نتایج جستجو برای عبارت :

کسی که در دین خدا تفقه نکند.

 
از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:
«تَفَقَّهُوا فِی دِینِ اللَّهِ فَإِنَ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِیرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِیلَةِ فِی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا وَ فَضْلُ الْفَقِیهِ عَلَى الْعَابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَوَاکِبِ وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِهِ لَمْ یَرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا.»
 تحف‌العقول، ص۴۱۰
 
«در دین خدا تفقه کنید؛ چراک
مریض می شود این دل ، تو را صدا نکندپس استغاثه برای شفا چرا نکند ؟تمام فیض عوالم دخیل خانه ی توستخدا به غیر درت بنده را گدا نکندبه وقت درد و محن کاملا یقین دارمبه غیر فاطمه آن را کسی دوا نکندپناهگاه سه بیچاره و یتیم و اسیرچگونه حاجت دل خسته را روا نکند ؟تباه می شوم و عاقبت به شر قطعااگر میان قنوتش مرا دعا نکندبرات کرب و بلا دست اوست پس احدیسفر بدون جوازش به کربلا نکنداگر برای حسینش دلت گرفت و گریستبه صبح روز قیامت تو را رها نکندبه آن که حب سقیفه
فقه، فقیه و تفقه، در اندیشه امام محمد غزالی
کنفرانس سید حسن کاظم زاده، در گروه تلگرامی هانی






متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






دریافت
 
خدایا خداوندا بارالها پروردگارا معبودا! من اگر فسرده‌ام نکند مادرم آشفته شود و من اگر درمانده‌ام نکند پدرم سرخورده گردد و اگر من در راه مانده‌ام نکند برادر کوچکترم از اراده و شوق صعود به قلل استواری بازبماند و من اگر بیچاره‌ام نکند برادر بزرگترم در تکاپو و جنگیدن برای زندگی بهتر مردّد شود.. خدای من عزیز من! من هر چه هستم و خواهم بود خانواده‌ام را، دوستانم را و عزیزانم را از شرّ من در امان بدار و سایه رحمت و تمامیّت محبّت و خیرت را بر سر
مهزم اسدی گوید امام صادق ع فرمود شیعه ما کسی است که صدایش از کوشش تجاوز نکند فریاد نکسد ودشمنیشاز بدنش تنها تن خودرا برنج اندازد نه دیگران را ومارا اشکارا نستاید تا کینه معالفبن را بر انگیزد وبا  عیبگوی ما همنشینی نکند وبادشمن ما ستیزه نکند اکر مومنی را ببیند احترام کند واگر بجاهلی بر خورداز او دوری کند 
میفرستم به تو پیغام پس از هر پیغام!پاسخت مثل نجات پسری از اعدام !
مثل یک‌ طفل زمین خورده‌ء بازی بودم!قبل تو خسته و با عشق موازی بودم!
مثل سیگار خطرناک ترینت بودم!خودکشی بودم و هولناک ترینت بودم!
مثل حالِ بَده " ماه دل من بیداری؟"مثل زوری شدنِ "بنده وکیلم؟ آری!"
مثل مردی که شبی در تو وطن میگیرد!یک شب آخر منِ تو در تنِ من میمیرد!
نکند موی مرا دست کسی شانه کند؟خاطره جان مرا خسته و دیوانه کند؟
نکند جان مرا باد به یغما ببرد؟نکند بوی تو را باد به هر جا ب
انسان‌ها متخصص شدند و دیدند این‌طور بهتر نتیجه می‌گیرند. آفت موضوع آن بود که فکر کردن و فهمیدن هم تخصصی شد. فقه در لغت به معنی فهم است. اگر فقه تخصصی شود به آن معنی است که فهم از کسانی که تخصصشان فقه نیست ساقط است. پس معلوم است که فقه نباید تخصصی باشد. چرا این کار را نکنیم که  از هر گروه و صنفی یک نفر در دین تفقه کند و بعد به سمت صنف خود بازگردد و آن‌ها را هشدار دهد؟ «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی
روز خود را به غم هجر و فغان، شب کردمیاد ایوان نجف سوختم و تب کردمنکند دوست ندارد...؟! نکند رانده شدم...؟!پای صدها نکند، گریه مرتب کردمتا نگاهی کند آقا و ورق برگرددزیر لب زمزمه ی زینب... زینب... کردمکیست آبادتر از من که خراب علی امقامتم را سر این عشق مورب کردمچه کنم طفل گنهکار امیر نجفمهوس مغفرت و مرحمت أب کردموعده ی ما نجفش یا که به هنگام مماتهرچه او خواست... توکل به خودِ رب کردم
محمد جواد شیرازی
به هوای این روز های ماه مبارک که چند خط بیشتر قرآن می‌خوانم...
هی هرچند آیه که می‌خوانم... بعدش یک آیه پشت بندش می آید...آی بنده هایی که گناه کردید اگه توبه کردید خدا را مهربان میابید...یعنی...بنده های جان این ماه ماه شماست...من آغوشم را برای شما باز کرده‌ام...نکند نا امید شوید...نکند این ماه تمام شود و شما جزء پاک شده ها نباشید...
نکند...
بعد ... ولی خدا...نگاهش... رفتارش...قلبش...مثل خدا می‌ماند...
جلوه ای از خدا می‌داند...یعنی چه؟
یعنی ولی غریب‌ش... مهدی غر
 
محو جمال یارم ومحتاج یک نگاهجز عشق وی به دلم نیست هیچگاهترسم عنایتی نکند از کرم به منبر من که بنده ام به درش صبح وشامگاهیا از دمش بمیرم ویا زنده از می اشوآنگه به ره درآیم از این در به خانقاهکردم خطا وجرم فزون وامید هستیکجا ببخشدم زکرم زین همه گناهلعل لبش که دید ونشد مست جام وییعنی که ناظمی نکند هیچ اشتباه
مسئله لزوم اجتهاد و تقلید را قرآن نیز مورد تاکید قرار داده است . در آیه 122 سوره توبه آمده است :
وَ مَا کاَنَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَافَّةً فَلَوْ لَا
نَفَرَ مِن کلُ‌ِّ فِرْقَةٍ مِّنهُْمْ طَائفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فىِ
الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیهِْمْ
لَعَلَّهُمْ یحَْذَرُون‌
و معناى آیه این است که: براى مؤمنین سایر شهرستانهاى غیر مدینه
جایز نیست که همگى به جهاد بروند، چرا از هر شهرى یک عده بسوى
فکر میکنم فمینیسم از یک عصبانیت نشات گرفته، عصبانیت زنانه، در برابر ظلم های مردانه. انسان در عصبانیت نمیتواند تصمیمات را به درستی بگیرد یا حتی به درستی از خودش دفاع کند، این میشود که زنان با نام فمینیسم به بهانه ی  احقاق حقوق شان میروند دنبال کارهای احمقانه که مصداق هایش در این مقال نمیگنجد .
 
زنی با مادر تماس گرفته ! شوهر ۳۰ ساله اش با زنی ۴۰ ساله ریخته اند روی هم! از مادر میخواهد به او یک مشاور معرفی کند.عصبانی میشوم ، میگویم مشاور ؟! باید
فکر میکنم فمینیسم از یک عصبانیت نشات گرفته، عصبانیت زنانه، در برابر ظلم های مردانه. انسان در عصبانیت نمیتواند تصمیمات را به درستی بگیرد یا حتی به درستی از خودش دفاع کند، این میشود که زنان با نام فمینیسم به بهانه ی  احقاق حقوق شان میروند دنبال کارهای احمقانه که مصداق هایش در این مقال نمیگنجد .
 
زنی با مادر تماس گرفته ! شوهر ۳۰ ساله اش با زنی ۴۰ ساله ریخته اند روی هم! از مادر میخواهد به او یک مشاور معرفی کند.عصبانی میشوم ، میگویم مشاور ؟! باید
به نام خدایی که می‌دانم مهربان است اما باز مقاومت می‌کنم و می‌گویم: نکند مرا گم کرده باشد. نکند بین اییییینهمه بنده‌ی جور و ‌واجور و‌ جور و ناجور من عنصر کمیاب باشم و کمتر به چشمش بیایم. بعد فاصله بین انگشتانم را گاز می‌گیرم که خل شده ای دختر؟ پاک انگار زده به سرت؟ تنهایی مزمنِ این روزها خوب کار دستت داده... رسمأ کافر شده ای، مبارک است.
ادامه مطلب
مهزم اسدی گوید امام صادق ع فرمود شیعه ما کسی است که صدایش از گوشش تجاوز نکند فریاد نکشد و دشمنیش از بدنش تنها تن خود را برنج اندازد نه دیگران را و مارا اشکار نستایدتا کینه. مخالفین را  برانگیزد با عیبگویما همنشینی نکندو با دشمن ما ستیزه نکند اگر مومنیرا بیند احترام کند  اگر بجاهلی بر خو رد  از او دو ری کند عرضکرد پس تکلیف من با این شیعه نماها چیست فرمود در میان انهاجداشدن خوب  از بد وتبدیل خوب وبد  و امتحان   واقع شودفحطی بر ایشان پیش اید که
مردی بامام صادق ع شکایت کرد که طلب روزی میکند وبدست میاورد ولی قانع نمیشودو نفسش با او برای بیشتر نزاع میکند  عرض کرد بمن چیزی بیاموز که از ان منتع  شوم امام فرمود اگر اندازه کفایت بی نیاز کند کمتر چیز دنیا خوراک سیر کننده و جامه ساتر  بی نیازت کتد واگر اندازه کفایت بی ا نیازت نکند در دنیاهست بی نیازت نکند چنانکه. تشبیه دنیا به کرم ابریشم واب دریا در سابق بیان شد 11 امیرامومنین ع. فرمود هرکه از دنیا بمقداری که بسش باشد راضی شود کمتربن چیز دنیا
راه ما، راه علی 
7183
به قلم دامنه. به نام خدا. هفت کول* ( قسمت۵۰) فهمیدنِ دین، عصری‌ست. سلام. دکتر سروش کتاب خوب و خواندنی دارد به اسم «حکمت و معیشت» که در آن نامه‌ی امام علی _علیه‌السلام_ به امام حسن مجتبی _علیه‌السلام_ را شرح و تفسیر کرده است. من، چاپ اول این کتاب را دارم؛ یعنی چاپ ۱۳۷۳ مؤسسه‌ی صراط. (عکسی از روی جلدش انداختم، در زیر منعکس کردم)
 
کتاب حکمت و معیشت. اثر دکتر سروش
 
در چند جای این نامه -که البته پاره‌ای مورخان می‌گویند این نامه خ
1- خیر پنهانی و کتمان گرفتاری
مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهای بهشت; نیکی کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.
 
2- ویژگی های زاهد
اَلزّاهِدُ فِی الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.
زاهد در دنیا کسی است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز
نکند این همه که دوستتدارم را ، بابت عذاب وجدان داشته باشم؟
نکند حس میکنم جایی برایت کم گذاشته ام که حالا میخواهم توی هر نفسی که میکشی یقین بداری عاشقت هستم؟
نکند کسی جایی برایت کم گذاشته و حالا داریم زور میزنیم جای خالی چیزی را پر کنیم نگار؟
عاشقانه دوستت دارم نگار. نه. نقل هیچکدام از این حرف ها به تنهایی نیست. همه شان درست، کمت گذاشته ام و کمت گذاشته اند. ولی تو تنها چیزی هستی که در این جزیره متروک برایم مانده. دارم میسازم. دارم بالای درخت ها خ
سروش دباغ: چند سالی است به اتفاق برخی از دوستان همدل، به خواندن و بحث و گفتگو پیرامون  متون مقدسِ ادیان ابراهیمی در شهرتورنتو مشغولیم. از «انجیل متی» آغاز کردیم و در ادامه، به سر وقت عهد عتیق و «اسفار خمسه» رفته و «سِفر پیدایش»، «سِفر خروج» و «سِفر لاویان» را در مطالعه گرفتیم و اکنون مشغول «سِفر اعداد» هستیم.
ادامه مطلب
امام صادق ع فرموداز نشانهای درستی یقین مردمسلمان اینستکه مردم را بوسبله خشم خدا خرسند نکند مانند کسیکه طبق میل مردم بر حلاف حق. فتوای دهد ونهی از منکر نکند و مردم را بر انچه خدا بخود او نداده سرزنش ننماید  مردم را برای  انچه.خدابخود او نداده سرزنش ننماید مردم   را برای انچه بدو ندهند زیرا خدا روزیش نکرده سرزنش نکند زیرا روزی رانه شره و از حریص بیاورد و نه نخواستن ناخواه رد کندو اگر شخصی از شماچنانکه. از مرگ میگریزد از روزیش بگریزد روزیش باو
تو که در گشت و گذار و سفرینکند از کرونا بی‌خبری!
بوق و کرنا شده هر جا کرونانشنیدی تو مگر کور و کری؟
به تو گفتند نرو سیر و سفرچون که در معرض صدها خطری
زده‌ای باز به جاده، به سفربی‌مبالاتی و اهل دودری
گرچه داری تب و هی سرفه کنیعازم رشت و قم و شوشتری
غیر قانون شکنی خود تو بگوواقعاً هست تو را یک هنری؟
کلّه‌ی پوک تو از کاه پر استمایه‌ی ننگ و غم و دردسری
حیف از سایر مردم که شدندهموطن با نفری چون تو خری
خر چه حیوان پر از فایده‌ای‌ستو تو با این همه شر
“ربنا آتنا ” نگاهش را *
آن دو تا گرگ دل سیاهش را
“و قنا “من عذاب شبهایی
که نبینیم روی ماهش را …
و از آن عطر در گریبانش
و از آن موی نیمه عریانش …
و از اینکه خدای نا کرده
گم کند توی شهر راهش را …
و از آن فلفل سیاهی که
روی لب های آتشین دارد …
و از آن قامتی که پیشش سرو
به زمین می زند کلاهش را …
و از آن دامنی که کوتاه است
و از آن بوسه ای که دلخواه است
و از آن چشم های خونریزی
که به جنگ آورد سپاهش را …
و از آن دلبر جسوری که
و از آن موی لخت بوری که
حلقه اندا
دل نکند از ولای تو گدای توسر ندهد جز برای تو به پای توحرمت دل خوشی دنیایممن اگر اگر کربلای تو  آیمسر بر خاک تو  گذارم
 
سیدرضا نریمانیشب پنجم ،  محرم ۹۸  
دانلود فایل صوتی دل نکند از ولای تو گدای تو با صدای سیدرضا نریمانی
حجم فایل : 4.95 مگابایت
فرمت : mp3کیفیت 128kbps
 معاویه بن عمار گوید امام صادق ع بمن فرود هرکه قران بخواند او بی نیاز شود و نیازی پس از نیست وگرنه اگر قران بی نیازش نکند هیچ چیز اورا بی نیاز نکند 9. حضرت باقر ع فرمود رسولخدا فرمود ای گروه قران خوانان از خدای عزوجل بپر هیزید در انچه از کتاب خدا بشما. داده  است زیرا که من مسعولم و شما هم. مسعولید من از. رساندن و تبلیغ رسالت  مسعولم و شما  هم  از انچه از قران  وسنت من در بر دارید مسعول هستید
✍بعضی از گناهان ما، بوی بدی دارد که مشامِ ملکوتیان را آزار می‌دهد.
طبق بعضی روایات، بعضی از ملائکه از بوی بد گناهان آزرده می‌شوند؛ همچنین است اولیائی که مشامِ برزخی‌شان باز است،از بوی بد گناهان ما آزرده می‌شوند.
چه باید کرد تا این بوی بدِ گناه، ما را نزد ملکوتیان رسوا نکند؟
امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید:
تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ‏ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ:
با استغفار خود را معطّر کنید، تا بوی بدِ گناهان شما را رسوا ن
دوباره قطرات ریز باران می‌خورد بر رویِ کانال کولر رویِ پشتِ بام و صدایِ زیبایش از دریچۀ کولر می‌ریزد درون اتاقم! هوایِ آسمان جذاب است و ابری. اما می‌دانی باران اردیبهشت چه مزه‌ای می‌دهد؟ مزۀ رفتن!     با‌ هر بار آمدنش مدام می‌گویی: «نکند دیگر تا پاییز ازش خبری نشود! نکند دیگر هیچ وقت پیدایش نشود!!»
دنبال کننده خسته است، چون مخاطب خسته است و چون انسان ذاتا خسته است این اتفاق می‌افتد. هیچ چیزی مثل یک مخاطبِ خسته نمی‌تواند عضلاتِ ذهن من را منقبض کند و چوبی لای چرخِ نویسندگی‌ام بکند.
برای این که نکند متنِ بلند نخواند و نکند خسته شود و نکند قطع دنبال کردن بزند و نکند خسته‌تر شود، مجبورم زودتر سر و ته قضیه را هم بیاورم.
حالا اگر یک وبلاگِ ضدّ نظام بودم و یک جایی مثلِ آمد نیوز، روزی 100 تا پست هم می‌گذاشتم همه پایه بودند و می‌خواندند.
اگر داست
امام باقر عامام بافر ع همانا مومن کسی است که چون راضی و خرسند باشد رصایتش اورابگناه و با طلی وارد نکند و چون شود از سخن حق خارجش نکند و کسی رت یابد قدرتش اورا بانچه حق ندارد نکشاند  امام ع فرمود مومنان  با وقار و ارامشند مانند شتر نری که مهار در بینی دارد چون اورا بکشد براه افتد و اگر صخره یی بخوابانند بخوابد کنایه از اینکه در امور شرعی رام و منقاد استوسر کشی و امتناع ندارد واگر چه ذاتان شتر نر است نر است و نیرومند ولی نیروی اینان اورا از سر پی
اخلاق مهدوی با تفقه در آیات قرآن و استفاده از روایات اهل‌بیت، ((دنیاداری)) و نه ((دنیاگرایی)) را به عنوان ارزشی مثبت به نظام اخلاقی وارد می‌کند و این تغییر باعث تحولاتی در ضریب اهمیت بعضی از ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها و پاره‌ای تحولات در تعاریف و نسبت‌های میان ارزش‌های اخلاقی و تغییر نگرش نسبت به برخی از مصادیق آنها است. حقیقت دنیا جریان رحمت و حیات الاهی و سراسر جهان آیات و نشانه‌های اوست؛ پس نه‌ باید فریفتة آن شد و نه از آن ترسید. کسی که با شها
 حضرت بافر ع فرمود چون خدای عزوجل خواهد که بنده ای که دارای گناهیست اکرام کند اورابه بیماری گرفتارکند و اگر اینکار را نکند به نیازمندی مبتلایش سازد و اگر اینکار رابا او نکرد مرگ رابر او سخت کند تا بدان واسطه کناهش راجبران کندو بگناهش مکافات کند  فرمود وچون بخواهد  بنده ایرا که حسنه. ای در نزدش داردخوار کند  تنش را سالم کند  و آگر اینکاررا در باره اش نکند روزیش فراخ  گرداند واگر انراهم در بخره اش انجام ندهد مرگ را براو اسان کند  تا بدان  سبب
همیشه برام سوال بود ک چرا میگن در دوره آخرالزمان دعای غریق رو زیاد بخونید:
« یا ألله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک »

ب عبارت دعا ک نگاه می کنم، ذکر یا مقلب القلوب هست و ثبت قلبی. قلب. تثبیت قلب. انقلاب قلب.
پس دوره آخرالزمان قلب گرانبها میشه. ارزشمند. 
مگه قلب چیه؟ 
مگه منظور این قلب صنوبری هست ک اکثر افراد میگن آخ قلبم؟ قلبم درد می کنه. قلبم تیر می کشه. رگهای قلبم گرفته.
اینها قلب ظاهری و جسمی و مادیه.
اما انقلاب قلب و تثبیت ق
آهنگ شالت راغب
دانلود آهنگ زیبا و فوق العاده ♪ شالت ♪ با صدای ♪ راغب ♪ از فان ایرونی همراه با پخش آنلاین و متن ترانه.
بزودی…
متن آهنگ شالت راغب
نکند روزی نگویی سخنی از حالت♪ ♥‿♥ ♪دلخوشم من به همین چند خبر از احوالت♪ ♥‿♥ ♪همه ترسم شده چشمان گنهکار رقیب♪ ♥‿♥ ♪نکند زلف تو بیرون برود از شالت
منبع:guitarmusics.com
متنفرم
از دریایی که زیر نور خورشید خروشان است
انگار لیاقت گرمای وجود خورشید را ندارد
چرا انسان ها هم این گونه اند؟
مگر خود محبت نمی کنند؟
پس چرا قدر محبت دیگران را نمی دانند؟!
شاید اندازه ی دریا درد دارند
یا که گرمای خورشید برایشان کافی نیست
نکند پر توقع اند؟
یا نکند خورشید کم می گذارد؟
اگر روزی خورشیدشان ماه شود چه؟
آن موقع باز هم خروشان خواهند شد؟
معلوم است که نه
مراقب خورشیدمان باشیم
با خروشمان خورشیدمان را ماه نکنیم
چراکه شاید خورشیدمان
رسول الله صلى الله علیه وآله :مَن لا یَرْحَمِ الناسَ لا یَرحَمْهُ اللّه ُ 
 کسى که به مردم ترحّم نکند، خداوند به او #رحم نمى کند.
تفسیر روایی:عنه صلى الله علیه وآله:مَن لا یَرحَمْ مَن فی الأرضِ لا یَرحَمْهُ مَن فی السماءکسى که به ساکنان زمین رحم نکند، آن که در آسمان است به او رحم ننماید
▫️عنه صلى الله علیه وآله:إنّما یَرحَمُ اللّه ُ مِن عِبادِهِ الرُّحَماءخداوند تنها به بندگان مهربان خود، رحم مى کند .
▫️عنه صلى الله علیه و آله :و الذی نَفسِ
 ابو حمزه گوید مومن عملش رابا خویشتن داری آمیخته است /می‌نشیند تا بیا مو زد رمجلسی میرود که چیزی بیاموزد میگوید تا بفهمد برای فهمیدن سوال میکند نه برای اظهار فصل امانتی که نزدش هست  دوستانش خبر نمیده و تا چه رسد دشمنان و شهادت خودرا ز دشمنانم پنهان نمیکند بنفع دشمنانش گواهی میدهد تاچه رسد ب دوستانش و هیچ امر حقی را بقصدخود نمایی انجام ندهد و از روی شرمساری ترک نکند  اگراورا بستایند  از گفتار انهابترسدو نسبت بان چه آنها نمی دانند از خدا آمر
مرد تا ازدواج نکند انگیزه ای برای کار کردن ندارد و تا کار پیدا نکند نمی تواند ازدواج کند. مانده ایم در این دور باطلدوست داشتم بگویم: صاحب فرزند که شدیم پدر و مادرهای بهتری باشیم و جامعه ای با فرهنگی اسلامی تر بسازیم اما دیدم واقعا به همین سادگی ها هم نیست، پدر و مادرهای ما هم می دانند که ازدواج برای نسل جوانشان واجب است. اما توان مقابله با فرهنگ مسموم جاری در جامعه را ندارند.
این کار همت جهادی می طلبد.
به گمانم ما نسل ظهور تو هستیم و اینگونه بای
بعضی از گناهان ما، بوی بدی دارد که مشامِ ملکوتیان را آزار می‌دهد. طبق بعضی روایات، بعضی از ملائکه از بوی بد گناهان آزرده می‌شوند؛ همچنین است اولیائی که مشامِ برزخی‌شان باز است، از بوی بد گناهان ما آزرده می‌شوند. چه باید کرد تا این بوی بدِ گناه، ما را رسوا نکند؟ امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ‏ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ: با استغفار خود را معطّر کنید، تا بوی بدِ گناهان شما را رسوا نکند... (امالی ال
بسم الله
سه سالی شده که بیشتر شب های سال را پشت همین میز گذرانده ام.میز بزرگ و قهوه ای سوخته ام که شاهد لحظه های زندگی بی اهمیتِ من بوده.شب های خوشحالی و ناراحتی.نگرانی های بی سر و ته.فکر های خوب و جرقه های امید و بعد نا امیدی محض.سکوت های طولانی و دود سیگار و بعد آواز های تاریکی.همه را گذرانده و مرا نیز خواهد گذراند.احتمالا بیشتر از من عمر کند.جنسش درست و حسابی است و حالا حالا سرِ خراب شدن ندارد.مثل من بد قواره و زشت نیست.میخواهد بماند.با هر وسیل
بسم الله الرحمن الرحیم
 
هرکه این سوره را بخواند حقتعالی او را روز قیامت مبعوث کند در حالی که مومن و موحد باشد و نشور را تصدیق نماید و اورا بی حساب به بهشت برند وهرکه این سوره را بخواند هرگز الله اورا عذاب نکند و اورا حساب نکند ومنزل او در فردوس اعلا باشد و اگر همراه خود داشته باشد حشرات زمین نزد او نیایند وهرکس آن را بخواند خاندانش زنا کار نشوند و هفتاد هزار ملائک در تشییع جنازه وی شرکت کنند و برایش دعا و مغفرت کنند تا که در قبر اورا جای دهند
تلفن را برداشتم که به مامان زنگ بزنم و بخواهم که برایم دعا کند، گفتم شاید خواب باشد و پشیمان شدم. بعد یادم افتاد که مدت‌هاست دیگر دعاهای مامان مشکلاتم را حل نمی‌کند. بعد به این فکر افتادم که نکند برایم دعا نمی‌کند؟ بعد به این فکر افتادم که نکند او هم دیگر دوستم ندارد؟ بعد بغض کردم. بعد خیره شدم به آسمان ابری صبح جمعه که سفیدی‌اش چشم‌هام را اذیت می‌کرد ولی چشم‌هام را نبستم. بعد یادم افتاد که چه‌قدر تنهام. تنهاتر از این بچه‌ گربه‌ی پشت بام
حضرت صادق ع فرمود صاعقه ها بکسی که ذکر خداگوید ذاکر است اصابت نکند 2 یزید بن معاویه عجلی گوبد من عرض ذاکر کیست فرمود انکه صد ایه بخواند  شرح مجلسی ره گوید یعنی در هر روز وشب صد ایه بخواند یا در هر یک شب و روز حدیث 3 ابو بصیر گوید از حضرت صادق ع پرسیدم از مردن مومن فرمود مومن بهر مردنی میمیرد بوسیله غرق شدن بمیرد بزبر اوار ماندن بمیرد بدرنده دچار گردد و بصاعقه بمیرد ولی این صاعقه  بذکر کننده خدای عزوجل اصابت نکند و نرسد
 
“ربنا آتنا ” نگاهش را 
آن دو تا گرگ دل سیاهش را
“و قنا “من عذاب شبهایی
که نبینیم روی ماهش را …
و از آن عطر در گریبانش
و از آن موی نیمه عریانش …
و از اینکه خدای نا کرده
گم کند توی شهر راهش را …
و از آن فلفل سیاهی که
روی لب های آتشین دارد …
و از آن قامتی که پیشش سرو
به زمین می زند کلاهش را …
و از آن دامنی که کوتاه است
و از آن بوسه ای که دلخواه است
و از آن چشم های خونریزی
که به جنگ آورد سپاهش را …
و از آن دلبر جسوری که
و از آن موی لخت بوری که
حلقه اندا
شکیبایی ورزد خشم نکند و با هر کس که با او تندی کند تندی نکند ولی بگذرد و ندیده گیرد وبیامرزد و حلم ورزد بخاطر برزگ د اشت قران و هرکه قران بدو داده شود و باز گمان کند که بیک تن از مردم بهتر ار انچه او دارد چیزی داده اند انکس بزدگ  دانسته انچه را خدا کوچک شمرده و کوچک دانسته انچه راخداوند برزگ شمرده است  11 حضرت صادق ع فرمود رسولخدا ص فرمود حاملین قران  نمابندگان و سر پرستان اهل بهشتند  و مجتهدان جلو داران اهل بهشتند  پیامبران اقایان اهل بهشتند
 
میدانی دردناک ترین لحظه کجاست؟
آنجا که دست کشیده ای از دنیا..نشسته ای بی نبض هیچ احساسی..
و دلمرده تر از آنی که بخواهی.
آندم که میدانی دیگر ازین خانه، آمینی برای دل مرده ات نجوا نخواهد شد..
من کفر نمیگویم خدا ولی ای کاش سهم من ازین دل آه نداشت، بغض نداشت،نیش و کنایه نداشت،نفرین نداشت..آه نفرین نداشت.
دلت اگر برای دل بی پناهمان سوخت...هیچ!بگذریم!
 
+توی یکی از گروه همکاران عکس زوج میانسالی رو دیدم که انگار پنجاه و اندی سال داشتند..مرد همسرشو توی ب
اگر شما یک انسان عادی باشید در شرایطی که کمی به نسبت معمول سخت‌تر شده، یکی از راه‌ها این است که پناه ببرید به انسان دیگری برای حرف زدن و کمک خواستن. اما اگر کمک خواستن را بلد نباشید، اگر از گفتن رنج‌ها، گرفتاری‌ها و حتی بیماری‌هایتان هراس داشته باشید، اگر آن جنسی از درک و همدلی که آرامتان می‌کند را نه از خانواده دریافت کرده باشید، نه مشاور، نه پزشک، نه دوست و نه هیچ بنی‌بشر دیگری، دیگر نمی‌توانید به دنبال راه‌حل بگردید.
شما از بیماری رن
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟گره در روح و روانت به جهانت بزند؟شده در خواب ببینی که تو را قرض کند؟بروی وهْم شوی تا که تو را فرض کند؟شده در گوش تو گوید که تو را باز تو را...؟نشوم فاش کسی تا که شوم رازْ تو را...؟شده آغوش شود تا که هم آغوش شوی؟گره ات باز کند تا که تو خاموش شوی؟شده یک شب برود تا که روی در پی او؟که تو فرهاد شوی تا بشوی قصه او؟به همان حال بگویی که تو مجنون منیبه تو بیمار شدم تا که تو درمون منیشده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟گره ات کور شو
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته):
بیمار برای درمان به شفا نیازمند است و دارو شفای مریض نیست، زیرا بسیاری از بیماری ها با مصرف دارو بهبود نمی یابد. خدای سبحان قرآن را دارو معرفی نمی کند، بلکه آن را شفا می خواند.
هرکس به محضر قرآن بیاید، آن را بفهمد، بپذیرد و بدان عمل کند بیماری درونی اش از بین می رود؛ مگر آنکه بیمار خود به قرآن مراجعه نکند یا پس از مراجعه به قرآن، دستور و نسخه شفابخش آن را نپذیرد و بدان عمل نکند و یا عملش نادرست باشد.
یونس بن یعقوب گوید که شنیدم حضرت صادق ع میفرمودهر که گناهی کند و بداند که خدا بر او مطلع هست که اگرخواهد اورا عذاب کند و اگر خواهد اورا بیامرزد  خداوند بهمبن اگاهیش اورا بیامرزد اگر چه استغفار نکند شرح مجلسی ره در جمله و فعلم انالله مطلع علیه گوید شاید مقصود علمی است که درنفس اثر کند و ثمره اش عمل باشد یعنی دنباله این عمل باشد  ودست از گناه بر دارد وگرنه هر مسلمانی باین امر اعتراف دارد و هر که منکر کافر است و هر که بر این علم بیندیشد وادامه  گ
دانلود آهنگ روزبه بمانی جنون
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * جنون * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , روزبه بمانی باشید.
دانلود آهنگ روزبه بمانی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Roozbeh Bemani called Jonoun With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه روزبه بمانی به نام جنون
مرا ز خاطر تو هیچکس جدا نکند که دشمنم به دلم این جفا روا نکندبرای حال کسی چون من از گذشته مگو که درد خاطره را خاطره دوا نکندب
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشداوبانا فالاچیترجمه: رعنا فخراییامشب پی بُردم که وجود داری: بسان قطره‌ای از زندگی که از هیچ جاری باشد. با چشم باز، در ظلمت محض دراز کشیده بودم که ناگهان در دل تاریکی، جرقه‌ای از آگاهی و اطمینان درخشید: آری، تو آنجا بودی. وجود داشتی. گویی تیری به قلبم خورده بود. و وقتی صدای نامرتب و پر هیاهوی ضربانش را باز شنیدم احساس کردم تا خرخره در گودال وحشتناکی از تردید و وحشت فرو رفته‌ام. سعی کن بفهمی ... من از دیگران نمی
گمانم یک هفته‌ای بود که ستاره‌ی کسی روشن نشده بود. دیروز با خودم گفتم نکند که این حرف‌ها را برای خودم تایپ می‌کنم؟! نکند که کسی به این خانه سر نمی‌زند و مجبور شوم که درش را تخته کنم؟! دروغ چرا؛ دلسرد شده بودم. از تمام دنیا عصبانی بودم و حس کردم که بیهوده تایپ می‌کنم. غمگینم. از سکوت وبلاگ‌ها غمگینم. ما وبلاگی‌ها باید کاری کنیم که وبلاگ دوباره رونق بگیرد. چه کار؟ نمی‌دانم. هنوز نمی‌دانم. ولی اگر هنوز مرا می‌خوانید جمله‌ای برایم بنویسید که
یاحق...
خیلی وقت ها، با مسائلی رو به رو می شویم که هرچه فکر می کنیم که چه شد که این طور شد، به نتیجه ای نمی رسیم! با خود می اندیشیم که نکند فلان کار را درست انجام ندادم یا زمانی که کار تمام شد، دوباره راه رفته را بررسی نکردم و فکرهایی این چنین!
گاه حتی گام را فراتر می گذاریم و فکر می کنیم که نکند کسی را ناراحت کرده ایم و قلبی شکسته ایم و مشکلِ پیش رو، عقوبت آن دل شکسته است!
گاهی در جستجوهایمان، سرنخ مشکلات را پیدا می کنیم و درصدد رفع آن برمی آییم و گ
دردهای ناگفتنیمن از غصه هایم حرف نمی زنمتا کسی فکر نکند مغزم را چیزی خوردهیا فکر نکند کسی آن را با مغز خودش عوض کردههمه ی دردهایم را در قابِ سکوترو به پنجره، آذین بستم.و دردِ نداری هایم رابا گریه تسکین دادم.گریه اما هیچ دردی از من دوا نکرد!جز آنکه مرا با انبوهی وهم تنها گذاشتو اسکلتِ وجودم را خاکستر کردو ثانیه ثانیه لحظاتِ شیرینم را از من گرفت. و به جای آن ثانیه هایی تلخ تقدیم من کرد. من از غصه هایم هیچ نمی گویمتا کسی فکر نکند به فکر ( من بودن)
این سرگردانی، این بی تو بودن، این تنهایی، سخت است. امانمان را بریده است ولی امیدمان را نه.
 
روزها می‌گذرند و ما همینطور غرق می‌شویم، نه که امروز نجات پیدا کنیم و فردا باز غرق شویم، نه، هی غرق‌تر می‌شویم. انگار هرچه دست و پا می‌زنیم در جهت عکس حرکت می‌کنیم. به دنبال یک دستیم، یه دست راه‌گشا یک دست گره‌گشا یک دست نورانی.
 
آسمان با تمام وسعت بر ما تنگ شده و زمین انگار از دستمان خسته‌ است. نکند او هم دلش تنگ است؟ نکند او هم هرچه دست و پا می‌ز
اگر اشتباه نکنم کلاس پنجم یا ششم ابتدایی بودم که متوجه شدم دچار کمال طلبی ام. هرچند که چندان شدید نبود. اما حالا تقریبا یک سالی میشود که آن کمال طلبی خفیف جایش را داده به کمال طلبی منفی و آن اعتقاد نسبتا مزخرف یا همه یا هیچ.
و قطعا که به دنبال هر کمال طلبی منفی یک اهمال کاری مزخرف تر وجود دارد :\
چه داستان هایی که به خاطر همین کمال طلبی ننوشتم و چه درس هایی که گذاشتم نخوانده بمانند :|
خلاصه ی مطلب آنکه این روز ها نسبت به وبلاگم هم همین حس را پیدا ک
 یکی دیگراز اصول  فضایل را از امیرالمونین ع سوال میکنیم او. میفرمایدپایه دوم ایمان صبر است  و صبر یعنی.  بردباری و خویشتن داری و استبلا و تسلط کامل بر نفس  پس کسیکه خودرادر برابر  پولو رشوه زن زانبه و محرمات دیگر بفروشد و عقلو دین خویش از کف دهد صبر ندارد ونیز کسبکه از هوسرانیهای مکروه و مرجوح  چشم نبوشدو عنان نفس محکم نگیرد صابر. نیست و باز کسیکه در. برابر مصیبات وبلاهای دنیا جزع و بیتابی ها. ا غاز کند و مالک نفس خود نباشد صبر ندارد  علاوه بر
در خانه ی جان ما سراپا رقص استاینجا چو شدی بدان که اینجا رقص است
غم را سر هر صبح به قصّاب دهیمدر مسجد ما نباشد حاشا رقص است
صوفی نکند تحمّل این شادی هازاهد نکند فهم چه با ما رقص است
هر کس چو یکی دگر به این در آمدگفتیم برو که بزمِ تنها رقص است
صد حیرت از این جمعیت بی خویشانما یک نفریم و یک به غوغا رقص است
ای عقل چو یک پیاله با ما باشیبینی که تمام کار دنیا رقص است
گفتند چنین که کار تقوا زار استگفتیم چنان که کار تقوا رقص است
حلمی سر عاقلان به بالا می
می تواند که تو را سخت زمینگیر کند
درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند
 
اسمان بر سرم اوار شد ان لحظه که گفت
قسمت این است بنا نیست که تغییر کند
گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست
قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند
 
گفت دکتر من و تو مشکلمان کم خونیست
خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند
در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم
که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند 
 
خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم
نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند
مشت بر اینه کوبیدم و گفتم شاید
بشود مثل تو ر
 فضل بن عثمان مردای گوید از حضرت صادق ع شنیدم که رسول خدا ص فرمود چهار خصلت  است که در هرکه باشد هنگام ورود به پیشگاه  خداوند پس از انها هلاک نگردد مگر انکه سزاوار هلاکت باشد بنده اهنگ کار خوب کند  که انرا   انجام دهدکه اگر  انرا نکند بک حسنه خواوند برای او بنویسد بخاطر حسن نیت او واگر انرابکند خداوند برایش ده حسنه بنویسد بنده اهنگکار بد کند که ان را انجام دهد پس اگر انجام ندهبد چیزی بر او نوشته نشود و اگر بجا اوردتا هفت ساعت مهلتش دهند و فرش
✅بوی بد گناه
✍️بعضی از گناهان ما، بوی بدی دارد که مشامِ ملکوتیان را آزار می‌دهد. طبق بعضی روایات، بعضی از ملائکه از بوی بد گناهان آزرده می‌شوند؛ همچنین است اولیائی که مشامِ برزخی‌شان باز است، از بوی بد گناهان ما آزرده می‌شوند. چه باید کرد تا این بوی بدِ گناه، ما را نزد ملکوتیان رسوا نکند؟ امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ‏ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ: با استغفار خود را معطّر کنید، تا بوی بدِ گناه
بسم الله الرحمن الرحیم
مجموعه‌های فرهنگی ایمانی انقلابی، غالباً برای حل مشکلات نظام و حفره‌های آن شروع و ادامه می‌یابند.
ولی آفت بزرگ این مجموعه‌ها سوار شدن روی سیستم خود و دست‌ها را طوری حائل کردن است که کسی تقلب نکند یا کسی مشابه‌کاری نکند یا کسی کنار ما در نیاید. یعنی کسی با کسی کار نمی‌کند مگر اندازه‌ی خودش یا بزرگ‌تر از خودش باشد. یا رابطه‌ای وجود داشته باشد.
 
این یک آسیب بزرگ ماست. شاید به هم‌دیگر اعتماد نداریم. این هست.
شاید فرد
خیلی دل می خواهد دل کندن از دنیا
خیلی دل می خواهد 
که داشته هایت برابر با نداشتن شود
خیلی دل می خواهد
دل دل نکنی برای وقتِ رسیدن به خواسته هایت
خیلی دل می خواهد که
نرسیدن ها حالِ دلت را دگرگون نکند
خیلی دل می خواهد که
ماندن و رفتن ها در تو اثر نکند
خیلی دل می خواهد که
صورتِ عزیزت را به خاک بزنند
و توببینی و از اعماقِ دلت
رهایش کنی و بروی
خیلی دل می خواهد که
حرف ها بشنوی از همه کس و
انگار نه انگار که چیزی شنیدی
خیلی دل می خواهد که
دنیا بی رنگ شود بر
« شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند ؟
گره در روح و روانت به جهانت بزند ؟ »
شده در خواب ببینی که تو را قرض کند ؟
بروی وَهم شوی تا که تو را فرض کند ؟
شده در گوش ِ تو گوید که تو را باز تو را…؟
نشوم فاش ِ کسی تا که شوم رازْ تو را …؟
شده آغوش شود تا که هم آغوش شوی ؟
گره ات باز کند تا که تو خاموش شوی ؟
شده یک شب برود تا که روی در پی او ؟
که تو فرهاد شوی تا بشوی قصه ی او ؟
به همان حال بگویی که تو مجنون ِ منی
به تو بیمار شدم تا که تو درمون ِ منی
شده دلتنگ شوی غم به ج
 
 
 چقدر انسان وحشتناک و عجیب دیدم امروز... رفتارهای عجیب، قیافه‌های عجیب، سخت وحشت کردم. فکر کنم چهره کسی که وحشتزده است هم برای خودش چیز وحشتناکی است. چیزهای عجیب گاه جالب مینمایند، حتی باعث خنده انسان و لبخند انسان میشوند، اما گاه به شدت غریب و وحشتناک مینمایند. به گمانم این احساس و واکنش به صورت مستقیم بر اختیار ما نیست ولی شاید به این بستگی دارد که ما در چه حالتی هستیم. شاید بتوان گفت چیزی که از بیرون ما را تحت تاثیر قرار میدهد و به ما چه
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
 
گفتم ای دل، نروی خار شوی، زار شویبر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوینکند دام نهد خام شوی، رام شوینپَری جلد شوی بی پر و بی بال شوی
نکند جام دهد کام دهد، ازلب خود وام دهددر برت ساز زند، رقص کن
خون می‌آید، در دهانم مزه‌ی ترش و لزج خون را حس می‌کنم، به سرعت می‌روم سمت دستمال کاغذی و فکری‌ام نکند کمی خون به ته حلقم رفته باشد و بی‌هوا قورتش داده باشم و نکند روزه‌ام باطل شده باشد، دستمالی برمی‌دارم و به لثه‌ی مابین دو دندان پیشم می‌گذارم، همان جای همیشگی، چند ماهی است اگر خونی در دهانم جاری می‌شود، منشأش همان مکان است و مسببش؟ نمی‌دانم
امروز صبح هم زمانی که رو به آینه‌ی اتاقم ایستاده بودم و  موهایم را که چرب شده‌اند برس می‌کش
دلم یک دوست جانی می‌خواهد که مهاجرت نکرده باشد،
جلسه‌ی مهم با فلان کله گنده نداشته باشد،
کشیک نباشد،
باردار نباشد،
شوهرش به ابرقوی سفلی منتقل نشده باشد،
بچه‌اش تب نداشته باشد،
همین پس‌فردا دفاع تز دکترایش نباشد،
کلنگ از آسمانش نباریده باشد.
یک همچنین وقتی که من چند روز مانده به تولدم اینهمه طبقه‌بندی‌نشده و درهم‌ریخته و درنطفه‌خفه‌شدهام،
بیاید برویم کنجی، دور از هیاهو ...
و من حرف بزنم و بغض کنم و پلک بزنم که اشک‌هایم نریزد 
و چانه
بسم الله
باید با خودت مواجه شوی.یعنی تف کنی توی صورت هر چیزی که اذیتت میکند.دل ببندی به روزهای زیبا و عشق های اصیل،با حوصله باشی و کارهای زیبا بکنی.
باید با خودت مواجه شوی.روزهای گذشته را به خاطره ها بسپاری.مثلا فقط یادت بیاید خانه ی مادربزرگت چگونه بود.همین برای زندگی کافیست.گرمی پتوهای سنگین و غرق شدن زیر آن ها در شب های سرد زمستان.صبحانه های خواب آلود و رفتن به مدرسه.دویدن توی حیاط مدرسه و لذت بردن از خوب بودنت و خندیدن به کسانی که همیشه جای
کربلایی حسین طاهری
#شور_احساسی
 #ویژه_ماه_رمضان
گریم میگیره، لحظه ی افطار
یادم میاد خشکی لبهای علمدار
یادمون دادن اینو... پدر و مادر، حسین
روزه رو وا میکنیم... با سلام بر حسین
منو فراموش نکن... مهربون ارباب
به محرم دستمو... برسون ارباب(2)
حسین..........
منو جدا شدن از کوی تو خدا نکند....
خدا بکند من را از تو جدا نکند.......
​​​​​​دانلود_سبک
گلچین مداحی و مناجات در:
♨️ Golchine_maddahi@ ♨️
رها کرده ام زندگی را،شاید برایش بجنگم،اما اگر از خدا بپرسی می گوید:خودش را سپرده به موج سرنوشت...راست هم می گوید،با تمام وجودم منتظر سرنوشتم هستم،زندگی را زندگی می کنم و لبخند می زنم،حتی اگر فروشنده سر کوچه هم به ازای هر لبخندم بگوید:اخه نمیفهمم چی خنده داره تو این دنیا! باز هم لبخند می زنم و می گویم:حتی اگه نباشه،بزا من بشم یه دلیل:) باورتان نمی شود اگر بگویم خندید:) آزاد شدن از اسارتی که تمام فکر و خیالت را در بر گرفته بود خیلی زیباست،لذت دارد
آدم‌هایِ خوبِ بی‌تفاوت!
چند نکته اندر باب بی‌تفاوتی‌های ما نسبت به دیگران
وقتی در یک کشتی که با مسافرهایش به سمت یک مقصد مشترک در حال حرکت باشد، یکی از مسافرین که در جای خودش نشسته، بخواهد کشتی را سوراخ کند، طبیعی است که سایر مسافرها سریع جلویش را می‌گیرند، چون سرنوشت همه مسافرها به سالم ماندن این کشتی بستگی دارد و کسی نباید بی‌تفاوت باشد.
امر به معروف
ترس که شاخ و دم ندارد. می‌ترسیم دیگر! البته شاید اعتراف کردن به ترس باشد که شاخ و دم د
هنگامی که ناخدا جریلو فرمان یافت ناوچه توپدارش، بنجمین کنستانت را به باداما، واقع در بخش باتموی گوارامادما، ببرد و برابر طارعون مورچگان به ساکنان آن دیار کمک کند، گمان کرد نکند مقامات (نظامی) او را دست انداخته و مسخره کرده اند. موضوع گرفتن ترفیعش، هم خیلی رومانتیک و خیال پردازانه و هم بر خلاف قاعده و اصول بوده است، یعنی علاقه ویژه‎ی یک بانوی بلندپایه‎ی برزیلی و چشمان خمار و زیبای خود ناخدا نقش مهمی در این ماجرا بازی کرده بود، و در دیاریو -(
 
 
پرچم‌های سیاه سر برآوردند و سرها بردند. یکی، دوتا، سه تا، هر روز بیشتر و بیشتر. کودک، نوجوان، جوان، پیر. پرچم‌های سیاه، ته دلمان را لرزاند. نکند روزی .... 
آن مرد آمد. در باران بود یا آفتاب، نمی‌دانم. اما آمد و در باران و برف و آفتاب و مهتاب ماند. با گام‌ها و نگاه پر صلابتش، لبخندهای پدرانه‌اش و آرامش وجودش ته دلمان را قرص کرد. دیگر خبری از ترس نبود که آن مرد و ترس‌ها، دلهره‌ها را با خود برد.
یک جمله بیشتر نبود. خبر، خبر رفتن مرد بود. برای لح
حق مرد بر زن در کلام معصومین(ع)
حقّ مرد بر زن
امام باقر علیه‌السّلام فرمود: زنی به خدمت رسول خدا صلّی‌الله علیه وآله شرفیاب شد و عرض کرد حقّ شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمود:
تطیعه و لا تعصیه، و لا تصدّق من بیت‌ها شیئاً الّا باذنه، و لا تصوم تطوّعاً الّا باذنه، و لا تمنعه نفس‌ها و ان کانت علی ظهر قفت، و لا تخرج من بیت‌ها الّا باذنه، فان خرجت بغیر اذنه لعنت‌ها ملائکة السّماء و ملائکة الارض و ملائکة الغضب و ملائکة الرّحمة حتّی ترجع الی بیت‌ها. 1
زن
اولین بار که تو را دیدم ، یازده سالم بود . مرا از آن مدرسه‌ی شلوغ و بی نظم آورده بودند به شاهد نمونه‌ی استان. آن هم اواخر سال . 
آمده بودند دنبالم ، زنگ سوم بود . گفتند می‌رویم جایی . بعد نشانده بودنم وسط آن کلاس قشنگ . چند بچه‌ی مؤدب . معلمی که خوب درس میداد و نمیشد مسخره اش کرد و یک مشاور سمج .
آن سال شروع سرکشی های من بود پسر . از فرار کردن هر روزه از مدرسه بگیر تا داد و بیداد های هرصبح که نمی‌ روم . از دعوا با بچه‌های مدرسه تا اعتراض علنی به اجبا
#سرشار_زندگی#جان_فانتهترجمه: #محدرضا_شکاری
 
نشسته بودم کنار او و از حس نوع تازه ای از تفکر لذت می بردم. چون افکار آدم در اینجا فرق می کرد. بیرون، آن طرف درهای چوبی، به فکر مالیات و ‌بیمه بودی، به فکر حل شدن ها و ناپدید شدن ها، قضیه منهتن و مارتینی ها را سبک سنگین می کردی، مظنون می شدی به مدیر برنامه هایت که نکند نارو بزند، به دوستت که نکند خیانت کند، به همسایه ات که نکند حماقتی ازش سر بزند...در این مکان به مالیات و بیمه فکر نمی کردم و مدیر برنامه
و سخت تر از منتظر ماندن...
سخت تر از هراس اینکه نکند به اندازه کافی زیبا نباشی...
سخت تر از هزار راه رفتن دلت زمانی که از او خبر نداری...
این است که همچنان کسی را که همه ی این احساسات را به تو تحمیل میکند را دوست داشتنی میبینی...
ادامه مطلب
{اهمیت و چرایی دعا برای ظهور - شماره 27}
 
مداومت بر دعا و توجه به آن
 
 حضرت باقر(ع) میفرمایند: به خدا سوگند هیچ بنده‏ اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجل نکند جز اینکه حاجتش را برآورد.(اصول کافی، ج ٤، ص ٢٢٤)
حضرت صادق(ع) می‏فرمایند: خداى عزوجل اجابت نکند دعائى که از روى دل غافل باشد، پس هرگاه دعا کردى به دل توجه کن و یقین داشته باش که اجابت شود.(اصول کافی، ج ٤، ص ٢٢١)
 
طبق روایات، دعای روزانه برای فرج، امری ضروریست؛ اما این دعا کردن، ماد
امیرالمؤمنین (ع):
«و اگر از یکی سؤال کردند و نمی‌داند، شرم نکند و بگوید نمی‌دانم؛ و کسی در آموختن آنچه نمی‌داند شرم نکند.» (نهج‌البلاغه: بخشی از حکمت 82)
«کسی که از گفتن ”نمی‌دانم“ روی‌گردان است به هلاکت و نابودی می‌رسد.» (همان: حکمت 85)
یادداشت‌ها:
ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.
کارت بانکیم رو به فروشنده دادم و باخیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه ، ولى در کمال تعجب ، دستگاه پیام داد :"موجودى کافى نمیباشد ! "امکان نداشت ، خودم میدونستم  که اقلا سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم، با بیحوصلگى از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پیام آمد:"رمز نامعتبر است"این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:آقا لطفا نقداً پرداخت کنید ، پول نقد همراهتون هست؟....فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته
در راه بر
چرا اینقدر بی‌قراری آسمان؟ سه روز است اشکت یک ریز سر ریز است!نکند خبری آشفته ات کرده است؟ نگو که باز تأخیر جای تعجیل را گرفته! تو را بخدا زبان بگشا و بگو که اشک شوق است این باران بی وقفه...آی آسمانِ دل پُر ، پَر پَر زدنمان را می بینی ؟طاقت مان طاق است ؛و کاسه ی صبر لبریز !
یا همین طور سکوت کن و ببار ،یا "فرج" را فریاد کن ...
 
ناشناس
پارسال بیست و یکم نوامبر با امیدواریِ بلیطی در دست، سفر کردم و وقتی رسیدم شب روز بعد بود. قیمت دلار نوسان زیادی داشت و اوضاع بهم‌ریخته بود. امسال آن اوضاع هم بدتر. راستی! وقتی رسیدیم به شما چه دسته‌گل بزرگی گرفته بودی برایم! دیشب اما برایت گریه کردم، برای کفش‌هایت که پشت در خانه غافلگیرم میکرد. برای آن روز که روی پل آهنی رودخانه بودم و بابا خبر گرفت: کجایی؟ خاله‌پری را نگه داشتیم تا تو از دانشگاه برگردی.. برای اتوبوس‌های شهرک غرب که مثل هم ب
– شالت
+متن موزیک آهنگ سالت با صدای راغب
Download Ahang Ragheb – Shalet
 
متن آهنگ شالت راغب
ای که پهلو زده بر قرص قمر چشمانتعالمی محو تماشای لب خندانتمن نگویم سخنی جزسخن از خنده ی توچه شود سر بگذارم به روی دامانتنکند روزی بگویی سخنی از حالت دلخوشم من به همین چند خبر از احوالتهمه ترسم شده چشمان گنهکار کار رقیب نکند زلف تو بیرون برود از شالتوای از چشم جادوگر تو کاش من بنشینم بر تو ای جان که تو تاج سرمی پیش آ نیمه دیگرمیجانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویران
حس غریبی دارد، مخصوصا دم صبح که باران زده و برای بار اول است که خوشحالم باران تمام شد! با ضرب و ریتمی که به در و دیوار میزد لرزه گرفتم نکند سیل شود، نکند همانی شود که جای دیگری شده و من از جای راحت خودم، آنرا می‌دیدم؟ اما تمام شد. فقط بارید و حالا ابرهای تکه پاره شده پشت به من کرده اند و میخندند از آن «پخ »که اول صبح به من کردند و من را ترساندند. 
از باران گفتم و پرت شدم از حرفم. از قطار باید میگفتم. از واگنهایی که از شان جا میمانم هر روز. پیش خودم ف
 شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند ؟گره در روح و روانت به جهانت بزند ؟ »
شده در خواب ببینی که تو را قرض کند ؟بروی وَهم شوی تا که تو را فرض کند ؟
شده در گوش ِ تو گوید که تو را باز تو را…؟نشوم فاش ِ کسی تا که شوم رازْ تو را …؟
شده آغوش شود تا که هم آغوش شوی ؟گره ات باز کند تا که تو خاموش شوی ؟
شده یک شب برود تا که روی در پی او ؟که تو فرهاد شوی تا بشوی قصه ی او ؟
به همان حال بگویی که تو مجنون ِ منیبه تو بیمار شدم تا که تو درمون ِ منی
شده دلتنگ شوی غم به جهانت
تمام مسیر پر از چاله های وهم انگیز غریبی است که دهان گشوده اند تا من را ببلعند و من هی چنگ بزنم بر دیواره های غم اندود شده شان که باور کن میدانم راهی نیست ، میدانم رهایی افسانه ای بود که بیخ ریش مغزمان بستند و هوایی اش کردند . هوایی اش کردند که جایی بیرون از این زندان هست ، که جایی از زمین تو را ، فکرت را ، هنرت را ، عشقت را لگدمال نمی کنند . چند استعداد خود ساخته نمی بندند بیخ ریشت و تو را به کارِ برآورده کردن آرزوهایشان نمی گیرند و جایی هست که تو
تمام مسیر پر از چاله های وهم انگیز غریبی است که دهان گشوده اند تا من را ببلعند و من هی چنگ بزنم بر دیواره های غم اندود شده شان که باور کن میدانم راهی نیست ، میدانم رهایی افسانه ای بود که بیخ ریش مغزمان بستند و هوایی اش کردند . هوایی اش کردند که جایی بیرون از این زندان هست ، که جایی از زمین تو را ، فکرت را ، هنرت را ، عشقت را لگدمال نمی کنند . چند استعداد خود ساخته نمی بندند بیخ ریشت و تو را به کارِ برآورده کردن آرزوهایشان نمی گیرند و جایی هست که تو
امام‌صادق‌علیه‌السلام:لایقبل‌الله‌عملا‌الا‌بمعرفه‌ولا‌معرفه‌الا‌بعمل.
وقتی‌عمل‌قبول‌میشود‌که‌همراه‌باشناخت‌ومعرفت‌باشد،‌واز‌آن‌طرف‌اگر‌کسی‌اعمال‌خوب‌را‌بشناسد‌‌ولی‌به‌آن‌عمل‌نکند،‌این‌شناخت‌ومعرفت‌فایده‌‌ای‌برای‌او‌ندارد.
با توجه به تعویق لیگ برتر برای چند هفته، هنوز مشخص نیست چه پایانی در انتظار تیم ها خواهد بود. آستون ویلا در حال حاضر در رتبه نوزدهم قرار داشته و در آستانه سقوط است، اما رئیس این باشگاه مدعی شد جام قهرمانی را به لیورپول دهند و هیچی تیمی نیز سقوط نکند.
 
 
پیتارچ گفت: “ما در آستون ویلا شروع به فکر کردن در مورد این موضوع می کنیم. اگر اوج کرونا در ماه می اتفاق بیفتد، هیچ کس در شرایطی که بازیکنان، مربیان و پرسنل گروه های بهداشتی این باشگاه هر روز بای
#_ارتباط_وانس_با_امام زمان(عج)_1
در نهمین روز از ماه صفر، در سال یازدهم هجری، یعنی نوزده روز مانده تا پایان عمر پیامبر اکرم(ص)، بلال حبشی را به سراغ علی(ع) می فرستند تا به نزد رسول خدا(ص) بیایندد. بلال به سوی خانه علی(ع) می رود و ایشان را خبر می کند. وقتی علی(ع) نزد پیامبر(ص) آمدند و نشستند، حضرت به ایشان فرمودند:
«ای علی❗️إنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِرِسَالَه...؛
اکنون جبرئیل نزد من بود و از سوی خداوند نامه ای برای من آورد. در ای
شروع می کنم به نوشتن ، به وسط جمله رسیده و نرسیده یک هو نظرم عوض می شود. جمله را با همان فکر قبلی ادامه بدهم ،فکر جدید خفه ام می کند و اگر ادامه ندهم ، فکر جدید جایش را به فکر جدید تر می دهد که نکند این فکر یکی مانده به آخری هم درست نباشد.
به آدمی که فکر می کند همه ی فکرهایی که می کند اشتباه است و بیهوده چه می گویند ؟ 
تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیستدر جوابم اینچنین گفت و گریستلیلی و مجنون فقط افسانه‌اندعشق در دست حسین بن علیستسعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکندغافل از واقعه روز حسابت نکندای که دم می‌زنی از عشق حسین بن علیآنچنان باش که ارباب جوابت نکند
سایت علمی فرهنگی تحلیلی ظفرمند 
سلامی نمانده؛تلخی این روز ها بد آزارم میدهد...
اتفاقات بد سال نود و هشت را نمی توانم از فکرم بیرون کنم،پ لاقل تو خوب باش...
اندکی مهربان،با مردم،با طبیعت،با بیماران،با...؛در آخر اندکی با منـ...
بهارت شاید اندکی تلخ باشد...اما زهر را نودوهشت ریختهـ...این را همه میدانیم؛پس تو خوب باش،شر این همه بد بختی را بکن و با خود شادی را به دلهایمان بده،دل هایی که مدت هاست لبخند را به چهره ندیده اند.
این را نپرس که «آیا دل هم چهره دارد؟!»
این را ما میفهمیم؛تو نیز
من و جدا شدن از کوی تو ، خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
 
 بسیجی عاشق کربلاست
 و تو کربلا را مپندار که شهریست در میان شهرها
 و نامی در میان نام ها
نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست....
# شهید آوینی
بیدار که شدم بازوانش، پذیرا و دعوت کننده در برم گرفته بودند و بازدمش موهای پس‌سر و گردنم را 
می‌رقصاند. 
یادم افتاد که جغرافیای امن آغوشش، تاریخ صعب پشت سر را چنان به فراموشی سپرده که گویی
انسان امروز، پدران نخستین‌ش را ... .
چشمانم را باز بستم و خودم را بیش‌تر سُر دادم در فضای اثیری بین سینه و دستانش.

هیس ... کسی مرا بیدار نکند!
 
بیدار که شدم، بازوانش پذیرا و دعوت کننده در برم گرفته بودند و بازدمش موهای پس‌سر و گردنم را 
می‌رقصاند. 
یادم افتاد که جغرافیای امن آغوشش، تاریخ صعب پشت سر را چنان به فراموشی سپرده که گویی
انسان امروز، پدران نخستین‌ش را ... .
چشمانم را باز بستم و خودم را بیش‌تر سُر دادم در فضای اثیری بین سینه و دستانش.

هیس ... کسی مرا بیدار نکند!
 
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
یا حسین علیه السلام
اکنون که مرگ حتمى است، بگذار مرگى را انتخاب کنیم که آبستن زندگى باشد و سازندگى‌هایی بیاورد و آگاهى‌هایى متولد کند و روح هایى را حرکت دهد...
#عاشورا/صفائی حائری
 
این حرف های قشنگ را چطور در بطن زندگی بیاورم مولای من پسر فاطمه؟چطور فقط حرف نباشم عمل هم باشم؟
محرم میتواند آغازی باشد برای گذاشتن دستم در دستان شما دستان شما همیشه هست اما منِ فراموشکار باید محرمی باشد تا بهانه ای جور شود برای تحو
امام صادق ع فرمود داناترین مردم بخدا راضی ترین  انها است از خدایعزوجل 3 علی بن الحسین ع فرمود صبر وراضیبودناز خدا سر اطاعت خداست وهر که صبر کند وراضی و از خدا راضی باشد نسبت  بانچه در باره  او حکم فرمایدچه دوست داشته و ناخوش دارد  برای او حکم نکند  جز  انچه خیر او باشد  
انچه که طلاقها را افزایش داده جدای از مطلب زیر که طلاقهای عجیب نام دارد ولی یک نکته را نباید از یاد ببریم  که طلاق ها در ایران به دلایل مختلف افزایش یافته  که شاید یکی از دلایل آن در مطلب زیر بیابید ولی آنچه مسلم است روزنامه ها ، مجلات ، تلویزیون وحتی از طریق منبر و مجلس (خصوصا زنان )همگی احترام و اطاعت گذاردن زن به شوهر را ظلم به زن می دانند.و انگار که زن گناهی نابخشودنی انجام داده  و زن را ترغیب به نافرمانی از شوهر می کنند ونتیجه ان می شود که
در مناطق خشک حداکثر تعداد کیسه های سیمان رویِ هم انبار شده ۱۲ پاکت است مشروط بر آنکه ارتفاع آن از ۱/۸ متر تجاوز نکند 
در مناطق مرطوب با رطوبت نسبی بیش از نود درصد اعداد فوق به ترتیب به ۸ پاکت و ۱/۲ متر تغییر پیدا می کنند. 
طبق مبحث ۵ مقررات ملی ساختمان
 
 
آخر معشوق را «دلارام» می‌گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد. پس به غیر چون آرام و قرار گیرد؟ این جمله خوشی‌ها و مقصودها چون نردبانی است. و چون پایه‌های نردبان جای اقامت و باش نیست، از بهرگذشتن است، خنک او را که زودتر بیدار و واقف گردد تا راه دراز بر او کوته شود و درین پایه‌های نردبان عمر خود را ضایع نکند.
آنها که مصونیت کامل دارند...
هواداران استقلال تمام صندلی‌های ورزشگاه فولادشهر را پس از باخت به ذوب آهن شکستند دریغ از حتی یک  تذکر!!
جالب است حال این جماعت کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند که چرا فقط پرسپولیس ۳۰ میلیون جریمه شده است!!!
شاید انتظار داشته‌اند ۶ امتیاز هم از پرسپولیس کسر شود و بدهند به تیم وزارتی و مربی گران و خوشتیپ و عصبانی‌اش تا گریه نکند
من از قسمت کارگری زندگیم دوباره برگشتم به قسمت هنری فرهنگی. بعد از سه ماه اینترنت رو با مطلب جدید منور می‌کنم.در حجره‌ی خویش نشسته بودم که ناگهان دختری به غایت زیبا وارد حجره شد. در حال خوردن شکلات بودم که دختر گفت: سلام من پرنسس سیتا هستم. با شنیدن این حرف شکلات رفت درون گلویم گیر کرد، از آن گیرهای اساسی. آنچنان به سرفه افتادم که قلبم بلند بلند داد زد: دریچه آئورت رو بیشتر باز کنید بی شعورا. پرده‌ها را بکشید یک مقدار هوا بیاید. مری جان دخترم
فهرست خواسته های نیافته‌ام را بالا و پایین کردم، تو نبودی...! حال نمی‌دانم در سال هایی که رفت من به تو رسیده‌ام و خاطرم نیست؟ یا تا تو فرسنگ ها راه مانده...؟ سر خودم را گول چه می‌مالم؟ تو هر لحظه با منی و هر روز می‌بینمت... در خاطرم، در کوچه ها، لابلای صدای ترمز ها و پشت چراغ های قرمز و میان تبلیغات تلویزیونی...! که البته این حال و هوای عاشقی‌ست که همه چیز را به تو ربط می‌دهد... و شانس تخمی ما، که چرا پیرمرد ته‌کوچه دختری دارد شبیه به تو! که تخمی ت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها