نتایج جستجو برای عبارت :

با چه استدلال هایی پدرم رو راضی به ازدواج با یه خانم مطلقه بکنم؟

من قبلا خانمی رو دوست داشتم که ازدواج کرد، اما بعد از مدتی طلاق گرفت، الان مجددا حسم نسبت به اون خانم برگشته و می خوام باهاش ازدواج کنم، اما با مخالفت پدرم مواجه شدم.
در اینترنت کلی مطلب راجع به ازدواج پسر مجرد با زن مطلقه خوندم و کلی نکات یاد گرفتم و مشکلی نداره، فقط باید به یکسری چیزها دقت کرد؛
مثل اینکه چرا جدا شدن؟، دلیل جدایی شون چی بود؟، مقصر کی بود؟، طرفین خودشون چه کسی رو مقصر میدونن؟، از هر دو تحقیق بکنم؟، ببینم دختر اشتباهاتش رو خود
ممکن است شرایط به گونه‌ای برای شما رقم بخورد که قصد ازدواج با مرد مطلقه را داشته‌باشید. اما پیش از آن لازم است تمام جنبه‌های این تصمیم را در نظر بگیرید و با آگاهی و شناخت کافی وارد زندگی مشترک شوید. ازدواج یک زن مجرد با یک مرد مطلقه عموما قابل قبول‌تر از ازدواج یک زن مطلقه با یک مرد مجرد است. درصورتی که قصد ازدواج با مرد مطلقه را دارید ابتدا دقت کنید که فرد با معیارهای شما مطابقت دارد یا نه و سپس مسائلی مانند علت جدایی و مدت جدایی را در نظر بگ
اتفاقات گذشتند و تموم شدند، ولی زخم‌هاشون همیشه هستند. فکر می‌کنم پدرم نمی‌تونند برام جهاز بخرند؟ چرا می‌تونند، ولی ناراحتی‌ام از این ه که نمی‌خوان، چون پول من براشون مهم ه. دردناک ه، پدرم منتظرند من در دوران طرحم درآمد ۶۰-۷۰ میلیونی داشته باشم و به ایشون بدم پول‌هام رو. و می‌دونم تا طرح نرم و تا پول ندم به پدرم، من آزاد نمی‌شم. :)
ازدواج نمی‌کنم، ازدواج نخواهم کرد، زخمی که از محبوب خوردم اسکارهای عمیقی تو دلم جا گذاشته. رفتاری که از همه
در جوامع امروزی و با توجه به شیوع بالای طلاق، بسیاری از افراد به ازدواج با زن مطلقه روی می‌آورند چرا که از دیدگاه آنان این افراد از پختگی لازم برخوردار بوده، خواسته‌ها و نیازهای کمتری داشته و توقعات واقع بینانه‌تری دارند. با این حال ازدواج با زنان مطلقه دارای معایبی مانند تمایل زن به بازگشت به زندگی قبلی و مسائل روانی آنان در پی طلاق است که این شرایط هنگامی که زن دارای فرزند باشد سخت‌تر هم می‌شود. بهتر است پیش از ازدواج شناخت کافی نسبت به
ازدواج با مطلقه
فایده های ازدواج هنگامی که یک طرف قضیه مجرد و شخص دیگر مطلقه باشد شامل موارد زیر می باشد:
کسب کردن تجربه در زندگی مشترک. به طور مثال:ازدواج با مطلقهفایده ازدواج با مطلقه
مرد به خاطر تجربیاتی که از زندگی مشترک قبلی خود دارد می تواند اکنون  نقش بهتری ایفا کند.
     پیدا کردن آشنایی بیشتر اشخاص با نیازهای عاطفی.    همین‌طور روانی  شخص مقابل و بهتر رفع کردن احتیاج های روانی.    کسب کردن تجربه و آشنایی بیشتر نسبت به انجام دادن مر
باسلام و عرض روز خوش و خسته نباشید
پسری 28 ساله، داری تحصیلات بالا، شاغل و از نظر مالی تامین هستم، از نظر
اقتصادی کاملا مستقل از پدرم هستم و بخاطر شرایط کاری ام در شهری دور از
خانواده ام زندگی میکنم، حدود 8 ماه است که به خانمی علاقمند شده ام که از
هر لحاظ ایده آل من هستند و میخام با ایشون ازدواج کنم
اما از اونجا که در خانواده ما ازدواج فامیلی مرسوم بوده و از بچگی اسم من
رو کنار اسم دخترعموم گذاشتن پدرم مانع از ازدواج من هستن، تا بحال خیلی با
پ
یکی از معضلات جوانان امروز امر مهم ازدواج است.ازدواج در واقع شروع زندگی مشترک است که در اسلام با اصطلاح تکمیل کننده ی دین از ان یاد میکنند.امروزه بسیاری از مردم به دلایل گوناگون استدلال هایی ضد ازدواج دارند.این استدلال ها شامل نقد های سیاسی و مذهبی؛اشاره به میزان طلاق و نیز اهمیت تجرد بر پایه آموزه های مذهبی و فلسفی دارند.تحقیقات نشان میدهند که از دهه هشتاد میلادی به بعد میل به تجرد در افراد بیشتر شده و ازدواج ها کمتر و بی دوام تر شده اند.بهت
سلام
لطفا دوستانی که تجربه ی زندگی با مرد طلاق گرفته داشتند پاسخ بدن. آقایی که قصد آشنایی و ازدواج باهاش رو دارم 33 سالشه، در دروان عقد از همسرشون جدا شدن، علتش هم به گفته ی خودش این بود که نامزدش حرف گوش کن نبود و دائم به دهان مادرش نگاه میکرد و نظر خواهی میکرد و کلا شخصیت آبرو ریزی داشت.
میخوام بدونم احیانا چه مشکلاتی قبل و بعد ازدواج وجود داره؟ جلسه ی خواستگاری تون چطور گذشت؟ 
از طرفی وقتی برای تحقیق به نامزدش زنگ زدم خیلی عصبی بود و گفت حاض
آیا می‌دانید در چه صورتی یک زن سه طلاقه محسوب می‌شود؟ شرایط مترتب بر سه طلاقه بودن زن چیست و درصورت تمایل شوهر، چگونه امکان ازدواج مجدد با زن سه طلاقه فراهم می‌شود؟ شرع و قانون درباره‌ی سه طلاقه شدن زن نص صریحی دارند. آنچه در ذیل می‌آید برگرفته از متن قوانین موضوعه ایران است که مطلقه بودن به سه طلاق و 9 طلاق را تبین کرده است:طبق ماده 1057 قانون مدنی، «زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده، بر آن مرد حرام می شود مگر اینکه به عقد د
من یه دوستی دارم که سنش بالای چهل سال شد و ازدواج کرد و میخوام داستانش رو براتون تعریف بکنم و یک نقدی هم هست به دختران و پسرانی که راحت درباره سن ازدواج نظر میدن و به جوان 27 ساله هم میگن تو سنی نداری! (اتفاقا به نظر من 27 ساله هم زیاده) به 40 ساله هم میگن تو سنت کمه هنوز! به 35 ساله هم میگن تو هنوز جوانی! بگذریم!
این دوست من تا 41 سالگی زندگی مجردی خیلی شادی داشت، وضع مالیش زیاد مناسب نبود، میگفت دوست دارم ازدواج بکنم ولی خب شرایطش زیاد خوب نبود از خوا
یک سوال دارم که دوست دارم خانم های خانواده برتر نظر بنویسن چون سوالم فقط از خانم هاست.
من خودم قبل از اینکه به آستانه 30 سالگی برسم خیلی حوصله بچه کوچیک ها رو داشتم، هر چند هنوزم سر حالم و برای کارهای خودم با حوصله، ولی برای خیلی از کارها دیگه حوصله و انگیزه و شادابی قبل رو ندارم. هر چند در کل خیلی اکتیو و عالیم اما خب با چند سال پیش فرق کرده از نظر انگیزه ام برای ازدواج و رابطه با دختر و داشتن حس به جنس مخالف.
اشتباه برداشت نکنید غریضه ام تقوت هم
کتاب دوستی های قبل از ازدواج : بررسی روابط دختر و پسر با استدلال های خودمانی
 
کتاب دوستی های قبل از ازدواج : سید مجتبی حورایی، دکلمه گران
معرفی:
این کتاب را خانم نیلچی زاده در برنامه ی سمت خدا معرفی نموده است. کتاب خوبی است با استدلال های خودمانی ..
بریده کتاب(۱):
هیچ وقت فکر نکرده اید زمانی که حضرت یوسف با زلیخا تنها شدند و زلیخا به یوسف پیشنهاد ارتکاب گناه داد، چرا یوسف شروع به اصلاح و ارشاد نکرد؟ مگر او پیامبر نبود و پیامبران برای ارشاد مردم
دختری 24 ساله و مطلقه هستم، خواستگاری دارم 26 ساله که از ازدواج قبلش دختری سه ساله داره،  در شرکتی که وابسته به بانک هست مشغول به کار هستند، یک بار دیدمش که حس کردم از لحاظ خانوادگی، اخلاقی و مالی هم کفو نیستیم، ولی از این نظر که هر دو دنبال زندگی آرام همراه با بخشش و گذشت هستیم مشترک بودیم.
ضمن اینکه وقتی هر خواستگاری میاد بدون بچه وقتی متوجه میشه که دختر نیستم میره و دیگه پشت سرش رو نگاه نمیکنه!، خواهش میکنم کمکم کنید.
ادامه مطلب
مرکز همسریابی "همدمها" شما را در پیدا کردن یک مورد مناسب برای ازدواج راهنمایی می‌کند !!!
 
 
----------------------------
رایگان ، مجانی ، صیغه ، صیغه ای ، مرد ، زن ، مطلقه ، بیوه ، دوست ، همراه ، جنسی ، روحی ، پول ، صیغه یابی ، عشق ، تهران ، آبادان ، شیراز ، اصفهان ، سامان ، تبریز ، مشهد ، ارومیه ، کرج ، کاشان ، اهواز ، خرمشهر ، زاهدان ، ازدواج ، ازدواج موقت
 
به نام خدا
 
دور و برم داره پر میشه از آدمایی که از من بزرگترن و سال هاست دارن با پول پدرشون زندگی می کنن.
اشتباه نکنید...منم دارم با پول پدرم زندگی می کنم اما تنها تفاوت ما اینجاست که اونا با این وضعیت مشکلی ندارن و بهش خو گرفتن و من...نه! 
صادقانه ترین جمله ای که می تونم به زبون بیارم اینه که حالم به هم می‌خوره از آدمایی که با پول پدرشون ازدواج می‌کنن.
بازم اشتباه نکنید.
ممکنه منم مجبور بشم از پدرم کمک بگیرم...اما
برای من...برعکس خیلی ها، با هر با
با ثبت نام در مرکز ما ، میتونی جفتت رو پیدا کنی و از تنهایی خلاص شی !!!!!!!!!
 
 
----------------------------
رایگان ، مجانی ، صیغه ، صیغه ای ، مرد ، زن ، مطلقه ، بیوه ، دوست ، همراه ، جنسی ، روحی ، پول ، صیغه یابی ، عشق ، تهران ، آبادان ، شیراز ، اصفهان ، سامان ، تبریز ، مشهد ، ارومیه ، کرج ، کاشان ، اهواز ، خرمشهر ، زاهدان ، ازدواج ، ازدواج موقت
 
از استدلال های عجیب و غریبی که بعضا می شنوم از آقایون متاهل اینه که می گن مگه هر کی تلویزیون داره ، سینما نمی ره ؟
این جمله رو وقتی شنیدم که به یکی از دوستان متاهل که شاید نگاه خاصی به دختران خیابون داشت گفتم تو که متاهل هستی و از تو این حرف ها و نگاه ها تا حد ممکن نباید سر بزنه ، که در جواب بهم گفت مگه هر کی تلویزیون داره ، سینما نمی ره ؟
منم بهش گفتم خیل خب استدلال تو قبول ، ولی قبول کن که خانم تو هم می تونه همین استدلال رو داشته باشه برای خودش ، ت
 
ازدواج در گرجستان برای افرادی که تراول داکیومنت دارند، مناسب می باشد. و با تراول داکیومنت می توانند در گرجستان ازدواج کنند.
برای انجام هر کاری قانونی و حقوقی، نیار به تهیه یکسری مدارک می باشد. باید مدارک با دقت و توسط کارشناس تهیه شود.
نکاتی مانند ازدواج اول بودن یا مطلقه بودن (یا فوت همسر قبلی) ، داشتن شهروندی یا تراول داکیومنت یک کشور، از جمله مواردی تعیین کننده در تعیین مدارک عقد در گرجستان هستند.
بنابراین بسیار مهم است که قبل از سفر به گ
استدلال غیر مباشر:
در این نوع استدلال برای استنتاج یک تصدیق جدید از چند قضیه استفاده می‌شود.
 
انواع استدلال غیر مباشر:
۱. قیاس: سیر کردن ذهن از کلی به جزئی
۲. استقرا: سیر کردن ذهن از جزئی به کلی
۳. تمثیل: سیر کردن ذهن از جزئی به جزئی
استدلال غیر مباشر:
در این نوع استدلال برای استنتاج یک تصدیق جدید از چند قضیه استفاده می‌شود.
 
انواع استدلال غیر مباشر:
۱. قیاس: سیر کردن ذهن از کلی به جزئی
۲. استقرا: سیر کردن ذهن از جزئی به کلی
۳. تمثیل: سیر کردن ذهن از جزئی به جزئی
خانم ها به چه کسانی رای خواهند داد: 
به کسانی که خانم خود را با اسلحه به قتل می رسانند؟
به کسانی که مثل مهاجرانی و نجفی و برخی مسوولان الان، چند همسر دارند( گاه بیش از ۴ همسر)؟
 
به کسانی که به جای اشتغال و ازدواج خانم ها،  دغدغه شان رفتن چند نفر خانم به ورزشگاه است؟
کسانی که با بی ادبی به خانم جوان در جمع می گوید قرص ضد بارداری همراه داشته باش؟
 
کسانی که از بزرگترین هنرهایشان این است که به جای استفاده از ظرفیت خانم های نخبه، عکس زن ها را در تابل
سلام
امروز هم طبق برنامه پیش رفتم.
به کارهام رسیدم.
مطالعه کردم. 
پیاده روی رفتم.
یه هدیه برای خودم خریدم.
غذای خوب خوردم.
چای و میوه خوردم.
ظاهرا همه چی عالیه.
ولی یه دفعه دوباره دلم گرفت. این بار یاد پدرم افتادم.
هیچکس نمیتونه برای یه دختر جای پدرش را پر کنه. هیچکس.
همیشه فکر میکنم اگه پدرم بود زندگی من الان چجوری بود؟
اگه پدرم بود همیشه مواظبم بود، هوامو داشت.
اگه پدرم بود من انقدر ترسو نبودم، اضطراب جدایی نداشتم.
اگه پدرم بود کسی جرات نداشت اذ
روابط بی‌سروته زنان مطلقه.
در شرایط کنونی، یکی از بدترین مشکلات جامعه ما مربوط به زن‌های مطلقه است. زن‌هایی که به هر علت یک زندگی زناشویی ناموفق را پشت سر گذاشته‌اند و در یک اجتماع آشفته به دنبال مناسب‌ترین شریک عاطفی برای خود هستند. اما آیا پیدا کردن این شریک عاطفی امکان‌پذیر است؟
ادامه مطلب
با سلام و عرض ادب
کارگاه هایی با عنوان مهارت های قبل از ازدواج و بعد از ازدواج با همکاری موسسه ذهن پویا و انجمن علمی دانشگاه پیام نور فردوس برگزار شد اولین جلسه ۳ ساعته مهارتهای پیش از ازدواج در تاریخ ۲۵ شهریور و جلسه دوم در اول مهرماه ۱۳۹۸ با تدریس اساتید گرانقدر سرکار خانم باقرزاده و جناب آقای دلیر برگزار شد و مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت
من یه دختر ۴۳ ساله هستم، لیسانسه، کارمند و مجرد.
یه خواستگار دارم که از من شش سال کوچکتره و مدرکش فوق لیسانسه اما قبلا یه بار ازدواج کرده و زنش رو طلاق داده. من چون سن و تحصیلاتش خوبه قبولش کردم. اما خانواده م میگن این مرد به دردت نمیخوره چون مطلقه‌ ست.
هر وقت ازش میپرسم دلیل طلاق تون چی بود آسمون و ریسمون به هم میبافه و دلیلش رو نمیگه، یا چیزهایی میگه که با هیچ عقلی جور در نمیاد. بهش گفتم بیا بریم پیش مشاور ولی نمیاد. خانوادم گفتن شماره زن قبلیش
اصلا تو مغزم نمیگنجه نمیتونم حرفای مامانم درک کنم نمیتونم قبول کنم که هشتباهی از من سر زده نمیفهمم...
امروز ظهر بعد از دانشگاه داشتم میومدم خونه و حسابی هلاک بودم بعد یک خانم مسن چادری جلومو گرفت اول فکر کردم میخواد بهم بگه اگه مال این محل هستین چرا چادر سر نکردین؟(محله ما خیلی همه شهید و خانواده شهید هستن و ۹۰ درصد خانوما چادرین) چندتا سوال کرد اینکه : ایا مال این محل هستیم؟خونمون اجاره است؟پدرم کیه و در اخر گف میشه شمارتون بدین؟ من سوالاش جو
برادر من قبل از گرونی ها عروسی کرد، پدرم کل خرج و مخارج طلا و عروسی رو بر عهده گرفت، در خرید خانه و ماشین بهش کمک کرد و هی راه رفت پسرم پسرم عروسم عروسم زد و بعدش هم خواهرم ازدواج کرد و پدرم داماد دار هم شد.
و بعد الان عروس مون حامله هستش و باز پدر و مادرم در حال نوه دار شدن هستن که این وسط من دیگه هیچ چی اصلا!
مشکل من اینه که من اولین کَسی بودم که از سن پایین قبل از اینکه هیچ کدوم از خواهر و برادر های بزرگ تر حرف عروسی رو بزنن بارها بحث ازدواج رو پی
من یه دختر مجردم که با آقایی قصد ازدواج داریم، ولی همه بهم میگن با این ازدواج بدبخت میشم. این آقا قبلا ازدواج کرده، ولی همسرش ازش طلاق گرفته چون این آقا نمیتونسته بچه‌دار بشه. موقع طلاق مجبور شده مهریه رو که چند صد سکه بوده بپردازه و الان از نظر اقتصادی ضعیفه. برام مهم نیست که پول نداره، مطلقه بودنش هم برام مهم نیست.
به توصیه خانواده م، به خاطر مشکلی که داره، با هم رفتیم پیش دکتر متخصص نازایی مردان. چند تا آزمایش انجام دادن و گفتن اگه تحت درما
ازدواج با مرد مطلقه یکی از مسائلی است که با افزایش میزان طلاق در جوامع خانواده ها بیشتر با آن رو به رو می شوند. مردانی که قبلا ازدواج کرده اند، معمولا نمی توانند به راحتی ازدواج مجددداشته باشند. زنان نیز نسبت به مردی که قبلا ازدواج کرده مردد هستند و معمولا سخت تر به آنها اعتماد می کنند. مخصوصا اگر دختر مجرد بوده و قبلا ازدواج نکرده باشد. برای اینکه بدانید برایازدواج با مرد مطلقه، چه شرایط و نکاتی را باید مد نظر قرار داده و چه مسائلی را بی اهم
در راستای پست قبلی شخص عزیزی که خیلی برای من محترمه، توی چندتا پیام خصوصی بنده رو نصیحت کردن که کاملا هم بجا بود، لابه لای صحبت هاشون گفتن که به پسرا هم حق بدم چون اونا چشمشون ترسیده و از طلاقی که معمولا از طرف خانوما درخواست داده میشه میترسن! یادم رفت ازشون بپرسم، گفتم بیام اینجا از همه ی خواننده ها بپرسم که پسرا دقیقا از چیه طلاق میترسن؟! الحمدا... واسه مهریه که زندان رو برداشتن، تا خانوم تمکین نکنه نفقه بهش تعلق نمیگیره، مهریه رو هم اینقد ق
سلام !!
اگه دنبال یه جای خوب برای پیدا کردن همسر موقت یا دایم هستی ، میتونی روی ما حساب کنی!!!
 
 
.....................................
رایگان ، مجانی ، صیغه ، صیغه ای ، مرد ، زن ، مطلقه ، بیوه ، دوست ، همراه ، جنسی ، روحی ، پول ، صیغه یابی ، عشق ، تهران ، آبادان ، شیراز ، اصفهان ، سامان ، تبریز ، مشهد ، ارومیه ، کرج ، کاشان ، اهواز ، خرمشهر ، زاهدان ، ازدواج ، ازدواج موقت
 
سلام
همراه خانواده رفتیم یه جا خواستگاری، دختره بد نبود. سه تا خواهر کوچیکتر داره که شوهر نکردن. پدرش مرحوم شده و مادرش سن و سالی نداره. دختره شرطش اینه که نزدیک خونه مادرش خونه بگیریم. اما خونه ای که من قبلا خریدم از خونه شون فاصله داره. دختره میگه خونه ت رو بفروش و نزدیک مادرم خونه بخر، اما من نمیخوام بفروشم چون ضرر میکنم.
به نظرتون ارزشش رو داره به خاطرش خونه خودم رو بدم مستاجر و یه جا نزدیک خونه مادرش رهن کنم؟البته پدرم میگه این ازدواج غلطه
امروز نگرانتر از همیشه ,بهش پناه بردم که واسم استدلال کنه و بگه جنگی در راه نیست...  مثل همیشه خوب تحلیل میکنه... خیلی خوب.
 نگرانم ,نگران آینده ,نگران خانواده ام, پدرم مادرم برادرم و همسرم... نگران فرزند آینده ام... .
 
از خودم گله دارم ,باید  بیشتر تلاش کنم.
سلام دوستان عزیز!!
 
از این لحظه رسما فعالیت خودمون رو شروع میکنیم. منتظر شما هستیم.
امیدواریم بتونیم مفید باشیم
 
از منوی راهنما و ثبت نام دیدن کنید.
 
.....................................
رایگان ، مجانی ، صیغه ، صیغه ای ، مرد ، زن ، مطلقه ، بیوه ، دوست ، همراه ، جنسی ، روحی ، پول ، صیغه یابی ، عشق ، تهران ، آبادان ، شیراز ، اصفهان ، سامان ، تبریز ، مشهد ، ارومیه ، کرج ، کاشان ، اهواز ، خرمشهر ، زاهدان ، ازدواج ، ازدواج موقت
توجه !!!!
همانطور که در راهنما گفته شده است ، به جز اطلاعات عمومی ، اطلاعات شخصی شما به هیچ عنوان در دسترس بقیه قرار گرفته نمی شود !!!!
 
----------------------------
رایگان ، مجانی ، صیغه ، صیغه ای ، مرد ، زن ، مطلقه ، بیوه ، دوست ، همراه ، جنسی ، روحی ، پول ، صیغه یابی ، عشق ، تهران ، آبادان ، شیراز ، اصفهان ، سامان ، تبریز ، مشهد ، ارومیه ، کرج ، کاشان ، اهواز ، خرمشهر ، زاهدان ، ازدواج ، ازدواج موقت
سلام
بنده سوالم از دختر خانم ها و خانم های چادری محجبه ( پوشیده کامل- عیان نبودن حتی یک تار مو) است. ( لطفا لطفا لطفا خانم های مانتویی و آقایان جواب ندهند)
1) اگر پسری مثلا در خیابان یک دختر چادری‌ محجبه را دیده است و در ظواهر ایشان را پسندیده است و میخواهد مستقیما خودش به او پیشنهاد آشنایی برای ازدواج بدهد چطور باید این کار را انجام بدهد ؟ آیا این طور پیشنهاد ازدواج در خیابان (قصد جدی برای ازدواج) را برمی‌تابند؟
ادامه مطلب
سلام ۲۳سالمه. ۱۷سالگی عاشق پسری شدم خیلی بهم علاقه داشتیم چند بار خواستگاری اومد پدرم نپذیرفت.حماقت کردم گفت ما مال هم هستیم اشکال نداره رابطه جنسی داشته باشیم…… حالا عوض شده میگه نمیخوامت هرچی التماس میکنم که بیا عقد کنیم جدا بشیم که من توجیهی برای رابطه جنسی که باهم داشتیم، داشته باشم نمیپذیره. منم تحت هیچ شرایطی نمیخوام خانوادم بدونن. الانم خواستگار خیلی خوبی دارم اما نمیتونم ازدواج کنم سلام
سال جدید رو به شما تبریک عرض می کنم.
از مشکل
پدرم تنها مردیست که یک نگاهش کافیست تا تمام غم و غصه هایم بروند و دیگر پشت سرشان را نگاه نکنند...پدرم از همان آدم هایست که قلبش به وسعت بهشتی است که زیر پای یک مادر است...پدرم در کلمات نمیگنجد...
سرم را روی قلبش میگذارم و با هر تپش جان میگیرم...
پدرم عنوان رفیق و دوست و همدم را گذرانده برای من...اسطوره است...فرشته است...تنها دلیل نفس کشیدن است...ای کاش کفر نبود و میگفتم خدای من است پدر...
هرچند هرکس خدا را با یک چیز میشناسد و باور میکند و من با دیدن پدرم ب
سلام ۲۳سالمه. ۱۷سالگی عاشق پسری شدم خیلی بهم علاقه داشتیم چند بار خواستگاری اومد پدرم نپذیرفت.حماقت کردم گفت ما مال هم هستیم اشکال نداره رابطه جنسی داشته باشیم…… حالا عوض شده میگه نمیخوامت هرچی التماس میکنم که بیا عقد کنیم جدا بشیم که من توجیهی برای رابطه جنسی که باهم داشتیم، داشته باشم نمیپذیره. منم تحت هیچ شرایطی نمیخوام خانوادم بدونن. الانم خواستگار خیلی خوبی دارم اما نمیتونم ازدواج کنم سلام
سال جدید رو به شما تبریک عرض می کنم.
از مشکل
سلام 
کاربرانی که عروسی های خنده دار، خواستگاری های عجیب و خنده دار، خواب های خنده دار یا دعوا های خنده دار دیدین تعریف کنید، من یه دعوای خنده دار مامانم تعریف می کنه؛
مامانم تازه ازدواج کرده بود، پدرم با عموم دعوا می کردن، پدرم از اون آدم هایی هست که دوست داره دعوا کنه مردم جلوش رو بگیرن، به مامانم گفت برو یه چوب بیار، مامانم تو سن کم ازدواج کرده هر کاری بهش می گفتن گوش میکرد، رفت یه چوب بزرگ آورد داد بهش، پدرم گفت بذار زمین بذار زمین چوب رو
سلام
اول کمی از شرایط خودم بگم؛
پسری هستم که تازه وارد ۲۳ سال شدم، لیسانس هستم و خدا رو شکر تونستم یه شغل دولتی با درآمد خوب و استخدام رسمی پیدا کنم و سربازی هم معاف شدم، در یک شهر کوچک در کنار خانواده زندگی می کنم. تک پسر هستم و دو خواهر دارم یکی بزرگتر از خودم و یکی کوچکتر، پسری هستم که زیاد اهل رفیق بازی و برون گرا نیستم و بیشتر اوقات رو با خانواده صرف می کنم.
خدا رو شکر چند سال پیش تونستم با کمک پدرم یه مسکن نقلی و جمع و جور که برای شروع زندگی
با سلام
بنده دختری در رده سنی 20 تا 30 سال هستم. از ازدواج متنفرم به خاطر چیزهایی که در جامعه و اطراف خود از خیانت مردان به زنان دیده ام (البته که خانم ها هم خیانت میکنند و من هم چون دخترم خیانت مردان برایم بولد شده) و کلا به خاطر روحیات مردان که نمیدانم خدادادی است یا در اثر عدم کنترل شهوت است که به یک زن راضی نمیشوند.
مطمئنا ازدواج امر مقدسی است و با این عقیده سر جنگ ندارم ولی روحیات مردان را حتی اگر در سرشت آن ها نهادینه شده باشد را به هیچ وجه نمی
خب، یکی دیگر از نقطه ضعف‌های روشنفکران، استدلال است.
بسیاری از آنها:
1. یا استدلالی ندارند و تنها بر پایه‌ی مشهورات نظر می‌دهند. مثال: هرکسی حق دارد آزاد باشد! (اگر بهشون بگید برای این حرفت دلیل بیار، یا مثل ماست نگاهتون میکنه، یا شروع میکنه به فحّاشی و ... . به شخصه خیلی فحش خوردم.)
2. یا استدلال بسیار ضعیفی دارند، یعنی استدلال انها از سنخ تمثیل است، یا به مشهورات برمی گردد(گاهی اوقات مشهورات غلط) و نهایتا بعد از دو یا سه پرسش، به شما فحش می دهند.
دخترای فامیل ما خیلی مفعولن
خیلیاشون بچه پولدارن
کار نمیکنن
و وقتی هم شوهر کردن شوهر مجبور بود خودش به فکر همه چیز باشه و همین طور پدر و مادر خودشون بهشون خیلی میرسن
خانواده پدرم سن ازدواج دخترا معمولا بین 29-32 هست
سن ازدواج پسرها معمولا بین 33-36
خانواده مادرم ولی کلا سن ازدواج ها پایین تره (اونها آذری زبان هستن و از طائفه آذری ها و دخترا و پسرا زودتر تشکیل خانواده میدن)
از خانواده مادر من احدی از دخترا کار نمیکنه (خیلی دخترا و پسرای خوشگلی هستن
 
پدرم کارگر استصبح تا شب، سر کارپدرم راننده استیا مسافر یا بارپدرم برزگر استکار او با داس استپدرم زحمتکشعرقش الماس استپدرم را دیدمدست و پایش خستهتوی دستان پدرپینه‌هایی بستهپدران سایه‌ سرپدران دلسوزندمثل یک شمع و چراغپدران می‌سوزند
 
حسین شادمهر
 
 
با سلام خدمت کاربران عزیز خانواده برتر، به شدت نیاز به راهنمایی دقیق شما دارم،
من پسری ...2 ساله هستم و تازه از رشته پزشکی (پزشک عمومی) فارغ التحصیل شدم، خیلی بخوام خلاصه توضیح بدم من توی زندگیم شرایط بسیار سختی رو تجربه کردم، از وقتی یادم میاد دعواهای شدید پدر و مارم و طلاق گرفتن شون، و دیکتاتوری شدید پدرم بعد از اون، لازم به ذکره که جایی که من به دنیا اومدم طلاق اونم 20 سال پیش بسیار چیز بدی بوده و واقعا اثرات وحشتناکی روی زندگیم گذاشته و بعدش
مروری بر احمقانه ترین پیوندهای زناشویی دنیا !
به گزارش ایران ناز دو زوج نیویورکی در شرایط صفر جاذبه مراسم ازدواج بر پا نمودند.خانم ارین فینیگان به همراه همسرش نوح فولمور در حالی که در شرایط صفر جاذبه و معلق در هوا هستند به تبادل بوسه های اغاز زندگی مشترک خود می پردازند.ازدواج عجیب انها به عنوان اولین مراسم ازدواج در شرایط صفر جاذبه به شمار می اید.
 
 
ادامه مطلب
وقتی رسیدم به سن ازدواج برای ترس از گناه به پدرم جهت ازدواج اعلام آمادگی کردم
به علت نداشتن کار درست و حسابی و قومیت خاصی که دارم کسی تمایلی نداشت تا با من ازدواج کنه
بالاخره پس از درست شدن کار و گذر از حداقل 20 خواستگاری ازدواج کردم و حاصل اش دو فرزند پسر و دختر بود که خدا رو شکر همشون رو دوست دارم
شاید روزی بمیرم و این خواسته در دلم حبس بشه ولی یکی از آرزوهام این بود که یا خودم سید باشم یا همسری محجبه و از تبار سادات داشته باشم  ...
خودم که سید ن
دل بکنم کجا روم؟طفل منم کجا روم؟جمع کنم بساط خویشاز وطنم کجا روم؟زاده‎ی این زمین منمحافظ سرزمین منمشادی‎ام از نشاط اوبا غم او غمین منمدل بکنم کجا روم؟ از وطنم کجا روم؟روح و روان من وطنصاحب جان من وطنواژه‎ی ناب نام اوستورد زبان من وطندل بکنم کجا روم؟از وطنم کجا روم؟پاره‎ی تن: وطن وطنمادر من: وطن وطنشعله‎ فکنده در دلمعشق کهن: وطن وطندل بکنم کجا روم؟ از وطنم کجا روم؟شمع وجود من وطنبود و نبود من وطنعنبر و عود من وطنخاک سجود من وطندل بکنم کج
سلام به کاربران خانواده ی برتر
من یه دختر۲۱ ساله ای هستم که با وجود هشت سال هنوز نتونستم فوت پدرم رو فراموش کنم، اوایل داغ بودم و تو شوک، ولی این روزها حسرت پدر داشتن رو میخورم، از بس که دوستانم از پدران شون توی دانشگاه میگن حساس شدم. 
از طرفی چند ساله نذاشتم کسی بفهمه پدر ندارم‌، انگیزه م کم شده برای زندگی‌، تو درس هام موفقم ولی به شدت نیاز به یک مرد دارم که بالا سرم باشه، مادرم هم اصلا ازدواج نمیکنه و نمیتونه کسی رو به جای پدرم قبول کنه و خو
سلام به دوستان عزیز خانواده برتر
من یه دختر ۲۹ ساله هستم، خواستم از دختر خانوم های خانواده برتر بپرسم شده مردم به خودشون اجازه بدن براشون خاستگاری معرفی کنند که قبلا ازدواج کرده و بچه هم داره؟
دیروز یه نفر بهم گفت اگه یه همچین شخصی بیاد باهاش ازدواج میکنی... ؟ نمیدونید چقدر قلبم تکه تکه شد از این حرفش، این بود جواب اون همه تنهایی ها، این بود جواب اون همه نجابت در راه خدا؟ اون لحظه فقط لال شدم.
حالا با پر رویی تمام میگه خب چرا قبول نمیکنی؟ هم سن
این داستانى که میخوام بگم براى یکى از اقوام هس که زبون خودش میگم:من وقتى جوون بودم حدودا بیست و خورده اى تو یه ده اطراف زابل زندگى میکردیم پدرم کشاورز بود وچون پیرشده بود همه خواهر برادرام ازدواج کرده بودن و غیراز من کسى نبود که عصاى پدرم باشه براهمین کشاورزى رو من عهده داربودم زمینمون ١٥کیلومتر از ده فاصله داشت توى زمین یه کلبه محقرساخته بودیم ک شبایى ک مجبور بودم تو زمینمون باشم تو اون کلبه میخوابیدم ..یادمه دفعات اول که میخوابیدم اونجا ف
سلام
بنده سوالم از دخترخانم ها و خانم های چادری محجبه ( پوشیده کامل- عیان نبودن حتی یک تار مو) است. ( لطفا لطفا لطفا خانم های مانتویی و آقایان جواب ندهند)
1) اگر پسری مثلا در خیابان یک دختر چادری‌ محجبه را دیده است و در ظواهر ایشان را پسندیده است و میخواهد مستقیما خودش به او پیشنهاد آشنایی برای ازدواج بدهد چطور باید این کار را انجام بدهد ؟ آیا این طور پیشنهاد ازدواج در خیابان (قصد جدی برای ازدواج) را برمی‌تابند؟
ادامه مطلب
سخنان زینبی دختر سپهبد شهید قاسم سلیمانی 
دختر شهید سلیمانی خطاب به رهبر انقلاب: آقاجان نکند شهادت پدرم ناراحتی به چهره شما بیاورد.پدرم خواب راحت را از چشم تمام مستکبران و تکفیری‌ها ربودامروز جهانیان استقبال ایرانیان را از پیکر پدرم نظاره کردند و این استقبال امروز در تهران و فردا در کرمان ادامه‌دار خواهد بود.ترامپ! خیال نکن با شهادت پدرم همه چیز تمام شدعموی عزیزم سید حسن نصرالله پیام خودش را داد.پدرم یک همراه دیگر هم داشت که من دلم نمی‌آ
سلام 
پسری هستم 24 ساله، ترم دوم کارشناسی ارشد مهندسی برق قدرت دانشگاه امیر کبیر هستم، مدتیه که واقعا خیلی دختر پسر عموی بابام رو دوست دارم ولی اون یک سال از من بزرگتره و من هنوز کار ندارم، ولی طبق قول پدرم که هر کدوم از پسرهاش ازوداج کنه یک خونه بهشون میده تا مدتی که یه کمی زندگی شون جون بگیره و خودشون خونه خودشون رو بخرن.
ولی شرایط من یه کمی پیچیده است و واقعا گیج شدم، من عمویی داشتم که یک خونه پدرم رو بالا کشید و میگه واسه خودمه، برادر اول
ازدواج و بهداشت
تالاسمی‌در ایران شایع‌ترین بیماری ژنتیکی است و از انواع تالاسمی‌ها، نوع
بتا شیوع بیشتری دارد.  برای شروع برنامه غربالگری ابتدا کلیه
آزمایشگاه‌های ازدواج به دستگاه شمارش سلولی خودکار مجهز شده‌اند. برای این
آزمایش حداقل دو سی‌سی خون است که در ویال‌های محتوی ماده ضدانعقاد گرفته
می‌شود. در طرح غربالگری تالاسمی، هدف، شناسایی زوج ناقل صفت تالاسمی‌است
که تصمیم دارند با یکدیگر ازدواج کنند. اگر یکی از طرفین صفت تالاسمی‌
سلام
دختری ۲۰ ساله هستم، چادری و با حجاب، زیبایی در حد متوسط، از یک خانواده ی خوب. نه اهل دوست پسری بودم نه هستم، از یک پسری خوشم میاد ولی هیچ وقت بهش نگفتم، چون فعلا از قیافه ش خوشم میاد چیزی راجع به اخلاقیاتش نمیدونم. 
خواستگار خوب هم زیاد دارم وقتی کسی به خواستگاری بنده میاد خانواده م اصلا توجه نمیکنن، یعنی خیلی براشون مهم نیست به جز برادران بزرگم، پدرم هم نظر نمیدن میگن هر چی خودش میگه و این برای من عذاب دهنده ست، اگه ناراضین خوب بگن، ولی
برف و باران بزند فرق سرمآه ای فرق سرم!برق با داد زند از کمرمآه ای داد کمرم!از جفای تو بشکست خنصرمآه اشاره خنصرم!بی تو من پرنده شانه سرمجانا شانه سرم!با تو من یک تبری گاو سرم آه از جنگ،سرم!ز همه لطفت ریخت موی سرممن جوانی لغسرم!رفتی از دل و درآمد پدرمآه حرف پدرم!
سلام دوستان عزیز
دختری هستم که تازگی ها ۲۰ ساله شدم، بجز ماکارونی و برنج هیچ غذایی بلد نیستم درست کنم یعنی تمرین نکردم در حالی که ۲ تا از دوستام با اینکه یکی شون هم از من کوچیکتره بهترین غذا ها رو درست میکنن، ولی من راستش اصلا سعی نکردم و وقت نذاشتم.
از غذایی که مامانم آماده کرده خوردم و درس خوندم!!! ولی خب ماکارونی هم خداییش حرف نداره یعنی استعدادم خوبه، حالا سوالم از خانم ها اینه که شما قبل ازدواج تون آشپزی بلد بودین یا وقتی ازدواج کردید به م
جلد اول-قسمت هفتم
تنم
مور مور شد ، حس کردم اشتباه شنیدم ، واقعا او منو خواسته بود ولی من به
چه دردش میخوردم ، پدرم ، پدرم راضی میشد تا تنها فرزندش را به یه جادوگر
بده ، باید منتظر میشدم چون هیچکاری نمیتوانستم بکنم ، دوباره به صدایشان
گوش دادم پدرم گفت: بلک ویزار این عادلانه نیست تو ، تو نمیتونی پسرمو ازم
بگیری ، من هرگز این اجازه رو بهت نمیدم.بلک ویزارد گفت :پس تو میخواهی مرد خوت و قبیله ات رو انتخاب کنی.نه من فقط دنبال راه سومی برای رضایت هرد
.باسمه تعالی
امور اجتماعی
ازدواج
غزل۳

می کند احمد سفارش، جملگی در ازدواج
می شود احسن تکامل، بندگی در ازدواج
هست کفویت همان درک مقابل هرجهت
آن تداوم می دهد هر زندگی در ازدواج
می شود شیرین اگر هم کفو باشد همسرت
می دهد احمد بشارت رستگی در ازدواج
لازم است کفویت افراد در قبل از نکاح
آن تداوم می دهد هر زندگی در ازدواج
در مقابل نهی کرده ، مردمان را از طلاق
می شود جمعی دچار ماندگی در ازدواج
رزق می گردد دو چندان،گر شود جاری نکاح
نیست ممدوح و روا آزرد
سلام
من یه دختر 23 ساله ام. در پست های اخیر وبلاگ راجع به ازدواج و عدم تمایل اکثر جوانان به اون شاهد جملاتی از قبیل؛
با تنهایی کنار اومدم، اگر نیاز جنسیم بطور روتین رفع بشه ازدواج نمیکنم و ... بودم. خواستم به عنوان عضو کوچکی از خانواده برتر تجربه شخصیم رو درباره تغییر نظرم راجع به ازدواج بگم. 
من در مدارس خاص تحصیل کردم و همه ش سرم تو درس و کتاب بود و دوستام هم دخترهای درسخون بودن. هیچ وقت دختر ازدواجی نبودم. ازدواج رو یک عامل محدود کننده میدونستم
حس خستگی و بیهودگی بودن کارها اذیتم می کنه 
انگار 
انگار بود و نبودم فرقی نداره 
مگه تو محل کار 

خانم حراست امروز بعد دیدن حضوریم تلفنی زنگ زده که یکیو معرفی کنه 
گفت یکیو پیدا کنی و اینا 
گفتم اونقدر موارد داغون بهم معرفی کردن که آدم روش نمیشه بگه 
گفتم منم گفتم قصد ازدواج ندارم 
گفت یه کیس خوبه 
گفتم خوب؟ 
گفت استاد دانشگاهه فوق لیسانسه مجرده 
میخواستم بپرسم با ازدواج من مشکل نداره که یهو گفت فقط دیالیز میشه 
هفته ای دو بار 
:| 
گفتم آها ی
همیشه دلم میخواست فرزند یه خانوم و آقایی میبودم که شدیدا عاشق هم بودن و بعد ازدواج کردن از این عشقای اسطوره ای! ولی بعدا به این نتیجه رسیدم اگه عشق باشه حتی کم زندگی یه رنگِ دیگه ای داره. متاسفانه ازدواج مادر و پدرم کاملا از روی منطق اینکه این خانم یا آقا برای زندگی مناسبن اتفاق افتاده و کمترین علاقه ای حداقل از طرف مادرم نبوده. باورش یکم سخته ولی طی این بیست و چند سال زندگی مشترکشون مادرم حتی یه بارم پدر رو به اسمش صدا نکرده و همیشه حرفاشو با
بزارید یه اعترافی بکنم ، اوایل ازدواج مون من هروقت میرفتم دستشویی کل دستشویی و بعد پاهامو میشستم بعد دمپایی ها رو عمودی میزاشتم که آب شون بره و میومدم بیرون . هربار هم دامادک ازم میپرسید تو دمپایی های دستشویی رو خیس کردی ؟ من میگفتم نه !!
سلام
و اما طلاق و ما ادراک الطلاق!
خیلی مقدمه نمیخوام بگم، راجع به علل طلاق هم خیلی علاقه ندارم شرح بدم و فقط به اثرات و مصائب طلاق برای زن و مرد توجهتون رو جلب میکنم:

یه پیشفرض دارم، که خواهش میکنم جنسیتی نگاهش نکنین، اون چیزایی که قبلا شنیدین و فکر میکنین درسته هم بذارید کنار تا متوجه عمق فاجعه بشین.
خانم ها سطح احساساتشون خیلی وسیعه، این خصلت و تعریفشون ولی برعکس آقایون عمق احساسشون قوی تره، وقتی یه زنی میگه دوست دارم، تو یه سطح وسیعی ممکن
سلام
با خانم های کینه ای که هیچ چیز رو فراموش نمیکنن باید چیکار کرد که این کارشون رو ترک کنن، راستش من تو یه خانواده ٥ نفری بزرگ شدم که الان ٢٤ سالمه و مجرد هستم، تو دوران بچگی اتفاقاتی افتاده که مادرم و خواهرهام با عمه هام رابطه خوبی ندارن ولی من رابه طم خوبه، رفت و آمد داریم ولی سرد. توی دور و اطرافم هر خانمی رو که دیدم تقریبا اینطوریه، میخوام بدونم باید چیکار کرد که این رفتارشون رو ترک کنن؟
مادرم هی میکوبه تو سر پدرم خواهرانت این طورن ...، عم
سلام.تا حالا کسایی رو دیدید که پای مرغ مصرف میکنند.من که دیدم،پدرم!در حقیقت پدرم آرتروز دارد و شنیده که پای مرغ برای بیماری آرتروز مفید است!نمیدانم من که خیلی بدم می آید.ولی در کل هرچی در مورد لنگ مرغ میدونی در بخش نظرات بگو.
افسردگی می تواند جدی باشد، زندگی را تغییر دهد و بر کیفیت زندگی و شادی کسانی که با آن زندگی می کنند تاثیرگذار باشد. افسردگی یک وضعیت رایج در جامعه ما است.
تحقیقات منابع معتبر نشان داده اند که افزایش استفاده از رسانه های اجتماعی می تواند باعث افسردگی و عزت نفس پایین شوند.
پس اگر علائم افسردگی شما دوباره آغاز شده اند، باید به مشاوره روانشناسی مراجعه کنید.
با یاد داشته باشید مشاوره روانشناسی راهی مناسب و علمی برای درمان انواع اختلالات روانی می
ازدواج دردسر ساز
ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فردی است.اگر در انتخاب همسر دچار اشتباه شویم زندگی ما نابود می شود و دچار مشکلات زیادی خواهیم شد .پس بهتر است قبل از ازدواج به نکاتی مهم توجه کنید
به ادامه بروید
ادامه مطلب
سلام به همه
یک سوال از اون هایی که ازدواج کرده اند، درباره مشاوره قبل از ازدواج و تجربه شون دارم؛
چقدر به جلسات مشاوره قبل از ازدواج اعتقاد دارید و یا شما اصلا رفته اید و چند جلسه باشه به نظرتون خوبه؟، چقدر تست نئو و نتایج اون می تونه تو زندگی تعیین کننده باشه؟، چقدر حرف های مشاور قبل از ازدواج برای شما درست بوده و چقدرش اشتباه و آیا شده تا بحال بخاطر مشاوره های اشتباه منصرف بشوید؟
تجربه خودم:
من با یک دختر خانم صحبت کردم و در صحبت های اولیه ت
دوراهی

پرسش:من و همسرم (فعلا‌ً در دوران عقد هستیم) همدیگر را دوست داریم و با عشق ازدواج کردیم. ما ازدواج فامیلی کردیم، به همین دلیل گاهی خانواده‌هایمان در امور ما دخالت می‌کنند. نمی‌دانم رفتار درست با آنها کدام است. همسرم در گذشته هر کاری که دلش می‌خواست انجام می‌داد، ولی از دو سال قبل از عقد، خود را اصلاح کرده بود. زمانی که برای خواستگاری آمدند، قول داد که هیچ‌کدام از کارهای قبل را تکرار نکند، به‌جز خوردن مشروب که آن را هم فقط تا مدت کوت
مدتیه دارم سعی میکنم یادم بمونه توی آینه خودم رو ببینم؛ تجربه ی عجیبی دارم که هربار قیافه ام برام تازگی داره.
یوقتایی اصلن حوصله هیچی بازی کردن با برنا رو ندارم و دلم میخواد آزادانه به دنیای بزرگترها سرک بکشم.
یوقتایی دلم میخواد یه خواب سیر بکنم، کلی وقت هدر بدم و بعدش یه برنامه ریزی خوب بکنم و اجراش بکنم.
الان هم آنقدر خسته ام که یادم نمیاد درین پست چه مطالبی میخواستم بذارم!
چرا خیلی از دخترا موقعیت های خودشون رو راحت از دست میدن؟، چرا خیلی از دخترا راه رو برای پسرها می بندن؟ اینا سوالات مهمی هستن، بذارید این طوری تعریف بکنم سوالم رو که واضح بشه.
من یه بار تو دانشگاه از یک دختر که همکلاس مون بود خواستگاری کردم، یعنی نرفتم خونه شون، رفتم ابراز علاقه کردم و گفتم اگه اجازه بده می‌خوام برم خواستگاریش. بعد گفت فکر میکنم و بعد فکر کردنش جواب نه داد.
به هر حال خب محیط دانشگاه هم یه جوریه که وقتی یکی با یکی دوست شه، یا ع
قصد ازدواج دارم من را راهنمایی کنید
یکی از مهمترین قسمت های زندگی هر شخصی ازدواج است . اگر ازدواج موفقی داشته باشید از زندگی خود لذت خواهید برد اما اگر انتخاب شما درست نباشد ازدواج ناموفقی خواهید داشت
به ادامه بروید
ادامه مطلب
با سلام
بنده پدرم اعتیاد داره ...، جوری هم  نیست که خیلی ضایع باشه ...، میخواستم بدونم این موضوع رو چه زمانی بهتره به خواستگار بگم؟، یا اصلا باید بگم؟، واقعا نمیدونم ممنون میشم راهنماییم کنید
امیدوارم نظرات تون رو بهم بگین چون واقعا جوابش رو نمیدونم ...
مرتبط:
آقا پسرها، تا چه حد معتاد بودن پدر دختر براتون مهمه؟
خواستگارهام به خاطر اعتیاد پدرم منصرف میشن
ازدواج یک نظامی با دختری که پدرش زندان بوده
به خواستگاری دختری که باباش اعتیاد و سوء سابقه
آیا شما هم بعد از ازدواج خواهر و برادران بزرگتر خودتون احساس غم می کنید؟
من از طرفی برای اون ها خوشحالم و شاید هیچ حسادتی هم نداشته باشم، اما گاهی اوقات احساس افسردگی و غم میکنم، انگار قبلا که اون ها بودن پشتوانه داشتم! هر چند همه ش توی سر و کله هم میزدیم! (دعواهای خواهر و برادری و ... طبیعیه)، ولی بعد از ازدواج شون انگار که من هر روز فقط به این فکر میکنم که من هم باید کسی رو داشته باشم.
ازدواج پسر عمو و عمه و ... هم سن و سال هام زیاد تاثیر نذاشت، ولی
سلام به همه خانواده برتری ها
28 سالمه، یه ازدواج ناموفق داشتم. پدرم نزدیک به یک ساله که به رحمت خدا رفته، یه مدت طولانی حال خوشی نداشتم و هنوز هم چندان رو به راه نیستم چون خودم رو مسبب بیماری و فوت پدرم میدونم، رابطه منو پدرم مثل رابطه بقیه دخترها و پدرها نبود، برام دوست و همراه و هم صحبت بود، عزیزترین موجودی که داشتم، ولی همیشه خودش رو سرزنش میکرد که چرا منو تو سن کم شوهر داده و انتخاب درستی برام نکرده و همین  باعث شده که من 10 سال پیش جدا بشم و
همسران! از هم انتقاد نکنید (۶)
یکی از خوانندگان دانشورمان، دربارهٔ پست «همسران! از هم انتقاد نکنید» گفته‌اند: چهار مرحله‌ای را که شما بیان کرده‌اید: (مجادله نکنید، عیب‌جویی نکنید، استدلال نکنید، انتقاد نکنید)، می‌توان از زاویه‌ای دیگر نیز نگریست؛ به‌گونهٔ معکوس:انتقاد نکنید، که انتقاد، عیب‌جویی می‌آورد. عیب‌جویی نکنید، که عیب‌جویی، استدلال می‌آورد. استدلال نکنید، که استدلال، مجادله می‌آورد و مجادله، زندگی خانوادگی را ویران می‌
آقای الف که با خانم ب ازدواج کرد، هرگز قصدش عشق و عاشقی نبود؛ او حتی درست و حسابی خانم ب را نمی‌شناخت. آقای الف همیشه طرف‌های ظهر از پنجره‌ی آشپزخانه‌اش که روبه‌روی منزل خانم ب بود، او را می‌دید که با موهای ژولیده می‌رود سراغ یخچال و پس از لحظاتی تفکر نیمه عمیق، کیکی شکلاتی به همراه خامه برمی‌دارد و فراموش می‌کند در یخچال را ببندد! آقای الف وقتی به خانم ب درخواست ازدواج می‌داد در فکرش این بود که خب اگر ازدواج کند دیگر کسی به خوابیدن‌ه
سلام خدمت کاربران عزیز
من سوالم اینه از کجا میشه متوجه شد خواستگاری که میاد به خاطر خودم اومده یا پول پدرم، راستش خیلی ذهنم رو درگیر خودش کرده این موضوع، که آیا راهی وجود داره که متوجه این مسئله شد یا نه، اصلا دلم نمیخواد کسی منو به خاطر پول و ثروت بابام بگیره و دوست دارم کسی منو فقط به خاطر خودم بخواد، از کجا میشه آدم منفعت طلب رو شناخت. 
خواستگار دارم نمیخوام اشتباه انتخاب کنم، میخوام عاقلانه انتخاب کنم و از رو منطقم.
مرتبط با کسب شناخت ق
سلام
بنده دختری هستم از یه خانواده معمولی، چند ماهی با آقا پسری که از خودم 3 بزرگتر بود و به ایده آل های من نزدیک بود آشنا شدم (البته با آگاهی خانواده ها)، برای خوشحالیم تلاش میکرد، تحصیلکرده و دارای ظاهر خوب و کار خوب بود، همه چیز داشت خوب پیش میرفت، ایشون از نظر فکری و اخلاقی به دل من نشسته بودن تا اینکه پدرم با جدیت گفت چون برای یه شهر نیستیم مخالفم و راضی نیستم و مخالفت شون رو به من و ایشون هم اعلام کردن.
ایشون هم گفتن دو نفر که به سن ازدواج م
ای دلا دل بزومه شه دل ره نارمه لیلا خانم
ای عمارت دکشیمها منزل ره نارمه لیلادخانم
عمارت دکشیما چوی خلیلی لیلا خانم
همه در وطن و من در غریبی لیلا خانم 
 
ای عزیزم ناله نکن ناله نکن لیلا خانم
منه بسوته دل ره پاره نکن لیلا خانم
منه بسوته دل گلاب شیشه لیلا خانم
گلاب شیشه ره ته ضایع نکن لیلا خانم
 
هی های برو های نشو بهار بلبل لیلا خانم
ته وسه خونما منزل به منزل لیلا خانم
امام باقر- علیه السّلام- از پدر بزرگوارش نقل مى‏کند که: پدرم با عدّه ‏اى از
خاندان و یارانش به باغى رفتند. دستور داد تا سفره‏ اى گسترده شود. وقتى خواستند
مشغول خوردن شوند، آهویى از طرف صحرا آمد و ناله کنان نزد پدرم رفت. از پدرم
پرسیدند: اى پسر رسول خدا! این آهو چه مى‏گوید؟حضرت فرمود: او مى‏ گوید سه روز
است که چیزى نخورده ‏ام، دست به او نزنید تا بگویم با ما غذا بخورد.آنها قبول
کردند. حضرت آهو را خواند و آهو مشغول خوردن گشت اما یکى از یاران ام
پدر و مادر در زندگی انسان خیلی مهم هستند.
برای خود من که ثابت شده از پدرم گرفته که همیشه پشت منه تا مادرم که همیشه نگران منه در واقعیت من زندگیمو مدیون اونها هستم.دراین نوشته میخواهم از اونا تشکرکنم که من رو به این سن وسال و مقام رساندن.
با سلام
بنده قصد ازدواج دارم و مایل همسرم معلم باشن. ولی خوب هر چی فکر میکنم نمیدونم برای اینکه بتونم با دختر خانم هایی که معلم هستش باید کجا آشنا بشم. نمیشه که را بیافتم برم دم مدرسه ها وایستم.
سوالم اینکه جایی هست که معلم ها اون جا دور هم جمع بشن؟، کانونی یا هر جا. راستش معرفی کردن به ذهنم رسیده ولی خوب راستش دوست دارم اول خودم ببینم دختر خانم رو اگه خوشم اومد اقدام کنم . 
در ضمن بنده تهرانم. پیشاپیش از همه تون ممنونم.
ادامه مطلب
«برفک» اثر دان دلیلو.
جک، استاد دانشگاه و هیتلرشناسیه که چند‌بار و هربار با آدم‌های عجیب و متفاوتی ازدواج کرده و از ازدواج های متعددش چندتا بچه داره. و در حال حاضر هم با همسرش بابت و فرزندانش زندگی می‌کنه. جک و همسرش با ترس شدید و غیرقابل اجتنابی از مرگ دست و پنجه نرم می‌کنن و هرکدوم برای مقابله با این ترس، راه متفاوتی رو پیش می‌گیرن.
این کتاب یه اثر پست مدرنه که از نظر جذابیت و کشش داستانی به قدری قوی نیست که هر مخاطبی رو جذب خودش کنه. فضای
طبق آمار ها در صورت ازدواج مردهای دهه پنجاه و شصت باز هم حدود یک میلیون! دختر دهه شصتی موفق به ازدواج نمیشوند و شاید مجبور باشن تا آخر عمر مجرد بمونن.
پسرای دهه شصتی در یک اقدام غافلگیرانه برای ازدواج سراغ دخترای جوانتر دهه هفتادی رفتن و دخترای دهه شصتی شانس ازدواج رو از دست دادن!
دخترایی که مسن شدن و با اومدن دخترای ترگل ورگل دیگه شاید چندان بختی برای ازدواج نداشته باشن.
 
پ.ن:شاید بگین از لحاظ مالی و جنسی خودشون رو ارضا میکنن؛اما هیچکدوم مثل
زن جوان متولد سال 74رو با بدن تیکه تیکه از شیشه هایی که بهش فرو شده بود آوردن اورژانس....اینترن طب دختر بود و از زن جوان دلجویی میکرد...زن اعتمادش به اینترن طب جلب شده و داستان زندگیش رو تعریف کرده بود...
کم سن و سال بوده که با پسرخاله اش ازدواج ناموفق منجر به جدایی داشته.اینبار به صلاحدید پدرش زن پسر عمه اش میشه و یک بچه ی کوچیک هم از ازدواج دومش داره.مدتی قبل متوجه میشه که همسرش بهش خیانت میکنه...شمّ زنانه اش مطمئن بوده که داره بهش خیانت میشه اما ه
ازدواج و تشکیل خانواده و بخش مهمی از زندگی آدمی است و گریزی از سختی ها و آسانی های آن نیست. اما بحث اینجاست ما باید این سختی‌ها را تحمل کنیم تا شاید روزهای خوش بیاید؟
هرگز ما به این جهان نیامده ایم تا خود را بکشیم، تا به خود رنج دهیم. کافیست شما به مشاوره ازدواج بروید تا مسائل خودتان به ویژه مواردی که گمان می کنید به رابطه تان آسیب می زنند حل شود و علاوه بر آن یاد بگیرید اصول زندگی مشترک بر اساس نظر مشاور ازدواج خوب در تهران و با این فرهنگ چگونه
اگر در امر طلاق پشیمان شده اید ومیخواهید به همسر خود رجوع کنید باید در این باره کامل بدانید وقوانین مربوط به آن واثراتش را آگاه باشید پس به سایت چطور بروید ومفصلا در این باره بخوانید
ما هم این مطلب را در این بلاگ با شما به اشتراک گذاشته ایم
رجوع چیست و چه آثاری دارد؟
مراد از حق رجوع در طلاق رجعی آن است که مرد می‌­تواند در مدت عده بدون آنکه نیاز به عقد مجدد باشد با هر لفظ یا عملی به همسر خود بفهماند که او را مجددا به همسری خود پذیرفته ­است مشروط
امروز 9 آذر 1398 است و من همراه پدرم که بر اثر انسداد روده و پارگی فتق بستری است هستم دو روز پیش بود که پدرم از درد به خود می‌پیچید با برادرم احمد آوردیمش پیش دکتر اسلامیان نوشت که سریع ببریدش بیمارستان و بستری کنید او رو بستری کردند و دکتر جراح حیدرزاده گفت بایست عمل بشه اما چون پدرم بیماری قلبی داشت تردید داشتند تا اینکه دکتر قلب دکتر جهانبخش رضایت داد برای عمل . ساعت 10 شب جمعه او رو عمل جراحی کردند و بعد از اینکه هوشیاری رو بدست آورد آوردن بخش
همسایه‌ی کوچه روبه‌رویی‌ست. دبیرستانی که بودیم هر وقت با پانته‌آ از یکی از پسرها که همیشه‌ی خدا طوری تعریف می‌کرد که انگار هزارسال است پسره دنبالش می‌دود و نامه‌های فدایت‌شوم می‌نویسد؛ حرف می‌زدیم و قضیه به جای حساس می‌رسید، در را باز میکرد و با شلنگ جلوی در حیاط را می‌شست.سفره‌ی نذری همیشه توی خانه‌شان جای خودش را داشته، هیئت دارند.
موقع پذیرایی چای می‌گوید دستم می‌لرزد و خواهش می‌کند چای را کنارش بگذاریم. دستش به شعاع پنج سانت
انواع ازدواج موفق همراه با یک گزینۀ اضافی
می‌خواهم از شما بپرسم که آیا واقعاً به دنبال یک ازدواج موفق می‌گردید؟ پس باید بیخیال تمام آن حرف‌ها و آدم‌هایی بشوید که می‌گویند باید چه کار کنی و چه کار نکنی. البته یادگرفتنِ برخی موضوعات و پیش گرفتن‌شان اصلاً اشکالی ندارد، چرا که به هر حال ارزش خود را در جایگاه خود دارند، اما ممکن است عواملی حتی بنیادی‌تر از این‌ها، برای موفقیت در ازدواج وجود داشته باشند.

ادامه مطلب
سلامطاعات و عباداتتون قبول باشهراستش سوالی ذهن منو درگیر کرده که هر چی فکر میکنم به جوابی نمیرسم. گفتم اینجا مطرح کنم شاید جوابمو گرفتم.سوالم اینه که واقعا مردای قدیمی بر چه اساسی با زن چاق ازدواج میکردن ؟ یا اصلا بر چه اساسی زن چاق دوست داشتن ؟چون اگه به زندگی اطرافیان مون نگاه کنیم ، مثل پدر بزرگ ، پدر خودمون و یا حتی قدیمی تر ها میبینیم با خانم های چاق ازدواج میکردن. اصلا زن لاغر رو آدم حساب نمیکردن. الان هم به جوون های امروزی توصیه میکنن ،
چند روز پیش مادرم بهم گفت یکی از لباس هاتو بدیم خیاط برات درست کنه.منم قبول کردم چند باری رفتم لباس رو پوشیدم و خانم خیاط لباسو برام درست کرد.آخرین باری که رفته بودم اونجا موقع برگشتنی یه خانمی مادرم رو صدا زد(فروشنده ی مغازه ی نزدیک خونه ی خانم خیاط بود)
من رفتم تو ماشین نشستم.بعدا مادرم گفت خانم فروشنده گفته یکی از دوستام برای پسرش دنبال یه دختر برای ازدواج می گرده می شه شماره تلفنتون رو بدین برای دخترتون خدمت برسن؟
بعد از چند روز بالاخره ام
مرا صدا زد. مرد جوان، بیا جلوتر نترس. به چهره اش نگاه کردم، چهره ترسناکی نداشت. حتی لبخندی مهربانی داشت اما ناشناس بود. نمی دانم ناشناس بودن دلیلی می شود که سلام نکنم یا نه ولی من سلام کردم. لبخند خود را بیشتر کشید و گفت سلام. متوجه تردیدم از نزدیک نشدن شد و دوباره تکرارش نکرد. گفت: کسی را می شناسی شیشک برای فروش داشته باشد. گفتم: پدرم. گفت: چه خوب، کجا می توانم او را ببینم؟ نگاهم را از ناشناس بودن به خریدار ناشناس بودن تغییر دادم و گفتم: لطفا دنبا
سلام
خواستگاری دارم که قبلا در دوران عقد جدا شده. کمتر از یک سال عقد بودن و بعد به دلیل اینکه متوجه شدن اون خانم به شخص دیگه ای علاقه داشته و حتی خیانت میکرده جدا شدن. اون خانم بلافاصله با اون شخص ازدواج میکنه ...
مرد تحصیل کرده، محترم و خوش اخلاقی هستن و خانواده خوبی دارن ، مشکل مالی هم ندارن. اما مسئله ای که هست اینه که به دلیل شکستی که در آشنایی قبلی براشون پیش اومده احساس ترس نسبت به ازدواج پیدا کرده و نمیتونه تصمیم قطعی بگیره. 
ادامه مطلب
سلام به همه ی کاربران محترم
من در بعضی روابطی که در اطرافم میبینم گاهی متوجه یه رفتارها و شوخی هایی بین خانم و آقا میشم که از نظر خودم دلنشین نیست، خواستم اینجا مطرح کنم.
بعضی آقایون با همسرشون درباره موضوعاتی مانند ازدواج مجدد، طلاق، رفتار و چهره دختران دیگر شوخی می‌کنند تا خود را بیشتر در دل همسرشون جا کنند، غافل از این که برای بیشتر خانم‌ها اصلا شوخی محسوب نمی‌شود و احساس ناامنی به خانم ها میده ...
سوالم از خانم ها اینه که واقعا اینجور شو
سلام. یه مدت در راه بهبود اینقدر امیدوار میشم و همه چی به اوج میرسه که میگم حداکثر تا یک ماه دیگه کاملآ خوب شدم و مغزم سالم سالمه. اما اتفاقایی میفته که دوباره میفتم تو دره ناامیدی و درماندگی. اما هنوز امیدوارم و سلامتی در راهه. با تلقین به کمک امواج مغزی.
وقتی خوب شدم رو خیلی چیزا باید کار کنم. از عزت نفس و اعتماد به نفس و اراده و انضباط شخصی و شجاعت و ... گرفته تا حافظه و لاغری و تناسب اندام و ......
بعضی وقتها به انتخاب همسر که فکر میکنم میبینم هنوز
سلام. یه مدت در راه بهبود اینقدر امیدوار میشم و همه چی به اوج میرسه که میگم حداکثر تا یک ماه دیگه کاملآ خوب شدم و مغزم سالم سالمه. اما اتفاقایی میفته که دوباره میفتم تو دره ناامیدی و درماندگی. اما هنوز امیدوارم و سلامتی در راهه. با تلقین به کمک امواج مغزی.
وقتی خوب شدم رو خیلی چیزا باید کار کنم. از عزت نفس و اعتماد به نفس و اراده و انضباط شخصی و شجاعت و ... گرفته تا حافظه و لاغری و تناسب اندام و ......
بعضی وقتها به انتخاب همسر که فکر میکنم میبینم هنوز
سلام
من یه دختر 24 ساله هستم. از نظر دیگران زیبا هستم و خیلی هم به خودم می رسم. خانواده خوش نامی و ثروتمندی هم دارم، پدرم و برادرهام تو بازار مغازه دارن، اینا رو گفتم که از شرایطم آگاه بشید. 
اما مشکلی که دارم اینه که خیلی کم خواستگار دارم، یعنی تا حالا فقط سه نفر اومدن خواستگاری که اونم بعد شب خواستگاری رفتن و و پشت سرشون رو نگاه نکردن. من همیشه برام جای سوال بود با این شرایط چرا انقدر کم خواستگار دارم تا اینکه آقا پسری که تو دانشگاه باهاش آشنا
هروقت از جاده ی پیچ در پیچ حاشیه ی شهر رد میشیم پدرم خاطره ی تکراری اش از چهل سال قبل رو برای بار هزارم تعریف میکنه.خاطره ی سالی که خوک های جدید روی کار اومده بودن و خوک های قبلی که سرنگون شده بودن رو توی توی گونی های بزرگی میکردن و از این صخره ها و کوه های سنگی بلند اطراف شهر پرت میکردن پایین.پدرم اون سالها جوانی بوده به سن و سال حالای ما.چهار سال کوچکتر یا بزرگترش فرقی نمیکنه...سالها گذشته اما پدرم خاطره ی فریادهای مردهای توی گونی که از ارتفاعا
سلام به همه
میخوام یه کم از مشکلم با پدرم بگم شاید به درد یکی خورد؛
همیشه وقتی میان خونه منم مثه بچه های دیگه خوشحال میشم ولی بعدش که یادش میافتم ناراحت میشم. بیشتر اوقات از بوی بد لباس یا دهن ایشون نمیتونم نزدیک به هم بشینیم یا گاهی بلافاصله بعدش نمیتونم تحمل کنم با هم صحبت کنیم.
وقتی سیگارش روشنه سرم درد میگیره ،شب ها صدای خس خس نفس کشیدن پدرم رو میشنوم همه ش نگرانم دور از جون رگ های قلبش مسدود بشه یا سرطان ریه بگیره...، خودم هم دیگه بعضی شب ه
خانم حسنی (همان حسنی مکتوب که به مکتب هم نمی‌رفت که البته این‌جا، من باشم) بعد از یک سال و دیرتر از اکثر دوستان و هم‌کلاسی‌هایش، به کلاس رانندگی می‌رود.او نمی‌دانست که راندن خوش می‌گذرد، وگرنه زودتر اقدام می‌کرد.خانم حسنی و مربیش، خانم. گ -که خانم قدری هم بود- در همان دو روز اول در خیابان متلک‌های زیادی شنیدند، آنقدری که خانم حسنی ترجیح داد به‌جای شمردن آن‌ها، بر رانندگی خود تمرکز کند. خانم حسنی با خودش فکر کرد که دلش برای متلک‌اندازند

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها