نتایج جستجو برای عبارت :

عاقبت قانع چی شد

اون دختره قانع هیچ گهی نشد متاسفانه
خیلی گشتم که پیداش کنم نتونستم
یعنی هیچ اکانتی انگار نداره
فقط سه سال قبل وقتی رفتم دهمون بهم گفتن شوهرش دادن و رفته اذریبایجان شرقی توی همون دهشون زندگی کنه.
این بود ماجرای همکلاسی شاخ من.
می میرم عاقبت
در روزی از بهار
شاید،
نوروز
شاید،
در روزهای اول یک فصل پرشکوه
در ساحل خزر
می میرم عاقبت
در زیر سرو سبز پریشان موی
در حالت نشسته
با خنده ای که بر لب من موج می زند
سیگار، در میان دو انگشت
می میرم عاقبت
در حالت نگاه
بر سبزه های سبز تماشایی
تن داده بر نسیم دل انگیز نوبهار
گل ها به رقص و خنده و شادی
شبنم نشسته بر رخ گل ها
می میرم عاقبت
لم داده بر زمین
بر خاک آشنا
در حالت تماشا
بر دوردستِ آبی دریا
قایق میان آب
صیاد پیر خفته به ساحل
مرغان به
جوون تر که بودم خیلی دلم میخاست دادستان بشم و علاقه شدیدی به قاضی شدن داشتم.
یبار یکی از قضات عالی رتبه رو دیدم و بهش گفتم حاج اقا من عاشق قاضی شدنم.
یه نفس عمیق کشید، یه دستی به موهاش که تو ٥٠ سالگی تماماً سفید شده بود کشید و گفت: فرزندم...! تو این کار کمتر عاقبت به خیری هست و من کمتر قاضی میشناسم که عاقبت به خیر باشه...
 
+اون موقع خیلی صحنه عجیبی بود برام! بعدها فهمیدم چقدر دلسوزانه گفت.
انشا درباره عاقبت فرار از مدرسه صفحه 81 پایه نهم
انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه انشا درباره عاقبت فرار از مدرسه انشا درباره ی عاقبت فرار از مدرسه انشا کوتاه در مورد عاقبت فرار از مدرسه انشا عاقبت فرار از مدرسه انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه در قالب خاطره انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه طنز انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم انشا درمورد عاقبت فرار از مدرسه با قالب داستان انشای عاقبت فرار از مدرسه
 
دیروز با بابام نشسته بودم و صحبت ا
+ چی شد بلاخره؟
- چی چی شد؟
+ مدرسه ؟ آخر هفته تو آب و هوای خوب قشنگ فکراتو بکن که شنبه دیگه قانعم کنی.
- آدمی که قانع نیست رو میشه قانع کرد ولی آدمی که نمی خواد قانع شه رو نمی شه.
+ انصافا قشنگ بود:))پس یکشنبه میریم ثبت نام دیگه؟
-اول قانعم کنید که باید مدرسه مو عوض کنم بعد.
+ آدمی که قانع نیست رو میشه قانع کرد ولی آدمی که نمی خواد قانع شه رو نمی شه. 
- عجب سخنی!!! این سخن گرانقد از کی بود بابا؟!!!
+ از یه دختر باهوش و‌ موذی که چند وقته موهاش گره نخورده یادش
 
تمام شهرهای جهان مشغول لوندی، دل من بسته به "خانه". عاقبت تصمیم گرفت پابه پایم فرو برود در ترس و دلهره ای شیرین. عاقبت بار را بستیم. هزار مرد و زن وسواسی توی دلمان رخت می شستند و ما دور چینی ها و بلورها روزنامه  باطله می پیچیدیم. می شستند و فرش ها را لول می کردیم. می شستند و می خندیدیم.
قرار است جور دیگری دست بدهیم به دست زندگی. قرار است دوباره زودتر از خورشید پا به خیابانهای شهر بگذاریم.
 
 
 
 
می گویند
خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد ،
تا بدانی که نمی شود به عبادتت ،
به تقربت و به جایگاهت اطمینان کنی!
 
خدا هیچ تعهدی برای آنکه
تو همانی که هستی بمانی ، نداده است
 
شاید به همین دلیل است که
سفارش شده وقتی حال خوبی داری 
و می خواهی دعا کنی ، 
یادت نرود عافیت و عاقبت بخیری بطلبی
 
 پس به خوب بودنت مغرور نشو 
که شیطان روزی مقرّب درگاه الهی بود!
دیروز حرم رفته بودم، برای زیارت و برای تحقیقات. پروژه درس تاسیسات الکتریکی من، نورپردازی بناهای مذهبیه، که توش حرم حضرت معصومه (س) رو به عنوان یه نمونه موردی بررسی می‌کنم. از تمام گوشه و کنار حرم و نورپردازی‌هاش عکس گرفتم، و می‌خواستم که روی سقف حرم هم برم و از گنبد عکس بگیرم. تا دفتر مدیریت حرم رفتم، و برای من توضیح داد که باید از دانشگاه برای حراست مرکزی حرم نامه بیاری، تا اونا به ما نامه بدن و اجازه بدیم با یه خادم بری روی پشت بوم، اونم فق
احساسات متناقضی در من هست، که چندتاییشم میتونم ریشه یابی کنم. میتونم به دلیلی که دچار اون حس شدم فکر کنم و تصمیم بگیرم عکس العملم منطقیه یا غیرمنطقی. وقتی بفهمم دارم غیرمنطقی رفتار میکنم میتونم خودمو قانع کنم که دلیلی برای داشتن این حس بد وجود نداره و باید از دستش رها شم. چی گفتم؟ میتونم خودمو قانع کنم؟ نه! مشکل دقیقا همینجاست، فکر میکنم باید بتونم خودمو قانع کنم ولی نمیتونم. کلی احساس متناقض در من هست که حتی حس میکنم نتونستم درست هم ریشه یاب
عاقبت کوتاه شد قصّه و آتش در خرمن ددان گرفت. آن خرمن ناپاک جهل و آن مزرع بی‌حاصل تکبّر. عاقبت کوتاه شد قصّه و گرچه همچنان صحنه زین دست نیست، باری چون تاس دل جفت آمده، تقدیر محتوم است. 
تقدیر چه خوش‌تر از خِرَد تکان و چه خوش‌تر از نابودی مردم جهل؟ چه خوش‌تر از انهزام استبداد مردمان رأی و خودخواهی؟ چه خوش‌تر از کوبیده شدن، آنگاه که کوبیده‌ای و به تاراج برده‌ای و انتظارت خوشی‌ست؟ چه خوش‌تر از غرامت، آنگاه که حرص دست از آستین بیرون کرده، به
دانلود اهنگ من هاردایام سن هارداسان از علی قانع
دانلود اهنگ ترکی غمگین من هاردایام سن هارداسان
دانلود اهنگ ترکی علی قانع من هاردایام سن هارداسان
اهنگ علی قانع من هاردایام سن هارداسان

دانلود آهنگ ترکی سن هارداسان من هاردایام
دانلود اهنگ صوتی علی قانع من هاردایام سن هارداسان
دانلود آهنگ ترکیه ای من هاردایام سن هارداسان
آهنگ من هاردایام سن هاردا
رسم دنیا در همین است آنکه آمد رفتنی ستبعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
 
تا توانی خلق را از خود مرنجان با سخنآنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست
 
عمر و جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولیشیشه ی عمر گرانم عاقبت بشکستنی ست
 
تکیه بر ایمان خود کن هم رهِ شیطان مشوریسمانِ دست شیطان قطعاً پوسیدنی ست
 
ثروتت بند است بر شب شهرتت با یک تبیعاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست
 
دل مبند بر مال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاستخرقه ی زر هم بپوشی سیم و زر نابردنی ست
باید آدم خلیفه الله بشه تا نزاع های بیخودی تمام بشه.
زن اینطور و زن اونطور و... 
چه همه مسأله رو باید به اثبات برسونیم تا جامعه از راه دیگری غیر از خلیفه الله شدن و مومن شدن به آیات خدا، قانع بشه که بعضی از رفتارهایی که با زن می کنه غلطه.
بعضی اتفاقایی که داره می افته درباره ی زن و خانواده، از روی غلط اندیشیدن و غلط بودن شخصیت های آدم هاست...
فکرشو بکن...
کسانی که اونقدر جوهره ی انصاف و عبدالله بودن ندارن رو با چه استدلال فلسفی و منطقی و علمی ای می خ
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن
به زان که طفیل خوان ناکس بودن
با نان جوین خویش حقا که به است
کالوده و بپالوده هر خس بودن
( حکیم عمر خیام)
قومی متفکرند در مذهب و دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
( امروز روز بزرگداشت حجت الحق الامام عمر ابن ابراهیم خیام نیشابوری است)
کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم  درس ۶ صفحه ۸۱ با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
انشا با موضوع عاقبت فرار از مدرسه
در دوران مدرسه ام به یاد دارم زمانی که در کلاس نهم درس می خواندیم یک روز آن سه درس سخت را در یک روز و در سه زنگ داشتیم که آن درس ها شامل علوم ، زبان انگلیسی و سخت ترین آن ها ریاضی می شدند .
ادامه مطلب

با شوهر خسیس چگونه برخورد کنیم ؟
  
خساست یک مشکل روان شناختی است و ریشه در ناامنی درونی افراد دارد‎
 
اگر بین شما و همسرتان رابطه عاطفی و محبت قلبی برقرار است و در دیگر امور زندگی با هم تفاهم دارید و فقط خساست او شما را آزار می دهد باید توجه داشته باشید که خساست یک مشکل روان شناختی است و ریشه در ناامنی درونی افراد دارد.
ادامه مطلب
اینجا ایران است. مهد و گهواره طرفداران پیامبری که بیشترین هزینه اش در زندگی، خرید عطر بود.
قبل از خرید خانه در ایران مخصوصا آپارتمان به این چند نکته توجه کنید:
۱- بوی فاضلاب و چاه توالت طبقات دیگر،
۲- پارازیت ماهواره،
۳- آنتن دهی موبایل و برقراری اینترنت،
۴- اخلاق و فرهنگ آپارتمان نشینی همسایه.
بسازبندازهای این آپارتمانهای شخصی!ساز حتی اگر به ناف تهران کوچ کنند بوی این گندکاریها دنبالشان خواهد آمد.
فقط امیدوارم عاقبت ساختمان سازی در ایران شب
به گزارش مشرق،  محمد باقر قالیباف منتخب نفر اول تهران در مجلس یازدهم در روز اول سال نو و در کانال تلگرامی خود در دلنوشته ای، آغاز سال جدید را به سردار دلها شهید سلیمانی تبریک گفت و خواستار دعای این شهید برای همه ملت شد.
قالیباف نوشت:
وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال منتا چه شود به ‎عاقبت در طلب تو حال من
تولدت مبارکعیدت مبارک
دعا کن برای ‎عاقبت به خیری همهٔ ما
اول فروردین ماه؛ زادروز  شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
منبع : مشرق نیوز
خرید کتاب
بسم الله الرحمن الرحیم....
ما زیادی دنیارو جدی گرفتیم 
زیادی دلمونو بهش بستیم...
اخه این دنیا چی داره مگه ؟؟
دنیایی که توش براحتی بچه های بی گناه رو میکشن 
دنیایی که پر از سختیه....
....
تواین مدت  خیلی فکر کردم دیدم این جا اصلا ارزش یه سری چیزهارو نداره ..نه خوشیش موندگاره و نه غمش....
تنهاچیزی که برای آدم می مونه خدا و اهل بیته....
تنها کسی که پشت و پناه آدمن فقط خداست و اهل بیتش...
و چقدر خدای مهربونی داریم و چقدر خدا دوستمون داره  و ما نمیدونیم....
هرچن
«رزمنده‌ها! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت به‌خیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری این است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سُکّان انقلاب را به‌دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم‌ترین محور محاسبه، این است.»
«سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی»
✅ قناعت اسلام
استاد علی صفایی حائری
و قناعت اسلام به معنای کم به دست آوردن نیست، که کم برداشتن و به همراهان رسیدن است. قانع آن نیست که روزی ۵ تومان به دست می آورد؛ چون این فقیر است. قانع کسی است که با تمام استعدادش کار می کند، وگرنه احتکار کرده و تمام داراییش را برای او[خدا] خرج می کند، وگرنه اسراف کرده است.
قانع کسی است که برای همه می کوشد و به اندازه ی خودش برمی دارد. و این است که قناعت عزّت می آورد و ثروت می آورد. کوشش زیاد و برداشت کم، ثروت و مس
بله ممکن است دیگران رفتار ما را نفهمند، اما چه باید کرد؟
اگر دیگران انتظار داشته باشند که فقط کارهایی انجام دهیم که آنها بفهمند و تصمیم هایی بگیریم که آنها دلیلش را درک کنند، یعنی عملاً انتظار دارند آنگونه که آنها زندگی کرده اند زندگی کنیم!
بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضداجتماعی هستیم اما به این می ارزد که خودمان باشیم. 
تا زمانی که رفتار ما و تصمیم های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی ها که با این توضیح خو
مهندسی اجتماعی امری تکنولوژیک به نظر میاد, اما درواقع یک کلمه ی باکلاس است که به جای واژه ی حقه و دستکاری استفاده می شود.
کلاه بردار ها از ان استفاده می کنند تامحصولاتی به مردم بفروشند والبته از همین ترفند برای رده های بالای دولت و قانع کردن شهروندان برای رای دادن به سیاست هایی که به نفعشان نیست بهره می گیرند.مهندسی اجتماعی به احساساتی نظیر ترس,همدردی,کنجکاوی و طمع بستگی دارد.می توان آن را یکی از قدیمی ترین شیوه های هک دانست و هکر های مدرن از
همیشه همه جا همه به متانت و خانومی نجمه حرف میزنن، مصداق کم گو و گزیده گو درموردش صدق میکنه واقعا، فک نمیکنم کسی ازش خاطره بدی داشته باشه از بس خانوم و خوش اخلاق بود
همیشه بهم میگفت دعا کن عاقبت بخیر بشم و دعا کن همیشه راه درستو انتخاب کنم، از این حرفا زیاد میگفت کلا خدا بیامرز که خدا اینجوری انقد قشنگ عاقبت بخیرش کرد! شهادت!
درباره عکسای عروسیش باهم حرف میزدیم دوهفته پیش که قرار بود خودم عکاسش باشم
عاقبت گرانی
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است:
٦- محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعیل عن أبی إسماعیل السراج، عن حفص بن عمر، عن رجل، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: غلاء السعر یسیئ الخلق ویذهب الأمانة ویضجر المرء المسلم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «گرانی قیمت‌ها مردم را بدخلق می‌کند، امانت‌داری را از بین می‌برد و مسلمان در فشار و سختی را به ستوه می‌آورد.»
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۵، صفحه ۹۷، حدیث ۶، چاپ
بسم‌الله الرحمن الرحیم 
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
نگهداری حیوانات در قفس.بدون شک گناه و جنایتی است که جبران آن بسیاردشوار و در بسیاری از موارد غیر ممکن است
آیا برای یک شیعه عذابی بالاتر و کشنده تر از سوء عاقبت هست؟!؟!
یکی از صاحب دلان که اهل نظر و باطن بودند میفرمودند
هنوز ندیدم یک شکارچی عاقبت بخیر شود
افراد زیادی بودند که بخاطر آزار حیوانات عمرشان کوتاه شده  یا گرفتار بلاهایی جبران ناپذیری شدند
درسوره تکویر خداوند به محشور شدن ح
شهید مدافع حرم روح‌الله قربانی 
همسرش می گه از خیابان انقلاب رد می شدیم. مردی کنار ماشینش ایستاده بود و کمک می خواست. بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار بود کسی جلو نمی رفت. روح‌الله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. آب‌ها را برداشت و دوید و آتش را خاموش کرد. راننده اشک می ریخت و تشکر می کرد. می گفت: جوان! خدا عاقبت به خیرت کنه.
@zakhmiyan_eshgh
سوال:
چند دعای قرآنی برای عاقبت به‌خیری، سلامتی و توسعه روزی در قنوت نماز وتر مرحمت کنید.

پاسخ:
1- اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا.
2- اللهم اصلح امر آخرتنا و دنیانا.
3- ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه و قنا عذاب‌النار.
4- آیۀ شریفۀ:«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِب» را هم ذکر خود قرار دهید و در طول شبانه‌روز مرتب بخوانید، تأثیر دارد.
تقدیم به کسانی که غم نان داشتند و اکنون مادرانشان غم جان از دست رفته شان را دارند.
باید شوند مردم ایران سعیدها
دیدیم عاقبت عدم آن نویدها
''چهل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت''*
پوچ است انتهای تمام امیدها
دیروز دست شیخ کلید امید بود
ماتحتتان فرو رود آخر کلیدها
قرآن، کلامتان، شده بر عکس در عمل
گویی نخوانده اید عذابا شدیدها
در ظلم و جور از همه پیشی گرفته اید
کم کرده اید سیرت هر چه پلیدها
در زیر خاک رفت شهی که قدیم بود
تقدیر آشناست برای جدیدها
در چرخ
در هر نت آهنگ غرق شده و نیازمند کمک هستم. نیازمند یک تو گوشی جانانه که مرا از این حال و هوا بیرون بکشد. من برای تعریف کردن چیزی اینجا نیامده‌ام. برای داستان گفتن آدم‌های دیگری هستند که می‌توانید به آن‌ها گوش کنید. من اینجا هستم که جملات را، خوره‌های ذهنم، پشت سر هم قطار کنم و از روی ریل افسردگی‌ام به سمت شما بفرستم. قطاری با بار ویروس. ناقل درد و رنج و اشک و آه. خارج از این نوشته‌ها من خوبم، به بهترین نحو تظاهر به شادی می‌کنم و همه، به جز یک ن
 
امروز روز ولادت حضرت علی اکبره. روز جوان. ما هم که اکثرمون جوونیم پس مبارکمون...
من همیشه اینقد بی دین و ایمون نبودما. یه زمانی خدا و پیغمبرو قبول داشتم. مثلا همین ولادت حضرت علی اکبر رو سال ۸۶ من مدینه بودم. رفته بودم عمره! اون سال ولادت حضرت علی اکبر و نیمه شعبان شهریور ماه بود. ولادت رو مدینه بودم و نیمه شعبان روز اول ورودمون به مکه بود و ما هم مُحرِم. نیمه شعبان طواف کردم خونه ش رو. صفا و مروه رو رفتم و اومدم و سنگ سیاه رو بوسیدم. میگن اگه اولی
می آید منجی عصر و زمان آهسته
آهسته
می آید شرح و تفسیر اذان آهسته آهسته

قدم بر چشم  ما خواهد نهاد آن سرو بستان ها
می آید عاقبت آن مهربان آهسته آهسته

زداید او غبار غربت از چشمان
مشتاقان
می آید آن امید عاشقان آهسته آهسته

دل ما را دهد او عاقبت با
آسمان پیوند
می آید عاقبت از آسمان آهسته آهسته

به دریا می برد این چشمه های
اشک ما را او
رسد وقتی که او با کاروان آهسته آهسته

قلوب غمگساران بار دیگر شاد
خواهد شد
بهاران می رسد بعد از خزان آهسته آهسته

پ
یکی از مسایل پند آموز تاریخ که بسیار دردناک و در عین حال عبرت ‌آموز است، ماجرای فرزندان و اولادی است که علی‌رغم این که پدران و مادران صالح و باایمانی داشته ‌اند، بد عاقبت شده ‌اند و عاقبت شومی به همراه داشته ‌اند و باعث ننگ و بدنامی پدران و مادران خویش شده‌ اند.یکی از مسائلی که در تربیت فرزندان نقش دارد تغذیه کودک است. تغذیه چه در دوران شیرخوارگی و چه بعد از آن مهم است.

ادامه مطلب
همه مشکلات و دردامون یک طرف
بیشرفی مسئولانمون یک طرف دیگه
یا هر روز یکی با حرفاش نمک میپاشه به زخم مردم
مثال:
خودتون بمالید
نون خشک و لنگ بپوشید
قانع تر باشید
دو وعده غذا بخورید
کار هست یک عده جوهر کار کردن ندارند
و ....
 
یا مثل شرایط الان که 
همه شون به حول و قوه الهی کرونا گرفتند
و بعد هم شفا گرفتند
والا خون دماغ هم اینقدر زود بند نمیاد که کرونای این آقایون (و خانوم) مسئول
آخه اصلا شما با مردم عادی سر وکار دارید که درد و بلای مردم عادی بیفته به ج
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
 
شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی:
پس برادرا، رزمنده‌ها، یادگاران جنگ یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری، والله
گربه ای خبیث برای شکار هر روز تعدادی جوجه را می گرفت و انها را می خورد  و شکمی از عزا در می اورد او حتی به مرغ های بزرگ هم رحم  نمی کرد و با خباثت تمام انها را خفه و فرار می کرد . 
روزی صاحب مرغ ها از ترس گربه انها را در قفسی بزرگ می گذارد تا از شکار گربه در امان باشد. گربه تا چشم صاحب خانه را دور می بیند  خود را از شکافی کوچک وارد قفس می کند وتمام مرغها و جوجه ها را خفه می کند . 
سگی از دور دست  تمام ماجرا را شهود می باشد . او به گربه می گوید چرا انها ر
بین آدم و کتابی که انتخاب می‌کنه یه رابطه عمیق شروع می‌شه.. به خصوص اگه طبقه بالای بالا باشه و چهارپایه بذاری زیر پات تا بهش برسی. برش می‌داری و ورق می‌زنی آروم آروم. چهارپایه زیر پات داره لق می‌زنه و باید یه پله بیایی پایین‌تر. پله‌ها رو یکی یکی میای تا دوباره روی زمین. قدم می‌زنی بین قفسه‌ها و یه دفعه متوجه می‌شی که پشت جلد کتاب یه مقدار زخمیه.. روی زخمش دست می‌کشی. و بعد با خودت فکر می‌کنی که زخمی بودنش مهمه یا نه؟ ولی نمی‌تونی خودت رو
از خستگی پادرد گرفتم...
هزار تا کار همزمان ریخته بر سرم 
فردا هم امتحان دارم هم تئوری هم مصاحبه برای گرفتن یه قرارداد شخصی 
برای یه قراداد شرکت هم باید بریم اداره کل و دعوا کنیم (همه شرکت ها خخخ)
باید لپ تاپمو ببرم با خودم که همونجا اگه قانع شدیم مدارک  رو تو سامانه بارگزاری کنیم چون فقط تا فردا ساعت دو مهلت داره ....
فردا باید برم برای عشقم بنیامین هتل رزرو کنم 
و همچنین تزریق ژل برای لب 
و همچنین خواهرم فردا عصر عمل داره باید باهاش بدم 
و من نمی
عاقبت دشمن امیر المومنین علیه السلام
ابو شجاع دیلمی، از علمای اهل تسنن روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
٥٥٧٩ - من مات وفی قلبه بغض علی بن ابی طالب فلیمت یهودیاً ونصرانیاً.
هر کس بمیرد و در قلبش کینه علی‏ بن ابی طالب علیه السلام باشد یهودی یا نصرانی مرده است.
الفردوس بماثور الخطاب، تالیف ابو شجاع دیلمی، جلد ۳، صفحه ۵۰۸، چاپ دار الکتب العلمیة
جایگاه ابو شجاع دیلمی نزد اهل تسنن: «كان اماماً، حافظاً، سمع الكثیر، ورحل البلا
 
ظهر رفتیم وضو بگیریم. در حالی که آستین پیراهنش را بالا می زد نگاهی به آسمان کرد و گفت: آقای ناصری تا وقتی جنگ هست دست پر پیش خدا برویم، بعد از جنگ معلوم نیست عاقبت ما به کجا ختم می شود؛ بهترین عاقبت این است که شهید شویم.
به دوستانش که می رسید التماس دعا می گفت. بعضی ها شاید این کلام را از روی عادت بگویند ولی التماس دعایی که حسن می گفت فرق داشت. می گفت: علی آقا التماس دعا دارم، اگر زودتر از من شهید شدی مرا شفاعت کنی.
راوی: سردار علی ناصری.
 
ملاقات
{امام زمان(عج) از منظر روایات - شماره 31}
 
عاقبت انکار امام زمان
 
رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که قائم از فرزندان مرا انکار کند بدرستی که مرا انکار کرده است.
قندوزی (از عالمان حنفی اهل سنت و صوفی) روایت کرده: پیامبر اکرم خطاب به علی علیه السلام فرمود: "امامان بعد از من دوازده نفرند, اول ایشان ای علی تویی و آخر ایشان قائم است که خدا با دست او مشارق و مغارب زمین را می گشاید.
[ینابیع المودة, ص۴۵۸ و ص۴۹۳]
 
عکس نوشته مهدوی در ادامه مطلب 
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم قربة الی الله . . باید رفت، باید دنبالِ پرچمت تا ابد رفت... . باید موند، باید پایِ این روضه ها تا ابد موند... . . یه عده پایِ حق که میرسه فراری و یه عده پایِ حق که میرسه فدایی ان چه کعبه رفته ها که حاجی هم نمیشن و چه کربلا نرفته ها که کربلایی ان.... . . سفر بخیر، جوونی که شدی عاقبت به خیر سفر بخیر، به مقصدت رسیدی مثل زهیر سفر بخیر سفر بخیر.... . . . اصلا این شعر رو برای من و تو خوندن، برای من...یه عده پایِ حق که میرسه فراری و... . برایِ تو یه
عاقبت روزی اردی‌بهشت ما هم از راه می‌رسد ؛ صدای خنده‌ی شکوفه‌ها گوش شهر را پر می‌کند و نوای زندگی در شریان‌هایمان به جنبش در می‌آید!عاقبت منجی ما می‌آید، و بهار می‌رسد ، و بهار می‌رسد ، و بهار می‌رسد ...
آقا بیا بخاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
وقتی برای بدرقه‌ی عشق می‌روی
از کوچه‌های خسته‌ی ما هم عبور کن

+ به والعصر قسم! مهدی ما آمدنیست ...
 " اللهم عجل لولیک الفرج "
《 عیدتون مبارک 》
بزرگ ترین حرکت مخاطره انگیزی که میتوانید در زندگی تان انجام دهید این است که زندگی رویایی تان را بسازید.شما نباید به کمتر از آنچه میخواهید قانع شوید فقط به این دلیل که دیگران قانع شده اند.شما میتوانید از انگشت شمار افردی شوید که یک زندگی فوق العاد را برای خودشان ساخته اند.همان زندگی که لیاقتش را دارید...شادی،سلامتی،پول،آزادی،موفقیت، عشق و.......
بعضی ها باورنمیکنند...زیرا از تلاش های سختی که کرده اند تا زندگی و روابطشان را بهبود ببخشند خسته شده
{سبک زندگی مهدوی - شماره 28}
 
عاقبت بد اخلاقی
 
خوش رفتاری و خوش خلقی از توصیه های مهم اهل بیت به شیعیان است، به طوری که پاداش آن را از بسیاری از عبادات مستحبی بالاتر می دانند. از طرفی، بد اخلاقی، نتایج دنیوی و اخروی بدی را در پیش دارد.
حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: «خانواده فرد بداخلاق از او خسته و بیزار می شوند» هم چنین «رزق و روزی او نیز تنگ می شود» (تحف العقول ص۲۱۴؛ غرر الحکم ص۵۹۲)
این نیز در مورد نتایج اخروی آن: «به رسول مهربانی ها گفته ش
به نام خداوند
...
زیاد نمیگویم...جز یک سوال که:ابن ملجم را چه می شود...؟قاتل مولا می شود در حالی که حافظ قرآن است...
ابن ملجم ،مولا علی را نشناخت یا قرآن را نفهمید...؟
کسی که قرآن را تدریس میکند و قاریست...
 
ابن ملجم را چه می شود...؟
 
باید درک کرد که امثال ابن ملجم عاقبتی خیر را از دست داده اند...
باید درس گرفت...
 
ما چقدر به عاقبت خود مطمئن هستیم...؟
 
الهی عاقبت ما را خیر قرار بده و ما را همراه مولا محشور کن...
 
آمین
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اینکه قرآن به ما [میگوید]: وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار؛ اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتاری امروز مردم دنیا است. اعتماد میکنند، پدرشان درمی‌آید. دیدید در بعضی از این کشورهای عربی یک حرکت خوبی انجام گرفت، یک مبارزه‌ی خوبی به وجود آمد، یک غوغایی به پا شد، یک بیداری‌ای به وجود آمد، منتها مثل شعله‌ای که بیایند روی آن خاکستر بریزند و خاک بریزند، خاموش شد؛ چرا؟ چون «لا تَرکَنوا اِل
امشب شب سختی بود برای من. شاید برای تو هم. برای من که باید اشک گوشه ی چشمت را پاک میکردم و تحمل. برای تو که سفره ی دلت را باز کردی. برای دلم....
حتم دارم که با این طینت پاک، عاقبت بخیر خواهی شد. اگر ارباب نظر کند... اگر اگر اگر خودت هم بخواهی ...
خدا عاقبت مارو بخیر کنه 
مارو شرمنده پدر و مادر نکنه ...
چطور میشه این همه سال برای بچت زحمت بکشی بعد یکی نباشه ببرتت دوا درمونت کنه ! 
مامان تا ساعت 2ونیم باهاشون بود ولی دیگه باید میومد خونه .... 
بهش میگم خب میگفتی من میومدم مامان هانیه هم میموند پیششون چرا زنگ زدی به دخترش و دعوا شد بینشون 
هرکدومشون پاس دادن به اون یکی بچه به مامان کلی توهین کردن که بیخود کردی برای بابامون نوبت گرفتی و ... 
هی ...
خدایا منو شرمنده مامان اینا نکن ....
امروز در پاکت می نویسم:
می توان یک عمر صبر کرد تا عاقبت را دید، می توان عاقبت را رقم زد ...
تغییر ضامن به اختیار کشیدن عاقبت است، ثبات عامل دیدار عاقبتِ بی اختیار ...
بگذریم ... اولین پست پاییزی 98 را با دلتنگیِ ذاتی این فصل می نویسم ...
پاییز زیباست اما هر زیبایی دوست داشتنی نیست ...
پاییز پر از ابهام است، هیچ برگی نمی داند چه وقتی با چه رنگی می افتد ...
یکی سبز و سرحال رها می شود، دیگری طلایی و سیراب!
یکی هم زردِ خشک شده،شکننده، مثلا اوایل زمستان، در سر
یه سوالایی هست. یه سوالایی که جوابشون معلوم نیس، و هر دفعه خودمو قانع می‌کنم که بی‌خیال، زندگی کن، چیکار داری به این حرفا، زندگی کن... عجب راه‌حل عمیق و خوبی. ولی حیف یه کم، فقط یه ذره احساس پوچی می‌کنم، وگرنه همه چی آرومه، من چقد خوشبختم.
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشدکه تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشدلب تو میوه ممنوع ولی لبهایمهر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشدبا چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهرهیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشدهر کسی در دل من جای خودش را داردجانشین تو در این سینه خداوند نشدخواستند از تو بگویند شبی شاعرهاعاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!از: فاضل نظری
اکثر مردم دنیا اسیر روزمرگی‌اند؛ آنها مدت‌هاست که دیگر فکر نمی‌کنند. تبدیل به ماشینی شده‌اند که هر روز یک روتین ثابت را انجام می‌دهد؛ به زندگی عادی عادت کرده‌اند.آنها حاضرند با همین سبک زندگی بمیرند اما درمورد بهبود آن فکر نکنند!متاسفانه مغز آنها به همین زندگی عادی قانع شده‌است؛ اراده کافی برای خروج از این وضعیت را ندارند. ناخودآگاهشان برای حفظ این زندگی بهینه شده‌است؛ تصمیم به تغییر گرفته می‌شود اما تغییری درکار نیست!از شنبه‌ها
    دیشب که میم از حذف شدن آرمان ناراحت شده بود می گفت مگر می شود مردم اینطور رای داده باشند؟ مگر می شود فلانی ها به این خوبی رای نیاورده باشند و فلانی رای بیاورد؟ فرمودم: توجه شما را به رییس جمهور منتخب ملت ایران جلب میکنم. قانع شد.
به نام خداوند جان و خرد
 
با همت والای دوستان و در سایه الطاف الهی ، در روز جمعه ، مورخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۶ اهداف برنامه ریزی شده ما ، در قالب شرکت کیهان تجارت شاهین ، عملیاتی گردید .
 
از در ایزد منان ، سلامتی ، خیر و برکت ، بهروزی و عاقبت خیر برای دوستان خواستاریم.
 
آمین
من خوبم، کار هم... ولی به قول الف نباید تو این مرحله ساکن بشم و اهدافااصلیم رورکنار بذارم چون اگه بمونم و به همین قانع بشم، دو سال بعد این کار دیگه راضیم نمیکنه...باید به این آرامش نسبی به چشم یه پلتفرم نگاه کنم برای صعود بعدیم. دارم براش تلاش میکنم.
دارم سعی میکنم به فکرام نظم بدم جمع و جورشون کنم مرتب بزارمشون یه گوشه و هر وقت خواستم برم سراغشون
در هم بودنشون انقدر بوده که از خوابم پرونده
حالا هر چی میچینم میبینم خرابتر شده دارم در دریای افکار مختلف بی سر و سامون غرق میشم
هیچی سر جاش نیست از عاقبت فکر کردن میترسم
شب بخیر
تحریم ظریف منو یاد یه انیمیشن قدیمی انداختیادتونه یه خمیر کرم رنگ بود تو برنامه کودک؟ (خمیره شکل آدم بود همه کاری هم میکرد، یه بارم جورابشو میخواست بدوزه، دوخت به دستش، بعد جورابه رو کشید تو لامپ، دوخت به لامپه) قسمت جورابه رو پیدا کردم. ازینجا دانلود کنید.یه بار خواست گندشو جبران کنه، رفت جارو برقی آورد، اول خودش داشت جارو میکشید، بعد جاروئه قاطی کرد از دستش در رفت هرچی تو صحنه بود اعم از قاب عکس و میز و صندلی رو خورد، آخر سرم خود خمیره رو خو
عاقبت شریک گرداندن غیرمعصوم در امامت
ثقة الاسلام کلینی و شیخ نعمانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
۶- محمد بن یحیى، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن طلحة بن زید عن أبی عبد الله علیه السلام قال: من أشرك مع إمام إمامته من عند الله من لیست إمامته من الله كان مشركا بالله.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در امامت امامی که از ناحیه خداوند است، شخصی دیگری را که از سوی خدا نیست (یعنی غیر معصوم) شریک و سهیم بداند، مشرک به الله گشته است.
الک
عن الرضا علیه السلام عن أبیه موسی بن جعفر علیه السلام قال کتب الصادق علیه السلام إلی بعض الناس، إن أردتَ أنْ یختم بخیر عملُک حتّی تقبض و أنت فی أفضل الأعمال فعظّم للّه حقَّه أنْ لاتبذل نعماءه فی معاصیه و أن تغتر بحلمه عنک وأکرم کل من وجدته یذکر منا أو ینتحل مودتنا ثم لیس علیک صادقا کان أوکاذبا إنما لک نیتک و علیه کذبه
عیون اخبار الرضا علیه السلام، للشیخ الصدوق، ج2، ص4، باب فیما جاء عن الرضا علیه السلام من الأخبار المنثورة، ح8

از امام رضا علی
بسم الله مهربون :)
 
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشدکه تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشدلب تو میوه ممنوع ولی لبهایمهر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
 
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهرهیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشدهر کسی در دل من جای خودش را داردجانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرهاعاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
بیاید و بگید من سرما نخوردم و این شوخی کثیفِ گلبولای قهوه ایمه که قراره بزودی تموم شه :)
+ عاقبت تاب بازی (:|) و چرخ و فلک سوار شدن (:|) تو هوای هشت درجه سانتیگراد (سگ سرما:|) 
میشه یاداوری کنید به کودک درونم که بگیره بکپه؟ :| سپاس متقابل ..
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم ، بگذار بگویند غیر منطقی هستیم یا ضد اجتماعی ، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها ، که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند
#اریک_فروم
ارزشش را ندارد زمانت را روی کارهای بی نتیجه بگذاری ،
ارزشش را ندارد آدم ها را قانع کنی که دوستت داشته باشند ،
که مجابشان کنی حواسشان به تو باشد !
ارزشِ تو و احساسِ تو ؛ بیشتر از این حرف هاست !
و ارزشِ تک تک ثانیه های تو ...


ادامه مطلب
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم ، بگذار بگویند غیر منطقی هستیم یا ضد اجتماعی ، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها ، که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند
#اریک_فروم
عصبانی هستم، از خودم.
از سر به زیر بودنم.
از سکوت کردنم.
از قانع بودنم.
از بخشیدنهای پشت سر هم.
از دادن، بدون گرفتن.
آدم وقتی فقط می‌بخشد، فقط دوست می‌دارد، و در زمانی که احتیاج دارد حمایت نمی‌شود، دوست داشته نمی‌شود، تعادلش را از دست می‌دهد.
از این به بعد دوست داشتن‌هایم را هم می‌شمارم.
زیارت عاشورای امروز به نیت از شهید مدافع حرم عباس دانشگر.
آقا عباس!
دلم حسابی گرفته.
دیگه خودت راست و ریستش کن.
رفتی پیش امام حسین (ع) سلام منم به آقا برسون.
روم سیاهه.
دست ما هم بگیر بتونم برا امام زمانم یه کاری بکنم. یعنی در اصل برا خودم. برا عاقبت بخیریم.
غم تو بزرگ است و وسع من کوچک
هدف تو بلند است و همت من کوتاه
بخشندگی تو عظیم و فراخ است و دایره خیررسانی من تنگ
تو به عاقبت دشمنت هم دلسوزی و صبر من برای دوست هم لبریز است
حسین... حسین...
ما را با شما چه نسبتی است؟
 
امید دارم، که به قدم های کوچک ما دلخوشی ...  
دستمان را بگیر، بزرگمان کن، روح نازکمان را وسعت بخش، به بزرگی ات،
یا امامِ شهیدم، حسین (ع) جان ❤️
 
این رقص موج زلف خروشندهء‌ تو نیستاین سیب سرخ ساختگی، خندهء تو نیست
ای حُسنت از تکلّف آرایه بی نیازاغراق صنعتی است که زیبندهء تو نیست
در فکر دلبری ز من بی‌نوا مباشصیدی چنین حقیر، برازندهء‌ تو نیست
شب‌های مه گرفته‌ مرداب بخت منای ماه! جای رقص درخشنده‌ء تو نیست
گمراهی مرا به حساب تو می‌ نهنداین کسر شأن چشم فریبندهء تو نیست
ای عمر! چیستی که به هرحال عاقبتجز حسرت گذشته در آینده‌ء تو نیست
 
هرگز توی زندگی اینقدر بی خیال، بیتفاوت، و... نبودم.
هرگز پیش نیومده بود که کوچکترین تلاشی برای قانع کردن افراد کمتر مهم زندگی نکنم.
جوری شدم که کل زندگی دیگه به هیچیم نیست.
 
این حس رو خیلی دوست دارم!
یه حس بی تفاوتی محض، بی خیالی مطلق، آرامش مطلق.
دعا کنید عمری باشه !من فردا برم و چندماه دیگه برگردم 
و برای نوبت بعدی دکترم برم حال اون منشی بی فرهنگش رو بگیرم
بعضی وقتها در برابر بعضی آدمها نباید سکوت کرد ، نباید با جمله ی "در شان من نیست" خودت رو قانع کنی
باید به بعضیها بفهمونی چخبره
بعدا میام کاملتر مینویسم.
اصلان جامِ آب از لب طاقچه برداشت و گفت :
- این که نمی شود ؛ پس وضع و کار ما چه رویی پیدا می‌کند ؟ چه‌جور می توانیم هم دست در دست گل‌محمد داشته باشیم ، هم دشمن خونی او را روی سفره‌مان تیمار کنیم ! عاقبت چی ؟
بندار انگشت‌های چاق و بلندش را دور زانو در هم پنجه کرد و گفت :
- کار دنیا همین‌جورها است . چرا نمی‌شود ؟! ... حالا کدام طرف رفت ، خان‌نایب ؟
کلیدر ( محمود دولت‌آبادی )
ماجرای آقای محمدعلی نجفی از حوزه‌ی سیاست خارج و تبدیل به مساله‌ای انسانی برای عبرت گرفتن همه‌ی ما شده است.در این شب قدر از خدا بخواهیم همه‌ی ما را عاقبت به خیر کند و برای اولین قدم در موضع‌گیری و روایت این قصه، خط قرمزهای شرعی و عرفی و اخلاقی را رعایت کنیم. او بهترین قاضی است.
این روزها به تغییر رشته و رفتن پی علاقه ام خیلی فکر می کنم ، از طرفی می ترسم این میل تلاشی برای فرار از وضعیت کنونی باشد - که عمیقا رنجم می دهد - آن قدر بی حوصله ام که حتی یک ربع صبر و تحمل برای به پایان بردن این نوشته را بر نمی تابم.از طرفی نمی دانم این بی قراری و ناراحتی و اندوه زدگی مدام از رخوت و سستی و بی مایگی خودم است و به قول مولانا "از همت دون" در خانه ی غمم یا نه ، واقعا دلیلی وراس آن است ؛ افسرده شده ام ، مشکل تیرویید دارم ، ویتامین دی کم دار
به نظر من توی ایران یا نباید درس بخونی یا اگه میخونی از خدمات دولتی استفاده کنیدر واقع دانشگاه دولتی درس بخونی
وقتی تصور میکنم چطور باید خودت رو قانع کنی که بری سر اون کلاس ها بشینی با اون کیفیت و بعضا استادهای توخالی و بخوای میلیون میلیون هم پول بدی ، اصلا شدنی نیست
در زمانی که برده داری در آمریکا رایج بود زن سیاهپوستی بنام هاریت گروهی مخفی راه انداخته بود و بردگان را فراری می داد.
بعدها از او پرسیدند:
سخت ترین مرحله کار شما برای نجات بردگان چه بود؟ او عمیقا" به فکر فرو رفت و گفت: قانع کردن یک برده به اینکه تو برده نیستی، و باید آزاد باشی…!
بعد نگاهی به فلورنتینو آریثا انداخت
به آن اقتدار شکست ناپذیرش
به آن عشق دلیرانه اش
عاقبت به این نتیجه رسید که این زندگی است که جاودانه است نه مرگ
از او پرسید:
ولی شما فکر می کنید ما تا چه مدت می توانیم به این رابطه ادامه بدهیم؟
فلورنتینو آریثا جواب را آماده داشت
پنجاه و سه سال و هفت ماه و یازده روز و شب بود که آماده داشت
گفت:
تا آخر عمر
 
عشق در زمان وبا _گابریل گارسیا مارکز
من در خط به خط دفتر چشمان تو یک دنیا مکر و حیله‌ی عاشقانه می‌بینم!
گویا که مردمک چشمانت دانه، پلک و مژ‌ه‌هایت دام و چشمان من بی‌تاب هم صید...
.
پی‌نوشت: تا میای که خودت رو قانع کنی که سمتش نری، آروم آروم از کنارت رد میشه و میگه که من هنوز هستم! اگه میتونی منو بگیر!!!
پی‌نوشت: به قابلیت تشخیص فقط با احساس حضور رسیدم!
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح یکشنبه (۱۳۹۷/۱۲/۵) در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه، به شرح حدیثی از حضرت امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی «عاقبت‌اندیشی در امور و لزوم نشاط در کارها» پرداختند. ایشان در جریان سخنان‌شان با استناد به این روایت به مسئولان توصیه کردند «بی‌حوصلگی» و «ناامیدی» را از خود دور کنند و بدانند انقلاب اسلامی به‌پیش خواهد رفت.
آمد به دنیا در فضای سرد و ناپاکی
آلوده شد روح و روانش در هوسناکی
مانند گل در مزبله بالید و زیبا شد
در دام او افتاد یاسی مظهر پاکی
با صید خود برپا نمود او کاخ آمالش
شد سرنگون در قعر خودخواهی به بیباکی
چون پرتوقّع بود و از خودراضی و مغرور
افتاد از عرشش درون برزخی خاکی
باد جدائی ها به طوفانی بدل گشته
در عاقبت درگیر با وضع اسفناکی
او مُرد و در گور سیاه خود فرو رفته
شد سرنوشتش تلخ با پایان غمناکی .
 
عاقبت می توانم غلبه کنم به این حال، به این وضع ...؟ عاقبت به پا می خیزم ؟ 
 
 
پی نوشت:
 
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
دیروز یه اقای خیلی محترمی یه چیز تازه بهم یاد داد
من نمیدونستم ولی ایشون گفتن فاطمه یعنی جدا شده از آتش :)
مطمئنا که معنای اسم، تضمین نمیکنه عاقبت منم خوب باشه
من اگه درست زندگی کنم و بلد بشم به خدا چشم بگم(اینم ازون رمان عقیق یاد گرفتم میگفت خدا نمیخواد ما خوب باشیم میخواد ما چشم بگیم) در اونصورت عاقبت به خیر میشم
 
یه چیز دیگه هم بهم یاد دادن ایشون
اونم این بود که ما اجازه نداریم قوانین دیگرانو بشکنیم باور میکنید اینو اصا نگفتن؟ ولی بهم یاد د
دیروز که دیدمت داشتم فکر میکردم تو هم اگر مرا میدیدی قلبت مثل من شروع به تپیدن میکرد؟
 
(بله میگویم شروع به تپیدن. تند تر زدن مال کسیست که قلبش خود به خود بتواند کار کند. نه من.)
 
یا تو هم بغض گلویت را میگرفت؟
 
یا تو هم پاهایت را به زور نگه میداشتی که سمت من مسیرشان را کج نکنند؟...
 
دلم را خواستم به این ها خوش کنم اما یادم آمد تو حتی من را ندیده باشی هم من میتوانم دو ساعت تمام به تصویر کارتونی ات خیره شوم و هی طراحش را فحش بدهم که چرا چشمانت را خوب
 خیلی تلاش کردم که به بابامو قانع کنم برای جبران  تمام تبعیض های جنسیتی ای که در جامعه بر جنس من روا شده علی الخصوص کوچک تر بودن بخش زنونه بی آر تی ، باید به من بیشتر از دادشم عیدی بده(البته نظر شخصی من اینه چون اون میره سر کار کلن نباید عیدی بگیره:دی)
پدر نه تنها قانع نشده که حتی راضی نمیشه پاور بانکو به منو داداشم که امشب مسافریم بده،آخر سالی میخواد بهمون نشون بده هیتلر اگه مشدی بود چه شکلی میشد:||||||
امسال در جواب تمام شوخیای مضحک که'مانتوی ما
تو میخواهی
کور باشم و نبینمت..
کر باشم و چیزی از تو و راجب تو را نشنوم..
احمقانه فکر کنم که هیچوقت عاشق نشدی..
تصمیم جاهلانه ای هم ندارم..
سوالی از این که چرا نیستی و نمیخواهی باشی و ...   ندارم.
قانعم کردی که بیش ازین نخواستی و نمیخواهی باشی.. چون حتی توانش را هم در خود نمیبینی!
 
و اما سوال من اینست:
تو را چه کسی قانع کرد که اینگونه باشی!؟
 
نه که فکر کنین من گهی شدم. نه.
منظورم اینه که بر خلاف نظر معلمه، اون دختر به هیچ کدوم از آرزوهاش نرسید چون همیشه دوست داشت که بره خارج و زن انریکه ایگلسیاس بشه و نتونست که بشه.
من هم همیشه فانتزیم بود که تا میتونم هر روز خودم رو بیشتر و بهتر بشناسم
و به درد بقیه بخورم
و آدم مهربونی باشم
و سعی کنم یکمی سفر کنم و چیز و میز یاد بگیرم
و بایوفیزیکال کمیستری بخونم.
و چند تا کار دیگه
که بشون رسیدم یا دارم میرسم.
وگرنه منم همچین تحفه نشدم.
نمایندگان مجلس به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات کارت زرد دادند.
به گزارش ایسنا، در جلسه علنی صبح امروز (دوشنبه) مجلس، سوال محمود سلامی نماینده خواف و رشتخوار از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره علت عدم تحقق موارد مندرج بند ط ماده ۳ قانون وظایف و اختیارات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مطرح شد.

بعد از توضیحات نماینده سوال کننده و وزیر، مصری رئیس جلسه از نگهبان سلامی پرسید که آیا از پاسخ قانع شده است، که این نماینده در پاسخ گفت: ضمن ت
من گلی بودم در رگ هر برگ لرزانم خزیده عطر بس افسون در شبی تاریک روییدم تشنه لب بر ساحل کارون برتنم تنها شراب شبنم خورشید می لغزید یا لب سوزنده مردی که با چشمان خاموشش سرزنش می کرد دستی را که از هر شاخه سر سبز غنچه نشکفته ای می چید پیکرم فریاد زیبایی در سکوتم نغمه خوان لبهای تنهایی دیدگانم خیره در رویای شمو سرزمینی دور و رویایی که نسیم رهگذر در گوش من میگفت آفتابش رنگ شادی دیگری دارد عاقبت من بی خبر از ساحل کارون رخت بر چیدم در ره خود بس گل پژمر
✨مگس و عنکبوت✨
افلاطون روزی شاگردان خود را گردش علمی برد. در کوه و دشت در طبیعت سبز بهاری گشتند و از افلاطون، فلسفه وجود آموختند.
وقت استراحت مشغول خوردن، غذا شدند. مگس ای مزاحم غذا خوردن افلاطون شد و مدام بر روی غذای او می‌خواست نزدیک شود و بنشیند. افلاطون قدری از غذای خود در مقابل مگس گذاشت، مگس از آن مکید. افلاطون خواست شاگردانش به توجه مگس را زیر نظر داشته باشند. مگس بر خواسته و روی دست یکی از شاگردان که قدری زخم بود و خون داشت نشست و مشغو
اینجا یه صفحه ای هست که ته مونده و آپدیت نمیشه
خیلی دلم میخواد یه بار صفحه مدیریت رو باز کنم و ببینم...
هیچوقت از اینجا خوشم نیومده و نخواهد اومد
کاش میدونستم چرا برای همیشه غیب شدی
اگه بدونم باعث و بانی این اتفاق حدس منو درست کنه، برای همیشه از صحنه ی روزگار محوش میکنم
دعا کن اون روز نرسه
من موندم و چندتا وویس و صدا از تو
به همینم قانع ام
:)
خواهرزادم دیشب ازم پرسید ابرها چجوری درست میشن؟ اومدم براش توضیح بدم که خودش گفت «نه! نه! خودم یادم اومد. آب دریاها بخار میشه. میره بالا. هوا اگر سرد باشه دوباره بخارها قطره‌های ریز میشن و ابر میشه. بعد ابرها هم که به هم می‌خورن؛ رعد و برق درست میشه.» تایید و تشویقش کردم.
بعد پرسید: «خاله، آب چجوری درست شده؟» می‌دانستم پاسخم دور دارد اما چیز دیگری در ذهنم نبود. «ابرها که می‌بارن، آب درست میشه». دور را فهمیده بود و به‌ش برخورده بود که یعنی این
غزلی ناب از مولوی، دیوان شمسای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرهازان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفازان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کمزان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطازین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بدزان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطاچندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شودچندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیااز بد پشیمان می‌شوی الله گویان می‌شویآن دم تو را او می‌کشد تا وارهاند مر تو رااز جرم ترسان می‌شوی و
یکی از دوستای نزدیکم یه روز که داشتیم خیلی صمیمانه با هم حرف می زدیم، گفت چرا مطلب مینویسی و وقتت را تلف می کنی! می گفت مگه مهمه که این چیزها را توی وبلاگ بنویسی؟ مگه اصلا کسی می خونه؟
 
راستش تنها جوابی که دادم و بسیار راضی کننده برام بود این بود که تو چرا مطلب نمی نویسی؟ تو چرا وبلاگ نداری؟ تو اگه ننویسی فرقی داره؟
 
به نظرم جوابم براش قانع کننده بود، چون دیگه ادامه نداد.....
من مرددممیان قهوه خانه و کافی‌شاپ...و تشابه این دو ترکیبراز تمام تناقضهای عمر من است...
هر شب چای پر از تردیدم را که می‌نوشمتناقضهایم را با خدا به اشتراک می‌گذارمو اینگونه است که فیس‌بوکدفتر چهره‌های مردد هموندانم می‌شودکه در آستانه‌ی تغییر بزرگهویتشان را در تکرار اشتراکهای بی هدفجستجو می‌کنند...
من در تفاوت فرم استکان و فنجان گم شده‌ام...و عاقبت شبیدر استکان چای دارچینیم...غرق می‌شوم...بی آنکه طعم قهوه را از یاد برده باشم...
نگفتمت مرو آنجا که پادشات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
و گر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سرا پرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت های زشت بر تو نهند
که گم کنی که سر چشمه صفات منم
نگفتمت که م
دوستان کسی میدونه راحت ترین،آسون ترین و کم هزینه ترین راه مهاجرت از ایران چیه؟
هرچی دارم فکر میکنم به آینده ای که هیچ معلوم نیست به کجا میرسه
هرچی میخوام خودمو قانع کنم به مملکتم خدمت کنم:)
هرچی میخوام مثبت بیاندیشم
هیچ _روزنه_ امیدی_ نیست
فقط باید رفت...
دریافت
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



درس عاقبت به خیری شهید سردار سلیمانی برای ادامه دهندگان راه شهدا
 
 
۶ بار همراه با بغض قسم جلاله می‌خورد: باور کنید راهش این است...
دانش آموز هم نیستیم یه سنجاق سری گل سری چیزی بهمون بدن واسه اینکه اسممون فاطمه ست...
ولادت حضرت فاطمه مباااارک
روز مامانای مهربونتون مبارک :)
روز مامانایی که پیشمون نیستن ، مامان بزرگ ها ، روحشون شاد:)))
روزِت مبارک شومارِ عزیزم انشالله تنت همیشه سلامت باشه :) اقلیماا❤
روزِ بانوان مهربان هم مبارک:))))
خدا بحق حضرت فاطمه عاقبت هممون رو بخیر کنه :) 
رویا... کابوس... کابوس... رویاکاش چیزی این وسط تغییر میکرد
کاش هیچ وقت بیدار نمیشدم
وقتی هم که بیدار میشدم مرده بودم کامل
کاش از سکوتم میخواندی
چه حرف ها که سالها نهفته داشتم
و عاقبت خواهم مرد...
حتما دور از تو
حتما تنهای تنهای تنها
باور کن حرف مسخره ای نیست...
پسرک: از آقایونی که رو چونه‌شون ریش داره خوشم نمیاد!
من: همه رو چونه‌شون ریش دارن. بابا هم رو چونه‌ش ریش داره.
پسرک: نههه اونایی ‌که میشناسم که هیچی، اشکالی نداره، ولی مردهای غریبه از اونهایی که چونه‌شون ریش داره بدم میاد.
من: خودت هم بزرگ بشی رو چونه‌ت ریش در میادااا! :دی
پسرک: مهم نیست. مطمئن باش تا اون موقع این حسم رو فراموش کرده‌م!
من: :/

وااااقعا تا حالا هیچ‌وقت اینطور قانع نشده بودم :))
{غرب و مهدویت - شماره 1}
 
آیا باید همه چیزدان شویم؟ یا نه، فقط باید ضروریات را دانست؟ حالا اگر کسی پیدا شود و بگوید شناخت غرب ضروری است چه؟
برای این سوال دلایل قانع کننده ای وجود دارد. مثلاً:
✔️ غرب نگرش حاکم بر جهان امروز است.
✔️ رسانه ها با درصد وحشتناکی دست غرب است. (هالیوود به تنهایی ۷۸درصد فیلم ها و سریالهای دنیا را تغذیه میکند.)
✔️ آمریکا به عنوان پرچم دار غرب حضور کاملا فعالی در نزدیکی مرزهای ما دارد.
✔️ مهم تر از این سه مورد، افراد بزر
به بابام میگم بابا من که همش دارم سالاد میخورم چرا باز چاق میشم؟
میگه : گاو هم همش علف میخوره ببین هیکلشو
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بزگوار تبحر خاصی داره تو قانع کردن://
اصرار بر گناه چیزی جز پشیمانی و نکبت در دنیا و آخرت ندارد، هر چند که انسان متوجه نشود، ولی به زودی آثار نکبت بار گناه گریبانگیرش خواهد شد و او را به نابودی می کشد.
با امروز و فردا کردن برای توبه نمودن و اصرار بر گناه فقط فرصت محدود عمر که برای رسیدن به خدا در اختیار داریم را از دست خواهیم داد و چیزی جز حسرت طولانی مدت و همیشگی نصیبمان نخواهد شد.
ای علمدار کربلا به فریادمان برس و از گناه نجاتمان بده!یا ابالغوث ادرکنی
ادامه مطلب
      خالهه امروز میگفت: "شما خیلی حساسین روی روز تولدتون. برای من یکی مهم نیست که روز تولدم رو با کسی شریک بشم".
فرمودم چون میدونی هیشکی خرش تب نکرده که 10 روز مونده به نوروز بدنیا بیاد اینو میگی وگرنه خیلی هم مهم بود برات. چون خسته و تنها و در مرحله ی پیش افسردگی بودم قانع شد.
به گزارش پلیس این هکر فلوریدایی توی هالیوود وارد یک شعبه از بانک وسترن یونیون شده و ۳۲هزار دلار دزدیده. واسیلی ساوو بعد از ورود به بانک، با گفتن اینکه لازمه خیلی سریع برنامه سفرش رو پرینت بگیره، در نهایت تونسته یکی از کارمندها رو قانع کنه که فلش اونو به کامپیوترشون بزنن و برنامه پروازش رو براش پرینت بگیرن. به گفته پلیس این درایو یو اس بی حاوی بدافزاری بوده که به واسیلی اجازه دسترسی از راه دور داده و بعدا اون با استفاده از این دسترسی راه دور،

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها