من دلم میخواست امروز مث هرسال گیسای داداشامو می کشیدم که همه ترقه ها مال خودمن و جیغ میزدم که هرکی دست بزنه بهشون ایشالله به حق پنشتن سوسک شه. بعدم بریم و من با قیافه پوکر زل بزنم به ترقه ها و بگم اینا چجوری روشن میشن؟ بعد اونا گیس منو بکشن و همشو خودشون بترکونن و به من منور بدن حاضرم الان همون منورو داشتم ولی الان اینجوری شبیه سوسک غمگین زیر پتو نبودم.
یا وجود همچین طیف وسیعی از افکار از حس های متفاوت ، وقتی چشم هایم را میبندم ؛ عین موش سر آشپز بعد از چشیدن آن قارچ رعد و برقی ، آسمان چشمانم پر از ترقه های رنگی میشود . حتی همین حالا که می نویسم دلم میخواهد برای بار هزار و یکم باز موش سر آشپز را ببینم . بیشتر از هر کارتون دیگری لحظه به لحظه اش را حس میکنم و در عالم خیال عین واقعیت می ماند برایم .
ادامه مطلب
صدای تق و توق ترقه! کرونا سوغات سبک زندگی چینیها به مردم جهان و ترقه سوغات سبک خوشحالی کردنشون به ما ایرانیها ست!
از این حجم از حماقت مردم واقعا شگفت زدهام. و تمام آدمهایی که بیرون از خونه بیدلیل رفت و آمد میکنند رو هیچ وقت حلال نمیکنم. کرونا باعث شد یه عده رو خوب بشناسم. قبلا نسبت به مردم کشور حس دلسوزی داشتم اما از اونجایی که لیاقت آدمها نشون دهندهی رفتاری هست که با اونها میشه، به نظرم این همه بدبختی اندازهی کشوره شاید حتی
همسرم آنقدر روی مسئله ی اسراف حساس بود که همیشه میگفت حیاط خانه را باید جارو زد.نباید با آب شست.آب مهریه ی مادرمان،حضرت فاطمه زهرا (س)است
مراسم عروسیمان یک مراسم خدا پسند بود.مولودی خوانی بود و ...
همسرم تاکید داشت در این مراسم کاری نکنیم که طبق دستور و خواست خدا و ائمه اش نباشد.به همه تاکید کرده بود که ترقه بازی نکنند و باعث آزار همسایه ها نشوند.یکی از همسایه های مسن محل بعد از مراسم به منزل ما آمد و به محمد جواد گفت:خیلی دعایت کردم.ان شاءالله ه
امسال اولین سالى بود که هیچ ترقه اى نزدم :) اما خب واقعا از این موضوع بسى خرسندم که خونمون پایین میدونى که تو این جور مراسم ها سنگ تموم میزاره :/ از بزن برقصش بگیر تا خفن ترین ترقه هاى پر صدا واقعا این همه انرژى رو از کجا میارن تا دوازده اخه داداشام :/
چهارشنبه سوریتون خیلى مبارک باشه ( با تاخیرات فراوان )
کمتر از بیست و چهار ساعت تا تحویل سال مونده ، دم اخرى اگه بدى دیدین حلال کنید دیگه :) و پاى این بزارین از خامى هاى نوجونى دیگه
اگه حرفى سختى
دانشگاه که بودم، ترم اول با هم اتاقی هام جور نبودم. از همون موقع خوابگاه اثر خودش رو تو زندگی من گذاشت. سال دوم شدم سرپرست خوابگاه، بعد دبیر کمیسیون رفاهی شورا صنفی و...
حالا هم که 10 سالی از اون روزا میگذره خوابگاه دست از سر کچل ما ورنمیداره، مهدی شریفی اومده میگه واسه خوابگاه های راه آهن سامانه میخوام، با خودم گفتم حالا یه چیزی سر هم بندی میکنم میندازم بهش، دل بچه هم نشکنه، حالا پا شده رفته پیش دکتر گفته " ما چنین کردیم و چنان کردیم"، اینم نتیج
هر سال گله داشتم از این که ملت از دو هفته مونده به چارشمبه سوری تا دو سه هفته بعدش در حال ترقه در کردن و ایجاد سر و صداهای عجیب و غریب و فی الواقع وحشتناک هستند
امسال شاید یک صدم هر سال هم سر و صدایی قبل چارشمبه سوری نبود
روز دوشنبه (یعنی فقط یک روز قبل از چارشمبه سوری) رفتیم خرید برای پسرجان
محله ای که ما توش زندگی می کنیم خودش به نوعی مرکز خریده :دی
یعنی کلی بوتیک مردانه و زنانه و بچگانه از اول تا آخر خیابون هست که اکثرشونم برند فروشند
برای همین
یکی از بهترین خاطرات ما مربوط میشه به چهارشنبه سوری هایی که مادر بزرگ به تعداد بچه ها و نوه ها و عروس ها و دامادها، اینطوری تخم مرغ رنگ میکرد و بعد از درکردن ترقه و پریدن از آتش، پس از صرف غذایی محلی به نام “شش انداز”، هر کس به قید قرعه یک تخم مرغ برمیداشت...نخ و پوست پیاز را از دور تخم مرغ باز می کرد و با دقت به تصاویر چاپ شده روی تخم مرغ، نگاه می کرد و با توجه به آرزوهای خود، فال خوش می زد...مادر بزرگم متخصص تفسیر تصاویر روی تخم مرغ چهارشنبه سوری
+ شاید حتی اگه پنجاه سالمم بشه، بازم اصرار داشته باشم کنار بشینم و شیشه ماشینو بدم پایین و یخ کنم و دستمو ببرم بیرون و آهنگ زیاد باشه و عشق کنم. اصلا مهم نباشه که صورتم یخ بزنه یا چی...
+ خب چرا مامانم منو با کلاسای شبکه ۷ ول نمیکنه؟ :|||| بااااااااابا من کلاس آنلاینای مدرسه رو هم نمیرم :|
+ به طرز افتضاحی خونمون بو رنگ میده و از دیشب تا حالا لحظه ای اشک چشمم و درد سرم بند نیومده.
+ تفریح امروزمون چی بود؟ رفتیم پیست اسکی شمشک رو از دوووور دیدیم :| از ما
صندلی شمارهی ۲۲ را پیدا کردم. خودم را پرت کردم روی صندلی. این یکی نه مانیتور داشت و نه میز تاشو. با ۲۶ دقیقه تاخیر حرکت کرد. پسر ردیف جلویی که سمت راست نشسته، نمیدانم در منظرهی سمت چپ چه چیزی دیده بود که از آن چشم برنمیداشت. حس خوبی نداشتم. چند باری دنبالهی نگاهش را گرفتم تا ببینم چیست که تماشایش میکند. محیط ترمینال بود، نه چیزی بیشتر.
اصلا نمیدانم چرت زدم یا نه. چندباری چشمم را بستم و اگر هم خوابیدم، چیزی ندیدم. بیدار شدم. صدا بود، صد
این اسباب بازی که کاملا بی خطر بوده را می توان به دو صورت با ترقه و بدون ترقه استفاده کرد.
اگر تمایل به استفاده از ترقه بر روی آن دارید می توانید ترقه های دوازده تایی معمولی که اکثرا بی خطر هست ، را برای آن تهیه کرده .
حتی اگر ترقه هم استفاده نکنید این تفنگ به علت فلزی بودن در هنگام استفاده صدای خیلی طبیعی و زیبایی دارد.
این اسلحه را می توانید برای بچه های از سنین چهار سال به بالا تهیه کنید ، که البته تفنگ های فلزی، طرفداران زیادی در بین بزرگس
یا وجود همچین طیف وسیعی از افکار از حس های متفاوت ، وقتی چشم هایم را میبندم ؛ عین موش سر آشپز بعد از چشیدن آن قارچ رعد و برقی ، آسمان چشمانم پر از ترقه های رنگی میشود . حتی همین حالا که می نویسم دلم میخواهد برای بار هزار و یکم باز موش سر آشپز را ببینم . بیشتر از هر کارتون دیگری لحظه به لحظه اش را حس میکنم و در عالم خیال عین واقعیت می ماند برایم .
و هدف این روزهای من هم همین است که بین آن همه حس و فکر های مختلف آنی را انتخاب بکنم که هم مسیر من است
طرف جوری واسه۴شنبه سوری ترقه وبمب دستی وازاینجورچیزا میترکونه که هرآن احتمال شهیدشدن هم محله ای هاداره بیشترمیشه،هرکی ندونه فکرمیکنه الان هیتلر و ارتشش دارن از عباس آقا سوپری سرکوچه صلاح جنگی میخرن؛ اونوقت اوج هیجان ما اینه که وقتی میخوایم پفکو بازکنیم فشارش میدیم که بترکه، نمیدونید چه کیفی داره که، تازه کلی هم میترسیم از صداش(ماشالا از بس هوا توش داره) البته نصفشم میریزه روزمین کلی دِپ میشیم، یادیگه خیلی بخوایم خلاف سنگین کنیم تهش یه پ
باران. باد. درخت. گنجشک. گنجشک؟ ترقه. صدا. دعوا. خانه. الگو. الگو. الگو. الگو. ذهن. هنر. حال. هنر. هنر. هنر. درس. دوست. شیشه. چای. آبی. خالی. محبت. نخواستن. نخواستن. نخواستن. نوشته. فیلم. صدا. حرکت. خسته. خیال. سیاه. سفید. رنگی. لباس. آبی. آسمان. رعد. برق. وبلاگ. کلمه. الگو. الگو. الگو. الگو. ایده. تلاش. نظر. خیال. تلاش. وَهم. تلاش. تلاش. تلاش.
معلمشان تقلیل بود و من به جایش رفتم سرِ کلاس. کتابها و تکالیف بچهها را خواستم و پشت میز نشستم و جلویم تپهای از کتاب و دفتر تشکیل شد. با رسیدن به هر کتاب اسم صاحبش را بلند میخواندم تا بیاید و در مورد تکالیفش که نقص یا اشتباهِ احتمالی دارد ، توضیح بدهد.
یکی از سؤالاتِ کتاب این بود که با توجه به حروف موجود ، کلمهای که در داخلِ درس استفاده شده است را بسازید. حروف « ط ، ق ، ه ، ر » بودند. همۀ بچهها «قطره» نوشته بودند و درست و منطقی هم بود ؛ ا
بعد از خطای شجاع خلیلزاده روی سیاوش یزدانی بین بازیکنان دو تیم درگیری به وجود آمد.
بخش ورزشی مجله خبری ورزشی اسپورتاستار
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، پرسپولیس و سپاهان در دیدار مرحله نیمه نهایی جام حذفی از ساعت 21 امروز در ورزشگاه نقش جهان به مصاف یکدیگر رفتند. نیمه اول این بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید.
* خالد شفیعی که جایی در لیست 18 نفره امیر فلعهنویی پیدا نکرد، از جایگاه بازی را تماشا میکند.
* امیر قلعهنویی در پی ش
در زمانهای که تشکیلات مجاهدین خلق سعی دارد سوابق تروریستی و خشونتآمیز خود را از حافظه تاریخی ملت ایران پاک کند، به نظر میرسد که خودداری از اقدامات مسلحانه و خشونتآمیز در درون خاک ایران باید در دستور کار تشکیلات قرار گرفته باشد اما اخبار، ویدئوها و گزارش های جسته گریخته در برخی از رسانه های فارسی زبان و انگلیسی زبان مجاهدین خلق حاکی از آن است که کانونهای به اصطلاح شورشی در شهرهای ایران دست به اقدامات خشونت آمیز میزنند.
با این و
ما آدم های بد بختی هستیم. اصلا ما همیشه آدمای بدبختی بودیم و خودمان خبر نداشتیم. خوشی زیر دلمان زده بود! هنوز هم همین طور است. قرار هم نیست به خودمان بیاییم که چقدر بیچاره ایم.
آهااااای بنی بشر!
آهای ملتِ سرخوش و سرمست!
ما ساااااااااااااااالهاست که پدرمان را گم کرده ایم! ما یتیم نیستیم اما بی غیرتیم... ما گم شده ایم، سالهای سال است... و اگر غیرت داشتیم این قدر سرگشتیمان به درازا نمی کشید.
خود مستی هم انتظار نداشت این حجم از سرخوشی و بی رگی را...
۱) یه آقایی دوازده روز پیش اومده بود محل کارم. دستکش و ماسک هم داشت. امروز باخبر شدم فوت کرده. بر اثر کرونا.
حالا نمیدونم اون روز که دیدمش کرونا داشته یا بعدش مبتلا شده
۲) به رئیسم میگم: تا کی باید بیایم سرکار؟
میگه: اگه تا ۲۸ اسفند بیای خوبه
میگم: ۲۹ که تعطیله! یعنی کلا تا آخر باید بیایم؟
میگه: عه ۲۹ تعطیله؟ خب تا همون ۲۸ بیای خوبه
:|
۳) هر روز با نگرانی میرم سرکار، امروز نگرانیم بیشتر بود بخاطر چهارشنبه سوری. اما خدارو شکر تو خیابون آتیش روشن نک
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
اس ام اس خنده دار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه جوک و اس ام اس خنده دار جدید بی ادبی عاشقانه در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
زنها دو وقت گریه می کنن:
وقتی فریب می خورن ،
وقتی می خوان فریب بدن.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدما می تونند پسر باشن
اما پسرا نمی تونند آدم باشن!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باش
میگن عنریکا ناو آورده به ما حمله کنه !
این ناو که با اولین ترقه ای که در کنن غنیمتیه بچه های سپاهِ پاسداران ِتمدنِ بشریه !
در ضمن از همین تریبون جهانی ِ 30 مخاطبه اعلام میکنم که :
ترامپ ِ قمار باز ، بزا شما اونایی که زدین از بیمارستان مرخص شن بعدش بیاین سراغ ما .
اینکه شما هر از گاهی میریزن یه کشور ضعیف رو به خاک سیاه مینشونین نشون از قدرت شما نیست ، نشان از ضعف ِ شماست .
تو این 200 و چند سال عمر نکبت ِ عنریکا شما جز دردسر برای مردم دنیا نداشتید .
ک
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
#کلیپ
یادتون هست اون شعر معروف بعد از فتح خرمشهر رو ؟!
ممدی نبودی ببینی ...
هر وقت که فرزندان این خاک سیلی به متجاوزین میزن
دیشب تا نزدیکای ساعت ۲ خوابم نمیبرد. هرچند بی خوابی رو مینداختم گردن صدای ترقه بی موقعی که پشت خونه زدن یا چایی بی موقعی که سر شب خوردم یا عادت کردن به خوردن شربت خواب اور دیفن هیدرامین تو دوره سرماخوردگی و از اونجایی که میگن ترک عادت موجب مرض است (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) ... اما دروغ چرا؟ اینقدر حالم بد بود که خوابم نمیبرد.
نمیدونم از این پی ام اس لعنتیه یا چی؟
چند روزیه که حس میکنم از خیلی ادما و از خیلی رویاهام عقب افتادم.
به دختر
سفرۀ سخاوت بهار، پر از شبنم و شکوفه و شوق است. آب و آیینه و گلاب نیز در راهند. می آیند تا بر آستان یاس و سبزه و سنبل، صمیمانه بوسه زنند و هم آوا با اقاقی های آویخته بر دیوارِ صبر، جشنِ مجلل رویش ها و پویش ها را در فردایی نیکوتر و بهاری شادمانه تر به تماشا بنشینند…
این روزها، غبار نخوت و رخوت از در و دیوار خانه ها زدوده شده است. بیاییم زنگار حقدها و حسدها و کینه ها را نیز از دیوار سینه ها بزداییم و باغ اندیشه و دل را
بسماللهالرحمنالرحیمعرض به خدمت شما، در بابِ افتعالاتِ اخیر.سروش از نصفالنهار گرینویچ پیغام میدهد که این شورشِ کلان، انقلاب نبود و پیشانقلاب هم نبود، یک عده دلشان غنج نرود و دندان تیز نکنند که ما هم چیزی صاحب شدیم بالاخره.عبدالکریم جان، اینکه انقلاب فقط فقط همان بود که شما کردید و دیگر رو دستاش نمیآید و پادشاهِ فصلها بهمن است و چیزهای دیگر ترقهبازیست و اینها که بر منکرش لعنت. اینکه میانِ نیزارِ هر آشوب گلآلودی، ز
اول)
من و حوریه روی صندلی های آمفی تئاتر مدرسه نشسته بودیم و برنامه را می دیدیم.تئاتر،خانمی که مولودی خواند و معلم هایمان را.با "تو میای و دلم وا میشه" دست می زدیم و می خندیدیم.زیر چشمی و نوبتی یک نفر را نگاه می کردیم و می خندیدیم.حتی وقتی رفتیم بیرون توی حیاطِ خلوت مدرسه و زیر آن آفتاب دوست داشتنی حرف می زدیم هم می خندیدیم.ذوق داشتیم.نیمه شعبان بود...
دوم)
از جشن پارسال واقعا چیزی یادم نمی آید جز اینکه این دفعه هم نشسته بودم روی صندلی های آم
یا من هو فی حکمته لطیف
ای که در حکمتت با لطف و عنایتی
لوسی عزیزم سلام.
حال بچه هایت چطورند؟ آقای کشیش سالم و سرحالند؟
حالا در حال نگارش چندمین جلد از «آن» هستی؟ جلد های قبل را خوانده ام. خیال انگیز و همانطور که خودت میدانی شادی بخش بودند.
خیلی کار خوبی کرده ای که به جای لوسی ماد مونتگمری ، مختصرا ال ام مونتگمری را انتخاب کردی. حقیقتش دوست داشتم اگر روزی میخواستم کتابم را چاپ کنم، با تخلص پاییز.نون چاپ شود. اما حالا قوانین چاپ و نشر اینطور اس
به نظر من حکایت آبان 98 حکایت پاسکاری دوست نادان و دشمن نادانه. دوست نادان طرح به این اهمیت رو اینقدر بد طراحی و اجرا میکنه و دشمن نادان هم تصور میکنه با چارتا ترقه و کشته خیزش گرسنگان نظام رو ساقط میکنه....
به نظر من مسبب اصلی تضعیف دموکراسی تو کشور ما اون طرف آبیها هستند. چه کسانی که برای نونشون این آتیش رو گرم میکنند و چه کسانی که برای رای دوره بعدشون برنامه دارند. دموکراسی باید از درون یه جامعه زاده بشه و رشد کنه و چکش بخوره تا متن
به نظر من حکایت آبان 98 حکایت پاسکاری دوست نادان و دشمن نادانه. دوست نادان طرح به این اهمیت رو اینقدر بد طراحی و اجرا میکنه و دشمن نادان هم تصور میکنه با چارتا ترقه و کشته خیزش گرسنگان نظام رو ساقط میکنه....
به نظر من مسبب اصلی تضعیف دموکراسی تو کشور ما اون طرف آبیها هستند. چه کسانی که برای نونشون این آتیش رو گرم میکنند و چه کسانی که برای رای دوره بعدشون برنامه دارند.
دموکراسی باید از درون یه جامعه زاده بشه و رشد کنه و چکش بخوره تا متن
دیشب بدترین حالت بیحوصلگی و کلافه بودن رو داشتم؛ که البته دلیلش حرفا و قضاوتای یه دوستی بود که باعث شد حس منفی بهم منتقل بشه... و بعدش استرس
به فاطمه پیام دادم که حالم خوب نیست و همین یه جمله کافی بود که کلی تلاش کنه حالم خوب بشه و گفت بیا اسم و فامیل بازی کنیم؛ دیگه کلی مسخره بازی در اورد و خندوند منو که حالم بهتر شد ولی آخرش تا ساعت ۴ نتونستم بخوابم و دوباره از ساعت ۶ تا ۱۰ بیدار بودم و بازم کلافه؛ ولی تصمیم گرفتم یه کپشن بنویسم راجب کرونا و ن
متشکرم داخل وبها اعلام نکردید چه کسی در چالش شرکت کنه
خب منم از همه دعوت می کنم در چالش مدرسه شرکت کنند
خاطرات زیادی دارم فقط چند تاشو مینویسم
۱_معلم ریاضی سال اول دبیرستان ما ، مرد بود. دو زنگ پشت سر هم در هفته با این اقا معلم، کلاس داشتیم.
زنگ اول میامد درس میداد وسطهای زنگ اول قهر میکرد می رفت ،زنگ دوم با مدیر میامد و از ما تعهد می گرفتن که دیگه اذیتش نکنیم و درس بخونیم (بچه ها پشت کتش اسم حیونها رو می نوشتن، یادمه با کفش روی صندلیش راه میر
سالی که نکوست ، چهار فصلش را از چین بیاوریم
صُفرهء زیرین تا به هفت سین دیرین را از چین بیاوریم
زشت است اینکه گیرهء سر از چین بیاوریم
کبریت های بی خطر از چین بیاوریم
کِشت و زراعت کفر است، برنج از چین بیاوریم
خشت خشتِ هر دیوار و عمارت ، از چین بیاوریم
ماهواره حرام ، نصاب کافر و شغلش جرم است
دیش و ال ان بی تا به رسیور را از چین بیاوریم
کل مایحتاج ، خروارها خواروبار تا میوه و تره بار
از شیر مرغ تا زهره مار، همگی را از چین بیاوریم
از قبله نما
هری عزیزم سلام...
چه شب هایی که تا ساعت 5_6 صبح با تو بیدار بودم...چه استرس هایی که که در مسابقات مدرسه هاگوارتز داشتم و وقتی پروفسور اسنیپ رو درحال ورد خوندن میدیدم استرسم بیشتر می شد:)
چه روز هایی که در کنار امتحان ترم، فیلم " هری پاتر " رو میدیدم! وقت می گذاشتم که نیم ساعت هری ببینم و بعد درس بخونم و چه نیم ساعت هایی که یک ساعت شد^...^
چه خاطراتی که با آهنگ پرهیجانت دارم
و خاطره از خیلی چیزهای دیگر:
خاطره از: پروفسور دامبلدور، از "اسمش رو نبر" ، از "رو
کمیته انضباطی آرای خود را در خصوص تیم های لیگ برتری فوتبال ساحلی صادر کرد.
بخش ورزشی مجله خبری ورزشی اسپورتاستار
به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از سایت فدراسیون، دیدار تیم های شهدای چلچه و پارس جنوبی بوشهر برگزار و از سوی علی نادری، سرمربی تیم پارس جنوبی تخلفاتی مبنی اهانت و فحاشی به داور دوم مسابقه به سه جلسه محرومیت و پرداخت 20 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. این رای در خصوص محرومیت قابل تجدید نظر است. اما در خصوص جریمه نقدی ق
به قلم دامنه : به نام خدا. لغت دویست و پنجاه و سوم. دُخله یا داخله را میشڪافم. ریشهاش از دخل و داخل است. به نظر میرسد با واژهی عربی اشتراڪ لفظی داشته باشد، شاید هم معنوی (=مصداقهای معنایی لفظ). با چند مثال، این لغت محلی دیرین را به پیش میبرم:
۱: وقتی میخواهند سرحدّات زمین، باغ، خانهسرا را مشخص و مرزگذاری ڪنند، دُخله یا داخلهی چوبی یا سیمانی و فلزی میگذارند. ڪه به لفظ قدیمیتر به آن «پاها» میگویند؛ عمودهای چوبی یڪو نیممت
تموم شدش رسیدیم به آخر ضلع چهارم این مربع.
بچه که بودم از رسیدن چهارشنبه سوری عصبانی بودم.چهارشنبه سوری که میشد داییم جعبه ماشینش رو پر میکرد از ترقه و میومد سنندج،منم که از تموم این چیزا متنفر بودم و ترجیح میدادم بشینم رنگو نگاه کنم.
این بود که چهارشنبه سوری که میشد چهار سنون بدنم به لرزه میوفتاد.
نمیدونم ولی هر چی یه تاریخ مصرف داره.
امسال هم تاریخ مصرفش تموم شد و داره میره به تاریخ بپیونده.امسال سال چیز های بزرگ بود.از دست دادن های بزرگ و دس
۱_ما در روابطی که با دیگران بر قرار میکنیم دارای ... ... ... ... هستیم.
حقوق متقابل
۲_حق و مسئولیت چه رابطه ای با یکدیگر دارند؟
همراه با هر حق، مسئولیت ها و تکالیفی وجود دارد. برای مثال کودکان حق دارند در خانواده از محبت و مراقبت و خوراک و پوشاک مناسب بهره مند شوند. از طرف دیگر پدر و مادر نیز با این کارها بر گردن فرزندان خود حق می یابند و فرزندان نیز وظیفه و مسئولیت دارند که به والدین خود احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند.
۳_مسئولیت چیست؟
مسئول
حسام حسینزاده
عنوان درس دوم کتاب مطالعات اجتماعی در سال پنجم ابتدایی «احساسات ما» است. بهطور کلی، به نظرم فصل اول کتاب اجتماعی پنجم ابتدایی، بهترین فصل آن است. عنوان فصل «زندگی با دیگران» است و شامل چهار درس «من با دیگران ارتباط برقرار میکنم»، «احساسات ما»، «همدلی با دیگران» و «من عضو گروه هستم» میشود. در ابتدای این درس، در قالب فعالیتی، چهار موقعیت برای دانشآموزان شرح داده شده و از آنان خواسته شده تا بگویند در هریک از این موقعیت
حسام حسینزاده
عنوان درس دوم کتاب مطالعات اجتماعی در سال پنجم ابتدایی «احساسات ما» است. بهطور کلی، به نظرم فصل اول کتاب اجتماعی پنجم ابتدایی، بهترین فصل آن است. عنوان فصل «زندگی با دیگران» است و شامل چهار درس «من با دیگران ارتباط برقرار میکنم»، «احساسات ما»، «همدلی با دیگران» و «من عضو گروه هستم» میشود. در ابتدای این درس، در قالب فعالیتی، چهار موقعیت برای دانشآموزان شرح داده شده و از آنان خواسته شده تا بگویند در هریک از این موقعیت
روز سختی رو پشت سر گذاشتم.روز خیلی سختی رو.
از صبح که گفت بدن درد داره ترس وجودم رو گرفت.
تا موقع رفتنش که بغضم ترکید و با گریه بدرقه شد.
پسرکم امروز فقط گریه مادرش رو دید و ناتوانیش رو تو مدیریت اوضاع.
همونجور که رو تخت خوابیده بود نگاهش میکردم.
دوباره بغضم ترکید و اشکهام سرازیر شد.
به تو میسپرمش بعد خدا به تو میسپرمش که امام زمانی.
باید مراقب پسرم باشی .
تو این زمونه ای که انسان نیست من پسرک معصومم رو به تو میسپرم که نگهدارش باشی.
صدای توپ و ترق
1.خداوند متعال چه نعمت هایی به من عطا کرده است؟
خداوند به ما عقل و فکر و استعداد و توانایی،خانواده،معلم،خوراک و پوشاک و صدها نعمت دیگر به ما داده است.
2.وظیفه ی ما در قبال نعمت های خداوند چیست؟شوظیفه ی ما این است که خداوند را عبادت کنیم،شکر گزار نعمت هایش باشیم و از دستورات او که برای سعادت و خوشبختی ما است پیروی کنیم.
3.شکر گزاری به چه معناست؟
شکر گزاری یعنی استفاده ی صحیح از نعمت ها،قدر نعمت ها را دانستن و به هدر ندادن آن ها است.
4.خداوند از -
✍ . . چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری،یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروزبرگزار میشود مردم در این روز برای دفع شروبلا وبرآورده شدن آرزوهایشان برگزار میکنند.
یکی از آئین های سالانه و دیرینه ی ایرانیان جشن سوری، چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است.
جشن سور از زمانهای بسیار دور درایران مرسوم بوده است.قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، وهر ماه ۳۰ روز بوده که هرکدام از این ۳۰ روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایرا
با هدف ایجاد یک اکوسیستم تبلیغاتی دیجیتال سالم ، قابل اعتماد ، شفاف و کارآمد ، برای کاربران ، تبلیغ کنندگان و ناشران ، Google همچنین می خواهد با ارائه قوانین و مقررات مفصلی ، یک تجربه کاربری خوب را در کارزارهای تبلیغاتی ارائه دهد. دستورالعمل کامل به تبلیغ کنندگان و ناشران ارائه می دهد. Google با استفاده از سیستم رتبه بندی ماشین به فرد ترکیبی ، انطباق موقت با این شرایط استفاده را اندازه گیری می کند. با این حال ، در برخی موارد ، کاربران ممکن است تبلی
1.خداوند متعال چه نعمت هایی به من عطا کرده است؟
خداوند به ما عقل و فکر و استعداد و توانایی،خانواده،معلم،خوراک و پوشاک و صدها نعمت دیگر به ما داده است.
2.وظیفه ی ما در قبال نعمت های خداوند چیست؟شوظیفه ی ما این است که خداوند را عبادت کنیم،شکر گزار نعمت هایش باشیم و از دستورات او که برای سعادت و خوشبختی ما است پیروی کنیم.
3.شکر گزاری به چه معناست؟
شکر گزاری یعنی استفاده ی صحیح از نعمت ها،قدر نعمت ها را دانستن و به هدر ندادن آن ها است.
4.خداوند از -
فستیوال دیوالی هند
در واقع دیوالی را به فستیوال نورها میشناسند.
وقتی موج شادمانی مردم در کوچهها و خیابانها در هند به راه میافتد و همهجا رنگارنگ و نورانی میشود یعنی فستیوال دیوالی از راه رسیده است.«دیپاوالی» (Deepavali) یا «دیوالی» (Diwali) بزرگترین و نورانیترین فستیوال آیین هندو است. «دیپ» (deep) به معنی نور و «آوالی» (avali) به معنی ردیف بوده و بدین ترتیب دیوالی را میتوان معادل با ردیفی از نورها دانست. در این روز، تمام خانهها و مغا
اجازه بدید با یک مثال شروع کنم. رابطه جسم و روح چگونه است؟ همه میدانیم که اصالت انسان با وجود نفسانی و روح اوست. اما این روح در ابتدا بسیار ضعیف است. برای تاثیر گذاشتن نیازمند جسم است. برای حرکت، برای ارتباط، نیازمند جسم است. اما در گذر زمان و با انجام خیر و دوری از گناه، روح نیز قوی و قویتر میشود تا آنجا که میتواند جسم را هم با خود به حرکت درآورد. همان که ما با نام «طیالارض» میشناسیم. آدمی که روی خودش کار کند، و شروط عبودیت را به جای آو
عبور از «جنگ یک وجبی» یا شهدا برای چه آیندهای جنگیدند؟
نگاهی به خاکریزهای دفاع مقدس امروز
1. بیست سال از پایان جنگ گذشته است.
کسانی که دوسال بعد از جنگ بدنیا آمدهاند امسال وارد دانشگاه شدهاند و عمده جمعیت کشور کسانی هستند که بعد از والفجر8 بدنیا آمده اند .
2. حداقل دویست و پنجاه هزار شهید جان خود را در دفاع مقدس فدا کردند .
اگرنه برای هر شهید که برای هر ده شهید کتابی منتشر شده بود بیست وپنج هزار عنوان کتاب بخش کوچکی از کتابخانههای
سلام به همه دوستان و عزیزان
آرزو میکنم ساله خوبی شروع کرده باشین و لحظه لحظه هاتون با سلامتی و دلخوشی پیش رفته و برود!
ایام تعطیلات عید، قبلش و بعدش فرصت های خوبی برای مسافرت رفتن هستن، من چند تا نکته رو برای مسافرت بهتون پیشنهاد میکنم:
الف) موقعیت های زمانی و مکانی:
کیش و قشم و چابهار و کلا جنوب رو بذارید واسه سه ماه زمستون، تا قبل از عید، حتی المقدور هم تو روزای وسط هفته برید که هم خلوته هم ارزون
بعد از عید تا اردیبهشت سمتای کاشان و اصفهان و
نمیدانم چند نفرتان ان پست را خوانده بودید و یادتان هست.
زمستان 98 حال دلم خوش نبود. شش_هفت غروب بود که پاشدم رفتم پل طبیعت هوا بخورم. پسری کنارم راه می امد، نمیگفت کارش چیست! لمسم نمیکرد، حرف نمیزد، کیف و موبایلم را نمیدزدید، قریب به دوساعت فقط کنارم راه می امد و مرا تا حد مرگ میترساند. داستان طولانی ای بود. من یک بار برای انکه مطمئن شوم دنبالم است از تپه خاکی پایین رفتم. سر اخر هم در تاریکی محض و خلوتی بی چون و چرای پل چوبی تنها ایستادم، در جواب
توی مود یک نوشتن طولانی ام اما الان مهمونی ام شاید بعد نوشتم. خونه مادرجونیشونیم.
--
امروز تقریبا اصلا درس نخوندم. صبح با مامان رفتیم دنبال انتخاب عینک برای من و کار سختی بود و انتخاب نکردم، اما مامان خمیردندون، شامپو و یه زنجیر طلا خرید، برای منم یه ساک ورزشی گرفت و بعدش کباب خوردیم؛ تو یه کبابی که واقعا وقتی واردش میشدی انگار وارد گذشته ها میشدی. خیلی خیلی فضاش قدیمی بود و انگار از زمان های بسیار دور اصلا دستخوش تغییری نشده بود. روی دیوار ها
«جنگ»، «شهدا» و «دفاع مقدس» مفاهیمی هستند که از اواخر دهه 60 و با پایان یافتن جنگ تحمیلی وارد گفتمان کلان فرهنگی جمهوری اسلامی شدند. این گفتمان امروزه در حوزه ادبیات به یک ژانر قدرتمند درآمده است. برای حوزه ادبیات دفاع مقدس هم به مانند سایر حوزهها میتوان اشتباهات یا نقاط ضعفی را برشمرد ولی نمیتوان وسعت و قدرت آن را انکار کرد. یکی از تولیدات جدید این عرصه کتاب یا بهتر است بگویم کتابچهای است با عنوان «شهدا برای چه افقی جنگیدند؟». نویسند
مهاجرت یکی از ارکان تمدن جهان است. مقابله با
آن یعنی مقابله با رشد و شکوفایی و تعالی فرهنگی. ممکن است مخالفت با آن دلایل
گوناگونی داشته باشد، یا به اشکال مختلفی مطرح شود. ولی همیشه محکوم به شکست است. در
جنگهای صلیبی، اروپا به دور خود دیوار بزرگی از: توهمات کشیده بود. انکیزاسیون
اجازه هیچگونه تبادل فکر با مسلمان ها را نمی داد. ولی عاقبت چه شد؟ جریانی بنام
سکولاریسم این دیوار را از بین برد. الان بزرگترین جمعیت فعال اروپا، جمعیت مهاجر
است. زیرا ج
پنج سال بیش در مثل چنین روزی _روز گرامیداشت صائب تبریزی_ این یادداشت را نوشتم:
این مصرع بلند به دیوان برابر است
قلم به تیغ از این راه سر نمیپیچد،چه لذت است که در جبههساییِ سخن است؟
گذشت عمر مرا چون قلم درین سودا،همان مقدمهی آشنایی سخن است.اگر سکندر از آیینه ساخت لوح مزار،چراغ تربت من، روشنایی سخن است.کجاست شهرت من پای در رکاب آرد؟هنوز اول عالمگشایی سخن است.مرا چو معنی بیگانه مغتنم دانید،که آشنایی من، آشنایی سخن است.گذاشتی سر خود چون ق
5 راه برای نشان دادن عشق خود به دیگران (و خودتان)"عشق همه چیز نیست. این تنها چیز است. " ~ استیون هیز
همه چیز در زندگی اشتباه می شود. پریشانی و سردرگمی می تواند ریشه دار شود ، که گاه منجر به انتقاد شدید از خود ، افسردگی یا اضطراب می شود.
ما احساس می کنیم که عشق شفا می یابد ، و چنین می کند.
من یک بار برای نگهداری از نوزادان متروکه به یتیم خانه رفتم و هر کودک نوپایی که من را محکم به من چسبیده بود ، بازدید کردم. هنوز هم می توانم احساس کنم که بازوهای کوچک آن
«جنگ»، «شهدا» و «دفاع مقدس» مفاهیمی هستند که از اواخر دهه 60 و با پایان یافتن جنگ تحمیلی وارد گفتمان کلان فرهنگی جمهوری اسلامی شدند. این گفتمان امروزه در حوزه ادبیات به یک ژانر قدرتمند درآمده است. برای حوزه ادبیات دفاع مقدس هم به مانند سایر حوزهها میتوان اشتباهات یا نقاط ضعفی را برشمرد ولی نمیتوان وسعت و قدرت آن را انکار کرد. یکی از تولیدات جدید این عرصه کتاب یا بهتر است بگویم کتابچهای است با عنوان «شهدا برای چه افقی جنگیدند؟». نویسند
این تنها بخش باقی مانده از یک پست سه قسمتی است. پست سه قسمتیای که سر هم کردنش چند هفته وقت گرفت و پر از فیلم و لینک و عکس بود. خلاصه که کل شئ هالک الا وجهه.
خب! قصه به آنجا رسیده بود که جنگ جهانی
دوم با یک بمباران اتمی وحشتناک به پایان رسید. (ازاینجا به بعد داستان را
سریع تر تعریف میکنم).
* شوک آینده:
اثرات بمباران به قدری فجیع بود که تقریبا
همه شوک زده شدند. نگرانیها درباره پایان دنیا به اوج خود رسیده بود. به
عنوان یک شاهد چند پاراگراف مقا
عبور از «جنگ یک وجبی» یا شهدا برای چه آیندهای جنگیدند؟
نگاهی به خاکریزهای دفاع مقدس امروز
1. بیست سال از پایان جنگ گذشته است.
کسانی که دوسال بعد از جنگ بدنیا آمدهاند امسال وارد دانشگاه شدهاند و عمده جمعیت کشور کسانی هستند که بعد از والفجر8 بدنیا آمده اند .
2. حداقل دویست و پنجاه هزار شهید جان خود را در دفاع مقدس فدا کردند .
اگرنه برای هر شهید که برای هر ده شهید کتابی منتشر شده بود بیست وپنج هزار عنوان کتاب بخش کوچکی از کتابخانههای
صرفه جویی تامبلراتاق خوابمدرنمانند معماری و طراحی داخلی؟ ما را دنبال کنید...Enter your email for daily design ideasیوتیوب پینترست دنبال کردن اینستاگرام RSSچشمان خسته خود را دور این گالری عظیم از طراوت و ایده های اتاق خواب های مدرن و لوازم جانبی اتاق خواب زیبا که حتماً شما را از خواب بیدار می کنند ، ببندید. از اتاق خوابهای فوق العاده شیک و مینیمالیستی گرفته تا طرح های مدرن دکوراسیونی روستایی گرم ، از سبک سفید و شفاف اسکاندیناوی گرفته تا کاکوفونی گزینه های ر
ایام عید نوروز
و مسائل پیرامون آن، مستلزم اموری اسـت کـه هـر یک احکامی مناسب خود را
میطلبد و ما نکاتی را در این زمینه یادآور میشویم:
1. خرید و فروش پول
یکی
از امـور رایج در آستانة فرارسیدن اعیاد و به خصوص عید نوروز، خرید و
فروش پول «نو» است، بـدین صورت که مثلاً شـخصی صـد هزار تومان پول نو را
به صد و بیست هزار تومان یا کمتر و بیشتر میخرد. سؤال این است که حکم
این معامله چیست؟
پاسخ: معاوضه و معاملة مزبور صحیح است و اشکالی بر
درباره این سایت