تعمیرات تخصصی بُرد درتمام مدل ها
تعمیر انواع بُرد لباسشویی و ظرفشویی (الجی،سامسونگ،مدیا،ایندوزیت،کرال،بوش،اسنوا،پاکشوما و ....)
تعمیر انواع بُرد یخچال و فریزر (هیمالیا،الجی،سامسونگ،اسنوا،دپوینت،هیتاچی،دوو و....)
تعمیر انواع برد پکیج و کولر گازی ( بوتان،ایران رادیاتور،ایساتیس،الجی،سامسونگ،مدیا،جنرال و...)
تعمیر انواع برد لوازم برقی و خانگی
(جاروبرقی،توستر،ا
سلام به همراهان گرامی و همیشگی بیست ارن
همونطور که میدونید ؛ قیمت بیت کوین پایین اومده و این خبر ، بهترین خبر برای کسانی هست که میخوان در این عرصه فعالیت کنن و درآمد داشته باشن !
سایت بیست ارن هم برای دوچندان شدن انگیزه این عزیزان ، مسابقه ای رو طراحی کرده ( به شکل بُرد - بُرد ) که هم ما سود کنیم هم شما !
ادامه مطلب
توضیحات آگوا بالانس بُرد
مشخصات فنی:
جنس: استیل 304+پلی اتیلن
ابعاد : طول: 50cm، عرض: 50cm، ارتفاع: 7.5cm
عمق مفید استفاده:130 – 140 cm
کارکرد:
ابزاری برای توانبخشی مفصل مچ پا
مناسب برای تمرینات حس عمقی
توانبخشی مفاصل پاها و شانه
برای اطلاعات بیشتر و سفارش محصول اینجا کلیک کنید.
رو به روی آینه ایستاده بود و موهای بلندش را شانه میزد...خورشید از گوشه ی پنجره ی اتاق دستش را لای موهایش می کشید و نوازشش می کرد ...
دخترک معصومانه می خندید ...
انگار که عشقِ مادرانه ی خورشید در قلبش نفوذ کرده بود...
دخترک در آینه به چشمانش لبخند زد ...
هوا ابری شد ...
طوفان شد ...
بادِ وحشی زوزه کشان خودش را به شیشه ی پنجره ی اتاق می کوبید ...
دخترک ترسید ...
از جلوی آینه کنار رفت ...
هنوز دستش به دستان ِ پنجره نرسیده بود که پرده های سفید اتاق به رقص د
تعمیر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر ب
میر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر برد
هرکجا سینه زنت دستِ دعا بالا بُرد
مادرت با عجله دستِ عطا بالا برد
بارها بوسه زد و پیش همه جسم تو را
بر سرِ دوش، رسولِ دو سرا بالا برد
ما کجا ظرفیتِ عشقِ تو را داشته ایم؟!
نظر فاطمه، ظرفیتِ ما بالا بُرد
از روی خاک جدا کرد و حسینیه رساند
" ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد "
پشت در ماند رخت تا که خجالت نکشیم
دست لطفت همه جا شأن گدا بالا برد
رو به کعبه نزدم جز به تمنای خودت
نرخِ توحید مرا کرب و بلا بالا برد
کم ندیدیم که بدکاره ی بی تقوا را...
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب عاشورا محرم ۹۸
هرکجا سینه زنت دستِ دعا بالا بُرد
مادرت با عجله دستِ عطا بالا برد
بارها بوسه زد و پیش همه جسم تو را
بر سرِ دوش، رسولِ دو سرا بالا برد
ما کجا ظرفیتِ عشقِ تو را داشته ایم؟!
نظر فاطمه، ظرفیتِ ما بالا بُرد
از روی خاک جدا کرد و حسینیه رساند
" ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد "
پشت در ماند رخت تا که خجالت نکشیم
دست لطفت همه جا شأن گدا بالا برد
رو به کعبه نزدم جز به تمنای خودت
نرخِ توحید
تعمیر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر
تعمیر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر ب
تعمیر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر ب
شبهای امتحان بعضاً به دلیل مصرف یک گالون قهوه تا خود صبح خوابم نمیبرد و فقط چشمهام ُ تا صبح میبستم. و دیشب با وجود این که روز به شدت لهکنندهای داشتم تا اذون صبح فقط چشمهام ُ بسته نگهداشتهبودم و بعدش که برای نیمساعت خوابم بُرد، با دیدن خوابِ «مارمولک» از خواب پریده، تمام مراحل قبلی را تکرار نموده و در این لحظه هم که در محضر شما هستم.
دیشب تلاش کردم خودم را تصور کنم. سرم را فرو کردم توی بالش تا تمام روزنهها را ببندم، بستنِ چشمهای کافی نبود و باید جهان بسته میشد تا به مکان معهود بروم. اولینبار خودم را فرازِ صخرهای دیدم کنارِ دریایی نیلی و آسمانی نیلی، پاهایِ چوبی داشتم و دریا پشتِ سرم بود. بادی وزید و برگهبرگهام کرد و به دریا انداخت تا رسید به پاهای چوبیم. تمام که شدم رفتم به سمتِ خشکی.
دومینبار خودم را دیدم که صبحی که بناست اسرافیل در صور بدمد لحظه سقوط هواپی
از بس که دور ماندهام از یاس و صبح و باغ
تن دادهام به قار و به قورِ کبودِ زاغ
شاهینْ به شانههای دلم تُک نمیزند
تعظیم میکنم به مترسک به هر کلاغ
سبزینههای مزرعه سهمِ ملخ شدند
خاموش شد اُجاق و چه سردست این اتاق!
این درّهها ندا به کسی پس نمیدهند
شیون بس است و ناله در این غارِ بی چراغ
عمری، اسیرِ سفسطه و زور و زر شدم
آخر چقدر جُغد شنیدن از این نفاق؟!
از اغتشاشِ ذاتیِ این شهرِ کور و کر
باید پناه بُرد به شعر و به چای داغ
محمد حسین اف
توی دنیا یه نفر، منو دوست داشت که همونم منو کشت
خاطراتِ کوچیکو، جا گذاشته با یه غصهی درشت
مردنای موندگار، یادگارِ خاطراتِ فانیه
جوّ خونه سوت و کور، کوره اما آرومِ طوفانیه
چمدونِ پشت در، تا ابد که منتظر نمیمونه
اون پرندهای که رفت، تو حصارِ دیگهای هم میخونه
_صندلی غصه نخورد، اتوبوس دنیا رو بُرد
جاده بی عبور نموند، یکی از فاصله مُرد_
پُرسشای وان و تخت، آینه هی میگه اون یکی کجاست؟
توی تنهایی غریق ، ناخدا بدون کشتی، بی خداست
رفته
آیت الله حائری شیرازی
شما #بردهپرورید نه #انسان_پرور
خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامههای خودشان. من در شیراز هفتهای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبهشان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت میکرد. به او گفتم هفتهای چند ساعت با اینها کار میکنی؟ گفت 17 ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفتهای یک ساعت کار میکنم!!».
ادامه مطلب
آقای حاصلی مسئول تعمیر تجهیزات آزمایشگاهی تو ibbعه (انستیتو بیوفیزیک و بیوشیمی). از شنبه هفته پیش تا امروز که یکشنبه ست، 9 بار رفتم پیشش برای تعمیر یه دستگاه. وظیفه من نبود برای تعمیرش پیگیری کنم، ولی مجبور شدم، چون با اون دستگاهه کار داشتم. در مورد عُقدهبازی های مسئول آزمایشگاهمون و پیگیری نکردنهاش دوست ندارم حرف بزنم، در مورد استادی هم نمیخوام بگم که باید برای تعمیر دستگاه 100 تومن بده ولی دیروز برگشته بهم میگه "مهندس! من امروز قسطی تو
از بیمارستان برگشتم و لباس درآورده در نیاورده دوشی گرفتم و توی تخت ولو شدم.استرس درس هایی که این یک و نیم روز نخواندم در خواب رهایم نکرد...حالا بیدار شده ام و ترکیب سکوت خانه و موهای نم دارم که بوی شامپو میدهند با صدای هو هوی باد کولر مرا نه که یاد چیزی بیندازد،انگار دقیقا بُرد به سالهایی که دم ظهر تابستان داغ میرفتیم استخر و بعد با موهای نم دار جلوی کولر ولو میشدیم...
حسش انقدر عجیب است و انگار یک دلتنگی خاصی دارد که مرا یک ساعت است در تخت نگه د
بههمین ترتیب او در کنار تارو زندگی کرده بود و آنروز تارو مُرده بود بیآنکه دوستیشان واقعاً مجال زیستن بیابد . تارو همانطور که خودش میگفت بازی را باخته بود . اما آیا چه بُردی نصیب ریو شده بود ؟ بُرد او در این میان فقط این بود که طاعون را بشناسد و بهیاد بیاورد ؛ دوستی را بشناسد و بهیاد بیاورد ؛ محبت را بشناسد و روزی مجبور باشد که بهیاد بیاورد . تمام آنچه انسان میتوانست در بازی طاعون و زندگی ببَرد ، عبارت بود از معرفت و یادبود . و شا
✅ هفته گذشته پیکر یکی دیگر از شهدای عزیز مدافع حرم تشییع شد. شهیدی که بیش از سه سال پیش به شهادت رسیده بود اما پیکر مطهّرش در منطقه العیس سوریه منتظر مانده بود تا دوباره با آمدنش این روزهای ما را معطّر کند. مایی که قبرستان نشینان عاداتیم. ✅شهید #ابراهیم_عشریه سال 56 در نکا به دنیا آمد. او یکی از اساتید فنون نظامی بود که به عنوان مستشار نظامی از قم به سوریه رفت. ابراهیم در این سفر ماندگار شد، تاریخ بود که ما را با خود بُرد و از او جدا کرد.
ادامه مط
دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که نالهام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این #بعثی شدهام...
ادامه داستان در ادامه مطلب...
متن کامل داستان در پیام رسان های اجتماعی تقدیم حضورتان
https://eitaa.com/dastanhaye_mamnooe
https://sapp.ir/dastanhaye_mamnooe
https://t.me/dastanhaye_mamnooe
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
تفنگ ایرانی فاتح
سلاح «فاتح» یک بار در سال 93 توسط سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه رونمایی شد و در سال 95 نیز با اعمال تغییراتی بر روی نمونه اولیه، دوباره نمایش داده شد. در «فاتح» جدید، ضریب سهولت و دقت در انجام عملیات افزایش یافته است.بُرد نهایی «فاتح» یا همان «ام16 ایرانی» که یگانهای تکاوری سپاه مانند «صابرین» و «تیپ 48 فتح» از آن استفاده میکنند، 3 هزار و 600 متر است و برد مفید آن نیز به 450 الی 500 متر میرسد.
ا
بسکتبالورزشبسکتبال ورزشی گروهی است که در آن دو گروه پنجنفره در یک سالن مستطیلشکل به بازی میپردازند. هدف بازی پرتاب توپ به درون سبدهایی به قطر ۴۶ سانتیمتر و به ارتفاع ۳٫۰۴۸ متر است که در دو سمت زمین قرار دارند و به تختهای به نام «بکبُرد» متصلاند. هر تیم باید توپ را به درون سبد تیم روبرو بیندازد. بالاترین هیئت حاکمه: فدراسیون بینالمللی بسکتبالمقام: سنتر، پوینت گارد، اسمال فوروارد، شوتینگ گارد، پاور فوروارد .
یا ذَالکِرامةِ والنِّعَم، سیدالکریم آیینهدارِ لطف و کرم، سیدالکریم هر کس که زائرت شده گفتهست با یقینبُرد از دلم چه غصّه و غم سیدالکریم این است از علائمِ سائل پذیریاتهم سیدالرّحیمی و هم سیدالکریم مشهد شدهست حجّ فقیران و باز هم؛شد کربلایِ قومِ عجم سیدالکریم
برای مشاهده و دانلود تصویر در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید
سعدی رحمه الله می فرماید
تیغ بُرّان گر به دستت داد چرخ روزگار
هر چه میخواهی ببُر اما مبر نان کسی ....
سعدی
من دلپُر به محضر آن شاعر ارزنده ایران زمین می نویسم که ای سعدیا !
تیغ بُرّان گر به دستم داد دست روزگار
بْرّم آن دستی که بُرّد گوشه نان کسی ...
دلپر
مرکز تعمیرات برد نوین تکنیک
کاربران عزیز درصورت سوال یا ارسال برد پیام بگزارید و یا با شماره های درج شده در وبلاگ تماس بگیرید.
جهت برقراری ارتباط میتوانید در بخش نظر مشکل خود را بیان کنید و شماره تماسی برای ما قرار دهید تا ما در اسرع وقت مشکل شما را پیگیری کرده و با شما تماس بگیریم.
اطلاعات تماس شما محرمانه خواهد بود و تنها نام وارد شده و نوع مشکل جهت راهنما برای دیگر کاربران در بخش نظرات به نمایش در خواهد امد.
انشالله هم وبلاگ هرچه سریعتر بر
ﺍﺗﻮﺑﻮﺳ ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ ﺍﺮﺍﻧ را ﻪ ﺭﻭﺣﺎﻧ ﻫﻢ ﺑﻨﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﻪ ﻣ ﺑُﺮﺩ ﺩﺭ ﺍﺯ ﺷﻬــﺮﻫﺎ ﺗﺮـﻪ ﻨـﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻌﻤـﺮﺎﻩ، ﺟﻬﺖ ﻣﺮﻣّﺖ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻣﻨﻤﺎﺪ . ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺮﺩﻩ ﻭ ﺎﺩﻩ ﻣ ﺷﻮﻧﺪ .ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻐـﺎﺯﻩ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺎﺭ ﻭ ﺿﻤﻦ ﻨﺮــﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺣﺎﻧ ﻣ ﺮﺳﺪ ﺷﻐﻞ ﺷﻤﺎ ﺴﺖ؟ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺎﺳﺦ ﻣ ﺩﻫﺪ ﻪ ﺭﻭﺣﺎﻧ ﻫﺴﺘﻢ ﻧﻤــﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻣ ﻨﻢ، ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻭ ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺳﺨﻨـﺮﺍﻧ ﻣ ﻧﻤﺎﻢ
او ظالم بود
دیگر شُده بود عادت ما
دیگر جایِ شکایتی انگار نبود
در بین مردم فقط به اندازه ی حرف و حدیثی جای داشت و نقل غیبتها
کم کم، کم کم
زندگی که جریان داشت
بُرد با خودش به دنبال جریانِ ...نبودن..
..... و دیگر واقعا نبود
هیچ حسی هم انگار نبود و انگار مینمود به نبودن نیز
انگار....
عِـــشق..
شده است طعمه ی حرف
حرفِ دوست داشتن
و انگاری از هوس
...ادامه دارد..
او ظالم بود
و عشق سکوت کرد به حُرمتش
برای بقایی انفرادی
اما
فقط بقاء..
او بهان
به تو رسیده ام در تقدیریکهاز گذشته ای آمده بود..از قلبیکه میخواست بتپد..اماباید میماندبایددر آن کُماقلبش را سر به نیست میبُرد....شُوکی میخواستتا دوباره بتبد..برای همین اگر تقدیر این تپیدن نبود..هیچ گذشته ایقلبم را به کُما نمی بُرد..و من از حسرتیآمده امکه آرزو بود..از همان روزی آمدم که بهشت در حسرت انسانیتبود..انسان ولی نبود..ولی اکنون انسان هست باز هم..دیگر حسرتی نیست..و دوباره انسانیت دستِ فرشته ها را میبوسد!،انسانیت است آرزو....خُداوند تقدیری
یا ذَالکِرامةِ والنِّعَم، سیدالکریم آیینهدارِ لطف و کرم، سیدالکریم هر کس که زائرت شده گفتهست با یقینبُرد از دلم چه غصّه و غم سیدالکریم این است از علائمِ سائل پذیریاتهم سیدالرّحیمی و هم سیدالکریم مشهد شدهست حجّ فقیران و باز هم؛شد کربلایِ قومِ عجم سیدالکریم
برای مشاهده و دانلود تصویر در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید
هرچه به وضع حاضر می نگرم، بیشتر یقین پیدا می کنم که واقعه ی بزرگ تری در راه است. واقعه ی خافضه ی رافعه ای .. و این مسیر حادثه را دیگر بازگشتی نیست. بیشتر می فهمم که عزلت گزیدن اجباری اهل دنیا برای این است که مدّتی با خودشان خلوت کنند و تفکّر، "که چرا فارغ از احوال دل خویشتنم؟". "کز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود". "یا چه بودست مراد وی ازین ساختنم". راه گریزی نیست. لاعاصم الیوم من امر الله. این بارانی هم که گرفته است و سیلی شده است انگار، آرامش نزدیکی ندا
کارتخوان سیار سیم کارتی
کارتخوان های جدید نسل امروز که بصورت پرتابل هستند با سیم کارت راه اندازی میشوند. در این بین مبحث آنتن دهی بین این کارتخوان ها حائز اهمیت هستن که کدام دستگاه بیشترین و بهترین آنتن دهی رو بر اساس قیمت کارتخوان های سیار خواهد داشت. خبر خوب این است که همه ی بُرد ها و مدارهای آنتن دهی دستگاه های کارتخوان سیار به یک شکل ساخته و عملکردی مشابه هم دارند.
در مواقعی بحث آنتن دهی کارتخوان سیار به آنتن دهی شبکه ای اوپراتور سیم ک
حضرت آیتالله خامنهای: «من به فرزندانی که پدران شهید خود را هرگز ندیدند، به همسرانی که سنگینی فراق همسر و یار و غمخوار خود را تحمّل کردند، عرض میکنم: عزیزان من! با شهادت عزیزانتان، شما خسارت و ضرر نکردید. عزیزانِ شما اگر از دست شما رفتند، اما در خزانه گرانبهای شهادت الهی، شخصیتشان همچنان محفوظ و حاضر و ناظر است. این زندگی میگذرد و همه کس خواهد رفت؛ اما آن کسی سرافراز است و بُرد کرده است که رفتن او از این دنیا، برای مردم و دین و تاریخ و کشور
بارها زخم می خوری و باز می خواهی اش،
رقیب پیدا می کنی و باز می خواهی اش،
این ماهی کوچک هر بار به امید اقیانوس دل به دریا می زند
و موج های سهمگین او را پس می زنند.ماهی کوچک حالا بی رحم شده و
هرگز دلتنگِ اقیانوس نیست...حالا دیگر یک چیز را خوب می دانی؛
باید از اسرافِ دوست داشتن دست بکشی. اندوه قابله ای است برای آن چه که مغزت به آن آبستن است.
هر شب منتظر آمدنِ جنینی هستی که اندوه، در مغزت متولّد می کند.دیگر دمنوش ماداگاسکار آرامَت نمی کند و هنوز هم
رسو
سال ۹۸ اینجوری بود
سال نو مبارکککک ( همه جا سیل اومده ) صبح بخیر ( زلزله شد )صبح بخیر ( کیروش رفت )صبح بخیر ( مشایخی رفت )صبح بخیر ( بهنام صفوی هم رفت )صبح بخیر ( نجفی زنش رو کشت )صبح بخیر ( دختر آبی خودکشی کرد )صبح بخیر ( سیل اومد اونجارو بُرد )صبح بخیر ( طوفان فلانجارو آورد)صبح بخیر ( زلزله فلان جارو ترکوند)صبح بخیر ( ترامپ باز هار شد ) صبح بخیر ( میخواد جنگ بشه )صبح بخیر ( سردارسلیمانی شهیدشد)صبح بخیر ( سیلی محکم )صبح بخیر ( کیمیامون رفت )صبح بخیر ( آخ آ
"ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خونِ دلها خوردهایم..."او همیشه برای وطنش خواند...امروز نهمین سالروز درگذشت استاد «محمد نوری» صدای ماندگاری است که رنجِ دوران بُرد.استاد
«محمد نوری» موسیقی را زبانی جهانی و از آنِ تمام اقوام و ملتها
میدانست. وی طی پنج دهه بیش از سیصد قطعهی آوازی اجرا کرد او همچنین به
تقریر و ترجمهی مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه پرداخت و در سالهای
پایانی عمرش چندین اجرا به نفع بیماران خاص داشت.صدای او برای ن
اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
اما من شوهر داشتم و لابد فکر
شیخ مظلوم
که پسرانش را ابراهیم وار به مسلخ به مسلخ نمرود بُرد
او شش اسماعیل اش را به مسلخ نمرود, در افریقا فرستاد.
که او امروز نماد مقاومت در افریقا که نه برای کل بشریت است, مستحکم و خالص
خدا نگهدارش و من و ما پیروش, انشاالله
فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و زمخت و نه، فریاد می کشید و ناسزا می گفت و نه عیب جویی می کرد و نه بسیار شوخی می کرد.خود را از آن چه دوست نمی داشت، به غفلت می زد و دیگران را نه از آن نومید می ساخت و نه بدان ترغیب می کرد.سه چیز را از خود دور کرده بود: لجاجت، پرگویی و بیهودگی و سه چیز را از مردم کنار نهاده بود: هیچ کس را، نه می نکوهید و نه عیب می کرد و در پی جستن زشتیهای او نبود، وسخنی نمی گفت، مگر در آن چ
به رویم باز کن میخانهی چشمی که بستی را
ز رندی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را
نمیآید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
شُکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:
فرافتادن "ما" آبرو بخشید پستی را
در این بازار بیرونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با "ثروت" عوض کردم غنای "تنگدستی" را
به تن تبعید شد روحِ عدمپیمای من ای عمر!
بگو بر شانه باید بُرد تا کی بار هستی را؟
#فاضل_نظری
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب پنجم محرم ۹۸
می نشینیم سر کوی اباعبداللهبه امید رخ نیکوی اباعبداللهاز کریمیِ خودش بوده که ما هم شده ایمهمه ی عمر ثناگوی اباعبداللهصحنِ پیشانی ما بوی حسینیه گرفتاز گِل تربتِ خوشبوی اباعبداللهاهل معراج نشد هیچ رسولی الا...با توسل به سرِ موی اباعبداللهنزد پیغمبر ما خوب تر از هر عملی استزدنِ بوسه به بازوی اباعبداللهدستگیر است اگر از همه ی خلق حسینبوده چون فاطمه الگوی اباعبداللهرحمت واسعه اش، جلوه
آدرس ربات:
https://t.me/majaame_bot?start=post126360050
امکانات فعلی ربات با توجه به مراحل از پیش تعیین شدهی طراحی آن عبارتست از:
۱. بُرد آنلاین مرکز خدمات حوزههای علمیه
این کلید حاوی مطالبی است که در تابلوهای اعلانات مرکز خدمات حوزههای علمیه واقع در شهر مقدس قم دیده میشود و عمدتا حاوی مراحل اداری این مرکز است. اگر کار در مرکز خدمات حوزه کار اداری دارید و نمیدانید مدارک لازمهی آن کار چیست لازم نیست یک بار بیشتر صرفا برای نگاه کردن به تابلوی اعلانات ب
هرچه زشتی ست درین معرکه زیبا بشود
اگر از خوابِ گران دیده ی ما وا بشود
نه فقط یوسفِ مصری ، که خدا را بیند
دیده ی کور اگر ، سهمِ زلیخا بشود
بذرِ گل بودن و گل دادنِ تو نیست هنر
هنر آنست ، خسی زُهره ی مینا بشود
برکه باشی ، فقط ماه درونت پیداست
آسمان مژده به آنست که دریا بشود
نشد از هر نَفَسی زنده تنِ مرده ی ما
تنِ ما زنده به انفاسِ مسیحا بشود
نیست مجنون ، هرآنکس که به لیلا برسد
هست مجنون ، اگر کشته ی لیلا بشود
نیست هر رهگذری ، لایقِ چشمِ پُر
تعمیر تخصصی کلیه بُرد های الکترونیکی
تعمیر برد لباسشویی سامسونگ(SAMSUNG)
تعمیر برد لباسشویی ال جی(LG)
تعمیر برد لباسشویی ایندوزیت
تعمیر برد لباسشویی کرال
تعمیر برد لباسشویی پاکشوما
تعمیر برد لباسشویی دوو
تعمیر برد لباسشویی اسنوا
تعمیر برد لباسشویی مجیک
تعمیر برد لباسشویی میدیا
تعمیر برد های دایرکت درایو
تعمیر برد یخچال دوو ساید
تعمیر برد یخچال الجی ساید
تعمیر برد یخچال سامسونگ ساید
تعمیر برد یخچال هیمالیا
تعمیر برد یخچال اسنوا
تعمیر ب
همسر زیبای من سلام.
این نامه شاید آخرین نامه ای باشد که می نویسم. امیدوارم قبل از خواندنش تمام زیرساخت های برق و اینترنت توسط دشمن و یا بنا به مصلحت اندیشی، توسط دوستان قطع نشده باشد. مگر یادت نمی آید کسی که آن روزها دشمن ما بود و بعدها دوست و برادرمان شد با موشک و راکت هشت سال زیر ساخت های برق و گاز و آب مان را هدف گرفت و کسی که دوست مان بود چهل سال با پارازیت و فیلترینگ و عملیات راپل، اینترنت و ماهواره مان را! و این دو آنقدر نقش خود را احمقانه ب
از یک جایی که تاریخ و زمانش حتّی یادم نمی آید؛ دیگر نمی توانستیم بدونِ هم هیچ حسی را با کسی شریک شویم. دقیقا همین احساسِ سرسپردگی؛ تنهایی را برایمان به ارمغان آورد. وقتی او نبود احساسم جوری بود؛ که انگار هست، کنارم وجود دارد. وقتی هم بود؛ انگار هیچ کس جز او در دایره ی هستی وجود نداشت. وقتی هم من نبودم؛ او تنها بود. چون هیچ کس نمی توانست مثل من او را از جنجالِ روزمرگی ها بیرون بکشد و وجه تمایزش را با آدم های دیگر کشف کند. همین احساس تنهایی بدونِ ا
از یک جایی که تاریخ و زمانش حتّی یادم نمی آید؛
دیگر نمی توانستیم بدونِ هم هیچ حسی را با کسی شریک شویم.
دقیقا همین احساسِ سرسپردگی؛ تنهایی را برایمان به ارمغان آورد.
وقتی او نبود احساسم جوری بود؛ که انگار هست،
کنارم وجود دارد. وقتی هم بود؛
انگار هیچ کس جز او در دایره ی هستی وجود نداشت.
وقتی هم من نبودم؛ او تنها بود.
چون هیچ کس نمی توانست مثل من او را از جنجالِ روزمرگی ها بیرون بکشد
و وجه تمایزش را با آدم های دیگر کشف کند.
همین احساس تنهایی بدونِ ا
از آن وقتی که ویروس آمد و بُرد
سلامت از بزرگ و کوچک و خُرد
به شهرم همتی چندان روانه شدن عاشق به یاری آن زمانه
جوانان وطن با شور و حالیکُنند شهر را ز این ویروس خالی
سپاهی و بسیجی دست در دستهمیشه پای کار تا می توان هست
همه اهل محل از مرد و از زنکه یاریِ کرده اند این جمع بیست تَن
به تهران و به قم از هر دیاریکمک های فراوان داده یاری بسازند همتی در طول دوران همه فعال کار تا زیر باران
بنازم شهر فاضل ای نراقیحریفش هم نشد ویروس
برد الکترونیکی در لوازم برقی و خانگی مانند لباسشویی ،یخچال ،جاروبرقی و... در واقع مغز دستگاه است و فرمان به دستگاه از طریق بُردالکترونیکی صورت میگیرد .یک برد الکترونیکی از یک ای سی فرمان یا میکرو اصلی تشکیل شده که بخش ورود و خروج فرمان ها در بُردمیباشد .
یک بُردالکترونیکی به غیر از ای سی فرمان از تعداد زیادی قطعات دیگر تشکیل شده است که این قطعه ها فرمان ها را از نقاط مختلف دستگاه جمع آوری کرده و به میکرو ارسال میکنند .میکرو با دریافت این فرم
خب خب خبنکنه علوم پایه بیوفتم؟طرفای ۱۰ بیدار شدم، ساعت 11 و رب اینا بود ولی هنوز تو خواب خلاصه های بیوشیمی م توی دستم بود:)) و در حالی که توی ذهنم تکرار میشد جی سیکس پی میشه ریبولوز پنج فسفات میره توی پنتوز فسفات و میشه فرو 6 فسفات و ان ای دی پی اچ بعد اون باز فلان و اینا؛ مامان اومد بیدارم کرد:))یه قهوه ازین ضعیف بی جونا خوردم و اثر تلقین یکم بیدارم کرد. دیشب خواب قشنگی دیدم. فائئزه ممدشونم خونه ن و بابا مرکزه. الان رسما میخوام بیوشیمی و شروع کنم و
دست بُرد
و دکمهی بالای یقهاش را باز کرد
علیه خودش شورید
از تهِ گلو گفت؛ هخخخخ ، هخخخخ
خِلط بود که از گلویش
و از چشمانش ، دو گرگِ خیسِ آب آلوده بیرون پرید
یکی ماده ، یکی نر
موهاشان گندمِ باران خورده
بازگشتهی طفلی
از شرق برخاست و در آسیای مرکزی روی سینهی زنی ایستاده علیه جهان، نشست
با فکرِ زنی که التماسش کرده بود در مصرِ بیچاره
یک سکوتِ قوی ، یک خمودگیِ مدام ، یک غمگینِ هار ؛ تیمش
یک «من» در امتدادِ خشمگینم
یک «من» با حقیقتِ غمگینم
از گ
نام کتاب: #فوتبال_علیه_دشمن | نویسنده: #سایمون_کوپر | مترجم: #عادل_فردوسی_پور | من این #کتاب_صوتی رو از #فیدیبو گوش کردم (۱۱ ساعت و ۴۲ دقیقه).در جریان حمله ی آلمان به کییِف، آلمانی ها یه بازی با دیناموکییِف ترتیب دادن. هوادارها سربازهای آلمانی بودن که با مسلسل بازی رو تماشا می کردن! وقتی اوکراینی ها جلو افتادن، سربازها شروع به شلیک به پای بازیکن های حریف کردن!!! دیناموکییِف این بازی رو بُرد، اما بعد از بازی، همه بازیکن ها اعدام شدن!!!.چهار سبک ب
دانلود فیلم شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
در بیت مکرم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی_ ۹۸/۱۰/۱۴
قسم به جلوه ی ایمان و عصمت زهرا
بیا که شاد شود قلب حضرت زهرا
گناهکاری ما را ببخش آقا جان
به حرمت نظر لطف و رحمت زهرا
دعا برای محبین خود به لب داری
میان نافله ات، طبق عادت زهرا
شعاع نور بصیرت به ما عنایت کن
از آفتاب رفیع بصیرت زهرا
رسیده ایم که ما را علی شناس کنی
به پای مکتب درس ولایت زهرا
کمی به ما بچشان مزه ی عبادت را
قسم به گریه ی وقت عبادت زهرا
دانلود فیلم شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
در بیت مکرم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی_ ۹۸/۱۰/۱۴
قسم به جلوه ی ایمان و عصمت زهرا
بیا که شاد شود قلب حضرت زهرا
گناهکاری ما را ببخش آقا جان
به حرمت نظر لطف و رحمت زهرا
دعا برای محبین خود به لب داری
میان نافله ات، طبق عادت زهرا
شعاع نور بصیرت به ما عنایت کن
از آفتاب رفیع بصیرت زهرا
رسیده ایم که ما را علی شناس کنی
به پای مکتب درس ولایت زهرا
کمی به ما بچشان مزه ی عبادت را
قسم به گریه ی وقت عبادت زهرا
کلهام بوی قرمه سبزی میداد. بوی قلیه با ماهیهای آزاد خلیج فارس. بوی پلو مکزیکیای که لابهلایش میگو هم پیدا میشود. بوی پلو عدسهای مامان بزرگم. بوی برنج و مرغهای مادرِ مامان بزرگم. بوی کبابهای ظهر جمعهای که بابایم درست میکند. بوی ترشه ترهی رِشتی. بوی کوفتههای سلف دانشگاه. با همین کلهی هفت خطِ هشت بو میایستادم به بحث. به اینکه خودتان را جمع کنید و کار راه بیندازید. به اینکه فکر کردی چه خری هستی. با کارمندان اداره. با گشت ارشا
دانلود فیلم شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
در بیت مکرم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی_ ۹۸/۱۰/۱۴
قسم به جلوه ی ایمان و عصمت زهرا
بیا که شاد شود قلب حضرت زهرا
گناهکاری ما را ببخش آقا جان
به حرمت نظر لطف و رحمت زهرا
دعا برای محبین خود به لب داری
میان نافله ات، طبق عادت زهرا
شعاع نور بصیرت به ما عنایت کن
از آفتاب رفیع بصیرت زهرا
رسیده ایم که ما را علی شناس کنی
به پای مکتب درس ولایت زهرا
کمی به ما بچشان مزه ی عبادت را
قسم به گریه ی وقت عبادت زهرا
قرار بود اگر قرار یابد در خویشتن خویش ، او را به گلشنی ببرم مفرح .
نه در آن حوالی زود . بلکه کمی دیر و دور . چون آن روز ، تاب آن راز
نداشت بدان گلشن . هنوز هم ندارد . هر وقت توانست به من بگوید
نقطۀ آغازین دایره کدام و نقطۀ پایانی کدام ؟ شاید آن روز ...
تازه آن هم شاید .
دور خود چرخید و چرخید و باز رسید به همان چراغ زرد . عجبا !!!
برایش تعریف کردم که من نیز بودم همچو او . چراغی زرد .
گویا گمان برد که من عبور کردم از آن چراغ .
من ؟ با این همه نادانی ؟
سالهاس
در طول روز خیلی واژه ها میشنویم و بی تامل و تفکر از کنارشان میگذریم و فقط گاهی بر زبان جاری شان میکنم! ولی یکبار که فرهنگ واژگان مغزتان را زیر و رو کنید ، کلماتی پیدا میکنید که برایتان جالب خواهد بود! تا به حال به برنامه ریزی فکر کردهاید؟ اصلا چرا برنامه ریزی؟چرا به دنبال آن فعل ریختن میآید ؟ چرا جمع نمیشود؟ فقط پهن میشود؟ چرا؟ اصلا شاید به خاطر همین پهن شدن ها و ریختن هاست که هیچ وقت برنامه هایمان به سرانجام نمیرسند و راه به جای
باز خانعمو به ستار روی کرد و پرسا گفت :
- مغز حرف تو یعنی این است که اربابها ... این اربابها بهخودیخود نمیتوانند کاری از پیش ببرند ؟
ستار به جواب گفت :
- میتوانند ... چرا ، میتوانند ! اما ... این جماعت فقط با قدرت خودش به جنگ حریف نمیرود ! علاوه بر همهی کثافتی که دارد ، چیزهای دیگری هم دارد . خیلی رذل و بیچشم و رو است ؛ بدتر از گربه . برخلاف آنچه مینماید ، خیلی هم بزدل و ترسو است . از همهی اینها گذشته ، خیلی ملاحظهکار است . یعنی این
ایرانی ها اصولاً خیلی دوست دارند که هرچیزی به پستشان می خورد را
«نوع بندی» کنند و یک، دو و سه شماره بگذارند و بگذارند درون قفسه ای یا
داخل ویترینی؛ نگاهش کنند و لذتش را ببرند. در همین راستا – یعنی همین
راستای شماره بندی کردن همه چیز – ما هم دیپلماسی را که خیلی روی بورس است
و شش سال از عمر خودمان و شما و کشورمان و آینده مان صرف آن شده را نوع
بندی کردیم و این شد:
دیپلماسی دیوار: در این نوع دیپلماسی، به
کاندیدای رقیب تهمت می زنی و
راز و نیـازِ امشـبم تأثیـر داردوَالله دیـدارِ عـلی تکبـیر داردبالایِ چشمْ ابرو که نَه…شمشیر داردهر نقطه از هرخطبه اش تفسیر دارد
زیـباتر از زیبـاتر از زیـباست آریاو هم عـلیِّ عـالیِ اعلاست آری
کامَش که با گلبوسه یِ ارباب وا شدذکرِ لبِ کـرب و بلا شـکرِ خـدا شدآمـد به دنـیا عـزّتِ ایـرانِ ما شدعَرشِ خدا با دیدنِ گهواره …تا شد…
خَم شد که بُگْذارد دو دیده زیرِ پایشلـرزیده عـالَم با تکـانهای عَـبایَش
لبخنـدِ او شد باعـثِ لبخـندِ اربابنام
من آدم روزهای بلند تابستان نبوده و نیستم. هیچ وقت، حتی روزهای کودکی و در ایام تحصیل هم نزدیک شدن به این فصل برایم خوشحال کننده نبوده. جنب و جوش پاییز، سرما، شب های بلند، چای ِ داغ دور هم، مدرسه و درس و هزاران چیز دیگر همیشه دلم را می بُرد و باعث می شد در پاییز مست شوم و مستانه وارد زمستان و سال جدید شوم.
این روزها اما حس عجیبی دارم. حسی که در آن خبری از شور و شوق همیشگی نیست و به جایش تا دلت بخواهد غم هست. این روزها غمگینم. شاید چون اولین مهری است ک
زندگی نامه علی مردان
خواننده . نوازنده
علی مردان سال ۱۲۸۳ شمسی در شهر (کرکوک) کُردستان عراق چشم به جهان گشود. پس از طی تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۱۷ فعالیّت هنری خویش را بطور جدّی و با اجرای برنامه در رادیو کُردی بغداد آغاز کرد.
در همان سال به عنوان نوازندۀ عود(ساز تخصصی ایشان) ارکستر ملی عراق سفری به مصر داشت و همراه آن ارکستر در جشنوارۀ موسیقی قاهره، به اجرای برنامه پرداخت. پس از آن در کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین برنامه های متعددی اجرا ک
خوش گذشت. چهار نفر بودیم و از عصر پنجشنبه تا ساعت دو و سه صبح جمعه را پای ساکر گذراندیم. بردیم، بردیم، بردیم، بردیم، بردیم، بردیم، باختیم، بردیم، باختیم، باختیم، باختیم، باختیم... سوار شدم. استارت زدم. یکی از آن سه نفر را تا خانهاش رساندم و تا خانه در خواب و بیداری راندم. روی تخت دراز کشیدم. خوابم نمیبُرد. غلت زدم به چپ. پتو را کنار زدم. سردم شد. پتو را کشیدم. گرمم شد. غلت زدم به راست. پشتم در مواجهه با هوای آزادی که از پنجره میآمد یخ کرد. غلت ز
«خِرد» متفاوت است از انباشتنِ اطلاعات. اما، گمان کنم، خِرد واقعی در مواجهه دقیق با اطلاعات، یا همان دانش، اتفاق میافتد. بیدانش، تجربه ما محمولی خالیست، و بنابراین، از ارزیابی خود ناتوان است. تجربه، و شهود، در طی سالها تربیت مییابد. این تربیتشدن، بهمعنای گیرافتادن در چرخه قناعتِ به یک دیدگاه -هرچند دیدگاهی منطقی- نیست، که خودش از عوامل مهم گرفتاری در بند تکرار است؛ یا، این تربیت، بهمعنای دوری از عصیانگری نیست. یا، بهمعنای
تایم اول 8 بر صفر از حریف آمریکایی جلو افتادم که باعث شد عصبانی شود. تایم دوم دستم آسیب دید و برای درمان خونریزی نزد پزشک رفتم؛ هنگام شروع مجدد مسابقه دستم را به نشانه ادب سمت حریف بردم که با بیاحترامی و بیاعتنایی پاسخی نداد. از حرکت و عکسالعمل او خیلی ناراحت شدم چرا که قبل از مسابقه هم مدام کنار تشک کُری میخواند. این بی احترامی کشتیگیر آمریکایی را بیاحترامی به مردم ایران میدانستم و به همین خاطر خواستم ایرانی بودنم و کشتی ایرانی ر
بیانیه گام دوم انقلاب
(2)
پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی بُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر ب
به منظور بهبود خدمات و کیفیت آموزش و همچنین عرضه بهترین خدمات با توجه به هزینه و وقتی که زبان آموز محترم به کلاس های خود اختصاص می دهد، قوانینی در نظر گرفته ایم تا با همکاری استاد و شخص زبان آموز محترم در چارچوب آن بهترین تجربه را از این سبک جدید آموزشی در کشورمان تجربه نمایند. لذا از شما زبان آموز گرامی دعوت می نمائیم پیش از شرکت در اولین جلسه خود حتما قوانین ذیل را مطالعه فرمائید.
قوانین شرکت در کلاس آنلاین برای زبان آموز گرامی:
کلاس های آن
اتاق مطالعه کودکان را باید با توجه به سلیقه و نیازشان طراحی کنید.
با توجه به اینکه تا چند هفته دیگر مدارس کار خود را برای سال تحصیلی جدید از نو آغاز خواهند کرد سعی کردیم تا در این مقاله به مبحث مهم دکوراسیون اتاق خواب دانش آموزان بپردازیم.
در اولین قدم باید بدانیم که فرزند ما برای داشتن خیالی آسوده و مطالعه مفید به چه چیزهایی نیاز دارد و اتاق او باید دارای چه ویژگیهایی باشد.
هنگامی که دانش آموز از مدرسه به خانه برمیگردد، به مدرسه د
پستی برای چالش صخی:
پشت بام خونه امون رو دوست دارم، همون شبی که پیشنهاد درست کردن باغچه کوچولو با گلدانهای شقایق، درختچههای سرو و یه عالمه سبزی که معمولا برای عصرونه های بهار و تابستون میچسبه رو برای پشت بوم مطرح کرد، عاشق خونه امون شدم. دوتایی چایی رو حاضر کردیم، خوراکی ها رو با دیزاین خوشگل تو دیس ریختیم. میره دوقلوها رو صدا کنه بیان بالا، صداش رو میشنوم که میگه: خانم این دوتا باز یه چیزیشون هست، خنده هاشون شبیه وقتاییه که آتیش میسوزنند.
میدونی؟ زندگی بیحساب و کتابتر از اون چیزیه که بهت قول بدم بالاخره همه چیز درست میشه یا یه همچین چیزی، دنیا به حدی ناپایدار و غیر قابل پیشبینیه که شاید بهتر باشه کلا بیخیال بشیم و خیلی بهش دل نبندیم، نمیگم تلاش نکنیم، نمیگم بشینیم به مسیر حوادث روزگار، نمیگم تغییری توی زندگی ندیم، این طوری با مرده چه فرقی داریم؟ اما میگم به زندگی و نتیجه و آیندهاش دل نبندیم، واقعیت اینه که نگرانی ما توی زندگی فقط و فقط وقتی تموم میشه و همه چیز وق
چارده ساله مَهی بر لب بام
چون مه چارده، در حسن تمام
[یه دختر زیبا و رعنا]
داد هنگامه ی معشوقی ساز
شیوه ی جلوه گری کرد آغاز
[آرایش کرد اومد بیرون]
او فروزان چون مه و کرده هجوم
بر در و بامش اسیران چو نجوم
[از حضورش استقبال شد]
ناگهان پشت خمی همچو هلال
دامن از خون چو شفق مالامال
[از قضا یه پیرمرد هم او را شدیدا فالو کرد]
کرد در قبله ی او روی امید[طلب]
ساخت فرش ره او موی سپید
گوهر اشک به مژگان می سفت
وز دو دیده گهر افشان می گفت
[و بی وقفه صفحه او را چ
تا نیمه هاى شب دنبال جواب فلان سوال میان کتاب ها مى گردم. از دور شاید به نظر مى رسد که تمام عمر دنبال مسئله هاى حل نشده ام. اما مدتى است فهمیده ام که این مسئله هاى حل نشده هستند که جایى مرا پیدا مى کنند. چه ونکوور، چه تهران، چه کمبریج. نزدیک صبح نوار سبز ساعت را براى نیم ساعت بعدش تنطیم مى کنم. صداى قدم نگهبان بیرون ساختمان اما از هر ساعتى هشیارکننده تر است. پیرمرد قدخمیده با محاسن سفیدرنگش وقت اذان صبح راه مى رود و استغفار مى کند. و تو گویى این ذک
✅شیخ جعفر کاشف الغطاء هنگامی که به ایران مسافرت نموده بود در جلسهای که یکی از فرماندهان نظامی حضور داشت، ضمن صحبتهای حکیمانهاش گفت: “هرگاه مؤمنی چهل شبانهروز از خوردن هر غذای حرام، خودداری کند، خداوند متعالی او را از خوردن غذای حرام نگه داشته و مصون میدارد".
آن فرمانده، به دلیل بیایمانی و خباثت درونی خود و به منظور بیارزش کردن و نادرست نمایاندن سخن شیخ، فردای آن روز، به یکی از زیردستان خود دستور داد، گوسفندی را به زور، یعنی از
شبکه های اجتماعی هر یک به هویت خاصی شناخته می شوند که که در واقع نشات گرفته از تاثیر سیاست گذاری های تولید کنندگان و توسعه دهندگان آن شبکه اجتماعی بر ذهنیت جامعه کاربری ست.
در این میان در بین شبکه های با محوریت محتوای تصویری، اینستاگرام در کنار وسعت جامعه کاربری از سطحی نگری ها و محتوای زرد بیشتری برخوردار است اما انگار پینترست هویت خود را در ایده پردازی و محتوا محوری بنا نهاده است.
من که تجربه ی لذت غرق شدن در عکس های اشتراک گذاری شده در پی
انگار که یادم برود ...
کلافه بود، خسته هم بود؛ ولی برای کمک به رفیقش ماندهبود. سیم بُکسل را بست و پشت فرمان نشست. هر دو با هم گاز دادند ولی قرار نبود دویستوشش صندوقدار سفید به آن راحتی از گل در بیاید. از ماشین پیاده شد؛ حالا یک چرخ خودش هم گیر بود. ندیدم پاکت سیگارش را کِی و از کجا درآورد ولی فهمیدم فقط یک نخ دارد؛ بعد از شروعشدن پُکها، پاکت را انداخت روی برف.
انگار که یادم برود و بعد یادم بیاید ...
دوباره چند ساعت غرق شدم. این روزها زیاد
همه چیز اون جوریه که ما بهش معنا میدیم و تعریفش کردیم. غر زدن هامون، لذت
بردن ها و نبردن هامون، خوشمون اومدن ها و یا بدمون اومدن ها. کِیف کردن و لذت های
لحظه ای رو چشیدن و یا نشستن و خیره شدن به قبل و بعد.
یکی از چیزایی که گاهی بد معنا میشه تنهاییه. بعضی ها عاشق تنهایی ان. همه جا
ساکت باشه همیشه، کسی کاری به کارشون نداشته باشه و سؤالات اضافه نپرسه، در
اتاقشون چِفت باشه و هدفون توی گوششون باشه. اصلاً اینا یه جوری با تنهایی مأخوذ و
مأنوس شدن که تنها
الف ) پیشنهاد به مدیران
1- نظارت مشارکتی بر فعالیت های آموزشی پرورشی مدرسه
2- تبادل تجربه ی موفق مدیران در رابطه با شاداب سازی مدرسه
3- مطالعه در خصوص شادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت
4- استفاده از مدیریت مشارکتی که باعث خلاقیت و ابتکار می شود
5- برقراری روابط حسنه در مدرسه
6- افزایش عزّت نفس در کارکنان و دانش آموزان با روش های صحیح
7- تشکیل کمیته ی شاداب سازی شامل مدیر ، معاون پرورشی ، دبیر ورزش ، هنر ،
نماینده ی دبیران ، دانش آموزان و انجمن او
دیروز،20 دی ماه مصادف با سال گشت شهادت " میرزا تقی خان امیر کبیر" بود.امیر در دی ماه 1230 هجری خورشیدی در حمام فین کاشان به شهادت رسید. میرزا تقی خان در خانه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی رشد یافت. هوش و استعداد ذاتی او باعث شد تا قائم مقام فراهانی او را در کنار خود جای دهد و امور مملکت و سیاست کشور را به او بیاموزد. میرزا تقی خان، پس از مرگ محمدشاه ؛ ناصرالدین شاه را از تبریز به سمت تهران حرکت داد. ناصرالدین شاه هم او را ملقب به امیر نظام (فرمان
از آن جایی که خیلی ها حال و حوصله ی خواندن متن های طولانی را ندارند، فقط یک پاراگراف از یادداشت علی مطهری را بگویم:
«نکته سـوم در مســتند مذکور این بود که این مستند هیچ اشاره ای به کارشکنی های مخالفان اجرا شدن برجام پس از امضای آن نکرد. همه می دانیم که بخشی مصمم بود که برجام اجرا نشود و برای رسـیدن به این هدف خــود از هیچ اقدامی نظیر ترساندن متقاضیان سرمایه گذاری خارجی در ایران و موشک پراکنی بی موقع و مخالفت با قراردادهایی نظیر قــرارداد خرید
از آن جایی که خیلی ها حال و حوصله ی خواندن متن های طولانی را ندارند، فقط یک پاراگراف از یادداشت علی مطهری را بگویم:
«نکته سـوم در مســتند مذکور این بود که این مستند هیچ اشاره ای به کارشکنی های مخالفان اجرا شدن برجام پس از امضای آن نکرد. همه می دانیم که بخشی مصمم بود که برجام اجرا نشود و برای رسـیدن به این هدف خــود از هیچ اقدامی نظیر ترساندن متقاضیان سرمایه گذاری خارجی در ایران و موشک پراکنی بی موقع و مخالفت با قراردادهایی نظیر قــرارداد خرید
معرفی کتاب
موضوع محوری این کتاب، شرح مضامینِ بیانیۀ گام دوم و تبیین استراتژیِ انقلاب اسلامی به عنوان آغازگرِ عصر جدید در برابرِ عصر مدرن است؛ همچنان که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی بُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب ها را شکست؛ کهنگی کلیشه ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و #آغاز_عصر_جدیدی را اع
محمدرضا رضایی کوچیبه گزارش افکارنیوز، با اشاره به حواشی گران شدن قیمت بنزین، گفت: در پی رایزنیهای مجلس با دولت، بنزین امسال گران نمیشود چراکه گرانی بنزین مساوی با گرانی بسیاری کالاهای دیگر است و دولت نمیتواند جلوگیری از گرانی کالاهای دیگر را مدیریت کند لذا مردم از این بابت خیالشان راحت باشد.گرانی بنزین فشارهای اقتصادی به مردم را دوچندان میکندنماینده مردم جهرم در مجلس شورای اسلامی ادامه ادامه داد: مردم در شرایط فعلی نیز فشار
دوستی دارم که هر هفته میره به خونه پدر و مادر در شمال و اونجا خودش گندم و سبوس و آرد رو میبره برای نونوای روستا تا صدها نون جلوی چشمانش برن تو تنور و بعد نونهای تازه پخت رو بستهبندی و فریز میکنه تا با بازگشت به شهر، سهم فامیل و آشنا و رفیق رو به دستشون برسونه و از شانس خوب یا به دلیلی که نمیدونم، یه بستهش هم میرسه به من. نونهایی که جدای از مزهی متفاوت متحویات پخت و گرمای تنور، لذت دوچندان فاصلهی طی شده تا رسیدن به تو و البته مزهی رفا
بعد از بُرد تیم ملی، از سه تیم آسان و مساوی کردن با عراق، همه گفتند که کی روش بهترین مربی است، اما توجه نداشتند که تیم ایران مقابل چه تیمی بود.
اما وقتی تیمِ مقابلِ ایران، کمی نسبت به چهار تیم قبل، قوی تر است، ایران در مقابل او شکست میخورد، آن هم سه گل، آن هم گل خوردن بیرانوندی که همه از او تعریف میکردند، تا آنجایی که گل آخر هم در دقایق پایانی به ثمر رسید.این ها نتیجه تفکرات غربگرانه ای است که بر سر این ملت آورده است.
تفکری مثل برجام، تفکری م
جانت آزرده شده ؟
پس میازار تو آن یاس
که از حائل دیوار حیاطت
سرکی از سر شوق
شاید هم سرقت یک لحظه نگاهت
نقشۀ چشم
به آن پنجرۀ حجم نگاه تو کشید
و تو اما
چنان پردۀ اما و نکن
رخ آن پنجره آویز نمودی
که به یک منفذ نور
سجده می بُرد
که یا رب
چه شود ؟ چه شود ؟
یک دم و یک لحظه عبور ؟
بستی اما
ره فریاد مرا
تو بگو
چه کس آزرد به یغمای نگاه ؟
من ؟
یا تو
ای ناز
که نیلوفر این برکه شدی ؟
یکشنبه 14 یهمن ماه 97
گر نخیزی تو زجا، کار ِحسین سخت تر استنگران حَرَمَم ، آبرویم در خطر است
قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید: بی علمدار شده دستِ حسین بر کمر است
داغ اکبر رمق از زانوی من بُرد ولیبی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است
دست از جنگ کشیدند و به من میخندند تو که باشی به بَرَم باز دلم گرم تر است
نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی؟چو ملائک ب
پُر از انرژیه
خوش بین به زندگی
واقع بین به سختیها
از هر چیزی لذت می بُرد
خودِ خودش بود
بی شیله پیله
ساده
شاد
مهربون
امیدوار
پرتلاش
نجیب
قدردان
آسون گیر
اگه بخوام خوبیهاشو بشمرم، تا
ته این پست کم میارم
با اینکه ندیدمش (از نزدیک)
و با اینکه ارتباطمون به این
وبلاگ نویسیها خلاصه می شد
اما هر وقت میخوندمش خوشحالیش
به منم سرایت می کرد
تا اینکه آخرین پستهاش بوی غم
گرفت
بویِ نایِ ناامیدی
بویِ خستگی
توی دلم گفتم: ازدواج تو رو
هم افسرده کرد جانم؟
ولی
تحصیلات شرطِ لازمِ هیچ اتفاقی نیست. نه پیدا کردن شغل نه رشد شعور نه حتی اعتباری بر جایگاه اجتماعی. کسانی که از پشت نیمکتهای مدرسه به صندلیهای دانشکده نرفتن به حق از خودشون دفاع میکنن و مدعیان که مدرک مهم نیست. اما آیا دانشگاه فقط فخرِ کودکانهای به «مدرک» و خطکش غلطی برای سنجش قوارهٔ «شعور» آدماست؟
حقیقتا ما، فارغ از مدرک دانشگاهیمون، به ندرت مطالعه میکنیم. کتاب، سایت، کپشن، حتی پادکست. موندن پای متنی که بیشتر از دو خط ادامه داره ح
کلاس فن بیان شیراز در دو دوره حضوری و غیر حضوری (آنلاین برگزار میشود )
آموزش شرکت در کلاس های فن بیان آنلاین موسسه فنان
فن بیان تکنیک سخنرانی و درست صحبت کردن در جمع ،اصول مذاکره ،حق طلبی ،نه گفتن ،شهامت ،ارئه درست مطالب ،بدون استرس صحبت کردن
را به ما آموزش میدهد .
انواه دوره های برگزار شده در موسسه فنان :
1-فن بیان مقدماتی
طول دوره :12جلسه 1ساعته
1-رفع استرس و سخنرنی در جمع
2-ارئه صحیح مطالب
3-خوانش صحیح
4-صداسازی و رسایی صدا
این روزها در کوچه و خیابان، بدترین چیز دیدن پوسترها و بنرهای یک عده است که برای کاندیداتوری هزار و یک رقم ادا و اصول در آورده اند تا ژستی مناسب جلوی دوربین داشته باشند . اما دریغ ! آدم هایی با عناوین دکتر و مهندس و غیره که به قول یک بنده ی خدا حتی از اداره ی یک نانوایی عاجزند و اکنون با وعده های تبلیغاتی پوچ، مثل این چند دهه ی گذشته که از زمین و آسمان برما باریده به هرچه کلمه و واژه و اصطلاح و جمله ی قصار گند زده اند تا بگویند فرد صالحی برای
گلکلمها را با زور سرانگشتانم خرد میکنم. هویجها، قارچها و فلفلدلمهایها را هم با چاقو به ابعاد کوچکی در میآورم تا آمادۀ ترشی شوند. بعد از اینکه سفیدها و نارنجیها کمی در آب جوشیدند و به تن سبدی، خیسیشان را پس دادند، همراه با جوانۀ ماش، زیتون، ادویهجات، سرکه و نمک، در ظرف متوسطی جای میگیرند.
گلدانها تا نیمه خاک میشوند و حفرهای بهآهستگی، لبریز میشود از نم آب تا بستری باشد برای ریشۀ حُسن یوسفها و گلهای قاشقی.
لبوه
به قلم دامنه. به نام خدا. شهید محمدباقر صدر معتقد است «ارزشهای اقتصاد» از دین اخذ میشود اما علم اقتصاد «از بیرون دین میآید.»
با این سخن صدر، ذهنم آفتاب میخورَد ڪه حڪومت دینی نیز از علم و تمدن و تجربیات بشری مدد میگیرد و وقتی آن سخن شهید مطهری را در فڪرم مرور میڪنم بر افڪارم پایدارتر میمانم ڪه در صفحهی ۲۰۳ «ده گفتار» گفته است: «اسلام در هر عصر و زمانی واقعاً تازه است.»
اینڪه ماڪسیم گورڪی در نوشتهایی تأڪیدش را بُرد به این سو
گلکلمها را با زور سرانگشتانم خرد میکنم. هویجها، قارچها و فلفلدلمهایها را هم با چاقو به ابعاد کوچکی در میآورم تا آمادۀ ترشی شوند. بعد از اینکه سفیدها و نارنجیها کمی در آب جوشیدند و به تن سبدی، خیسیشان را پس دادند، همراه با جوانۀ ماش، زیتون، ادویهجات، سرکه و نمک، در ظرف متوسطی جای میگیرند.
گلدانها تا نیمه خاک میشوند و حفرهای بهآهستگی، لبریز میشود از نم آب تا بستری باشد برای ریشۀ حُسن یوسفها و گلهای قاشقی.
لبوه
حاج شیخ محمودرضا امانی فرزند مرحوم شیخ علیاصغر در روستای مهاجران زندگی میکرد و معروف و مشهور به حاج آخوند بود.
اما حاج آخوند چیز دیگری بود! روحانی، ملّا، ادیب و نکتهدان و عارفی که از مدرسه و شهر گریخته بود. شیخی شاد که خانقاهی نداشت.
دستهایش بسیار نیرومند بود و زندگی اش از دسترنج خود و باغ انگورش میگذشت.
مدرسه ما بنام مارون دو کلاس درس و دو معلم داشت، از اول زمستان یکی از آموزگاران بنام خانم منصوری نیامد، گفتند مرخصی دارد. بناچار هر شش
نشانی
دریافت پیدیاف نیماییِ « اقیانوسِ منبسط»از: داوود خانی خلیفهمحله(لنگرودی)
دم دروازهی پارک،
میفروخت
طفل زردنبویی آبِ نبات.
سهقدم فاصله با یک زنِ آراستهای،
جاروکشی میروبید
برگوخاشاک از خاک.
اندکی آنسوتر؛
دو پسربچهی شاد:
یکیاش
کف میزد
آن یکی،
دور
خودش میرقصید.
توی حوضی بیآب
سکهی از ردهخارجشدهای سو میزد.
سمت یک سرسرهی آهنیِ اکسیده،
بچهی کارِ نفسسوختهای
سینیِ چاغاله میگردانْد.
زن سرگردانی
م
نام فیلم: Romulus and Remus The First Kingژانر: درام ، تاریخیکارگردان: Matteo Rovereستارگان: Alessandro Borghi, Alessio Lapice, Fabrizio Rongioneمحصول کشور: ایتالیا ، بلژیکسال انتشار: ۲۰۱۹امتیاز: ۷٫۵ از ۱۰مدت زمان: ۱۲۳ دقیقهاطلاعات بیشتر: کلیک کنید
خلاصه داستان: سزار یکی از شهرهای لاتین دستور داد فرزندان خواهرزاده اش، یعنی رموس و رمولوس را به رودخانهٔ تیبر افکنند. زیرا از این می ترسید که این دو چون بزرگ شوند، وی را از تخت به زیر آورند. کودکان در نقطهٔ کم آبی از رودخانه فروافتادند و ماد
فتوکلیپ «مردِ زیرِ بیدِ دیرسال» در وبگاه آپارات
مردِ زیرِ بیدِ دیرسال
نردبان به طاقِ آسمان کشانْد...
روی آخرین پِلّه
استوار ایستاد
دست بُرد ابر را کنار زد
دید دختری میان داسِ ماه لمیده است
لب که غنچه کرد و خواست تا...
دید طاقباز اوفتاده است
توی برکهی ملال، زیر بید دیرسال؛
پختهپخته
میتعارُفَند میوههای دوردورِ آسمان!
شلمان؛ 17 اردیبهشت 1399 خورشیدی
زبان انتزاعی اشاره به کیفیات و اندیشهها دارد.
زبان عینی حواس پنجگانه را به خود جلب میکند. اگر یک واژه عینی باشد شما در مییابید که کدام یک از حواس برای فهم آن بکار گرفته شده است. یعنی در مییابید که در حین بکارگیری این واژه کدامین یک از حواس پنجگانۀ بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و بساوایی دخیل است. این شکل از بکارگیریِ واژهها و عبارات برای خواننده مفیدتر است، چون در آن مفاهیم به شکلی زندهتر و روشنتر عرضه میشوند؛ اما به هر رو، در مو
سالی که نکوست ، چهار فصلش را از چین بیاوریم
صُفرهء زیرین تا به هفت سین دیرین را از چین بیاوریم
زشت است اینکه گیرهء سر از چین بیاوریم
کبریت های بی خطر از چین بیاوریم
کِشت و زراعت کفر است، برنج از چین بیاوریم
خشت خشتِ هر دیوار و عمارت ، از چین بیاوریم
ماهواره حرام ، نصاب کافر و شغلش جرم است
دیش و ال ان بی تا به رسیور را از چین بیاوریم
کل مایحتاج ، خروارها خواروبار تا میوه و تره بار
از شیر مرغ تا زهره مار، همگی را از چین بیاوریم
از قبله نما
‹‹لطفا اهل تفکر بخوانند››
بازی تخته نرد برای بعضی ها جذابیت دارد و برای بعضی اصلا.
یکی از کلماتی که در این بازی زیاد شنیده ام "شانس" است. این کلمه بار ها و بار ها گفته میشه: شانس آوردی!... شانس داشتی!.... چه شانسی!
جفت شش...شانسی بود!....و خیلی مدل های دیگه.
وقتی کسی برنده می شود یکسری به شانس او آفرین میگن و بعضی به هوش و فکرش.
من درس هایی را از این بازی یاد گرفتم که در زندگی بسیار کمکم کرد.
1- شما با چیزی بازی را شروع می کنید که در آن اختیار ندارید:
شروع
یا علی ای که تو بر خلق جهان راهنمایی
یار پیغمبر و هم مخزن اسرار خدائی
چون توئی مظهر انوار خدا صاحب عصمت
در همه عمر نکردی تو به یک لحظه خطائی
کعبه تاریک بگردید ز بت های خسان
چون که زایشگه تو گشت به خود یافت ضیائی
کعبه زایشگه تو گشت که تا خلق بدانند
که توئی قبلهی دلها و تو هم قبله نمایی
سجده ای را که نمودی تو در آن خانه کعبه
مژدهای بود که از کعبه تو بت ها بزدائی
نه همین مولد تو داد به آن کعبه ضیائی
بلکه در عالم ایجاد بدادی تو سنائی
آن فداکاری
به قلم دامنه. در «مدرسهی سلیمانی» (۱۸) به نام خدا. سلام. شهید حاج قاسم سلیمانی در آخرین مأموریت الهیاش وقتی از بیروت خارج میشود، دوستان به نوعی به او میگویند ڪه شما به بغداد نروید. سردار میگوید: «من دارم به مَقتَل [شهادتگاه، قتلگاه] خودم میروم». (منبع)
شهید سپهبد قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله
نڪتهی نیمهتشریحی: زندگی، مقدمهای بسیارزیبا برای آخرت است، هرچه طولانیتر، بهتر. هرچه معنویتر و مینوییتر، پذیرندهتر. تنها مقدمه
فروشگاه اینترنتی که هر ایرانی باید بشناسد
13سال دریافت بازخورد از مشتریان لوازم آرایشی و بهداشتی و تدوین استراتژی فروش بر مبنای سلایق سنین گوناگون، امروز نتیجهی مثبت خود را در استقبال از محصولات ارایه شده توسط فروشگاه اینترنتی شیک فام نشان میدهد. در این متن در مورد ارزشهای به وجود آورده، انواع خدمات، شیوه کار و خصوصیات و مزایای فرشگاه اینترنتی شیک فام برای یک خرید اینترنتی لذتبخش صحبت میشود و در آخر نحوه دریافت هدیههای ویژه را ا
فروشگاه اینترنتی که هر ایرانی باید بشناسد
13سال دریافت بازخورد از مشتریان لوازم آرایشی و بهداشتی و تدوین استراتژی فروش بر مبنای سلایق سنین گوناگون، امروز نتیجهی مثبت خود را در استقبال از محصولات ارایه شده توسط فروشگاه اینترنتی شیک فام نشان میدهد. در این متن در مورد ارزشهای به وجود آورده، انواع خدمات، شیوه کار و خصوصیات و مزایای فرشگاه اینترنتی شیک فام برای یک خرید اینترنتی لذتبخش صحبت میشود و در آخر نحوه دریافت هدیههای ویژه را ا
درباره این سایت