نتایج جستجو برای عبارت :

هیچ محتاج می گلگون نِه‌ای/ترک کن گلگونه، تو گلگونه‌ای

اگر احساس می‌کنی در میان دیوارهای بلندی زندانی شده‌ای که خودت برای خودت ساخته‌ای، و فکر می‌کنی که باید آن دیوارها را خراب کنی و «خودِ گمشده‌ات» را و معنی خودت را بیابی؛ 
آن‌گاه شاید بتوانی تا حدی به « خودِ اصیل‌ات» دست یابی و آرام آرام با او آشنا شوی و در آینه‌ی او، خود را بیابی.
وقتی به فکر یافتن خودت باشی می‌توانی خودت را بیابی...
مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه؛ هرکس «خود» را بشناسد، خدایش را شناخته است.
پس ما می‌توانیم از ر
گشته سر سبزدگر باره به هنگام بهار    خالدآباد و من و سرو قد و قامت یار
            گشته خرم چمن و لاله و نسرین و دمن        
      بلبلان چهچهه زن طوطی و قمری و هزار
         شده خاکش چو بهشت و شده زیبا و تمیز      
      مردم از بوی ریاحین شده سر مست و خمار
             خالداباد مرا چون گلی از گلزار است           
        جان و دل را کنم از مهر به پایش ایثار
             لعبت ماهرخ زهره جبین است این خاک             نمکین چشم و سهی گردن و گلگ
♬♪♬♪ایران ای سرای امیدبر بامت سپیده دمیدبنگر کزین ره پر خونخورشیدی خجسته رسیداگر چه دلها پر خون استشکوه شادی افزون استسپیده ما گلگون است ،وای گلگون است♬♪♬♪ که دست دشمن در خون استای ایران غمت مرسادجاویدان شکوه تو بادراه ما راه حق راه بهروزی استاتحاد اتحاد رمز پیروزی استصلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد یادگار خون عاشقان،ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته ♬♪♬♪ باد……
 
برای دوست داشتنت
محتاج دیدنت نیستم اگرچه نگاهت آرامم می کند.
محتاج سخن گفتن با تو نیستم اگرچه صدایت دلم را می لرزاند.
محتاج شانه به شانه بودنت نیستم اگرچه برای تکیه کردن، شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است.
اما
دوست دارم بدانی حتی اگر کنارم نباشی ؛ بازهم نگاهت میکنم ، صدایت را می شنوم و به تو تکیه میکنم !
 
++ دست خطم تعریفی نیست اما انصافا عکاس خوبی هستم:)
 
 
 استاد فاطمی نیا :
 
شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) نشسته بود و گفت : 
"خدایا مرا به خلقت محتاج مکن "
حضرت به او فرمودند: " مومن از مومن بی نیاز نمی شود" این دعا عبث است، انسان محتاج است و این احتیاج مظاهر مختلفی دارد ، مثلا من به نانوا و خیاط محتاج هستم. بعد از آن امام (علیه السلام) به او دعای کاملتری یاد دادند و فرمودند این گونه دعا کن : 
 
*خدایا مرا به انسان های شرور محتاج مکن*
 
@Arefaneh 
دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:قصه خلقت را به ناحق شروع کرد آنکس که برندش حق است نمیدانم که موشم یا که آدمکه بایک بار آفرینش، صدهزاربارمی آزمایی مرا تا که محتاج یاریت میشوم  تو به صلاحم لغو محتاج میکنی اگر لب به لب باز گشایم تااعتراضی نمایم به کردارتمُهر و موم سکوت برلبان میزنی من ازخیرت گذشتم بهشت و جهنم نمیخواهم فقط مرا به حال، حالم رها کنمن از فهمیدن هاپراز زجرم فقط مرا دیوانه ای نادان کن...۱۲۹/
اینجا را می خوانی؟
(اگرچه خواندن تورا ندارد.)
تولدت مبارک
به دعای تو نیازمندم، بسیار زیاد، بسیار زیاد، در حد پدری مه کنارم نیست به حمایتت نیازمندم، درحد مادری که کنارم نیست نیازمند محبت و راهنمایی ات هستم، به اندازه ی همه ی دوستان نزدیک که از دست رسم خارجند به رقاقتت نیازمندم.
به اندازه ی همه ی هجمه هایی که به من شده و نتوانسته ام دادم را بستانم به دادرسی ات نیازمندم.
بیشتر از همه ی اینها حتی، بسیار بیشتر...
به یاری تو نیازمندم و شرمنده ام از ای
♬♪♬♪ایران ای سرای امیدبر بامت سپیده دمیدبنگر کزین ره پر خونخورشیدی خجسته رسیداگر چه دلها پر خون استشکوه شادی افزون استسپیده ما گلگون است ،وای گلگون است♬♪♬♪ که دست دشمن در خون استای ایران غمت مرسادجاویدان شکوه تو بادراه ما راه حق راه بهروزی استاتحاد اتحاد رمز پیروزی استصلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد یادگار خون عاشقان،ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته ♬♪♬♪ باد……
 
چو شیرینتر نمود ای جان مها شور و بلای تو
بهشتم جان شیرین را که می‌سوزد برای تو
 

روان از تو خجل باشد دلم را پا به گل باشد
مرا چه جای دل باشد چو دل گشته‌ست جای تو
 

تو خورشیدی و دل در چه بتاب از چه به دل گه گه
که می‌کاهد چو ماه ای مه به عشق جان فزای تو
 

ز خود مسم به تو زرم به خود سنگم به تو درم
کمر بستم به عشق اندر به اومید قبای تو
 

گرفتم عشق را در بر کله بنهاده‌ام از سر
منم محتاج و می‌گویم ز بی‌خویشی دعای تو
 

دلا از حد خود مگذر برون کن باد را از
ای دل عبث مخور غم دنیا را     فکرت مکن نیامده فردا را
این دشت خوابگاه شهیدان است     فرصت شمار وقت تماشا را
از عمر رفته نیز شماری مکن     مشمار جدی عقرب و جزا را
آرامشی ببخش توانی گر     این دردمند خاطر شیدا را
ای دوست تا که دسترسی داری    حاجت برآر اهل تمنا را
زیرا که جستن دل مسکینان     شایان سعادتیست توانا را
مریم بسی به نام بود لیکن     رتبت یکی است مریم و عذرا را
خودرأی می نباش که خودرایی     راند از بهشت آدم و حوارا
پاکی گزین که راستی

تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت ‎میتوان گفت که من چلچله باغ توام ‎مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ‎سخت محتاج به گرمای توام ...
بله خب آدم همیشه محتاج گرمای لباس بوده☺️ 
پیراهن قلاب بافیبرای ثبت سفارش اینستاگرام منو فالو کنید و دایرکت پیام بدین و یا به آی دی تلگرام من پیام ارسال کنید.آدرس اینستاگرام من  instagram.com/igigili
آی دی تلگرام     Telegram.me/igigili
 
 
من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوزشب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوزغرق نور وشادمانی آسمان تار شبلیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوزماه خندان کهکشان ها نور بارانغم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوزمثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگوناشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز
اینقدر تنها باشی و اینقدر تنهایی کشیده باشی که برای رفع تنهاییت به همه عالم و ادم باج بدی...
و همه دست رد به سینت بزنن و تو بمونی با کوهی از درد و غم 
برای این که تنها نباشی و کسی رو داشته باشی که باهاش فقط بتونی حرف بزنی از همه عالم و ادم بکشی
خدایا ازت گله دارم 
تو این روز عزیز بدجوری ازت گله دارم
شایدم از تو نه، از بنده هات.
حالا میفهمم وقتی میگن علی سرش رو میکرد تو چاه و با چاه حرف میزد یعنی چی ...
یا علی 
مردم زمونه عوض نشدن 
اونا احترام توی علی
شاید عشق به شکل های مختلفی درمیاید
مثلا به شکل پسری یک ساله 
باموهای چتری 
ولُپ های گلگون
که میخنددو گَرد شادی را
در طنین صدایش پراکنده میکند
که میدود و به زمین خشک زیر پایش
جان میدهد..
که میگریَد و آن قلب سردی که سال هاست خوابیده
بیدارمیکند...
✍الف_ع
یادت نرود با دلم از کینه چه گفتی 
زیر لب از آن کینه ی دیرینه چه گفتی؟
این دست وفا بود نه دست طلب از دوست
اما تو به این دست پر از پینه چه گفتی؟
دل اهل مکدر شدن از حرف کسی نیست 
ای آه جگر سوز ! به آیینه چه گفتی؟
از بوسه ی گلگون تو خون می چکد ای تیر 
جان و جگرم سوخت به این سینه چه گفتی؟
از رستم پیروز همین بس که بپرسند
از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟
#فاضل_نظری
 
فاطمه نقاش است. حرفه‌ای نیست اما تا حدودی کارش خوب است. زمستان، بی هوا و بی مناسبت، تابلویی به من هدیه داد. دوستش داشتم. کوباندمش به دیوار اتاقم. اما هر بار که نگاهم به آن افتاد، پیش از دیدنِ طرح روی بوم، آن نوشته ای که پشت ِ بوم برایم نوشته بود در ذهنم نقش می‌بست. برایم کوتاه نوشته بود :
بیرق گلگون بهار، تو برافراشته باش...
 
 
 
حالا... بهار است. ولی ...از بهاران خبرم نیست ... 
 
 
 
 
پی‌نوشت : 
دوست داشتم یک تکه از شعر ابتهاج را، یک روز، از زبان تو
بغض‏های حقیر ما،
روبه‏روی تصاویر گلگون شما سرریز می‏شود و راه را برای کلام می‏بندد؛
با شما شقایق‏هایم.
از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟واژه ‏های خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبه‏روی شما ضجه بزنند.
اما کاش می‏دانستند که یاد شما حرکت است؛
حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن»
یا باقر العلوم بشر محتاج علم الهی تو...
بشر در جست وجوی دانش، به هر کجا که سرک بکشد و هر دری را هم که بکوبد، باز باید کلون باب تو را بگیرد و در محضر تو زانو بزند! اگرچه اهل قرن های بعیدی، ولی تا همین امروزِ امروزین، همواره در راهِ آمدنی به سوی هر تمنایی که حقیقت را تنها از شباهت های خداوند بجوید... اصلا زمان حال و گذشته ندارد... تو که زوال نداری؛ هر لحظه می توان صداقت و عجز خویش را در کف اخلاص نهاد و به جست وجوی حکمت بی کران تو رفت؛ آن هم وقتی تو خودت
اعتقاد مذهب شیعه در مورد مرکب و جسم و جوهر و عرض نبودن خداوند
علامه مجلسی رضوان الله علیه می‌نویسد:
حق تعالی مرکب نیست، و جسم و جوهر و عرض نیست، او را مکانی نیست. باید دانست که موجود یا مرکب است یا بسیط: و مرکب آن است که اجزاء داشته باشد. یا در خارج مانند آدمی که مرکب است از اعضاء و اخلاط بدنی و عناصر اربعه، یا در ذهن مانند جنس و فصل؛ و بسیط آن است که جزئی نداشته باشد. و حق تعالی بسیط مطلق است، و او را جزئی نیست، زیرا که اگر جزئی داشته باشد محتاج ب
وابسته است مسجد و منبر به فاطمهرکن تمام دین شده باور به فاطمهتنها نه این که جن و ملک خادمش شدندخدمت کنند مریم و هاجر به فاطمهدرهای آسمان به رویش باز شد سریعهر دم رسید سائلِ مضطر به فاطمهدنیا شده است، فاطمه ریحانةُ النبیعقبی، بهشت هست معطر به فاطمهحتی دو چشم دشمن او دید روز و شبکل مدینه بود منور به فاطمههر جا که کار سخت شد و فتنه پا گرفتبوده همیشه دیده ی رهبر به فاطمهوابسته است نزد خداوندِ ذوالجلالکار شفاعت همه، محشر به فاطمهحتی مقربینِ خدا
درهنگام جنگ به خاطرداشته باش که لباس وزره سنگین منجربه دفع ضربات وهمچنین افزایش هزینه انرژی میشود.این سخن راشمرهنگامی به زبان آورده بودکه سرحسین رابه زحمت بریده بودچون سرحسین رابریدهرجاکه خون حسین میریخت زمین گلگون میشد.سررادرتوبره گذاشت درحین راه خولی سررادزدیدوبه خانه بردودرتنورپنهان نمود.شمرعصبی بودسرنبودکه پولش راازیزیدبگیردومداوم لشگریان خودراوارسی مینموددربعضی مواقع بدست خودسرسربازهارامیبریدتابگویداینان هم همدستان حسین
ز شراب لعل نوشین من رند بی نوا را
مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را
ز وجود خود ملولم قدحی بیار ساقی
برهان مرا زمانی ز خودی خود خدا را
بخدا که خون رز را به دو عالم ار فروشیم
بخریم هر دو عالم بدهیم خون بهارا
پسرا ز ره ببردی به نوای نی دل من
به سرت که بار دیگر بسرا همین نوا را
من از آن نیم که چون نی اگرم زنی بنالم
که نوازشی است هر دم زدن تو بینوا را
دل من به یارب آمد ز شکنج بند زلفت
مشکن که در دل شب اثری بود دعا را
طرف عذار گلگون ز نقاب زلف مشکین
بنمای ت
نوشتمو هی پاک کردم ... 
دل و دماغ نوشتن دیگه از من گذاشته راستش رو بخوای از روزی که فهمیدم دیگه نباید رو دیوار کسی بنویسیم دیگه حس هیچ چیزی رو ندارم تمام وقتم تو خودمم دارم یه مسیر رو میرم تو این مسیر فقط خودمم . دیگه سیگارم نمیکشم بیشتر به خودم فکر میکنم به کارم به آیندم به کار های که قرار انجام بدم ... زیاد به حرف آدم ها اهمیت نمیدم ، زیاد حرف نمیزنم ولی عوض همه اینا زیاد راه میرم به خودم انگیزه میدم  به این که  4 سال صبر کنم 25 سالگی تو باید اروپا
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
دو سه گلدان که جان و دلم برای‌شان آب است، دیدگان نحیفم که با بغل‌گرفتنِ چشم‌هایت هزاران سال نیکوتین را محتاج می‌شوند. چهره‌ای در هم که هیچ‌گاه به روی آوردنِ زیبایی‌ات را نتوانست. قلبی که با نبودنت آرام‌تر می‌تپد اما تنگ‌تر می‌کند دنیایم را.
این تمام توانِ من برای زیباتر به‌نظر رسیدن است، می‌توانی بپذیری این آدم بی‌شکل را؟
Dr.Ahmad Farokhi Hajiabad, [۲۷.۰۸.۱۹ ۱۹:۱۲][Forwarded from Dr.Ahmad Farokhi Hajiabad]شعر نو با عنوان ترانزیت و تقدیم به راهبانان میهن عزیزمان ایران
ترانزیتواژه ای گمنام
میدانی .راه را برای من ساختند .حتی راهی از ابریشم ،یا همان راه ابریشم .ابریشم چرا ?استحکام یا لطافت ?یا شاید حساسیت ، اهمیت ،من سالها دور تولد یافتم .و با تولدم تو  تازه متولد شدی .او را بتو رساندم.تو را به او .عرب را به عجم .عجم را به ترک .ترک را به فرنگ .با خود آوردم .با خودم بردم .تو نفهمیدی ..من گریستم  ،تا تو خ
در فیلم زندگی گلگون (La vie en rose) شخصی از ادیت پیاف، خواننده مشهور فرانسوی میپرسد: چه توصیه ای به یک زن دارید؟
ادیت در جواب میگوید: عشق بورزد
باز میپرسد: به یک دختر جوان چه؟
ادیت با تعلل میگوید: عشق بورزد
دوباره میپرسد: به یک کودک چه؟
ادیت با تمام وحشتی که از زندگی و عشق دارد جواب میدهد: عشق بورزد...
 
 
+خودمان را به آن راه بزنیم. در خانه بمانیم، کتاب بخوانیم، فیلم ببینیم. چه خوفناک، چقدر کشنده!
 
 
▫️
نیست دل را به جز از دیده ره بیرون شد
تا شدم دور ز خورشید جمالت، چو هلال
اثر مهر توام روز به روز افزون شد
در هوای گل رخسار تو ای گلبن حسن
ای بسا رخ که درین باغ به خون گلگون شد
#سلـــمان_سـاوجی
─═┅✰❣✰┅═─
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
موزیک زیبای دکتر محمد اصفهانی به نام بیش از هوا
دانلود آهنگ بیش از هوا از محمد اصفهانی

Download Music Bish Az Havaa By Mohammad Esfahani On Fazmusic

متن آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا
شعر قشنگ بودنی از تو به خود رسیده ام آیینه ای و روشنی خودم رو در تو دیده ام
تویی که خلوت منو ستاره بارون میکنی برای تنهایی من آغوشتو وا میکنی
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم شوق دوباره دیدنت دلیل زنده موندنم
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم شوق دوباره دیدنت دلیل زنده موندنم
نش
 
من و آماری و 1GR، الباقی اضافات است!
اگر هستی که بسم‌الله! در تأخیر آفات است!
 
مرا محتاج Particle Physics کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، فیزیک دارِ مکافات است!
 
ببین 2Curvature Perturbationsم را و باور کن
که عاشق‌بودن‌م بر تو از آن‌دست اختلالات است!
 
میان خضر و موسا چون فراق افتاد فهمیدم
که گاهی نسبیت با 3QFT در منافات است!
 
اگر در اصلِ ما کل است و کل در اصلِ ما، بی‌شک
به‌جز Cosmology هر شاخه‌ای مشتی خرافات است!
 
بیا باور بکن حرف مرا ای یارِ خوش‌سیما
که ا
چه همه زندگی در حال شروع و انجام و پایانه در همین لحظه که من اینجایم، دیروز صدای لا اله الا الله گویان تشییع یه بنده ی خدا از پشت پنجره ی خونه می اومد، همون لحظه از پشت پنجره ی آشپزخونه صدای دعوای زوج همسایه که توی ساختمون عقبی هستن به گوش می رسید، صدای طفل معصوم هم توی خونه پیچیده بود، صددانه یاقوت دسته به دسته...دیروز دوستم هم مادر شد، چیزی حدود دوسال پیش من رفتم دم مرگ... زان پیشتر که عالم فانی شود خراب، مارا ز جام باده ی گلگون خراب کن...
   باز امشب عشق تنها می شود / زخم سهم فرق مولا می شودآفتاب عشق گلگون می شود / سینه ی سجاده پرخون می
شودپشت نخل آرزو خم می شود / داغ حسرت سهم آدم می شودجاده می ماند غریب و بی سوار / ذوالفقار عدل می گیرد غبارشهادت مولا امیر المؤمنین تسلیت باد.
                                   
امشب دلم از داغ تو غم دارد از بیداد تو
کشتی دلم ، گم شد زتو ، آن غمزه بی فریاد تو
آهی کشم از دوریت اشکی دهم بر کرسیت
اینسان گدا کی دیده ای افتاده و سجاد تو
هر شب تو را دارد طلب این قلب بی مقدار من
کن خود نظر بر این من محتاج آن امداد تو
هر در زدم ، هر جا شدم ، بستند در را روی من
بگشا تو قفل بخت من از مهر پر تعداد تو
یارب تو گرجی را ببین تا دیده ام روشن شود
آنگه ببینی تا ابد گردیده ام معتاد تو
من را نگاهی کن که محتاج نگاهم
غیر از تو را در این جهان هرگز نخواهم
بیچاره ای هستم که از تو دور ماندم
آقا ببین افتاده ای در عمق چاهم
خوبان همه خود را کنار تو رساندند
راهم بده آقای خوبم، روسیاهم
آلوده ای غرق گناه وشرمگینم
بی تو علی موسی الرضا من بی پناهم
من از گدایان در باب الجوادم
در انتظار لطف بی پایان شاهم
از زهر ، خیلی ناتوان گشتی بمیرم
تا صبح محشر از غم تو غرق آهم
خواهر نبود اما پسر آمد کنارت
باناله می فرمود : رفتی تکیه گاهم؟
اما نبودی کربلا ج
وقتی بی هیچ فهمی از کنار خیابان‌ها و ادم‌ها و روایات عبور می‌کنیم...وقتی بر تعداد سفرهایمان چون شمارنده‌های دیجیتال می‌افزاییم این ماییم که مصرف می‌شویم...من دور ریخته‌ام هرچه که مرا مصرف کند..کتاب باشد ...فیلم باشد ...روایت باشد...ادم‌ها باشند...
من محتاج خواندن و درک کردن و درک شدنم...از آن جنس که بینشی به تو می‌دهد..دنبال بالارفتن اعداد نیستم دنبال کیفیت‌ها میگردم...مدت‌هاست در هیچ قابی نمی‌ایستم مگر قابی که برای آن ایثار کرده باشم...از چ
وقتی بی هیچ فهمی از کنار خیابان‌ها و ادم‌ها و روایات عبور می‌کنیم...وقتی بر تعداد سفرهایمان چون شمارنده‌های دیجیتال می‌افزاییم این ماییم که مصرف می‌شویم...من دور ریخته‌ام هرچه که مرا مصرف کند..کتاب باشد ...فیلم باشد ...روایت باشد...ادم‌ها باشند...
من محتاج خواندن و درک کردن و درک شدنم...از آن جنس که بینشی به تو می‌دهد..دنبال بالارفتن اعداد نیستم دنبال کیفیت‌ها میگردم...مدت‌هاست در هیچ قابی نمی‌ایستم مگر قابی که برای آن ایثار کرده باشم...از چ
بسم الله الرحمن الرحیمامام جواد علیه السلام مىفرماید: محتاج است مؤمن به توفیقى از خداوند، و نصیحت کننده اى از وجودش، و قبول نصیحت ناصح.حالا دیگر در صورت هماهنگى با قرآن از نشانه ها زود نمىگذرم، شاید توفیقى از سوى پروردگار باشد..
زندگی بی تو چه بی معنی بودمثل شاهی که به سر تاج نداشتروبه رویت من و من کرد و نگفتدر دلش گفت و زبان واج نداشتچشمت آن گوهر بی همتا بودکس ولی جرات تاراج نداشتخنده بعد از تو نیامد به لبمبرگ سبزی تن خود کاج نداشتخواست تا جنگ کند با تقدیرفیل درمانده ولی عاج نداشتغم هجران سحری کشت مراصبح دولت شب محتاج نداشت ...#الهام_ملک_محمدی
زندگی بی تو چه بی معنی بود مثل شاهی که به سر تاج نداشت روبه رویت من و من کرد و نگفت در دلش گفت و زبان واج نداشت چشمت آن گوهر بی همتا بود کس ولی جرات تاراج نداشت خنده بعد از تو نیامد به لبم برگ سبزی تن خود کاج نداشت خواست تا جنگ کند با تقدیر فیل درمانده ولی عاج نداشت غم هجران سحری کشت مرا صبح دولت شب محتاج نداشت ... #الهام_ملک_محمدی
 
خدایا تو غروب را آفریدی،
تو زیبایی سحر انگیز خلقت را در آن افزودی و رمز گلگون شهادت را در آن افزودی
تا وداع خورشید با طبیعت، با شهادت مردان حق که لقاء آنها با پروردگار عالم است هماهنگ کنی.
 بخشی از مناجات شهید چمران، کتاب زمزم عشق ، ص 90
اعلام جهش تولید برای سال 99از سوی مقام معظم رهبری، نشان می دهد که گداییهای خارجی آبروی نظام را برده است، و کشور ما را به عنوان تنبل و بی عرضه معرفی کرده که: مثلا محتاج دو ونیم میلون ژاپن، یا کمک های کانتینری تاجیکشسشتان، یا ماسک های بازیافتی چین و تایلند هستیم.. البته در خواست حذف تحریم، شاید توجیه گدامابانه نداشته باشد، ولی عملا یک گدایی بین المللی است! یعنی که ایران نمی تواند جزئی ترین چیزها را تولید کند! و اگر امریکا تحریم را برندارد، مرگ ت
وقتی میبینم چراغ وبلاگتان روشن شده و چند روز بعد وبلاگتان را باز میکنم...
وقتی دلتنگتان هم که بشوم میل سخنوری ندارم...
وقتی نظراتتان را میخوانم و...
 
.
.
دیر جواب میدهم...
.
.
وقتی تقریبا توی این چند سال این حالات به این شدت نبود...
یعنی در یک دوره گذار هستم...
و محتاج دعا
 
خدایا تو غروب را آفریدی،
تو زیبایی سحر انگیز خلقت را در آن افزودی و رمز گلگون شهادت را در آن افزودی
تا وداع خورشید با طبیعت، با شهادت مردان حق که لقاء آنها با پروردگار عالم است هماهنگ کنی.
 بخشی از مناجات شهید چمران، کتاب زمزم عشق ، ص 90
پروژه نیروی زمینی ارتش
 از دسته پروژه هایی است که در منطقه22 در شهرک چیتگر در حال اجرا است 
تعاونی سازنده پروژه نیرو زمینی
 تعاونی سازنده ابن پروژه تعاونی نیروی زمینی ارتش است پروژه نیرو  زمینی ارتش از چهار برج بلند 40 طبقه تشکیل شده که این برج ها به نام های ترنج و نارنج شناخته میشوند . این تعلونی نمونه کار های بسیار قوی و عالی د رسطح کشور دارا میباشد که باعث شده تا تمام خریدارن این مجموعه از خرید خود مطمعن باشند
تعاونی نیروی زمینی ارتش زیر نظ
یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و ابتغوا الیه الوسیله.....  مائده/35
ای کسانی که ایمان آوردید، تقوای الهی پیشه کنید
و بسوی او وسیله بجویید...
 
بهترین وسیله ای که بشود با آن به سمت و سوی خالق حرکت کرد چیست؟
متوسل به انسانی دیگر؟ 
بدور از عقل است که همو همچون ما محتاج وسیله ایست برای حرکت خویش الی الحق..
حتی آنان که مدعی اند خود وسیله اند که می توانند دیگران را به سمت و سوی حق رهنمون کرده و به مقصد برسانند نیز محتاج وسیله ای برای حرکت خویش هستند..
 
قطعا
سی و شش روزه شده بودی که از زنجان به خانه آمدم. بغلت کردم و خندیدی. با تو حرف می‌زدم و تو خودت رو در آغوشم رها کرده بودی. همه متعجب بودند که چطور ممکن است با  کسی که انقدر کم می‌بینی‌اش راحت باشی. از آن روز تو فرزند من شدی. وقتی گریه می‌کنی تو را به من می‌سپارند و می‌روند. شب‌هایی که من باشم روی پای من به خواب می روی و جهان زیبا شده است دختر من. تو دوست منی. دوستی‌‌ای که آغازش قبل از چشم گشودن تو به جهان بوده و پایانش؟ گمانم نباید پایانی داشته ب
به نظرم
 
مردها بر خلاف ظاهر خیلی زمختشون
 
ادمای خیلی دل نازک، محتاج، demanding and needy
هستن.
 
وقتی بفهمن یه دختری دوسشون داره، از همه چیزشون برای اون دختر میگذرن.
 
وقتی ببینن برعکس
دوسشون نداره ولی اونها هنوز دوسش دارن
نابود میکنن خودشون و دور و برشون رو.
 
یه مسأله پیش اومده که بر دل من کوهیه... 
عقلم به جایی قد نمی ده
هرکی زبله توی دعا کردن دست به دعا برای ماهم بالا ببره، با شمایم آقایی که به ما گفتن شما نامه ی ماها رو میخونی و دعامونم می کنی...
با شمایی که قاعدتا اگر اینی که ما چشیدیم یه شمه از داستان عشق شورانگیز شما بوده باشه، حتما یه کاری خواهی کرد برای ماهای محتاج عنایتت...
نیاز دارم یکی به شدت غیرت او رو بگیره برام
محکم و مقتدرباشه...
لبخند می‌زنم و کتاب را روی سینه‌ام می‌گذارم، جایی نزدیک قلبم. به این فکر می‌کنم که عاشق‌تر از همیشه‌ام و عشق کافی نیست؟
می‌نشینم و کاغذم را برمی‌دارم. قلم را توی دستم می‌گیرم و روی کاغذ می‌گذارم و... 
هیچ. 
هیچ. 
و به این نتیجه رسیده‌ام که تا "حس نکنی" نمی‌توانی بنویسی. قلم را برمی‌دارم و دوباره می‌گذارمش روی کاغذ. خط می‌خورد و نمی‌نویسد. کلمه‌های توی سرم خط نمی‌شوند، اشک می‌شوند و می‌ریزند روی کاغذ. صدایش را می‌شنوم که بی‌خیالِ هل
امروز تو پیج آزاده یه استوری دیدم که تو هند یه جلسه ی پرسش و پاسخ بود و دختر جوانی از یه مردِ کهنسال از آنها که انگار زیر و بم های زندگی را بلدند پرسید گاهی در زندگی پیش میاد که احساس تنهایی و افسردگی میکنیم و انگار همه بر علیه ما هستند در اون اوقات باید چه بکنیم ؟
و استادش پاسخ داد که در این لحظات برای خیلی از آدمها پیش میاد که فکر میکنن در مقابل کائنات قرار گرفتن و این ابلهانه ترین کار ممکنه که با کائنات رقابت کنیم ...
)ادامه ی خرفاشونو در پست بع
ایمان یعنی ریشه داشتن در سختی و باد و بوران و هوای سرد...
ایمان یعنی ایستادن
خدایا بیا و از ما ناامید نشو وقتی می بینی چقدر بی ایمانیم...دنیا ترسناک میشه اگر رهامون کنی. خدایا حتی اگر فرزانگی درآوردن کفشهامون رو به وقت دیدن نور کنار کوه طور، نداریم؛ کفشهامون رو به جبر از ما دور کن و صدامون کن...این بار منم که از تو خواهش میکنم بخوان ما را؛ بخوان و شک نکن که محتاج لحظه ای هستیم که تو ما را به نام بخوانی...
عبدالواحد بن مختارگوید از امام باقر ع فرمود ای عبدالواحد مردی که دارای این عقیده مذهب تشیع باشد هر چه در باره او گویند زیانی باو نرساند اگر چه بگوبند. دیوانه است و اگر بر سر کوهی هم باشدخدا را عبادت کند تا مرگش برسد 2 رسولخدا ص فرمود دای تبارک وتعالی فرماید اگر در روی زمبن جز یک مومن نباشد باو از همه مخلوقم بی نیازی جویم واز ایمانش همدمی برای او سازم که بهیچ کس محتاج نباشد 
 
 
 
خدایا !
من چگونه شکر تو گویم و حال آنکه خود توفیق سپاسگزاری از تو ، محتاج شکر دیگریست.
 
خدایا!
من با کدام زبان به سپاس بپردازم که گردش زبان به سپاس ، خود نیازمند تشکر است.
 
خدایا!
من چگونه نوای ((لک الحمد) سر دهم که این نوای ارادت ، خود از بی شمار نعمت های توست و محتاج ( لک الحمد) ی دیگر.
 
خدایا!
من چگونه عطایای تو را سر به سجده بگذارم که این پیشانی و خاک از توست
 و این سر و سودا نیز از تو و اینهمه در خور سجده ای دیگر برای تو.
 
ربی! خدای من ! معبودم!
شعر در مورد برف
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد برف برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
برف ِ نو، برف ِ نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشسته‌ای بر بام.
پاکی آوردی ــ ای امید ِ سپید!
همه آلوده‌گی‌ست این ایام.
راه ِ شومی‌ست می‌زند مطرب
تلخ‌واری‌ست می‌چکد در جام
اشک‌واری‌ست می‌کُشد لب‌خند
ننگ‌واری‌ست می‌تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقش ِ هم‌رنگ می‌زند ر
دانلود آهنگ جدید محمد اصفهانی بیش از هوا
دانلود آهنگ محمد اصفهانی به نام بیش از هوا کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده بیش از هوا با صدای محمد اصفهانی از جوان ریمیکس
Download New Music Mohammad Esfahani – Bish Az Havaa

متن آهنگ بیش از هوا از محمد اصفهانی
شعر قشنگ بودنی♪♪ از تو به خود رسیده ام ♪♪
Az To Be Khodam Reside Am
♪♪ آیـینه ای و روشنی ♪♪
Aeeineeio Roshani
♪♪ خـودم رو در تو دیده ام ♪♪
Khodam Ro Dar To Dideam
تویی که خلوت منو سـتا
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
نان ابلیس خوری آب طهارت چه کشی؟آه و افسوس ز انبان خباثت چه کشی؟ بنده درویشم و از توبه به صد مرتبه دورتو که شاهی سر سجّاده به حاجت چه کشی؟ سبزه‌ی بخت من از روز ازل گلگون استقامت سبز فلک را به اسارت چه کشی؟ خوشم آن روز که از یاد بری نام مراقلم خبط و خطا سوی نهایت چه کشی؟ همه بر باد رود قصّه و افسانه‌ی ماشب و روز من تنها به حکایت چه کشی؟ طلب عشق نکردیم و چه عشقی‌ست کنونناز پیمانه ز محراب عبادت چه کشی؟ ناز معشوق کشید این دل و بیهوده نکردناز حکّا
آیا هیچ دشمنى مى‌توانست آن بلا را بر سر عمر سعد بیاورد که خودش در یک شب آورد؟! مؤمنین با این همه پیشامدها، براى نجات اهل ایمان به تضرع و ابتهال و التجا محتاج هستند. چنان که در شبانه روز به نان احتیاج دارند، به دعا و تضرع نیاز دارند.در محضر ایت‌الله بهجت - ۵۲۱
من که شک کرده ام به چشمانمکه چگونه تو را نمی بینددخترت به بوسه محتاج استبوسه ای از لبت نمی چیندال س لا م عل یک یا م ظ ل وممن زبانم به لکنت افتادهگوشواره به روی گوشم نیستزجر ملعون به دخترش دادهروی ناقه نشسته بودم که دشمنت رسید و هی هل دادمن کجا شکل پیرزن هستمتازه دندان شیری ام افتادسر بازار دیدنی بودیمجشن و هلهله ها به پا کردندبین کوچه پس کوچه ها مردمخارجی مرا صدا کردندبه کسی من نگفته ام جز توماجرای سکینه را بابادلقکی میان بزم شراب ...عمه جان م
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
 
وقتی کسی از افسردگی حرف میزنه ، وقتی اونقدری محتاج شده که اذعان میکنه که حالش واقعا بده، چرت ترین چیزی که میشه بهش گفت اینه که : از زندگیت لذت ببر. مطمئنن اون آدم قبل از اینکه نیاز باشه کسی بهش یادآوری کنه بارها و بارها خواسته از زندگی لذت ببره و هزارتا راه هم امتحان کرده . با گفتن این حرف فقط حالش بدتر میشه. فقط تو ذهنش میاد که وقتی همه میتونن ، چرا من نمیتونم از این چیز نحسی که بهش دچارم لذت ببرم ؟ 
 
نمیدونم که اینبار میتونم از این تاریکی بگ
بذارین ی چیزی بهتون بگم 
سعی کنین هیچوقت وارد یه رابطه نشین ولی اگ شدین دیگ راه برگشتی ندارین 
دیگ منم ای نیس اینو بفهمین ک دیگ فقط خودتون نیستین عنقد خودخواه نباشین 
سعی نکنین ب طرفتون ثابت کنین ک اره ببین اونی ک محتاج منه تویی اونی ک بدون من نمیتونه تویی 
اون اشتباه میکنه خب شما معذرت خاهی کنین شما کوتاه بیاین 
دل نشکنین ک اگ شکست دیگ درست نمیشه 
دیگ حالتون باهم خوب نمیشه و این ینی مرگ ی رابطه
ما تو مرکز رضاییان، بچه‌های خیلی خوبی بودیم :) همیشه سر وقت می‌رفتیم، از زیر کار در نمی‌رفتیم، با پرسنل خیلی خوب بودیم، کلاً در نظر اونا بچه‌های استثنایی و عالی‌ای بودیم.خانم عرب، یکی از افرادی که بود اونجا کار می‌کرد. یه جورایی سرپرست ما بود. مثلاً اگه توی پر کردن سامانه، به مشکلی بر می‌خوردیم، بهترین کار این بود که از خانم عرب کمک بگیریم.خانم عرب زن بسیار خوبی بود. این که حالا ماها هم بچه‌های خوبی بودیم و از دربون تا رییس به همه سلام می
متن های شفای بیمار و اس ام اس بهبودی مریض را در این بخش از مجله بی کلک ،گردآوری کرده ایم و امیدواریم که این جملات زیبا مورد پسند شما قرار بگیرند.
 
من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه خانه ات دعا می کنم که بال های شان هرگز محتاج مرهم نباشند
و  برایت صبر زیبا و امید  آرزومندم و شفای عاجل از آن یگانه مهربان

ادامه مطلب
یادم بنداز برای یه خرس تدی بخرم...برای زمانی که اوضاعت خوب نیست ، شرایطت پیچیده است، من به نظرت محرم اسرارت نمیام، بقیه ی خانواده مون تو و دردسرت رو نمیبینن و از درجه ی اهمیت افتادی و هیچ رفیق حسابی دور و برت ندارییادم بنداز به خرس تدیت احترام بزارم، وقتی از من مادر تر میشه برات تو شب هایی که محتاج بودن یه نفر کنارت بودی
کاش این ماجرا به سر نیاید...
خب... امروز اولین روز مهمونی بزرگ خداوند محسوب می شه...امید وارم که هممون یه خونه تکونی اساسی به این دلامون بدیم...امسال یکم حال و هوای ماه رمضون فرق می کنه...به قول یکی از دوستان "رمضان امسال اما دست‌هایمان بیشتر محتاج دعاست و دل‌هایمان هر لحظه دخیل بسته است برای اجابت؛ سحر و افطارش بوی نیاز می‌دهد، بوی احوال ملتی ناخوش که به آغوش خدا پناه اورده است!  "
 
انشا الله نماز و روزه هامون قبول باشه ، عاقبتمون ختم به خیر بشه...
 
التماس دعا
 
یا حق
عوام ثروتمندان را محترم می‌دانند و خواص دانشمندان را
با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی و با دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر تو را باشد
زینت انسان به سه چیز است: علم، محبت، آزادی
کسی که از اندک خویش خوشنود نباشد، هیج چیز خوشنودش نخواهد کرد
اگر در شهری دارایی و توانگری ارجمند شمرده شود، البته به همان نسبت از بزرگداشت نیکی و نیکوکاران کاسته می‌شود
ادامه مطلب
دوران عجیبیست کسی فکر کسی نیست
حتی به خودش نیز بشر رحم ندارد
تا منفعتت رفت، توام رفته ای از دست
بر شاخه ی خشکیده تبر رحم ندارد
شاهی که به دست پسرش مرد نوشته...
حتی به پدر نیز پسر رحم ندارد
محتاج خودت باش که این تیغ جماعت
بر دست و سر و پا  و به پر رحم ندارد
طوفان زده دنیای مرا سخت شکسته
طوفان زده، بر زیر و زبر رحم ندارد
دستی که مرا کنده از این چاه... رها کرد
باور بکن ای عشق، بشر رحم ندارد
#حمید_رفائی
@hamidrefaeipoem
بسم الله الرحمن الرحیم..السلام علیک یا ربیع الأنام و نضره الأیام،سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگار!من فقط به تماشا نشسته ام....مهم نیست نیامدی!!! مهم این است که من برای امدنت چه کرده ام؟؟!! تو مختاری عشاق را در مسلخ انتظار ذبح کنی،مهم این است من چقدر منتظرت بودم؟وقتی عاشقانه های حضرت صادق(ع) را با جنابتان می شنوم در عشق تو مات تر میشوم...! او که خود قبله هستی است و اینگونه دورت طواف می کند،من کجای بیت الحرامت ایستاده ام؟ آنگاه که مولای من خطاب
#برشی_از_یک_کتاب
استاد علی صفایی حائری:
من این را خیلى راحت به شما مى‌گویم اگر دنیا برایتان بزرگ است، خیالتان راحت باشد که به آخرت، حتى اگر با ادله هم برایتان اثبات بشود ایمان و گرایش ندارید.بحث یقین نیست.بحث برهان نیست. 
بحث خواستن است. نمى‌خواهى؛ چون اینجا برایت بزرگ و گشاد است.مگر مرض دارم هجرت کنم وقتى که این همه دور و برم آب و علف است‌؟! گوسفندهایم را بردارم کجا بروم‌؟! ولى وقتى که گوسفندهایت دنیا را چریده باشند، وقتى که دنیا برایت تنگ ش
سلام . 
گفتی هر از گاهی جویای احوالت باشم . مگر می شود عشق به خواسته اش نرسد . سرک کشیدم و از پشت پنجره تو را دیدم ، سراسر لبخند بودی . از تو چه پنهان حال من بد نیست  و ملالی نیست جز دور بودن از چشم های مهربان تو . 
اینکه نفس می کشی به شوق زیستن  ،یعنی که من زنده ام . همین کافی ست .
هر گوشه ی این جهان ،طراوت و سرسبزی بهار را می بینم ، در خیالم به چشم های تو بوسه می زنم.  
دیگر عرضی نیست جز  اینکه ،صدای خنده های تو ،موسیقی لحظات من است  پس لطفا همیشه بخ
کبوترهای دل پرواز تاعرش خدا دارد/هوای خاک گلگون بقیع وآشنا دارد/شده ایام جانسوز شهادت ازبر صادق/زچشم شیعیان اشکی برای این عزادارد/رئیس مذهب ماشد به زهر دشمنش مسموم/امام صادق شیعه نشان از کربلادارد/برای آل پیغمبر شده شیخ الائمه او/بسوی قلب هرمومن نگاری ازولادارد/ز علم حضرت صادق نگر احکام اسلامی/به شاگردان بسیارش امامت هم عطا دارد/رئیس مذهب شیعه ولایت را کند معنا/به یاران شریف خود نگر مولا دعا دارد/مدینه شهرپیغمبر بقیعش بی حرم گشته/فراوان گ
هر گهی که کاکلت در آب دریا تر شود،
آب گردد قلب دریا، باز دریاتر شود.
می زند باران به رویت، روی زیبا تر شود،
روی زیبا را بشوید، باز زیباتر شود.
عشق تو شد کیمیاگر طالع و بخت مرا،
زر بگردد بی تو خاک و خاک با تو زر شود.
نوشدارو در تنم زهر است بی لبهای نوش،
نیش گردد نوشها و بوس هها نشتر شود.
رفته از آغوش تو، افتاده بر آغوش غم،
بخت گنگ و ذوق کور و گوش قسمت کر شود.
همقد و همسالها هستند، لیکن همزمان
نه دلی همسوز باشد، نه تنی بستر شود.
شعلة عشق زمینی کرده عمر
دانلود آهنگ محمد اصفهانی –  بیش از هوا
Download New Music Mohammad Esfahani – Bish Az Havaa
 
 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا

 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا
متن آهنگ محمد اصفهانی با نام بیش از هوا
 
نشسته عطر یاد تو در خلوت رویای من
پر شده از خیال تو تموم لحظه های من
بخون دوباره قصه ای که قصه ساز من تویی
زمزمه کن ترانه ای ترانه ساز من تویی
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق دوباره دیدنت دلیل زنده موندنم
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق
دانلود آهنگ محمد اصفهانی –  بیش از هوا
Download New Music Mohammad Esfahani – Bish Az Havaa
 
 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا

 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا
متن آهنگ محمد اصفهانی با نام بیش از هوا
 
نشسته عطر یاد تو در خلوت رویای من
پر شده از خیال تو تموم لحظه های من
بخون دوباره قصه ای که قصه ساز من تویی
زمزمه کن ترانه ای ترانه ساز من تویی
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق دوباره دیدنت دلیل زنده موندنم
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق
دانلود آهنگ محمد اصفهانی –  بیش از هوا
Download New Music Mohammad Esfahani – Bish Az Havaa
 
 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا

 
دانلود آهنگ محمد اصفهانی بیش از هوا
متن آهنگ محمد اصفهانی با نام بیش از هوا
 
نشسته عطر یاد تو در خلوت رویای من
پر شده از خیال تو تموم لحظه های من
بخون دوباره قصه ای که قصه ساز من تویی
زمزمه کن ترانه ای ترانه ساز من تویی
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق دوباره دیدنت دلیل زنده موندنم
بیش از هوا بیش از نفس محتاج با تو بودنم
شوق
مریم سقلاطونی
پر کن دوباره کیل مرا ، ایّها العزیز !دست من و نگاه شما ، ایّها العزیز !
 
رو از من شکسته مگردان که سال هاسترو کرده ام به سمت شما ، ایّها العزیز !
 
جان را گرفته ام به سرِ دست و آمدماز کوره راه های بلا ، ایّها العزیز !
 
وادی به وادی آمده ام ، از درت مرانوا کن دری به روی گدا ، ایّها العزیز !
 
چیزی که از بزرگی تو کم نمی شوداین کاسه را … فَاَوفِ لنا ، ایّها العزیز !
 
ما ، جان و مال باختگان را رها مکنبگذار بگذرد شب ما ، ایّها العزیز !
 
خالی
 
 
آخرین باری که انقدر به کارام فکر نکرده بودم یادم نمیاد! یعنی یه آدم میتونه انقدر تنزل کنه! همینقدر احمقانه!
یاد حرفای استاد می افتم که داشت اصول کار یاد میداد، میگفت چقد این گزینه مهمه!
*خودشیرین
مخلوطی از تنفر و ترس و حس ناپاکی و رانده شدن 
 
یاد رفقای قدیم افتادم...
من بی معرفتم، شما دیگه چرا؟
یادش بخیر یه زمانی گفتگوها داشتیم! من انقد بهت سر میزدم، تو نباید یه بار بگی برم ببینم چه مرگشه؟ دستشو بگیرم؟ قدیما بامعرفت تر بودی... میدونی الان چق
خب... امروز اولین روز مهمونی بزرگ خداوند محسوب می شه...امید وارم که هممون یه خونه تکونی اساسی به این دلامون بدیم...امسال یکم حال و هوای ماه رمضون فرق می کنه...به قول یکی از دوستان "رمضان امسال اما دست‌هایمان بیشتر محتاج دعاست و دل‌هایمان هر لحظه دخیل بسته است برای اجابت؛ سحر و افطارش بوی نیاز می‌دهد، بوی احوال ملتی ناخوش که به آغوش خدا پناه اورده است!  "
 
انشا الله نماز و روزه هامون قبول باشه ، عاقبتمون ختم به خیر بشه...
 
التماس دعا
 
یا حق
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم
نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار
عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم
زردرویی می‌کشم زان طبع نازک بی‌گناه
ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم
ای نسیم منزل لیلی خدا را تا به کی
ربع را برهم زنم اطلال را جیحون کنم
من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست
صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم
ای مه صا
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
در قفس مینام رو باز کردم که بیاد بیرون بازی کنه و طبق عادت در تراس رو بستم و نشستم کنارش که بیاد و بازی کنیم. بابا اومده از گرمی هوا گله کرد و در تراس رو باز کرد و نشست دم در که نذاره مینا بره بیرون، یهو گوشیش زنگ میخوره مادر بزرگ گرامی غرق صحبت با گل پسرش میشه که مینا در یک چشم بهم زدن بال میزنه و میره بیرون و من جیغ و گریه و داد و بابا بابا کنان، دخترم رفت تو حیاط همسادمون نصب شبی
هیچی دیگه لباس پوشیده نپوشیده با چشمانی خون وصورتی گلگون به خانه ه
در قفس مینام رو باز کردم که بیاد بیرون بازی کنه و طبق عادت در تراس رو بستم و نشستم کنارش که بیاد و بازی کنیم. بابا اومده از گرمی هوا گله کرد و در تراس رو باز کرد و نشست دم در که نذاره مینا بره بیرون، یهو گوشیش زنگ میخوره مادر بزرگ گرامی غرق صحبت با گل پسرش میشه که مینا در یک چشم بهم زدن بال میزنه و میره بیرون و من جیغ و گریه و داد و بابا بابا کنان، دخترم رفت تو حیاط همسادمون نصب شبی
هیچی دیگه لباس پوشیده نپوشیده با چشمانی خون وصورتی گلگون به خانه ه
هزار بار سلام 
اگر بدانید چقدر دلم برایتان تنگ شده بود.
راستش را بخواهید این روزها گاهی نکته‌ای، فایل صوتی دلنشین یا تصویر الهام بخشی به دستم می‌رسد و جایی را ندارم که با شما به اشتراک بگذارم. ضمن اینکه دسترسی‌ این روزهای من به تلگرام راحت‌تر از وب است و تا جایی که خاطرم هست دوستان هم عمدتا با تلگرام موافق بودند. تا وقت فراغت بیشتر، نکته‌ها و فایل‌ها را در کانال برایتان می‌گذارم. 
محتاج دعایتان هستم 
+https://t.me/Koochakebozorg
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
 
 
برای کسی که داره با ظلمات اطرافیانش امتحان میشه
شاید بهترین دعا باشه
آدمی در مرحله ای از زندگیش، از ظلمات درون خودش، ظلمی که خودش به نفس خودش کرده لازمه بیرون بیاد 
و زمانی با ظلمات همراهانش امتحان پس میده تا بتونه ظلمات بیرون از خودش رو، در بستر اجتماع و جمع انسان ها کنار بزنه و حق رو ببینه
 
الهی به شدت
ما همیشه عادت کرده ایم چانه بزنیم
قطعا تخفیف گرفتن در هنگام خرید خوب است و شیرینی خرید است ولی وقتی از یک دستفروش خرید می کنیم لطفا خیلی خسیس نباشیم.
فردی که در حال فروش البسه و یا هر چیز دیگری در کنار خیابان است واقعا محتاج است. لطفا از ایشان تخفیف نگیرید
همان کمکی که همه ما در حد توان به افراد مختلف می کنیم را می توانیم به این دستفروش ها کنیم.
 
لطفا در خرید از دستفروش ها خسیس نباشیم
 
آدمی به هر کسی که بخواد دروغ بگه، و خودش رو انکار کنه، برای خودش دیگه نمی تونه این انکار رو ادامه بده!! هر چی هست، هر کی هست، خود آدم به این موضوع آگاه تره ..
 
 
البته یه تفاوتی که می کنه اینه که انسان وقتی به رشد و بلوغ بیشتر برسه می تونه همه این حقیقت رو وجدان کنه
اما تا جایی که توانایی شناخت داره، نمی تونه حقیقت خودش رو انکار کنه.
دلیل رفتارهای خام و ناپخته! و بی جای خیلی از ماها هم همین موضوعه، به جای اینکه واقعیت خودمون رو بپذیریم، خودمون رو
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
مولایمان امام امیرالمومنین علی علیه الاف السلام (در ترغیب زیر بار ناکس نرفتن) فرموده است :
1-از دست رفتن حاجت و نیاز آسانتر است از خواستن آن از ناکس (زیرا از دست رفتن آن مستلزم اندوهى است ولى درخواست از ناکس روا بشود یا نشود موجب شرمندگى و ذلت و خاری در حال و آینده و نسل‌های بعدی  است).
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و الغلبه
چه حالی، احسن الحال است، چه خیری اول سال استعزا و گریه بر موسی بن جعفر، خیرالاعمال استهر آن کس زد صدا در زندگی، باب الحوائج راعلی رغم تمام مشکلاتِ خود، خوش اقبال استکسی که اعتقادش بر شفای روضه اش سُست استاساساً ریشه ی توحید و ایمانش پُر اشکال استهمین که نام او در خاطر بیمار می آیدطبیب از راه می آید، شفایش هم به دنبال استهمیشه کار سائل ها، تمنا از کریمان استکریمان بینشان همواره بخشش، رسم و منوال استزن بدکاره را با یک نظاره زیر و رو کرد و...زن ا
این سفر هم یکی از همون اتفاقای عجیبی بود که حتما باید به گنج تجربه هام اضافه می شد.
نمی دونم الان توی ایران چی در انتظارمه.نمی دونم خدا چه برنامه ای برام در نظر داره.اما چیزی که خوب می دونم اینه که این سفر و این دیدار عجیب با اباعبدالله یکی از دلچسب ترین های زندگیم بود و قراره هیچوقت فراموشش نکنم.
خیلی همه چیز داره عجیب تر از اونی میشه که برنامه اش رو داشتم یا انتظارشو می کشیدم.فقط ممنونم از خدا که گذاشت من ببینم حرم آقا امام حسین رو و توفیق زیار
عشق مسافت نمیشناسد .... 
عشق میانه ندارد ....
 عشق با تک تک سلول ها معنا می شود ... 
عشق حرارت دارد .... حرارتی در قلب که به همه اعضا نیرو میدهد در خدمت معشوق 
وقتی حاضر باشی خار در چشمت برود ولی اخم چشم معشوق را با آزردنش نخواهی 
وقتی چادر شرم و حیای یک فرشته در هوای داغ گناه را باور نمیکنی ... 
وقتی پایین بودن سر یک پسر سربلند، همیشه برایت تعجب است ... 
من که میدانم
 من که میدانم همه وجودشان عشق است و احساس ..... 
من که میدانم اگر شیرینی بندگی را چشیدی دی
بعد از موفقیت در پروژه ی پاکسازی تبلتم از تلگرام و واتساپ و حتی روبیکا :)) می‌خوام اومدن به وب رو هم سازماندهی کنم ان شاء الله
امشب سر ساعت دوازده شارژ نتم تموم میشه و من میرم که ببینم  چند روز میتونم دووم بیارم و شارژش نکنم:))
البته الان که می نویسم اصلا حس نمیکنم کار سختی باشه ⁦^_^⁩
و وقتی برگشتم ان شاء الله سعی میکنم اومدن به وب رو با برنامه کنم تا بتونم به برنامه های دیگه م هم برسم.
لطفاً با دلهای پاکتون برام دعا کنید 
سخت محتاج دعام...
مراسم دومین سال درگذشت ذاکر و شاعر انقلابی، عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز پنجشنبه 21 آذر در بهشت علی علیه السلام زادگاهش مزینان برگزار شد.


دو سال از فراقش گذشت و همچنان داغ ماتم نبودنش بر دل هایی که زمزمه ی محبت او را شنیده اند سنگینی می کند و گویا این درد تا ابد خواهد ماند مردی که به راستی حبیب خدا بود و ذات احدیت او را عزتی جاودانه بخشیده است.
✔️21 آذر در تقویم زندگی پربرکت و طیبه عالم جلیل القدر و مجاهد نستوه
این روزها که باید آشوب باشم آرامم به بودنت 
آرامم به وعده هاى خدا
آرامم به اینکه او همه چیز است و دیگران هیچ 
آرامم که فقط محتاج اویم و از غیر بى نیاز 
این روزها دلم گرم است به سلام هاى صبحت و شب بخیر هاى شبانه ات 
این روزها سر خوشم از اینکه سراغم را راس ساعت هاى جفت مى گیرى 
این روزها حالم معمولى است دلم روشن است و چشمانم امیدوار به روزنه اى که از 
دور دست ها سو سو مى زند
این روزها مى گذرد اما ...
چیزى که باقى مى ماند مهربانى توست به مهربانویت 
چی
هنوز نفهمیدم که چرا برای هفته دیگه اعلام کردم که کنفرانس بدم :/
هفته دیگه دو تا کنفرانس دارم پشت سر هم و با این وضع نت قطعا هیچ دسترسی ندارم اصلا نمیدونم چه دنبال چه کتابی باشم :////
«مهارت خواندن کودکان و دانش آموزان» عنوان کنفرانسم هست .
کسی پیشنهادی نداره ؟ موتور جستجوگری که کار کنه ( سلام و yooz ) کار نمیکرد . 
کتابی معرفی کنه برای این عنوان کنفرانسم
 
برای کنفرانسم عکس هم میخوام و به شدت محتاج عکس های خوشگل هستم و اون هم نمیشه پیدا کرد
 
ممنون می
این وبلاگ تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد 
از حضور پربرکت تون کمال سپاس رو دارم ان شاء اللّٰه سایر مطالبی که نوشتم مثل همیشه مورد
عنایت شما همراهان و هم بلاگی هایی گرامی ام قرار بگیرد
همتون به خدا میسپارم و شدیداً محتاج دعاهای خوبتونم 
یاعلی مدد بحق فاطمه الزّهراء سلام اللّٰه علیکما 
این ذکر هم تقدیم شما میکنم که بسیاری توفیقات و برکات در نام مادر بی نشانمون فاطمه س هست 
حلال کنید دوستان
 
خبر رسیده که محتاج بوریا شده‌ای
شبیه شاه غریبت جدا جدا شده ای
 ولی گمان من این است ‌آمده اربابو تو به دست خودش جمع در عبا شده‌ای
 
صبحگاه  جمعه ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۸  همه دنیا را بهم ریختی سرادر و ما ماندیم و کمرهایی خمیده و دلهایی که از داغ تو اندکی سرد نخواهد شد!
اساسا آدم ها دو دسته ان:
اونهایی که به نیازهای اساسی خودشون در مسیر رشد و کمال عالم هستند و اونهایی که به این نیازهایی که گفتیم عالم نیستن
حالا دسته ی اول خودشون دوگروه میشن؛ اونهایی که به علم شون عمل می کنن که اینها آفرین دارن، دارن به کقصد می رسونن خودشونو ان شاءالله؛ و گروه دومی هم اونهایی هستند که به علم شون عمل نمی‌کنن این‌ها خیلی بسیار...(انگار این طیف خیلی ها رو در برمیگیره)
دسته ی دوم اونهایی هستند که عالم به نیازهای اساسی رسد و کمال ن
دهنوی ادا فرمان نه و مسرور کردن سایرین را نوعی عبادت می داند و براین باور است از خوشحالی دیگران کارمایه مثبت می گیرد. او می گوید: «خوشبختانه همسایه های ما داخل محله بهار همگی دست بوسیله نه و بخاطر کمک به دیگران ابد پیشگام می شوند. وضعیت مالی به نسبت انعام دارند و تا جایی که امکان دارد از هیچ کمکی هرچند کوچک دریغ ندارند. همین که می توانم همراه آنها بنیان گذار کار خیری منحوس و باری از گرمابه بی نظیر محتاج بردارم برایم رضایتبخش است؛ چراکه با دیدن
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ
وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاَّ لَکَ‏
کسى که بر غیر تو وارد شود محروم است
و آنکه به غیر تو رو کند زیانکار است
وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلاَّ بِکَ
وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلاَّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ‏
و هر که به درگاه غیر تو رود محتاج گشته
و هر که از غیر فضل و کرم تو درخواست کرد بى ‏برگ و نوا گردید
 
نمازِ با حضور و با توجه، نمازی که از یاد و ذکر سرشار است ودر آن با خدای خود سخن می‌گوید و به او دل می‌سپارد، چنین نمازی انسان را از پوچی و بی‌هدفی و ضعف می‌رهاند و به او همت و اراده و هدف می‌بخشد و دل او را از میلِ به کج‌رَوی و گناه و پستی نجات می‌دهد. از این‌روست که نماز در همه‌ی حالات، حتی در میدان نبرد و سخت‌ترین آزمایش‌های زندگی، اولویت خود را از دست نمی‌دهد. انسان همیشه به نماز محتاج است.
فصل دوم: معارف، مقاصد و توقعات انقلاب اسلامی
امروز به عیادت جناب استاد رضا بابایی رفتم. اگرچه جسمشان بر اثر بیماری، نحیف شده، اما روحیه‌شان عالی است. و به فرموده استاد شفیعی کدکنی: «آنچه مهم است، روحیه است، روحیه است، روحیه است.»استاد بابایی، انسانی دانا و شجاع‌اند و جامعه امروز ما، به وجود ایشان سخت محتاج است. الاهی که به‌زودی شاهد سلامتی کامل ایشان باشیم.اللهم اشفه بشفائک و داوه بدوائک و عافه من بلائک.علی‌اکبر مظاهری ۱۸ خرداد ۹۸
.

باسمه تعالی
احکام اسلامی
عقیقه
غزل۱
عقیقه عامل رفع بلایاست
برای دوری شر و جفاهاست
عقیقه باعث احسان به مردم
برای شور چشمی و محاباست
بگفتا صادق آل محمد
عقیقه کار نیکو در سجایاست
کند بیمه تو را اندر حوادث
که اسرارش نهان و از خفایاست
عقیقه مستحب است نی که واجب
کمک بر بینوایان و رعایاست
به روز هفتم جشن تولد
بجا آری عقیقه، چونکه اولاست
نباشد مصلحت، جایش دهی پول
بکش یک گوسفند و دان رضاهاست
بده آنرا به ده ها فرد محتاج
نباشد سهم تو از آن، خطاهاست
ب
تو اون شام مه‌تاب
کنارم نشستی
عجب شاخه گل‌وار
به پایم شکستی
قلم زد نگاهت
به نقش آفرینی
که صورت‌گری را
نبود این چنینی
پریزاد عشقو
مه آسا کشیدی
خدا را به شور
تماشا کشیدی
تو دونسته بودی
چه خوش‌باورم من
شکفتی و گفتی
از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی
تو گفتی یه بی‌تاب
تا گفتم دلت کو
تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه
که عاشق‌ترینی
تو یک جمع عاشق
تو صادق‌ترینی
همون لحظه ابری
رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای
مبادا دروغ گفت
گذشت روزگاری
از اون لحظه‌ی
{دلایل عقلی امامت و مهدویت - شماره 37}
 
زمین از حجت خالی نمی ماند
 
شیخ اشراق درباره وجوب امامت می‌نویسد: «جهان هیچ‌گاه از حکمت و از وجود کسی که دارای حکمت باشد و حجج و بینات خدا نزد او باشد، خالی نبوده است و این چنین کسی خلیفه خداست و تا زمین و آسمان برپاست، چنین خواهد بود... و زمین هرگز از چنین انسانی تهی نخواهد بود... اینکه می‌گویم ریاست با اوست مقصودم حکومت ظاهری او نیست، بلکه گاهی در نهایت پنهانی (غیبت) به سر می‌برد... ریاست جامعه با این انسا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات قارچ دکمه ای با جواب pdf