نتایج جستجو برای عبارت :

ادبِ بیان

بسم الله الرحمن الرحیم
دروس مختصرة فی مقدمة كتاب شرح فصوص الحكم
1440 هـ

ت
عنوان الدرس
الرابط

1
التعریف بالكتاب و مقدمته

2
فصوص الحكم 2

3
فصوص الحكم 3

4
فصوص الحكم 4

5
فصوص الحكم 5

6
فصوص الحكم 6

7
فصوص الحكم 7 تعریف العرفان النظری و الفرق بینه و بین العرفان العملی

8
فصوص الحكم 8 مراجعة أحكام الوجود السلبیة و الثبوتیة ج1

9


10
فصوص الحكم 9 الفصل الثانی فی اسمائه و صفاته سبحانه 

11
تتمة الفصل الثانی 

12
الفصل الثالث فی الأعیان الثابتة و التنبیه على الم
چشم‌ها درون آدم‌هارو نشون میدن. درونت که چرک باشه از کینه/حسادت/خشم نگاهت به آدم‌ها و چیزها میشه نفرت و نفرت... اون نگاه پر از نفرتش اول متعجبم کرد و بعد عصبانی. حالا اما حسم شبیه به دلسوزی شده و با این که باعث بی‌خوابی امشبمِ اما براش دعا می‌کنم، برای آرامشش و رهایی از بندِ تاریک کینه.. آمین! 
+ دارم "سیل" گوش میدم. می‌فرماید که "چون تحویلت نمیگیرم بدمُ میگی/اما می‌دونم پشمات میریزه منو می‌بینی" . بی ادبِ چقدر :)) ولی خیلی راست میگه :دی 
+جای دی
بسم الله الرحمن الرحیم
ده سال و اندی است که وبلاگ می نویسم. همیشه هم برای دل خودم نوشته ام؛ هرچند که دوستان بسیار خوبی هم در این میان پیدا کرده ام. نمیدانم این رسم در بلاگفا نبود، یا من مثل همیشه به سنت ها و رسم ها چندان پایبند نبودم؛ ولی گویا در بیان، پاسخ دادن به همه کامنتها و کامنت گذاشتن در همه وبلاگهایی که میخوانی، جز رسم و رسومات است و نشان ادب.شاید چون اینجا بیشتر مطالب مخاطب محور هستند، بر خلاف دل نوشته های من.
ارزش هایم به من می گویند ن
خرید کتاب

روزکی چند در جهان بودم
 
بر سرِ خاک باد پیمودم

ساعتی لطف و لحظه‌ای در قهر
 
جانِ پاکیزه را بیالودم

باخرد را به طبع، کردم هَجو
 
بی‌خرد را به طمع بستودم

آتشی برافروختم از دل
 
و آبِ دیده ازو بیالودم

با هواهای حرص شیطانی
 
ساعتی شادمان بنغودم

آخرالعمر چون سرآمد کار
 
رفتم تخم کِشته بدرودم

گوهرم باز شد به گوهر خویش
 
من از این خستگی بیالودم

کس نداند که من کجا رفتم
 
خود ندانم که من کجا بودم


دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت
 
یک‌موی
فتوای ابن حزم به حلال بودن خوردن لاک‌پشت، کرکس و خفاش و موش و بزمجه و خرچنگ!!!
ابن حزم اندلسی از علمای بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد:
۱۰۰۰- مَسْأَلَةٌ: وَالسُّلَحْفَاةُ الْبَرِّیَّةُ وَالْبَحْرِیَّةُ حَلَالٌ أَکْلُهَا، وَأَکْلُ بَیْضِهَا لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: {کُلُوا مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلالا طَیِّبًا} [البقرة: ١٦٨] مَعَ قَوْله تَعَالَى: {وَقَدْ فَصَّلَ لَکُمْ مَا حَرَّمَ عَلَیْکُمْ} [الأنعام: ١١٩] وَلَمْ یُفَصِّلْ لَنَا تَحْرِیمَ ا
حــامل عــلم نـبی را صـلوات
چهـارمین پور ولی را صــلوات
پنجمین نــور امــامت  باقــــر
هـفتمین مـهر جـلی را صـلوات
*         *        *         *
ای همسفران دیده ی خود باز کنیدامشب به سوی مدینه پرواز کنیدعشق و ادبِ خــود بــه امام باقــربـــا یــک صلــواتِ نــاب ابــراز کنیــد
حــامل عــلم نـبی را صـلوات
چهـارمین پور ولی را صــلوات
پنجمین نــور امــامت  باقــــر
هـفتمین مـهر جـلی را صـلوات
*         *        *         *
ای همسفران دیده ی خود باز کنیدامشب به سوی مدینه پرواز کنیدعشق و ادبِ خــود بــه امام باقــربـــا یــک صلــواتِ نــاب ابــراز کنیــد
از «ادبیات» تا «ادبی-آت»(بررسی نقص های آموزش ادبیات فارسی، و طرح چند پیشنهاد)
هادی دهقانیان نصرآبادی*دبیر ادبیات فارسی-یزدکارشناسی ارشد زبان و ادب فارسی
ادبیاتِ فارسی، «هنر-دانشی است، آمیخته با زبان»، که جنبه هنری آن بر جنبه دانشی آن همیشه برتری داشته است. مگر نه اینکه یک فارسی دوست یا فارسیِ آموزِ غیرِایرانی نخست به وجه هنری یک اثر ادبی می نگرد-حتّی در زبانِ خودش-و سپس با نقدِ دانش پژوهانه خویش در پی شناخت لایه های زیرینِ آن اثر برمی آید؟
شرکت بیان یه مسئله ای که داره این است که «نمی‌تواند به مشکلات اعضای خود و وبلاگ‌نویسان رسیدگی کند.» 
من در بلاگ اسکای هم مینویسم، تقریبا به تمام ایمیل‌ها و نظرات درسریع‌ترین زمان پاسخ میدهند و راجع به مشکلات و باگ‌ها و خطاهای وبلاگ‌تون حتما بهت مشاوره و راهنمایی میدهند، فقط امکان مهاجرت فعلا فراهم نیست! یعنی من با بیش از صد نوشته و مقاله که با تاریخ و زمان ثبت‌شدن‌شون بشه به وبلاگ دیگه منتقل‌شون کرد روبرو هستم، خب عملا با کپی پیست کیف
افتادگی آموز اگر طالب فیضی            هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
قرآن کریم، گاهی نمونه هایی از بندگان فروتن را یاد میکند که الگوی ما باشند. پیروی حضرت موسی از حضرت خضر، یکی از آن موارد است. وی که خودش مقام نبوت داشت، در پی «خضر» راه افتاد و قول سکوت و پذیرش و تبعیت و تحمل داد، تا از چشمه دانش او قطره ای بنوشد: «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً؟» کهف/66؛ ایا در پی تو راه بیفتم و همسفر تو شوم، تا از آنچه خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح علم النفس الفلسفی 
تقریرات السید جعفر الحكیم لدروس الشیخ غلام رضا فیاضی


ت
عنوان الدرس
الرابط

1
التعریف بالكتاب و المصادر المعتمدة ، و مقدمة فی تعریف النفس 

2
تعریف النفس عند أرسطو

3
تتمة تعریف النفس عند أرسطو

4
تتمة على تعریف أرسطو للنفس (بدایة الدرس الثانی من الكتاب الدراسی)

5
تعریف النفس عند ملا صدرا، ابن سینا، الفارابی، أفلاطون، أخوان الصفاء (تتمة الدرس الثانی من الكتاب الدراسی)

6
مناهج البحث فی النفس 

7
تن
 
 
 
یکی از مشکلات مبلغین، خصوصا در تبلیغ دانش‌آموزی و کودکان، این است که مخاطب، ادبِ کلام ندارد و با الفاظ زشتی مخاطب خود را صدا می‌زند و با او صحبت می‌کند. برای حلّ این مشکل، می‌توان به این احادیث رجوع کرد:
 
 
أجملوا فی‏ الخطاب‏ تسمعوا جمیل الجواب.[1]
 
 
«زیبا خطاب کنید، تا زیبا پاسخ بشنوید.»
 
 
نکیر الجواب‏ من‏ نکیر الخطاب.[2]
 
 
«پاسخ بد، به دلیل خطاب بد است.»
 
 
پس زیبا خطاب کنیم، تا زیبا پاسخ بشنویم! [3]
 
 
 
 
 
 
[1] تمیمى آمدى، عبد ال
یکی از مشکلات
مبلغین، خصوصا در تبلیغ دانش‌آموزی و کودکان، این است که مخاطب، ادبِ کلام ندارد و
با الفاظ زشتی مخاطب خود را صدا می‌زند و با او صحبت می‌کند. برای حلّ این مشکل،
می‌توان به این احادیث رجوع کرد:
أجملوا
فی‏ الخطاب‏ تسمعوا جمیل الجواب.[1]
«زیبا خطاب کنید،
تا زیبا پاسخ بشنوید.»
نکیر
الجواب‏ من‏ نکیر الخطاب.[2]
«پاسخ بد، به دلیل
خطاب بد است.»
پس زیبا خطاب کنیم، تا
زیبا پاسخ بشنویم! [3]
 





[1]
تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و در
 
 
   بنا بر اعتقادِ شیعه، ضرورتِ اطاعت از حکمِ قرآنِ صامت، هیچ تفاوتی با حکمِ قطعیِ قرآنِ ناطق ندارد. این سخن بدین معناست که همۀ دستورهای امامِ معصوم، همانندِ اوامرِ قرآنِ کریم، لازم الاطاعه است. همان شریعتِ مقدّسی که دستورِ تکریمِ قبورِ اهلِ بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، را میدهد، در بابِ ضرورتِ پاسداری از سلامتِ تن، توصیه ها و سفارشهای اکیدی دارد؛ برای مثال، حضرت سیدالشهدا، علیه الصلوه و السلام، میفرماید: 
 
بادِروا بِصِحَّةِ الأج
مناظره حضرت آقا امام صادق علیه السلام با ابو حنیفه در مورد بطلان قیاس
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است:
محمد بن عبید، عن حماد، عن محمد بن مسلم قال: دخل أبو حنیفة على أبی عبد الله علیه السلام فقال له: إنی رأیت ابنك موسى یصلی والناس یمرون بین یدیه فلا ینهاهم، وفیه ما فیه فقال أبو عبد الله علیه السلام: ادع لی موسى، فلما جاءه قال: یا بنی إن أبا حنیفة یذكر أنك تصلی والناس یمرون بین یدیك فلا تنهاهم، قال: نعم یا أبه إن الذی كنت اصلی له كان أقرب إ
1.  آن قدر یک گوشه ننشینید و کتاب‌های عهد عتیق
بخوانید. اگر خاطر مبارکتان باشد عبارت «نسجت علیه عناکب النسیان» را 2
جور خوانده و معنا کردم.
 یکی معلوم؛ یعنی آن قدر در یک گوشه مانده که
عنکبوت‌های فراموشی بر آن تار تنیده‌اند.
دوم به صورت مجهول؛ یعنی سال‌ها
به‌مراتب بیشتر در یک گوشه مانده، آن قدر که عنکبوت‌های فراموشی خودشان هم مرده و
بر روی آن در تارها تنیده‌ شده‌اند. (تصویر زیبایی است با همان ذهنیت گذشتگان که
لابد نمی‌دانستند عنکبوت پوست
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت دوم. پست ۴۶۹ مدرسۀ فکرت. ورودمان به هتل گلشن رضوی را پیش‌ازظهرِ ۲۸ آبان ۱۳۹۸ به ثبت رساندیم و در محل اقامت‌مان قرار و آرام گرفتیم؛ با حالات گونه‌گون: خوشحالی از سالم‌رسیدن به مقصد. سکوت و فرورفت به اعماقِ انگیزه‌ها و آرزوهای فردی. ازدیاد خنده‌ها و شوق وصال‌ها از طریق خواندنی‌ها و شنیدنی‌های طرفینی، چه جوک، چه مزاح، چه فکاهی، چه جدّی و چه نکته و پندرسانی. هم‌باشی ذهنی و کلامی و فکری ب
 
بررسی جامع شعر فارسیِ پس از مشروطه و تحقیق درباره‌­ی تحولات ادبی ناشی از این جنبشِ آزادی‌خواهانه‌ی عظیم کاری بس دشوار و گسترده است که در مجالی چنین اندک، غیرممکن می­‌نماید. ما در این شماره و شماره‌­ی آینده‌­ی بامداد، تنها به چشم‌­اندازی از مهم‌­ترین پدیده‌­های این تحول خواهیم پرداخت.
شاید مفید باشد که در وهله‌­ی نخست، کمی درباره‌­ی اوضاع ادبی و اجتماعی قبل از مشروطه بدانیم. اگر به نقد و بررسی تاریخ ادبیات فارسی در دوره‌­های مختل
 
بررسی جامع شعر فارسیِ پس از مشروطه و تحقیق درباره‌­ی تحولات ادبی ناشی از این جنبشِ آزادی‌خواهانه‌ی عظیم کاری بس دشوار و گسترده است که در مجالی چنین اندک، غیرممکن می­‌نماید. ما در این شماره و شماره‌­ی آینده‌­ی بامداد، تنها به چشم‌­اندازی از مهم‌­ترین پدیده‌­های این تحول خواهیم پرداخت.
شاید مفید باشد که در وهله‌­ی نخست، کمی درباره‌­ی اوضاع ادبی و اجتماعی قبل از مشروطه بدانیم. اگر به نقد و بررسی تاریخ ادبیات فارسی در دوره‌­های مختل
بعدازظهر لینک این پست را اینجا گذاشتم که کامنتم برای آن را بخوانید. اما پیش‌نویسش کردم چون نمی‌خواستم دوباره دوستانم با عصبانیت از من بپرسند اصلا چرا با این آدم‌ها بحث می‌کنم. به‌هرصورت، خواندنِ پست و کامنت‌های من برای اینکه ادامه بحثم را متوجه شوید لازم به نظر می‌رسد.
ابتدا، چند فرضِ اولیه را روشن می‌کنم که گمانم پیش‌تر هم این کار را کرده بودم. گرچه، به‌کاربردنِ املای نادرستِ کلمات، عصبانیت، لحن توهین‌آمیز، و استفاده از کلمات نابه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها