نتایج جستجو برای عبارت :

نبودن نسترن

گیاه نسترن
گیاه نسترن حاوی ویتامین C فراوانی است؛ غلظت این ویتامین در گونه های وحشی نسترن، بیشتر است. میوه نسترن در فرآیند تجزیه غذا در دستگاه گوارش، به جذب ویتامین C
 کمک می کند. ویتامین C برای جلوگیری از بیماری هایی همچون اسکوروی (کمبود ویتامین C) که موجب خونریزی لثه می شود، ضروری است.
نسترن یکی از گونه‌ های وحشی رز و بومی اروپا، آسیای غربی و شمال شرقی آفریقا است.


ادامه مطلب
این روزها بیشتر از هروقت دیگه ای دلتنگ نسترنم... دلتنگ لحظه هایی که بپرسه چته و من بی مقدمه همه ی اون چیزی که تو دلم هست رو بریزم بیرون و اون فقط زل بزنه به من و گوش بده... اصن آدم گاهی وقتها فقط دو تا گوش میخواد که براش حرف بزنه و بعدش هیچی نشنوه، شاید برای همینه که زیر دوش آب حرفت میاد و گوشت شنونده همه دلتنگی های قلبت میشه.
دلم میخواد توی همه کلافگی ها و خستگی هام برگردم به گذشته وُ بشینم پشت میز تحریرم، نور مانیتور بیفته توی صورتم و زل بزنم به چ
تو استانبول رفتیم ی کتابفروشی
صاحبش ی گربه گنده کثیف داشت
صداش میکرد عثمان!!!
 
دیروز با پسرجان رفتیم پیاده روی کنار رودخونه
تو همون مسیر ی آقایی بود ی گربه کوچولو و ملووووس آورده بود پیاده روی
من ازش اجازه گرفتم از گربه ش عکس بگیریم و نشستم ی ذره نازش کردم
که به دلیل مسخره بازی بیان الان نتونستم عکسا رو اپلود کنم اینجا
حالا اسم این گربه شیرین چی بود؟؟
نسترن!!!!
 
با توجه به این که از دیروز رگ حیوون خواهی من و پسرجان با دیدن نسترن خانوم خوشگل قل
های با یک تن اَتن کی میشود؟!
این وطن بی ما وطن کی میشود؟!
گر نباشد از توهم این سرزمین
خانه آباد من کی میشود؟!
یک کلید خانه پیش من یک کلید خانه پیش تو ...
صدای عشق میرسد برای تو برای من 
خدا یکیست جان من خدای تو خدای من 
سرود سبز همدلی صلاح عشق میزند 
تا که گلوی تو شوم تا که شوی صدای من 
مرا به باغ میکشد ترانه ها یکی یکی 
یکی برای دوستی یکی برای زندگی 
شکفته باد یاسمن خجسته باد این وطن 
ترانه های نسترن یکی به تو یکی به من 
یک کنار باغ نسترن یک کنار با
سپهر تصادف کرد. من نرسیدم کتابم را تمام کنم. 
هول فردا برم داشته. همه مان صحیح سالمیم. من خوابالودم. ایده ای ندارم که کی قرار است کتاب را تمام کنم. 
نسترن با سپهر شوخی کرد که دم در بابت تصادفت دعوا شده. شوخی ناپسندی بود. سپهر ناراحت شد. نسترن ناراحت شد که سپهر ناراحت شده. 
من هیچوقت جنبه شوخی را نداشتم! خوابالودم و هنوز بیش از نیمی از یک کتاب چهارصد صفحه ای روی دستم مانده. اگر شوخی مسخره نسترن نبود، یلدای بدی نمیشد. 
خاطرم هست که باید از پنج شنبه پ
نسترن کوهی از گیاهان دارویی ارزشمند است که از میوه های آن در درمان بعضی بیماریها استفاده میشود . از جمله : کاهش اسیداوریک – درمان نقرس – مداوای تورم کلیه ها و مجاری ادراری میباشد. روغن دانه این گیاه در صنایع بهداشتی و آرایشی مورد استفاده قرار میگیرد . نسترن گیاهی درختچه ای و چند ساله است و متعلق به تیره گل سرخ است و سرشار از ویتامین ث است. در سایه یا آفتاب میروید. خشکی را به خوبی تحمل میکند. تکثیر نسترن کوهی ازطریق بذر صورت میگیرد . برای تکثیر
هنوز برای موضوع حسادت پاسخ دقیقی دریافت نکردم. خ می‌گفت کنکاش نباید کرد. من کنکاش نمی‌کنم. ولی دیدن هست به هر حال. شنیدن. می‌گفت آدم ها رسالت های متفاوتی دارند وبه اندازه‌ی رسالتشان داشته دارند. می‌فهمم ولی راه حل نیست. پاسخ خودم اینه: حال آدم با خودش خوب بودن و به اندازه‌ی کافی برای خود خوب بودن و تلاش برای خوب تر بودن برای خود. و یه چیز مهم تر: در موقعیت مقایسه قرار نگرفتن و خود را از این موقعیت ها دور کردن.
 
+ البته خ میگه در حسادت بدخواهی
دمنوش گل نسترن و خواص شگفت انگیز آن
گل نسترن یک بوته وحشی است که در اروپا و همچنین دیگر نواحی معتدل دنیا یافت می شود. میوه ی آن که معمولا با نام های rose hip یا dog rose شناخته میشود، یک داروی مورد علاقه ی سنتی و با ارزش غذایی بالاست.
گل نسترن درختچه ای با ارتفاع 3 متر و برگ هایی شامل پنج تا هفت برگچه دندانه دار که به شکل بیضی نوک تیز و گل ها یی به رنگ (قرمز کم رنگ)، سفید مایل به گلی و یا سفید است.
نام علمی گل نسترن rosa canina بوده و در گذشته به نام نسرین، نستر
گاهی زندگی، مجال نمی دهد. گاهی محال است که مجال زندگی نمی دهد.   اگر از نقطه ای که تفاوت ظاهری مجال و محال است، بگذریم به دو راهی افکار می رسیم".  بودن" وقتی میسّر است  که باید و نباید رنگ ببازد و هرچه می ماند، صرفاً و  صرفاً موجودیت، " بودن " در معنای حقیقی باشد.  در غیر اینصورت " بودن " و " نبودن " در یک کفه ی ترازو قرار می گیرد.  
اگر "بودن " منوط به "نبودن " است.  هر عقل سلیمی می داند که "نبودن " بهتر از"بودن " است.  اگر" بودن " منوط به " بودن " است.  حافظ می
پرویز پرستویی یکی از با تجربه ترین بایگران ایرانی است. او با نسترن پرستویی ازدواج کرده است و یک دختر و یک پسر دارد. در این بخش اطلاعاتی در مورد زندگی شخصی و هنری او، بیوگرافی کامل پرویز پرستویی و عکس های او و همسرش را آماده کرده ایم.
بیوگرافی پرویز پرستویی
پرویز پرستویی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر و گوینده ایرانی متولد 2 تیر سال 1334 در روستای چلو در کبودرآهنگ است. او اصالتا آذری است. پدر او کشاورز است.
 

ادامه مطلب
معرفی گل نسترن و آموزش تخصصی کاشت گل نسترن
آموزش تخصصی کاشت گل نسترن به شما کمک می کند تا دیگر دچار خطا نشوید و به راحتی به کاشت این گل بپردازید.
گل نسترن از رده گل ها و گیاهان زیبای زینتی محسوب می گردد که در عین ظاهر فریبنده خود دارای خواص دارویی نیز می باشد.
در رده  گل سرخیان  قرار گرفته است و مختص مناطقی دراروپا و آسیا می باشد.
این گل با نام مستعار رز وحشی نیز شناخته می شود.
گل های نسترن با عطر و بوی مطبوع و قدرت تحمل بالایی که دارند برای کاشت
با ورود به عصر ارتباطات همه چیز دگرگون شده است. از تعدد روابط در اثر برقراری ارتباط در هر مکان و زمانی به کمک اینترنت و فضای مجازی تا عدم تعهد مرد و زن به هم و از هم پاشیدگی خانواده ها. در عصر ارتباطات شاهد انفجار غرایز بشری هستیم. از حرص و آز بگیر تا هفت گناه نابخشوده کتاب مقدس، اما آیا انسان عصر قبل از تکنولوژی خیانت نمی کرد؟ دروغ نمی گفت؟ چرا به طور حتم. اما مسلما نه با چنین کیفیتی، در عصر جدید برای رهایی و نجات چه باید کرد؟ به کدام ریسمان بای
 
طرز تهیه “فالوده هندوانه”
مواد لازم:آب هندوانه:500 میلی لیتر یا 2 پیمانه         شکر:100 گرم         فالوده:500 گرم         پودر ژلاتین:2 قاشق سوپ خوری         عرق نسترن یا آب:یک دوم پیمانهطرز تهیه :برای درست کردن این دسر خوشمزه ابتدا فالوده یخ زده را از فریزر خارج کنید تا به دمای اتاق برسد. حالا آب یا عرق نسترن را در ظرفی بریزید پودر ژلاتین را روی آن بپاشید و روی حرارت غیر مستقیم قرار دهید تا حل شودبعد از این که دانه های ژلاتین خوب حل شد آن را کنار بگذ
کوچه نسترن موزیک ویدیوی جدید ابی خواننده لس آنجلس نشین است که رزمندگان دفاع مقدس را طور دیگری معرفی می‌کند.
از زبان یک رزمنده مثلا شهید شده متن شعر ابی خوانده می‌شود که در آن می‌گوید مادر نام کوچه را به اسم من نگذارید و همان نسترن بماند. نسترن دختری است که بعد از جنگ می‌خواستم با او عروسی کنم و به خاطر او بود که به جنگ رفتم و معنی میهن بود.
از نقص‌های فرم بگذریم که پسر رزمنده زیر ابروهایش برداشته شده و چفیه‌اش به شکل اشتباه بسته شده و دهانش
طرح توجیهی پرورش گل نسترن در سال ۹۸ با دو فرمت pdf , doc.آموزش ۰ تا ۱۰۰ کاشت تا برداشت گل نسترن را از دست ندهید.
طرح توجیهی کاشت و پرورش گل نسترن و آموزش ۰ تا ۱۰۰ این گل را هم اکنون دانلود و مطالعه کنید.
بوته گل نسترن یک نوع رز وحشی با تنوع رنگ قرمز، زرد و سفید است. این گل در ۹۰ درصد شرایط اقلیمی کشورمان ایران قابل کشت است.
گل نسترن تر و میوه گل نسترن مشتریان زیادی در داخل و خارج از کشور دارد.
توصیه ما این است که بوته های نسترن را یکبار بکارید و یک عمر د
خدا به موسی گفت: ده روز دیگه پیشم بمون!
موسی گفت: چشم
وقتی موسی برگشت پیش همراهاش، دید که اونا همراه نبودن. از همراه نبودن همراهاش ناراحت شد ولی...
ولی ده روز خدا همراهش بود، پس از تنها موندنش ناراحت نشد!
ده روز موسی تنها بود.
ده روز موسی با خدا تنها بود.
خدا موسی رو خیلی دوست داشت.
..
"یاد تورا چگونه ز خاطر برم که عشق
نامت به برگ برگ درختان نوشته است
در هر بهار با نگه جستجو گرم
می جویمت میان گل و رقص برگ ها
من مانده ام به یاد تو در باغ خاطرات
گریان میان خنده ی نقل تگرگ ها
آن کوچه باغ و نسترن و مخمل نسیم
با هر بهار هست ولیکن تو نیستی
اردی بهشت هست هوای بهشت هست
گل بی شمار هست ولیکن تو نیستی .."
..
.
پ.ن۱: ‌‌‌‌‌‌و شبانگاهان که زمزمه می کردم در گوش او از پس فراق با دردی مهلک..
پ.ن۲: ولیکن تو نیستی.
کاش بدانی، وقت نبودن هاتت
چگونه  گلهای قالی ، زیر ردقدم هایم 
تاب نمی آورد
 وچشمانم ، چگونه
حرکت کند عقربه هارا نفرین می کند
وقت نبودن هایت
حتی سینیِ فنجان قهوه
به دنبال سهم فنجان تو میگردد
کاش می دانستی
وقتی دیدنت ، دور می شود و دیر
دلتنگی ،چه طعم  تلخ دارد  
 
کاش بدانی، وقت نبودن هایت
چگونه  گلهای قالی ، زیر ردقدم هایم 
تاب نمی آورد
 وچشمانم ، چگونه
حرکت کند عقربه هارا نفرین می کند
وقت نبودن هایت
حتی سینیِ فنجان قهوه
به دنبال سهم فنجان تو میگردد
کاش می دانستی
وقتی دیدنت ، دور می شود و دیر
دلتنگی ،چه طعم  تلخ دارد  
 
باختن چقدر دلچسب است. گویی از وزن تن من چیزی کم می شود. ما به این جهان آمده ایم تا ببازیم. تا چیزی  را از دست بدهیم. حتی چیزی را که هرگز نداشته ایم. من از درخت آزادترم و از آزادی کمی آزادتر. من از خودم کمی من ترم و همین باعث میشود با خودم کمی بیگانه باشم. گویی از آغاز نبودم.
 وقتی که زاده شدم شکلی از عدم پا به این جهان گذاشت که اندکی بیگانه بود و می گریست. زیرا نبودن من تمام عرصه های زندگی ام را در خود داشت و چهره اش شبیه خودم بود. 
از مزایای تیچر نبودن همین بس که اگر تنبلیت اومد و نخواستی بری با غیبت تو یه دونه دانش آموز اتفاق خاصی نمیفته ولی غیبت تیچر اشتباه بزرگیه و نمیتونی تنبلی کنی و نری مثل همین دیروز که بنده داشتم از خستگی پرپر میشدم اما چاره ای نداشتم جز این که خودمو جمع و جور کنم و برم سر کلاس. البته خوبیش اینه که میرم سر کلاس کلا یادم می‌ره چقدر خسته بودم و با انرژی ام باز جای شکرش باقیه 
هیچوقت هیچ چیز رابی جواب نگذارجواب نگاه مهربان رابالبخندجواب دورنگی راباخلوصجواب مسئولیت راباوجدانجواب خشم راباصبوریجواب گناه رابا بخشش...
 
افکار منفی مثل  حسادت، نفرت و خشم نسبت به دیگرانمثل این است که زهر بخوریم اما امیدوار باشیم دیگران بمیرند...
 
پولدار بودن یا نبودن،ازدواج کردن یا نکردن،درس خوندن یا نخوندن، 
خوشگل بودن یا نبودن، مساله این نیست،مساله خوشحال زندگی کردنه! لذت بردن!
تا نزدیک ساعت هشت لیست را وارد فایل ورد میکردم. از هفت و نیم سایت را باز کردم و کدها را وارد کردم. تا یازده و نیم شب کارم همین بود. وسط هایش نسترن هم امد کمک. من کد ها را میخواندم و او از توی دفترچه چک میکرد. یازده و نیم دکمه ثبت را زدیم و همه چیز پرید! مراحل ثبت نام رفت از اول. نسترن حسابی هول شد. من پیش بینی میکردم. برای همین هم از کد رشته ها دقیق عکس گرفته بودم و انقدر ها هم هول نشدم. خودم نشستم پشت سیستم. بلند به خودم میگفتم "هول نشو. هیچی نمیشه"ساع
#بودن_یا_نبودن
درهای شب را بستهحواسم را در  چادر شب پیچاندهاماچه بی قرارم باز امشب!دلم،دلم آکنده از هیاهودم به دم آکنده ام از حسی که می دانم و نمی دانم چیست!  امشب سرشار  از انبوه دلشوره های آشنا رقص هزاران سایه طنین آشنای یک صدا! چه کشنده است مرز بین بودن و نبودن ها!تنهایم اگردلم از چه بی قرار است امشب!
گاهی می ترسم از خودم!گاهی فرار می کنم از آنکه می دانم هست،و نیست اما دیگر در این روزها کنارم! گاهی دروغ می گویم که نیست آنکه رفته و رفته تا که
اگر دیدید سوپاپی در خودرو سوراخ شده توجه کنید سوراخ شده نه اینکه کج شده، چند دلیل دارد که عبارتند از :
۱_خوب نبودن جنس سوپاپ 
اگر جنس سوپاپ خوب نباشد امکان سوراخ شدن سوپاپ در لبه ها یا وسط سوپاپ هست ولی ایا ممکن هست جنس سوپاپ خوب باشد ولی سوراخ شود در جواب باید گفت بله که شامل بقیه دلیل ها می شود که در ادامه ذکر می شود .
۲_ رد کردن تایم
۳_ اگر سوپاپ هوا سوراخ باشد ممکن هست اشغالی در لای سوپاپ باعث سوراخ شدن سوپاپ شود .
۴_ اب بندی نبودن سوپاپ ها ، سیت
به نام نامی الله
بودن‌هایم در میان کوهی از نبودن‌ها گم شد، ناپیدایی که سخت پیدا می‌شود.
به دنبال ارزش بودن راهی ناهموار را برای رسیدن شروع کردم، اما در آخر جایی
برایش نیافتم.
ناامید و نالایق، با سری افتاده از شرم حضور با کوله‌باری از غم‌های بیشتر شده
راه برگشت در پیش گرفتم، اما انگار در تقدیرم برگشت نقاشی نشده بود. جایی
را که آخر راه با چشم‌های خسته می‌پنداشتم،فریبی از جنس خطای قلبی‌ام بود
که اگر به عقب برمی‌گشتم خطایی بزرگ‌تر را به دو
گاهی آدم میخواد خودش رو برای آدمی ناشناس معنا کنه.
گاهی هم میخواد برای همه‌ی به ظاهر آشنا‌ها بی‌معنی بشه.
زمانی عجیب میشه که بخواد همزمان این دو اتفاق رخ بده.
اونوقت فقط نبودن هست که این دو شرط رو ارضا میکنه.
نبودن یا عدم...عدم کلمه بهتریه...کاش میشد معدوم شد...هم در زمان و هم در مکان.
گاهی هم میشه که خودتو رو نمیشناسی.حس میکنی این بدن و این روح هیچگاه همراه هم یک انسان رو تشکیل ندادن.شاید اون موقع به کمک بقیه نیاز داشته باشی...تا معنات کنن...برای خ
های با یک تن اَتن کی میشود؟!
این وطن بی ما وطن کی میشود؟!
گر نباشد از توهم این سرزمین
خانه آباد من کی میشود؟!
یک کلید خانه پیش من یک کلید خانه پیش تو ...
صدای عشق میرسد برای تو برای من 
خدا یکیست جان من خدای تو خدای من 
سرود سبز همدلی صلاح عشق میزند 
تا که گلوی تو شوم تا که شوی صدای من 
مرا به باغ میکشد ترانه ها یکی یکی 
یکی برای دوستی یکی برای زندگی 
شکفته باد یاسمن خجسته باد این وطن 
ترانه های نسترن یکی به تو یکی به من 
یک کنار باغ نسترن یک کنار با
گاهی آدم ها دلگیرند و دلتنگ وآرام میخزند کنج اتاقشان...
وگاهی آنقدر دلتنگ که اگر آدم ها بدانند از نبودن هایشان خجالت میکشند
من هم دلتنگم، دلتنگ کسی که نه آمدنی است و نه رفتنی و نه فراموش شدنی 
و من چه دل بزرگ و سختی دارم که مدت هاست پای نبودن هایش مانده ام ....اما ،اما ،ای کاش بداند که چقدر سخت است ...
غذا که می خورم به یکباره یادش می افتم 
بغض می کنم با همان لقمه ی در دهانم ...
اشک های دانه درشت در چشمانم جمع می شوند ...همه به 
من نگاه میکنند ولی خودم ر
قسمت اول:)
ماه رمضان ۱۳۹۷( ایام امتحانات:/)
جزومو میکوبم زمینو و رو به بچه ها که با چهره های افسرده در حال درس خوندن هستن میگم: من دیگه خسته شدم پاشید یه کاری کنیم بعد دوباره درس بخونیم.
زهرا: نیم ساعت دیگه بخونیم تا ۱۲ تکرار خلیل کبابی شروع میشه بریم اونو ببینیم.
نسترن: نیم ساعت دیگههههه؟؟؟ من دیگه خسته شدم.
ادامه مطلب
قسمت اول:)
ماه رمضان ۱۳۹۷( ایام امتحانات:/)
جزومو میکوبم زمینو و رو به بچه که با چهره های افسرده در حال درس خوندن هستن میگم: من دیگه خسته شدم پاشید یه کاری کنیم بعد دوباره درس بخونیم.
زهرا: نیم ساعت دیگه بخونیم تا ۱۲ تکرار خلیل کبابی شروع میشه بریم اونو ببینیم.
نسترن: نیم ساعت دیگههههه؟؟؟ من دیگه خسته شدم.
ادامه مطلب
یادم باشه خیلی از کسایی که در برابرشون حس مدیون بودن و کم بودن داشتم و فک میکردم بهم دارن لطف میکنن اشتباه میکردم...
جز در موارد معدود در دنیا... در باقی موارد و روابط هیییچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیره...
 به عبارت بهتر هیچ کس بدون نظر گرفتن منافع خودش کاری نمیکنه و خودش رو قربانی نمیکنه...
دیگه هیچ وقت عذاب نمی کشم از حس کم بودن و مورد عنایت بودن از استاد و دوست و بقیه....
جای دولا راست شدن و تشکر کردن باید حقمو بگیرم با خجالتی نبودن و شل و ول ن
محبوبم!دور تا دور یاد تو را پاییز گرفته. بحران نبودن تو آشکار شده. کاش می‌توانستم تنهایی‌ام را بیاورم کنارِ تنهایی شما. پاییز به پهلویِ یاد شما نشسته و خیره شده به دور دست‌ها، به روزگاری کبود.من همه چیز را باور می‌کنم جز اینکه پاییز رد شود و روزگار بی‌تو بهار شود. یکی می‌گفت تو را دیده‌اند توده‌ای ابر شده‌ای و می‌خواهی بباری. یکی می‌گفت تو را دیده‌اند که ماه شده‌ای و دور از ما در آنجای آسمانی.ای بادهای شرقی بر روزهای من بوزید که پاییز ب
خب دوستان فک کنم در جریان هستید که صاحب این وب ، خیلی لطف کرده و وبش رو به من داده..
نسترن هستم ، مدیر وب خاطرات یک عدد الکی شاد!
تا جایی که بتونم جواب کامنت هاتون رو میدم ، ولی اینکه لینک پکیج چرا نمیاد و اینا ، بنده اطلاع ندارم و میذارم تا خود مدیر وب بیاد تایید کنه اون کامنت ها رو!
پست هم سعی میکنم در همین زمینه پیدا کنم و بذارم براتون..
شاد باشین!
دانه های آن دارای حدود ۱۰%روغن بوده که به رنگ زردکمرنگ متمایل به قرمز ودارای بوئی مطبوع می باشد.البته دانه ها سمی است.
عمده ترین اسیدهای چرب تشکیل دهنده روغن هسته های نسترن کوهی به ترتیب:
لینولئیک
اولئیک
آلفا–لینولنیک
استئاریک
و پالمیتیک اسید می باشند.
اسید لینولئیک و اسید لینولنیک به ترتیب با ۵۶-۳۶ درصد و ۲۹-۲۰ درصد بیشترین مقدار را به خود اختصاص می دهند.
حاوی بالاترین میزان اسیدهای چرب غیر اشباع با پیوند دوگانه ( PUFA )
در این قسمت توضیح مختص
اصلا نمی فهمیدم چرا فکر می کنه خودش نبودن، ما رو بیشتر به هم وصل می کنه. من خودشو دوست داشتم...
حالا بعد دو سال از دو سال بودن توی یه رابطه ی هزاران چرا و بالاخره فهمیدن اینکه چطوری دنیا رو می دید، یکی بیاد مهسای قدیمی رو پیدا کنه باز.
یکی بیاد به من بفهمونه که حالا چرا فکر می کنی خودت نبودن بیشتر تو رو به اونکه دوست داری نزدیک می کنه؟
اگه قراره تو، تو باشی. توی رابطه ای باشی که شکوفا شی و بیشتر و بیشتر خودتو کشف کنی... چرا چیزی جز خودت بودن باید به
کد سی تشخیص اول بودن یا نبودن یک عدد
کد سی تشخیص اول بودن یا نبودن یک عدد طریقه کار برنامه بدین صورت است که ابتدا از کاربر عدد را دریافت کرده و سپس اول بودن یا نبودن آن را اعلام می نماید. برای مشاهده نتایج کافیست کد را کامپایل و سپس در نرم افزار Run نمایید. ...دریافت فایل
میخواهمتمثل رود که دریا رامثل ابر که رعد را، که برق رامثل شاخه که پرنده را، مثل پرنده که شاخه را
معنای بودنی، معنای جاودانگیهمیشگی و هر لحظه تازهتولد و مرگپیوند ناپیوستنیهاست لبخندتآن لحظه که شعله میکشد اشک در چشمانت
و بغض در گلویت
و آن لحظه که پسش میزنی
جان منست که بر لب می آید و بر نمی آید، از تنی که غوطه میخورد میان دریا
و نمیداند میماند یا میرود، و زندگی دیگری را ورای بودن و نبودن تجربه میکند
میخواهمت بیش از زندگی، ورای بودن و نبودن
اینه
اگه یچیزی رو بفهمی تقریبا تو هر ابعادی میشه پیاده اش کرد
یعنی اصلا مهم نیست پولدار باشی یا فقیر
تیپی که میزنی به سلیقه ات و طرز تفکرت ربط داره
اگه تناسب اندام برات مهمه
میتونی دوتا دمبل بخری
میتونی غذات رو منظم کنی
و براتی یه هیکل مناسب توی خونه برای خودت بسازی
و هیچ ربطی به پول داشتن یا نداشتن نداره
اگه میخوای اخلاق خوبی داشته باشی
سعی کن روی مزخرف بودنات کار کنی و اونا رو بذاری کنار
و اینم هیچ ربطی به پولدار بودن یا نبودنت نداره
شاید لذت برد
فصل داغ تابستان، یکی از دسر‌های خنک و خوشمزه‌ای که حالتان را جا خواهد آورد، فالوده شیرازی خانگی است. فالوده شیراز، اصفهان و یزد از معروف‌ترین نوع فالوده‌ها هستند که نوع شیرازی آن با چاشنی‌هایی مثل آب لیمو، عرق نسترن و شربت آلبالو میل می‌شود و از دو نوع دیگر شناخته شده‌تر است. با ما همراه باشید.
 
مواد لازم
۲۵۰ گرم نشاسته
۲ لیوان آب
یک‌سوم لیوان گلاب
آبلیمو به میزان لازم

ادامه مطلب
206 (تیپ 2،3،5،6 و SD) ، پراید، پژو 405، پژو پارس، سمند و تندر 90 ( ال90 ):مصرف بالای سوخت در اغلب خودروها دلایل مشابهی دارند که عبارتند از:1. وجود نقص در هر یک از قسمتهای موتور که وظیفه هوا رسانی به موتور را دارند، مثل فیلتر هوا. تعویض به موقع فیلتر هوا، هرچند کم هزینه است، ولی تأثیر بسزایی در کاهش مصرف سوخت دارد.2. وجود نقص در هر یک از قسمتهای موتور که وظیفه تراکم، جرقه زنی و انفجار و تخلیه را دارند. مثل تنظیم نبودن زمان بندی باز و بسته شدن سوپاپها (تایم م
  206 (تیپ 2،3،5،6 و SD) ، پراید، پژو 405، پژو پارس، سمند و تندر 90 ( ال90 ):مصرف بالای سوخت در اغلب خودروها دلایل مشابهی دارند که عبارتند از:1. وجود نقص در هر یک از قسمتهای موتور که وظیفه هوا رسانی به موتور را دارند، مثل فیلتر هوا. تعویض به موقع فیلتر هوا، هرچند کم هزینه است، ولی تأثیر بسزایی در کاهش مصرف سوخت دارد.2. وجود نقص در هر یک از قسمتهای موتور که وظیفه تراکم، جرقه زنی و انفجار و تخلیه را دارند. مثل تنظیم نبودن زمان بندی باز و بسته شدن سوپاپها (تایم
آب تشنگی رو برطرف می‌کنه. ولی ماجرای تشنگی به همین سادگیا هم نیست. خیلی چیزا هست که روش تاثیر می‌ذاره.
 
خیال کن با خودت که شنبه است، از صبح ساعت 7 رفتی بیرون و ترافیک صبح همت تا برسی محل کارت اون سر تهرون. شنبه روز کارای بیهوده‌اس، ولی سنگین. باید همه‌ی مدارکی که رسیده دستت رو دسته‌بندی کنی برای باقی هفته تا طول هفته بتونی یکی یکی رسیدگیشون کنی. دسته‌بندی کردن ازون کارای حوصله‌سربر روزگاره. تقریبا هیچ فشاری به مخت نمیاره ولی همین که 8 ساعت
درست وقتیکه فکر میکردم همه چی تموم شده دیگه بهش فکر نمیکنم و در واقع ایول چقدر خوبه عاشق نبودن اسیر نبودن و ... دیشب خوابشو دیدم!! ولی یه فرقی بود بین این خواب با خواب های قبلی! قبلا که خوابشو میدیدم همه چی خوب بود عین قبلنا انگار ناخودآگاهم نپذیرفته بود نبودنش رو ولی دیشب واقعیتو خواب دیدم همونجوری که هست همونجوری که باید ببینم :) چندوقت پیشا یه متنی رو خوندم از کسیکه چندسال پیش دقیقا تو نقطه ای بوده که من الان هستم و دقیقا اونم همین مراحلو گذر
قرآن کریم بارها بر شاعر نبودن پیامبر(ص) و شعر نبودن خود تاکید کرده است. اگر شعر را در تعریف قدیمی آن، سخنی موزون و مقفّا بدانیم که هماهنگی وزن و تطابق قافیه ها و تقارن مصراعها از ویژگی های اصلی آن است، به راحتی معلوم است که قرآن دیوان شعر نبوده و سوره های آن شعر نیستند؛ امّا آیا با تعریف جدید شعر که موارد پیش گفته در آن ضرورت نداشته و در عوض به موسیقی درونی و پیوند افقی و عمودی و عمقی (به تعبیر بهتر: خطّی و سطحی و حجمی) در آن تاکید بیشتری می ورزد و
روزی چند بار تصمیم می‌گیرم آن صفحه‌ی کپک زده‌ی متروک مانده‌ی بی‌مصرف را برای همیشه ببندم و تمامش کنم اما یک چیزی مرا به آن‌جا وصل کرده است. یک چیزی به جز تو. گفته بودم اگر مانده‌ام فقط به خاطر تو مانده‌ام، دروغ نگفتم؛ اما چیزی که نمی‌گذارد آن صفحه را ببندم، حتا اگر تو هم دیگر آن‌جا نباشی آن عدد مزخرف بالای صفحه است. ۶۵۵ پست ناقابل. ۶۵۵ عکس در شش سال که خدا می‌داند هر کدامشان چقدر وقتم را گرفته. امروز رفته بودم آن قدیمی‌ها را نگاه می‌کرد
از امروز فرجه ها شروع شد و برگشتم خونه.
تو اتوبوس یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دستمو گذاشتم جلو دهنم و دارم جلو اشکایی که بی اجازه میریختن رو میگیرم.
دغدغه هام دیگه مهم نیستند،یا اینکه کمرنگ شدن واسم... شایدم یادم رفته؟!
نمیدونم؛ ولی اینو مطمئنم من اونی نیستم که میخواستم.
از سطحی شدن متنفرممم!!!
.
.
.
ما آدما به نبودن ها عادت میکنیم.راسته که زمان همه چیز رو حل میکنه.
با اینکه هنوز بعد دو سال مامان غر میزنه که چرا گذاشتی رفتی؟من چقدر بدشانسم که دختر
قسمت دوم
پاییز ۱۳۹۷
 
شب بعد از شام
همونطور که دارم سفره رو تمیز میکنم به پریسا میگم: بعد چند وقت امروز بالاخره یکم بیکار شدیم یه نفسی کشیدیم.
پریسا: آره بخدا، این صبح زود بیدار شدنا پدرمونو دراورده.
زهرا و نسترن ظرف به دست میان تو اتاق.
زهرا: کی پدرتو دراورده؟
من: صبح زود بیدار شدن؛ چقدر ظرف جمع شده بود همون خوب شد دوتایی ظرفارو شستید.
ادامه مطلب
گاهی آدم نمی‌داند باید به کسی که نیست وفادار بماند یا نه؛
اگر عهد‌های قدیم را بشکنی چه فرقی با او داری؟
اگر پای قول و قرار‌ها بمانی، اصلا می‌شود یک طرفه پای قول و قرار‌ها ماند؟
فکر می‌کنم از یک جایی به بعد ما به آدم ِ رفته وفادار نیستیم، بلکه به خودمان وفادار می‌مانیم؛
رو‌به‌رو شدن با این حقیقت که آن‌ حرف‌ها همه‌اش باد هوا بوده، که شاید بیشترشان دروغ بوده، کار هر کسی نیست.
از یک جایی به بعد ما اصلا نمی‌دانیم چرا و به چه کسی وفادار ماند
بلاخره تونستم خاله عیال رو دعوت کنم
خاله عیال خیلی خیلی مهربونه و یک دوستی عمیق بین ما جاریست .
خاله دو تا دختر داره که یکیشون همسن من هست نرگس با دختر کوچولوش یاس و نسترن که چند سالی کوچکتر است و چندسالی مزدوج.
البته خاله دوتا پسر هم داره که از من بزرگترن و مجرددد که مسافرت بودند.
این دفعه برعکس قبل غذاهام فوق العاده شد
کیک هویج....سالاد اندونزیایی.‌‌مرغ زعفرانی...شوید پلو....زرشک پلو ...سوپ جو
بی اغراق از هر غذایی که تناول می کردند کلی تعریف هم م
او ظالم بود 
دیگر شُده بود عادت ما
دیگر جایِ شکایتی انگار نبود
در بین مردم فقط به اندازه ی حرف و حدیثی جای داشت و نقل غیبتها 
 
کم کم، کم کم
زندگی که جریان داشت
بُرد با خودش به دنبال جریانِ ...نبودن.. 
 
..... و دیگر واقعا نبود
هیچ حسی هم انگار نبود و انگار مینمود به نبودن نیز
انگار....
 
عِـــشق.. 
 
شده است طعمه ی حرف
حرفِ دوست داشتن 
و انگاری از هوس
 
 
...ادامه دارد..
او ظالم بود
و عشق سکوت کرد به حُرمتش 
برای بقایی انفرادی 
اما
فقط بقاء..
 
   او بهان
ساغر ارغوان گردش می سبو سبو ز ابر بهار بر چمن باده کشان قدح قدح نرگس و سرو و نسترن
دشت و دمن معنبر از بارش ابر آذری باد هوا معطر از لاله و بید و یاسمن
نخوت دی شکسته شد غنچه ی گل شکفته شد بلبل سرخوش از سمن بر سر شاخه نغمه زن
طرف بنفشه زار شد مست و خمار یار من نوش لبش سبوی می زلف کجش شکن شکن
حلقه ی طره تا گشود خرمن گیسوان نمود از خم شانه پشته شد تا به کمر رسن رسن
مطرب خوش نوای ما پرده ی خوش بنا نما شور دگر بپا نما جامه دران بزن بزن
گر نشکفته ام چو گل
مزاج بو 
ﺁﻧﻪ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻐﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.
.
همانطور که میدانیم مجرای غذای بویایی بینی است و هر آنچه را که استشمام می‌کنیم غذای بویایی نامیده میشود، این غذا، غذای مغز انسان محسوب می‌گردد.
بوهایی که روزانه استشمام می‌کنیم دارای انواع مختلف است که در طب اسلامی به بوهای گرم و سرد و متعادل تقسیم می‌شوند مانند اینکه گل یاس گرم و لطیف است.
ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻱ ﻋﻄﺮﻫﺎﻱ ﺮﻡ، ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﺳﺮﺩ ﻭ ﻣﺠ
#برشی_از_یک_کتاب
#رمان_اجتماعی
مدتی کوتاه،پاک گیج شده بودم و نمی دانستم تنهایی چه کنم. بیش از نیم قرن از سلیمان مراقبت کرده بودم . زندگی روزانه ام با محوریت خواسته های او و در همینشینی اش شکل گرفته بود. حالا آزاد بودم که طبق خواسته ام عمل کنم، اما خودم هم می دانستم این آزادی توهمی بیش نیست، چون آنچه بیش از همه آرزویش را داشتم از دسترسم دور بود. مردم همیشه می گویند هدفی برای زندگی ات پیدا کن و همسو با آن زندگی کن. اما گاهی، وقتی عمر انسان به انتها
 
به نام خدا
پائیز فصل هزار رنگ برای ما کلی تحفه با خود دارد چند تا دور ریز و  رب که معجزه طبیعت هست رو معرفی می کنم
که خیلی کاربردی هست  و دسته زیادی از مشکلات ما رو می تواند حل کند اشاره می کنم
 
پوست انار (قابض و بیماری های گلو و نزله )
پوست پسته (تقویت قوه مدبره بدن)
رب سیب (مقوی معده و قلب)
رب به (تقویت قوه مدبره بدن)
رب انار (دافعه سودا)
رب نسترن (مقوی قلب و معده)
برگ به (مفتح عروق)
#نکات_طراحی_PCBبرای طراحی ترک برای جریان بالا کافی است عرض مناسب برای ترک بسته به جریان در نظر گرفته شود. در صورت کافی نبودن می شود از دو لایه بالا و پایین برای افزایش عرض استفاده کرد.در صورت کافی نبودن! می توان چاب سبز را از روی ترک برداشت و با اضافه کردن قلع به قطر مناسب رسید.با خدمات #طراحی #برد #مدارچاپی در خدمت شما خوبان هستم.09305667903
 
حرف های آبدار: مجموعه ای از قصه های طنز و پندآموز با زبانی ساده و روان از کتاب لطائف والطوائف
 
حرف های آبدار : نسترن عنبری، عهد مانا
بریده کتاب(۱):
راستی نگفتی نامت چیست؟آبنوش! چی؟آبنوش؟چه اسم عجیبی!نام پدرت چیست؟پدرم مرحوم شده. اسمش آبخیز بود. مرد بازهم با تعجب آبنوش را نگاه کرد. اسم مادرت چیه؟_آبناز!مرد ابرو بالا داد و گفت: جل الخالق!چه اسمهایی!آبنوش که می خواست تعجب مرد را بیشتر کند، گفت: اسم برادرم آبچهر است. اسم خواهرم آبشاد. اسم مادربزرگ
دیروز روز تولدم بود.
پارسال این‌موقع‌ها بسیار خوشحال بودم و در جشن تولدم دقیقا احساس می‌کردم خوشبخت‌ترین آدم روی زمین هستم.
امسال این‌روزها بیش از هرزمان دیگری احساس تنهایی می‌کنم. بیش‌تر از هرزمان دیگری احساس می‌کنم چقدر هیچ‌کسی شبیه به من نیست.
دوستانم برایم در یک کافی‌شاپ جشن تولد گرفتند، دو روز زودتر از تولدم، چون عقیده داشتند بعدا وقت نمی‌شود.
برگزار کردن آن جشن برای آن‌ها نوعی رفع تکلیف بود، دقیقا رفع تکلیف. هم جشن گرفتنشان،
مرسی از دعوت دوست خوبم رهام
خب من در ۲۰ سال آینده ۳۷ سالمه و با توجه به چیزایی که الان دارم براشون تلاش میکنم (شاید دارم تلاش میکنم... :/) باید یه خانم مهندس باشم تو حیطه پزشکی
و دارای ی پسر ۸ ۹ ساله ( اسمش شاید بعنوان یادگاری امیرحسین باشه) و یه دختر ۵ ۶ ساله ( اسمشو نمیدونم دلسا دریا آرام خیلی دوست دارم)
توی شغلم موفق هستم و زندگی ارومی دارم . بچه های سرطانی،بی سرپرست و.‌.. میشناسنم چون هر هفته بهشون سر میزنم و بهشون کمک میکنم
همینارو در ۲۰ سال ایند
خودم رو رها کردم و از میدان زندگی خارج شدم.از بیرون به خودم نگاه می‌کنم،بدون هیچ تعصب و سوگیری خاصی.سختِ اما همه‌اش برای پیشرفت خودمِ.یک سری راه‌های نرفته و کارهای انجام نشده اطرافم رو شلوغ کردند.مثل یک عالم پرونده می‌مونن،پرونده‌هایی که کف این اتاق رها شدن و به عمد نادیده گرفته می‌شن.یکی از اون‌هارو از روی زمین بر می‌دارم.پرونده‌ی یک کار ناتمام هست.به عنوان یک آدمی که "من" نیستم بهش نگاه می‌کنم.اوضاع خیلی بد نبوده و جا برای پیشرفت وجو
زنان محبوب و جذاب، به خودشان احساس خوبی دارند. روانشناسان بزرگ معتقدند در مرحله ی اول، زنان باید احساسات منفی را که به خودشان دارند بشناسند.
احساسات منفی در عمق ضمیر ناخودآگاه یک زن، دفن و موجب می شود که او، احساس کند نمی تواند رابطه ی خوبی با همسر و اطرافیان داشته باشد.
رایج ترین احساسات منفی درباره ی خود عبارت اند از: احساس بی ارزشی ،محبوب نبودن و عجیب و زشت بودن و نالایق بودن و جذاب نبودن، که زنان با داشتن این احساسات منفی درباره ی خود، یک
عرقیات مفید سنگ کلیه
بسیاری از مردم عزیز سنگ کلیه دارند و از درد آن رنج میبرند که درد آن خیلی بیشتر از سایر دردهای بدن است .
در این پست به شما عزیزان عرقیات گیاهی را معرفی میکنیم که در صورت استفاده ی منظم این عرقیات سنگ کلیه شما به صورت حتمی دفع میشود
البته همراه با مصرف این داروها ورزش های نظیر دو میدانی و طناب و پرش توصیه میشود .
 
داروی گیاهی مناسب سنگ کلیه سه عرق به نام های عرق نسترن ، عرق خارخاسک ، عرق خارشتر میباشد
اصل این عرقیات را تهیه کر
امروز، داشتم می مُردم. اما تو نبودی. 
امروز، همون طور که صدای بوق ممتد از توی سرم قطع نمی شد و آدم ها، فقط سایه های سیال و سیاهی بودند که جلوی نور رو گرفته بودند، دنبال تو می گشتم؛ می خواستم بلند شم و پیدات کنم و بهت بگم که خوبم، که نگرانم نباش، اما یادم میومد که تو نیستی، که نمی دونی افتادم روی زمین و دست هام، پاهام، سرم، کمر و شکمم ورم کرده و تک به تک، دارن خاموش می شن. تو نبودی که بخوام به خاطر تو، بلند شم. نبودی و این نبودنت فقط، دلسرد ترم کرد.
دیدی که گل داد!وقتی تو خواب بودی...
 خزون شد،برگاش خشکید و ریخت.اون موقع هیشکی کنارش نبود.
زمستون یه وجب برف روش نشست،تنش لرزید.هیشکی کنارش نبود.
این همه روز آدما،پرنده ها،ابرای تو آسمون دیدنش و گذشتن.هیشکی بهش محل نذاشت.تنها بود. اینا رو دید ولی آخر،، دیدی که گل داد.
به خدا اگه ده نفر تو زل تابستون،سر سرمای سگی زمستون،اول بهار اصلا یه روز قبل گل دادنش،دم به دیقه بهش می گفتن:چرا گل نمیدی؟چرا اینقدر دیر؟بجنب..تو گل بده نیستی! اگه بنا به گل دادن ب
 
تابستون بود که تربیت 1 برداشتمباید تابستون صبح اول صبح از رخت خواب دل میکندم و میرفتم دانشگاه گاهی انقدر خلوت بود دانشگاه که میترسیدمدانشکده تربیتم ته دانشگاه بود  انگار که تو بیابون بود گاهی میشد صدای سگ شنید..میخواستم بهترین باشم. برا همین اگه یه دور نرم دویدن بود و یه دور پیاده روی من همشو تند میدوئیدم چون من مربی گری داشتم به اونا نمی گفتم ولی پیش خودم بهش فکر میکردم که من بهترمو خب دوئیدن زیاد اول صبح باعث میشه طعم خون توی دهنت حس کنی..
دیشب رفتیم Once Upon a Time in Hollywood رو دیدیم توی سینما.
 
حقیقتش، فیلم کایند آو تاریخی، بامزه، طنز، و گاهی هم خشن و ترسناک بود.
درباره زندگی یه هنرپیشه هالیووده که خیلی ضعیف و ترسو هست، الکاهالیک هست،
در عوض یه دستیار مانند داره (برد پیت)، که خیلی قوی، آروم، سکسی، دوست داشتنی، و پسر بسازی هست.
شخصیت این پسر دستیاره، همین کلیف بوث، مثل شخصیت الکس یولیش خواننده المانیه.
همون که صدای کلفت داره.
مرموز، باشخصیت، آروم، ناز، سکسی،
سکسی بودن پسرها به تیپ و ق
عیب های پکیج دیواری 
مشکل: آب مصرفی مناسب ولی سیستم گرمایش کار نمیکند. 
1- خرابی پمپ در نوع تک مبدله
2- خرابی یا گیر کردن فلوسوئیچ
3- بازماندن سوپاپ بای پس در نوع تک مبدله
4- خرابی شیر سه راهه در نوع دو مبدله
پکیج دیواری آبگرم انفجاری روشن می شود:
1- تنظیم نبودن فاصله الکترود جرقه زن و مشعل
2- تنظیم نبودن فشار گاز
3- خرابی دودکش
4- ضعیف شدن جرقه ( عوامل ضعیف شدن جرقه : 1/ضعیف شدن برق شهری2/ ضعیف شدن ترانس جرقه زن 3/نشتی برق یا برق دزدی4/اکسید شدن الکترود جر
 
کسی که باورت دارد
یک قدم جلوتر از کسی است که دوستت دارد
دلم از نبودنت پر است
هر روز خاطراتم را الک میکنم و جز دلتنگی تو چیزی برایم نمیماند
نه تو آمدی
نه فراموشی
خیالی نیست
من کوه میشوم و پای نبودن هایت میمانم
اما ای کاش میدانستی بی تو تمام لحظاتم رنگ پاییزند
سلااااااااااااااااااااااام
امروز 2 ساله که یه فرشته ی اسمونی اومده تو بیان و اسمش صدرا ـه 
بله برابچ امروز وبمون 2 ساله شده
تو این دو سال داداشای  خوبی پیدا کردم
،رهام جان،سعید جان،مهدی جان،اون یکی مهدی جان،علی جان،اون یکی علی جان،داش ماهان گل،داش،عرفان جان،اون یکی عرفان جان،اون یکی عرفان جان(داش عرفان)صالح جان،صادق جان،ابولفضل جان،اقا اشکان،اقای اشنا،دایی مشتی،اقا مهیار،اقا محسن،اقا رحمت،اقا محمد،دایی مشتی و کسایی که اسمشون یادم رف
 
کافی نبودن موجودی چک
در این مطلب قصد داریم تا بهترین راه حل را در صورت کافی نبودن موجودی چک خدمت شما عزیزان ارائه دهیم
تا در صورت مواجهه با چنین مشکلی، متضرر نشوید!
 
در صورتی که شما به عنوان مثال چکی به مبلغ 40 میلیون تومان در اختیار داشته باشید
و با مراجعه به بانک به شما گفته شود که تنها 20 میلیون در حساب موجود بوده
و این میزان کمتر از مبلغ چک شما می باشد، در این صورت شما چه اقداماتی را انجام می دهید؟
 
 
در اکثر مواقع افراد یکی از دو راه زیر ر
1-عدم وجود مخزن آب اختصاصی برای روستا.
2-عدم وجود سیستم لوله کشی آب در قسمتی از روستا
3-کمبود امکانات بهداشتی در روستا.
4-نداشتن دارو.
5-نبودن سطل زباله در سطح روستا.
6-عدم وجود مدرسه ابتدایی و راهنمایی،دبیرستان در روستا.
7-قطع برق در روستا در اکثر،مواقع به دلیل ضعیف بودن ترانس برق و کمبود آن در روستا.
8-عدم رونق کشاورزی در روستا به دلیل بی آبی.
9-کمبود تیربرق در روستا.
10-کمبود چاه های مورد استفاده برای کشاورزی .
11-ریزش قنات موجود در روستا.
12-نبودن دکل
یکی دیگر از شعب فعال باشگاه والیبال مبین ، شعبه شهید باکری در جنوب  تهران و در محله نعمت آباد می باشد.
بازیکنان در  رده های سنی مینی والیبال و نوجوان و جوان  در این شعبه تحت آموزش های تخصصی می باشند.
شعبه شهید باکری یکی از معدود باشگاه هایی است که دارای دو زمین والیبال استاندارد برای مینی والیبال و والیبال بزرگسالان است .
آدرس:
تهران ، نعمت آباد ، بزرگراه آیت الله سعیدی ، جنب مترو نعمت آباد ، خیابان سهیل ، خیابان مهرآور 2 ، داخل بوستان نسترن ،
چند وقتیه که مسئله های مختلفی ذهنم رو هی درگیر میکنناز بودن خیلی  از آدم های جدید تو زندگیم و از نبودن خیلی های دیگهدلتنگی ها و بغض کردن های زیادبی حوصلگی و بی انگیزگی برای درس و دانشگاه و تموم کردنشترس از جدا شدن و دل کندنترس از یه آینده نامعلوم که حوصله ساختنش نیستترس از شنیدن حقیقت!قایم شدن پشت نقاب های مختلفهمه و همه و خیلی چیز های دیگه باعث شده که این روز ها بی حوصله تر بشمحتی نبودن کسی که بخوام راحت و بی پروا باهاش صحبت کنم راجب ترس هام
نکات آموزشی  
عوامل بد خطی دانش آموزان
الف) گرفتن شست و دور بودن خیلی زیاد نوک قلم از انگشتان و صحیح نبودن جهت کاغذ و درست نبودن جهت حرکت قلم اتفاق می افتد.
ب) راست نویسی بیش ازحد: عواملی مثل بسیار دور بودن بازو ازبدن وبسیار نزدیک بودن انگشتان به سرقلم - هدایت قلم به تنهایی توسط انگشت سبابه – نا صحیح بودن جهت  کاغذ در ایجاد آن موثر می باشد.
پ ) پرفشار نوشتن که بر اثر فشار دادن بیش از حد انگشت سبابه و استفاده از قلم نا مناسب
ت ) کم رنگ نویسی بیش از
 
 
 سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد، گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود... مرثیه‌ای بر روزگار از دست رفته میخوانم، بر جوانی به غصه گذشته، به شبهای تنهایی حیرت حرام‌ شده، بر این راه راه غبارآلوده نوحه میخوانم، بر فانوس‌هایی که از اشک شمع کور شده‌اند، از چه بگویم، از هیچ میگویم از هیچی که همیشه با من است، از جدالی که درون من است، از شعله‌ای که تاب و توان وجودم را به یغما برده است، از چه میگویم، از آرزوی بر بادرفته میگویم، از صداقت هیچ میگویم، از
همه‌ی ما در زندگی به صلح و آرامش نیاز داریم و کمتر کسی است که این موضوع چندان اهمیتی برایش نداشته باشد. زندگی در آرامش یعنی با خودمان، دیگران و همه‌ی موجودات اطراف‌مان مسالمت‌آمیز رفتار و زندگی کنیم. اینکه چگونه آرامش داشته باشیم در واقع به باورها و شیوه‌ی زندگی شخصی خودمان برمی‌گردد.
در این قسمت با یک شربت آشنا خواهید شد که شامل عرقیجاتی آرامش بخش مانند بهارنارنج ، گلاب ، بیدمشک و نسترن میباشد.

ادامه مطلب
امروز همکارا نبودن و تقریبا تنها بودم و به ارباب رجوع ها تا جایی که تونستم راهنمایی دادم.. الانم توی سکوت اتاق نشستم و فکر میکنم و مغزم از فکر باد کرده:)))خدایا کمکم کن بتونم کار اینجا را اصولی یاد بگیرم. به این کار و اومدن توی جامعه در درجه اول خیلی نیاز دارم و بعد حقوقش
بسم الله توجه توجهبه زودی در این مکان یک پست میروید . پ.ن : گفتم هر روز قدم رنجه میکنید و تشریف میارید از اینجا رد میشید دست خالی نرید و در جریان باشید که قراره در آینده نزدیک با چی مواجه بشید پ.ن دوم: صرفا جهت خالی نبودن عریضه
دقیقه‌ی سی‌وشش اپیزود شماره‌ی هفت رادیو مرز نفرت را پمپاژ کرد توی رگ‌هام. یادم افتاد دارم جایی زندگی میکنم که صبح به صبح توی بلندگوهاش روزی سرشار از متفاوت نبودن را برایمان آرزو میکنند و از در و دیوار پیامِ تفاوت=خطر برایمان میفرستند. یک جایی شبیهِ شهرِ ترومن توی فیلم Truman Show. راستش از آدم‌هایی که قدرت توی دستشان است تعجب نمیکنم. قدرت خودش به خوبی توجیه‌گر هرگونه کثافتی‌ست. از آدم‌های عادیِ توی کوچه و خیابان اما دچار شگفتی میشوم. آن‌ها
بعد از گرونی بنزین و شلوغ کردن بعضیا تو بعضی از شهرها، خماری نبودن اینترنت به جونمون افتاده و با دیدن آرامش شهر ولایی مون! مشهد، این فکر به ذهنمون خطور کرد که اعلام استقلال نموده و خود در وصل کردن اینترنت دست به کار بشیم!
پ.ن. مرفهین بی‌درد که میگن، ما مشهدی‌هاییم‌آ
 
تمام لحظه‌های طاقت‌فرسای ساعات قبل از امتحان واسه من شیرینه. وقتایی که نشستیم دور هم تو نمازخونه و رو یه سوال افتادیم و هر کی از یه ور فرمولا رو فرباد میزنه. یا وقتایی که تو آکواریوم (سالن مطالعه) ساعت سه تا چهار و نیم که میزان ادرنالین میزنه بالا دور شاهنشین نشستیم (چرا به میز بزرگ سالن مطالعه میگن شاهنشین؟) میخندیم و همو میزنیم. نگار از یه طرف الات جنسی رو میریزه تو فوشا. جانی سرشو میکنه تو بعضی جاهای ما و میگه بچا جونم و دستشویی میکنه رومون
بی دلیل غمگینم. ...
دستم به کارام نمیره زیاد ، بی حوصله انجامشون میدم. دلم میخواد گریه کنم. دلم میخواد بخوابم. فقط بخوابمو به هیچی فکر نکنم. چرا دوباره اینجوری شدم. دلم نمیخواد روزمو از دست بدم. شاید باید خودمو مجبور کنم تا کار کنم. با این حال نمیدونم میشه یا نه... فکر نکنم. کاش مثل روزای خوبم بودم روزایی که با شوق کار میکردم و لحظه ای رو هدر نمیدادم.اما الان وسط این وضعیت مزخرفم. که حتی نمیتنم از جام پاشم. فقط احساس میکنم هیچی نیستم احساس میکنم همه
پایه هفتم: آیدا ناصری، سیده زهرا میرسالاری، مبینا محمد موسایی ، آیناز طناز، پریا عمادیان خواه، نرگس عیوضی،آیلین لرکی، پارمیدا عربی 
 پایه هشتم: غزل دیلمی، فتانه رحیمی زاده، زهره عرب، نسرین بن رشید، حمیده اعتماد نیکو، فاطمه عباس زاده، اسما کردزنگنه، نسترن نوذری، رخساره ویسی 
پایه نهم: سارا بن رشید،بهار تابش،فاطمه حسینی،هانیه خسروانی،حدیث دلاوری فرد، فرینا طالبی مقدم،فاطمه عبادی،بهناز محمد موسایی،نیایش راشدی
منم مثل این حبیب توی سریال لیسانس ها و فوق لیسانس ها هستم تا یه زن با هم یه ذره خوب برخورد میکنه میگم این از من خوش ش اومده خوب دیگه شاید آدم های که توی جامعه نبودن زیاد و یه جورایی طرد شدن این طوری هستند.اما خب برعکس حبیب من اون دو تا دوست ندارم
۱. انیمه banana fish ـو کامل دیدم [انیمه قشنگی بود که میکشید یه ضرب ۲۴ قسمتشو ببینی .. ولی موضوعش دردناک بود برا من و کلشو با حالت تهوع دیدم .. محورش در واقع همجنس بازا نبودن ، یه عده ادمی بودن که زن و مرد و بزرگ و بچه فرق نمیکرد براشون فقط میخواسن هوسشونو پر کنن]
۲. No More Pashmal
۳. کالجوش
بسم الله الرحمن الرحیم توجه توجهبه زودی در این مکان یک پست میروید . پ.ن : گفتم هر روز قدم رنجه میکنید و تشریف میارید از اینجا رد میشید دست خالی نرید و در جریان باشید که قراره در آینده نزدیک با چی مواجه بشید پ.ن دوم: صرفا جهت خالی نبودن عریضه
دانلود آلبوم جدید ابی به نام لاله زار
آهنگ های آلبوم لاله زار ابی شامل آهنگ جهان بدون تو، آهنگ قلب قاپ، آهنگ لاله زار ، آهنگ جاده های نرفته ، آهنگ کوچه نسترن ، آهنگ دلم میخواد ، آهنگ شب یلدا ، آهنگ شاهنومه، آهنگ چشمم به اون خونست، آهنگ آخرین آهنگ در یک فایل زیپ با لینک مستقیم در ادامه مطلب قابل دانلود است.
ادامه مطلب
وقتی دقت میکنم میبینم تو موقعیت استرس چه قدر عجول میشم و الان استرس هام زیاده.
دارم سعی میکنم که مثل اسفند نشم. وقتی میگیریش از روی آتیش میپره چون داغه و میخواد فرار کنه.
عجله برای فرار.
چه قدر اتفاقات زندگیم بودن که با عجله کردنهام اونها رو تغییر دادم...سر شب یکی دو تا اساسیاش یادم افتاد. دیدم سرنوشتم رو با اون عجله کردنهام تغییر دادم. شاید حتی بشه گفت سلب توفیق کردم.
سخته...آتیش خیلی داغه!
 
وقتی بهش فکرکردم گفتم شاید اگر این آخری رو هم تحمل کنم
 
  
دانلود فیلم نسترن های وحشی ساخته رهبر قنبریفیلم نسترن های وحشی با لینک مستقیمدانلود فیلم سینمایی نسترن‌های وحشی با کیفیت های با 1080p , 720p , 480p و Full HD
پوستر

معرفی فیلم سینمایی
●◄ نسترن‌های وحشی 1396 ►●
ژانر : درام اجتماعیکارگردان : رهبر قنبرینویسنده : رهبر قنبریتهیه‌کننده : رهبر قنبریدرباره فیلممعلمی که تلاش دارد تا مدرسه خود را از خطر تعطیلی در امان نگه دارد به دنبال دانش آموزان غایب خود می رود تا سرنوشت آن ها را پیگیری کند.
بازیگرانداو
قسمت اول را بخوان قسمت 86
آن قدر ذوق کردم که جیغ کوتاهی کشیدم. حدود دوساعت داخل پاساژ گشتیم و در ردیف های اخر بالاخره یک لباس نظرم را جلب کرد. توضیحش، برای شب عروسی بماند.
با خستگی فراوان بالاخره به خانه رسیدم. با فاطمه قرار گذاشتم ظهر ساعت دو دنبالم بیاد و باهم به ارایشگاه برویم.
متوجه نشدم که کی خوابم برد و صبح باسروصدایی که از پذیرایی می امد چشم باز کردم و از اتاقم بیرون زدم.
خاله نسترن و زندایی سمیرا را دیدم که روی مبل نشسته بودند. مامان تا
براش نوشتم : میخوام فروگن شم . یعنی محصولاتی که گیاه در اونها آسیب میبینه رو نخورم. فقط میوه گیاهان رو میخورم . 
 
نوشته : هیچی دیگه میخوای آبم نخور, یه سری باکتری تو آب هست اونا میمیرن :/ بابا ما خودمونیم ویروسیم کلا :)) والا 
 
** اینارو هم میگه ها ... اما خودشم قبول داره حرف منو :)))) 
گفتگوی های ذهنی آدمها گاهی معطوف میشه به یه نفر گاهی یا چند نفر . یه زمانی میرسه و اون آدمها نیستن تا به حرفهات گوش بدن و تو یه خلا بزرگ تو وجودت حس می کنی.
این کشف جدید من بوده در مورد خودم. من یادم رفته بود اونی که باید باهاش حرف بزنم کسی نیست جز خودم.من عادت کردم توی ذهنم با صبا و مریم و مریم حرف بزنم و اون حرفها هم سعی کردم به صورت مستقیم به خودشون هم بگم(الان فهمیدم دلیل اینکار من این بوده که همه حرفهای ذهنی من با اونها و برای اونها بوده پس به
«من می‌اندیشم، پس هستم»: جمله‌ی معروفی که احتمالا برای حداقل یک مرتبه آنرا شنیده‌ایم. آغاز فاعل انگاشتن انسان، شروع پوزیتیویسم. این جمله در ابتدا آنقدر زیبا و بدیهی به نظر می‌رسد که اگر نه اینکه ذوق شنونده را برانگیزد که در اقل، تائید او را در پی خواهد داشت. اما آیا این جمله درست است؟ نکته‌ای که کمتر به آن فکر کرده‌ایم.
گزاره از دو بخش تشکیل شده است: من می‌اندیشم و من هستم که صورت منطقی آن «اگر من بیاندیشم، آنگاه من هستم» است. فرض «من می‌ا
با سلام
روزی دو سه بار به مرگ فکر میکنم و حالم بد میشه و یاد خالم اینا افتادم که رحمت خدا رفتند و الان یه نفر داره زمینشون رو میسازه. انگار اصلا تو این دنیا نبودن. این شده یه عامل بازدارنده برای من. تو نت خوندم که اگه به فبرستان سر بزنید و راه برید بهتر میشید. دیشب رفتم سر زدم ولی زیاد اثر نداشت و دوباره اون حالت برگشته.
یاعلی
من بی تو در غریب ترین شهر عالممبی من تو در کجای جهانی که نیستی؟
 
غلامرضا طریقی
 
اصولا تنهایی و غربت صرفاً به دلیل نبودن آشنا و همشهری در اطراف آدمی نیست. از نظر من غربت یعنی نبودن شخص یا اشخاصی که با تو عجین شوند، تو را بفهمند و شبیه به تو باشند حتی اگر خیلی به آنها نزدیک نباشی. در این شهر و آدمهایش که در حالت عادی‌ هم غربت از سر و رویش می‌بارید، ویروسی آمده که آن را در غریب‌ترین حالت ممکنش قرار داده. رسانه‌ها خبرهای دردناک پخش می‌کنند. شهر
مشکل کاغذ A5 در نرم افزار word
خب شاید برای شما هم پیش اومده باشه که اندازه کاغذ دلخواه خودتان را در نرم افزار Word پیدا نکنید. مخصوصاً کاغذ A5 !
خب دلیل این امر میتونه متفاوت باشه. اول اینکه مسیر انتخاب کاغذ را به درستی بپمایید. برای این کار ابتدا به تب Page Layout رفته و از بخش Page Setup روی فلش کوچک پایین سمت راست کلیک کنید. بقیه مراحل را مانند شکل دنبال کنید.
سپس در پنجره جدید مطابق شکل ابتدا به تب Paper رفته و از لیست کشویی Paper Size کاغذ A5 را انتخاب کنید. اما اگر
اون چیزی که از ظواهر امر بر میاد مشکل این ویروس کرونا حالا حالا گریبانگیر ما است. فکر می کنم اینکه منتظر دولت محترم باشیم تا برای ما دستکش و الکل و ماسک تهیه کنه کاملا خواسته ای بیهوده است.
فکر می کنم هر چه زودتر باید خودمون دست به کار بشیم و تولیدات خانه ای را شروع کنیم.
 
خوشبختانه من که این علم شیمی اینجا به دردم میخوره
 بالانس چرخ چیست؟بالانس چرخ‌های خودرو یکی از الزامات اساسی خودرو در زمان سرویس دوره ای خودرو می‌باشد که همواره توسط سازنده خودرو نیز توصیه می‌شود. بالانس رینگ ها, که بعضی اوقات با میزان فرمان اشتباه گرفته می شود, در افزایش طول عمر لاستیک و رسیدن به عملکرد بهینه لاستیک نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.
بالانس چرخ‌ها, از طریق توزیع یکسان وزن لاستیک و خودرو, باعث #سایش یکنواخت هر چهار لاستیک و یک سواری ملایم می شود.
باید توجه داشته باشید که بالا
آدمی از خود باید به کجا پناه ببرد؟ شاید به خلوت و سکوت
رنجی که علتش از درون باشد، تنها با خلوت و سکوت و پنهانی التیام می‌یابد، شاید البته؛ اینجا نمی‌توان از چیزی مطمئن بود.
مدتی احتیاج دارم به نبودن و اینجا نمی نویسم.
متاسفم
بسم الله الرحمن الرحیم
.
.
.
بعد از چند سال نبودن در این مجاز آباد دوباره آمدم
برای خانه تکانی
آمدم تا گرد وخاک ها را از روی این صفحه بردارم
نمیدانم شاید برای شروعی دوباره
شایدم نه
دیگر مثل قدیم تر ها دست و دلم به نوشتن نمیرود
نه که حرف نباشد
چرا هست   خیلی هم هست   پر از درد 
اما...
عصبیم خیلی زیاد ۲۴سالم شده و تازه یادم افتا ه خانوادم چقدر نبودن چقدر روزها و شب هایی که بهشون محتاج بودم نبودن و حالا انگار نبودنشان زیاد توی چشم است الان که درس هام سنگینن و احتیاج دارم مادرم خانوادم کنارم باشن هیچ کدامشان نیستن این دلخوری آنقدر زیاد است که حتی مکالمه ساده ما پر از حرف گله های کهنه است امشب مادرم زنگ زده زهرا رفتی خونه مادربزرگ این کار رو براش بکن همون پشت تلفن عصبانی شدم مادر نمی دونی فردا من چه امتحانی دارم همیشه همین بو
در سفر های گروهی لذت بیشتری وجود دارد، جمع دوستانه است و کلی سوژه برای شاد بودن وجود دارد. اما همین سفر های دوستانه هم گاهی با کدورت تمام می شوند و در آخر دلخوری به وجود می آید اما چرا؟
در اینجا چند مورد را که باعث می شود دلخوری در پایان سفر وجود داشته باشد را مرور میکنیم.
وقت نشناسی و خوش قول نبودن یکی از عمده ترین اتفاقات است که باعث کدورت می شود. وقتی همه جمع اند و یکی دو نفر خیلی دیرتر سر قرار حاظر می شوند می تواند به راحتی ایجاد کدورت کند.
شف
قصیده‌واری به نیت زیارت امام ابوالحسن علی ابن موسی الرضا (سلام الله علیه) در صبح میلاد
تو: «بولحسن» وَ من: «حسن»سلام یا «اباالحسن»!به‌نام هم که بنگریتویی پدر برای منبه غیر محضر پدرپسر کجا برد سخن؟به غیر خانهٔ پدرپسر کجا کند وطن؟منم غریب و دربه‌دراسیرِ کشورِ مِحنکه سوخته مرا جگرکه دوخته مرا دهنچو آن نهال زردروکه دور مانده از چمنبه رنج‌های نو، ‌مگررها ‌کنم غمِ کهنشبی زدم به جاده تاسفرکنم ز انجمنچه جاده‌ای؟! _چه ساده‌ای!_به چاه مانده چاه
و این اخرین ۱۸ اسفند ۹۷ است . این پست ها صرفا برای خالی نبودن آرشیو است . الان داری نهایت تلاشی که برای رسیدن به هدفت نیاز داری را انجام میدهی. باز هم ادامه بده . اگر ادامه بدهی ممکن است امید را بیابی ولی اگر ادامه ندهی قطعا بازنده ای و این تنها حتمی است که میشود گفت.
 ‍ عاشقم…..
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی……
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم..
به کسی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها