نتایج جستجو برای عبارت :

بهاران خجسته باد

 
سلام
عیدِ نوروزت مبارک
جشنِ باستانیِ بهار بر تو میمون و خجسته باد
چطوری گلِ همیشه بهار
باری اگر از احوالِ ما بپرسی حالمان خوب است جز دوری تو
دیروز مطلبی برایت نوشتم و عید را شادباش گفتم، ولی نفرستادم
بهتر که نفرستادم
کلماتم گویای حالِ خرابم بودند و خواندنش مُصَفّای جانِ نازنینت نبود
بهتر که نفرستادم
حال، بعد از طلوع و غروب خورشید در سال جدید تبریک مرا پذیرا باش
جامه ی سبزه و گل 
رقص پروانه و شور و احساس 
نغمه ی مرغ سحر 
و شکوفایی گل بر ساقه 
مژده ای دل که بهاران امد 
باز کن پنجره را 
 به تماشا بنگر 
موسم چهچه بلبل 
به گلستان امد 
مژده ای دل که بهاران امد 
زندگی را به تماشا بنگر 
که خدایی ایست  همین نزدیکی 
روی یک فصل بهار 
به شکوفایی احساس گل و جرعه اب
درتراود پس فصلی بوران 
نفس لاله سرخ در گلدان
موسم عطر بهاران آمد 
مژده ای دل که بهاران آمد 
شاعر:::محمد علی خالقی 
هیئت دل روضه ی گلهای باغختم خزان مجلس آقای باغخشّ و خشِ برگ و صدای زمینزمزمه از شِکوه ی فردای باغگردنه ها در شب و ابر سیاهتابلوی نقّاشی یلدای باغکشف حجاب همه ی شاخه هالُختی اندام دلارای باغآمدن قاصد پیغام برفقارِ کلاغ و ننه سرمای باغکشت همه حاصل بی حاصلیپوچی مطلق شده رویای باغبلبل شوریده امیدش ، رسدبوی بهاران و تماشای باغ می رسد از ره خبر خوش ، تمامدوره ی برف و یخ و سرمای باغ.               احمد یزدانی.
کنار یک خلوت عاشقانهدستهایم را گرفتی و عشق آغاز شد!
من نمی‌دانستم که عشق از دستهای تو می ریزد به چشمان من!و اینگونه،مرا سبز کردی در بهاران آغوشت!
عشق داشتن تومثل رویای زندگی در سرزمین شعرعشق داشتن تومثل بزرگ‌ شدن تدریجی سرو کنار جوی عاشقیعشق داشتن تومثل خوابی که بیدار شدنش آغاز مرگ‌ است!
سحر،در‌گوشم چلچله ای شعری از تو خواند،می خواهم بهاران را لمس کنممی خواهم،میان هزاران بوته بنفشهتا می وزد باد میان گیسوانتمی خواهم بکارم دستهایم را برا
1250مترباغ ویلای لوکس در شهرک بهارانکدملک در املاک آسایش : 386دارای 180مترویلا سه خوابه با دوخواب مسترمحوطه سازی و نوپردازی بسیار شیک و دلنشیناستخرزیبا با تاسیسات کاملسرایداری مجزاانشعابات کاملآلاچیقباربیکیوسند شش دانگ عرصه واعیان
 برای پیوستن به کانال تلگرامی ما به آدرس زیر مراجعه کنید :https://t.me/amlakeasayesh0از سایت ما دیدن فرمایید:http://asamelk.com0912265637109034208380قشقایی
برنامه هفته پایانی مسابقات لیگ هفت سنگ نوجوانان روستای ممرآباد:جمعه 98/01/30ساعت 10 صبحمحراب - بهاران بهمن - متحد متحد - بهاران محراب - فجر نو جوایز تیمهای برتر شنبه شب در مراسم جشن نیمه شعبان ( مهدیه روستای ممرآباد)  اهدا خواهد شد. هیات بومی و محلی شهرستان کاشمر
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دارم شعر باران
ابر بهاران یاد یاران
یاد رخسار تو خورشید دلم شد
مهمان چشمم رویای تو
در باغ جانم آوای تو
از نگاه تو صبا مژده ها دهد
بر زلال آب چمن بوسه ها زند
مرغ سپیده خوش می سراید
نرم و سبک بال پر بگشاید
مثل نسیمی بر موج آ
مثل پریدن پرواز خواب
همه جا رنگ سحر چهره نموده
آبی و دریا در جان هم
ابر و سپیده پنهان هم
به تماشای تو گل سینه گشوده
در دفتر عشق طرحی دارم
رنگ زمان را شرحی دارم
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دار
چند روز بود دوباره مانیتور لپتاپم خراب شده بود، امروز بردمش تعمیر و باز رفتم مرکز تبادل کتاب، دامن از دست برفت و اینا رو خریدم :دیچند وقت پیش در‌به‌در دنبال یه جمله، بیت و ... بودم که بنویسم اول یه کتاب و پیدا نشد. امروز پیدا کردم ولی دیگه دیر شده، ایشالا کتاب بعدی :دی نکته آخر اینکه فریدون دختری به اسم بهار داره و شعر فریدون پر از بهارهمن با خیال خویش،با خوابهای رنگین،با خنده‌هایِ دخترِ دردانه‌ام «بهار»با آنچه شاعران به بهاران سروده‌اند؛
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
پیامبر(صلی الله علیه وآله):همانا پروردگارشما باحیاوبخشنده است وشرم داردازاینکه بنده دست به سوی او بگشایدودست خالی بازش گرداند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):به دنیا ناسزا مگوییدکه آن نیکومرکبی است برای مؤمن , زیرا بوسیله آن به خیر وخوبی میرسدوازشروبدی میرهد.هرگاه بنده بگوید:لعنت خدابردنیا. دنیاگوید:لعنت خدابر نافرمانترین ما نسبت به پروردگارش.
امام کاظم(علیه السلام):کم گویی حکمت بزرگی است. پس همواره ساکت باشیدچراکه سکوت آسایش نیکو وسبک
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند...
 
همه یا رفتند یا دارند میرند.
فقط من موندم و چند نفر دیگه..
حس جاموندن خیییلی حس بدیه.
حسرت خوردن...
حسرت و افسوس اون دنیا چندییییین برابره.
 
* الهی بحق حسین و آبروی حسین ما را ببخش و پای حرکت بهمون بده.
 
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
"ه.سایه"
من،
شهری را می شناسم
که در فقدان من
آه می کشد
اشک می ریزد
نوحه می کند.
من،
شهری را می شناسم
که بی مزد و منت
بی هوا و هوس
و بی آنکه شبی را در آن خفته باشم
دوستم دارد.
و هر بهار
با چهره ای خجسته
و با دسته گلی ارغوانی
به پیشوازم می آید
و پیشانی ام را می بوسد.
ای مرغ بال وپر شکسته تقلا چه می کنیتیری به قلب تو نشسته ،حاشا چه می کنیطوفان حادثه تنیده به غمها وجود توای یار دل خجسته تماشا چه می کنیهر سو به سمت راه نگاه تو می دودبندی به پای تو بسته پر وا چه می کنیاحساس می کنی که رسیدی به حاجتتعشقت طلب زمرغک عنقا چه می کنیبا خستگی به راه طلب می روی چرا؟از آنکه زکوی تو رسته تمنا چه می کنیهر دم به انتظار که ،تو نشستی به انتظاراین کوچه  را به انتظار مهیاچه می کنیبا درد یارسوختی وبه دل پر ز آتشیبا این غم وفراق و
در این شهردر این آبادی که می وزد سکوت خزان در این بهاران بی عشق و عاشقیمی دمد  همچنان فریاد سیاهی های مرگدر این ناگواری های روزگاراندر حسرت یک دیدار ساده ام!
 
خسته از سایه های فرار کرده از خورشیداین مردمان فراری از دیدار ماهمن در این شب بلند بی فردادلخوش لمس گیسوان توحتی در خوابم....
من در این شهر بی ذوق ترانهدر حسرت یک لحظه شنیدن صدایتمشتاقم به دیداری کوتاه،آنقدر کوتاه که بگویم از ژرفای وجودم:دوستت دارم ای همه راز و نیازم....
چه زیباست  رویش جوانه ها ی سر براورده از یخهای زمستان ...
چه زیباست خرمی دشت و دمن و چه دلچسب است گرمای افتاب اردیبهشت ...
چه باطراوت است  باران بهار   که می شوید صورت های اشک الود  از جفای سرما  و می زداید  غصه از دلهای   اکنده از غم انتظار بهاران را ...
چه زیباست بازگشت پرتدها ی مهاجر  و  رقص سنجاقکها و بازیگوشی سنجابهای  بیشه زار ...
و چه زیباتر که میلادت  فرخندگی و میمنت این  همه موهبت را دوچندان می کتد ...
میلادت مبارک ...
سلام اینجانب علیرضا خجسته از شهر بهمن از توابع شهرستان آباده استان فارس عرض سلام و خسته نباشید دارم اینجانب سال گذشته یک جلسه از برنامه سه شنبه های مهدوی را در شهر خودم برگزار کردم و قصد دارم مجدداً این برنامه را اجرا کنم که به حمایت های مالی نیاز دارم ،پیج قبلی بنده به آدرس instagram.com/seshanbeh_haaye_mahdavi_bahman
 البته من با همین نام کاربری دوباره این صفحه را درست کرده ام که ممکن است صفحه قبلی من را نیاورد بنابراین لطفاً در ذره بین اینستاگرام خود نام شهر
در همه‌ی دوره‌ها مردم نیک یافت می‌شوند ، اما در آن سال‌ها ، روزگاری که داستان ما در بستر آن روان است ، از این‌دست مردمان بیشتر یافت می‌شدند . چشم‌های مراقب هنوز مهلت نیکیِ ساده‌ی مردم را به‌خود ، از آن‌ها نگرفته بود . نیز نیکی گناه نبود . کردار نیک جسارت می‌خواهد . و در آن دوران ، هنوز این جسارتِ خجسته درهم نشکسته بود ، گرچه قوام هم نگرفته بود .
کلیدر ( محمود دولت‌آبادی )
فاطمه نقاش است. حرفه‌ای نیست اما تا حدودی کارش خوب است. زمستان، بی هوا و بی مناسبت، تابلویی به من هدیه داد. دوستش داشتم. کوباندمش به دیوار اتاقم. اما هر بار که نگاهم به آن افتاد، پیش از دیدنِ طرح روی بوم، آن نوشته ای که پشت ِ بوم برایم نوشته بود در ذهنم نقش می‌بست. برایم کوتاه نوشته بود :
بیرق گلگون بهار، تو برافراشته باش...
 
 
 
حالا... بهار است. ولی ...از بهاران خبرم نیست ... 
 
 
 
 
پی‌نوشت : 
دوست داشتم یک تکه از شعر ابتهاج را، یک روز، از زبان تو
در همه دوره ها مردم نیک یافت می شوند، اما در آن سال ها، روزگاری که داستان ما در بستر آن روان است، از این دست مردمان بیشتر یافت می شدند. چشم های مراقب هنوز مهلت نیکی ساده مردم را به خود، از آن ها نگرفته بود. نیز نیکی گناه نبود. کردار نیک جسارت می خواهد. و آن دوران هنوز این جسارت خجسته در هم نشکسته بود. 
 
از کتاب کلیدر نوشته محمود دولت آبادی
زندگینامه شهید
"☘شهید والامقام علیرضا توسلی"دوم فروردین 1347،در شهرستان کهنوج به دنیا آمد. پدرش رضا ،کشاورز بود و مادرش خجسته نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم دی 1365،در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهر وی
ادامه مطلب
مسابقه جوانه های انتظار که بمناسبت میلاد خجسته ولی عصر(عج) توسط کانون برگزار شد ، مورد استقبال گسترده دانش آموزان عزیز شهرستان طبس قرار گرفت. از تعداد کثیر پاسخنامه های واصله ، به قید قرعه تعداد 324 نفر انتخاب و جوایزی به ارزش بیش از 10 میلیون ریال از محل مساعدت خیرین فرهنگی به آنان اهداء شد.
♬♪♬♪ایران ای سرای امیدبر بامت سپیده دمیدبنگر کزین ره پر خونخورشیدی خجسته رسیداگر چه دلها پر خون استشکوه شادی افزون استسپیده ما گلگون است ،وای گلگون است♬♪♬♪ که دست دشمن در خون استای ایران غمت مرسادجاویدان شکوه تو بادراه ما راه حق راه بهروزی استاتحاد اتحاد رمز پیروزی استصلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد یادگار خون عاشقان،ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته ♬♪♬♪ باد……
 
در تقویم نوشته روز 22 بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی است 
 
و
 
این یعنی 22 بهمن یک جشن است مثل عروسی و جشن تولد
 
کدام خجسته ای در تولد یا عروسی می گوید مرگ بر امریکا که مردم می گویند؟!
 
کدام خجسته ای در تولد یا عروسی می گوید مرگ بر اسرائیل که مردم می گویند؟!
 
کدام خجسته ای در تولد یا عروسی پرچم و آدمک آتش می زنند که مردم اینکار را می کنند؟!
 
22 بهمن روز پیروزی هستش یعنی جشن یعنی کارناوال
 
پیشنهادی بهتر برای برگزاری 22 بهمن:
 
فردا در خیابانها آهنگ
 
میلاد با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) یادآور حماسه آفرینی پاسداران اسلام، حضرت ابوالفضل (ع) تجدید خاطره رشادت های جانبازان عزیز و امام سجاد (ع) سید الساجدین یادآور دعاهای مردان نیک خدا در فراق معبود بر همگان مبارک باد.
 
"حس خوب یعنی سودا"
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
عنوان رو اینطوری (با لهجه شیرازی) بخونید: khob namshe die! 
هر سری میگم برم اینو بنویسم اونو بنویسم. باز ک میکنم اینجا رو اصلا دیه حوصلم نمشه! D:
+دلم درد میکنه از صبح! 
+ امتحان عالی بود...
+ مقاومت خوبه!
+آموزش داره اذیتم میکنه. خیلی هم زیاد! 
+ مواد دندانی خیلی سخته. پاسی 12 است خاک تو سرش. پارسال 10-12 نفر افتادن. علوم پایهههه :(((
+ کاکوی عزیزم با هر نفسم به یادتم. اصلا مگه میشه نبود؟ 
+ خاله کوچیکه تو این وانفسا میخواد خواستگار بیاره... فدای دل خجسته همتون بشم م
شرکت ایلیا توان امین
محل ثبت :اهواز
کدثبت :49040
تاریخ ثبت :1397/7/5
 
رشته و صلاحیت مندرج در گواهینامه نایید ضلاحیت فنی پیمانکاری : مهندس کامپیوتر (نرم افزار و
سخت افزار)، شبکه ، دوربین مداربسته
موضوع فعالیت شرکت (طبق اساسنامه ):
خدمات کامپیوتری ،خدماتی ،چاپ و تکثیر ،حملو نقل، نگهبانی ، فضای سبز ,...
ارتباط با ما :
خوزستان _اهواز_کمپلو زینب شمالی خیابان بهاران پلاک 6
09351455159
elyatavanamin@gmail.com
06133785681
 
بر آسمان این خاک
هزار بوسه می‌زنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر
 و خلیج همیشگی فارس می‌گیرم
 من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و
 ابوموسی نور می‌گیرد
 من عشقم را
در کوه گواتر
در سرخس و خرمشهر
 به زبان مادری فریاد خواهم زد
 تفنگم در دست و سرودم بر لب
همه‌ی #ایران را می‌بوسم . . .
فرخنده و خجسته باد دهم اردیبهشت ماه، روز ملی شاخاب تا ابد پارس
عکس ثبت شده توسط ریکی آرنولد از ایستگاه فضایی بین المللی
#PersianGulf
#PersianGulfForEver
[عکس 1280×853]
Add a commentمشاهده مطلب
 سر اومد زمستون، اما نه زمستون حال‌و هوای ما. آدمی دنبال بهانه‌است تا برای خود امید بتراشد، چند روز آن طرف‌تر می‌شود بهار، چند قدم این ‌طرف‌تر می‌شود وطن. گویا اگر زمین و زمانی نباشد که تو به آن تعلق داشته باشی به تعلیق در‌خواهی آمد. این تجرد به خودی خود ترس دارد، اما ترسی که یک باغبون را داغون می‌کند آن است که با این همه بهاران خجسته باد، با این همه مشروطه‌کردن سرما، ملی شدن سوخت و گرما، انقلاب در زمستان، خرداد پر‌حادثه، چند قدمیِ تاب
سلام سلام:)
اینجانب ماه پیشونی‍♀️ هستم رفیق جنگ کله گردالی‍♂️.
اکنون در ایام مبارک و خجسته ی قرنطینه به سر می‌بریم و ما دوتا تصمیم گرفتیم صدا تا کار رو انتخاب کنیم که توو این ایام انجام بدیم و یکی از این کارها ساختن وبلاگ و پیج مشترک بود:) 
وبلاگ رو من استارت زدم و پیج رو کله گردالی عزیز خواهد ساخت و هروقت ساخته شه آدرسش در همین پست قرار خواهد گرفت:) 
ما اینجا از هر دری سخن خواهیم گفت و دنیامون رو اینجا خواهیم ساخت^_^
اگه دنیای ما رو نمیپسندین
زن ها قلب خانه اند .. 
زن ها اگر شاد باشند قلب خانه می تپد ...
 زن ها اگر موهایشان را شکل دهند، اگر صورتشان را آرایش کنند، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند.
زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند، اگر شوخی کنند، بخندند، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند.
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد، اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد، تمام اهل خانه را به غم کشیده است.
آری زن بودن دشوار است، خدا
دردت چیست ؟شمبلیله ،رازیانه، شاهی و گشنیزهل آویشن ،نبیذ سرخِ شورانگیزسینه‌ام دکان عطاریستدردت چیست؟تو اگر جسمت بهاران است اماجان تو پاییزعازم مسجد سلیمانی ولیکن میرسی تبریزعاشقی تو عاشقی تو
سینه‌ام دکان عطاریست، دردت چیست؟من برای عاشق بی‌کسمن برای عاشق بی چیزراه رفتن، گریه کردن زیر باران می‌کنم تجویزنازبوها، بوی نعناع ،بوی یاس ، پیرهن چاکی ،در آمیدن لباس...سینه‌ام دکان عطاریست ،دردت چیست؟...
محمد صالح علا
از دور زیادست دو هفته پس تعطیل و یک هفته قبل تعطیل اووووووووووووووو چقدر زیاد اما از نزدیک همچون ابر در بهاران سریع می رود و سریع می گرید.
استادی می گفت بچه های خوابگاهی از یک کتاب بیشتر به خانه نبرید چون وقت نمی کنید در تعطیلات عید بخوانید متاسفانه آنها دانشجوی باد در غبغب انداخته مکانیک تهران بودند و گفتند نه الا و بلا باید تمام کتاب هارا برای مطالعه در عید به تاراج ببریم. عاقبت با یک چمدان کتاب به خانه خود در شهرستان برگشتند و با یک چمدان پ
های با یک تن اَتن کی میشود؟!
این وطن بی ما وطن کی میشود؟!
گر نباشد از توهم این سرزمین
خانه آباد من کی میشود؟!
یک کلید خانه پیش من یک کلید خانه پیش تو ...
صدای عشق میرسد برای تو برای من 
خدا یکیست جان من خدای تو خدای من 
سرود سبز همدلی صلاح عشق میزند 
تا که گلوی تو شوم تا که شوی صدای من 
مرا به باغ میکشد ترانه ها یکی یکی 
یکی برای دوستی یکی برای زندگی 
شکفته باد یاسمن خجسته باد این وطن 
ترانه های نسترن یکی به تو یکی به من 
یک کنار باغ نسترن یک کنار با
 
 
سفره احسان حضرت فاطمه زهرا (س)
 
باتقدیروتشکر از حضورارزشمندشما اعضای بزرگوار مجمع خیرین فرهنگ فاطمی در برنامه های حمایتی سفره احسان ؛ به استحضار می رساند پنجمین مرکز توزیع وطبخ غذا بامسئولیت خانم کریمی فرد واقع در منطقه ۱۷ میدان بهاران تشکیل گردیده استاین مرکز به عنوان مرکزویژه واحسان جمعی و گروهی فعالیت می نماید.
 
 
بانیان ونیکوکاران بزرگوار سفره احسان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
خانواده های نیازمند این هفته میهمان سفره احسان مادر گرانقدر حضرت مهدی صاحب زمان عجل ( حضرت نرگس خاتون ) بوده اند
_مرکز تهرانسرزرشک پلو با مرغ_مرکزباغ خزانهزرشک پلو با مرغ_مرکزرباط کریم ( مکتب نرگس)ساندویچ سالاد الویه_مرکز ساختمان امینحضور گروهی_مرکز بهاران ( سیده نساء)حضور گروهی
سلام
به شخصه به روز دختر هیچگونه اعتقادی ندارم، محدودیت، ممنوعیت، اینکارو بکن، اونکار رو نکن، موتور سوار نشو، دوچرخه سوار نشو، حق استادیوم رفتن نداری، حق بدون اجازه ازدواج کردن نداری، حق انتخاب پوشش نداری و تازه  اینا برای جامعه است، جامعه ای که پسری رو تربیت میکنه تا به دخترش به خواهرش بگه حق نداری از خونه بری بیرون، حق نداری با دوستات رفت و آمد داشته باشی، حق نداری دیر بیای خونه ... واقعا روز این دختر مبارکه؟ البته که روز دختر برای اونایی
درزمستان ستم فصل بهاران میرسد/باامام ماخمینی نورو ایمان میرسد/میرودطاغوت وسختی جانشینش عزت است/دربیابان ستم ناگه گلستان میرسد/ازتبارعترت حق بودآن پیرخمین/انقلابش رحمتی ازبهرانسان میرسد/اسوه کل بشرشدانقلاب حضرتش/باولایت محوری فجری به ایران میرسد/وحدت وشوق شهادت شدمرام عاشقی/دشمنان راناامیدی تابه پایان میرسد/انقلاب ماگرفته یک شتابی تاظهور/سوی محرومان عالم گنج احسان میرسد/بعدروح الله آمد حضرت سیدعلی/شیعیان رارهبراز خاک خراسان میرسد/و
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
سینه ام دکان عطاری استدردت چیست ؟شمبلیله ، شمبلیله ، رازیانه ، شاهی و گیشنیز ، اهل آویشن ، نبیذ سرخ شورانگیزسینه ام دکان عطاری استدردت چیست ؟تو ، تو اگر جسمت بهاران است ؟تو اگر جسمت بهاران ا
 
سرنوشت مشترک : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
میل به تغییر : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
اتحاد و توافق : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
کاربرد دانش: در این پ
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست
سلام
صبح وقتی چشامو باز کردم با همچین صحنه ای روبه رو شدم ، که البته تو تبریز اینجور چیزها دم عیدی زیاد شگفت انگیز نیست .
 و داشتیم سالهای قبل که بعد تعطیلات عید هم برف سنگینی باریده .
ولی امروز اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بیت از استاد شهریار بود:بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی 
چون بهاران می رسد با من خزانی می کندو این باعث شد که در مغازه این بیت رو چند بار بنویسم
من اشتباهی بهاران را بهارم نوشتم

س
یک درخت را براساس میوه هایش قضاوت کنیم تجزیه و تحلیل و بررسی کنیم نه براساس برگهایش چون برای یک درخت زمستان هست پائیز است باید اینها را درنظر بگیریم سرمازدگی هست خشکسالی هم هست آفت ها را در نظر بگیریم 
همه چیزهائی که یک درخت را تحت تاثیر قرار می دهند را حق و حقیقت در نظر باید گرفت اما درخت دوستی و محبت و عشق درخت فعالیت و فداکاری حمایت و عنایت و همکاری می خواهد هرچه توجهات و عنایات بیشتر و بهتر باشند طبیعتا تاثیرگذارند 
هرچه کمتر باشد تاثیرا
به بهار که میرسیم
فارغ از عمو نوروز و مهمانی و آجیل و مسافرت
و جدا از این رسوم زیبا و زشت آدم ها
انگار رنگ آسمان عوض میشود
انگار زمین در این سیر شتابانش هر سال به یک جای خوش آب و هوا از این جهان میرسد و کمی توقف میکند تا ما فرزندانش از مرکب روزمرگی پیاده شویم و بهتر ببینیم این منظره زیبا را
اما افسوس که خسته راهیم و چرت زدن در بهاران خیلی میچسبد
اصلا جهان را چه میشود در این زمان بر این زمین
حتما یک خبری هست
این را میشود از نگاه غنچه ها و صدای پرند
بیا بخندیم غم دار، با نون اضافه و پنیر زیاد تا بر غم حاکم غلبه کنه...بیا بخندیم، (خنده های پوشش داده شده)خوشحالی های کوچک با احساسی آکنده از، اگه الان نخندم دیگه گیرم نمیاد...بیا ما هم احساس خوشبختی کنیم (خودِ خودِ خودمان) به دور از تعلقات ژنی، به دور از حماقت های بی سروتهبیا منطقی احمق باشیم...بیا احمقانه بخندیم و دست بزنیم و هورااا گویان به نگاه های مرد های جوان سرانه ی ماهانه بدهیم، و احساس خوشبختی کنیم (خوشبختی های دیزاین شده)
بیا بخندیم، ب
ای کز غم تو سپاه جان سوخته شدجان‌ها به لب آمد و جهان سوخته شد منطق ز بیان فتاد و زین مشعل صبحشولای عدد کشان‌کشان سوخته شد خاموش شد آن چراغ افسون و فسادافسانه‌ی این کون و مکان سوخته شد آن شاهد وصل آمد از حجله‌ی نامهر بود و نبود و این و آن سوخته شد ساقی به میان آمد و این چرخ عدمبا آدم و غیر عاشقان سوخته شد مغبون بهاران و صد افسون خزانبا عطر گلاب و گلسِتان سوخته شد گفتند هر آیینه که عصری دگرستهر آیینه اعصار گران سوخته شد حلمی به مقام روح چون
 
جمعی از اهل دل شعری خواستند در وصف گودین که با کمال افتخار تقدیم میشود:
                                                       گودین منیادگار باستان،گودین منخوشتر از هر بوستان،گودین منسینه ات از رازها انباشتهپیرِ همواره جوان،گودین منتپه ای داری ز ادوار کهننکته ها در آن نهان گودین منشهر کنگاور بسان آسمانماه تابیده بر آن،گودین مندشت و کوهت در بهاران سبزفامخاک تو چون پرنیان،گودین منتحفه ات انگور،دوشاب و مویزداری از گل ارمغان،گودین
رئیس کمیته امداد آب پخش از ذبح ده ها راس گوسفند بمناسبت عید سعید قربان در سطح بخش خبر داد.به گزارش سفیر جنوب؛رمضان غلامی با اعلام این خبر اظهار داشت:در خجسته یوم عید مبارک قربان، عید ایثار و فداکاری و مبارزه با هوای نفس,و پشت پا زدن به تعلقات دنیوی ،با همت بلند خیرین و نیکوکاران وبا نیت دفع بلا و توجه به محرومین و مستمندان نهاد مقدس کمیته امداد با محوریت مرکز نیکوکاری عالم برجسته ایت الله مهدوی مرتضوی پس از قرائت نماز عید، مراسم قربانی با حض
در ستایش حضرت موسی بن جعفر(ع)ای مرد خدا،شمیم باران داریدر ملک وجود خود گلستان داریکوچه شود از یمن عبورت خوشبوهمراه خودت فصل بهاران داریدو و بر تو پرنده ها می چرخندمانند همیشه ای سخی نان داریپیداست تو را به چهره نور ملکوتدر سینه خود کتاب قرآن داریگویند به تو حضرت موسی الکاظمچون خشم فرو خوری و پنهان داریدارند به تو توسل اصحاب خردو اندر حرمت همیشه مهمان داریخرگاه تو باشد ای شهنشه،دلهافرزند و نوه به خاک ایران داریبا ظلم و ستم ستیز کردی همه عمر
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
شعر بهار
 
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آ
0. نمیدونم کار درستی که اینو با این عجله دارم مینویسم یا نه... 
دیشب خیلی خواب دیدم و صبح با سرگیجه از خواب پا شدم... شاید ناشی از خستگی همه روزهای اخر قبل از سفر و خستگی سفر و عوض شدن ساعت خواب و خوراک...
صبح داشتم توی اتاق دنبال شارژر میگفتم که روی میز چشمم به نامه مراسم ختم خورد...
رفتم کناری و آرام فکر کردم...
که همین چند هفته پیش با اسمش شوخی کرده بودم... گفته بودند اگر ما ایران نباشیم پذیرایی دفاعمان چه می‌شود و من گفته بودم بی خیال بابا اصلا عمه
ما که رقصیدیم به هر، سازی زدی ای روزگار
دل به تو بستیم و آخر ، دل شکستی روزگارخوب بودم پس چرا کاتب برایم غم نوشتکی روا باشد جوابم ،با بدی ای روزگار
فارغ التحصیل دانشگاه درد و غصه امبهر شاگردت عجب، سنگ تمامی روزگار
گر برای دیگران مثل بهاران سبز سبزبهر من پاییزی و ،فصل خزانی روزگارمیکنم دلخوش به هرچیزی حسودی میکنیمثل رهزن میزنی، بر خنده ام چنگ روزگار
کاش می گفتی ز آزارم چه حاصل میشودوای عجب بی معرفت ،اهل جفایی روزگار
چون پرنده با چه شوقی ل
"سوره باران"
مثل باران به تن خشک بیابان برگرد 
باغت آباد ! به آبادیِ ویران برگرد 
سبز بودیم ولی زرد چو گندم شده ایم 
قبلِ خشکیدن مان سوره ی باران برگرد
کوچه های دل خود را همگی ریسه زدیم 
ای سفر کرده به این شهر چراغان برگرد 
پای بر دامن غربت نکش از تنهایی
ای همه خلق تو را دست به دامان برگرد 
وعده های سرِ خرمن به دلم دادم دوست 
فصل خرمن که گذشته‌ است بهاران برگرد 
عید همگی مبارک :) 
#نیمه_شعبان
بوی گل سوسن ویاسمن آید                عطر بهاران کنون از سفر آید
جان زتن رفتگان سوی تن آید                رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید                دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذر د این روزگار سختر از قبل                بار دگر روزگار چون شکر آید
هر چه مجاهد ز بند و حبس در آید               عصر زوال وستم دگر به یر آید
چشم یزید زمان زحلقه در آید                   رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشت
آخ خدای من! تکرار دل آشوبی های این دخدر تا کی باید سیاهی های این دنیا را سیاه مشق کند؟
خسته از نجوای خود آزارانه "ببین و دهان به تحسین بگشای"، بال های ترکیده از فهم عظمت نقصان بنشسته بر گردنه ی کردارم را بر سر خاکستر باورم گشوده فریاد دردا دردا درمانا مانا ماناگر به گلو می اندازم.
هان! ای دهل‌چی بختِ برگشته‌ی زندگیِ من! کی نوای "بهاران آمدت" دیگر صرف کاست غم عمو نوروز از فراغ ننه سرما نمی شود؟
کی دستم به قلم می رود تا برای رضای خدا و یکبار هم که ش
استان همدان

حمیدرضا حاجی‌بابایی
 امیر خجسته

 


نام: حمیدرضا حاجی‌بابایی
حوزه انتخاباتی: همدان و فامنین  
ائتلاف: ئتلاف بزرگ اصولگرایان
تحصیلات: دکتری تخصصی
متولد: 1338 مریانج
بیوگرافی: 
حمیدرضا حاجی بابایی سیاستمدار اصولگرا، نمایندهٔ دوره پنجم، ششم، هفتم، هشتم و دهم مجلس است. او وزیر آموزش و پرورش در دولت دهم و کابینهٔ محمود احمدی‌نژاد بود. او در دوران نمایندگی‌اش عضو هیئت رئیسه و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس بوده و نیز در کمیسیون‌ها
#همسفر_ابرها
خودت را رهابگذار بدود میان گیسوانت نسیمدره هافریاد اسم زیبای تو  میان مخمل صخره هایندای جدا مانده از سالهای سبزه و گلخودت را رهافانوسی باش در رهگذار بیدریغ اردیبهشتپای بگذار بر این شهر خموشبگذر از بن بست تنهاییبخند و باز هم بخندکه از آستین تو باید خورشید را دید!
 
بی خیال هر آنچه می آید و می رودبازونت را بسپار به خیال یک درخت توتذهنت را پر از یاس های زرد شادشالت را بسپار به کبوتران قصهکنار یک صخره دمی آرام بگیربا خودت بردار،طعم
سلام با وفاترین!خبرت هست که همه دارایی این شاعر شوریده حال، شعرهایی است که خوشه‌ خوشه از گندمزار وجود تو چیده می‌شود؟!با تو هر روز معجزه ای تازه رخ می‌دهد و من درخت پیری هستم که از یُمن خورشید نگاهت در پاییز جوانه زده‌ام چون بهاران.اما این روزها با احساسی پُر از تاول کوچه‌های دلتنگی را طی می‌کنم تا به تو برسم.چندی است تقدیر ناجوانمرد، دورم ساخته از کعبهٔ وجودت. در آرزویم که روزی به حجِ تن‌ات نائل آیم.تا رسیدن به مکهٔ آغوشت همهٔ راه‌ها و م
بازآمدم چون عید نو، تا قفل زندان بشکنموین چرخ آدم‌خوار را، چنگال و دندان بشکنم
از شاه بی‌آغاز من، پران شدم چون باز، منتا جغد طوطی‌خوار را، در دیر ویران بشکنم
ز آغاز عهدی کرده‌ام، کاین جان فدای شه کنمبشکسته بادا پشت جان، گر عهد و پیمان بشکنم
امروز همچون آصفم، شمشیر و فرمان در کفمتا گردن گردن‌کشان، در پیش سلطان بشکنم
روزی دو باغ طاغیان، گر سبز بینی غم مخورچون اصل‌های بیخشان، از راه پنهان بشکنم
چون در کف سلطان شدم، یک حبه بودم کان شدمگر در
عشق را در سینه پنهان کرده ام                                              با تو در تنهای ام , صحبت فراوان کرده ام
من تو را در شعر ها جان داده ام                                              هرچه را کردی طلب ان داده ام
در خزانم بس بهاران دیده ام                                                   در کویرم عطر باران دیده ام
گفته ام خوابم بیا , خو کرده ام                                                تو به خوابم امدی ,من هم تو را بو کرده ام
 
استان همدان

حمیدرضا حاجی‌بابایی
 امیر خجسته



نام: حمیدرضا حاجی‌بابایی
حوزه انتخاباتی: همدان و فامنین  
ائتلاف: ئتلاف بزرگ اصولگرایان
تحصیلات: دکتری تخصصی
متولد: 1338 مریانج
بیوگرافی: 
حمیدرضا حاجی بابایی سیاستمدار اصولگرا، نمایندهٔ دوره پنجم، ششم، هفتم، هشتم و دهم مجلس است. او وزیر آموزش و پرورش در دولت دهم و کابینهٔ محمود احمدی‌نژاد بود. او در دوران نمایندگی‌اش عضو هیئت رئیسه و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس بوده و نیز در کمیسیون‌های
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکندبلبل شوقم هوای نغمه خوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دستطاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمنبا خزان هم آشتی و گل فشانی میکند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوزچشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوزبا همان شور و نوا دارد شبانی میکند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمانبا همین نخوت که دارد آسمانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوزدر در
 
 
 
با تبسّم های شیرین
با گلاب و حلقه گل.
با تمام آرزوهای قشنگ نو بهاران، دف بچرخان و برقصان؛ غنچه های کبریا را
فصل میلاد گل آمد!
ترک یا لُر، کُرد یا ترکمن، فارس هستی یا عرب یا ...!
فصل میلاد گل آمد!
فصل زیبای بهاران.
فصل آهنگ دل انگیز ارادت!
درروزیکشنبه بیستم آبانماه هزاروسیصدونودوهشت، بمناسبت بزرگداشت هفته وحدت، وولادت باسعادت خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله وامام صادق علیه السلام مراسم جشن باشکوهی دردبیرستان غیر دولتی
#شعر_مهدوی

جهان محیط وسیع عنایت است امروز
 وجود، مرکز نور هدایت است امروز
 عطاوجود و کرم بی نهایت است امروز
 دهید مژده که عید ولایت است امروز
 خجسته باد به مستضعفین زعامتشان
 که ثبت شد به کتاب خدا امامتشان
 الا که قائم امر قیام شد مهدی
 زمامدار به کل نظام شد مهدی
 به خلق، رهبر والا مقام شد مهدی
 امام بود و دوباره امام شد مهدی
 کرامت و شرف و نصر مامبارک باد
 امامت ولی عصر ما مبارک باد
در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشه های مهاجر،
زیباست.
در نیمروز روشن اسفند،
وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد،
در اطلس شمیم بهاران،
با خاک و ریشه
- میهن سیّارشان -
در جعبه های کوچک چوبی،
در گوشه ی خیابان، می آورند:
جوی هزار زمزمه در من،
می جوشد:
ای کاش…
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه ها
(در جعبه های خاک)
یک روز می توانست،
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست.
در روشنای باران، در آفتاب پاک!
محمد رضا شفیعی کدکنی
لینک دانلود با صدای جادویی فرهاد مهراد 

لینک
تا قبل از آمدن تو، دنیا کامل نبودخیلی چیزها کم داشت؛ صداقت،مهربانی،عشق و محبتتو گرمی بخش زندگی من شدیو با تو پر از عشق شدم و شور جوانیفراموش کردم چند سال دارمو یاد گرفتم که در هر سنی آدم میتواند عاشق شودتو دلبری کردی و دل مرا با خود بردی.من دل سپردم... آن هم به تو... و دلت هوای دل مرا نداشت.تو در بهاران آمدی و خزان زندگی من پایان یافت.تو به لطافت بارانی،به سبزی درختان غرق در شکوفه،تو دعای مستجاب شده منی.آرزوی برآورده شده من.بمان با من برای همیشه
 
در این بخش ابتدا نوع و روش تحقیق بیان شده سپس جامعه آماری و نمونه آماری را مشخص کرده و در مورد ابزار گردآوری داده ها بحث خواهد شد و پس از آن به روایی و پایایی آن پرداخته می شود.
 
 
 از آنجا که تحقیق حاضر به دنبال بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق به طور همزمان میباشد و از مدل معادلات ساختاری استفاده می شود، لذا یک پژوهش کاربردی است . در این پژوهش از نرم افزارهای spss  و lisrel  استفاده می شود.
 
 
۱-۸ کاربرد نتایج تحقیق
 
 
 
داشتن قدرت رابطه ای مطلوب و
معرفی فیلم ایرانی آشغال‌های دوست داشتنی
 
نام فیلم : آشغال های دوست داشتنی
کارگردان : محسن امیریوسفی
فیلمنامه : محسن امیریوسفی
تهیه کننده : محسن امیریوسفی
مدیر فیلمبرداری: تورج اصلانی
مدت زمان: 88 دقیقه
کشور: ایران
زبان: پارسی
ژانر: اجتماعی ، سیاسی، دفاع مقدس
اکران: 24 بهمن 1397
فروش گیشه: 3,827,712,000 تومان
 
بازیگران :
شیرین یزدان بخش
اکبر عبدی
حبیب رضایی
شهاب حسینی
هدیه تهرانی
 
آشغال های دوست داشتنی فیلمی به کارگردانی محسن امیریوسفی می باشد که د
 
تعریف مفهومی: تروور[۱۴] و همکاران (۱۹۷۸ به نقل از کاول[۱۵]، ۱۹۹۰) بیان داشته اند که اگر شخصی بتواند بر رفتار دیگران به طریقی که قصد دارد و از نظر اجتماع مقبول است تأثیر بگذارد دارای کفایت اجتماعی قلمداد می‌شود.
 
 
اما، مک فال[۱۶] (۱۹۸۲ به نقل از همان منبع) رویکرد متفاوتی دارد و کفایت اجتماعی را یک اصطلاح ارزشی عمومی تعریف می‌کند که بر اساس ملاک‌های معین، منعکس کننده قضاوت شخص است، مبنی بر اینکه عملکردش در یک تکلیف اجتماعی معین شایسته باشد.
#خداجانم
بهار بوسه های زندگی بخش توست
که بر پیشانی دل می نشیند.
ما را ببوس
همچنان که شاخه های جوان درختان را می بوسی.
در ما بِدَم
همچنان که در هوای این روزها دمیده ای
در دلهای مجروحمان 
جوانه بزن ودر ما سبز شو
چه فایده که آب و خاک 
از نفس بهاران حیاتی تازه یابند
و ما همچنان در بند زندگی های خود اسیر باشیم
"همای اوج سعادت" ،نظر لطف باری است که تو بر ما می کنی
نظر لطفت را از ما دریغ مکن
@qasedakekhoda
#نیمه_عاشقی
امشببه نیمه می رسد دفتر بهارانکهکشانی از نور و شکوفهبر پشت هر نسیماز کوچه سبز اردیبهشتبر در خانه ات خواهند رسید!
بهار،ورق به ورقپر شدهاز اسم تو!هر صبح،پرستوهامی آیند از میان آغوش نگاهتتا به کوچه آفتاب!
 
در جستجوی تو،به سمت زندگی باید رفتمن نیزچون قاصدک هافانوس بدسترفتم و رفتماز سبز سیر دریابه خاک کبود کویرهمه جادفتر عاشقی شکوفه ها باز بود مشق شاپرک هابازهم نوشتن نام تو!بازهم سرودن از تو و تو...
امشب،صیادی بر روی رودخانه چشمان
اینجانب شیخ علیرضا خجسته با کد طلبگی ۱۶۱۳۴۵ به اطلاع کلیه برادران و خواهران مسلمان در ایران و سایر نقاط جهان میرساند نماز قضا،فرد فوت شده شما را میخوانم ، برای هماهنگی در دایرکت پیام دهید.
أنا ، الشیخ علی رضا خوجیست ، برمز 161345 ، أخبر جمیع الإخوة والأخوات المسلمین فی إیران وفی بقیة العالم أن یقدموا لک صلاة ، شخص متوفى ، أو لأرسل لک رسالة من أجل التنسیق.
I, the Sheikh Alireza Khojest, with the code of 161345, tells all Muslim brothers and sisters in Iran and in the rest of the world to give you a prayer،live as a
شهر آزادگان رحیم آبادمیدرخشد به شرق گیلان شادقلب جنگل و روح دریاهاستهرچه دارد محلّه ی زیباستپل رود است جاری اندر شهرمی رود تا خزر تو را به سفرچهره ها شاد و مردمی خندانآبروی تمامی ایراناهل علم و تلاش و دانائیمقتدر ، مظهر توانائیعشقشان رشد دانش و فرهنگبوده با جهل دائماً در جنگیک محل دارد آن که بالنگاستعشق و شور و نشاط من آنجاستدر بهاران به نبش چارم منساکنم از برای گل چیدنقطب گردشگری سفیدابهپاتوق آفتاب و مهتابهجای زیبای اشکور لشکانهرچه دید
♬♪♬♪ایران ای سرای امیدبر بامت سپیده دمیدبنگر کزین ره پر خونخورشیدی خجسته رسیداگر چه دلها پر خون استشکوه شادی افزون استسپیده ما گلگون است ،وای گلگون است♬♪♬♪ که دست دشمن در خون استای ایران غمت مرسادجاویدان شکوه تو بادراه ما راه حق راه بهروزی استاتحاد اتحاد رمز پیروزی استصلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد یادگار خون عاشقان،ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته ♬♪♬♪ باد……
 
 
عنوان: با هم بودن 
نویسنده: آناگاوالدا 
متر جم: خجسته کیهان
ناشر: کتاب پارسه
**********************
اولین کتابی که از این نویسنده فرانسوی خوندم، "دوستش داشتم" بود. دوستش داشتم واقعیت غمناک و پر از حسرت دنیای امروز است که با اینکه خیلی ها آن را می دانند، اما باز هم تکرار و تکرار و تکرار می شود... و اما باهم بودن!
عنوان کتاب یک بار مثبت و معنایی بسیار عالی دارد که در زندگی امروز مانند یک مروارید گرانبهاست و جای آن روز به روز خالی تر می شود و حضور رسانه ها و ش
رمضان معطر شده است از عطر خوش بوی یاسمن اهل بیت (ع)، از حُسن «حسن» که گام بر گستره زمین نهاده و جهانی را منور ساخته است.فرشتگان به پای کوبی پرداخته اند و اسحار این شب ها، پیام آور نور و روشنی اند.در نیمه رمضان، نور حق جلوه کرده است و دومین امام نور، پای بر زمین نهاده و آن را متبرک کرده است.او امام مجتبی (ع)، سید نجیبان است و به یمن این میلاد، شیعیان علی (ع) از شادی در قالب تن نمی‌گنجند و شادی نوشان کوثر محبت اویند.میلاد
حسن (ع)، مهر ناامیدی بر پیشا
 شعر میلاد با سعادت حضرت ولى عصر (عج)
امینی کاشانی
آید آن صبح درخشانى که من مى ‏خواستم    
روشنى بخش دل و جانى که من مى ‏خواستم‏
از نسیم جانفزاى گلشن آل رسول   
بشکفد گلهاى بستانى که من مى ‏خواستم‏
از بهارستان باغ و گلشن آل على      
آمد آن سرو خرامانى که من مى‏ خواستم‏
سالها در خلوت دل اشک حسرت ریختم       
تا بیامد ماه کنعانى که من مى ‏خواستم‏
 دیده یعقوب جان من از آن شد پر فروغ     
کآمد آن خورشید رخشانى که من مى‏ خواستم‏
در بهاران چ
خلاصه کتاب تئوری حسابداری مالی دیگان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
www.ghatreh.com › news › خلاصه-کتاب-تئوری-حسابداری-مالی-دیگانخلاصه کتاب تئوری حسابداری مالی دیگان 67 ص - قطره۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - خلاصه کتاب تئوری حسابداری مالی دیگان 67 ص خلاصه کتاب تئوری حسابداری مالی دیگان 67 صchr(8230) جزییات بیشتر / دانلود نو.acc711.rozblog.com › Catgoryتئوری حسابداریفایل پاورپوینت لاتین کتاب تئوری حسابداری مالی دیگان فصل8 ... خلاصه فصل 7 تئوری حسابداری بلکویی-- رعایت
گذشت یک سال دیگر در چشم برهم زدنی که گویی انگار همین دیروز بود و دیروزهایی دیگر .دلتنگیهایی که بر روی هم انباشته میشوند ندیدن ها و نبودن هایی که در تنهایی ها اشک و خاطره هایی که آرزو شده اند آرزوهایی بزرگ برای من امّا در دستان کوچک بچّه ها ...
منم فرا رسیدن عید نوروز و طمطراق پیک بهاران را تبریک ،و تهنیت صمیمانهرا تقدیم همه و خانواده ها دارم و در پرتو الطاف بیکران خداوندیسلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی ، اندیشه‌ای پویا  و بر
 
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکته
بیست ساله شده امبیست سالی که پر بود از نشیب و فراز، پر بود از امید و نا امیدی، پر بود از اشک و لبخند.غم و غصه هایش گاه از صبر من بیشتر بود ، آن قدر که زبان به شکوه گشودم و یقه ی خدا را گرفتم اما آرام که می شدم از او می خواستم که آغوشش را برایم باز کند و او بی منت مرا بغل می گرفت و برایم لالایی می خواند تا خوابم ببرد.قصه ی غم ها را کوتاه می کنم ، امروز روز تولد بیست سالگی من است ، روزی که همیشه منتظرش بودم و برایش هزاران نقشه کشیده بودم، با خود عهد کرد
               خواندن سوره والعصر برای از بین بردن اندوه و غم و حزن می باشد. اگر به تبدار بخواند خوب شود.((170))
 
بسم الله الرحمن الرحیم
این سوره ربع قران است هرکه این سوره را بخواند حقتعالی او را و پدر و مادر و تمام اولاد اورا بیامرزد و
اگر در لوح محفوظ شقی باشد اسم اورا از دیوان اشقیاء ( تبهکاران) محو کند ودر دیوان سعداء(خجسته)
بنویسد و تا زنده باشد شهید است و شهید بمیرد و شهید مبعوت شود در قران سوره ای نیست که
شیطان از این سوره دشمن تر داشته باش
مژده ای دل که دلربا آمددلربایی گره گشا آمد محنت و درد و غم فراری شدشادی و رحمت و صفا آمدامام رضا علیه السلام:
خدا رحمت کند کسی را که «امر ولایت ما» را زنده می سازد. پرسیده شد امر شما چگونه زنده می شود؟ فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد. زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود.
بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۳۰✨✨✨ ولادت شمس الشموس، نگین ایران زمین، امام هشتم،
علی ابن موسی الرضا علیه السلام
ب
بیست ساله شده امبیست سالی که پر بود از نشیب و فراز، پر بود از امید و نا امیدی، پر بود از اشک و لبخند.غم و غصه هایش گاه از صبر من بیشتر بود ، آن قدر که زبان به شکوه گشودم و یقه ی خدا را گرفتم اما آرام که می شدم از او می خواستم که آغوشش را برایم باز کند و او بی منت مرا بغل می گرفت و برایم لالایی می خواند تا خوابم ببرد.قصه ی غم ها را کوتاه می کنم ، امروز روز تولد بیست سالگی من است ، روزی که همیشه منتظرش بودم و برایش هزاران نقشه کشیده بودم، با خود عهد کرد
سلام اینجانب علیرضا خجسته از شهر بهمن از توابع شهرستان آباده استان فارس عرض سلام و خسته نباشید دارم اینجانب سال گذشته یک جلسه از برنامه سه شنبه های مهدوی را در شهر خودم برگزار کردم و ،پیج قبلی بنده به آدرس instagram.com/seshanbeh_haaye_mahdavi_bahman
 البته من با همین نام کاربری دوباره این صفحه را درست کرده ام که ممکن است صفحه قبلی من را نیاورد بنابراین لطفاً در ذره بین اینستاگرام خود نام شهر بهمن را بنویسید تا صفحه قبلی را پیدا کنید تمام عکس ها و ویدیوهای جلسه
پست تیارا رو خوندم
یاد نوه خاله های خودم افتادم
سه تا نوه پسری داره با یدونه دختری
بچه دختر خاله م که ساکته
اما امان از دوتا بچه اولی های پسر خاله م
چند روز پیشا اومده بودن خونه مون
وحشیه وحشیه
با چشم غره بهشون نگاه می کردم
مامانشون انگار نه انگار
عاقا ما بچه کوچیک خونه مون نداریم خب وسایل دکوری زیاد تو خونه س
سعی هم میکنیم خوب نگه داری کنیم
اونوقت این وحشیا به هیچی رحم نمی کردن
من اگه سه تا کره خر زبون نفهم مثل اینا داشته باشم واقعا سعی میکنم ت
من به امید بهار تو دلم گل دارد
باغ احساس من از عشق تو بلبل دارد
شکل گلخند تو باران بهاران من است
بودنت مژده خوشرنگ تحمل دارد
عشق، وقتی که تو باشی، به حقیقت جاریست
غنچه در مرتبه ی  آن لب تو بازاریست
تپش قلب من از قلب تو مالامال است
آفرین بر توو عشقت که به این حد، کاریست
 
من برای تو و تو مال منی تا هستیم
هردو از معرکه عقل، سلامت جستیم
در دل حادثه بودیم ولی نشکستیم
بودم و بودی و مستانه ترین سرمستیم
وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شوم
بند را پاره کنم
جهان در انتظار توست یا مهدی....
وقتی تو بیایی، چشمانم به پیشواز تو خواهند آمد، و مهربانی را در نگاهت
جست و جو خواهم کرد. با میلاد گلی دیگر، بوستان نبوی آراسته و مزین گردیده و
عطر دلربایشان، عرشیان را مات و فرشیان را مبهوت ساخته است؛ و ملائک تسبیح
گویان به میهمانی این جشن فرخنده وارد می‌شوند.
در آستانه این میلاد خجسته، شایسته است که پیمان خویش را با آن حضرت
تازه کنیم و شکوفه‌های معرفت را نسبت به آستان مقدسش در قلب‌هایمان به
شکوفایی بنشانیم
جهان در انتظار توست یا مهدی....
وقتی تو بیایی، چشمانم به پیشواز تو خواهند آمد، و مهربانی را در نگاهت
جست و جو خواهم کرد. با میلاد گلی دیگر، بوستان نبوی آراسته و مزین گردیده و
عطر دلربایشان، عرشیان را مات و فرشیان را مبهوت ساخته است؛ و ملائک تسبیح
گویان به میهمانی این جشن فرخنده وارد می‌شوند.
در آستانه این میلاد خجسته، شایسته است که پیمان خویش را با آن حضرت
تازه کنیم و شکوفه‌های معرفت را نسبت به آستان مقدسش در قلب‌هایمان به
شکوفایی بنشانیم
بهار آمد ..با بوی یاس و بنفشه و سنبل ..همان غنچه های گلبرگ درهم پیچیده و جامه در آغوش کشیده ..که شکفتند در افتاب زرین  و نسیم جان افزای بهار ...با شاپرکهای رنگارنگ و سنجاقکهای قشنگ ...همان که پیله دریدند و بذر زندگی سُفتند در فصل شکوفایی و بودن ...با رودهای خروشان و نهرهای روان ...که  آب کردند انجمادِ سکون و یخبندانِ واماندگیها را و رهیدند از جاماندگی و تاخیر سفرِ جاریِ زندگی ...و این منم که شکفتم و دریدم و آب کردم و سُفتم  ...لیک پژمردم در بهاران ... 
♣♣♣♣♣♣همزمان با شهادت کریم اهل بیت اقا امام حسن مجتبی علیه السلام همایش بزرگ هیئت شیفتگان وحی برگزار شد .
   ⚫ شرح مختصر برنامه ⚫✔ قرائت آیاتی از کلام الله مجید توسط قاری محترم جناب استاد اقای علیزاده✔ پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران✔ بهرمندی از فرمایشات ارزشمند استاد عزیز سرکار خانم خجسته پیرامون وقف ✔ اطلاع رسانی طرحها و برنامه های اموزشی موسسه توسط استاد سرکار خانم کاظمی✔ خیر مقدم و تشکر از حضور مدعوین گرامی توسط مدیر عامل محت
عید ها برای من جز نو شدن سال، انتظار دیگری را هم دارند. انتظار بزرگ شدن. و الان بزرگتر شدم. دیگر دوست ندارم و نمی توانم مثل گذشته باشم. دیگر قلبم بی دلیل برای صبح به شب رساندن نمی تپد. قلبم برای کسی تپش می کند. برای کسی که تا صدایش را می شنود، می خواهد در آغوشش بگیرد. اولین تغییری که می خواهم انجام بدهم این هست که کمتر بنویسم و بیشتر حرف بزنم. البته فقط یک نفر هست که در لیست بیشتر حرف زدنم حضور دارد. فردی که صبح را به شب می رسانم تا بگوید؛ حرف بزنیم؟
روزگاری که هواش ابری باشه و تنهایی هاش بهانه گیر ،فاصله ها درد بیشتری دارند ،میگن دیوونه ام. اما من  یه حالی دارم مثل رؤیا ماندنی  بودم که راهی نشانم دادند ، راهی شدم  از دوری و دیری غمی ندارم زیرا که میدانم زمانه هنری دارد بنام رسیدن . چونان رودی که پیوسته به سوی دریا روان است منم دیر زمانیست راهی منزلگاه عشقم با رهروانی همچون خودم که با هر گام نشانه ای میگذارم بر زمین .زمینی که نه آغاز و نه فرجامش معلوم است بَس که در پَسِ پرده غم و شادی ه
من شاعر نیستم. حس میکنم هیچ استعدادی هم در زمینه شعر و شاعری یا ندارم و یا اگر هم داشته باشم، هنوز اونقدر مسئله و دغدغه من نشده که پیگیرش بشم. منتها با توجه به اینکه تو خونه ما همیشه شعر جریان داشته و همچنین رشته تحصیلی من توی دبیرستان، ادبیات و علوم انسانی بوده، من هم دوست داشتم تجربه کنم شعر گفتن رو. اواخر دهه ۸۰ بود که بعد از اینکه یک دور کامل دیوان حافظ رو خوندم، شعر زیر رو با همه اشکالاتش توی اواخر شب تا ابتدای صبح گفتم و این شد اولین غزل من
سلام و درود اینجانب بر شما باد :)
الان دو هفته ای میشه ک اومدم خونه و هفته بعد این موقع برگشتم به اون خراب شده :))
و اما ماجراهای بهاری 
مرخصی که تموم شد با تریلی پسرعموجان رفتیم تهرون و ازونجا با اتوبوس رفتم همون خراب شده -_-
دژبانه خسته بود نگشت.هر چند منم چیز خاصی همرام نبود.خب خب خب یک ماه اول با نگهبانی دادن و این ها گذشت و با ساخت برجکای جدید بدست خودمون اونو دودستی تحویل یه گردان دیگه دادیم در حالی که 99 درصد بچه ها ازینکار ناراضی بودن.
چنتا ا
روزگاری که هواش ابری باشه و تنهایی هاش بهانه گیر ،فاصله ها درد بیشتری دارند ،میگن دیوونه ام. اما من  یه حالی دارم مثل رؤیا ماندنی  بودم که راهی نشانم دادند ، راهی شدم  از دوری و دیری غمی ندارم زیرا که میدانم زمانه هنری دارد بنام رسیدن . چونان رودی که پیوسته به سوی دریا روان است منم دیر زمانیست راهی منزلگاه عشقم با رهروانی همچون خودم که با هر گام نشانه ای میگذارم بر زمین .زمینی که نه آغاز و نه فرجامش معلوم است بَس که در پَسِ پرده غم و شادی ه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها