نتایج جستجو برای عبارت :

شعر ناخوانده

یکی مهمان ناخوانده ز هر درگاه رانده سخت وامانده رسیده نیمه شب از راه ‚ تن خسته ‚ غبار آلود نهاده سر بروی سینه رنگین کوسن هایی که من در سالهای پیش همه شب تا سحر می دوختم با تارهای نرم ابریشم هزاران نقش رویایی بر آنها در خیال خویش و چون خاموش می افتاد بر هم پلکهای داغ و سنگینم گیاهی سبز میرویید در مرداب رویاهای شیرینم ز دشت آسمان گویی غبار نور بر می خاست گل خورشید می آویخت بر گیسوی مشکینم نسیم گرم دستی حلقه ای را نرم می لغزاند در انگشت سیمینم لب
عید امسال با مهمانی نا خوانده..
کم کم به لحظات پایانی سال 1398 نزدیک می شویم.
یک سال دیگر با فراز و نشیب ها،تلخی ها و شیرینی ها و غم ها و خوشی هایش گذشت...
اما امسال عیدی متفاوت در پیش خواهیم داشت؛عیدی با مهمانی ناخوانده که وجودش خوشایند نیست...
اما خب این نیز بگذرد...
بودند کسانی که عید سال گذشته را با خانواده خود به خوشی سپری می کردند اما حال درگیر مهمان نوازی این مهمان خوفناک شدند و هم اکنون زیر خروار ها خاک آرمیده اند...
این نیز بگذرد...
کاش کمی رعا
محو تماشایتان هستم؛ صبح و شب. و این مصراع حافظ در سرم می‌چرخد: ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی. محو تماشای خلقت تو و حیران توام خالق بزرگ. تو چقدر زیباآفرینی خدا... این دو فرشتهٔ کوچک، آنچنان مرا در بند عشق خودشان کشیده‌اند، که هیچ دست زمینی قادر به آن نبود... محو تماشایتان هستم؛ صبح و شب، بیداری و خواب
میگه :
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
بعد باز میگه :
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
 
بعد من فکر میکنم، بلد نیستم عاشقی کنم. اما عمیقا دوست داشتن رو بلدم. و امیدوارم ملامت نیاد بعد از این کاری ک به انجامش تصمیم گرفتم. 
 
بعد باز تاکید می کنه:
دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده...
ترسم به عجز حمل نمایند وگرنه من
شرمنده میکنم ز تحمل زمانه را (صائب)
شاد میبینم 
تو و دنیای تو را 
آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی 
من دلم خوش به همین شادی توست (خودم )
طوقی ناخوانده  مهمان امروز صبح حیاط خانه بود 
انگاری خبری آورده بود 
آمده بود تا مرا یاد......
طوقی مهمان
خیلی ناز و دوست داشتنی بود  
      گاهی وقت ها با خودم فکر می کنم: " آخر وبلاگ نویسی هم شد کار؟ عوض تلف کردن وقتت برای نوشتن این همه مطلبی که اصلاً معلوم نیست برای چه و برای که می نویسی و آنها که می خوانند اصلاً وجود خارجی دارند یا نه برو بچسب به کارهای واجبت که معطل مانده."
      به خودم می گویم: " باشد. تو راست می گویی. دیگر نمی نویسم."
ادامه مطلب
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
سال 98 است و من هنوز اینجا را دوست دارم.. هنوز رمز ورودش رابه یاد دارم وهنوز سر میزنم و کامنت دونی اش را چک میکنم وهنوز بعد از همه ی نوتیف های اپلیکیشن هایی که برایم عزیز بوده اند و فعالشان گذاشته ام این شماره ی کامنت ناخوانده ی وبلاگ من را به وجد می آورد. هنوز بر میگردم و مطالب ده سال پیشم را می خوانم و از بچگی و سادگی ها و جو زدگی ها و البته زلالی ان موقع خنده ام میگیرد و گاهی هم یخ میکنم و به این فکر میکنم که ده سال بعد با ید به امسالم بر گردم و چه
به وسعت کتابای خریده شده اما ناخوانده قسم! :|
که دلاشفت واااقعا نیاز داره یکی رو ببینه و خودشو سر ریز کنه بهش
اما حیف قرنطینه این روزا نمیزاره..
حس میکنم شاید جزو ادمایی که میتونه بدون حرفای خرافاتی
یا شایدم عجیب غریب راه درستو نشونم بده!
اما خب لعنت ب کرونای لعنتی:))))
البته گاها وقتی ی چیز جور نمیشه میگم شاید حکمته! اما خب انصافاً سخته ک واسه همه چی دارم میگم حکمته:/
اما خب تنها راه آروووم شدنم همین کلمس:|
وگرنه کلم پر سواله!
و پررر ابهام های جور و
___________________________________________________________________________________________________________
دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرده است. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این دوره با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی امکان مشارکت علاقه مندان را در بخش‌های مختلف فراهم کرده است.
به نام اواز اون شب هایی که کلی با مامان حرف زدم ؛ بود.
امروز صبح رسیدم خونه و نهار رو پیش مامان جون بودم با حضور مهمون های ناخوانده ی ناخوشایند!
بعدازظهر دنبال کار های تولد و شب تولدم بود با چند روز تاخیر و البته تولد مهسا.
پارسال،فردای امروز رسیده بودم تهران ک دیدم مامان اینا اونجان و جشن گرفته بودیم و بررسی مسائل علمی میکردم بعدش تنهایی در شب!
امشب ک اومدیم خونه،بابا و محمد خوابیدن و من و مامان تو اتاق نشستیم و حرف زدیم.از خودم،مشکلاتم،دغدغه
بهار آمده اما هوا هوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست
به شوق شال و کلاه تو برف می‌آمد...
و سال‌هاست از این کوچه رد پای تو نیست
نسیم با هوس رخت‌های روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تو نیست
کنار این همه مهمان چقدر تنهایم؟!
میان این همه ناخوانده، کفش‌های تو نیست
به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم 
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه می‌خورد انگشت‌های باران... آه...
شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست
تو نیستی دل این چتر، وا نخواهد
تعارف با کرونا مهمان نوازی نیست!
 
 تعارف و مهمان نوازی در خلق و خوی ما ایرانیان نهادینه شده است به طوری که اکثر سیاحان و ایران شناسان غربی نیز بر آن صحه گذاشته ، این دو را از خصایص نیکوی ایرانیان برشمرده اند . 
 
با وجود پسندیده بودن تعارف و مهمان نوازی در زندگی روزمره اجتماعی مورد نخست یعنی تعارف بعضا دردسر ساز شده و برخی آن را بویژه هنگام سوارشدن آسانسور مطلوب نمی دانند یا برخی به کنایه می گویند ایرانی ها در جلو درب منازل کلی به هم تعارف می
طبق اعلام رییس اتحادیه نمایشگاه داران و فروشندگان خودرو تهران، ویروس ناخوانده، بازار شب عید خودرو را برهم زده و میزان معاملات را به صفر نزدیک کرده است و باتوجه به اینکه عرضه و تقاضا همیشه تعیین کننده قیمت‌هاست، تا زمانی که تقاضا در بازار وجود ندارد، روند قیمتی خودرو هم نزولی خواهد بود.
ادامه مطلب
مرگ عجب موجود عجیبی است. آدم در تمام عمرش طوری زندگی می کند که انگار هیچ وقت قرار نیست بمیرد، با این حال یکی از بزرگترین انگیزه هایش برای زندگی همین مرگ است. بعضی از ما با یاد مرگ پر تلاش تر، سرسختانه تر و خشن تر زندگی می کنیم. آگاهی از مرگ به بعضی ها این تلنگر را می زند که نهایت لذت را از عمرشان ببرند، ولی برای بعضی دیگر چیزی جز عاطل و باطل نشستن و از مدت ها قبل چشم به راه این مهمان ناخوانده بودن به ارمغان نمی آورد. همه ما از آن می ترسیم، ولی خیلی
تنهایی که این روزها نه تنها دختران و زنان جامعه را فرا گرفته است، که مردان نیز به آن مبتلایند؛ و گریزگاهی که تنها رفتن به سوی تنهایی دیگر است که گاه اشتباهی، به جای برون آمدن از تنهایی، در آغوش تنهایی تنهاتری فرو می‌روند.
انتشار: پیام‌خبر (یادداشت) - پیام‌خبر (عکس) -
ادامه مطلب
دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرده است. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این دوره با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی امکان مشارکت علاقه مندان را در بخش‌های مختلف فراهم کرده است.
مرگ عجب موجود عجیبی است. آدم در تمام عمرش طوری زندگی می کند که انگار هیچ وقت قرار نیست بمیرد، با این حال یکی از بزرگترین انگیزه هایش برای زندگی همین مرگ است. بعضی از ما با یاد مرگ پر تلاش تر، سرسختانه تر و خشن تر زندگی می کنیم. آگاهی از مرگ به بعضی ها این تلنگر را می زند که نهایت لذت را از عمرشان ببرند، ولی برای بعضی دیگر چیزی جز عاطل و باطل نشستن و از مدت ها قبل چشم به راه این مهمان ناخوانده بودن به ارمغان نمی آورد. همه ما از آن می ترسیم، ولی خیلی
دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرده است. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این دوره با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی امکان مشارکت علاقه مندان را در بخش‌های مختلف فراهم کرده است.
دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرده است. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این دوره با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی امکان مشارکت علاقه مندان را در بخش‌های مختلف فراهم کرده است.
تو آن شعری که منجایی نمی خوانمنپرس اما؟چرایش را نمی دانم.. . 
تن یخ کرده، آتش را که می بیند چه می خواهد؟
همانی را که می خواهم، ترا وقتی که میبینم
 
تو تنها می توانی آخرین درمان من باشی
و بی شک دیگران بیهوده می جویند تسکینم
 
#محمدعلی_بهمنی#recoverypost
کرونا گوش کن آمد بهاران
شد آتش بس از آن در خاک ایران
تو ناخوانده به ما وارد شدی ما
پذیرائی نموده از تو با جان
نثارت کرده ما بدها و بیراه
و نفرین را دسر بر آن فراوان
شد اکنون وقت رفتن موسم ترک
شب عید است و سرها در گریبان
قدم رنجه نمودی آمدی تو
شده پوشیده وضع نابسامان
بهانه شد که تا مانده به خانه
شود سختی بیرون رفتن آسان
تو اکنون هم بهانه هم کلاسی
شده ماسکت کراوات فقیران
سوپر ماسک دو فیلتر رنگ آبی
نشان ثروت است و پولداران
طلبکاری کجا جرات نماید
که
علت جوش زدن صورت چیست



آیا پوست صافی داشتید و الان جوش زدید شاید شما هم جزو آن گروه از
اشخاصی هستید که به محض خوردن گرمی جوش می زنید. جوش‌هایی که با خوردن برخی
مواد غذایی،از بین می روند یا بدتر می شود. شاید در  زمان گردش و مسافرت
کرم ضدآفتاب را از یاد برده اید یا آب و هوای آن شهر  با ذائقه تان جور در
نیامده باشد. در مورد این ‌مهمان‌های ناخوانده طب سنتی چه می گوید
ادامه مطلب
حدود یکماهی هست مهمان ناخوانده ای وارد کشورمون شده
باعث شد مدرسه ها و دانشگاهها و بعدش مراکز و کلاسها و تفریح ها و پاساژها و ... یک به یک تعطیل بشن...
خیلی از کسب و کارها خوابید
خیلی از خریدها انجام نشد
مسافرت ها کنسل شد
جنسها تو انبار موند
بازار کساد شد
حوصله خیلیا سر رفت
قرنطینه رو نتونستن تحمل کنند
و ....
اما برعکس خیلیا هم این تعطیلی براشون فرصت بود برای خیلی از کارها
مطالعه، فیلم دیدن، انجام کارای هنری، در کنار خانواده بودن و....
و.....
خدا رو شک
برای دیدن ویدیو کلیک کنید
 
در این روزها که کرونا به یک مهمان ناخوانده تبدیل شده ،
و با توصیه پزشکان ، مردم به زدن ماسک توجه خاصی پیدا کردن ،
متاسفانه ماسک هایی که توسط تولید کنندگان تولید شده و میشود پاسخ گوی استفاده مردم نیست.
لذا مردم و مخصوصا خانم های خانه به ماسک پارچه ای روی آوردن.
چرا که این ماسک هم تهیه کردنشون ساده تر هست،
و هم اینکه این ماسک پارچه قابل شست و شوی هست.
 
 
  طرح فاصله گذاری هوشمند به نظر من بازی با کلمات برای سرپوش گذاشتن بر همان روش ایمنی گله ای یکی از سه راه حل مقابله با کرونا است.
یک نگاه اجمالی به حضور مردم در خیابان ها هیچ جای شک و شبهه باقی نمی گذارد که میزان رعایت افراد جامعه از پروتکل های ایمنی و بهداشتی مقابله با کرونا در چه حدی هست.
خیلی ها را می بینی که در عمل هیچ اعتقادی به وجود مهمان ناخوانده ای به نام کرونا ندارند و با بیخیالی تمام مشغول برنامه های روزانه خود هستند حتی با شدت بیشتر
تنهایی که این روزها نه تنها دختران و زنان جامعه را فرا گرفته است، که مردان نیز به آن مبتلایند؛ و گریزگاهی که تنها رفتن به سوی تنهایی دیگر است که گاه اشتباهی، به جای برون آمدن از تنهایی، در آغوش تنهایی تنهاتری فرو می‌روند.
انتشار: پیام‌خبر (یادداشت) - پیام‌خبر (عکس) - روزنامه افسانه مورخ 30 آذر 1398 و 28 آذر 1398 صفحه 9 - روزنامه شیرازنوین شماره 881 مورخ 3 دی 1398 صفحه 5 - تئاترفارس(یادداشت) -
ادامه مطلب
حالا که در قرنطینه هستیم دوست دارم یک سخنرانی جالب را به شما معرفی کنم که با حال و هوای این روز ها هم متناسب است ،  در این سخنرانی می توانید کابرد های جالبی از نظریه گراف و احتمال را در به بزرگترین مسئله این روز های جهان ببینید، همچنین به عنوان بخشی از نتایج این مدل سازی ها می توان تعداد مبتلایان واقعی به این ویروس را در ایران تخمین زد.
توضیحات دکتر محمودیان:جلسه‌ی برگزارشده‌ی روز 7 اسفند در اسکایپ توسط یکی از دانشجویان حاضر با همان اپلیکیشن
در این بخش از آموزش آرایشگری می خواهیم به شما بیاموزیم چگونه موی بالای لب خود را در خانه بردارید . این آموزش از زبان یک متخصص لیلیوم سرخ بیان می شود .
من مو های زیادی دارم ، روی سرم ، صورتم و بدنم . مو ها به ناچار در تمامی صورت شما رشد می کنند حتی اگر آن ها را نخواهید . در واقع به نوعی این مو ها حکم مهمان ناخوانده را دارند . موی بدن چیزی است که من از مادرم به همراه شخصیت طنز او به ارث برده ام . در حالی که مورد دوم را دوست دارم ، تمایل دارم از شر مو های ز
زنگ درخانه زده شدعین این آدمهایی که تاحالا صدای زنگ را نشنیده بودن چهارتایی به سمت آیفون رفتیمآخه ۳ روزه هیچ کس زنگ خونمون را نمیزنه من وهمسر قرنطینه وبچه ها هم چون ناقل هستن محکوم به ماندن درخانهچه چهره دوست داشتنی پشت آیفون بودمهمان ناخوانده ای با ماسک به دهان ....بچه ها باشتاب به سمت دررفتند درراباز کردند وعقب ایستادند که نکات بهداشتی را رعایت کننددایی جون بود البته تنهابرای بچه ها اسباب بازی خریده بودبرای ماهم قرص ودارو ویه سوپ خانگینم
بعضی‌ها خوش‌حال و بعضی‌ها هم ناراحت؛ بعضی در فکر تمام شدن مهمانی‌اند و بعضی دیگر چشم دوخته به عید آمده.
سال قبل را می‌دانستم که از افراد گروه اول بودم، از دو پستی که یکسال پیش در همین حوالی نگاشتم می‌گویم و البته آن حال خوشی که در آن مهمانی مبارک سال قبل چشیدم را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. آن دو پست یکی شام غریبان اذان بود و دیگری خداحافظ ای عزیزتر از جانم .
امّا امسال ... نمی‌دانم در کدام دسته می‌گنجم! حال تشویش‌ناکی دارم و پریشان. 

پی‌نوش
شاید این حالت در نظرتان بامزه باشد اما حیوان خانگی تان را تشویق بـه نشستن روی لپ‎تاپ تان نکنید. گرمای وسایل در حال کار، گربه ها رابا خود جذب می‌کند اما بـه انها اجازه ندهید روی دستگاه تان دراز بکشند چون مو های گربه میتواند وارد سیستم فن لپ‎تاپ شود.
اینکار ممکن اسـت در نهایت باعث گرم شدن بیش از اندازۀ لپتاپ شود و آنرا از کار بیندازد. هم چنین از خوردن غذا در مقابل لپتاپ خودداری کنید. هر تکه ای از غذا کـه بـه داخل کیبورد لپ‎تاپ برود در نهایت با
مثل این که قسمت نمیشه ما یه سفر بریم که خیلی بهمون خوش بگذره! داستان از این قراره که ما از روز سه شنبه تصمیم گرفتیم که این تعطیلات رو بریم شیراز. آووکادو هتل رو رزرو کرد و منم دیروز کل وسایل و لباس هامون رو آماده کردم. قرار بود امروز صبح زود حرکت کنیم به سمت شیراز. تا این که دیشب آووکادو رفت باک بنزین ماشین رو پر کنه و تو همین فاصله و دقیقا ساعت 22:03 ،هستی خانم (از دوستان خانوادگی و تقریبا صمیمی!) با من تماس گرفت و گفت که فردا با شوهرش دارن میان ا
اندر ماجرای ویروس کرونا ؛ جونم براتون بگه که خوشمون بیاد یا نیاد این ویروس مهمان ناخوانده ی همیشگی خواهد بود .شاید سال 2021 واکسن تولید و توزیع بشه و بره توی لیست واکسیناسیون منتهی برای همه .پس چیزی که فعلا باید خوب یاد بگیریم کنار اومدن با این هیولاست . تا بعدها که واکسن بیاد !داروی قطعی که فعلا نداره . قرص هایی هم که میگن در روند درمانی موثره  در دسترس همه نیست و ظاهرا فعلا یک دوز کاملش یک نیم سکه خرج داره . هزینه بیمارستان هم تا امروز دریافت شد
خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه... 
چایی همیشه دم بود
روی سماور
توی قوری. 
در خانه همیشه باز بود
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست. 
غذاها ساده و خانگی بود
بویش نیازی به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه می رفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود. 
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد
بوی شب بو ها و خاک نم خورده حیاط غوغا میکرد
خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود، نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود!
دلخوری ها مشاوره نمی خواست
دوستی ها حساب و کتاب
 روزی روزگاری در زیر آسمان آبی کلبه ی قشنگی بود که پیرزن مهربانی در
آن زندگی می کرد . پیرزن همیشه تنها بود . او روزها به کارهای خانه اش
رسیدگی می کرد و شب ها هم چون از تنهایی حوصله اش سر می رفت خیلی زود می
خوابید. یک شب آسمان ابری شد و باران تندی گرفت . پیرزن تنها که خیلی از
کارهای روزانه اش خسته بود رختخوابش را انداخت و می خواست بخوابد که صدای
تق تق در را شنید...
ادامه مطلب
با عصبانیت و خستگی مفرط از کلاس رسیدم. متوجه شدم ولوله خاصی در افراد خانواده است. همه آماده میشدند که مهمان برایشان بیاید. من تیره بخت هم با همان دهان باز و یک سر و هزار سودا میان خانه قد علم کرده بودم!
خبردار شدم یکی از آشناها که از قضا خوزستانی هستند به اصفهان آمده اند و امشب مهمان ما هستند. 
خانه را به هم ریختم که چرا بدون هماهنگی با من؟ چرا به من خبر ندادی؟ من کلی کار دارم، من که بیکار مهمونی نیستم و...
مهمان ها رسیدند...
از همان اول لب همه شان ب
سلام
یه 22 مرداد دیگه و یه سالگرد دیگه...
 
سالگرد امسال ولی خیلی جالب و متفاوت بود...
همون محل قرار اول... و دیدن آشنایی دوووور... از بیست سال قبل... به غایت آشنا و نزدیک... انگار که امروز...
 
و همه ی حضور در مکان رو به خودش متعلق کرد... و دقایقی خوشی سپری شد...
و در برگشت، مایحتاج جشن و مهمان ناخوانده و قصه های پیچیده ای که حکماً حکمتی دارند....
 
 
نهمین سالمون مبارک
بزرگواری و بزرگی از تو نیرو می‌گیرد. هرچند در گوشه‌هایی و به منظر جهان نیستی، لیکن ناگریز جهان از تو پر است، و جهانیان گرچه از تو بی‌خبرند، از تو پرند. عاشقی و عشق از تو به خود مجهّز است. عاشقی از توست که عاشق است، محبوب من! 
آوازه‌ی توست در هر سو، ای بلندترین آواز خاموشی! ای ناخوانده‌ترین کلام و ای کلمه از تو ملبّس. کلمه تویی که در جهان پاشیده. کلام تویی و نام تویی در هنگامه‌ی وصل، و در بی‌رحم‌ترین هجرانی‌ها، آن هنگام که هجرانی به شوق وصل
 
زمان 3 تصویر مجازی به ما می دهد .
تصویری که ما نیستیم و برای ما نیز غریبه است .
تصویری که تصور میکنیم میشناسیمش .
و تصویری که زاییده ی ذهن ماست .
 
این 3 تصویر یک عمر ما را به بازی میگیرند و هرگز قدرت به بازی گرفتنش را نداریم اما عجیب آرزومند آنیم .
 
و زندگی چیزی نیست جز تلاشی نه بیهوده بلکه از سر حس بیهودگی برای رسیدن به آرزویمان .
و  از زهدان این تلاش پیوسته کودکی زاده میشود که ناقص الخلقه است و توان تغذیه ی خویش ندارد  . کودکی  که مادام العمر ب
ساعت از موقع ناهارم گذشته و من کشیک درمانگاه کرونا هستم.بارون به زیباترین شکل ممکن از دیروز عصرا مدام اراده به باریدن کرده...صبح ساعت پنج بیدار شدم بلکه قبل از شروع درمانگاه درسی بخونم...چای گذاشتم و پنجره ی آشپزخونه را به حیاط بارون خورده باز کردم...حال عجیبی داشتم...شادی وصف نشدنی...دلیلی برای این میزان رضایت نبود اما نمیدونم در اون ساعت سکوت صبح دلم به چه خوشبختی گرم بود که اون طور نفس عمیق با لبخند میکشیدم...حالا سرم خلوته و رو کرده ام به پنجر
گاهی هوا یه جوریه که انگار بهاره و همون لحظه به هزار دلیل نامعلوم غمگینی تلنبار شنیدن یک واقعیت شرم اور حتی به شوخی، مهمونی های ناخوانده و عقب ماندن از برنامه، جا ماندن گوشی همسر جان و رفتنش به ماموریت، به صدا دراومدن زنگ خانه و باز هم عقب ماندن، دلتنگی برای همسر، دلتنگی برای یک دل سیر بازی با بچه ها،  دلتنگی برای یه دل سیر حرف زدن با رفیق جانم، بهانه ها و تزهای من دراوردی مهد بچه ها و چه و چه و چه جمع میشوند که من همه اشان را با تفت دادن زرشک ت
سلام دوستان
چند صباحی است که مهمانی فسقلی و ناخوانده جهان را به هم زده است و باعث جدائی مقطعی ما از محیط آموزشی شده است. ولی، آموزش هیچ گاه تعطیل نخواهد شد. به منظور استفاده بهینه از اوقات پیش رو،  استفاده از فضای مجازی امری اجتناب ناپذیر است. در این دنیای تو در تو هیچ چیز با ارزش تر از یک نشانی سر راست نیست. 
لذا، پیشنهاد می شود، بی معطلی به نشانی زیر که مربوط به "سامانه رشد" می باشد و برای استفاده معلمان عزیز، دانشجویان پرسشگر، دانش آموزان
قرار بود پُست جدیدم مرتبط با
نوشته قبلی باشد اما این متن، مهمان ناخوانده ای از ذهن ِپرکار ِناتوانم است ،
همانطور که اتفاقات ناخوانده اینروزها به زور_چَرب نشده ای آمد و فاصله انداخت بین
حال قبل و بعد ما .
کتابی میگفت ؛ رسانه ها خطرناک هستند. رسانه انچه را دوست دارد
و میل خودش است به تو نشان میدهند .
حالا میفهمم ؛ رسانه شاید با وسیله ی دروغ و سانسور هدفش را
توجیح کند اما حتما که آمار را از آن قسمت ِ موافق ِ حرفهایش اعلام میکند . 
رسانه های داخلی - ف
سلام 
این روزا حسابی دارم از دست خودم حرص میخورم 
از این که میخوام همه رو راضی نگه دارم و نتیجه اش میشه عذاب دیدن خودم 
چرا اینقدر نه گفتن سخته برام ؟ چرا اینقدر من تعارفی ام اخه 
فردا مهمون دارم و هیچ کاری نکردم 
خونمون به لطف پسر مثل میدون مین میمونه 
حالا هرشبم زودتر میخوابیدا 
امشب یک و نیم خوابیده 
کلا بساطی داریم !!
خدا فردا رو بخیر کنه با این همه کار و ....
رکود...وزنه ای هزارکیلویی که مثل مهمان ناخوانده ای از ناکجاآباد سر و کله اش پیدا میشود و بی اینکه منتظرش باشی غافلگیرت میکند...گاهی همان صبح کله ی سحر که آلارم گوشی ات زنگ میخورد و قرار است پر انرژی بیدار شوی و جلوی برنامه ی نوشته از شب قبلت تیک بزنی،و گاهی دم عصر...به خودت که می آیی،رکود را میبینی دستهایش را زده زیر چانه و زُل زده توی چشم هات و به ساعتت که نگاه میکنی زمان بی رحمانه گذشته و تو متوجه گذرش نشده ای...
نحسی سیزده را سعی کردیم به در کنیم
در حالی این نامه را می نویسم که عقل مرا به دیوار منطق چسبانده و گریبانم را گرفته است:.دلتنگ شده امدلتنگی هم مرا رها کرده استو چند هفته یکبار به سراغم می آیدمیهمان ناخوانده ای که ناگهان می آید و در چشم هایم رود نیل را به پا می کندو من خیره به آن قایق شکسته لنگر گرفته امکه تنها امید من برای به دریا زدن است....سالهاست که رفته ای و من سوگند یاد می کنمکه خیابان به خیابان کوچه به کوچه خانه به خانه و اتاق به اتاقِ شهر را گشته ام و نیافتمتای دلیل واژه های
مدت هاست به این موضوع فکر می کنم که ارزش زندگی به چیه؟ و اگه واسه یکی مثل من کلی هزینه معنوی و مادی شده باشه زندگیم چه ثمری باید داشته باشه که این هزینه ها هدر نرفته باشه؟ مثِ این که موقع به دنیا اومدن هر نوزاد یه حساب بانکی براش باز کنن و بگن هرچی میخای بخر ولی لحظه آخر باید رسید بیاری ... چه میدونیم شاید حساب بانکی همون عمر ما بوده مثلا موقع تولد به من گفتن چهل سال سرمایه زندگی داری برو ببینیم چطور استفاده می کنی...حالا - هر چند شاید خیلی دیر - ول
‌چند وقتیه موضوع‌های مختلفی میاد به ذهنمولی چون همون موقع شرایط نوشتن فراهم نیست، یادم نمی‌مونه بعدا همشو که بتونم بنویسم.دو مورد خیلی برجسته طی این مدت؛ یکیش دانش‌اموختگی(فارغ التحصیلی سابق که حقا عبارت مناسبی نبود) کارشناسیم بود و دیگری فراق؛هر کسی که دوران کارشناسی رو گذرونده، متوجه می‌شه آخرین روزش چقدر غریبه...روزی که آدم می‌فهمه دوره بچگیش تمومه و باس من بعد بیشتر زندگی رو جددی بگیره...بعدش انتخابای مهم‌تری جلوروش قرار می‌گیره
 
شرایط زندگیه آدما تغییر میکنه ، چ خوب چ بد سختی و راحتی ، خوشی و ناخوشی گذراست این ماییم که ماندگاریم چون عاشقیم و محبت بینمونه عزیزم..
❤❤(::)
 



 
+با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی


عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
* خواجه حافظ شیرازی

 
 
‌چند وقتیه موضوع‌های مختلفی میاد به ذهنمولی چون همون موقع شرایط نوشتن فراهم نیست، یادم نمی‌مونه بعدا همشو که بتونم بنویسم.دو مورد خیلی برجسته طی این مدت؛ یکیش دانش‌اموختگی(فارغ التحصیلی سابق که حقا عبارت مناسبی نبود) کارشناسیم بود و دیگری فراق؛هر کسی که دوران کارشناسی رو گذرونده، متوجه می‌شه آخرین روزش چقدر غریبه...روزی که آدم می‌فهمه دوره بچگیش تمومه و باس من بعد بیشتر زندگی رو جددی بگیره...بعدش انتخابای مهم‌تری جلوروش قرار می‌گیره
بی شک در لیست بهترین فیلم های 2019 چندین فیلم ترسناک هم به چشم می خورد. خزنده «Crawl» یکی از فیلم هایی است که طرفداران ژانر وحشت را خوشحال خواهد کرد.
لزوما تمام فیلم های ترسناک، نیازی به موجودات شیطانی و وقایع ماورا طبیعی ندارند و Crawl هم یکی دیگر از همین فیلم ها است که با تکیه بر اتفاقات واقعی موفق به خلق دقایقی شدیدا پرتنش و پراسترس شده است
داستان فیلم در مورد دختری است که پس از مطلع شدن از وقوع طوفان و سیل در منطقه فلوریدا و بدون توجه به هشدار های
 از فرداشبِ همان شبی که درباره ی شب تاب ها گفتم یکی یکی گم شدند!
از فرداشبِ همان شب، هر شب که می نشینم لب پنجره و پیِ شب تاب هایِ توی آسمان میگردم و بعد همین ها ک نزدیک ترند و در همسایگی، می بینم ک یک به یک دارند ناپیدا می شوند شب تاب ها! و هر شب کم رنگ تر می شود ردّ نورهای جامانده شان...
امشب توی پنجره های روبرویی دیگر خبری از شب تاب های طبقه ی چهارم و سوم ساختمان دست راست و پنجره سوم از سومین ساختمان دست چپ و حتی همین دخترک همسایه ی پنجره سوم از ساخ
بسم الله الرحمن الرحیم
خزر هم رفت؟؟؟
هرگز!!!
یکی موجود پست و رذل و بی ناموس
​​​​​​وطن را شقه کرده؟؟؟
خزر را از سر ایران جدا کرده؟؟؟
غلط کرده!!!!
دروغ است 
نخواهم کرد باور
که این ننگی است بر میهن
به خون صد هزاران 
مردم غلطیده در خون آب،
#
من احمق
من بی اطلاع از سرنوشت 
قوم آفریدون
من ناخوانده تاریخ سقوط دولت سیروس
 
به پای سست عهدت 
پای بستم
تو با پستی به پایم پشت پا بستی
تو خائن بودی و پایم شکستی؟؟؟
من از تو خاک ایران را
 دوباره باز میگیرم
​​​
‌چند وقتیه موضوع‌های مختلفی میاد به ذهنمولی چون همون موقع شرایط نوشتن فراهم نیست، یادم نمی‌مونه بعدا همشو که بتونم بنویسم.دو مورد خیلی برجسته طی این مدت؛ یکیش دانش‌اموختگی(فارغ التحصیلی سابق که حقا عبارت مناسبی نبود) کارشناسیم بود و دیگری فراق؛هر کسی که دوران کارشناسی رو گذرونده، متوجه می‌شه آخرین روزش چقدر غریبه...روزی که آدم می‌فهمه دوره بچگیش تمومه و باس من بعد بیشتر زندگی رو جددی بگیره...بعدش انتخابای مهم‌تری جلوروش قرار می‌گیره
دانلود فیلم Us 2019 با زیرنویس فارسی
دانلود فیلم ما با زیرنویس فارسی از سایت تب مووی + زیرنویس چسبیده
سانسور و بازبینی شده / تیزر فیلم اضافه شد / دانلود با کیفیت WEB-DL / کیفیت های موجود ۱۰۸۰P , 720P
ژانر : ترسناک , هیجان انگیز
نمره منتقدین : ۷٫۳
کارگردان : Jordan Peele
ستارگان : Elisabeth Moss , Lupita Nyong’o , Winston Duke
نمونه کیفیت : کلیک کنید
اطلاعات دقیق فیلم در IMDB : کلیک کنید
خلاصه داستان فیلم :
پدر و مادری، بچه‌های خود را به خانه‌ی ساحلی خود می‌برند تا از همنشینی
با د
​مدتیه یه فرضیه‌ای به ذهنم راه پیدا کرده از این قرار که یه سری از کتاب‌ها راه‌شون رو به‌سمت‌ خوانندۀ خودشون پیدا می‌کنن. حالا جرقه‌اش چطوری زده شد؟ والا اواخر بهمن‌ماه بود که پاشدم رفتم کتاب‌فروشی محله که یه مجموعه شعر از شاملو و رگتایم از دکتروف و نظریه‌های رمان از مجموعۀ مؤلفان رو بخرم. وقتی رفتم بخش اشعار نظرم عوض شد و به‌جای اولی انقراض پلنگ ایرانی با افزایش بی‌رویه‌ی تعداد گوسفندان از مهدی موسوی رو گرفتم، دومی و سومی رو ه
 

‌چند وقتیه موضوع‌های مختلفی میاد به ذهنمولی چون همون موقع شرایط نوشتن فراهم نیست، یادم نمی‌مونه بعدا همشو که بتونم بنویسم.دو مورد خیلی برجسته طی این مدت؛ یکیش دانش‌ آموختگی(فارغ التحصیلی سابق که حقا عبارت مناسبی نبود) کارشناسیم بود و دیگری فراق؛هر کسی که دوران کارشناسی رو گذرونده، متوجه می‌شه آخرین روزش چقدر غریبه...روزی که آدم می‌فهمه دوره بچگیش تمومه و باس من بعد بیشتر زندگی رو جددی بگیره...بعدش انتخابای مهم‌تری جلوروش قرار می‌گی
«یا مقلب القلوب و الابصاریا مدبر اللیل و النهاریا محول الحول و الاحوالحوّل حالنا الی أحسن الحال»زمستان دامن سپیدش را جمع کرده و تمام سردی و حتی دلمردگی‌ها را در بقچه‌اش پیچیده...وقت رفتنش رسیده، حال نوبت بهار است که دامان پرشکوفه و هوای پرامیدش را به دل‌هایمان هدیه کند و یک دل سیر عطر بهارنارنج و یاس به هوای پر از التهاب‌مان بپاشد...
بوی بهار، ازلابه لای برگ ها به مشام می‌رسد تا بار دیگر بوی زندگی و تازگی را میان باغچه تنهای دل‌هامان پخش
سوغات کرونا!
چند وقتی است ناچاریم برای در امان‌ماندن از بیماری و قطع زنجیرهٔ اپیدمی کرونا، در قرنطینهٔ خانگی، روزگار از سر بگذرانیم. این شرایط ممکن است قدری کِسل‌کننده و استرس‌زا باشد؛ چراکه این مهمان ناخوانده، شرایط اقتصادی بسیاری از خانواده‌ها را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است و این امر به‌راحتی می‌تواند بر خلق‌وخوی افراد تأثیر نامطلوب بگذارد. علاوه‌بر این، حضور مستمر در خانه می‌تواند برای برخی از خانواده‌ها مخصوصاً خانواده‌های
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ حضور یک میهمان ناخوانده هراس‌انگیز مسابقات گلف فلوریدا را به طور موقت تعطیل کرد.
بر اساس گزارش آبزرور، حضور یک کروکودیل غول‌پیکر در میان زمین گلف‌بازان فلوریدا بازی آنها را برای مدتی به تأخیر انداخت.
بر اساس تصاویری که «چارلز هلمز» یکی از گلف‌بازان از این کروکودیل فیلمبرداری کرده، طول این خزنده عظیم‌الجثه به 15 فوت (معادل 4.5 متر) می‌رسد.
این تمساح فوق‌العاده بزرگ به نیت رفتن به سمت دریاچه مسیرش
برخی مقامات کشورمان ازجمله ۳ عضو کابینه، ۵ نماینده مجلس و تعداد دیگری از شخصیت‌های سیاسی به کرونا مبتلا شده‌اند.
۲۹ بهمن آغاز جنگ با یک میهمان ناخوانده بود. این میهمان جان دو هم وطن را در قم گرفت و نهایتا تست نهایی کرونای آنها مثبت اعلام شد.
به گزارش فارس در این میان توصیه‌های مختلفی از سوی دولت در زمینه مبارزه با کرونا اعلام شد و در ۵ اسفند با دستور رئیس جمهور ستاد ملی مبارزه با کرونا به ریاست سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کار
یعنی واقعاً شما هیچ‌وقت خواب‌های‌تان را به خاطر نمی‌آورید؟ تمام طول روز گوشه‌ای از ذهن‌تان نمی‌ماند؟ هرروز که نه؛ ولی لطفاً بگویید که هرچند روز یک بار، ماهی یک بار، دست کم سالی یک بار که چنین می‌شود. یعنی شما خبر فوت مادربزرگ‌تان، رتبۀ کنکورتان، عروسی عشق‌تان، مهمان‌های ناخوانده، گرفتاری فلان دوست و خیلی اتفاقات مهم و غیرمهم دیگر را اول از خواب‌های‌تان نگرفتید؟ حالا این‌ها به کنار، یعنی خواب‌های کودکی‌تان را مانند خاطرات بیدا
✓ دهمین جشنواره سراسری کتابخوانی رضوی «دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرد.» دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی علی‌رغم تعطیلی کتابخانه‌های عمومی، نخستین گام‌های خود را با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی برداشته و با توجه به تعطیلی مراکز پیش‌دبستانی، مدارس و دانشگاه‌های سراس
حالا دیگر موقتی بودن و گاه‌بی‌گاه‌ی تبدیل به عادت زندگی من شده. چیزی که هر روز مرا با واقعیت زنده بودن‌م مواجه میکند پ هر روز مرا میترساند.
کسی جایی نوشته بود « این فقط از دست دادن هاست که ترس از دست دادن را تحمل کردنی میکند.» وقتی هر روز به از دست دادن نظم زندگی خود فکر میکنم، شگفت زده میشوم. من‌ای که در عمرم نتوانسته بودم حتی -یک- عادت روزمره بسازم، حالا باید در بی عادت ماندن خود، رایج باشم. باید به خوابیدن در یک اتاق با دختر ترکیه ای و دختر
 
...
ناخوانده آمدی
تو ای بلای چین
من از تو درسهای فراوان گرفته ام !
 
حقا که فهمیدم
خدا را شکر دیگر من
صدها هزاران نعمت مجهول و مبهم را
 
دیدم همه
غرقیم در نعمت نمیدانیم
بین حصار نعمت و غافل به آن هستیم
 
فهمیده ام کرنا
تو خود هم عبرتی و نعمتی بودی
تدریس کرده درسی آخر میروی زودی
 
در حیرتم
غافل چرا بودم من از این ها
آیا سزاوار است درسم می دهد کرنا !؟!
 
آموختم حالا !
تمام دست دادن ،
دیده بوسی ، رفت و آمدها
فشردن های در آغوش ، مهمانی در شبها 
 
دیشب داشتم به برنا می‌گفتم که "یادته ۲ ماه پیش چه دغدغه‌هایی داشتیم؟! چه چیزایی که برامون وجودشون بدیهی بود، چه چیزایی که تلاش می‌کردیم بدست بیاریم، چه چیزایی ناراحتمون می‌کردن!!"خنده داره! انقدر خنده دار که بعد از گذشت حدود ۷۰ روز از فوت پونه، آرش، نیلوفر و بقیه‌ی آشناها و غریبه‌های اون هواپیمای لعنتی، برای اولین بار به خودم اومدم و دیدم که سه-چهار روز شد که دلتنگشون نشدم! بهشون فکر نکردم! باهاشون حرف نزدم....#هرم_مازلو!توی این روزا که عمو
به نام خداوند مهربان
اسفند ماه 1399
یکی دو ماه قبل اخباری به گوش میرسید از موجود کوچکی که برخلاف کوچکیش قدرت عجیب و غریب داشت
چیزی شبیه به قصه ها
که تا اینکه اتفاق بیوفتد و مردم با چشمان خودشون نبینند باور نمیکنند
 
خدا میدونست این موجود محترم چه جوری پیداش شده بود
یکی میگفت از سوپ خفاش ایجاد شده 
یکی میگفت بوده قبلا هم رفته بدنسازی قوی شده برگشته
خلاصه که ما نفهمیدیم چی شد سر و کلش پیدا شد
کسی حرفی زده بود پشت سرش که اومده بود حالیش کنه با کی طر
دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با معرفی ۱۲ عنوان کتاب، خانواده‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و گروه‌های مختلف سنی را در فراغت ناخوانده این روزها به حضور مجازی در این ضیافت کتابخوانی دعوت کرده است. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این دوره با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی امکان مشارکت علاقه مندان را در بخش‌های مختلف فراهم کرده است.
لینک دریافت منابع جشنواره: http://www.iranpl.ir/news/21987
لینک شرکت در مسابقه: https://www.samakpl.ir
 
بروز آکنه
صورت عوامل مختلفی دارد، خرابی و پوسیدگی دندان نیز یکی از اصلی‌ترین دلایل ایجاد
آکنه پوستی است.
 
به نقل از stonodentalcare،
کارشناسان در جدیدترین پژوهش‌های خود دریافتند ارتباط مستقیمی بین سلامت و بهداشت
دهان و دندان و بروز آکنه صورت وجود دارد.
 
اهمیت به
بهداشت و سلامت دهان و دندان، مسواک زدن به موقع دندان‌ها، مصرف مواد خوراکی سالم،
استفاده از نخ دندان و مسواک بین دندانی برای استحکام و سلامت لثه ودندان‌ها افزون
بر ایجاد سلامت سبب جل
بیکاری وکرونا
 
تو این  روزا که یهو کسب وکارت به مشکل خورده ومدام فکر میکنی چکاری میتونی انجام بدی تا اوضاع را درست کنی؟
من بهت میگم بیشتر از هرچیز دنبال نشونه بگردسرنخ نشونه ها رو بگیر وتا انتهاش برو...
نزدیک به دوماهه که درگیر این مهمون ناخوانده ونحس هستیم  ومدت زیادی را مجبور شدیم تو خونه بشینیم یادم میاد هر سال قبل عید سرکار بودیم وحسابی شلوغ و آرزومون بود یه ماه تعطیل باشیم واستراحت کنیم آرزوی ما به شکلی عجیب وغم آنگیزی برآورده شد بیر
اهمال کاری دسیسه ایه در لباس های مختلف، گاهی آشکاره گاهی پنهان ، اما همیشه هست در کمین و اماده و هشیار تر ازما.
و در لحظه ناخوانده وارد میشه مخصوصا وقتی ما اسیب پذیرتریم و قدرت را به دست می گیره، وقتی ازش فرار میکنیم اون قویتر میشه و حتی اگر برای مدتی اونو از خودمون رانده باشیم بازهم با کوچکترین ضعفی قویتر برمیگرده، و انقدر قویه که زمام امور را در دست میگریه و میشه رییس ما!
اگر این برات اشناست ؟ تو تنها نیستی پون اهمال کاری همه جا هست 
لغت انگل
اهمال کاری دسیسه ایه در لباس های مختلف، گاهی آشکاره گاهی پنهان ، اما همیشه هست در کمین و اماده و هشیار تر ازما.
و در لحظه ناخوانده وارد میشه مخصوصا وقتی ما اسیب پذیرتریم و قدرت را به دست می گیره، وقتی ازش فرار میکنیم اون قویتر میشه و حتی اگر برای مدتی اونو از خودمون رانده باشیم بازهم با کوچکترین ضعفی قویتر برمیگرده، و انقدر قویه که ضمام امور را در دست میگریه و میشه رییس ما!
اگر این برات اشناست ؟ تو تنها نیستی پون اهمال کاری همه جا هست 
لغت انگل
تقریبا جدی بودن شیوع بیماری مهلک کرونا بر کسی پوشیده نیست. این مهمان ناخوانده تقریبا تمامی بخش های اقتصادی کشور را آرام آرام به ورطه رکود اقتصادی کشانده است. طبیعی است که در چنین شرایطی عمده خریداران و فروشندگان به فکر سلامتی خود و خانواده‌شان باشند. گروه بزرگ مشاورین املاک عظیمی ضمن احترام به طرح فاضله اجتماعی و جلوگیری از در معرض خطر قرار گرفتن هوطنان و مشتریان عزیز خدمات خود را به صورت مشاوره آنلاین به مخاطبان خود عرضه می دارد.
خریدارا
 
۱۷ نفر مهمان نوروزی این روزهایم کم بود که به لطف مسئولین امر ، و تلاش های بی شمار عروس و خواهر گرامیش و خواهر خودم 
۸  نفر دیگه امروز و امشب و تا پایان تعطیلات هفته قراره مهمان خانه ی ما باشند و دریغ از یک کمک از طرف میزبانان (عروس و خواهران)  :|
وسایل پذیرایی آماده ، لوازم و وسایل خواب آماده تر ، و مسئول پذیرایی هم که بنده باشم در حال آماده باش !
خودشون دعوت کردند و گفتند بیایند بعد برای اینکه خاطر ما مکدر نشود اجازه خشک و خالی در آخر از من و پدر
 کرونا که راهش به کشورمان را پیدا کرد همه به دنبال راه‌حلی برای بیرون راندن این میهمان ناخوانده بودند غافل از اینکه برخی روش‌ها صرفا به بیراهه رفتن است از جمله همین مصرف الکل صنعتی که جان عده‌ای را در استان‌های مختلف گرفت.
هر چند ترس و دلهره گاه بر درست اندیشیدن پیش می‌گیرد و می‌شود هر آنچه نباید، اما در دنیای امروز که انسان به انواع وسایل ارتباطی و اطلاعات کافی دسترسی دارد شاید فقدان آگاهی واژه مناسبی برای سرپوش گذاشتن به برخی بی توجهی
ظاهرا کرونا بعنوان مهمان ناخوانده این روزهای دنیا قصد ندارد به این زودی جایی برود و هر روز شاهد اخبار مهمی پیرامون این اتفاق نامیمون هستیم. در آخرین رویداد مسئولین برگزاری بدلیل ترس از شیوع و گسترش این بیماری از برگزاری آن منصرف شدند.نودمین دوره نمایشگاه خودروی ژنو قرار بود از روز دوشنبه و با برگزاری مراسم اعطای جایزه خودروی سال شروع شود و روز سه‌شنبه نیز خبرنگاران حوزه خودرو از این نمایشگاه بازدید کنند. تمامی تلاش‌ها، زمان و هزینه‌ی ص
ظاهرا کرونا بعنوان مهمان ناخوانده این روزهای دنیا قصد ندارد به این زودی جایی برود و هر روز شاهد اخبار مهمی پیرامون این اتفاق نامیمون هستیم. در آخرین رویداد مسئولین برگزاری بدلیل ترس از شیوع و گسترش این بیماری از برگزاری آن منصرف شدند.نودمین دوره نمایشگاه خودروی ژنو قرار بود از روز دوشنبه و با برگزاری مراسم اعطای جایزه خودروی سال شروع شود و روز سه‌شنبه نیز خبرنگاران حوزه خودرو از این نمایشگاه بازدید کنند. تمامی تلاش‌ها، زمان و هزینه‌ی صر
ماه رمضان ماه میهمانی خدا همواره از حال و هوای خاصی برخوردار است. سحرهای پر رمز و راز، ضیافت‌های افطاری، شب زنده‌داری و عبادت تا هنگام سحر، لحظه‌ لحظه‌های این ماه پر برکت را برای روزه‌داران رقم می‌زنند. در این ماه پر خیر و برکت و ماه ضیافت الهی اپراتورهای تلفن همراه کشور هر ساله سعی دارند به منظور شور و نشاط بخشیدن به این ضیافت پر برکت، طر‌ح‌‌های متنوعی برای خدمات خود در این ماه در نظر گرفته و به طیف وسیع کاربران خود هدیه نمایند. همراه ا
آقای
ظریف بعد از آن همه در قفس کردن مردم شام برای یک شام بیشتر حکومت کردن اسد، بعد
از آن همه گوشت‌هایی که این وسط به پای سلطان جنگل ریخته شد، بعد از آن همه
لبخندهایی که شما را به جای او خلع سلاح می‌کرد، اصحاب کهف بیرون غار نگاهتان
داشتند تا میزبان ناخوانده ضیافت شام، شما باشید، تا هنوز پسر نوح باشید نه سگ
اصحاب کهف. استعفایتان را دادید، نه هم‌چون مصدق قبل از
کودتا به خاطر نداشتن اختیارات کافی و وزارت جنگ و نه هم‌چون میرحسین پاکوتاه به
خاطر
+دیشب آقای محترم اینا خونه مون بودن. خودش، مامان باباش و خواهراش.
درسته من سه تا خواهربرادر دارم، اما چون فاصله ی سنیمون خیییییلی زیاده، تقریبا مثل تک فرزند بزرگ شدم. از این لحاظ همیشه تنها بودم و خیلی اوقاتم از بچگی تا کنون حوصله م سر میره و باز میشینم پای درس و مشقم. به همین خاطره وقتی که چند نفر یه جا ببینم که سنشون به من نزدیکه، خیلی خوشحال میشم. مخصوصا اگه خوش اخلاق و شوخ هم باشن. یعنی ویژگی های خواهر برادرای آقای محترم. این باعث میشه که از
بر لب پرتگاهی نشسته بودیم، منظره روبرویش همین است که در عکس پیداست. چای بود و سیگار و هوایی که هیچ از پاکی و پیراستگی کم نداشت... اما یک عکس چه قدر از حجم پیش رو همراه با حس های پیچیده و در هم رفته را نشان می دهد؟ عکس چه قدر از ترس یا دلهره یا شعف و حس سبکی را نشان می دهد؟ و چه قدر راحت و سخت  است دیدن منظره از پشت یک لنز شیشه ایی و هم حس شدن با کسی که با عرقریزان خود را رسانده به آنجا که این منظره بی هیچ واسطه پیش رویش پهن شود؟
                           
 
 


 
-:خانه های قدیمی را دوست دارم
چایی همیشه دم بود
توی قوری
روی کتری های سیاه شده
روی اجاق های هیزمی
در خانه همیشه باز بود
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست ...
غذاها ساده و خانگی بود
بویش نیازی به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه می رفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود.
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد
بوی شب بوها و خاک نم خورده ی حیاط غوغا می کرد
خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود
نور خورشید سهمی از خانه های قدیمی داشت.
دلخوری ها مشاوره
خیلی وقت است دارم مینویسم.نوشتم ولی همه اش پاک شد.پاک شد ولی دوباره درونم روشن شد.
داشتم میگفتم که
خیلی وقت است ذهنم مقاومت میکند برای نوشتن ولی وقتش است مقاومتش را بشکنم و بنویسم هرچند هنوز دستانم برای نوشتن ضعیف هستند ولی نوشتن برایم راهیست تا آرام بگیرد این سکوت و هیاهوی ذهنم وقرارم از ابتدا این بود که حرف هایم در گیر و دار واژه ها نباشد و اینجا برایم کنج خلوت ذهنم بشود ولی انگار خیلی وقت است در این کنج،خلوت نکرده ام.
اعتراف کردم که چند وق
 
ویروس کرونا
در حال حاضر کشورمان با مهمانی ناخوانده مواجه است میهمانی که زندگی عادی ما را مختل کرده و تلاش های دوچندانمان برای شروع سالی نو را به تعویق انداخته است .
کرونا باعث شده طعم احتکار را بچشیم....
کرونا برای احتکارگر ها پدیده ای فوق العاده است...
اجناس بهداشتی انبار شده به امید سود بیشتر...
خانه های خالی از مواد بهداشتی در ترس از کرونا...
در برهه ای که برخی شرکت های تولید کننده  ی مواد بهداشتی ، برای کسب سود بیشتر به فکر احتکار اجناس مرغو
گاهی وقت‌ها اتفاقاتی رخ می‌دهد که انگار چرخ روزمره زندگی از ریل همیشگی‌اش خارج می‌شود.اینطور مواقع است که  مجبوریم طرز نگاه و حتی نوع زندگی را مقداری تغییر بدهیم.
این موضوع حکایت این روزهای ما با ورود میهمان ناخوانده «کرونا» است.ویروسی که با آمدنش انگار ریسمان تسبیح زندگی‌یمان را پاره کرد و همه ما را به نحوی به انزوا کشاند.
وقتی دقیق‌تر نگاه می‌کنیم متوجه خیلی چیزها می‌شویم؛ اینکه چه دلخوشی‌های ساده و بی‌آلایشی داشتیم و از آن غافل ب
زمانی می‌رسد که کسی درِ دنیایت را خواهد زد، شاید در تاریکی، وقتی تکه‌ی شکسته‌ی دنیای‌ خودش را در دست گرفته و خیلی ناامید، خیلی مستاصل می‌گردد، شعله‌ی کوچکی از پنجره‌ی دنیایت او را به سمت خودش می‌کشد، با تکه‌ی در دستش می‌آید و کمی پشت پنجره می‌نشیند و نگاهش را مهمان ناخوانده‌ی این دنیای کوچک می‌کند، می‌بیند، نشسته‌ای روی تاب، خرس‌ت را روی زانو نشانده و برایش شعر می‌خوانی، غرق تو شده، چیزهای یافته، می‌گوید، چه بوی آشنایی می‌دهد
امروز صد سالمه! مثل مامی صورتی. خیلی می‌خوابم اما احساس خوبی دارم.
تلاش کردم با مامان بابام صحبت کنم که زندگی یک کادوی بامزه‌ست؛ اولش زیادی تحویلش می‌گیریم فکر می‌کنیم زندگیِ ابدی رو به دست آوردیم؛ بعد ارزشش رو از دست می‌ده و اون رو مزخرف و کوتاه می‌بینیم؛ تقریبا می‌خواهیم بندازیمش دور! آخرش می‌فهمیم که نه یه کادو بلکه فقط یه امانته و تلاش می‌کنیم اون‌طور که شایسته‌شه باهاش رفتار کنیم.

اسکار و خانم صورتی



بالاخره فرصت شد از اسکار
این بسته پستی را برایت می فرستم؛
 
یک قاب سبز از خزه های مخملی شمال
که بوی باران بدهد
یک آلبوم، انباشته از پوست شفاف جیرجیرکهای دوست داشتنی ام
که صدای جنگل را بشنوی
یک عکس سه در چهار از مهمان ناخوانده کوچکت
که برایت داستانش را بگوید
یک کاسه انار دان کرده ی ملس
که طعم بعد از ظهرهای پاییزی را به خاطر بیاوری
 
تو برایم چه می فرستی؟
 
من از تو تب 39 درجه می خواهم
اتاق تنهایی ام سرد است...
حرفهایی هست که خودم هم از آن بی‌خبرم، در این حال و ساعت، کوک نیستم برای گفتن و حتی کشف‌کردنشان. تنها می‌دانم روح سرگردانی به دنبال چشمه‌ای آب جوشان است و دائم صدای آب را می‌شنود اما راهی به سمتش پیدا نمی‌کند. چه‌بسا به سمتی برود و بعد ببیند نبض آبی که میخواست در سویی دیگر می‌زند. 
بیهوده‌گویی را باید کوتاه کنم. اینطور هبچ‌ سازی کوک نمی‌شود. نمی‌شود که من محو ستاره‌های جعبه‌ی چوبی سنتور شوم یا برق سیمهای موازی یا حتی گرد و خاک نشسته بر
برایت آیدا میشوم.خود خود لیلا میشوم.خواستی برایت هر شب امسال و هر سال یلدا میشوم. فقط با سودای آغوش تو دریائی میان صحرا میشوم.چکه چکه این دم و آن دم بر تنت جاری شده رسوای عالم و شیدا میشوم.با آشوب کابوس ها ساختهآرام و بی ادعا برایتشاعرانه ترین رویا میشوم.به شوق نفسهایت طعنه به بوران زدهبا صبا هم نوا و نجوا میشوم  عطرت از راه که برسد به هوایت بینا و زلیخا میشوم،برای گمراهی هایت گذری آشنا میشومخواستی برگردی صراطی مستقیم سوی کنعان و مبنا میشومس
.h_iframe-aparat_embed_frame{position:relative;}.h_iframe-aparat_embed_frame .ratio{display:block;width:100%;height:auto;}.h_iframe-aparat_embed_frame iframe{position:absolute;top:0;left:0;width:100%;height:100%;}


تا دوم راهنمایی شیراز زندگی می‌کردیم و وقتی مهمان می‌آمد یکی از جاهایی که برای گشت و گذار می‌رفتیم حافظیه بود.بعدها مثل همه نامی از حافظ شنیده بودم و چندین بار هم تلاش کرده بودم که بخوانم، اما سخت بود و نمی‌توانستم.اولین بار که تحریک شدم دیوان حافظ را بخرم و با هر بدبختی که هست بخوانم، سوم راهنمایی بود. پشت جلد یکی از شما
ارغوان،شاخه همخون جدا مانده منآسمان تو چه رنگ است امروز؟آفتابی‌ست هوا؟یا گرفته‌است هنوز؟من در این گوشه که از دنیا بیرون استآفتابی به سرم نیستاز بهاران خبرم نیستآنچه می‌بینم دیوار استآه این سخت سیاهآن چنان نزدیک استکه چو بر می‌کشم از سینه نفسنفسم را بر می‌گرداندره چنان بسته که پرواز نگهدر همین یک قدمی می‌ماندکورسویی ز چراغی رنجورقصه پرداز شب ظلمانی‌ستنفسم می‌گیردکه هوا هم اینجا زندانی‌ستهر چه با من اینجاسترنگ رخ باخته استآفتابی
«ابتکار» از تجربه یک هفته‌ای ایران زیر سایه کرونا، گزارش می‌دهدزهرا داستانی«کرونا»؛ اگر برای مردم یک تهدید به حساب آید، برای برخی اما یک فرصت است. کسانی که از باز داغ بی‌اعتمادی سود می‌جویند و نانشان را در ظرف شایعه‌سازی فرو می‌کنند و از ترس مردم لقمه‌های بیشتری برای خود می‌گیرند. این روزها و در وانفسای همه‌گیری کروناویروساین عده‌ای مصرف بنفشه را برای مردم تجویز کردند، عده‌ای دیگر فرصت را غنیمت شمردند و با پیامک‌ها و تماس‌های تلف
فرماندار زرند تاکید کرد:
با ساخت و سازهای مجاز و غیر مجاز در بستر رودخانه ها برخورد قاطع شود
فرماندار زرند با تاکید بر اینکه باید برخورد قاطع با ساخت و سازهای مجاز و غیر مجاز در بستر رودخانه ها صورت گیرد، گفت: با ادارات متخلف نیز در این زمینه برخورد قانونی خواهد شد.
به گزارش ندای زرند به نقل از روابط عمومی فرمانداری زرند، حبیب الله خنجری صبح امروز 8 فروردین، در جلسه ستاد مدیریت بحران شهرستان که با حضور حسین امیری نماینده مردم در مجلس شورای اس
بررسی سابقه حضور فرقه رجوی در کشور ثانی نشان می دهد سرکردگان این فرقه درصدد فریب و جذب اهالی اطراف خود ولو از اتباع خارجی آن کشور بوده اند.
گذری بر رویکرد سازمان مجاهدین نسبت به مردم عراققطعاً فریب کاری فرقه رجوی در آلبانی نیز کلید خورده و چه بسا افرادی را بعنوان سمپات و یا شبه میلیشیا جذب کرده باشد. این اتفاق می تواند خانواده های آلبانیایی را نیز در آینده دچار بلای تروریسم نماید.
پروژه ی عینک رایگان دراشرف 3 کلید خورد!فرقه رجوی در سوء استفاد
 
چند روز پیش برای یک کار بانکی از منزل خارج شدم و قدم‌زنان تا سر خیابان رفتم.
 
هوا ابری بود و حتی نسیم هم نمی‌آمد. کمی که جلوتر رفتم، نم نم باران هم شروع شد.
 
در راه به افرادی برخوردم که از آمدن باران ذوق زده شده بودند و شادی می‌کردند.
 
آنها از پاکی و لطافت هوا می‌گفتند و خدا را شکر می‌کردند و از قدم زدن زیر باران لذت می‌بردند.
 
گروهی دیگر اما، نگران و ناراحت از بارش باران خدا خدا می‌کردند که باران نبارد یا اگر بارید، خیلی زود بند بیاید.
 
دانلود سریال کره ای My Husband Got a Family
 
نام ها: تو غیر منتظره ای – شوهر من یه خانواده داره
محصول: 2012 کره جنوبی از شبکه KBS2
ژانر: خانوادگی | کمدی | ملودرام | عاشقانه
قسمت ها: 58
نمره: 8.1 در MDL
مدت زمان: 65 دقیقه
بازیگران:
Kim Nam joo – Yoo Jun sang
خلاصه داستان: این درام داستان زندگی یون هی (Kim Nam Joo) و گوی نام (Yoo Joon Sang) بعد از ازدواجشان را روایت میکند ولی مهمانی ناخوانده (مادر شوهر یون هی) پا به این زندگی میگذارد …
ادامه مطلب
اکیپ حرفه ای سمپاشی سوسک ریز شرکت سرویس لوله به شما قول می دهد اگر از سمپاشی سوسک ریز آلمانی استفاده کنید کاملا تضمینی برای همیشه از شر سوسک خلاص خواهید شد. حتی اگر این حشرات از واحدهای دیگر و همسایه های شما به منزلتان نفوذ کرده باشند.
تیم حرفه ای سمپاشی سوسک شرکت سرویس لوله، کوچکترین و احتمالی ترین راه های نفوذ سوسک از سایر طبقات و واحدها را از بین میبرد و همچنین به شما مشاوره هایی بابت کارهای لازم جهت پیگشیری از نفوذ این حشرات منفور را ارائ
بسم الله الرحمن الرحیم
عزاداریهاتون قبول رهروان راه حسین. خدا اجر و صبر به همتون بده که این مصیبت عظمی رو تعظیم می کنید و به آسمانیان و اولیای الهی تسلیت می دهید. توفیقی شد این دهه دو جلسه با موضوع شاخص های نهضت حسینی در بیانیه گام دوم انقلاب خدمت رفقا بودیم، در مورد شاخص امید واقعی در نهضت حسینی و جوانگرایی این نهضت یه کار تطبیقی با بیانیه گام دوم انقلاب انجام شد و مطالب جالبی به دست اومد. ایشالا توفیق بشه شاید فیش ها رو یه سرو سامونی دادم و ت
بسم الله الرحمن الرحیم
عزاداریهاتون قبول رهروان راه حسین. خدا اجر و صبر به همتون بده که این مصیبت عظمی رو تعظیم می کنید و به آسمانیان و اولیای الهی تسلیت می دهید. توفیقی شد این دهه دو جلسه با موضوع شاخص های نهضت حسینی در بیانیه گام دوم انقلاب خدمت رفقا بودیم، در مورد شاخص امید واقعی در نهضت حسینی و جوانگرایی این نهضت یه کار تطبیقی با بیانیه گام دوم انقلاب انجام شد و مطالب جالبی به دست اومد. ایشالا توفیق بشه شاید فیش ها رو یه سرو سامونی دادم و ت
به نام خدا
 
در این ایام خانه‌نشینی اجباری، که به واسطه مهمان/دشمن ناخوانده این روز ها یعنی کرونا رخ داده است، تصمیم گرفتم کاری را شروع کنم که مدت‌ها بود به آن فکر می کردم اما فرصتی برای اجرای آن پیدا نکرده بودم. و آن چیزی نیست جز معرفی کتاب.
معرفی کتاب، به شرطی که صحیح و دارای چارچوبی مشخص باشد، می تواند هم برای معرفی‌کننده و هم برای معرفی‌شونده مفید باشد. زمانی که شما یک کتاب را می خوانید با مجموعه ای از اطلاعات رو به رو هستید که قرار اس
شوک آنلاین: هجوم صدهاهزار ملخ به مکه‌مکرمه برای زائران خانه خدا دردسرساز شده است. بنا بر اعلام الکوثر علت هجوم این مهمانان ناخوانده سو مدیریت سعودی در محیط زیست و شکار بی رویه پرندگان یا به عبارتی بر هم خوردن چرخه طبیعت بوده که مشکلاتی را برای نمازگزاران در بیت اللّه الحرام به وجود آورده است.
 
مادر که شدم مطمئن شدم وارد جزیره ناشناخته‌ای شدم که هیچ‌کس جز خودم از آن خبر ندارد.
سعی کردم با دیگران از آن حرف بزنم. اما مگر چقدر می‌توانستم بگویم؟ از چند دقیقه و ساعت و روزش می‌توانستم بگویم؟
حتی اگر یک دوربین همراه خودم می‌کردم تا از صبح تا شب و شب تا صبحم فیلم بگیرد، حس‌هایم را که درون من جاری بود چه می‌کردم؟ رویاها و کابوس‌هایم را. بغض‌هایم را که خوب پشت نقاب‌های مختلف پنهان می‌کردم بی‌آن‌که یک تار مو از زیرش بیرون آمده باشد؟
گ
محبوبیت یک امر مادرزادی و ارثی نیست. در این مطلب می خواهیم از برخی رازهای محبوب شدن برای همسر پرده برداریم و به شما یاد دهیم چطور پایه های زندگی تان را از همین حالا محکم بچینید که دیوارتان تا ثریا کج نرود.برای همسرتان امن باشیدهمه همسران نیاز دارند در زندگی احساس امنیت کنند و در صورتی جذب طرف مقابل می شوند که چنین احساسی را به آنها بدهند. خود شما هم دوست دارید در لحظه ای که سکوت کرده اید و در لاک خودتان فرو رفته اید، همسرتان کنارتان بنشیند و د

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها