باید یه تغییری توی وضعم ایجاد میکردم. یه تغییری که باعث بشه راحتتر بخندم. شایدم منظورم اینه که یه تغییری که باعث بشه راحتتر نادیده بگیرم و رد شم.من نیاز داشتم که فکر کنم، نیاز داشتم که خوب و کامل راجع به خودم فکر کنم و نقاط قوت و ضعفمو بشناسم. اونطوری شاید راحتتر میتونستم راهم رو انتخاب کنم.من نیاز داشتم یه راه داشته باشم که برنامهریزی شده باشه. یه راه کامل که تمام جوانبش سنجیده شده. من نیاز به انرژی اکتیواسیون داشتم.اینا رو نوشتم و دفتر
درباره این سایت