❆ لب های شراب آلود:
هرگز شرابی ننوشیده امکه مست شومهمین لب های پر از مَی توشراب آلود ترین خُم دنیاستبوسه ام برسان.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_کوتاه┏━━━━━━━━━━•┓@ZanaKORDistani63@mikhanehkolop3https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
گاهی تنها چیزی که دلم میخواهد یک جام شراب است و یک موسیقی عاشقانه و اتاق تاریک و شمع و گلبرگ های رز پرپر شده.
تنهای تنها با خودم!
شراب بنوشم و اشک بریزم و به آهنگ گوش بدهم و به شمع ها و گلبرگ های رز خیره شوم.
آنقدر اشک بریزم و بنوشم که ندانم از اشک خوابم برده یا از شراب مست و بیهوش شدم.
و وقتی بیدار می شوم من باشم و صبح و آفتاب و روز جدیدی که آغاز شده و درد و غمی که از درز پنجره دیشب فرار کرده...
روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی مولانا رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟! شمس پاسخ داد:بلی. مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ادامه مطلب
آیا شراب برای سلامتی مفید است؟
هزاران سال مردم مشروبات الکلی می نوشند ، و مزایای این کار به خوبی ثبت شده است (منبع 1Trusteded).
تحقیقات نوظهور نشان می دهد که نوشیدن شراب با اعتدال - تقریباً یک لیوان در روز - فواید زیادی را ارائه می دهد.
در این مقاله همه چیزهایی که شما باید در مورد فواید سلامتی نوشیدن شراب بدانید ، که نوع آن سالم ترین و پایین آمدن احتمالی آن است را توضیح می دهد.
مزایای بالقوه نوشیدن شرابنوشیدن یک لیوان شراب فواید زیادی دارد.
سرشار ا
دانلود اهنگ بیر شراب ور
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عرق ور تاتلیس
دانلود اهنگ بیر عراق ور
دانلود آهنگ صوتی موج کف آلود قاسم جبلی
دانلود اهنگ موج کف الود جبلی
دانلود آهنگ موج کف آلود آغاسی mp3
دانلود آهنگ صوتی موج کف آلود آغاسی
اهنگ قاسم جبلی موج کف الود
موج کف آلود احمد غفوری
دانلود آهنگ موج کف آلود ایرج مهدیان
اهنگ موج کف الود ایرج مهدیان
غمزهی ناب آن تو ، خوی حجاب آنِ توجلوه چو ماه گر کنی ، کار ثواب آنِ تو
مست کنی مرا اگر ، نوش کنم ز چشم تورقص سماع از من و چنگ و رباب آنِ تو
نَقل به هر فسانهای ، نُقل در این زمانهایتا که به کوچهات شدم ، کوچ و شتاب آنِ تو
در هوسم به تشنگی ، جام شراب سر کشمجام شراب دست تو ، نقش سراب آنِ تو
ای نفست چکامهی سینهی شهد ریز منتنگ گلاب از من و بوی گلاب آنِ تو
راز، درون اسم تو اسم، درون راز توشرب مدام از من و خَمر و شراب آنِ تو
چشم به راه وصل تو دیدهی
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور ابراهیم تاتلیس
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود اهنگ بیر شراب ور
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
اهنگ بیر عراخ ور
دانلود آهنگ ترکی بیر عرق ور ابراهیم تاتلیس
دانلود اهنگ بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور بیر شراب ور
اهنگ ابراهیم تاتلیس بیر عراخ ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراخ ور ابراهیم تاتلیس
دانلود اهنگ ترکیه ای بیر عراق ور بیر شراب ور
دانلود آهنگ بیر عراق ور ابراهیم تاتلیس
آهنگ بیر عراق ور بیر شراب ور
قسمت ما نان و شراب و خداقسمت ایشان خس و خاک و هوا
خندهی ما از دم ربّالربابنالهی ایشان دم ربّالربا
انگزن و رنگزن و بنگزناین سه کجا فهم کند کار ما؟
این سه یکاند و همه آهنپرستخویش پرستند و مقامات جا
شکل خداشان همه شکل خودستخلقت منباز ندیدی؟ بیا!
نام خدا گر ببری کار کنکار خدا نیست چو کار شما
قبلهی عشّاق درون دل استنیست برون در جهت اشقیا
فهم کن این نکته و آزاد شوتا نکشی این همه داغ ریا
کار خدا این که چه باشد عزیزنیز بفهمی چو شوی
من هنوز همان کودکم مادر اما بازی ها بزرگ شده اند ، کثیف شده اند ، دست ها دیگر گل آلود نمی شوند ، خون آلود می شوند ، زخم ها و جراحت ها خوب نمی شوند ، اسلحه ها واقعی اند ، آدم ها به راستی می میرند ، گریه ها و فریاد ها ساختگی نیستند ، من می ترسم ... دنیا به کابوس های شبانه ام می ماند ؛ دیگر نمی خواهم بازی کنم ، من این بازی را دوست ندارم.
از شراب عشق نوشید.تلخ بود اما مست شد.تن داد، به عشق.
پس از آن، هر بار که مرور میکرد، تلخی را به یاد نمی آورد اما مستی را چرا.نه فقط در یاد، که در تک تک سلول هاش جریان پیدا میکرد.مستی را میگویم.اما شراب حرام بود، ممنوع بود.و او میدانست.مست میشد و توبه میکرد و دوباره مست میشد و دوباره توبه میکرد.
و این تکرار ادامه داشت.تا آن که...
نمیدانم.
پایان قصه را نمیدانم.
*منزوی ِ جان
+به روایت ِ آن چه در خواب نوشتم، با اندکی تغییر به جهت آن که حافظه یاری نمی
شهر سوال ـ اصل اینکه ضرر شلاق های شراب خوار، برای او بیشتر از ضرر خود
شراب خوردن است، می تواند به راحتی مورد انکار قرار گیرد. چون شرافت و عظمت
انسان به عقل اوست. و ضرر شراب خوردن، به عقل انسان وارد می شود و او را
از داشتن تمایز با حیوانات، ساقط می کند! در حالی که ضرر شلاق به جسم انسان
وارد می شود. و از جهتی نیز می تواند او را به انسان بودن نزدیک تر کند!
چون این مجازات او را از شرابخواری دور کرده، و سبب می شود شخص کمتر به عقل
خود آسیب برساند. بناب
وزن اضافه کردم اساسی و هیچ قشنگ نیست . حس می کنم عرضم اندازه این بشکه های آبی است که توئیش .... ( راستی اون بشکه آبی ها به چه درد میخوره ما یکی از شراب گیریش خبر داریم یکی هم تو جاده می چپوننشون یعنی جاده در حال تعمیره ) آره چاق شدم و حس بشکه بی شراب یا احتیاط در رانندگی را دارم و حس آبی قشنگی نیست.
طائر کوی تو منم، از دل و جان وفا کنممن ز فراق تو چه سان لبم به خنده وا کنمنرو ز پیش من تو ای جان من و سرشک منهستی من بسته به تو، بی تو چه هوی و ها کنماین دل هرزه گرد من مست نشد به جام کسدست تو و شراب می، نوشم و اقتدا کنمزهی هزار آفرین بر تو نگار نازنینیک سره کار من بساز که آبرو رها کنمقد تو مهر و ماه من، صورت تو هلال منروی من است سوی تو، نام تو را صدا کنمدست تو تکیه گاه من، پای تو پا به پای منحدیث توست شعر من، شور و شعف به پا کنمیاد تو جمله هست من، بود
چرا می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»؟
حکم حرام بودن شراب در برخى آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدى نیست.[1] از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینى است از جمله در حدیثى مى خوانیم:« لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»[2]؛«شخصى که شراب بنوشد تا 40 شبانه روز نمازهایش قبول واقع نمى شود مگر از این گناه کبیره توبه کند». و منظور کسان
برو برو که خسته ام از شکستنم
من عاصی از هر عشق و هر دل بستنم
کبوترم که پر زدم ز بام تو
بیزارم از نامت به لب آوردنم
آ……..ه
یه روز سراب من و خواب من و شراب من تو بودی و تو
امروز شهاب من و تاب من و عذاب من تو هستی وتو
یه روز بهار من و یار من و قرار من تو بودی و تو
امروز خزان من و زوال من و زیان من تو هستی و تو
ستاره ها رو شمردم نیومدی و نمردم
بیا که جون نسپردم
بیا که جون نسپردم
میون گریه دویدم حباب اشکو دریدم
ندیدمت که ندیدم
ندیدمت که ندیدم
برو برو که خست
پیرمرد غضب آلود و با لحنی کاملا جدی،مستقیم به چشمانم خیره شد و با نهیب گفت "بترس از معصیت شاهدی که خود صیاد و قاضی است.".همین یک جمله! آخرین هشدار را به من داد.{اما گوش شنوا کو؟؟}
انَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ .خدای تو در کمین است.این جمله ی خبری است.گویا سرّ درونم برایش فاش شده بود. خداوند اصلا دوست ندارد بنده اش را اینچنین ببیند. خداوند بسیار بیزار است و قطعا باعث برانگیختگی خشم و ناراحتی خداوند میشود.خداوند در کمین است و هر لحظه به تو احاطه کام
بصارتوں کو بصیرت ملی تو یہ جاناحقیقت ایک ہے وہ تو ہے باقی افسانہخیال و خواب کی دنیا سے کیا شغف ان کوشعور بخش دے جن کو شراب مستانہمیں سن کے آیا ہوں تیری سخاوتوں کا بیاںلنڈھا شراب نہ تک یونہی میرا پیمانہرقیب حسن نے سجدے میں سر رکھا تو کھلاریاضتوں کا ثمر ہے ادائے رندانہحجاب غیر سے واجب ہے اے پری وش پراٹھا نقاب کہ محرم سے کیسا شرمانانظر پڑے جو ان آنکھوں کو نقش پا تیراادا کروں میں اسی سجدہ گہ پہ شکرانہیہ عشق ایسے مری چاہتوں کا مان رکھےرہ وفا میں شہ
انفجار نفتکشها این بار در عمان!
و باز انگشتهای خونآلود به سمت ایران میرود،
در شورای امنیت مطرح میشود،
امّا رسیدن به اجماع بین المللی علیه ایران، سراب میشود،
آیا در حال تکمیل پازلی برای بدست گرفتن تنگه و دریای عمان هستند؟
+سید علیرضا مصطفوی
یزید شرابخوار، بوزینهباز، فاسق و ابنهای
جاحظ از مورخین و علمای بزرگ اهل سنت عمری در مورد یزید مینویسد:
ثم ولی یزید بن معاویة یزید الخمور ویزید القرود ویزید الفهود الفاسق فی بطنه المأبون فی فرجه، فعلیه لعنة الله و ملائكته.
آنگاه یزید بن معاویه به خلافت رسید (خلافت را غصب کرد)؛ همان یزید شرابخوار و بوزینهباز و پلنگباز و فاسقی که به بیماری ابنه (همجنسباز مفعول) مبتلا بود؛ پس لعنت خدا و فرشتگانش بر او باد.
البیان و التبیین، تالیف جا
داستان قشنگ مورچه و کک
روزی، روزگاری کک و مورچه ای با هم دوست بودند. یک روز کک به مورچه گفت «دلم از گشنگی ضعف می رود.» مورچه گفت «من هم مثل تو.» کک گفت «بریم چیزی بگیریم و شکم مان را وصله پینه کنیم.» و نشستند به صحبت که «چه بگیریم؟ چه نگیریم؟» «گردو بگیریم پوست دارد.» «کشمش بگیریم دم دارد.» «سنجد بگیریم هسته دارد.» «بهتر است گندم بگیریم ببریم آسیاب آرد کنیم؛ بیاریم خانه نان بپزیم و بخوریم.» کک رفت گندم گرفت آورد داد به مورچه. مورچه گندم را ب
یزید شرابخوار، بوزینهباز، فاسق و ابنهای
جاحظ از مورخین و علمای بزرگ اهل سنت در مورد یزید مینویسد:
✍ ثم ولی یزید بن معاویة یزید الخمور ویزید القرود ویزید الفهود الفاسق فی بطنه المأبون فی فرجه، فعلیه لعنة الله و ملائکته.
آنگاه یزید بن معاویه به خلافت رسید (خلافت را غصب کرد)؛ همان یزید شرابخوار و بوزینهباز و پلنگباز و فاسقی که به بیماری ابنه (همجنسباز مفعول) مبتلا بود؛ پس لعنت خدا و فرشتگانش بر او باد.
البیان و التبیین، تالی
۳۴۸ – سرو نازپروز اگر شراب خوری جرعه ای فشانبرخاک از آ» گناه که نفعی رسد به غیر چه باک برو به هرچه داری بخور دریغ مخور که بی دریغ زند روزگار تیغ هلاک به خاک پای تو ای سرو نازپرور من که روز واقعه پا … سرو نازپروز – اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک – غزل ۲۹۹ – ۳۴۸
منبع : فالگیر
قاسم ز جهان چو بست دیده
از چشم جهانیان خواب پریده
او در این جهان هیچ نیآسود
روشن بنمود این ره مه آلود
سردار بخفت به تیغ رعدی
آن تیغ که زد به جسم مهدی
آن تیغ کبود محنت آلود
بنشست بر پیکر دو مقصود
لعنت به کبودی تو ای رعد
لعنت به یزید و عمر سعد
لعنت به سگان استخوان خوار
لعنت به سران ارتش جهان خوار
لالایی قشگی است حقوق انسان
تا خواب شویم جملگی بدین سان
خون خواهی تو در جغرافیایی عشق است
از صنعا، تهران ، تا بغداد و دمشق است
..............
ادام
ما عادت کرده بودیماما من هنوز تقلاهای تو را به خاطر داشتممن تمام این دنیای کثیف را گذاشته بودم لای صفحات کتابی که قرار بود هیچگاه به پایان نرسدمن تمام شهرها را به آتش کشیده بودممن اشک تمام نوعروسان بیوه را، من شیارهای خون آلود تمام درختان به دار آویخته را، من تو را، من خودم را..من خدا را به دریا سپرده بودم..
اما تو از لابه لای سر انگشتانی که هیچگاه لمست نکرده بودند قد میکشیدیشهر خودش را به دریا می انداخت و بین آخرین گدازه های آتش به نوعروسان ب
#مجالس+
#دیوارنوشتهای من
#فریدون مشیری
باز، از یک نگاه گرم تو یافت، همه ذرات جان من هیجان!همه تن بودم ای خدا، همه تن، همه جان گشتم ای خدا، همه جان!چشم تو ــ این سیاه افسونکار ــ بسته با صدفریب راهم راجز نگاهت پناهگاهم نیست! کز تو پنهان کنم نگاهم را.چشم تو چشمه ی شراب من است، هر نفس، مست ازین شرابم کنتشنه ام، تشنه ام. شراب، شراب! می بده، می بده، خرابم کن.بی تو در این غروب خلوت و کور، من و یاد تو عالمی داریم.چشمت آیینه دارِ اشک من است، شبچراغی و شبن
" درون آینه ی روبرو چه می بینی؟تو ترجمان جهانی ، بگو چه می بینی؟تویی برابر تو -چشم در برابر چشم-در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی؟تو هم شراب خودی هم شراب خواره ی خودسوای خون دلت در سبو چه می بینی؟به چشم واسطه در خویشتن که گم شده ایمیان همهمه و های و هو چه می بینی؟به دار سوخته ، این نیم سوز عشق و امیدکه سوخت در شرر آرزو ، چه می بینی؟
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است
و باد می بَرَدَش سو به سو چه می بینی؟ ”
― حسین منزوی
قاسم ز جهان چو بست دیده
از چشم جهانیان خواب پریده
او در این جهان هیچ نیآسود
روشن بنمود این ره مه آلود
سردار بخفت به تیغ رعدی
آن تیغ که زد به جسم مهدی
آن تیغ کبود محنت آلود
بنشست بر پیکر دو مقصود
لعنت به کبودی تو ای رعد
لعنت به یزید و عمر سعد
لعنت به سگان استخوان خوار
لعنت به سران ارتش جهان خوار
لالایی قشگی است حقوق انسان
تا خواب شویم جملگی بدین سان
خون خواهی تو در جغرافیایی عشق است
از صنعا، تهران ، تا بغداد و دمشق است
..............
ادام
او میگفت که: «آخر من لیلی را به صورت دوست نمیدارم، لیلی صورت نیست.
لیلی به دست من همچون جامی است، من از آن شراب مینوشم.
من عاشق شرابم و شما را نظر بر قدح است. از شراب آگاه نیستید...»
فیه ما فیه
#مولانا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
BluRay,Pear Cider and Cigarettes 2016,بهترین انیمیشن های سال 2016,دانلود Pear Cider and Cigarettes 2016 720p,دانلود انیمیشن Pear Cider and Cigarettes 2016,دانلود انیمیشن Pear Cider and Cigarettes با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشنهای نامزد اسکار 2016,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود مستقیم انیمیشن Pear Cider and Cigarettes 2016,شراب و سیگار,کیفیت بلوری,
ادامه مطلب
المنه لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
امشب مستی آسمان رو به فزون گذاشته است و پیاله پیاله شراب مرا سیراب نمی کند ...
خم ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آنجاست حقیقت نه مجاز اسست ...
آری ... من شراب تو را می خواهم ... این مستی های زودگذر مرا سیراب نمی کند ... من شراب تو را می خواهم ... می خوام تو را در جام برییم و آنگاه بنوشمت ... تا آنجا که عطشم فرو نشیند ... تا آنجا که از تو مست مست شوم ... تا آنجا که تک تک ذ
چند سال پیش، پای سخنرانی حاج آقا عالی نشسته بودم. حکایتی را روایت کرد که هنوز هم که هنوز است در ذهنم زنده است. می گفت روزی حضرت صادق از کوچه ای عبور می کرد. در جهت مخالف او، سید حمیری که شاعر بود، می آمد. منتهی ... با کوزه ای شراب در دست. مرد، ترسید. احساس خجالت کرد. سرش را چرخاند تا با امام رو به رو نشود. امام صدایش زد. مرد نمی دانست چه کند. شرمسار راه ِ امام را پیش گرفت. سلام کرد. امام پرسید در کوزه چه داری ؟ مرد دستپاچه شد. نمی توانست بگوید شراب. گفت
شربت خوری مسی مینا کاری یکی از ظروف خاص مینا با کاربردهای بسیار زیاد می باشد. شربت خوری مینا کاری هم می تواند تزئین دهنده دکوراسیون های شما بوده و هم در مصارفی مانند خوردن شربت , ماست , انواع آجیل و ... مورد استفاده قرار گیرد. برخی از توریست ها به آن شراب خوری مینا کاری نیز می گویند. شراب خوری میناکاری شده برای افراد غیر مسلمان ایرانی می تواند کاربرد دیگر داشته باشد. این کاسه مینا کاری بدلیل شکل ظاهری اش با انواع ظروف دیگر مینا قابل ست شدن است.
دل را گاهی باید شست بر مجنون بیدی آویخت
زل زد به دل و فریاد برآوردتا کی گل آلود تو را آویخت؟
+ ای کاش میشد دل را همچو نوزادی که از شیر می گیرند با شکلاتی سرش را شیره مالید و ترک عادتش کرد! دل را شاید گفت همچو دختر بچه ایست که عروسکش را هرچند زشت باشد را با زیباترین و گرانترین عروسک دنیا عوض نمیکند!
+ این در ذهنم عمیقتر در حال رشد کردن می باشد وقتی که هر دم به عاشقانه هایش برای دگری می نگرم و باز می نگرم...
+ ای یار این چندمین شبیست که در هوای تو از خو
دل را گاهی باید شست بر مجنون بیدی آویخت
ذل زد به دل و فریاد برآوردتا کی گل آلود تو را آویخت؟
+ ای کاش میشد دل را همچو نوزادی که از شیر می گیرند با شکلاتی سرش را شیره مالید و ترک عادتش کرد! دل را شاید گفت همچو دختر بچه ایست که عروسکش را هرچند زشت باشد را با زیباترین و گرانترین عروسک دنیا عوض نمیکند!
+ این در ذهنم عمیقتر در حال رشد کردن می باشد وقتی که هر دم به عاشقانه هایش برای دگری می نگرم و باز می نگرم...
+ ای یار این چندمین شبیست که در هوای تو از خو
من تو را میگذارم در چمدانی کهنه و حمل میکنم تا وقتی دوردست ترین سرزمینها را پیمودم، گمان کنم در وطنم هستم. من از دریاهای زیادی عبور خواهم کرد، بیابان هایی را پشت سر خواهم گذاشت که تا چشم می بیند بیابانند و آنقدر دور خواهم شد که از آن شهر، تنها تو برای من بمانی.
من از آن آسمان تیره ، از خورشید بی رحم و سوزان، من از درختان بی ثمر خیابان ها،از دیوارهای سنگی و بغض آلود گذر خواهم کرد و بی آنکه بخواهم؛ یادی از آنها را تا ابد با خود خواهم داشت.من مرد
لب فرو بند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی کن شتاب دم به دم بر آسمان میدار امید در هوای آسمان رقصان چو بید دم به دم از آسمان میآیدت آب و آتش رزق میافزایدت گر ترا آنجا برد نبود عجب منگر اندر عجز و بنگر در طلب کین طلب در تو گروگان خداست زانک هر طالب به مطلوبی سزاست جهد کن تا این طلب افزون شود تا دلت زین چاه تن بیرون شود خلق گوید مرد مسکین آن فلان تو بگویی زندهام ای غافلان گر تن من همچو تنها خفته است هشت جنت در دلم بشکفته است جا
حاجت نبود مستی ما را به شراب
یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب
بیساقی و بیشاهد و بیمطرب و نی
شوریده و مستیم چو مستان خراب
دیوار اشعار هر روز یک شعر از من و یکی یک شعر در همین موضوع هم از خواننده ها این طوری کلی شعر و کلی درس زندگی یاد میگیریم
خیلی ممنون که سعی میکنید این دیوار اشعار را تمیز نگه دارید و چیزی رو ش نمی نویسید ولی لطفا روش بنویسید این طوری خیلی قشنگ تره
موضوعی بخوانید ...
ایا حسین بن علی علیه السلام برای فسق حاکم (یزید) سر و سرباز و سردار خود را فدا کرد؟
پس چرا امام سجاد و امام باقر دربرابر ظلم امویان سکوت کردند مگر نبود عبدالملک مروان که سوگند میخورد من شراب میخورم وهرکس مرا به تقوا دعوت کند او را گردن میزنم؟مگر نبود که هشام اموی کعبه را قرق میکرد و با کنیزکان خود روی سقف کعبه گناه میکرد؟
و مگر نبود مهدی عباسی که گاهی به زبان شعر میگفت:یعقوب وسخنان او را رها کن و با شراب گوارا دمساز باش(منظور یعقوب بن داود وزیر
می گویند: روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به
خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را
مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوارهستی؟!شمس پاسخ داد: بلی.مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام
سلام
قبل از بررسی :
چقدر ساده لوحانه است اگر مغولان را که بزرگترین امپراتوری جهان را تأسیس و اداره کردند را بی مقدار و سبک مغز بشماریم. یا اینکه فکر کنیم ؛ مغولان هیچ چیزی نداشتند. امروزه بسیار تاریخ مغولان سبک شمرده میشود ولی از اتفاق آنکه کلید مهمات همهی دورانهای بعداز مغول در خود مغولان نهفتهاست. بسیاری مغولان را وحشی و شراب خوار میشمارند در صورتیکه تمامی دَوار گذشته همین بودند.
می توانید تحقیقی در مورد قبل از مغول تا صفویه و عثمان
بردار از مقابل چشمم نقاب را بیرون کش از جوانب قلبم حجاب را امشب برای یوسُف تُرکت دعا بکن تا بی خیال تو به سر آریم خواب را آن جرعه ها که جرئت لذّت نمی دهند پژمرده اند رونق باغ شباب را مهمان بکن مرا تو به یک کاسه شیر داغ این بادۀ من است، چه خواهم شراب را؟ تا می پرد جرقّۀ یادتو از سرم می سوزد عصر سیطرۀ التهاب را بر آتش ترم بفشان آب سوخته یعنی نشان حرارت لعل مذاب را طی شد هزاره های مه آلود و عاقبت اینجا رسیده ام که بگیرم جواب را گر قلّه بود
فقیه مدرسه دی مَست بود و فتوا داد
که مِی حرام، ولی بِه ز مالِ اوقاف است
حافظ
(منبع)
شرح و نکتهی دامنه:
مَست درین بیت اشاره است به تعلّقنداشتن به هواهای نفسانی. یعنی فقیه در اوج آزادگی و دانایی و وارستگی و نیز بیوابستگی، فتوای شرعی داد که بیشک شرابخواری (=یکی از نجاسات) حرام است و خورندهی آن حکم خدا را بر زمین میزند؛ اما بدتر از شرابخواری این است کسی اموالی را که برای مردم و عموم و یا برای امر دین و امور غیرشخصی و با قصد خیریّه وقف
چو دست بر سرِ زلفاش زنم، بهتاب رَوَد
ور آشتی طلبم، با سرِ عتاب رَوَد
چو ماهِ نو رهِ نظّارگانِ بیچاره،
زَنَد به گوشهیِ ابرو و، در نقاب رَوَد
شبِ شراب خرابام کند به بیداری
وگر به روز شکایت کنم، به خواب رَوَد
طریقِ عشق پرآشوب-و-آفت است، ای دل
بیفتد، آنکه در این راه با شتاب رَوَد
حباب را چو فتد بادِ نخوت اندر سر،
کلاهداریاش اندر سرِ شراب رَوَد
گداییِ درِ جانان به سلطنت مفروش
کسی زِ سایهیِ این در به آفتاب رَوَد
دلا، چو پیر شدی
﷽
نماز جماعت به امامت کنیز مست
ولید بن یزید در سال ۱۲۵ هجری قمری به خلافت رسید. او به شرابخواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند!شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود همبستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید. عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند. کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد
زندگی انسانهابیشتردر خطا و ندانستنی هامی گذردوهمیشه دنبال مقصر می گردند ...
من یکی ازاونها بودم قطره ای از آب رودخانه ای که گل آلؤد بود.،...ودنبا ل چشمه ای روشن می گشت که قاطی آب های روشن شودولی ترس از آن داشت که روشنای آب ها ظاهرا باشه با یک حرکت گل آلود شود .....ولی نمیدانست که عمق بعضیهارود ها پر از سنگ هست و .....ایکاش زمان به عقب میگشت ...اینقد بی پولی عذاب زجر بی احترامی دنبال روزنه بودم بیشتر پول دوستداشتم تازندگی باعشق یا لوندگری,,,,هرگ
زندگی انسانهابیشتردر خطا و ندانستنی هامی گذردوهمیشه دنبال مقصر می گردند ...
من یکی ازاونها بودم قطره ای از آب رودخانه ای که گل آلؤد بود...
ودنبا ل چشمه ای روشن می گشت که قاطی آب های روشن شودولی ترس از آن داشت که روشنای آب ها ظاهرا باشه با یک حرکت گل آلود شود...
ولی نمیدانست که عمق بعضیهارود ها پر از سنگ هست و... ایکاش زمان به عقب میگشت... اینقد بی پولی عذاب زجر بی احترامی دنبال روزنه بودم بیشتر پول دوستداشتم تازندگی باعشق یا لوندگری
هرگز به پ
مواد لازم سوپ قارچ:4 قاشق غذاخوری کره1 قاشق غذاخوری روغن2 عدد پیاز خمیر4 سیر میخک سیر خرد شده1 1/2 پوند (750 گرم) قارچ قهوه ای تازه خرد شده4 قاشق چای خوری آویشن خرد شده تقسیم شده است1/2 فنجان شراب مارسالا (هر نوع شراب خشک قرمز یا سفید)6 قاشق غذاخوری آرد همه منظوره4 فنجان آبگوشت یا سهام مرغ کم سدیم1-2 قاشق چایخوری نمک را مطابق با سلیقه تنظیم کنید1 / 2-1 قاشق چایخوری فلفل ترک خورده سیاه مطابق با سلیقه تنظیم می شود2 حبه بولیون گاو ، خرد شده1 فنجان خامه سنگین ی
متن ترانه آرمین آراد به نام عطر موی خیس
میزنه دلم باز به هوات بیرونزده نم بارون رو تن تهرونعطر موی خیست وای شهر و پر کرده وبگو دلمو میخوای بگو باش راه میایمن مست شراب دست ساز نگاتممن دیوونه ی اون چشمای سربرانممن نفس ندارم تو هوام نباشیعمرا اگه بذارم از دل من جدا شیلابلای موهات دست منه شونهعشق تو جنونه دلم یه دیوونهرنگ ناز چشمات تیره و روشنچیکارنکردی تو با دل منمن مست شراب دست ساز نگاتممن دیوونه ی اون چشمای سربرانممن نفس ندارم تو هوام نباش
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سو
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):هرکس ما اهلبیت رادوست داردبایدچون ماعمل کندوجامه پارسایی برتن کند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):نخستین موجودی که خدای عزوجل بیافرید, ارواح مابودو آنگاه آنهارابه توحید وتمجیدخودگویا کردسپس فرشتگان راخلق فرمود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):شراب وایمان هرگز در درون یا دل کسی باهم جمع نمیشود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):شراب خوار به گوگرد می ماند.به او نزدیک نشویدکه شمارا بدبو میکند هم چنانکه گوگرد بدبو میکند.
ام
انگور فلّه ایم ، با گلّه ی انگوران، در خمره مخموری در گوشه ی مهجوری ! قراره که روزی “گنداب شوم گنداب”بیا و بَردارم در کوزه بیاندازم! در یوزه بیاندازم سرخ ترین خونِ ، جان را بِچِش از خونم و بعد اگر خوش بود، اگر که شاد شدی ! مرا به نام خودت!“شراب کن شراب”دفتر کهنه ای ام ! ورق نمی خوردمقسم به جان کسی که دوستش داری ورق بزن مرا ! صحیح قرات کن و بعد مرا به معجزه ات !“کتاب کن کتاب”نه فحش بلد بودم ، نه فحش میگویم فحش که میخوردم ، سکوت میکردم!اصلا بیا هر
مجنون را میگفتند: که از لیلی خوبترانند! بر تو بیاریم؟
او میگفت که آخر من لیلی را بصورت دوست نمیدارم
و لیلی صورت نیست
لیلی بدست من همچون جامیست
من ازآن جام شراب مینوشم
پس من عاشق شرابم که ازو مینوشم
و شما را نظر بر قدح است
از شراب آگاه نیستید.
فیه ما فیه
مولانا
پی نوشت:
راستش خیلی حس نوشتن نیست
از دیگران به اشتراک میگذارم
شما هم بپذیرید.
تقویم شیعه
نوزدهم رجب
مرگ معتمد عباسی لعنت الله علیه
در این روز در سال ۲۷۹ هجری قمری المعتمد علی الله احمد بن متوکل ملقب به معتمد به جهنم واصل شد. علت مرگ او این بود که در کنار نهری در حال عیش و نوش بود و در اثر نوشیدن زیاد شراب یا زهری که توسط پسر برادرش در شراب او ریخته بودند، شکمش ترکید. به قول دیگر او در هجدهم رجب به درک واصل شد.
معتمد در ۲۳ سال غصب خلافتش لذت و ملاهی را اختیار کرده بود و امورات مملکت به دست برادرش احمد موفق بود. بعد از او پسرش
در این سحر که سحرهای دیگری دارد
دل من از تو خبرهای دیگری دارد
من آدمم ولی این قلب عاشق از شوقت
فرشته ای ست که پرهای دیگری دارد
به نام مرگ، گلی آمده مرا ببرد
دلم هوای سفرهای دیگری دارد
همیشه بارِ دعا، میوه ی اجابت نیست
دل شکسته هنرهای دیگری دارد
و آخرین قدم عاشقی رسیدن نیست
که گاه عشق، اگرهای دیگری دارد
هزار مرتبه عاشق شدی ندانستی
که عشق خون جگرهای دیگری دارد
تو کوله بار، سبک کن که پشت مه گویند
پل از تو درّه خطرهای دیگری دارد
تو خواب رفته ای و ج
یه اسلامی شد اسلام که وقتی سیدالشهدا رو کشتن،مسلمونا نمازخون ها ریش دارهای مدینه نگفتن یزید عجب پسته کثیفه فاسده که اومده پسر پیمبر رو کشته،گفتن شنیدیم یزید شراب میخوره و زنا میکنه یعنی یه اسلامی که خط مقدمش خط قرمزش زنا و شراب و اینا است نه ظلم نه قتل، اونم قتل سید شباب اهل جنت
سخنرانی های محرم امسال حاج آقا کاشانی نکته های خیلی مهمی داره اگه میتونید پیگیرش باشید
(تقابل اسلام علوی و اسلام اموی)
http://www.hkashani.com/?cat=5169پ.ن:
پیاز داغ سرخ کردن واسه آ
می گویند:
روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.
شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟!
شمس پاسخ داد:بلی.
مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
...ـ در این موقع شب ،شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
- با این کار آبرو و حیثیتم بین خد
1. آنکه از باده محبّت پروردگار سرمست نشده و در هوشیارى بسرمىبرد، هیچ خوشى و عیشى در این دنیا ندارد. و آنکه از شراب عشق ننوشیده و در سنگینى مستى، حجاب أنانیّت را کنار نزده و جان نباختهاست، رأى صواب و دوراندیشى را ازدست دادهاست.2. کسى که عمر او تباه شد و از حضرت محبوب هیچ نصیب و بهرهاى ندارد، باید بر حال زار خود سخت بگرید!و لذا در مورد کسى که عشق و محبّت حضرت حقّ در دل او موج مىزند و آن عشق و شور او را به سوى خدایش هدایت میکند، مىفرمودند: ز
قرار بود دوشنبه ها روز من باشه اما آخرش چی نصیبم شد ؟
جمعه های سرد و غبار آلود
+
who has a why to live for can bear almost any
how
Nietzsche
++ نمی دونم قبلا هم اینقدر گیج میزدم یا حاصل دلتنگی برای نارنگی غیر توی مغزمه !
From chaos to order there are many big chaos
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
در اسلام عمری است که امیر المومنین سقیفه،یزید، سر فرزند پیامبر رحمت را درون طشت شراب می گذارد و با چوب خیزران بر ...ضربه میزند،
در اسلام عمری است که خلیفه سقیفه ،یزید،شراب مینوشدوبا محارم زنا میکند.
و اهل بیت پیامبر را اسیر میگیرند.
یزید فرزند خلف دایی مسلمانان سقیفه معاویه تربیت یافته سقیفه است
معاویه حاکمی است که از طرف عمر اختیار تمام داشت
و عمر چشم بر روی تمام اشرافیت معاویه و ربا و...بست
در چشم
باز هم خوانده به خود دلبرجانانه مرا
برده است نیمه شعبان در میخانه مرا
آن جفا کار فسون با لبک نسترنش
داده است جرعه شراب ازمی وپیمانه مرا
با خط دور لبش با صنم جان و تنش
داده است مستی جان از تب جانانه مرا
کرده است زلف رها بر سر و بر شانه خود
می کند مست و خمار دلبر افسانه مرا
سیدم گشته به دنبال دل سوخته اش
که لب چون شکرش کرده چو دیوانه مرا
مسیح کیست وچیست!!
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- دریک کانال مسیحی که من درلحاظ اخر ان رسیدم-بحث های جالبی یک جوان ایرانی که معلوم میشود که مسیحی شده است بایک ایرانی دیگر که به سئوالات ایشانپاسخ میداد وسئوال اینبوده است- حضرت مسیح علیه السلام- کیست وچیست- ایشان فرمودند جنگ شدیدی بین اسقفهابوده است بخصوص بین اسقف های روم وقسطنطنیه واسقف ها اهم درتضاد بودند ونزاع سختی بین انها بوده است - اصل نزاع براین است هم مسیح خدا است وهم انسان
برای تو اما غروب مهآلود و نم نم ریز باران و تشویش همیشه دیر بودن و اضطراب هرگز نرسیدن و لغزیدن پا در لحظه آخر و شکسته شدن تمام پل ها و گم کردن مقصد و سرگردانی در زمین های ناشناخته و بی زبانی زبان ها و سکوت چشم ها. در پس زمینه فریادهای به آمیخته شاهین و نامجو و حتا آدریان...
هر روز سنگ ، هر روز گلوله
هر روز سنگ
هر روز گلوله
هر روز آسمانی
که بر زمین نمی گرید
هر روز زندگی
هر روز نوشیدن شراب زندگی
تو زندگی را در چه پیمانه ای می نوشی؟
پیمانه ی تو
لیلای توست
ای مجنون زندگی.
موضوع مقاله: شراب خواری، مسئله ای که بی خردی آتئیست ها را اثبات می کند!
1 مقدمه:لابد شما هم دیده اید آتئیستها در فضای مجازی ادعا می کنند خردگرا هستند. آزمودن این ادعا بسیار ساده است. باید دید آنجایی که خردگرایی با لذت گرایی در تضاد قرار می گیرد کدام یک اصالت می یابد؟ لذت گرایی یا خرد گرایی؟!2 مضرات شراب خواری:خوردن شراب نه تنها برای رشد مغز بسیار خطرناک است بلکه عملکرد مغز در نسلهای آینده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد آنها را در معرض اختلالات
هیچ جا نرفتم
خواب آلود بودم اما نه در حدی که بشه خوابم ببره
سه تا قرص خوردم اما بیدار موندم
و فوقع ماوقع!
الان ساعت یک هست پایان مراسم شب قدر!
و من تمام مدت سر تو گوشی تو رختخواب بودم!
این دو تا قرصها انگار قویتر از اون قبلیه هستن در اون موضوع خاص! احتمالا از فلوو باشه نه از کیو
حکمت چند ضرب المثل قدیمی:درزمان قدیم که یخچال نبود، خنکترین آب قنات در تهران، قناتى بود که بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد. بعد از آن، هرکس به زندان میافتاد، میگفتند رفته آب خنک بخوره.و این اصطلاح بعدها شامل همه زندانیهایی شد که به زندان میافتاد
⬜️ قدیما که تهرانیها با ماشین دودی میرفتن زیارت شاه عبدالعظیمپول رفت و برگشت ماشین رو باید اول میدادبرای همین اهالی شهر ری که مطمئن بودن اینا چون پول بلیط رو قبلا دادن حتما برمیگردن خ
دو شب پیش به یکی از دوستام پیام دادم و خواستم یکمی حرف بزنیم بهم گفت حوصله تایپ ندارم و اگر میتونم بهش زنگ بزنم.من نمیتونستم زنگ بزنم.ینی هیچوقت نمیتونم.حرف زدن برام سخته وقتی کسی پیشمه.معذبم و اذیتم.در نهایت ازش خداحافظی کردم و اون شب هم گدشت.انگار دایره ارتباطام به اجبار هر روز داره کمتر میشه.هیچ دوستی اینجا ندارم و همه دوستیام به چت کردن محدود شده که از یه جایی به بعد برای خودمم خسته کننده میشهخودم هم تاحدی گریزان شدم از رودرو شدن با آدما.ا
بسم رب الرفیق
همیشه بعدِ پشیمونی از قضاوت در نگاه اول، به این فکر میکنم که چقدر پر شدهم از آگاهیهای بیفایده! چیزهایی که میدونم درستاند ولی بهشون عمل نمیکنم.
من فهمیدم که از ظاهر آدما نمیشه قضاوت کرد، من شنیدم که انّ اکرمکم عندالله اتقاکم! به من گفتن که اگر دیدی شخصی شب گناهی ازش سر زد، صبح با این چشم که گناهکاره نگاهش نکن؛ چه بسا توبه کرده باشه و... ولی انگار یه "من" ِ خودبرتربینِ توخالی همیشه به من چسبیده! و حتی جاهایی که حواسم
همان لحظاتی که آدم فکر میکند یکی از بنده های خوب خداست، ندانسته دارد سقوط می کند. نمی دانم چه حکایتی ست. نمی دانم چرا. فقط می دانم هر بار که ظنم به خودم خوب شد، بعد از یک بازه ی زمانی تبدیل به آدم افتضاحی شدم. مثل حالا.
منی که لفظ شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد ...
بدترین صفت اخلاقی یک انسان چیست؟
در جامعه قرآنی، باید صداقت حاکم باشد؛ بدترین صفت اخلاقی و ریشه بسیاری از گناهان، دروغ است؛ خداوند فرموده است که دروغگویان مومن نیستند.در یادداشت «نظافت و نظم؛ از اصول اخلاقی در جامعه قرآنی»، اصل «نظافت و نظم» بیان شد و در یادداشتی، حجتالاسلام سید محمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه در خراسان رضوی به «صداقت» به عنوان یکی از اصول اخلاقی در جامعه قرآنی، پرداخته م
وقتی معرفی مولانا حرام می شود.
چند سال پیش در یکی از مراکز آموزشی ، در کلاس فارسی عمومی ، بحث مولانا و مثنوی مطرح شد.
سوال کردم:
چند نفر مثنوی را مطالعه و با مولوی آشنایی دارند؟
آشنایی در حد کلاس های دبیرستانی بود.
دوباره سوال کردم ، چند نفر کتاب مثنوی را دیده اند؟
فقط یک نفر پاسخ داد : در کتابخانه این کتاب را دیده است ؛ اما مطالعه نکرده است.
بحث به شمس تبریزی کشیده شد و دوباره سوال کردم: کسی با شمس تبریز
خالی شدن ذهن از خیالات گناهآلود شروعی برای تکامل اخلاقی و معرفتی انسان و باز شدن در معارف الهی است و همه این اتفاقات وقتی رقم میخورد که ما چشم و گوش کنترل شدهای داشته باشیم که اجازه دیدن و شنیدن صحنهها و سخنان وسوسه برانگیز و گناهآلود را نداشته باشندرسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)«کسی که از نگاههای ناروا بپرهیزد، حق تعالی ایمانی به او عطا خواهد کرد که شیرینی آن را در قلبش احساس کند.»مستدرک الوسائل، ج 14، ص 368
ای صدایم همه با موج تو تنظیم شده
دوستت دارم و ماه شبِ هستیم شده
روزگار من از آن روز که تو آمده ای
با نگاه های مه آلود تو تقویم شده
من که محکوم به جرم تو شدم باز ولی
جرم زیبایی ات آیا به تو تفهیم شده؟
دور از آغوش تو دلتنگ ترینم آری
پهلوانی که به آغوش تو تسلیم شده
بی تو با هرچه که باشد همه محکوم شدم
مثل مظلوم ترین کشور تحریم شده
نه فقط این غزل تازه سید ، بلکه
دفتر عاشقی من به تو تقدیم شده
یسئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکبرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَ یسئَلُونَک مَا ذَا ینفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکُمُ الاَیتِ لَعَلَّکمْ تَتَفَکَّرُونَ.(۱)درباره شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است. »۱
از جمله گناهان کبیره از نظر دین اسلام خوردن مشروبات الکلی است.
اغلب اهل جهنم جهنمی زبان هستند. گناهان زبانی بسیار است مثل آبرو بردن! فکر نکنید همه شراب می خورند و دزدی می کنند ، یک مشت مومن مقدس ظاهری را می آورند جهنم که اینها در صفوف نماز جماعت یا هیئت می نشستند و آبروی دیگران را بردند.
کتاب «تفریحات ایرانیان» رودی مته، مورخ و محقق هلندی، شاهکاری است برای
کسانی که میخواهند تاریخ اجتماعی بخوانند و از این بُعد کتاب جذابی است.این کتاب در خصوص تاریخ مصرف مسکرات و مخدرات در ایران از دوره صفویه و قاجاریه مستنداتی به دست می دهد؛به عنوان مثال ،شراب در ایران از صدر اسلام ممنوع بوده است اما ما خرده فرهنگهایی داریم که پدیده جالبی است که نام آن را نهاننوشی می شود گذاشت.مته در جاهایی از کتاب به چگونگی برخورد با شراب چنین اشار
پاییز
ای مسافر خاک آلود
جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری
...
حالا دوم مهر هزارو سیصد و نمیخواهم بدانم چند است
و من...
مفتخر شدم
مفتخر شدم به دیدن اولین پاییز
اولین پاییز زندگانی ام
آخر
چگونه بگویم
باتو همه چیز از نو شروع شد....
دیروقت خوابیدن و تا پاسی از شب بیدار بودن و به کامپیوتر خیره شدن میتواند سبب پفآلود شدن چشمها گردد. پس کیسههای کوچک و آرامبخش چای گری ارلی که در کمد دارید نه تنها تشنگی شما را برطرف میکند بلکه میتواند به رفع خستگی چشمان شما هم کمک نماید، و این به علت خواص ضدالتهاب چای است (چای ارل گری چایی گوارا و جزء نوعی خاص از چایهای طعم دار شده میباشد).
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود
ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند
سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد
خلوتیان آسمان تا چه
ف-ح ام گم شده، کنار دریا با سیگاری نیمه سوخته و یک گیلاس شراب منتظرم که بیاید و دست در پشتم بگذارد و با آهی بنشیند و بگوید سلام، بلاخره اومدم و لبخند بزند. منم نگاهش بکنم و با یه لبخند بگم سلام و به نوشیدن ادامه بدهم و این لحظات در این نقطه تا هزاران سال متوقف شود.
ترکیه و پیرامون آنتالیا را با تفریحی خارج از جاده از و کاملاً جدید با تور کواد سافاری آنتالیا کشف کنید.
تور کواد سافاری آنتالیا Quad Safari یک نوع جهانگردی در میان جنگل های کاج و جریان های گل آلود در مناظره باشکوه کوههای توروس و جنگل ها و مزارع تور آنتالیا با موتور سیکلت های عضلانی و با اسب بخار بالا همراه با راهنمایان باتجربه و آگاه و بدون استرس و ترکیب ایده آل از تعطیلات و سرگرمی رانندگی را برای شما به ارمغان می آورد.در تور کواد سافاری آنتالیا
فیلم Escape Room «اتاق فرار» ساخته آدام روبیتل، فیلمیست که طرفدارن ژانر ماجراجویی، معمایی و راز آلود را به چالش میکشد. قطعا پیش از این با فیلم هایی مثل اره آشنایی دارید، فیلم اتاق فرار نیز ماجرای گروهی از افراد را به تصویر میکشد که در فضایی راز آلود گیر افتاده اند و برای بقا تلاش میکنند.
داستان از این قرار است که شش نفر برگزیده میشوند تا برای کسب جایزه ده میلیون دلاری در اتاق فرار با هم رقابت کنند. اتاق فرار محلیست که در واقعیت هم وجود دارد و افر
کلامِ تنهایی
مقیم گشته دلم در مقام تنهایی
وناتمامِ تمامم، تمامِ تنهایی
درون دفترِ شعرم غزل شد اشک آلود
ردیف می شود اینجا کلامِ تنهایی
چو پینه دوزِ کهنسالِ دیده کم نورم
که وصله ها زده بر التیامِ تنهایی
منم که بامنِ خودگویم این سخن هرشب
"سلام جامِ مقدس، سلامِ تنهایی"
فروغ ماه گوارای بزم مستان باد
ستاره ای ندرخشیده بامِ تنهایی
سکوت می کنم اما سکوتِ درد آلود
قسم به بغض گلویم، به شامِ تنهایی
#فرشید_فلاحی
عقل اگر میخواهد از درهای منطق بگذرد
باید از خیر تماشای حقایق بگذرد
آنچه آن را علم میدانند، اهل معرفت
مثل نوری باید از دلهای عاشق بگذرد
طفل میگرید مگر میداند این دنیا کجاست؟
عمر چون با هایهای آمد به هقهق بگذرد
هر بهاری باغبان راضی به تابستان شود
باید از خون دل صدها شقایق بگذرد
صبر بر دور جدایی نیست ممکن بیشراب
همتی کن ساقیا! تا مثل سابق بگذرد
از گناه مست اگر زاهد به کفر آمد چه غم
از خطای اهل دل باشد که خالق بگذرد
فاضل نظری
ای خوب تر از خوب تر از خوب تر از خوب
از روز ازل یاد تو در سینه محجوب
ای زلف تو گره خورده به پیچ و خم بسیار
ای روی تو برخاسته با ماه به پیکار
ای باده مستانه تقدیر الهی
ای آمده در کار تو تدبیر الهی
ای برده شراب لب تو هوش ز هشیار
ای داده به یک اشاره تو خواب به بیدار
ای آنکه نگفته غم دل لیک بدانی
از خانه دل هرچه غم است نیک برانی
ای حضرت جان حضرت جان حضرت جانی
ای پادشه دین و جهان دلبر آنی!
اندوه من از دوری تو باز فزون شد
وقت است طبیب دل من خود
قدرت سیل را جدی بگیریم حتی سی سانتیمتر!
سی سانتیمتر آب گل آلود قادر است یک خودرو سواری سبک را معلق کرده و از مسیر خود منحرف کند. همچنین میتواند یک صندلی ریاست به محکمی استاندار را معلق کرده و کسی در حد " مناف هاشمی " را کله پا کند!
من از اسمان تنها خواستم ببارد. بر مزرعه ای که مدتهاست در نگاهش ارزوی قطره های باران موج می زند.
من از مترسگ با کلاه زرد خواستم بیدار بماند. بر سر دانه های خواب آلود گندم که مدت هاست به خواب زندگی کردن رفته اند.
صدای آرام در گوشم زمزمه کرد، خودت چکار می کنی؟
بار دیگر به فکر فرو رفتم با مظمون این سوال که خواسته ام از خودم چیست؟
شراب. خاطره. یادآوری. اندوهی منتشر در فضای لایتناهی. سیگار. مرزِ باریکِ حالِ خوب و حالِ بد. صدای مرضیه. من به این انباشتگی و فشار حافظه و خاطره عادت دارم. کلماتِ سلین. مرگ قسطی؛ "دوباره تنها شدیم، چهقدر همه چیز کند و سنگین و غمناک است". عرق. که زمستان جز زخم، برف هم دارد. راه رفتن بر روی آن مرزِ باریک. آسمانِ سیاه و زمینِ سفید. معلق بودن در آن فضای لایتناهی...
دو روزی میشه که ساعت دیواری اتاق خواب مونده و یه ساعتی عقب افتاده. البته کار می کنه اما هر چند وقت یکبار که میزونش می کنم یک روز صبح پا میشم می بینم که یه ساعت عقب افتاده. حالا نمی دونم به خاطر نامیزون بودن روی دیواره، به خاطر قدیمی بودن، یا واقعا باتریش ضعیف شده. یا شاید هم با من لج کرده.
امروز هشتِ هشتِ نودوهشت بود. از مدتها قبل، میدانستم که این تاریخ، تاریخ مهمیست! منتظرش بودم؛ با ترس و لرز!
امروز، نشستم به تماشای داستان اسباببازیها. Toy Story. قسمت چهارم. من از قسمت دومش دیده بودم. آنوقتها اینگونه نبود که هر روز یک انیمیشن جدید در بیاید و بگذارند جلویمان که ببینیم! برای همین، «داستان اسباببازیها»، قسمت دوم، با آن دوبلهی تکرار نشدنی را بارها دیدهام. بارها. بارها. بارها. بارها.
امروز، سراسر بغض شدم. دیدن همچین
اختلال و نابسامانی در هر یک از امور و شئون کشور ناشی از بی کفایتی و سوء تدبیر رئیس و مسئول آن موسسه یا اداره است. چه تا آب از سرچشمه گل آلود نباشد به این تیرگی نمی گذرد و با آن گرفتگی با سنگ و هر چه سر راه است برخورد نمی کند. عبارت مثلی بالا با آنکه ساده به نظر می رسد ریشه تاریخی دارد و از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است.
ادامه مطلب
گفتم: یه بار یه جا خوندم میگفت اگر خوب نشی، به بقیه هم صدمه میزنی.
و چند وقته دارم فکر میکنم خوب نخواهم شد.
و اونوقت بقیه ای در کار نخواهد بود.
مِه: آه, How I found this to be true. و من خیلی میترسم از کل این پروسه.
حس میکنم یه حلقه بی نهایته، صدمه زدن و صدمه خوردن، که هر چی عمیق تر بری بیرون اومدن ازش غیرممکن تره. Then again، شاید من هیچ وقت بیرون نیومدم.
برای قدم برداشتن خسته نیستی؟ من فکر کنم انرژیش رو هم نداشته باشم حتی.
گفتم: یه بار یه جا خوندم میگفت اگر خوب نشی، به بقیه هم صدمه میزنی.و چند وقته دارم فکر میکنم خوب نخواهم شد. و اونوقت بقیه ای در کار نخواهد بود.
مِه: آه, How I found this to be true. و من خیلی میترسم از کل این پروسه. حس میکنم یه حلقه بی نهایته، صدمه زدن و صدمه خوردن، که هر چی عمیق تر بری بیرون اومدن ازش غیرممکن تره. Then again، شاید من هیچ وقت بیرون نیومدم. برای قدم برداشتن خسته نیستی؟ من فکر کنم انرژیش رو هم نداشته باشم حتی.
35 با سبک های مختلف آزمایش کنید و آموزش طراحی لوگو را دنبال کنید .40-خلاق-آرم-طرح-به-الهام بخش-شما-تجارت-زنان-انجمنطراحی شده توسط Dragisa Trojancevic
بازی کردن با سبک و سیاق می تواند گزینه های گوناگونی را ایجاد کند که حتی ممکن است در نظر نگرفته باشید. بعنوان مثال ، علاوه بر پیاده سازی یک تصویر در یک تصویر ، انجمن زنان تجارت از یک سبک بسیار لبه دار و کاملاً سیاه و سفید استفاده می کند. با استفاده از سبک های مختلف ، آرم خود را ایجاد کنید و ببینید کدام یک برای
ترافیک اول جاده چالوس؛ صبحانه نخورده و ضعف زده و خواب آلود سر ظهر در حالی که رله های فیوز سوخته بود و کولر هم کار نمیکرد؛ گفت اصلا قابل بخشش نیست
گفتم اتفاقا یکبار نبخش. اصلا اونی که گفته " لذتی که در بخشش هست در انتقام نیست " لذت انتقام رو تجربه نکرده بوده.
بد بودن گاهی چقدر خوبه. اگر فقط در حد روایت و حرف باشه، نه بیشتر.
دارم به این فکر میکنم که اگر خواستم یه روز ازدواج کنم مطمئن بشم طرف مقابلم پر خواب نیست !!!
وگرنه قطعا جدا میشم !
از صبح تا الان تو اتاق خوابیده !
گفت برا نماز بیدارش کنم ساعت ۶ عصر و بیدارم نشد !
هر روزشم همینه ها !
تو این ۶ سال عین هر روزش همینه ...
بعد میگه نه من زیاد نمیخوابم !
میخوام کله اش رو بکوبونم به دیوار :))
یعنی اگر هم خونه ام بود یا تا الآن کشته بودمش ، یا به احتمال ۹۹ درصد خودم رو کشتم ...
بعد از طهارت خیال، طهارت عقل هست. طهارت عقل دردو زمینه هست: یکی زمینه نظری یکی زمینه عملی. زمینه نظری یعنی اینکه عقل انسان بتواند در استدلالات عقلی خودش درست عمل کند، درست نتیجه بگیرد. البته این بیشتر در زمینه ی فلاسفه مطرح می شود، منطقیون مطرح می شود که اینها در استدلالات خودشان بتوانند درست استدلال کنند، نتیجه درستی بگیرند از استدلالات خودشان، از برهان هایی که می آورند نتیجه درستی بگیرند. در زمینه عملی هم عقل انسان بتواند حُسن و قب
من که شک کرده ام به چشمانمکه چگونه تو را نمی بینددخترت به بوسه محتاج استبوسه ای از لبت نمی چیندال س لا م عل یک یا م ظ ل وممن زبانم به لکنت افتادهگوشواره به روی گوشم نیستزجر ملعون به دخترش دادهروی ناقه نشسته بودم که دشمنت رسید و هی هل دادمن کجا شکل پیرزن هستمتازه دندان شیری ام افتادسر بازار دیدنی بودیمجشن و هلهله ها به پا کردندبین کوچه پس کوچه ها مردمخارجی مرا صدا کردندبه کسی من نگفته ام جز توماجرای سکینه را بابادلقکی میان بزم شراب ...عمه جان م
درد شدیدی در ساق پاهاش میپیچد،،راه طولانیی را بی وقفه دویده است ،نفس نفس زنان دستش را به نیمکت پارک میگیرد ،روی نیمکت ولو شده است ،کفشش را با حرص به کناری پرت می کند ،داخل کفش از خون خیس شده است ،پاهایش زخمی و خون آلود است ،می ایستد ،بدون کفش بدون چشم،چشم هایش رفته اند! گودی چشم در صورتش از تاریکی پر شده است و رگه های خون سرخاب گونه هایش شده ،ارام ارام قدم بر میدارد ،ارام،ارام،ارام ...می رود تا انتهای دنیا!
درد شدیدی در ساق پاهاش میپیچد،،راه طولانیی را بی وقفه دویده است ،نفس نفس زنان دستش را به نیمکت پارک میگیرد ،روی نیمکت ولو شده است ،کفشش را با حرص به کناری پرت می کند ،داخل کفش از خون خیس شده است ،پاهایش زخمی و خون آلود است ،می ایستد ،بدون کفش بدون چشم،چشم هایش رفته اند! گودی چشم در صورتش از تاریکی پر شده است و رگه های خون سرخاب گونه هایش شده ،ارام ارام قدم بر میدارد ،ارام،ارام،ارام ...می رود تا انتهای دنیا!
ماکارونی پاستو را با مرغ مارسالا میل کنید
مواد لازم ماکارونی پاستو با مرغ مارسالا:4 فنجان ماکارونی پن پنیر2 قاشق غذاخوری روغن زیتون ، تقسیم شده است2 پوند سینه مرغ بدون پوست ، بدون برش به نوارهای نازک تقسیم شده است3 میخک سیر ، چرخ کرده2 قاشق چایخوری پوست لیمو رنده شده1 فنجان شراب مارسالا2 قاشق غذاخوری آب لیمو1 فنجان پنیر پارمزان رنده شده1 لیوان 2٪ شیر1 مخلوط سس پستو خامه ای پاکت1 قاشق غذاخوری ریحان خرد شده1 قاشق غذاخوری جعفری تازه خرد شده
طرز تهی
خیلی انسان باید مواظب باشد یکوقت شیطان ما را به این جهت توجه ندهد که من در عمرم گناهی نکرده ام، چنانکه دیروز یک بنده خدایی آمده بود منزل، صحبت می کرد می گفت کارهایم گره خورده و کاسبی ام. زمین دارم نمی توانم بفروشم، کاسبی ام همینجور تخته شده و مانده ام.
گفتم شما در خودت یک توجهی کن، ببین چطوری است؟
می گفت آقا من هرچه در خودم نگاه می کنم، گناهی نمی کنم؛ معصیتی نمی کنم؛ اما نمی دانم چرا گره خورده ام؟
یعنی واقعاً ما اینگونه هستیم. چرا انسان اینگونه
✨✨مرده شور ترکیبت را ببرند ✨
مردی به نزد قاضی آمد، گفت: ای راهنمای مسلمانان! اگر خرما خورم، دین مرا زیان دارد؟ گفت: نه. گفت اگر قدری سیاه دانه با آن خورم چه؟ گفت: عیبی نباشد. گفت: اگر آب خورم چه شود؟ گفت: بر تو گوارا! آن مرد گفت: خب شراب خرما از همین سه است. آن را چرا حرام گویی؟
قاضی گفت: ای مرد، اگر قدری خاک بر تو اندازم، تو را ناراحتی پیش آید؟ گفت: نه. گفت: اگر مشتی آب بر تو ریزم، چه؟ گفت هیچ نشود. گفت: اگر این آب و خاک را با هم بیامیزم و از آن خشت
درباره این سایت