نتایج جستجو برای عبارت :

بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر؟

غم مخور این تیره ماه سوز و سرما ، بگذردهر چه پیش آید ز گردون بر سرِ ما بگذردروزگار تلخ گر شیرین نکرد کام همهبر زمین افتاده و بنشسته بالا ، بگذردگر مهیا گشت یا نه توشه بر خان همهروزگارِ مجلس مسکین و دارا ، بگذردرنجِ بار زندگی گر خم نموده قامتیاز ضمیر و خاطر نادان و دانا ، بگذردزیب باطن را نما پاینده ظاهر رفتنیستبی توقف این زمان بر زشت و زیبا ، بگذردگو تو دل آسوده کن دنیای امروز هر چه هستبر من و تو ، یا شما و ما و آنها ، بگذرد ............. ۹۸/۱۰/۷فتانه -
باز باران سما هم از سر ما بگذرد،
تیرباران قضا هم از سر ما بگذرد.
هر سر بالا همی باشد گرفتار بلا،
با صبوری صد بلا هم از سر ما بگذرد.
تیر قسمت از سر ما نگذرد هرگز خطا،
گه عذاب و گه عزا هم از سر ما بگذرد.
چه جفا است این که ماند از رفت و آ پای روان،
هر جفای ناروا هم از سر ما بگذرد.
گر جزایی را قضا همچون سزایی میدهد،
گه جزای ناسزا هم از سر ما بگذرد.
صد جزا از سر گذشت اندر جهان و چون جزا
این جهان بی وفا هم از سر ما بگذرد.
عقل اگر می‌خواهد از درهای منطق بگذرد
باید از خیر تماشای حقایق بگذرد
آنچه آن را علم می‌دانند، اهل معرفت
مثل نوری باید از دل‌های عاشق بگذرد
طفل می‌گرید مگر می‌داند این دنیا کجاست؟
عمر چون با های‌های آمد به هق‌هق بگذرد
هر بهاری باغبان راضی به تابستان شود
باید از خون دل صدها شقایق بگذرد
صبر بر دور جدایی نیست ممکن بی‌شراب
همتی کن ساقیا! تا مثل سابق بگذرد
از گناه مست اگر زاهد به کفر آمد چه غم
از خطای اهل دل باشد که خالق بگذرد
فاضل نظری
متن آهنگ این نیز بگذرد دنگ شو
در سختى این روزگار دلبرکم آهى برآر آن آه میرسد بالاى ابر آن ابر میشود رنگ بهارهمچون هوا در هر نفس این نیز بگذرد This too shall passبى سازشو بى ساز مان دلبرکم سازى برانآن ساز میچکد بر کوه و دشت آن دشت میزند زنگ زمانهمچون هوا در هر نفس این نیز بگذرد This too shall passتکست آهنگ این نیز بگذرد دنگ شو
ادامه مطلب
متن آهنگ این نیز بگذرد دنگ شو
در سختى این روزگار دلبرکم آهى برآر آن آه میرسد بالاى ابر آن ابر میشود رنگ بهارهمچون هوا در هر نفس این نیز بگذرد This too shall passبى سازشو بى ساز مان دلبرکم سازى برانآن ساز میچکد بر کوه و دشت آن دشت میزند زنگ زمانهمچون هوا در هر نفس این نیز بگذرد This too shall passتکست آهنگ این نیز بگذرد دنگ شو
ادامه مطلب
چشم پوشم، تا دمی اندوه و غمها بگذرد،
چشم را وا م یکنم، بینم، که دنیا بگذرد.
عاشقیها از دل و دیوانگی از سر نرفت،
از سر شورید هام صد شور و سودا بگذرد.
غرق گشته در گناه خود ببین تردامنی،
تا به خشکی خشک او گرداب دریا بگذرد.
نوبهار آخر بگشت و دیر شد ایام گل،
بلبل شوریده هم با جان شیدا بگذرد.
گر خطایی بگذرد از ما، سزای ما جزاست،
هر جزای ناسزا هم از سر ما بگذرد.
انتظارم م یگذاری تا به فردا تو مرا،
زندگانی با امید روز فردا بگذرد.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
همه چیز بگذرد. ما بگذریم. خشم بگذرد.خون بگذرد. لطف دو دوست به هم بگذرد.باد بگذرد. خدا نمی‌گذرد.خدا می‌گذرد، امّا نمی‌گذرد.چنانکه خورشید، می‌گذرد و نمی‌گذرد.چنانکه باد، چنانکه یاد.می‌گذرد و نمی‌گذرد.
حلمی | کتاب لامکان
نقاشی از جاستینا کوپانیا
دارم دلتنگیم را بغل می‌کنم و یاد ح همراهم است اما خوب می‌دانم به تجربه که این نیز بگذرد، چه این حس و چه این آدم.
با میم نشستیم و درمورد جهان‌، زندگی، لذت ، زیبایی، ارزش و و و حرف زدیم و من فهمیدم همه‌ی چیزهایی که در ذهنم دارم تنها برای دوام آوردن است و دردم گرفت از این آگاهی دوباره و دیگرباره.
که این بگذرد و می‌گذرد و چیست که ماندگار است و و و 
چرا من هنوز نمی‌توانم دست به خودکشی بزنم؟ چرا اینقدر می‌ترسم! مگر جز هیچ بزرگ چیزی هست؟ 
آه که چه خس
ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرددنیا چو هست بر گذر این نیز بگذردگر بد کند زمانه،تو نیکو خصال باشبگذشت از این بسی به سر،این نیز بگذردور دور روزگار نه بر وفق رأی توستاندوه مخور که بی خبر،این نیز بگذردیک حمله پای دار که مردان مرد رابگذشت از این بسی بتر،این نیز بگذردمنت خدای را که شب دیر پای غمافتاد با دم سحر،این نیز بگذردابن یمین ز موج حوادث مترس ز آنکهر چند هست با خطر،این نیز بگذردتشویش خاطر است ولی شکر چون نکردایزد قضا چز این قدر،این نیز بگذر
بوی گل سوسن ویاسمن آید                عطر بهاران کنون از سفر آید
جان زتن رفتگان سوی تن آید                رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید                دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذر د این روزگار سختر از قبل                بار دگر روزگار چون شکر آید
هر چه مجاهد ز بند و حبس در آید               عصر زوال وستم دگر به یر آید
چشم یزید زمان زحلقه در آید                   رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشت
نذر کرده ام
یک روزی که خوشحال تر بودمبیایم و بنویسم کهزندگی را باید با لذت خورد..که ضربه های روی سر را باید آرام بوسیدو بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد..یک روزی که خوشحال تر بودم..می آیم و می نویسم کهاین نیز بگذرد..مثل همیشه که همه چیز گذشته است وآب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است..
 
ما که رقصیدیم به هر، سازی زدی ای روزگار
دل به تو بستیم و آخر ، دل شکستی روزگارخوب بودم پس چرا کاتب برایم غم نوشتکی روا باشد جوابم ،با بدی ای روزگار
فارغ التحصیل دانشگاه درد و غصه امبهر شاگردت عجب، سنگ تمامی روزگار
گر برای دیگران مثل بهاران سبز سبزبهر من پاییزی و ،فصل خزانی روزگارمیکنم دلخوش به هرچیزی حسودی میکنیمثل رهزن میزنی، بر خنده ام چنگ روزگار
کاش می گفتی ز آزارم چه حاصل میشودوای عجب بی معرفت ،اهل جفایی روزگار
چون پرنده با چه شوقی ل
دانلود آهنگ علیرضا روزگار دلتنگتم
دانلود اهنگ علیرضا روزگار نمیری از یاد من
دانلود اهنگ قلبم اروم نمیشینه وقتی
دانلود آهنگ علیرضا روزگار دلتنگ تو شدم
دانلود آهنگ علیرضا روزگار گندم
دانلود آهنگ علیرضا روزگار خانوم من
دانلود آهنگ شاد علیرضا روزگار
اهنگ جدید علیرضا روزگار 97
ترس از یک اتفاق مثبت یا منفی، حتی اگر بهترین و زیباترین اتفاق زندگیت هم باشد، گاه تمام وجودت را تسخیر میکند. اگر ندانی چطور با ترس و دلهره هایت روبرو شوی، و اگر کسانی را نداشته باشی که آرام به تو گوشزد کنند که چقدر از پتانسیل ها و قدرت خودت غافل مانده ای، ترس چون موریانه ای میشود که به زندگیت میزند و نابود میکند تمام لحظاتت را. باید قوی بود، باید با ترس ها روبرو شد و باید آنقدر صبور بود تا زمان بگذرد و بگذرد و خیلی چیزها را در ظرف خود حل کند.
دانلود آهنگ علیرضا روزگار رابطه
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * رابطه * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , علیرضا روزگار باشید.
دانلود آهنگ علیرضا روزگار به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Alireza Roozegar called Rabeteh With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه علیرضا روزگار به نام رابطه
 
 
علیرضا روزگار رابطه
مدیاک ››› علیرضا روزگار ››› دانلود آهنگ علیرضا روزگار رابطه
 
منبع : https://mediac.ir/%d8
می توانی هق هقِ خیسِ دخترکی را بشنوی که پشتِ پنجره ی اتاقش ایستاده و نگاهش را دوخته به ستاره هایی که توی آسمان ندارد. ساعت که از دوازده بگذرد دخترک تمام می شود انگار. من مطمئنم توی تمامِ دنیا کسی وجود ندارد که به اندازه ی او دلش از تماشایِ آسمان بگیرد. 
(این‌ها همه موقت است، پاک می‌کنم.. عجالتا می‌نویسم بلکه راحت‌تر بگذرد زمان)
هنوز کامل از خواب بیدار نشده بودم... که پیام اومد از... 
دوباره صداها تو سرم چرخید... 
میدونی سنگ که نیستیم، بی تفاوت بگذریم... درد داره این روزا... شاید این تصمیم با اینکه شبیه یک مهلکه واقعیه، بهترین تصمیم بود... جلز و ولز کنیم هی که چی بشه؟ 
کاش واقعا به قول اون دوستمون درست شه همه چی... 
کاش ما دووم بیاریم تا اون روز...
هعی... امان از این چرخش بی رحمانه روزگار...
امان از‌خود
اینترنتی که جنابِ جهرمی بصورت رایگان !! و تا پایانِ سال !!! برامون تدارک دیده منو یاد روزگارِ اینترانتیِ ابان میندازه.بزرگوار اومد زحمت بکشه ولی به واقع مارو انداخته تو زحمت.بس که هی مجبور میشم برای خطم بسته بخرم.قدرتی خدا بعد از خرید بسته میبینی اینترنت خط هم سرعت نداره!نمیدونم جریان از چه قراره خلاصه.
یعنی چنان هدیه ای دادن که اصلا نتونستیم ازش استفاده کنیم.اینجاست که باید گفت :
مرا به خیر تو امید نیست جهرمى،شر مرسان !!!!
 
حرف ها دارم،ایا بزن
بعضی چیزها هیچوقت از دل آدمی در نمیرود
هیچ وقت...
روزها که بگذرد،هفته ها،ماه ها،و شایدم سالیان سال هم بگذرد
بازم یادت نمیرود حرف ها و کارهایی که باعث شد همیشه بهش فکرکنی
حالا چه خوب و یا چه بد...
شاید کوچک باشد،شایدم بزرگ،شاید حرف خوب و شایدم حرف بد
توهین،تهمت،یا خوبی و یا نیکی و یا بزرگی
بعضی چیزها واقعا از دل من در نمیرود
موقع خواب به یادشم،موقع غذا به یادش،موقع استراحت،موقع کار،
موقعی ای که تو چهره همون افرادی که این حرف را به من زدند یادش م
اینجا دقیقا اوایل ترم اولم توی رشته‌ی جدیدم بودم...
تازه کتابای کت و کلفت این ترممو خریده بودم و درگیر انتخاب بین چندتا پیش‌نهاد کار جدی و جذاب (هرکدومشون از جنبه‌ای) بودم...
خلاصه که هنوز نتونسته بودم تعادلی بین زندگی و کار و درس پیدا کنم!
 
خب، این احساسا و فکرا چیز جدیدی برام نبودن، توی لیسانس زیاد تجربه‌شون کرده بودم و بلد بودم با حضورشون به زندگیم ادامه بدم.. -هرچند به سختی-
ولی این بار خیلی زودتر از چیزی که فکرشو می‌کردم تونستم از پسشون
   همه ی آدمهای روی زمین هر لحظه در یک موقعیت هستند، موقعیت الان شما با موقعیت یک ماه شما خیلی متفاوت است، در طی یک ماه اتفاق های زیادی در زندگی هر یک از ما می افتد، خیلی این اتفاق ها باب میل ما هستند و از خیلی دیگر از این اتفاقات بیزاریم بطوریکه وقتی اتفاق می افتند عالم و آدم را مورد لعن و نفرین قرار میدهیم، چه بسا اتفاقاتی ک به نفع ما هستند و از آنها بیزاریم و چ بسا اتفاقاتی که به ضرر ما هستند و ما خیلی به انها علاقه مند میشویم، درک و اعمال این
بعضی چیزهارا باید سروقت خودش داشته باشی ، وقتش که بگذرد دیگر بود و نبودش برایت فرقی نمیکند چون به نبودنش عادت کرده ای و یاد گرفته ای چگونه بدون اینکه داشته باشی أش ، زندگی کنی....
بعضی چیزها ، مثل  حس ها و تجربه ها ؛ دوره ی خاص خودش را دارد
مثلأ یک دوره ای آدم دوست دارد عاشق باشد ...مثل خیلی های دیگر کادو بخرد ، ذوق کند ، برای کسی مهم باشد...
وقتی نیست ، زمانش که بگذرد دیگر فایده ای ندارد...کم کم  به تنها بودن میان جمعیت بزرگ دو نفره ها عادت میکنی و یا
از صب که پاشدم امسال برام مثل سالای دیگه نبود.... هر سال منتظر ختش و بش ها و شوخی های روز تولدم بودم و قبل از اینکه از رخت کنده بشم گوشیمو چک میکردم.
امسال نه ذوقشو داشتم نه کسی بود که پیام بده

سالای قبلم اگه کسی حرفی میزد به خاطر پست های لوسی بود که میخواستم بذارم و دو نفر روز تولدمو تبریک بگن بهم و یکم حالم خوب شه. ولی امسال حوصلشو نداشتم. امیر دو روز قبل تولدم خیلی قشنگ تولدمو تبریک گفت و استوری گذاشت ولی سعی کردم خودمو ذوق زده نشون بدم و ازش تش
سرباز... 
قدم های اجبـــــاری روز های تکـــــراری 
سرباز... خوابیدن اجبار بیدار شدن اجبار...
سرباز یعنی تنهایی... سرباز بی حوصله ، سرخورده
سرباز یعنی برجک است و تنهایی تو خاطرات روز های گذشته تو شیرینی خاطرات و تلخی حال 
سرباز که باشی باید موهاتو از ته بزنی... لباسی که دوست نداری بپوشی و کفشی که دوس نداری پات کنی... 
سرباز که باشی باید دو سال با آدمایی که دوست نداری زندگی کنی
سرباز یعنی لباس پلنگی... پوتین و برگ سینه 
سرباز یعنی ۲۱ ماه بی اختیاری...
در قبایل عرب همواره جنگ بود
اما مکه زمین حرام بود و ماه های رجب و ذی القعده ، ذی الحجه و محرّم
زمانِ حرام.
یعنی که در آن جنگ حرام است.
دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند جنگ را موقتا تعطیل میکردند
اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگ اند و این آرامش از سازش نیست
ماه حرام رسیده است و چون بگذرد ، جنگ ادامه خواهد یافت.
سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله پرچم سرخی بر می افراشتند تا
دوستان، دشمنان و مردم بدانند که : جنگ پایان
فردا و پس‌فردا که بگذرد، چیزی از ماه مبارکش باقی نمی‌ماند. من می‌مانم و آرزوهای برباد رفته. همۀ اوقات فکریِ این خیالِ خامم که از فردایِ ماه رمضان، شروع می‌کنم به کارهایی که تویِ ماه مبارک از خدا خواسته‌ام موفقم بدارد در انجام دادن‌شان. 
آدمی همیشه در حال فریب‌دادن خودش است. اصلا تا خودت را نفریبی، نمی‌توانی دیگران را بفریبی. درست و حسابی که فکر کنی می‌بینی ماه رمضان، به‌ترین اوقاتی بوده که همان چیزهایی را که از خدا خواسته‌ای، شروع کن
بیشتر از هر صلواتی، خدا!
صل علی علیّ موسی الرّضا
تامّةً، زاکیةً، باقیه
دائم و پیوسته، سلیس و رسا
پاک درودی که نباشد دروغ
ناب دعایی که نباشد ریا
تازه سلامی که نباشد کهن
تیز بریدی که نیفتد ز پا
بگذرد از دود و دم شهر ری
بال گشاید به سوی کبریا
نامهٔ عشاق برد سوی دوست
تازه کند قصهٔ باد صبا
گاه شود هم‌نفس موج‌ها
گاه شود هم‌سفر ابرها
گاه چو آهو بنهد پا به بند
گاه شود همچو کبوتر رها
هر سحرش ذکر خفی: فاطمه
نیمشبش بانگ جلی: مرتضی
گاه کند گریه برای حسن
گا
اخم نکن به روزگار فرزند آدم...چطور دلت می‌آید؟!روزگار را من و تو می‌سازیم...بیتابی پاییز را هم بگذار به حساب پریشانی او در غم بهار...ما لابه‌لای سرزمین دلمان بذر محبت کسی را کاشتیم که بودنش امان است برای زمینی‌ها، آسمانی‌ها...صاحب‌الزمان است او...درست که یوسفمان را در کوچه‌های غفلت دل گم کرده‌ایم اما با همین دلواپسی‌های کال،این درخت‌ها که زرد شده‌اند روزى سبز می‌شوند.اخم نکن به روزگار، فرزند آدم...خورشید همین حوالی است…
نه!
کاری به کار عشق ندارم!
م
ن هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
نه!
کاری به کار عشق ندارم! 
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم 
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
همیشه از یک حدی که بگذرد قضیه برعکس میشود. از یک حد که مهربانتر شوی سو استفاده ها از تو زیاد میشود ، نقد و انتقاد و حسادت ها زیاد میشود از یک حدی که بیخیال تر شوی همه چیز روال‌ تر میشود. لکن این حد بسیار مهم است . که باید از آن با بی رحمی تمام بگذری . مثلا زمانی که پشت فرمان ماشینم نشسته ام و با سرعت به سمت مدرسه یا منزل درجاده در حرکت هستم تمام چیزهایی که اطراف جاده هستند به سرعت عبور میکنند؛ اما وقتی خیلی سریع ‌تر رانندگی میکنم  ینی از حد
گاهی اوقات در زندگی مسائلی پیش میاد که آدم نمیدونه چه چاره ای براش بی اندیشه
شما با مسائلی که براتون پیش میاد چطور رو به رو میشین؟
به نظرم بهترین روشی که آدم میتونه انجام بده اینه که بپذیره اون مسئله رو و تلاش کنه برای مدیریت اون مسئله بخصوص مدیریت روحیه خود تا از اصل خود دور نشه ، چون اگر شخصی بخواد تمام وقت ، فکرش رو بزاره رو یک مسئله از زندگی خود دور میشه.
و در ادامه اگر انسان به این درک برسه که از بدو تولد کسی براش فرش مخمل پهن نکرده و همه چ
اهالی بیابان بابقلی را همانجور که بود پذیرفته بودند و با او داد و ستد داشتند . نیازی دوسویه وامی‌داشتشان که در نیک و بد یکدیگر سازشی کج‌دار و مریز داشته باشند . بیشتر مردمِ ما دروغ‌های آشکار یکدیگر را می‌بینند و در پوششی از لبخند (دروغی دیگر) از نگاه هم پنهان می‌دارند . کردارِ حساب‌شده و اگر بشود گفت خردمندانه‌شان در داد و ستدها مایه‌ای از دروغ دارد که در لابلای عواطف و احساسات گذرا لاپوشانی می‌شود . گویی نیازهای معیشتی نیازهای دوسویه ر
هجده تیر نود و هشت ! به سلامتی بیست سال گذشت! بیست سال دیگر هم باید بگذرد تا معلوم شود زیر سینک آشپزخانه نظام چه سوسکهایی لانه کرده بودند! یا شاید لانه کرده اند هنوز هم!
وقتی سال شصت و هشت امام را تشییع می کردند جمعیت داد می زد که علی رغم هشت سال جنگ و آوارگی و گاها گرسنگی علی رغم هزاران ترور علی رغم همه ویرانی ها از کرده خود در انقلاب پنجاه  و هفت پشیمان نیست
اما امروز! امروز بیست دقیقه ای برجام را تصویب می کند با هر حرام زاده ای دست می دهد زیر با
دانلود آهنگ از اون روزی که رفتی غمت آتیش به جون زد علیرضا روزگار سریال باغ سرهنگ قسمت آخر
Download New Music Alireza Rozegar Az On Roozi
دانلود آهنگ علیرضا روزگار بنام از اون روزی که رفتی پخش شده در سکانس پایانی سریال باغ سرهنگ کامل کیفیت اصلی با لینک مستقیم 

ادامه مطلب
پشت سر تی‌ای احتمال حرف می‌زنیم؛ دایی‌اش فوت می‌کند و غصه‌م می‌گیرد.
ذهنم پر از است از این جور چیزها که نوشتنم نمی‌آید.
معیارهایم(ان) خراب است.
پی‌نوشت: گیریم این‌ها تمامشان بگذرد و روی خورشید را ببینیم. با روحی که آسیب دیده، تکه‌تکه است، چه کنیم؟ خورشید را مرهمش بگیریم؟
خدا را شکر میکنم که این دوران را به سلامت طی کردم. الان از همه استرس ها رها شدم...
یک سفر چندروزه میخواهم...
شاید به کرمان
شاید به مشهد
شاید به خوزستان
 
 
اینها سه شهری هستند که در نظر دارم. تا ببینیم کدام میشود. امیدوارم خوش بگذرد 
عید امسال با مهمانی نا خوانده..
کم کم به لحظات پایانی سال 1398 نزدیک می شویم.
یک سال دیگر با فراز و نشیب ها،تلخی ها و شیرینی ها و غم ها و خوشی هایش گذشت...
اما امسال عیدی متفاوت در پیش خواهیم داشت؛عیدی با مهمانی ناخوانده که وجودش خوشایند نیست...
اما خب این نیز بگذرد...
بودند کسانی که عید سال گذشته را با خانواده خود به خوشی سپری می کردند اما حال درگیر مهمان نوازی این مهمان خوفناک شدند و هم اکنون زیر خروار ها خاک آرمیده اند...
این نیز بگذرد...
کاش کمی رعا
دلم برای خودم تنگ شده...
من این نیستم...من پر از شور زندگی ام و رقص و رنگ و صدای قهقهه...من پر از شیطنتم و موسیقی شاد...من حال خوب کن خودم بودم زمانی ...اما...اما به قول گل محمد کلیدر"روزگار...روزگار..."
 
*کاش اورولوژی امروز تمام میشد...از فردا شروع دوره ی سخت بیست و چند روزه ی داخلی...خدایا به امید خودت...
 • منتظر:
 چهل سال هم بگذرد (چهل سال گذشته و من هنوز منتظرم)منتظرت می مانمتا نفست رالبخندت رااستخوان هایت رااز لوث ترکش های زنگ زده ی بیالایمو در چشم هایت سوسن و یاس بکارمو پیشانی بند سرخ یا حسینت را دوباره گره بزنم.
 
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
گاهی اوقات در زندگی مسائلی پیش میاد که آدم نمیدونه چه چاره ای براش بی اندیشه
شما با مسائلی که براتون پیش میاد چطور رو به رو میشین؟
به نظرم بهترین روشی که آدم میتونه انجام بده اینه که بپذیره اون مسئله رو و تلاش کنه برای مدیریت اون مسئله بخصوص مدیریت روحیه خود تا از اصل خود دور نشه ، چون اگر شخصی بخواد تمام وقت ، فکرش رو بزاره رو یک مسئله از زندگی خود دور میشه.
و در ادامه اگر انسان به این درک برسه که از بدو تولد کسی براش فرش مخمل پهن نکرده و همه چ
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_  ۱۵ رجب ۹۸ حسینیه صنف لباس فروشها
آن بانویی که داشت نورش جلوه ی ربآن بانویی که بود نامش زینتِ أبآن بانویی که جلوه بخشیده به مکتبدر بستری بی سایه بان می سوخت در تبای روزگار پست، بد کردی به زینببا صبرِ زهرایی حماسه آفریدهیک زن چگونه این همه غربت چشیده؟!بی بی چه زجری بین نامحرم کشیدهدر ازدحام دشمنانش شد معذبای روزگار پست، بد کردی به زینبآن قدر بر دستش، نشانِ ریسمان دیدآن قدر داغ و روضه های بی کران دیدآ
در سکوت شب نگاهی خسته روئیده
ساز آرامش دل اندوه مردی را نوازش می کند 
چون قطره ی آبی که بر گلبرگ زرد ی ارمیده 
شاپرک ها یاسمن ها را ببین غمگین و دلتنگ اند چرا 
دور از نسیم  عطر  مهر دلگیر و پابندند چرا 
ای آسمان 
باران نمی بارد چرا 
رنگ ظلمت در سیاهی خون می بارد 
پرده ای تاریک و ظغیان در نگه ویرانه رندخارد 
دشنه در قلبم شده اه ای خدای من
لیک من با خشم می گویم 
چشم بر هم می نهم تا بگذرد این روزگار من 
حجت ا باز آی  ببینم  رستگاری  من
شعر خالقی (
همه‌جا گرد ناامیدی و انزجار پاشیدن. گره‌ی دار رو دوباره تنگ وتنگ‌تر کردن. کی میزنن زیر این چارپایه و راحتمون می‌کنن؟
این رو دو روز پیش نوشته بودم. وقتی ناامیدی سایه‌شو انداخته بود رو سرمون .اما این بار بر خلاف همیشه نترسیدم که قراره چی بشه؟ انگار مغزم سر شده . قلبم از ظلم به درد میاد اما آروم و بی‌تفاوتم. نه می‌خوام کاری کنم و نه می تونم کاری بکنم. بنزینو ریختن روی شعله‌های زیر خاکستر و آتیشش مثل همیشه فقط دامن بدبخت بیچاره‌ها رو گرفت. م
همه‌جا گرد ناامیدی و انزجار پاشیدن. گره‌ی دار رو دوباره تنگ وتنگ‌تر کردن. کی میزنن زیر این چارپایه و راحتمون می‌کنن؟
این رو دو روز پیش نوشته بودم. وقتی ناامیدی سایه‌شو انداخته بود رو سرمون .اما این بار بر خلاف همیشه نترسیدم که قراره چی بشه؟ انگار مغزم سر شده . قلبم از ظلم به درد میاد اما آروم و بی‌تفاوتم. نه می‌خوام کاری کنم و نه می تونم کاری بکنم. بنزینو ریختن روی شعله‌های زیر خاکستر و آتیشش مثل همیشه فقط دامن بدبخت بیچاره‌ها رو گرفت. م
چه روزهای عجیبی است این روزها... .
البته حس روزهای خانه نشین بودن برای من عجیب نبوده است هیچگاه.
سالهاست که خانه نشین هستم.
از دوماه قبل از بدنیا آمدن حسین.
این خانه نشینی خود خواسته بوده اما شیرینی ها و غم های آن همیشه بهم آمیخته است.
اینکه در خانه هستی و میبینی باید باشی که این سالهای تکرار ناشدنی، کمی درست تر بگذرد و از طرفی هم قطارانت را میبینی که در اجتماعند و رو به رشد.
و هزاران بار شکر، خداوندی را که برای این سالهای من چنین مقدر کرده است.
دا
تنهایی سخته . گاهی میشه پنجه ای روی گلوت ...
اما سخت تر از اون اینه که یه آدم بی ربط توی زندگیت باشه !
روح وحشی
+پنجه را به نرمی از روی گلوم بر میدارم . جای دردش را کمی با دستام التیام میدم . 
این نیز بگذرد ...
++بهار گیلان فوق العاده است . انگار که توی باغ پرندگانم :)
آدمی وقتی داغ می‌بیند سیاه می‌پوشد. فرو می‌رود در سیاه. یکی می‌شود با سیاه. می‌گویند به خاک سیاه نشسته، می‌گویند به روز سیاه افتاده، گویی زمینش سیاه شده، زمانش سیاه شده. هر چه داغش داغ‌تر باشد، سیاه‌تر... بعد هی خو می‌کند به سیاهی. آن‌قدر که انگار نه انگار جز سیاهی چیزی بوده روزی. خودش را در هیچ رنگی تصور نمی‌کند. نمی‌تواند.اما آدمی است و خاک. خاک هم که از آب سردتر است. چهل روز بعد هم اگر نشد، به سال که می‌رسد خاک کار خودش را می‌کند. (بگذری
عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. نپرس که آیا باید در عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوت‌ها تفاوت می‌زاید. حال آنکه به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.
#ملت عشق
+خواب نمی برد مرا..
+به محبت های نطلبیده فکر میکنم، مثل وقتی که از کسی هیچ انتظاری نداری و یک دفعه به خودت می آیی وسط اتفاقاتی شیرین هستی که مسببش اوست که حتی به چشمت هم نمی آمده، چه رسد به خیالت! که درباره ش لحظه ای فکر کنی.
بدی و حواس پرتی من که اثبات شده ست، اما دست روزگار هم بی تقصیر نیست در نادیده گرفته شدن آنهایی که به عدالت دیدنیترند.
و آن اصطلاح معروف که ای تف توروت روزگار که البته به زبان محلی بس دلنشین تر است!
هزار سال دیگر هم که بگذرد
هزار ضریح مطلا هم که برایت بسازند
ما باز هم برای کهنه پیراهنی که از تو دریغ شد، گریه می‌کنیم.
+مردهای خانه عازم تواند و باز من جاماندم...
+از ما جامانده‌ها چه بر می‌آید جز اینکه دور هم بنشینیم به روضه خوانی و اشک...
+الحمدلله علی کل نعمه
+المستغاث بک یا صاحب الزمان
 
 
 سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد، گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود... مرثیه‌ای بر روزگار از دست رفته میخوانم، بر جوانی به غصه گذشته، به شبهای تنهایی حیرت حرام‌ شده، بر این راه راه غبارآلوده نوحه میخوانم، بر فانوس‌هایی که از اشک شمع کور شده‌اند، از چه بگویم، از هیچ میگویم از هیچی که همیشه با من است، از جدالی که درون من است، از شعله‌ای که تاب و توان وجودم را به یغما برده است، از چه میگویم، از آرزوی بر بادرفته میگویم، از صداقت هیچ میگویم، از
گاهی لازم است "سخت بگذرد" تا بفهمیم که بقیه وقت ها همچین هم سخت نمیگذرد...
گاهی توهّم ورمان میدارد که "سخت است"، اما چون "سختی نکشیدم" گمان میکنیم "سخت است". در حالی که خیلی ها حسرت این راحتی ما را میخورند...
گاهی لازم است «سخت بگذرد»!!

-------------------
صلوات
روزگار آهنی همان روزگاری است که دل ها از آهن سخت تر ، مهربانی ها از برف هم سردتر ، محبت ها از سنگ هم سخت تر و علاقه ها از نادانی رویش می کنند .
روزگاری که انسان به مقام و منسب شناخته می شود ؛ طوری که ارزان ترین جنس ، آدم است . دین و اعتقادات از هم گسیخته شده اند ، لباس های شرم و حیا برداشته شده اند ، شعور ها به درجۀ صفر رسیده اند ، وجدان در آتش بی وجدانی سوخته اند و تمامی انسانیت ها از بین رفته است .
روزگاری که انسان ها همانند ربات زندگی می کنند و هما
تو می‌توانی مسلمان زاده باشی 
و اسلام را دوباره کشف کنی 
 
و هر کسی به اندازه ی دلتنگی هایشدرگیر شب است...
 
تو آن نه‌ای که چو غایب شوی ز دل بروی
 تفاوتی نکند قرب دل به بعد مکان
 
گفتم دَری ز خَلق ببندم به رویِ خویشدردی‌ست در دلم که ز دیوار بگذرد 
لینک: چشم انتظاری فقط بگگم که "کتاب در کنار متن، با اتفاق گرافیکی ویژه‌ای نیز همراه شده است."نخرید اش تا خودم براتون بخرم :) 
 
 
خب دوران سرخوشی به پایان آمد و من تشنه‌ام دوباره، اما راستش نه تشنه‌ی عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن که تشنه‌ی لاس زدن و دلم از تنهایی گرفته. 
چاره چیست؟ به یقین صبر و صبر و کمی مدارا با دل.
می‌خونه: دیگه عاشق شدن، ناز کشیدن فایده‌ نداره... به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگه‌دار...
باید از خودم مراقبت کنم در مقابل این تشنگی و تلخی تنهایی، این نیز بگذرد.
دانلود آهنگ جدید سینا سرلک و مصطفی پاشایی به نام روزگار
Sina Sarlak & Mostafa Pashaei - Roozegar
ترانه : پارسا سیمین مرام ؛ موزیک : مصطفی پاشایی ؛ تنظیم : مهدی حسنی
+ متن ترانه روزگار از سینا سرلک و مصطفی پاشایی
روزگار باز دوباره یاد من میاره / روزای سخت عمرمو
ای بهار عمر من چه روزایی / که تو نبود تو میمردمو

ادامه مطلب
کولر اتاقم را خاموش کرده ام. پنجره را باز کرده ام.چه قدر گرم شده هوا ! دلم می خواست زمستان می بود. هفت و پنجاه و هفت دقیقه ی زمستان، حتما شب می بود. دلم می خواست یکی از آن شب های استخوان سوز زمستان می بود. از همان هایی که من در خانه هم که هستم، کاپشن می پوشم و کلاه بافت سرم می گذارم. دلم می خواست شب استخوان سوزی می بود.  تابستان ها همیشه هوس ِ زمستان سراغم می آید. نه این که زمستان را بیشتر دوست داشته باشم. نه ... زمستان اما انگار به ذات آدم نزدیک تر است
غزلی ناب از مولوی، دیوان شمسای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرهازان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفازان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کمزان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطازین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بدزان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطاچندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شودچندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیااز بد پشیمان می‌شوی الله گویان می‌شویآن دم تو را او می‌کشد تا وارهاند مر تو رااز جرم ترسان می‌شوی و
ونیز فرمود ع هرکس یکروز تما بر او بگذرد ونمازهای پنجگانه را بخواند ودر ان نمازوقل والله احد نخواند باو شود ای بنده خدا تو از نماز گزران نیستی و نیز فرمود ع هر که ایمان بخدا و روز جزا دارد خواندن قل هوالله احد را دنبالهر نماز واجب از دست ندهد زبرا هر کس انرا بخواند خداوندخیر دنیا واخرت را برای او فراهم کند وپدر ومادر شرا و هرکه از اندو متولد شده بیامرزد 
اندوه که از حد بگذردجایش را می‌دهد به یک بی اعتنایی مزمن!دیگر مهم نیست.. بودن یا نبودن؛دوست داشتن یا نـداشتن …آنچه اهمیت داردکشداری رخوتناک از حسی است…که دیگر تـو را به واکنش نمی‌کشاند!در آن لحظه فقط در سکوت غـرق می شویو نگاه میکنی و نگاه و نـگــــــــــاه….
هزاران هزار سرباز
هر روز سپیده دم
با دستکش و بی دستکش
مایع ظرفشویی می ریزند
اسکاچ می مالند
کف درست می کنند
آب می ریزند
و انتظار می کشند
تا ظرف بعدی کثیف شود
تا دوباره دستکش به دست کنند
تا بشورند
تا وقت بگذرد
.
.
.
آیا بهتر نیست برای تبلیغات مایع ظرفشویی دورتو و اکتیو از یک سرباز استفاده کنیم ؟
و چند وقت بعد مجبور می‌شوی بپذیری زندگی بدون کسی که دوستش داری همچنان ادامه دارد و تو اگر همراهش نشوی جا می مانی…نسخه می پیچند برایت که چنگ بزنی به آدم های دیگر تا این روزهای لعنتی راحت تر بگذرد…اول مقاومت می کنی ولی بعد می پذیری که چاره ای از این بهتر نیست…این وسط کلاس ورزش، تغییر رنگ و مدل مو، قرارهای دوستانه و خرید هم مسکن بی تاثیری نمی تواند باشد…
 
 
 
ادامه مطلب
اخبار جدید استقلال این بود که امروز عصر حماسه ای دیگر از تعصب و غیرت را مشاهده کردیم.سلحشوران ایران زمین این شیران بیشه دلیران،آبی پوشان غیرتمند و غیور درس قشنگی به نو کیسه گانی که پیروزی را به هر شکل و روشی می‌خواهند دادند.اخبار امروز استقلال خبری بود درباره ی ......
غیر ورزشی های چسبیده به ورزش حرفی را که یک انسان دلسوز درباره ی عده‌ای انسان که درگیر یورش و فشار حیوانی عده ای دیگر قرار گرفته اند و دراین سرما در کوهستان و مناطق سردسیر با گرسن
و اگر قرار باشد از ۴آذر اینجا نگویم درش را نیامده باید گل بگیرم‍♀️
 
الغرض که ما هیچ نمی‌دانستیم از گردش روزگار...
تو نمیدانی ادمی که سهمت از شناخت او، فقط لبخندهاییست که بعد هر تلاقی نگاه عمیق بر لب می‌نشیند...
گردش روزگار او را عزیزترین زندگیت می‌کند...
مهم این است که کار را بسپاری دست کاردان... خووش در بهترین وقت ممکن، بهترین را می‌گذارد عمیق‌ترین جای قلبت... خودش نگهش می‌دارد... خودش مراقب همه چیز هست...
ما را بجز تو در همه عالم عزیز نیست...
میگن زمان که بگذرد درد آرام میشود 
چرا زمان درد مرا عمیق تر میکند خب
تمام روز سعی میکنم 
خودم را از دنیای گیج و منگ‌ درونم
 بکشم بیرون 
بیایم وسط حالِ زندگی 
هی حواسم باشد غرق هپروت خودم نشوم 
ولی از دستم در میروم 
باز برمیگردم‌ در بهت خودم 
تا به خودم می آیم دستی به صورتم میکشم
خیس است ...
دفعه بعد باید حواسم را بیشتر جمع خودم کنم 
 
گاهی فکر می‌کنم شاید مسلم بود که باعث شد هزاره‌ای بگذرد و هنوز زمین در اغما به سر ببرد
و اهل آن بگویند طبیب دوار بطبه سخن از گذشته‌هاست و در عصر ما جایی ندارد
وقتی کسی که همه قلبت عاشق اوست در آخرین نجوایش بخواند
اگر خودم به تو گفتم بیا، نیا برگرد
 و گمان کنی که ذره‌ای از حس شرمش کوه‌ها را آب می‌کند
شاید حق داشته باشی که نخواهی مسلمی دیگر، چنین زخمی بردارد
 
پ ن:
یک‌بار دیگر بیا و بگو فلیرحل معنا...
 
 
 
دانلود آهنگ جدید علیرضا روزگار به نام رابطه از رسانه نویز پلاس
موزیک احساسی و غمگین و بسیار زیبای علیرضا روزگار عزیز
 
علیرضا روزگار رابطه
ترانه : امیر بزرافشان ، تنظیم: هادی برهان ، آهنگ: رایان
دانلود آهنگ با کیفیت 128
دانلود آهنگ با کیفیت 320
نمیدونم چرا ورق اینطور برمیگرده که باید این روزها رو به استرس برای مسائل انقدر حاشیه ای بگذرونم و وقت عزیز و باارزشم رو صرف کارهایی کنم که هیچ ارزشی برای آینده ام ندارن...
پناه میبرم به خدا از شرّ تمام آدمهایی که جز عقده چیزی برای نشون دادن به دنیا و باقی آدمها نداشتن...
_خردادماه نود و هشت،کارورزی اطفال،در انتظار عقده گشایی اتند عفونی!(که خدا هرگز از دل سیاه و مکر و ظلم هاش نگذره)_
~التماس دعا
روزهایی می آیند که دیگر مثل قبل نیستیم و ان شرایطی را که داشته ایم دیگر نداریم، یادش بخیر ان روزهایی که کلی تحقیق و پژوهش و همچنین از نوشتن کتاب و مقاله بگیر تا رفتن به دانشگاه و سروکله زدن با اساتید و دانشجویان، البته الان واقعا که فکر می کنم می بینم چه دوران شیرینی داشتم و از ان شیرین تر افسر وظیفه راهنمایی و رانندگی شدم و این چقدر شیرین است و گاهی اوقات افراد سالخورده و میان سال و جوان و کودک از کنارم رد می شوند می گویند بهترین دوران است از
روزها مظلوم نیستند؟ به نظر من چرا. بیشترشان فراموش می‌شوند. چند روز
تکراری و عین هم باید بگذرد تا یکی در این میان، بشود روزی که درش دانشگاه
قبول شدی، عاشق شدی یا عزادار شدی؟ اصلا در مجموع، چند روز از یک زندگیِ
شصت‌ساله یاد آدم می‌ماند؟ هرچند اگر عمر به شصت برسد سال‌ها و دهه‌ها هم
احتمالا گم می‌شوند. من فعلا دلم به حال روزهایم می‌سوزد که چطور تلف
می‌شوند و از یادم می‌روند. از طرفی هم خوش به حال ما، که هر فکر کوتاه و
هر خواب ناخوشی را
 
 
پاییز که باشی می دانی ...
زیر پای عابران ، کوچه بی قرار بهار نشسته !
آخر قصّه پاییز همیشه بهار است !
حتی اگر از زمستانی سخت بگذرد !
پاییز که باشی ، به تقویمت بهار بر می گردد !
 
 
 
شاعر : مژده لواسانی ( کتاب خونِ انار گردن پاییز است )
 
به جهان دردمندان تو بگو چه کار داری 
 
تب و تاب ما شناسی دل بی قرار داری

چه خبر ترا ز اشکی که فرو چکد ز چشمی 
 
تو ببرگ گل ز شبنم در شاهوار داری

چه بگویمت ز جانی که نفس نفس شمارد
 
دم مستعار داری غم روزگار داری
— زبور عجم، اقبال لاهوری
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد می بیار
بلکه از یرغوی دیوان نیز هم
محتسب داند
دانلود آهنگ وقتی رفتی باز هوا بد شد محمد زارع
Download Music Mohammad Zare Vaghti Rafti Baz Hava Bad Shod
دانلود اهنگ وقتی رفتی باز هوا بد شد از محمد زارع با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود اهنگ خاطره انگیز وقتی رفتی باز هوا بد شد از محمدزارع
دانلود آهنگ قدیمی وقتی رفتی باز هوا بد شد زارع
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید…
تکست و متن آهنگ محمد زارع وقتی رفتی باز هوا بد شد
وقتی رفتی باز هوا بد شد روزگار از بدی بدتر شد
وقتی رفتی آسمون تر شد گریه ابرا
گیرم که... فقط گیرم که حق‌الله بخشیده شود، گیرم که مردم از حقوق خود بگذرند و حق‌الناسی در کار نباشد، گیرم که قیامت هول و هراس “موی سر کودک‌سفید کن” ندارد، گیرم که شب اول قبری با حضور ملکین پرس‌گر در پیش نیست، گیرم که سکرات موت آسان بگذرد، گیرم که در دادگاه درون و بیرونی محاکمه نشوم، و nتا “ گیرم که”ی دیگر...؛
خب با اثر وضعی گناه و اعمالم چه کنم؟!!!
رسم دنیا در همین است آنکه آمد رفتنی ستبعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
 
تا توانی خلق را از خود مرنجان با سخنآنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست
 
عمر و جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولیشیشه ی عمر گرانم عاقبت بشکستنی ست
 
تکیه بر ایمان خود کن هم رهِ شیطان مشوریسمانِ دست شیطان قطعاً پوسیدنی ست
 
ثروتت بند است بر شب شهرتت با یک تبیعاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست
 
دل مبند بر مال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاستخرقه ی زر هم بپوشی سیم و زر نابردنی ست
اضطراب کروناست یا بهم‌ریختگی هورمونی در زمان پریود یا هر دو نمی‌دانم؟ اما حالم خوش نیست. مرهمی نمی‌جویم، که می‌دانم صبر است که مرهم است و نه جز این. اما مدام با خودم تکرار می‌کنم: قرار است چه بلایی سرمان بیاید؟ نگران بابا و مامان و مادرجونم، نگران میم، نگران خودم و عین. تاب و تحملم کم شده. کاش کش نیاید، کاش چندسال بگذرد و همه باشیم...
کاش ...
من توان مصیبت دیدن ندارم. من پناهی ندارم، خدایی ندارم، مرهمی ندارم. من تنهایم و می‌ترسم.
شکوه از عمرم ندارم، شکو ه از آب و گلم،
مشکل است آن، که نپرسی تو گهی از مشکلم.
روح توفانی من در بحر قلبم آرمید،
مد و جذر حادثاتش بگذرد از ساحلم.
شهر من آباد هست و شهر دل آباد نه،
از خراباتی خزانبادی وزد بر منزلم.
خرمن مه در گرفت از آه سوزان دلم،
مشت خاکستر بشد این خرمن بی حاصلم.
هم طبیب و هم حبیب از درد من نادیده رفت،
هم رفیق و هم عدو همدست شد با قاتلم.
خوشدلم، از خوشگلم بار ملامتها کشم
، خوشگلا حرف خوشی گو بر مراد این دلم.
همانطور که می دانید ایمپلنت یکی از روش های جایگزینی دندان های از دست رفته است.البته قبل از آنکه دندانپزشک برای جایگزین کردن ایمپلنت اقدام کند مواردی را بررسی می کند. مواردی که باعث پس زدن ایمپلنت نشود.
بسیاری از افراد فکر می کنند که ایمپلنت یک درمان دردناک می باشد اما اشتباه نکنید درد و خونریزی در ایمپلنت بسیار کمتر از سایر روش های مشابه آن است.
ایمپلنت دارای دو قسمت است یکی پایه و دیگری تاج دندان
پایه ایمپلنت از جنس تیتانیوم است.
این پایه تی
من دنبال عشق و اینها نیستم، هیچوقت نبودم. من دوست دارم اوقات خوشی را با دیگران بگذرانم و بعد کمی هم برای خودم تنها باشم،  غذاهای سبک بخورم و زیاد بخوابم. همین.
ولی گاهی دلم میخواهد کسی موهایم را بو کند و بگوید سرت بوی نارگیل میدهد.
به یگانه گفتم اینجور وقت ها باید مثل دارو که سریع توی حلقت میریزیش، یا مثل  وقتی که  آب استخر میرود توی بینی ات ولی وسط شنا کردن هستی و مجبوری همینطوری ادامه دهی تا آخرش، فقط یک کاری کنی بگذرد تا برسی به وقتی که دوبا
سلام
شاید نمی دونستی که نباید هر حرفی رو جلوی یه دلشکسته ی جون به لب رسیده بزنی
شاید خبر نداشتی که عاشق حسوده و نمی تونه بعضی حرفها رو بفهمه
وگرنه طوری حرف نمی زدی که یه ویروس بیفته به جون من و ساعت به ساعت حالم بد تر بشه 
 
می دونی داستان از کجاش جالب می شه؟!
از اون جایی که اینقدر تو دیر سر می زنی به این وبلاگ، که وقتی اینا رو می خونی اصلاً یادت نیست و از خودت می پرسی کشکِ چی مشکِ چی
 
بماند
این نیز بگذرد
ما نیز بگذریم
ولی خدا داند و دل من و بلایی ک
اینک بهار با همان لحن همیشگی
آوازخوان از کوچه ها گذر می کند
بوی گل و نسیم و درخت و شکوفه ها
اینک در این کوچه چه غوغایی می کند
بعد از تمام خستگی آن زمستان پیر
دود و غبار و غصه آن هم یک دل سیر
سرما و یخبندان آن قلبهای سرد
اینک بهار سر میرسد هرچند که دیر
هرچند بهار فصل شادی  و خوشی ست
اما این بهار  پر از دلمردگی ست
پر از مرگ و غم و گریه های سیر
پر از آرزوهای برباد رفتنی ست
باران که بود روزی رحمت پروردگار
اینک چو تیشه بزد بر ریشه های یار
ببرد و  بکند و
متن آهنگ جدیدا علیرضا روزگار
تو رسیدی که تموم شه همه دلبستگیامتو همونی که میتونی ببری خستگیامتو دلت عاشق بارون مثه دستایه منکی میدونه یدونه شدی تو دنیای منتو فقط با نم بارون میشی عاشق که دلمبره واسه همه احساس تو دیوونه بشم
ادامه مطلب
بسم الله
 
بگذریم که خیلی جالب است که بعد از مدت زیادی از پیدا شدن کرونا، دو روز مانده به انتخابات است که ورودش به ایران تأیید می‌شود، اما خطر شرکت در صف رأی‌گیری فردا و اثر انگشت زدن، یک‌هزارم جهاد حاج قاسم در برابر داعشی‌های وحشی هم نیست! برای آنان که در ادعای «من هم قاسم سلیمانی‌ام» صادق باشند، شرکت نکردن در این جهاد آسان از ترس کرونا مسخره است...
إنّ کیدَ الشیطانِ کانَ ضعیفاً.این نیز بگذرد...
 
مریم سقلاطونی
پر کن دوباره کیل مرا ، ایّها العزیز !دست من و نگاه شما ، ایّها العزیز !
 
رو از من شکسته مگردان که سال هاسترو کرده ام به سمت شما ، ایّها العزیز !
 
جان را گرفته ام به سرِ دست و آمدماز کوره راه های بلا ، ایّها العزیز !
 
وادی به وادی آمده ام ، از درت مرانوا کن دری به روی گدا ، ایّها العزیز !
 
چیزی که از بزرگی تو کم نمی شوداین کاسه را … فَاَوفِ لنا ، ایّها العزیز !
 
ما ، جان و مال باختگان را رها مکنبگذار بگذرد شب ما ، ایّها العزیز !
 
خالی
دیگر  روزهای "ماندن در خانه"ار دستمان در رفته است.هر طور هست روز را به شب می چسبانیم
از بازی های فکری و دسته جمعی بگیر تا کتاب و فیلم و سریال
این وسط شیرین بازی های دلنشین سروناز  و بریز و بپاشهای بی پایانش و تکالیف زیاد صدرا هم برای پر کردن این اوقات فراقت طولانی مان غنیمت است
طفلک همسرم که بخاطر ما خانه نشین شده است و فعلا مریض بی مریض
آن هم مردی که یک دقیقه عمرش نباید به بطالت تلف شود..‌چه می شود کرد برای همه است و تقریبا عادت کرده ایم .
و نوشت
دانلود رایگان فیلم سینمایی روزگار مجنونفیلم سینمایی روزگار مجنون با سه کیفیت عالی برای دانلود قرار داده شده است
بعد از قبولی قطعنامه 598 در مرداد 1367، گروهی از منافقین به همراه سربازان بعث به بیمارستان صحرایی حمله کردند. ستاره دختر 28 ساله، پرستار بیمارستان صحرایی به همراه نامزدش مازیار با جمعی از زخمی‌های عملیات به سمت کرمانشاه فرار کرده که بعد از سقوط اسلام آباد به قلعه‌ای در همان نزدیکی پناه می‌برند و…
 
بازیگران:شیرین عطاالهی، سهیل ب
عوارض رابطه جنسی زیاد برای زن و مرد
هر چیزی اعتدال دارد و اگر از حد بگذرد عوارض دارد رابطه جنسی هم همینطور است . در رابطه جنسی اگر زیاده روی شود برای زنان و مردان مضر است.با مجله زیبا همراه باشید تا درباره این عوارض بیشتر بدانید
به ادامه بروید
ادامه مطلب
امروز در پاکت می نویسم:
می توان یک عمر صبر کرد تا عاقبت را دید، می توان عاقبت را رقم زد ...
تغییر ضامن به اختیار کشیدن عاقبت است، ثبات عامل دیدار عاقبتِ بی اختیار ...
بگذریم ... اولین پست پاییزی 98 را با دلتنگیِ ذاتی این فصل می نویسم ...
پاییز زیباست اما هر زیبایی دوست داشتنی نیست ...
پاییز پر از ابهام است، هیچ برگی نمی داند چه وقتی با چه رنگی می افتد ...
یکی سبز و سرحال رها می شود، دیگری طلایی و سیراب!
یکی هم زردِ خشک شده،شکننده، مثلا اوایل زمستان، در سر
بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او می‌گوید: فردا به فلان حمام برو و کار روزانه حمامی را از نزدیک نظاره کن. دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و در هوای گرم از فاصله دور برای گرم کردن آب حمام هیزم می آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است.
به نزدیک حمامی رفت و گفت: کار بسیار سختی داری، در هوای گرم هیزم ها را از مسافت دوری می آوری و... 


ادامه مطلب
علیرضا روزگار لیلا بانو
دانلود آهنگ علیرضا روزگار بنام لیلا بانو
برای دانلود فول آلبوم علیرضا روزگار اینجا کلیک کنید
پخش آنلاین و لینک دانلود پرسرعت آهنگ لیلا بانو با صدای علیرضا روزگار
شعر علیرضا روزگار موزیک علیرضا روزگار تنظیم هادی برهان
میکس و مسترینگ هادی برهان
دانلود موزیک علیرضا روزگار بنام لیلا بانو با لینک مستقیم و پخش آنلاین
دانلود آهنگ جدید علیرضا روزگار بنام لیلا بانو
لینک مستقیم دانلود آهنگ ایرانی لیلا بانو علیرضا روزگار
نه اینکه ازت بخواهم به خودت سخت بگیری، نه اتفاقا دلم میخواهد تا آنجا که میشود کاری کنی که به تو خوش بگذرد! ولی خواسته ی قلبی و واقعی من از تو این است که با تموم وجود زندگی کنی! سعی کن از تک تک لحظه هایت لذت ببری، گذشته را فراموش کنی و امروزت را خیلی زیبا نقاشی کنی، دلم میخواهد به ندای قلبت گوش کنی و دست کودکی را بگیری و به خانوم میانسالی لبخند بزنی، دلم میخواهد همراه با افتادن برگ های پاییزی، غرور و خودخواهی را از خودت دور کنی و نفس بکشی در آسمان
نه اینکه ازت بخواهم به خودت سخت بگیری، نه اتفاقا دلم میخواهد تا آنجا که میشود کاری کنی که به تو خوش بگذرد! ولی خواسته ی قلبی و واقعی من از تو این است که با تموم وجود زندگی کنی! سعی کن از تک تک لحظه هایت لذت ببری، گذشته را فراموش کنی و امروزت را خیلی زیبا نقاشی کنی، دلم میخواهد به ندای قلبت گوش کنی و دست کودکی را بگیری و به خانوم میانسالی لبخند بزنی، دلم میخواهد همراه با افتادن برگ های پاییزی، غرور و خودخواهی را از خودت دور کنی و نفس بکشی در آسمان
استاد درس مارکس داشت برایمان تعریف می‌کرد که کیمیاگران سه هدف عمده داشته‌اند: تبدیل کردن مس به طلا، پرواز دادن انسان، و رساندنش به جاودانگی. بعد ادامه داد که به دوتای اوّل رسیده‌ایم و داریم روی سومی کار می‌کنیم، و من صدای لرزیدن بندبند استخوان‌هایم را از درون می‌شنیدم: نکند دوای مرگ را هم پیدا کنند؛ نکند دیگر نمی‌ریم!
انسان، این جنایت‌کارترین موجود عالم، دارد به آرزوی نامیرایی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. آمارها می‌گویند که هرچه گذشته،
متن آهنگ ای وای بر ما از حامد نیک پی تقدیم به شما عزیزان ...زلف آشفته ات ، گشته آرام ِجاندل که رفت از بَرم ، تو کنارم بمانعقل راهی‌ نبرد ، مست و دیوانه شدعاشقی کن چُنان ، همچو افسانه شوای وای وای بر ما ، عشق داد بر بادهستیِ ما راای وای وای بر ما ، عشق داد بر بادهستیِ ما راوای اگر لحظه‌ ای ، بی‌ غمت بگذردآه عشقت ببین ، تا کجا میبَردیک نگَه کردی ، و بی‌ دل و جان شدمتا بسازی مرا ، سخت ویران شدمزلف آشفته‌ ات ، گشته آرامِ جاندل که رفت از بَرم ، تو کنار
متن آهنگ وقتشه از علیرضا روزگار و علی سفلیحس خوبیه که احساس کنی یه نفر داره هوای دلتوسر و سامون میده با اومدنش بی سر و سامونیای دلتوحس خوبیه که تو این بارون یه نفر دستشو سقف تو کنهیه نفر که از همه دل بکنه همه زندگیشو وقف تو کنه

ادامه مطلب
متن آهنگ پریزاد از علیرضا روزگارعکس حالم رو به حالت بوی عطر آخرین دیدارمونو میده شالتتو به یادش من به یادت من نمیدونم کی جام دل بسته به چشمای نازتخنجرت تا استخوانم رفته عشقم اما درد اونو هم من دوس دارممن شبو روز غصه دارم من شبو روزم هنوزم واسه خندت بی قرارم

ادامه مطلب
اگر بلافاصله به جراح بینی مراجعه کنید می توان بینی را جا انداخت ولی اگر یک ماه از شکستگی شدید بینی بگذرد فقط از طریق جراحی بینی می توان شکستگی را درمان کرد.
 
در مواردی  شکستگی بینی بر اثر ضربات شدیدی است که از روبه رو به بینی زده شده و منجرب به خونریزی بینی می شود که فرد سریعاٌ باید به جراح بینی خوب مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرید.
ادامه مطلب
آمدم غر بزنم به جانِ تابستان، اما دیدم چه فایده دارد؟ نالیدن من که این روزهای طولانی داغِ بی‌حوصله را خلاصه نمی‌کند. با ارادت به همهٔ میوه‌های رنگینش، چه می‌شد اگر ذره‌ای از دلبرانگی هوای پاییز را هم با خود داشت...؟ ابری، سایهٔ خنکی، نم بارانی؟ آخ پاییز، پاییز برگ‌ریز... کاش کسی مرا همین لحظه، به یک نقطهٔ خنک و خوش آب و هوای کشور می‌رساند؛ شرایط سفر اگر مهیا بود. نیست اما. باید گذاشت این تابستان هم، با همهٔ سنگینی‌ و پر زوری‌اش، از بی‌نفس
غزلی ناب از مولوی، دیوان شمس
ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرهازان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کمزان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بدزان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا
چندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شودچندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیا
از بد پشیمان می‌شوی الله گویان می‌شویآن دم تو را او می‌کشد تا وارهاند مر تو را
از جرم ترسان می‌ش
مثلا اینکه دوباره در بدترین شرایط، آن ساعتِ ناجی بالای واتساپش ​​​​​​خواب رفته است و نیست! 
 
 
گریان نوشت: کاش می شد مثل سرخپوست ها در آسمان دود بر پا کرد.خدایا این وقت شب از چه کسی می شود کمک خواست؟خدایا این زندگی اسب! چرا نمی تواند حتی به قدر نصف روز از راه هموار بگذرد؟
دانلود آهنگ جدید دنگ شو به نام این نیز بگذرد با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Dang Show Called In Niz Bogzarad
 

بچه ها به پیج اینستاگرامم هم سر بزنید
https://www.instagram.com/bamiseda


دانلود ،
موزیک ،
دانلود موزیک ،
دانلود آهنگ
 ،
دانلود آهنگ جدید  ،
موزیک جدید ،
آهنگ جدید ،
دانلود موزیک جدید ،
دانلود مداحی ،
دانلود نوحه ، نوحه ،
دانلود نوحه جدید

برای دانلود این آهنگ ادامه مطلب رو کلیک کنید
ادامه مطلب
کاش اون شب هم کلاس داشتم و نمیومدم جیگرخُرون. انقدر بده تو خاطره‌م اون روز و اون هفته که حد نداره. ب پیش من بد می‌گفت از ژ. می‌خندید و می‌گفت اینا چرا اینجورین؟ من تحت تاثیر قرار می‌گرفتم. همواره از سیاست نداشتن آسیب دیده‌‌ام. اون میتونه فاصله‌ی ظاهرو باطن‌ش رو حفظ کنه. من نمی‌تونستم. حس بدی که داشتم و بخشی‌ش رو هم اون القا کرد اون شب رو بروز دادم. شایدم تفاوت در نوع رابطه بود. شایدم در نوع برخورد‌ ها. در نوع شروع. در نوع رفتار ب. در نخواستن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها