نتایج جستجو برای عبارت :

ضرورت آرامش و سکوت برای سالک الی الله

استاد سید محمدمحسن حسینے طهـرانے در کتاب "رساله عمره مفرده، ص ۱۱۱ " مے فرمایند:✍ روزی مرحوم قاضی رضوان الله علیه در مجلسی راجع به این مسئله صحبت می کردند که سالک باید نسبت به حضور قلب خود مراقبه زیادی داشته باشد و از سروصدا و امثال ذلک دوری کند تا نفس او آرام باشد.در این موقع شخصی با سنگ به شیشه زد و همین صدای بسیار کم به اندازه یک " تق " بلند شد، ایشان فرمودند: حتی این صدا برای سالک ضرر دارد ! " ممکن است سالک در حال اتصال و توجهی باشد که با شنیدن ک
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
یکی از اهداف سالک در سلوک الی الله رسیدن به آرامش است در پس این جمله؛
علمک به حالی حسبی
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
ابراز احتیاج خود آنجا چه حاجت است؟
و پس از آن
انقطاع کامل از خلق الی الخالق 
و
افوض امری الی الله
این ذره ای از طعم توحید است که در گام نخست با باور 
لاحول و لا قوه الا بالله
آغاز و چشیده میشود...
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
«سالک» چیست
سالک یک بیماری پوستی است که بوسیله گزش پشه خاکی آلوده به نوعی انگل، منتقل می‌شود. سالانه حدود دو میلیون مورد این بیماری در سراسر دنیا و از جمله ایران اتفاق می‌افتد.
 
سالک در ایران در بسیاری از نقاط وجود داشته است؛ بطوری که در استان‌های گلستان، سمنان، اصفهان، ‌یزد، کرمان، فارس، ‌هرمزگان، بوشهر، اهواز، ایلام و سیستان و بلوچستان شیوع بالایی دارد و سالانه بالغ بر 20 هزار مورد مبتلا به سالک در کشور ثبت و گزارش می‌شود.
 
 
ادامه مط
«سالک» چیست
سالک یک بیماری پوستی است که بوسیله گزش پشه خاکی آلوده به نوعی انگل، منتقل می‌شود. سالانه حدود دو میلیون مورد این بیماری در سراسر دنیا و از جمله ایران اتفاق می‌افتد.
 
سالک در ایران در بسیاری از نقاط وجود داشته است؛ بطوری که در استان‌های گلستان، سمنان، اصفهان، ‌یزد، کرمان، فارس، ‌هرمزگان، بوشهر، اهواز، ایلام و سیستان و بلوچستان شیوع بالایی دارد و سالانه بالغ بر 20 هزار مورد مبتلا به سالک در کشور ثبت و گزارش می‌شود.
 
ادامه مطل
نتیجۀ ارتباط بی حساب و کتاب سالک با دیگران
 
علّامه آیت الله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه
کربلایی کاظم را بارها دیده بودم، عنایتی به ایشان شده بود، امّا بر اثر شهرت و رفت و آمد به منازل این و آن و خورد از غذای آنان، آن نورانیّت و صفای خاطری که داشتند کم رنگ شد و دیگر آن کربلایی کاظم اوّل نبود.
«نور مجرّد» ج ۱ ص ۶۴۷
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
از شروط اصلی وازلوازم پایه و اساسی سلوک الی الله سکوت است و سخن گفتن در حد رفع نیازهای واجب.
سالک الی الله ساکت است مگر آنکه از او سؤالی پرسیده شود و او طبق حقی که سائل ازمسئول دارد به قدرضرورت پاسخ میدهد.
آنچه سالک الی الله بر زبان جاری می‌کند از یقینیات اوست واگر تردید داشته باشد از گفتن نمیدانم شرم و حیا ندارد و باکمال تواضع می‌گوید نمیدانم.
خداوند به همه ما توفیق بندگی عنایت فرمای
هوای طالب سالک الهی ! طالب انسان کامل و ولی الهی و کبریت احمر باش که در هر عصر نادر است و  وجودش دُر نایابی مثل کبریت احمر است و شناسایی او به حقیقت ممکن نیست مگر به دیده دل و شناسانیدن او را به سالک طالب با حضرت حجت و امام عصر -علیه السلام- یا یکی از ائمه هدی -علیهم السلام- است , در خواب یا بین النوم و الیقظه , تا صاحب یقین گردد در حق او و جلالت باطنی او را به صورت قلب خود در باطن مشاهده نماید , ظل باطنی چنین کاملی در حقیقت ظل الله معنوی است , بر سر سا
از فوائد اربعینات از برای سالک اینست که خلع بدن از برای او حاصل خواهد آمد و خود را که راکب است از مرکب بدن خود امتیاز می دهد ، بلکه خلع نفس از برای او دست می دهد و سماوات روحانیت او از ارض جسمانیت و نفسانیتش ممتاز گردد و صور غیبیه و ملائکه مکشوف بصیرت قلبش می گردد و تجلیات سبعهٔ سبع المثانی قلب سالک که مشتمل بر [رنگ های] سبعه است ، جلوه گر گردد و سالک عارف به خود و آیات انفسیهٔ قلبیه خود گردد و از معرفت این آیات انفسیه ، معرفت حق تعالی سبحانه حاصل
به گزارش دانش ویکی جوناس سالک در ۲۸ اکتبر ۱۹۱۴ در خانواده‌ای یهودی در شهر نیویورک به دنیا آمد. خانواده وی بسیار فقیر بودند و پدرش در زمینه تولید پوشاک کار می‌کرد. در ۱۲ آوریل ۱۹۵۵ اولین واکسن فلج اطفال توسط سالک تهیه شد و مورد استفاده قرار گرفت. از وی به دلیل اینکه امتیاز کشف فلج اطفال را ثبت نکرد و آن را به رایگان در اختیار جهانیان قرار داد تقدیر شده است.
وقتی از جوناس سالک درباره دلیل ثبت نکردن امتیاز کشف واکسن فلج اطفال سوال شد پاسخ داد: هی
هو
جذبه آن است که با بارقه ای الهی دفعتاً معارف بسیاری برای عارف حاصل شود و سلوک آن است که برای رسیدن به آن معارف ، درجات و مقامات مناسب با آن را یکایک طی کند. اهل شهود یا همهٔ درجات را با سلوک طی می کنند ، در این صورت سالک محض اند یا همهٔ درجات را با جذبه می پیمایند ، در این حالت مجذوب محض اند یا اوایل راه را با سلوک می پیمایند و در اواخر جذبهٔ الهی نصیب آن ها می شود ، این گروه سالک مجذوب اند یا اینکه اول جذبه ای نصیب آن ها می شود ؛ لیکن در انتهاء ن
هو
نشان فناء سالک در پیر عشق خود ، آن است که در سیر باطنی ، خود را به صورت آن بزرگوار بیند به تمام اجزاء و لباس و صورت ، و چنین داند که اوست نه خود.گاهی [سالک] در سیر خود مشاهده می کند که پیر عشق و ولی الهی ظاهر شد و صورتش به تدریج بزرگ شد که تمام عالم را سر تا پا گرفت و به جز او چیزی نیست ، و آن صورت در شخص حلول کرد که هر دو یک صورت شدند.
حضرت سید ابوالقاسم راز شیرازی
قوائم الأنوار و طوالع الأسرار صفحه ۶۵۶
انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
سلام
این روزها که پروپوزال می نویسم، به آرامش و سکوت نیاز دارم.
سکوت هست، آرامش نیست.
فکرم بیشتر از هر وقت دیگه ای مشغوله. درگیر سوالاتی هستم که هیچ جوابی براش پیدا نمی کنم. سوالاتی که تموم نمیشن و توی مغزم جا خشک کردن.
روزنه امیدی نمیبینم. چیزی خوشحالم نمیکنه. خنده هام مصنوعیه. دلم خوش نیست.
 
دیشب خواب دیدم شغلم را تغییر دادم و رفتم یه شرکت دیگه. یادمه درسم تموم شده بود. فیش حقوقم دستم بود. اونقدر زیاد بود که باورم نمیشد.
نمیدونم کجا کار میکردم
در مقام مقایسه مقام حضرت سید الشهدا با عمه حضرت مهدی خوابی عجیب دیدم.
آیه ای که دقیق خاطرم نیست چه بود برای به آرامش رسیدن حضرت فاطمه (عمه حضرت مهدی) قرائت میشد به این مضمون که آرامش داشته باش و رضا به داده بده.در همان حین یاد آیه شریفه یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ افتادم که چطور حضرت حسین خودشان آرامش رسیده بودند و خداوند او را که به آرامش مطلق یقین رسیده بود به سمت عرش دعوت میکرد.
ای کاش آیه اولی را یادم می ماند.آیه ی زیبایی بو
بسم الله الرحمن الرحیم
طریق عرفان و سلوک الی الله بسی دشوار و سنگین است.
از اینرو اهل برهان و مدعیان حکمت، آنرا محال می دانند.
ولی در حقیقت طی این مسیر از بس که صعب و متعسّر است،
ثابت قدم می خواهد که معدودند و قلیل.
چرا که در مسیر عرفان و تهذیب،
ای بسا سالک حال و جذبه ای دریافت کند و آسانی عشق را در اول احساس کند،
ولی قرار و دوام بر آن حال، به مراتب مشکل تر از حدوث و پیدایش آن است.
زیرا قلب انسان دائم در تقلّب و دگرگونی دائمی است و 
در معرض وسوسه ها
#بیا حرف بزنیم .
₩راجع به چی ؟
#هر چی !
₩بیا سکوت کنیم .
#چرا؟!
₩چون از حرف زدن راجع به هر چی بهتره !
#آهان . باشه .
راستی شنیدی که ...
₩نه نشنیدم . قرار شد سکوت کنیم .
#میخوام اما نمیشه خب . 
₩اوهوم میفهمم . ترک عادت سخته .
بیا حرف بزنیم .
#راجع به چی ؟
₩سکوت !

روح وحشی
+دلم سکوت ذهن میخواد . زیر فشار شلوغی ذهنم دارم له میشم .
...
تحمل صدای موسیقی را هم ندارم . چیزی که واقعا دوست دارم سکوت محض ه ...
رضا در لغت به معناى خشنودى، خوشدلى و تسلیم شدن است و در اصطلاح عرفانى
عبارت است از رفع کراهت قلب نسبت به مقدرات و شیرین شدن سختیهاى احکام قضا و
قدر.
سالک پس از واگذار کردن امور به دست حاکم عادل، از تصمیمات و احکام
صادره از ناحیه وکیل خود ناراضى و ناخشنود نمى گردد و زبان حالش همان دعاى
پیامبر اکرم(ص) است که: «اللهم انى اسئلک ایمانا تباشر قلبى و یقینا صادقا
حتى اعلم انه لن یصیبنى الا ما کتبت لى والرضا بما قسمت لى». (۱)
مقام رضا نهایت مقام سالک
سکوت می‌کنم ولی ته دلم غوغاستبه طعنه فاش بگویم، قیامتی برپاست
قیامتی که چه سنگ وچه شیشه می‌شکندتفاوتی نکند، شعله تند و بی‌پرواست
میان مهر سکوت و تلاطم دل منهمیشه هاله‌ای ازعشق؛ انجمن آراست
همیشه ناب‌ترین نوع عشق ورزیدندرون سینه آشفته و پر از نجواست
سکوت لحظه اقرار حرف‌های دل استسکوت می‌کنم اما دلم پر از غوغاست
شاعر: نجمه مولوی
بسم رب
 
حتی اگر بامن حرفی نداری، باز هم با من حرف بزن..
مثلا بگو: چه خبر؟ تا من از چیزهایی که تو از آن ها خبر نداری برایت بگویم..
از روزهایی بگویم که تو نبودی...
از دردهایی بگویم که تنهایی کشیدم...
حتی اگر هم برایت مهم نبود باز هم بگو : واقعا؟
تا چانه ام گرم شود و شاید آن بین ها خسته شوم..
هیچ وقت در مقابل من سکوت نکن..
من از سکوت واهمه دارم...
سکوت اصلا علامت رضایت نیست...
من هرچه سکوت دیدم، همان رفتن بود....
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
بدون استاد کامل پای در راه سلوک نهادن خطرات عظیمی در پی دارد
بدنبال استاد کامل اخلاق گشتن وظیفه است بر سالک...
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
لحظه ی با ارزشی ست؛وقتی از آنهایی که توقع اش را نداری،آرامش می یابی؛مانند وقت استراحت بین درس دادن معلم. باید قدر این لحظات را دانست.به هر حال این لحظه ها هستند که به سرعت ابر میگذرند. و هیچگاه بازنمیگردند؛این غم انگیز ترین داستان است.
صحبت از داستان شد؛این روز ها،در حال گذراندن داستانی تراژدیک در پس زمینه ی زندگی ام هستم. اندوهی عظیم و بی پایان که به زندگی ام سکوت و آرامش داده است؛مگر این همان چیزی نبود که روزها را بخاطرش عجولانه گذراندم و د
سکوت و سکوت و سکوت
شاید جایی در میان این جاده ی تاریک کسی ایستاده باشد به تماشا
به تماشای جان دادن من 
شاید کسی باشد که بخواهد جلو بیاید و ببیند از درون مردمک های حیرانم دلیل این همه سکوت را 
شاید صدای فریاد مرا شنیده باشد
شاید کسی در تاریکی ایستاده باشد.... 
بسم الله
نویسنده: آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(رحمت الله علیه)
ماه شریف شعبان برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه می باشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم )علی نبینا و آله وعلیه السلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ما
هر روز که می‌گذرد بیشتر از هیاهوی زندگی اجتماعی- خانوادگی خسته می‌شومدلم می‌خواهد به منطقه‌ای دور در طبیعت پناه ببرم؛ جایی که آدم‌ها نیستند، جایی که صدای سکوت را بشنوم، جایی که در خلوت محض خودم باشم
خلوت و تنهایی و سکوت برای من معادل آرامش است
دوست دارم همین فردا کوله‌ام را بردارم و به مزرعه‌ای دور دست بروم، روزه‌ی سکوت بگیرم و تنها گوش کنم
اما آدم‌ها هر روز استدلال‌هایی مثل « ما اجتماعی خلق شدیم و تنهایی دوامی نداریم»، «آدمی که تنها
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
بدون اعتنا به حدیث عنوان بصری
سیروسلوک الی الله بسیار دشوار وناقص است
حدیث عنوان بصری که مولایمان حضرت امام جعفرصادق علیه الاف السلام بیان فرمودند،کلید اکثریت شاه راه های سلوک الی الله است.
به عقیده حقیر
این حدیث ظرفیت دارد که به تمام خداباوران
زرتشتی و مسیحی و یهودی و بهایی آرامش دنیا و سعادت دنیا را هدیه کند....
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
سکوت با من …بی من …همه لحظه هایم سکوت است …درد هایم از سکوت استاشک هایم از وجود سکوتیست که تمام روشنی های زندگم را تیره کردهکاش نبودنبود ومن می توانستم ان را در هیچ قسمتی از زندگیم نبینم
 
 
دلتنگی فقط یک اسم مستعار استبرای تمام حس هایی کهاسمشان را نمی دانیمو هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند . . .
 
 
 
زندگی نوشتنی زیاد دارهاما گاهی هیچی پیدا نمی کنی بنویسیجز ، سکوت . . .
ادامه مطلب
 
گویا در ایران همیشه در برابر سکوت و سکون مسلط بر موسسات و آدمها و مغزها، ناگهان یکی به قصد ایجاد تحرک سر برمی دارد و  چون سکوت عظیم است، این سربرداشتن چنان تند و ناگهانی میشود که زیر پای آنکه جنبیده و سربرداشته خالی می شود و عاقبتش : اعدام، تبعید و سکوت اجباری... و اینهمه عزیزان شهیدشده اند، تبعید شده اند و از دست رفته اند تا همان سکوت دوام داشته باشد.
جلال آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران جلد دوم ص ۵۷
 
بهتر است حداقل روزی ۱۵ دقیقه را در سکوت بگذرانیم و به نیازهای واقعی خود و چیزهایی که داریم فکر کنیم، سکوت عصاره آرامش است. البته با اجبار نمی‌توان سکوت کرد. بلکه بهتر است زمانی که فرا رسید آن را بپذیریم، روزی یک ساعت در اتاقی تنها بمانیم و حتی اگر لازم شد در را روی خود ببندیم.
بهتر است هیچگاه جلوی گریه خود را نگیریم و گهگاهی گریه کنیم این کار باعث تخلیه تنش‌هایمان شده و به ما آرامش می‌‌بخشد.
بهتر است وقتی احساس می‌کنیم که سرمان پر از فکرها
یکی از مهمترین صحنه هایی که برای من با حس آرامش همراهه اینه که بعد از اومدن از دانشگاه و خوردن ناهار (قبل از اذان) و گفته شدن اذان، سجاده رو توی هال خونه که درش رو به ایوون باز میشه و آفتاب گیر هم هست، پهن کنی و در حالیکه درب رو به ایوون هم بازه و یکی از اعضای خانواده هم داره رو فرش ایوون استراحت میکنه (به شرطی که نمازش رو خونده باشه)، نماز رو تو سکوت و آرامش نسبی خونه بخونی.....
و بعدش هم بری تو اتاقت سر درست تا چند ساعت دیگه و حس آرامش بعدی، مثلا مو
گفت از تنهایی نمی ترسی؟
گفتم احساس تنهایی نمیکنم. ولی جمع گاهی خسته م میکنه و نیاز دارم بخزم در خودم تا سکوت بهم آرامش بده.
مامان و مریم و منصوره دوشادوش هم ده سال تلاش کردن کمکم کنن از رستوران و سینما و کنسرت و سفر و خرید به تنهایی _و بدون حضور دیگران هم_ لذت ببرم.
اونچه به زحمت آموختم نقطه قوت بزرگی شده که آغوش آرامش بخش من هست.
آداب سخن گفتن
در اسلام باب وسیعی برای این مسأله گشوده شده، از جمله اینکه: تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سکوت از آن بهتر است. چنانکه در حدیثی از امام صادق  علیه السلام  می خوانیم: السکوت راحة للعقل؛ سکوت مایه آرامش فکر است. [1]
و در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا  علیه السلام  آمده است:من علامات الفقه: العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت باب من ابواب الحکمه؛ از نشانه های فهم و عقل، داشتن آگاهی و بردباری و سکوت است، سکوت دری از درهای حکمت است. [2]البت
بزرگواری از 20 سال آینده خودشان و منتها رجای 20 سال آینده خودشان نوشته‌اند و  چقدر خوب که میدانند چه میکنند و چه میشوند.استادی دارم که فکر کنم علاقه نیز دو طرفه است چون هر موقع کلاسی داشتیم، ایشان من را در کنار خودشان جای میدادند(این قسمت برای تعریف از مقام منیع بنده است!!!) پس از بحث‌های فلسفی که خواهش فراوانی کردم که سیر درسی به ما بدهند و ایشان قبول کردند و سیر را دادند در انتها گفتند که این سیر برای من 20 سال طول کشیده!20 سال طول می‌کشد تا انسا
بسم الله الرحمن الرحیم
حرف حق گاهی تلخ است
ولی باید آن را شنید
و می شنود...
و باید آن را پذیرفت 
و می پذیرد....
و باید مدتی سکوت کرد
و سکوت می کند
تا بشنود و بپذیرد و پالایش کند 
و دوباره بشنود و بپذیرد و پالایش کند و ....
و اصلاح شود...
و چشم دوباره بینا شود....
باید سیستم جدید تقوا را متناسب با محیط جدید
روی مملکت وجودی 
نصب و راه اندازی کند....
دیگر این گونه نمی شود....
احکام جدیدی برای مراقبت از مملکت وجودی باید وضع شود....
و باید سعی کند که در شرایط جدید
سخن عشق، بیان خاموشی‌ست، گفتِ نگفتن است. سالک خدا، مجرای آوای خداست، چرا که آنجا که سخن نیست موسیقی‌ست و موسیقی کلمه است که به رقص برخاسته. عارف عاشق، رقصان است، چه خفته چه بیدار، چه نشسته چه برخاسته، عالم از او در رقص است.
عارف محتکر از نور باخته است، عارف بخشنده با موسیقی برده است. عرفان عشق، بیان موسیقی خداست. کلمات خوانده‌شده کاری نمی‌کنند، آن همّت سالک است که برخیزد، بیرون رود و آنچه از درون آموخته در بیرون بیامیزد و صحنه‌ی دلمرده‌ی
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
برای حفظ دنیا و آخرت خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای آرامش اعصاب خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم
 
- چون من سیاستمدار نیستم پس سیاست هم به من ربطی ندارد پس هر جا از سیاست صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم .
- چون من اقتصاددان نیستم پس اقتصاد آشفته هم به من ربطی ندارد پس هر جا از اقتصاد صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان
بسم الله
 
یادداشت یک دوست؛ با کمی دست‌کاری
باز خدا را شکر که مراسم یلدا، ریشه‌ی فقهی ندارد؛ وگرنه باید ده همایش در توجیه هندوانه خوردن در زمستان می‌گذاشتیم و تازه هر سال هم یکی مدعی می‌شد پدربزرگش که حرف‌های آخوندها را باور می‌کرده، بر اثر خوردن هندوانه در این شب، لرز کرده و مرده. یک عده هم مدام می‌پرسیدند چرا این هزینه‌ها خرج فقرا نمی‌شود. اما حالا سکوت است و سکوت.
برای حفظ دنیا و آخرت خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای آرامش اعصاب خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم
 
- چون من سیاستمدار نیستم پس سیاست هم به من ربطی ندارد پس هر جا از سیاست صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم .
- چون من اقتصاددان نیستم پس اقتصاد آشفته هم به من ربطی ندارد پس هر جا از اقتصاد صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان
برای رسیدن به وضعیت آزادی معنوی و آگاهی روح، تلاش فراوان و پرداخت بهای زیادی لازم است. گذشتن از دلبستگی‌ها و علایق سابق یکی از این پرداخت‌هاست. و سپس جستجو کردن «نو» و گذاشتن آن در جاهای خالی کهنه‌های دور ریخته‌ شده. «نو» کم‌کم گسترش می‌یابد و در تمام آگاهی منتشر می‌شود.
سالک همواره در جستجو، تعویض و تکاپوست و چون نظر به دیروز خود کند آن من مرده را نمی‌شناسد.
حلمی | کتاب لامکان
موسیقی: Ara Gevorgyan - Yerevan | Kanun
جمعه هایادامام مهربان آرامش است/بندگی حق درآن نیمه شبان آرامش است/گریه واشک وتوسل میرودتا عرش رب/برولی حق توجه هرمکان آرامش است/زمزم هرگریه ای در ربنای بندگی است/دلبری ازبهر مهدی عاشقان آرامش است/او ولی حضرت حق افتخارخلقت است/وصل برمولای عالم باامان آرامش است/ندبه های صبح جمعه باکمیل مرتضی/هردعا ویادمهدی دوستان آرامش است/درنمازجمعه ها هم نام اوگل میکند/هردفاع ازولایت بی گمان آرامش است/خطبه هاداردبصیرت بهرمهدی باوران/لشکری سوی شکست دشمن
دم دم زمستون می خورد بوی نان گرمی به مشام
دل و دیده هر دو کنند یاد مادر بی ادعایم
سالهاست که آغوش پر مهر او را دیگر نمیبینم
آن موقع صبح که بسم الله بسم الله به زبانم میگذاشت
آن موقع که دعا پشت سرم میکرد
آن موقع جواب داد من بر سرش سکوت بود
آن موقع که درد من دوایش درست او بود
آن موقع که خوشحالیش خوشحالی من بود
و آن موقع که...
کاش که یک لحظه دگر برگردم به عقب و ببینم آن چه که او دوست دارد و بکنم آن چه که او میخواهد
کاش...
غلبه بر ذهن و غلبه بر انسان. سالک توأمان به نظام باورها و عادات خود در دو سوی درون و بیرون می‌تازد و بر هر دو جهان غلبه می‌کند. ابتدا در درون،‌ سپس در بیرون. برای سالک راه زندگی، زندگی تماماً معلّم است و از در و دیوارش درس و نکته می‌ریزد. حال خردمند می‌بیند و می‌نیوشد و شکر می‌گذارد و جاهل چشم می‌بندد و ابرو تُرُش می‌کند و زبان گله و شکایت دراز می‌کند. باری فرزند کوچه‌های تاریک انسان، حال نور خدا را یافته و بر بالهای موسیقی او به سوی خانه
فرق «عرفان» و «تصوف منحرف» اینست که: عارف به دنبال «فناء نفس» است و صوفی به دنبال «تقویت نفس».
--------
انسان نباید مانند گوشت قربانی باشد که هرکس تکه ای از آن را ببرد و برای صاحبش چیزی نماند، یا مانند دیس حلوا که هرکس لقمه ای از آن بر می‌دارد، یعنی نباید خودش را کاملا در اختیار مردم و دیگران بگذارد به گونه ای که به خلوت‌هایش و به خانواده‌اش نرسد.
--------
خیلی‌ها با زحمات بسیار و با ریاضت‌‌های فراوان به جائی نرسیده اند، سرّش این است که از رعایت بر
عید و نوروز هم تموم شد... همه ی روزها در خانه ماندیم... آنقدر که دیگر حساب روز و هفته از دستم در رفته است... هنوز هم معلوم نیست مدرسه بچه ها چه می شود. از همه چیز دارم خسته میشم ... دلم سکوت و آرامش می خواد که هر کاری دلم خواست بکنم. ولی حاصل نمیشه... همش صدای تلوزیون ... همش پختن و شستن و خوردن... همش دخترم با گوشی من می خواد به گروه های کلاسی و درسی سر بزنه ... خلاصه هیچ وقت سکوت و آرامشی برای خودم ندارم. ولی باز هم باید خداراشکر کرد که مریض نیستیم . خداراشک
امشب خیلی آروم عاشقی می‌کنم. علیرضا قربانی تو گوشم میگه: چو من در این سکوت شب/ تویی ز شب نخفتگان. دارم عباس معروفی می‌خونم و همه چیز آروم‌ه و به طور یکنواخت و دوست‌داشتنی‌ای غم‌گین‌. وقتی انقدر آرومم فقط دلم برا نگاه‌های مهربون و اطمینان‌بخش و بغل های آرامش‌بخش تنگ میشه. برای اطمینان از اینکه حالش خوبه.
 
+ ددلاین ۶ تا از تکلیف ها فردا و پسفرداست. و هیچ‌کدومش رو انجام ندادم:| دقیقه ۹۰ ای ترین موجود عالمم.
++ امشب به طرز آرامش‌بخشی عاشقم.
+++
نکته ای که باید مطرح کرد این است که معنویت مطلوب مطلوب به نظر نگارنده معنویّتی است که در قدم اوّل پرده از حقیقت بردارد. و انسان را با حقیقت مواجه سازد.حال اگر این معنویت به انسان آرامش داد فبها اگر هم آرامش نداد، اشکالی ندارد لا اقلّ بازتابی از حقیقت را به ما نشان داده است.
اگر همّ و غمّ یک «سالک »این باشد که پرده از اسرارعالم بردارد و بداند بالاخره این عالم «قافله سالار » و « مدبّری»دارد و غایتی برای این عالم متصوّر است و به آن غایت طیّ طریق ن
دلم سکوت و آرامش می‌خواد و متاسفانه دور و بریا توقع دارن من یه آدم سر حال پر حرف باشم، بیرون بیام، بشینم توی پارک، تخمه بشکنم, بخندم و...
حتی اگر تو هم مذمتم کنی و حتی اگر من همون بشم که این ها می‌خوان، یا حتی اگر تو هم همین رو از من بخوای، من از اینطور شدن متنفرم!
دیشب فهمیدم اون چیزی که به من آرامش میده نرفتن و اقدام نکردن ها نیست!
یعنی از اینکه از چالش ها انصراف بدم و تلاش نکنم به آرامش نمی رسم.
از اینکه چالش هاو ریسک ها رو بپذیرم و اقدام کنم و تلاش کنم، به آرامش میرسم. بعدش مستقل از نتیجه از خودم متشکرم:))) و آرامش دارم:)
امیر المومنین علیه السلام فرموده :
 تمام خیر در سه چیز جمع شده است:
 نگاه  * سکوت  * سخن

هرنگاهى که پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است. 
هر سکوتى که اندیشه اى در آن نباشد، غفلت است.
هر سخنى که ذکرى در آن نباشد، بیهوده است. 

خوشا بحال کسى که:
نگاه او پند، سکوت او اندیشه و سخن او ذکر باشد، بر گناهش گریسته و مردم از شرش در امان باشند.
عما: من باید از اینجا برم
ویلیام : کی برمیگردی؟
عما : هیچوقت 
ویلیام : نه ... نرو 
عما : باید برم 
ویلیام : نمیشه نری؟
عما : نه ... نمیشه ... تو باهام بیا.... میای؟
ویلیام : نه 
عما: سکوت
ویلیام: سکوت 
عما: پس من میرم پنج سال بعد برمیگردم :)
 اگه برگردم فقط به خاطر تو بر میگردم ویلیام 
ویلیام: :) ..... پشیمون شدم ... برنگرد ... فقط موقع رفتن برام دست تکون بده :)
عما: سکوت 
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین به ولایت سلطان اولیا سخن گذار منبر سلونی سرور مطلبی ابن عم نبی در هل عطا مهر برج انما شهسوار لا فتی پیشوای انبیا عروه الوثقی کلمه الحسنی سید الاوصیا عماد الاصفیا رکن الاولیا آیت الله العظمی خیر المومنین امام المتقین اول العابدین ازهد الزاهدین زین الموحدین حبل الله متین لنگر آسمان و زمین وجه الله عین الله نور الله سر الله اذن الله باب الله روح الله سیف الله عبد الله اسدالله الغالب آقا جانم علی ابن ابی طال
 
 
سکوت معنادار بر دو قسم است: یا کسی منتظر سخن گفتن تو است و تو با سکوتت می‌خواهی او را به چیزی متوجّه کنی یا آنکه تو سکوت می‌کنی که خودت را به معنایی متوجّه کنی... وقتی نه کسی هست که منتظر سخن گفتن تو باشد و هم تو بدانچه باید متوجّه هستی دیگر سکوت چرا؟!!
 
( این لئالی از سینه‌ی بنده‌ی حقیر (الاحقر الجانی)  می‌تراود، کف دستت خوب بنویس تا خواب در چشم ترت بشکند...!)
نمیتونم اعتراض کنم...که چرا تنها درد میکشی...چرا جایگاهمو پایین تر اوردی...چرا...فاصله گرفتی...یه زمانی اگه جات بودم بدتر از اینا رو انجام میدادم...الان اما...ضد ضربه شدم...شایدم بی تفاوت...خیلی خستم...از همه چی...از دویدن و نرسیدن...از فرار کردن...از جنگیدن...از دروغ و صداقت...از وفاداری و خیانت...از دل شکستن و شکسته شدن...سکوت...سکوت...سکوت...از سکوت خستم...الان باید صدای جیغام گوش فلکو کر میکرد...ساکتم...به اجبار...اجبار...اشتباهات خودم...صلاح دیگران...بعضی وقتا
آرامش برای آدم های بدون مشکل نیست، یه گزاره ی عمومی که همه می فهمنش، ولی عده ی کمی در عمل بهش باور دارن و منتظرن مشکلات رفع بشه و خوشی های مطلق بیان تا آروم بشن...
آرامش چیزی از جنس ایمان نه، خود ایمانه، اونم از مدل یقینی و اطمینان قلبی گونه ش...
بقیه آرامش ها عمیق و دقیق نیست...
بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت الگوپردازی صحیح در کارزار فرهنگی با هدف تحقق تمدن اسالمی
پای حرکت آدمی بندِ نیت های اوست. چنانچه رسیدن به هدفی را نیت کرده و "بخواهد"، موتور حرکت روشن شده است و نکته ی کلیدی آن که: حرکت و استقامت بر آن ، به منزله ی "پیروزی" ست. با این مقدمه می توان نتیجه گرفت که هرچه آدمی را متوقف کند، یک عملیات در جهت شکست اوست. و برای تحقق تمدن اسلامی، پیروزی و
حرکت پیشرونده در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظام
تنها ترین تنها هستم سکوت تاریک سرد در جاده ای بی انتها ....تاریک حتی جلوی پایم را نمی بینم از برداشتن قدم میترسم ....میترسم از قدم زدن. 
چندسال هست میدوم پاهایم خسته رمق ندارم. نرسیدم. 
به انچه که دنبالشان دویدم محو شد از نظرها  هرچه بود تموم شد.
 دنبالش بروم سکوت همه جا را گرفته سکوت سرد و تاریک شیوا رها تنها تنها ...
تنها ترین تنها هستم سکوت تاریک سرد در جاده ای بی انتها ....تاریک حتی جلوی پایم را نمی بینم از برداشتن قدم میترسم ....میترسم از قدم زدن چندسال هست میدوم پاهایم خسته رمق ندار م نرسیدم به انچه که دنبالشان دویدم محو شد از نظرها  هرچه بو د تموم شد دنبالش/بروم سکوت همه  جا را گرفته سکوت سرد و تاریک شیوا رها تنها تنها 
بنظرم اگر کسی را دوست داشته باشید نمی توانید سکوت کنید. من چند بار خواستم مدتی سکوت کنم اما نتوانستم. نمی دانم اگر چیزی نمی گفتم، می آمد و می پرسید: محمد اتفاقی افتاده؟! نمی دانم فقط می دانم سکوت الان اش تحمل ناپذیر است. چیزی نمی گوید، فقط گوش میگیرد. اگر چهره به چهره بودیم می دانستم بیابم این سکوت اش چه معنی را می دهد اما الان برایم غیرقابل تشخیص است. نمی خواهم بپرسم: اتفاقی افتاده؟ می خواهم‌ در انتظار بشینم و من بگویم او بشنود. او روزی سکوت اش
ماه مبارک قلب انسان شادمان است/ازبهر پروازش مهیا آسمان است/وقت عبادت آمده تاگام معراج/عرش الهی خوشه چین بندگان است/روزه نماز وهردعا درآن فراهم/گلچین رحمت درسحربر عاشقان است/درزنگ بیداری تلاشی کن مسلمان/افطاریش رحمت وبرکت گلفشان است/عارف برای وصل خود دارد تمنا/عشق ولایت گوهربر شیعیان است/شیطان به زنجیر است وفرصتها فراهم/وقت عروج همره افلاکیان است/دل رابکن دنیا مثال ذره ای پست/آرامش سالک زچشمان اشک جان است/یاریگرمهدی ولی وامت اوست/کم کم ظه
در رو پشت سرم بستم تا بیست روز از دغدغه های جاری و متداول کار دور باشم.
وقتی فضا انقدر آلوده و مسموم شده که تصمیم گرفتم به قدر ضرورت با دیگران حرف غیر کاری بزنم... حس بدم رو جلوی در گذاشتم و زدم بیرون.
دیشب داشتم به فرشید میگفتم خوشحالم آینده م اونجا نیست.از اینکه قراردادم رو به پایان هست خوشحالم و برای تمدیدش هیچ تصمیمی ندارم.
آرامش به من برگشته.
در بامداد امروز تصمیم گرفتم خودم باشم. در واقع نه نسخه توصیه شده آدم های دیگر. ناراحت از مشاجره بودم  و اندوه کلمات رد و بدل شده. هیچ کس به گمانم بهتر از خدا عمل نکرد در این بین. زمانی که قرآن را گشودم این آیه آمد:
«وَقُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتِى هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَنَ کَانَ لِلْإِنسَنِ عَدُوّاً مُّبِیناً:  و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند، که شیطان (بسیار شود به یک کلمه
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ
یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ
أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی
سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ
یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ المائدة: ٥٤ 
اى
کسانى که ایمان آورده‌اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودى خدا گروهى
[دیگر] را
بسم الله الرحمن الرحیم
آلبوم کیش مهر
صدای مسحور کننده استاد ناظری
غزل شیخ مصلح الذین سعدی شیرازی
این غزل بیان شمع ای از حالات سالک الی الله است
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم برهمه عالم که همه عالم ازوست
____
به غنیمت ببر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کین دم ازوست
_____
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سودای بنی آدم ازوست
____
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده،شادی آن ،کین غم ازوست
____
به حلاوت بخورم زهر
داستان کوتاه غوغای سکوت
غوغای سکوت
روزی
کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی
امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه
بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول
بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت
نماید.
کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار
هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز ه
فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و زمخت و نه، فریاد می کشید و ناسزا می گفت و نه عیب جویی می کرد و نه بسیار شوخی می کرد.خود را از آن چه دوست نمی داشت، به غفلت می زد و دیگران را نه از آن نومید می ساخت و نه بدان ترغیب می کرد.سه چیز را از خود دور کرده بود: لجاجت، پرگویی و بیهودگی و سه چیز را از مردم کنار نهاده بود: هیچ کس را، نه می نکوهید و نه عیب می کرد و در پی جستن زشتیهای او نبود، وسخنی نمی گفت، مگر در آن چ
چند روز پیش با، باباجون رفتم رانندگی
اونم تو دل طبیعت من عاشق رانندگی
و عاشق طبیعت به به چه شود
عجیب حال دل آدم خوب میشهه
حال دلم عالی بود ،، درختای بلندی
که دو طرف جاده بودن ،،،زیبایی خاصی
رو به جاده میبخشیدن ❤
داشتم حرکت با دنده عقب رو تمرین
میکردم یه ماشین مدل بالا اومد
بابا گفت حواست باشه نزنی به این
بدبخت میشیم مدل بالاعه ماشینش
به بابا گفتم بابا فعلا هیچی نگو بذار تو
سکوت رانندگی کنم یه سوال ازش پرسیدم
جواب نداد میگم بابا چرا جواب نمید
بسم الله الرحمن الرحیم
میدونی مردم دنبال چی هستن؟ دنبال یک آرامش دائمی. هیچکی از آرامش بدش نمیاد. گاهی یک سری چیز ها آرامش رو از آدم میگیره. اگه به چیزی یا به کسی وابستگی پیدا کنیم اون چیز آرامش رو از ما میگیره و خلاصه از ما سواری میگیره! و اگه وابسته بشی دل کندن از اون، کار حضرت فیله! پس باید اول سعی کنیم وابسته نشیم. نه اینکه وابسته شدیم بخوایم بعد دل بکنیم.
ادامه مطلب
حضرت امیر المؤمنین علی علیه السّلام درباره ضرورت تحمیل فضائل بر نفس (یا همان خودسازی) برای کنترل شهوات می‌فرمایند: «فضایل اخلاقی را بر نفس سرکش خود تحمیل کن، چراکه خواهش طبیعی بشر بر شهوات و رذایل اخلاقی است.»[1] فلذا اگر نفس بر خوبی‌ها و فضائل عادت نکند انسان را به‌سوی شهوات و رذائل خواهد کشاند […]
نوشته ضرورت تحمیل فضائل بر نفس برای کنترل شهوت اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
گاهی بهترین حربه نه برای ضربه ی کاری به دشمن یا حریف بلکه برای آرامش چیزی نیست جز سکوت .
سکوت معمای بزرگیه که بندرت میشه صد در صد حل اش کرد . معمولا در مواجه با سکوت ما پاسخ را حدس میزنیم . گاهی قریب به یقین و گاهی غریب به یقین !
سکوت در مقابل ورود به حریم خصوصی پیام قاطعانه تری داره تا اینکه توی چشمای طرف نگاه کنی و بگی : وارد حریم خصوصی من نشو !
اینجا که اروپا نیست . مردم ما براحتی به خودشون اجازه می دن وارد حریم دیگران بشن و حتی برای دیگران نسخه بپ
 
خدا رو شکر زندگی به خوبی پیش می ره . البته از نظر من
قرار شد حدود ۹۰ متر از  طبقه پایین  رو جدا کنیم برای همتا و حدود ۳۰ متر هم برای اتاق بچه ها و خیاطی و ...
 
کلی کار داریم این چند وقت ، خیاطی و بنایی و جابجایی و ...
 
 
تو این مدت گاهی همسر از دست همتا ناراحت شده ، همونجور که از دست من ، بعد از این همه سال ،متاسفانه هنوز ناراحت می شه و اشتباهاتی دارم...
سعی می کنم یار باشم نه بار  ، سعی می کنم درکشون کنم و حتی جذابیتها و تازگی ها و  ... رو .
البته نمی گم
برای حفظ دنیا و آخرت خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای آرامش اعصاب خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم
- چون من سیاستمدار نیستم پس سیاست هم به من ربطی ندارد پس هر جا از سیاست صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم .
- چون من اقتصاددان نیستم پس اقتصاد آشفته هم به من ربطی ندارد پس هر جا از اقتصاد صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
جناب آقای استاد فاطمی نیا
باعرض سلام و آرزوی عافیت وسلامتی 
آیا میتوانم با توجه به حدیث عنوان بصری 
به استناد به جمله مولایمان حضرت اباعبدالله امام جعفر صادق علیه الاف السلام که فرمودند علم نوری است که خداوند بر هرکه بخواهد اعطا می‌فرماید
این نظرتان را که فرمودید
 یک عارف باید در ابتدا آیت الله و مجتهد باشد و بعد از آن عارف گردد؟را رد کنم و بگویم تقوی کافی است و عمل به یقینیات کافی
خدایا ؛
گاهی مرا در آغوش بگیر . . .
وقتی در محاصره ی مشکلاتم و تنها پناهگاهم تویی
وقتی تمام تلاشم را کرده ام ، خسته ام و دلم کمی سکوت می خواهد ،
کمی آرامش ، کمی تسکین . . .
بی خبر از راه برس و مرا بغل کن
باور کن آدمِ جا زدن نیستم !
اما ؛
از یک جایی به بعد ، بگو که با هم درستش می کنیم ،
از یک جایی به بعد ، خودت برایم معجزه کن !
 
+یادداشت شماره ۵۱
ما دو نفر بیداریم و سکوت شب رو می شکنیم.ما دو نفر بیداریم و با صدای خنده های پر هیاهویمان،سکوت شب را می شکنیم.دست هم را میگیریم و می دویم و از ته دلمان فریاد میزنیم تا آسمان شب صدایمان را بشنود.
و بداند ما دو نفر،بیداریم و در این سکوت شب،عاشق هم هستیم:)♡
#من_نوشته 
با صدای شب هم سان فریاد تنهایی من، در روزگاری که لمس کردن دستهایت جز آرزویی پیش نبود. در شب نشسته ام و به عکست خیره شده ام تا در اعماق چشمهایت آرامش را در آغوش بگیرم، تا در لبخندت زندگی را توصیف کنم. با اینکه آغوشت جز حسرتی چیزی پیش نیست اما با خیال طعم آن غروب خورشید را گذراندم. در این شهر که مردمانش از رفتن می ترسند و مانده اند تا پروردگارشان خوشبختی را بر دوش بگیرد و در خانه هاشان را بکوبد، مرا صدا بزن، تا چشمهایم را ببندم و رهسپار صدایت شوم ب
حق
به گمان این حقیر این 2 گرم و شاید هم کم و شاید هم بیش را اگر انسان نگه دارد، اکثر راه را رفته است.
منطقیون در تعریف حدی انسان گفته‌اند که حیوان ناطق و عرض شود که انسانیت محقق نشود الا آن گاه که ناطقیت محقق شود و ناطقیت محقق نشود مگر پس از سکوت طولانی تا آن سکوت سبب شود که بذر نطق انسان شکوفا شود.
یادم نیست که از که بود که شنیدم که فرمودند که من سالیان دراز سکوت کردم تا توانستم این مطالب عالیه را بگویم.
به قول شیخنا بهایی:
عزت اندر عزلت آمد ای فل
 انشاء درباره نماز
زیبایی های نماز گوشهایم را نوازش میکند و سکوت و تنهایی ام را در هم میشکند بویی به مشامم میرسد. عصاره عطر اقیاقیاست که با گل رز آمیخته شده و فریاد دلنشین الله اکبر را با نسیم صبحگاهی به در خانه مردم می کوبد؛خدا بزرگ است
.« حی علی فلاح»بشتابید به سوی رستگاری.
 از خواب برمی خیزم به کنار حوض می روم شنای ماهیان درون حوض مرا به یاد،شستشوی انسان بوسیله ی نماز های پنج گانه می اندازد. 
چه صدای دلنشینی«لا اله الا الله»معبودی جز او نی
به نام او...
 غروب یک‌ روز زمستانی بود. دفتر شعرش را باز کرد و خواند:
چون رملهای خسته ی صحرا نشسته امبی وزن و در سکوت همین جا نشسته ام
گفتم: دست بردار، بی وزنی و سکوت صفت قاصدک هاست، اما تو که قاصدک نیستی نازنین!
لبخند زد و گفت: اما میتونم باشم ها!گفتم: من که عاااااشق قاصدکهام، چون هنوز هم به خیال خام بچه گی هایم ، فکر می کنم قاصدکها از طرف خدا برایمان خبرهای خوب می آورند. ثابت کن که شبیه قاصدکی!!
اما بعدش یادم رفت بهش بگم: شوخی کردم به خدا!
و ثابت ک
برجسته ترین اثر نماز، رسیدن به آرامش روحی و روانی است، چراکه نماز یاد خدا را در دل زنده می‌کند و یاد خدا ریشه تمام خوبی ها و زیبایی ها است که باعث آرامش دل می گردد. در آیه 28 سوره رعد آمده است: «الا بذکر الله تطمئن القلوب.» آگاه باشید که یاد خداوند مایه آرامش دلهاست. نماز باطن دل را آرام می‌کند و به صراحت می‌توان گفت نماز عامل سازنده‌ای است که مقاومت و ایستادگی آدمی را در فراز و نشیب زندگی حفظ می‌کند و نمازگزار در سایه این مقاومت، در مقابل هر
برای حفظ دنیا و آخرت خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای آرامش اعصاب خودم سکوت را انتخاب میکنم
برای حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم
- چون من سیاستمدار نیستم پس سیاست هم به من ربطی ندارد پس هر جا از سیاست صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و شخصیت خودم سکوت را انتخاب میکنم .
- چون من اقتصاددان نیستم پس اقتصاد آشفته هم به من ربطی ندارد پس هر جا از اقتصاد صحبت شد برای حفظ دنیا و آخرت خودم و آرامش اعصاب خودم و حفظ شان و
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
جناب آقای استاد فاطمی نیا
باعرض سلام و آرزوی عافیت وسلامتی 
آیا میتوانم با توجه به حدیث عنوان بصری 
به استناد به جمله مولایمان حضرت اباعبدالله امام جعفر صادق علیه الاف السلام که فرمودند علم نوری است که خداوند بر هرکه بخواهد اعطا می‌فرماید
این نظرتان را که فرمودید
 یک عارف باید در ابتدا آیت الله و مجتهد باشد و بعد از آن عارف گردد؟را رد کنم و بگویم تقوی کافی است و عمل به یقینیات کافی
هو
اگر سالک به نور ولایت پیر عشق و ولی کامل الهی و ریاضات شاقه ، صاحب چنین قلبی بگردید که مرآت ثانیه حق نما است ، می بیند در این حالت به عین قلبی خود حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را و می رسد به بلدان حضرت که مسمی به جابلقا و جابرصاست و مستفیض می گردد از فیض خدمت او به قدر صفاء و وسعت قلب خود و می گردد صاحب الهام به سمع قلبی خود و اگر قابل باشد از برای عهد و بیعت ولایت آن حضرت ، عهد می گیرد آن حضرت از او به عهد ولایت و میثاق توسل و محبت خود.
می
به دنبال آرامش نگردید، 
در پى هیچ حالتى به جز حالتى که اکنون در آن هستید نباشید، 
وگرنه تضاد درونى و مقاومت ناآگاهانه در خود ایجاد مى کنید. 
از این که در آرامش نیستید، خود را ببخشید. 
همین که نا آرامى خود را به طور کامل بپذیرید، 
عدم آرامش شما به آرامش تبدیل مى شود. 
هر چیزى را که به طور کامل بپذیرید، 
شما را به مقصد، 
به آرامش مى رساند. 
این معجزه تسلیم است. 
هنگامى که آنچه را که هست مى پذیرید، 
یکایک لحظات،
 بهترین هستند.
 این پذیرش، 
همان رو
آزادی دو گام دارد، از بند خویش و از بند خلق. آن خلق هم از خویش است. پس آزادی یک زنجیر دارد و آن خویش است و باید گسست. پیام برای دل دردمند است، برای خلق نیست. خلق مذهب خویش دارد و آن مذاهب هواست. پیام خدا برای سالک دل است، برای آنکه در آستانه ایستاده و می‌خواهد داخل شود و جسارت دخول می‌طلبد. 
حقیقت در هیچ کتاب نیست، حقیقت در قلب است. سکوت در قلب است و صدا در قلب است. و خداوند می‌گوید: «کتابها را ببند و به سوی من تهوّر کن.» 
حلمی |‌ کتاب لامکان
موسیق
اگر او را دیدید به او بگویید دوستش دارم اندازه ی تمام فاصله هایی که هیچ وقت حتی در خواب هایم هم کم نشد،بپرسیدهنوز هم من را دوست دارد؟اندازه یک تک زنگ، لااقل اندازه یک سکوت پشت تلفن همگانی...
.....
پی متن؛نمیدونم این متن مال کیه و از کیه...اما مال هر کی هس ...روح امواتش شاد ...همین!
سردرگمم. کلافی دارم که گره خورده و نمی‌دانم که چگونه بازش کنم. تمرکز کردن روی موضوعات مختلف از من انرژی زیادی می‌گیرد و باید فکری به حال خودم کنم. فعلا خودم در اولویت هستم. اصلا عاقلانه نیست که در چنین برهه‌ای از زندگی دغدغه‌ی تولید محتوا داشته باشم. مدت زمانی که از گوشی استفاده می‌کنم روز به روز بیشتر شده. در حال حاضر نیازمند آرامش هستم و باید اعتیادم به آنلاین شدن و چک کردن گوشی را ترک کنم. دلم سکوت طبیعت را می‌خواهد. دلم آرامش می‌خواهد،
 
بسم الله الرحمن الرحیم
یگان موشکی  برای حزب الله در لبنان
حدود دو سال بعد از راه اندازی توپخانه، این ضرورت احساس شد که باید واحد موشکی سپاه هم راه اندازی شود. اینجا هم حاج حسن آقا شدند مسئول واحد موشکی که باز هم مثل روزهای اول تأسیس توپخانه، اینجا هم سپاه بدون موشک بود!
ادامه مطلب
سلام
با اینکه دیروز و امروز به شدت غمگین بودم و احساس خیلی بدی داشتم، سعی می کنم به روی خودم نیاروم و ادامه بدم.
دیگه زندگی همینه، راحت نیست، باید ادامه داد.
دارم سعی می کنم که آروم و بی صدا ادامه بدم.
هرچی بی صداتر بهتر.
سکوت و دگر هیچ
- جلوی گریه خود را نگیرید وگاهی گریه کنید.
 
- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. 
 
- وقتی احساس میکنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست ، با قدم زدن ، آنها را پاک کنید.
 
- اگر نتوانید کسی را ببخشید ، افکار خشمگین‌ تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. کارهای خیریه وشاد کردن دیگران ، باعث آرامش میشود.
 
 - آرامش را از کودکان بیاموزید ، ببینید که چ
 
1-جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید.3- افراد آرام به خود می‌گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی‌توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می‌برند.
4- وقتی احساس می‌کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آن‌ها را پاک کنید.5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین‌تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.

به
پر و پای فرشته‌ و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور
انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را
شکس
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب برای بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
بر روی صفحه‌ی سیاه مانیتور روبرویم، دو جمله نقش بسته است. شما امروز میمیرید حرفی دارید؟! میخواهند مرا به حرف بکشانند. از سکوتی که سال‌هاست کنار من است دورم کنند تا به حرف بیایم، شاید هم باید بگوییم من مقصر مرگ آنها نبودم و فقط میخواستم دنیا را جای بهتری کنم.
البته بیشتر شبیه جایی مانند سکوت از آب در آمد. باور نکردنیست، این واژه غریب را حتی نمی توانی حرفش را بزنی!! فقط باید بشکنی اش تا بتوانی بیان اش کنی ، بیچاره سکوت! بارها و بار ها شکسته شد ام
سکوت...فریادی خاموش...می خواهم در میان این هیاهو فریاد بزنم... خواستار سکوتی طولانی شوم، نگاه های متعجب به سوی من جلب شود و دور شوند از من و فریاد هایی که حکم زندانی شدن روح من در جسمی بی جان را میدهد... اری از من دور میشوند، میروند و من بازهم تنهایی را با تمام وجود حس می کنم...در دنیایی که آدمک هایی با نقابی سرشار از تظاهر و لبخندی خالی از حس از هم همه لذت می برند، من تنها مانده ام... من همانی هستم که خود را میان خاطرات شاد خود جا گذاشته و اینک تنها ک
سکوت...فریادی خاموش...می خواهم در میان این هیاهو فریاد بزنم... خواستار سکوتی طولانی شوم، نگاه های متعجب به سوی من جلب شود و دور شوند از من و فریاد هایی که حکم زندانی شدن روح من در جسمی بی جان را میدهد... اری از من دور میشوند، میروند و من بازهم تنهایی را با تمام وجود حس می کنم...در دنیایی که آدمک هایی با نقابی سرشار از تظاهر و لبخندی خالی از حس از هم همه لذت می برند، من تنها مانده ام... من همانی هستم که خود را میان خاطرات شاد خود جا گذاشته و اینک تنها ک
آرامش درونی که به واسطه داشتن امکانات بیرونی باشد می تواند وضعیتی مطلوب باشد. اما این آرامش متکی به متغیرهای بیرونی است که هر آن احتمال محرومیت از آنها را می توان پیش بینی کرد. 
آرامش حقیقی بی اتکا به امکانات بیرونی است و آرامشی است که ریشه در بلوغ روحی انسان دارد. اما این مقوله تشویق به کنار گذاشتن امکانات نیست، محروم شدن از امکانات مادی هرگز نمی تواند یک فضیلت معنوی باشد. آرامش حقیقی در تعادل بین نیروهای درونی و بیرونی انسان است. 
 
کوروش
" بسم رب رقیه " 
 
گر دخترکی پیش پدر ناز کند/ گره کرب و بلای همه را باز کند
 
انگار رقیه(س) بر خلاف سن و سالش از همه بزرگتر بوده است. 
رقیه بی تابی میکند، مینشیند، برمیخیزد و بر سر و صورت خود می کوبد و صدای پدر در جانش میپیجد.... 
شنیدن همین ندا، عروج رقیه را محرز میکند. درد و غم رقیه تمام شد و با سکوت او انگار خرابه آرام گرفته است.
تا امشب رقیه بود که خواب را از چشم یزیدیان گرفته بود، آغازگر راهی بود که پایانش مشقت و خفت یزیدیان است و حالا نوبت ماست...
یکی از مسائلی که جدید باب شده این است که میگویند: حضرت علی اکبر علیه السلام قرار بوده امام شوند. اما امام حسین علیه السلام برای ایشان شهادت برگزید و برای همین امام سجاد علیه السلام امام شدند! یا دیده شده عده ای معتقدند که از عاشورا تا بازگشت اهل بیت علیهم السلام به مدینه امامت در اختیار حضرت زینب سلام الله علیها بوده است‌. در ایام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها میگویند: ایشان هم اگر پسر بودند امام می شدند! این سخنان از اساس باطل است. به دلا
این متن قشنگ کمی آرامش میده ❤️❤️❤️
آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ،
" نمی توانند " 
پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به "  حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او ”قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟
دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...
 میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...!
ﺑ ﺧﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺖ
ﺑ ﺧﺎﻝ غصه ﻫﺎﺖ
ﺑ ﺧﺎﻝ ﻫﺮ ﻪ ﻪ ﺧﺎﻟﺖ  ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﻨﺪ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻮ ﺑﺒﻨﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔ
 

مطالبه نکردن در بستری از توقع‌های فزاینده‌ و امکانات محدود،
فقط به ناامیدی منجر می‌شود
 

دکتر
رنانی در یادداشتی متخصصان و کارشناسان را برای رسیدن به «امید ملی» به «سکوت ملی»
دعوت کردند و نتیجه گرفتند: «با سکوتِ ما هیچ چیزی از دست نمی‌رود و هیچ خبری نمی‌شود. جامعه ما بیش
از نیاز به دانستن اخبار، نیازمند فرصت تفکر است، نیازمند فرصت گفت‌وگو و نیازمند
فرصت برای آرامش است. ما جامعه‌ای ناصبور، ناآرام و نگران را داریم با انبوه خبرها
و تحلی
آرامش درونی آرزوی همه انسان ها است فرقی نمی کنه پولدار باشید یا نه، فرق نمی کنه زن هستید یا مرد در هر صورت آرامش درونی می تواند تجربه فوق العاده از زندگی را برای شما به ارمغان بیاورد. در این پست سایت روانشناسی اعصاب و روان به بررسی راه های دستیابی به آرامش درونی از دید علم روانشناسی می پردازیم.
چگونه به آرامش درونی برسیم؟
لینک مطلب : http://www.asaboravan.ir/inner-peace
ادامه مطلب
علامه حسن زاده آملی (حفظه الله):
برادرم! حرف این و آن را مزن، دم فروبند و تماشا کن. بنگر و عبرت بگیر. به فکر خود باش. دست توسل به دامن خاتم اوصیاء و اولیاء امام زمان مهدى موعود حجه بن الحسن العسکرى (علیه السلام) دراز کن که گردنه هاى سهمگین و هولناک در پیش دارى و آن بزرگوار امیر کاروان است. از افراط و تفریط بپرهیز! اهدنا الصراط المستقیم گوى. از پیروى نفس حذر کن! از اوباش بگریز! به مضمون نامه اى که در پیش تقدیم داشتم عمل کن. به آن چه که شفاها معروض داش
کنار اومدم؟ کنار اومدم. 
هیچ چیز مثل خیال و توهم زیبا نیست و هیچ چیز مثل واقعیت و عقلانیت ضرورت نداره. یعنی در هر جهان ممکنی از خیالاتت هم واقع بشی باز هم امکان درد و رنج و اشتباه هست و تمسک به عقلانیت در اون جهان ممکن خیالت تنها ضرورتیه که نباید فراموش بشه.
درسته که هنوز بچه‌ام اما نیازه که عاقل و بالغ شم پس دست بکش و بچسب به واقعیت. یک سال و نیمه بدجور داری با زندگیت بازی می‌کنی و همه از م شروع شد و بعد ح و حالا مح اما دیگه بسه باید تمومش کنی ای
امشب که شب بیست و سومه یاد اون روزی افتادم که ساکت نشستم، بلند نشدم بگم چرا داری سخت‌ترین لحظه‌های زندگی یک زن رو مسخره می‌کنی،چرا تویی که با این پوشش و اعتقاداتی داری این‌کار رو می‌کنی.بلند نشدم بگم اون شهیدی که مسخره‌ش می‌کنی هرچقدر با اعتقادات تو نخونه بالاخره همسر و امید یک زن بوده، یکی هم‌جنس خودت، چطور به خودت اجازه می‌دی این‌طور باشکوه‌ترین لحظات و در عین حال سخت‌ترین لحظه‌هاش رو مسخره کنی.
حرف نزدم سکوت کردم.نمی‌گم رفتم نشس
دوش آمد به برم رقص کنان رقص سماگفتمش این که چه حالیست چه حالید شماصحبت پیر مغان را به که گویم به که گویم که مگوستراز اهل دل واهل دل و اسرار خداسر بر آورد نگاری ونگاری که به بزمم بنشستگفت سالک بنگر آینه راصوفیه کاشف اسرار شمایید شماسر زدن بر سوی کویش نتوانم ، نتوانم دیگراین طریقیست که بی سر که بی سر برود سوی خدا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها