نتایج جستجو برای عبارت :

موکب رنگی پنگی

 
 
سلام خدمت دوستان و همراهان
فعالیت نیروهای جهادی در آماده سازی موکب اربعین در مرز شلمچهبنا به فرمایش ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای که فرمودند:این مراسم (اربعین) را هر چه میتوانید و هر چه میتوانیم، باید پُربارتر و معنوی‌تر کنیم...
خاطرات اربعین نود و هشت: (شماره ده)
در جریانید دیگه که در حال حرکت به سمت مرز مهران بودیم از تهران با پراید.
برای ناهار توقف کردیم.
اسم موکب مدافعان حرم بود.
چند روز قبل حرکت ما، یکی از اهالی شهرمون تو اینستا استوری کرده بود تصویر این موکب رو.
برام جالب بود که ماهم تو همون موکب توقف کرده بودیم.
موکب بزرگی بود.
ظاهرا اهالی افغانستان این موکب رو زده بودند.
داخل چادری بزرگ رفتیم نشستیم.
سفره پهن بود و زائران در حال میل غذا بودند.
ما هم رفتیم نشستیم س
صبح امروز در دیدار جمعی از موکب داران عراقی: از صمیم قلب خودم و ملت ایران تشکر میکنم؛ هم از شما موکب داران که در ایام اربعین، کرامت و مودّت را به منتهادرجه میرسانید، هم از ملت بزرگ عراق و هم از مسئولین عراق که امنیت و زمینه را فراهم کردند و بخصوص از علما و مراجع بزرگ عراق که فضای زیارت و برادری را بین آحاد مردم و دو ملت فراهم کردند
موکب رنگی پنگی نویسنده: بهزاد دانشگر انتشارات: عهد مانا
موکب رنگی پنگی : خرده روایت هایی از هنرمندان خلاق اربعینی، پیوستی به پادشاهان پیاده
 
موکب رنگی پنگینویسنده: بهزاد دانشگرانتشارات: عهد مانا
معرفی:
یه موکب کوچیک پر از مداد رنگی، پارچه‌ها و کاغذهای رنگی، پر از عروسک‌های دست‌ساز و کاموا و یونولیت.یه موکب پر از بازی و شوق و ذوق و سروصدای بچه‌ها. زنان و دختران هنرمندی که چندسالی است بدون هیچ پشتیبان و در یک حرکت خودجوش و مردمی خودشان را م
ایام اربعین ۹۰ بود که در مسجد سهله سرپایی و در بین اعمال و بازدیدها اولین صحبت‌های موکب شروع شد. موضوع از این قرار بود که هیئت هنر بعد از چند سال تجربه سوگواره هنر و حماسه و ارائه آثار عاشورایی در حاشیه خیمه هنر و حماسه، حالا ظرفیت آن را داشت که در کار تولید آثار هنری با طیف وسیع تر مخاطب بشود؛ بی‌دلیل هم نبود. در همین سال‌ها تقاضای زیادی برای استفاده از تولیدات هنری هیئت در بین هیئات مذهبی و جامعه مخاطب هنر دینی ایجاد شده بود. همه این‌ها در
سلام خدمت دوستان و همراهانافرادی که تمایل دارند در موکب گروه های جهادی و ستاد اجرایی فرمان امام در مرز شلمچه به زوار اباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت کنندبه این شماره09399411944  مشخصات خود را ارسال نمایند.پای کار حسین ایستاده ایم
 
دارم غریب و آشنا را می شمارماین خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدارا شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خودرا می کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم باعقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوک
بالاخره بعد چندروز تنها اومدم حرم؛از حرم تا موکب تقریبا میشه گفت خیلی راهه.مستقیم بعد اینکه رسیدم رفتم حرم امام حسین ع ،حدود نیم ساعتی میشه گفت نشستم و بعدش بلند شدم که برم، باید زود میرفتم چون داداشم تو موکب منتظرم بود،از شبهای قبل یه راه میانبر پیدا کرده بود زیر زمین حرم که دیگه به شلوغی نخورم تو حرم و سریع برسم.داشتم فکر میکردم که از اونجا برم که با خودم گفتم ولش کن بزار از تو حرم برم هم کیفیش بیشتره هم ثوابش.از تو حرم که داشتم میرفتم تو حا
دنیاکنون ببیندوقت شکوه دین است/درکربلاو عالم گلبانگ اربعین است/پای پیاده آید صدلشکری به آنجا/این عاشقی شیعه باشور همنشین است/موکب به موکب آید دلدادگی وایثار/یک حالت تعجب در پهنه زمین است/بااشک زائر اوسوی حسین رفته/یازینب ورقیه یک ذکر دلنشین است/دروقت دلسپاری عشق ولایت آید/برزائرین مولا سید علی نگین است/بازمزم بصیرت دشمن شکست خورده/این وحدت وعنایت آوای مسلمین است/تا کربلا رسیده عشاق نینوایی/حب حسین وزینب درقلب مومنین است/اندر کنارجابر شو
خاطرات اربعین نود و هشت: (شماره پنج):
بعد اینکه قرار شد بریم موکب برا خادمی زوار امام حسین (ع) از بیست و سوم تا سی ام مهرماه، گفتیم ای کاش زیارت و پیاده روی اربعین رو هم بریم.
چون بیست و سوم، دوشبنه بود و شنبه یک شنبه قبلش کلاس خاصی نداشتم و جمعه و پنج شنبه اش هم که دیگه تعطیل بودیم.
همین شد که با بقیه رفقای موکب، تصمیم گرفتیم هفدهم بریم طرف مرز بریم طرف نجف و از اونجا هم پیاده کربلا.
خاطرات اربعین نود و هشت: (شماره یازده)
ساعتای 5اینا بود که مجدد توقف کردیم.
نزدیک لرستان بودیم فک کنم.
موکب بود.
چایی و عدسی نذری می دادند.
ما هم جاتون خالی میل کردیم.
روی جدول های رو به رو موکب نشسته بودیم.
متوجه عبور تعداد زیادی خانوم شدم.
همشون یه پارچه سبزرنگ پشت چادرشون داشتند.
اکثرا هم سن وسال خودمون بودند ظاهرا.
رو پارچه شون نوشته بود کاروان جامعه الزهرا قم.
فهمیدم کاروان اونجا هستند.
همشون با حجاب کامل بودند.
من خجالب کشیدم که رو مسیر رفت
سلام
موقع رفتن سمت سامرا، یه زن و شوهر با دختر کوچیکشون  تو ون،کنار ما نشستن. مرد اصفهانی بود و تو حرفاش معلوم شد از خادمین یک موکب تو عمود ۹۹۰ هستش. یادمون افتاد که ما تو اون عمود ایستادیم و استراحت کردیم، البته تو یه موکب عراقی... همینطور که نشسته بودیم همسرم دو تا چلوخورشت قرمه سبزی آورد که یکیش رو دادیم خانمای عرب، یکیشم بچه ها خوردن. انقدر هوا گرم بود من نتونستم بخورم! اما بچه ها خیلی دوست داشتن، خصوصا که تو  ظرف یکبار مصرف نبود و کنارشم تر
از مرز مهران تا نجف کرایه صد تومن خواهد بود (مهران تا نجف303کیلومتر)از مرز مهران تا کربلا کرایه هشتاد تومناز مرز شلمچه تا نجف کرایه صد و سی تومن(شلمچه تا نجف 470 کیلومتر )هنوز کسی از مرز چذابه و خسروی پیدا نکردم در که بپرسم  موکب هرمزگان مخصوص خواهران و موکب سیدالشهدا مخصوص برادران در صحن الزهرا(س) حرم امام علی(ع) قرار داره اما ازدحام جمعیت و سر و صدا و گرمای هوا قابل تحمل نیست.....مبیت (خونه ساکنین عراق ) واقعا برای استراحت مناسبند ، فوق العاده تمی
عمود ۶۰۰ جایی برای استراحت پیدا نمی کردیم. از زانو تا نوک انگشتهای پاهام درد می کرد. انگشتهام  تاول زده بود.فقط یه جا برای استراحت بودیم.موکب ها همه پر شده بود.یه آقای اومد سمت ما 
گفت :مکان ؟
حسین اقا سرشو تکون داد
با دست اشاره کرد دنبال ایشون حرکت کنیم
به مریم گفتم بپرس موکب داره. مریم پرسید و آقای عراقی سرشو تکون داد 
داخل یه کوچه تاریک رسیدیم 
همه پشت سرش راه می رفتیم 
دزد گیر ماشینشو زد 
۵ نفری یه قدم به عقب برگشتیم 
من گفتم نمیام. مریم تشک
تو سفر اربعین تا قبل از اینکه برسیم کربلا تو مسیر همه اش صحبت از یه نفر بود
محمد
هر وقت هوا سرد میشد بچه ها به شوخی میگفتن محمد گفته لباس گرم نمیخواد بیارید هوا خوبه
یا میگفتن امسال محمد نیست بریم موکب سید صادق شیرازی کباب ترکی میدن.چون پارسال میخواستن برن تو موکب سید صادق و محمد بهشون گفته بوده حق ندارید اینجا برید چند تاییشون بیرون خوابیده بودن و بارونم زده بوده و سرما خورده بودن
کربلا که رسیدیم بالاخره محمد رو دیدم
برادرم بهم گفت قبلا دبی
از گرمای 47 درجه ، از گرد و خاک، از برگشتن موکب ها، از فشار هشت روی ‌‌‌‌پنج ، از ریزش کوه ، از مسمومیت غذایی ، از ضعف و حدودا 24ساعت غذا نخوردن، از درد و مثل مار به خودم پیچیدن  گذشتم و بالاخره رسیدم خونه:)))))
(هیچ جا خونه خودمون نمیشه )
گفته بودن موکب ام البنین متوقف شید 
رد شده بودیم و تابلو را ندیده بودیم 
نگو یه موکب خییییییلی بزرگ بود که سقفهایی به شکل چادر تو آسمون ساخته بودن اما ما از ریباییش و از اینکه به دنبال مقصد بودیم ندیده بودیم اسمشو
 
جاده پیچید به راست 
یاد اون جوونی که فلافل به من داد بخیر 
تنها فلافلی که خوشم اومد 
 
رسیدیم به دو راهی 
همه از راست می رفتن 
مامور ارتشی ایستاده بود گفتم امام حسین
اون راه دیگه رو نشون داد راه افتادیم بعد فهمیدیم اشتباهه برگشتی
سلام
قبل رفتن یه سری سوغاتی آماده کرده بودم برای بردن خونه ی ابوجاسم، میزبانِ این سه سالمون تو شهر کربلا!
اما میون استوری های دوستان کربلا رفته، دیدم گفتن که بهتره یه چیزی هدیه ببریم که مخصوص ایران باشه و یکی از پیشنهادات زعفران بود!
دیدم زعفران هم ارزشمنده هم کاملا ایرانی هم سبک، هم اینکه یاد امام رضا علیه السلام می اندازدشون که معمولا عاشقشون هستن. چند تایی خریدیم که هر جا مهمان منزل عراقی ها شدیم بهشون هدیه بدیم.
میون راه ساعت حدودای ده
الآن که داشتم پست محبوبه رو میخوندم یاد یه چیزی افتادم که قصد داشتم تو وبلاگم بنویسمش اما یادم رفت.
عراق که بودم، تو شب دوم پیاده روی از نجف به سمت کربلا، تو یه موکب توقف کردیم تا شب رو همونجا بمونیم. موقع اذان مغرب بود و من به همراهانم گفتم: من میرم یه جا پیدا کنم که نمازمو به جماعت بخونم.
اونجا اینجوریه که موقع اذان هر موکبی که یه امام جماعت توش پیدا بشه، نماز رو به جماعت میخونن.
رفتم موکب کناریمون و دیدم نماز اول رو خوندن. گفتم اشکال نداره یه
بسمه رب الحسن (ع)
 
از بچگی دوست نداشتم سمت نذری برم و
منتظر میموندم تا نذری سمتم بیاد ...تو مسیر کربلا هم همینجوری بودم
اما رفقا موکب های تغذیه رو، روش چتر زدن
جوری که 3 بار ناهار میخوردن
3 بار شام...
امشب جمکران بودیم
و حین خروج یه جایی موکب مانند، داشت غذا میداد
نمیخواستم برم سمتش اما یه لحظه یه بغض خفیفی اومد و ما رو بیاد "الی الطریق" در اربعین 98 انداخت
بیاد اربعین، رفتم و تو یه صف طویل غذا ایستادم...
 
__________________
پ.ن 1: آی رفیقا

حرم کرب و بلا یادش ب
متن کامل مداحی 
تا می بینم یه زائری راهی کربلا میشه
با زیارت نرفته ها دل من همنوا میشه
اگه رفتی زیر قبه ی حسین یادم کن
اگه رفتی توی بین الحرمین یادم کن
میون سینه زنی و شور و شین یادم کن
یادم کن تو دلمه غم اربابم
یادم کن کنار حرم اربابم
التماس دعا زائر کربلا
بیخیال دنیا فقط غصه من شده همین
نمیشه انگار امسالم کربلا باشم اربعین
رسیدی به موکب امام رضا یادم کن
شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم کن
تل زینبیه و پایین پا یادم کن
باز روی لبمه قسم اربابم
یادم ک
پس از شنیدن انتقادات فراوان ، همسفرهای محترم رو راهی کربلا کردیم و بنده و آقای پدر قدم قدم پای علم ،ایاالله اربعین میام سمت حرم (مدیونین فکر کنین من قبول نکردم با ماشین برم )ولی فارغ از شوخی آدم وقتی پیرمرد و پیرزن ها و بچه های کوچیک رو میبینه اصلا غیرتش اجازه نمی‌ده که پیاده نیاد ، دل آدم راضی نمیشه....تا مامان اینا رو راهی کنیم خوردیم به گرما (کلا هوا گرما ) قرار ساعت مشخص حرکت کنیم ، برق رفت و چه جهنمی بود واقعا،یک دفعه رعد و برق زد و هوا ابری
 
سیدمجید بنی‌فاطمه مداح اهل بیت (ع)  در پاسخ به این سؤال که مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) چه تأثیری در ایجاد شور در زائران اربعین حسینی داشته‌اند؟ اظهار داشت: ذاکران امام حسین (ع) اعم از روضه‌خوان‌ها و مداحان در حال افراد و نگه‌داشتن آنان در این مسیر بسیار تأثیرگذار هستند.اهمیت تلاش بچه حزب‌اللهی‌ها و هیأتی‌ها در فضای مجازیوی افزود: بعد از اتمام دهه محرم و اربعین، افراد رها می‌شوند، اما بچه‌ حزب‌اللهی‌ها و هیأتی‌ها در فضای مجازی تلاش م
در دیدار جمعی از موکب داران عراقی: راهپیمایی اربعین در تاریخ نظیر ندارد. چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شده است/ منطق حسین(ع) منطق دفاع از حق، ایستادگی دربرابر ظلم، و طغیان در مقابل گمراهی و استکبار است. پیام امام حسین، پیام نجات دنیا است. حرکت عظیم اربعین دارد این پیام را منتشر میکند و این حرکت باید تقویت شود. این خون حسین بن علی است که بعد از ۱۴۰۰سال دارد میجوشد.
همایش پیاده‌روی جاماندگان اربعین ـ کاشمر
شرکت‌کنندگان در این همایش با پای پیاده مسیر  حرم امامزاده سیدحمزه (ع) تا حرم امامزاده سیدمرتضی (ع) را پیمودند و حدود ۵۰ موکب سیدالشهدا (ع) در این مراسم از عزاداران در روز اربعین پذیرایی کردند.
اربعین راز خدا هستی و سوگند عدد
شیعیان واژه ی رمز تو وَ احباب توایم
نقطه ی وصل جهان پهنه بین الحرمین
کربلا تا به نجف موکب ایجاب توایم
چشمه ی عشقی و ما تشنه ترین های زمین
عاشقانِ عطش و تشنگی ناب توایم 
راهی از عشق تو تا خانه ی ارباب جهان
راهیان حرم و نقطه ای از قاب توایم
اربعین آخر عشقی و جهانی هستی،
دلبر نازی و ما عاشق بی تاب توایم
این چه شوریست که از عطر تو عالمگیر است ؟
مست آن رایحه ، درگیر تب ناب توایم
غلغله بر همه ارکان جهان از نامت
روشن از نو
غروب روز قبل اربعین پارسال، تو یه موکب نزدیکای عمود ۱۲۰۰ خوابیدیم.
صبح بعد نماز صبح به پیاده رویمون ادامه دادیم تا حدودای ه‍شت صبح رسیدیم کربلا.
شهر آنقدر شلوغ بود که حرکتمون خیلی کند شده بود و بالاخره ساعت ده ۱۱ رسیدیم بین الحرمین.
دیدم اون وسط طناب کشیدن و یک مسیری درست شده که مردم دارن هروله کنان می دوند، کفشامو دادم به همسفرم، خودمو رسوندم اون وسط، از طناب رد شدم و منم هروله کنان قاطی موج دریا شدم...
ضمن عرض سلام و ادب خدمت سروران گرامی،
به اطلاع می‌رساند با همکاری موکب زینب بنت المرتضی(س)، کارگاه دوخت ماسک در پایگاه بسیج سلمان کن راه‌اندازی شد و جهت رونق این کارگاه نیازمند کمک مالی شما خیرین ارجمند هستیم.
 
شماره شبا :
ir7007001000217490184001
شماره کارت :7514-7539-7210-5041
هوالجمیل
غلام همت آن نازنینم - که کار خیر بی روی و ریا کرد
خدمات بی شائبه و بی چشمداشت و بدون کمک دولت در مشکلات و بحرانهای زیر:
سیل پلدختر
سیل شیراز
سیل خوزستان
سیل چابهار
مبارزه با کرونا در طول دوران قرنطینه در اسفند 98 و بهار 99 و تولید ماسک و ضدعفونی کردن معابر و ماشینها
کمکهای قابل توجه به مستمندان
کمک به تهیه جهیزیه زوجهای جوان
و راه اندازی موکب خدام الحسین در چندین اربعین در کاظمین و سامرا و جاده کربلا نجف
و.... و..... و...... و......
آنکس که باید ب
هوالجمیل
غلام همت آن نازنینم - که کار خیر بی روی و ریا کرد
خدمات بی شائبه و بی چشمداشت و بدون کمک دولت در مشکلات و بحرانهای زیر:
سیل پلدختر
سیل شیراز
سیل خوزستان
سیل چابهار
مبارزه با کرونا در طول دوران قرنطینه در اسفند 98 و بهار 99 و تولید ماسک و ضدعفونی کردن معابر و ماشینها
کمکهای قابل توجه به مستمندان
کمک به تهیه جهیزیه زوجهای جوان
و راه اندازی موکب خدام الحسین در چندین اربعین در کاظمین و سامرا و جاده کربلا نجف
و.... و..... و...... و......
آنکس که باید ب
بسم الله الرحمن الرحیم ./
اومدیم شمال که ازینجا با بابا راهی شیم ، شب رسیدیم ، صبح که بیدار شدیم یهویی مامان گفت منم میام ! اینجوری شد که ظهر ِ ۱۶ مهر ِ ۹۸ با مامانی که دیسک کمر و درد گردن داشت حرکت کردیم به سمت مرز مهران ، شب رسیدیم تهران و مامان بابا رو بردیم خونه ی خودمون تا استراحت کنیم ، انقدر خسته بودن که خوابیدن ، منم برای ناهار فردا کتلت درست کردم و خوابیدم. صبح بعد از صبحونه دوباره حرکت کردیم و سر شب ِ ۱۷ مهر رسیدیم مهران . یه خونه گرفتیم
بالاخره بعد چندروز تنها اومدم حرم؛از حرم تا موکب تقریبا میشه گفت خیلی راهه.مستقیم بعد اینکه رسیدم رفتم حرم امام حسین ع ،حدود نیم ساعتی میشه گفت نشستم و بعدش بلند شدم که برم، باید زود میرفتم چون داداشم تو موکب منتظرم بود،از شبهای قبل یه راه میانبر پیدا کرده بود زیر زمین حرم که دیگه به شلوغی نخورم تو حرم و سریع برسم.داشتم فکر میکردم که از اونجا برم که با خودم گفتم ولش کن بزار از تو حرم برم هم کیفیش بیشتره هم ثوابش.از تو حرم که داشتم میرفتم تو حا
توی مسیر برگشت می دیدم زائرایی که پیاده داشتن میومدن سمت مشهد . این پیاده روی خیلی با پیاده روی اربعین فرق داره . توی مسیر کربلا موکب ها از هم یک متر هم فاصله ندارن و اینجا موکب ها چندین کیلومتر فاصله دارن . به همین خاطر باید توشه ی بیشتری با خودت برداری و طبیعتا کوله ی بزرگتری هم لازم داری و بار سنگین تر و سفرِ سخت تر ... 
اون ولوله ای ک تو مسیر کربلا هست اینجا نیست . گاهی می دیدم که یک نفر داره تنها میاد . حتی یه خانم رو دیدم که داره تنها میاد ! وقتی
سفر هر سال بنده به عراق در ایام اربعین
به اندازه ای خاطرات و ناگفته ها دارد که شاید نوشتن همه آنها کتابی بشود بس سترگ!
اما یکی از نکات جالبی که در کربلا دیدم
و متوجه اهمیت رسانه و سینما در گسترش نفوذ در میان ملت ها شدم ، مساله توجه مردم عراق
به شخصیت «کیان ایرانی» در سریال مختارنامه است.


سریال المختار ثقفی از جمله فیلم های ایرانی
است که در جهان عرب مخاطبین بسیاری پیدا کرد.اما در عراق از این فیلم استقبال ویژه
ای شد زیرا اولا سرگذشت فیلم در عراق
سلام
از جنت الارض، کربلای حضرت ارباب ، وخونه ی یکی از مجاوران اشون براتون می نویسم. دیروز عصری بعد از زیارت مزار حضرت امیر علیه السلام، که عجیب چسبید و دل کندن از حرمشون خیلی سخت بود، راه افتادیم سمت کربلا...
از دیشب مهمون یک خانواده ی بسیاااااااار مهربان عراقی هستیم، که قبلا تو اربعین با دوستم آشنا شدن. الان هم به لطف وای فای صاحب خونه به نت وصل شدم.
این ایام هم شبیه اربعین، هم یه عده پیاده دارن میان سمت کربلا، هم بعضی موکب ها تو راه آماده پذیر
تعریف می‌کرد: برای ناهار توی فلان موکب توقف کردم. هرجا مینشستم غذا بخورم، یک مرد عرب بزرگ جثه جلویم می ایستاد و جم نمی‌خورد تا بلند شوم. پرس و جو که کردم، فهمیدم هیچ چیز نداشته برای ارباب خرج کند. نذر کرده سایه بان زائرش باشد.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش ای
حسین سپهری رییس هیات امنا و مدیر اجرایی استان مقدس حضرت آقا علی عباس و شاهزاده محمد ع از همکاری و هماهنگی و مساعدت ، همه دست اندازان برگزاری مراسمات اخیر آستان مقدس، اربعین، بیست و هشتم صفر و شهادت امام رضا ع، از جمله مدیرکل محترم اوقاف و امور خیریه استان، جناب حاج آقا بلک، مدیریت محترم بحران استان اصفهان جناب آقای شیشه فروش فرماندهی محترم انتظامی استان جناب سردار معصوم بیگی، مدیریت محترم اورژانس استان جناب آقای دکتر راستین و ریاست محترم
آهنگ بی رودربایستی من همونیم که میخواستی از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود آهنگ جدید شهاب مظفری ما باحالیم با دو کیفیت 320 و 128 همراه با
دانلود راه اخیر ستاره مظفری ما باحالیم موزیک و ترانه ما با حالیم با صدای ستاره مظفری گرامی همینک از موزیکفا دانلود کنید همش بسیار ما دانلود راه بدون رودروایسی منم همونی که میخواستی حال که داری دست میدی با خودم بدون . سر دانلود راه بدون رودروایسی خودم همونم که میخواستی شما موکب همیشگی س
حجاب یعنی خود را به نمایش نگذاشتن. حجاب یعنی کار را فقط برای خدا انجام می دهم و لاغیر. اینکه در حجاب، اجباری نیست شاید به همین معنی باشد. حجاب یک درجۀ معنوی است و یکی از زیبایی های دین تا نشان دهید که برای خدا یک بنده اید.
 
+ موکب آمستردام - بهزاد دانشگر
حسین سپهری رییس هیات امنا و مدیر اجرایی استان مقدس حضرت آقا علی عباس و شاهزاده محمد ع از همکاری و هماهنگی و مساعدت ، همه دست اندازان برگزاری مراسمات اخیر آستان مقدس، اربعین، بیست و هشتم صفر و شهادت امام رضا ع، از جمله مدیرکل محترم اوقاف و امور خیریه استان، جناب حاج آقا بلک، مدیریت محترم بحران استان اصفهان جناب آقای شیشه فروش فرماندهی محترم انتظامی استان جناب سردار معصوم بیگی، مدیریت محترم اورژانس استان جناب آقای دکتر راستین و ریاست محترم
#یادش_بخیر
شهید محمد مهدی لطفی عاشق پیاده روی اربعین بود، اما با توجه به ماموریت‌های متعدد و اینکه فرماندهان ارشد بهش اجازه اینکار رو نمی‌دادند، موفق نشده بود پیاده روی اربعین بره، تا اینکه به هر طریقی بود دو سال قبل (اربعین ۹۶) یکی از ماموریت‌های عراقش رو با ایام اربعین هماهنگ می‌کنه، چون سفر کاری خیلی ضرورت داشته، مقداری از راه رو پیاده روی می‌کنه و شب اربعین خودش را به کربلا میرسونه.
حاج مهدی در مورد پیاده روی اربعین می گفت وجود امام ز
دوست جان پیام داده که فلان موکب التماس دعا داره، میای بریم؟ هنوز خستگی سفر اربعین برجا بود. رفتم که یه نخودی توی آش باشم. ماشاالله آنقدر نیرو آمده بود که از فرط یکاری برگشتم خوابگاه. ناراحت نشدم. بیشتر کیف کردم. بچه هایی که اگر بیرون میدیدی گمان میکردی اصلا اهل این چیزها نیستند، آمده بودند با چه عشقی کار می‌کردند. دلم نیامد کار را ازشان بگیرم. هرچند عملا برعکسش اتفاق افتاده بود. بماند که بروبچ کم تجربه خبر یک unkle sprain ساده رو یه جوری میرسوندن و
دوست جان پیام داده که فلان موکب التماس دعا داره، میای بریم؟ هنوز خستگی سفر اربعین برجا بود. رفتم که یه نخودی توی آش باشم. ماشاالله آنقدر نیرو آمده بود که از فرط یکاری برگشتم خوابگاه. ناراحت نشدم. بیشتر کیف کردم. بچه هایی که اگر بیرون میدیدی گمان میکردی اصلا اهل این چیزها نیستند، آمده بودند با چه عشقی کار می‌کردند. دلم نیامد کار را ازشان بگیرم. هرچند عملا برعکسش اتفاق افتاده بود. بماند که بروبچ کم تجربه خبر یک unkle sprain ساده رو یه جوری میرسوندن و
در فیلم inceptioon، دیکاپریو در خواب طبقاتی را برای خودش خلق کرده است. هر طبقی صحنه‌ای از زندگی‌اش است. من چند روزی است دارم در یک صحنه زندگی می‌کنم.
یک موکب خنک.بعد از این که تا نیمه‌های شب راه رفتیم. یک موکبی پیدا کردیم. تازیک، دلنشین، وسط راه. با محمدرضا رفتیم تهش. پتو نبود. یک پرده بود که بهم دادند. انگار یک نفر پردۀ خونه‌اش را داده بود زوار بیندازند روی خودشان. رفتم زیر همان پرده با یک پتوی دیگر. آره پتو هم بود. بوی تاید هم میدادند. ولی این صحنه.
 فرمانده نیروی هوایی ارتش از آمادگی ارتش برای موج بازگشت زائران حسینی خبر داد. امیرسرتیپ عزیز نصیرزاده در حاشیه بازدید از موکب و بیمارستان صحرایی نیروی هوایی ارتش در مرز مهران با اشاره ارائه خدمات شبانه روزی به زائران در مرزهای کشور گفت: در مرز مهران روزانه ۴۵ هزار پرس غذا پخت و بین زائران توزیع می شود. وی در ادامه افزود: در بیمارستان صحرایی ۵۰ تختخوابی نیروی هوایی ارتش در مرز مهران تا ۷ هزار مراجعه نیز داشتیم.
امیر نصیرزاده همچنین با اشار
خاطرات اربعین نود و هشت: (تیترها)
باتوجه به اینکه به مرور زمان فرصت نوشتن خاطرات اربعین امسال رو پیدا می کنم، الان تیتر خاطرات رو می نویسم تا یادم نره. به مرور می نویسم جریان کامل همشون رو:
1- ریز هزینه های اربعین امسال. و برنامه حرکت.
2- رفتن سر مزار آقاهادی همان اول.
3- اسکان نجف. خوش جا و تمیز.
4- ما و صف حموم؟!
5- پاره شدن زیپ کوله پشتی!
5- آقا سر لباسو بگیر خشکش کنیم!
6- عتبه مقدسه و غذا.
7- یک سحر فرصت نجف امسال. یک گریه نمکی قبل نماز صبح.
8- دیدن رفقا اتف
کاش همیشه همینجوری دور هم جمعمان کنی. کاش همیشه همینجوری ما را دور یک سفره، کنار هم بنشانی و مثل وقتهایی که قرار است توی یک قاب جمع شویم، مجبورمان کنی کمی مهربانتر بنشینیم تا توی عکس جا بشویم. کاش این عکس گرفتن تا قیامت طول بکشد و کسی فلاش نزند و 3 را نگوید تا ما همیشه لبخند بزنیم و دستمان دور گردن هم بماند. حالا که یک خط در میان، پیام‌های مجالس آخر ماه می رسد، میترسم بعد از پیراهن مشکی ها و کتیبه‌ها، بعد از جمع شدن موکب‌ها و باندهایی که "هلابی
مهم ترین تفاوتی که زیارت اربعین با وقت های دیگر دارد هدفمند بودنش است. یک جریانی دارد مردم را یک جایی می برد که شبیه هیچ جای دیگر نیست. زیارت همیشه و در تمامی مناسبت ها ثواب دارد. کربلا همیشه مهم ترین جای عالم است؛ ولی به نظرم اربعین یک چیز دیگر است. در اربعین امام حسین علیه السلام یک سفره پهن کرده برای همه. یک سفره پهن کرده که روی همه را کم کند و بگوید شما که می گفتید می خواهیم به درد دین بخوریم، شما که می گفتید کاش در آن زمان بودیم و کمک می کردیم
دست خود را که از لابلای خس و خاشاک آنسوی تپه ها بیرون می آوری و گمان می بری برْد را کرده ای لبخند رضایت ناشی از ذهن پرورده ای هجو که کودک سیب دزد در این سوی خیابان در کوچه ی منتهی به خانه اش میزند سرتاسر بر لبهایت خشک می شود. و کماکان آن دست دیگرت در میان آن هیاهو به بار نشسته است و موکب مگس های بازار است و یا گوشه ای دیگر دستی در پاچه ای دارد و میمالد. هی میمالد و میمالد که نقش بندد قالب های مانکنی بر پیکره ی عدسی و هی تنگ و گشاد کند سوراخ مردمک را.
خاطرات اربعین نود و هشت: (شماره چهار)
شاید این جملاتی که میخوام الان بنویسم بهترین و شیرین ترین خاطراتم تو کل این وبلاگ باشه. خیلی خوشحالم که می تونم این حرفا رو بنویسم و رویا نیست و واقعیه:
تو محرم امسال تو روضه ها و بویژه تو اون شب آخر اردو جهادی تابستون امسال تو مراسم قرعه کشی اربعینش و این ها، تو دلم همیشه از خدا و امام حسین(ع) می خواستم که توفیق نوکری و خادمی شون رو به من بدهند.
الحق هم که دادند.
اول از همه که تو کاروان اربعین دانشگاه خدارو ش
با استعانت از خداوند متعال این وب سایت در تاریخ 28 آبان ماه 1397 جهت ثبت و انعکاس گزارش فعالیت های مراکز فعال روستای کنگ مزار راه اندازی گردید.موقعیت مکانی کنگ مزار در زابل:

واحد رسانه و ارتباطات  مسجد امام المتقین علیه السلام کنگ مزار
همیشه می گوید ببین، آنجا آدم زیاد بود. همه شان نماز می خواندند و روزه می گرفتند. همه شان مثل ما مسلمان بودند؛ ولی همان ها بودند که امام حسین علیه السلام را شهید کردند. من می گویم شاید اگر ما هم آن زمان بودیم، طرف امام حسین علیه السلام می رفتیم؛ اما مادرم می گوید این حرفت درست؛ ولی الآن امام زمان عجل الله تعالی فرجه اینجاست. تو برای امام زمانت داری چه کار می کنی؟ اگر می خواهی کاری برای امام زمانت انجام دهی الآن وقتش است؛ چون او فقط 313 نفر احتیاج د
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، اگر پیاده باشد خداوند بابت هر قدمش یک حسنه می نویسد و یک گناه از او محو می کند. وقتی به حرم می رسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده می نویسند. وقتی مناسکش تمام می شود، خداوند نام او را جزء فائزان و رستگاران می نویسند. وقتی می خواهد بازگردد، فرشتۀ الهی در مقابلش قرار می گیرد و می گوید که رسول خدا صلی الله علیه و آله به شما سلام می رساند و مژده می دهد عم
به رغم تمام تلاش‌های دشمن اما به اراده خداوند هر سال راهپیمایی اربعین پرشورتر برگزار می‌شود و در این میان برادران اهل ‌سنت نیز به سفارش نبی مکرم اسلام(ص) در مورد دوستی و محبت اهل‌بیت رسول خدا عمل کرده و این اظهار محبت را به گونه‌های مختلف (از شرکت در راهپیمایی و زیارت تا برقرار کردن موکب) نشان می‌دهند.
در منطقه غرب کشور برادران اهل سنت حضور دارند که شافعی‌مذهب هستند. «ابوعبدالله شافعی» که پیروان او را شافعی می‌گویند در شعری به زبان عربی
امشب سه بار تو دلم گریه کردم، مثل موقعی که داشتم از پدر و مادرم خداحافظی می کردم.
وقتی داشتن وسایلشون رو جمع می کردن که با اتوبوس ساعت ۹ برن، من مجبور بودم که زودتر برم شرکت.
کیفمو که برداشتم و برم اومدم دید و بوسی کنم باهاشون، یهو گریم گرفت و اشکم جاری شد. اصلا دست خودم نبود و نمیدونستم دارم چی کار می کنم. از گریه من مامانم هم گریه کرد. چشمای بابامم که مرد بزرگی و جز در عزای امام حسین اشک نمی ریزه بارونی شد.
جلوی در که رسیدم و خودمو تو آینه دیدم،
یا من هو رب کل شیء
 
 
کریم کاری بجز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه است، ولی حرم نداره....
 
غریب اونیه که همدم اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه
 
حسن سایه اش همیشه رو سر داداشه
حسن نمیشه که تو کربلا نباشه
 
موکبِ کربلای ما، روی تلِ زینبیه بود. ساختمانی دو طبقه نیمه ساخته که از هر طرف صدای دسته های عزاداری به گوش میرسید و گاهاً میگفتند که سخت خوابشان میگیرد.
راستش ذهن من در مورد خواب، ساده میگیرد و زود خوابم میبرد. با این مسئله اصلاً مشکلی ند
می گویند مردی خراسانی رفت پیش امام صادق علیه السلام که ما می خواهیم قیام کنیم. امام صادق علیه السلام گفتند برو توی تنور. گفت من؟! من شیعه و محب و فلان، چرا من توی تنور بروم؟! صحابۀ دیگری از امام صادق علیه السلام آمد. گفتند برو توی تنور. رفت و نشست و همان طور داشت صحبت می کرد. بعد امام گفتند هر وقت به این نقطه رسیدید ما خودمان می دانیم کی قیام کنیم؛ یعنی بحث معرفت امام به شعر و حرف نیست، به عمل است. هر کاری هم که قرار است عمل شود تمرین می خواهد. به نظ
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
 
اربعین 97 بعد از عبور از مرز چذابه در موکبی بین راهی در نزدیکی شعر العماره عراق
مامان میگه نجف خییییییییلی شلوغه 
میگه اعصابمون خرده که بیکار تو موکب نشستیم 
میگم زیارت حرم امام علی و... میگه اووووو شلوغه از پارسال که با داداشت رفتم خییییییلی شلوغتره 
میگه چند نفر از کاروان جدا شدن و برگشتن ایران! به این حد یعنی! و فکر می کنم که هنو تا اربعین یه هفته مونده! 
میگه برای چای باید صف وایستی! برای آب هم!!!!! آب گیر نمیاد! 
هوففففف و من دارم لعنت میکنم اونی که گفته برید،غیبت نمی خورید ویزا آزاد ، گذرنامه فقط یه برگه و...
بسه دیگه می
گروه فعالیت‌های قرآنی ــ امام جماعت مسجد جامع و روستای قوژد از
برگزاری مراسم احیای شب نیمه شعبان در مسجدجامع این روستا خبر
داد.
حجت الاسلام و المسلمین نوری در گفتگو با پایگاه خبری بخش مرکزی شهرستان کاشمر اظهار کرد: مراسم احیای شب نیمه شعبان شنبه شب از ساعت 10:30 شب تا اذان صبح در مسجد جامع روستای قوژد  برگزار خواهد شد.وی
اعمال شب نیمه شعبان، قرائت قرآن، مناجات، اشعار فراق یار، دعا و مناجات،
سخنرانی، حضور مداحان و ... را از برنامه‌های اجرای
در عین اینکه خودمون رو برای اربعین آماده کردیم از نذری فرهنگی هم غافل نبودیم و چند تا طرح رو انتخاب کردیم و چاپ کردیم تا زائران امام حسین(ع) در مسیر پیاده روی به کوله پشتی خودشون الصاق کنن چراکه تو این مسیر صدها نفر این طرح رو میبینن و گاها یه نفر ممکنه چندین دقیقه پشت سر شما راه بره و یقینا در پوستر پشت کوله پشتی شما تامل خواهد کرد.
(طرح های با کیفیت برای چاپ رو از اینجا دانلود کنید.)
کار دیگه ای که کردیم تهیه آبنبات چوبی و بادکنک و اسباب بازی ه
 
می‌روی سوی بهشت کربلایش، خیر پیش!حافظ تو سایه لطف خدایش، خیر پیش!
زانوی لرزان و بهت تشنگی را می‌چشی…کاش بودی کربلای او، به جایش… خیر پیش!
راه- با پای پیاده- خوانده تا پَر واکنی…بشکنی در خود… بمانی در هوایش، خیر پیش!
یا پدر… یا مادرت، غمگین، دعایت کرده است…شد اجابت، خواهش گرم صدایش، خیر پیش!
نوحه خواندی… گریه کردی… این مُحرَّم هم گذشت…شاید این«رفتن»، شده مزد عزایت، خیر پیش!
کاروان او هم این راه طلب را رفته است…می‌روی… اما نه مثل لاله
نگفته بودمتان. آن شب که عملم قطعی شد، یک آن لرزه به جانم افتاد که من اگر بمیرم، هیچ از من به جای نخواهد ماند ... هنوز هم می‌گویم ترسم از عمل نبود ... ترسم از چیز دیگری بود ... شما نمی‌دانید چه قدر، چه قدر، چه قدر سراپایم را استیصال گرفته بود. راستی راستی هیچ کاری نکرده بودم که بتوانم به آن دلخوش باشم ... پدر که رفت تا با دکترم حرف بزند موبایلم را برداشتم و خیلی از نوشته های این جا را که از دسترس خارج کرده بودم، به صفحه برگرداندم. نه از سر ناچاری ... نوش
عنوان : قدم قدم موکبارو می گردم ستون ستون دنبال یه نشونه م
خواننده : حاج میثم مطیعی
فرمت فایل : mp3
حجم فایل : 10.79mb
کیفیت فایل : 128
زمان : 11:42
دانلود فایل / download
 
 
قدم قدم موکبارو می گردمستون ستون دنبال یه نشونه مکجای این جمعیتی که می خوامنمازمو پشت سرت بخونم (٢)مگه می شه، شبای درد و غم به سر نیاد؟مگه می شه، حبیب من توو این سفر نیاد؟ما رو اینجا امام عسکری صدا زدهمگه می شه، پدر صدا کنه پسر نیاد؟می دونم، که بین زائرامی دونم، میون مردمیمی سوزم، توو آتی
 
لطفا لطفا بخونید و پشت گوش نندازید !!
⚡️ «سماح» به زائران اربعین توصیه کرد: عجله نکنید 
 
سامانه ثبت نام اربعین : 
️ با توجه به عدم استقرار موکب ها و ایستگاه های خدماتی در مسیرهای راهپیمایی زائران اربعین حسینی و نیز اغتشاشات اخیر در بعضی شهرهای عراق، توصیه می شود نسبت به حرکت به سمت مرزها تعجیل نکنید.
️ مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و نظارت بر امور عتبات عالیات سازمان حج و زیارت نیز به زائرانی که وارد خاک عراق شده اند و یا قصد سفر به این کشور را
در اربعین سال ۹۴ موکبی به همراه تعدادی از دوستان همرزم در کربلا زده بودند، علی آقا یکی از ارکان آن موکب بود و برای خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمی شناخت.
بعد از بازگشت از کربلا عازم سوریه شد و به عنوان یک فرمانده موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد.
بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداکردن اجساد مطهر شهدا، عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد 
و در اردیبهشت ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیا
در عین اینکه خودمون رو برای اربعین آماده کردیم از نذری فرهنگی هم غافل نبودیم و چند تا طرح رو انتخاب کردیم و چاپ کردیم تا زائران امام حسین(ع) در مسیر پیاده روی به کوله پشتی خودشون الصاق کنن چراکه تو این مسیر صدها نفر این طرح رو میبینن و گاها یه نفر ممکنه چندین دقیقه پشت سر شما راه بره و یقینا در پوستر پشت کوله پشتی شما تامل خواهد کرد.
(طرح های با کیفیت برای چاپ رو از اینجا دانلود کنید.)
بقیه در ادامه مطلب ...
کار دیگه ای که کردیم تهیه آبنبات چوبی و
خبرگزاری مهر - هرعاشق دلسوخته‎ای در مسیر اربعین در حد توانش عشق خود به حسین(ع) را نمایان می کند و مردم عراق با آن شور و عشق و صفای خود، پذیرایی از زائرین امام حسین(ع) را یک افتخار بزرگ دانسته و هر چه از نظر مادی و معنوی در توان دارند، برای پذیرایی و خدمت خالصانه به زوار کربلای معلی در طبق اخلاص می‎گذارند و برای جذب زائرین در هر نقطه‎ای از مسیر عشق بارها صدا می‎زنند: هلا بیکم یا زوار الحسین(ع) ...
عکاس : محسن نوفرستی
 
پیشتر می گفتند چرا اینقدر به ”راهپیمایی“ اربعین توجه می کنید، این  مراسم یک سنت عراقی است و چرا جمهوری اسلامی آن را به عنوان یک سنت دینی بین مردم تبلیغ می‌کند!
بعدتر می گفتند و می‌گویند چرا اینقدر امکانات و موکب‌ های دولتی و حکومتی در ایران و عراق ایجاد می‌کنید، با این کار سنت اربعین را دولت زده و حکومتی می کنید!
امروز می گویند این شور و این حماسه اربعین را می بینی، همه اش کار مردم است، این موکب ها، این پذیرایی ها، این برو و بیا ها همه اش
روز چهارمشب قبلش برای استراحت موندیم به یه موکب لبنانی که تقریبا تا صبح نخوابیدم و همش نگران بودم صبح چجوری بیدار بشم؛ هم زانوهام شدیدا درد داشتن و هم صدای گریه‌ی یه نوزاد که مرتب سرفه میکرد و گریه دلمو سوزوند و نمیتونستم بخوابم؛ مامانشم بیخیال خوابیده بود صبح طرفای اذان به زحمت خوابیدم و ساعت ۷ بیدار شدم که زینب گفت مسموم شده☹ مقصر خودش بود شب قبلش بین راه یه شربت میدادن من بهش گفتم تو به اینا حساسی نخور حالت بد نشه ولی گوش نداد و اینم شد ن
پیشتر می گفتند چرا اینقدر به ”راهپیمایی“ اربعین توجه می کنید، این  مراسم یک سنت عراقی است و چرا جمهوری اسلامی آن را به عنوان یک سنت دینی بین مردم تبلیغ می‌کند!
بعدتر می گفتند و می‌گویند چرا اینقدر امکانات و موکب‌ های دولتی و حکومتی در ایران و عراق ایجاد می‌کنید، با این کار سنت اربعین را دولت زده و حکومتی می کنید!
امروز می گویند این شور و این حماسه اربعین را می بینی، همه اش کار مردم است، این موکب ها، این پذیرایی ها، این برو و بیا ها همه اش شو
امام جمعه زرند در خطبه های نماز جمعه این هفته بیان کرد:
جمهوری اسلامی منادی وحدت در دنیا امروز
به گزارش پایگاه خبری ندای زرند ،امام جمعه زرند در آیین عبادی سیاسی نماز جمعه ۲۳ فروردین ماه ۱۳۹۸ ضمن تبریک اعیاد شعبانیه با اشاره به دشمن شناسی از دیدگاه قرآن اظهار کرد: خداوند نشانه ی مسلمان واقعی را سخت گیری خشم و یک پارچه ایستادن تا مرز جان و نهراسیدن از دشمن و مهربانی به دوست خدا و رسول خدا(ص) میداند
وی افزود :مصداق بارز این آیه اشداء علی الکفار
این چند روز وارد پنل میشم می خوام یه کوچولو از سفرم بگم ولی منصرف میشم. الان هم نمیدونم این مطلب رو به پایان میرسونم یا نه !
امسال نسبت به سال ۹۶ خیلی شلوغ تر و با شکوه تر بود
هر بار چشمم به جمعیت می افتاد با خودم می گفتم کربلا چه خبره ؟...
 احتمالا  یه جایی به ترافیک آدما میرسیم ...خدا رو شکر اون طوری که من تصور می کردم نشد :)
چهار شنبه عصر که حرکت کردیم پنجشنبه صبح مهران بودیم بعد از ساعت یازده 
سوار ماشین ها به سمت نجف حرکت کردیم.(البته قرار بود  ک
صبح روز حرکت رسید دلهره ای همراه با شوقی عجیب و غریب  از دانشگاه به طرف اهواز حرکت کردیم قرار بود اول برویم پادگان شهید عاصی زاده آخرین باری که به این پادگان آمده بودم هفت هشت سال پیش بود اردوهای جنوب که می آمدیم و چقدر توی این پادگان خاطره داشتم به پادگان که رسیدیم یکهو آقای علوی که با خانمش باهم به عنوان همراه اومده بودند پیشنهاد داد که کوله هاتون رو بردارید از سر تا ته پادگان رو پیاده برید ببینید چقدر تحمل دارید من که کلا سبک بار سفر میکنم
2 ابان شب ساعت 12 با بچه های اتاقمون همراه نهاد رهبری دانشگاه و بقیه بچه ها راهی مشهد شدیم 
چیزی حدود 24 ساعت تو راه بودیم و شب ساعت 8 نزدیک مشهد شهر ملک آباد بهمون اسکان دادن 
بو ی شام خیلی مضخرف و بدون پتو و بالش 
با همه ی غر زدنامون شب رو صبح کردیم و تا حدود یک شب داشتیم جرأت و حقیقت بازی میکردیم 
ساعت 5 صبح بیدار شدیم و برای 30 کیلومتر پیاده روی خودمون آماده کردیم 
چیزی حدود 10 کیلومتر اول راحت بود ولی بعدش سخت 
طول مسیر موکب های مختلفی بود ک که از
دانه های انار پخش می شود توی سینی...
حاج میثم می خواند 
هی می خواند
هی از جاده نجف تا کربلا می گوید 
هی از موکب می گوید 
بعدش من حتی سرم را بلند نمی کنم تا پخش زنده پیاده روی ها را ببینم
میخواهم تند تند انارهارا بخورم تا تصاویر پیاده روی را نبینم
تا خودم را گول بزنم که مثلا نفهمیدم که جاماندم 
که طلبیده نشدم
 که بغض لعنتی نفسم را بند اورده
انار را پرت می کنم و یک دل سیر هق هق می کنم
زانوهایم را مثل کودکی بی پناه جمع می کنم
سرم را روی زانوهایم  می گ
 
 
                                                                                                                 
 
 
خب ! سلام
 
تازه امروز تونستم بعد از کربلا یه کم وقت بزارم و بیام و
 
یه عکسی که خودم انداختم رو ویرایش کنم و در خدمتتون باشم .
 
 جاتون خالی کربلا خیلی خوش گذشت .
 
سفر سبکی بود .
 
با اینکه خانوادگی رفته بودیم و دو تا بچه ها رو هم برده بودیم ،
 
ولی سختی زیادی نداشت .
 
نظر امام حسین علیه السلام باهامون بود خداروشکر .
 
سال اول
دیروز جلسه کتابخوانی کتب جهادو شهادت بود. نفیسه سادات ناغافل وارد جلسه شد و آمد و کنارم نشست. از بعد حضورش دیگر نمی توانستم تمرکز کنم. او هم در جلسه نبود ... هر دو رفته بودیم به پیاده روی اربعین. ازابتدای سفرقرار بود اگر شد و خدا خواست مسیرپیاده روی را باهم باشیم. من با کاروانی از دانشگاه تهران رفته بودم و نفیسه سادات با تیم پزشکی همین شهرخودمان. ولی با خانواده قول و قرارش این بود که مسیر را با من باشد. من هم ناراضی نبودم. گرچه برنامه اولیه من هم
صبح روز ۱۲ آبان ساعت طرفای ۹ بود که پیاده‌روی رو از نجف شروع کردیم که اول مسیر از وادی‌السلام رد میشه ولی نرفتیم از نزدیک ببینیمش و فقط از کنارش رد شدیم؛ از نجف تا اولین عمود حدودا فکر میکنم ۱۸۲ عمود باشه که تقریبا میشه ۹ و نیم کیلومتر؛ بین مسیر توی اون شلوغی اول صبح یهو سارا همکلاسی دانشگاهمو دیدم که صداش زدمو یهو پرید تو بغلم و جیغ کشید بعد پرید تو بغل زینب و زینبم مونده بود که خدا این کیه؟ دیگه به هم معرفیشون کردم و بعد از چند دقیقه خداحاف
"پیروز و کامل زندگی کن!اگر آدم زندگی کرده باشد،اگر کامل زندگی کرده باشد،از مرگ وحشتی نخواهد داشت...اگر به موقع زندگی نکند،نمی‌تواند به موقع هم بمیرد!"اروین یالوموقتی نیچه گریستاول از همه برایتان از قرارم در پنج شنبه بگویم که به شدت بد تمام شد... به واقع که بقیه سعی کردند مرا زیبا کنند ولی بدتر کردند، تو زشت ترین استایل ممکن ظاهر شدم و این زشتی و بهم ریختگی و استرس روی هم جمع شد و گند زد به روزی که باید با آرامش و تمرکز طی می شد :/ در حدی که وق
.:: شنبه 1397/8/5 - مسجد کوفه، آغاز پیاده روی .:: 
ساعت 9 صبح همه وسایل رو جمع کردیم و به سمت مسجد کوفه حرکت کردیم. مسجد کوفه تو برناممون نبود ولی دیروز تصمیم گرفتیم که حتما به  مسجد کوفه هم برویم. از موکب تا محلی که ونها برای مسجد کوفه می بردند ده دقیقه ای فاصله بود که پیاده رفتیم. توی مسیر مردم پیاده به سمت مسجد کوفه حرکت می کردند و باز هم صحنه های زیبایی رو می دیدم و به فکر فرو می رفتم و پیش خودم غبطه می خوردم چه عشقی این مردم دارند؟چه اعتقادی ؟ حدود س
آخرین باری که با اکیپ رفقای چندین ساله رفتیم پیاده‌روی اربعین، همشون دسته جمعی دعا کردن سال دیگه این سید با زنش بیاد. آشِ ازدواج نکردنم انقدر شور شده بود که حتی مادر پدرای رفیقا که همسفر بودن تا منو می‌دیدن میگفتن ما فقط دعا کردیم سال بعد دست تو دست خانومت بیای. و بالاخره بین اون همه تیر آرزو که شلیک شد یکیش خورد به هدف! شاید اگه همون موقع بهم میگفتن سال بعد دو نفری میای میخندیدمُ میگفتم نه بابا من برنامه‌ای ندارم.
الآن که داریم دوتایی چمدون
خبرگزاری مهر -کاروان زائران پیاده امام رضا علیه السلام برای شرکت در مراسم شهادت علی بن موسی الرضا (ع) به سمت مشهد مقدس در حال حرکت هستند، تا خود را برای روز شهادت به مشهد برسانند.
هر ساله موکب ائمه بقیع (ع) هفت روز مانده به شهادت امام رضا (ع) در ۵۰ کیلومتری جاده مشهد - بیرجند پذیرای زائران امام رضا (ع) می شود.
هوالجمیل
در سوگ مرد خدا، مرحوم کربلایی کرامت حسینی
مرگ، حق است و خلایق همگی می میرندزندگی را پس از این نشئه ز سر می گیرندای خوشا آنکه سبکبال و سبکبار رَوَدفارغ از هر دو جهان، تا بر دلدار رَوَدبعد مرگش همه از خوبی او یاد کنندروح او را به مناجات و دعا شاد کنندآنچه در مرگ عزیز دل ما رفت این بودداغ جانسوز کرامت به همه سنگین بودنابهنگام پرید از قفس فرش به عرشداد ترجیح، مثال شهدا، عرش به فرشاو به دنیای دنی جز به دمی وصل نبوددَم او نیز بجز ذکر اباال
خبرگزاری مهر -کاروان زائران پیاده امام رضا علیه السلام برای شرکت در مراسم شهادت علی بن موسی الرضا (ع) به سمت مشهد مقدس در حال حرکت هستند، تا خود را برای روز شهادت به مشهد برسانند.
هر ساله موکب ائمه بقیع (ع) هفت روز مانده به شهادت امام رضا (ع) در ۵۰ کیلومتری جاده مشهد - بیرجند پذیرای زائران امام رضا (ع) می شود.
عکاس : محسن نوفرستی
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- من – و-اربعین- دروازه های خروج  و ورود بسیار مهم استتاثیرات زیادی روی فرد مثبت ومنفی میگذارد  فرض کنیم دروازه شلمجه اگر باران بگیرد چه میشود ؟؟ بایدانجارابه بخش خصوصی داد- مواد وکلاهای مورد نیاز را فراهم کنند  من ئجملهشارش  موبایل  عیتک های ارزان ضد افتاب هرگز نزد پنچره نشنید واگر نشسته اید زیاد به بیرون نگان نکنید چون چشم شما سرخ میشود گرچه یادمهم نیست و کرک ضد فتاب داشته باشید وکرم ماساش وسعی کنید
محمود میاندار هیئت هست...
جوانی سی و شش هفت ساله ی تنومند و با انصاف و با مروت... دوستدار نظام و اسلام...  و قلبش به رهبر انقلاب مطمئن...
عاشق کربلا و امام حسین علیه سلام... وقتی که پیاده روی اربعین مد نبود محمود به هر مشقتی بود باید خودش را می رساند به پیاده روی...
این سالها هم که به عنوان خادم در موکب ها حضور پیدا میکنه...
 
سوار ماشینم که شد پرسیدم:
++:محمود چند تا بچه داری؟
-- : دو تا
++: واقعا؟!!! چرا اینقدر کم؟... فکر میکردم حداقل 4 تا داشته باشی
-- :" بعد از
بسم الله الرحمن الرحیم
۱)مولا جانم جان جانانم زبانم برای بیان احساساتم الکن است
 هیچ چیز خوب نمیشود تا نیایی 
جای همگی خالی:)
عیدتون خیییییلی مبارک

۲)نزدیک بود حادثه منا رخ دهد و جان به جان آفرین تسلیم کنم عجب شلوغه جمکران
۳)نخود هر آش که میگن منم رفتم تو تیم سلامت موکب ها 
روپوشم بهم دادن ولی هم ماله یه آقا بود و فوق العاده کثیف هم با چادر نمیشد بپوشم

خدا وکیلی بی نظمی میباره 
دلم میخواد منو مدیر این جور موکبی کنند بعد معنی نظم و ترتیب رو درک
ذٰلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعٰائِرَ اَللّٰهِ فَإِنَّهٰا مِنْ تَقْوَى اَلْقُلُوبِ (٣٢) حج
این است (سخن حق) و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای باتقواست.
اگه یکی از واجبات رو انجام ندیم ،میشه قضاشو به جا آورد،  ولی بعضی وقتا برای کارای مستحبی هم گفتن میشه رجائاً (به امید قبولی) قضاشو انجام داد  مثل نماز شب .
پیاده روی و زیارت اربعین هم یکی از بزرگترین مستحباته که من دوست دارم اگه قسمتم نشد بعدا به نیت زیارت اربعین، قضاشو
پیش نوشت:
زنجان شروع یک بستری بوده برای خروجی ذاکرین بزرگ؛کلامی ها عینی فرد و حاج اصغر زنجانی
و این روزها حاج مهدلی رسولی
انسانی با اخلاص ،غیور و با قول ما با مرام، با ادب و تواضع خاصش
که با زبان حماسی و لطافتی که ترکی داره رنگ و بویی تازه برای عاشق شدن فرهنگ عاشورایی به جانمان بخشیده
مردی که جلوه وقار و غیرت رو با مداحی ها و صدای گرم و زیبایش به ما دوباره یادآوری می کند
مداحی که شاخصه یا شخصیت گرفته و با سبک دوست داشتنی و شنیدنی خودش لوای الرح
صد سال پیش انگلیس که احساس می کرد در بزن و بکش جنگ جهانی اول غنائم کافی را به دست آورده برای ساکت کردن قدرتهای گرسنه ای که در این راه با خودش همراه کرده بود به تکه تکه کردن  امپراطوری عثمانی و ایجاد چیزی به نام خاورمیانه پرداخت. عربستان و عراق را به هم وا گذاشت  و خودش شد آقای هر دو البته احترام عبا و عمامه شریف مکه را سعی کرد به اندازه ردای پاپ حفظ کند! با خودش می گفت این یک خلافت اسلامی برای اینها که هم عربند و هم مسلمان به جای آن امپراطوری عثم
[مای بارد مای بارد]
از خلسه خودم بیرون می آیم. عمود چند بودیم؟ نگاه میکنم. هنوز خیلی مانده. نفس هایم روز آخری به شماره افتاده. سرم درد میکند. پوستم سوخته. پاهایم تاول زده. کمرم درد میکند. پلک هایم با کندی باز و بسته می شوند. دماغم جواب اکسیژن درخواستی مغز را نمی‌دهد دهانم باز شده. سید یک بسته مکعبی آب می‌دهد. «بخور آب بدنت کم شده» «نه».
[هلبیکم زوار هلبی]
دوباره از سیاهی پشت پلک ها، چشمم به روشنایی روز سلام میکند. درد ها دارند ضریب میگیرند. گاهی حت
«کالسکه نارنجی جان»
خیلیا با مهربونی و نامهربونی! سعی در منصرف کردن من از سفر اربعین داشتن و براشون کاملا بدیهی بود که بچه کوچیک رو نباید برد همچین جاییولی خب من که کلا بچه حرف گوش کنی نیستم و لذا از چندین ماه قبل یه کالسکه از سمساری محل خریدم و توی چندتا راه‌پیمایی بردمش تا امتحانشو پس بده و با چرخ و پیچ و همه جوارحش درک کنه که قراره کالسکه یه بچه انقلابی باشه و هرچی قبل از این بوده رو به دست فراموشی بسپاره و خدایی هم خوب از پسش بر اومد. احسنت
خطبه ی اول: پس از توصیه به تقوا درباره اهمیت تقوا بیان داشت: خدای تعالی در آیه ۱۸ سوره حشر می ‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله والتنظر نفس ما قدمت لغد...»؛ ای بندگانی که ایمان آورده اید ‏تقوای الهی را رعایت نمایید؛ و هرکس ببیند برای فردای خود چه می فرستد. تقوا یعنی امتناع کردن از ‏بدی ها و پرهیز کردن از آنچه هوای نفس انسان او را به سوی آن دعوت می کند. در اهمیت تقوا و تزکیه ‏نفس کفایت می کند که نزدیک به ۲۱۰ مرتبه در قرآن به این موضوع اشار
راه‌پیمایی اربعین تنها سفری در جغرافیا نیست، بلکه حرکتی در تاریخ است؛ آن هم نه به گذشته، بلکه به آینده. آن‌چه به این سفر جغرافیایی عمق و معنای تاریخی بخشیده، تحولی است که در بصیرت راه‌پیمایان پدید آمده است.
(بخشی از کتاب)
 
 
دکتر غلامعلی حداد عادل در سفر خود به نجف اشرف در سال ۱۳۹۶، با سیل عظیم راه‌پیمایان اربعین هم‌مسیر می‌شود و شرحی از جریان این راه‌پیمایی و اتفاق‌های روی‌داده در مسیر نجف به کربلا را در این کتاب که با عنوانی برگرفته
آشپزخانه موکب‌حضرت‌علی‌ابن‌موسی‌الرضا(ع)
در مناطق سیل‌زده

 

ماجرا از
آن‌جا شروع شد که روزهای اول سیل در استان خوزستان گروه‌های مختلفی از تشکل‌ها و
اصناف و گروه‌های مردمی راهی استان خوزستان می‌شدند. من هم به واسطه یکی از دوستان
پیگیر بودم تا با یکی از گروه‌ها به صورت سازماندهی شده به منطقه بروم. تجربه‌های
گذشته نشان می‌داد که اگر خودت راه بیفتی و راهی منطقه شوی بجای این که باری از
دوش برداری سر بار می‌شوی هم برای مردم هم برای تیم‌
لقاء ارباب در عمود آخر
صنع خداست اربعین امام حسین ع. چشمه ی فیاض و همیشه جاری لطف و عنایت اوست به ما در زمانه ی آخر. حرکت پرشور و تپنده ی امت اسلام است در مقابل جریان منحوس کفر ونفاق و تکفیر... اربعین حسینی همه ی دارایی و شرافت و دستاویز شیعه است در غوغای فتنه ها و ابتلایات... 
اربعین در سالهای اخیر تبدیل به یکی از رویدادهای مهم فرهنگی کشور شده است. ثمرات فردی و اجتماعی این پیاده روی عظیم و حضور میلیونی زایران برای زیارت امام حسین علیه السلام، فر
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
"توفیق اجرای سرود در شب جمعه در جوار بارگاه ملکوتی امام حسین علیه السلام"
وصف عاشقی نوجوانان عاشقان ولایت بعد از پیمودن عمودها و اجرا در موکب های مختلف در طول
مسیر عاشقی، وقتی لحظه دیدار فرا می ر
وقتی رسیدیم فلکه دوم گلشهر آقا رضا منتظرمان
بود. اتوبوس اسکانیایی آمده بود کنار میدانچه پارک کرده بود. تعجب کردم که اتوبوس
به این گندگی چطور از کوچه های تنگ و باریک آمده این جا. تا به حال همدیگر را حضوری
ندیده بودیم. نشانه ی من کاپشن آبی ام بود و این که روبروی مسجد ابوالفضل کنار در
سمت شاگرد این اتوبوس ایستاده ام. پیدا کردیم هم را و سلام و احوالپرسی.
آقا رضا هم فردا راهی سفر بود با همان اتوبوس به
سوی شلمچه و کربلا. گفتیم اربعین تمام شد که. گفت چه
+: تو واقعا نمی‌خوای بری اربعین؟
_: باید برم؟
+: نمی‌دونم. خودت چی فکر می‌کنی؟
_: نمی‌دونم چرا باید برم... این توضیحات و توصیفاتی که همه می‌گن قانعم نمی‌کنه. بدتر دلزده‌م می‌کنه. حس می‌کنم زیادی شلوغه. حس می‌کنم با هرکی برم قبلا رفته و لابد می‌خواد تو کل سفر، خاطرات سفر قبلیش رو تعریف کنه؛ «دو سال پیش که اومده بودیم تو این عمود یه اتفاقی افتاد که...»، «پارسال با یه زن و شوهر هندی آشنا شده بودم تو موکب فلان که...»، «سال اولی که اومده بودیم تو نجف
وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (١٦٩)آل عمران

البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود
شب نهم محرم ،اسمی که سر زبان هاست اسم توست یا عباس 
امشب خیلی این اسم رو میشنویم 
عباس ،مدافع بچه ها،عباس تکیه گاه خیمه ها ،عباس مدافع حریم زینب...عباس...آه عباس...
از روزی که رفتم تشییع پیکر قطعه قطعه ی شهید حج
"مُدام باید مست بود،تنها همین!باید مست بود تا سنگینیِ رِقت‌بار زمانکه تورا می‌شکندو شانه‌هایت را خمیده می‌کند را احساس نکنی،مُدام باید مست بود،اما مستی از چه؟از شراب از شعر یا از پرهیزکاری،آن‌طور که دلتان می‌خواهد مست باشیدو اگر گاهی بر پله‌های یک قصر،روی چمن‌های سبز کنار نهرییا در تنهایی اندوه‌بارِ اتاقتان،در حالیکه مستی از سرتان پریده یا کمرنگ شده، بیدار شدیدبپرسید از باد از موج از ستاره از پرنده از ساعتاز هرچه که می‌‌وزدو ه
سلام
دلم یه جور بدی آشوبه...
از وقتی رسیدیم خونه، همش یا دارم اینستا رو چک می کنم یا اخبار تلویزیون رو میبینم که خبر بگیرم از سیل و .... :(
دلم اما آروم نمیشه....
نمی دونم شاید علت این بی تابی هام، ناتوانی هست! وقتی کاری از دستت بر نمیاد:(((
با خوندن گزارش های آقای جواد موگویی، حاج آقا مهدی سلیمانی، آقای محمد فرجی، حاج آقا اعیان منش و ...  که همه در حال خدمت تو منطقه هستن، اشک میریزم و گاهی دلم آروم تر میشه!
گاهی می گن مردم همکاری نمی کنند، مسئولین فلان
دوست داشتم امروز بریم پیاده‌روی جاماندگانِ اربعین. 
با این‌که وقتی مصطفی نبود گفتم من دیگه جاماندگان نمی‌رم و ...
و چند روزه هم هی می‌گم من دیگه اربعین کربلا نمی‌رم و ...
آخه ناراحتم. احساس می‌کنم این همه بی‌توفیقیم به خاطر اینه که یه فرزند ناخلفم... پدرم از دستم ناراحته. یعنی درست فکر می‌کنم؟ نمی‌دونم آیا امام‌حسین(ع) می‌خواد من رو ادب کنه؟ اصلا نمی‌تونم وضعیت خودم رو تحلیل کنم! کمک!!!
گرچه همسر پیامک داده: "ببین جوری جمیت داره میاد ک انگا
مهراب صادق‌نیا:
سخن گفتن درباره اربعین، که هاله قدسی و معنوی آن را دربرگرفته است، از منظر جامعه‌شناسی کار آسانی نیست. پیاده‌روی اربعین برای ما آیین نوزایی‌ است که به سرعت فراگیر شده و به سرعت در حال مشابهت‌سازی است. امسال آیین‌هایی مثل پیاده‌روی عید غدیر و بازماندگان اربعین از جمله مشابهت‌سازی‌ها است.
پیاده‌روی یک محل دادوستد فرهنگی برای شیعیان و اشتراک تجربه‌های فرهنگی و نمایش صورت‌های مختلف خرده‌فرهنگ‌های مذهبی، از قبیل فرهنگ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها