نتایج جستجو برای عبارت :

مجددا شروعی دوباره.!!

با سلام خدمت خوانندگان و خودم!
پس از حدود 5 ماه مجددا وبلاگ نویسی رو شروع کردم و علتش مشکلی که در تنظیمات بلاگم بوجود اومده بود و امکان ارسال مطلب رو برام با مشکل مواجه کرد...
توی این 5 ماه خیلی اتفاقات خاصی برام افتاد و هم خیلی خوب و هم خیلی بد...!
اتفاقات خوبی که برام بوجود اومد همش لطف خداوند بوده و خیلی شاکر هستم و اما اتفاقات بد زندگیم رو ناشی از سوء مدیریت آدمها بخصوص مسئولین میدونم نه چیز دیه...
واقعا آدم وقتی توی جریان کاری قرار میگیره بخاطر
بچه ها گرگ زاده امشب مجددا باز منو بلاک کرد.
داشتم با یکی از بچه ها صحبت میکردم (تمرین زبان انگلیسی)
همزمان گفتم یه ثانیه واتس اپمو چک کنم
و متوجه شدم جدی دوباره بلاکم کرده!
جدی کلا توی رابطه ش با من از نظر روانی هر روز وارد فاز جدیدی میشه
کلا عاشقه عاشق
هر روز یه بار بلاکم میکنه
یه بار از بلاکی درم میاره
جدی رفت و برگشت
میره و برمیگرده!
دلمم براش میسوزه چون توی کانادا همین قدر تو از زندگی به دست میاری و میفهمی.
همچنین در این آپدیت آیتم Boom Bow یا همان تیرکمان در مود Team Rumble حذف خواهد شد.همچنین دلیل حذف کردن Boom Bow در مود Team Rumble این است که وقتی پلیر ها ریسپاون ( مجددا زنده میشوند ) میشوند دارای 100 HP هستن و راحت با یک شلیک با آیتم Boom Bow مجددا میمیرند.لازم به ذکر هست که آیتم Boom Bow فقط در مود Team Rumble حذف میشود و در دیگر مود ها در دسترس است.
پدال ترمز خیلی نرم شده و پایین میرود❗️
✅توضیح مشکل: هرگاه که پدال ترمز را فشار می دهید متوجه می شوید که خیلی نرم و اسفنجی شده است . ممکن است با چند بار فشردن آن، دوباره مانند اول بشود ولی به محض برداشتن پا از روی آن مجددا نرم می شود.مشکلات احتمالی عبارتند از:
1️⃣در یکی از شیلنگهای ترمز نشت وجود دارد.2️⃣در مدار هیدرولیک هوا وارد شده است.3️⃣روغن ترمز کثیف شده است و یا از روغن نامناسبی استفاده شده است.4️⃣ترمز ها خیلی خورده شده اند.
امروز قیمت‌ها در بازار ارز تهران مجددا صعودی شد به طوریکه دلار باز هم از مرز ۱۲هزار تومان عبور کرد.بر این اساس قیمت هر دلار آمریکا به ۱۲۰۵۰تومان برای فروش و ۱۱۹۵۰تومان برای خرید رسید.بهای یورو نیز در صرافی‌های دارای مجوز بانک مرکزی برای فروش ۱۳۳۰۰ و برای خرید ۱۳۲۰۰تومان است.البته امروز برخی کانال‌های تلگرامی نرخ دلار را ۱۲۳۰۰ تا ۱۲۵۰۰تومان اعلام کرده‌اند که با پیگیری‌های صورت گرفته مشخص شد دلار حتی در برخی ساعات هم به این قیمت‌ها نرسی
امروز قیمت‌ها در بازار ارز تهران مجددا صعودی شد به طوریکه دلار باز هم از مرز ۱۲هزار تومان عبور کرد.بر این اساس قیمت هر دلار آمریکا به ۱۲۰۵۰تومان برای فروش و ۱۱۹۵۰تومان برای خرید رسید.بهای یورو نیز در صرافی‌های دارای مجوز بانک مرکزی برای فروش ۱۳۳۰۰ و برای خرید ۱۳۲۰۰تومان است.البته امروز برخی کانال‌های تلگرامی نرخ دلار را ۱۲۳۰۰ تا ۱۲۵۰۰تومان اعلام کرده‌اند که با پیگیری‌های صورت گرفته مشخص شد دلار حتی در برخی ساعات هم به این قیمت‌ها نرسی
سلام.
خسته نباشید دوباره!!!
منم برگشتم دوباره!!!
هنوزم منتظرم دوباره!!!
دوباره،دوباره،دوباره!!!
خب امتحانا هم تمام شد و تابستون تقریبا آزاده و فعالیت دارم.(اما بازم به همون شرط همیشگی:بازدید از وب،ارسال نظر و...)
اخرین مطلبم برای بهمن بود که یه نظر سنجی گذاشتته بودم و تا الان فقط نه تا نظر داده شد.
برای همین اعصابم خیلی خورد بود و دوباره بلاگ رو ول کردم.
اما الان دوباره برگشتم و تا چند روز آینده هم یه نظر سنجی می ذارم و ایشالا یه هدیه ای هم در نظر می
قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟صیدت دوباره به دریا برگشت..؟غمت نباشد چون خدا با ماست !هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست !بگو خدا با ماست.اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی.اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم
گذرگاه
دنیا را ساده باید دید
عشق را رهگذر باید دانست
و خزان را باید نفرین جغدی شوم خواند
در آن شب بارانی
آتشی چنان بر پا شد
که باران را ربود
و مرا سوخت که سوخت. 
****
و کنون؛
خاکسترم را بر باد می دهند. 
مگذارید، مگذارید!
دل سوخته ام اما روشن تر است!
مثل آن دانه ی برف
مثل آن سراج زرد
مثل نوری در خزان
چه توانیم کرد؟ 
چه توانیم گفت؟ 
هیچ...هیچ...بیهوده.‌‌‌..بیهوده..‌.
****
دوباره آن حسِ دلگیر گل کرده است. 
دوباره چنگ بر حلقم می زند. 
دوباره آن حس..‌.
دوباره
قوانین و مقررات شرکت تکسو 
 
 
حفظ خط حمایتی
مشاورینی که عضو شرکت هستند اجازه ندارند در خط حمایتی دیگری مجددا به عضویت شرکت در بیایند. در این صورت عضویت خود را از دست می دهند و گروه فروش شان به حامی آن ها می رسد.
فقط پس از فسخ عضویت می توانند مجددا تقاضای عضویت کنند.
هیچ مشاوری که در حال حاضر به‌عنوان مدیر یا بالاتر شناخته می‌شود نمی‌تواند با گروه فروش انتقال یابد.
 
 
با خرید و معرفی افراد به ما پورسانت دریافت کنید. احمد رضا سازواری 09217709172
دوستای خوب، میشه چند تا نکته بگم در مورد اینستاگرامم.
در مورد پیج شخصیم:
 
لطفا اگه از وبلاگ منو میشناسید، و فالو می کنید و من قبول نمی کنم، راهش هی دوباره و سه باره و چهار باره فالو کردن نیست، راه ساده ترش معرفی خودتون به صورت یک پیغامه که بعد احتمال بیشتری وجود داره من قبول کنم.
 
لطفا اگه یک بار منو آنفالو می کنید، دیگه تصمیم نهایی باشه، وقتی هفته ی بعد و یا سه هفته بعد، باز میاید فالو می کنید و دوباره آنفالو، برام ناراحت کننده ست. (اینو وقتی
دیروز بورس تهران با رشد نزدیک به 16000 واحدی خود، به وسط کانال 375000 واحدی رسید و مجددا به محدوده مقاومتی خود نزدیک شد. چیزی که در معاملات دیروز مشهود بود، افزایش قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بود. چیزی که من در بازار میبینم این است که، فعالان بازار به دلیل ناپایداری در شرایط سیاسی و افزایش ریسک های سیستماتیک، به 3 دسته تقسیم شده اند. این 3 دسته، بر اساس قدرت ریسک پذیری خود، در حال اصلاح سبد خود هستند. عده اول که افراد ریسک گریز هستند، همه یا بخش
مجددا قراره انصراف بدم از خیلی چیزا... خدایا!میشه یه کم... فقط یه کم آدم باشم این دفه؟!
.
بیخبر از همه عالم که میگن منم، من!
.
امروز همه ی کلاسای عملیمو دوباره از اول چیدم! -_-
همه باهم تداخل داشتن! این هفته استاد فیزیو واسم غیبت رد کرده درحالی که من توو آزمایشگاه انگل بودم! :|
هفته ی عجیبی بود اصن!
هشت صب تا هشت شب کلاس!
قرار بود یه پست تبریک تولد هم بنویسم ولی نشد
رایاناااااا از همینجا نونا بهت تولدتو تبریک میگه ^_^
امیدوارم هرروزت بهتر از هرروز باشه
.
پادکست گوش میدادیم وقتی پادکست گوش دادن مد نبود  :))
یه پادکست نسبتا قدیمی خوب برای من رادیو روغن حبه انگور بود... این روزها دارم مجددا گوش میدم بهش
گفتم شاید شما هم دوست داشته باشین دوباره بشنویدش.
از اینجا گوش کنین... اسکرول کنین برین پایین از اولین پادکستهاش شروع کنین.
https://soundcloud.com/tehranpodcast
کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید 
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی کامل زندگی خود را دوباره بیافرینید - فایل ساfilesa.ir › کتاب-صوتی-کامل-زندگی-خود-را-دوباره-بیاف۲ آذر ۱۳۹۸ - کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به قلم جفری. ... همچنین دکتر یانگ در نوشتن کتاب «مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی در مقایسه با داروهای ضد ...
دانلود کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید » کتابخانه ...pdf.tarikhema.org › ... › دانلود کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید۲۵
۱- بهترین زمان مرور لغاتجدیدترین تحقیقات تا سال ۲۰۲۰ ثابت کرده است که برای یادگیری یک لغت عربی بازه زمانی زیر بهترین متد است:
وقتی واژه ای را یاد می گیرید (چه در کلاس یا از کتاب و …) آن را مجددا همان شب بصورت خیلی گذرا مرور کنیدمجددا ۶-۷ روز بعد همان وازه را مرور کنیدنهایتا هم ۲۷-۳۰ روز بعد مجددا آن واژه را مرور نمایید.این زمان مرور واژه ها یادگیری لغات را تا دو برابر کارآمد تر می کند!
۲- لیست تهیه کنیدواژه های زبان عربی همیشه اطراف ما هستند.  نش
شاخص کل با رشد 2383 واحدی خود در روز گذشته، در آستانه ورود به کانال 347000 واحدی قرار گرفت. به خاطر دارم که ماه ها قبل، عده ای که خود را کارشناس اقتصادی مینامند، بارها و بارها از حباب در بورس تهران خبر دادند. خوشحالم که گذر زمان، عیار این کارشناسان را مشخص کرد. اما دوباره با رشد قیمت ها در بورس، مجددا همان کارشناسانی که فریاد یا شاخصا! سر میدادند، مجددا به صدا در آمده اند. البته که قرار نیست شاخص کل بدون توقف تا سقف آسمان صعود کند!، اما این عده که قطع
چند نکته مهم لطفا لطفا توجه کنید
 
1.طریقه شستن کلاه گیس دقت کنید
اول از همه کامل کلاه گیس را شانه کنید تا هیچگونه #گره #خوردگی یا #پت #بودن درون موها مشاهده نشود
سینک یا ظرفی را پر از آب ولرم کنید به اندازه ای که وقتی کلاه گیس را درون ظرف آب فرو میکنید آب تا #یک #بند #انگشت از کلاه گیس بالاتر باشد
روی کلاه گیس #شامپو #نرم #کننده بریزید و کلاه گیس را با آرامی درون آب فرو برده تا #نیم #ساعت بزارید تا کامل درون #آب و #شامپو #خیس بخورد
پس از نیم ساعت کلاه گ
دوباره و دوباره دعوا
دوباره بحث
چرا تمومی نداره؟؟؟؟
واقعا مشکل از کدوممونه؟؟؟
من که راستشو گفتم نباید اونطوری میکرد
خیلی راحت میتونستم ازش پنهون کنمو نگم و هیچ اتفاقی نیوفه!!
ولی منه احمق
منه بیشعور بی سیاست
دوباره بهش گفتم
حقم بود واقعا
ولی دیگه نمیرم منت کشی
به درک خسته شدم دیگه
یدونه روحیه میدی
ولی بعدش با 5تا کارت قرمز اخراجم میکنی
دوباره سیر میشم از دنیا
ولی نه
دیگه بسه
بسمه واقعا
امروز سیزده بدر بود
تا تونستم خوش گذروندم
تا تونستم رقص
توی گرامر به مبحث conditional sentences رسیدم. یکی از شیرین‌ترین مباحث ممکن grammer هستش بنظرم! اولین بار سوم راهنمایی بودم که این قسمت رو یاد گرفتم، اگه اشتباه نکنم inter1 بودیم و بعدش مجددا توی high2 تکرار شد. high2‌ای که فاینالش رو ۱۰۰ شدم! *_* بگذریم… حالا که این همه سال گذشته باز هم مغزم انگار که بار اولشه با چنین چیزی رو به رو می‌شه، داره داستان‌های unreal می‌سازه! conditional sentences type 2,3 برای بیان رخدادهایی هستن که هیچ وقت توی دنیا واقعی اتفاق نیفتادن…
یکی از این un
آموزش دی اکتیو کردن اینستاگرام
اگر تصمیم گرفته‌اید که اکانت اینستاگرام خود را به صورت موقت غیرفعال
کنید تا در آینده قادر به استفاده مجدد از ان باشید باید مراحل زیر را
برای غیرفعال کردن اکانت اینستاگرام طی کنید. در این صورت
اکانت شما به حالت غیرفعال شده تغییر خواهد یافت و تا زمانی که مجددا وارد
آن نشده باشید، فعال نخواهد شد. بنابراین به محض اینکه مجددا وارد اکانت
خود شوید، مجددا اکانت اینستاگرام شما فعال خواهد شد.
برای دی اکتیو اینستاگر
 
سال نو می شود، زمین نفسی دوباره می کشد، برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند
پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره... من... تو... ما... کجا ایستاده ایم
سهم ما چیست؟ نقش ما چیست؟ پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟
امیدوارم اگر سال پیش به آرزوهاتون نرسیدید 
امسال هر چی خواستید رو به دست بیارید
سال جدید مبارک...
همتونو از ته قلبم دوست دارم
از ته ته قلبم❤
نابینای توامبه خط بریل میخوانمتشهرزاد قصه گوی هزار و یکشب شبهای تنهایی مندوباره میسرایمتبه خط عبری نانوشتهتا دوباره دوستت بدارمو فاتح لبهای تابستانیت بشومتا مست در آغوشت ایستاده جان بدهمو به نام نامی توهزاران غزلبدون قافیه ناسروده بماندتا شهرآغوشتدوباره تا سحر برای من باز بماند
بعضی وقتا که همه تلاشت برای بهبود شرایط به هیچ تبدیل میشه :
یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده .
بعضی وقتا که زمین و زمان کفرتو بالا میاره و دیگه خون به مغزت نمیرسه :
یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده .
بعضی وقتا که فکر میکنی برای هر کاری خیلی دیر شده :
یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده .
هر از چند گاهی باید دورتر وایستیم ، یه نفس عمیق بکشیم ، یه نگاه به کارمون بندازیم و ببینیم کجاش درسته و کجاش غلط .
ما چیزی جز انتخابامون نیستیم ، اگه از امروزمون د
دوباره باتفعل حافظ دوباره فال خودم
دلم گرفته دوباره به سوز حال خودم
تو نقطه اوج غزل های سابقم بودی
چه کرده ای که شکستم خیال وبال خودم
چرا نمیشود حتی بدون تو خندید
چرا،چگونه،چه شد این سوال خودم
چرا نمی رسد این بهار بعد از تو
چرا نمیرود این خزان سال خودم
اگر ندهی پاسخی به جان خودت
که میروم به نیستی و بی خیال خودم
از ۲۵ یا ۲۶ بهمن که از خونه زدم بیرون و عازم خدمت اجباری سربازی شدم دیروز بعد از دو ماه دوباره پام به خونه باز شد و با اجازتون ایام عید رو تو زندان جزیره به سر بردم و این پست هم برای اینکه فروردین ماه بدون یادداشت نمونه نوشتم تا ببینم کی دوباره وقت بشه و از تجربیات خدمت اجباری بنویسم...
فعلا، شاد باشید
باید دوباره به خلق‌کردن برخیزم. باید دوباره راهی که در پیش رویم نیست را بسازم. ذرّه ذرّه با خون جان خویش و خشت خشت با استخوان خویش آنچه در پیش رویم نیست را بسازم، و آن قلعه‌ها برآورم و آن عمارتها بنا کنم.
باید دوباره خدایی کنم. باید دوباره ضعف، سستی، کبر، منم‌منم، قیاس، ستیز، کوچکی، کودکی و حماقت، همه را به پای عشق قربانی کنم. باید دوباره این اژدهای هزار سر را امشب، سرهاش تک به تک فرو اندازم و یک به یک در هر رگ و ریشه‌ی خدا تا سحر برخیزم.
امشب
صبح رو با خوشحالی شروع کردم، منتها دشمن عزیز دید که باید بیاد سر و دمی تکون بده.
به هر حال عادتشه ناخونده باشه و آدمو سورپرایز کنه!
بعد از یک ساعت مدام پشت سیستم بودن، خواستم به بدنم کش و قوسی بدم که خستگی در بشه و بینگ....
درد وحشتناک و سیاه شدن چشم و سرگیجه و خب بعد حالت تهوع.
فقط تونستم خودم رو به تخت برسونم تا نیفتم. کسی رو صدا نزدم چون نخواستم مامان نگران بشه.
خوشبختانه گردنبندم نزدیک بود، بستمش و آرزو کردم نمیرم. فعلا نمیرم.
در واقع فک کنم خد
شما از چهار راه ولیعصر تا میدان انقلاب را برای یافتن یک ابزار کالیگرافی پیاده گز نکرده اید و همان راه را برای ادامه ی جستجو پیاده برنگشته اید و وقتی پیدا نکرده اید در اینترنت به جستجو نپرداخته اید و بعدش متوجه نشده اید که همان بسته هایی که نشانت می داده اند زیر برچسب توضیحات، دقیقا زیر برچسب چیزی بوده که دنبالش بوده اید. شما قیمت های مختلف آن ابزار را ندیده اید و نمیدانید که ندانستن این که کدام مغازه قیمتش پایین تر بود تا مستقیم بروید همان م
من [ فرهادم ]!دوباره آمده از دشت های دور،از کوه های سخت،از شهید شیرین،از نسل شور بخت... [ دستهایم ] میراث خور تاولهای آفتاب خورده،وامدار تیشه،پرچمدار عشق... من [ فرهادم ]!از انحنای پیچ جاده های زمان آمدم،آنجا که عشق کمر جاده را هم خم کرد... اما [ شیرین ]!دوباره طاقت شنیدن ضجه های مرا نداشت،نخواست دوباره بیاید!و من [ فرهاد بی شیرینم ]!شاید بمانم شاید بمیرم شاید...
پانک سنگین و سنگین را با شعله کم تا
متوسط ​​گرم کنید، بدون هیچ روغن (این چیزی است که ما آن را "ووک سفید"
نامیدیم)؛ دانه های کنجد را بگذارید، به طور مداوم تکان دهید. همانطور که رنگ آنها
از مروارید سفید تا قهوه ای طلایی تبدیل می شود، حدود 10 دقیقه (هنگامی که شما نیز
باید برخی از صدای طعمه شنیدن). از گرما خارج شود و خنک شود دانه های کنجد برنج را
در یک پردازنده غذایی با دو قاشق روغن زیتون قرار دهید. فرآیند در سرعت متوسط،
متوقف کردن ماشین برای رها کردن
برای این که زحمات شما در کاهش وزن به هدر نره، باید بین کالری های دریافتی و مصرفی خودتون تعادل ایجاد کنید، یعنی همون قدر که انرژی وارد بدن تون می کنید، همون قدر هم انرژی مصرف کنید.
باید حواس تون به غذایی که می خورید باشه، اگه شبی مهمان بودید! یا ... و پرخوری کردید، فردای اون روز کمتر غذا بخورید تا به تعادل برسید.
هر هفته خودتون رو وزن کنید، اگه وزن ایده شما مثلا 70 کیلوگرم هستش، اگه وزن تون به 72 کیلو گرم افزایش یافت مجددا چند روزی کمتر غذا بخورید و
سلام ماه قشنگم!
من که حالم خوب است، شاید خودت ندانی اما این روزها، عجیب به من خوش می گذرد، راستش با تو بودن خیلی خوب است، آدم خیالش راحت است، خیلی چیزها یاد میگیرد و خلاصه بگویم، خیلی خیلی خوش میگذرد، مجددا میگویم، مرسی که هستی :) 
کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید 
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ ...hasrace22.4kia.ir › info › کتاب-صوتی-زندگی-خود-را-دوباره-بیافری...۳۰ شهریور ۱۳۹۸ - زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ و ژانت کلوسکو / دانلود رایگان کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ و ژانت ...
کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ ...download-book-ketab2.blog.ir › کتاب-صوتی-زندگی-خود-را-دوبا
هر کار کردم خوابم نبرد!البته اینکه سیم کارتمو بعد از چند وقت روشن کردم و ایرانسل بهم نت رایگان داد هم بی تاثیر نبود :)))ساعت ۵ لامپ رو روشن کردم،پله هارو رفتم پایین و ح رو صدا زدم بلند شه درس بخونه،انگار صدام رو نمی شنید،چند بار گفتم ۸ تا ۱۳،چیزی نخوندی،تا بیدار شه[خودش میخواد اینطور صداش بزنم!]
بعدش برگشتم تو پناهِ امن کوچیکم!ترازو رو گذاشتم تو گوشه ی سرامیکی سمت چپ و با حالتی خنثی رفتم روش!۷۲/۹،سه روزِ ک مجددا رژیم رو شروع کردم،چند روز قبل یاد
سرم را بوسیده بود در خواب و رفته بود...
نه متوجه محبتش شدم نه متوجه رفتنش...
دو روز قبل را به خاطر اتفاقی خوشایند،اصلا نخوابیده بودم...
تمام بدنم درد میکند...
به زور خودم را از جا بلند میکنم و به یخچال میرسانم و باقی مانده ی پیتزا و سیب زمینی را داخل ماکروفر میگذارم و خودم را به آب میرسانم...
برمیگردم و همانطور سر پا پشت کانتر آشپزخانه پیتزا و سیب زمینی را یک لقمه ی چپ میکنم...
نگاهی به ساعت می اندازم،نگاهی به رخت خواب در هم پیچیده...
اصلا تصمیم دارم ه
 مبلمان اداری ارگونومی
مبلمان اداری ارگونومی چیست ؟ و چرا مبلمان اداری ارگونومی اهمیت دارد ؟ما بارها در وبلاگ آدینا در مورد اهمیت سلامتی پرسنل شما  و اینکه چرا باید مبلمان اداری ارگونومیک  انتخاب و تهیه نمایید  با شما مشتریان محترم تبادل نظر کرده ایم اما از آنجا که  فواید استفاده از مبلمان اداری ارگونومیک بسیارند ، ما در این مقاله سعی داریم تا دوباره قسمتی از ان را بهمراه شما عزیزان  بررسی کرده و درباره آن مجددا صحبت نمائیم .و البته تم
 مبلمان اداری ارگونومی
مبلمان اداری ارگونومی چیست ؟ و چرا مبلمان اداری ارگونومی اهمیت دارد ؟ما بارها در وبلاگ آدینا در مورد اهمیت سلامتی پرسنل شما  و اینکه چرا باید مبلمان اداری ارگونومیک  انتخاب و تهیه نمایید  با شما مشتریان محترم تبادل نظر کرده ایم اما از آنجا که  فواید استفاده از مبلمان اداری ارگونومیک بسیارند ، ما در این مقاله سعی داریم تا دوباره قسمتی از ان را بهمراه شما عزیزان  بررسی کرده و درباره آن مجددا صحبت نمائیم .و البته تم
زندگی نامه حاج شیخ عباس قمی(ره)
محدث قمی در حدود سال 1294 ق. در شهر مقدس قم متولد شد و مقدمات علوم دینی را در این شهر گذراند.
در سال 1316 ق. برای تحصیل علم، روانه نجف اشرف گردید و تا سال 1318 که حج گزارد مقیم نجف بود، اما پس از سفر حج، به قم باز گشت.
در سال 1319 ق. مجددا از قم به نجف رفت و تا سال 1322 در آنجا بود.
سال 1322 ق. به قم بازگشت و تا سال 1329 مقیم قم بود و دوباره به حج مشرف شد و سپس به قم بازگشت.
درسال 1332 ق. به مشهد تشرف یافت و بیست و دو سال؛ یعنی تا سال 1354، در ه
دیروز بورس تهران با ثبت رکورد جدید در حجم و ارزش معاملات و همچنین رشد حدود 20000 واحدی در شاحص کل، به کار خود پایان داد. دیروز از حیث ورود نقدینگی نیز شاهد رکورد جدیدی بودیم. این موضوع باعث شد تا دوباره مدیران سازمان بورس به تکاپو بیوفتند تا مجددا ترمز بورس را بکشند! در همین راستا، دیروز شاهد چند بخشنامه از سوی سازمان بورس بودیم که به نوعی، بازدارنده در ادامه روند بازار خواهد بود. کاهش اعتبار مشتریان، یکی از این قوانین بود که از هفته بعد اجرایی
صبح 26 نوامبر با Lene Marlin.
امروز همه چیز بوی نروژ رو میده. دریا شبیه دریای شمال (Northern Sea) شده و انگار یه چیزی ته قلبم میگه که دوباره به اروپا برمیگردم.
کریسمس نزدیکه و من آرزو میکنم کاش میتونستم دوباره اونجا بودم و از تک تک لحظاتی که برام مقدس بودن، لذت میبردم.
روزی دوباره به آلمان و نروژ و اسکاتلند برمیگردم و به تمام اون آرامش و رویاهای کودکانه ام که دنبالش هستم میرسم. 
دوباره انتظار
مردنم
تولدی دوباره نیست
این سرآغاز اما
مرا خواهد کُشت.
عدالت را بیاور.
و قاضی شو.
با هزار بار مُردن 
من دوباره زنده ام!
****
اگر قرمز نبودم
صورتی می شدم. 
تا نگویند که از عشق و جنون
نیلی شد!
****
تکه های وجودم 
در زیر پای توست.
امروز ظرفی آورده ام
تا تکه های وجودم را جمع کنم. 
گام که برداری
در پسِ گام هایت
غباری بر می خیزد
آن غبار
غرور سوخته ی من است!
****
اگر بیایی
چشم هایت را برایت آذین خواهم بست. 
با اشک هایم 
شهر دلت را خواهم شُست. 
پلک ه
به نام آنکه به ما گفتن آموخت
نیامده بود که برای همیشه بماند
آمده بود تا فرصتی دوباره بدهد
آنقدر زود گذشت که ندانستیم تمام شدنش را
کاش دوباره بیاید و باز به یادمان بیاورد حال بینوایان را، روزگار فقرا را و حال گرسنگان را.
کاش باز هم بیاید....
دوباره شبو مینویسم به یاد تو تویی که دور گشته ای ز من دوباره چهار صبحخواب نمی رود به چشم خسته م قلم به دستنشسته ام کنج خاطرهطنین آن صدای عاشقانه ات نوازشی به گوش من می کند، عبور میکنم فرو می روم به عمق یک خیال خیال دیدن دوباره ی دویدنت خیال بارانفرار میکنمدور میشوم ازین جهان پر سراب پناه میبرم به قرص خواب یا که جرعه ای شراب فرار میکنم به آسمان آبی قلم مینویسم از دلم ولی نمانده طاقتم، نمیکشمباز افتادم از نفس می نویسد این قلم خودش نشسته
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد به جویبار که در من جاری بود به ابرها که فکرهای طویلم بودند به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من از فصل های خشک گذر می کردند به دسته های کلاغان که عطر مزرعه های شبانه را برای من به هدیه می آوردند به مادرم که در آینه زندگی می کرد و شکل پیری من بود و به زمین که شهوت تکرار من درون ملتهبش را از تخمه های سبز می انباشت سلامی دوباره خواهم داد می آیم می آیم می آیم با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاک با چشمهایم : تجربه های غلیظ ت
فایلی در هارد ذخیره شده است.اگر اکنون مجددا این فایل را دوباره باز کرده و روی آن کار کنیم وتغییراتی درآن ایحاد کنیم پس از اتمام کار اگر بخواهیم این اعمال تغییرات و ذخیره روی خود فایل و در همان محل ذخیره شده قبلی باشد از گزینه(save)استفاده میکنیم.
در صورتی که میخواهیم فایل اولیه را نگه داریم و تغییرات را در قالب یک فایل دیگری ذخیره نمائیم از گزینه(save as)استفاده میکنیم.بدین گونه که نسخه جدیدی از پرونده ایجاد خواهد شد که با پرونده قبلی متفاوت است و
1- بهترین زمان مرور لغات
جدیدترین تحقیقات تا سال 2020 ثابت کرده است که برای یادگیری یک واژه زبان انگلیسی بازه زمانی زیر بهترین متد است:
وقتی واژه ای را یاد می گیرید (چه در کلاس یا از کتاب و …) آن را مجددا همان شب بصورت خیلی گذرا مرور کنید
مجددا 6-7 روز بعد همان وازه را مرور کنید
نهایتا هم 27-30 روز بعد مجددا آن واژه را مرور نمایید.
این زمان مرور واژه ها یادگیری لغات را تا دو برابر کارآمد تر می کند! حال سراغ سایر نکات می رویم:
2-لیست تهیه کنید
لغت واژه های
گل چت
گل چت با ادرس جدید با مدیریت تارکان دوباره راه اندازی شد کاربران قدیمی چت روم گل میتوانند با کلیک برروی تصویر زیر وارد گل چت اصلی شوند .
چت روم
چت روم بزرگ گل چت با ادرس جدید golchat.xyz با سرور جدید و پیشرفته ترین امکانات با کاربران آنلاین بالا پذیرای کاربران ایرانی است .
دوستان عزیز قدیمی و کاربران ثابت گل چت میتوانند با ادرس بالا وارد چت روم شوند .
اتاق گفتگو , گل چت اصلی , گل چت قدیمی , روم گل , گلچت , گل چت با مدیریت تارکان
گل چت از قدیم برای هم
«کبریت زدم، تو برای این روشنی محدود گریستی»
همینه، تهش همینه، زورمون را می‌زنیم شاید بشه اصطکاک بین گوگرد سر چوب کبریت و جعبه کبریت به حد کافی برسه و بشه که یه روشنی کوچک تو دل تاریکی درست کنی، که بشه امیدت برای روشن و درخشان شدن همه جا اما نمیشه چوب کبریت تموم میشه و دوباره و دوباره و دوباره...
یه روزی یا نور همه جا را میگیره یا کبریت‌هات تموم میشه.
 امروز هم یک جلسه کاملا عملی داریم.بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب
همانطور که می دانید برای حفظ امنیت.. در همه جای دنیای IT ، بعد از اینکه مدتی به سیستم بیکار بماند log off می شود و شما دوباره باید login کنید و این در همه جا صادق است. چه سایت ها .. چه ویندوز و ..
در device های سیسکو نیز به صورت پیش فرض پس از یک دقیقه غیر فعال بودن، Log off می شود و از محیط ios خارج می شود و شما مجددا باید وارد بشوید.
ادامه مطلب
آقای فرامرز الماس خاله مجددا برای شرکت در انخابات برای انتخاب رئیس هیئت فوتبال گیلان شرکت نمودن 
جالب اینجاست که با اینکه اهالی فوتبال دل خوشی از ایشان ندارن و خواستار کنار کشیدن ایشان شدن 
اما های و هوس پول و سمت ایشان را وادار کرد که مجددا شانس خودش را امتحان کند تا شاید بتواند 
با فریب دادن اهالی رسانه و افراد صاحب سمت در ورزش و بالاخص فوتبال بتواند مجددا رئیس شود 
ایشان که در طی هشت سال حضور خودشان در راس هرم ریاست هیئت فوتبال گیلان 
چن
خوب..من برگشتم ..امدم که شاید صداهای درون مغزم را خفه کنم تکه تکه به قلم بیاورم و حلقه حلقه زنجیر های اسارتم از خودم را بشکافم..اگر بتوانم البته...که بعید میدانم ...قبل تر ها که در دفتر می نوشتم همه ی نوشته هایم را میسوزاندم...آن هم با کبریت..میخواستم بوی گوگردش ریه هایم را بخراشد و چوب کبریت گر گرفته با تنها چشم اتشینش حرص و هراسش را با سوزاندن ناخن هایم بیرون بریزد....
آمده ام بگویم باز هم آن کار را تکرار کردم:/دوباره دوباره و دوباره...به خودم آمدم
مدت کوتاهیه که مجددا زبان خوندن رو شروع کردم و به شدت حالم خوبه و خوشحالم.هر وقت کار مفید و مثبتی انجام میدم احساس پرانرژی بودن و خوشحالی میکنم.یوگا میرم خوشحالم.هر جلسه که از یوگا برمیگردم برای جلسه بعد لحظه شماری میکنم.
همیشه روال کار من برای درس خوندن یا زبان خوندن این بوده که صبح وقتی بیدار میشدم اول میبایست خونه رو مرتب و همه جا رو تمیز میکردم،بعد درس میخوندم که خب البته انرژی چندانی برام نمیموند.امروز تصمیم گرفتم برعکس کار کنم.به این ص
احتراما ، نظر به بازدید های میدانی از حوزه های اجرا وتصـحیح ، با توجه به حساسـیت موضوع ، برابر دستورالعمل های صادره موارد ذیل مجددا تاکید می گردد . مقتضی است مدیران و روسای مناطق و نواحی راسا پیگیریهای لازم را معمول فرمایند.
ادامه مطلب
این دو شبه دارم همش خوابه گریه و زاری و مرگ‌ و میر می‌بینم:((
یعنی چی عاخه؟ دیشب خواب دیدم بابابزرگم دوباره فوت کرده و همه دارند گریه میکنن.
حسابی گیج بودم..دوباره قیافه‌ی عمه رو با اون حاله زار دیدم...
اما ایندفعه ما خونه‌ی باباحاجی اینا بودیم..
حس بدیع . دلم نمیخواد برای کسی اتفاقی بیوفته
شب قبل‌ترشم خوابه خوبی ندیدم.. انگار دوباره حاج قاسم شهید شده بود..
همه داشتند گریه میکردند.
دو-سه روز مونده به سال تحویل..
این خوابا منو می‌ترسونه.
هشت سال پیش با دلتنگی عمیقی این مطلب را نوشتم:
http://banafsheheftekhari.blog.ir/1389/11/01/motherhood-village-araghieh

اما بارندگی های اخیر، رودخانه عراقیه را مجددا زنده کرده است. اگرچه عمیقا از حادثه سیل و مصیبت هموطنانم متاسف و دردمندم، اما حیات مجدد رودخانه ها و تالاب های خشکیده که جان دوباره گرفته اند، امید بخش است.
میخندید.کنار جسم غرق در خون او دراز کشیده بود و میخندیدبه دست های لرزونش نگاه کردباید نگاه میکرد.ذهنش متلاشی شده بود و جوابی نداشتاین همان دیوانگی بود!؟هنوز نفس میکشیدقفسه سینه اش تکان میخوردناله میکردخندید!چاقو را برداشت و دوباره درسینه اش فرو کرددوباره و دوباره و دوباره.گریه کرد.گریه کرد و ضجه زدنگاه کرد اما نباید میکردچشماش بازه اما باید ببندتشونچاقو رو داخل چشماش فرو کرد.کور شد.دیگه چشم های سبزش پیدا نبودندهمش خون بوداز رنگ قرمز متنف
نمی دانم دقیقا در چند سالگی بود که متوجه شدم ، کار ذهنی و یکجا نشینی را تاب نمی آورم و برای مثال بعد از هر دو ساعت کار ذهنی ، حتما باید از جای خود (پشت میز و روی صندلی) برخاسته و کاری انجام دهم که شامل حرکات پا و جنبش سایر اعضای بدن باشد .
بدین سان خلاق تر ، شاداب تر ، با نشاط تر مجددا می توانم برگردم و کار های ذهنی ام را انجام دهم.
مغزم درحال ترکیدن است. از دیروز در ذهنم دارم با شخصی صحبت می‌کنم. هی صحبت می‌کنم، هی صحبت می‌کنم و صحبت‌هایم تمامی ندارند. دیشب خوابم نبرد، چون با او حرف می‌زدم. صبح که بیدار شدم، هر لحظه جملاتی در ذهنم ساخته می‌شد. یک مکالمه‌ی ذهنی را می‌نوشتم، حس می‌کردم، یک مکالمه را زندگی می‌کردم و دوباره از اول. دوباره با کسی در ذهنم حرف می‌زدم. حرف‌هایی که مدت‌ها بود پوسیده بودند. حرف‌هایی که حالا فقط در یک روز خاص می‌توانستم تخلیه‌شان کنم. و در
بعد دو سال دوری از دانشگاه و محیطش دوباره برگشتم
دوباره همون کلاسا
همون صندلی ها
همون درسا
فقط ادما ستن که نیستن
انگار تو این دنیا فقط ادما هستن که عوض میشن
بعد دو سال دوره بهورزی دوباره برگشتم ادامه مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور میانه
ورودی 92 رشته مهندسی صنایع
یکی از بهترین دوره های زندگیم دوران دانشگاه بود با دوستان و عزیزان
متزلزل قدم برمی دارمو هر حرکتش رو بو میکشمچطور تبدیل شدم به زنی که میترسه،که نکنه ردی از مهربانی خشونت بار معشوق مرده ش، تو این نوظهور باشهرد پاها رو که میبینم دوباره از خودم میپرسم چرا؟چرا من؟انگار که دوباره سی آبان ۹۷ شده باشه
نمیدونم چرا امروز این شکلی شدم ! 
از مسیر تخت به مسیر هال ، دوباره از مسیر هال به مسیر تختمم ! 
یه موجود بی حال و بی حوصله که حتی همت نمیکنه یه چای برای خودش دم کنه :/ 
باید منظم استخر رفتن هام رو دوباره شروع کنم...
اینجوری نمیشه...
چن سال میشه که
یکی کنارمه
بی بوسه و بغل
اون داد می‌کشه
من توی فکرتم
پشت اتاق عمل
دعای من شده
ای کاش دخترم
شبیه تو نشه
دردام بیشتره
از درد همسرم
که فکر بچشه
موهای مشکی و
چشمای قهوه ای
دلش رو می‌بره
اسمی که دوس داره
اسم توئه ولی
این زجر آوره

من اون مداد سفیدم که وقت نقاشیت
میون باقی رنگا غریب و بی کس شد
دوباره یاد تو افتادم و زمان برگشت
دوباره یاد تو افتادم و هوا پس شد

چن سال میگذره
از گریه های من
از ازدواج تو
از عشقی که یه روز
ارزون فروخته شد
تو
داشتم برای خودم چای دم میکردم ، یه دونه ی هل انداختم‌ داخلش...
عطرش زندگیم رو پر کرد...
نشستم پشت میز و به این فکر کردم که آدمی که سالهاست مینویسه ، نمیتونه هرگز ننویسه...
هوم ؟؟؟ 
من نویسنده نیستم...
یک روزمره نویسِ ساده ام...
گاهی هم یک دغدغه نویس...
من دوباره مینویسم :) 
داشتم برای خودم چای دم میکردم ، یه دونه ی هل انداختم‌ داخلش...
عطرش زندگیم رو پر کرد...
نشستم پشت میز و به این فکر کردم که آدمی که سالهاست مینویسه ، نمیتونه هرگز ننویسه...
هوم ؟؟؟ 
من نویسنده نیستم...
یک روزمره نویسِ ساده ام...
گاهی هم یک دغدغه نویس...
من دوباره مینویسم :) 
دیشب میان تمام حس و حال های مختلف ؛ وقتی که داشتم به تو فکر میکردم دیدم باید دوباره تو را رها کنم ، درست مثل کاری که چند سال قبل انجام دادم . نخ لباس کاموایی را از یک جایی بریدم و گره زدم که دیگر وسوسه ی کشیدن زیر و بم آن رج ها به سرم نزند . حتی آن لباس کاموایی را انداختم ته یکی از کمدهای تاریک اتاق که سراغش نروم . سه سال پیش که دوباره حرف از تو شد خودم را زدم به کوچه ی علی چپ . میدانی دیگر کجاست؟ مگرنه؟! داشتم میگفتم؛ خودم را از یاد بردم تو که دیگر هی
بعد از مدتها امروز مثل روزای خوبم کار کردم تا الان دوباره کلی از کتابمو خوندم و فقط حدود صد صفحه مونده حتی اگه امرپزم تموم نشه فردا حتما تمومش میکنم. کلی چیز دوباره یاد گرفتم اسپینوزا داره تموم میشه و میرم سراغ لایب نیتس. بقیه کارامم هست که هنوز سراغشون نرفتم از صبح همه تمرکزم روی کتاب بود. خلاصه که دوباره دارم عشق میکنم. 
بابابزرگم حالش بد شده هیچی نمیتونه بخوره مامان بیچاره دست تنها بردتش بیمارستان :( از بی وفایی بقیه نگم برات به هر حال درست
از سمت گیلان نه، ولی از شرق یا جنوب وقتی برمی‌گردیم مازندران، از اون نقطه‌ای که دوباره هوا مرطوب می‌شه، از اون قسمتایی که دوباره زمین، بدون دلیل سبزه و فرق و فاصلهٔ بین شهرها رو نمی‌شه تشخیص داد، دوباره انگار زنده می‌شم. عین ماهی‌ای که تو خشکی افتاده باشه و  برش گردونی به آب...
+ به نظرم فقط متولدای اردیبهشت حق دارن بگن: آدما دو دسته‌ان، یا اردیبهشتی‌ان، یا دوست داشتن اردیبهشتی باشن:)
+ الان مشخصه اردیبهشت شمال روم تاثیر گذاشته یا بیش‌تر
همیشه این مسیر رو با پنج یا پنج و پونصد میرفتم امروز دیدم برام قیمت  زد شش تومن من که قبول نکردم گفتم دوباره درخواست میدم ایندفعه شد هفت تومن بازم زورم اومد گفتم نه بذار دوباره بزنم حداقل شش تومن خودش بشه شد نه تومن خیلی حالم گرفته شد گفتم اینقد میزنم تا همون شش تومن قبلی بشه اومد رو هشت و پونصد نیم ساعت توی گرما آب شدم هشت و پونصد یه ریالم پایین نیومد چندتا صلوات فرستادم دوباره زدم شد  هفت و پونصد با سر گرفتم. 
طبق چیزی که من دیدمطبق اون برداشتی که من تا اینجای زندگی داشتمجا انداختن یک چیز بد، یک راه خیلی جالب داره«تکرار»نمی‌دونم در مورد خوبی هم صدق می‌کنه یا نهیعنی اون چیز بد رو انجام میدی (تابو رو می شکنی) بعد وایمیستی مردم عکس العمل نشون بدن و خالی بشنترجیحا سعی میکنی براش یه توجیهی پیدا کنی و جواب سوالات و ابهام ها و عکس العمل ها رو بدیبعد دوباره تکرارش می‌کنیدوباره مثل دفعه اول عکس العمل میبینیدوباره مثل دفعه اول یک سری هاشو پاسخ میدیو دوبا
خیلی
وقته که تایپ نکردم.بشدت سرعتم اومده پایین.خیلی چیزا احتمالا یادم رفته
باشه.دارم سعی میکنم همه چیو برگردونم عقب.حال غریبی دارم.خیلی چیزا داره
برام تکرار میشه.خدا دست به تحولات عجیبی زده.انگار همه چی فرپو ریخته و
دوباره داره ساخته میشه.نمیدونم چرا همش فک میکنم دوباره بهم میرسیم و
ایندفه یه جور دیگه باهم شروع میکنیم.خودم میدونستم خیلی بهت وابسته
شدم.ولی مجبور شدم که .........
دلم میخواد دوباره برات پرحرفی
کنم.ولی وقتی یادم میفته شکلات تل
خستگی...
فکر کنم هفته پیش بود که داشتم تند و تند قسمت‌های فصل سوم سریال stranger thingsرو میدیدم که با خودم فک کردم شاید بعضی وقتا آدما به یکی مثل شخصیت الون نیاز دارن تا خستگی رو از درونشون دربیاره همون طوری که الون اون موجودات رو از درون ویل درآورد البته این تیکه مال فصل دوم بود.بگذریم.مثلا میشد ادم سرشو بزاره رو شونه یکی دیگه بعد خستگیاش سر بخورن و از سرش بیان رو شونه طرف و از اونور بریزن زمین و تموم بشه بره.قبلش خستگی رو بیاید تعریف کنیم.خستگی مان
بعد از یه گشت و گذارِ مختصر توی وبلاگ های بیان به این نتیجه رسیدم که ماشالا اینجا همه فرهیخته و نویسنده ن. شاید هیچوقت جایی برای یه بلاگفا نویسِ لااوبالی مثل من نباشه و هیچوقت دیده نشه. ولی خب انصافا دیگه دنبال دیده شدن نیستم :) نیاز به شروعِ دوباره ای داشتم و این اثاث کشی هم یه تغییر بود برای شروعِ دوباره م. خلاصه که از پنج سال بلاگفا نویسی خدافظی و به یک شروعِ دوباره سلام :)
تصمیم گرفتم بعد از ۵ سال دوباره شروع کنم به نوشتن با این تفاوت که قبلا در بلاگفا و الان در بیان...اما انگار نوشتن از یادم رفته،دیگه نمیتونم مثل قدیما خوب بنویسم،فقط میتونم بنویسم که حداقل آروم بشم،مغزم بایگانی بشه،باید بنویسم تا حالم یکم بهتر بشه،آخه من  آدم نوشتن بودم با وبلاگ نویسی خو گرفته بودم،حتی خودمم باورم نمیشه چطور۵سال تونستم فاصله بگیرم...دوباره من و وبلاگ نویسی و سه نقطه هایی که معنیشون کلی حرف نگفته است...
فروش انواع سیستم های نگهدارنده جای پارک برای جلوگیری از بوجود آمدن تنش برای حفظ حق جای پارک میان همسایه ها. 
پارکینگ لاک وسیله‌ای کاملا مفید و کارآمد برای حفظ جای پارک شما در پارکینگ‌ یک آپارتمان و یا در محل کارشما میباشد.
این سیستم در دو مدل طراحی و تولید می‌گردد :
پارکینگ لاک باطری خور
پارکینگ لاک با عملکرد با برق مستقیم
نوع باطری خور آن باید هر 6 ماه یکبار مجددا شارژ گردد ولی نوع  دوم که با اتصال برق مستقیم کار می‌کند نیاز به شارژ ندارد.
سلام 
من سوالی داشتم ازتون و میخواستم از راهنمایی و مشورت شما استفاده کنم. من لیسانس زیست شناسی دارم. تصمیم گرفتم که دوباره مجددا کنکور سراسری بدم‌. شرایطی داشتم که تا الان مطالعه مفیدی نداشتم. 
با توجه به زمان باقی مانده و شرایط پیش آمده و عقب افتادن کنکور، به نظر شما ممکنه رشته ای خوب مثل دندانپزشکی و پزشکی قبول شد؟ (چون رشته م زیست شناسی بود این درس نقطه قوتی محسوب میشه برام)، در این مورد تجربه یا موارد مشابهی داشتید که نتیجه بخش بوده با
دیشب دلتون نخواد برا خودم ساندویچ سفارش دادم و نشستم فیلم دیدم ...
حدود ساعت ۱۱ و نیم بود ساندویچم اومد...
حدود یک ربع بعد باز آیفونم زنگ خورد دیدم کسی جلو دوربین نیست و برداشتم دیدم کسی جوابی نمیده...
اومدم نشستم به ادامه ی فیلم که مجددا آیفون زنگ خورد ‌...
جونم براتون بگه که ۶ بار این اتفاق تا ساعت ۱ افتاد...
تو ساختمونم هیچ کس نبود ، صاحب خونه ام اینا که روستا بودن و طبقه سومیام هنوز برنگشته بودن ...
در خونه ام رو باز کردم و رفتم در اصلی ورودی رو قف
در طول این یه هفته به طور کلی فراموش کرده بودم که این‌جا هم می‌شه نوشت!
چقدر عجیب و آزار دهنده. ترجیح می‌دادم الانم می‌تونستم تو کانال بنویسم ولی شاید این قطعی موقت اینترنت،( امیدوارم موقت باشه) بهانه ای شد که وبلاگ دوباره فعال بشه. 
یکی از قابلیت های جدید اینستاگرام که با استقبال کاربران مواجه شده لایو است. به کمک این ویژگی جدید شما می توانید به جای قرار دادن پست یا استوری ، از طریق لایو به صورت زنده با فالوور ها در ارتباط باشید. اگر این قابلیت جدید برای شما به درستی کار نمی کند این برنامه را یک بار به طور کامل متوقف کنید و سپس مجددا آن را باز کنید. یکی دیگر از روش های رفع مشکل لایو اینستاگرام بروزرسانی برنامه است. این کار معمولا باگ های نرم افزاری آن را برطرف می کند. اگر با
متن ترانه مهدی محمد زاده به نام سیم آخر

 
ده لعنتی , یه چندتا خط حرف دارم باتوبگو چی کم گذاشتم واسه توک رفتیچشاتو رو همه چی بستیب چی میگن مگه پستید راستیبااونی ک الان تو هستیبگو چ عهدو پیمونی تو بستیطفلی نمیدونه چقدر تو پستیکاری کردی میترسمدیگه از عاشق شدندیگه از رسوا شدندیگه از دلواپسیدحقم نبوددوباره تنها شدندوباره بی کس شدندوباره این خستگیبیاببین دلم دوباره زد ب سیم آخرپیت میگرده توی این شهرشبای پاییزباچشم خیس ب زیر بارونمیرم توی همون
داستان اینطور پیش میره که دو سه روز با نهایت عشق و وسواس درس میخونم و از دیدن نتیجه ی کارم روی کرنومتر در نیمه شب به معنای واقعی کلمه کیف میکنم و با بدن درد و کوفتگی اما دل خوش میرم توی تخت و لای پتو گلوله میشم اما بعد از چند روز مجددا افت مود پیدا میکنم و ساعتم کمتر میشه و عذاب وجدان از هر چهار جهت بهم فشار میاره و خورد و خاک شیرم میکنه و سرم رو به سنگ میکوبونه و من درحالی که خون از تمام منافذ بدنم زده بیرون متنبه میشم و از روز بعد دوباره انگیزه م
آیا پکیج دیواری نیاز به ریست کردن دارد؟یک دستگاه پکیج دیواری ممکن است به دلایل زیادی نیاز به ریست کردن و راه اندازی مجدد داشته باشد. مثلا یکی از خطاهایی که در دستگاه های ورونا و پرلا بیشتر دیده میشود ارور E1 است. برای رفع خطای E1 در پکیج دیواری بوتان، بهتر است قبل از هر چیزی یک مرتبه پکیج را ریست نمایید تا اگر ظاهر شدن ارور به خاطر مسئله ای مانند قطع بود گاز پیش آمده است برطرف شود. به این ترتیب نیازی نیست برای کارهای پیش پا افتاده با نمایندگی بوت
دوباره درست همینجا ک حس میکردم کاملا تموم شدی برام،
دستم دوباره لغزید روی پروفایلت!
و دلم دوباره لرزید....
چرا هربار یه نکته جدید کشف میکنم؟
الان ک کاملا نا امیدم از داشتنت
این چ کار مسخره ایه ک با زندگیم دارم میکنم؟؟
چرا با دستای خودم دارم نابود میکنم آیندمو؟
تو خوب.تو دوست داشتنی.تو برای من معیار تموم!
وقتی نمیشه ینی نمیشه!!!
چرا انقدر دیوونه بازی میکنم؟!
ا اخه شمارتم اینهمه وقته پاک کردم!
چرا تو سرچ تلگرامم میاد اسمت
چرا اراده ندارم
چرا بازم
روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن... ممکنه دوباره تکرار نشه... آدم وقتی تو سن‌ و سال توئه فکر می‌کنه همیشه براش پیش می‌یاد... باید ده پونزده‌ سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده... که حالِت با چیز دیگه‌ای خوب نمی‌شه... عشــــق یعنی حالِت خــــوب باشه...
سَخت دلگیرم ازین دوباره مُردَن!پس از آنکه چشمهایم تو را دید خواستم زنده بمانمزنده شدماما حال دوباره مرگی برایم قلمداد میشوددر درونِ رگهایمدر سینه ام که از هوا خالی میشوددر نفس تنگی ای درمان شده که دوباره برگشته است..دلگیر تر از من مگر میشود؟چه کسی این مُردَن را دوام خواهد آورد؟که پس از بازکردن چشمهایمپس از دیدنت..چشمانم را دوباره ببندم و بگویم....این یک کابوسِ شیرین بود!
در این دلتنگیِ عجیب که به مُردن سرایت میکند!،
حال پرسیدنت کارِ دشواریس
+چرا دیگه این بلاگ لنتی آمارو وا نمیکنه؟
+بچه ها تبریک بگین دارم ازش میکشم بیرونبرا همون رفتم دوباره آدرس نوشتم
+و اینکه یکی خیلی وقته اومده مشهد بنظرم هنوزم هس ولی اصن نمیخاد با من ارتباط برقرار کنه! آخه چرا؟
من واقعا هیچوخ نمیفهمم و نفهمیدم چرا!
خاک توسرت خر خب دلم برات تنگ شده‍♀️
این خطا در زمان افزودن ردیف یا ستون یا زمان تغییر عرض و ارتفاع سلولها اتفاق می افتد
در محلی که این تغییرات رخ می دهد ردیف یا ستون مخفی شده دارید کافیست انها را از حالت مخفی خارج کرده تغییرات مورد نیاز را اعمال نموده و مجددا ردیف ها یا ستونهای مدنظر مخفی شود
لینکداین به درد کسی میخوره که:
ده ساله که معلم هست، و امروز میخواد برای دکترای معلمی اپلای کنه. تا الان به جز اینستاگرم هیچ اکانت دیگه ای نداشته،
و شبیه اسپم هست.
اره میتونه بره یه لینکداین بسازه و 4 تا اطلاعات توش بذاره.
به درد بقیه تون نمیخوره، 
اگه الان کار میکنین، واقعا نیازی ندارین که لینکداین رو اپدیت کنین، حتی نیازی نیست که اپدیتش کنین اگه دوباره میخواین کار عوض کنین. واقعا هیچ کس اهمیتی نمیده.
حتی الان دیگه جاب ها رو روی لینکداین پست ن
♨توجه♨توجه♨
پیج جدید شهید لطفی نیاسر .
ما خسته نمیشیم
پیج دوم هم مانند پیج اول به خاطر مواضع #ضد_صهیونیستی توسط اینستاگرام بسته شد .
آدرس جدید رو دنبال کنید و به دیگران هم معرفی کنید تا جمع ضد اسرائیلیمون زودتر جمع بشه !
sh_mahdilotfi3
شهید راه نابودی اسرائیل
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
دوباره خوابم میاد اما به هر زوری شده خودمو بیدار نگه داشتمو دارم کتابو میخونم. میترسم باتریم تموم بشه و نتونم ادامه بدم. وضعیت مزخرف ازت متنفرم :(((( همین خبر مهم دیگه ای نیست فقط سعی میکنم امروز مزخرف پیش نره و بتونم کار کنم. 
عروس‌مون پیام داده برای آشنایی بیشتر و برقراری مناسبات سیاسی، ته‌ش گفته من در پیام‌رسان‌های سروش، بله، ایتا و آی‌گپ فعال هستم. 
شخصاً که به‌ش نگفتم، ولی کم‌کم به گوش‌ش می‌رسه که بنده هم از این‌های که گفتی فراری‌م. 
 
 
× حالا الان فکر می‌کنین من چه آدم پلنگی هستم.
×× بهانه‌ی این پست، این‌ئه که دوباره نت همراه این‌جا ملقی شده.
یه روزی تکنولوژی طوری شه که لحظه‌ی دلتنگی بتونی بری توی عکس‌ها. لابلای خاطراتت؛ حس کنی وزش آرامِ باد رو، اون لبخند و اون داغیِ خورشید رو. بشنوی تپش‌های تندِ قلبت رو و بنشینی به تماشا؛ دوباره و چندباره. بچرخی بین اون لحظه‌ها و فشارِ به آغوش گرفته شدن دوباره زنده‌ات کنه.. 
دیروز بعد از بارها، چشمم مجددا از این عکس گذشت. این بار تداعی دیگری داشت.
شب آخر، زمانی که #جابر را به تهدید می‌برند، چقدر نترس بودن و عظمت و ایثاری که در عمق نگاهش موج میزند، شبیه اقتدار و عزت و ابهت چشمان محسن حججی ست زمانی که به مقتل میرفت....
مقصد که خدای #ثارالله باشد، یک رنگ میشویم؛ جابر یا محسن، تفاوت نمی‌کند! 
ادامه مطلب
تلاش کردم خونسرد باشم.
تلاش کردم سخت نگیرم.
تلاش کردم این حجم از احساسات متفاوتی رو که بهم حمله کردن هضم کنم.
نتونستم.
اینکه چرا اینجا مینویسم دوباره، فقط یک دلیل داره: این مطلب ارزشش در حد همین وبلاگ هست و تمام.
سه سال پیش به اختیار خودش رفت.
سه سال به اختیار خودم دوستش داشتم.
چهار ماه پیش به اختیار خودش برگشت.
چهار ماه پیش به اختیار خودم بخشیدمش.
ماه پیش به اختیار خود دوباره رفت.
ماه پیش دوباره به اختیار خودم بخشیدمش.
هفته پیش با یکی از دوستای ن
سرقت ادبی مستقیم (Direct Plagiarism)
سرقت ادبی مستقیم عبارت است از استفاده کلمه به کلمه بخشی از اثر نویسنده ثالث، بدون ذکر منبع یا آوردن بخشی از نوشته در داخله گیومه. سرقت ادبی آگاهانه از اثر یک نویسنده دیگر یک عمل غیر اخلاقی و مصداق عدم صداقت آکادمیک است. اینگونه اعمال می تواند منجر به اقدامات انضباطی یا اخراج از محل کار شود.
سرقت ادبی از خود (Self Plagiarism)
سرقت ادبی مستقیم عبارت است از استفاده کلمه به کلمه بخشی از اثر نویسنده ثالث، بدون ذکر منبع یا اینک
سنجابه شروع کرد به دویدن
یکدفه ایستاد بعد دوباره دوید بعد دوباره ایستاد
کمی اطرافش را دید یکم آروم آروم حرکت کرد بعد نیم خیز شد کمی به اطراف نگاه کرد دوباره دوید... 
یکدفعه دورش تاریک شد باز ادامه داد تا یکدفعه زیر پاش خالی شد...
چشماش را آروم بست کمی گذشت حرکت ادامه داشت
اما او نبود که اراده به حرکت کردن کرده بود بلکه شاید وجود او و اراده بر انتخاب های گذشته او بود که بر ادامه حرکت او تداوم بخشیده بود
اما این حرکت تا کجا و کی ادامه داشت ...
و اینج
برای من همیشه کوتاه کردن مو مثل یک شروع دوباره است. وقتی که موهات رو کوتاه میکنی یعنی اینکه داری به خودت فرصت یک رشد دوباره رو میدی. برای همین از دوران کودکی عاشق کوتاه کردن موهام بودم. وقتی که موهاک رو کوتاه میکردم توی آینه خودم رو نگاه میکردم و به خود جدیدم سلام میکردم و براش آرزوی موفقیت میکردم.برای چندمین باره که میبینم چیزها به خوبی پیش نمیرن، دوست دارم برطبق رسم همیشگی موهام رو کوتاه کنم و یک فرصت دوباره به خودم بدم.
چی میشه یه دلخوشی برای یه آدم؟؟؟!!
 
زمین تاریک تر از اون چیزیه که میشه فهمید .. آدمی بهشت خودشو کجا می سازه؟؟
گاهی دل، قلب، ذهن و فکر .. ظرفیتی برای ساختن دوباره نداره .. دست دل و قلب و ذهن و فکر کوتاهه از ساختن .. لازمه یه مرور مجدد کنه .. دوباره حقیقت رو جستجو کنه ..
خلاصه باید خوشبین بود.
خوبی وضعیت من اینه که از هر دو طرف منفعته.
روز زن از سمت آقای محترم (البته امسال داداشمم بهم هدیه ی روز زن داد)؛ و روز دختر هم از سمت خانواده و احتمالا مجددا آقای محترم هدیه می گیرم :|
منم فعلا پا رو پا انداختم و از هر دو طرف سود می کنم :]
+زنداداشم برام یه لیوان گل گلی، ازینا که خودش چای و دمنوش دم میاره گرفته. نمی دونم تزئینیه یا واقعا کار میکنه. فعلا دلم نیومده استفاده ش کنم.
+روز دختر مبارک دخترا :)
به شعر پناه برد از جهان مسکوت در خط خشک زمان.
ح برگشته، دیروز در کتابخانه ارتباطی داشتیم و کم کم دارد برمی‌گردد. و دوباره حس ناامنی و اضطراب و آرامش به دلم می‌ریزد. دیشب دوباره تا دیروقت نخوابیدم و امروز دوبارع دیر بیدار شدم. او اگر قرار باشد من و زندگی‌ام را از من بگیرد... نمی‌دانم چه می‌خواهم .‌
شعر تنها گریزگاه من است در این جهان مسکوت
 بعد از دوره های درمانی زیاد تو این 13 سال و 9سال ، که آخرین دوره هم همین 1 سال و نیم پیش شروع شد و یک سال پیش تمام شد باز هم درد از 11 خرداد سلامی دوباره به رویمان نمود! 
خرچنگ قدیمی بیدار شده!
قلب فلج مان هم انگار تصمیم به کور شدن دارد. و چه جالب ک با هم هماهنگ هستند!!
دوباره درد و درد و درد... تب های شب ها و بی حالی صبح ها! 
هفته اول تیر باز هم باید آواره داروخانه های انجمن و هلال احمر و نمازی باشم. باز هم باید برای یک ساعت این ور و اونور شدن نوبت های شیم
به جهنم که نیستی! مگر مغول ها یک قرن ِ تمام حمله نکردند؟ مگر نگذشت!؟ نبودن ِ تو هم می گذرد! به هیچ کجای جهان هم بر نمی خورد؛ فقط یک تکه از دل ِ من کنده می شود و از دست می رود! فدای سرت، مگر نه!؟ به جهنم که نیستی، کافه گودو هست، فرانسه با شیر، تابلوهای ساموئل بکت، ماشین تحریر شکسته و خرابِ آن گوشه هستند؛ می شود بنشینم پشت یکی از میزها و شعری خط خطی کنم بر کاغذی! به جهنم که هرگز این نوشته را نمی خوانی! ژوزف تورناتوره و جیم جارموش اصلا همه ی فیلم هایشان
۳نشانه اینکه عاشق شده اید!
۱- متن ها و اس ام اس های او را دوباره و دوباره میخوانید.
۲- وقتی به او فکر میکنید قلبتان تندتر می تپد.
۳- هنگام خواندن این متن همواره فقط یک نفر در ذهن شما بود..:)
+ پ.ن : یک جمله براش زیر این پست کامنت کن 
امروز روزی هست که عاشق شدم 
سه ساله از این عشق میگذره 
تمام این مدت انتظار برای یک لحظه دیدن دوباره 
انتظار برای یک بار دیگه صدا کردنت 
هنوز که هنوزه از تو خبری ندارم 
هر روز نگرانی ، دلتنگی 
دلم آرزوی دیدن دوباره ی تو ، تو دلم زندس 
میدونم که روزی تو رو خواهم دید
بسم الله الرحمن الرحیم
.
.
.
بعد از چند سال نبودن در این مجاز آباد دوباره آمدم
برای خانه تکانی
آمدم تا گرد وخاک ها را از روی این صفحه بردارم
نمیدانم شاید برای شروعی دوباره
شایدم نه
دیگر مثل قدیم تر ها دست و دلم به نوشتن نمیرود
نه که حرف نباشد
چرا هست   خیلی هم هست   پر از درد 
اما...

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها