نتایج جستجو برای عبارت :

یعنی با این کارا خوبی های بیشتری با خودش برد؟

 
"کارا زور ال" توسط والدینش به نام های زور ال و آلورا در 13 سالگی از سیاره کریپتون به زمین فرستاده شده. بخاطر این که کریپتون در حال انفجار و نابودی بود، پدر و مادر کارا او را درون سفینه ای به دنبال پسر عمویش به زمین فرستادند ...
دانلود زیرنویس فارسی سریال Supergirl
Supergirl Farsi Subtitle
|زیرنویس تا قسمت ۱۶ فصل پنجم اضافه شد|
دانلود زیرنویس فارسی سریال Supergirl محصول ۲۰۱۵ آمریکاست. این سریال در ژانر ابرقهرمانی و درام از جمله تولیدات DC می باشد. تابحال ۵ فصل از ای
  تسهیلات با سود ۶درصد طرح کارا:
در طرح کارا کلیه مشتریان حقیقی و حقوقی که دارای یکی از انواع حساب‌های قرض‌الحسنه پس‌انداز، جاری یا سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت عادی نزد بانک آینده می‌باشند، بر اساس میانگین موجودی، از امتیاز اعطای تسهیلات ارزان قیمت بانک آینده برخوردار می‌شوند.

ادامه مطلب
آزارم میده دلی که از ادما ترسیده ....
....
احمدوند تو گوشم غوغایی کرده ...
تابستون به معنی کم شدن کارا و زیاد شدن میزان استراحت من نیس بلکه تاثیرش فقط تو نوع کاراییه که انجام میدم ...تا یک شنبه باید یه میزانی داستان کوتاه بخونم و یه رمان انگلیسی که شروع کردمو تموم کنم ...
همچنین باید سه تا داستانای خودمو تموم کنم‌...
یه کم سرم شلوعه اما این کارا رو عاااشقانه دوست دارم ‌‌‌...
چون باعث میشه فراموش کنم ظلم همیشگی ادما در حق هم و در حق خودم رو ...بیخیال !
ای
من تمام زندگی و خاطراتم با حدیثه بود
اون به من خیلی تو درس ریاضی کمکم میکرد
منم امسال سال آخرم بود میگفت که خودم بهت برنامه درسی میدم تا دانشگاه قبول بشی
گفت که هر هفته بهت زنگ میزنم میپرسم چی کارا کردی
اما فقط یه هفته زنگ زد و بعدشم که این اتفاق افتاد
اون میگفت که خدا کسی رو که خیلی دوست داره زود میبره پیش خودش تا سمت گناه نره
خاله ی بابا دیروز مرد
امروز خاکسپاریشه
مامانم 7ونیم صبح سر صبحونه به این بهونه یادش افتاده باز بشینه برام وصیت کنه
جلو خودش با سکوت و خنده ای که عصبیه بیشتر ردش میکنم
اونم فک می کنه من الان چقدر به شخمم ام باز ادامه میده
 
اما الان از وقتی رفتن تا الان یه بار تف انداختم تو هوا
الانم نشستم گریه میکنم :/
بعد میان میگن چه مرگته؟ چرا افسرده ای؟ چرا عصبی ای؟ 
این پاییز برام مثل یک چشم به هم زدن گذشت.
 
خوشحالم انقدر درگیر کارای مختلف بودم که وقت نکردم اصلا به چیزای دیگه فکر کنم و افسرده شم.
همش در حال تقلا بودم. تقلا برای تافل، برای اینترنشیپ، برای اپلای و ایمیل و  GRE و اینجور داستان‌ها. کار و دانشگاه هم که عضو ثابت بوده این مدت.
 
فارغ از اینکه نتیجه اش آخر چی میشه من خوشحالم که انقدر خوش گذشت این مدت. امیدوارم در ادامه هم سرم همینقدر شلوغ باشه.
یک چیزی که خیلی مهمه اینه که دارم یاد میگیرم چطور وقتی م
امروز داستان عجیب و جذاب یکی از دوستام رو گوش دادم 
اینکه که برای یه کار مهم که هیچ کس نمیتونسته انجامش بده توکل کرده بود یه توکل واقعی از جنس آرامش یعنی توکلی که هیچ استرسی تو دلش نبوده.
و در آخر هم همه چیز به نفعش تموم شده....گاهی وقتا ما آدما زورمون به بعضی کارا نمیرسه باید کسی رو وکیل مدافع خودمون قرار بدیم و فقط تلاشمون رو بکنیم و قطعا نتیجش به نفع خودمون میشه
مگه میشه خدا خودش گفته باشه کسی که اون رو وکیل کار خودش قرار بده کفایتش میکنه و بع
و حرصم داده اگه کنارم بود اونقدر میزدمش مثل
بوکس کارا و کیسه بوکسشون و جوری گازش میگرفتم که گوشت بدنش کنده بشه تازه
اینجوری یکم اروم میشم فقططط یکم شکم گندهِ چاقِ کوتاه
منم بلدم حرصش بدم فردا زنگ میزنم بهش از معلم زبانم که چه پسرررررررر خوشگلیههههههه بهش میگم تا خودش بره امارشو دربیاره حرص بخوره
دارم برات اقای دکتررررررررر 
هرکی با من درافتاد   ور افتاد   کجاشو دیدی حالا منتطر باش
نصف روز بیرون بودیم، اونم بود، مثل مجسمه ۴ ساعت کامل بی تحرک زل زده بود به روبه روش!
همه‌ش فکر میکردم نکنه روباته؟! برعکس اون، من توی این ۴ ساعت اصلا آروم نداشتم...
بعضی وقتها یک کلمه میتونه تلنگر بزرگی برای ماهایی که گاهی توی خواب زمستونی فرو رفتیم یا قدم های اشتباه برمیداریم باشه!
فردا واسمون مهمون میاد احتمالا خیلی بمونن، میخوام اشتباهاتمو جبران کنم!
واسه خودمو، خودش، کیف پول خریدم:) ولی قول دادم دیگه هیچوقت از این کارا نکنم!!! (هدیه دادن مم
Artist: KARA | Music Name: Mamma Mia | Genre: Pop-Dance | Released: 2015 | Album: Girl's Story | KARA – Mamma Mia (Music Video)
هنرمند: کارا | نام موزیک: ماما میا | سبک: پاپ دنس | تاریخ انتشار: 2015 | ملیت: کره جنوبی
دانلود موزیک ویدیو کره ای گروه (کارا) KARA با نام (ماما میا) Mamma Mia 

ادامه مطلب
Artist: KARA | Music Name: Jumping | Genre: Pop-Dance | Released: 2010 | Album: Girl's Talk | KARA – Jumping (Music Video)

هنرمند: کارا | نام موزیک: پریدن | سبک: پاپ دنس | تاریخ انتشار: 2010 | ملیت: کره جنوبی
دانلود موزیک ویدیو کره ای گروه (کارا) KARA با نام (پریدن) Jumping 

ادامه مطلب
به گزارش افکارنیوز، گو هارا، خواننده و بازیگر ۲۸ ساله محبوب کره‌ای در خانه‌اش در سئول پایتخت کره جنوبی مرده پیدا شد.
 اخبار چهره ها - پلیس منطقه گنگام سئول می‌گوید هنوز در حال تحقیق درباره علت مرگ او است. این خواننده و بازیگر اهل کره جنوبی که طرفدارانش او را هارا می‌نامیدند، عضو سابق گروه پاپ کره‌ای کارا بود. 
گروه کارا از جمله گروه‌های موسیقی پیشگام در ایجاد پدیده پاپ کره‌ای بود که جهان را فراگرفت. 
بازی‌ هارا در مجموعه تلویزیونی ک
به شدت احساس می کنم هنوز ارتباط با آدم ها رو یاد نگرفتم 
به شدت احساس می کنم اگه الان ازدواج کنم مجدد به خاطر عدم مهارت ارتباط درست می بازم 
دلسوزی در جای خودش و به حد خودش 
غرور در جای خودش و به حد خودش 
کینه در جای خودش و به حد خودش 
مهربونی در جای خودشو به حد خودش
اینا مواردی هستن که من تو زندگیم در عمل بلد نیستم و همیشه برعکس کار می کنم 
باید بدونی که برای دیگران باید تعارف بود و نه دلسوزی 
تکلیف کسی که راه رو چهل ساله به طور ظالمانه ای در حق خودش رفته، و زمینه ظلم دیگران در حق خودش رو فرآهم آورده .. و نه کسی می تونه اونو نجات بده و نه به نجات خودش فکر میکنه .. چیییییه؟؟!!! 
کسی که با روش تربیتی مسخ کننده به علاوه جهل و عادت های ویرانگر خودش هر روز ضربه ای مُهلک بر پیکر حیات خودش وارد می کنه، و منفعلانه حیات و زندگی خودش رو دست همه سپرده .. چطور به خودش برمی گرده؟؟؟!!!
 
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْف
دایی بابا رو خیلی نمی شناختم فقط طی سفرهای هر ساله به مشهد و یه دیدار یک ساعته باهاش کمی آشنا شده بودم.وقتی دخترش خبر فوتش رو به بابا رسوند اوضاع روحی خانواده ام خوب نبود.مامان و بابام از هم دلخور بودن، تلفن خونه مدام زنگ میخورد و شده بودم منشی تلفنی خونه.ولی بعد از چند ثانیه اوضاع به کل عوض شد....مامان
تو سایت دنبال نزدیک ترین بلیط به مشهد بود ، بابا با خواهراش تلفنی حرف
میزد و آرومشون میکرد حتی یه کمی طنز هم مخلوط حرفاش میکرد (بابا: باور کن
دا
خواهرم میگه امروز خواب بودم، بیدار که شدم دیدم بره‌ی ناقلا هم کنارم خوابه. رفتم تو آشپزخونه دیدم ظرفا رو شسته، سه تا تخم‌مرغ بدون روغن! واسه خودش پخته، دو تاشو خورده و یه دونه‌ی باقی‌مونده رو گذاشته تو یخچال، بعد هم اومده کنار من خوابیده!
کلا همیشه بچه‌ی عجیبی هست، حالا امروز عجیب‌تر هم بوده :) یک مورد هم قبلا از این کارا کرده. نصف شب بی‌خواب شده، بلند شده رفته تو آشپزخونه واسه خودش لوبیا گرم کرده، سفره پهن کرده، بعد به دلیل نبودن نون، لوب
تاریخچه کاراته 

کاراته در لغت 
کاراته (karate  -ژاپنی: 空手)  که از دو بخش متفاوت کارا (Kara) و ته (Te) مشتق شده است.در ابتدا کاراته را به وسیله حروف چینی می نوشتند و به همین دلیل  مفهومی که القا می نمود کارا به معنی چینی و ته به معنی دست که این معنی از توته  (Tote)به معنای دست چینی می بود معنا می شد. و تا زمانی که کاراته می خواست عضو انجمن هنرهای رزمی ژاپن بنام دای نیپون بوتوکو کای (Dai Nippon Butoku Kai) شود طبق خواست  انجمن یکی از شروط پذیرش کاراته به عنوان عضویت
نمى دونم چرا دختران زیبایى رو فقط در حالت هاى خاصى درخودشون می یابند ...
به نظرم انسان اگه زیبایى خودش رو از زاویه هاى مختلف نتونه ببینه، هنوز تمام خودش رو پیدا نکرده...
زیبایى خودش رو وقتى کثیف و هپلیه
زیبایى خودش رو وقتى موهاى بدنش بلند شدند
زیبایى خودش رو وقتى ناخنهاش بدقواره شدند
زیبایى خودش رو وقتى اندامش شبیه ظرف هاى مادربزرگها چهل تیکه و رنگ و رو رفته و استفاده شدند 
زیبایى خودش رو وقتى خوابالو بیدار شده یا خستگى داره ازش شره مى کنه
زیب
دانلود آهنگ احسان دریا دل ماهی 
Download New music Ehsan Daryadel – Mahi
دانلود آهنگ جدید احسان دریادل به نام ماهی با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
ترانه و آهنگ : احسان دریادل    تنظیم : مصطفی مومنی
متن آهنگ ماهی احسان دریادل 
غرقم… تو دریای تو من غرقم
به موج موی تو گیر و
بزار تا نشده دیر وُ موهاتو بدی ببندم
ماهی! یه صیادمو تو ماهی
 
پیشم بودنت نمیشه… نباشیم که نمیشه
عجب عشقِ اشتباهی
♥♥♥
چقدر دور تو گشتم
یه وقت نگیرتت تور
چه کارا که نکردم؛
فکر کنم پاییز و زمستون 93 بود...حال روز خوبی نداشت...زندگی بهش سخت گرفته بود...سعی میکردم حواسم بهش باشه...بیشتر باهاش حرف بزنم...بیشتر بخوندونمش...ترغیبش کنم به کارایی که دوست داره...حرف میزدم براش میخندیدم تا بخنده...حالا انگار اون داره همه اون کارا رو برای من میکنه...میخواد باهام حرف بزنه...میخواد بگه زندگی میشه که قشنگ باشه...میگه که نگرانمه...سعی میکنه حالمو خوب کنه...ادم کم حرف و کم خنده همیشه حالا از چیزاییی حرف میزنه که برام جالبه
اون موقعا میفه
دیشب خونوادگی ی خیابون پایین تر از ولیعصر دعوت بودیم شدیدا تحریک شدم که خونواده رو ی سر ببرم افطاری دانشگاه و ی سر هم بریم محل کار جدیدم(اون جا هم اتفاقا افطاری بود) و ی سر هم بریم ولیعصر گردی ولی متاسفانه به محض برگشت از اونجا(بعد افطار خوردن) به سمت ماشین پدرجان مقصد خونه رو تو گوشی زد و همه‌ی این ایده‌های ناب به فنا رفت و نشد که آخرین افطاری و دورهمی کارشناسیم رو پلی‌تکنیک باشم(احتمالا **** هم بود البته دقیق نمیدونم)
پ.ن۱:
شاید باورتون نشه ول
مدت‌ها بود که دلم می‌خواست تنها بزنم به کویر. سکوت و آرامش و عظمت کویر، با اون آسمون دلبرش بدجوری دل و دینم رو برده بود و حس می‌کردم باااید یه بار تنها تجربه‌ش کنم. هیچ ایده‌ای نداشتم که کجا و چگونه، و البته با چه سطح امنیتی می‌تونم این کار رو انجام بدم و این شد که رفتم سراغ پدرخونده. نزدیک ۱۶-۱۷ سال رفت و آمد تو کویرای ایران و ۶-۷ سال تور رصدی بردن حالا اونو تبدیل کرده بود به بهترین راهنمایی که می‌تونستم برم سراغش و خب شخصیت و مدل فوق‌العاد
این قرنطینه خانگی برای من که خیلی خوب بوده.بچه ها و همسر همش تو خونه هستن و همه کارا به خوبی پیش میره:)))
همسر روی بچه ها حساسه برای همین اگر من صبح شیفت باشم خودش پا میشه صبحونه آماده می کنه و صداشون می کنه. برای منم آماده می کنه و صدام می کنه.چایی و هر چی هم بخوام میاره.
همکارم می گفت ما تو این مدت همش داریم با هم دعوا می کنیم.ولی من انصافا برام بد نبوده تازه خیلی هم خوش گذشته:)
 
ولی شرایط کارمون این چند روزه خیلی بد بود.خدا رو شکر امروز بهتر شده.ک
 

داستان فیلم سوپرگرل
در سریال سوپرگرل، کارا دختر 24 ساله زور ال که توسط خانواده دنورس به فرزند خواندگی گرفته شده بود بعد از 13 سال دوری از کریپتون،سعی می کند قدرت های نامحدود خودش را که تا به حال پنهان می کرده به کار بگیرد، دنورس ها به او آموزش می دهند که چگونه این قدرت ها را کنترل کند.تا زمانی که طی یک حادثه غیر منتظره کارا از قدرتش استفاده می کند و این موضوع باعث می شود او به سمت زندگی قهرمانی سوق پیدا کند ...

درباره فیلم سوپرگرل
سریال سوپرگر
فاحشه مبینه چیست؟!
سید شرف الدین حسینی استرآبادی رضوان الله علیه، عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
قال محمد بن العباس رحمت الله علیه: حدثنا الحسین بن أحمد، عن محمد بن عیسى، عن یونس، عن كرام، عن محمد بن مسلم، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال لی: أتدری ما الفاحشة المبینة ؟ قلت: لا. قال: قتال أمیر المؤمنین علیه السلام یعنی أهل الجمل.
محمد بن مسلم گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: آیا می‌دانی فاحشه مبینه ( آیه سی‌ام سوره مبارکه احزاب) چیس
هر چیزی سر جای خودش و تو زمان خودش قشنگه، زمان اش همون موقعی هست که مشتاق شی، بعد اون دیگه فرقی نداره باشه یا نه، انگار وجود آدم خودش رو با نداشتن اش تطبیق میده،دل به نداشتن اش خو می گیره و مغز تصور داشتن اش رو از سلول های خودش حذف می کنه به قول خواجه شیراز، دولت آن است که بی خون دل آید به کنار، ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
بچه که بودم عاشق این فصل بودم ، آلو ها میرسیدن و مامانی برام لواشک میپخت ...کل روز کارم این بود که بیوفتم دنبال آفتاب و لواشک های عزیزمو ببرم زیر آفتاب که زودتر خشک بشن . هنوز رنگ قرمز و طعم ترش شون یادمه ...مامانم اما هیچوقت اهل این کارا نبود ، خیلی افاده ای و ناز نازو بود . همیشه میگفت وای من خسته میشم ، وای من جون ندارم ، اصلا به من چه و ... . من اما عاشق این بودم که پا به پای مامانی لواشک و رب آلو بپزم ، برم باغ میوه و گل گاوزبون بچینم و سیب و زردآلو
بسته شدن تک انیمه 
بسته شدن پروموویز
حس کسیو دارم که بهش دو تا تیر زدن :`(
خدا باعث و بانی این کارا و کسایی که فیلتر میکنن سایتای انیمه و سریال و مانگا رو به زمین گرم بشونه :| اگه دلسوز مردمید برید اختلاسا و خلافا و گندای اقتصادیتونو جمع کنید
سلام، زیارتم قبول
و همچنین زیارت همه دوستانی که رفتند پابوسی آقا، قبول
فرصت نشد بیام و حلالیت بطلبم و بگم داریم میریم.
ولی فرصت شد که بریم
و برخلاف بعضیا که میگفتن نرو... سخته...پسرت شیطونه...اذیت میشی... مریض میشه... و هزاران انقلت دیگه، ولی ما رفتیم و خودمونو سپردیم به خدای حسین علیه السلام
نمیگم اذیت نشدیم، گرم بود، خستگی بود، شلوغی بود، ولی فدای امام حسین بشم... همه کارا رو خودش راست و ریست کرد. همه جا کارمون پیش رفت، جایی در نموندیم.
علی ای حال
سلام
باز نفهمیدم اصلا چطوری آذر تا 20 ام رسید ...
خدایا این عمر منه داره میگذره و من هیچی ازش نمیفهمم
انقد خودمو با کار و پروژه خفه کردم درک نمیکنم چطوری میگذره عمرم
اصلا این کارا به خاط خداست؟
خدا راضیه؟ نکنه خسرالدنیا و الاخره بشم؟؟
الهی
ارحم لنا
بیشتر از هفت هفته نبودم
اتفاقات زیادی افتاد
وارد دنیایی شده بودم که زمان و مکان ختم میشد به ساعت روی دیوار...
خودتون چطورید؟
مرسی از کامنتاتون
حقیقتا وقت نمیکردم بیام بیان و سر بزنم
کلی پست گذاشتید...
دلم براتون تنگ شده بود
.....
پ.ن
فردا شب میام میگم چ کارا کردم و چرا نبودم و این حرفا
سایه شاخ و برگ درخت روی نوشته های کتاب حواسش
را پرت می کرد. سعی کرد کتاب را جا به جا کند تا تمامش در سایه باشد. مطلب آنقدر
جذاب نبود و هر آنچه تکان می خورد بهانه ای بود برای اینکه فکرش را مشغول کند. هر
صدای جدیدی هم قابلیت ورود به این عرصه را داشت. معلم اش گفته بود "همان طور
که با ورزش بدنی قابلیت ماهیچه هایمان افزایش پیدا می کند با تمرکز ذهنی می توان
مغز را تقویت کرد". اولین فعالیتی که برای ورزش ذهنی سراغ داشت کتاب خواندن
بود. ولی موفق به متمرکز شد
چشامو میبینم قیافه ممدرضا شایع رو میبینم :|
آخه چرا اینقد بچه و عموییه؟ :|
این بود کسی که میگف بدهکارتم دنیا اگه مردی بیا بگیر؟
چی باعث شده بود با این سن این کارا رو اجرا کنه؟ :|
ولی واقعا توقع داشتم یه چهره پخته ای باشه
حداقل صورتش یه زخم پشت ریش میشاش داشته باشه نه اینکه اصلا ریش نداشته باشه :|
بیوگرافی و زندگی نامه ی کامل کان اورگانجی اوغلو
بیومیو : کان اورگانجی اوغلو به ترکی Kaan Urgancıoğlu در 8 مه 1981 در ازمیر، ترکیه متولد شد.
با بازی در نقش عامر سریال اکیا یا کارا سودا به شهرت رسید.
قد او 183 سانتیمتر و وزن او حدود 75 کیلوگرم می باشد.
کان اورگانجی و همسرشکان پسر عموی توفیق اورگانجی بازیگر ترک می باشد.
یک
برادر به نام جان اورگانجی دارد، کان به تازگی عکسی در اینستاگرام در کنار
برادرش منتشر کرده که طرفدارانش از شباهت این دو هیجان زده شده بود
یکی از بچه های کلاسمون
خیییییلی رو نمره حساسه
اکثرا هم ترمای پیش با اینکه چند برابر من میخوند نمره ش کمتر میشد و قشنگ از حرص می ترکید و چند بار به رومم آورد
ولی این ترم داره جررر میده که نمره هاش بالا شه
دیروز بعده امتحان بهم یه تیکه انداخت
بد موند سر دلم
گفتم تا حالشو نگیرم ول کن نیستم
از دیروز بد قفلی زدم روش
نمره های آنا که اومد خیلی خوب نشده بودم اون از من یه عالمه بهتر شده بود
بعد به یکی از پسرای کلاسمون که با دختره رابطه داره نمره مو یه ذره
دیشب تا ۳ بیدار بودم ، داشتم رفرنس میخوندم ، اما نه رفرنس کنکور ، اول میخوام عملیمو تقویت کنم ، بعد کنکور ، کارا پایان نامم مونده ، پژوهشی برداشتم ، هنوز تو پروپوزالم .. خدایا بهم توان و قدرت ونیرو بده...
معدلم مرزی هست ، خیلی فشار رومه   خدایا کمکم کن..
دیروز دوتا مهمون داشتم که هردو آقا بودن از خیلی نظرا بهتر بود :))) 
مثلا نیاز به نظافت کاریایِ با ظرافت نبود 
چون من واااقعا سختم بود با وجود پسر
 همین که تونستم یه غذای خوب درست کنم و همه کارا رو (آشپزی و اماده کردن ظروف و میوه و فلان) در عرض یکساعت و ربع انجام بدم شاهکار کردم واقعا
ولی وقتی مامانم بخواد بیاد همه چی فرق میکنه D: 
اول خواستم به خودم بگم راحته بعدشم خواستم ازش فرار کنم دیدم چه کاریه ؟ این انرژیی که میخوای صرف این کارا بکنی رو بذار صرف کنار اومدن باهاش و جلو رفتن 
بذار صرف صبر کردن اینطوری به صرفه ترم هست لااقل تهش از خودت راضیی میتونی ژست قدرتم بگیری که وای من چقدر قوی ام 
اما میدونی چیه ؟ این دومیه دردش بیشتره .... درد هم که پنجمین علائم حیاتیه :)
 
+که صبر راه درازی به مرگ پیوسته ست 
ینی تنها قابلیت من برا خانواده و آشناها این بود که بهشون مشاوره حقوقی بدم یه قرونم پول نگیرم چون دانشجو ام و نباید کار قبول کنم....
اما دیروز ...اولین مبلغ برای مشاوره رو دریافت نمووووودم ...
هاااای کیف داااد...هااای کیف داااااد...
ینی شماره کارت رو ازم گرفت ...داشتم بااااال درمیاوردم و هی یه قیافه ای گرفته بودم که ینی نکن این کارا ینی چی؟من وطیفه ام بوده فلان و بیسار ولی تو دلم بندری مینواختن...
تاحالا انقدددد بابت پول خوشحال نشده بودم...چون ۰ تا ۱۰
مقام والای حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه در بیان امام سجاد علیه السلام
شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:
۱۰۱- حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی رضی الله عنه قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، عن محمد بن عیسى بن عبید، عن یونس بن عبد الرحمن، عن ابن أسباط، عن علی بن سالم، عن أبیه، عن ثابت بن أبی صفیة قال: قال علی بن - الحسین علیهما السلام: رحم الله العباس یعنی ابن علی فلقد آثر وأبلى وفدى أخاه بنفسه حتى قطعت یداه فأبدله الله بهما جناحین یطی
یکی بود، یکی نبود. یکی بود که ته یه چاه خودش رو قایم کرده بود. اون چاه یه کتابخونه بزرگ و بلند بود. بالای چاه یه دایره بود که می‌شد از توش، آسمون شب و روز رو دید. و حقیقت اونجا بود، دنیای واقعی اون بیرون بود. ولی اون شخص نمی‌خواست بره بیرون. همون جا موند. هرروز خودش رو بین داستان‌ها گم کرد. شب‌ها کف زمین می‌خوابید، جایی شبیه قبر که بین خاک‌ها برای خودش کنده بود. سردش بود. پایان.
داریم وارد فازِ اسباب کشی میشیم
و من میمونم و یه عالمه فکر و خیال و یه عالمه اثاث (بخونید اتینا)
و پسربچه ای کنجکاو و بازیگوش که طبقِ ژنهایی که از داییش کش رفته، میخواد از هممممه چیز سردربیاره و طرزِ کار همه ی برقی های توی کابینت و اون اوفایی که تو کشوها قایم کردم رو خودش تنهایی کشف کنه!
و خواهری که پا به ماهه... و احتمالا به دوهفته نمیکشه که فارغ میشه پس چندان کمکی از دستش برنمیاد
و خواهر شاغلی که خودش یه وروجک داره هم قد علی!
و مادری که دستش درد
با فرض اینکه فردا دو تا از کارای مهم انجام بشن...
میمونه دو تا کار استرس اور برای هفته اینده... 
بعد ازون میمونه دو تا کار اداری و اینترنتی که اگه اخر هفته انجام بدم مثلا...
اون وقت دو تا از مهم ترین کارا رو هم حواله تقدیر کنم فعلا...
بعدم چمدونم رو ببندم و برم عروسی دایی اگه برسم...
همینم کم مونده این وسط خودمم عروسی کنم که دیگه قشنگ از خستگی و استرس بمیرم...
فکر کنم تو صف خلقت که بودیم یکی سهم عجول بودنشو ریخته تو کاسه من! از بس که عجول و ناآرومم که الان تو اوج خستگی نمیتونم بگیرم بخوابم! 
باید کارا رو روال پیش بره رو نظم و سرعت معقول من آدم انتظار کشیدن نیستم. 
شایدم عجول بودن نیست وسواس فکری شدیده!
برای همه ما ممکن است تا به حال اتفاقات مختلفی
رخ داده باشد که نیازمند به خدمات فنی شده باشیم. اتفاقاتی مانند خرابی خودرو و
گیر کردن در جاده و نیازمندی به یدک کش یا ماشین بر، خراب شدن وسایل برقی داخل
منزل، گم کردن کلید منزل و یا جا گذاشتن آن و پشت درب ماندن و ... احتمالا برای
هرکدام از ما تا به حال اتفاق افتاده است. 
در مواردی که کارمان گیر کرده است به یک
فرد فنی نیاز داریم تا با استفاده از مهارت خود مشکل ما را حل نماید. اما مشکل
اینجاست که نمی توان
نوشته بود: «شما روانشناس هستید؟»
من با خودم فکر کردم من روانشناسِ روانِ خودم هستم.
اصلا هر آدمی بهترین روانشناس خودش است. هیچ آدمی مثل خود آدم، خودش را نمی‌شناسد.
هر کسی می‌تواند به همه دروغ بگوید، نقاب بزند به چهره، فیلم بازی کند، اما نمی‌تواند به خودش دروغ بگوید، خودش را گول بزند.
نوشته بود: «...من با خودم مشکل دارم...»
دلم می‌خواست برایش بنویسم: «چون با خودت مهربان نیستی، خودت را دوست نداری...»
دردها از جایی شروع می‌شود که خودمان را نمی‌بی
آدمها با خودشون و زندگی هاشون چکار می کنند؟ من با زندگیم چکار کنم؟ سخت ترین کار تو دنیا روبرو شدن آدم با خودش، با زندگیشه، با چیزهایی که درست کرده و وای به اون روزی که بفهمه هیچ چیزی درست نکرده فقط خودش و خودش و یه هیچ کامل اطرافش درست کرده.
بسم او ...
خودش شاید نمی داند اما از اولین باری که دیدمش برایم باعث خیر شد. کمک کرد راهم را پیدا کنم. هرچند که خودش دیرتر از من رسید. کمک، واژه ایست که با اسمش در ذهنم عجین شده. چه خودش بخواهد و چه نخواهد به من کمک می کند. با حرف هایش، با کارهایش و گاهی حتی با نگاه کردنش...
ادامه مطلب
پرستاران و پزشکان و خدمه بیمارستان‌ها و ... همه در حال تلاش در شرایطی سخت و خطرناک هستند و همه از فداکاری‌هایشان خبر داریم.
امّا چقدر دردناک است وقتی که بشنویم《 برای این‌کارا پول می‌گیرن 》؟؟ چه حسی پیدا می‌کنید؟
مدافعان حرم هم که از جانشان و از خانواده‌شان گذشتند وقتی عدّه‌ای زبان به طعنه گشودند، همین حس رو پیدا کردند! البته بماند کسانی که می‌گفتند مدافعان اسد...
من که از ته دل بی‌انصاف و نامرد می‌بینمشان... 
احساس میکنم بیان خیلی سوت و کور شده !!توی این ۱۰ روز گذشته دو سه شب خونه بابا اینا بودم . عجیب اینکه اصلا یادم نمیاد اونجا زندگی کردن ( مجردی ) چجوری بود :/ امروز ظهر برگشتم خونه ، یه کم تمیز کاری کردم ، غذا پختم و ازین کارا . یه کم ( خیلی کم ) استراحت کردم . در واقع دامادک چنان با خشم در خونه رو باز کرد که من از خواب پریدم و تا چند دقیقه تپش قلب داشتم ...دلم برای روزانه نوشتن تنگ شده بود ...
دقیقا توو تاریخ ١٥ مرداد ٩٣ چیزی نزدیک به پنج سال پیش نوشته بودم "که بهت مشکوکم و حس آشنایی بهم میگه همه حرفا و کارا و ادا اصولات فیلمه". و چه جالب که بهم ثابت کردی درست فکر میکنم و نذاشتم بشم مترسک و عروسک خیمه شب بازی مسخره بازیای تو
مرسی ازت که عذاب وجدان ندارم
مرسی که نیستی
دوران دبیرستان یه رفیق داشتم که همه مسخره‌ش میکردن.نه قیافه‌ش بد بود، نه لباس پوشیدنش، نه درسش... مسخره‌ش میکردن چون با خودش حرف می‌زد! سر کلاس از خودش می‌پرسید امروز امتحان شیمی داریم؟ خودش جواب می‌داد آره... زنگ تفریح از خودش می‌پرسید نوشابه می‌خوری؟ خودش می‌گفت آره... بعد از امتحان از خودش می‌پرسید چند تا غلط نوشتی؟ خودش جواب می‌داد یکی... وقتی با کسی حرف می‌زد مثل همه بود ولی امان از وقتی که تنها می‌شد. شروع می‌کرد حرف زدن با خودش... ب
اول بهارا فصل کشت و کارا، درشومبه روهارا، بمیره ننا
ته بابا تینارا بلاره ننا
قشنگ ته نوما، ته نوم ننه گوما، ملک مازرونا بمیره ننا
ملک مازرونا بلاره ددا
قاسم مه جوونا، خون دار مهمونا، بمیره خاتونا بلاره ددا
قصه چاشت و شوما بمیره ننا
افتاب شونه مارا، ستاره شمارا، ندارمه قرارا بمیره ننا
گله نوم بهارا، بلاره ددا
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
 
 
برای کسی که داره با ظلمات اطرافیانش امتحان میشه
شاید بهترین دعا باشه
آدمی در مرحله ای از زندگیش، از ظلمات درون خودش، ظلمی که خودش به نفس خودش کرده لازمه بیرون بیاد 
و زمانی با ظلمات همراهانش امتحان پس میده تا بتونه ظلمات بیرون از خودش رو، در بستر اجتماع و جمع انسان ها کنار بزنه و حق رو ببینه
 
الهی به شدت
1-وام خوداشتغالی2-وام خریدکالاهای اساسی منزل3-وام ودیعه مسکن4-وام خریدخودرو5-وام تجهیزات کار6- وام تعمیرات واحدمسکونی7-وام مسکن جانبازی8-وام کمک هزینه درمان9-وام خریدمسکن بانک مسکن10-وام نوسازی بافت فرسوده11-وام ازدواج12-وام خریدوسیله نقلیه عمومی13-وام طلا وسکه14-کارت اعتباری مرابحه(کام)15-کارت اعتباری(کارا)16-کارت اعتباری خریدکالا       http://moshaverinnovintejarat.ir
وقتی یه نفر ازم تقلید میکنه اصلا خوشحال نمیشم ! نه حسودم نه بخیل !خوشَ م نمیاد کاری رو که شروع میکنم یکی بیاد از روی حسادت همون کارا رو انجام بده !این نشانه کوچیک بودن خودشه !
تقلید خوبه ولی نه از روی حسادت بعضیا واقعا از روی حسودی اینکارا رو انجام میدن ! واقعا تو کتَ م نمیره و فقط اون لحظه دلم میخواد فاصله بگیرَ م ! 
تو《 بلندگو》قرآن بذاری پخشش میکنهموسیقی حرامم بذاری پخشش میکنهندای وحدت یا تفرقه؟! فحش یا تمجید؟! حرف حق یا باطل؟! براش هیچ فرقی نداره.نون خشکی صدا بزنه یا پلیس راهنمایی رانندگی؟سر ظهر و نیمه شب باشه یا نباشه؟جلو بیمارستان و مدرسه باشه یا تو بیابون برهوت؟و و وحالا یه سوال جدیبه نظر شما بلندگو اگه درک و شعور داشت، این کارا رو میکرد؟؟؟!!!ما آدما که ادعای شعور داریم چرا...؟!
من: سلام. بهم زنگ زده بودی. کاری داشتی ؟
دوستم: آره ؛ امروز وقت داری بریم با فلانی صحبت کنیم برای قرارداد؟
من: امروز که نه ؛ دارم اسلاید های دوره‌ی از صفر رو درست میکنم.
دوستم: عه تو که قبلا هم دوره مقدماتی داشتی. مگه همونا رو درس نمیدی؟
من: نه دیگه ؛ من برای هر دوره‌ای ، اسلاید و محتوای اختصاصی درست میکنم.
دوستم: تو هم بیکاریا ول کن بابا این کارا رو . همونو درس بده بره ! کسی نمی‌فهمه که ..
من: بحث فهمیدن نیست. بحث اینه که اگه محتوای تو همیشه تکراری
دانلود سریال ترکی کارادایی با دوبله فارسیکیفیت BluRay 720p اضافه شد
دانلود
نام : کاراداییسال تولید: ۲۰۱۲ – ۲۰۱۵حجم : میانگین ۱۶۰ مگابایتفرمت : Mkvکیفیت : HDTVکانال پخش کننده : ATVمحصول : ترکیهزبان : دوبله فارسیکارگردان : Uluç Bayraktarبازیگران : Kenan İmirzalıoğlu, Bergüzar Korel, Çetin Tekindor
خلاصه داستان: کارادایی (به ترکی استانبولی: Karadayı) یک مجموعه تلویزیونی ترکی با کارگردانی اولوچ بایراکتار (کارگردان سریال ایزل) است.سریال کارادایی محصول کشور ترکیه است ومحبوبیت فراوانی
کتاب کلکسیونر عطر همین الان تموم شد. با خوندن قسمتی که مربوط به اشغال پاریس توسط آلمانی ها بود، به یه نتیجه رسیدم که توی یادداشت های گوشیم مینویسم و فعلا به دلایلی اینجا نمیذارم. 
کتاب خیلی قشنگی بود و درباره عطر و پاریس نوشتن خودش به تنهایی کافیه واسه جذابیت یه کتاب! اما داستان هم عالی بود و جدید. 
+این روزای عید اینطوره؛ صبحا کتاب روان درمانی اگزیستانسیال ، بعدش اگه عکاسی یا تصورسلزی واسه پیج باشه انجام میدم و پادکست های کسب. و کار برای بعض
میدونین،
 
آخه وقتی پسر گنده،
 
40 ساله،
 
اینقدر میتونه تحت تاثیر یه دختر که هزاران کیلومتر ازش دوره قرار میگیره،
و نه تنها همه عکساشو دیلیت میکنه به حرف اون دختر (یعنی اینقدر خودش رو قبول نداره که یه عکسم نمیتونه پیدا کنه از خودش بذاره یا بگیره)، بلکه وضعیت خودش رو به نامعلوم تغییر میده، از بقیه چه انتظاری باید داشت؟!
در نظام آموزشی دو نوع تدریس وجود دارد. اولین دسته تدریس به صورت تئوری است که مختص یادگیری اصول و قوانین، تارخچه و زندگی نامه و منابع و مفاهیم حفظی می باشد. دسته دوم تدریس عملی است که بسیار موثر تر و کارا تر از دسته اول است. کلیه حرفه ها باید به صورت عملی فرا گرفته شود.
ادامه مطلب
میگه مورد دارم پورسانتش میشه اینقدر، میدی که بگم بیاد؟!میگم پول زوره!در ثانی با این کارا دارین حس خدمت و همکاری و گره گشایی رو از جامعه ریشه کن میکنین و این مورد پسند نیستدوسه هفته اما گذشته لنگ ضامنم هنوزیعنی واقعا تو جامعه اسلامی برا ضمانت باید پورسان گرفت؟!این چه بدعت زشت و چه کسب درآمد ننگینیه!!بله یه وقت طرف بد بده هست کاری بهش ندارماما اونی که حلال وحروم سرش میشه ضمانت باشه یا نه سفته و چک باشه یا نه تشر بانک بالاسرش باشه یا نه خودش رو مل
پدر شوهرم خدا بیامرز  سرحال  و جوان ناگهانی فوت کردن(۶۰سالگی در سال ۹۳) خدا بیامرز خیلی کمک مادرشوهرم بود از دوختن ملافه بگیر تا اتو کاری و ظرف شستن و..........
از شما چه پنهون  دو هفته اس میخوام ملافه های شسته شده رو اتو کنم و بدوزم وقت نمیشه و یک کوچولو هم تنبلی!
تمام احساسمو در صدام ریختم و‌گفتم :
اینقدر کار دارم که وقت نمیشه ملافه ها رو بدوزم...خدا آقاجون رحمت کنه چقدر کمک مامانت بود‌.یادت میاد چقدر قشنگ ملافه می‌دوخت؟!
عیال:همین کارا رو کرد ک
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
جلو بچه ها همدیگه رو بوس نمیکنن چون زشته 
ولی جلو بچه ها تا بخوای دعوا میکنن
مگه غیر از اینه که بچه ها از بزرگترا یاد میگیرن ؟
خب چرا به جای محبت کردن به همدیگه ، دعوا رو یاد بچه ها میدیم ...؟
+ خیلی از رفتارای ما ادما مثل یه چرخه ست 
اینکه بزرگ میشیم و یه سری کارا رو میکنیم و یه سری رفتار ها رو داریم بازتاب خیلی اتفاقات بچگیمونه خب بیایم یه جا با این اتفاقات خاتمه بدیم ! هوم ؟
+ از خودم شروع کردم ، تو رفتارم با دور و بریام ! تهش اینه که نتیجه نمیگیرم
 
یه تست دیدم که گفته چه شخصیتی داشته باشی ، چه شغلی خواهی داشت..من چون علاقه دارم به اینجور کارا :دی انجام دادم و نتیجه رو گذاشتم براتون:)احساساتی، برونگرا، خیال پرداز: شوخ طبع، خوشبین، پر شور ، سودمندمشاغل: نویسنده، موسیقیدان، ویراستار، طراح
البته کاملا اعتماد ندارم به اینا ولی جالبن به نظرم:)))ویژگی ها که کاملا خودم بودم...حالا نویسنده هم بشم تکمیل میشه :دی
نام امام حسن، حسین و محسن علیهم السلام در تورات
ابن شهر آشوب مازندرانی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه می‌نویسد:
أبو بكر الشیرازی فیما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السلام ، عن مقاتل ، عن عطاء فی قوله تعالى : ولو آتینا موسى الكتاب كان فی التوراة : یا موسى انی اخترتك ووزیرا هو أخوك یعنی هارون ، لأبیك وأمك كما اخترت لمحمد الیا هو اخوه ووزیره ووصیه والخلیفة من بعده طوبى لكما من أخوین وطوبى لهما من أخوین الیا أبو السبطین الحسن والحسین ومحس
سلام دوستای گلـــم و خواننده های گرامی :))
خیلی وقته ننوشتــم قریب به ۲۰ روز شایدم بیشتر یا کمتــر !!درگــیر بودم درگیر یســـری کارا که هنوز خستگی و بی خوابیاش توی تنمـــه ! واقعا هنوز نمیدونم کار درست رو من کردم یا نه دو هیچ از زندگی باختم ...
این روزا فقط بدو بدو بــودم !
اینکه آرومم اینه که دیگه با هیچ کسی هیچ حرفی نـدارم ...
خدایا یکم خودت از اون بالا حواست به مـا بنده هات باشه ممنونت میشیم
گفتم خدا اگر وجود داشته باشه برای خلق کردن شما به خودش می باله.
جواب داد: لطف داری ولی خدا اگر باشه برای بارون و بستنی شکلاتی و لبخند باید بیشتر به خودش افتخار کنه تا من! 
خجالت کشیدم به خودش بگم که برای من مثل بستنی شکلاتی هست و دیدنش تحمل تمام تلخی های جهان رو ممکن میکنه.
اگه پارسال ازم میپرسیدن به نظرت سال دیگه کجایی، احتمالا جواب میدادم ته دنیام. یه بچه هم تو بغلمه!!! ولی یهو سه ماه بعدش تصمیم گرفتم زندگیم یه جور دیگه ای باشه!! پس شاید شمام یه روزی به همین نتیجه برسید و بخواید همه چی رو یه جور دیگه بسازید... پس تجربه هامو براتون مینویسم :) احتمالا به اندازه پستای آبجی کوچیکه ازش لذت نبرید ولی امیدوارم یه جایی به دردتون بخوره.
بذارید با این خاطره شروع کنم:
آقایی به اسم احسان میخواست یه نمایشگاه صنایع دستی راه بند
فروردین
امروز کنار یکی از عزیزانتی و مراقبش هستی حالش خوب نیستفقط مراقب باش به خودت سرایت نکنه این وضعیت روحی یا جسمی تو باید برای فردا پر انرژی باشی و قبراقدمت گرم که به فکر دیگرانی بیش از خودت
اردیبهشت
شاید هدف رو دور از دسترس می بینی همین سر خورده ت کرده و خیال می کنی شکست خوردی و به در و دیوار می زنی دوست من تمرکزت رو از روی شکست وردار به موفقیت فکر کن عاقلانه عمل کن و به در و دیوار نکوببعد می بینی که نشونه های موفقیت یکی یکی سر بر میارن
خداروشکر انقدر خودمو درگیر خودم  میکنم که نه حوصله و نه وقت فضولی توی کارای بقیه رو ندارمـ
_برنامم هم شلوغ تر شد و باید برای اون کتاب ۶۰۰صفحه که ۴۷۵صفحه اش مونده برنامه بریزم روزی ۳۵صفحه:/ چشمام نمیکشه واقعا...
و بقیه کارا و...دستبند هم قرار بود ببافم که سرد شدم نبافتم:( بتونم شمع سازیو شروع کنم فکنم خوبه! شمع ساختین شما؟ 
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
یک فلسفه ای هست که اعتقاد دارد مرگ با تولد آدم آغاز می شود. آدم یک جایی همراه با مرگ زاده می شود و آنقدر ادامه می دهد که فقط مرگ می ماند. فکر مرگ از آن جنس فکرهایی است که حداقل در مقطعی از زندگی فکر هرکسی را به خودش مشغول میکند. فکر خودکشی در آدم های کمتری بروز می کند. ولی آدمی را سراغ ندارم که در رابطه با مرگ فکر نکرده باشد.*مناسب ترین ساعت برای شام بلافاصه بعد از شروع شب است. و شام در انتهای شب نه تنها ضرر دارد بلکه ساعت طبیعی بدن را مختل میکند. من
سلام
تا شنید بغض کرد....
گفت بسلامتی.... کی میرین؟ گفتم ان شاء الله کارا جور بشه چهارشنبه.
گفت هوایی میرین دیگه! گفتم نه!
گفت چرا؟ با خنده گفتم پولمون کجا بود؟
گفت من میدم!!! (الهی قربون دلت برم...) گفتم تنها نیستم، دوستم هم هست، ما گفتیم برگشت رو هوایی بیایم، گفت تازه گوشی خریده و الان نداره!
گفت مال اونم میدم! چقده مگه؟! گفتم خبر ندارم... نمی خواد، سخت نیست با اتوبوسم خوبه!
باز نگران گفت اذیت نشی؟ راه دوره! گفتم نه دیگه، مثل اربعین، خدا کمک میکنه ان
خانه‌داری معمولا سهل و ساده و مفرح نیست. با این وجود باید کارهایی را به صورت ماهانه و سالانه انجام دهید تا عمر خانه‌تان افزایش یافته و هزینه‌هایتان کاهش یابد. ما لیستی به تفکیک فصل‌ها ارائه می‌کنیم که به شما برای شناسایی و انجام کارها کمک کند.
اگر به نظرتان این لیست خارج از توان شماست، یک سررسید خریداری کنید و کارهایی که در هر ماه باید انجام گیرند را در آن یادداشت کنید. کارهایی که باعث می‌شوند خانۀ شما امن، کارا و بهترین در نوع خودش باشد.
اتاقمو مرتب کردم، گردگیری کردم، جارو کشیدم :)
خسته شدم ، وضعیت R هم از یه طرف :/
یه عالمه کار دارم از همه مهم تر درسام هستن که نخوندمشون :(
تو عید برام زمان کند میگذشت با خودم میگفتم کاش زود تموم بشه... الان که تموم شده با خودم میگم چرا زود گذشت؟! یعنی هنوز باورم نمیشه که تموم شده... ولی مطمعنا تموم شده :/
ولی تعطیلات عید و مفت از دست دادم.... میتونستم خیلی کارا بکنم اما نکردم...
ساند کلود هم اون پشت داره پخش میشه...
ولی واقعا کی من از بی برنامگی درمیام؟؟
م
میم همکلاسی من در آموزشگاه خیاطی است. وسواسی، دقیق و کمی خنگ و بی‌سیاست. بی‌سیاست در زندگی فردی و خانوادگی. اما یک ویژگی مهم دارد. او ناتوان است از بزک کردن خودش و اینکه خود را جوری دیگر نشان دهد. 
ادای مادرهای موظف و فداکار را در نمی‌آورد. خودش است. خستگی‌اش از بچه‌داری و غرغرهای متوالی سارا را پنهان نمی‌کند. دخترش را دوست دارد ولی دوست داشتنش را اغراق نمی‌کند. میم آنقدر خودش است که دلم برایش در آینده بسیار تنگ می‌شود.
مادر، خودش میدونه که هیچکس تو دنیا، مهربونتر از خودش نسبت به بچش نیست... واسه همین دلش قرار نمیگیره که امورات بچه رو به کسی واگذار کنه! دوست هم نداره که بچه واسه رفع نیازاش به غیر از خودش پناه ببره...
خدایا!
ما تنهاییم، جز تو کسی رو نداریم...
 هیچکس اندازه ی تو، غصه ی ما رو نمیخوره... 
خوب میدونیم که به کسی غیر از خودت واگذارمون نمیکنی ... خودت پناهمون بده...
اول. رفاقت عمیقی با دندون‌پزشکیا دارم. بیشتر از هم‌دانشکده‌ای‌ها. امین و سعید هم خب نزدیک‌ترینا هستن. و متفکران و مفید‌های دندون. همیشه غبطه‌ی دانشکده ما رو میخورن. سعید به خاطر خیل متفلسفین و استارتاپی‌های دانشکده‌مون. امین به خلطر استادای ۱۰ مقاله‌ای و اچ‌ایندکس ۹ای. به خاطر سلطه بی‌چون‌وچرای ما، به پژوهش دانشگاه. و باید بگم که منم افتخار میکنم به این موضوع. بی‌راه نیست اگه بگم دانشکده ما، با توجه به حجمش، فعال‌ترین دانشکده دانش
میدونی میخوام قبول کنم که این دنیا چه خوشبخت باشی چه بدبخت اصلا مهم نیست
اما پس زندگی که میگن چیه؟چرا یه سریا دارن خوبشو یا سریام مثل من افتضاحشو !
یه سری از کارا رو بخاطر ابرومون انجام نمیدیم و این خیلی بدع
وقتایی که مامان میگ بریم و برای خودمون زندگی کنیم دلم میخواد قبول کنم اما ...
خدا چرا یکم زندگیمونو درست نمیکنی چرا همه ی بدبختی مردن همه عزیزم مریضیای مختلف اخلاف افتضاح اون ابروی رفته رو نضیب من کردی چرا ؟
گاهی به مامان میگم تو خیلی وضعت
من سعی میکنم با همین چیزهای کوچیکی که دارم و به چشم خیلیا نمیاد خوشحال باشم،حتی با نداشته هامم خوشحال باشم(که فکر میکنم این یکی رو تقریبا دارم شعار میدم)ولی نمیذارم بخاطر چیزهایی که دست خودم نبوده پس زده بشم و سرزنشم بکنن و ترحم بهم داشته باشن یا حتی بالعکس.همه ی آدم های این دنیا دست خودشون نبوده که کجا به دنیا بیان!شهرستانی باشن،روستایی باشن،کلانشهر نشین باشن،ظاهرشون چه شکلی باشه،زشت باشن،خوشکل باشن،قابل تحمل باشن،هالیوود طور باشن،تو چ
دوشنبه شب عروسی دعوت بودیم. حالا من نمی‌دونم عید قربان چه ربطی به عروسی داره، شاید می‌خواستن پسرشونو جلو پای عروس قربونی کنن. به هر حال... ما همچین که منتظر بودیم شب بشه و حاضر شیم، دم غروب یه دفعه‌ای بارون گرفت. فکر کن فقط! آدم این‌قدر بدشانس باشه که دم عروسیش بارون بگیره. اونم وسط تابستون. در حالی‌که عروسیش تو باغه.
بالاخره لحظه‌ی موعود فرا رسید و از خونه زدیم بیرون. حالا هر چقدرم دنبال باغه می‌گشتیم مگه پیدا می‌شد؟ نزدیک خروجی شهر بود و
از کجا شروع می کنیم به اهمیت دادن به آدما توی ابعاد شخصی زندگیمون؟‌
اصلا تعریف شخصی چیه؟ خب واضح اینه که شخصی و غیرشخصی واسه هر کسی یه بازه ای از کارا رو پوشش می ده. اما با این حال، با همون تعریف شخصی از شخصی! یعنی خودمون می دونیم چی واسه خودمون شخصی هست و چی نیست...
یه بار یه نفر گفت که ما به خاطر بقیه باید به ظاهرمون اهمیت بدیم! که حال بقیه بهتر شه با دیدنمون! و اونجا بود که کلا ذهنم hang که چطور ممکنه یکی اینجوری به ماجرا نگاه کنه؟
فک کنم که خشمی
- نگو نامرد.. نگو.. تو پشت منی تو کوه منی با تو زنده شدم، حرفای نیشدار همه رو به جون میخرم فقط تو کنارم باش، محسن این همه زجر کشیدیم تا به اینجا برسیم، دانشگاهت برام خیلی مهمه این همه بهت سخت گرفتم تادیگه طعم این بدبختی رو نچشی.
- ببینم آب دماغت رو که با لباس من پاک نکردی؟
  
باخنده‌ی ثابت روی لبم بهش خیره شدم:
-خیلی لوسی محسن، منو این کارا؟!
محسن بلند خندید وچشمکی زد:
-می‌خوام همیشه این‌طوری لبت رو خندون ببینم.
#کپی‌ممنوع⛔️
مشاهده مطلب در کانا
یه جوری هم کلاسی هام دارن با هم couple میشن انگار از قافله ای چیزی جا موندن دیگه حالا هر چی شد تو هوا میگیرن. بعضیاشونااا بعضی دخترامون مخصوصا ! با کسایی جفت میشن که نگم براتون.  بعضیاشون انقدر تعجب آوره برام بعد از دیدنشون با هم فقط دو سه دقیقه همین جور منگ وار به یه نقطه خیره میشم . امروز یکی رو دیدم ... دلم میخواست برم گردن دختره رو بچسبونم به دیوار بگم احمق!  اینو اگه مفت هم بهت میدادنا، ارزش نداشت نگاش کنی 
نمیگم وای وای زشته این کارا چیه... میگم
سلام
چطورین؟ من که همش سرکارم فقط گاهی میام خونهالبته یکم فضا سبکتر و آرومتر شده هرچند رالی داریم و همکار دومی هفته آینده میاد و بازم چالش داریم تا مچ بشیم اما خب، الان فضا ارومه ولی تریون داغونهدستاش میلرزه حالش بده فشارش میره بالا اصن یه وضیییی، که من دلم سوخت براش اصلا کارش ندارم این دو روزه اتفاقا عین خودش دوستیم خاله خرسه استخیلیم مهربونم مثلا، جوری که میگه تو رویام؟ باورم نمیشه بامن مهربون شدی و..‌ امروز نرفتم سرکار رفتم تامین اجتماع
سلام
چطورین؟ من که همش سرکارم فقط گاهی میام خونهالبته یکم فضا سبکتر و آرومتر شده هرچند رالی داریم و همکار دومی هفته آینده میاد و بازم چالش داریم تا مچ بشیم اما خب، الان فضا ارومه ولی تریون داغونهدستاش میلرزه حالش بده فشارش میره بالا اصن یه وضیییی، که من دلم سوخت براش اصلا کارش ندارم این دو روزه اتفاقا عین خودش دوستیم خاله خرسه استخیلیم مهربونم مثلا، جوری که میگه تو رویام؟ باورم نمیشه بامن مهربون شدی و..‌ امروز نرفتم سرکار رفتم تامین اجتماع
آغاز به کار اولین مرحله ساخت 4 کلاس درس در هنرستان شهید بهشتی توسط جمعی از خیّرین منطقه و مجمع خیّرین کارا .                                                                  
روابط عمومی اداره آموزش و پرورش منطقه امامزاده
حرف برای گفتن زیاده
خییییییلی زیاد اما دیگه به این نتیجه رسیدم وقتی برای طرف مقابلم اهمیتی ندارم چرا مدام یه حرفیوبزنم
وقتی طرف اینقدر از خود متشکر هست ک دائم از خودش تعریف وتمجید میکنه ویه لحظه پیش خودش نمیگه شاید من اشتباه کردم چرا خودمو زجر بدم
ولی میدونی آدم اونجایی قلبش به در میاد که طرف ادعا داره
برای خودش هرجور دلش بخواد قضاوت میکنه 
اما بازم دلم خوشه یه خدایی هست❤
چند روز دیگه مونده تا وارد سال جدید زندگیم بشم
حسابی واسش دلهره دارم 
نمیدونم تا اون موقع هستم یا نه! اگر باشم خیلی کارا هست مث استرس کمتر،اعتمادبه نفس بیشتر
عاشق ماه تولدم هستم اسمش که میاد یه لذت خاصی تو وجودم میپیچه
همچنان از بزرگ‌شدن میترسم و دلم میخواد روزا خیلی طولانی بگذره ولی خب نمیشه و حرص میخورم.
حواسم هست آدمای زندگیمو دارم کمتر میکنم و حال خودمو خوبتر❤
با تمام دلهره ام میدونم امسال جذابتر،زیباتر،قشنگ تر با کمترین میزان خطا و ا
این روزا دارم خوب درسا رو می خونم
فقط یکم ساعت مطالعم کم بوده که از فردا اونم میبرم بالا
خدا رو شکر کارا داره خوب پیش می ره و عمومی ها که خیلی مشکل داشتم واقعا بهتر شدن 
راستش این روزا بعضی از اطرافیان و دوستان به خاطر شروع دیر و امیدواریم به قبولی رشته پزشکی به من انرژی منفی میدن و میگن که نمیشه
ولی من میتونم ...
راستی فرداشب کریسمس و سال نوی میلادی هستش
کریمستون مبارک... 
 هنوز هم وقتی دلم گرفته و پر از بغضم و احساس می‌کنم از آدما کتک خوردم، دلم میخواد بیام کنارت، به محض اینکه می‌شینم سرِ مزارت  سلام می‌کنم بی اختیار می‌زنم زیر گریه و همه چیز رو تعریف می‌کنم و با صبر و حوصله همیشگیت گوش می‌دی و وقتی بلند میشم که برم حداقل نصف غم هام سبک شده. من فکر میکردم نهایتِ عمرِ این کارا و مسخره بازیا ، اینکه آدما با شهدا مانوس میشن و اینا .. برای دبیرستانه یا اوایل دانشگاه! یا دیگه ته ته ش هر چی باشه برا قبل ازدواجه! ولی
امام صادق ع میفرمود مردی نزد پیغمبرص امد  عرضکرد یا رسول الله مرا سفارشی کن فرمود چیزیرا بخدا شریک مساز اگر چه باتش سوخته شوی و شکنجه بینی  همواره دلت بایمان محکم باشدوپدر ومادرت را فرمانر و با انها نیکی کن زنده باشند یا مرده و اگر دستور دادند خاندان و مالت را کنار گذار این کارا بکن که ایمانست شرح مرحوم کلینی از کلمه براحسان بوالدین را فهمیده ولی ممکن است احسان بهرکس را شامل این حدیث کنایه از اینستکه احسان بزودی محسن را داخل بیشت کند ودر مح
 چندتا از قوانین و نظرات خودم رو بگم براتون...خب من مثل خیلی از دخترا نیستم که وقتی قراره بیان بیرون اول صورتشون باید حاضر بشه...من هیچوقت آرایش نکردم برای بیرون رفتن و مهمونی و هرجا...تنها جایی که استفاده کردم از لوازم آرایش عروسی و تولد بوده اونم خیلییی کم!بنظرم قیافه آدما همینطوری که هست قشنگه و نیاز به این کارا نیست... و خب من صورت عادی خودمو دوست دارم در کل!!! تا الان استفاده نکردم دیگه نمیدونم بعدش چی میشه!من دست به صورت و ابروهام نزدم...هرکس
سلام
امروز با توجه به این که تو فرجه‌ایم از لحاظ درسی بازده‌ام زیر ده درصد بود فک کنم! با دوستم یه سر به نمایشگاه ایران هلث و اینوتکس زدیم و فهمیدیم چیزی برا ما نداره :)) حتی یه شکلاتم تعارف نکرد کسی بهمون :| برگشتن‌مون با کمی گم شدن تو همون محوطه و دور قمری زدن همراه بود و بعد هم اتوبوسی که وسط اتوبان پیاده‌مون کرد، چون همون تازگی راهو بسته بودن و جای ایستگاهو عوض کرده بودن و راننده نمی‌دونست :/
بعد از ناهار (که اونم فهمیدم رزرو نداشتم!) رفتم پ
بسم الله الرحمن الرحیم
نمدونم چرا در موقعیت های حساس بیشتر پستم میاد یعنی دوست دارم پست بذارم :)
بین انبوهی از جمعیت برای گرفتن فشار خون هستم الان که سرم خلوت شده دارم پست میذارم و یاد یه خاطره افتادم 
یه استاد داشتیم معلومات واقعا بالایی داشت اما اصلا تدریس نمیکرد میومد مطالبو بین ما تقسیم میکرد هر بار یه نفر ارائه میداد
یه بار یکی از بچه ها مطالبشو آماده نکرده بود قرار گذاشتیم هی ازش سوال بپرسیم تا رفیقمون رو بد بخت نکنه و وقت کلاس بره
موفق
c
دانلود سریال ترکی کارادایی با دوبله فارسی
قسمت ۳۵۰ پایانی اضافه شد
 کاملا پیشنهادیbia2filmm.blog.ir
 
نام : کارادایی(karadayi)
تولید: ۲۰۱۲ – ۲۰۱۵حجم : میانگین ۱۶۰ مگابایتکیفیت : HDTVمحصول : ترکیهزبان : دوبله فارسیبازیگران : Kenan İmirzalıoğlu, Bergüzar Korel, Çetin Tekindor
خلاصه داستان: کارادایی (به ترکی استانبولی: Karadayı) یک مجموعه تلویزیونی ترکی با کارگردانی اولوچ بایراکتار (کارگردان سریال ایزل) است.سریال کارادایی محصول کشور ترکیه است ومحبوبیت فراوانی در کشورهای خاورمی
سلام
امروز دومین روزیه که منو جابه جا کردن
سرکار من و از بخش بچه های ایزوله به بخش
بزرگسالان فرستادن
کارم خیلی سخت تر و بیشتر شده
1 اسفند اولین شیفتم بود
کلمه افتضاح واسه اون روز کمه یه چیزی بیشتر از افتضاح بود
بزارید بیشتر توضیح بدم تا متوجه شید منظورم از
افتضاح و سخت چیه!
من اونجا وسط کار شدم یعنی
من یه بخش دارم با 16 تا مددجو که همشون زنای بالای
30 سال هستن سرپا و عصبی
جدا از این بخشی که دارم مسوول بردن نامه های اداری به
بخشای مختلف مرکز گرف
شرکت بازرگانی کارا ترخیص یک شرکت فعال در حوزه واردات و صادرات کالا و نیز ترخیص کالا از گمرکات کشور می باشد. این شرکت فعالیت هایی متمرکز در این بخش دارد. دانش فنی بالا ، نیروی انسانی زبده و داشتن ارتباطات کاری زیاد و عمیق باعث شده است که ما بتوانیم سفارشات کار مشتریان را در اسرع وقت و با بیشترین دقت انجام دهیم.
ترخیص کالا
ترخیص کالا از گمرک یک فعالیت بسیار تخصصی می باشد که نیاز به دانش و تجربه زیادی دارد. و عدم وجود چنین ویژگی هایی می تواند منجر
هر بچه ای، از یک جایی به بعد،کم کم از خانه و خانواده فاصله می‌گیرد و به خودش اجازه می‌دهد که با آدم های دیگر هم ارتباط داشته باشد.آدم هایی جز همان هایی که هر روز در خانه ملاقات‌شان می‌کند.به گروه هایی از انسان ها جذب می‌شود و تلاش می‌کند که بین آنها پذیرفته شود.وقتی خودش را جزئی از یک گروه می‌بیند،حس خوبی نسبت به خودش و هم گروهی هایش پیدا می‌کند.همان جمله ی معروف و تکراری که انسان موجودیست اجتماعی.اما اگر این فرایند با مشکل روبرو شود چه؟م
از بی‌رحمی‌هایی که فرد می‌تونه در حق خودش کنه، می‌شه به این مورد اشاره کرد که با علم به ناملایمی‌های روزگار و شرایط نامطلوب، انگشت یا انگشت‌های اتهام رو بگیره سمت خودش، اون هم خیلی محکم؛ چراکه دستش از همه‌جا کوتاهه و فقط به یقۀ خودش می‌رسه. این روش از یه جهت باعث سبک شدن و از چند جهت دیگه باعث سنگین شدنش می‌شه؛ مثلاً شاید کمی قفسۀ سینه و سرش خالی بشه؛ اما حجمی از مواد نادیدنی و بعضاً ناشناخته گلو و چشمش رو پر می‌کنه. بعد از گذشت چند ثانی
یه حال عجیبی دارم!
یه تنهایی عجیبی تو وجودم حس میکنم!
اینکه به هیچ‌ادمی هیچ حسی برام نمونده جالبه واسم...
شاید از این تنهاییم ناراضی‌هم نیستم...نمیدونم
با تقریب خوبی از همه کس و همه چیز دارم فرار میکنم :)
من همیشه ادم فرار بودم تا قرار!
من ادمیم که الان علاوه بر اینکه میتونم خودمو کنترل کنم تا به کسی پیام ندم و کاره احمقانه ای نکنم میتونم دیگرانم قانع کنم که از این کارا نکنن :)
ادما بزرگ میشن دیگه خب :)
حرف زیادی نبود ! فقد خواستم بگم این جمعه هم گذ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دو کلمه حرف حساب خرید و فروش انواع ضایعات اهن در تهران