجود زنده ای رو به دنیا نیارم و اگر خدایی نکرده موفق به رفتن نشدم حتما یه بچه از یتیم خونه  واسه خودم میارم،  شایدم از خانه سالمندان یه پیرزن غرغرو برای پر کردن تنهایی خودم البته اگر‌ وضعیت مالیم پیشرفت کنه و اون آدم بتونه کنارم زن
آدمهای سمی را جایی از قطار  زندگی تان پیاده کنید.
 وقتی فردی شما را آزار می دهد، شما را کوچک می کند و اجازه نمی دهد شما در بهترین حالتی که می توانید باشید یا دائما حالِ شما را می گیرد، دیگر جایی برای احساساتی بودن باقی نمی ماند. 
 چرا که احساساتِ آدمی درخور عشق و مهربانی است. درخور کسانی است که اهرم های مثبتی برای ارائه در زندگی شما هستند. 
 آدمهایی که توانایی ها و استعدادهای شما را أرج می نهند و کاری میکنند نسبت به خود و رابطه ای که با آنها دار
مدیرعامل قطار شهری اهواز با عنوان اینکه برای تحقق حقوق و مطالبات مردم عقب نشینی نمی‌کنیم، گفت: مطالبات ما از شرکت کیسون بالغ بر ۶۰ میلیارد تومان است و تأخیر در پروژه نیز جریمه‌هایی در پی دارد که شرکت باید پرداخت کند.
 
 
شهرام شاهین زاده ظهر چهارشنبه در جمع خبرنگاران اظهار کرد: مناقصه قطار شهری اهواز در سال ۸۵ برگزار شد و در این مناقصه شرکت کیسون به دلیل اینکه علاوه بر ارائه قیمت، پیشنهاد آوردن فاینانس را نیز داشت در این مناقصه پیروز شد.
از امروز فرجه ها شروع شد و برگشتم خونه.
تو اتوبوس یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دستمو گذاشتم جلو دهنم و دارم جلو اشکایی که بی اجازه میریختن رو میگیرم.
دغدغه هام دیگه مهم نیستند،یا اینکه کمرنگ شدن واسم... شایدم یادم رفته؟!
نمیدونم؛ ولی اینو مطمئنم من اونی نیستم که میخواستم.
از سطحی شدن متنفرممم!!!
.
.
.
ما آدما به نبودن ها عادت میکنیم.راسته که زمان همه چیز رو حل میکنه.
با اینکه هنوز بعد دو سال مامان غر میزنه که چرا گذاشتی رفتی؟من چقدر بدشانسم که دختر
خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری
لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن
خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری
آفتاب زرد و غمگین؛ پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری
با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری
 
 
 
 
ادامه مطلب
 رکورد سرعت قطار توسط قطار مغناطیسی ژاپن شکسته شد
قطار مغناطیسی
در ژاپن موفق شد رکورد سرعت را بشکند.این قطار سریع السیر با سرعت 660
کیلومتر در ساعت حرکت می کند. رکورد قبلی سرعت که در سال 2113 به ثبت رسید،
581 کیلومتر در ساعت بود. البته مسافران عادی برای سوار شدن به این قطار
بسیار سریع باید چند سالی صبر کنند. قرار است این قطار سال 2127 در مسیر
توکیو – ناگانو به بهره برداری برسد و فاصله 311 کیلومتری این دو شهر را در
41دقیقه طی کند.
شرکت
راه آهن مرکزی
بسم الله
قطار عمر لحظه ای از حرکت باز نمی ایستد و تا آنسوی کلمات و معنایی پیش خواهد رفت . 
این ما مسافران سواره بر قطار هستیم که هر یک در ایستگاهی مرکب را به مقصد وصل ترک میکنیم . 
آنها که شوق وصال بی تابشان کرده سر مست از نزدیکی ایستگاه مقصد و آنها که دارایی خود را در مبدا جا گذاشته اند و با فراموشی و دست خالی راهی شدند در اضطراب و دلهره چه خواهد شد ترس را هجی میکنند . 
خوشا انانکه برای رسیدن به وصل و مقصد دلدار خویش پرواز را به حرکت با قطار ترجیح
گاهی انقدر خسته میشی ...که حتی انرژی ای واسه خستگی در کردنم نداری ...
مث وقتایی که تا ساعت ۲ خونه رو بعد از یه مهمونی ۵۰ نفره جمع و جور کردی ...تموم مفصل هات داره از هم باز میشه ...سرت یه بالش میطلبه ...اما تا بالش به سرت نزدیک میشه هرچی پتو و متکا جر و واجر کنی هم ...تا خود اذون صبح بیداری...!
....
چه سرم به رگ هام ...
چه هندزفیری تو گوشم ...
....
بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کن...
خسته تر از آنم که بگویم به چه علت...
سلام.خسته نباشید.بازم با یه داستان جدید اومدم.اسم این داستانم کویره.غرب وحشی...شاید داستانای این مدلی زیاد دیده یا خونده باشید اما مطمئنم این داستانم ارزش خوندن داره!پس پیشنهاد می کنم پس از منتشر شدنش حتما برید و بخونید.بریم پیش داستان:
او به من گفت که ماموریتی برایم دارد که اگر بتوانم خوب انجامش دهم پول خوبی هم برایم خواهد داشت.من هم که این روز ها پول تمام کرده بودم و حسابی به پول نیاز داشتم و سرم هم برای ماجرا درد می کرد قبول کردم...اما نمی دا
روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت‌زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید.گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می‌تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نما
قطار زندگی سریع السیره . بی توقف ...بی توقفگاه .
مسافرها مجبورن یا خودشون بپرن پایین یا قطار بطور انتخابی پرت اشون میکنه بیرون .
توی این فاصله زاد و ولد و بیماری و بلایای طبیعی و حماقت و بی احتیاطی و هزار جور اتفاق هم میافته بدون اینکه موتور قطار از کار بیافته . قطار یک ماشین ه .بدون احساس . فرقی براش نداره که چه حال و روزی داریم ما . اما برای خودمون که داره !
اخبار این روزهای سیل را دنبال که میکنیم با همه جور صحنه و خبر مواجه میشیم . زشت و زیبا . غم ان
انگار باید بد شد
تنها بذاری ادمارو.رها به حال خودشون.
دورشی از همه.خستم از خوبی کردن و بد دیدن
خسته از رفتارای تکراری
خسته از بدی دیدنو خوبی کردن
خسته از بودن اجباری
خسته از ادمای اجباری
خسته از ترس بد شدن خوبا
خسته از همه چی
دلم تنهایی میخواد
یه جای دور از ادما
دور از دردای بچگانه 
دور از خواسته های کوچیک
جاییکه که کسی کوچیک فک نکنه
جاییکه هیچکی سرش تو کار بقیه نباشه
دور از ادمای بیکار و بی یار
اوناییکه که تموم دغدشون پیدا کردن یاره تا بعدش هم
من بارها زنبور قورت داده ام.
و سالی حداقل دو بار یه پرنده می خوره به سرم ، همیشه وقتی دارم سر یکی داد میزنم می خورم زمین.
وقتی پیانو میزنم محاله درش روی انگشتام بسته نشه
امکان نداره شب بخوام از رو ریل قطار رد بشم یهو یه قطار بوق زنان نیاد طرفم.
محاله موقع رد شدن از وسط محوطه ی چمن فواره ها کار نیفتن.
هر نردبانی ازش رفتم بالا یه پلش زیر پام شکسته.
محاله ممکنه روز تولدم مریض نشم
 هر بار سفر میکنم یه روز بعد از جشن میرسم به شهر.
آخه آدم ممکنه به چند تا
.
.
.
 
 
 
گفتم حاج آقا......؟
 
حاج اقا شهیدی گفتن؛
عمل گم نمیشه!
"ولی پس چرا برا من....؟!"
 
 
گفتم.............؟
 
حاج  آقا شهیدی گفتن؛
اصلا غم نخور!
 
گفتم ........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن؛
خدا رو داری،اصلا غصه نخور!
 
گفتم........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن:
 
بگوووو:
رب لا تذرنی فردی!
بگو....
بگو....
بگو.........
.
.
.
.
.
*حاج احمد آقا شهیدی،
(شهید زنده)
پاسدار،راوی دفاع مقدس،
(پدر معنوی!)
 
الله  ُیحفظک حاج آقا شهیدی!
والعاقبه للمتقین
التماس دعاااا
 
 
بعضی ها دلیل سوار شدن خود را نمی‌دانند، بعضی ها از اول تا آخر سفر زندگی یک هندزفری به گوش دارند و بعضی ها از اول تا آخر می خوابند.بعضی ها پول خریدن بلیت زندگی ندارند و بعضی ها، خودشان را در بین صندلی زنده ها دزدکی جا کرده اند ولی بعضی ها، برای سگ شان هم جا خریده اند.بعضی ها نمی‌دانند که در کدام ایستگاه باید پیاده شوند و بعضی ها دودستی به صندلی زندگی چسبیده اند و اصلا پیاده نمی شوند ولی بعضی ها، برای رسیدن به ایستگاه خدا لحظه شماری می کنند و مدا
ساعت دو و بیست دقیقه‌ی صبح است. زن به پشت خوابیده است روی زمین. دست‌هایش را زیر سرش به هم قلاب کرده. آسوده از لذت و رخوت و رنج و ملالی چند ساعته، شاید هم چند ساله. صدای خر خری آرام از تخت گوشه‌ی اتاق به گوش می‌رسد. امیدوار است که سرمای سرامیک‌ها کمی گرمای آتشی را که به جانش افتاده خنک کند. خنک نمی‌کند. بدنش اما به لرزه افتاده. دندان‌هایش به هم می‌خورند. دردی مبهم در تمام بدنش حس می‌کند. خیره است به سقف. آن جمله فوئنتس در کنستانسیا که «تعلقی که
رو مود خوبی نیستم. کاش یه اتفاقی بیفته که بتونم جمع و جور کنم خودمو. کتاب ندارم در هرحال حاضر که بخونم. هیچی اونطوری که می خواستم پیش نرفته و من ناامیدانه خیره می شم به گوشه ی دیوار و به این فکر می کنم که رفتارهام چقدر خجالت آورعه.
من رو مود خوبی نیستم و دارم با همه بد رفتاری می کنم و این افتضااااحه. من می دونم که پشیمون می شم اما الان انگاری از همه کینه دارم. هیشکی برام اهمیت نداره و تو اون لیست مخاطبین لعنتیم کسی نیست که بتونه منو بخندونه تا حوا
 
اینک در تقاطع های روستای محمدآباد و قشلاق داودآباد قرچک، روستاهای باغخواص، قلعه بلند و محمدآباد عرب های ورامین و نیز تقاطع روستای اسلام آباد به پیشوا ایستگاه سوزن بانی نصب شده که هنگام عبور قطار در مسیر عبور خودروها مانع قرار می‌دهد تا قطار بدون برخورد با خودروهای عبوری به مسیر خود ادامه دهد.
 
به‌گزارش اقتصادنیوز، تصادف در محل سوزن‌بانی ورامین در جنوب شرق پایتخت به روستای باغخواص رخ داد؛ سوزن‌بانی را گذاشته‌اند برای جلوگیری از تص
توی این شهر داغون، توی یه منطقه متروک، یه ساختمون بی در و پیکر رو هم به ما ندادی!! خسته نشدی از این همه بند و زنجیری که به دست و پاهای ما بستی؟؟ من خسته شدم از این همه فشارت! از این همه نبودنات. از این همه صدات کردنا و جواب نشنیدنا.
خسته شدم اون همه دعا کردم، اون همه ازت خواستم... تو نیستی. نیستی.
*از عجایب روزگار اینکه یکی از توییتری‌ها، دیشب بهم پیامک داده و نگرانم شده. گفت خبرهای خوبی از استان‌های غربی نرسیده، سعیده خوبی؟ گفتم تنها خطری که اینجا منو تهدید می‌کنه گرگه. همین. :))) 
 
* دیروز سوار قطار رجا شدم. چون فکر می‌کردم جاده برفیه و خطرناک. پس با قطار اومدم خونه و انقدر قطارهای تهران- زنجان رجا بی‌کیفیته که از خستگی داشتم جون می‌دادم. تا رسیدم هم رفتم مطب دکتر. بهم گفت نوبت بعدی تابستون می‌بینمت. گفتم یعنی سه ماه دیگه؟ :)))) گفت تا
یار مرا چو اشتران باز مهار می‌کشد

اشتر مست خویش را در چه قطار می‌کشد


جان و تنم بخست او شیشه من شکست او

گردن من به بست او تا به چه کار می‌کشد


شست ویم چو ماهیان جانب خشک می‌برد

دام دلم به جانب میر شکار می‌کشد


آنک قطار ابر را زیر فلک چو اشتران

ساقی دشت می‌کند برکه و غار می‌کشد


رعد همی‌زند دهل زنده شدست جزو و کل

در دل شاخ و مغز گل بوی بهار می‌کشد


آنک ضمیر دانه را علت میوه می‌کند

راز دل درخت را بر سر دار می‌کشد


لطف بهار بشکند رنج خمار ب
سوار قطار...
در حال ترک شهری قدیمی و عجییییببببب در ایتالیا به سمت روم...
نمیتونم وصف کنم که چه حسی داشت اولین بار دیدن این شهر که دور تا دورش دیوار داره و اطرافش شهر جدیدو ساختن...
دقیقا همون میدون کارتون بچه های آلپ و هایدی...
حس میکردم تو دل تاریخ رها شدم و میترسیدم حتی...
مردم خوشحالاال...
حتی مردهای متلک گو...
سیاه پوستهای مهاجر...
گداهای سیاه پوست...
بی خانه های خوشگل و بلوند...
کارگرهای بور و زیبا و خوش تیپ...
دلم خیلی تنگه...
برای امنی و آرومی اتاقم
خستم....خسته از حرف زدن....خسته از غصه خوردن....خسته از بغض کردن وگریه کردن...
خسته از بحث کردن و تلاش کردن...خسته از اعتماد کردن و دل بستن...خسته از زندگی کردن و نفس کشیدن
و خسته از هر چیزی که به این دنیا ربط داره , به دنیایی که دیگه دنیا نیست جهنمه
خیلی وقته بریدم ولی هنوز قوی ام , اونقد قوی که دیگه گریه نمیکنم و هیچی نگاه  سردمو گرم نمیکنه
میگن آدم مرده حس نداره , میگن یه رباط بی رحمه و احساس حالیش نیست ,
من یه روح یخی و مردم تو یه جسم متحرک که داره نفس م
دانلود آهنگ جدید سعید بیک مطمئنم کن
Download New Music Saeed Beyk Motmaenam Kon
آهنگ جدید سعید بیک بنام مطمئنم کن
بیا با عطر آغوشت هوامو تازه کن عشقم من اونیم که میذارم قدم هاتو روی چشمم
ببین آرامش چشمات منو آروم ترم کرده بمون که واسه ی قلبم نبودت بدترین درده
 
ادامه مطلب
حاضرم هزینه رفت و آمد با ماشین شخصی، تاکسی و یا هر وسیله‌ای را که بغل دستی‌ام در قطار دوست دارد به او بدهم، فقط دیگر با قطار، آن هم از نوع اتوبوسی هیچ‌جا نرود، بس که تکان میخورد.حالا بنده خدا کاری هم با من ندارد. یعنی اصلا تکان‌هایش اثری بر من ندارد، من فقط ناراحت خودش هستم. طوری تکان میخورد و صندلی قطار برایش اذیت کننده است، که انگار در شکم مادرش هم روی یک کاناپه خیلی راحت بوده. یا مثلا سیاست‌مداری چیزی است و عادت به ان صندلی‌ها ندارد.خدار
ببار بارونروطن خسته منببار اروم ببار ارومرودل شکسته منمنم مثل تو گرفتممنم مثل تو باریدمببار بارونکه منم یه جوری خستمخسته از خودم از دلمخسته از این دنیامخسته م خسته گیام من می مونم زیر بارونببار بارون ببار اروم
✒میلادشکیبا 
درِ کوپه با چند تقه ای که به آن زدند به صدا در آمد، من گفتم: بفرمایید!مهماندار قطار با لباس فرم؛ پیراهن سفید که روی جیب آن علامت رجا(=راه آهن جمهوری اسلامی ایران) بود و شلوار مشکی در کوپه را باز کرد و یک فلاکس آب جوش و یک سینی سفید که در آن فنجانی سفید بود و درون فنجان قند و چای کیسه ای قرار داشت به حاجی داد و گفت: بفرمایید، یک فلاکس آب جوش تحویل شما که با خیال راحت نوشیدنی مورد علاقه تان رو صرف کنید!حاجی به مهماندار گفت: اولا چرا یک فنجان، ما که سه
 در جنوب نیوزلند جزیره ای وجود دارد که دارای زیبایی خاصی می باشد. در قسمت جنوب شرقی این جزیره ایستگاه راه آهم دوندین قرار گرفته است که به تا حدی نزدیک به قطب جنوب می باشد. در ادامه قصد داریم سفر ریلی از این ایستگاه راه آهن داشته باشیم.
این قطار سفر خود را از جنوب دوندین شروع می کند و در تقاطع وینگتوی توقف کوتاهی خواهد داشت. پس از آن وارد مسیری خواهید شد که در سال 1878 برای قطار تنگه تایری ساخته شد.
ادامه مطلب
طبق روال معمول، سعی‌ام براین بود که بلیط قطار تهران-مشهد را طوری بگیرم که تا حرکت قطار مشهد-سرخس چند ساعتی فاصله باشد. فاصله‌ای که با یک رفت و برگشت از راه‌آهن تا حرم پر می‌شد. صبح علی‌الطلوع در هوای سرد پاییزی مشهد، پیاده تا حرم رفتم. طبق ساعت طلوع شده بود اما ابرهای متراکم اجازه خودنمایی به خورشید نمی‌دادند. باران نم‌نم شروع شده بود. مثل همیشه از ورودی شیخ طبرسی وارد شدم و صحن انقلاب را رد کردم. یک کبوتر سفید زیبا روی صحن خیس راه می‌رفت
من انقدر به دنیایِ خودم عادت کرده بودم که وقتی تو یه جمعی بودم همه سلول های تاریکم مثل بمب منفجر میشدن و انقدر سروصداهای مغزم زیاد میشد که فقط میخواستم فرار کنم بدوم بی مقصد فقط بدوم..
گاهی وقتا انقد از دنیام و تاریکی هاش خسته میشدم که فقط میخواستم دو دستی آدمایِ دنیامو نگه دارم..حس جنون بهم دست میداد..میخواستم کله مو بکنم بندازم دور..
کلمه ها ..
خودم..
دوست دارم خودمو رها کنم
رویاهامو
و متلاشی بشم ..
من زندگی رو نمی فهمم ...
ا ی ن ح س ن ف  ر ت م
چشامو
.
.
.
 
 
 
گفتم حاج آقا......؟
 
حاج اقا شهیدی گفتن؛
عمل گم نمیشه!
"ولی پس چرا برا من....؟!"
 
 
گفتم.............؟
 
حاج  آقا شهیدی گفتن؛
اصلا غم نخور!
 
گفتم ........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن؛
خدا رو داری،اصلا غصه نخور!
 
گفتم........؟
 
حاج آقا شهیدی گفتن:
اینقدر غصه نخور! خداهم تنهاست...
 
 
گفتم...؟
حاج آقا گفتن:
بگو:
رب لا تذرنی فردی!
رب لا تذرنی فردی
رب لاتذرنی فردی
 
 
*حاج احمد آقا شهیدی،
(شهید زنده)
پاسدار،راوی دفاع مقدس،
(پدر معنوی!)
 
الله  ُیحفظک حاج آقا شهیدی!
وال
چهارشنبه همین هفته عازم سفریم. البته اسمش را نمی شود واقعا سفر گذاشت چون چهارشنبه می رویم و جمعه صبح برمی گردیم. اما در هرحال. خوشحالم. خیلی زیاد. خیلی وقت بود که پایم را حتی یک قدم دور تر از این شهر آلوده نگذاشته بودم. داریم می رویم. با قطار. امیدوارم خوش بگذرد و یک جورهایی مطمئنم که خوش می گذرد. این سومین بار است که اینطوری هول هولکی آخر هفته جمع می کنیم می رویم. دلایلش خیلی زیاد است. یکی از مهم ترین هایش این است که حقیقتا هفته ای پیدا نمی شود که
بذارید تمام حسم رو نسبت به این خواستگار بگم 
نه دل ورداشتن دارم و نه دل گذاشتن 
شاید بشه حجم استرسم رو با مقدار استرس پایان نامه ام مقایسه کنم؟ نمی دونم 
مخالفت کامل بابام که میگه اون دفعه مادرت باعث شد به چاه حسین بیفتی و حرف منو گوش نکرد 
این بار هم خودت داری...
بابام میگه بچه اش دردسر میشه برات...
هنوز نشده در مورد بچه ش درست و حسابی حرف بزنیم 
حتی نمی‌دونم چی باید بگم در این مورد...
مامان هم که مخالفه 
و امشب می گفت مطمئنم دخترت انتظار داره من
تو این روزهای کرونایی که دسترسی افراد به سیستم و موبایل شاید بیشتر باشه و وقت آزادتری هم داشته باشن، انتظار می رفت که وبلاگ نویسی یه رونقی بگیره. امّا در کمال تعجّب که نه چون ما ایرانی ها هستیم و غیر قابل پیش بینی، رکود عجیبی توی این فضا شکل گرفته.البته مطمئنم خیلی از دوستان وبلاگ نویس، خواه ناخواه ساعاتی از وقتشون رو برای خوندن و دیدن انواع مطالب توی شبکه های اجتماعی می ذارن. بهرحال هر فرد حتما دلایل خودش رو داره، کاری به موجّه یا موجّه نبود
کانال ما در سروش دنبال کنید
❄❄❄❄
خسته اماز نگفته هادلشوره دارماز خط بی پایان توبعضی وقتا دلم کمی سکوت میخوادوقتی همجا سکوت است دلم یکم پرتوقع میشوداون وقت اغوش گرم تورا میخوادبرای همین از این روزها سرگردان خسته امارسالی #شیما_عبادی
به نام خدای خراسانی‌ها:))
 
بعد از حدود ده ساعت، که قطار تهران-مشهد تحملم کرد، شاه خراسان را از دور، از پشت پنجره‌ی قطار، قدر یک دست رو سینه گذاشتن و سلام...
کاش زمان می‌ایستاد. 
یا دست کم قطار زودتر می‌رسید...
 
 
پی‌نوشت: عشق، یعنی به تو رسیدن *_*
 
آیا می ‌دانید: که گوریل را برای این گوریل نامیده‌اند که علاقه زیادی به خوابیدن روی ریل قطار دارد؟
::
آیا می دانید:۵۰ درصد دی ان ای انسان ها شبیه دی ان ای موزها است.
…::: بقیه ی دانستنی های جالب و مفید آیا میدانید ویژه آذر 92 در ادامه مطلب :::…
آیا می ‌دانید: که گوریل را برای این گوریل نامیده‌اند که علاقه زیادی به خوابیدن روی ریل قطار دارد؟
آیا می ‌دانید: اولین تیم فوتبال دنیا، توسط ایرانیان در تخت جمشید کنونی پایه‌گذاری شد و بعدها پرسپولیس نا
من مطمئنم
یه روز میاد
که هیچکس از رفتن پیش مشاور و روانشناس خجالت نمی کشه،
هیچکس بخاطر مراجعه به تراپیست ”دیوونه” و ”روانی” خطاب نمیشه،
هیچ کس سفره دلشو پیش صغری خانوم و اصغر آقا و سکینه خانوم باز نمیکنه تا راهکارهایی که به کار خودشون هم نیومده، به خوردش بدن.

من مطمئنم
یه روز میاد
که کسی به رواندرمانگر نمیگه ”دکترِ دیوونه ها”
کسی یواشکی نمیره مشاوره‌‌‌
کسی نمیگه ”روانشناسا از همه دیوونه ترن” یا ”من خودم یه پا روانشناس و روانکاوم”

م
نمی دانم شما تابحال با قطار از تهران به مازندران سفر کرده اید یا خیر. اگر این تجربه را دارید که خب تمام این متن را یکبار حس کرده اید و خوب می دانید که چه می خواهم بگویم. اما اگر اینکار را نکرده اید، پیشنهاد می کنم همین حالا یک بلیط قطار اینترنتی به مقصد ساری بخرید و چمدانتان را ببندید. 
سفر با قطار از تهران به مازندران بسیار جذاب است. اصلا مهم نیست که شما قصد دارید به مازندران بروید یا نه. اینجا واقعا می توان از آن جمله کلیشه ای استفاده کرد که مس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها