نتایج جستجو برای عبارت :

حواسمون باشه

همیشه، سعی کن دستت محکم تو دست خدا باشه، و هیچی غیر از خدا نبینی .. یه روزی ام که چشات نتونست ببینه خدا رو! اون موقع فقط و فقط بگردی که خدا رو پیدا کنی، که غیر از خدا چشمت، نبینه ..
 
دنیا رو زینت دادن برای ما
حواسمون باشه، نفروشیم آخرتمون رو ..
آخر صحب تهای حا جآقا بود که وارد مسجد شدم و یه گوشه نمازم رو بستم: «الله ا کبر. »«خب، امروز چهار تا راه برای اینکه توی نماز حواسمون جمع باشه، گفتیم:۱. ترجمۀ نماز و اذکار رو یاد بگیریم و به اون توجه کنیم؛۲. مکان مناسبی رو برای خوندن نمازمون انتخاب کنیم. طبیعیه ا گه کسی بخواد جایی مطالعه کنهکه س ر وصدا زیاده، حواسش پرت م یشه؛۳. وقت وضوگرفتن حواسمون جمع باشه؛۴. قبول کنیم که حضور قلب پیدا کردن تمرین م یخواد. »صبح تهای حا جآقا تموم شد، نماز من هم...! عج
من دنبال حسّ خوب میگشتم. حالا نه. دنبال تو میگردم. 
و تو خیلی خالص‌تر و واضح‌تر و اصیل‌تر از اونی که لازم باشه حسّ خوب رو تعبیر به تو کنیم یا بالعکس، یا دنبال هدفی پشتِ تو بگردیم که سمت تو اومدن مارو به اون نزدیک کنه، و نگامون سمت هر چیز دیگه‌ای باشه و زیر چشمی تو رو هم بپّایم که مثلا حواسمون باهاته...
یه وقتایی آدم دلگیره 
دلسرده 
تنهاست، غمگینه 
دنبال یه شادیِ هرچند کوچیکه
دنبال یه چیزی میگرده که ازش آرامش بگیره 
فکر میکنه چیکار کنه بره کجا چی بگیره چیکار کنه 
چشم وا میکنه میبینه تویِ یه گلخونه‌اس 
پر از گل و گیاه 
کوچیک و بزرگ 
رنگی و سبز 
موندگارو ناموندگار
بعضیاش ساده ان ولی مقاومن و بعضیاش فقط زیبایی دارن و دو روز نری سراغش داغون شدن
یکیش مراقبت بیشتری میخواد حساس تره 
یکیش هست تو تا سه ماه هم بهش سر نزنی رسیدگی نکنی آخ نمیگه 
یکی
امروز به یه جمله ای از ژان لکان برخوردم که خیلی برام جالب شد
                 من تنها از یک سمت میبینم اما از تمام جهات دیده میشوم
خیلی جالب بود داشتم فک میکردم  چقدر درسته و گاهی چقدر حواسمون باشه به همه ی وجه هامون....نه برای این که بقیه چه فکری راجع بهمون میکنن...که برای رشد و یادگیری و تغییر..... گاهی باید خودمونو از بیرون نگاه کنیم تا بهتر بتونیم نقاط ضعف و قوتمون رو بشناسیم و درستش کنیم...
کاش این حرفا فقط حرف نمونه ادامه داشته باشه این روزای خوب
اگه یکم حواسمون جمع باشه، هیچ وقت حالمون بد نمیشه.
هیچ اتفاقی اونقدر آشفتمون نمیکنه که غمبرک بزنیم،
 بگیم: اه ... من حالم بده ...چرا منو درک نمیکنید؟!:/
.
و من متاسفم برای خودم بابت همه روزایی که حالم بد بود.
شایدم اگه اون روزا رو تجربه نمی‌کردم، الان به این نمیرسیدم‌.
.
.
.
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار
حافظ
.
.
نمی دونم چرا این چند سال اخیر هر عید فطر استوکیومتری میخونم!:/
یه مسائلی هست به ظاهر شخصیه ولی در باطن تنها چیزی که نیست شخصی بودنه، در واقع انقدر اثرات اجتماعیش زیاده که شخصی بودنش به چشم نمیاد.
 مثلا حجاب ..‌ از اصل حجاب بگیریم تا مدل حجاب تا حتی رنگِ چادر و روسری! کاملا اجتماعی هستند و اثر گذار بر دیگران. 
ازدواج و هر چه به ازدواج مربوط هست هم یه پدیده خیلی اجتماعیه .. اونم در مقیاس خیلی خیلی بزرگ و اثر گذاری خیلی خیلی زیاد
از نحوه آشنائی و  مراسم خواستگاری بگیرید تا مهریه، جشن ها، مراسم ها و دید و بازدی
امروز تو سخنرانی 10 دقیقه ای قبل نماز صبح، حاج آقای فتحـ.... ، معاون نهاد دانشگاه، یه بحث زیبا کردند.
گفتند روز جوان مبارک باشه.
علی اکبر (ع) چه کار کرد که شد علی اکبر؟
خلاصه بحث هایی کردند و به اینجا رسیدند آیا شما خوش رفتار هستید با پدر و مادرتون؟!
با خودم فکر کردم. واقعا دیدم یه چندتا موردی هست مخصوصا این چند وقت گذشته، واقعا حواسم نبوده دارم چکار می کنم. واقعا چرا ... .
حتی در حد یک اخم ، یک نگاه تند ... .
تعارف که ندارم. آره. داشتم.
آره داشتم که بگم بی
اشتباهات بزرگ و کوچیک تو زندگیم زیاد داشتم، شاید مثل همه انسان ها، شاید بیشتر، شاید هم کمتر.
به اشتباهاتم افتخار نمیکنم، برای بعضی هاش هر بار یادم میوفته از خودم شرمنده میشم.
اما
برای تمام اشتباهاتم خودم رو بخشیدم، چون نبخشیدنشون گذشته رو تغییر نمیده، فقط ممکنه فرصت های امروز و فردا رو ازم بگیره.
میتونستم بهتر عمل کنم؟ آره، قطعا. همونطور که بهترین انسان روی زمین میتونه بهتر از چیزی که هست، باشه.
اما
هیچکس نمیتونه مسیری که من رفتم رو بره،
می خوام بگم حواستون به دو رو بری هاتون باشه ، خواستون به خودتون باشه . چند روزه می خوام بیام راجب خودکشی اتیکا (یوتیوبر و استریمر معروف) بنویسم ولی راستش نمی دونم چی بگم . خواستم از سلامت ذهن و روان بگم ولی راستش خودمم هیچ اطلاعی راجب موضوع ندارم . ولی الان که ساعت ۴ و یک ساعت و نیمه که دارم تو تختم اینور اونور می‌شم و خوابم نمی‌بره حداقل این دوخط رو بنویسم . یادتونه گفتم همه‌مون یه گوشه زندگی‌مون ریدیم ؟ می‌خوام بگم ربطی نداره یه نفر چقدر خوش
در شرایط قرنطینۀ تهران، قطعا همه کمتر بیرون میریم. خیابونها هم خلوتتره به شدت. این دوبار که بیرون رفتم، متأسفانه هر دوبار دو تا گربۀ له شده کف خیابون دیدم.
حواسمون باشه. این روزها که جاده های تهران خلوته، گربه ها و سگهای بیشتری از وسط جاده ها تردد می کنن. شلوغی جاده خود به خود باعث بی خیال شدن گربه ها از عبور وسط جاده میشه. ولی وقتی خیابون های تهران انقدر خلوته، گربه ها بدون تشخیص خطرناک بودن جاده، از عرض خیابون عبور می کنن. جادۀ خلوت هم به صورت
اگه دوست داشتن هامون همراه با احترام نباشه هیییچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون احساس صرف باشه و همراه با آگاهی و شناخت نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون با در نظر گرفتن سلایق و علایق و احساسات طرف مقابلمون نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون رو نتونیم کنترل کنیم و به وابستگی تبدیل بشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون این طوری باشه دیگه اسمش دوست داشتن نیست.
اسمش خودخواهیه.
حواسمون به واژه هایی که به کار میبریم باشه.
قداست واژه
امروز با چنتا از دوستام ناهار رفتیم بیرون ، من کلا آدمی هستم که کم غذا میخورم و به ندرت پیش میاد که بتونم غذامو کامل بخورم ، خلاصه ظرف یک بار مصرف گرفتیم تا غذای باقی مونده رو با خودمون ببریم موقعی که می‌خواستیم از رستوران خارج بشیم دم در رستوران چشم های بچگانه ی گرسنه ای رو می دیدی که انگار میخواستن با نگاه کردن به غذا خوردن دیگران سیر بشن بیاید حواسمون به این چشم ها باشه وقتی میریم رستوران ، ما می تونیم غذامونو با اونا شریک بشیم.
این بیماری واقعیت هایی داره:1.شیوع بالا2.حاد شدن افرادی که مشکل تنفسی و یا بیماری زمینه ای دارند3.رعایت بهداشت و جلوگیری از انتشار هم به وضعیت جامعه کمک می کنه
اما دو چیز قطعیه که جنگ رسانه ای:
1-ایجاد رعب و وحشت بین مردم و تشدید بیماری2-حمله به دین و مذهب و قم هراسی
حواسمون به توصیه های بهداشتی پزشکان باشهو از جنگ رسانه ای دشمن هم غافل نباشیم.
ان شاالله همیشه سلامت و شاد و خوشبخت باشیدو این وضعیت بزودی به سلامت رد بشه.
چند نوع خداحافظی داریم
دو نوعش رو خیلی استفاده کردیم و میکنیم
نوع اول اینکه اگه طرف اینجوری بود یا یا یا یا یعنی کلا منحنی لبخندش به سمت بالا بود و گفت خدافز! یعنی امید است در آینده ببینمت یا ملاقات و سلام مجدد با تو رو دوست دارم
نوع دوم که دقیقا مخالف خدافزی بالاییه، اینه که منحنی لبخند به سمت چک و چونه ست و چندتا معنی داره که مختصراً بهش اشاره میکنم
یعنی اصلا باهات حال نکردم
یا برو که شرت کم شه
یا برو گم شو
یا دیگه نمیخوام ببینمت
یا ...
حواسم
از یه شهر دوری اومده بود خونمون. هر بار میاد کلی با هم حرف میزنیم. 
اونجایی که هست غریبه. تنهایی و غربت و کار سنگین شوهرش خیلی بهش فشار میاره. 
داشت حرف میزد‌. وسط حرفاش یه نکته ای گفت که همش توی ذهنمه.
گفت: « ما مذهبیا خیلی از امام زمان دوریم. خیلی ازش غفلت میکنیم. همش دغدغه های الکی داریم. امام نه تنها بین غیر مذهبیا بلکه بین ماها هم مهجوره. حتی بینمون اونایی که دغدغه های معنوی هم دارن بازم از امام غافلن. دغدغه کار فرهنگی، دغدغه رشد اجتماعی و دی
فاصله میگیری ازم اما نمیتونی بریچشمات میگن عاشقی چرا نمیتونی بگیاز چی فرار میکنی با من نمیخندی چراکمتر نگاهم میکنی موهاتو میبندی چرا
نگاهتو ازم نگیر صدام بزن پیش همهپیش همهکیه ندونه ما دوتا حواسمون پیش همهپیش همه
بذار بفهمن با منیدیوونگی هات، پس کجاستاین عشق، فقط مال تو نیستاین عشق، مال ما دو تاست
نترس، من کنارتم هیچ مرزی میون ما نذارهیچکی رو غیر من نبین موهاتو واسم وا بذار
نگاهتو ازم نگیر صدام بزن پیش همهپیش همهکیه ندونه ما دوتا حواسمون
اینکه وسط روز، توو لحظه ای ک حتی فکزشم نمیکنی...
صدای پیامک گوشیت بیاد و از طرف دیوونه ای باشه ک دلتنگ دیوونگیاته...
دیوونه ای ک دوره... ولی یادش همین نزدیکیاس...
یه جمله ی یهویی مث  "خوبی؟"  "چطوری رفیق؟"  "دلتنگتم..."
یه جمله ک نشون بده حواسمون ب هم هست...
و یواشکی... وقتی دنیا و مشغله هاش حواسشون نیس... یاد رفاقتمون و خاطراتمون میوفتیم...
بودنمونو یاد آوری کنیم ب کسایی ک دوسشون داریم...
ب کسایی ک بودنمون براشون مهمه...
شاید معجزه نکنه ولی...
یه حس عجیب و غر
آدم‌هایی که بقیه رو درک میکنن و حواسشون به بقیه هم هست، دو هیچ جلوتر از آدم‌هایی هستن که به جز خودشون احدی رو تو این دنیا نمی‌بینن! اونا که فرقی بین مال خودشون و اموال بقیه نمی‌بینن، اگر آئینه ماشینی کنار خیابونِ پررفت و آمد می‌بینن به سمت داخل ماشین میچرخوننش، اونا که اگه پول کسی زمین میفته بهش میگن، اونا که درک میکنن این روزا جور کردن مدارک گم‌شده چقدر سخته و اگه کیف مدارک رو زمین می‌بینن برش میدارن تا یه جوری به صاحبش برسونن! 
ادامه مط
سلام 
یه سری جشنواره و جایزه خفن توی گذاشتیم براتون.توی اینستا ما رو دنبال کنید.توی پیج شرایط جشنواره و جایزه رو گذاشتیم.دوازده ساله که ما کنارتون بودیم.حالا وقتشه بیشتر از همیشه حواسمون به شما سرمایه هاى عزیزمون باشه.حتى در حد مشاوره ما رو قابل بدونید     پیج اینستا  _ _ _lavazemkhanegi_ _ _
همه روزه بدون تعطیلی در خدمت شما هستیم.
خرید حضوری از ساعت ١١تا٢١
خرید آنلاین ٢٤ساعت شبانه روز
وقتی در روابط زوجی دچار تعارض می شویم یادمون باشه:1) حق نداریم به خانواده های هم توهین کنیم.2) حق نداریم مسائل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم.تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.3) شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم.همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن. 4) سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه5) هیچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه.6) هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره.7) حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم و ب
دل می دی به کار... وقتی که گروهی باشه، بقیه ای هم هستن اون وسط که باید در نظر بگیری. پس سختیش بیشتر از اینه که فقط خودتو در نظر بگیری. مثلا اگه یکی صادق نباشه، یا کلی تر اینکه هر چی آدما بیشتر به نفس خودشون وصل باشن، سخت تر می شه.
و باید حواست به اصرارهای گول زننده بقیه هم باشه، جهت دهی های اشتباه... در واقع حواست بیشتر به خودت باید باشه. که گول ابعاد نفسانیت رو نخوری و کماکان کار درست انجام بدی... هر کسی از یه وری می کشه. انگار ما ها رو نفس هامون می ک
فک کنم بهتر باشه دوباره نوشتن رو شروع کنم. اینکه بخوای هر چند وقت یکبار بنویسی بی‌فایده‌ست، اگر نوشتن فایده‌ای داشته باشه. یکی از معدود ویژگیهای خوبی که می‌تونم مطمئن باشم هنوز حفظش کردم اینه که به قولام عمل می‌کنم، اگر جدی گرفته باشمشون، بعضی وقتا یه حرف چرتی می‌زنم که جدی نیست، اونا حساب نیست. اگر خواستین بعدن دچار سوء‌تفاهم نشین همون لحظه ازم بپرسین این حرفت چرت بود یا جدی. به هر حال آدما بزرگ که می‌شن ویژگیهای خاصشون کمرنگ می‌شه. م
#یک_آیه_یک_نکته
یکی از مهمترین مباحثی که باید توی جز یک توجه کرد بحث #خرید و فروش و اشتراء است. که باید حواسمون باشه، تو این دنیا ما همیشه خرید و فروش میکنیم به تعبیر امام معصوم دنیا بازارِ و تو همیشه در حال خرید و فروشی
چه #سرمایه ای میدی چی به دست میاری با چه کسی #معامله می کنی از کی داری میخری. این حساسیت ها باید ایجاد بشه. اگر رویکرد، رویکرد خرید و فروش باشه این حساسیت ها ایجاد میشه.
حتی زمانی که امیرالمومنین در شب لیله المبیت به جای پیامبر در
 میدونیم اون جا که حرف زدن حکم نقره را داره سکوت حکمش طلاست !.حواسمون باشه کمتر حرف بزنیم.
قبل از حرف زدن خوب فکر کنیم.
بعد از حرف ما کسی دلش نشکنه.
چون چسب زدن دلها تقریباً کار غیرممکنیه و هر کاریش بکنیم آخرش جاش میمونه.
پس سعی کنیم همیشه حرف های خوب بزنیم.
۱-  استرس عجیبیه. توی دلتو خالی میکنه. میدونی برای چی میخوای این کارو بکنی.برای چی میخوایش. حس نیاز میکنی بهش. منتظری...منتظری...منتظری... چند دقیقه رفتم بیرون و قدم زدم. هیچ اتفاقی نیفتاد. گمونم باید امروز و فردارو تحمل کنم. خدایا ناامیدم نکن. من به این تغییر نیاز دارم. خیلی نیاز دارم.
----------------------------------------------
۲ - هر دقیقه‌ای که میگذره جون میکنم تا تموم شه.
----------------------------------------------
۳- هرچی  میگذره و بیشتر در موقعیت‌های مختلفی که این چند وقت داشت
حضرت آدم
حضرت آدم و حوا خدارو دیدن (نه به معنایی که خدا جسم داره ، شهودی) و مستقیما و بی واسطه با خدا صحبت کردند (اینم همینطور!) ؛ تو بهشت زندگی کردند و باز هم فریب شیطان رو خوردند و معصیت کردند. شیطان خیلی خوب وارد شد برای گمراه کردنشان! حواسمون باشه که ماها نه خدارو دیدیم ، نه بهشت بودیم و نه پیغمبر خداییم! بیشتر حواسمون باشه...
ابلیس از طریق حوا و با استفاده از عاطفی بودنش آدم و حوا رو فریب داد! الانم خیلی از خانم ها هستند که ابلیس هرچی بهشون بگه
خدایا این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در طلبش سپری کرده ام، از درگاهت بازگردانی
«مناجات شعبانیه»
-حواسمون به آرزوهامون هست!؟
-این یه خط،امان از این یه خط مناجات، چند ساعت فقط باعث شد فکر کنم و فکر کنم و فکر کنم...
-همین
ادامه مطلب
حضرت آدم
حضرت آدم و حوا خدارو دیدن (نه به معنایی که خدا جسم داره ، شهودی) و مستقیما و بی واسطه با خدا صحبت کردند (اینم همینطور!) ؛ تو بهشت زندگی کردند و باز هم فریب شیطان رو خوردند و معصیت کردند. شیطان خیلی خوب وارد شد برای گمراه کردنشان! حواسمون باشه که ماها نه خدارو دیدیم ، نه بهشت بودیم و نه پیغمبر خداییم! بیشتر حواسمون باشه...
ابلیس از طریق حوا و با استفاده از عاطفی بودنش آدم و حوا رو فریب داد! الانم خیلی از خانم ها هستند که ابلیس هرچی بهشون بگه
حکایت این روزامون خیلی جالبه...
یه ویروس کوچیک شد معلم مون، خیلی چیزا رو بهمون یادآوری کرد،یادمون اومد که ...نظافت چقدر مهمهتدبیر چقدر لازمهسلامتی چقدر با ارزشهاطرافیانمون چقدر برامون عزیزندر کنار عزیزانمون بودن، چقدر لذت بخشهتک تک ثانیه های عمرمون چقدر ارزش دارنانسان چقدر ناتوانهمرگ چقدر میتونه نزدیک باشهاین ویروس یادمون انداخت که سلامتی، امنیت و آرامش چه نعمت های بزرگی بودن و حواسمون بهشون نبودو مهمترین چیزی که یادمون انداخت، آره مهم
+خوب شد این فرجه بود که من برم ابروهامو بردارم و دندونمو درست کنم!+دندونم یکم درد میکنه.
 
+عجیبه تا اومدم بنویسم با رویاهای بزرگ تو سرم چیکار کنم، خدایا خودت کمکم کن برسم بهشون؛ بعد همون موقع تو فیلمه خانومه و شوهرش به آرزوهاشون رسیدن و خانومه گفت خدایا شکرت و بزرگ‌ترین رویاهای ما واسه تو کوچیکه! وااای چقدر معجزه میبینم من. شکرت خدایا از بزرگی. همه چیو دست تو میسپرم همه چیییو.
 
+باید نخ دندون بکشم از این به بعد. 
 
+دیگه اینکه شنیدم اتیش سوزی ج
بسم رب الزهرا(س)
از دیدگاه علم روانشناسی:
با‌ نگاه کردنی که اسلام آنـرا حرام و دارای اشکال اعلام کرده ، می بینیم و با این دیدن در بلنــد مدت ، چشم به نگاه کردن های متفاوت و مکرر عادت میـکـند ، حیـــا و قبح چشــم چرانی در وجود ما شکســته خواهد شد ، و دل به سمت خواستن پیش میرود و در این حین احتمال دلبسته و شیفته شدن با افزایش تعداد دفعات نگاه کردن بالا میــرود و تبدیــل به فکر و دل مشــغولی میشود ؛ این قضیه زمانی بسیار مخرب خواهد بود که فرد ، متأه
بچه بودیم و جاهل، حساب کتاب نمیکردیم داریم به احساسات هم ضربه میزنیم.الان یه کم بزرگ شدیم و یه کم عاقل، بیشتر حواسمون به خودمون هست که هرکی نیاد سرشو بندازه پایین، همه چی را بهم بریزه و بره.
بعدا که شاید یه کم بزرگ تر بشیم، آسون تر بگیریم و بخندیم به همه این احوال! 
 حواسمون باشه،راهپیمایی روز قدس امسال، مهمتر از هر سال دیگست، توی امتحان الهی، رد نشیم...
رهبرانقلاب: راه‌پیمایی #روز_قدس که دفاع از فلسطین به‌وسیله‌ی حضور مردمی است، همیشه مهم است. 
امسال این راه‌پیمایی مهم‌تر است
⛔️ به‌خاطر این کارهای خیانت‌باری که بعضی از دنباله‌های آمریکا دارند در منطقه انجام میدهند برای جا انداختن معامله‌ی قرن؛ 
✖️که البته جا نخواهد افتاد و هرگز تحقق هم پیدا نخواهد کرد و آمریکا و دنباله‌هایش حتماً در این قضی
زندگی کوتاه است پس به زندگی ات عشق بورزخوشحال باش و لبخند بزنفقط برای خودت زندگی کن وقبل از اینکه صحبت کنی؛گوش کنقبل از اینکه بنویسی ؛فکر کنقبل از اینکه خرج کنی ؛درآمد داشته باشقبل از اینکه دعا کنی ؛ببخشقبل از اینکه صدمه بزنی؛احساس کنقبل از تنفر، عشق بورززندگی این است:احساسش کن،زندگی کن و لذت ببر.روز خوشبخند ب روی دنیا
(( خدارا شاکریم که امروز را پشت سر گذاشتیم و هیچ وقت ناشکری نکردیم. من همیشه به پرسنل مهرسازی زمان توصیه میکنم شاید یک روز ی
صبح با برادرم رفتم بیمارستان. ماشین چپ کرده، ضربه به سر، سردرد و تهوع... کلی اصرار کردم تا راضی شد بریم بیمارستان. سی‌تی نرمال بود، دو ساعت تحت نظر و تمام. شکر خدا.
بعد، از حال یکی از همسایه‌های وبلاگی باخبر شدم. حقیقتا به اندازه‌ی برادرم، نگران حالشون شدم. با این تفاوت که این نگرانی همچنان هست. خدا به همه رحم کنه. به دل پدر و مادرشون.
اون روزی که رضایت‌نامه‌ی عضویت در فضای مجازی رو امضا می‌کردیم، حواسمون نبود که اینجا برامون شبیه خونه میشه.
اغلب از سر ادب و رفع تکلیف می پرسند :
چه خبر ؟خوبی ؟
تو هم از سر ادب و رفع تکلیف میگی خوبم ممنون .
چرا باید راست اش را بگی ؟
چرا باید برای کسی که حال و روزت براش اهمیت نداره یا اساسا خوش اش نمیاد که بدونه حال تو خوب نیست ، خودت را بریزی بیرون ؟!
در حال مرگ هم که باشم میگم خوبم !
کسی که تو براش اهمیت داری با یک دو دو تا چهارتای ساده هم میفمه حال و روزات خرابه و به دادت می رسه .
خیلی سخت نیست فهمیدن این که کسی احتیاج به کمک یا حضورت داره ...
نمیگم از سر ادب
جمعه باشه
هوا آفتابی باشه
روزای آخر پاییز باشه
تنها باشی
موسیقی باشه
پنجره باز باشه
رو به دریا..   
تو قاب پنجره بایستی و نور آفتاب 13:24 دقیقه به صورت و دستهات بتابه..
تازه میفهمی اصلا اونجایی که وایسادی نیستی!
پس کجایی بغیر ازونجا.. ؟
آقای یه گوشی نوکیای ساده داشتن که سال‌ها پیش خریده بودن. مدتی بود که صداش خیلی کم شده بود. گوش آقای هم که سنگینه و درصدد بودن یه گوشی جدید بخرن. دایی که اومده بودن بجز گوشی اصلیشون یه نوکیای ساده هم داشتن. چون اون صداش خیلی بلند بود، گوشیشونو با آقای عوض کردن. ما هم اصلا حواسمون به این طرح رجیستری نبود. حالا از دیروز از کار افتاده. امشب برادران رفتن یه گوشی لمسی واسه‌شون خریدن. اولین چیزی که آقای گفتن اینه که می‌خوان پیامک نوشتن رو یاد بگیرن :)
صبح باشه، شنبه باشه، اولای ماه باشه، مِه باشه، تاریک باشه، سرد باشه، بیدار شدن سخت باشه، بخوای بری سرکار، مادرت منعت کنه ماشین ببری. ولی ببری. جاده لغزنده باشه، سُر باشه، ترمز کنی، نگیره. پشت چراغ قرمز باشی. بزنی به ماشینِ سمندِ جلویی. اون طوریش نشه. ماشینِ مادرت، جلوپنجره‌ش کنده بشه، رادیاتورش سوراخ بشه. ازش دود بلند شه. بترسی. بوی بد راه بیوفته. برسی سرکار. از اونجایی که همیشه خبرای بد رو، به بدترین شیوه‌ی ممکن میگی، امیدوار باشی مادرت این
کلمات بار معنایی زیادی دارن...
چرا فکر میکنیم فقط باید با هفت پشت غریبه،بقال سر کوچه و راننده تاکسی،همکلاسی دانشگات و همسایه دو کوچه اونطرف تر خوب و مودب صحبت کرد؟؟؟مواظب کلمات بود؟؟
پای پست یه نفر نوشته بودم که از یکی خوردم و ناخوداگاه منتظر دومی ام امروز اتفاق افتاد...
پدر،مادر،برادر،اعضای فامیل پدری،مادری،دوست ده سالت،همکار صمیمی محل کارت،پارتنرت، عشقت،همسرت،فرزندت و.... کسانی ان که تو بیشتر از آدمای بالای متن باهاشون در ارتباطی !
 صمی
{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 29}
 
واسه امام زمانت چی کار کردی؟
 
حواسمون باشه، حواستون باشه؛ من و شما مسئولیم؛ به خدا قسم باید جواب بدیم در مورد حق امامِ وقت؛ یعنی اون دنیا جلومونو می گیرن، می گن واسه امام زمانت چی کار کردی؟
-در مورد حق امام زمان
-حق مالیش که تو جیبمونه
-حق زمانی که چقد وقت می ذاریم برای ایشون، برای شناخت ایشون، معرفت ایشون
-حقی که در مورد شیعیان امام داریم
-ناظر بدونیم خدا رو بر خودمون
شیشه ی رفلکس دیدی؟ خدا می بینه؛ امام زمان
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
حواسم باشه به آدمای اطرافم زیاد دل نبندم...آدم ها همیشه فقط اولش خوبن...حواسم باشه معمولا آدم هایی که اولویتشون تو زندگی "خودشون" هستن و حرف کسی براشون اهمیت نداره موفق ترن...حواسم باشه همه برنامه هام و حرفام رو به هر کسی نگم...حواسم باشه به ظاهر کسی اعتماد نکنم،حواسم باشه اون چیزی که آدما جلوم نشون میدن با اون چیزی که پشت سرم هستن خیلی فرق میکنه...حواسم باشه حرف ها و اخلاق های گند یه عده روم هیچ تاثیری نذاره و راه خودم رو برم...حواسم باشه از یه ج
گاهی اینقدر حواسمون به فاصله های دور و آینده هستش
گاهی اینقدر داریم تلاش می کنیم که بعضی اتفاقای زندگی رو  حذف کنیم 
که یادمون میره همین نزدیکی های خودمون، همین امروز رو ببینیم،
غافل میشیم از اینکه همین امروز، می تونیم فردا رو بسازیم
مدتی پیش که پویش درخواست توسعه خدمات بیان راه افتاده بودید ، دیدم که خیلی ها بر این نکته تاکید داشتن امکان دنبال کننده مخفی غیر فعال بشه ، من خودم هیچ کس رو بصورت مخفی دنبال نمی کنم ولی لازم دونستم نکاتی رو عرض کنم !
ورود به وبلاگ که تنها از طریق فهرست دنبال کنندگان نیست ، شما اگر وبلاگی رو بصورت مخفی هم دنبال نکنی از طریق نوار آدرس مرورگر خیلی راحت می تونی لینکش رو تایپ کنی و یه اینتر ناقابل بزنی و مطالب رو ببینی !
پس اگر قراره احساسی باشه که ا
شنیدین که میگن
باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی بقیه مقایسه نکنید؟ یکی از مشکلات زندگی‌های
امروز ما همین داستانه. طرف همه‌اش در حال مقایسه کردن همسر خودش با دیگرانه، اون
وقت میگه چرا زندگیم اینجوریه. بله اگه برنامه مون شد مقایسه کردن همسرمون با همسر
دوستان و اهل فامیل و همسایه‌هامون، نتیجه‌اش میشه درگیری‌های ذهنی و عدم آرامش تو
زندگیامون.
جونم بهتون بگه، یکی
از دلایل مقایسه کردنامون اینه که خیلی رؤیایی فکر می‌کنیم. سطح توقعاتمون از
مقابل صخره سنگی سختی ایستادم و سختی و مقاومتی که داشت و نگاه کردم
صداش زدم. زمخت ترین هدیه خدا؟
صدایم پیچید و چند تکه سنگ کوچیک از بالا به پایین صخره ریزش کرد
از خواب بلند شد
با صدایی بم جوابم را داد
پرسیدم: چر اینقدر زمختی؟
سوالم را بارها تکرار کردم و هربار چند تکه سنگ از بالا به پایین صخره ریزش میکرد ولی جوابی نشنیدم
وقتی سرسختیشو دیدم. وقتی مقاومتشو در برابر حرف زدن دیدم. رومو برگردوندم و برگشنم که برم 
که صدایی محکم. منو سرجام میخکوب کرد
_ م
سلام
 
دیشب با همخونه ایم داشتیم راجع به Arrival حرف میزدیم و چند ساعت بعد این حرف، میخواستیم یکم شیر گرم کنیم. حواسمون نبود و شیره سر ریز کرد روی گاز. تمیزش نکردیم. 
امروز میخواستم تمیزش کنم تازه دیدم عه، گازمون داره به زبون اون بیگانه های Arrival باهامون حرف میزنه :))
خبر شهادت حاج قاسم هممون رو شوکه و حس انتقام از اشقیا رو در دلمون زنده کرد. باید حواسمون باشه که به عنوان یک سرباز هم این آتش رو در دلمون باید زنده نگهداریم چراکه مبارزه حق و باطل ادامه دارد و از یک طرفی هم به تکلیف اصلی خودمون عمل کنیم.
تکلیف اصلی ما در این شرایط بسیار سخت و پیچیده، اطاعت تام و تمام از منویات و دستورات رهبری عزیزمون هست. مواظب باشیم که نباید کاری بکنیم آقا مجبور بشوند تصمیماتی رو بر خلاف چیزی که مصلحت می‌دونند اتخاذ بکنند و م
وقتی داری ماست درست می‌کنی علاوه بر لحظۀ هیجان‌انگیز "داغ باشه ولی دستت رو نسوزونه" که می‌شه راجع بهش چند خط نوشت، اون لحظۀ درستی که ماست رو اضافه می‌کنی و شیرت تبدیل به ماست می‌شه هم، خیلی جای حرف داره! اون لحظه برای من، یعنی بعد از تحمّل یک داغی زیاد، حالا رسیدی به جایی که هنوز داغی، ولی نمی‌سوزی، هنوز شرایط سخته ولی نمی‌پاشی، مقاومت داری؛ اون لحظه، لحظه‌ایه که آمادۀ تغییر هستی. اگر خواهان تغییر زودهنگام باشی، اگر توی بحبوحۀ جوشیدن و
یه دوست لازم دارم. دختر باشه. بیست و شیش هفت ساله. ترجیحا پولدار باشه، نبود هم نبود حالا. مجرد باشه و تنها زندگی کنه، یا فوقش با مادرش مثلا. دختر باخدا و پاکی هم باشه. 
آهان، مشکلی هم نداشته باشه که من این سه سال باقی‌مونده رو برم پیشش زندگی کنم. 
قدیمیا یه چیزی حالی‌شون بوده که گفتن دوری و دوستی. 
 
سلام، خوب قبلا چندتا وبلاگ داشتم ولی الان که این دارم وبلاگ رو شروع میکنم، احساس بچه ای رو دارم که توی جمع بزرگترا به سختی میتونه اظهار نظر کنه. اما واقعا جالبه که آدم حتی زمانی که داره یه کار تکراری رو انجام میده، اونو طوری انجام بده که انگار اولین باره، این  طوری هرروز خودشو به چالش میکشه و هر بار اون کار به طرز معجزه آسایی براش جذاب میشه! 
البته که تجربیات باقی میمونن، بعد از انجام یه کار شاید دفعه دوم محتاط تر میشی، و دفعه سوم بیشتر، و ب
 
سلام، خوب قبلا چندتا وبلاگ داشتم ولی الان که دارم این وبلاگ رو شروع میکنم، احساس بچه ای رو دارم که توی جمع بزرگترا به سختی میتونه اظهار نظر کنه. اما واقعا جالبه که آدم حتی زمانی که داره یه کار تکراری رو انجام میده، اونو طوری انجام بده که انگار اولین باره، این  طوری هرروز خودشو به چالش میکشه و هر بار اون کار به طرز معجزه آسایی براش جذاب میشه! 
البته که تجربیات باقی میمونن، بعد از انجام یه کار شاید دفعه دوم محتاط تر میشی، و دفعه سوم بیشتر، و ب
«حواس پرتی و راه های بالا بردن تمرکز»
ذهن ما تمایل داره دائم روی یه موضوعی کار کنه حالا اگه قرار باشه توی یه زمان معین پردازش خودشو‌ روی یه موضوع خاصی نگه داره، بهش تمرکز میگن. اما بارها شده موقع مطالعه متوجه میشیم فقط چشمامون از روی عادت داره از روی یه سری کلمات و خطوط به سرعت رد میشه بدون اینکه حواسمون باشه، یا اینکه به کلمه ای خیره میشیم و توی افکار خودمون غوطه ور میشیم که اینا نشونه ی حواس پرتی و عدم تمرکزه...حواس پرتی یه اتفاق کاملا طبیع
یه مثلی هست که میگه کور وارد خانه ی مردم شو، لال از آن بیرون بیا... یعنی عیب و ایراد میزبان رو نبینید و براش حرف درنیارین. حواسمون باشه تو دید و بازدیدای عید این نکته رو رعایت کنیم
************************
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
مَن کَشَفَ عَورَةَ اَخیهِ المُسلِمِ کَشَفَ اللّه‏ُ عَورَتَهُ حَتّى یَفضَحَهُ بِها فى بَیتِهِهر کس عیب و زشتى برادر مسلمان خود را فاش کند، خداوند زشتى او را آشکار سازد، تاجایى که او را در درون خانه ‏اش رسوا سازد.
الترغیب وال
حواستون به کسایی که دوسشون دارین باشه، حواستون باشه چقدر براشون مهمین، حقیقتا براشون مهمین اصلا یا نه؟
یهو به خودتون می‌آید و می‌بینید دارید تمام تلاشتون رو می‌کنید که نگهشون دارین ولی همه چیز داره محو می‌شه، چون اونا هیچ کاری نمی‌کنن، هیچ کاری.
این مطلب یه مشت دیدگاه خودمه :/ و هیچ بار علمی نداره :)) گفتم بگم :))
دوست داشتم یه چیزایی رو به اشتراک بشه گذاشت ... ولی نمی شه نه اینکه نخوای :))
من اگر دارم به یه چیزی نگاه می کنم, چیزی که واقعا دارم بهش نگاه می کنم چیزی نیست که جلومه, چیزیه که برام قابل درکه , چیزیه که برام بولده توی این چیزی که جلومه :)) 
و حتی اگر عکس هم بگیرم از این چیزی که جلومه , فقط یه نفر که همون دید من و ذهنیت من رو داره دقیقا همون چیزیو می بینه که منم می بینم :)) 
و خب , دوست دارم ب
همه سعی میکنن یا میخوان شبیه او باشن و حتی گاهی اداشو در ظاهر در میارن اما هیچوقت حتی نزدیکشم نیستن. او چیزی داره که بقیه ندارن. یه روح بزرگ. یه شخصیت بزرگ و خود ساخته. او ادا در نمیاره واقعا خودش بزرگ هست و بقیه رو هرچقدرم کم از بالا نگاه نمیکنه خودشو برتر نمیدونه با این که هست. با این که میتونه و حق داره که اینجوری باشه. دست همه رو میگیره با این که وظیفه نداره. کمک میکنه تا آدما بهتر بشن و خودشونو پیدا کنن. بقیه رو بالا میکشه. میخواد که به بقی
با اینکه قضیه سانچی هیچوقت دقیق مشخص نشد، اما در جریان کم کاری مسئولان و اشتباهات عجیب در روال امداد و نجات بودم و خیلی هم ناراحت از پیگیری نشدن ماجرا و تقاص پس ندادن عوامل!امروز اما بحث فرق میکنه! من با اینکه کاملا به چوپان دروغگو بودن مسئولان (اصلا نمیشه کلمه درخوری براشون پیدا کرد) مطمئن بودم، اما در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی گفتم خییلیی بعیده کار خودشون باشه! مگه میشه آدم اینقدر احمق؟!!! مگه میشه سه چهار روز سرپوش؟! با اینکه قبلا بهم ثا
یه حسی بهم میگه ماه رمضان امسال با ماه رمضان سالهای قبلی فرق میکنه / نه بخاطر شرایط بوجود اومده / شاید بخاطر کارهایی که کردم. نامۀ اعمالی دارم بسی سیاه / نیازمند آمرزش گناهان / خدایا اگه فکر کنم که منو بخشیدی یا نه گناه کردم (گناه ناامیدی) پس فکر میکنم که منو بخشیدی تا دیگه این گناه رو مرتکب نشم /ماه رمضان های پارسال اگر منصفانه باشم چیزی جز انجام یه تکلیف و گرسنگی نبود / امسال علاوه بر انجام تکلیف میخوام کمی هم به خدا و عالم غیب نزدیک تر بشم / تو م
چرا تو زندگی ما از این آدمایی که براشون مهم باشه دردمون چیه وجود نداره؟ یکی که دلگیر بودنمون رو بفهمه، و بین همه ی مشکلاتش وقت برامون داشته باشه که مرحمی به زخم دلمون باشه! چرا همه نمکن روی زخم های قلب مون؟؟
اینقد بی کسی رو آدم کجا ببره؟؟
 مسئله ای را که امروز می خوام در موردش صحبت کنم ,غذاهای هشتگانه هست خوراک ما تنها خوردنی ها نیستند: شنیدنیها ,بوییدنی ها ,دیدنی ها وجذبی ها از طریق پوست جزء  خوراکمان تلقی می شود.
تا به حال از خودتون پرسیدین , چرا بایه بوی خوب حالتون خوب میشه و یا با یک آهنگ زیبا کلی انرژی می‌گیرید و میتونین سریع کاراتون روانجام بدین و حتی با دیدن یک منظره زیبا حال و هوای بهتری پیدا میکنید وتا چند ساعت حالتون خوبه و یا  اینکه کلی ماسک استفاده میکنیم برای اینک
اصولا آدم نباید دختری باشه که حتی از خطرناک ترین وسایلِ شهربازی هم نترسه و با شوق بره سمتشون، حداقل اینکه نباید همش رو جدول راه بره. نباید دختری باشه که ساده ترین تیپ ها رو بزنه.. نباید دختری باشه که ندونه کانسیلر یا رژگونه رو چطور استفاده میکنن. نباید نسبت به همه بی تفاوت باشه. نباید ساده و مهربون باشه. نباید کلِ روز رو از خستگی خواب باشه. نباید به جای شوآف توی اینستا بیاد ساده توی وبلاگ بنویسه. اصولا دختر نباید یه چیزی تو مایه های من باشه. چن
✍ بهترین‌ها
خداوند تمام کارهاى خودش رو به نحو احسن انجام داده:
هر چیزی که آفرید به بهترین وجه آفرید.
أحْسَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ أحْسَنُ الْخالِقِینَفی أَحْسَنِ تَقْوِیم
✅ از ما هم خواسته که کارهامون رو به نحو احسن انجام بدیم.
⚡️ از بهترین سخن پیروى کنیم.فیَتَّبِعُونَ‌ أَحْسَنَهُ
⚡️ بهترین سخن را بگوییم. یقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ
⚡️ بدى رو با بهترین شیوه پاسخ بدیم. ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ
 ⚡️ پاسخ احترام مردم رو ب
فکرش رو میکردی یه روز دلت برای قدم زدن تو آفتاب تنگ بشه؟ دلت نشستنِ بی‌استرس پشت میز کافه بخواد؟ فکرشو میکردی دلت برای دورهمی و بغل کردن محکم دوستات یه ذره شده باشه و از اینکه همه در فاصله چند کوچه و خیابون از همین و همدیگه رو نمیبین ناراحت شین ؟ فکر میکردی بجای فلان رستوران معروف اون سر دنیا، دلت برای رستوران و شامی تو همین محله خودت تنگ شه؟ اصلا فکرشو میکردی یه روزی برسه که بترسی به نیوه‌های نوبر بهاری دست بزنی و دلت تره‌بار رفتن بدون ماس
هر کاری میکنم خوابم نمیبره
خدایا به حق همین شب عزیز ازت میخوام به مامانم شفای کامل بدی
و نتیجه آزمایشها و ام ار ای ش هم خوب‌خوب باشه
خدایا میشه مامان مشکلی نداشته باشه و این چیزا هم الکی باشه همش؟
خدایا مامانمو خوب خوبش کن. میخوام سالم سالم باشه
اگه شما دشمن حضرت زهرا سلام الله علیها رو ببینی چکار می کنی؟
بزرگترین دشمن مادر اهل بیت مگه دومی نبوده ؟
همه یه عمر درون دارن حواسمون باشه در روز  و شب این ملعون مبادا بر علیه مون اقدام کنه 
بیاین با ترک عمر درون ( خودارضایی ) باعث رضایت مادر سادات شیم
یاد یه ضرب المثلی افتادم : دندونی که درد می کنه ، باید کند و انداخت دور
 
پاییز است و برف می‌بارد! کلاغ‌ها بر فراز شهر پرواز می‌کنند. عده‌ای در پسِ کوچه‌ها می‌دوند. غم نشسته است بر نورِ چراغِ‌هایِ شهر! حکومت نظامی در رسانه‌ها جریان دارد. قرار است همه چیز به نفع خودشان جلوه داده شود. دسترسی به شبکه‌ها کاملاً قطع شده است! جلوه‌هایی از ۱۹۸۴ جورج اورول را به عینه می‌بینم. امید‌ها نا امید شده. اعتمادها بی اعتماد! و دست‌ها خالی‌تر! و چشم‌ها محتاج‌تر!
شب‌هایِ ابریِ شهرهم طولانی‌تر از هر زمانیست! و ظُلم قد علم کرد
من فکر میکنم هر کسی تو این دنیا یک جفت روحی دارد . جفت روحی همون کسی هست که در همه لحظاتمان در کنارمان هست در شادی، غم ، همیشه در حال کمک به ماست . ممکنه ما حواسمون به اون نباشه ولی اون همیشه نگرانمان هست. همه آدمها یک جفت روحی دارن ممکن نیست نداشته باشند. 
خودمون رو با حرفهای دیگران گول نزنیم اونایی که زبونی میگن کنارمون می مانند جفت روحی ما نیستند وقتی به اطرافمان نگاه کنیم یکنفر را میبینیم که همیشه داره تلاش میکنه برای ما که واقعا جفت روحی ما
 
 
خب! این وبلاگ قراره که چی باشه؟ قراره یه جایی باشه که روند فکری من، و چیزایی که برام مهم‌ان توش نوشته بشن و یه تمرینی باشه برای نویسندگی‌ام. بازتابی باشه از هر روزم.
قرار نیست که از توش هیچ شاهکار، و هیچ ناتور دشتی در بیاد. قراره که یه جا برای حرف زدن و لذت بردن از نوشتن باشه، همین و بس.
اسمش چرا رواقه؟
این وبلاگ از نظر سنتی رواق نیست، مجموعه فضای شکل گرفته از تکرار طاق‌ها نیست. نه قراره وامدار سنت باشه، و نه وامدار تجدد - بلکه این اسم به روا
از وسط خیابون رد می‌شدم که صدای آهنگ میخ شد توی سرم، درد شد توی دلم، داغ شد روی سینه‌ام، نفسام انگار سخت بالا می‌اومد، تند تند پلک می‌زدم بلکه اشکام نریزه ولی نمی‌شد، آدم مگه چقدر میتونه به روی خودش نیاره؟چقدر میتونه تحمل کنه؟ 
آدم‌ یه جاهایی کم میاره، میشه عین یه ظرف لب‌ریز که با یه تلنگر سر میره، با یه اخم بغض میکنه، داد میکشه ، گریه میکنه. اصلا چرا حواسمون به دل آدم‌ها نیست؟ چرا وقتی میریم به اونهایی که میمونن فکر نمی‌کنیم؟ 
رفتن و د
یکی باید باشه. یکی که با همه فرق کنه. یکی که پزشو به بقیه بدی. یکی که یه چیزی فراتر از بقیه تورو درک کنه. یکی که فراتر از بقیه باهاش راحت باشی. یکی که فراتر از بقیه دوستش داشته باشی. یکی که برات خاص تر از بقیه باشه. یکی که براش خاص تر از بقیه باشی.
یکی باید باشه...
یکی باید باشه...
این جای خالی باید پر بشه...
شمارش پایانی سال ۹۸ شروع شده. امروز آخرین شنبه ی ۹۸ هست. میبینی؟ چشم برهم زدن گذشتو رسیدیم اینجا. و من انگار یه فرصت بخوام تا به تک تک روزایی که گذشت فکر کنم. به تغییر کردنم. به بزرگتر شدنم به مسائلی که خوب یا بد پشت سر گذاشتم. و این هم از آخرش که با یه بیماری هممون تجربه اش میکنیمو ممکن کسایی که دوسشون داریمو از دست بدیم و باید حواسمون واقعا جمع باشه. بیماری که تو فکرمونم نمیومد که دچارش بشیمو حالا شاید تازه قدر زندگیمونو بدونیم. از یه طرف وقت
بعضی مواقع شیطان میتونه انسان هم باشه البته توی طریقه ی گفتار افراد مختلف این رو متوجه میشویم شیطان میتونه توی جلد همه برود و حتی عزیزترین دوست و عزیزترین تو میتونه باشه.بله حقیقت داره و باعث میشه کنترل فکر و حاکمیت فردی خودمون و تصمیمات جدی که میگیریم و تباه کنه این رو تجربه های چندین ساله ی من میگه تجربه ای که در طول چندین سال از گذشته و عمرم بهم وارد شده بود.حتی خدا در قرآن هم در (سوره ی ناس آیه ۱)میفرمایند :بگو پناه میبرم به خدای مردم و در آ
خواهرم 17 سالشه 
بشدت علاقه داره راه مزخرف منو دنبال کنه و شبانه روز خودشو حبس کنه یه جا و فقط درس بخونه
یه مشکلی هست اون چشماش از بچگی ضعیف بوده و لرزش چشم داره بعد از چند بار عمل کردن دکترش گفت که حتی اگه ادامه بدن فکر نمیکنه که از این بهتر بشه 
البته پزشک حاذقیه ولی بابا میگه حاضره زندگیشو بفروشه اگه بدونه میتونه خوب بشه...
همیشه دوست داشتم ازش بپرسم که چطوری میبینه 
با اینکه خودم عینکی ام 
ولی فقط یک ثانیه به این فکر کنین که چشماتون دائما در
راه‌هایی برای تشخیص علت و رفع این مشکل در کولر گازی
فصل گرما شروع شده و تحمل این گرما بدون کولر گازی خیلی سخته. دیدین گاهی از کولر گازی یا همون اسپیلت آب میریزه؟
آبریزی از رایج‌ترین مشکلاتیه که برای انواع کولر گازی اتفاق میفته. اگه حواسمون به این آبریزی نباشه، ممکنه حتی به فرش و دیوار هم آسیب برسه.
وقتی کولر گازی آبریزی داره دیگه نباید تا درست شدن اون ازش استفاده کنید و این می تونه توی گرمای این روزا خیلی آزاردهنده باشه.
برای اینکه بهتو
یک توپ بسکتبال توى دست من تقریبا ۱۹ دلار می ارزه اما توى دست مایکل جردن تقریبا ۳۳ میلیون دلار!بستگی داره توپ توى دست کی باشه!یک عصا توى دست من می تونه سگ ها رو دور کنه اما توى دست موسی(ع) دریای بزرگ رو می شکافه!بستگی داره عصا توى دست کی باشه!دو تا ماهی و یه تکه نان توى دست من یه ساندویچ می شه اما توى دست حضرت عیسی(ع) هزاران نفر رو سیر می کنه!بستگى داره روزى شما دست کى باشه!همانطور که می بینید ، بستگی داره هرچیزى ، توى دست کی باشه!پس ، دلواپسی هایت ،
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
بسم الله الرحمن الرحیم ./
من و زهرا (س)  بسان دو کبوتر در آشیانه‌ای بودیم. #امام_علی_علیه_السلام
 
 
به بهانه ی سالروز ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام :) که عشق رو از منبع عشق یاد بگیریم ، که دو خط از زندگی عاشقانه شون بخونیم و بهش عمل کنیم ... راستش زندگی مشترک مراقبت میخواد ، مثل نهالی که تازه کاشتیم باید بهش رسیدگی کرد، باید علف های هرز رو از دور و برش کند ، بهش آب و کود داد باید حواسمون بهش جمع باشه تا بزرگ و قوی و تنومند ش
یعنی اگه من به اندازه ی کافی عاشق خودم باشم، دیگه از محبت آسیب نمی بینم؟ بی خودی توی دام محبت نمی افتم؟
فک کنم راه حلش این باشه. باید عشق رو در وجود قوی تر کرد :عینک_آفتابی
از طرفی هم باید یادت باشه که هویت مستقلت اول از همه قراره همیشه مستقل باشه.
 
 
اگه شوهرت دوستت باشه دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه ولی اگه دنیا دوستت باشه شوهرت دشمنت باشه فایده نداره
_جاری جاریو زرنگ میکنه...هوو هوو رو خوشگل. 
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...وجاریها تو کارو تلاش از هم پیشی میگیرند
_همیشه نصفتو به شوهرت نشون بده نصفتو نشون نده یعنی همه چیزتو به شوهرت نگو
_همیشه پوستو بشکاف پولتو بزار توش 
یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش
به نظرم لازمه هر شهری یه مرکز داشته باشه. جایی که رسیدن بهش آسون‌ترین راه‌ها باشه، جایی که از ساکن و مسافر، هرکی توشه، اگه راه گم کنه، اگه خسته باشه، اگه خوشحال باشه، اگه ناراحت باشه، اگه می‌خواد از خونه‌ش بزنه بیرون، اگه بی‌جا و مکان باشه، اگه بخواد قرار بذاره، اگه بخواد خلوت کنه، اگه بخواد خوش بگذرونه، اگه بخواد عزاداری کنه، اگه تازه متولد شده یا اگه تازه مرده، در هر حالی بتونه روش حساب کنه. مرکزی که آغوشش باز باز باز باشه، مرکزی که خود
 یا تفکر به تفکر یا حس به حس
خلاصه نبرد در واقع تقابل دو نفر با هم یا دو تفکر متضاد هست که میتونه
نشات گرفته از یک اتفاق کوچیک باشه یا حسی ناخوشایند ولی باید به قلب نبرد
رفت وحس کرد که واقعا اون دو متضاد قلبا قادر به نبرد هستند یا در ظاهر
کودکانه به خاطر غرور کاذب اینکار رو میکنن وچه شیرین هستند متفکرانی که به
واقعیت ان پی برده و واقف شوند عشقی عمیق وجود داره که میشه با کمی درایت
جمع کرد ودوباره ساخت که چه زیباست ساختنی که دوباره باشه ومیتون
                                                                                                                                                                             بعضی مواقع شیطان میتونه انسان هم باشه البته توی طریقه ی گفتار افراد مختلف این رو متوجه میشویم شیطان میتونه توی جلد همه برود و حتی عزیزترین دوست و عزیزترین تو میتونه باشه.بله حقیقت داره و باعث میشه کنترل فکر و حاکمیت فردی خودمون و تصمیمات جدی که میگیریم و تباه کنه این رو تجربه های چندین ساله ی من میگ
چشامو میبینم قیافه ممدرضا شایع رو میبینم :|
آخه چرا اینقد بچه و عموییه؟ :|
این بود کسی که میگف بدهکارتم دنیا اگه مردی بیا بگیر؟
چی باعث شده بود با این سن این کارا رو اجرا کنه؟ :|
ولی واقعا توقع داشتم یه چهره پخته ای باشه
حداقل صورتش یه زخم پشت ریش میشاش داشته باشه نه اینکه اصلا ریش نداشته باشه :|
×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×
سلام! امیدوارم حالِ خوبی داشته باشید!
[شاعری خسته ام از دستِ تو بیمار منم
راویِ چشمِ تو در این همه اشعار ، منم]
ما با خانواده ، دوستان و عزیزانمون و بیشترِ افرادی که دیدار میکنیم ، دست میدیم...حالا ممکنه این دست دادن برای نشون دادن علاقه و احترام باشه یا به طور فرمالیته باشه...
تو همین چند ثانیه دست دادن ، علاوه بر احساسات و امواجی که رد و بدل میشه ، به طور فیزیکی هم انتقالاتی هست...دست های ما مثل یه وسیله ی ن
گفته بودم که اگه دیوانه ساز ماجرا خودش بود نمی دونم چیکار کنم. هنوزم نمی‌دونم. و نخواهم دونست. عمیق‌ترین رابطه‌ای که تا حالا تجربه کرده بودم اواسط آبان ۹۸ خراب شد. نمی دونم ۱۵ آبان بود یا ۱۲. یه روزی از همین روزا. که من مجبور شدم شالگردنی که با هم بافته بودیمو بشکافم. شالگردنی که کامواشو دوتایی از خرازی سر کوچهٔ آموزشگاه خریده بودیم. شالگردنی که قرار بود از جفتمون درمقابل سرمایی که معلول حملهٔ دیوانه سازاست محافظت کنه. قرار بود نذاره سوز ج
من خیلی یه جورایی حزب بادم احساس میکنم شخصیتم از درون تهی هست ثبات اخلاقیم ندارم حتی!!بخش عمده ایش به خاطرخاطر اینه که نظر بقیه برام مهمه و خیلی دلم میخواد همیشه ازم به خوبی یاد بشه و به شدت وحشت دارم از اینکه کسی باهام بد بشه یا نظرش از خوب به بد راجعم تغییر کنه (در حدی ک راضی بودم مثلا کسی توروم باهام خوب باشه اگه خواست حالا تو دلش بد باشه:|||)
یکی بهم بگه شخصیتت رو توصیف کن نمیتونم چون بعضی مواقع خیلی مهربون میشم بعضی مواقع واقعا برام مهم نیست
متنفرم از مرد ها یا پسرایی که میگن دختر باید کوچولو باشه موهاش یه متر باشه لوس باشه فلان :|
من از فضا اومدم که بدون این ملاکا کسیو دوست داشتم
نگفتم قدش بلند باشه یا سیکس پک باشه یا چشم آبی باشه و فلان
اگر واقعا میخواید یه زندگیه ارومو کنار کسی داشته باشید 
یا میخواید واقعا کنار یکی بهتون خوش بگذره 
اون ملاکا تاثیری نداره :|
مثلا یکی میگه چون دختره موهاش یه متر بود خیلی بهمون خوش گذشت  
زندگیمون از بقیه بی دغدغه تره
یا رابطمون پایدار تره
من مید
امروز به موضوعی فکر کردم که معمولا کمتر فکر میکردم، بنابراین مشخصه که توش اگر بیسواد نباشم خیلی کمسوادم.
آدمها معمولا در ارتباط با دیگران در اطرافشون یه خط و خطوط نامرئی ای دارن که دور خودشون رسم میکنن. بسته به اینکه چقدر به کسی نزدیک یا دور باشیم این مرزبندی ها میتونه قطر کمتر یا بیشتری داشته باشه.
اما چیزی که هست اینه که متوجه شدم این مرزبندی ها گاهی توسط خود شخص و گاهی توسط فرد مقابل رسم میشه. و اینکه افراد در ابتدای رابطه به شدت در تلاش بر
بسم الله الرحمن الرحیم
جاده زندگی شلوغه، بعضی وقتا ممکنه خوابمون بگیره باید حواسمون به خواب آلودگی باشه.
 تا سروکله کرونا پیدا نشده بود داشتیم زندگیمون رو میکردیم اصلا هم به فکر برادر خواب نبودیم، الان هم نیستیم نمیدونم این ترس و استرس از چیه؟!
از مرگ؟؟
به فکر مرگ بودن هم خوبه یه خورده حواسمون رو جمع میکنیم حساب کتاب میکنیم ببینیم چند چندیم؟
این روزها باید استغفار گفت و استغفار و استغفار
دلتنگ نوشت:
زخمی ام التیام می خواهم التیام از امام م
عدم که همیشه مرگ نیست..
میتونه توقف آدم تو زمانی باشه که لازمه بجنگه!
من اسمشو میزارم عدم..
علت توقف هم میتونه نشات گرفته از عشق باشه، تنبلی باشه..
منطق باشه! یا ؟! ...
نمیدونم اما هرآدمی یه جایی میرسه به باتلاق عدم ک لازمه دست و پا بزنه و خلاص کنه خودشو از اون وضعیت..
این وسط به خیلی چیزا! و خیلی کسا چنگ میزنه و هدفش فقط رهایی..
گرچه ب قول ی بزرگ "به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد"
 
پ.ن: این روزا میجنگم با هوس! عقل! زمان! چاره!عشق! و همه چی.. 
الهی بشه همونی
نمی‌دونم شما هم بچه بودید Rise of Nations بازی می‌کردید یا نه؟
و نمی‌دونم آیا شما هم از خوندن کتاب‌های داستانی و روایت‌های انقلاب ۵۷ مثل من لذت بردید یا نه؟ یا از دیدنِ صحنه‌های به خیابان آمدن مردم در بهمن ۵۷؟ دیدن شادیِ چهره‌‌های ساده مردم؟ دیدن پیروزی؟
احساس می‌کنم دوباره انقلاب شده. ولی این‌بار ایران و تمام متحدانش انقلاب کردند. 
انقدر این شادی و شعفی که توی چهره مردم می‌بینم قشنگه، انقدر همه چیز باعث افتخارمونه، انقدر دل دل می‌کنم که ز
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
سلام دوستان
سعی میکنم تا دو سه هفته دیگه رمان "عشق ابدی ولیعهد" رو تموم کنم
و اینکه میخوام یک رمان جدید بنویسم که ماجرایی باشه ولی ربط داشته باشه به رفاقت و اینا(میخوام تقدیم کنم به رفیقم)ولی نمیدونم اسمش چی باشه.نظرشما چیه؟
اسم های پیشنهادی خودم:
"عشق در تاریکی" اسمش جور شه رمانش میاد تو ذهنم چی باشه
"عشق نا تمام" یه طوری نیست از نظرتون؟
"دو دقیقه تا مرگ"خودمم میترسم از اسمش
خب دیگه نظر شما چیه؟
یه توضیح موقتی اینجا بدم. تا یکم توهم یه سری رو کاهش بدم!
تی‌تی یه شخصیت کاملا واقعی هست و خودش هم در جریانه که کی هست. مخاطبش کاملا واقفه به وجودش و اسمش هم واقعا تی تی هست. حلا این شخصیت میتونه واقعیتش زاییده ذهنم باشه، میتونه خودم باشه، میتونه شخص سومی باشه. همین:)
می نویسم که یادم باشه شبی نشستم کارهای دیگران رو‌ انجام دادم در حالی که فرداش خودم ارائه برای درس جنین شناسی داشتم و خیلی از کارهام مونده بود. می نویسم که یادم باشه بازم ”نه” نگفتم و دیگران اولویتم بودن . یادم باشه که یه زمانی این جمله احساس خوبی داشت ولی الان فقط مایه احساسات بده واسم می نویسم که یادم باشه دیگران اولویتم بودن 
نمیدونم شاید احمقانه باشه شاید هم از سر درموندگی ولی تصمیم گرفتم کنار بیام 
کنار بیام ک ادم دومه منم ک اونی ک تو حاشیس منم 
کنار بیام ک اگ روزی قرار باشه کسی خط بخوره اون منم بدون اینکه ذره ای نیاز ب فکر باشه 
چون ادم اشتباهه منم :) 
من میدونم ک الان کسی ک همه زندگیمه رو فرستادم جایی ک ... 
نه کافیه دیگ . از دید خودت ننویس . رفته جایی ک باید باشه . رفته با  کسی ک باید کنارش باشه خب؟  
چقد تلخه! چقد زهر داره ! انگار ی ماری خابیده رو قلبمو مدام نیشش میز
میدونی ...
خیلی بهت حسودیم میشه 
یکی هست نگرانت میشه یکی هست بهت فکر میکنه یکی هست حواسش به همه حالو هوات هست به خندیدنات به ساکت شدنات 
یکی دوست داره 
یکی ته ته خواستنش اینه باهات هرجایی باشه فقط کنارش باشی 
خوش بحالت یکی هست که حس میکنه تا هستی هیچی نمیتونه جلوشو بگیره 
یکی همه امید و انگیزه نفس کشیدنش تویی 
میدونی.... 
خوش بحالت یکی برات مینویسه یکی دلش برا صدات تنگ میشه 
یکی تو رویاهاش داره باهات زندگی میکنه 
خوش بحالت ...
خوش بحالت یکیو دار
دوستان سلاام :)کسی هست اینجا برنامه نویسی پایتون کار کرده باشه یا کلا بلد باشه؟
میخوام بدونم چقدر کاربرد داره ؟
و اینکه به صورت خودآموز میشه مسلط شد؟
همون کتابش رو بخونی مثلا...
میدونم میتونم سرچ کنم جواب سوالهامو اما میخوام با یه تجربه واقعی صحبت کنم ؛)
◀یکی از تصورات اشتباه ما همین هست که فکر میکنیم که اگر دلمون پاک باشه کافیه،اما اینطوری ها هم نیست که فکر میکنیم،ما نمیتونیم گناه بکنیم،خطا بکنیم اما چون دلمون پاکه بگیم دیگه تمام و حرف آخر اینکه که خدا دل پاک رو با عمل پاک میخواد،هر موقع تونستیم اعمالمون پاک و طبق اصول شرع و انسانیت باشه،میتونیم ادعا کنیم که مهم دله که پاک باشه،یاعلی❤
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
دانلود آهنگ عشقت که باشه ریمیکس
دانلود آهنگ مهدی جهانی عشقت که باشه بدون ریمیکس
دانلود ریمیکس شاد عشقت که باشه
متن آهنگ عشقت که باشه

دانلود آهنگ عشقت که باشه ورژن آروم
عشقت که باشه دنیام آرومه ورژن اروم
دانلود آهنگ ریمیکس عشقت که باشه دنیام آرومه
نسبتِ من به تهران، یه عشق و نفرتِ توأمان‌ه. در عین حال که خیلی دوستش دارم، می‌تونم تا سر حد مرگ ازش متنفر باشم.این روزها که گرونی‌ها و مشکلات اقتصادی پررنگ‌تر دارن خودشون رو نشون میدن و اون سال نودوهشتِ سختی که مسئولان، سال گذشته وعده‌ش رو می‌دادن رو بهتر لمس می‌کنیم، بیشتر از همیشه به فاصله طبقاتی بالا و پایین تهران فکر می‌کنم.به مردمِ بالادست که براشون فرق نمی‌کنه دلار بخرن یا سکه، خونه بخرن یا ماشین، گوشی بخرن یا یخچال، در هر صورت س

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انواع مختلف خدمات تاسیساتی و بازسازی بایک تلفن 09154792751