نتایج جستجو برای عبارت :

واقعا حسود نیستم

 
گریز اغلب افراد از رو در رویی با خطر و جسارت به خرج دادن ، تنها به این دلیل است که از زبان و فکر دیگران می ترسند، وقتی به یک درجه بالا از موفقیت و خوشبختی می‌رسید، متوجه می‌شوید که خیلی از کسانی که قبلاً دوست، همکار یا شریکتان بودند، الان به دیوهای حسادت در اطرافتان تبدیل شده‌اند.
ادامه مطلب
مطمئن هستم که منشاء پیدایش این موجود هیچ خفاش یا خوک و یا همچه جانوری نیست؛ بل که یک روزی یک جایی یک زمانی، منِ تنهایِ دور از تو، با حسرت به دو دست گره خورده به هم نگاه میکرده که ناگهان یک قطره از چشمِ منِ حسود جدا افتاده و تبدیل شده به این موجود کوچک عالم گیر.
 
پ.ن:
دلم برای تو...دل تو هم...
 
 
"حسد" که در فارسی از آن به "رشک" تعبیر می شود، به معنای آرزوی زوال نعمت از دیگران است[1]، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. حسد یکی از صفات ناپسند اخلاقی است و در نفس برخی انسان ها وجود دارد که باعث ضرر و زیان رساندن به شخص حسود می شود،چرا که امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند[2].
 
ادامه مطلب
توی دوران دبیرستانم هر قدر از دوست دورو و مسخره ام "ح"  ضربه خوردم
حالا توی دانشگاهم دیدم دوستی که انتخاب کردم "ی" همونقدر احمق و عوضیه ، همونقدر منفعت طلبببب و حریص ، حسود و واقعا غیردوست 
غیردوست
هرچی هست  ، دوست نیست واقعا ناراحتم که چرا این دو ترم توی اکیپ مسخره ای بودم که تمام گفته هاشون یا غیبت پشت همدیگه بود یا پشت پسرای مردم و واقعا متاسف شدم برا خودم ک اینجور ادمای چیپی دور و ورمن و من؟ من دو ترم دانشگاهمو با اینا گذروندم 
من اییینقد ب
۲۳۵- طعن حسود کی شعر خوشا نگیزد خاطره حزین باشد   یک نکته ازیندفترگفتیم و همین باشد از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار   صردملک سلیمانم در زی رنگین باشد غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل       شاید که چو وابینی خیر تودرین باشد هرکو نکند فهمی زین کلک خیال … طعن حسود – کی شعر خوشا نگیزد خاطره حزین باشد – غزل — ۲۳۵
منبع : فالگیر
مقدمه
یکی از بیماریهای اخلاقی که سلامت جسمی و روحی فرد را به خطر انداخته و موجب اختلال و برهم ریختگی امور عادی زندگی می شود، «حسادت» است. حسادت، بحران روحی است که بیش از همه، خود حسود را آزار می دهد و تا حد عذاب، اضطراب دائم و به خطر افتادن سلامت جسمی نیز پیشرفت می کند. حسادت لایه های پنهان فراوانی دارد که گاه خود حسود نیز از آن غافل است. حسد در قالبهای مختلفی همچون: گفتار، کردار، رفتار، فعل و انفعالات روحی، و گاهی در اشکالی که تشخیص آن مشکل اس
سلاام
نمیدونم چرا زهرا فک میکنه بهش حسودیم میشه
واقعا دوست ندارم برم کیش زندگی کنم ! تازه دلم برا اونا هم میسوزه که قراره برن تو یه شهری که پر از سکوته و هیچ کسیو اونجا ندارن:/
اصلا کار عقلانی نبود که توی این گرونی برن کیش زندگی کنن ( کیش همه ی قیمتاش 6 برابر تهرانه حتی اب)
و اینکه استوری میذاره و من بهش میگنم دلم برات تنگ مییشه واقعا دروغ گفتم
چون زهرا خونه بغلیه و من ماه به ماه نمیبینمش نه اینکه خونه مامان جون همین!!
زهرا همه چیو خیلی دیر تعریف م
وقتی شوهر کنم عمرا عکس شوهرمو همه جا بذارم :|||| ( منظورم کاملا با اینستاست ! ) 
+ دختره ( یکی از دوستای قدیمیم ) از وقتی ازدواج کرده نان استاپ عکس شوهرش یا استوریه یا پست ! 
بابا حاجی ! چرا اخه ؟
ازدواج کردی باشه اوکی ، شوهرت خوش قیافه ست بازم باشه اوکی یه پست دو پست نه دیگ انقدر ... به خاطر خودتون میگم ! 
بعد جالبیش اینه که پیجش پرایوته و عکس شوهرشو تنها میذاره ... بعد از اون ور خواهرش بدتر :| یه مدت استوری هرشبش این بود که ما و داداش محسن ( شوهر خواهرش ) ف
سلام به روی ماه دوستای بلاگی عزیزم
ما رو نمیبینید خوبید؟خوشید؟
مرسی از همه منم خوبم
حسادت من از اینجا شروع میشه:
یه دختری توی این طبقه بلوک مون هست گیر داده من بهش حسادت می کنم
قضیش اینه یه شب کتریشون رو گاز بود و جوش اومده بود شعلش هم کم بود بهش گفتم ببخشید میشه بردارید
گفت نه ما باید آب چایی مون زیاد بجوشه گفتم خب حداقل شعلشو زیاد کن
بعد خودم اومدم شعله رو زیاد کنم خاموش شد اونجا که کلی بهم حرف زد که بیشعور و فلان و فلان هیچی نگفتم
بعد یه روز ف
امام باقر ع:حسد ایمان انسان را میخورد واز بین میبرد همان گونه آتش هیزم را
در زمان های قدیم مرد ثروتمندی زندگی می کرد.او غلامی داشت که بسیار به او میرسید واورا تامین میکرد.روزی به او گفت:میخواهم تورا آزاد کنم اما یک خواسته از تو دارم قول می دهی که آن را انجام دهی. غلام گفت: هرچه باشد قبول میکنم.مرد گفت:در خانه ی بقلی مردی زندگی میکند که زمانی رقیب من بوده است واکنون از من جلو زده است.میخواهم سر من را در پشت بام او قطع کنی تا وقتی مردم آن رادیدند بر
اینکه میبینم چقدر چقدر چقدر زیاد دنیاهامون ازهم دوره
چقدر زیاد متفاوته
چقدر زیاد دورم
چقدر زیاد جلوعه..
اعصابم رو بهم میریزه
انگار همش دارم سرجام میدوعم، انگار دارم از یه صخره خودمو پرت میکنم پایین ولی به زمین نمیرسم
نمیمیرم
نمیمیرم
نمیمیرم
این زندگیِ نصفه نیمه ی احمقانه ی به درد نخورِ حال بهم زن دیگه داره پدرمو درمیاره
از آدما متنفرم
از هرکی که داره ایده آل منو زندگی میکنه متنفرم
از کوه متنفرم 
از دریا متنفرم
از کتاب متنفرم
از پیشرفت متنف
روزی مردی ثروتمند برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی وسیع با درختان پر از میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد .
یک روز صبح زود مرد ثروتمند خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است . سطل را تمیز، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد. وقتی ه
صبح نزدیک بود روز آخر هفته رو هم باز خواب بمونم. دیشب بابا زنگ زد و گفتم بهم زنگ بزنه صبح. کلی آلارم گذاشتم و بازم بابا به دادم رسید :)
همونطور که تو خواب و بیداری رفتم دستشویی، دیدم صورتم جوشای چرکی درشتی زده و همزمان به این فکر کردم که لابد پریودم نزدیکه! بعد از طرفی دیدم خلق و خوم سر جاشه و حالم بدک نیست.
حتی در مقاطعی امروز حس می‌کردم که حالم واقعا خوبه و انگیزه دارم دنیا رو فتح کنم. اما درست همین الان که این دختره‌ی نچسب اصرار داره فن روشن با
همین!
+دلم سکوت میخواد و یه خواب سنگین!
.‌‌‌..
امروز همکلاسیم سر یه قضیه ای میگفت فاطمه چرا انقدر شبیه یه آدم حسود شدی!
حسود نیستم...فقط خیلی خیلی حساس شدم!بیخودی!
یه بشکن بزن تا برات کل غوره های تاکستانو آب بگیرم!
...
استاد گفت چرا جبرانی رو نیومدی؟
گفتم هوم استاد یادم نیس ولی حتما دلیل موجهی داشتم!
استاد
...
از انتظار متنفرم!
...
بابا میگه ایشاالله قبول نشی!میگم چرااا؟میگه الان قبول نشی بهتره تا مرحله اخر قبول نشی...استدلالش لای تارهای صوتی حلق و ح
 
افراد حسود به اندازه تفکر خود، به شما آسیب می رسانند! سوال این است که آیا راهی برای پیدا کردن افراد حسود وجود دارد، نشانه های آدم حسود چیست؟ بدون شک شما حتما در زندگی روزمره خود با این گونه افراد روبرو شده اید. افرادی که با حسادت به دیگران، باعث ایجاد کدورت و ناراحتی می شوند. شما می توانید بر طبق تعاریف زیر افراد حسود را شناسایی کرده و به این ترتیب در مورد ادامه روابط خود با آن ها، تجدید نظر کنید: خصوصیات و نشانه های آدم حسود
 
1- انتقاد همراه
برخورد با آدم حسود اگر از رو هیجان و احساسات باشد، می تواند به خود شما آسیب بزند. افراد حسود سعی می کنند تا ارزشمند بودن و موفقیت های شما را زیر سوال ببرند. آن ها با رفتارها و حرف هایشان احساسات منفی در شما ایجاد می کنند که گاه مانع از پیشرفت شما می شوند. افراد حسود ممکن است در میان خانواده، دوستان، دانشگاه، محل کار و... حضور داشته باشند. بنابراین در بسیاری از مواقع نمی توانید از برخورد با این افراد اجتناب کنید. برای برقراری ارتباط موثر بهتر ا
دانلود آهنگ جدید علی زند وکیلی به نام شهر حسود با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Ali Zand Vakili Called Shahre Hasood
 
دانلود آهنگ علی زند وکیلی به نام شهر حسود


دانلود ،
موزیک ،
دانلود موزیک ،
دانلود آهنگ
 ،
دانلود آهنگ جدید  ،
موزیک جدید ،
آهنگ جدید ،
دانلود موزیک جدید ،
دانلود مداحی ،
دانلود نوحه ، نوحه ،
دانلود نوحه جدید


ادامه مطلب
اگر میخواید احساسات بقیه رو نادیده بگیرید الکی اونو بزرگش نکنید
!
ینی خدایی تو که تماما فکرت پیش اونه چرا اومدی طرفم؟حسود کلمه ی خوبی نیس اما من کسی بودم که تورو استثنا کردم در مقابل کسایی ک براشون استثنا بودم
ولی خب برای تو من نبودم استثناعه
هووووووم
خب من بازم دیشب با بدبختی تا صبح بیدار موندم و عربی خوندم. امروز امتحان عربی دادم و بد نبود، 16، 17 میشم. و اینکه فهمیدم خراب کردن امتحان دینی تقصیر من نبود تقصیر معاون گیجمون بود که به جای سوالای انسانیا سوالای تجربیا رو داده بود بهم-___- واقعا دیوونه خونه استا:))
امروز مدیرمون قشنگ بچه ها رو با خاک یکسان کرد. بقیه ی بچه ها خیلی باهام مشکل ندارن از اونجایی که سوالا رو بهشون گفتم-__- (البته که ای کاش نمی گفتم ولی حوصله بحث اضافه نداشتم) ولی دختر عمه ی
آدمای حسود و پلید هیچوقت به اون چیزی که لایقشونم هست نمیرسن ! چی پیش خودش فکر کرده بود ! بذار فکر کنه مهم نیست ! یک روزی من در پس هیاهوی این شهر اونم به فراموشی میسپارم !
وقتی حالت دگرگون و آشوبه ، اگه اون کسی که انتظارشم نداشتی زنگت بزنه بازم تو برات فرقی نمیکنه ! به گمونم به حس و حال من آگاهِ ! 
اگر میخواید احساسات بقیه رو نادیده بگیرید الکی اونو بزرگش نکنید
!
ینی خدایی تو که تماما فکرت پیش اونه چرا اومدی طرفم؟حسود کلمه ی خوبی نیس اما من کسی بودم که تورو استثنا کردم در مقابل کسایی ک براشون استثنا بودم
ولی خب برای تو من نبودم استثناعه
هووووووم
کاش از اول بهم میگفتی حداقل با پسوند"im"سیو نمیکردمت
‏سه خطای بزرگ هستی:۱-ابلیس از روی تکبر از فرمان خدا سرپیچی کرد و رانده شد۲-آدم همه نعمتی داشت اما از میوه ممنوعه خورد و همه چیزشو از دست داد۳-قابیل برادرشو کشت تا دارائیشو غصب کنه و منفور عالم شدپس:مغرور باشی رانده میشیطمع کنی همه چیزتو از دست میدیحسود باشی منفور عالم میشی
دیروز کاغذ بی خط رو دیدم... اصلا خوشم نیومد.. خیلیا دوسش دارن.. خیلیا روش غیرت دارن و معتقدند شبیه هامونه اما واقعا فیلمی نبود که من دوست داشته باشم.. فیلم سیاه و سفیدی بود.. واقعی نبود .. یه کاراکتر رو  یه جوری نشون میده که تو از ته دلت عاشقش شی .. مثل رویا.. خوشگل، خلاق، جذاب، حاضر جواب، مادرخوب، همسرخوب.. در مقابل یه نفر احمق بیشعور و بی جنبه حسود و با خوی وحشی
کلام خاصی هم ردو بدل نمیشه که مشکل رو عنوان کنه... یعنی دو تا ادم نابالغ 12 سال نشستن به زند
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهمو سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم :1 . به همه نمی توانم کمک کنم2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم3 . همه من را دوست نخواهند داشت ....!!
بدون شک اشخاص یا زنانی که حسود و بخیل هستند سعی میکنندبرای بروز دادن رفتار بخیل بودنشان و خالی کردن خودشان از هر دلیل بی پایه و اساسی و حرف های ابلهانه و جاهلانه استفاده کند تا بلکه این فشاری راکه بخاطر بیماری حسادت دراوست را بیرون بریزد و این بیماری سر ریز شده در وجودش را فروکشد.
این گونه اشخاص افرادی بسیار جاهل و نادان هستند و حاضرنیستند که ببینند طرف مقابلش به نوعی از او بهتر است یا از امکانات یا چیزهایی برخوردار است و همیشه سعی میکنند ای
بدون شک اشخاص یا زنانی که حسود و بخیل هستند سعی میکنندبرای بروز دادن رفتار بخیل بودنشان و
خالی کردن خودشان از هر دلیل بی پایه و اساسی و حرف های ابلهانه و جاهلانه استفاده کند تا بلکه این
فشاری راکه بخاطر بیماری حسادت دراوست را بیرون بریزد و این بیماری سر ریز شده در وجودش را فروکشد.
این گونه اشخاص افرادی بسیار جاهل و نادان هستند و حاضرنیستند که ببینند طرف مقابلش به نوعی از او
بهتر است یا از امکانات یا چیزهایی برخوردار است و همیشه سعی میکنند ا
شعر : رضا کاظمی #اردبیلی 
#محاوره ای
#حسادت
گور نَقَدَر  چونوب  زامان 
آبیر    قالمییب     اصلانا
بی عیدَه تولکی   آبرسین
توکوب دو  قویمیوب قالا
زَمانَه   بیر    زَمانَه    دور 
چوخدو اوردا  حسود آدام
فیکیر    وِرمَه    سوزلَرینه
هورسَه دال دا  حسود آدام
چوخ  قارغالار  قارتال لارا 
دال دادا خَط  نیشان چَکیر
یاخین  ناشان  دا  سَن اونا 
گورورسَن  هِچ قارتال دَگیر
چوخ لو    تولکولَر    تانیام 
اوزون   اصلانا   تای   توتار
اوردا   بوردا   
واقعا متنفرم
واقعا
از همه چیز،نمیتوانم بگو اِلّا فلان چیز.
همه به مثابه کل هستی
دلم میخواهد بخوابم و خواب نفرت انگیز‌ خودم را ببینم.
از چهار بعد از ظهر تا همین لحظه یک بند Creep از ردیوهد را گوش کردم.
باورم شده است که بسیار نفرت انگیزم.که بسیار بد و کثیفم
من همه این کابوس هارا دوست دارم.به اندازه همه چیز
اگه میخواید بدونیو حالتون واقعا خوبه یا بده شب ها به درونتون نگاه کنید! شبها همه چیز پررنگ تره.تمام حس های خوب و بدی که در طول روز باهاشون مواجه شدی یا ازشون فرار کردی شب ها پرررررر رنگ میشن.
و من فهمیدم که امروز عصبانی بودم.بماند
از این که بگذریم
باید بگم که ....
دارم کتاب نیمه ی تاریک وجود رو میخونم.پذیرش نفرت در برابر عشق ، شجاعت در برابر ترس ، قناعت در برابر حرص و ...
این که بدونیم هرررررگونه حسی که داریم و هرگونه بخش وجودی و شخصیتی که داریم ، چ
امشب ه لا به لای حرفاش
شوخی شوخی بهم گفت که دوست نداشته که وقتی حالش بد بوده باهاش رفتم بیمارستان :/
می گفت من میخواستم خودم برم تو خودت یهو بیدار شدی اومدی
گفت دوست داشته تنها بره
و خوشش نمیاد وقتی میره دکتر کسی باهاش بره
جوابش رو شوخی طور دادم
اما واقعا ناراحت شدم
تشکر هیچی
این بود مزدم؟
من خیلی خوشم اومده که چند ساعت تو بیمارستان در به در این عتیقه بودم؟
واقعا که بی نمکه دستم
چرا این بشر انقدر بی چشم و روئه؟ 
روزهایی که گذشت خیلی روزای سختی بود.رفتم دانشگاه و بعله.....
اوضاع خراب تر از چیزی بود که فکر می کردم.کاهش سنوات تقریبا ممکن نیست.شهریه هم حدود 10 شد!!!با چنگ و دندان به دنبال کاهش شهریه راه افتادم!کلی نامه نگاری و آه و نالع!
سه شنبه زود کارت زدم و رفتم...تا غروب دانشگاه بودم.حالم خیلی بد بود!چهارشنبههم دیراومدم سرکار.10:33رسیدم و کارت نزدم.امیدوارم بشه کاریش کرد!
برای مراسم دوباره اسم منو دادن و همکاران حسود در شرف انفجارند....
با نبی این چند روز رو پی
بچه ها دیدم پست قبلی درباره متلب خیلی بازدید خورده انگار خیلی بهش نیاز هست
ببینید من اینو بهتون میگم سایت فرادرس فیلم خریدنی اموزش متلب داره ولی بنظر من واقعا مفید هست. و قیمتش هم زیاد نیست.
واقعا واقعا. 
امیدوارم سطح جامعه مون تو برنامه نویسی هر روز بالاتر بره.
چرا دیگه اینستا پست و استوری نمیذارم؟ این همه جاهای خوب و حس های قشنگی که فیلم میگیرم اما دیگه نمیذارم بقیه هم ببینن . یه آدم حسودم. حسادت به احساس . نمیخوام به اشتراکش بذارم و آلودش کنم .نمیخوام کسی فکر کنه که از درد سینگل بودن یا یه همچین چیزیه.خوشم نمیاد کسی بدونه چه احساسی دارم:/
امشب یاد یه خاطره افتادم نمیدونم چرا
یکی از همکارام توی دانشگاه (تو ازمایشگاه)
یه دختر کلمبیایی بود که توی کانادا و توی یه محله وایت نشین به دنیا اومده بود و بزرگ شده بود
شما تا با اینها زندگی نکنین دستتون نمیاد چه تیپ ادمایین.
یادمه تا وقتی من دوست پسر درست و حسابی نداشتم و عددی نبودم همه اینها با من گرم و مهربون بودن و ته دلشون خیلی با ترحم بهم نگاه میکردن
تا دیدن دوست پسر پیدا کردم و از اینها صد سر و گردن بالاتره،
فوری شروع کردن به حسودی
البت
امروز صبح با بچه‌ها، یعنی فاطمه‌زهرا و زینب رفتم باشگاه روبروی خونه‌مون که ببینم سانس‌ها و کلاس‌هاشون چجوریه.
اطلاعیه‌ها روی تابلوی اعلانات بود. ازشون عکس گرفتم.
بعدش از خانوم‌هایی که پشت میز پذیرش نشسته بودند پرسیدم که سانس استخر چطوریه؟ چون سانس استخرشون رو نه روی تابلو زده بودند و نه توی سایت‌های پول‌تیکت و پونز و اینا چیزی دیده بودم.
یکی از اون خانم‌ها هم اومد و جوابم رو داد...
ولی برام رفتار دوگانه تمام اون خانم‌ها عجیب بود. از یک
 
سفر، بهانه ی خوبی برای رفتن نیست
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست!
نگو بزرگ شدم گریه کار کوچک هاست
زنی که اشک نریزد قبول کن زن نیست
خبر رسیده که جای تو راحت است آنجا
قرار نیست خبرها همیشه...اصلن نیست
شب است و بی تو در این کوچه های بارانی
و پلک پنجره ای در تب پریدن نیست
حسود نیستم اما خودت ببین حتی
چراغ خانه ی مهتاب بی تو روشن نیست
(مرا ببخش اگر گریه می کنم وقتی
نوشته ای که غزل جای گریه کردن نیست)
***
زنی که فال مرا می گرفت امشب گفت :
پرنده فکر عبور اس
دوربین برهنه کن اندروید, دانلوددوربین برهنه کننده, کد دوربین لخ کن, دانلود دوربین لخ کن رایگان, دانلود نرم افزار دوربین برهنه کننده بدن انسان
آیا نرم افزار نوماو واقعا وجود دارد ؟ , خبر آیا نرم افزار نوماو واقعا
وجود دارد ؟ , ماجرای آیا نرم افزار نوماو واقعا وجود دارد ؟ , جزئیات آیا
نرم افزار نوماو واقعا وجود دارد ؟ , علت آیا نرم افزار نوماو واقعا وجود
دارد ؟ , دلیل آیا نرم افزار نوماو واقعا وجود دارد ؟
ادامه مطلب
آدم از خود متشکری نیستم، حسود هم که صد البته نه، غرور که چه عرض کنم آنرا سالها پیش فرستادمش برود پی کارش! امااااا گاهی تووی این فضای گلگشاد مجازی، ترانه‌ها و پاره جملاتی را میخوانم که معلوم است مخاطب خاص دارند! دلم میخواست برای من باشند، همه شان را بخودم بگیرم! مثل معشوقکان تووی کتابها، از شنیدنشان قلبم تند بزند، اصلن درشان غرق شوم! خوشی اش بزند زیر دلم، آنقدر زیاد که رقصم بگیرد!
صرفا جهت آگاهی برای عموم دوست داشته شده های عالم :
قیافه جذاب و دلنشین مبارکتون باشه.. ماشاءالله! چشم حسود کور و گوش شیطون کر! 
ولی اینو بدونید چیزی که برای یه زندگی خوب در اولویت هست اخلاقه!   و این قیافه و جمال میفته بعد اینها.. اصلا میره اولویت های ته لیست!  
اخلاق خوب باشه یعنی زیبا و دلنشینی..     
اما بلعکس، اخلاق که بد باشه  اصلا نه دینت نه قیافت دیگه به چشم نمیاد و مهم نیست...   یعنی دیگه هیچی!    
یکی از ناشرین کتاب در صفحه ی اینستاگرامش، از لغو مجوز کتاب پرفروشش بعد از چاپ بیستم اون خبر داده بود. امروز هم مطلبی نوشته بود درباره ی لغو مجوزهای قبلی که برای چندتایی از کتاب های دیگه اتفاق افتاده. مثلا یکی بعد از چاپ چهارم و دیگری بعد از ...
برای من تنها تصویری که توی ذهنم تداعی میشه، پرنده ای هست که از زمین کنده شده و اوج گرفته و همه از دیدنش در پهنه آسمون لذت می برند. اما یکهو یک آدم حسود ترسو پیدا می شه، گلوله ای توی تفنگش میگذاره و شلیک می ک
نده بعنوان یک خبرنگار یا فعال اجتماعی با هنجارها و رویکردهای متفاوتی روبرو شدم دردها و رنج ها را دیدم دور جنگ و آوارگی بمن خبرنگار کوچولو می گفتند همیشه تو مدرسه خبرها را جمع میکردم و روزنامه های دیواری درست می کردم ،مثل همه دختر بچه ها که اجازه ورود به جبهه را نداشتیم ،اما در مدرسه بعنوان بسیجی عاشق کلاش بازو بسته می کردیم. همه ما دهه 47تا49 آرزوی رفتن به جبهه ها را داشتیم هیچ غبطه و حسادتی نبود فقط حسودی با کسانی که با امضا جعلی والدین یا دست
یه وقتایی یه جورایی یه کسی به یه موقعیتی می رسه و حد خودش را فراموش می کنه. به این افراد چی می گید؟
 
آیا واقعا ما وقتی با این افراد برخور می کنیم بهشون میگیم که حد خودت را بشناس؟!
 
آیا واقعا درسته که بگیم؟
 
وقتی این افراد در جایگاه های مدیریتی قرار میگیرند چی؟ آیا ما بهشون گوشزد می کنیم؟ یا فقط چاپلوسی می کنیم؟
 
چرا؟ واقعا چرا؟
جمعه دچار حسادت شدم.... حالتی که به شدت  ازش بدم میاد ولی گاهی بدجور به سراغم میاد...
جالب اینجاست نسبت به کسی این حسو داشتم که خیلی دوسش دارم ....
وجالب تر اینجاست نسبت به مسئله ای که تو ذهن خودم شکل گرفته ، پیشروی کرده و نتیجه گیری شده....
بعد از مدتها تو جمعی قرار گرفتم که درکنارشون بودن باعث استرسم میشد و این بیشتر به حسادت من دامن میزد....
از اینکه حرفی برای گفتن در این جمع داشتم ولی نمیخواستم با بیانشون باعث جلب توجه بشم ناراحتم نمیکرد چون میدون
تحملم واقعا داره به سر میرسه
فشار زیادی روم هست
واقعا نمی‌دونم باید چیکار کنم
این دختره نامرد هم که همش فقط اذیتم می‌کنه. کاش می‌دونست تنها دلیل زنده موندم اونه
فکر نکنم خوب بشم. ترسناک و ترسناک‌تر میشم. به حدی که حتی منم از خودم می‌ترسم
تمایل زیادی به بعضی چیزا دارم
میگه چرا نمی‌رفتی نظامی نمی‌شدی. اگه می‌رفتم بیشتر تمایل به خشونت پیدا می‌کردم
دستمم بازتر میشد
واقعا برای من سالم نیست
مامانم میگه ولی وقتی برگشتی خونه رو خالی میکنم دوستاتو دعوت کن و من اینطوری ام که فکر میکنی اینا واقعا منو یادشون میمونه؟ درسته منم دلم نمیخواد فراموش بشم ولی خب دوستان این بخش غیر قابل انکار زندگیه حداقل راجب نود درصد روابط‌من که اینطوریه:/
آدم یه هفته نیست ولی رفتاراشون عوض میشه چه برسه به...
 
پ.ن:الان دارم فکر میکنم واقعا این چهارتا خط ارزش پست شدن داشت؟
پ.ن۲:بله من ترس از فراموش شدن دارم و ترکیب این قضیه با گیر افتادن بین آدم های کم حافظه
لطفا این جملات را با دقت بخوانید و به خاطر بسپارید
 در زندگی آموختم که با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه ی خود باقی بماند.
در زندگی آموختم که با انسان وقیح و بی حیا بحث و جدل نکنم چون او چیزی برای از دست دادن ندارد و فقط روح مرا طباه میکند
آموختم که از حسود دوری کنم چون اگر همه ی دنیا را هم به او بدهم باز هم از زندان تنگ حسادت خویش بیرون نخواهد یافت.
در زندگی آموختم که گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی دیگر نفسی برای ما باقی نمیماند تا کنار
*سلامتی بزرگترین نعمت خداست*
حَسوِدِ عزیز ان شاالله سلامتی کامل و عاجل خداوند منان نصیب بفرمایید
و ما نیز قلبهایمان با صانحه ای که پیش اومد اندوهگین شد 
واین بار دستهیامان را بخاطر تو ب سمت خدا بالا میبریم 
التماس دعا برای دوست و هم بازی مهربانم 
روابط عمومی فوتبال دهستان کمبل
  https://t.me/kambelFootball
نکوهش حسادت در احادیث ائمه اطهار 


 
حدیث درباره‌ی حسادت

 
حسادت یکی
از زشت‌ترین و قبیح‌ترین خصلت‌هایی است که در هر جامعه‌ای دیده می‌شود، در
نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیه قابیل نسبت
به برادرش هابیل بود که بر اثر حسد چنین اتفاقی افتاد.
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم:
الحاسدُ جاحِدٌ لأنّهُ لَم یَرضَ بِقضاءِ الله.
آدم حسود ـ در حقیقت ـ یک آدم لَجوج و ستیزه‌جو است. زیرا او به قضا و مق
☆روز فرزند اَوَلی هایخانواده مبارک ☆
هر چند فرزند اول خانواده نیستم ولی حسود هم نیستم و به فرزند اولی ها تبریک میگم روز شون رو .
و یه تشکری هم کنم ازشون که پشتیبان و همدم و یار بقیه اعضای خانواده هستن و تو روزای سخت کنار پدر و مادر که نزارن کمبودی رو بقیه اعضای خانواده حس کنن
کاش یه کمی خوش اخلاق تر می شدم !!!
واقعا نیازه 
واقعا لازمه 
چرا اینقدر سخت شده 
کاش خوش اخلاقی یه صفت نسبی نبود مثل همه صفت ها 
کاش می شد مثل یه ماسک زد به صورت و همیشه پشتش بود 
خصوصا برای کسایی که طاقتشو ندارن بفهمن چه قدر ازشون آسیب دیدیم یا ازشون داریم اذیت می شیم 
کاش آدما گناه نداشتن 
کاش حداقل یه کم فقط یه کم ... خوش اخلاق تر می شدم
در حد کار راه اندازی 
در حد کار راه اندازی !!
شاید قضیه خیلی ساده تر از این حرفاس 
نمی دونم چرا اینقدر سخت شده 
آیا دندان واقعا جرم را می گیرد؟




 

 
در جواب باید گفت که خیر! باید توجه داشت
که جرم، رسوبی بسیار سخت است و هیچ وقت با مسواک و خمیردندان حذف نمی شود و
برای برداشت آن حتما باید جرم گیری توسط دندانپزشک انجام شود. هیچ
خمیردندانی هیچ گاه قادر نخواهد بود جرم را از روی دندان شما حذف یا
اصطلاحا بکند.
ادامه مطلب
انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمی کنند و حرفِ همه را باور دارند،
انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند.
انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند، انسانهاینا امید همیشه آیه یاس می خوانند.
انسانهای حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند.
انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند،
انسانهای شریف همه را شرافتمند می دانند.انسانهای بزرگواربیشترین کلامشان، تشکر
هزار بار پیش اومده که به خودم گفتم دیگه واقعا امشب صبح نمیشه این دفعه حتما دق می‌کنم.
+ به شکل احمقانه‌ای زندگیم مزه آدم‌های بی‌خود و بی‌خیال و بی‌هدف رو میده در حالی که واقعا نیستم. گمان کنم فقط بیمارم، البته که جسم نه.
+ پُک: پست کوتاه.
بعد از ازدواج متوجه یه سیستمی توی خانواده همسرم شدم که برام خیلی عجیب بود. وقتی مریض میشن فوری میرن یه دوجین تخم مرغ میارن و شروع میکنن به "چشم فلانی" گفتن که البته برای احترام به حضار (که اسم اونا هم گفته میشه) بترکه ی اولشو نمیگن. خودشون که میگن خوب میشیم با این کار ولی من خوب شدنی ندیدم. همیشه برام سواله چرا به جای این کار به ذکر و صدقه متوسل نمیشن. 
شما هم تجربه ای در این مورد دارید؟ خودتون استفاده میکنید؟ تا حالا در مورد تاریخچه ش چیزی شنیدی
بعد از ازدواج متوجه یه سیستمی توی خانواده همسرم شدم که برام خیلی عجیب بود. وقتی مریض میشن فوری میرن یه دوجین تخم مرغ میارن و شروع میکنن به "چشم فلانی" گفتن که البته برای احترام به حضار (که اسم اونا هم گفته میشه) بترکه ی اولشو نمیگن. خودشون که میگن خوب میشیم با این کار ولی من خوب شدنی ندیدم. همیشه برام سواله چرا به جای این کار به ذکر و صدقه متوسل نمیشن. 
شما هم تجربه ای در این مورد دارید؟ خودتون استفاده میکنید؟ تا حالا در مورد تاریخچه ش چیزی شنیدی
قبلا خونده بودم که خدا هیچ کدوم از خواسته های بنده هاشو بی جواب نمیذاره
واقعا هم درکش کرده بودم اما این دفعه توی شرایطی که چاره نداشتم خیلی با خدا حرف زدم و ازش خواستم واقعا کمکم کنه
امروز جواب دعامو گرفتم و واقعا خوشحال شدم...یاد گرفتم هیچکس ارزش این که بهش رو بزنی و نداره و فقط فقط یه چیزی و باید از خودش بخوای اگه میخواست بهت نده خودش دعوتت نمیکرد
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را مگه میشه دعوتت کرده باشه و جوابتو نده آخه مگه داریم
 
این دو سه روز انقدر درس خوندم که دیگه مغزم کشش نداره واقعاتمام تلاشم رو برای این امتحان کردم. هم کل جروه ی کلاس رو خوندم هم رفرنسی که معرفی کرده
و الان نمیدونم قراره چی بشه :)) حتی نمیفهمم چرا واقعا باید انقدر سخت باشه این واحدها
در حالی که استاد میتونه آسونتر بگیره ولی به قول خودش حتی از عطسه اش هم امتحان میگیره :))
اما کلا دوستش دارم.کلاسهاش واقعا کلاس درسن.حالا درسش سخته دیگه تقصیر خودش نیست نهایتا
نباید اینطوری بگم ولی میگم به جهنم،کود طبیعی تو این کار گروهی واقعا!!یعنی دو هفته تمامه برای من بدبخت اعصاب نزاشتن باشه بابا فهمیدیم یه کارو نمیتونید درست انجام بدید،مسائلو قاطی میکنید و از هر جا شاکی اید سر هم گروهتون خالی میکنید میخواید بیشتر از این جنبه های زیبای شخصیتیتونو نشونم ندید؟بخاطر از بین رفتن ظاهر شما نمیگما واقعا الان اعصاب خودم برام مهمه که داره منفجر میشه،آره خودخواهی رو از خودتون یاد گرفتم:)
یه نکته اساسی رو باید آویزه گوشمون کنیم جمله طلایی :" به من چه و به تو چه"
یعنی حالم داره بهم میخوره از این حجم از فضولی
آخه یکی نیست بگه به تو چه ربطی داره ک پروپوزالمو تصویب کردم یا نه! یا دوستم میگه میام دفاعت! یکی نیست بگه کلوچه من صدبار بهت گفتم بیا پیشم بعد ناز و گوز میکنی میگی بابام نمیزاره الان میگی میخوام بیام دفاعت؟! بیلاخ باووو 
عصابم شدیدا ریخته بهم
از اون طرف در دهن فامیلارو گل میگیری ک انقدر نپرسن چرا ازدواج نمیکنی از این طرف دوستای
واقعا گاهی نمی‌تونم تشخیص بدم که چیزی که می‌خوام چیزیه که واقعا می‌خوام یا فقط چون می‌ترسم چیز دیگه‌ای رو بخوام اون رو می‌خوام یا چون راه رسیدن به اون یکی سخت‌تره این رو می‌خوام یا این قد همیشه محدود شدم باورم شده این رو می‌خوام یا چی.
دوست ندارم اینو. 
یه روز یکی ممکنه ازم بپرسه برای رقص‌های محلی این سرزمین چیکار کردی؟
من می‌گم از ۱۰ روز مونده به المپیادم، شروع کرده‌بودم به رقصیدن. فقط رقصیدن. با قولِ ۵ دقه‌ای خودمو گول‌ می‌زدم و گول می‌خوردم واقعا. واقعا. و فرداشم خودمو گول می‌زدم.
ده‌دقیقه ترکی، چهل‌دقیقه غش. بیست‌دقه گیلکی، چهل‌دقیقه غش. استراحتا؟ لریِ یواش( که آره؛ واقعا رقص یواش هم دارن :)) ).
مابقی اوقات روز؟ ویدیوهای آموزش رقص کردی در یوتیوب.
بله. خواهش می‌کنم. آیندمو فدای این م
من که نمیدونم چرا باید یه دختر جوان و زیبا با کلی آرزو بره تو دل بیماری و جونش رو از دست بده! واقعا وقتی فهمیدم بغض کردم و دلم سوخت! میگن که میگفته که وظیفه اش بوده! واقعا لازم بود!؟ خدا کنه که مرگش تو این دنیا و اون دنیا بیهوده نبوده باشه...
یکی از هزاران مشکلاتم با افسردگی این است که آدم نمی‌تواند بفهمد صرفا کرخت است یا واقعا خسته است و نیاز به خواب دارد! من عادت ندارم که روزها بخوابم. و اگر راستش را بخواهید این کار را بیهوده می‌پندارم. البته بماند که واقعا از حس و حال بعد از بیدار شدنش بیزارم. دو روز گذشته جمعا چیزی حدود 4 ساعت در روز خوابیدم و هنوزم نمی‌دانم از افسردگی‌ست یا واقعا خسته‌ام و بدنم نیاز به استراحت دارد.
این روزها به شدت بی‌انگیزه، بی‌برنامه و کرختم. گاهی خسته م
لعنت به این دورانِ منس :/
ماه رمضون شب نوزده بود 
این ماه هم که جلوتر افتاد گور به گور 
واقعا انصافه؟ کمردرد و سرفه های داغون ده روزه و شیفتای شلوغی که کارمو به سرم کشوند کم بود 
که خبر دامادی این گور به گور شده با منس! جلو افتاده! باید همزمان بشه؟ 
واقعا که هورمونای بدنم فکر می کنن اعصابمو انگار از تو جوب آوردم

راستی کوتاه کردم 
مردونه زدم  
در مورد عکسی که انتهای این مطلب هست :))دوباره رکورد زدیم ^_^
مقدار قابل قبولی از پارچ آب خالی شد بعدش :/  ( ریخت در واقع :)) ) 
کلا هم طبق حتی همین پست قبلی , واقعا این کاری نیست که به خودم نسبتش بدم :))
هر دفعه که اینجور اتفاقی می افته , هی به این فکر می کنم که از یه سریا باید تشکر کنم ... :)) و بدیهی ترینشون (برای من) اصلا بدیهی نیست :))
یعنی واقعا باید تشکر کرد ... باشد که واقعا تشکر کنیم :))
یادی هم کنیم از استاد فامیل دور که می گن :‌ که با این در اگر دربند درمان
این دیر اومدن به جلسات بد جوری اعصاب خرد کن شده. یه سری افراد واقعا فکر می کنند وقتی دیر می آیند به جلسه کلی کلاس دارند. نمی دونم چرا نمی فهمند که توهین به بقیه است. واقعا کسی این حس را داره که کلاسش بالا می ره با دیر اومدن به جلسات؟؟؟!!!
 
عجبا
تا ب حال تو عمرم انقدر کوچیک نشده بودم 
یعنی خودم خودمو کوچیک نکرده بودم ...
از ساعت ۱۰ شب هر دقیقه جاهای مختلف التماسشو کردم ...
نمیدونم واقعا چکار کنم 
شیطونه میگه پاشم برم تهران پیشش
دیشب ک هرچی حرص داشت رو من خالی کرد همه خستگی ها و عصبانیتش رو پشت گوشی جوری فریاد میکشید انگار ... هیچی نگفتم اخر سر هم من بودم ک باز معذرت خواستم ....
بعدش تا ساعت ۳ کلا گریه کردم 
الانم ک ... تا همین الان هر دقیقه بهش پیام دادم ولی .... 
واقعا نمیدونم چکار کنم دارم میت
بابام به زور سنجش رو ثبت نام کرده و به زورم میخواد منو ببره امتحان بدم :/ 
واقعا نمیتونن درک کنند اندازه جلبک حالیم نیست !!!! 
حتى تو هندسه هم دیگه چیزى یادم نى :( 
واقعا نمیدونم با خودم چى کار میکنم ، چجورى میخوام سال دیگه کنکور بدم در صورتى که حتى یدونه تست فارسى هم توى یازده سال تحصیلیم نزدم :/ 
یه جورى دارم گند میزنم به همه چى که حتى اون نیمچه امیدى که باید از اختصاصى هام داشته باشم دود شد رفت هوا 
ابان واقعا چته ! به خودت بیا لامصب !!!! چرا به خود
راستشو بخواین فکر میکردم بیشتر از یه نفر مخاطب داشته باشه وبلاگم ولی من واقعا نمی‌نویسم برای اینکه کسی بخونه. می‌نویسم که هیاهوی ذهنم آروم بشه. فقط همین. و واقعا خدا رو شکر میکنم که تصمیم گرفتم این کارو انجام بدم. جدیدا صداهای توی سرم خیلی آروم‌تر شدن.
نمیدونم اصلا چجور باید توضیح بدم.....
ولی واقعا غلط کردم واقعا غلط کردم
هیچ وقت بع کسی ترحم نکنید هیچ وقت به کسی که نمک نشناسه به کسی که کثافطه اینکارو نکنید.. 
خدایا خودت کمکم کن خواهش میکنم خداجووون.
از شریف ،شرافت و از کثیف ،کثافت بهت میچسبه ،دقت کنید حتی به چه کسی سلام میکتید...
خب خداروشکر موج افکار منفی و نابود کننده با اندک تلفات و تخریب تموم شد امشب...به حدی حالم بد بود این چند روز اخیر که واقعا در وصف نمیگنجه...
واقعا انگار یکی مغزمو گرفته بود تو دستش و با تمام قدرت داشت لهش میکرد...
قشنگ حس میکنم بدترین ورژن شخصیتم این طور وقتا میاد بالا...
واقعا چطوری تونستم همچین احساساتی داشته باشم؟
جدا یکی بیاد و کمکم کنه این حسو نابود کنم
همین دقیقا میتونه نقطه ضعف یه دختر حساب بشه.. 
خیال پردازی.. 
:|
+راستی امروز تولد مامانم بود.. تولدت مبارک مامان مهربونم.. مامانم زیادی مهربونه و میبخشه! خیلی دوس داشتنیه! 
داره بارون میاد و دل آدم میخواد زار بزنه. 
حالا من هیچی.. تو چطور تونستی اینکارو بکنی؟ نامرد
می دونستم همش سوء تفاهماتِ ذهن مسخره ی منه. چقد مسخره واقعا! 
پستاشو که میخوندم پی بردم اونم چق
به نام خداروزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت.
در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد.
یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز کرد، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد.
وقتی همسایه صدای در زدن
واقعا اسم همسرانِ مومن و کافر حضرت نوح به چه دردِ یه بچه هفت هشت ساله [حتی یه آدم بالغ] می خوره که تو کلاس بهش یاد می دن و بعد ازش سوال می پرسن؟!! اینم از نظام آموزشی ما! تازه وقتی همچین سوالی رو از معلمِ؟! گرامی؟! می پرسن، جواب می ده خوبه که به گوششون بخوره!
که چی بشه مثلا؟!! واقعا که چی بشه؟! به شدت احمقانه و مضحکه!!! 
+ خدایا از نادونی ما به شگفت بیا!!!!   
 
مدتها بود فیلمی را نیمه کاره رها نکرده بودم. مخصوصا از داخل سینما. ولی صدای اهسته ی افشین هاشمی واقعا روی اعصاب بود. فیلم که داستان خودش را زود لو می دهد. واقعا ان همه نریشن که رویا تیموریان می خواند واقعا لازم است؟ بدون انها فیلم حرف خودش را نمیزند؟ ا
ظاهرا هرکسی میتواند فیلم بسازد اما مسلما هرکسی فیلمسازنخواهد شد. حتی اگر دست بگذارد روی موضوعی تابو وار از سرزمینش.
 
 
دوستم چند دست ( ده دوازده دست !!!) لباس مجلسی نو داشت گفت برام بذار تو دیوار ببینم فروش میره ... یکی یکی لباس رو چیدیم رو مبل عکس گرفتیم فرستادیم... 
تا دلتون بخواد اقایون باهاش تماس گرفتن گفتن عکس از لباس تو تنت بفرست ببینیم!!!!!!!!!
بگذریم که هر روزم ده نفر زنگ میزنن قربون صدقه ش میرن!!
اخه چرا؟!
واقعا چرا؟!
یه اقایی زنگ زده میگه دامنه دقیقا تا کجای زانوئه؟! بالای زانو؟؟ زیر باسن؟! 
واقعا مونده بودیم جفتمون !!
زنگ زده میگه تو رو شادی روح امواتت برو پاک
بعضی وقتها دلم میخواد با بعضی از آقایون هم صحبت بشم. 
مثلا اونایی که یه حسی بهشون دارم.
دوس دارم سراغمو بگیرن.. بهم پیام بدن.. هوامو داشته باشن..
ولی نمیدونم چرا وقتی واقعا این کارو میکنن هیچ حسی ندارم!
یعنی واقعا موفق شدم دلبسته و وابسته کسی نشم؟
نمیدونم این خوبه یا بد!
امروز خبر بدی بهم رسید 
از دنیا سیر شدم ، واقعا تحمل این زندگی خیلی سخت شده
 
فقط سوالم اینه ، اون آدم مریضی که زندگی هارو خراب میکنه ، اون دنیا چطور می خواد جواب خدا رو بده واقعا ؟ یکی نیست به این آدم سادیسمی و بیمار بگه که اگر توی زندگیت مشکل داری اگر کمبود و عقده داری ، چرا انتقامش رو از دیگران میگیری ؟ 
 
غبطه بخوریم یا حسود باشیم؟
یکی از اموری که قرآن کریم  به آن می پردازد بررسی علل و عوامل انحرافات انسانی است. خداوند مهربان علاوه بر این که انسان را به علت های انحراف آشنا می سازد به درمان و معالجه ی آن نیز می پردازد.
 از جمله انحرافات اخلاقی که در بین مردم رواج دارد و قرآن نیز به آن می پردازد ویژگی حسد است.
حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کرده اند: «حسادت همان تمنای سلب و قطع نعمت از دیگری است که به صلاح او باشد به عبارتی حسود علاقه مند است ک
بابام جوری با ذوق و شوق سر سفره از حرفایی که با همکارش در مورد روانشناسی زده بودن و کلا چیزایی که فهمیده بود حرف میزد که با این همه پررویی اصلا روم نشد بگم پشیمون شدم و واقعا نمیتونم به روان فکر کنم
خاک تو سرم که ملت رو بیخود امیدوار میکنم:)) واقعا عین بچه ی دو ساله ذوق کرده بود بابام-_-
چرا اینجا رو یادم رفته بود؟ چرا برام بی اهمیت شده بود؟
بعدا باید به این سوالا جواب بدم ولی قبلش باید بخوام از خدا و امام‌زمان که کمکم کنن ،من میخوام برم با بچه های هیئت برم رودهن ، و الان نیازمند اجازه ی بابا عم... و باید امشب اگه حالش خوب بود بهش بگم ، واقعا از خدا میخوام کمکم کنه و اجازه بده...♡
چون واقعا نیاز دارم به اجازه ش ، و واقعا آبرو بریه اگه نذاره، دوست دارم باشم تو هیئت و نقش داشته باشم...ایشالا که خدا کمکم کنه...
.
بعدا باید راجع به روز شک
میتونم بگم بد ترین کار ها رو سال نود و هفت کردم 
بد ترین تصمیم ها رو گرفتم  
تصمیم ها و کارهایى که واقعا میتونم دربارشون بگم اگه یه بچه ى ده ساله جاى من بود بهتر واکنش میداد بهتر برخورد میکرد 
واقعا نمیتونم براى خودم این موضوع رو هضم کنم که اینقدر خودم رو کوچیک کردم که با یه مشت ادم هایى که واقعا نمیشه بهشون گفت ادم معاشرت کردم و اجازه دادم وارد زندگیم بشم و حتى باهاشون حرف بزنم ! نمیخوام به ادمى توهین کنم اما واقعا بعضى از رفتار ها از ادم ها وا
بعضیا خیلی جادوگرن از راه دور چشم میزنن یعنی کافیه عکس طرف رو بهش بدی بعد میبینی از زن و زندگی و حساب و کتاب و کار میاندازنش ما دیگه همجوره شو دیده بودیم که نزدیک بشن ولی از راه دور و صفحه مجازی ندیده بودیم آخه وقتی من طرف رو نمیشناسم و باهاش حرف نزدم و راه هم دوره چطوری منو جادو میکنه این دیگه از جاش دررفته و خعلی حرفه ای باید باشه و اینکاره حالا اگه همدیگرو از نزدیک دیده بودیم مثلا ایام قدیم میگفتن همسایه سمت چپی همسایه سمت راستی قوم خویش و د
بوسلمه یا هیولای دریا را از میان افسانه‌های جنوب پیدا کردم. موجودی حسود و بدطینت که طاقت خوشی زمینی‌ها را ندارد و هر لحظه در شکل تازه‌ای سر بر می‌آورد و طغیان می‌کند و زندگی را آشفته می‌کند.
همه بوسلمه را موجود افسانه‌ای می‌بینند و زاده‌ی ناآگاهی و خیال مردم اما من این روزها به چشم خودم بوسلمه را هرجا و در شکل‌های مختلف می‌بینم.بوسلمه همان جنگی است که همیشه در پرده منتظر استبوسلمه همان حماقت استبوسلمه همان ظلم و زورگویی استبوسلمه هم
واقعا برات متاسفم... 
واقعا متاسفم.. 
چرا وجودت از روی زمین پاک نمیشه؟
چرا اینقد وجودت شیطانی شده؟
حالم بهم میخوره ازت.. حالم بهم میخوره ازت!
فقط کاش بشه زودتر خدا رو ملاقات کنی چیزاییکه لیاقتته نوش جونت بکنه
خواهش میکنم زودتر
قلبم که میشکنه پیش خودم میگم حالا که من جزامی این خونه ام ان شاالله یکی پیدا بشه با عزیز دردونه ت مثل زامبیا برخورد کنه اونوقت زجر کشیدنت رو ببینم دلم خنک بشه. بعد یه دقیقه نرسیده میگم واقعا عرضه ش رو داری که دلت خنک بشه؟ واقعا هم ندارم. میگم بی خیال بذار اونا دو تا با هم خوش باشند. رنج اونا چیزی از رنجی که من کشیدم کم نمیکنه.
قرار بود جمعی از فرماندهان لشکر 25 کربلا به ملاقات با حضرت امام بروند ، تعداد افرادی که باید به ملاقات می رفتند مشخص و به تعداد افراد نیز صندلی اتوبوس در اختیار بود! بنده و یک دوست دیگر با آنکه سمت فرماندهی در آن رده ی مورد نظر را نداشتیم اما توفیق پیدا کرده بودیم به عیادت حضرت امام در جماران برویم!
مسجد جماران ساده تر آنی بود که تصور میکردیم! 
دیوارها گچ و خاک!
کف مسجد زیلو!
یک صندلی معمولی با پوشش پارچه سفید روی آن!
فقط سیستم صوتی و تصویری کامل
پونزده روزه که دارم ورزش میکنم . اونم روزی سی دقیقه . اونم P90X 
شکلات و شیرینی و قند رو هم حذف کردم به کل . برنج و نون هم بسیار کمتر از قبل میخورم و بیشتر سبزیجات و گوشت میخورم
روزی که اومدم خونه 53 کیلو بودم . الانم 53 ام 
حالا من چجوری دوباره الان پاشم ورزش کنم ؟
میدونم که بخش زیادی از این ورزش کردنه واقعا برای کاهش وزن نیست و صرفا میخوام که توان بدنیم حفظ بشه توی این خونه نشینی و واقعا ورزش کردن حالم رو خوب میکنه ولی حالا چی میشد اگه یه 500 گرم هم کم
اگه نظر من رو بخواین میگم اون کسی که واسه قیمه سیب زمینی سرخ میکنه و خودش یک دونه هم نمیخوره دیگه واقعا به تزکیه نفس رسیده. دیگه لازم نیست بقیه ی ماه رمضون رو ادامه بده.
خدایا خدایی چجوری ثابت کنیم حس فقرا رو درک میکنیم دیگه ؟ :))
 
+ مستر هر موقع روزه است تشنه اش میشه میگه : یعنی واقعا فقیرا آب هم ندارن بخورن؟؟ 
دلتنگ شده ام !!!
از دلتنگی کسانی که دوستشان دارم...

امروز رفتم عمل کردم سرمو...افتضاح بود .واقعا افتضاح.انگار اون امپول بی حسی به درد لای جرز در هم نمی خورد
مردمو زنده شدم تا توده دراومد
کاش تموم بشه این روزا ...خسته ام...
واقعا راهروی اتاق عمل جای ترسناکیه ...ولی اتاق خودش جای خنده و شوخی...
بدبخت جراح نمی دونست از حرفای من بخنده یا عمل کنه ...
 دم دکترم گرم ...
زنگ زد : داریم میریم کربلا سه شنبه صبح هفته آینده سه شنبه برمیگردیم ، ۲۹ ام هم ولیمه ست هم یه عروسی :)
و من نمیدونستم بعد  از ذوقِ شنیدنِ اسم کربلا گریه کنم یا حسادت کنم؟حسود بودن کارِ خوبی نیست الهی به سلامت برن و برگردن :)
آقا میطلبی؟
تو اوجِ ناراحتی من بخاطرِ پنج شنبه خبر به این خوبی نشونه نیست؟هست:)
هم کربلا به یادتِ ، هم یه عروسی بدونِ گناهِ :) 
خوشبختِ عالم بشی معلم جان:) معلمی که بخاطر استرس من از ۹ صبح تا ۳ بعداظهر کل ریاضی ۳ رو جمع کردو یه ن
سال اول دانشگاه واقعا سال سختی بود برام! نمی‌دونید چی گذشت بهم پس فقط یه گرا بدم! من از اول ترم یک تا آخرش اول یه ۱۵ کیلو وزن اضافه کردم و بعد یه ۱۰ کیلو کم کردم. بی‌ثباتی روحی و فیزیکی رو از این دریابید!
یه سری چیزا شدیدا یادآور اون ایامن برام. وقتی اون چیزا برام اتفاق میفتن، یاد اون سال میفتم و یه بویی حس می‌کنم(واقعا به معنی لغوی: بو)
فک کنم نورونای مغزم آچمز شدن =)))
از بین همه‌ی این‌چیزا یکیشون صدای محمدعلیزاده‌س تو آهنگ عشقم این روزاست. او
سال اول دانشگاه واقعا سال سختی بود برام! نمی‌دونید چی گذشت بهم پس فقط یه گرا بدم! من از اول ترم یک تا آخرش اول یه ۱۵ کیلو وزن اضافه کردم و بعد یه ۱۰ کیلو کم کردم. بی‌ثباتی روحی و فیزیکی رو از این دریابید!
یه سری چیزا شدیدا یادآور اون ایامن برام. وقتی اون چیزا برام اتفاق میفتن، یاد اون سال میفتم و سه بویی حس می‌کنم(واقعا به معنی لغوی: بو)
فک کنم نورونای مغزم آچمز شدن =)))
از بین همه‌ی این‌چیزا یکیشون صدای محمدعلیزاده‌س تو آهنگ عشقم این روزاست. او
با سلان خدمت همه دوستانکسانیکه دنبال تحقیق درباره خوب بودن یا نبودن نتورک مارکتینگ هستند بدانند نتورک مارکتینگ خوب نیست اصلا خوب نیست اما اما اما
در میان نتورک مارکتینگ هایی که در کشورمون فعالیت میکنند هستند شرکت هایی که واقعا خوبند واقعا جواب میدن واقعا پول میدن واقعا از شرکت های ایرانی حمایت میکنند واقعا به رویاهاتون میرسید اما اما اما
ذهنیت های ما مردم نسبت به نتورک منفی هستش بخاطر عملکرد چندتا شرکت اما نباید این تفکر رو برای همه شرکت
شماهارو نمیدونم اما من واقعا اعصاب و روانم بهم ریخت!
عصرم که رفتم سرکار بچه ها همه دپرس بودن
یعنی از عید هیچی نفهمیدم
الان تو فکر خرید دوچرخه ام!
هم ورزشه هم پاکه هم جای پارکش همه جا هست هم هزینه بنزینم میاد پایین چون واقعا صرف نداره!
اونایی ک شعار با روحانی تا ۱۴۰۰ میدادن الان بشینن تا منقرض بشه نسل ایرانیا تا ۱۴۰۰
 
دیشب در کمال ناباوری رفتم کارنامه کنکورم رو مشاهده کردم واقعا من توی کنکور زبان موفق شدم یعنی واقعا موفق شده بودم ولی چون اینقدر بابت تجربی استرس گرفته بودم دیگه به زبان هم نگاه نکردم:)))
خیلی خنده داره دیشب فوری به خانم معلمم پیام دادم گفتم من قبول شدم صبح کله سحر زنگ زده میگه کی بریم برات فرم بگیریم من فقط میخندیدم اینقدر دوسم داره که حد نداره خودشم میدونه من واقعا عاشقشم یک عشق حقیقی :)))
خدا کنه راه بیوفته دستم خدا خودت کمک کن ...
نمیدونم آخر
آیا شما میتونید حدس بزنید چیه؟دقیفتر نگاه کنید و حدس بزنید چی میتونه باشه 
  آیا اینها خودکارهای دوربین دار هستند؟
هیچ حدس دیگه ای ندارید؟فکرتون به هیچ جا قد نمیده؟آقایون و خانمها! تبریک میگم…!شما به آینده مینگرید… بله، درسته!شما فقط چیزی رو دارید میبینید که در آینده، جایگزین کامپیوترهای شخصی شما خواهد شد. ببینید چطور کار میکنند:
در فرآیند کوچک کردن اندازه کامپیوترها، دانشمندان با استفاده از روش بلوتوث پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده اند،
خواستن توانستن است؟
امروز قریب به یک ساعت و پانزده دقیقه گفتم از آنکه " بله!!! خواستن (تا شما خواستن را چه معنی کنید) اگر واقعی نه، بلکه حقیقی باشد، توانستن محض است!
تا به حال در زندگی اینقدر استدلال برای موضوعی که شاید خود عامل به آن نیستم نیاورده بودم،حس غریبی بود، واقعا غریب بود، غریب تر از نگاه و حرف های آکنده از تنفر دیگران...
ولی واقعا، خواستن توانستن است؟اصلا من تا به حال هر چه خواسته ام توانسته ام؟ خواستنم موجب توانستنم شده یا...؟
اما برا
جناب آقای محرم آقازاده امیدوارم یه روزی این مطلب رو بخونی و بفهمی که واقعا تدریس و فن بیان بلد نیستی بعد چجوری این همه ویدئو پر کردی و گذاشتی تو کاسه معلمای بیچاره که به اجبار بشینن ببینن. واقعا اگه یه روزی از نزدیک ببینمت یه شی قابل توجه رو به سمتت پرتاب میکنم :|

هشتگ عصبانیت و کلافگی
سلام
ثانیه ها واقعا در حال گذرن و فقط باید زندگی کرد 
این هفته واقعا هم خودم پر حرف بودم و هم بچه ها شبا آخر شب میومدن با هم حرف میزدیم چقدر حرف توی این دو روزه بچه ها برام زدن هر کدوم به یه جور و حالی
درسا هم که واقعا دیوونم کردن بابا این حجم واقعا بی سابقه س بازم شکر
و اما جایی شنیدم که گفت دلتنگی زبان نفهم ترین حس دنیاست حالا هی واسش دلیل بیار
(ولی اگه تورو نداشتم تو دانشگاه چیکار میکردم چقدر خوب شد که توی عملیات بدر شرکت کردی چقدر خوبه که آ
چرا بعضی خانم ها یا دخترا با اینکه میدونن طرف زن داره باز با اون شخص ازدواج میکنن؟برای من واقعا سواله؟آیا احساس اون زن رو درک نمیکنن؟اصلا فکر نمیکنن یه روزی هم همین بلا سر خودشون بیاد؟احساس و عاطفش کجا رفته؟آیا به بچه های و همسر اون فرد فکر میکنه که ممکنه چه به روزش بیاد؟
خواستم بگم با شرمندگی فراوان گردشگری علامه هم نظرم رو جلب کرده یعنی خاک بر سر من کنن با این ثبات شخصیت نداشتم. واقعا خودمم نمیدونم کدوم علاقه ام رو باید تو اولویت قرار بدم. تازه از یه طرف به اینم فکر میکنم که میتونم مثل نجمه واحدی جامعه شناسی بخونم بعد ارشد رو مطالعات زنان که بتونم تو یه کشور درست و حسابی بخونمش. بنابراین اصلی ترین سوالم اینه که دوست دارم زبانشناس بشم یا مطالعات زنان دان!:))
واقعا فکر نمی کردم با اون همه عشق و تاکید بر ادبیات حت
بر خلاف تصوّر عموم
هر جمله‌ای که با "بر خلاف تصوّر عموم" شروع شود
حقیقت محض نیست.
گاهی هم تصوّر عموم از تصوّر خصوص صحیح‌تر است.
***
میگن: بترکه چشم حسود،
ولی تا اونجا که ما دیدیم چشم حسود بیشتر ترکونده.
***
نوشابۀ گازدار درمان استخوان است،
با این توضیح که درمان در ترکی به معنای آسیاب است.
***
از زبان رئیسی در جواب رقیبی که گفت "هم ادّعا دارید که یه کم حقوق خوندید":
بله ما با مدرک دکترا ادّعا داریم که یه کم حقوق خوندیم، مثل شما با مدرک لیسانس خودمان را
یکی از مشکلاتی که من با مامانم دارم اینه که اگه یکی ازش بپرسه پسرت چیکارست میگه بیکاره.اصولا کار من جوریه که نه در تعامل با کسیم و نه بالادستی دارم و نه پایین دستی.به معنای واقعی فقط خودممو خودم و در هر ساعتی از شبانه روز و در هر مکانی میتونم کار کنم اما از نظر روانی و عصبی فشار بالایی به آدم میاره،بخصوص اوایل کار.(اگه با این فشار عصبی و روانی کسی بتونه 50 سال سالم عمر کنه واقعا شاهکار کرده :/ ).اصولا در فرهنگ مامانم حتی داییم که واسه دکترا قبول شد
سخنرانی ترامپ رو گوش کردید ، خیلی فان بود ، میگفت همه چی ارومه من چقدر خوشحالم بیاین دنبال صلح باشیم ، جنگ نکنیم
دور و برشم کلی ژنرال و وزیر دفاع و چه چه
 
 
خلاصه حرفهاش : صلوات بفرستین ... هر چی بود دیگه تموم شد ...
 
اما بعضیا واقعا پر رو هستن واقعا پر رو ها ، سنگ پای قزوین رو سیاه کرده این روشون

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها