نتایج جستجو برای عبارت :

پسر مورد علاقه م منو دوست اجتماعی خودش میدونه

نام مستعار:ریونا(Riyona)
سن: 15         سال: 2005
رنگ مورد علاقه: آبی... سفید... سیاه
حیوان مورد علاقه: گربه
(کاسپلی)
سبک:رپر
بهترین دوست:ماریانا(Mariyana)
ریونا یه کاسپلی که قراره تو کره کارآموز بشه و بره به جمع آیدل ها
ریونا یه دوست خیلی صمیمی داره که خیلی همدیگه رو دوست دارن
ریونا با شنیدن آهنگ های گروه بی تی اس به موسیقی kpop علاقه مند شد
اولین انیمه ای که دیده و باعثث شده که ریونانا اوتاکو بشه انیمه عاشقان شیطانی هست
ریونا دوست همیشه دوست داره یه انیمهه بسا
سلام
من یه دختر بیست ساله م. یه آقای رو از یکی دو سال قبل میشناسم. بهم پیشنهاد دوستی داد قبول نکردم اما خب دوستش داشتم. (قبول نکردم چون قصد ازدواج نداشت) پسر خوبیه کلا بخوام بگم. تا الان هم با کسی نبودم موضوع اینه گاهی تو اینستاگرام حال و احوالی میکنه منم جواب میدم یه جورایی منو دوست خودش میدونه انگار.
دوست دختر داره ولی دوست اجتماعی براش جداست. مثل اینکه کات کردن دیشب اومده بود سلام مشورت و درد و دل با من بعنوان دوستش! که چه کنم و این حرف ها. نمید
❌نام واقعی: kim namjoon ( دوست دارم )نام استیج: rap monsterتاریخ تولد: september 12th 1994گروه خونی: Aجایگاه در گروه: لیدر ، رپراسم مستعار: leader mon و rapmonخانواده: پدر ، مادر، خواهر کوچکترغذای مورد علاقه: گوشترنگ مورد علاقه: سیاهوسایل مورد علاقه: لباس، کامپیوتر، کتابلذت ها:آهنگگشتن تو اینترنتشماره1هوای صافتوانایی:نوشتن رپ-موزیک-خوندن رپ(سریع)خودش سلام انگلیسی و ژاپنی رو یاد گرفتهرو اعضای گروه حساسه و میخاد گروهشون بهترین باشه(بابا با جذبههههه)خیلی هم خفنه لامصبب
سلاااااااامممممممم
بعد از یه قرن برگشتم با یه چالش هفته بیجار
از همه چی هست
از همه چی قاتیهههه ککککک
فکر کنم تکراری باشه براتون
ولی لفطن شرکت کنینو دلمو شاد کنین
خوب دیگه خیلی حرفیدم
بریم سراغه چالش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1.اسم:
2.سن:
3.قد:(فکنم جدیده:))
.
.
4.غذای مورد علاقه:
5.نوشیدنیه مورد علاقه:
6.درس مورد علاقه:
7.عضو مورد علاقه در صورت:
.
.
8.اکیپت تو اینجا کیان:
9.دوست داری از اعضایه اکیپت کیو از نزدیک ببینی:
10.کدومشون برات عزیز ترن:
11.دوست داشتی اگه پسر بو
ایا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن ب
ایا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن ب
چقــدر باید بگذردتا مـن در مـرور خـاطراتموقتی از کنار تــو رد میشوم،تنـــم نلــرزد…بغضــم نگیــرد…
 
 
تکثـــیر مــے ‌شـــونــد و نــمے ‌مــیرند …سلـــولـــ ‌های خـــاطـــره‌ ات در مـــن …
 
 
 
بعضی وقت ها شریک تمام خاطراتتفقط یک شماره ی خاموش است . . .
 
 
 
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود . . .عادتی که باور شود . . .باوری که خاطره شود . . .و خاطره ای که درد شود . . .
 
 
 
 
بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت !تبدیل به یه عشق عمیق می
هم خودم و هم خودش خوب می دانستیم که دوستش دارم و حس خوب و عاشقانه ای در وجودم برایش موج میزد.   
اما پس از مدتی نچندان کوتاه.. قول های خودش را هم فراموش کرد.. حرف هایش، علاقه اش.. احساسش.. و عشقی که در قلبش همگام شده بود.
نمیدانم این دم آخری از چه کسی طلبکار بود..  یا میخواست با چه کسی بی حساب شود..  
که در یکی از پست های اینستاگرامش نوشته بود..  مجبور نیستیم کسانی که دوستمون دارند رو دوست داشته باشیم"
فرض میگیریم مخاطب حرفش من بودم.    اگر من در شرایط
یا شما خودتان را دوست دارید؟چقدر دوست دارید؟اصلا خودتان را دوست دارید؟شاید این سوال از نظر بعضی ها عجیب و غریب باشد:
مگه می شه ادم خوش رو دوست داشته باشد یا نداشته باشد؟!دوست داشتن مگه مخصوص دیگران نیست.اخه که چی ادم خوش رو دوست داشته باشه؟
بله شاید یک از سخت ترین کارها دوست داشتن خودمان باشد.به همین دلیل این موضوع خیلی مهم است.تاجایی که بود و نبودش می تواند زندگی را دچار تغییر و تحول اساسی کند.ادمی که خودش را دوست نداشته باشد و با خود دشمن با
تا حالا در مورد تاثیر بوسه بر مردان و حتی بوسه مورد علاقه مردان فکر کرده اید؟ این سوال که مردان چه نوع بوسه ای را دوست دارند میتواند نوع زندگی و کیفیت آن را تغییر دهد. بوسیدن مرد زندگیتان می تواند برای او یک تجربه گیج کننده باشد و به یاد ماندنی باشد. قبلا در سایت ویکی روان در مورد جملاتی که مردان را دیوانه می کند صحبت کردیم و در این مطلب قصد بررسی بوسه مورد علاقه مردان بپردازیم.
منبع مقاله : گاز گرفتن همسر نشانه چیست
ادامه مطلب
شعر‌هایِ شعرای معاصر برایِ من جذابیت بیشتری از شعرهایِ شعرای کهن داشته، شاید بخاطر سخت‌تر بودن درکِ شعر‌هایِ کهن باشد و ملموس‌تر بودن شعر‌هایِ معاصر. به هر حال تو فهرستِ کتاب‌هایی که باید بخوانم، چند عدد کتاب شعر از شعرای مورد علاقه‌ام هم به چشم می‌خورد، اما همیشه ادبیات داستانی را بر شعر ترجیح دادم در خرید. البته یک بار کتابِ شعری خریدم از جناب فریدون مشیری برای همسرِ گُلم، و آن‌هم بخاطرِ علاقه همسرم به فریدون مشیری و البته علاقه من
نام مستعار:ماریانا(mariyana)
سن:14    سال:2006
رنگ مورده علاقه:قرمز...بنفش
حیوان مورده علاقه:سگ...گربه
سبک:pop
بهترین دوست:ریونا(riyona)
یه کاسپلی که قراره تو کره کار آموز شه و بره به جمع آیدل ها
ماریانا با شنیدن آهنگ های گروه BTS به موسیقی kpop علاقه مند شد 
ماریانا یه دوست صمیمی به اسم ریونا دارد که همدیگر رو خیلی دوست دارن 
او از 7 سالگی عاشق فیلم های کره ای بود و اولین فیلم کره ای که دید افسانه خورشید و ماه نام دارد
این نوجوونی هم داره می‌گذره. انگار هیچ‌وقت قرار نیست برم کنسرت خواننده مورد علاقه‌م و بغلش کنم بعد شبو تا صبح خوابم نبره. 
ولی یه شب با موتورم میزنم بیرون و با سرعت زیاد میرونم. درحالی که باد لای موهام می‌پیچه، احساس میکنم به هیچ‌جا تعلق ندارم. اون شب حسابی مست میکنم و ال اس دی میزنم. پسر مورد علاقه‌مو میبوسم و از H نشان هالیوود بالا میرم. آخه من ارتفاع رو دوست دارم، و پرواز رو بیشتر.
و... بعدش دیگه نمیدونم قراره چه اتفاقی بیفته.
میم همکلاسی من در آموزشگاه خیاطی است. وسواسی، دقیق و کمی خنگ و بی‌سیاست. بی‌سیاست در زندگی فردی و خانوادگی. اما یک ویژگی مهم دارد. او ناتوان است از بزک کردن خودش و اینکه خود را جوری دیگر نشان دهد. 
ادای مادرهای موظف و فداکار را در نمی‌آورد. خودش است. خستگی‌اش از بچه‌داری و غرغرهای متوالی سارا را پنهان نمی‌کند. دخترش را دوست دارد ولی دوست داشتنش را اغراق نمی‌کند. میم آنقدر خودش است که دلم برایش در آینده بسیار تنگ می‌شود.
شعر‌هایِ شعرای معاصر برایِ من جذابیت بیشتری از شعرهایِ شعرای کهن داشته، شاید بخاطر سخت‌تر بودن درکِ شعر‌هایِ کهن باشد و ملموس‌تر بودن شعر‌هایِ معاصر. به هر حال تو فهرستِ کتاب‌هایی که باید بخوانم، چند عدد کتاب شعر از شعرای مورد علاقه‌ام هم به چشم می‌خورد، اما همیشه ادبیات داستانی را بر شعر ترجیح دادم در خرید. البته یک بار کتابِ شعری خریدم از جناب فریدون مشیری برای همسرِ گُلم، و آن‌هم بخاطرِ علاقه همسرم به فریدون مشیری و البته علاقه من
یک دانشمند سویسی به نام ایزابل برگز مایرز مرحله ای از علاقه را اثبات نمود و به آن مرحله سوالات تثبیت علاثه گقت.
این نوع سوالات بعد از اینکه دو طرف علاقه ای ثابت شده به هم دارند و نیازمند تایید آن از سمت دیگری هستند پرسیده می شود
مثال 
-من از فوتبال متنفرم
-اگر من فوتبال را دوست داشته باشم چه؟؟؟
 
 
بچه های شهر لرستان بعد از این میتوانند با بهره برداری از کانال گروه تلگرام در گروههای چت لری عضو بشوند.
 
گروه دوستیابی لر یک راه برای جستجوی دوست خوب در لرستان هست و البته یک دوست مجازی و نه دوست واقعی.
در کانال گروه تلگرام،در گروه مورد علاقه خود عضو شوید.
  گروه تلگرام لری
@group_60
آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنندو به هزار فکرِ نکرده بپردازند !بعد باران بزندو اصلا نفهمند کِی خیس شده اند ...آدم ها دوست دارند دیوانه باشند !آهنگِ مورد علاقه شان را رویِ جدولِ کنارِ خیابان بلند بلند بخوانند ...هوا را با تمام جدول مندلیفش نفس بکشندو از تهِ دل بخندند ...چند شاخه گل بخرند ، ساقه یِ آن را کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوری اش هم خیلی دوست داشتنی تر است ...سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش هایش بپرد اینور و آنور !آدم ها ، خیل
در آستانه‌ی پیری...!
در واقع گذران عمر، با این سرعتش شورشو درآورده! من تو سالی که گذشت فقط وقت کردم تصمیم بگیرم که رنگ مورد علاقه‌ام سبز آبی معروف به تیفانی باشه و چیزکیک غیرنیویورکی، شیرینی مورد علاقه‌ام! حتی بین قهوه ترک و لیموناد به نتیجه‌ی قطعی نرسیدم:|
فقط هی شک و تردیدم برای آینده، برای رفتن و موندن، برای درس و کار، برای دوست داشتن و برای تعریفم از روابط بیشتر و بیشتر می‌شه.
 
پ.ن: ۲۱ سالگی از وقتی ۱۰ ساله بودم برام زیاده بوده، کلا ۲۰ + ی
یکی از دوستام می گفت، هر کسی خیلی خودش را دوست داشته باشه آنگاه سایرین را هم دوست خواهد داشت. 
 
ایده ایشان این بود که دوست داشتن دیگران به دلیل دوست داشتن خود است و هر چه خود را بیشتر دوست داشته باشید آنگاه دیگران را نیز دوست خواهید داشت.
 
ادامه مطلب
نوشته بود: «شما روانشناس هستید؟»
من با خودم فکر کردم من روانشناسِ روانِ خودم هستم.
اصلا هر آدمی بهترین روانشناس خودش است. هیچ آدمی مثل خود آدم، خودش را نمی‌شناسد.
هر کسی می‌تواند به همه دروغ بگوید، نقاب بزند به چهره، فیلم بازی کند، اما نمی‌تواند به خودش دروغ بگوید، خودش را گول بزند.
نوشته بود: «...من با خودم مشکل دارم...»
دلم می‌خواست برایش بنویسم: «چون با خودت مهربان نیستی، خودت را دوست نداری...»
دردها از جایی شروع می‌شود که خودمان را نمی‌بی
پسری بیست و هشت ساله هستم که در چند موردی که به دختران در یک سال گذشته ابراز علاقه کرده ام با فواصل تقریبا چهار ماه، یعنی سه مورد بودن هر چهار ما تقریبا که به کسی علاقه مند شدم، اما با توجه به جواب نه که شنیدم خواستم بپرسم که زمان صحیح ابراز علاقه به دختران کی است؟، چه زمانی می‌توانیم احتمال بیشتری بدهیم که شخص مورد علاقه ما به ما جواب مثبت بدهد؟
یک بار در یک کلاس زبان کلی درباره یک دختر خیال‌ پردازی کردم و پا روی دل خود گذاشتم اما نهایتا ابر
با مامان بنی خیلی یهویی دیشب برای اولین بار صحبت کردم همینجوری اشک میریخت منو دید صداش بسختی میشنیدم ...خیلی دلش برام سوخت...خب خودمم ناراحت شدم انگار که یادم میاد این چند سال زندگیم چی ب سرم اومده گاهی دوست دارم بمیرم...
ولی خداروشکر پدر و مادر بنی خیلی مهربونن...
پانوشت: بنی همچنان حسودیش میشه ولی به روش نمیاره ، فقط دوست داره به صورت ویژه با خودش در ارتباط باشم...و البته دوست داره مامان باباش فقط مال خودش باشن ولی کور خونده خخخ...
فیلم : { judy }
جودی فیلمی که در سال 2019 کاندیدای اسکار شد.فیلمی با موضوعیت بیوگرافی اما در قالب یک داستان. می گفتند که از نظر اسکار ویژگی های لازم را برای انتخاب شدن داشت.فیلم روایتگر زندگی جودی گارلند هست،خواننده و بازیگر هالیوودی که از دو سالگی روی صحنه رفت و همه با فیلم { جادوگرشهر از} شناختنش. جودی یکی از هزاران بازیگری هست که به دستور کمپانی و هالیوود باید همیشه حواسش به خودش و فرم هیکلش باشد.یکی از بزرگترین آرزوهای جودی در دوران نوجوانی خور
در حالی که برخی از مردم در آب و هوای گرم و آفتابی برنامه ریزی سفر و
گردش می کنند ، کسانی هستند همچون ما که به سفر در زمان های سرد تر و سفر
های زمستانی علاقه دارند و دوست دارند مناطق زیبا و پوشیده شده از برف را
مشاهده کنند .
من به شخصه آدم گرمایی هستم و زیاد به سفر به مناطق گرم و داغ علاقه
ندارم و بیشتر دوست دارم به مناطق خنک تر سفر کنم ، اگر شما نیز مانند من
به مناطق خنک علاقه دارید با ادامه مقاله همراه باشید.
در اینجا ۱۵ سفر های زمستانی وجود دار
چند روزیه که فکر می کنم ممکنه دچار افسردگی شده باشم،عموما حالم خوب نیست-خیلی بد است- حتی صبح ها که از خواب بیدار میشم پر از حال بدم ، مداما حس می کنم دلم میخواد گریه کنم ، حس می کنم هیچ چیزی به وجدم نمیاره ، شوق برام یه مفهوم دور شده ، حس میکنم عضله های پیشانیم دچار اسپاسم شده و مقاومت میکنن در برابر باز شدن ، با این که آدم عاطفی ای هستم به طرز عجیبی حس می کنم قابلیتم رو برای دوست داشتن ، برای عاشق شدن و حتی به میل غریزیم رو از دست داده ام.می خوام د
زمستون رو دوست دارم، برف بارون سرما، زود تاریک شدن هوا، لباس های زمستونی اینا همه از مورد علاقه های من هستند. اما چند سالیه که دی ماه بدترین ماه ساله، دوست دارم روز تولدم واقعا خوشحال باشم اما نیستم. همه هم درگیر امتحانات. اصلا انگار دی مدقع خوبی برای به دنیا اومدن نیست باید از همه عذر خواهی کرد و گفت ببخشید مهم نیست شما به کارتون برسین.. 
سلام وقت تون بخیر ...
عذر خواهی میکنم که وقت تون رو میگیرم، من به شدت به کمک شما احتیاج دارم ...؛
من یه دختری ام که به اخلاقیات خیلی پایبندم، و برام آبرو خیلی مهمه، در حدی که تا حالا با کسی دوست نبودم و به کسی هم اجازه ندادم بهم ابراز علاقه کنه، ولی میتونم بگم مدت طولانی بود به یکی از همکلاسی هام علاقه مند بودم، اون قدر بهش علاقه داشتم که دلم نمیخواست به هیچ کس جز اون فکر کنم، چند وقت پیش چون جرات نداشتم مستقیما باهاش روبرو بشم و خجالت میکشیدم، یه
حالا شاید به نظر برسه که روی آرمان حساس شدم، ولی این‌جوری نیست. شایدم هست... :)۱) عاطفه، دختریه که یه زمانی به شدت دوستم داشته و یهو به طرز عجیبی نظرش برمی‌گرده. با هم تا حالا حضوری حرف نزدیم. کاری به کار هم نداشتیم. من اصن نمی‌شناختمش. دوستش اینا رو بهم گفته... نه علتِ علاقه‌شو فهمیدم، نه علتِ عدم علاقه‌شو.۲) به دوست عاطفه، گفتم با توجه به شخصیت عاطفه، بهش پیشنهاد می‌کنم بره سراغ یه سری پسرای خاص. این واضحه که ما دوتا به هم نمی‌خوریم. و به عنوا
تقریبا نزدیک پنج شیش ماهه میخوام این پستو بذارم ولی خب امان از...
در برزخ تنم یه رمان متفاوت بین تمام رمان های فارسی که خوندم؛ چون جسارتش تو تابوشکنی موضوعات رمان فارسی واقعا ستودنیه!
داستان در مورد دختریه که تو فضای سنتی یه روستا عاشق دوست خودش حورا میشه! اما چی میشه که این دختر بعد از کشمکش و جریاناتی که براش پیش میاد مهاجرت میکنه به تهران و حقایقی رو راجع به خودش میدونه که زندگیش رو زیر و رو میکنه...
جالبه بدونین که نویسنده این رمان خودشون ر
سلام
ضمن تشکر از همه ی مخاطبان و عومل که باعث شدن همچین محیطی وجود داشته ...
تابستون بعد از اولین کنکورم شاید اولین تابستونی بود که خودم رو آزاد میدیدم ...، عقده همه ی این 18 سال رو میخواستم پیاده کنم...، از پیدا کردن دوست دختر تا شب ها نخوابیدن و کلی کارهای دیگه که ممکنه برای یه آدم درسخون، مذهبی معمولی که کلا دوست باز نیست و سال آخرش هم به علت همین عقده ها نتونسته رو درس تمرکز کنه و رتبه ش بد شده ... عقده شده باشه... 
تو همین تابستون با یه دختری یکی د
یه دوستی دارم سال کنکور یه ازدواج کرد که بیشتر به تشویق خانواده ش بود و خب سال بعدش هم جدا شد. نه تو حرفاش، نه تو شبکه های اجتماعیش، نه پیامرسان هاش نه چشم هاش خبری از عشق نبود. 
امسال دوباره ازدواج کرد. هم قبل از ازدواج خودم کلی درباره اینکه "باید دوست داشته باشی طرفت رو" نصیحتم کرد، هم قبل ازدواج خودش یکمی ازم سوال پرسید.
و خب حالا من دوست داشتن رو میبینم از پشت چشماش میبینم، از بیو تلگرام و اینستاش و مطمئنم وقتی ببینمش در چشم هاش :)
زیاد اهل اب
توالی چند رویداد، تصویری از آینده رو در ذهنم ساخت که خیلی دوست داشتنی بود. هرچند فقط تصویر دوست داشتنی بود؛ حسی که بهم می داد، غربت عجیبی داشت. شبیه کسی که همه چیز رو ترک می کرد... حتی خودش رو. غمگین بود... تنها بود... ولی دوست داشتنی بود... 
 
 
این روز ها به مرگ زیاد فکر میکنم گاهی وقت ها انقدر از زندگی و آدم ها ناراحتم که دوست دارم بمیرم .....
اخیر یه سریال دیدم به اسم آهنگ مرگ اگر دوست داشته باشید قبل از نقد سریالی پست بذاریم که شما ایده هاتون  درمورد اسم سریال به اشتراک بگذارید ^_^ 
من عمری طولانی نمی خوام داشته باشم .....چون واقعا خستگی عمر طولانی ندارم تا ۲۴ _۲۵  زنده باشم راضی ام ....
۱_خب اول از همه دوست  دارم یه بار دیگه کنکور بدم و دکتر بشم ( محاله ) 
۲_ همه  نذر و نیاز هامو برآورده کنم
در دریای فکر دست و پا می‌زدم که به تحلیلی مادی در تایید اخلاق کانتی رسیدم. قائده‌ی طلایی اخلاق یا تقارن انسان‌ها با یک‌دیگر مورد خدشه‌های مختلف وارد می‌شود. یکی از این چالش‌ها آن است که هر شخص منی دارد که بین خودش و دیگران ترجیح ایجاد می‌کند. یعنی اگر انسان می‌فهمد که دیگری نیز باید غذا بخورد ولی به واسطه‌ی این که خودش است ترجیح می‌دهد خودش غذا بخورد. یعنی همان‌طور که می‌فهمد دیگری هم باید غذا بخورد می‌فهمد که بدن خودش نسبت به بدن دیگ
- هر کاری دوست داری انجام بده
- آن وقت ممکن است گم شوم
- پس هر کاری دوست داری انجام بده، بی‌پروایی کن اما به موقعش مراقب خودت باش
- زیاده روی من را از خودم غافل می‌کند
-بی‌پروایی زیاده روی است؟
-بازی کلمات است؟
- فقط می‌گویم باید قدرت بس کردن و متوقف کردن خودت را داشته باشی
- سخت است
- همیشه می‌شود ایستاد
- همیشه نمی‌شود کار درست را کرد. نه به موقع!
- مهم این است که همیشه می‌شود. هر چند دیر یا زود!
- از بیراهه برگشتن به مسیر اصلی آزار دهنده است.
- یک ت
سلامی دوباره!
من هیجده سالمه و حدود شصت و چند روز دیگه کنکور تجربی دارم. اوایلی که وارد راهنمایی شدم بخاطر یک سری اتفاق( بعدا مینویسمشون) میخواستم پزشک بشم. خواسته اون موقع من فقط بخاطر عشق و علاقه و اون اتفاقی که قراره بنویسم بود.
چند وقت بعد دوست داشتم یک فیزیک دان بشم. گذشت و فهمیدم فیزیک دوست ندارم و علاقه اصلی من شیمیه.
شیمی جان چهار ساله که عشقمون پایداره، سایه ات مستدام عزیزم!
ولی بازم طی یک اتفاقاتی(که اینم مینویسم) شیمی رو خیلی دوست ندا
برای خودت وقت بذار. لباس مورد علاقه‌ت رو بپوش و رژ خوش‌رنگت رو بزن. آهنگ مورد علاقه‌ت رو پلی کن و برو جلوی آینه باهاش برقص. اهمیت نداره اگر بلد نیستی برقصی. هیچ‌کس اولش بلد نیست. اما اونی که باید تو رو کشف کنه خودتی. اونی که باید پیچ و خم‌ها و ظرافت‌هات رو پیدا کنه، در وهله‌ی اول خودتی.که اگر متوجه‌شون شدی، اون موقع‌س که می‌تونی به بقیه یاد بدی دوسِت داشته باشن و برات ارزش و احترام قائل بشن. اون موقع‌س که می‌تونی خودت باشی و از خودت بودن ن
به نام خدا
تو کل دوران تحصیلم همش بهم میگفت نمیذارم بری سر کار نمیذارم بری
فارع التحصیل که شدم دوسال نذاشت برم
چند ماهه خودش هنش تکرار میکنه بیا برو بیا برو بیا برو
ولی یه شرط هایی مینویسم امضا کن بعد
من رو برای یک کار خوب که میدونه چقدر علاقه دارم خواستن 
دوست ندارم شرط هاش رو قبول کنم
دیگه تحمل اینهمه زور از جانب اون برام سخته
البته همه شرط هاش رو قبول کردم به جز یکی
و نمیزاره برم
نمیزاره
چطور من با این مرد زندگی کنم؟؟؟؟
چرا انقد بده؟؟
راستش هنوز دارم به سارا و مسئلمون فکر میکنم. هی خودمو میخورم، هی تصاویر مختلف میاد تو فکرم. ولی سعی میکنم به خودم مسلط باشم و فراریشون بدم. به چیزای خوب فکر کنم، رو کارهای پاییزیم تمرکز کنم. هنوز به پیک نیک روز جمعه با الهام سان فکر میکنم. به گربه هایی که دیدیم و خنده هایی که کردیم و خوراکی هایی که اختراع کردیم. و کتاب خوندیم و حرف زدیم و بارون خوردیم و حتی تو چاله ی آب پریدیم. هوا محشر بود و سردمون بود، انگشتامون یخ کرده بود. وقتی داشتم ازش جدا م
سلام
دختر مورد علاقه م گاهی وقت ها یه جوری رفتار میکنه مثل اینکه اونم بهم علاقه داره، بعضی وقت ها یه جوری رفتار میکنه، بی محلی میکنه، مثل اینکه ازم بدش میاد، یعنی یه موقع ممکنه نگاهم کنه وقتی حواسم نیست، دور برم یه کم دست پاچه بشه، یه وقتایی هم دور از من می ایسته، مث اینکه اصلا مهم نیستم، حتی اندازه پشه هم ارزش ندارم پیشش.
به نظر من خودش رو بی میل ترین آدم نشون میده، رفتار دو گانه ش منو سست میکنه، دوستان راهنمایی کنید اگه تجربه چنین رفتار هایی
نسخه ی جدید سری بازی های مردان جنگ که با نام Men of War Condemned Heroes
شناخته می شود فاقد داستان جذاب و لذت بخش است و بیشتر سعی کرده تا با یک
گیم پلی هیجان انگیز مخاطبان را به سمت خودش بکشاند، کاری که می توان گفت
در انجام آن موفق نیز عمل کرده است. پیش از شروع هر مرحله ی بازی Men of War Condemned Heroes
به سخنان فرمانده تان گوش فرا خواهید داد و پس از شنیدن دستورات بازی را
شروع خواهید کرد. متاسفانه عدم وجود خط داستانی جذاب ضربه ی جدی را به بازی
وارد کرده و باعث شده تا
 
 
مثلا با حال خوب بیدارشی وروزتو شروع کنی.
 
قطعه مورد علاقتو گوش کنی.
 
روی نیمکت دلخواهت توی پارک بشینی چشماتو ببندی وعطر پاییزو نفس بکشی .
 
ورزش کنی و مردمو دوست داشته باشی...
 
مثلا توی پیاده رو از دختربچه غریبه عکس بگیری ودلت بره برای لبخند ونگاهش ...ببوسیش.
 
و قطعه مورد علاقتو گوش کنی.
 
به هوای خرید گل نرگس بری گل فروشی ولی چشمت خیره کاکتوسا بشه...
 
مثلا آشپزی کنی و دست پختتو دوست داشته باشی  .
 
غروب پیاده روی کنی و با حوصله  از  دست فروش
تور استانبول و به ویژه تور ارزان استانبول همیشه تور مورد علاقه من بوده، اما چرا؟ استانبول شهری است که می توان در آن زیاد خرج کرد و یا این که با حداقل هزینه آن را دید من به نظر من بهتر است که کم خرج کنیم اما دنیا رو ببینیم. شما تا حالا سفر خارجی رفتید؟ مقصد مورد علاقه شما کجاست؟
 
از کنار کافه‌ی مورد علاقه‌م در خیابون مورد علاقه‌ام،در هوای خنکِ موردعلاقه‌ی پاییزیم میگذرم و از پشت شیشه‌های رنگیش به نور لایت و میزو صندلی‌های لهستانیش نگاه میکنم و حس میکنم چقدر دلم برای روزهای قبل تنگ شده! سه چهارسال پیش!من فقط بیست و سه‌ ساله‌ام و تمام حس‌های گرم و دنج دنیا رو یجوری بیاد میارم انگار سال‌ها پیش اتفاق افتادن ! سال‌های دور گذشته...
 
 
 
سلام
من پسری 25 ساله هستم، خدمت سربازیم رو تموم کردم و بعد خدمت سربازی کنکور شرکت کردم و رشته مورد علاقه م رو ادامه میدم و حدود 2 ساله که دانشگاه میرم شهر خودمون ... .
اهل دوستی با جنس مخالف نبودم و نیستم و سرم همیشه به کار خودم گرم بوده با اینکه فشار عاطفی و احساسی رو حس میکردم، در محیط دانشگاه سر به زیر بودم و به کار خودم میرسیدم تا موقع ازدواج برسه و اقدام کنم.
چند وقت پیش یکی از همکلاسی های دختر که من دیده بودم شون ولی اسم و فامیل شون رو نمیدونست
به شدت احساس می کنم هنوز ارتباط با آدم ها رو یاد نگرفتم 
به شدت احساس می کنم اگه الان ازدواج کنم مجدد به خاطر عدم مهارت ارتباط درست می بازم 
دلسوزی در جای خودش و به حد خودش 
غرور در جای خودش و به حد خودش 
کینه در جای خودش و به حد خودش 
مهربونی در جای خودشو به حد خودش
اینا مواردی هستن که من تو زندگیم در عمل بلد نیستم و همیشه برعکس کار می کنم 
باید بدونی که برای دیگران باید تعارف بود و نه دلسوزی 
برای آدما زندان نسازیم  !!
به اسم دوست داشتن بال پریدن کسی رو نچینیم...
دستبند نزنیم به دستایی که می خوان رویاهاشون رو به دست بیارن..
آدما رو پشت دیوارای بلند شرط و شروط ها، شاید و اما و اگر ها، باید و نبایدامون حبس نکنیم...
آدما رو زندانی اصول و تعریف های خودمون نکنیم، اونقدر که ترس از عکس العمل و قضاوتامون باعث شه هیچ وقت خود واقعیشون نباشن...
به اسم خیر خواهی پای هیچ کسی رو زنجیر نکنیم تو راهی که خودش هیچ علاقه ای به ادامه دادنش نداره...
هر آدمی ب
سلام
پیشاپیش ممنون از وقتی که میذارید.
من حدودا یه سال بود که به یکی از آشناهامون علاقه داشتم اما خب برای یه دختر خیلی سخته که بخوای ابراز علاقه کنی و کلی قضاوت به همراهش هست، مخصوصا اگر اون شخصم به هر دلیلی تو رو نخواد.
چند وقت پیش توی اینستاگرام سر یه استوری در واقع با اون آقا صحبت کردیم و خلاصه بعد از اون موضوع های بیشتری برای صحبت پیش اومد، البته باید بگم در تمام اون چند روز البته نه بطور مداوم کامل محترمانه دور از هر گونه هیجان یا حرفی از ع
همه تان میدانید الان در ساحت مقدس یک دانشجوی کشاورزی هستید. حالا فکر کنید من یک کاغذ داده ام دستتان ، بالایش هم نوشته ام: پر کردن این پاسخ نامه به پایان نامه من کمک شایانی میکند. خلاصه که بیایید جواب این بچه ی دانشجوی کشاورزی علاقه مند به گرایش گل های زینتی را بدهید! گل مورد علاقه تان چیست؟ 
پی نوشت: حالا البته که من برای پایان نامه نمیخواهم. در چند و چوند کارم سرک نکشید دلبندانم، خلاصه اش اینکه میخواهم کسب و کار اینترنتی راه بندازم و به آرا مر
سلام 
من یه دختر ٢٣ ساله ام، میخواستم یه موردی رو مطرح کنم، راستش من واقعا هیچ دوست واقعی ای ندارم، کسانی که اطرافم هستن دوستم ندارن، مثلا توی دانشگاه یا محل کارم با کسی طرح دوستی میریزم، اما اکثرا علاقه قلبی بهم ندارن و دنبال هدف و خواسته ی خودشون از رابطه هستن و رابطه ی عمیقی بین مون نیست. 
حتی حاضر نیستن کوچیک ترین فداکاری ای برات بکنن در صورتی که من سعیم اینه که خیلی صاف و صادق و مهربون باشم و هم دردی کنم اما سریعا گارد میگیرن یا پز داشته ه
مادر، خودش میدونه که هیچکس تو دنیا، مهربونتر از خودش نسبت به بچش نیست... واسه همین دلش قرار نمیگیره که امورات بچه رو به کسی واگذار کنه! دوست هم نداره که بچه واسه رفع نیازاش به غیر از خودش پناه ببره...
خدایا!
ما تنهاییم، جز تو کسی رو نداریم...
 هیچکس اندازه ی تو، غصه ی ما رو نمیخوره... 
خوب میدونیم که به کسی غیر از خودت واگذارمون نمیکنی ... خودت پناهمون بده...
من از پوشیدن لباس‌هایی که مد نیستند لذت می‌برم. به نظرم هر کسی باید مدل لباس پوشیدن خودش را داشته باشد. این علاقه به «شبیه دیگران نبودن» را در دست‌سازه‌هایم هم رعایت می‌کنم و هیچ‌کدام از کارهایم مثل دیگری نیستند. از هر کدام فقط یک عدد در دنیا وجود دارد، آن هم برای صاحبش. پوشیدن شلوار دمپاگشاد به همراه کلاه جدیدم این حس را در من ایجاد می‌کند که در دهکده زندگی می‌کنم و روزها در مزرعه مشغول کاشتن و رسیدگی به محصولاتم هستم. شلوار دمپاگشاد مر
منبع عکس

از یه پیام تبلیغاتی ِ دو روز پیش ؛ رسیدم به یه خاطره ی چند سال پیش .
یه برنامه ای بود که مورد علاقه ی من نبود و طبق تجربه های قبلی ترجیح
دادم نرم ؛ زنگ زد که بیا ؛ گفتم من علاقه مند نیستم . گفت" بیا ؛ به خاطر
من بیا و بلافاصله خندید و گفت  ولی از من نخواه که برنامه ی مورد علاقه ی
تو رو بیام . "
من رفتم ؛ اما خیلی چیزا رو هم همونجا گذاشتم و با خودم برنگردوندم . 
یه
وقتایی باید همینطوری عمل کنی . با لبخند بری و برگردی ولی لزوما همه چیز
رو با خ
توضیحات:این محصول بیشتر مورد علاقه جوانان می باشد.با توجه به برش،پارچه،نوع دوخت،مواد اولیه صد در صد پنبه و نوع بافت خاص(فاین ریپ)حالت استرج و جذب دارد که مورد علاقه جوانان بوده و برای استفاده به عنوان لباس زیر و هم چنین در باشگاه ها و مکان های ورزشی به صورت تک پوش بسیار مناسب می باشد
گروه واتساپ ازدواج برای کسانی که دوست دارند تا ازدواج کنند بسیار مناسب هست و شما میتونید همسر مورد علاقه خودتون رو در فضای مجازی پیدا کنید که کاری خیلی اشتباه است.
همیشه آدم باید برای ازدواج از بزرگترهای خودش کمک بگیره و از کسانی که در محیط خودشون  زندگی میکنند خواستگاری کنه و فضای مجازی اصلا برای این کار پیشنهاد میشه.
ما به درخواست خیلی از کاربران که به دنبال گروههای واتساپ با موضوع ازدواج بودند این گروه رو ایجاد کردیم و از شما دعوت میکنیم
سلام
من نمیدونم چرا خدا با من این کار را می کنه؟
مدت ها بود دلم میخواست ارتقا شغلی بگیرم. هم از نظر مالی نیاز دارم و هم دوست دارم دیگه از کارشناسی بیام بیرون.
الان بهم یه سمت ریاست پیشنهاد شده که اصلا به زمینه کاری و علاقه من ارتباطی نداره. یه چیزی شبیه تلفن چی و هم اینکه مجبور میشم برم جای کسی کار کنم که با من دوست صمیمی هست و من نمیخوام برم جای اون.
 
نمیدونم خدا واقعا با من چکار میکنه؟
چرا اون چیزی که دوست دارم را بهم نمیده؟
 
 
عزیزم. رفتن تو را باور کرده ام. حالا فقط یک نفر را دوست دارم. علاقه ام از جنسی ست که خوشم می آید. گاهی از شنبه ها، به دیدنش می روم. تا حالا در مورد احساسم حرفی نزدم ولی خودش می داند. جنسی از دانستن که شک بردار نیست. عزیزم. به مرگ که فکر میکنم آجر های تراس خانه زیبایی شان بیشتر به چشم می آید. خطوطشان. سیاهی های پراکنده ای که نمی گذارد نارنجی صرف باشند. آجر ها من را یاد چهارخانه هایی که شکم موتور سوار های انقلاب را می پوشاند می اندازد. من دستم را دور یک
حقیقتا من یک نفر نیستم 
چهار نفرم در یک جسم نیمه ضعیف که تمام تلاششو میکنه با تمام ضعفاش قوی به نظر بیاد
سعی می کنهکار و علاقه و دوستان و خانواده رو همزمان پیش ببره،کسی ازش دلخور نشه.
 برای علاقه هایی که تاالان ازشون گذشتم تلاش میکنم و نه تنها خسته نمیشم حالمن از قبل بهتره.
دبیرستان میگفتن علاقه رو بیخیال طبق جامعه ات پیش برو.بعد درکتارش علاقه ام برس.
اما حالا میگم وقتی علاقه نباشه تو ی ماشینی بی هیچ حس زندگی
حس زندگی اینروزا برام قابل لمس تر
کلی کارت ماشین دستش بود. با ذوق نشونم داد گفت "خانوم اینو ببین. ماشین مورد علاقه‌ی منه". تصویر یه ماشین عجیب بود. پشتش نوشته بود "بوگاتی". راستش ذهن دخترانم از علاقه‌های پسرانشون استقبال نمیکنه. به نظرم زیادی خشن و ناآرام و پر فراز و نشیب میاد. اما چشمام رو گرد می‌کنم و با تعجب میگم که "عجب ماشینی دوست داری کسری خیلی حرفه ایه"!... یادم میاد من هم کارت داشتم اما به جای ماشین‌های عجیب، روشون عکس "سیندرلا"، "هایدی"، "سفید برفی" و پرنسس‌های دیزنی بود..
دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند .
هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود 
یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود 
فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند . 
پ ن : قیافه اش معمولی بود 
تکلیف کسی که راه رو چهل ساله به طور ظالمانه ای در حق خودش رفته، و زمینه ظلم دیگران در حق خودش رو فرآهم آورده .. و نه کسی می تونه اونو نجات بده و نه به نجات خودش فکر میکنه .. چیییییه؟؟!!! 
کسی که با روش تربیتی مسخ کننده به علاوه جهل و عادت های ویرانگر خودش هر روز ضربه ای مُهلک بر پیکر حیات خودش وارد می کنه، و منفعلانه حیات و زندگی خودش رو دست همه سپرده .. چطور به خودش برمی گرده؟؟؟!!!
 
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْف
شهر سوال - در نظر داشته باشید علاقه شما هرچقدر هم شدید باشد نشانه درست بودن آن
نیست. نکته دوم این که این علاقه به اذعان خود شما همچنان یک طرفه است.
دوست داشتن یک طرفه مانند رنج و عذاب یک طرف میماند و به صلاح شما نیست.
البته شما میتوانید به صورت غیر مستقیم و از طریق برخی دوستان یا اساتید
مطمئن و مورد اعتماد میل و نیت طرف مقابل را نیز جویا شوید و میزان آن را
بسنجید، اما هیچگاه نمیتوانید چون کسی را دوست دارید، او را نیز مجبور به
دوست داشتن خود نم
جمله‌ی "نباشی،نیستم"لزوما خبر از مرگ کسی در نبود شما را نمی‌دهد..این یعنی نباشی دیگر آن ادم سابق نیستماین که آدم سابق نیستم، یعنی دیگر مثل قبل زندگی نمی‌کنممثل قبل نمی‌خندماز خودم عکس نمی‌گیرمسینما نمی‌رومهیچ چیز سرذوق نمیاوردماهنگ مورد علاقه.....غذای مورد علاقه.... لباس مورد علاقه...هیچ علاقه ایی وجود نداردنه سردی بستنی توی چله تابستان رو حس میکنمو نه گرمای هات چاکلت توی برف زمستانهیچ حسی وجود نداردتوی آینه به خودم لبخند نمی‌زنمشب‌ها
لهمخوابم به علت استرس امتحان بسیار بی کیفیت شده. درس زیادی نخوندم و مجددا استرس این هم منو لهتر میکنه
ولی خب این مغز وامونده‌ی خجالت نکش همچنان به کار خودش ادامه میده و بی وقفه کار میکنه و مجال نفس کشیدن نمیده
دوستم پرسید چرا برای افسردگی دارودرمانی نه؟ گفتم چون منم تجربه ش کردم و مفید نبود جواب داد دوز درمانت کم بوده و قرصات کم زور. گفتم برای ایدای ۱۷ ساله نه کم بود نه کم زور ولی خب آره قرصای قوی تری هم بودن
بعد از اون بیشتر فکر کردم که چرا دا
ممنونم از هیوای عزیزم و رفیق نیمه راه بابت دعوت به این چالش دوست داشتنی :)
میتوانم بیست سال دیگر را ببینم، همین نبات خوش قلب و مهربان را که لباس قشنگش را می پوشد و جلوی آیینه موهایش را می بافد و برای خودش دلبری می کند، بیست سال دیگر همین نبات مهربان و خوش ذوق را می بینم که رابطه اش با خدا فوق العاده است و با تمام وجود تسلیم خواست اوست، همین نبات دوست داشتنی را می بینم که با هیجان زندگی می کند و به دنبال یاد گرفتن چیزهای تازه است، می توانم نبات بی
باسلام خدمت اعضای صفحه ی خوب خانواده  برتر
من یه دختر ۲۰ ساله ام، تازه رفتم دانشگاه، ترم ۲ هستم، همون ترم اول با یه آقا پسری آشنا شدم که برحسب اتفاق جفت مون همدیگه رو دیده بودیم و از هم خوش مون اومده بود، ایشون ترم ۷ هستن و اومدن به من پیشنهاد دادن.
از همون اول به قصد ازدواج اومدن جلو الان ۶ ماهه باهم هستیم و رابطه مون در حدی جدی شده که این آقا برای من حلقه گرفته، خانواده ش در جریان هستند و خانواده ی من هم همین طور، من پدرم فوت شدند ولی ایشون با م
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
عثمان برخلاف سنت پیامبر در زمان پادشاهی خودش بعد از عمر و ابابکر ،نماز مسافر را بعد ازچند سال شکسته خواندن کامل خواند
عثمان برخلاف سفارش پیامبر رحمت که فرمود علی باب علم من است و هرکس مرا دوست دارد علی را دوست داشته باشد
مولایمان علی علیه الاف السلام امیرالمومنین را از مدینه اخراج کرد
و در عمل ثابت کرد که علاقه ای به علی ندارد 
به پایان

انسان به کاری که علاقه مند است و آن را دوست دارد  ، نمی خواهد به زودی پایان پذیرد ، و تمایل
دارد آن کار ادامه داشته و به زودی تمام نشود ، به عکس نسبت به کاری که علاقه مند نیست
، اگر مجبور باشد که آن را انجام دهد ، دوست دارد 
هر چه زود تر پایان پذیرد
این موضوع اختصاص به کار وعمل ندارد ، بلکه در ملاقات با افراد مختلف نیز
مسئله چنین است ، به کسی که علاقه مند است می خواهد ساعت ها در کنار او بوده و از
معاشرت با او خسته نمی شود و اگر به کسی علاقه
الان یک ماه بیشتره کرونا اومده
عید نتونستم برم تهران
دلم خیلی تنگ شده برای مامانم اینا
هرروز بیشتر روزمرگی با خودش منو غرق می کنه
بیشتر آشپزی، سریال دیدن و کتاب خوندن
جدیدا دو تا کتاب گرفتم که بخونم ولی حوصله شروعشو ندارم
امروز بعد از کلی وخت حمام رو درست کردیم، کفش آب میداد به راهرو. مجبور شدیم کل کاشی ها رو عوض کنیم.
یه دار قالی خریدم ولی مدتهاست داره خاک می خوره، دیگه علاقه ای بهش ندارم
علاقه ای به هیچ چیز ندارم.:(
به نام خدا 
سلام
بالاخره بعد از چند وقت تونستم وقت کنم و به کار های مورد علاقه ام بپردازم
یکی از کار های مورد علاقه من کامپایل لینوکس برای برد خودم هست.
کلا اینکه برنامه های Bare-Metal بنویسم
یعنی برنامه ای به زبان سطح پایین که به صورت مستقیم روی سخت افزار اجرا بشه بدون هیچ سیستم عاملی
ادامه مطلب
لبم ۵ تا تبخال ردیفی کنار هم‌ زده 
دو روزه تو حالت تزریق ژل لب ، سوزن سوزن میشه .‌.‌
یه داستان غمگین تو اینستا خوندم بچهه مرد ...اشکم دم مشکمه
از شما چ پنهون تازگی ها به بچه دار شدن در آینده هم فکر می کنم 
به این که یه سفید معمولی میشه مث من یا یه بور بلند بالا مث بنی 
حتی به اسمش 
به اینکه چقدر حرف دارم براش...
دوست دارم دختر باشه از جنس خودم 
نمی خوام پزشک مهندس بشه تا دیپلم بخونه دوسش دارم فقط یاد بگیره شاد شاد زندگی کنه...البته میدونم به من و بنی
گاهی افراد برداشت‌های غلط و اشتباهی از رفتارهای طرف مقابل خود دارند و حس می‌کنند دیگری هم در ذهنش به او فکر می‌کند. در صورتی‌که شاید این طور نباشد. گاهی به خاطر محرومیت و نداشتن ارتباط با فردی که برای ادامه زندگی به وجود او نیاز دارد، شخص از روش جبران استفاده می‌کند. یعنی فرد برای جبران محرومیت‌های خود در زندگی عاشق کسی می‌شود که حس می‌کند او را دوست خواهد داشت. گاهی ماجرا طور دیگری است و افراد فکر می‌کنند اگر شخص مورد علاقه‌ام را به دس
تو گروه کلاسیمون از نماینده ک رفت ی دانشگاه دیگه تشکر کردم 
ب هم اتاقیم که یک ماه باهاش دوست بوده برخورده ک چرا من ازش تشکر کردم 
یک بار خودش اینو بهم گفت 
دیشبم دوست پسر جدیدش ک چرا شین رو فروختی ب نماینده
و یک دعوای اساسی با دوست پسرش و بعد هم با خودش ساعت 3 شب داشتم 
و اخر تهمت اینکه من حرمت نون ونمکی ک خوردم نگه نمیدارم و ادم ب ظاهر دوستی هستم و دشمن شین هستم خورد
صرفا بخاطر اینکه نماینده تو گروه کلاس بهم گفت میشه نماینده انتخاب کنید خودتون
من هیچوقت علاقه زیادی به بازی‌های کامپیوتری استراتژیک نداشتم؛ عمدتاً به دلیل اینکه معمولاً کند، کم هیجان و حوصله سر بر بودند! با این وجود به نظر می‌رسد کسانی که به مدیریت علاقمند هستند باید به اینگونه بازی‌ها نیز علاقمند باشند. حداقل در عمل کسانی که به مسائل مدیریت و سیاست علاقمندند اظهار می‌کنند که یا بازی‌ها را دوست ندارند یا نهایتاً بازی‌های استراتژیک را دوست دارند. امّا این مسئله می‌تواند صرفاً یک سوگیری بی‌جهت نیز باشد. بهرحال ت
"نیکولا" یا خانوم نیلوفر نیک بنیاد رو چند سالیه میخونم اون روز که خبر نامزدیش رو تو وبلاگش نوشت باور کنید اونقدر که براش خوشحال شدم و آرزوهای خوب کردم ، شاید اگه خودم نامزد میکردم اینقدر خوشحال نمیشدم :)))
هر بار که وبلاگش رو باز میکنم منتظر یه مطلب جدید در مورد خودش و آقای رجبی هستم 
با اینکه من تا حالا حتی یه کامنت هم واسه پستاش نذاشتم (البته کامنتهاش بسته س فقط میشه براش ایمیل زد) ولی دوست داشتم یه روز بهش کامنت بدم و کلی آرزوی خوب براش بکنم
ن
صبح یک لحظه صابون جدید رو بو کردم و رفتم به بیشتر از پونزده سال پیش! بوی صابون دوران ابتداییمو می داد. همونی که توی جاصابونی صورتیی بود که هنوز دارمش.
چقدر مغز چیز عجیبیه. خاطره ی یک بو رو برای سال های سال درون خودش نگه می داره... و بعد بهت یادآوری می کنه هم اون بو رو هم شاید اتفاقی مربوط بهش رو و هم قدرت خودش و خالقش رو...
عشق باید دو طرفه باشد:هر شخصی در زندگی خود حداقل یک بار به عاشقی خواهد رسید.
و اگر عشق یک طرفه باشد با درد به آشنایی می رسد.
شاید این جملات را در طول زندگی خود و از اطرافیان خود شنیده اید که:
      غرور خود را شکستم و همه جوره در کنار او بوده ام .    و همینطور همه جوره محبت خود را برای او ابراز کرده ام .    و همه کاری برایش انجام دادم  تا متوجه دوست داشتن من بشود.
عشق باید دو طرفه باشدچرا عشق باید دو طرفه باشد؟
و از این گونه جملات برخورده اید و با اش
درباره کتاب صوتی تضادهای درونی ما
کتاب «تضادهای درونی ما» نوشته‌ی «کارن هورنای» و ترجمه‌ی «محمد جعفر مصفا» است.
کتاب مورد نظر از دو قسمت تشکیل شده است که در بخش اول نویسنده نشان می‌دهد که حساسیت‌ها و ناراحتی‌های روحی به چه طریق در شخص ایجاد می‌شود و به شخصیت او یک حالت عصبی و ناسالم می‌دهد.
در قسمت دوم اثرات و عوارضی را که این حالت‌های ناسالم و عصبی به بار می‌آورند تشریح می‌کند.
در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «انسان وقتی قسمت‌های اساسی ر
اگه دوست داشتن هامون همراه با احترام نباشه هیییچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون احساس صرف باشه و همراه با آگاهی و شناخت نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون با در نظر گرفتن سلایق و علایق و احساسات طرف مقابلمون نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون رو نتونیم کنترل کنیم و به وابستگی تبدیل بشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون این طوری باشه دیگه اسمش دوست داشتن نیست.
اسمش خودخواهیه.
حواسمون به واژه هایی که به کار میبریم باشه.
قداست واژه
با سلام
دختری ۲۰ ساله ام که تقریبا ۲ ماه میشه که یه پسر ۲۲ ساله که شرایط ازدواج هم داره و به نظر  پسر خوبی میاد، بهم ابراز علاقه کرده و قراره ۳ ماه دیگه بیاد خواستگاری. یعنی خانواده ام هنوز چیزی نمیدونن و خودشون بهم گفتن دو ماه دیگه با خانوادش میاد خواستگاری.
حالا سوال من اینه که من هیچ شناختی از این پسر ندارم. درسته همشهری هستیم و خیلی هم منو دوست داره. ولی نه خودش رو میشناسم و نه خانواده اش رو! که بخوام تو این ۳ ماه به ایشون فکر کنم! (کلا اخلاقم
روتین قبل از خواب
هنگامی که سن کودک شما شش تا هشت هفته شد می‌تونید کم‌کم الگوی خواب‌ش رو  پیدا کنید و هر شب وقت خواب به کار ببرید تا بتونه خودش را با اون تطبیق بده
الگوی خواب باعث می‌شه کودک راحت‌تر به رختخواب بره و زودتر بخوابه
اصلا خود کودک هم این روتین رو خیلی دوست داره
برای داشتن یک الگوی منظم سلیقه‌ی کودک رو هم در نظر بگیرید و سعی کنید کارهایی که دوست نداره رو به یک ساعت دیگر از شبانه روز منتقل کنید 
مثلا اگر از حمام کردن قبل از خواب خ
چگونه به همسر خود ابراز علاقه کنیم ؟ 
زن ها شنیدن کلمه دوستت دارم از همسر را خیلی دوست دارند و به همین خاطر تصور می کنند گفتن این کلمه به همسر به اندازه شنیدن آن لذت بخش است . باید توجه داشت که نباید بر اساس نیازهای خودمان به همسرمان محبت کنیم بلکه باید نیازهای او را شناخته و بر اساس آن به او ابراز علاقه نماییم تا لذت بیشتری از این جهت ببرد .
ادامه مطلب
من درک نمى کنم چرا بعضى آقایون اینقدر تعجب میکنن از دیدن خانومى که اگر رستوران، کافه یا هرجاى دیگه اى میرند، خودش دوست داره هزینه ى خودش رو پرداخت کنه؟! خیلى قابل تشکر هست این احترامى که قائلن و سعى میکنن مودبانه رفتار کنن ولى اینکه وقتى یه خانوم خودش به اینکار اصرار داره و اونها جورى برخورد میکنند که انگار با این رفتار بهشون توهین شده و زیر بار نمیرن رو نمیتونم درک کنم!
محبت در لغت، به معنای دوست داشتن و علاقه مندی آمده است و در اصطلاح عرفان عملی، به سرور و لذتی که ناشی از جذب شدن به کمال و جمال حقیقی باشد، تعبیر شده است. این کشش درونی، قابل شدت و ضعف است که در مرتبه ضعیف، همان ارادت است. در مرتبه بعد، شوق خوانده و در مرتبه قوی تر به آن محبت گفته اند. اگر محبّت و علاقه مندی، به شدت برسد به آن، عشق گویند.
ادامه مطلب
سلام 
واقعا حالم خیلی بده همه ش دارم فکر میکنم که باید چیکار کنم، خسته شدم.
علاقه اولم کامپیوتر بود که دوست داشتم بخونم تو رویاهام هم این بود، بعد برم خارج توی اپل یا مایکروسافت کار کنم یا هم شرکت بازی سازی، بعدش بهم گفتن کامپیوتر آینده نداره هر کی خونده بیکاره. 
منم گفتم خب وافعا فایده ای پس نداره، درسته علاقه مهمه ولی با علاقه خالی نمیشه زندگی کرد،  پس رفتم سراغ علاقه دومم پزشکی که واقعا علاقه دارم، یعنی وقتی میرم بیمارستان و دانشجو ها رو
بسم الله مهربون :)
دوست پسر "م" برای تولدش سه شنبه عصر کافه رزرو کرده، به منم زنگ و دعوتم کرد. ازش تشکر کردم و گفتم که سعی میکنم برم ولی در واقع یقینن قصد رفتن ندارم. "م" صمیمی ترین دوست منه، دوست داشتم برای تولدش باشم ولی خب وقتی دوست پسرش داره این جشن رو میگیره یعنی دوستای اونم هستن و مختلطه که من دلم نمیخواد تنها برم. هنوز بهش نگفتم که نمیرم چون این تولد سورپرایز طوره و خودش اصلا خبر نداره که همچین جشنی هست، امیدوارم بعدا ازم دلخور نشه که البته
آقای هابلوت را فقط یکبار دیدم. به نظرم باید چند بار می دیدم تا ازش چیزی می فهمیدم. البته نکته عجیبی هست که فقط دنبال تفسیر هستم و در بسیاری از موارد لذت بردن را کنار می گذارم.
فیلم کوتاه قشنگی بود و اولین چیزی که برای نوشتن به ذهنم رسید این بود که هابلوت به یک سگ علاقه مند می شود و آنقدر به این سگ می رسد و غدا می دهد که بزرگِ بزرگْ می شود و کار به جایی می رسد که سگ دوست داشتنی در خانه جا نمی شود. در خانه ای که مورد علاقه آقای هابلوته و آقای هابلوت دل
سلام
 من اعتقاد دارم معنی واقعی عشق اینه که شما کسی رو به خاطر خودش دوست داشته باشی، این یعنی عاشق خودش هستی و عشق واقعی رو عشق به خدا میدونم.
چون شما که خدا رو دوست داری خدا هم خود شما رو دوست داره و اگر خیلی خدا رو دوست داشته باشیم خدا عاشق مون میشه و ما رو میبره مثل شهید حججی و در عشق های زمینی هم عشق مادر به فرزندش عشق حقیقیه و یک مرد رو میتونه فقط مادرش به خاطر خودش دوست داشته باشه.
مادر کاری نداره فرزندش زشته یا زیبا، چاقه یا لاغر، کوتاهه یا
ویکتور فرانکل سی‌وهفت ساله، توسط نیروهای آلمانی اسیر شده و بعد منتقل شده به اردوگاه آشویتس. اردوگاه آشویتسی که در آن مرگ یک رویداد تکراری و پیش‌ پا افتاده است. اردوگاهی که ساده‌ترین راه فرار از آن، خودکشی با برق سه فاز حصارهاست.
ویکتور فرانکل آدمی است که تا دیروز مطب خودش را داشته؛ جایگاه اجتماعی و احترام اجتماعی خودش را داشته؛ خانوادۀ خودش را داشته؛ دوست و آشنای خودش را داشته؛ زندگی خودش را داشته و حالا، حالا  به یک‌باره، همۀ چیزی را که
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
سلام
دوستان من قبلا یه ترم یه دانشگاه دیگه خوندم. اون جا عاشق یه دختر شدم. ولی متاسفانه همه چیز از دور قشنگ بود. اون دختر تمام عشق و علاقه ی منو زیر پاهاش له کرد و از همه مهم تر غرور و شخصیتم لگد مال شد.
حدود یک سالی هست که پای عشقم وایسادم و بهش اصرار میکنم که درخواست ازدواجم رو قبول کنه. ولی اصلا با وجود اینکه میدونه چقدر دوسش دارم ولی اصلا واسه ی نه خودش و نه خانوادش مهمه که من براش میمیرم. قیافه م و رفتارهام شده شبیه آدم های شکست عشقی خورده. هر
اگه کسی از وقت شریفش مایه میذاره و به شما کمک میکنه،
بله به شما لطف میکنه.
ولی بیشتر ازون داره به خودش هم لطف میکنه.
اگه وظیفه کسی نیست انجام کاری،
و داره از سر حسن نیت اونکارو انجام میده،
بدونین که داره جای چیزی رو توی مخش پر میکنه.
بعضی ادمها، دوست دارن مفید باشن.
دنبال یه راه برای مفید بودن میگردن.
نمیگم همه اونهایی که به شما کمک میکنن، اینطورین.
نه.
ولی وقتی کسی در به در دنبال کمک کردنه و خودش میاد پیشنهاد میده، یا حتی خودش پیشنهاد نمیده ولی
خانواده‌های ایرانی که علاقه زیادی به سریال‌های ترکیه دارند زبان ترکی را با تماشای آن می‌آموزند.
خانواده‌های ایرانی که علاقه زیادی به سریال های ترکیه از جمله پایتخت عبدالحمید، وصلت، پرنده سحرخیز، عشق اجاره‌ای، عشق تجملاتی دارند؛ زبان ترکی را با تماشای این سریال‌ها می‌آموزند.
 
مریم محمدی، ساکن مرکز شهر تهران به خبرنگار آناتولی گفت: علاقه زیادی به سریال‌های ترکیه‌ای دارم و برای یادگیری و تقویت زبان ترکی سریال‌های ترکیه تماشا می‌کن
نمى دونم چرا دختران زیبایى رو فقط در حالت هاى خاصى درخودشون می یابند ...
به نظرم انسان اگه زیبایى خودش رو از زاویه هاى مختلف نتونه ببینه، هنوز تمام خودش رو پیدا نکرده...
زیبایى خودش رو وقتى کثیف و هپلیه
زیبایى خودش رو وقتى موهاى بدنش بلند شدند
زیبایى خودش رو وقتى ناخنهاش بدقواره شدند
زیبایى خودش رو وقتى اندامش شبیه ظرف هاى مادربزرگها چهل تیکه و رنگ و رو رفته و استفاده شدند 
زیبایى خودش رو وقتى خوابالو بیدار شده یا خستگى داره ازش شره مى کنه
زیب
نمیدونم به تاریخ علاقه دارید یا نه ولی من خیلی علاقه دارم خصوصا تاریخ زمان انسانهای اولیه و اختراعاتشون مثل اختراع آتش چرخ و...
مثل کوچ کردناشون . اطلاعات تاریخی رو خیلی دوست دارم .
 
مثلا شما میدونید کلمه پ د ر س گ از کجا اومده؟ از قومی به نام سکاها که بایه قوم دیگه دشمنی داشتن که اون قوم میگفتن بریم پدر سکاها رو
دربیاریم واین مونده تا امروز که تبدیل شده به این کلمه قبیح .
عذر خواهی میکنم که گفتم این کلمه رو .
توی گیر و دارِ تغییر رشته ام واسه ترم بعد،بالاخره اونقدر با خودم و اطرافیانم مبارزه کردم که به اون چیزی که میخوام برسم و رشته ای رو انتخاب کنم که به تایپ شخصیتیم بیشتر نزدیکه،این بار دیگه حرف هیچکس از هیچ جنبه ای برام مهم نیست،حرف تموم آدم هایی که هزار بار از راهی که میخواستم برم و عاشقش بودم برگردوندنم و پشیمونم کردن.فقط و فقط میخوام علاقه ام رو دنبال کنم حتی اگه یه قرون درآمد نداشته باشه،از امروز صبح تا الان روحیم خیلی خیلی بهتر از روزای د
توی گیر و دارِ تغییر رشته ام واسه ترم بعد،بالاخره اونقدر با خودم و اطرافیانم مبارزه کردم که به اون چیزی که میخوام برسم و رشته ای رو انتخاب کنم که به تایپ شخصیتیم بیشتر نزدیکه،این بار دیگه حرف هیچکس از هیچ جنبه ای برام مهم نیست،حرف تموم آدم هایی که هزار بار از راهی که میخواستم برم و عاشقش بودم برگردوندنم و پشیمونم کردن.فقط و فقط میخوام علاقه ام رو دنبال کنم حتی اگه یه قرون درآمد نداشته باشه،از امروز صبح تا الان روحیم خیلی خیلی بهتر از روزای د
دختر 5 ساله دارم میخوام حضانت کاملش رو بگیرم چکار کنم که بتونم بدون مشکل این کار رو انجام بدم ؟ واینکه دخترم میتونه خودش مشخص کنه که دوست داره با کی زندگی کنه ؟ در چه سنی بچه میتونه خودش بگه با کی زندگی کنه ؟

تا هفت سالکی حصانت باشماست وپس از ان باشوهرت تا بلوع و رشد که خودش انتخاب میکند

منبع: سایت وکالت دادراه
ویکتوریا بکهام می گوید برای این وارد طراحی لباس و دنیای مد شد که بتواند لباس هایی که خودش دوست دارد بپوشد را برای خودش طراحی کند. من هم با این گند اخلاقی ها و خرده گیری های نشریات و وبلاگ ها و گروه های ادبی باید ادب شوم و بشینم سرجایم و خودم یک گلی به سر ایده های درب و داغانم بگیرم.
سالی که من کنکور دادم همه اسباب پزشک شدن رو داشتم جز علاقه، از طرفی اصلا تجربی نبودم، بخاطر عدم علاقه، با رتبه خیره کننده مهندس شدم، مهدنسی باکلاس در جای خاص، ولی پزشکی نبود از دید همه...
بعدها هم و قبل ترش حتی، انتخاب هام همه با عقل عمومی جور در نمیومد
حتی الآن
اون.رتبه ها، اون موقعیت های تحصیلی و شغلی
همه و همه کناری رفته، منم و روزهای تکراری، با هدفی غیر طابق با عقل عمومی، با موانعی بزرگتر از حد تصورم، موانعی از جنس حود ابزارهای لازم برای پی
احساس نداشتن به همسر : موضوع مهمی است که می تواند تمامی ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار دهد.
در زندگی زناشویی، برای هر دو طرف هیچ چیز سخت تر از شنیدن عبارت “من شما را دوست ندارم” نمی باشد.
اگر این علائم را در زندگی با شریک زندگی خود مشاهده کنید، به همسر خود را کمی بیشتر دقت کنید.احساس نداشتن به همسر
نشانه های عدم علاقه به همسر چیست؟ هیچ چیز سخت تر از شنیدن “دوستت ندارم” از جانب همسر نیست.
عشق عامل اصلی زنده ماندن زندگی است، که گاهی اوقات در بین
گروه واتساپ ازدواج برای کسانی که دوست دارند تا ازدواج کنند بسیار مناسب هست و شما میتونید همسر مورد علاقه خودتون رو در فضای مجازی پیدا کنید که کاری خیلی اشتباه است.
همیشه آدم باید برای ازدواج از بزرگترهای خودش کمک بگیره و از کسانی که در محیط خودشون  زندگی میکنند خواستگاری کنه و فضای مجازی اصلا برای این کار پیشنهاد میشه.
ما به درخواست خیلی از کاربران که به دنبال گروههای واتساپ با موضوع ازدواج بودند این گروه رو ایجاد کردیم و از شما دعوت میکنیم
یادم باشه خیلی از کسایی که در برابرشون حس مدیون بودن و کم بودن داشتم و فک میکردم بهم دارن لطف میکنن اشتباه میکردم...
جز در موارد معدود در دنیا... در باقی موارد و روابط هیییچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیره...
 به عبارت بهتر هیچ کس بدون نظر گرفتن منافع خودش کاری نمیکنه و خودش رو قربانی نمیکنه...
دیگه هیچ وقت عذاب نمی کشم از حس کم بودن و مورد عنایت بودن از استاد و دوست و بقیه....
جای دولا راست شدن و تشکر کردن باید حقمو بگیرم با خجالتی نبودن و شل و ول ن
امروزه بسیاری از دختران این مشکل را دارند که مثلا میگن ما یک خواستگار داریم که لنگه در را از جا درآورده اما من چون خودم خیلی شخص مذهبی هستم توی جواب دادن به او تردید دارم چون خواستگارم آدم مذهبی نیست.
ببینید اولین چیزی که برای انتخاب همسر مهم است مشاهده علاقه و ایجاد عشق است و ببینید که آیا این شخص میتواند شمارا به سعادت برساند یانه؟اگر شرایط را دارا باشد خیلی عالیست و اینکه چون شما شخص مذهبی هستید و او نیست یک دلیل بسیار بی منطق و خنده داراس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ارتش سایبری وبلاگ نویسی